اوباما

توضیحات موسویان درباره اظهاراتش در نشست دوحه + توضیحات مشرق

توضیحات موسویان درباره اظهاراتش در نشست دوحه + توضیحات مشرق



سیدحسین موسویان، دیپلمات سابق و از چهره‌های حامی برجام اخیراً در واکنش به یکی از مطالب وبلاگ مشرق پاسخی را ارسال کرده است که متن پاسخ وی همراه با توضیحات مشرق خواندنیست.

سرویس سیاست مشرق _ آقای سیدحسین موسویان،‌ دیپلمات سابق و از چهره‌های نزدیک به دولت اعتدال و اصلاح‌طلبان، اخیرا در واکنش به یکی از شمارگان وبلاگ مشرق که در روز اول شهریورماه و با تیتر “آدرس‌های اشتباه “حسین موسویان” در آنسوی آب/ حسین موسویان از جان ایران چه می‌خواهد؟!” منتشر شد؛ نظر خود را برای مشرق ارسال کرده است.

تحلیل مشرق در اشاره به سخنان آقای موسویان در یک نشست سیاسی در دوحه نوشته شد که در آن دو بند زیر از سوی موسویان مورد تأکید قرار داشت:

۱_”مقام معظم رهبری اعلام کردند که نباید امید و اعتمادی به اروپا داشت. در حقیقت اعلام عدم اعتماد به آمریکا و اروپا؛ میخی بر تابوت روابط عادی ایران و غرب است!”

۲_”در دوران دولت قبل، در گفت‌وگو با دوستان حوزه خلیج فارس، همیشه به من می‌گفتند که آقای روحانی و آقای ظریف اختیاری ندارند و قدرت در اختیار رهبری و سپاه است. اگر مشکل آنها در گذشته این بود، اکنون برای گفتگو و توافق با آقای رئیسی و آقای امیرعبداللهیان چنین نگرانی وجود ندارد، از این رو دولت اقای رئیسی یک فرصت طلایی است.”[۱]

ما در بسته خبری وبلاگ مشرق توضیح دادیم و اثبات کردیم که هر دو این سخنان غلط هستند.

اکنون، آنچه که در ادامه می‌خوانید متن کامل نظر آقای موسویان راجع به تحلیل وبلاگ مشرق است.

ضمن اینکه در ادامه نظر آقای موسویان؛ توضیحات تکمیلی مشرق نیز ارائه خواهد شد…

***

بسمه تعالی

سردبیرمحترم سایت مشرق نیوز،

باسلام

سایت مشرق نیوز درتاریخ اول شهریور۱۴۰۱ طی مطلبی تحت عنوان :” آدرس های اشتباه حسین موسویان درآنسوی آب!” و “حسین موسویان از جان ایران چه میخواهد”؛ سخنرانی اینجانب در اجلاس دوحه را چنین تحلیل کرده که گفته ام مقام معظم رهبری میخ برتابوت روابط با غرب کوبیده است. سپس باچنین برداشتی سئوال نموده که: “چرا موسویان به سمت مقصرسازی از رهبری نظام حرکت می‌کند و ایضا چرا به جای برشمردن دلایل بی‌اعتماد شدن ایران به اروپا و آمریکا؛ ضرورت جبران گذشته را به آنها یادآوری نمی‌کند؟”. مشرق نیوز در پایان گزارش مذکور نوشته:  “اینها حقایق و سوالاتی است که نمی‌توان با پنهان شدن در پشت مقالات خارجی، آستین‌های گلدوزی شده و دلارهای کاخ سفید منکر آنها شد و یا از پاسخ به آنها طفره رفت…”.

اما حقایق غیر قابل انکار بشرح ذیل میباشند:

۱- درطول یک دهه اشتعال من دردانشگاه پرینستون؛ سازمان منافقین صدها گزارش و مصاحبه و برنامه تلویزیونی علیه فعالیتهایم داشته و بارها طی نامه به مسئولین دانشگاه پرینستون خواستار اخراج ام شده اند. سازمان منافقین درسال ۱۳۹۴، طی نامه‌ای سرگشاده به باراک اوباما رییس‌جمهور آمریکا مدعی شد که: ” دولت ایران یک کرسی در دانشگاه پرستیژی آمریکا، دانشگاه پرینستون، خریداری و موسویان را بعنوان پژوهشگر مطالعات اسلامی عازم آمریکا نموده است…اما ماموریت اصلی اوتشکیل یک شبکه فعال تروروگسترش عملیات جمهوری اسلامی و براندازی حکومت در آمریکاست». لینک مطلب ذیلا ارائه میشود.[۱]

۲-برخی از سران اپوزیسیون ایرانی مقیم آمریکا طی نامه ای به دادستان کل دولت ترامپ خواستار اخراج من از آمریکا شدند.آنها در این نامه که درروزنامه معتبرنیویورک پست منتشر شد، به دادستان آمریکا نوشتند: “موسویان مصاحبه‌های بسیاری میکند که در شبکه‌های خبری پخش میشود و مدام با دفاع از رژیم ایران دستورات ملاها را اجرا می‌کرد. حتی امروز هم شاهدیم نظرات خود را می‌نویسد و از منافع رژیم ایران دفاع می‌کند و به انتقاد از سیاست خارجی دولت ترامپ می‌پردازد”. لینک مطلب ذیلا ارائه میشود.[۲]

۳-در دوره بایدن در بهمن سال ۱۴۰۰، گروه “اتحاد علیه ایران هسته ای” طی نامه ای به رئیس دانشگاه پرینستون خواستار اخراج من از این دانشگاه شدند. برخی از اعضاء هئیت مدیره این گروه عبارتند از: جیم ولسی، رئیس پیشین سازمان سیا؛ مئردگان رییس سابق موساد؛ ریچارد دیر لاو رییس سابق سرویس اطلاعاتی انگلستان؛ آگوست هنینگ رییس سابق سرویس اطلاعاتی آلمان؛ کریستن سیلوربرگ سفیر آمریکا در اتحادیه اروپا؛ چارلز گاتری، فرمانده سابق اطلاعاتی در ارتش انگلستان و مدیر هولدینگ ثرونتد روچلید در انگلستان ( خاندان یهودی روچیلد).

این گروه که ریاست آن به عهده سناتور لیبرمن، از ضد ایرانی ترین سیاستمداران تندرو است، درنامه خود به رئیس دانشگاه پرینستون نوشته: “موسویان در تشییع جنازه سردار سلیمانی شرکت کرده و از او حمایت کرده است…موسویان در حکومت ایران مسئولیتهای متعددی داشته است… موسویان متعهد به منافع کشورش است و با تمام ظرفیت در این جهت کار می کند…اقای وانگ دانشجوی آمریکایی چینی الاصل علیه دانشگاه پرینستون شکایت کرده که نام موسویان دراین شکایت وجود دارد….حضور موسویان بعنوان عامل رژیم به آبرو و اعتبار دانشگاه پرینستون صدمات سنگینی زده و تا زمانیکه موسویان در این دانشگاه باشد، دانشگاه پرینستون جای امنی برای دانشجویان نخواهد بود. لذا ما از دولت آمریکا و تمام افراد و موسسات حقوقی آمریکا میخواهیم تا زمانی که موسویان در دانشگاه پرینستون کار میکند، تمام پرداختهای مالی به این دانشگاه برای انجام پروژه های تحقیقاتی را لغو کنند….”.لینک این نامه ذیلا ارائه میشود.[۳]

