اوباما

رونمایی آمریکایی‌ها از آلترناتیو جدید برجام در هیروشیما/ چرا بایدن غنی‌سازی ۶۰ درصدی را به رسمیت شناخته است؟

رونمایی آمریکایی‌ها از آلترناتیو جدید برجام در هیروشیما/ چرا بایدن غنی‌سازی ۶۰ درصدی را به رسمیت شناخته است؟



به نظر می‌رسد که آمریکایی‌ها برای رسیدن به توافق جدید با ایران مدل توافق کوبایی را پیش می‌برد، در این مدل دولت بایدن فرجام پرونده برجام را همچون بحران موشکی کوبا دنبال خواهد کرد.

سرویس سیاست مشرق- طبق پیش‌بینی‌های سران هفت‌ کشور صنعتی جهان موسوم به گروه هفت (G۷) در بیانیه پایانی نشست خود در شهر «هیروشیما» ژاپن، بار دیگر نام ایران را مطرح کرده‌اند. در این بیانیه علاوه بر نام کشورمان در خصوص فعالیت‌های اتمی کره شمالی، جنگ اوکراین و وضعیت چین نیز اظهاراتی را مطرح‌شده است.

پیش‌ازاین وزرای مالی گروه ۷ نیز در نشست خود علیه برنامه هسته‌ای ایران لفاظی‌هایی کرده بودند و این بار نیز در نشست هیروشیما، جمهوری اسلامی ایران را به تنش‌زایی هسته‌ای متهم کردند و از تهران درخواست کردند تا برنامه هسته‌ای خود را متوقف کند!

البته سران گروه ۷ در بیانیه پایانی خود، بار دیگر «برجام» را مفیدترین راه‌حل دیپلماتیک برای موضوع هسته‌ای ایران توصیف کردند. نکته جالب‌توجه آن‌که در این بیانیه تأکید شده که راه‌حل دیپلماتیک بهترین راه برای حل نگرانی‌های بین‌المللی در مورد برنامه هسته‌ای ایران است اما برنامه جامع اقدام مشترک دیگر صرفاً یک مرجع یا منبع مفید برای این راه‌حل دیپلماتیک خواهد بود. این کلمات دقیقاً همسان با بیانیه وزرای خارجه کشورهای گروه ۷ در تاریخ ۲۳ آوریل ۲۰۲۳ است؛ در این بیانیه نیز برجام نه به‌عنوان راه‌حل نهایی بلکه به‌مثابه یک ابزار مفید برای راهکارهای دیپلماتیک در نظر گرفته‌شده است.

کشورهای غربی عضو برجام چند ماهی است علی‌رغم آن‌که مدعی هستند خواستار رسیدن به توافق در خصوص برجام می‌باشند اما از هر فرصتی به‌خصوص اغتشاشات اخیر در ایران برای از مسیر خارج کردن مذاکرات درباره برنامه هسته‌ای ایران، سوءاستفاده کردند و در مسیر رسیدن به توافق درباره برجام کارشکنی کردند و حالا با عبور لفظی از برجام به‌نوعی به ایستگاه پایانی رسیده‌اند.

رونمایی آمریکایی‌ها از آلترناتیو جدید برجام در هیروشیما/ چرا بایدن غنی‌سازی ۶۰ درصدی را به رسمیت شناخته است؟

جلسه محرمانه آمریکایی‌ها برای عبور از برجام

این عبور از برجام در سکوتی عجیب از سوی کشورهای غربی روی‌داده است، زیرا یک سال قبل‌تر وزرای خارجه این گروه گفته بودند که حمایت خود را از احیا و اجرای کامل برجام مورد تأکید قرار می‌دهیم. پیش‌ازاین نشریه آمریکایی پولیتیکو که نزدیک به وزارت خارجه آمریکا است؛ از جلسه محرمانه دولت بایدن با سنای آمریکا درباره ایران و مذاکرات احیای برجام خبر داده بود، در این گزارش آمده بود که سناتور لیندسی گراهام رو به لوید آستین وزیر دفاع گفته بود که درآمد نفتی ایران با صادرات به چین بیشتر شده و ما هیچ غلطی برای مقابلهٔ با آن نمی‌کنیم!

گفته‌شده است که در این جلسه مهم وندی شرمن قائم‌مقام وزارت خارجه آمریکا، مورگان مویر نائب رئیس سازمان اطلاعات ملی، برایان نیلسون معاون وزیر خزانه‌داری در امور تروریسم و اطلاعات مالی، استفان کهلر رئیس بخش استراتژی، سیاست‌گذاری و برنامه‌های ستاد مشترک نیروهای مسلح در این جلسه حضورداشته‌اند.

به نظر می‌رسد که آمریکایی‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که به دلیل پیشرفت‌های اساسی ایران از سال ۲۰۱۸ به این‌سو و نیز تغییر در معادلات جهانی و تشکیل بلوک ضدتحریمی پس از وقوع جنگ در اوکراین احیای برجام درست مشابه سال ۲۰۱۵ دیگر امکان‌پذیر نیست، در حال حاضر غرب به دنبال توافقی است که از برجام عمیق‌تر بوده و دارای بازدارندگی کامل باشد. برخی کارشناسان اعتقاددارند که از نگاه کاخ سفید دوران توافق کم در برابر کم پایان‌یافته آمریکایی‌ها برای رسیدن به این توافق حداکثری راهبردهای تهدیدکننده خود را افزایش خواهند داد.

تهدید به استفاده از اسنپ بک نه اعمال آن؛ اجرای اقدامات نمایشی همچون انتقال جنگنده‌های مجهز به بمب‌های سنگرشکن به منطقه تهدید پوچ از طریق آن و نیز تکرار بیشترمانورهای مشترک با رژیم صهیونیستی باهدف شبیه‌سازی حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران؛ انجام می‌شود تا ازنظر غرب، تهران از غنی‌سازی ۶۰ درصدی عبور نکند و بدین‌وسیله شرایط برای برخی تغییرات دربندهای برجام یا توافق جامع دیگر فراهم شود.

