ایالات متحده آمریکا

طعنه قانونگذار آمریکایی به بایدن: اوکراین پنجاه و یکمین ایالت آمریکا نیست

طعنه قانونگذار آمریکایی به بایدن: اوکراین پنجاه و یکمین ایالت آمریکا نیست



«مارجوری تیلور گرین» قانونگذار جمهوریخواه  آمریکایی در انتقاد از سیاست های دولت دموکرات جو بایدن در قبال اوکراین به طعنه گفت که اوکراین عضو ناتو یا پنجاه و یکمین ایالت آمریکا نیست.

به گزارش مجاهدت از مشرق، این عضو جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا در مصاحبه ای با بیان اینکه اوکراین نه عضو ناتو است و نه پنجاه و یکمین ایالت آمریکا، گفت که ما نمی توانیم وارد جنگ خارجی دیگری شویم.

این قانونگذار آمریکایی تاکید کرد که آمریکا نباید وارد یک جنگ نیابتی با روسیه در اوکراین وارد شود.

تیلور گرین تصریح کرد آمریکا باید برای صلح در اوکراین تلاش و از ورود به یک جنگ نیابتی با روسیه خودداری کند.

این قانونگذار آمریکایی منتقد دولت بایدن پیش از این هم با انتقاد از ارسال تسلیحات به اوکراین گفت که این کشور به صلح نیاز دارد، نه جنگ.

این نماینده ایالت جورجیا ولودیمیر زلنسکی رئیس جمهوری اوکراین را متهم کرد که تلاش می‌کند آمریکایی‌ها را به خصومت با روسیه بکشاند.

گرین با تاکید بر لزوم توقف کمک مالی و نظامی به اوکراین خطاب به زلنسکی گفت: بهتر است دست از سر دختران و پسران ما برداری. آنها قرار نیست در اوکراین بمیرند.

گرین به جناح راست حزب جمهوریخواه تعلق دارد و حامی دونالد ترامپ رئیس جمهوری سابق آمریکاست.

وی از قطعنامه کنگره برای توقف کمک به کی‌یف حمایت کرد. زلنسکی به رغم ادامه کمک‌های گسترده غرب به اوکراین همچنان می گوید که ارتش این کشور با کمبود توپخانه، مهمات، جنگنده و تانک مواجه است.

ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه ۲۱ فوریه ۲۰۲۲ (دوم اسفند ۱۴۰۰) با انتقاد از بی‌توجهی غرب به نگرانی‌های امنیتی مسکو ، استقلال جمهوری‌های خلق دونتسک و لوهانسک را در منطقه دونباس به رسمیت شناخت.

پوتین سه روز پس از آن، پنجشنبه ۲۴ فوریه (۵ اسفند ۱۴۰۰) در واکنش به گسترش ناتو در مرز غربی خود، حمله نظامی به اوکراین که آن را «عملیات ویژه» خواند، آغاز کرد و به این ترتیب روابط پرتنش مسکو – کی‌یف به رویارویی نظامی تبدیل شد.

آمریکا و کشورهای غربی در پاسخ به این اقدام روسیه، تاکنون تحریم‌های گسترده‌ای را علیه مسکو اعمال و میلیاردها دلار تسلیحات و تجهیزات نظامی به کی‌یف ارسال کرده‌اند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

طعنه قانونگذار آمریکایی به بایدن: اوکراین پنجاه و یکمین ایالت آمریکا نیست بیشتر بخوانید »

پروژه اسلام‌هراسی غرب در سال ۱۴۰۱ چگونه پیش رفت؟

پروژه اسلام‌هراسی غرب در سال ۱۴۰۱ چگونه پیش رفت؟



کاریکاتورهای موهن شارلی ابدو، قرآن‌سوزی در سوئد و هلند، اخراج «ایلهان عمر»نماینده مسلمان و سیاهپوست ازکمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا تنها چند مورد از اقدامات اسلام‌ستیزانه غرب در سال ۱۴۰۱بود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، اگرچه اسلام‌هراسی و فراتر از آن، اسلام ستیزی در غرب در فضای رخدادهای پسا ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ (۲۰ شهریور ۱۳۸۰) برمی‌گردد اما در ۲ دهه اخیر تبلیغات زیادی علیه مسلمانان صورت گرفته‌ که برایند آن، تشدید رفتارهای اسلام‌ستیزانه است. در سال ۲۰۰۰ (۱۳۸۹)، اف.بی.آی حدود ۲۹ اقدام اسلام‌هراسانه ثبت کرده‌بود. دو دهه بعد یعنی در سال ۲۰۲۰، این تعداد به ۱۱۰ مورد افزایش یافت.

تا جایی که سازمان ملل متحد نیز به نبرد علیه اسلام‌هراسی پیوست و روز ۱۵ مارس (۲۵ اسفند) را «روز جهانی مبارزه با اسلام هراسی» نامگذاری کرد. این در حالی است که باوجود شعارهای غربی مبنی بر دموکراسی، آزادی بیان و اعتقاد، بیشتر رفتارهای خشونت‌بار با مسلمانان در اروپا و آمریکا صورت می‌گیرد.

