اکبر صفرزاده

صداوسیما؛ عقب‌گرد محتوایی با تولیدات ضعیف‌تر از گذشته

صداوسیما؛ عقب‌گرد محتوایی با تولیدات ضعیف‌تر از گذشته


گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس ـ اکبر صفرزاده؛ اگر بگوییم صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران از نظر کیفیت و محتوی در بدترین وضعیت چهل سال گذشته به سر می‌برد شاید سخن به گزاف نگفته باشیم. صدا و سیمای ایران حتی در زمان هشت سال جنگ تحمیلی و با وجود تنها دو شبکه، همیشه و در همه حال برنامه‌هایی جذاب برای دیدن داشت، اما در حال حاضر و با وجود بیست شبکه در بسیاری از اوقات متاسفانه هیچ برنامه جذابی برای دیدن ندارد.

برخی سریال‌هایی که در حال حاضر از شبکه‌های مختلف پخش می‌شوند از نظر فیلمنامه، کارگردانی و بازیگری در پایین‌ترین سطح خود قرار دارند. تعداد بیننده‌های برخی سریال‌ها در تلوبیون به صد هزار نفرهم نمی‌رسد.

از رفتار و کردار تلویزیون می‌توان این طور استنباط کرد که در جنگ رسانه‌ای با شبکه‌های ماهواره‌ای قافیه را به طور کامل باخته و از چند شبکه ماهواره‌ای که هر کدام از آن‌ها با بیست نفر اداره می‌شوند و بودجه آن‌ها یک هزارم بودجه صدا و سیمای ایران نیست شکست خورده است. بدتر اینکه ظاهرا این شکست را پذیرفته و هیچ انگیزه‌ای برای از جا بلند شدن مجدد و پیروز شدن مجدد بر حریف را ندارد.

رسانه ملی در غایت آرمانی خود می‌تواند دو یا سه شبکه رسمی برای انتشار اخبار رسمی کشور داشته باشد و دیگر شبکه‌ها را در چهارچوبی مشخص و معین و تحت نظارت قوانین درست به بخش خصوصی واگذار کند و از محل کسب درامد این واگذاری‌ها زیر ساخت‌های جدید برای ایجاد شبکه‌های جدید فراهم کند.

صدا و سیما به جای اینکه مصرف کننده بودجه عمومی کشور باشد می‌تواند ثروت آفرین باشد و کاملا متکی بر منابع مالی خود؛ اما در حال حاضر اینگونه نیست و ظاهرا پسند مدیران این رسانه این است که تا آخرین روز حیات خود وابسته به بودجه دولت و پول عمومی کشور باشند.

کشور ایران با دارا بودن هشتاد میلیون جمعیت نیازمند حداقل صد کانال تلویزیونی فعال و پویا است. مهمترین اتفاقی که پس از ایجاد صد کانال تلویزیونی خصوصی در ایران رخ می‌دهد به وجود آمدن یک بازار بزرگ و دائمی و پویا برای محصولات نمایشی است. این صد کانال تلویزیونی هر روز و هرساعت برنامه می‌خواهند و اهالی صنعت سینما و تلویزیون و هنرمندان فعال در این عرصه مجبور خواهند شد برای تامین نیاز‌های این شبکه‌ها شبانه روز کار کنند.

در حال حاضر و با وجود بیست شبکه تلویزیونی دولتی بعضا منفعل، بسیاری از اهالی صنعت سینما و تلویزیون بیکار هستند. بسیاری از برنامه‌هایی که از این شبکه‌ها پخش می‌شود تکراری است و برخی دیگر از برنامه‌ها در پایین‌ترین سطح کیفی قرار دارند.

شبکه تلویزیونی خصوصی برای کشور تهدید نیست؛ حدودا ده سال است که شبکه‌های ماهواره‌ای معاند در کمال آزادی و بدون هیچ گونه قید و شرطی به صورت شبانه‌روزی به نظام جمهوری اسلامی حمله می‌کنند و تا الان هیچ اتفاقی برای نظام جمهوری اسلامی نیفتاده است؛ با این استدلال می‌توان به جرات گفت که ایجاد شبکه‌های تلویزیون خصوصی که در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی و تحت نظارت مسئولین فعالیت کنند، هیچ خطری برای کشور ندارند.