۴- دو نفر از مقامات دولت دونالد ترامپ در مقاله ای خواستار محکوم کردن واخراج من از دانشگاه پرینستون شدند. این مقاله در روزنامه پرینستونین به قلم مورگان اورتاگوس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در دولت ترامپ و همچنین گابریل نورونها مشاور مایک پمپئو وزیر امور خارجه سابق منتشر شد. آنها در این نامه نوشتند که موسویان قبلا سفیر ایران در آلمان بوده فردی وفادار و متعهد به کشورش باقی مانده است. لینک مطلب ذیلا ارائه میشود.[۴]

۵-روزنامه صهیونیستی هاآرتض طی گزارشی اظهارات ماموران سازمانهای سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل، سیا و موساد، را علیه من منتشر کرد که ماموران مذکور فعالیتهای من را درراستای منافع ایران و نفرت انگیز خواهده بودند. لینک مطلب دیلا ارائه میشود. لینک مطلب ذیلا ارائه میشود.[۵]

عنوان گزارش سایت محترم مشرق نیوز این است که: “موسویان از جان ایران چه میخواهد”. امیدوارم با ذکر این ۵ مورد پاسخ خود را گرفته باشید و تیتر را به این شکل اصلاح بفرمایید که” صهیونیسم و ضد انقلاب از جان موسویان چه میخواهد؟”.

اینها گوشه ای از اجماع و اتحاد جبهه صهیونیستی و ضدانقلاب برانداز علیه من در یک دهه گذشته بوده است.  در این دوره سایت  مشرق نیوز که بعنوان یک سایت خبری-تحلیلی ضد استکبار و ضد صهیونیست و ضد گروههای تروریستی برانداز فعالیت میکند، نه تنها هیچیک از گزارشهای مذکور را منتشر نکرد بلکه دریک دهه گذشته نیز مستمرا گزارشهای مکررعلیه من نیز منتشر کرده است که هیچگاه پاسخ نداده ام. منتهی چون مقام معظم رهبری بارها تاکید کردند که صف خود را از دشمن جدا کنید، چنانچه لازم میدانید دراین مورد بررسیهای و اقدامات مقتضی معمول فرمایید.

اما اینجانب درسخنرانی کنفرانس دوحه با ارائه دلائل بی اعتمادی ایران به آمریکا و غرب، روشن کردم که غرب با سیاستهای غلط ۴۰ ساله گذشته درمورد ایران، میخ برتابوت روابط ایران با غرب کوبیده اند. نه تنها درکنفرانس دوحه بلکه صدها سخنرانی و مقاله و مصاحبه و در هر چهار کتابی که در  یک دهه گذشته در آمریکا و اروپا منتشر کرده ام نیز همین واقعیات را مستندا و درگسترده ترین سطح ممکن برای افکارعمومی جهانی تشریح کرده ام.

برای اثبات این موضوع سه محور کلیدی که درسخنرانی اخیر کنفرانس دوحه مطرح کردم از این قرار است:

اول اینکه همه دولتهای قبل از دولت آقای رئیسی تلاش کردند که بالانسی درروابط با بلوک شرق و غرب برقرارکنند و همه نیز شکست خوردند آنهم بخاطر:

۱-سیاستهای خصمانه آمریکا علیه ایران،

 ۲-خرابکاریهای اسرائیل علیه ایران،

 ۳-فشاربرخی ازکشورهای عربی همسایه به آمریکا برای تحریم وحتی حمله نظامی به ایران .

لذا کاملا روشن ساختم که غرب واتحاد عبری و عربی را مقصر است و اینکه مقام رهبری هم دست همه دولتهای گذشته را برای تحقق بالانس درروابط ایران با بلوک غرب و شرق بازگذاشتند. طرح این مطلب هم تفهیم این نکته است که سیاستهای کلان رهبری درسیاست خارجی با تغییر دولتها ثابت بوده است. این قسمت از سخنرانی درلینک ذیل قابل مشاهده است.[۶]

دوم اینکه تصریح کردم که در موضوع برجام، ایران به تعهداتش عمل کرد و این ترامپ بود که  ازبرجام خارج شد و اروپا هم تسلیم تحریمهای ترامپ شد و بعد از این مرحله بود که مقام معظم رهبری اظهارنمودند که به اروپا هم اعتمادی نیست. درسخنرانی مذکور این مطلب را عینا از فرمایشات مقام رهبری برای حضار خواندم:

“اروپایی‌ها به‌رغم وعده‌های خود، عملاً به تحریم‌های آمریکا پایبند ماندند، هیچ اقدامی انجام ندادند و از این پس هم بعید است کاری برای جمهوری اسلامی انجام دهند، بنابراین باید به‌کلی از اروپایی‌ها قطع امید کرد. به هیچ وجه نباید به کشورهایی که پرچم دشمنی با نظام اسلامی را در دست گرفته‌اند و در رأس آنها آمریکا و این چند کشور اروپایی، اعتماد شود، زیرا آنها صریحاً با ملت ایران دشمنی می‌کنند”.

بعد از استناد فوق، موضوع “میخ برتابوت روابط عادی ایران با غرب” را مطرح  و برای درک افکار عمومی جهان از مقصر این واقعه و نیزدرک درست از نظرمقام معظم رهبری درمورد بی اعتمادی به غرب و چرخش به شرق، ۱۲ حقیقت از کارنامه سیاه غرب درروابط با ایران در دوران بعد از انقلاب ۱۳۵۷ رابه شرح ذیل ارائه کردم:

۱- غرب با برنامه و توانمندی صلح آمیز هسته ای ایران دشمنی ورزیده درحالیکه چین و روسیه با ایران همکاری کرده اند،

۲-غرب تحریمهای گسترده علیه ایران درزمینه تسلیحات متعارف و توان بازدارندگی دفاعی ایران اعمال نموده درحالیکه چین و روسیه درزمینه تسلیحات متعارف با ایران همکاری کرده اند،

۳-غرب و متحدین منطقه ای مستمرا دنبال تجزیه ایران بوده درحالیکه چین و روسیه با تجزیه ایران مخالف بوده اند،

۴-غرب اقیانوسی از تحریمهای اقتصادی علیه ایران اعمال نموده درحالیکه چین و روسیه ایران را تحریم نکرده اند،

۵-غرب از حق وتو خود درشورای امنیت به نفع اسرائیل و علیه فلسطینی ها استفاده کرده درحالیکه چین و روسیه درمورادی ازحق وتو خود به نفع ایران استفاده کرده اند،

۶-غرب باهمکاری ضد انقلاب برانداز شبکه تبلیغاتی وسیع علیه ایران راه انداخته وچین و روسیه چنین نکرده اند.

۷-غرب درمبارزه با تروریسم داعشی، با استاندارد دوگانه برخورد کرده درحالیکه چین و روسیه بطور جدی عمل کرده اند، غرب برای ساقط کردن بشاراسد، با گروههای ترویستی همکاری کرد، از گروه تروریستی منافقین حمایت کرده و سردار سلیمانی پیشتاز مبارزه با تروریسم داعشی درمنطقه و جهان را به شهادت رسانده است،

۸-آمریکا دنبال یکجانبه گرایی است درحالیکه چین و روسیه مثل ایران معتقد به چند جانبه گرایی هستند،

۹-آمریکا و غرب استراتژی سلطه اسرائیل بر منطقه را دنبال میکنند درحالیکه چین و روسیه دنبال بالانس قدرت درمنطقه میباشند،

۱۰-آمریکا دنبال تغییر رژیم درایران بوده درحالیکه چین وروسیه چنین سیاستی نداشته اند،

۱۱-غرب درمورد موضوعات حقوق بشر و دمکراسی استاندارد دوگانه داشته به گونه ای که ازدیکتاتورهایی مثل شاه و مبارک حمایت و به اسرائیل برای انجام هرجنایتی علیه فلسطینی ها چک سفید امضاء داده است،

۱۲-غرب برای نابودی ارزشهای اسلامی، خط تهاجم فرهنگی را دنبال کرده است.

