ایرانی اسلامی

تبلیغات تلویزیونی علیه سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی

تبلیغات تلویزیونی علیه سبک زندگی ایرانی – اسلامی


گروه فرهنگ دفاع‌پرس ـ رسول حسنی ولاشجردی؛ سیاست فرهنگی ترویج سبک زندگی ایرانی – اسلامی بدون شک بهترین راهبرد در میدان عظیم فرهنگی هست که معاندان ایران اسلامی علیه جوانان ما به راه انداخته‌اند. با وجودی که بخش مهم از فضای فرهنگی بخصوص سینما و شبکه نمایش خانگی با انفعال در برابر هجمه فرهنگی به حیات خود ادامه می‌دهند، صدا و سیما به عنوان رسانه‌ای فراگیر توانسته به هر ترتیبی که هست اقداماتی صورت دهد، هر چند این اقدامات بازدارندگی کامل ندارد، اما در بسیاری موارد خلا‌های موجود را پر کرده هست.

برنامه‌های گفت‌وگو محور، آثار مستند مرتبط با شهدا و نخبگان و علما، مسابقات و برخی مجموعه‌های تلویزیونی و تله‌فیلم‌ها از مواردی هست که رسانه ملی بواسطه آنها سعی در ترویج سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی کرده هست، البته این حجم از آثار تولیدی با توجه به رشد پرشتاب شبکه‌های مجازی ابدا کافی نیست، رسانه ملی با اولویت قرار دادن شبکه‌های مجازی و درگاه‌های اینترنتی باید جبهه خود را تغییر دهد و از شکل سنتی ساخت و تولید برنامه، نوع دیگری از ساخت و تولید را تجربه‌های کند.

خطری که در این شرایط رسانه ملی را در اعمال سیاست فرهنگی سبک زندگی ایرانی – اسلامی با مشکل مواجه می‌کند در وهله اول مسئله فضای مجازی نیست، بلکه مشی دوگانه این رسانه ملی با مسئله سبک زندگی هست. این سوال مطرح هست که چرا رسانه ملی در آثاری تولیدی خود مدقانه پیش می‌رود، اما در بحث پخش آگهی‌ها بازرگانی و تبلیغات تلویزیونی دقت لازم ندارد.

با هر زاویه‌ای که به مسئله نگاه کنیم درمی‌یابیم که آگهی‌های بازرگانی، چون از تلویزیون پخش می‌شود مسئولیت عواقب آن بر عهده مسئولان صدا و سیما هست. متاسفانه نوع موسیقی، پوشش بازیگران، نوع سناریویی که برای آن نوشته می‌شود و … به هیچ عنوان همسو با ترویج سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی نیست، بدون تعارف باید پذیرفت که این آگهی‌ها حتی علیه این راهبرد ارزشمند عمل می‌کند.

مصرف‌گرایی، کالازدگی، اسراف و تبذیر و القای مدلی از زندگی که نمونه آن را کمتر در جامعه می‌بینیم در مخاطب نه تنها ایجاد انگیزه برای حرکت به سمت سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی نمی‌کند که در او به دلیل قیاس نوع زندگی خود با آنچه در آگهی تلویزیونی می‌بیند، ایجاد ناامیدی می‌کند. این ناامیدی از عدم بهبود در نوع زندگی‌اش ناخودآگاه او را از تغییرات حتی کوچک نیز مایوس می‌کند. تاسف‌بارتر اینکه در فضای مجازی یا با سیاه‌نمایی‌های پی‌درپی یاس‌آور و یا با زندگی فریبنده و رویاگون برخی که اصطلاحا به «شاخ مجازی» یاد می‌شوند، مواجه شده و عملا بیشتر با سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی فاصله می‌گیرد. 

این اتفاق به قول معروف همه آنچه که رسانه ملی رشته هست را پنبه می‌کند و در درازمدت عملا برنامه‌های مثبت تلویزیون با موضوع سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی اثر هدایتگری خود را از دست می‌دهد. رسانه ملی برای فاصله گرفتن از این فضا باید با دقت نظر بیشتری آگهی‌های بازرگانی و تبلیغات تلویزیونی را پخش کند. 

اعمال سیاست توریج سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی مسئله‌ای چند وجهی هست که فقط در آثار تولیدی رسانه ملی خلاصه نمی‌شود و بخش تبلیغات آن که برای کودکان از جذابیت بالایی برخوردار هست جزء جدایی ناپذیر از رسانه ملی هست که می‌تواند خود به رسانه‌ای مستقل و محملی برای ترویج سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی تبدیل شود. شرط توفق در این حوزه تنها به همت و تغییر نگاه مسئولان رسانه ملی برمی‌گردد که باید اتفاق بیفتد.