غرب و پیشبرد پروژه اسلام‌هراسی در سال ۱۴۰۱

در سال گذشته همواره صدای اعتراض مسلمانان در نقاط مختلف جهان به اقدامات موهن افراد و گروه های افراطی غرب بلند بود. دومینوی هتک حرمت سازمان‌یافته به اسلام که همواره در کشورهای اروپا جریان دارد، تنها چند روز پس از مجوز دولت سوئد برای آتش زدن قرآن، پروژه در هلند کلید خورد.

اوایل بهمن ماه (۳ بهمن) بود که «ادوین واگنسولد» رهبر هلندی گروه راست افراطی «اروپاییان میهن پرست علیه اسلامی شدن غرب» یک نسخه از قرآن کریم کتاب مقدس اسلام را در هلند مورد هتک حرمت قرار داد و در فایل ویدیوئی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرد، گفت از شهردار لاهه برای تخریب قرآن مجوز دریافت کرده‌ است.

پروژه اسلام‌هراسی غرب در سال ۱۴۰۱ چگونه پیش رفت؟

پاره کردن و به آتش کشیدن یک نسخه از قرآن کریم در هلند تنها ۲ روز پس از حادثه سوزاندن این کتاب آسمانی در سوئد رخ داد که «راسموس پالودان» شهروند تندرو و اسلام ستیز سوئدی – دانمارکی روز شنبه یکم بهمن ماه در اقدامی موهن، یک نسخه از قرآن را در مقابل ساختمان سفارت ترکیه در پایتخت سوئد سوزاند. او برای این کار خود از مقامات سوئد مجوز گرفته بود.

پروژه اسلام‌هراسی غرب در سال ۱۴۰۱ چگونه پیش رفت؟

اما آشکارترین نماد استاندارد دوگانه آزادی بیان غربی، نشریه فرانسوی «شارلی ابدو» است؛ نشریه فکاهی و موهن که تحت حمایت مقامات الیزه به اعتقادات نزدیک به ۱.۸میلیارد مسلمان جهان بی‌احترامی می‌کند و سال گذشته نیز با کاریکاتورهای مختلف در ارتباط با اسلام و حتی رهبر انقلاب در صدد تخریب چهره اسلام و مسلمانان برآمد.

توهین شارلی ابدو به ساحت مقدس پیامبر اسلام(ص)، قرآن کریم و دین مبین اسلام از سال ۲۰۱۵ (۱۳۹۴) تاکنون همواره در لوای آزادی بیان و تحت حمایت مقامات سیاسی صورت گرفته‌است. این موضع حاکی از آن است که مفاهیم ارزشمندی مانند آزادی بیان و حقوق بشر تنها وسیله‌ای برای پیشبرد رویکردهای ناصواب دولت‌های غربی است و در عمل مادام که به ارزش‌های آنها تعرض نشده‌باشد، از این ابزار علیه دیگر مذاهب، ملت‌ها و کشورها استفاده می‌کنند.

آنها در حالی اسلام هراسی و تخریب چهره آخرین دین الهی را در لوای آزادی بیان در دستور کار قرار داده اند که انکار و حتی تردید هولوکاست به عنوان یک رویداد تاریخی را جرم انگاری تلقی کرده‌اند و با هر شهروند عادی یا مقام بلندپایه سیاسی همچون «ایلهان عمر» که در این باره به غیر از قرائت رسمی چیزی بگوید یا بنویسد، شدیدترین برخوردها را می‌کنند؛ نماینده زن مسلمان و سیاه‌پوست کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا که چند ماه پیش به خاطر انتقاد از رژیم صهیونیستی اخراج شد.

جرم این نماینده سیاهپوست و مسلمان کنگره، نقد جنایات رژیم صهیونیستی بود؛ موضوعی که نشان داد حتی قانونگذاران آمریکا تاب تحمل نقد این رژیم را ندارند و آغوش آنها برای آزادی بیان تنها در انتقاد از اسلام و مسلمانان باز است که نمونه آن پیشبرد پروژه اسلام ستیزی در هلند، سوئد و فرانسه است.

چرا قطار اسلام‌هراسی در غرب سرعت گرفته‌است؟

یکی از مهمترین دلایل افزایش سرعت قطار اسلام‌هراسی به تقویت احزاب تندرو و افراط‌گرا برمی‌گردد که در عرصه سیاسی نیز توانسته‌اند پیروزی‌هایی را به دست بیاورند که در ادامه به چند مورد از آن اشاره می‌شود؛

اوایل مهرماه در انتخابات پارلمانی ایتالیا، راست‌گراترین جناح این کشور به رهبری «جورجیا ملونی» به پیروزی رسید. بنابراین پیروزی حزب «فراتیلی دیتالیا» (برادران ایتالیا) به رهبری ملونی، نگرانی مهاجران و اقلیت‌های دینی و قومی-نژادی را برانگیخت زیرا این حزب پیروزی و رهبری آن مواضع ضد مهاجرتی اتخاذ کرده و خواستار بسته شدن کامل مرزها به روی مهاجران و پناهندگان است.

