ایالات متحده آمریکا

وزیر نفت امارات: آمریکا نباید سیاستش را دیکته کند

وزیر نفت امارات: آمریکا نباید سیاستش را دیکته کند



وزیر نفت امارات با توضیح اینکه فشار برای بیرون راندن هر یک از شرکای اتحاد نفتی، تنها به افزایش قیمت‌ها منجر خواهد شد، گفت: آمریکا نباید سیاست خود را به دیگران دیکته کند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، وزیر نفت امارات گفت: آمریکا باید واقع بین باشد و درک کند که ائتلاف تولیدکنندگان اوپک پلاس به دنبال منافع مصرف کنندگان است.

وی در یک رویداد صنعتی در دبی که وزیر انرژی عربستان نیز در آن حضور داشت، گفت، آمریکا نباید سیاست (خود) را (به دیگران) دیکته کند.

وی تاکید کرد، تنها ماموریت اوپک پلاس، تثبیت بازارها و تامین تاحد امکان عرضه نفت است و فشار برای بیرون راندن هر یک از شرکای اتحاد نفتی، تنها به افزایش قیمت ها منجر خواهد شد.

مزروعی افزود، پیش‌بینی نوسانات آتی بازار نفت به دلیل موضوعاتی نظیر اینکه آیا بشکه‌های ایران به بازار بازمی‌گردد یا سرمایه‌گذاری بیشتری در بخش نفت و گاز انجام می‌شود یا نه، دشوار است.

این مقام اماراتی گفت وی معتقد است که تقاضا (برای نفت) رشد می کند.

وزیر انرژی امارات روز گذشته نیز گفته بود: بازارهای انرژی به نفت روسیه نیاز دارند.

وی گفت: اوپک پلاس باید در کنار یکدیگر بماند، تمرکز داشته باشد و اجازه ندهد، سیاست حواس گروه را پرت کند.

امروز نیز رویترز به نقل از چندین منبع آگاه نزدیک به اوپک پلاس نوشت، با وجود درگیری اوکراین و درخواست‌های آمریکا و سایر مصرف کنندگان نفت برای عرضه بیشتر به بازار، اوپک پلاس احتمالا به برنامه خود برای افزایش تدریجی و ملایم تولید نفت در ماه «می» ادامه خواهد داد.

عربستان و امارات تاکنون برای افزایش تولید نفت، دست رد به سینه آمریکا و انگلیس زده‌اند.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

وزیر نفت امارات: آمریکا نباید سیاستش را دیکته کند بیشتر بخوانید »

اساسی‌ترین مبارزه با آمریکا «خدمت به مردم» است/ با فساد مبارزه کنید

اساسی‌ترین مبارزه با آمریکا «خدمت به مردم» است/ با فساد مبارزه کنید


به گزارش مجاهدت از خبرنگار اخبار داخلی دفاع‌پرس، امام خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها بر ضرورت مبارزه با دشمنان و بدخواهان انقلاب اسلامی و در راس تمام آنها به آمریکا اشاره کرده‌اند و آن را امری اساسی برای مردم و مسئولان دانسته‌اند.

ایشان خدمت خالصانه و صادقانه مسوولان به مردم را بهترین روش مبارزه با آمریکا در برابر ظلم‌ها و فشارهای آنها عنوان کرده‌اند و همواره بر تحقق این امر مهم تاکید دارند.

در ادامه به بخشی از بیانات گهربار رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص ضرورت دشمن‌شناسی و دشمن‌ستیزی مسوولان پرداخته‌ایم که در ادامه می‌خوانیم.

– هر که می‌خواهد با آمریکا مبارزه‌ی اساسی کند، باید به این مردم خدمت کند. هر که می‌خواهد با دشمنان این ملت مبارزه‌ی عملیِ کارآمد کند، با فساد مبارزه کند؛ امروز بزرگترین مبارزه با آمریکا، کار کردن و تلاش نمودن و مجاهدت برای اصلاح امور کشور است.

– دشمنان بیکار نمی‌نشینند، نقشه می‌کشند؛ هنر این است که نقشه و توطئه‌ی دشمن را، نقطه‌ای را که آماج حمله‌ی ‌دشمن است، بشناسیم و برای مواجهه و مقابله‌ی با او، برای خنثی کردن کار دشمن، طرح، انگیزه و فکر داشته باشیم؛ آن وقتی مبارزه موفق خواهد شد که در او ایمان به خدا و توکل وجود داشته باشد.

– ما با استكبار، نظام سلطه و تسلط چند كشور بر سرنوشت عالم بشدت مخالفیم و با آن مبارزه می‌كنیم و نمی‌گذاریم اینها با سرنوشت دنیا بازی كنند؛ مبارزه‌ی با سلطه یكی از وظایف دولت اسلامی است؛ با نظام سلطه باید مبارزه كرد. مبارزه‌اش هم با شمشیر نیست؛ مبارزه‌اش با عقل، با كار حرفه‌یی سیاسی، و با شجاعت در میدان‌های لازم و متناسب خودش است.