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

تبلیغات تلویزیونی علیه سبک زندگی ایرانی – اسلامی بیشتر بخوانید »

تبلیغات تلویزیونی علیه سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی

تبلیغات تلویزیونی علیه سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی


گروه فرهنگ دفاع‌پرس ـ رسول حسنی ولاشجردی؛ سیاست فرهنگی ترویج سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی بدون شک بهترین راهبرد در میدان عظیم فرهنگی هست که معاندان ایران اسلامی علیه جوانان ما به راه انداخته‌اند. با وجودی که بخش مهم از فضای فرهنگی بخصوص سینما و شبکه نمایش خانگی با انفعال در برابر هجمه فرهنگی به حیات خود ادامه می‌دهند، صدا و سیما به عنوان رسانه‌ای فراگیر توانسته به هر ترتیبی که هست اقداماتی صورت دهد، هر چند این اقدامات بازدارندگی کامل ندارد، اما در بسیاری موارد خلا‌های موجود را پر کرده هست.

برنامه‌های گفت‌وگو محور، آثار مستند مرتبط با شهدا و نخبگان و علما، مسابقات و برخی مجموعه‌های تلویزیونی و تله‌فیلم‌ها از مواردی هست که رسانه ملی بواسطه آنها سعی در ترویج سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی کرده هست، البته این حجم از آثار تولیدی با توجه به رشد پرشتاب شبکه‌های مجازی ابدا کافی نیست، رسانه ملی با اولویت قرار دادن شبکه‌های مجازی و درگاه‌های اینترنتی باید جبهه خود را تغییر دهد و از شکل سنتی ساخت و تولید برنامه، نوع دیگری از ساخت و تولید را تجربه‌های کند.

خطری که در این شرایط رسانه ملی را در اعمال سیاست فرهنگی سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی با مشکل مواجه می‌کند در وهله اول مسئله فضای مجازی نیست، بلکه مشی دوگانه این رسانه ملی با مسئله سبک زندگی هست. این سوال مطرح هست که چرا رسانه ملی در آثاری تولیدی خود مدقانه پیش می‌رود، اما در بحث پخش آگهی‌ها بازرگانی و تبلیغات تلویزیونی دقت لازم ندارد.

با هر زاویه‌ای که به مسئله نگاه کنیم درمی‌یابیم که آگهی‌های بازرگانی، چون از تلویزیون پخش می‌شود مسئولیت عواقب آن بر عهده مسئولان صدا و سیما هست. متاسفانه نوع موسیقی، پوشش بازیگران، نوع سناریویی که برای آن نوشته می‌شود و … به هیچ عنوان همسو با ترویج سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی نیست، بدون تعارف باید پذیرفت که این آگهی‌ها حتی علیه این راهبرد ارزشمند عمل می‌کند.

مصرف‌گرایی، کالازدگی، اسراف و تبذیر و القای مدلی از زندگی که نمونه آن را کمتر در جامعه می‌بینیم در مخاطب نه تنها ایجاد انگیزه برای حرکت به سمت سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی نمی‌کند که در او به دلیل قیاس نوع زندگی خود با آنچه در آگهی تلویزیونی می‌بیند، ایجاد ناامیدی می‌کند. این ناامیدی از عدم بهبود در نوع زندگی‌اش ناخودآگاه او را از تغییرات حتی کوچک نیز مایوس می‌کند. تاسف‌بارتر اینکه در فضای مجازی یا با سیاه‌نمایی‌های پی‌درپی یاس‌آور و یا با زندگی فریبنده و رویاگون برخی که اصطلاحا به «شاخ مجازی» یاد می‌شوند، مواجه شده و عملا بیشتر با سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی فاصله می‌گیرد. 

این اتفاق به قول معروف همه آنچه که رسانه ملی رشته هست را پنبه می‌کند و در دراز مدت عملا برنامه‌های مثبت تلویزیون با موضوع سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی اثر هدایتگری خود را از دست می‌دهد. رسانه ملی برای فاصله گرفتن از این فضا باید با دقت نظر بیشتری آگهی‌های بازرگانی و تبلیغات تلویزیونی را پخش کند. 

اعمال سیاست توریج سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی مسئله‌ای چند وجهی هست که فقط در آثار تولیدی رسانه ملی خلاصه نمی‌شود و بخش تبلیغات آن که برای کودکان از جذابیت بالایی برخوردار هست جزء جدایی ناپذیر از رسانه ملی هست که می‌تواند خود به رسانه‌ای مستقل و محملی برای ترویج سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی تبدیل شود. شرط توفق در این حوزه تنها به همت و تغییر نگاه مسئولان رسانه ملی برمی‌گردد که باید اتفاق بیفتد.