ایتالیا تنها کشور اروپایی برای ظهور راست افراطی در اروپا نبود و می‌توان آن را امتدادی از حرکت رادیکالی دانست که قاره اروپا در طول سال‌های اخیر شاهد آن بوده‌است و سوئد، آلمان، فرانسه از آن جمله‌اند.

در سوئد انتخابات اخیر ائتلاف راستگرایان متشکل از اعتدال گرایان، لیبرال‌ها، دموکرات‌های مسیحی و دموکرات‌های سوئدی موفق شدند که ۱۷۶ کرسی پارلمان را به دست آورد. آلمان نیز حزب راست افراطی «آلترناتیو برای آلمان» در انتخابات پارلمانی این کشور توانست۱۰ درصد آرا را به دست آورد.

در فرانسه نیز حزب «تجمع ملی» به ریاست مارین لوپن در دور دوم انتخابات پارلمانی توانست ۸۹ درصد کرسی را به دست آورد. این از معدود دفعاتی است که راست افراطی این درصد از کرسی‌ها را به دست آورده‌است. در انتخابات ریاست جمهوری این کشورکه اردیبهشت ماه برگزار شد ماکرون به سختی در دور دوم توانست از سد «مارین لوپن» رهبر حزب راست افراطی «اجتماع ملی» بگذرد.

از نگاه ناظران، عوامل و دلایل گوناگون و متعددی در رشد و محبوبیت احزاب راست افراطی اروپا دخیل است. «جاسم محمد» مدیر مرکز اروپایی مطالعات ضدتروریسم و ضداطلاعاتی اروپا می‌گوید که سه علت اصلی در این رشد نقش داشته‌است.

از نگاه وی، اولین علت مربوط به رویکرد احزاب راست افراطی در اروپا برمی گردد که طرح‌ها و برنامه‌هایشان مبتنی بر انتقاد از دولت‌های اروپایی و سیاست‌های اقتصادی اجراشده‌ است. علت دوم مربوط به وضعیت وخیم اقتصادی در قاره کهن است که فرصت را برای شعارهای راست افراطی فراهم می‌کند. علت سوم به این رویکرد برمی‌گردد که مخالف سیاست پناهندگی و مهاجرت هستند و تعدادی از کشورهای اروپایی این سیاست را دنبال می‌کنند. بنابراین، این مساله با برنامه‌های احزاب راست ضد مهاجرت همخوانی دارد.

از تبلیغات اسلام‌هراسانه توئیتری تا نبود سازمان‌های ناظر

بر اساس گزارش اخیر با عنوان «اسلام هراسی در عصر دیجیتال» که توسط «شورای اسلامی ویکتوریا» (ICV) منتشر شده‌است، سه کشور آمریکا، انگلیس و هند بیشترین محتوای ضداسلامی را در توئیتر تولید می‌کنند. این سه کشور طی یک دوره سه ساله ۸۶ درصد از محتوای ضد اسلامی توییتر را به اشتراک گذاشته‌اند.

بر اساس این گزارش، هند تنها ۵.۷۵ درصد از کاربران جهانی توییتر را دارا است اما این کشور ۵۵ درصد از تمام توییت‌های ضدمسلمانان را به خود اختصاص داده‌است. دستکم ۳ میلیون و ۷۵۹ هزار و ۱۸۰ پست اسلام‌هراسانه بین ۲۸ اوت ۲۰۱۹ (۶ شهریور ۱۳۹۸) تا ۲۷ اوت ۲۰۲۱ (۵ شهریور ۱۴۰۰) انتشار یافته‌است. این در حالی است که تنها ۱۴.۸۳ درصد از توئیت‌های ضدمسلمانان حذف شده‌اند.

در نمودار زیر به ترتیب ۱۰ کشوری که بیشترین توئیت‌های ضداسلامی از آن جغرافیا انتشار می‌یابد، آورده شده‌ است؛

پروژه اسلام‌هراسی غرب در سال ۱۴۰۱ چگونه پیش رفت؟

از متون و توئیت‌های انتشاریافته که جنبه ضداسلامی دارند، یک «ابر کلمات» مشتمل بر ۵۰ واژه و اصطلاح پرکاربرد به دست آمده‌است که در زیر می‌بینیم.