ما می‌توانیم به جای یک شبکه انیمیشن منفعل دولتی ده شبکه انیمیشن پویا و فعال خصوصی داشته باشیم و همین طور ده شبکه نمایش پویا و فعال. چرا نداشته باشیم؟ آیا بخش خصوصی ایران نمی‌تواند یک شبکه نمایش یا یک شبکه انیمیشن را هزار بار بهتر از صدا و سیمای دولتی ایران اداره کند؟

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

صداوسیما؛ عقب‌گرد محتوایی با تولیدات ضعیف‌تر از گذشته بیشتر بخوانید »

غنای شعر خیام و تاثیرپذیری عمیق از آیات قرآن

غنای شعر خیام و تاثیرپذیری عمیق از آیات قرآن


گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس ـ اکبر صفرزاده؛ تأثیرپذیری خیام از آیات قرآن بیشتر از آنکه جنبه ظاهری داشته باشد جنبه محتوایی، مفهومی و ریشه‌ای دارد. تسلط بی‌چون و چرای او برعلوم قرآنی، کیهانی و شعر و ادب پارسی او را به درجه‌ای از علوم و معرفت و جهان‌بینی دینی رسانده که توانسته با قدرتی بی‌بدیل از ظاهر مذهبی، ریا و تزویر و تمامی سیاه چاله‌هایی که اهل خرافه به نام دین تراشیده‌اند عبور کند و مخاطب را با خود به جایی ببرد که می‌توان با یقین گفت که آنجا هسته اصلی و مرکزی دین است.

برای فهم خیام باید همان راهی را رفت که او پیمود؛ باید از ظاهر عبور کرد تا به باطن رسید. ظاهر اشعار خیام ضد دین است و با تکیه بر این ظاهر می‌توان او را شاعری ضد دین و یا حتی ملحد قلمداد کرد، اما در پس این ظاهر گستاخ و بی‌پروا و منتقد که همه چیز را با سوال‌های تلخ و بنیادین موارد هجمه قرار می‌دهد تفکری است به شدت دینی و متاثر از قرآن.

غنای شعر خیام متأثر از قرآن است. روح قرآن در اعماق اشعار خیام موج می‌زند. زیبایی و جذابیت اشعار او به دلیل تاثیری است که او از قران گرفته است. روح انسان به طور فطری و غریزی با آن چیزی ارتباط برقرار می‌کند که آن چیز بویی از حق تعالی داشته باشد که اگر این طور نبود ما هیچ گاه هیچ تمایلی نسبت به اشعار خیام، حافظ، فردوسی، سعدی و مولوی یا دیگر آثار هنری زیبا و فاخر دنیا نداشتیم.

آیه ۲۳ سوره حدید: تا [با یقین به اینکه هر گزند و آسیبی و هر عطا و منعی فقط به اراده خداست و شما را در آن اختیاری نیست]بر آنچه از دست شما رفت، تأسف نخورید، و بر آنچه به شما عطا کرده است، شادمان و دلخوش نشوید، و خدا هیچ گردنکش خودستا را [که به نعمت‌ها مغرور شده است]دوست ندارد.

خیام دراین باره می‌گوید: از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن/ فــردا که نیامدست فــریاد مکــن/ بـــرنامده و گذشتــه بنیاد مکن/ حالی خوش باش و عمر بر باد مکن؛ و در جایی دیگر می‌گوید:‌ای دل غم این جهان فـــرسوده مخور/ بیهـــوده نه‌ای غمان بیهوده مخور/، چون بود و گذشت و نیست نابوده پدید/ خوش باش و غم بوده و نابوده مخور.