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

تبلیغات تلویزیونی علیه سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی بیشتر بخوانید »

کاربردی‌ترین گونه ادبی برای نقل وقایع جنگ، خاطره‌نگاری است


کاربردی‌ترین گونه ادبی برای نقل وقایع جنگ، خاطره‌نگاری است

برای نقل وقایع جنگ،‌ نزدیک‌ترین و کاربردی‌ترین گونه ادبی، خاطره‌نگاری است. به این دلیل که مخاطب خیلی خوب با خاطره همذات‌پنداری می‌کند.

 

نشان‌دادن جریان زندگی در دهه ۶۰ و دوران دفاع مقدس

آذر خزاعی در بخش ابتدایی این نشست ضمن ادای احترام به بزرگانی همچون احد گودرزیانی و عزت‌الله مهرآوریان که خاطراتشان در این کتاب درج شده و امروز در میان ما نیستند، درباره فرایند تولید کتاب، توضیح داد: جرقه اولیه پرداختن به این کار چند سال پیش زمانی که همسرم در حال نشان دادن عکس‌های دوران دفاع مقدس به فرزندانم بود، در ذهن من زده شد. تصمیم گرفتم عکس‌های زندگی در دوران جنگ را جمع‌آوری کنیم. با ۲۰ عکس شروع کردم. از عکاسان خواستم عکس‌هایشان را در اختیارم گذاشته و چند سطر نیز به‌عنوان یادداشت بنویسند که برخی نپذیرفتند و کار مدتی راکد ماند. در مراسم بزرگداشت مرحوم آذریزدی در مکالمه‌ای که با مصطفی رحماندوست داشتم، در نهایت پس از مدتی رفت‌وآمد، ایشان خاطره «انار» را روایت کرد و این موضوع انگیزه‌ای شد که این کار را پیگیری و ادامه دهم. در صحبت با دیگر نویسنده‌ها نیز از این طرح استقبال شد. یک سری از نویسندگان خودشان خاطرات را نوشتند و یک‌سری روایت کردند.

وی افزود: با حدود ۴۰۰ نفر ارتباط برقرار کردم که در نهایت به ۱۴۰ نفر رسیدم که ماحصل آن ۱۶۲ خاطره شد. کتاب نیز آذرماه ۹۸ چاپ و رونمایی شد. هدفم نشان دادن جریان زندگی در دهه ۶۰ و دوران دفاع مقدس بود.

کاربردی‌ترین گونه ادبی برای نقل وقایع جنگ، خاطره‌نگاری است

این کتاب گنجینه‌ای از طرح‌ها و ایده‌هاست

وجیهه سامانی؛ نویسنده و پژوهشگر که به‌عنوان کارشناس در این نشست حضور داشت، درباره «تا پلاک ۱۴۰»، گفت: جمع‌آوری و تدوین این خاطرات به ظاهر کار آسانی به‌نظر می‌رسد، ولی کار بسیار سختی است.

وی در ادامه بیان کرد: برای نقل وقایع جنگ،‌ نزدیک‌ترین و کاربردی‌ترین گونه ادبی، خاطره‌نگاری است. به این دلیل که مخاطب خیلی خوب با خاطره همذات‌پنداری می‌کند، چون در خاطره اصل بر واقعیت بوده و راوی اول شخص آن را بیان می‌کند، لذا بیشترین اثرگذاری را بر مخاطب دارد. دلیل موفقیت آثار پرفروش و پرمخاطب حوزه دفاع مقدس مانند «دا» و «دختر شینا» نیز همین خاطره‌نگاری و استفاده از قالب روایت است.

این نویسنده درباره برخی نقاط قوت کتاب، تصریح کرد: یکی از نکات مثبت درباره این کتاب، انتخاب نویسندگان به‌عنوان راوی است، چون اهالی قلم در روایت رویدادها، ظرافت و دقت بیشتری دارند و هنرمندانه روایت می‌کنند. در این کتاب روایت‌ها از تمام گروه‌های سنی، از هر دو جنسیت، از زاویه‌های دید مختلف، تهرانی و شهرستانی و از خط مقدم و پشت جبهه است که بر جذابیت کار افزوده است.