پروژه اسلام‌هراسی غرب در سال ۱۴۰۱ چگونه پیش رفت؟

متداول‌ترین مضامین و تاکتیک‌های مشاهده شده در توییت‌های اسلام‌هراسانه به این ترتیب بود؛

– همراهی اسلام با تروریسم

– نشان دادن مردان مسلمان به عنوان ارتکاب‌کنندگان خشونت جنسی

– ترس از اینکه مسلمانان بخواهند شریعت را بر دیگران تحمیل کنند

– تئوری توطئه مبنی بر اینکه مسلمانان به عنوان مهاجر فرستاده می‌شوند

– آزار و اذیت هدفمند شخصیت‌های برجسته مسلمان

– توصیف ذبح حلال به عنوان یک عمل غیر انسانی و نمادی از توحش

البته نقش سیاستمداران و مقامات برجسته غربی را نمی‌توان در افزایش توئیت‌های ضداسلامی نادیده گرفت. به عنوان نمونه افزایش توئیت‌ها با این محتوا در انگلیس به عوامل متعددی برمی‌گردد که عبارتند از نفرت‌پراکنی ترامپ، مسائل دیرینه این کشور با احساسات ضدمهاجرتی و مهم‌تر از همه، نژادپرستی «بوریس جانسون» نخست‌وزیر سابق که در مورد زنان پوشیه پوش گفته‌بود: «بسیار مضحک است که مردم انتخاب کنند همانند صندوق پستی به این طرف و آن اطرف بروند.»

مورد دیگر «سباستین کورتس» صدر اعظم سابق اتریش است که مهرماه ۱۴۰۰ در پی بالا گرفتن فشارهای ناشی از یک رسوایی فساد کناره گیری کرد. او با تبدیل اسلام و مسلمانان به هدف اول خود در مبارزات انتخاباتی به قدرت رسید و با قربانی و امنیتی کردن مسلمانان قدرت چشمگیری به دست آورده‌ بود.

از طرفی، تارنمای بلژیکی «ای‌یوآبزرور» (EU Observer) در گزارشی به ریشه‌های تشدید اسلام‌هراسی در غرب پرداخته و انحلال سازمان‌های ناظر اسلام‌هراسی در فرانسه را از جمله این دلایل ارزیابی می‌کند.

به نوشته تارنمای مزبور، اسلام هراسی نه تنها در سطح جامعه بلکه از نظر ساختاری نیز در چندین نهاد اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن ریشه دوانده‌ است. با این حال، کمیسیون اروپا هیچ ابتکاری برای مقابله با نفرت‌پراکنی علیه مسلمانان نداشته است.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پروژه اسلام‌هراسی غرب در سال ۱۴۰۱ چگونه پیش رفت؟ بیشتر بخوانید »

ژنرال آمریکایی: ائتلاف نظامی روسیه و چین بسیار خطرناک است

ژنرال آمریکایی: ائتلاف نظامی روسیه و چین بسیار خطرناک است



رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا با بیان اینکه واشنگتن خواهان جنگ با روسیه و چین نیست، گفت که به رویکردی نیاز دارند تا مانع ائتلاف نظامی پکن و مسکو شوند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، «مارک میلی» رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا شامگاه جمعه گفت که اتحاد نظامی بین روسیه و چین خطراتی را برای واشنگتن ایجاد می‌کند.

میلی در مصاحبه با نشریه «دیفنس وان» توضیح داد: «ما به یک رویکرد ژئوپلتیکی نیاز داریم که چین و روسیه را آنقدر به هم نزدیک نکند که ائتلاف نظامی علیه آمریکا تشکیل دهند. پکن و مسکو هنوز در حال تشکیل یک ائتلاف نظامی نیستند، اما اگر چنین اتحادی پدید آید، چالشی برای ایالات متحده خواهد بود».

وی با هشدار درباره هرگونه درگیری نظامی بین روسیه و چین با آمریکا، اظهار داشت: «اگر جنگ سه ابرقدرت آغاز شود که دو طرف آنها علیه ما باشد، چالش بسیار بزرگی خواهد بود».

به نوشته وبگاه دیفنس‌وان، این ژنرال چهار ستاره آمریکایی با بیان اینکه واشنگتن خواهان جنگ بین ابرقدرت‌ها نیست، گفت که برای همین منظور به فلسفه «صلح از طریق قوه قهریه» پایبند است.

میلی ادامه داد: «لفاظی‌ها در چین یا هر کشور دیگری از جمله آمریکا، می‌تواند این تصور را ایجاد کند که ما در آستانه جنگ با هم قرار داریم. این [جنگ] ممکن است اتفاق بیافتد، حادثه‌ای می‌تواند رخ دهد که درگیری غیرقابل کنترلی را برانگیزد. بنابراین [جنگ] غیرممکن نیست. اما فعلا من نمی‌خواهم بگویم که جزو احتمالات است».

وی با بیان اینکه لفاظی‌ها می‌تواند اوضاع را ملتهب کند، تصریح کرد: «در مورد چین، به نظر من، ارتش آنها و دیگران به این نتیجه رسیده‌اند که جنگ با ایالات متحده اجتناب‌ناپذیر است. این [تفکر] خطرناک است».

رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا دلیل این امر را پایبندی چین به ایدئولوژی مارکسیستی و اعتقاد به تقدیر تاریخی دانست و افزود: «اما من فکر نمی‌کنم جنگ اجتناب‌ناپذیر باشد، البته ما باید بسیار عمل‌گرا و محتاط باشیم».

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ژنرال آمریکایی: ائتلاف نظامی روسیه و چین بسیار خطرناک است بیشتر بخوانید »

واکنش سازمان ملل به بازداشت خبرنگار وال استریت ژورنال

واکنش سازمان ملل به بازداشت خبرنگار وال استریت ژورنال



استفان دوجاریک سخنگوی دبیر کل سازمان ملل روز پنجشنبه به وقت محلی از بازداشت خبرنگار روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال در روسیه ابراز نگرانی کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، استفان دوجاریک سخنگوی سازمان ملل در پاسخ به سوالات خبرنگاران درباره بازداشت خبرنگار وال استریت ژورنال و واکنش دبیر کل سازمان ملل در این زمینه گفت: دبیرکل بارها از روند رو به افزایش سرکوب و اذیت و بازداشت خبرنگاران به دلیل انجام کار خود ابراز نگرانی کرده است.

دوجاریک همچنین درباره بستری بودن پاپ در بیمارستان گفت: ما برای او آرزوی سلامتی می کنیم و امیدواریم با نزدیک شدن هفته های مقدس، وی هرچه زودتر سلامتی خود را بدست آورد.

براساس اطلاعات سرویس امنیت فدرال روسیه، خبرنگار دفتر مسکو روزنامه آمریکایی “وال استریت ژورنال”، به اتهام جاسوسی برای دولت آمریکا و جمع آوری اطلاعات محرمانه دولتی درباره فعالیت مجتمع صنایع نظامی روسیه، در شهر ایکاترینبورگ تحت بازداشت قرار گرفته است.

به گزارش مجاهدت از اسپوتنیک، ایوان گرشکوویچ، شهروند آمریکایی و خبرنگار روزنامه “وال استریت ژورنال”، در شهر ایکاترینبورگ بازداشت شد در حالیکه می کوشید به اطلاعات محرمانه دست یابد.

بر اساس این گزارش، گرشکوویچ به دستور واشنگتن اطلاعات محرمانه ای را در مورد فعالیت های یکی از شرکت های مجتمع نظامی-صنعتی روسیه جمع آوری می کرده است.

بیشتر بخوانید:

وزیر خارجه آمریکا: آمریکایی‌ها فورا روسیه را ترک کنند

آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا اعلام کرد که واشنگتن به شدت نگران بازداشت ایوان گرشکوویچ، خبرنگار وال استریت ژورنال توسط روسیه است.

بلینکن گفت: «هرگاه یک شهروند آمریکایی در خارج از کشور بازداشت می شود، ما فورا تقاضای دسترسی کنسولی را صادر می کنیم و به دنبال ارائه همه حمایت های مناسب هستیم.

وی افزود: ما تلاش‌های مداوم کرملین برای ارعاب، سرکوب و مجازات روزنامه‌نگاران و صداهای جامعه مدنی را به شدت محکوم می‌کنیم.

وزیر خارجه آمریکا همچنین به همه شهروندان آمریکایی که در روسیه حضور دارند هشدار داد که این کشور را ترک کنند.

سخنگوی کاخ سفید نیز در پی بازداشت خبرنگار روزنامه وال استریت ژورنال در روسیه اعلام که واشنگتن بصورت مستقیم با مسکو درباره این خبرنگار در ارتباط است.

کارین ژان پی یر، سخنگوی کاخ سفید روز پنجشنبه به وقت محلی اعلام کرد: وزارت امور خارجه آمریکا با دولت روسیه در خصوص بازداشت ایوان گرشکویچ روزنامه نگار آمریکایی مستقیما در ارتباط بوده و در تلاش است تا دسترسی کنسولی را بدست آورد.

جان کربی هماهنگ کننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی آمریکا گفت: رئیس جمهور آمریکا صبح امروز در جریان گزارش های مربوط به ایوان گرشکوویچ و بازداشت او در روسیه قرار گرفته است.

این سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا تصریح کرد: هدف قرار دادن شهروندان آمریکایی توسط دولت روسیه کاملا غیرقابل قبول است. ما بازداشت گرشکوویچ را به شدت محکوم می کنیم و ما همچنین حملات مداوم و سرکوب روزنامه نگاران توسط دولت روسیه را محکوم می کنیم.