– مبارزه در دوران کنونی، مبارزه‌یی دشوار است؛ هم به خاطر قدرت زر و زور استکبار، و هم به خاطر قدرت تبلیغاتی و توجیه‌گر دروغگویی‌ها و نفاق‌های استکبار و ایادیش.

– امروز البتّه خبیث‌ترین دشمن ما و دشمن جمهوری اسلامی آمریکا است. البتّه ما دشمن کم نداریم امّا آن که از همه خبیث‌تر و عنودتر است، عبارت است از آمریکا. مسئولان آمریکایی، هم دروغ‌گو هستند، پشت‌هم‌انداز هستند، وقیحند، طمّاعند، شارلاتانند -حرکت‌هایشان، حرفهایشان را شما بشنوید، شارلاتانی حرف می‌زنند؛ یعنی انواع و اقسام خصوصیات زشت اخلاقی- و هم البتّه در کنارش ظالمند، سنگدلند، بشدّت بی‌رحمند، تروریستند؛ یعنی آنچه خوبان همه دارند، اینها به‌تنهایی همه را دارند! یعنی این جور دشمنی در مقابل ما امروز وجود دارد.

– ببینید دشمن به کجاها کار دارد؛ فقط مسئله‌ی اقتصاد نیست، فقط مسئله‌ی فرهنگ نیست، فقط مسئله‌ی باورهای انقلابی و دینی نیست، حتّی به انتخاباتش کار دارد؛ نمی‌خواهند این ظاهره و پدیده‌ی شرکت مردم به نام دین، در پای صندوق رأی و در خدمت انتخاب تثبیت بشود؛ همیشه ضدّ این را تبلیغ کرده‌اند، همیشه گفته‌اند که دین با انتخابات و با آزادی و با دموکراسی و با این چیزها مخالف است؛ حالا چطور ببینند که دین مظهر کامل یک مردم‌سالاری همه‌جانبه است که بعضی از خارجی‌ها هم اعتراف کردند.

– اگر شما در سنگر، در مقابل دشمن خوابت ببرد، معنایش این نیست که دشمن هم خوابش برده؛ او ممکن است بیدار باشد؛ کما اینکه همین ‌جور هم هست. هزاران نفر را می‌گذارند برای پیگیری مسائل گوناگون ایران؛ ما بایستی میلیون‌ها نفر آماده باشیم برای اینکه، هم دفاع کنیم،‌ هم ضربه بزنیم؛ ما هم باید متقابلاً به آنها حمله کنیم؛ چه تبلیغاتی و چه انواع و اقسام کارهایی که از دست یک ملّت انقلابی برمی‌آید.

– رحمت خدا بر امام بزرگوار که حقایق را در مورد این مسائل برای ملّت ایران در طول ده سال زندگی بابرکت خود، در آغاز انقلاب روشن کرد. بیانات امام را نگاه کنید؛ امام، هم دوست را شناخت، هم دشمن را شناخت، هم ملّت ایران را شناخت؛ هم اهداف را شناخت. اینکه امام مکرّر در مکرّر بیان می‌کند، می‌گوید، اصرار می‌کند بر اینکه به شیطان اعتماد نکنید، به دشمن اعتماد نکنید، برحذر می‌دارد ما را از اعتماد به دشمن، این به‌خاطر شناخت دشمن است. ما البتّه این حرفها را می‌زدیم؛ امروز این حرفها روی پرده است، روی صحنه است، همه دارند این را می‌بینند؛ رفتارهای این جناب دارد نشان می‌دهد که حقیقت آمریکا چیست و چگونه است و باطن این حرفهایی که راجع به حقوق بشر و دوستی انسان و مانند اینها می‌زنند چیست؛ این آن چیزی است که ما می‌توانیم از این اوقات و از تدبّر در فرمایشات امام به‌دست بیاوریم.

– این انقلاب یک خیز بلندی بود که ملّت ایران برداشت برای اینکه خود را از ذلّت وابستگی و ذلّت عقب‌ماندگی نجات بدهد؛ این انقلاب یک حرکت عظیمی بود برای اینکه وابستگی و عقب‌ماندگی‌ را -این دو ذلّت بزرگ را- به برکت اسلام و با راهنمایی و رهبری اسلام، از این ملّت بزداید؛ دو درد طولانیِ مزمن بود، اینها را علاج بدهد؛ انقلاب برای این به وجود آمد و نظام جمهوری اسلامی بر این اساس تشکیل شد. خب، درست توجّه کنید، وقتی که یک حرکتی برای این مقصود به وجود آمده است که وابستگی را و عقب‌‌ماندگی را از این ملّت بزداید و موفّق هم شده است، پیشرفت هم کرده است، آن کسانی که عقب‌ماندگی و وابستگی به نفع آنها بود، در مقابل این حرکت، این انقلاب، و این نظام می‌ایستند؛ این طبیعی است.