سامانی افزود: این روایت‌ها، حاصل تجربه زیستی نویسندگانی است که آن سال‌ها را درک کرده‌اند. هشت سال دفاع مقدس، شاید فراتر از مرزهای سرزمین ما بود. در این جنگ، برخلاف دیگر جنگ‌های دنیا، بیشترین نیروی داوطلب را از بطن جامعه و مردم داشتیم. جنگی که بین یک کشور و حداقل ۷۲ کشور دیگر بود. جنگی نابرابر که به ظاهر هشت سال بود. صدام به اندازه چند نسل با ما جنگید و تبعات مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی آن هنوز ادامه دارد. تنها جنگی است که اجازه ندادیم حتی یک وجب از خاک‌مان را دشمن به تاراج ببرد.

وی با اشاره به دو مورد از اشکالات این اثر نیز گفت: به‌نظرم این کتاب می‌توانست با سر و شکل بهتر و حتی صفحه‌بندی بهتری ارائه شود. از لحاظ محتوایی هم به‌نظر می‌رسد روایت‌ها کاملا یکدست نیستند و برخی به یادداشت و دلنوشته و حتی داستان نزدیک هستند.

این نویسنده در بخش دیگری از سخنان خود درباره دلایل اهمیت کتاب «تا پلاک ۱۴۰»، بیان کرد: از نظر من این کتاب دو نکته را برای جامعه ادبی برجسته می‌کند؛ نخست اینکه این اثر یک دایرة‌المعارف جامعه‌شناسی، مردم‌شناسی، هویت‌شناسی و حتی معرفت‌شناسی مردم دهه ۶۰ ایران است. ما امروز چقدر از آن دهه یادمان مانده است؟ خاطرات و روایت‌های کسانی که آن دوران را درک کرده‌اند چه آن‌هایی که در جبهه حضور داشتند و چه آن‌هایی که در پشت‌جبهه بودند، باید ضبط و نگهداری شود تا در گذر زمان فراموش نشوند. این کتاب را دایرة‌المعارفی می‌دانم که شاید چند دهه بعد ارزش آن بهتر درک شود.

کاربردی‌ترین گونه ادبی برای نقل وقایع جنگ، خاطره‌نگاری است

سامانی ادامه داد: نکته دوم اینکه، این کتاب گنجینه‌ای از طرح‌ها و ایده‌هاست که نویسندگان، ‌فیلمنامه‌نویسان و اهالی هنر برای خلق اثر می‌توانند به آن رجوع کنند. هنوز برای جنگ خودمان کاری مثل «جنگ و صلح» تولستوی انجام نشده است. منِ نویسنده می‌دانم چقدر ارزش یک ایده حتی یک خطی، برای خلق یک رمان ارزشمند است. حدود نیمی از کتاب را که مطالعه کردم. در هر خاطره چند ایده برای بهره‌برداری و خلق حتی داستان بلند و رمان وجود دارد.

نویسنده رمان «آن مرد با باران می‌آید»، درباره ترجمه کتاب «تا پلاک ۱۴۰» نیز گفت: فکر می‌کنم بحث ترجمه آثار مرتبط با دفاع مقدس و آثار مرتبط با ادبیات دینی در قالب داستان اهمیت بسیاری دارد. این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که مردم جهان بفهمند در آن هشت سال و در آن جنگ نابرابر چه بر سر ما گذشت. تاکنون تلاش چندانی برای عرضه جنگ و اتفاقات آن در عرصه بین‌المللی نداشته‌ایم. به این دلیل ترجمه هر اثری در حوزه دفاع مقدس به‌ویژه در زمینه خاطرات و داستان، اهمیت دارد. هنر، در جان و روح مردمانه جهان اثرگذار است.

وی با اشاره به چالشی مهم در زمینه ترجمه آثار دفاع مقدس، اظهار کرد: این مسأله که چطور می‌خواهیم یک ماجرای کاملا ایرانی و اسلامی منطبق با فرهنگ خودمان که برخواسته از مکتب شیعی است و ارزش‌هایی مانند ایثار و شهادت را برای مخاطب جهانی قابل‌درک کنیم. نمونه آن دستکاری شناسنامه از سوی رزمندگان برای حضور در جبهه یا ماجرای شهادت غواصان ایرانی با دست‌بسته است. فهماندن این مفاهیم به مخاطبی در آن سوی مرزهای ایران، کار بسیار سختی است.

سامانی درباره وجه تسمیه کتاب نیز توضیح داد: به اعتقاد من، این عنوان انتخاب خوبی است از این جهت که کنایه به این دارد که همه مردم ایران رزمنده یک جبهه بودند، چه در جبهه و خط مقدم و چه در پشت‌جبهه.