دراین راستا ایران روابط خود را با قدرتهای بلوک شرق بویژه چین و روسیه گسترش میدهد. ذیلا لینک سخنرانی هم ارائه میشود.[۷]

سوم اینکه درکنفرانس دوحه این چنین تصریح کردم که:

“باید واقع بینانه و منصفانه به موضع مقام رهبری ایران نگاه کرد. ایشان به آمریکا بی اعتماد بوده و همیشه هم اظهار کرده‌اند اما درطول ۳۲ سال رهبری ایران، به همه‌ دولت‌های قبل از دولت آقای رئیسی این شانس را دادند که حسن نیت آمریکا را امتحان کنند. در دوران آقای هاشمی، ایران درموضوع آزادی گروگان‌های غربی و آمریکایی همکاری کرد؛ در دوران آقای خاتمی، ایران درافغانستان با آمریکا برای مقابله با تروریسم همکاری کرد؛ در دوران آقای احمدی نژاد، ایران به نشانه حسن نیت دو زندانی آمریکایی را یکطرفه آزاد کرد و در دوران آقای روحانی هم ایران برجام را امضاء کرد. در هر چهار دولت و در هر چهار مورد؛ این آمریکا بود که بدعهدی کرد و زیر توافقات زد. اضافه بر این، در دوران آقای روحانی و یکسال قبل از برجام هم مقام رهبری ایران رسما اعلام کرد که اگر توافق هسته‌ای صورت گیرد و آمریکا به تعهدش درست عمل کند، ایران راجع به سایرموضوعات مورد اختلاف نیز گفت‌وگو میکند. اما برجام توافق شد و ایران به تعهدش عمل کرد و ترامپ هم از برجام خارج شد. لذا این مهم است که ببینیم اگر توافق احیاء برجام صورت گیرد، آیا آمریکا به تعهدش عمل خواهد کرد یا بازهم بدعهدی خواهد کرد. اگر به تعهدش عمل کند، ممکن است شرایط تغییر کند”. ذیلا لینک مطلب هم ارائه میشود.[۸]

تصدیق خواهید کرد  که:

اولا: با برشمردن ۱۲ مورد کلان از کارنامه سیاه سیاستهای آمریکا و اروپا، دلائل مشروع بی اعتمادی ایران به آمریکا و غرب را به تفصیل به افکارعمومی جهان عرضه کرده ام.

ثانیا: طبق قانون اساسی نیز سیاست‌های کلان نظام درسیاست خارجی درحوزه اختیارات رهبری است و تمامی مطالب مطروحه فوق درکنفرانس درراستای اثبات “تقصیرات غرب وحقانیت ایران” است و نه به اصطلاح شما “مقصرسازی رهبری”.

اما درمورد توصیه به غرب راجع به ضرورت جبران گذشته، درسخنرانی کنفرانس دوحه؛ توصیه اصلی من به کشورهای منطقه و قدرتهای جهانی این بود: “دولت اقای رئیسی یک فرصت طلایی است که:

 اولا: قدرتهای جهانی توافق احیاء برجام را با دولت ایشان نهایی کنند.قدرتهای جهانی سعی کنند که یک برجام پایدار به توافق برسند. اگر برجام احیاء شود و آمریکا برای بار دوم تقلب کند و از برجام خارج شود، ایران دیگر برای بارسوم به برجام برنخواهد گشت. اما ایران عضو معاهده ان پی تی خواهد ماند و دنبال بمب هسته ای هم نخواهد بود. اگر آمریکا و قدرتهای جهانی بخواهند سوء استفاده کرده و پرونده ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دهند، آنگاه ایران از معاهده ان پی تی خارج خواهد شد. اگرآمریکا به ایران حمله کند، ایران جوابش را با ساخت بمب هسته ای خواهد داد. ترامپ از برجام خارج شد و صدها میلیارد دلار خسارت به ایران زد اما نتیجه آن این شد که ایران یک “کشور درآستانه هسته ای” شد. سعی نکنید این تجربه تکرارشود.

ثانیا: کشورهای عرب شورای همکاری خلیج فارس با ایران گفتگو کنند تا به تنش ها و خصومتهای ۴۰ سال گذشته پایان داده شود و مسیر صلح وهمکاری و دوستی پایدار بین ایران و اعراب فراهم شود”.

البته ممنون میشوم فردی را معرفی کنید که از دیدگاه مشرق نیوز، در نزد افکار عمومی جهان و درمحافل معتبر بین المللی جامع تر و قاطع تر از این، سیاستهای غرب درمورد ایران را به چالش کشیده تا بنده با کمال خضوع شاگردی نموده و ازمطالب آن چهره محترم درنشستهای بعدی بین المللی استفاده کنم.

درپایان به این نکته هم اشاره کنم که مشرق نیوز بارها و بارها درمورد موضوع بازداشت من درسال ۱۳۸۶ مطلب نوشته است. قانون و شرع و انصاف و وجدان ایجاب میکند که دفاعیه اینجانب در پرونده مذکور را نیز منتشر کنید تا یکبار برای همیشه پاسخ اتهامات را گرفته باشید.

استدعا دارم این نامه را بعنوان پاسخ من منتشر کنید.

                                                                                                      

سید حسین موسویان

۷شهریور۱۴۰۱

[۱] https://www.tabnak.ir/fa/news/۵۶۷۰۸۳/

[۲] https://shahrvand.com/archives/۱۱۱۷۶۷; https://kayhan.london/fa/۱۳۹۸/۱۰/۱۲/۱۸۱۵۷۲/

[۳] https://www.etemadonline.com/fa/tiny/news-۵۳۶۴۴۹

https://fararu.com/fa/news/۵۳۳۸۷۵/-[۴]

[۵] https://www.khabaronline.ir/news/۱۵۹۲۱۳۰/

[۶] https://www.youtube.com/watch?v=۳v۸۷OX۱۸Fvo

[۷]-https://www.youtube.com/watch?v=۳v۸۷OX۱۸Fvo

[۸] -https://www.youtube.com/watch?v=I۲IXROWVjPE

***

توضیحات مشرق:

همانطور که ملاحظه شد آقای موسویان عملا چیزی را تکذیب نکرده‌اند و گفته‌های خود در دو عبارت مورد استناد مشرق را نیز صرفا با توضیحاتی بیشتر منتشر کرده‌اند!

مع‌الوصف به نظر می‌رسد تحلیل مشرق همچنان پابرجاست و چیزی در فرم و محتوا تغییر نکرده است.

در واقع بهتر آن بود که آقای موسویان سؤال ما مبنی بر اینکه “موسویان از جان ایران چه می‌خواهد؟!” را با عنایت به کمک مالی ۷۰ هزار دلاری کاخ سفید به ایشان از طریق واریزی صندوق پلاشرز به حساب دانشگاه پرینستون با نقش مستقیم “بن رودز” مشاور امنیت ملی اوباما توضیح دهند![۲]

توضیح ساده‌تر آنکه چرا فعالیت‌های برجامی آقای موسویان اگرچه طبق ادعای خودشان مورد رضایت منافقین یا سمپات‌های دولت ترامپ نبوده است اما چرا همین فعالیت‌های دقیقا طبق منافع ملی آمریکا و مورد رضایت سران وقت کاخ سفید بوده است؟

و مسئله دیگر پیرامون نظر ارسالی آقای موسویان صرفا یک توصیه است.