رونمایی آمریکایی‌ها از آلترناتیو جدید برجام در هیروشیما/ چرا بایدن غنی‌سازی ۶۰ درصدی را به رسمیت شناخته است؟

راه‌حل کوبایی برای حل برجام چقدر منطقی است؟

به نظر می‌رسد که آمریکایی‌ها برای رسیدن به توافق جدید با ایران مدل توافق کوبایی را پیش می‌برد، در این مدل دولت بایدن فرجام پرونده برجام را همچون بحران موشکی کوبا دنبال خواهد کرد. بر اساس این طرح غرب غنی‌سازی ۶۰ درصدی را به‌عنوان یک اصل غیرقابل تغییر به رسمیت پذیرفته و در برابر آن طلب توافق جدید خواهد کرد، این طرح اگرچه فعالیت هسته‌ای کشورمان را به رسمیت قطعی شناخته و از طرحی چون برجام (پایلوت هسته‌ای) عبور می‌کند، اما در بلندمدت باعث مهار ایران خواهد شد.

مواجهه احتمالی اتمی شوروی و آمریکا یا همان «بحران موشکی کوبا» در فاصله ۱۶-۲۸ اکتبر ۱۹۶۲ در زمان رهبری نیکیتا خروشچف در شوروی و ریاست جمهوری جان. اف. کندی در آمریکا رخ داد که درنهایت با مصالحه طرفین به این شکل پایان یافت: آمریکا متعهد شد که به خاک کوبا، یکی از متحدان شوروی، حمله نکند و موشک‌های اتمی تاکتیکی خود را از پایگاه‌های نظامی خود در ترکیه برچیند. شوروی هم متعهد شد که موشک‌های تاکتیکی و استراتژیک مستقر در کوبا را از خاک این کشور خارج کند.

الگوبرداری از بحران موشکی کوبا به دلیل قابل‌مذاکره نبودن آمریکایی‌ها غیرقابل اطمینان است، واقعیت آن است که الگوبرداری از بحران موشکی کوبا به‌عنوان راه‌حل بسته شدن پرونده هسته‌ای ایران یک طرح خام با عوارضی سخت و سنگین است که در بلندمدت کشور را به‌سوی انزوای بین‌المللی پیش خواهد برد.

در مورد ایران هم خروج آمریکا از برجام (توافق هسته‌ای ۲۰۱۵) و اعمال تحریم سخت در قالب سیاست «فشار حداکثری» به‌منظور فروپاشی کشور از درون نتیجه معکوس داده و منجر به تقویت برنامه هسته‌ای و مواضع سخت‌تر ایران در مذاکرات هسته‌ای شد. این وضعیت، فرصت بی‌نظیری برای ایران فراهم می‌کند که به توسعه برنامه هسته‌ای خود بپردازد و هم‌زمان مواضع محکم خود در مذاکرات هسته‌ای با غرب را حفظ کند.

رونمایی آمریکایی‌ها از آلترناتیو جدید برجام در هیروشیما/ چرا بایدن غنی‌سازی ۶۰ درصدی را به رسمیت شناخته است؟

پاییز سال ۱۳۹۱ والتر پینکس، مأمور ارشد سازمان سیا و تحلیل‌گر امور امنیت ملی و استاد دانشگاه در آمریکا، در تحلیلی که روزنامه «فیلادلفیا اینکوآیرر» منتشر کرده با استفاده از انتشارعلنی اسناد محرمانه مربوط به بحران موشکی کوبا به تحلیل برنامه هسته‌ای کشورمان پرداخته و نوشته بود:

استفاده از اسنادی که در بایگانی حزب کمونیست چکسلواکی سابق پیداشده و توسط مرکز پژوهش‌های مربوط به جنگ سرد در موسسه مطالعاتی «ویلسون» منتشرشده است می‌توانیم به مکالمات نیکیتا خروشچف و آنتونین نوووتنی، رهبر وقت حزب کمونیست چکسلواکی، در اکتبر سال ۱۹۶۲ مراجعه کنیم، در مقطعی که این گفت‌وگو انجام‌شده بحران موشکی کوبا چند روزی بود که به پایان رسیده بود.

در ادامه این مقاله آمده بود:

خروشچف دو روز قبل از این تاریخ پذیرفته بود که بمب‌افکن‌ها، موشک‌ها و سلاح‌های هسته‌ای اتحاد شوروی را از کوبا خارج کند. در مقابل آمریکا متعهد شد که به کوبا حمله نکند و جان افکندی، رئیس‌جمهور آمریکا، نیز به سفیر اتحاد شوروی در واشینگتن گفته بود که موشک‌های آمریکایی که در خاک ترکیه مستقرشده و روسیه را هدف گرفته‌اند ازآنجا منتقل خواهند شد. به‌این‌ترتیب هر دو طرف توانستند مدعی پیروزی شوند؛ اما درباره پرونده هسته‌ای ایران چطور؟ بهترین راه‌حل برای ایران فریز کردن فعالیت هسته‌ای است!