کاربردی‌ترین گونه ادبی برای نقل وقایع جنگ، خاطره‌نگاری است

داستان‌های این کتاب، روایت‌گر جریان زندگی در جنگ است

علی شهسواری؛ مترجم کتاب «تا پلاک ۱۴۰» نیز در بخش دیگری از این آئین، گفت: این ترجمه را به سفارش بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس انجام دادم. فرایند ترجمه حدود ۶ ماه زمان برد. یکی از چالش‌های اصلی این بود که فرمت‌ها داستان‌ها متفاوت بود و ترجمه یکدست نمی‌شد، لذا یک ماه اول صرف ترجمه و بازنویسی شد. موضوع دیگر، تفاوت کلاس نوشتاری روایت‌ها بود. مثلا روایتی نوشته عبدالجبار کاکایی با روایت یک نویسنده کم‌تجربه‌تر تفاوت سطح محسوسی داشت و این موضوع چالش زبانی ایجاد می‌کرد. سعی کردم در ترجمه از لحاظ ساختار زبانی، سطح نوشتار نویسنده‌های مختلف یکدست شود.

وی ادامه داد: این داستان‌ها و روایت‌ها، ایرانی و با زمینه ایرانی اسلامی بودند، اما در ترجمه یک اثر فقط زبان مهم نیست، بلکه مترجم باید به فرهنگ کشور مقصد نیز آشنایی داشته باشد تا بتواند عکس‌العمل مخاطب را درک کند. سعی کردم در ترجمه، مفاهیم و ارزش‌های ایرانی اسلامی را ملایم‌تر کنم تا بر مخاطب خارجی تأثیرگذار باشد.

این مترجم تصریح کرد: مثلا در خاطره‌ای، چند خانم مشغول پاک کردن سبزی بودند و در همین حین خاطراتی را بیان می‌کردند. این موضوع از سوی یک مخاطب خارجی و شاید فمنیست، عکس‌العمل و واکنش خوبی در پی نخواهد داشت. لذا در ترجمه مثلا به‌جای سبزی پاک کردن، نوشتم در حال نوشیدن چای. برخی تغییرات اینچنینی در کتاب انجام شده است.

وی با بیان اینکه این کتاب قابلیت ترجمه برای عرضه در عرصه بین‌المللی را داشت، گفت: تِم داستان‌های این کتاب، فقط جنگ نیست، بلکه جریان زندگی در جنگ است. یک سری اتفاقات انسانی است که قابلیت ترجمه و عرضه در سطح بین‌المللی را دارد. هر خواننده‌ای از هر کشوری به‌راحتی با بُعد انسانی اثر ارتباط برقرار می‌کند.

شهسواری در بخش پایانی سخنان خود، اظهار کرد: به‌عنوان مترجم سعی کردم تا حد امکان به متن وفادار بمانم و طرز تفکرم در محتوا اثرگذار نباشد. درباره استفاده از پانویس در ترجمه این کتاب نیز باید بگویم، سعی کردم تا حد امکان از این کار پرهیز کنم. برخی مفاهیم مانند شهید در هیچ فرهنگ دیگری مصداق ندارد، لذا به‌جای استفاده از ترکیب «کشته شدن در جنگ» از کلمه martier به‌معنای کسی که برای خدا کشته شده، استفاده کردم. در کار ترجمه به‌جای استفاده از زیرنویس تلاش کردم مفاهیم را در خود متن برای مخاطب قابل فهم و درک کنم.



منبع

کاربردی‌ترین گونه ادبی برای نقل وقایع جنگ، خاطره‌نگاری است بیشتر بخوانید »

جوان اردبیلی در میدان تولید اسباب‌بازی با ذائقه ایرانی/درآمد سالیانه ۹۰ میلیاردی صنعت سوم دنیا

جوان اردبیلی در میدان تولید اسباب‌بازی با ذائقه ایرانی/درآمد سالیانه ۹۰ میلیاردی صنعت سوم دنیا


خبرگزاری فارس – اردبیل؛ سرویس اقتصادی: اسباب بازی، چون عموماً ابزاری سبک و برای قشر کم سن و سال جامعه استفاده می‌شود، بزرگ‌ترها آن را خیلی جدی نگرفته و توجه زیادی به آن ندارند و این در حالی است که امروز این ابزار هویت، تفکرات و آینده کودک و نوجوان را می‌سازد و البته به یکی از سودآورترین صنایع دنیا تبدیل شده است.

حق بازی به عنوان یکی از اساسی‌ترین شرایط برای سلامتی کودکان محسوب می‌شود که حتی سازمان ملل متحد آن را به عنوان یک حق جهانی برای کودکان تبیین کرده است؛ بازی کردن بالاخص بازی‌های فکری یکی از مهم‌ترین شیوه‌های یادگیری کودکان خردسال و پیش دبستانی است. این امر یادگیری را به صورت رسمی در دوران کودکی پایه‌گذاری می‌کند و کودک را قادر به توسعه ارزش خود می‌کند.