اینکه گپ و فاصله میان سخنان اظهار شده در یک اجلاس خارجی با اعتراضات و تحلیل‌های معقول در پیامد آن را نمی‌شود با “کلمات ورد” پر کرد.

یعنی اظهارات و توضیحات آقای موسویان صرفا در حالتی مسموع بود که سخنان منقول از ایشان در اجلاس دوحه دروغ یا ناقص بوده باشد.

اما پاسخ آقای موسویان نشان می‌دهد که چنین چیزی نیست و ایشان هم تصریح داشته‌اند که رهبر ایران بر روابط ایران و غرب میخ کوبیده است (که این به معنی ناجوانمردی در حق رهبری نظام است) و هم گفته‌اند که رئیسی اختیاراتی بیشتر از اسلاف خود دارد.

و این هر دو سخن ناروا بوده است و سخن ناروا هم صرفا با عذرخواهی رفع و رجوع می‌شود.

“شریک دزد و رفیق قافله بودن” مقتضای سیاست‌ورزی اصولی و عقلانی نیست.

۱_mshrgh.ir/۱۴۱۰۸۶۹

۲_http://fna.ir/UCMCP۰

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

توضیحات موسویان درباره اظهاراتش در نشست دوحه + توضیحات مشرق بیشتر بخوانید »

امید به آمریکا از عوامل تضعیف اقتصاد کشور بود

توانمندی‌های دفاعی کشور محصول تعامل نیروهای مسلح با بخش‌های دانش‌بنیان است


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، سردار سرتیپ «امیرعلی حاجی‌زاده» فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، عصر روز گذشته (یکشنبه) در نشست بصیرتی دانش‌پژوهان بیست و هفتمین دوره طرح ولایت در دانشگاه فردوسی مشهد با تاکید بر اینکه ما سال‌هاست که شاهد جنگ ترکیبی از سوی دشمن هستیم، اظهار داشت: به لطف خداوند و با استقرار دولتی انقلابی و همت مسئولان و همچنین کمک آحاد مردم امیدواریم که این موضوع را نیز حل کنیم.

سردار حاجی‌زاده افزود: مشکل اقتصادی ما از دو عامل اصلی ناشی شد؛ یکی از آن‌ها عامل خارجی بود که با تحریم و فشار دشمن آغاز شد. دشمن برای این تحریم حداکثری تمام توان خود را بکار گرفت. بر همین اساس در دوره اوباما شروع تحریم با به‌کارگیری افراد و ایجاد قرارگاه و هزینه‌های بسیار صورت گرفت و در دوره ترامپ نیز همین فشار حداکثری حفظ شد.

فرمانده نیروی هوافضای سپاه در ادامه عنوان کرد: دشمن با راهبرد و هدف ثابت، اما تاکتیک متفاوت و البته به‌کارگیری سایر روش‌ها، با محوریت اقتصاد و هدف فروپاشی نظام برنامه‌ریزی کرده بود.

وی با اشاره به عامل دوم تضعیف شرایط اقتصادی گفت: آنچه که این مسئله را تشدید کرد، موانع داخلی بود؛ آن‌هایی که به آمریکا امید بستند و بسیاری از اقدامات لازمی که باید در طول هشت سال انجام می‌دادند را انجام ندادند.

فرمانده نیروی هوافضای سپاه افزود: اقدام آمریکایی از خارج و امید آمریکایی در داخل، دو تیغه قیچی تضعیف شرایط اقتصادی کشور بود.

سردار حاجی‌زاده در بخش دیگری از سخنان خود با تأکید بر اهمیت موضوع تولید، تصریح کرد: نسخه حل مشکلات کشور همان است که مقام معظم رهبری در طی سال‌های مختلف مطرح کرده‌اند و امسال نیز دوباره موضوع تولید، اشتغال و دانش‌بنیان را بیان فرمودند.

وی افزود: این‌ها عصاره صد‌ها جلد کتاب و راهکار و روش‌هایی است که دانشمندان و متخصصین روایت کردند و رهبر معظم انقلاب آن را در این سه کلمه مطرح کردند.

فرمانده نیروی هوافضای سپاه با اشاره به نقش شرکت‌های دانش‌بنیان در صنعت گفت: ما در بسیاری از بخش‌های تولیدی، زمینه بسیاری از اقدامات را نداریم و فعالیت‌های دانش‌بنیان باید آن را به وجود بیاورد. اگر این امر صورت گیرد، می‌توانیم در اغلب صنایع، مشکلات را حل و اشتغال ایجاد کنیم.

سردار حاجی‌زاده ادامه داد: ما در بسیاری از بخش‌ها نیازمند اقدامات دانش‌بنیان هستیم تا به این وسیله، وابسته به خارج نباشیم؛ چرا که تولید دانش‌بنیان، می‌تواند جهش ایجاد کند.

وی با بیان اینکه این اقدامات در حوزه دفاعی نیز انجام گرفته است، تصریح کرد: ما در حوزه نظامی این توانمندی‌هایی که الان داریم، در گذشته نداشتیم. در گذشته سیم خاردار وارد می‌کردیم، اما حالا پهپاد صادر می‌کنیم؛ بدون شک این مسیربا ایجاد ارتباط بین بخش‌های دانش‌بنیان، دانشگاه‌ها و نخبگان، طی شده است.

فرمانده نیروی هوافضای سپاه اضافه کرد: در همین نیروی هوافضا، ما اوایل در بخش تحقیقات، سرمایه‌گذاری کردیم تا بتوانیم موانع را پشت سر بگذاریم. این امر باعث برتری ایران در پهنه هوایی شد و بار‌ها شنیدیم که غربی‌ها اولویت مذاکره را در محدود کردن پهپاد‌ها و قدرت موشکی ما بیان کردند.

سردار حاجی‌زاده در بخش پایانی صحبت‌های خود، با تأکید بر اهمیت نقش مسئولین در ایجاد انگیزه برای جوانان کشور گفت: مسئولین باید به جوانان و نخبگان امید و انگیزه بدهند و در اقدامات خود جسارت داشته و خطرپذیر باشند.

انتهای پیام/ ۲۳۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

توانمندی‌های دفاعی کشور محصول تعامل نیروهای مسلح با بخش‌های دانش‌بنیان است بیشتر بخوانید »

مستند فقر فروش در شبکه پنج

مستند فقر فروش در شبکه پنج


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، این برنامه در ابتدا با بررسی چگونگی تغییر رویکرد خصمانه آمریکا، از شیوه سخت به شیوه‌های دیگر سخن می‌گوید و سپس ورود آمریکا به جنگ نرم با رویکرد اقتصادی در قالب تحریم‌های کمرشکن علیه ایران و کشور‌های محور مقاومت را برای مخاطب تصویر خواهد کرد.

در ادامه نحوه عملکرد این جنگ اقتصادی در بخش‌های مختلف ایران و دیگر کشور‌های همسو با ایران در دوران ریاست جمهوری اوباما، ترامپ و بایدن تحلیل و بررسی خواهد شد.

همچنین با بررسی عملکرد هر یک از آن‌ها در این زمینه به مخاطبان نشان داده می‌شود که چگونه آن‌ها در قالب یک جنگ منظم و واحد به جنگ با مردم ایران پرداخته اند و همه آن‌ها قطعات یک پازل هستند.

در بخش‌های مختلف این برنامه از بیانات روشنگرانه رهبر انقلاب در زمینه تشریح و تبیین این تهاجم و راهکار‌های مقابله با آن نیز بهره خواهیم برد.

این مجموعه ده قسمتی در دفتر مقاومت اسلامی نجبا تولید شده، و قرار است به کوشش گروه اجتماعی، از شنبه هشتم مرداد ماه حوالی ساعت ۱۶:۰۰ از شبکه پنج سیما پخش شود.