یک سال بعدازاین مقاله آمریکایی‌ها طی توافق برجام موفق شدند که برنامه هسته‌ای ایران را روی کمتر از ۳ و نیم درصد فریز کنند آن زمان اوباما ادعا داشت که امکان باز کردن همه پیچ‌های برنامه هسته‌ای ایران وجود نداشته اما پایلوت کردن بهتر از ایران هسته‌ای است، به نظر می‌رسد که این بار بایدن با پذیرش غنی‌سازی ۶۰ درصدی روی فریز کردن آن حساب ویژه بازکرده است با این تفاوت که این غنی‌سازی را با گران‌ترین شکل ممکن آماده فروش کرده و درازای آن توافق جامع‌تری را طلب خواهد کرد، این تله هسته‌ای باهدف محدود کردن جمهوری اسلامی ایران در دوران جانمایی در نظم جدید جهانی به معنای مهار تهران است!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

رونمایی آمریکایی‌ها از آلترناتیو جدید برجام در هیروشیما/ چرا بایدن غنی‌سازی ۶۰ درصدی را به رسمیت شناخته است؟ بیشتر بخوانید »

شنیده شدن صدای لرزان بهترین جنگجویان جهان

شنیده شدن صدای لرزان بهترین جنگجویان جهان


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس- رحیم محمدی؛ هفت سال پیش بود که رزمندگان نیروی دریایی سپاه هنگام گشت‌زنی در حوالی جزیره «فارسی» سرنشینان دو قایق نظامی ارتش آمریکا را به دلیل ورود غیرقانونی به آب‌های سرزمینی کشورمان دستگیر کردند. ماجرا از این قرار بود که ساعت ۱۷:۱۰ سه‌شنبه ۲۲ دی ۱۳۹۴ (۱۲ ژانویه ۲۰۱۶) دو فروند قایق جنگی آمریکایی حامل ۱۰ ملوان آمریکایی شامل ۹ نفر مرد و یک نفر زن توسط نیرو‌های تیپ ۲۱۴ تکاوران دریایی سپاه پاسداران در محدوده آب‌های ایران در نزدیکی جزیره فارسی خلیج فارس به دلیل ورود غیرقانونی به آب‌های سرزمینی کشورمان دستگیر  شدند و به جزیره مورد اشاره که یکی از پایگاه‌های نیروی دریایی سپاه در آنجا قرار دارد، انتقال یافتند.

هرچند که مقامات آمریکایی در ابتدا ادعا کردند که قایق‌ها به سبب نقص فنی موتور وارد آب‌های ایران شده‌اند و در این‌صورت طبق قوانین بین‌المللی، ایران نمی‌تواند با آن‌ها برخورد کند، اما بعد رسماً اعلام کردند که علت اشتباه در مسیریابی بوده است؛ لذا پس از رایزنی‌های سیاسی و دادن تعهد نظامی، ملوانان دستگیرشده ۲۰ ساعت بعد در بعدازظهر ۲۳ دی آزاد شدند.

این واقعه زمانی روی داد که «باراک اوباما» رئیس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا در نشست کنگره عنوان کرده بود که «آمریکا قدرتمندترین کشور روی کره زمین است و نیرو‌های نظامی ما بهترین جنگجویان در طول تاریخ جهان هستند»، ولی چند هزار کیلومتر دورتر از محل سخنرانی رئیس جمهور آمریکا این بهترین جنگجویان طول تاریخ جهان! در یک رویارویی واقعی با رزمندگان نیروی دریایی سپاه نشان دادند آن‌چه درباره آن‌ها گفته شده، در عمل واقعیت ندارد؛ زیرا اینان با وجود در اختیار داشتن به‌روز‌ترین سلاح و تجهیزات نظامی مجبور شدند در برابر پاسداران جوان که از سلاح‌های ابتدایی برخوردار بودند، زانو بزنند و دست‌های خود را به علامت تسلیم شدن، بالا ببرند.

البته بعد از این دستگیری، ناو هواپیمابر «ترومن» که در آب‌های بین‌المللی منطقه حضور داشت در اقدامی شتاب‌زده به اعزام نیرو مبادرت کرد و هواپیما‌های اف ۱۵ و اف ۱۸ آمریکا هم بر روی جزیره فارسی اقدام به پرواز و حرکات تنش‌آفرین کردند؛ اما وقتی متوجه شدند نیرو‌های کشورمان در برابر آن‌ها آرایش نظامی به خود گرفته‌اند و چنانچه به جزیره فارسی نزدیک شوند، مورد اصابت قرار می‌گیرند، ترجیح دادند فاصله خود را با جزیره حفظ کرده و نه‌تنها از نزدیک شدن به جزیره پرهیز کنند، بلکه با صدایی لرزان و با حالتی ناشی از عجز و ناتوانی، خواستار آزادی تفنگداران دریایی خود شدند.

بنابراین علی‌رغم آن که آمریکایی‌ها از قایق‌های تندرو Combat Boat ۹۰ بهره می‌بردند که سرعتی معادل ۷۴ کیلومتر در ساعت دارد و با به‌روزترین ادوات نظامی تجهیز شده‌اند، ولی در عمل مقابل رزمندگان نیروی دریایی سپاه که از قایق‌های کلاس عاشورا استفاده می‌کردند، راهی جز تسلیم شدن نیافتند و در برابر این عمل خود، مجبور به عذرخواهی شدند.

پس این واقعه نشان داد که هرچند تجهیزات می‌تواند در کارایی و عملکرد نیرو‌ها تأثیر خوبی داشته باشد، اما اگر کاربران همین تجهیزات مدرن و به‌روز، انسان‌های شجاع و باانگیزه معنوی نباشند، این تجهیزات هیچ‌گونه کارایی ندارد.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شنیده شدن صدای لرزان بهترین جنگجویان جهان بیشتر بخوانید »

توضیحات موسویان درباره اظهاراتش در نشست دوحه + توضیحات مشرق

توضیحات موسویان درباره اظهاراتش در نشست دوحه + توضیحات مشرق



سیدحسین موسویان، دیپلمات سابق و از چهره‌های حامی برجام اخیراً در واکنش به یکی از مطالب وبلاگ مشرق پاسخی را ارسال کرده است که متن پاسخ وی همراه با توضیحات مشرق خواندنیست.

سرویس سیاست مشرق _ آقای سیدحسین موسویان،‌ دیپلمات سابق و از چهره‌های نزدیک به دولت اعتدال و اصلاح‌طلبان، اخیرا در واکنش به یکی از شمارگان وبلاگ مشرق که در روز اول شهریورماه و با تیتر “آدرس‌های اشتباه “حسین موسویان” در آنسوی آب/ حسین موسویان از جان ایران چه می‌خواهد؟!” منتشر شد؛ نظر خود را برای مشرق ارسال کرده است.