این یادگیری از بازی‌های فکری، اساسا برای موفقیت کودکان در آینده در کلاس درس، تعاملات اجتماعی و نحوه برخورد با هنجارها تا آغاز تفکر علمی کودکان تمرکز دارد و باعث تقویت هوش هیجانی، خلاقیت و استدلال‌های فکری در کودکان می‌شود.(منبع)

کودک با اسباب بازی‌ها فقط بازی نمی‌کند، بلکه آن‌ها را تبدیل به موجودات جانداری می‌کند و با آن‌ها دوست می‌شود، مکالمه و مراوده می‌کند، درددلش را به آن‌ها می‌گوید، غصه‌هایش را با آن‌ها در میان می‌گذارد، نگرانی‌هایش را به دامان آن‌ها می‌ریزد و استرس‌هایش را کنار آن‌ها تخلیه می‌کند.

 

اساسی‌ترین ابزارها در شکل‌گیری ذهنیت کودکان/تربیت نسل مهم‌ترین دغدغه حکومت‌ها

با این تفاسیر در می‌یابیم که یکی از اساسی‌ترین ابزارها در شکل‌گیری ذهنیت کودکان، اسباب‌بازی‌ها هستند و بدین ترتیب باید با فرهنگ هر جامعه، ملت و جغرافیا سازگار باشد؛ مسئله بسیار مهمی که امروزه یکی از نقاط ضعف کشورها محسوب می‌شود، چرا که عموم کشورهای دنیا واردکننده‌ی اسباب‌بازی‌ها هستند نه تولیدکننده‌ی آن‌ها.

صنعت اسباب بازی در دنیا و درآمد سالانه حدود ۹۰ میلیاردی

در انتهای سال ۲۰۱۸، درآمد سالیانه صنعت اسباب بازی جهان به ۹۰.۴ میلیارد دلار رسیده است و همچنان این صنعت در حال رشد است؛ سرانه مصرف اسباب بازی در هر کشور برابر با میزان خرید اسباب بازی در آن کشور است که تقسیم بر تعداد کودکان آن کشور (بین ۰ تا ۱۶ سال) می‌شود، از این‌رو در هر کشور با استخراج داده‌های جمعیتی و محاسبه مصرف اسباب‌بازی سرانه مصرف اسباب‌بازی آن کشور به‌دست خواهد آمد. کشور استرالیا بیشترین سرانه مصرف اسباب‌بازی را دارد که برابر ۵۰۰دلار به ازای هر کودک است.

در کشور ترکیه، کشوری که هم جمعیت با ایران است و از نظر جغرافیایی و اقتصادی شباهت زیادی دارد سرانه مصرف محصولات اسباب‌بازی ۷۰ دلار است، این بدین معناست که احتیاج است نقش اسباب بازی بیشتر در جامعه ایرانی بازآفرینی شود و به اسباب‌بازی‌های نگاه لوکس و لاکچری و صرفاً سرگرم‌کننده نداشته باشند باید به این امر واقف باشند که اسباب‌بازی کالای فرهنگی و ارزش‌آفرین است که هویت کودکان جامعه را می‌سازد و شکل می‌دهد.

 

ایران و دغدغه اساسی چون تولید اسباب‌بازی متناسب با فرهنگ بومی

 

از اهمیت اسباب‌بازی سخن گفتیم و رسیدیم به سهم بزرگ آن از بازارهای جهانی و وضعیت عرضه و تقاضا و نیازهای داخلی ما در عرصه اسباب‌بازی؛ جدای اینکه باید از خروج ارز کشور در این حوزه جلوگیری کنیم، یکی از اساسی‌ترین مشکلات و دغدغه‌ها تولید اسباب‌بازی متناسب با فرهنگ بومی است.

 

ایران صاحب تمدن بلندبالایی است و فرهنگ غنی اسلامی را نیز در گنجینه خود می‌بیند و طبیعتاً این موضوعات و مباحث باید در سنین کودکی از طریق بازی و ابزارهای آن به آینده‌سازان کشور انتقال داده شود؛ به همین جهت لزوم تولید و ارائه اسباب‌بازی‌هایی با محتواهای ارزشمند ایرانی اسلامی جزو ملزومات اساسی ما است.

البته اگر می‌خواهیم نظاره‌گر رشد، توسعه و تحول در این حوزه باشیم، مجموعه‌های مختلف کشور از آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گرفته تا وزارت ورزش و جوانان و صداوسیما باید همت کنند تا در کنار بخش خصوصی اتفاقات تاثیرگذار رقم بزنند.