– این طور نیست که ما دشمن درست می‌کنیم‌؛ بعضی‌ها تکیه‌کلامشان این است که آقا دائم دشمن نتراشید‌! دشمن را حرکت ملّت می‌تراشد. فرض کنید یک قلدری آمده است خانه‌ی شما را، دکان شما را، محلّ استراحت شما را، زندگی شما را غصب کرده است؛ وقتی شما آمدید او را بیرون کردید، خب شما حقّتان را انجام داده‌اید، حقّتان را گرفته‌اید امّا او با شما دشمنی می‌کند. تا وقتی‌که امید داشته باشد که بتواند بر شما غلبه پیدا کند، به شما ضربه می‌زند. ما با کسی دشمنی جدیدی ایجاد نکرده‌ایم؛ اینها دشمنی می‌کنند. آن کسانی که از وابستگی ایران به خودشان بهره می‌بردند، امروز با ما دشمنند؛ دشمن خونی! آن ‌کسانی که از عقب‌ماندگی ملّت ایران منتفع می‌شدند، امروز با ما دشمنند؛ دشمن خونی، دشمن آشتی‌‌ناپذیر.

انتهای پیام/341

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اساسی‌ترین مبارزه با آمریکا «خدمت به مردم» است/ با فساد مبارزه کنید بیشتر بخوانید »

آمریکایی‌ها هم درباره افول کشورشان اجماع دارند

آمریکایی‌ها هم درباره افول کشورشان اجماع دارند



هم‌پیمان‌شدن، هماهنگ‌شدن و گوش‌کردن به دستورات آمریکا عاقبت خوبی ندارد. جریان‌های غربگرا در افغانستان، اوکراین، سوریه، یمن، لبنان و حتی ایران در سالیان گذشته دچار چالش شدند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، شکست‌ آمریکا در اعمال فشار حداکثری علیه ملت ایران، یکی از محورهای سخنان نوروزی رهبر انقلاب بود. ایشان فرمودند: «یکی از مهمترین حوادث شیرین سال ۱۴۰۰ این بود که آمریکاییها، در همین اواخر البته، آمدند اعتراف کردند، به زبان خودشان گفتند که ما در فشار حداکثری علیه ایران شکست خفّت‌بار خوردیم. تعبیر «خفّت‌بار»، تعبیر خود آمریکایی‌هاست. حادثه‌ی مهمّی است. ملّت ایران پیروز شد.» ایشان همچنین با اشاره به دیگر شکست‌های آمریکایی‌ها در مناطق دور و نزدیک اعلام کردند که این‌ها نشان از درستی مسیر ملت ایران دارد. به همین دلیل، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR برای بررسی بیشتر شکست‌ و افول آمریکا به گفت‌وگو با آقای دکتر فؤاد ایزدی، دانشیار گروه مطالعات آمریکا در دانشگاه تهران پرداخته است.

یکی از مباحثی که در پیام نوروزی رهبر انقلاب به آن اشاره شد، بحث شکست آمریکا در منطقه و جهان است. حول این موضوع چه مصادیقی قابل طرح است؟

از چند سال پیش، بحث افول آمریکا چند بار در فرمایشات حضرت آقا تکرار شد. چند سال پیش هم یکی از اساتید دانشگاه آمریکا مفهوم افول موریانه‌ای را مطرح کرد. وقتی درباره‌ افول آمریکا صحبت می‌شود، بعضی‌ها آسمان‌خراش‌ها و وجه‌های صنعتی و نظامی آمریکا را می‌بینند و درک این مفهوم برایشان سخت می‌شود و آن ظاهر در بعضی از موارد خیلی مشکل‌دار می‌شود؛ منتها چون افول از نوع موریانه‌ای است تا مدتی ظاهر خوب می‌ماند، ولی بعد از درون سیستم پوک می‌شود. این موضوع یکی از بحث‌های حضرت آقا در سالیان گذشته بود. به نظر بنده در همین چهار پنج سالی که از آن سخنرانی می‌گذرد، این تحلیل را تأیید می‌کند؛ یعنی افول آمریکا دارد منجر به شکست‌های بزرگ و حداکثری می‌شود.

اما چه شد که آمریکا در معادلات بین‌الملل تبدیل به یکی از دو ابرقدرت دنیا شد؟ بعد از جنگ جهانی دوم، دو کشور ادعای ابرقدرتی کردند که یکی شوروی و یکی آمریکا بود. افرادی که با تاریخ آمریکا آشنا هستند می‌دانند که این کشور خیلی ادعای جهانی نداشت. چه اتفاقی افتاد که بعد از جنگ جهانی دوم این ذهنیت در آمریکا ایجاد شد که اعلام کنند ابرقدرت دنیا هستند؟ به نظر من آمریکا به پنج دلیل به این فهم رسید. در هر پنج دلیل و شاخص هم نشانه‌هایی وجود دارد که این شاخص‌ها روبه افول است.