تحلیل مشرق در اشاره به سخنان آقای موسویان در یک نشست سیاسی در دوحه نوشته شد که در آن دو بند زیر از سوی موسویان مورد تأکید قرار داشت:

1_”مقام معظم رهبری اعلام کردند که نباید امید و اعتمادی به اروپا داشت. در حقیقت اعلام عدم اعتماد به آمریکا و اروپا؛ میخی بر تابوت روابط عادی ایران و غرب است!”

2_”در دوران دولت قبل، در گفت‌وگو با دوستان حوزه خلیج فارس، همیشه به من می‌گفتند که آقای روحانی و آقای ظریف اختیاری ندارند و قدرت در اختیار رهبری و سپاه است. اگر مشکل آنها در گذشته این بود، اکنون برای گفتگو و توافق با آقای رئیسی و آقای امیرعبداللهیان چنین نگرانی وجود ندارد، از این رو دولت اقای رئیسی یک فرصت طلایی است.”[1]

ما در بسته خبری وبلاگ مشرق توضیح دادیم و اثبات کردیم که هر دو این سخنان غلط هستند.

اکنون، آنچه که در ادامه می‌خوانید متن کامل نظر آقای موسویان راجع به تحلیل وبلاگ مشرق است.

ضمن اینکه در ادامه نظر آقای موسویان؛ توضیحات تکمیلی مشرق نیز ارائه خواهد شد…

***

بسمه تعالی

سردبیرمحترم سایت مشرق نیوز،

باسلام

سایت مشرق نیوز درتاریخ اول شهریور1401 طی مطلبی تحت عنوان :” آدرس های اشتباه حسین موسویان درآنسوی آب!” و “حسین موسویان از جان ایران چه میخواهد”؛ سخنرانی اینجانب در اجلاس دوحه را چنین تحلیل کرده که گفته ام مقام معظم رهبری میخ برتابوت روابط با غرب کوبیده است. سپس باچنین برداشتی سئوال نموده که: “چرا موسویان به سمت مقصرسازی از رهبری نظام حرکت می‌کند و ایضا چرا به جای برشمردن دلایل بی‌اعتماد شدن ایران به اروپا و آمریکا؛ ضرورت جبران گذشته را به آنها یادآوری نمی‌کند؟”. مشرق نیوز در پایان گزارش مذکور نوشته:  “اینها حقایق و سوالاتی است که نمی‌توان با پنهان شدن در پشت مقالات خارجی، آستین‌های گلدوزی شده و دلارهای کاخ سفید منکر آنها شد و یا از پاسخ به آنها طفره رفت…”.

اما حقایق غیر قابل انکار بشرح ذیل میباشند:

1- درطول یک دهه اشتعال من دردانشگاه پرینستون؛ سازمان منافقین صدها گزارش و مصاحبه و برنامه تلویزیونی علیه فعالیتهایم داشته و بارها طی نامه به مسئولین دانشگاه پرینستون خواستار اخراج ام شده اند. سازمان منافقین درسال 1394، طی نامه‌ای سرگشاده به باراک اوباما رییس‌جمهور آمریکا مدعی شد که: ” دولت ایران یک کرسی در دانشگاه پرستیژی آمریکا، دانشگاه پرینستون، خریداری و موسویان را بعنوان پژوهشگر مطالعات اسلامی عازم آمریکا نموده است…اما ماموریت اصلی اوتشکیل یک شبکه فعال تروروگسترش عملیات جمهوری اسلامی و براندازی حکومت در آمریکاست». لینک مطلب ذیلا ارائه میشود.[1]

2-برخی از سران اپوزیسیون ایرانی مقیم آمریکا طی نامه ای به دادستان کل دولت ترامپ خواستار اخراج من از آمریکا شدند.آنها در این نامه که درروزنامه معتبرنیویورک پست منتشر شد، به دادستان آمریکا نوشتند: “موسویان مصاحبه‌های بسیاری میکند که در شبکه‌های خبری پخش میشود و مدام با دفاع از رژیم ایران دستورات ملاها را اجرا می‌کرد. حتی امروز هم شاهدیم نظرات خود را می‌نویسد و از منافع رژیم ایران دفاع می‌کند و به انتقاد از سیاست خارجی دولت ترامپ می‌پردازد”. لینک مطلب ذیلا ارائه میشود.[2]

3-در دوره بایدن در بهمن سال 1400، گروه “اتحاد علیه ایران هسته ای” طی نامه ای به رئیس دانشگاه پرینستون خواستار اخراج من از این دانشگاه شدند. برخی از اعضاء هئیت مدیره این گروه عبارتند از: جیم ولسی، رئیس پیشین سازمان سیا؛ مئردگان رییس سابق موساد؛ ریچارد دیر لاو رییس سابق سرویس اطلاعاتی انگلستان؛ آگوست هنینگ رییس سابق سرویس اطلاعاتی آلمان؛ کریستن سیلوربرگ سفیر آمریکا در اتحادیه اروپا؛ چارلز گاتری، فرمانده سابق اطلاعاتی در ارتش انگلستان و مدیر هولدینگ ثرونتد روچلید در انگلستان ( خاندان یهودی روچیلد).