آیه ۶ سوره فرقان: بگو: این کتاب را آن خدایی فرستاده که از اسرار آسمان‌ها و زمین آگاه است (و شما از این انکار و کفر و گناه باز گردید که) هم او البته بسیار آمرزنده و مهربان است. آیات ۸ الی ۱۱ سوره طارق: بی تردید خدا بر بازگرداندن انسان [پس از مرگش]تواناست، روزی که راز‌ها فاش می‌شود. پس انسان را [در آن روز در برابر عذاب]نه نیرویی است و نه یاوری.

خیام در این باره می‌گوید: اسـرار ازل را نه تو دانی و نه مـــن/ وین حرف معّما نه تو خوانی و نه من/ هست از پس پرده گفتگوی من و تو/، چون پرده برافتد نه تـو مانی و نه من.

آیه ۳۸ سوره مدثر: هر نفسی در گرو عملی است که انجام داده است. آیه ۲۱ سوره طور: و آنان که ایمان آوردند و فرزندانشان هم در ایمان پیرو ایشان شدند ما آن فرزندان را به آن‌ها برسانیم و از پاداش عمل آنان هیچ نکاهیم. هر نفسی در گرو عملی است که اندوخته است.

خیام در این باره می‌گوید: گــر من ز می‌مغانه مستم هستم / گر کافـر و گبر و بت پرستم هستم/ هــر طایفه‌ای به من گمانی دارد/ من زان خودم هرآنچه هستم هستم.

آیه ۴ سوره تین: ما انسان را در نیکوترین صورت (در مراتب وجود) بیافریدیم. آیه ۷ سوره شمس: و قسم به نفس ناطقه انسان و آن که او را نیکو به حد کمال بیافرید. آیه ۱۹ سوره روم: زنده را از مرده بیرون مى ‏آورد و مرده را از زنده بیرون مى ‏آورد و زمین را بعد از مرگش زنده مى‏ سازد و بدین گونه [از گورها]بیرون آورده مى ‏شوید. آیه ۵۶ سوره یونس: خداست که زنده می‌کند و می‌میراند و باز همه به سوی او بازگردانده می‌شوید.

خیام دراین باره می‌گوید: جامی است که عقل آفرینش می‌زد / صد بوسه ز مهر بر جبینش می‌زد/ این کوزه گر دهر چنین جام لطیف/ می‌سازد و باز بر زمینش می‌زد.

آیه ۱۴ سوره الرحمن: انسان را خدا از خشک گلی مانند گل کوزه گران (بدین حسن و زیبایی) آفرید. آیه ۲۶ سوره حجر: و ما انسان را از گِلی خشک که برگرفته از لجنی متعفّن و تیره رنگ است، آفریدیم.

خیام در این باره می‌گوید: دی کوزه گری بدیدم اندر بازار / بر پاره گلی لگد همی زد بسیار/ و آن گل به زبان حال با او گفت / من، چون تو بوده ام مرا نیکو دار.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

غنای شعر خیام و تاثیرپذیری عمیق از آیات قرآن بیشتر بخوانید »

وحدت ادیان الهی از دیدگاه قرآن و مولانا

وحدت ادیان الهی از دیدگاه قرآن و مولانا


گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس ـ اکبر صفرزاده؛ خداوند در آیه 84 سوره آل عمران می فرمایند: قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَالنَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ. «بگو: ما به خدای عالم و شریعت و کتابی که به خود ما نازل شده و آنچه به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و فرزندانش نازل شده و آنچه به موسی و عیسی و پیغمبران دیگر از جانب پروردگارشان داده شده (به همه ایمان آورده‌ایم) فرقی میان هیچ یک از پیغمبران نگذاریم و ما مطیع فرمان خداییم».
مولانا به استناد سوره آل عمران قرآن داستان پادشاه جهود که نصرانیان را از بهر تعصب می‌کشت نقل می‌کند. او در این حکایت تعصبات کور مذهبی و جنگ هفتاد و دو ملت را مورد نقد و تمسخر قرار داده و می گوید چون جوهر همه ادیان یکی است باید از نزاع و شقاق دوری گزید.