یکی از آن دلایل قدرت نظامی آمریکا بود؛ یعنی آمریکایی‌ها به‌دلیل توانمندی نظامی برتر، سرخ‌پوست‌های منطقه‌ آمریکای شمالی را نیست و نابودکرده و نسل‌کشی کردند؛ چرا؟ به‌خاطر توانمندی نظامی و مهاجرینی که از اروپا آمده بودند. بعد از تسلط بر مناطق شرقی آمریکا به‌تدریج آمریکا وارد جنگ و درگیری با همسایه‌ جنوبی خود (مکزیک) شد. این ایالت‌های غرب و جنوب غربی آمریکا متعلق به مکزیک بود. بعد آمریکایی‌ها به‌خاطر برتری نظامی این ایالت‌ها را از مکزیکی‌ها گرفتند. کم‌کم چوب این برتری نظامی به تن دیگر کشورهای آمریکای لاتین هم خورد؛ یعنی آمریکایی‌ها شروع کردند به مناطق دیگر در آمریکای لاتین تعرض کنند و سیستم حکومت مافیایی آمریکا که این‌هم در فرمایشات حضرت آقا بود، وارد عمل می‌شد. پس، شاخص اول قدرت نظامی است که این قدرت نظامی به قدرت اقتصادی تبدیل شد. با بزرگ‌شدن آمریکا از نظر مساحت در آمریکای شمالی دسترسی‌شان به منابع طبیعی گسترش پیدا کرد؛ مثلاً، آمریکایی‌ها در این جنگ و رقابتی که با روسیه دارند به اروپایی‌ها می‌گویند شما از روسیه نفت و گاز نخرید و از ما بخرید. نفت و گاز در آمریکا کجا تولید می‌شود؟ غالباً در همین مناطقی که از مکزیک دزدیدند. در ایالاتی که آمریکایی‌ها از مکزیک اشغال و جدا کردند، نفت و گاز تولید می‌شود.

پس، قدرت نظامی به قدرت اقتصادی تبدیل شد و آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم در حوزه‌ اقتصادی رتبه‌ یک دنیا را پیدا کرد و حدود ۵۰درصد اقتصاد دنیا را کنترل می‌کرد. رقبای سنتی اقتصادی آمریکا در اروپا مثل انگلیس، فرانسه، آلمان و کشورهایی مثل ژاپن همه اقتصادهایشان نابود شده بود. به این دلیل، آمریکایی‌ها در حوزه‌ اقتصادی توانمندی ویژه‌ای پیدا کردند و قدرت نظامی به قدرت اقتصادی تبدیل شد.

شاخص سوم، قدرت سیاسی آمریکایی‌ها بود که در حوزه‌ نظامی و اقتصادی توانمندی داشتند و از ابزارهای نظامی و اقتصادی استفاده کردند و قدرت سیاسی پیدا کردند و سازمان ملل را تأسیس کردند و برای خودشان در سازمان ملل تبلیغاتی قرار دادند. آمریکایی‌ها بعد از جنگ جهانی دوم نهادهای بین‌المللی را تأسیس کردند و از آن‌ها برای پیشبرد اهدافشان در حوزه‌ بین‌الملل استفاده می‌کردند.

شاخص چهارم، قدرت نرم است. کشوری که قدرت نظامی بالا و قدرت اقتصادی و سیاسی بزرگی داشت، برای خیلی‌ها در دنیا جذاب شد؛ یعنی خیلی‌ها در دنیا به آمریکا علاقه‌مند شدند و این برای آمریکایی‌ها قدرت نرم ایجاد کرد.

شاخص پنجم هم، قدرت نهادسازی و سازماندهی است. کشوری که در حوزه‌های نظامی، اقتصادی، سیاسی و قدرت نرم ادعای ابرقدرتی داشت، نیاز به تأسیس نهادهایی برای مدیریت داشت. آمریکایی‌ها از این جهت در قدرت نهادسازی هم توانمندی پیدا کردند. این پنج شاخص قدرت آمریکا شد.

حالا در این سالیان گذشته چه اتفاقی برای آمریکایی‌ها افتاده؟ یکی از اتفاقاتی که سال گذشته در حوزه‌ نظامی افتاد، شکست مفتضحانه‌ آمریکا در افغانستان بود. با اینکه آمریکایی‌ها خیلی بیشتر برای اعزام هزینه می‌کردند و امکانات و تجهیزات مدرن‌تر و پول خیلی بیشتری داشتند، ‌ ولی در نهایت بعد از بیست سال که تریلیون‌ها دلار در افغانستان هزینه کردند و چند صد هزار افغان را از بین بردند و چند هزار آمریکایی‌ در آن کشور جانشان را از دست دادند، مجبور به فرار مفتضحانه شدند و تصاویرش در همه جای دنیا پخش شد.