کربی ادامه داد: اکنون سفارت ما در مسکو با وزارت امور خارجه روسیه در ارتباط است و آنها به دنبال دسترسی کنسولی به ایوان هستند.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

واکنش سازمان ملل به بازداشت خبرنگار وال استریت ژورنال بیشتر بخوانید »

ژاپن بار دیگر به قدرت نظامی تبدیل می‌شود؟

ژاپن بار دیگر به قدرت نظامی تبدیل می‌شود؟



کنفرانس ۱۹۲۲ واشنگتن، با پذیرش قدرت ژاپن، ناوگان دریایی این کشور را به عنوان سومین قدرت دریایی بعد از آمریکا و انگلیس پذیرفته بود. ۲۳ سال بعد و با پایان جنگ جهانی دوم ارتش ژاپن منهدم شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، معاهده‌های امنیتی ۱۹۵۱ و ۱۹۶۰ میان ایالات متحده و ژاپنِ شکست خورده، تامین امنیت ژاپن را برعهده آمریکا قرار داد. معاهده امنیتی ۱۹۶۰ که اعتراض‌های فراوانی در سراسر ژاپن برانگیخت به ایالت متحده اجازه داد در ژاپن پایگاه نظامی بنا کند.

این رویداد که در تاریخ ژاپن به عنوان شروع دکترین یوشیدا شناخته می‌شود، گرچه استقلال سیاسی ژاپن را زیرسؤال برد اما مسیر بازسازی اقتصادی ژاپن را هموار کرد.

این دکترین با تفسیر خاصی از ماده ۹ قانون اساسی ژاپن همراه بود که نیروی نظامی این کشور را حداقلی و فقط برای تضمین دفاع ملی فرض می‌کرد. گرچه در سال‌های بعد تفسیرهای تعدیل شده از این اصل به دولت ژاپن اجازه داد برای مشارکت با سازمان ملل و ایالات متحده از نیروهای دفاع از خود در ورای مرزهای ژاپن استفاده کند، با این حال، رویکرد ژاپن نسبت به نیروهای نظامی همچنان محافظه‌کارانه باقی ماند.

نخستین سند امنیت ملی ژاپن بعد جنگ جهانی در سال ۱۹۵۷، تضمین امنیت ژاپن را به طور کل به توافق امنیتی با ایالات متحده پیوند زد. به این ترتیب چتر حمایت امنیتی ایالات متحده موقعیتی فراهم کرد تا رویکردِ «اول اقتصاد» برای ژاپن به شکل ایده‌آلی دنبال شده و این کشور به عنوان یکی از توسعه‌یافته‌ترین کشورهای دنیا شناخته شود.

ژاپن در ر طول چند دهه اخیر به عنوان یک «وارد کننده امنیت» شناخته شده که دلیل آن به استراتژی‌های امنیتی این کشور بر می‌گردد

با وجود اینکه در طول سال‌های قبل بودجه دفاعی ژاپن همواره در میان کشورهایی با بیشترین مخارج نظامی قرار داشته و نیروهای دفاع از ژاپن در زمره ۱۰ قدرت برتر نظامی طبقه‌بندی شده‌اند اما این کشور در طول چند دهه اخیر به عنوان یک «وارد کننده امنیت» شناخته شده که دلیل آن به استراتژی‌های امنیتی این کشور بر می‌گردد.

در سال‌های بعد از ۱۹۷۰ یعنی زمانی که آمریکا ویتنام را ترک کرد، تغییرات جزئی در رویکرد ژاپنی‌ها در زمینه دفاعی شروع شد. هنگام تهاجم آمریکا به خاورمیانه، نیروهای دفاع از ژاپن به پشتیبانی لجستیکی از نیروهای آمریکایی در افغانستان پرداخت که نخستین حضور نظامی جدی ژاپن در خارج از مرزها بود.

مهمترین تحول در زمینه استراتژی دفاعی ژاپن به سال ۲۰۱۴ باز می‌گردد. زمانی که تفسیر جدید دولت «شینزو آبه» از قانون اساسی به دولت این کشور اجازه داد در صورت تهدید علیه متحدان ژاپن مداخله نظامی کند. این رویکرد تفاوتی اساسی در رویه‌ محافظه‌کارانه‌ ژاپن بود.

این تحول با تغییر رویه سنتی میان آمریکا و ژاپن، برای توکیو نقشی پر رنگ‌تر در تامین امنیت خود قائل می‌شد؛ تا جایی که در سال ۲۰۱۹ آمریکا ژاپن را یکی از قوی‌ترین متحدان در دفاع موشکی نامید. با این حال هیچکدام از این تغییرات به اندازه‌ تحولاتی که اواخر سال ۲۰۲۲ اتفاق افتاد اهمیت نداشت.

کیشیدا نخست‌وزیر ژاپن در اواخر ۲۰۲۲ بلندپروازانه‌ترین و پرسرعت‌ترین استراتژی گسترش نظامی ژاپن را معرفی کرد؛ اقدامی که با واکنش چین، کره شمالی، روسیه و حتی کره‌جنوبی مواجه شد

تغییرات جدید شامل چه مواردی است؟

کیشیدا نخست‌وزیر ژاپن در اواخر ۲۰۲۲ بلندپروازانه‌ترین و پرسرعت‌ترین استراتژی گسترش نظامی ژاپن را معرفی کرد؛ اقدامی که با واکنش چین، کره شمالی، روسیه و حتی کره‌جنوبی مواجه شد.