این گروه که ریاست آن به عهده سناتور لیبرمن، از ضد ایرانی ترین سیاستمداران تندرو است، درنامه خود به رئیس دانشگاه پرینستون نوشته: “موسویان در تشییع جنازه سردار سلیمانی شرکت کرده و از او حمایت کرده است…موسویان در حکومت ایران مسئولیتهای متعددی داشته است… موسویان متعهد به منافع کشورش است و با تمام ظرفیت در این جهت کار می کند…اقای وانگ دانشجوی آمریکایی چینی الاصل علیه دانشگاه پرینستون شکایت کرده که نام موسویان دراین شکایت وجود دارد….حضور موسویان بعنوان عامل رژیم به آبرو و اعتبار دانشگاه پرینستون صدمات سنگینی زده و تا زمانیکه موسویان در این دانشگاه باشد، دانشگاه پرینستون جای امنی برای دانشجویان نخواهد بود. لذا ما از دولت آمریکا و تمام افراد و موسسات حقوقی آمریکا میخواهیم تا زمانی که موسویان در دانشگاه پرینستون کار میکند، تمام پرداختهای مالی به این دانشگاه برای انجام پروژه های تحقیقاتی را لغو کنند….”.لینک این نامه ذیلا ارائه میشود.[3]

4- دو نفر از مقامات دولت دونالد ترامپ در مقاله ای خواستار محکوم کردن واخراج من از دانشگاه پرینستون شدند. این مقاله در روزنامه پرینستونین به قلم مورگان اورتاگوس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در دولت ترامپ و همچنین گابریل نورونها مشاور مایک پمپئو وزیر امور خارجه سابق منتشر شد. آنها در این نامه نوشتند که موسویان قبلا سفیر ایران در آلمان بوده فردی وفادار و متعهد به کشورش باقی مانده است. لینک مطلب ذیلا ارائه میشود.[4]

5-روزنامه صهیونیستی هاآرتض طی گزارشی اظهارات ماموران سازمانهای سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل، سیا و موساد، را علیه من منتشر کرد که ماموران مذکور فعالیتهای من را درراستای منافع ایران و نفرت انگیز خواهده بودند. لینک مطلب دیلا ارائه میشود. لینک مطلب ذیلا ارائه میشود.[5]

عنوان گزارش سایت محترم مشرق نیوز این است که: “موسویان از جان ایران چه میخواهد”. امیدوارم با ذکر این 5 مورد پاسخ خود را گرفته باشید و تیتر را به این شکل اصلاح بفرمایید که” صهیونیسم و ضد انقلاب از جان موسویان چه میخواهد؟”.

اینها گوشه ای از اجماع و اتحاد جبهه صهیونیستی و ضدانقلاب برانداز علیه من در یک دهه گذشته بوده است.  در این دوره سایت  مشرق نیوز که بعنوان یک سایت خبری-تحلیلی ضد استکبار و ضد صهیونیست و ضد گروههای تروریستی برانداز فعالیت میکند، نه تنها هیچیک از گزارشهای مذکور را منتشر نکرد بلکه دریک دهه گذشته نیز مستمرا گزارشهای مکررعلیه من نیز منتشر کرده است که هیچگاه پاسخ نداده ام. منتهی چون مقام معظم رهبری بارها تاکید کردند که صف خود را از دشمن جدا کنید، چنانچه لازم میدانید دراین مورد بررسیهای و اقدامات مقتضی معمول فرمایید.

اما اینجانب درسخنرانی کنفرانس دوحه با ارائه دلائل بی اعتمادی ایران به آمریکا و غرب، روشن کردم که غرب با سیاستهای غلط 40 ساله گذشته درمورد ایران، میخ برتابوت روابط ایران با غرب کوبیده اند. نه تنها درکنفرانس دوحه بلکه صدها سخنرانی و مقاله و مصاحبه و در هر چهار کتابی که در  یک دهه گذشته در آمریکا و اروپا منتشر کرده ام نیز همین واقعیات را مستندا و درگسترده ترین سطح ممکن برای افکارعمومی جهانی تشریح کرده ام.

برای اثبات این موضوع سه محور کلیدی که درسخنرانی اخیر کنفرانس دوحه مطرح کردم از این قرار است:

اول اینکه همه دولتهای قبل از دولت آقای رئیسی تلاش کردند که بالانسی درروابط با بلوک شرق و غرب برقرارکنند و همه نیز شکست خوردند آنهم بخاطر:

1-سیاستهای خصمانه آمریکا علیه ایران،

 2-خرابکاریهای اسرائیل علیه ایران،

 3-فشاربرخی ازکشورهای عربی همسایه به آمریکا برای تحریم وحتی حمله نظامی به ایران .

لذا کاملا روشن ساختم که غرب واتحاد عبری و عربی را مقصر است و اینکه مقام رهبری هم دست همه دولتهای گذشته را برای تحقق بالانس درروابط ایران با بلوک غرب و شرق بازگذاشتند. طرح این مطلب هم تفهیم این نکته است که سیاستهای کلان رهبری درسیاست خارجی با تغییر دولتها ثابت بوده است. این قسمت از سخنرانی درلینک ذیل قابل مشاهده است.[6]

دوم اینکه تصریح کردم که در موضوع برجام، ایران به تعهداتش عمل کرد و این ترامپ بود که  ازبرجام خارج شد و اروپا هم تسلیم تحریمهای ترامپ شد و بعد از این مرحله بود که مقام معظم رهبری اظهارنمودند که به اروپا هم اعتمادی نیست. درسخنرانی مذکور این مطلب را عینا از فرمایشات مقام رهبری برای حضار خواندم:

“اروپایی‌ها به‌رغم وعده‌های خود، عملاً به تحریم‌های آمریکا پایبند ماندند، هیچ اقدامی انجام ندادند و از این پس هم بعید است کاری برای جمهوری اسلامی انجام دهند، بنابراین باید به‌کلی از اروپایی‌ها قطع امید کرد. به هیچ وجه نباید به کشورهایی که پرچم دشمنی با نظام اسلامی را در دست گرفته‌اند و در رأس آنها آمریکا و این چند کشور اروپایی، اعتماد شود، زیرا آنها صریحاً با ملت ایران دشمنی می‌کنند”.