در این سالیان گذشته، آمریکایی‌ها در هیچ‌کدام از کارهایی که در حوزه‌ نظامی علاقه داشتند در ایران انجام بدهند، موفق نبودند. دلیل اصلی‌اش هم جمهوری اسلامی ایران بود؛ چرا آمریکایی‌ها در حوزه‌ نظامی دچار چالش و شکست شدند؟ به‌خاطر افرادی مثل سردار سلیمانی. یکی از دلایلی که آمریکایی‌ها از سردار سلیمانی به‌شدت متنفر بودند این بود که برای آمریکا در حوزه‌ نظامی چالش جدی ایجاد کرده بود. این شکست‌های متعدد در حوزه‌ نظامی تبعات اقتصادی هم برای آمریکا داشت. همان‌طوری که این شاخص‌ها با شاخص نظامی شروع شد و به‌تدریج قدرت به حوزه‌های دیگر هم سرایت پیدا کرد، با از دست دادن جایگاه نظامی، جایگاه خود را از دست دادند. با از بین رفتن قدرت نظامی آمریکا، آمریکا خیلی‌ها را به این سمت برد و می‌برد. هم‌پیمان‌شدن، هماهنگ‌شدن و گوش‌کردن به دستورات آمریکا عاقبت خوبی ندارد. جریان‌های غربگرا در افغانستان، اوکراین، سوریه، یمن، لبنان و حتی ایران در سالیان گذشته دچار چالش شدند و شکست در حوزه‌ اقتصادی و نظامی قدرت آمریکا را کاهش داد؛ چون توانمندی سیاسی و اقتصادی عقبه‌ نظامی داشت. آن عقبه‌ نظامی که دچار چالش شد، آمریکایی‌ها در حوزه‌ اقتصادی هم خیلی قابلیت بالایی پیدا نکردند و از دولت کارتر به بعد بدهی آمریکا افزایش پیدا کرد. آمریکایی‌ها هنوز از شوکی که بعد از پیروزی انقلاب به اقتصادشان وارد شد، خارج نشده‌اند و این روند افول اقتصادی آمریکا شروع شد. آمریکایی‌ها بعد از جنگ جهانی دوم، ۵۰درصد اقتصاد دنیا را کنترل کردند و الآن حدود ۲۰درصد است. بانک جهانی صندوق بین‌المللی پول در برآوردی گفته است که در سه چهار سال آینده ۲۰درصد به ۱۰درصد می‌رسد. این روند افول با سرعت بالایی در حال طی‌شدن است.

پس، در حد زیادی جمهوری اسلامی و افرادی مثل شهید سلیمانی بودند که به افول اقتصادی در آمریکا کمک کردند. افول نظامی و اقتصادی هم جایگاه سیاسی آمریکا را زیر سؤال برده و دیگر آن ابهت را ندارند. اگر آمریکایی‌ها مثل گذشته جایگاه سیاسی خود را داشتند، هیچ‌وقت ما شاهد وضعیت فعلی اوکراین نبودیم. ماجرای اوکراین یکی از نشانه‌های افول آمریکاست، همان‌طوری که در افغانستان این واقعیت وجود دارد.

افول نظامی و اقتصادی و سیاسی، افول قدرت نرم آمریکا را هم همراه خودش آورده و دارد می‌آورد. الآن کمتر فرد هوشمندی در دنیا هست که نگاهش به آمریکا مثل نگاه نسل قبلی باشد و آمریکا برای خیلی‌ها دیگر جذابیت ندارد. واقعیت‌های آمریکا این‌گونه که هست، مشخص است. وقتی بیماری مثل کرونا می‌آید، آمریکا رتبه‌ یک در ابتلا و فوت را پیدا می‌کند و معلوم می‌شود که مشکلات جدی در آن کشور وجود دارد. آن نگاه خوش‌بینانه‌ای که خیلی‌ها به حوزه‌های مختلف آمریکا داشتند، الآن از دست‌ رفته است. وقتی سیستم سیاسی آمریکا فردی مثل ترامپ و بایدن را رئیس‌جمهور می‌کند، معلوم است که مشکلی در نهادهای آمریکایی ایجاد شده است. کنگره‌ آمریکا که یکی از نهادهای اصلی حکمرانی در آمریکاست، مردم آمریکا آن‌ها را آدم‌های فاسد و دروغ‌گو می‌دانند. آمریکایی‌ها در حوزه‌ نهادسازی هم دچار چالش شدند. این افول در این پنج حوزه، نتیجه‌اش شکست‌های متعددی است که ما در این سالیان شاهدش هستیم. از جمله شکستی که نسبت به ایران داشتند و خودشان هم می‌گویند این است که سیاست فشار حداکثریشان جواب نداد؛ یعنی سیاست فشار حداکثری در عمل تبدیل به شکست شد.

موضوع افول چقدر در میان مجامع نخبگانی آمریکا مطرح‌شده و عمومیت دارد؟

 افرادی مثل فوکویاما که در ایران هم مشهورند، بحث افول را بسیار گسترده مطرح کردند. سال گذشته، آقای فوکویاما در مجله‌ فارن‌افرز درباره‌ وضعیت فعلی آمریکا گفت آمریکا از ریشه پوسیده است. در حرفه‌های متعدد افرادی هستند که نسبت به افول آمریکا اجماع دارند. کسی نیست که معتقد به افول نباشد. آن پنج شاخصی که عرض کردم، دچار چالش شده و خودشان هم خیلی بیشتر و عمیق‌تر از ما این بحث‌ها را مطرح می‌کنند. بعضی‌ها می‌گویند اگر فلان کار را بکنیم، افول کند می‌شود. بعضی‌ها هم می‌گویند ازدست‌رفته و هر کاری هم کنید قابلیت کندشدن ندارد. آقای فوکویاما معتقد است که آمریکا از ریشه پوسیده و درست بشو هم نیست؛ یعنی هیچ سیاست و راهکاری نیست که دولت آمریکا اعمال کند و به نتیجه برسد.