در مهمترین تصمیم دولت ژاپن در سه سند جدید منتشر شده در دسامبر ۲۰۲۲، قرار است بودجه دفاعی ژاپن که در چند دهه اخیر، به طور سنتی نزدیک به یک درصد از ناخالصی داخلی این کشور بوده، در پنج سال دو برابر شده و به ۲ درصد برسد که در این صورت، بودجه نظامی ژاپن را پس از ایالات متحده و چین به سومین بودجه بزرگ نظامی جهان تبدیل می‌کند.

مساله قابل توجه دیگر تمرکز ژاپن بر توسعه توان مقابله‌ای دوربرد است. این توسعه قرار است شامل خرید تعداد قابل توجهی موشک تاماهاک از ایالات متحده شود که در حال حاضر فقط در اختیار آمریکا و انگلیس است.

به نوشته اندیشکده روابط خارجی، «سهم بودجه مربوط به نوآوری برای نخستین‌بار شامل فناوری‌های دفاعی هم خواهد بود. تمرکز در این رابطه بر توسعه موشکی است.»

این رویه در راستای تامین و گسترش توان ضد حمله‌ بازدارنده برای ارتش ژاپن است. موسسه تحقیقات بین‌المللی صلح استکهلم در این رابطه می‌نویسد: «رادیکال‌ترین تغییر در سند امنیتی ژاپن تصمیم این کشور به دستیابی به قابلیت‌های ضد حمله جدید است که توانایی این کشور را برای هدف قراردادن نیروهای متخاصم فراتر از مرزهای ژاپن افزایش می‌دهد.»

قرار است بودجه دفاعی ژاپن که در چند دهه اخیر، به طور سنتی نزدیک به یک درصد از ناخالصی داخلی این کشور بوده، در پنج سال دو برابر شده و به ۲ درصد برسد که در این صورت، بودجه نظامی ژاپن را پس از ایالات متحده و چین به سومین بودجه بزرگ نظامی جهان تبدیل می‌کند

این مساله از این نظر اهمیت دارد که ژاپن بعد از جنگ جهانی، از حرکت به سمت توانایی‌های تهاجمی مانند موشک‌های دوربرد، ناوهواپیمابر و بمب‌افکن‌های استراتژیک امتناع کرده بود.

چرا ژاپن برنامه توسعه نظامی را دنبال می‌کند؟

دلایل زیادی وجود دارد که مقام‌های ژاپن را به این فکر می‌اندازد که با وجود فشار گسترده گروه‌های صلح‌طلب در ژاپن این رویکرد را دنبال کنند.

نخستین مساله تهدید روبه رشد کره‌شمالی است. آزمایش‌های موشکی مکرر کره‌شمالی بر فراز آسمان ژاپن و دستیابی این کشور به تسلیحات اتمی چنانچه در سند امنیتی ۲۰۲۲ ژاپن هم به آن تاکید شده، تهدیدی جدی برای آینده ژاپن است.

افزایش تحرکات چین و شروع تلاش آشکار این کشور برای دستیابی به هژمونی منطقه‌ای، دیگر عنصر تاثیرگذار در تغییر رویه ژاپن است. استراتژی جدید امنیتی ژاپن، چین را بزرگترین تهدید استراتژیک می‌نامد.

وابستگی اقتصادی ژاپن به دریای چین و افزایش احتمال درگیری چین در تایوان، هر چه بیشتر ژاپن را نیازمند توسعه نظامی می‌کند. ژاپن با همسایگان متعارض خود یعنی چین و روسیه، اختلاف‌های ارضی دارد که تقابل احتمالی میان آن‌ها را افزایش می‌دهد.

وابستگی اقتصادی ژاپن به دریای چین و افزایش احتمال درگیری چین در تایوان، هر چه بیشتر ژاپن را نیازمند توسعه نظامی می‌کند. ژاپن با همسایگان متعارض خود یعنی چین و روسیه، اختلاف‌های ارضی دارد

اندیشکده روابط خارجی (cfr) همچنین، رشد فناوری نظامی را دلیل دیگری می‌داند که ژاپن را به سمت توسعه بیشتر نظامی برده است. این اندیشکده در گزارشی در این رابطه می‌نویسد: «زرادخانه‌های موشکی در شرق آسیا اکنون سریعتر، دقیق‌تر و غیرقابل شناسایی‌ترند. این مساله آسیب‌پذیری ژاپن را افزایش داده و قابلیت‌های نامتقارن چین توانایی ایالات متحده برای کمک به ژاپن را کاهش می‌دهد.»