انتهای پیام/ ۲۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مستند فقر فروش در شبکه پنج بیشتر بخوانید »

دست آمریکا بسته است، نمی‌تواند به ایران امتیاز بدهد/ هجمه به قدرت منطقه‌ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح‌طلب در زمین اسرائیل

دست آمریکا بسته است، نمی‌تواند به ایران امتیاز بدهد/ هجمه به قدرت منطقه‌ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح‌طلب در زمین اسرائیل



طیفی که این روزها از «دستِ بسته بایدن» سخن می گوید، همان جریانی است که پیش از این مدعی بود که اگر بایدن رئیس جمهور امریکا شود، «آبان رویایی» در ایران رقم خواهد خورد.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** دست آمریکا بسته است، نمی تواند به ایران امتیاز بدهد

روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «مشکل اصلی احیای برجام فعلا در گرو مساله سپاه پاسداران از یکطرف و تضمین‌ها از طرف آمریکاست که این دو مطالبه اصلی برای احیای برجام است. در مورد اولی آمریکایی‌ها رسما به ایران اطلاع داده‌اند که دولت آمریکا نمی‌تواند سپاه پاسداران را از فهرست گروه‌های تروریستی درآورد و تحریم‌ها را بردارد. این موضوع رسما از طریق کانال‌هایی با ایران وجود دارد به ما ابلاغ شده است. در رابطه با تضمین‌ها مساله ساده‌تر است و سازوکار و راهکارهایی برایش پیدا شده بوده هرچند جزئیات آن بیان نشده است.»

در ادامه این مطلب آمده است: «در رابطه با مساله احیای برجام نیازمند یک تصمیم سیاسی هستیم. البته دست بایدن هم از طرف کنگره و هم لابی صهیونیست‌ها بسته است. انتخابات کنگره را پیش‌رو دارد و حزب دموکرات در یک فضای کاملا لرزان قرار دارد و چنانچه امتیازی به ایران دهد، ممکن است منجر به شکست دموکرات‌ها در انتخابات آتی بشود.»

دست آمریکا بسته است، نمی‌تواند به ایران امتیاز بدهد/ هجمه به قدرت منطقه‌ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح‌طلب در زمین اسرائیل

دست آمریکا بسته است، نمی‌تواند به ایران امتیاز بدهد/ هجمه به قدرت منطقه‌ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح‌طلب در زمین اسرائیل

آمریکا مدعی است که سپاه را از فهرست FTO  حذف کرده اما سپاه قدس را در این لیست تحریمی قرار می دهد. این پیشنهاد، گستاخانه، بی شرمانه و فریبکارانه است. چرا که که برداشته شدن تگFTO  از سپاه پاسداران به معنای انتفاع ایران از برجام نیست، لیست SDN  آنچنان گسترده است که تگ تشریفاتیFTO  نمی تواند در میان مدت انتفاع ساز باشد، تنها در شرایطی می توان از طرح برداشتن FTO  استقبال کرد که قبل از آن آمریکایی‌ها تگ‌های SDGT  (ذیل کاتسا) را برداشته و حسن نیت خود را اثبات کنند.

آمریکا با شراکت اسرائیل و تروئیکای اروپا در پی آن است که ضمن حفظ محدودیت های برجامی ایران، توافق هسته ای را به حوزه های دیگر از جمله توان دفاعی و قدرت منطقه ای ایران نیز تعمیم دهد. در این میان هیچ خبری از لغو تحریم ها نیست.

با اینحال فعالین و رسانه های اصلاح طلب ضمن دفاع از این طرح ضدایرانی مدعی هستند که دست بایدن بسته است و نمی تواند امتیازی به ایران بدهد.

طیفی که این روزها از «دستِ بسته بایدن» سخن می گوید، همان جریانی است که پیش از این مدعی بود که اگر بایدن رئیس جمهور امریکا شود، آبان رویایی در ایران رقم خورده و فتح الفتوح عظیم اقتصادی را در کشورمان شاهد خواهیم بود.

** هجمه به قدرت منطقه ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح طلب در زمین اسرائیل

روزنامه شرق در مطلبی نوشت: «ایالات متحده آمریکا اگر می‌خواست افکار عمومی جهان را علیه جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان یک قدرت متوسط در نظام بین‌الملل بسیج کند، این مهم برایش میسر نبود. اما جهت‌گیری‌های منطقه‌ای و بین‌المللی تهران و آشکارسازی حرکت ایران در قالب یک تئوری معنادار به نام جنگ‌های نامتعادل، سبب شد قدرت‌افزایی ایران و به دنبال آن قدرت‌افکنی تهران به تهدیدی برای نظام بین‌الملل تعریف شود

در ادامه این مطلب آمده است: «شعارهای جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته وضعیتی را به وجود آورده که تلاش برای نفوذ تهران در برخی کشورهای خاورمیانه با وجود بحران‌های متعددی مانند بحران سوریه، عراق، فلسطین، لبنان، یمن و… عملا به حرکتی ضد تهران در منطقه تبدیل شود.»

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «توافق هسته‌ای در سال ۲۰۱۵ و آنچه در قالب دکترین اوباما برای مدیریت تهران انجام شد، موجب شد آمریکایی‌ها به‌سرعت دکترین محدودسازی همکاری‌های بین‌المللی با ایران و محاصره منطقه‌ای تهران را کلید بزنند؛ چون ایران صرفا محدود به توان هسته‌ای نبود و برجام دیگری برای توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای را هم نمی‌پذیرفت؛ بنابراین در سایه این دکترین ما شاهد ایجاد فضایی بودیم که ائتلاف عربی – اسرائیلی به صورت دقیق‌تر و جدی‌تر از قبل دنبال شد تا به موازات آمریکا توان منطقه‌ای و موشکی ایران را مدیریت کند.»

دست آمریکا بسته است، نمی‌تواند به ایران امتیاز بدهد/ هجمه به قدرت منطقه‌ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح‌طلب در زمین اسرائیل

آمریکا و اسرائیل شکست های مفتضحانه ای را در منطقه غرب آسیا متحمل شده اند. در سوی مقابل، ایران و محور مقاومت پیروزی های قابل توجهی کسب کرده اند. با اینحال طیف اصلاح طلب مدعی است که آمریکا و اسرائیل دست برتر را در منطقه داشته و ایران یک بازنده است!

در روزهای گذشته روزنامه الوطن در گزارشی نوشت: دو نفتکش ایرانی بدون هیچ تأخیر و مزاحمتی در سواحل سوریه پهلو گرفتند و این امر اولین نشانه‌های فعال شدن خط اعتبار جدید بین ایران و سوریه است. همچنین رویترز در گزارشی نوشت: یک فروند نفتکش ایران حامل یک میلیون بشکه نفت خام وارد آب‌های ونزوئلا شد…ایران در ماه جاری میلادی ۳ میلیون بشکه نفت و میعانات گازی به ونزوئلا صادر کرده است.

در حال حاضر شاهد ترافیک دیدارهای دیپلماتیک و امضای سندهای همکاری اقتصادی دوجانبه با ایران هستیم؛ از قطر و ونزوئلا تا ترکمنستان و تاجیکستان. چندی پیش وزیر نفت گفته بود: در دولت سیزدهم بیش از ۵۵ قرارداد و تفاهم‌نامه امضا کردیم و در این مدت ۱۶، ۵ میلیارد دلار قرارداد نفتی و گازی با شرکت‌های داخلی و خارجی امضا شده است… در مجموع چند برابر وعده بی‌عمل توتال، حاضر به سرمایه‌گذاری شده‌اند و قرارداد هم امضا کرده‌اند.