بعد از استناد فوق، موضوع “میخ برتابوت روابط عادی ایران با غرب” را مطرح  و برای درک افکار عمومی جهان از مقصر این واقعه و نیزدرک درست از نظرمقام معظم رهبری درمورد بی اعتمادی به غرب و چرخش به شرق، 12 حقیقت از کارنامه سیاه غرب درروابط با ایران در دوران بعد از انقلاب 1357 رابه شرح ذیل ارائه کردم:

1- غرب با برنامه و توانمندی صلح آمیز هسته ای ایران دشمنی ورزیده درحالیکه چین و روسیه با ایران همکاری کرده اند،

2-غرب تحریمهای گسترده علیه ایران درزمینه تسلیحات متعارف و توان بازدارندگی دفاعی ایران اعمال نموده درحالیکه چین و روسیه درزمینه تسلیحات متعارف با ایران همکاری کرده اند،

3-غرب و متحدین منطقه ای مستمرا دنبال تجزیه ایران بوده درحالیکه چین و روسیه با تجزیه ایران مخالف بوده اند،

4-غرب اقیانوسی از تحریمهای اقتصادی علیه ایران اعمال نموده درحالیکه چین و روسیه ایران را تحریم نکرده اند،

5-غرب از حق وتو خود درشورای امنیت به نفع اسرائیل و علیه فلسطینی ها استفاده کرده درحالیکه چین و روسیه درمورادی ازحق وتو خود به نفع ایران استفاده کرده اند،

6-غرب باهمکاری ضد انقلاب برانداز شبکه تبلیغاتی وسیع علیه ایران راه انداخته وچین و روسیه چنین نکرده اند.

7-غرب درمبارزه با تروریسم داعشی، با استاندارد دوگانه برخورد کرده درحالیکه چین و روسیه بطور جدی عمل کرده اند، غرب برای ساقط کردن بشاراسد، با گروههای ترویستی همکاری کرد، از گروه تروریستی منافقین حمایت کرده و سردار سلیمانی پیشتاز مبارزه با تروریسم داعشی درمنطقه و جهان را به شهادت رسانده است،

8-آمریکا دنبال یکجانبه گرایی است درحالیکه چین و روسیه مثل ایران معتقد به چند جانبه گرایی هستند،

9-آمریکا و غرب استراتژی سلطه اسرائیل بر منطقه را دنبال میکنند درحالیکه چین و روسیه دنبال بالانس قدرت درمنطقه میباشند،

10-آمریکا دنبال تغییر رژیم درایران بوده درحالیکه چین وروسیه چنین سیاستی نداشته اند،

11-غرب درمورد موضوعات حقوق بشر و دمکراسی استاندارد دوگانه داشته به گونه ای که ازدیکتاتورهایی مثل شاه و مبارک حمایت و به اسرائیل برای انجام هرجنایتی علیه فلسطینی ها چک سفید امضاء داده است،

12-غرب برای نابودی ارزشهای اسلامی، خط تهاجم فرهنگی را دنبال کرده است.

دراین راستا ایران روابط خود را با قدرتهای بلوک شرق بویژه چین و روسیه گسترش میدهد. ذیلا لینک سخنرانی هم ارائه میشود.[7]

سوم اینکه درکنفرانس دوحه این چنین تصریح کردم که:

“باید واقع بینانه و منصفانه به موضع مقام رهبری ایران نگاه کرد. ایشان به آمریکا بی اعتماد بوده و همیشه هم اظهار کرده‌اند اما درطول 32 سال رهبری ایران، به همه‌ دولت‌های قبل از دولت آقای رئیسی این شانس را دادند که حسن نیت آمریکا را امتحان کنند. در دوران آقای هاشمی، ایران درموضوع آزادی گروگان‌های غربی و آمریکایی همکاری کرد؛ در دوران آقای خاتمی، ایران درافغانستان با آمریکا برای مقابله با تروریسم همکاری کرد؛ در دوران آقای احمدی نژاد، ایران به نشانه حسن نیت دو زندانی آمریکایی را یکطرفه آزاد کرد و در دوران آقای روحانی هم ایران برجام را امضاء کرد. در هر چهار دولت و در هر چهار مورد؛ این آمریکا بود که بدعهدی کرد و زیر توافقات زد. اضافه بر این، در دوران آقای روحانی و یکسال قبل از برجام هم مقام رهبری ایران رسما اعلام کرد که اگر توافق هسته‌ای صورت گیرد و آمریکا به تعهدش درست عمل کند، ایران راجع به سایرموضوعات مورد اختلاف نیز گفت‌وگو میکند. اما برجام توافق شد و ایران به تعهدش عمل کرد و ترامپ هم از برجام خارج شد. لذا این مهم است که ببینیم اگر توافق احیاء برجام صورت گیرد، آیا آمریکا به تعهدش عمل خواهد کرد یا بازهم بدعهدی خواهد کرد. اگر به تعهدش عمل کند، ممکن است شرایط تغییر کند”. ذیلا لینک مطلب هم ارائه میشود.[8]

تصدیق خواهید کرد  که:

اولا: با برشمردن 12 مورد کلان از کارنامه سیاه سیاستهای آمریکا و اروپا، دلائل مشروع بی اعتمادی ایران به آمریکا و غرب را به تفصیل به افکارعمومی جهان عرضه کرده ام.

ثانیا: طبق قانون اساسی نیز سیاست‌های کلان نظام درسیاست خارجی درحوزه اختیارات رهبری است و تمامی مطالب مطروحه فوق درکنفرانس درراستای اثبات “تقصیرات غرب وحقانیت ایران” است و نه به اصطلاح شما “مقصرسازی رهبری”.