جوان اردبیلی در میدان تولید اسباب بازی

ماه گذشته بود که از تولید کننده‌ی جوان ۳۷ ساله‌ای که به دومین تولیدکننده‌ی توپ جهان تبدیل شده بود سخن گفتیم، مدیر توانمندی که بدون دریافت ریالی وام در این شرایط اقتصادی دنیا و ایران توانسته بود تحریم‌ها را دور زده و حتی دست به صادرات بزند.(منبع)

این جوان توانمند و تحصیل کرده که صاحب برند «بتا» است و در میان موفق‌ترین مجموعه‌های تولیدی داخل کشور و استان قرار دارد؛ در جدیدترین گام خود وارد تولید اسباب‌بازی شده است تا در این صنعت نیز گام بردارد.

تولید اسباب بازی با ذائقه ایرانی

فارس: کمی در خصوص ایجاد صنعت اسباب‌بازی در مجموعه خود بگوئید؟

مهدی‌زاده: یکی از دغدغه‌های من و جوانان مجموعه، نبود یا کم بودن اسباب‌بازی مناسب و متناسب با ذائقه و فرهنگ کودکان ایران اسلامی بود، وقتی پسر خودم را می‌دیدم که با اسباب‌بازی‌های ساخت کشورهای مختلف بازی می‌کند اذیت می‌شدم.

این مساله باعث شد تا با تلاشی مضاعف مجموعه تولید اسباب بازی براساس فرهنگ کودک ایرانی را ایجاد کنیم و بتوانیم علاوه بر تامین نیاز داخلی این تولیدات را به کشورهای همسایه نیز صادر کنیم.

امروز بیش از ۵۰ نفر در مجموعه اسباب بازی در حال فعالیت هستند که سعی کرده‌ایم با تکنولوژی داخلی و توان مهندسان خودمان اسباب‌بازی‌هایی با ذائقه اسلامی ـ ایرانی تولید کنیم و قطعا در صدد توسعه این مجموعه نیز هستیم.

آلمانی‌ها پس از خروج از برجام زیر قراردادشان زدند/بلاروس‌ها هم کنار رفتند

فارس: از فرآیند ورود و چگونگی رخدادهایتان برایمان بگوئید؟

مهدی‌زاده: در سال ۹۷ بود که طی بررسی‌هایی که از فرآیند بازاریابی خود داشتیم، متوجه شدیم که درصد بسیار بالایی از مشتریان ما فروشگاه‌های اسباب‌بازی فروشی هستند و در همان سال طبق آمارهای رسمی بیش از ۹۵درصد از این محصولات وارد می‌شوند.

به فکر این افتادیم که به این صنعت بسیار مهم که به مثابه‌ی دریا می‌ماند، ورود کنیم؛، برنامه‌ریزی‌هایی کردیم و با یک شرکت آلمانی نیز وارد مذاکره شدیم، تفاهنامه‌ای امضا کردیم و قرار همکاری گذاشتیم که پس از خروج آمریکا از برجام، آن‌ها نیز دیگر با ما همکاری نکردند و ما را روی هوا رها کردند.

پس از آن‌ها با یک شرکت بلاروسی وارد مذاکره شدیم، تفاهم خوبی نیز داشتیم و قرار بود دی ماه سال ۹۸ همکاری‌مان را آغاز کنیم که بنا به دلایلی این مهم هم امکان‌پذیر نشد.

ما به سودای پرواز ادامه دادیم

فارس: پس چه کردید؟ متوقف شدید؟

مهدی‌زاده: طبیعتاً ما باید بعد از دو تجربه ناموفق، باید ناامید می‌شدیم یا دست از کار می‌کشیدیم؛ اما این کار نکردیم، سقوط نکردیم و با سودای پرواز، به مسیرمان ادامه دادیم و با طراحی‌های داخلی از ابتدای سال ۹۹ تولید اسباب‌بازی را شروع کردیم.

این موضوع را باید در نظر داشته باشیم که با همکاری شرکت‌های خارجی سرعت ما چند برابر می‌شد اما با عدم حضور آن‌ها کار را متوقف نکردیم، بهانه نیاوردیم و با سرعت کمی پائین‌تر وارد تولید اسباب بازی شدیم.