شرح حکایت: در میان جهودان، پادشاهی جبار و بیدادگر بود که نسبت به عیسویان سخت کینه توز بود . این پادشاه موسی (ع) و عیسی (ع) را که در واقع شعله ای از یک چراغ و با هم متحد بودند را از روی تعصب، مخالف یکدیگر می انگاشت و در صدد بود که دین و آئین عیسویان را براندازد.

او وزیری کاردان و زیرک داشت که در امور مهم او را یاری می داد. وزیر می دانست که ایمان و عقیده مردم را نمی توان با خشم و زور از میان برداشت بلکه برعکس هر چه زور و خشونت سخت تر باشد عقیده و ایمان مردم استوارتر گردد و از اینرو نیرنگی ساخت و شاه را نیز موافق خود کرد.

بر اساس این نیرنگ شاه را متقاعد نمود که چنین وانمود سازد که وزیر به آئین عیسویان گرایش یافته است ، پس باید دست و گوش و بینی او را برید و از دربار راند. وقتی این نقشه عملی شد و وزیر با دست و گوش و بینی بریده از دربار شاه رانده شد، عیسویان بدو پناه دادند و بر او اعتماد کردند.

رفته رفته وزیر در بین عیسویان نفوذی استوار پیدا کرد و همچون معلم و مرشدی در میان آنان شناخته شد و آنان نیز دل بدو سپردند در حالیکه وزیر در خفا و نهان ، فتنه و فساد می انگیخت. عاقبت وزیر ضمن وصیتی مهم برای هر کدام از سران دوازده گانه مسیحیت طوماری جداگانه ترتیب داد که مضمون هر یک با دیگری تناقض داشت.

سپس وزیر به غاری رفت و به خلوت درنشست و پیروان و مریدان، هرچه اصرار کردند از خلوت خود بیرون آید و سپس سران هر یک از گروههای دوازده گانه را به حضور خود خواند و به هر یک از آنان به طور پنهانی منشور خلافت و جانشینی داد و چنین گفت، جانشین من فقط تو هستی نه دیگری، و چنانچه کسی مدعی این مقام شود، کاذب و دروغگوست و باید نابودش کنی.

وزیر بعد از اجرای این طرح اختلاف برانگیز و ویرانگر، خود را در خلوت کشت و پس از مرگ او سران هر یک از گروههای دوازده گانه به جان هم افتادند و کشتار آغاز شد و بدین ترتیب جمع کثیری از مسیحیان به دست یکدیگر هلاک شدند و مقصود آن شاه بیدادگر حاصل آمد.

بود شاهی در جهودان ظلم ساز / دشمن عیسی و نصرانی گداز
عهد عیسی بود و نوبت، آن او / جان موسی او و موسی ، جان او
شاه احول کرد در راه خدا/ آن دو دمساز خدایی را جدا
گفت استاد: احولی را، کاندرآ / رو برون آر از وثاق آن شیشه را
گفت احول : زآن دو شیشه من کدام / پیش تو آرم ؟ بکن شرح تمام
گفت استاد: آن دو شیشه نیست ، رو / احولی بگذار و افزون بین مشو
گفت : ای استا مرا طعنه مزن / گفت استا : زآن دو ، یک را درشکن
شیشه، یک بود و به چشمش دو نمود / چون شکست او ، شیشه را دیگر نبود
چون یکی بشکست، هر دو شد ز چشم / مرد ، احول گردد از میلان و خشم
خشم و شهوت، مرد را احول کند / ز استقامت روح را مبدل کند
چون غرض آمد، هنر پوشیده شد / صد حجاب از دل، به سوی دیده شد
چون دهد قاضی به دل رشوت قرار / کی شناسد ظالم از مظلوم زار ؟
شاه از حقد جهودانه چنان / گشت احول، کالامان یارب امان
صد هزاران مومن مظلوم کشت / که پناهم دین موسی را و پشت

مولانا در فیه مافیه می گوید: گفتم آخر این دین کی یک بوده است؟ همواره دو و سه بوده است و جنگ و قتال قائم میان ایشان. شما دین را یک چون خواهید کردن؟ یک آنجا شود؛ در قیامت. اما اینجا که دنیا است ممکن نیست زیرا اینجا هر یک را مرادی است و هوایی است مختلف. «یکی» اینجا ممکن نگردد مگر در قیامت که همه یکی شوند و به یک جا نظر کنند و یک گوش و زبان شوند.