حتی نهادهای اطلاعاتی آمریکا معتقدند که آمریکا در حال از دست دادن جایگاهش است. شورای اطلاعات ملی آمریکا گزارشی درباره‌ دنیای سال ۲۰۳۰ دارد که می‌گوید دنیا در حال چند قطبی‌شدن است و قدرت به‌سمت ائتلاف‌ها و شبکه‌ها می‌رود. آن پیچ تاریخی که حضرت آقا چند سال پیش گفتند، الآن با سرعت قابل‌توجهی دارد اتفاق می‌افتد.

اگر بخواهید دلیل کلی برای افول آمریکا و ضعف فعلی‌اش در موقعیت‌های مختلف عنوان کنید، آن دلیل چیست؟

 چرا حکومت شوروی فروپاشید؟ مشکل اصلی شوروی این بود که سیستم کمونیستی، مالکیت خصوصی را به رسمیت نمی‌شناخت و این اقتصاد شوروی را با چالش مواجه کرده بود. وقتی اقتصاد با چالش مواجه شد، خیلی از مسئولین شوروی سابق به این نتیجه رسیدند که سیستمشان خیلی کارآمد نیست و به غرب علاقه‌مند شدند و فروپاشی شوروی نتیجه ذهنیت غربگراها بود.

آمریکا در سیستم سرمایه‌داری این مشکل را ندارد و مالکیت خصوصی به رسمیت شناخته شده است، منتها در اینجا زیاده‌روی شده است؛ یعنی سیستم سرمایه‌سالار در آمریکا به سرمایه‌دار اجازه می‌دهد که در حوزه‌ سیاسی نفوذ پیدا کند. چطور؟ با کمک‌های مالی که درصدی از جامعه سرمایه‌دارهای سیاست‌مدار می‌کنند. حضرت آقا هم فرمودند رژیم مافیایی؛ یعنی مافیای اقتصادی که برای رسیدن به اهدافش مافیای سیاسی درست می‌کند.

مشکل اصلی آمریکا سیستم مافیایی است. زمانی که آن یک درصدی‌ها جامعه سیاست‌مدارها را هماهنگ کردند، آن سیاستمدارها در راستای منافع آن یک درصد کار می‌کنند. اگر الآن هم درگیری آمریکا و روسیه به نفع مردم آمریکا باشد، فقط به‌خاطر این است که این درگیری‌ها به نفع شرکت‌های اسلحه‌سازی‌شان است. کمک‌کردن به سیاست‌مدارها به نفع سیاست‌های نفتی‌شان است. این به نفع عموم مردم هم هست؟ نه؛ چون الآن بودجه‌های کلانی به شرکت‌های اسلحه‌سازی منتقل می‌شود.

سیستم کمونیستی و سرمایه‌سالار مشکل اساسی‌ و ویژه‌تری هم داشت و آن عدم توجه به اخلاق و دین است. تفکر لیبرال می‌گوید این فرد است که باید تصمیم بگیرد چه چیزی خوب و چه چیزی بد است. این گزاره‌ اصلی تفکر لیبرال دموکراسی با مفهوم اخلاق در تناقض است. از این جهت، این مشکل اصلی سیستم کمونیستی و سیستم سرمایه‌سالار است؛ حالا به این معنی نیست که کتاب اخلاق در آمریکا نوشته نمی‌شود، نه نوشته می‌شود، منتها نمی‌توانند در لیست شاخص‌های اصلی تفکر لیبرال بیاورند. به همین دلیل، تفکر اسلامی اینجا حرفی برای گفتن پیدا می‌کند. ما امید داریم که قرن جدید، قرن تمدن نوین اسلامی باشد. تفکر اسلامی در دنیای امروز واقعاً حرفی برای گفتن دارد.

منبع: khamenei.ir

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آمریکایی‌ها هم درباره افول کشورشان اجماع دارند بیشتر بخوانید »

سیره نظری و عملی امام خمینی (ره) در توجه به مستضعفان

سیره نظری و عملی امام خمینی (ره) در توجه به مستضعفان


به گزارش مجاهدت از خبرنگار اخبار داخلی دفاع‌پرس، بررسی و مطالعه سیره عملی و نظری امام خمینی نشان از توجه جدی ایشان به مسئله محرومین و مستضعفان دارد، اهمیت این مسئله باعث شد تا در همان روز‌های آغازین انقلاب به شورای انقلاب فرمان دهند تا تمام اموال منقول و ‏‎‎‏غیرمنقول سلسله پهلوی و شاخه‌ها و عمال و مربوطین به این سلسله را که در طول مدت‏‎‎‏ سلطه غیرقانونی از بیت‌المال مسلمین اختلاس نموده‌اند، به نفع مستمندان و کارگران و‏‎‎‏ کارمندان ضعیف مصادره نمایند و همه اقشار مختلف مردم اعم از مسئولین لشکری و کشوری، طلاب و روحانیون، نویسندگان و روشنفکران و … را در مقابل مستضعفان و محرومین مسئول می‌دانند.