با این‌حال هیچ‌کدام از این دلایل به اندازه جنگ اوکراین در تغییر نگرش رهبران ژاپن نقش نداشت. این حمله که از طرفی محاسبات مقام‌های ژاپن از حمله احتمالی چین به تایوان را تغییر داده و هم از طرفی نقش مهمی در توزیع قدرت جهان دارد اصلی‌ترین عامل تعیین‌کننده در رویکرد جدید ژاپن است. مشابه همین رویه در مورد آلمان، دیگر کشوری که از جنگ جهانی دوم تاکنون رویکردی محافظه‌کارانه نسبت به امور نظامی داشته تکرار شده است.

سه روز پس از شروع جنگ اوکراین، صدر اعظم آلمان این رویداد را نقطه عطفی تاریخی برای آلمان دانست که بازنگری در سیاست امنیتی آلمان را ضروری می‌کند. «نقطه عطف» کلید واژه‌ای است که نخست‌وزیر ژاپن هم پس از جنگ اوکراین و در مورد اثرگذاری آن گفته بود.

حمایت ۶۰ درصدی مردم ژاپن از توسعه توان ضد حمله ژاپن نشان می‌دهد، افکار عمومی ژاپن هم تا حد زیادی خطرات محیط امنیتی این کشور را پذیرفته‌اند. در واقع مردم این کشور رویه گذشته خود در منع هرگونه توسعه طلبی نظامی را کنار گذاشته‌اند.

موضع آمریکا در مورد توسعه نظامی ژاپن

نشریه فارین پالیسی پس از فوت «شینزوآبه» نخست‌وزیر سابق ژاپن نوشته بود: «واشنگتن عزادار مردی است که ژاپن را به متحد امنیتی واقعی آمریکا در اقیانوس آرام و اقیانوس هند تبدیل کرده بود.»

این گزاره نشان می‌دهد استراتژی‌های امنیتی جدید ژاپن تا چه اندازه برای آمریکا اهمیت دارد. حمایت کنونی ایالات متحده از رویکرد جدید ژاپن برخلاف دیدگاه آمریکایی‌ها در برابر این کشور بعد از جنگ جهانی بود. با پایان جنگ دوم، ایالات متحده به غیرنظامی ماندن کامل ژاپن تأکید داشت.

در حال حاضر، اگرچه گسترش روحیه نظامی‌گری ژاپن ممکن است در بلندمدت به قیمت تهدید منافع امنیتی ایالات متحده تمام شود اما واشنگتن ترجیح می‌دهد برای مقابله با رشد فزاینده چین از قدرت نظامی کشوری در همسایگی چین استفاده کند.

اگرچه گسترش روحیه نظامی‌گری ژاپن ممکن است در بلندمدت به قیمت تهدید منافع امنیتی ایالات متحده تمام شود اما واشنگتن ترجیح می‌دهد برای مقابله با رشد فزاینده چین از قدرت نظامی کشوری در همسایگی چین استفاده کند

«مایکل گرین» مقام سابق آمریکایی در این رابطه می‌گوید: «در ۱۹۹۰ فکر می‌کردیم خودمان می‌توانیم اما اکنون می‌دانیم بدون ژاپن ممکن نیست.»

در واقع با افول قدرت آمریکا در سال‌های اخیر، این کشور دیگر نمی‌تواند به تنهایی راهبردهای خود را پیش ببرد. در نتیجه، ترجیح اساسی رهبران آمریکا احاله مسئولیت حفظ نظم‌های منطقه‌ای کنونی به متحدانی مانند ژاپن است.

به نوشته اکونومیست: «برای برنامه‌ریزان آمریکایی، اندازه اقتصاد، جغرافیای استراتژیک و پتانسیل نظامی ژاپن، این کشور را به مهمترین متحد اقیانوسیه‌ای آنها در برابر چین تبدیل می‌کند.»

با وجود توان اقتصادی و تکنولوژیک ژاپن، این کشور می‌تواند سریع‌تر از بسیاری از کشورهای دیگر در جهان، در مدت کوتاهی به یک قدرت نظامی و یا حتی اتمی تبدیل شود.

منابع:‌

تحول در استراتژی امنیت ملی ژاپن، فصلنامه سیاست خارجی؛ ۱۳۸۸

https://www.cfr.org/article/how-japan-doubling-down-its-military-power

https://www.sipri.org/commentary/blog/۲۰۲۳/japans-new-military-policies-origins-and-implications

https://www.csis.org/analysis/japans-transformational-national-security-strategy

https://foreignpolicy.com/۲۰۲۲/۰۷/۰۸/shinzo-abe-assassination-japan-indo-pacific-security/

https://www.grid.news/story/global/۲۰۲۲/۱۲/۲۰/why-germany-and-japan-are-rebuilding-their-military-power-۸-decades-after-world-war-ii/

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ژاپن بار دیگر به قدرت نظامی تبدیل می‌شود؟ بیشتر بخوانید »