مولانا در دفتر اول اشعار تاکید می کند که شنیدن ندای الهی در انحصار پیروان هیچ دینی نیست.

آن ندایی کاصلِ هر بانگ و نواست / خود ندا آن است و خود باقی صداست
تُرک و کُرد و پارسی گو و عرب / فهم کرده آن ندا بی گوش و لب
خود چه جای ترک و تاجیک است و زنگ ؟ / فهم کرده ست آن ندا را چوب و سنگ
هر دَمی از وی همی آید اَلَست / جوهر و اَعراض می گردند هست
گر نمی آید بلی زیشان ، ولی / آمدنشان از عدم ، باشد بلی
زآنچه گفتم زآشنایی سنگ و چوب / در بیانش قصه ای هُش دار ، خوب

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

وحدت ادیان الهی از دیدگاه قرآن و مولانا بیشتر بخوانید »

بهشت و جهنم به روایت «وینسنت وارد»

بهشت و جهنم به روایت «وینسنت وارد»


گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس ـ اکبر صفرزاده؛ فیلم سینمایی چه رویاهایی که می‌آیند (به انگلیسی: What Dreams May Come) یا رویاها چه می‌شوند فیلمی درام و فانتزی است بر اساس کتابی به همین نام از ریچارد متیسون، محصول سال ۱۹۹۸ به کارگردانی وینسنت وارد. در این فیلم بازیگرانی همچون رابین ویلیامز، کوبا گودینگ جونیور، آنابلا شورا، ماکس فون سیدو، روزالیند چائو و لوسیندا جنی ایفای نقش کرده‌اند.

چه رویاهایی که می آیند با موضوعی که مطرح می کند و با تصاویر بسیار زیبا و نقاشی گونه ای که برای بیان روایت داستان ارائه می کند و همچنین دکور و نور پردازی دقیقی که به شدت در خدمت روایت داستانی و بسط و گسترش موضوع است چنان در قلب و روح انسان رسوخ می کند که تاثیرش تا مدتها بر جای می ماند.

تعبیری که فیلم از بهشت ارائه می دهد بی نهایت زیبا و منحصر به فرد و آرام بخش است و تاکنون کمتر فیلمی توانسته به این زیبایی بهشت را تصویر کند؛ اینکه بهشت تابلوی نقاشی می شود و این دنیا را به آن دنیا پیوند می زند و دنیایی بسیار زیباتر را پدید می آورد بسیار منحصر به فرد است.

جهنمی که در فیلم به تصویر کشیده می شود بسیار تاثیرگذار است. هزاران سر انسان بیرون آمده از خاک که همگی درخواست کمک دارند؛ هزاران دست بیرون آمده از آب که همگی کمک می طلبند و در نهایت خانه همسر دکتر که خودکشی کرده است را می بینیم که چقدر تاریک و سرد و دلگیر و بی روح است و ما را به شدت از خودکشی می ترساند و بر حذر می دارد.

کمتر فیلمی را می توان سراغ گرفت که به این زیبایی بهشت و جهنم را توصیف کرده باشد و مهمتر از آن رحمت و بخشش خداوند را. برای دقیقه به دقیقه فیلم می توان به یکی از آیات قرآن استناد کرد؛ به راحتی می توان ترجمان حداقل صد آیه قرآن را در جای جای این فیلم شنید و تفسیر این آیات را در قالب تصویر به بهترین شکل ممکن دید.