ضرورت توجه به مستضعفان

امام خمینی مستضعفان را، ولی‌نعمتانی معرف می‌کنند که انقلاب در مرحله پیروزی و بقای خود مرهون حضور آنان است و خطاب به مجلس و دولت و همه دست‌اندرکاران نظام توصیه می‌کنند از هیچ اقدامی در خدمتگذاری به ملت «خصوصاً مستضعفان و محرومان و ستم‌دیدگان که نور چشمان ما و اولیای نعم همه هستند و جمهوری اسلامی رهاورد آنان و با فداکاری‌های آنان تحقق پیدا کرد و بقای آن نیز مرهون خدمات آنان است، فروگذاری نکنند.

از نظر ایشان «پیش خدای تبارک و تعالی کمتر خدمتی است که به اندازه خدمت به زاغه نشینان فایده داشته باشد.»

بنابراین «دولت و مجلس شورای اسلامی و تمامی متصدیان امور تربیتی را در مقابل خداوند قادر و توده‌های ملت مستضعف مسئول» می‌دانند و می‌فرمایند: «باید بدانیم که از مسئولیت‌های بسیار بزرگ، مسئولیت دینی و ملی است، مسئولیت در مقابل مستضعفان و مظلومان است، و بالاخره مسئولیت در پیشگاه خالق و خلق، آن هم در طول تاریخ آینده.»

ایشان از همه مسئولان کشور می‌خواهند مصلحت پابرهنه‌ها و گودنشین‌ها و مستضعفین، را بر مصلحت قاعدین در منازل و مناسک و متمکنین و مرفهین مقدم بدارند. تا نسل به نسل و سینه به سینه شرافت و اعتبار پیشتازان این نهضت مقدس و جنگ فقر و غنا محفوظ بماند و خطاب به همه ارگان‌های دولتی و ملی و همه گروه‌ها می‌خواهند از گروه‌گرایی و دسته‌بندی و فرصت‌طلبی دوری کنند و تمام توان خود را در راه خدمت به ملت و خلق مستضعف قرار دهند.

از این‌رو ایشان همه مدیران و کارگزاران و رهبران و روحانیون نظام را مکلف می‌کنند تا با فقرا و مستمندان و پابرهنه‌ها بیشتر حشر و نشر و جلسه و مراوده و معارفه و رفاقت داشته باشند.

در مطلبی که در مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است، امام خمینی خطاب به اعضای دولت روی‌گردانی از مستضعفین را همسویی با آمریکا می‌دانند و می‌فرمایند: عوض اینکه برای این پابرهنه‌ها، برای این ضعفا، برای این‌هایی که زحمت کشیدند و شما را به اینجا رساندند. بروید سراغ جنگ اعصاب و بساط، خوب، این همان است که آن وقت آمریکا می‌کرد، حالا شما می‌کنید.

همچنین وظیفه وزرای مسئول در عصر حاضر و در عصر‌های دیگر را «خدمتگزاری ملت و خصوصاً مستضعفان» ذکر می‌کنند.

قضات از دیگر اشخاصی هستند که امام خمینی خطاب به آنان توجه به مستضعفان را خواستار هستند و می‌فرمایند: برای خاطر خدا و برای خاطر اسلام و برای خاطر این مستمندانی که در طول تاریخ در تحت فشار یا سلاطین بوده‌اند یا خان‌ها و سرمایه‌دار‌ها و امثال اینها قدم بردارید. همچنین از تمام قوای مسلح و خصوصاً آنان که در شهر‌ها سر و کارشان با مردم بیشتر است، مثل سپاه پاسداران و بسیج و کمیته‌ها و شهربانی رفتار نیکو و انسانی با مردم، به ویژه مستضعفان را خواستار هستند.

علاوه بر این خطاب به پزشکان رضایت مستضعفان را رضایت خودشان از این قشر عنوان می‌کنند و می‌فرمایند: وقتی خوشحال می‌شوم که بفهمم آقایان درصدد این هستند که به این زاغه‌نشینان شهرها، به این چادرنشین‌های شهر‌ها که در زمان طاغوت به آن‌ها هیچ عنایتی نشده بود، در این زمان عنایت بشود. من امیدوارم که آقایان اطبا هرجا که هستند، و دولت و وزیر بهداری و خود ملت عنایت به این مطلب داشته باشند که این زاغه‌نشین‌ها، این فقرا، این‌هایی که عیال خدا هستند اینطور ابتلائات را نداشته باشند.

نویسندگان از دیگر اقشاری هستند که امام خمینی همواره آنان را به جانبداری از قشر مستضعف دعوت می‌کنند: برادر‌های عزیز من، برادر‌های روشنفکر، برادران نویسنده و صاحب قلم، برادران دانشگاهی، دانشجویان محترم، روحانیان معظم، بازاریان محترم، کارگران عزیز، کارمندان محترم بیایید به هم بپیوندیم. بیایید تمام قلم‌ها و تمام قدم‌ها و تمام گفتار ما بر منافع این قشر مستضعف باشد. نگذارید خون این شهیدان هدر برود. نگذارید زاغه‌نشینان ما باز ادامه بدهند به زاغه‌نشینی. نگذارید ابرقدرت‌ها باز به طمع بلعیدن ما بیفتند. نگذارید توطئه‌های ابرقدرت‌ها و خائنین رشد پیدا کنند.‌

ای قشر‌های روشنفکر و‌ ای قشر‌های نویسنده! قلم‌ها و گفتار خودتان را در راه این مستضعفین صرف کنید؛ ای دانشمندان ما،‌ ای دانشجویان ما،‌ ای فرهنگیان ما،‌ ای دانشگاهیان ما! اجتماعات خودتان را برای راه این مستضعفین تقویت کنید. شما بودید که این همه خدمت کردید و این همه خون دادید و این همه حبس رفتید و این همه زجر کشیدید برای خلاصی از یوغ دشمنان، خلاصی از چپاولگری چپاولگران.