اما درمورد توصیه به غرب راجع به ضرورت جبران گذشته، درسخنرانی کنفرانس دوحه؛ توصیه اصلی من به کشورهای منطقه و قدرتهای جهانی این بود: “دولت اقای رئیسی یک فرصت طلایی است که:

 اولا: قدرتهای جهانی توافق احیاء برجام را با دولت ایشان نهایی کنند.قدرتهای جهانی سعی کنند که یک برجام پایدار به توافق برسند. اگر برجام احیاء شود و آمریکا برای بار دوم تقلب کند و از برجام خارج شود، ایران دیگر برای بارسوم به برجام برنخواهد گشت. اما ایران عضو معاهده ان پی تی خواهد ماند و دنبال بمب هسته ای هم نخواهد بود. اگر آمریکا و قدرتهای جهانی بخواهند سوء استفاده کرده و پرونده ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دهند، آنگاه ایران از معاهده ان پی تی خارج خواهد شد. اگرآمریکا به ایران حمله کند، ایران جوابش را با ساخت بمب هسته ای خواهد داد. ترامپ از برجام خارج شد و صدها میلیارد دلار خسارت به ایران زد اما نتیجه آن این شد که ایران یک “کشور درآستانه هسته ای” شد. سعی نکنید این تجربه تکرارشود.

ثانیا: کشورهای عرب شورای همکاری خلیج فارس با ایران گفتگو کنند تا به تنش ها و خصومتهای 40 سال گذشته پایان داده شود و مسیر صلح وهمکاری و دوستی پایدار بین ایران و اعراب فراهم شود”.

البته ممنون میشوم فردی را معرفی کنید که از دیدگاه مشرق نیوز، در نزد افکار عمومی جهان و درمحافل معتبر بین المللی جامع تر و قاطع تر از این، سیاستهای غرب درمورد ایران را به چالش کشیده تا بنده با کمال خضوع شاگردی نموده و ازمطالب آن چهره محترم درنشستهای بعدی بین المللی استفاده کنم.

درپایان به این نکته هم اشاره کنم که مشرق نیوز بارها و بارها درمورد موضوع بازداشت من درسال 1386 مطلب نوشته است. قانون و شرع و انصاف و وجدان ایجاب میکند که دفاعیه اینجانب در پرونده مذکور را نیز منتشر کنید تا یکبار برای همیشه پاسخ اتهامات را گرفته باشید.

استدعا دارم این نامه را بعنوان پاسخ من منتشر کنید.

                                                                                                      

سید حسین موسویان

7شهریور1401

[1] https://www.tabnak.ir/fa/news/567083/

[2] https://shahrvand.com/archives/111767; https://kayhan.london/fa/1398/10/12/181572/

[3] https://www.etemadonline.com/fa/tiny/news-536449

https://fararu.com/fa/news/533875/-[4]

[5] https://www.khabaronline.ir/news/1592130/

[6] https://www.youtube.com/watch?v=3v87OX18Fvo

[7]-https://www.youtube.com/watch?v=3v87OX18Fvo

[8] -https://www.youtube.com/watch?v=I2IXROWVjPE

***

توضیحات مشرق:

همانطور که ملاحظه شد آقای موسویان عملا چیزی را تکذیب نکرده‌اند و گفته‌های خود در دو عبارت مورد استناد مشرق را نیز صرفا با توضیحاتی بیشتر منتشر کرده‌اند!

مع‌الوصف به نظر می‌رسد تحلیل مشرق همچنان پابرجاست و چیزی در فرم و محتوا تغییر نکرده است.

در واقع بهتر آن بود که آقای موسویان سؤال ما مبنی بر اینکه “موسویان از جان ایران چه می‌خواهد؟!” را با عنایت به کمک مالی 70 هزار دلاری کاخ سفید به ایشان از طریق واریزی صندوق پلاشرز به حساب دانشگاه پرینستون با نقش مستقیم “بن رودز” مشاور امنیت ملی اوباما توضیح دهند![2]

توضیح ساده‌تر آنکه چرا فعالیت‌های برجامی آقای موسویان اگرچه طبق ادعای خودشان مورد رضایت منافقین یا سمپات‌های دولت ترامپ نبوده است اما چرا همین فعالیت‌های دقیقا طبق منافع ملی آمریکا و مورد رضایت سران وقت کاخ سفید بوده است؟

و مسئله دیگر پیرامون نظر ارسالی آقای موسویان صرفا یک توصیه است.

اینکه گپ و فاصله میان سخنان اظهار شده در یک اجلاس خارجی با اعتراضات و تحلیل‌های معقول در پیامد آن را نمی‌شود با “کلمات ورد” پر کرد.

یعنی اظهارات و توضیحات آقای موسویان صرفا در حالتی مسموع بود که سخنان منقول از ایشان در اجلاس دوحه دروغ یا ناقص بوده باشد.

اما پاسخ آقای موسویان نشان می‌دهد که چنین چیزی نیست و ایشان هم تصریح داشته‌اند که رهبر ایران بر روابط ایران و غرب میخ کوبیده است (که این به معنی ناجوانمردی در حق رهبری نظام است) و هم گفته‌اند که رئیسی اختیاراتی بیشتر از اسلاف خود دارد.

و این هر دو سخن ناروا بوده است و سخن ناروا هم صرفا با عذرخواهی رفع و رجوع می‌شود.

“شریک دزد و رفیق قافله بودن” مقتضای سیاست‌ورزی اصولی و عقلانی نیست.

1_mshrgh.ir/1410869

2_http://fna.ir/UCMCP0

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

توضیحات موسویان درباره اظهاراتش در نشست دوحه + توضیحات مشرق بیشتر بخوانید »

امید به آمریکا از عوامل تضعیف اقتصاد کشور بود

توانمندی‌های دفاعی کشور محصول تعامل نیروهای مسلح با بخش‌های دانش‌بنیان است


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، سردار سرتیپ «امیرعلی حاجی‌زاده» فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، عصر روز گذشته (یکشنبه) در نشست بصیرتی دانش‌پژوهان بیست و هفتمین دوره طرح ولایت در دانشگاه فردوسی مشهد با تاکید بر اینکه ما سال‌هاست که شاهد جنگ ترکیبی از سوی دشمن هستیم، اظهار داشت: به لطف خداوند و با استقرار دولتی انقلابی و همت مسئولان و همچنین کمک آحاد مردم امیدواریم که این موضوع را نیز حل کنیم.