در دولت سیزدهم با به‌کارگیری دیپلماسی عزتمندانه و عبور از حصار برجام، شاهد تحولات قابل توجهی در دریافت درآمدهای کشور بودیم. برای نمونه درآمدهای نفت ایران در ماه‌های اخیر نه‌تنها افزایش قابل ملاحظه‌ای داشته است، بلکه همه منابع حاصل از فروش نفت ایران وصول شده و درآمد نفتی معوق در دولت سیزدهم وجود ندارد.

در حال حاضر «دیپلماسی» و «میدان» همانند دو لبه قیچی، نقشه های آمریکا و اسرائیل در منطقه را نقش بر آب کرده و طرح خاورمیانه بزرگ را به آرزویی محال و دست نیافتنی بدل کرده است.

با اینحال برخی رسانه ها و فعالین اصلاح طلب با بازی در پازل آمریکا و اسرائیل، هجمه به قدرت منطقه ای ایران را دنبال می کنند.

** مگر شما نمی گفتید ارز ۴۲۰۰ تومانی، «استخوانی در گلو» است!؟

روزنامه اعتماد در مطلبی نوشت: «در شرایطی که این روزها و بعد از آغاز پروژه آزادسازی قیمت‌ها و حذف ارز ترجیحی، مردم تحت فشارهای معیشتی زایدالوصفی قرار دارند و از هر سو، تیرهای گرانی، فقر و تورم به سمت آنها پرتاب می‌شود، وزیر اقتصاد دولت سیزدهم که دیروز در شمایل سخنگوی اقتصادی کابینه رو در روی خبرنگاران ایستاده بود نه تنها وضعیت اقتصادی کشور را با ثبات، در مسیر پیشرفت و همراه با رشد اقتصادی مستمر ارزیابی می‌کند، بلکه معتقد است قدرت خرید اقشار متوسط و دهک‌های محروم جامعه بهبود و شکاف طبقاتی کاهش یافته است.»

در ادامه این مطلب آمده است: «اظهاراتی که به نظر می‌رسد، تناسبی با وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم کف جامعه ندارد و برآمده از تلاش دولت برای عادی جلوه دادن شرایط کشور است

دست آمریکا بسته است، نمی‌تواند به ایران امتیاز بدهد/ هجمه به قدرت منطقه‌ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح‌طلب در زمین اسرائیل

سال گذشته «حسین مرعشی» دبیرکل حزب کارگزاران در مصاحبه با روزنامه سازندگی تاکید کرده بود که دلار ۴۲۰۰ تومانی، «استخوانی در گلو» است. پیش از آن نیز «عباس عبدی» فعال اصلاح طلب در توئیتی نوشته بود: «دو پوست موز زیر پای دولت(رئیسی) است. اول ادامه دلار ۴۲۰۰ تومانی. دوم حذف دلار ۴۲۰۰ تومانی. انتخاب کنید که کدام گام را برخواهید داشت؟». این در حالی است که روزنامه های اصلاح طلب از جمله روزنامه سازندگی در سال ۹۷ و در مقطعی که کارشناسان اقتصادی و صاحبنظران با دلایل فنی و منطقی با دلار ۴۲۰۰ تومانی مخالف بودند، تصویر جهانگیری را در لباس «سوپرمن» منتشر کرده و مدعی بودند که دلار ۴۲۰۰ تومانی(دلار جهانگیری) فتح الفتوحی اقتصادی را رقم خواهد زد.

روزنامه اعتماد نیز در دولت روحانی از حامیان پروپاقرص سیاستگذاری غلط و غیرکارشناسی دلار ۴۲۰۰ تومانی-دلار جهانگیری- بود.  برای نمونه، «عبدالله ناصری» مشاور خاتمی در مطلبی در روزنامه اعتماد با عنوان «میدان داری ارزی جهانگیری» نوشته بود: «تصمیم قاطع دولت در مورد تک‌نرخی شدن ارز به همت آقای جهانگیری گرفته شد. نوسانات بازار ارز بسیار حساس و بحرانی بود و دولت باید زودتر از اینها دراین‌باره تصمیم می‌گرفت. بالاخره هم آقای جهانگیری به عنوان میدان‌دار این ماجرا تصمیم خوبی گرفت

تصویر سازی سوپرمنی از دولت روحانی درباره دلار ۴۲۰۰ تومانی در حالی بود که دولت قبل با این سیاستگذاری غلط حدود ۶۰ میلیارد دلار از ذخائر ارزی را بر باد داد. در دولت قبل ۶۰ میلیارد دلار ارز ۴۲۰۰ تومانی، ظرف سه سال به شکل ظاهرا بی‌هدف، در اختیار معدودی تسهیلات بگیر قرار گرفته بود؛ اگر دوست داشتند کالای اساسی وارد کردند اما به قیمت آزاد فروختند. اگر هم دوست نداشتند، همان ارز را در بازار آزاد فروختند و مابه‌التفاوت چند ده هزار تومانی را به جیب زدند. یا با ارز واردات کالاهای اساسی، کالای دیگری وارد کردند و کمر تولید را شکستند.

چندی پیش روزنامه شرق در اعترافی دیرهنگام نوشته بود: «همین ارز چهارهزارو ۲۰۰تومانی که به ۲۵ کالای اساسی اختصاص و در ادامه به هفت قلم کالای اساسی تقلیل یافت، بستری برای رانت ۹۰۰ هزارمیلیاردتومانی از سال ۹۷ تا پایان ۱۴۰۰ ایجاد کرد

دلار ۴۲۰۰ تومانی در تبعیضی آشکار موجب شده بود که پول متعلق به همه مردم ایران تنها به جیب حدود ۴۰۰۰ نفر برود ولی اکنون با مردمی سازی یارانه و به عبارتی با عادلانه کردن پرداخت یارانه، منافع ارز ترجیحی به جیب حداقل۷۲ میلیون ایرانی می رودبر همین اساس ذی‌نفعان این ثروت ملی با تصمیم دولت حدود ۱۷۵۰۰ ‌برابر شده است.

نکته قابل توجه اینجاست که  سیاستگذاری دولت سیزدهم تحت عنوان «مردمی سازی یارانه ها» دارای ویژگی هایی است که در طرح های قبلی به درستی به آن پرداخته نشده بود. یکی از ویژگی های بسیار مهم این طرح، مبارزه با قاچاق کالاهای اساسی است.

حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی باید در دولت روحانی و با هزینه ای کمتر انجام می شد، اما به دلیل اینکه دولت قبل نه انگیزه لازم و نه همت کافی داشت، حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی در حد حرف باقی ماند تا نهایتا در دولت سیزدهم این اقدام بسیار مهم انجام شد.

دولت قبل که مقامات ارشد آن از اعضای ارشد ستادهای میرحسین و کروبی بودند و به دولت سوم و چهارم خاتمی مشهور شد، با اعلام ارز ۴۲۰۰ تومانی به عنوان ارز تک نرخی آن‌هم برای همه کالاها قیمت ارز را ۸ برابر، قیمت طلا را ۱۰ برابر، قیمت مسکن را ۷ برابر، قیمت خودرو را ۶ برابر و قیمت بقیه کالاها را تا ۳۰۰ درصد افزایش داد. حالا بانیان و حامیان این خسارت بزرگ، ژست مدعی به خود گرفته و تازه به یاد مشکلات معیشتی مردم افتاده اند.