امام خمینی در وصیت‌نامه خودشان همه انسان‌ها را در مقابل مستضعفان مسئول می‌دانند و می‌فرمایند: به همه در کوشش برای رفاه طبقات محروم وصیت می‌کنم که خیر دنیا و آخرت شما‌ها رسیدگی به حال محرومان جامعه است که در طول تاریخ ستمشاهی و خان خانی در رنج و زحمت بوده اند؛ و چه نیکو است که طبقات تمکن دار به طور داوطلب برای زاغه و چپرنشینان مسکن و رفاه تهیه کنند؛ و مطمئن باشند که خیر دنیا و آخرت در آن است؛ و از انصاف به دور است که یکی بی خانمان و یکی دارای آپارتمان‌ها باشد.

انتهای پیام/341

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سیره نظری و عملی امام خمینی (ره) در توجه به مستضعفان بیشتر بخوانید »

کاخ سفید: هنوز برخی مسائل در مذاکرات وین باقی مانده‌اند

کاخ سفید: هنوز برخی مسائل در مذاکرات وین باقی مانده‌اند



مشاور امنیت ملی کاخ سفید تصریح کرد هنوز برخی مسائل در مذاکرات رفع تحریم‌ها در وین باقی مانده‌اند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، «جیک سالیوان»، مشاور امنیت ملی کاخ سفید امروز چهارشنبه مدعی شده علی‌رغم حصول برخی پیشرفت‌ها در مذاکرات رفع تحریم‌ها در وین هنوز برخی اختلافات باقی مانده‌اند.

سالیوان که در هواپیمای شماره یک آمریکا به همراه «جو بایدن» به بروکسل پرواز می‌کرد گفت: «ما طی چند هفته گذشته پیشرفت‌هایی داشته‌ایم. هنوز چند موضوع باقی مانده‌اند.»

مشاور امنیت ملی کاخ سفید در ادامه گفت: «مشخص نیست که این مذاکرات به سرانجام برسند یا نه.» او تصریح کرد که متحدان آمریکا در تلاشند با استفاده از دیپلماسی، برنامه هسته‌ای ایران را مهار کنند.

دولت آمریکا از زمان آغاز مذاکرات رفع تحریم‌ها در وین به جای پیشنهاد دادن ابتکارهای عملی برای پیشرفت گفت‌وگوها بارها تلاش کرده طرف‌های مختلف به ویژه ایران را به کند کردن روند مذاکرات متهم کند.

بعد از آنکه «سرگئی لاوروف»، وزیر امور خارجه روسیه گفته بود که آمریکا باید ضمانت کتبی بدهد که تحریم‌ها علیه روسیه نباید بر مناسبات تجاری و اقتصادی اثر بگذارد موضع‌گیری مقام‌های آمریکایی به گونه‌ای بود که گویا تمامی مسائل مربوط به توافق وین حل و فصل شده و خواسته مسکو تنها عامل وقفه در مذاکرات بوده است.

بعد از آنکه مقام‌های روسیه به تلویح گفتند که مسئله مربوط به ضمانت‌های کتبی حل شده مقام‌های آمریکایی بار دیگر انگشت مقصرنمایی را به سمت ایران نشانه رفتند. 

حدود ۱۰ روز پیش طرف‌های مذاکره‌کننده در وین اعلام کردند که مذاکرات وین درباره برجام دچار وقفه شده است و هیأت‌های مذاکره کننده برای رایزنی به پایتخت‌های خود بازگشته‌اند. جوزب بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفت این مذاکرات به دلیل برخی «عوامل خارجی» دچار وقفه شده‌اند.

بورل از توضیح درباره «عوامل خارجی» خودداری کرد، اما ایران اعلام کرده طرح برخی درخواست‌های جدید از سوی آمریکا و پاره‌ای اقدامات نظیر توقیف نفتکش ایران مذاکرات را پیچیده کرد. طرف‌های غربی ادعا می‌کردند که درخواست روسیه برای اخذ تضمین جهت انجام مراودات با ایران باعث ایجاد وقفه شد.

با وجود این، چند روز پیش «سرگئی لاوروف»، وزیر امور خارجه روسیه پس از دیدار با «حسین امیرعبداللهیان»، وزیر امور خارجه ایران تصریح کرد که روسیه از ایالات متحده تضمین کتبی دریافت کرده مبنی بر اینکه همکاری‌های هسته‌ای مسکو و تهران بعد از توافق وین مشمول تحریم نخواهد شد.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کاخ سفید: هنوز برخی مسائل در مذاکرات وین باقی مانده‌اند بیشتر بخوانید »