ما سرشار از فرهنگ، شخصیت‌های بزرگ هستیم/انیمیشن از تولیدات جانبی مهم این حوزه است

فارس: نیازهای این حوزه چیست؟

مهدی‌زاده: تولید اسباب‌بازی از زمانی به ذهنم رسید که فرزندم به دنیا آمد و در پی تهیه اسباب‌بازی مناسب برای او بودم، بنابراین با هدف این‌که فرزندان این سرزمین از طریق اسباب‌بازی داخلی با فرهنگ کار آشنا شود، رو به این کار آوردم.

یقیناً این دغدغه‌ی بخش از اعظمی از والدین است، چرا که بنده وقتی پدر شدم این نیاز را حس کردم و یقیناً دیگر اولیاء نیز این مسئله را حس کرده‌اند؛ ما سرشار از فرهنگ، شخصیت‌های بزرگ، تاریخ عظیم و… هستیم و به لحاظ محتوایی برای تولید اسباب بازی مشکلی نداریم.

اما برای موفقیت این حوزه، همت یک بخش کافی نیست؛ در این موضوع به‌خصوص باید تمامی مجموعه‌های فرهنگی که عموماً دولتی هستند باید پای کار بیایند، هماهنگی صورت گیرد تا بتوانیم موفق شویم.

به‌طور مثال در دنیا برای موفقیت یک عروسک و ابزارهای آن، اقدام به تولید انیمشین و سرمایه‌گذاری عظیم ‌می‌کنند تا ابتدا در ذهن کودک آن قهرمان شکل بگیرد و سپس نسبت به عرضه‌ی تولیدات می‌کنند، این یک نمونه از این اقدامات است و یقیناً موارد این چنینی بسیاری وجود دارد.

 

درصدد تولید انیمیشن با هدف گسترش فرهنگ کار تیمی هستیم

فارس: شما برای تولید انیمیشن هم برنامه‌ای دارید؟

مهدی‌زاده: بله ما هم‌اکنون درصدد تولید انیمیشن با هدف گسترش فرهنگ کار تیمی بین کودکان و نوجوانان هستیم و الگوهای مناسبی نیز در استان اردبیل شناسایی کرده‌ایم؛ این خود کار تخصصی و قدرتمندی را می‌طلبد و تلاش داریم که این مهم به خوبی رخ دهد.

در حال حاضر ظرفیت تولید اسباب بازی ما به طور روزانه به میزان یک هزار و ۲۰۰ قطعه اسباب‌بازی است و این خطوط تولید برای بیش از ۵۰ نفر اشتغال‌زایی کرده است.

فارس: انتظارتان از مدیران، مسؤولان و دولت، چیست؟

مهدی‌زاده: زمان، زمان کار است و نباید تحریم را بهانه کرد، ما تولیدکنندگان روند صادرات را حفظ می‌کنیم اما انتظار ایجاد بحران مضاعف از سوی برخی ادارات را نداریم و در این مورد به‌خصوص تقاضا داریم پای کار بیایند و آن‌ها نیز به طور جدی اهتمام بورزند.

فرهنگ‌سازی باید دغدغه دولت باشد و برای آن تلاش کند؛ متاسفانه امروز تنها با اسم تحریم دست‌وپای خود را گم کرده و خودمان از داخل خودمان را دچار مشکل کرده‌ایم و تضاد قوانین در کشور آزاردهنده است و امیدوارم مسئولان همت کنند تا مشکلات پیش نیاید.

این جوان‌ها توانسته‌اند و در این حوزه نیز می‌توانند

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرگزاری فارس از اردبیل، تمامی این موارد و ادعاها در حالی است که مهدی زاده در کارخانه توپ خود از سال ۸۹ تا سال ۹۹، بیش از ۸ مرحله توسعه در مجموعه‌اس سپری کرده و تولید خود را چندین برابر کرده است.

آن‌ها توانسته‌اند در شروع کار تنها ۳۵۰ توپ تولید می‌کردند و امروز به تولید روزانه ۱۶هزار توپ رسیده‌اند، این در حالی است که با تولید ۳۲هزار توپ به طور روزانه فاصله‌ای ندارند.

یقینا با همت، تخصص، استعداد و توانایی که از این مجموعه و جوانان ایرانی سراغ داریم، آن‌ها به‌زودی در این عرصه نیز به جایگاه خوبی خواهند رسید اما تکلیف نهادهای دولتی و فرهنگی همراهی با چنین مجموعه‌هایی در کشور است تا از قاچاق ۴۰ میلیون دلاری اسباب بازی در کشور جلوگیری شود.

انتهای پیام/۳۴۶۳/ی





منبع خبر

جوان اردبیلی در میدان تولید اسباب‌بازی با ذائقه ایرانی/درآمد سالیانه ۹۰ میلیاردی صنعت سوم دنیا بیشتر بخوانید »