 جریان اصلاح طلب تعمدا و با غرض ورزی «میراث شوم دولت تدبیر و امید» را سانسور می کند.  بر اساس گزارش‌های منتشر شده از سوی بانک مرکزی، نرخ تورم در تابستان ۱۴۰۰ و در پایان دولت دوازدهم به حدود ۶۰ درصد رسید. این در حالی است که در حداقل ۴۰ سال گذشته میزان تورم هیچ‌گاه بالای ۵۰ درصد نبوده و فقط در سال ۱۳۷۴ شاهد تورم ۴۹، ۵ درصدی بوده‌ایم. و اما در حال حاضر و در شرایطی که حدود ۸ ماه از آغاز به کار دولت سیزدهم سپری شده است، شاهد کاهش شتاب تورم بوده‌ایم.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دست آمریکا بسته است، نمی‌تواند به ایران امتیاز بدهد/ هجمه به قدرت منطقه‌ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح‌طلب در زمین اسرائیل بیشتر بخوانید »

عبدی: وضع فعلی بی‌حجابی، عفت عمومی را خدشه‌دار نمی‌کند/ اگر به سمت توافقی جز برجام حرکت کنیم، باید امتیازات بیشتری بدهیم

عبدی: وضع فعلی بی‌حجابی، عفت عمومی را خدشه‌دار نمی‌کند/ اگر به سمت توافقی جز برجام حرکت کنیم، باید امتیازات بیشتری بدهیم



جریان اصلاح طلب به هیچ عنوان حاضر نیست به این سوال پاسخ دهد که چرا علیرغم بتن ریزی در قلب راکتور هسته ای، تحریم ها در «دولتِ اصلاح طلبان» ۲ برابر شد!؟

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** عبدی: وضع فعلی بی حجابی، عفت عمومی را خدشه‌دار نمی کند

روزنامه اعتماد– به مدیرمسئولی «الیاس حضرتی» نماینده عضو فراکسیون امید در مجلس دهم که پیش از این تصاویر او با «شهرام جزایری» از مفسدین اقتصادی در دوره دولت اصلاحات منتشر شده بود- در یادداشتی با عنوان «موضوع تکراری حجاب» به قلم «عباس عبدی» نوشت: «متاسفانه در جامعه ما گفت‌وگوهای سازنده و منطقی برای حل مسائل اجتماعی وجود ندارد و به‌طور معمول یک یا هر دو سوی موضوعات اجتماعی علاقه دارند که مسائل را حیثیتی و جنجالی کنند و اجازه ندهند که موضوع از طریق شایسته و منطقی به بحث گذاشته شود. مساله اندازه و حدود حجاب از این نوع است.»

وی در ادامه نوشت: «بسیاری از زنان تجربه زیسته خود را در کشور و تهران و رفتن به پاسگاه وزرا یا برخورد با گشت ارشاد یا افراد عادی و ماموران امر به معروف می‌نویسند و همدلی دیگران را نیز کسب می‌کنند… بعید است که حتی یک در هزار مردم، قتل و سرقت را جرم ندانند و خواهان مجازات مرتکب آن نشوند، یا قاچاق مواد مخدر را اغلب مردم جرم می‌دانند، ولی نظرسنجی‌ها و رفتار عمومی مردم نشان داده است که اکثریت قاطع معتقد به برخورد قانونی یا تلقی مجرمانه از بی‌حجابی نیستند، نه به این علت که لزوما به حجاب اعتقادی ندارند، بلکه به علت فلسفه جرم مخالفت می‌کنند، اتفاقا حتی بسیاری از زنان چادری، خواهان حق انتخاب پوشش در حد متعارف هستند و گمان می‌کنند که این‌گونه اجباری شدن حجاب معنای انتخابی بودن پوشش آنان را تغییر داده است و حتی برخی خانم‌ها به همین علت در پوشش خود تجدیدنظر کرده‌اند.»

این فعال اصلاح طلب در ادامه نوشت: «جرم به افعالی گفته می‌شود که نظم یا عفت عمومی را خدشه‌دار کند، این حد از عدم رعایت ماده قانونی حجاب نه نظم اجتماعی را نقض می‌کند و نه عفت عمومی را که اساسا موضوعی عرفی است. اگر مساله حکومت اجرای دستور شرع است که در این صورت باید قانون را به‌طور کامل و در همه جا و فقط برای زنان مسلمان اجرا کند و میان خانه و خیابان نیز فرق ذاتی ندارد.… دستورالعمل برای پوشش کارکنان دولتی نیز چاره کار نیست، زیرا بیرون از اداره به گونه دیگری رفتار خواهند کرد و این دوگانگی و ریا برای جامعه ما بدتر از هر رفتار دیگر از جمله عدم رعایت حجاب است.»

عبدی: وضع فعلی بی‌حجابی، عفت عمومی را خدشه‌دار نمی‌کند/ اگر به سمت توافقی جز برجام حرکت کنیم، باید امتیازات بیشتری بدهیم

«مصطفی تاجزاده»   از محکومین فتنه ۸۸ پیش از این گفته بود: «به نظرم باید به سمتی حرکت کنیم هر کس خود سبک زندگی خود را تعیین کند اما هزینه عدم رعایت حجاب را بالا نبریم

این قبیل اظهارات و موضع گیری ها، نه تنها مصداق دفاع از حقوق زنان نیست، بلکه توهین به زنان ایرانی است. برای نمونه «فائزه هاشمی»  پیش از این در اظهارنظری تأمل برانگیز گفته بود: «مانتوهای دراز و گشاد که در هرکدام چند نفر جای می‌گیرند، چیست که تن دخترهایمان کرده‌ایممن  سر کلاس چادر را برمی‌داشتم، مانتوهایم بلند نبود، معمولا رنگ روشن می‌پوشیدم یا بارانی که کمی چسبان بود…هیچوقت درگیر برادر غیرتی نبودم.»

فضاسازی برخی فعالین و رسانه های اصلاح طلب در موضوع حجاب در حالی است که ما در ایران حجاب اجباری نداریم، بلکه حجاب در ایران الزامی است. تفاوتش این است که برای احکام فردی اجبار نداریم،  الزام برای احکام اجتماعی است. مثل تفاوت حکم مستی در خلوت و جلوت؛ در خانه یا خیابان. الزام حجاب، برای باحجاب کردن بی حجاب ها نیست، بلکه برای صیانت از حق عموم جامعه استبدحجابی در ایران ناشی از بی دینی نیست، نتیجه یک هجمه فرهنگی عظیم و گسترده است (که البته قصور و تقصیرهای متولیان فرهنگی نیز در این میان قطعا تاثیرگذار بوده است). حجاب امری اجتماعی است، نه فردی؛ بی حجابی در خیابان و اماکن عمومی، تعرض به حقوق دیگران است.

از سوی دیگر در ایران قانونی است به عنوان حجاب قانونی این حجاب قانونی را شما که مسلمان هستید باید رعایت کنید چون هم قانون‌تان است و هم در شرع آمده، اگر هم غیرمسلمان هستید به عنوان قانون شهروندی ایران رعایت می‌کنید، نه شرع.