در پایان فیلم دکتر «کریس نیلسن» و همسرش از بهشت به این دنیا می آیند و این بار در قالب دو کودک دختر و پسر در کنار دریا یکدیگر را می یابند و دوباره عاشق هم می شوند و ساندویچی را به متعارف می کنند که قول آن را در بهشت به هم داده بودند.

در سالهای گذشته و به مدد برنامه ریزی خوبی که تلویزیون داشت بسیاری از فیلم های مهم و تاثیر گذار هالیوود از تلویزیون پخش می شد اما متاسفانه از زمان شدت گرفتن تحریم ها و بالا رفتن قیمت دلار، خرید فیلم های خوب هالیوود و پخش آن از تلویزیون بسیار کم و تقریبا به صفر نزدیک شد. در برخی موارد تلویزیون برای اینکه بتواند آنتن خود را پر کند سراغ فیلم های هنگ کنگ، چین، روسیه و … می رود اما این فیلم ها قوت و قدرت جهان بینی و تکنیک فیلم های هالیوود را ندارند و هیچ گاه نمی توانند جای خالی فیلم های تاثیرگذار هالیوود را پر کنند.

تاثیر دینی و اعتقادی فیلمی مانند «چه رویاهایی که می آیند» صدها برابر بیشتر از هزاران سخنرانی و موعظه است. تاثیر بازدارند فیلم برای جلوگیری از خودکشی هزاران بار بیشتر از جلسات مشاوره روانشناسی است. سینمای اروپا یا چین یا روسیه هیچ گاه نتوانسته است چنین فیلم تاثیر گذاری با موضوع بهشت و جهنم تولید کند.

یکی از بزرگترین مصیبت های «تحریم» و گران شدن دلار، شکل گیری تدریجی فقر فرهنگی در رسانه های دیداری ما است. فقر فرهنگی شاید به تنهایی نتواند یک جامعه را از پای در بیاورد و آن را دچار سکته کند اما زمانی که در کنار فقر اقتصادی قرار بگیرد حتما فاجعه به بار خواهد آورد.

انسانی که دچار فقر اقتصادی است اما درست زندگی می کند می تواند به زندگی اش ادامه دهد اما انسانی که دچار فقر اقتصادی است و به مصرف مواد مخدر روی می آورد حتما نابود می شود. تجمیع فقر اقتصادی و فقر فرهنگی نابود کننده است.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بهشت و جهنم به روایت «وینسنت وارد» بیشتر بخوانید »

زندگی پس از زندگی به روایت سینما و قرآن

زندگی پس از زندگی به روایت سینما و قرآن


گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس ـ اکبر صفرزاده؛ فیلم سینمایی «نه روز» به نویسندگی و کارگردانی «ادسن اودا» محصول سال ۲۰۲۰ هالیوود است.

ماجرای فیلم «نه روز» در فضا و مکانی کاملا خیالی آغاز می‌شود؛ یک بیابان برهوت و بدون مختصات جغرافیایی مشخص.

در این مکان نامشخص که می‌توان آن را «عالم پیش از تولد» خواند تعدادی آدم باید «نه روز» منتظر بمانند و امتحان‌هایی را پشت سر بگذراند تا تصمیم گرفته شود که آن‌ها لیاقت حضور در این دنیا را دارند یا خیر.

ویل با بازی «وینستن دوک» در چنین مکانی به سر می‌برد، او از طریق مانیتور‌هایی که پیش رو دارد زندگی چند نفر را در این دنیا زیر نظر گرفته است. علاوه بر «ویل» در فیلم ارواح دیگری را نیز می‌بینیم که در «جهان پیش از تولد» به سر می‌برند و در جستجوی این هستند که راهی برای موجود شدن در این دنیا بیابند.