سردار حاجی‌زاده افزود: مشکل اقتصادی ما از دو عامل اصلی ناشی شد؛ یکی از آن‌ها عامل خارجی بود که با تحریم و فشار دشمن آغاز شد. دشمن برای این تحریم حداکثری تمام توان خود را بکار گرفت. بر همین اساس در دوره اوباما شروع تحریم با به‌کارگیری افراد و ایجاد قرارگاه و هزینه‌های بسیار صورت گرفت و در دوره ترامپ نیز همین فشار حداکثری حفظ شد.

فرمانده نیروی هوافضای سپاه در ادامه عنوان کرد: دشمن با راهبرد و هدف ثابت، اما تاکتیک متفاوت و البته به‌کارگیری سایر روش‌ها، با محوریت اقتصاد و هدف فروپاشی نظام برنامه‌ریزی کرده بود.

وی با اشاره به عامل دوم تضعیف شرایط اقتصادی گفت: آنچه که این مسئله را تشدید کرد، موانع داخلی بود؛ آن‌هایی که به آمریکا امید بستند و بسیاری از اقدامات لازمی که باید در طول هشت سال انجام می‌دادند را انجام ندادند.

فرمانده نیروی هوافضای سپاه افزود: اقدام آمریکایی از خارج و امید آمریکایی در داخل، دو تیغه قیچی تضعیف شرایط اقتصادی کشور بود.

سردار حاجی‌زاده در بخش دیگری از سخنان خود با تأکید بر اهمیت موضوع تولید، تصریح کرد: نسخه حل مشکلات کشور همان است که مقام معظم رهبری در طی سال‌های مختلف مطرح کرده‌اند و امسال نیز دوباره موضوع تولید، اشتغال و دانش‌بنیان را بیان فرمودند.

وی افزود: این‌ها عصاره صد‌ها جلد کتاب و راهکار و روش‌هایی است که دانشمندان و متخصصین روایت کردند و رهبر معظم انقلاب آن را در این سه کلمه مطرح کردند.

فرمانده نیروی هوافضای سپاه با اشاره به نقش شرکت‌های دانش‌بنیان در صنعت گفت: ما در بسیاری از بخش‌های تولیدی، زمینه بسیاری از اقدامات را نداریم و فعالیت‌های دانش‌بنیان باید آن را به وجود بیاورد. اگر این امر صورت گیرد، می‌توانیم در اغلب صنایع، مشکلات را حل و اشتغال ایجاد کنیم.

سردار حاجی‌زاده ادامه داد: ما در بسیاری از بخش‌ها نیازمند اقدامات دانش‌بنیان هستیم تا به این وسیله، وابسته به خارج نباشیم؛ چرا که تولید دانش‌بنیان، می‌تواند جهش ایجاد کند.

وی با بیان اینکه این اقدامات در حوزه دفاعی نیز انجام گرفته است، تصریح کرد: ما در حوزه نظامی این توانمندی‌هایی که الان داریم، در گذشته نداشتیم. در گذشته سیم خاردار وارد می‌کردیم، اما حالا پهپاد صادر می‌کنیم؛ بدون شک این مسیربا ایجاد ارتباط بین بخش‌های دانش‌بنیان، دانشگاه‌ها و نخبگان، طی شده است.

فرمانده نیروی هوافضای سپاه اضافه کرد: در همین نیروی هوافضا، ما اوایل در بخش تحقیقات، سرمایه‌گذاری کردیم تا بتوانیم موانع را پشت سر بگذاریم. این امر باعث برتری ایران در پهنه هوایی شد و بار‌ها شنیدیم که غربی‌ها اولویت مذاکره را در محدود کردن پهپاد‌ها و قدرت موشکی ما بیان کردند.

سردار حاجی‌زاده در بخش پایانی صحبت‌های خود، با تأکید بر اهمیت نقش مسئولین در ایجاد انگیزه برای جوانان کشور گفت: مسئولین باید به جوانان و نخبگان امید و انگیزه بدهند و در اقدامات خود جسارت داشته و خطرپذیر باشند.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

توانمندی‌های دفاعی کشور محصول تعامل نیروهای مسلح با بخش‌های دانش‌بنیان است بیشتر بخوانید »

مستند فقر فروش در شبکه پنج

مستند فقر فروش در شبکه پنج


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، این برنامه در ابتدا با بررسی چگونگی تغییر رویکرد خصمانه آمریکا، از شیوه سخت به شیوه‌های دیگر سخن می‌گوید و سپس ورود آمریکا به جنگ نرم با رویکرد اقتصادی در قالب تحریم‌های کمرشکن علیه ایران و کشور‌های محور مقاومت را برای مخاطب تصویر خواهد کرد.

در ادامه نحوه عملکرد این جنگ اقتصادی در بخش‌های مختلف ایران و دیگر کشور‌های همسو با ایران در دوران ریاست جمهوری اوباما، ترامپ و بایدن تحلیل و بررسی خواهد شد.

همچنین با بررسی عملکرد هر یک از آن‌ها در این زمینه به مخاطبان نشان داده می‌شود که چگونه آن‌ها در قالب یک جنگ منظم و واحد به جنگ با مردم ایران پرداخته اند و همه آن‌ها قطعات یک پازل هستند.

در بخش‌های مختلف این برنامه از بیانات روشنگرانه رهبر انقلاب در زمینه تشریح و تبیین این تهاجم و راهکار‌های مقابله با آن نیز بهره خواهیم برد.

این مجموعه ده قسمتی در دفتر مقاومت اسلامی نجبا تولید شده، و قرار است به کوشش گروه اجتماعی، از شنبه هشتم مرداد ماه حوالی ساعت ۱۶:۰۰ از شبکه پنج سیما پخش شود.

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مستند فقر فروش در شبکه پنج بیشتر بخوانید »