لازم به ذکر است که چندی پیش پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت ارشاد اعلام کرده بود «بر اساس نتایج پیمایش این موسسه، ۵۳.۱ درصد مردم موافق الزام حجاب بوده اند و تنها ۲۲.۲ درصد با آن مخالفت کرده­ اند.» با توجه به نتایج این پیمایش، حتی اگر نگاه اکثریت گرایانه محض داشته باشیم و از الزام شرعی اغماض کنیم، باز هم هر حاکمیتی، مسئولیت های الزام آور اجتماعی دارد که با تصور اکثریت گرایی تعطیل نمی شود

به این نمونه توجه کنید: اکثریت مردم در همه کشورها اگر مورد پرسش قرار بگیرند، حاضر نیستند مالیات بپردازند. یا احتمالا خیلی ها علاقه ندارند سقف سرعت مجاز و انواع قوانین رانندگی محدودیت زا را رعایت کنند.با این وصف،  آیا حکومت ها مالیات نمی گیرند یا قوانین و جریمه های سنگین رانندگی را اعمال نمی کنند؟  و یا مثلا می گویند تا زمانی که اکثریت مردم -به واسطه فرهنگ سازی – موافق نشده اند، قانون نمی گذرانیم و اجرا نمی کنیم!؟ یا این که برای ضرورت ها و مصالح مهم، قانون می نویسند و به اجرا می گذارند؟

«سید امیر خرم» که تا پاییز ۹۷ عضو ارشد نهضت آزادی بوده و به دلیل اختلافات داخلی از این حزب جداشده، چندی پیش در مصاحبه با روزنامه همدلی گفته بود: «یکی از مؤلفه‌های گفتمان اصلاح طلبی، “اعتقاد به جدایی نهاد دین از نهاد حکومت” است

اصلاح طلبان از جدایی دین از سیاست می گویند و آرمانشهر آنان، جایی است که در آن شراب خواری و استعمال موادمخدر آزاد است.  این طیف علاوه بر این مدعی است که همانطور که در صنعت هسته‌ای بتن ریخته شد، باید در صنعت موشکی و صنعت فضایی نیز بتن ریخته شود و برجام منطقه‌ای و حقوق بشری نیز کلید بخورد!

به عبارت دیگر،  جریان سیاسی خاص که پیشنهاد جدایی دین از سیاست را مطرح می‌کند، همان جماعتی است که ایستادگی در مقابل باج‌خواهی دشمنان بیرونی و مخصوصاً آمریکا را «تنش‌آفرینی»! و دفاع از منافع ملی و عزت مردم را «تندروی»! و «افراطی‌گری»! می‌داند.

طیف اصلاحات قلمرو دین را از مناسبات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جدا می‌دانند و حیطه آن را حداقلی و صرفاً به عبادت فردی محدود می‌کنند. از این رو نظام سیاسی برآمده از رأی مردم و بر پایه احکام دین، نه تنها در مخیله آنان نیست بلکه همواره حمله به نهادها و ساختارهای نظام اسلامی مانند نهاد انتخابات، سپاه، شورای نگهبان و… که متضمن پاسداری از جمهوریت و اسلامیت آن است، در دستور کار آنهاست.

** اگر به سمت توافقی جز برجام حرکت کنیم، باید امتیازات بیشتری بدهیم

«قاسم محبعلی» دیپلمات سابق و فعال اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «اگر طرفین به سمت یک توافق جدید حرکت کنند این انتظار که به ایران امتیازات زیادی داده شود بعید به نظر می‌رسد. برجام حداکثر امتیازی بود که دولت اوباما حاضر شد به جمهوری اسلامی ایران بدهد. پس از اوباما ترامپ به قدرت رسید که از برجام خارج شد و تنش‌های زیادی با ایران به وجود آورد. در شرایط کنونی بایدن حاضر نیست به اندازه‌ای که اوباما به ایران امتیاز داد به ایران امتیاز بدهد.»

وی افزود: «این در حالی است که شانس پیروزی جمهوری خواهان در انتخابات کنگره آمریکا بالاست و این احتمال وجود دارد که کنگره در آینده در اختیار جمهوری خواهان قرار بگیرد. از سوی دیگر شانس پیروزی بایدن در انتخابات ریاست‌جمهوری نیز پایین است و جمهوری خواهان از شانس بیشتری برای پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری برخوردار هستند. بدون تردید اگر جمهوری خواهان در آمریکا قدرت را به دست بگیرند شرایط سخت‌تری را برای برجام در نظر خواهند گرفت و مسیر توافق سخت‌تر خواهد شد.»

این دیپلمات اصلاح طلب در ادامه گفت: «اگر به سمت توافقی جز برجام حرکت کنیم، باید امتیازات بیشتری بدهیم…دیپلماسی به معنای داد وستد است و کشورها باید تلاش کنند در چنین فضایی منافع خود را تأمین کنند. مسئولان جمهوری اسلامی باید به این نکته فکر کنند که در شرایط کنونی چه امتیازی را می‌توانند از طرف مقابل بگیرند و در مقابل چه امتیازی را به طرف مقابل بدهند.»

عبدی: وضع فعلی بی‌حجابی، عفت عمومی را خدشه‌دار نمی‌کند/ اگر به سمت توافقی جز برجام حرکت کنیم، باید امتیازات بیشتری بدهیم

جریان تندرو اصلاح طلب اصلا به چیزی تحت عنوان امتیازگیری در سیاست خارجی اعتقادی ندارد. این طیف معتقد است که ایران باید همواره یکطرفه امتیاز داده و به هیچ عنوان در فکر اخذ امتیاز نباشد.

نکته قابل تأمل اینجاست که در حال حاضر جنگ اوکراین، آمریکا و اروپا را با بحران در حوزه نفت و انرژی مواجه کرده است. به دلایل مختلف آمریکا و همچنین اعضای اروپایی برجام شدیدا نیازمند احیای برجام هستند.

سوالی که اینجا ایجاد می شود این است که آیا اکنون بهترین زمان برای احیای برجام برای طرف ایرانی نیست!؟ پاسخ منفی است؛ چرا!؟ به این دلیل که یکی از موارد مهم در هر توافقی، طرفین در آن توافق است.

طرف غربی در برجام و به خصوص طرف آمریکایی، به «قاتل زنجیره ای توافقات بین المللی» مشهور است. بر همین اساس وقتی خرِ آمریکا از پل بگذرد، به ریش طرف مقابل خندیده و همه تعهدات خود را زیر پا می گذارد.

پس چه باید کرد؛ باید مذاکرات را تعطیل کرد!؟ پاسخ قطعا منفی است. روش منطقی این است که مذاکره را پی گرفت اما با این قید که به هیچ عنوان همه تخم مرغ ها در سبد برجام چیده نشود. همچنین باید به صورت قاطع بر ۳ شرط اساسی مبنی بر لغو دائمی تمامی تحریم ها، ارائه تضمین معتبر و راستی آزمایی تاکید کرد.

این را نیز نباید فراموش کرد که مذاکره تنها یک روش برای کنارزدن تحریم های غیرقانونی و ظالمانه آمریکاست. رویکرد بسیار مهم خنثی سازی تحریم ها، مکمل این روش و در ضمن یک ابزار قدرت و چانه زنی در مواجهه با طرف مقابل است.

با اینحال نکته قابل تأمل اینجاست که جریان اصلاح طلب و رسانه های منتسب به این طیف با وارونه نمایی مسئله، جای طرفین را عوض کرده و اینگونه القاء می کند که ایران شدیدا نیازمند به توافق است و اگر توافق حاصل شود، امتیاز ویژه ای است که توسط آمریکا به ایران اعطا شده است.

جریان اصلاح طلب از توافق فرابرجامی و دادن امتیازات جدید به طرف مقابل سخن می گوید اما به هیچ عنوان حاضر نیست که به این سوال پاسخ دهد که چرا علیرغم بتن ریزی در قلب راکتور هسته ای، تحریم ها در «دولتِ اصلاح طلبان» ۲ برابر شد!؟

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عبدی: وضع فعلی بی‌حجابی، عفت عمومی را خدشه‌دار نمی‌کند/ اگر به سمت توافقی جز برجام حرکت کنیم، باید امتیازات بیشتری بدهیم بیشتر بخوانید »