برخلاف داروین که نظریه گزینش طبیعی را مطرح می‌کند و یا برخی فلاسفه که تقدیرگرا هستند و برخی دیگر که معتقد به جبر گرایی، «ادسن اودا» ایده «گزینش قبل از تولد» را مطرح می‌کند و می‌گوید زندگی ما در این دنیا به هر شکل که هست انتخاب خودمان است و هیچ کس دیگری در این انتخاب نقشی نداشته و در این بین آن‌هایی برنده واقعی هستند که از کوچکترین لذت‌های زندگی، بیشترین استفاده را بکنند.

اگر بپذیریم که نظریه «ادسن اودا» درباره گزینش قبل از تولد درست است می‌توانیم این نظریه را به مرگ در این دنیا یا تولد در آن دنیا تعمیم دهیم. در این راستا می‌توان گفت همان طور که ما روزی انتخاب کردیم و از جهان دیگر به این دنیا آمدیم روزی هم فرا می‌رسد که از این دنیا به دنیای دیگر برویم؛ همان طور که برای آمدن ما به این دنیا پدر و مادری منتظر بودند احتمالا پس از مرگ در این دنیا و تولد در دنیای دیگر افرادی منتظر ما خواهند بود.

شاید قسمت دوم فیلم «نه روز» با موضوع «تولد در آن دنیا» ساخته شود؛ اینکه هشت میلیارد آدمی که روی کره زمین و در این دنیا زندگی می‌کنند باید امتحان‌هایی را از سر بگذرانند تا بر اساس نتیجه این امتحانات درباره آن‌ها تصمیم گرفته شود که لیاقت حضور در آن دنیا را دارند یا خیر.

در آیه ۱۵۵ سوره‌ی بقره، ترس و گرسنگی، زیان‌های مالی و جانی و کمبود میوه ها، ابزار آزمایش معرفی شده است، در حالی که وسائل آزمایش، منحصر به این امور نیست و در آیه‌های دیگر، ثروت و فرزند، مایه آزمایش معرفی شده اند، چنان که در سوره انفال آیه ۲۸ می‌فرماید: «مال‌ها و فرزندان شما مایه امتحان می‌باشند» و باز در سوره آل عمران آیه ۱۸۶ می‌فرماید: «درباره‌ی اموال و جان هایتان امتحان می‌شوید».

قرآن دائره ابزار امتحان را بیش از پیش گسترش می‌دهد و یادآور می‌گردد که ما شما‌ها را، با خوبی‌ها و بدی ها، با نعمت‌ها و بلا‌ها و به طور خلاصه با هر چیزی که نام آن شر و خیر است، آزمایش می‌کنیم چنان که در سوره انبیاء آیه ۳۵ می‌فرماید: «ما شما‌ها را با شر و خیر می‌آزمائیم».

اخلاق و فلسفه زائیده مرگ‌ها و تولد‌های پی در پی و مکرر است. بدون مرگ‌ها و تولد‌های مکرر و پی در پی پدیده‌هایی به نام اخلاق و فلسفه به وجود نمی‌آمد و معنا نمی‌یافت. اخلاق و فلسفه توسط مرگ‌ها و تولد‌های پی در پی و مکرر تبیین می‌شود.

فیلم «نه روز» در جشنواره‌های مختلف افتخارات متعددی به دست آورد که از میان آن‌ها می‌توان به دریافت یک جایزه جشنواره بین المللی فیلم دنور، یک جایزه جشنواره فیلم ساندنس و نامزدی دریافت دو جایزه بلک ریل و یک جایزه گرند جری اشاره کرد. فیلم «نه روز» بر اساس یک داستان از برنامه‌های رادیویی به نام ساعت فولاد آمریکا ساخته شده است.

هستۀ اصلی داستان «نه روز» بسیار شبیه به داستان انیمیشن «روح» از کمپانی پیکسار است. این دو فیلم تقریبا هم‌زمان ساخته شدند. انیمیشن «روح» هم مثل «نه روز» دربارۀ روح‌هایی است که هنوز به دنیا نیامده‌اند و امیدوارند که بالاخره راهی به دنیای زندگان پیدا کنند.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

زندگی پس از زندگی به روایت سینما و قرآن بیشتر بخوانید »