ایران هراسی

پشت پرده یک ایران‌ هراسی دریایی!

پشت پرده یک ایران‌ هراسی دریایی!


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، ایالات متحده آمریکا به همراه انگلیس از میزبانی ایران در رویدادی که قرار بود اکتبر سال جاری در روز جهانی دریانوردی برگزار شود جلوگیری کرد.

خبرگزاری رویترز این ادعا را به نقل از یک سخن‌گوی نهاد کشتی‌رانی سازمان ملل مطرح کرد و نوشت پیشنهاد ایران برای میزبانی یک رویداد دریایی در ماه اکتبر رد شد.

نکته قابل توجه اینکه؛ این سازمان به عنوان یک رکن اصلی سازمان ملل در امور دریایی، در سال ۲۰۱۵ درخواست ایران برای برگزاری این رویداد را پذیرفته و حتی در نشست قبلی این سازمان نیز میزبانی ایران مورد تاکید قرار گرفته بود.

در همین چارچوب نیز «آبرام پیلی» که اخیرا عهده‌دار مسئولیت‌های «رابرت مالی» نماینده ویژه آمریکا در امور ایران شده، در توییتی درباره لغو میزبانی نشست شورای بین‌المللی دریانوردی در تهران نوشت: «کشوری که به شکلی تحریک‌آمیز به کشتی‌های تجاری خارجی که در حال حمل‌ونقل قانونی‌اند حمله می‌کند، آن‌ها را توقیف می‌کند و مورد آزار قرار می‌دهد، نمی‌تواند میزبان رویداد روز جهانی دریانوردی باشد.»

هم‌زمان با این اقدام، منابع آمریکایی مدعی افزایش ناوگان‌ها و جنگنده‌هایشان در خلیح فارس با ادعای حمایت از نفتکش‌ها شدند تا به زعم خویش با همراهی متحدان منطقه‌ای خود مانع از آنچه اقدامات خصمانه ایران در قبال نفت‌کش‌ها و کشتی‌های تجاری می‌خوانند شوند.

برخی رسانه‌ها نیز این تحرکات را تشدید رویکرد خصمانه آمریکا برای تقابل نظامی و برخی هم زمینه‌سازی برای خروج این کشور از مذاکرات عنوان کرده و خواستار تسریع ایران در جهت نهایی کردن توافقات با آمریکا درباره زندانیان آمریکایی شده‌اند.

در خصوص این تحرکات چند نکته قابل توجه است:

نخست؛ آمریکا در حالی مدعی اجماع‌سازی علیه ایران در عرصه منطقه‌ای و جهانی شده که حتی متحدان عربی آمریکا در غرب آسیا ماه‌هاست رویکردی تعاملی را در قبال ایران اتخاذ کرده‌اند به‌گونه‌ای که عربستان خواستار پهپاد‌های ایرانی شده و امارات نیز رسما خروج از پیمان امنیتی با آمریکا را اعلام کرد و همراه با دیگر کشور‌های عربی منطقه، علاوه بر روابط دوجانبه، خواستار مشارکت با ایران در موضوع امنیت خلیج فارس شد.

در عرصه جهانی نیز آمریکا مدت‌هاست که دیگر توان اجماع‌سازی علیه ایران را ندارد چنانچه در نشست دریانوردی اخیر از ۳۹ رای، ۲۲ رای همراه با آمریکا و ۱۷ رای مخالف اقدام ضد ایرانی آمریکا بود که در کنار مخالفت‌های صریح دیگر کشور‌ها در دو نشست اخیر شورای حقوق بشر و شورای امنیت، بیان‌گر ناتوانی آمریکا در اجماع‌سازی علیه ایران است.

دوم؛ اقدام ضدایرانی جدید آمریکا با شکست سیاست‌های تحریمی و فشار هوشمند مقارن شده است، چنانچه با وجود راه‌زنی دریایی آمریکایی‌ها و تشدید تحریم‌ها با هدف مانع‌تراشی در فروش نفت ایران، این امر محقق نشد و سازمان‌های بین‌المللی از افزایش فروش نفت ایران خبر دادند.

فراتر از آن؛ واشینگتن حتی توان استفاده از محموله نفت‌کش توقیفی ایران را نیز ندارد چنانچه روزنامه آمریکایی وال استریت‌ژورنال به نقل از مقام‌های مطلع نوشت: نفت ایران در یک نفتکش یونانی قرار دارد که در ساحل تگزاس مستقر شده و گارد ساحلی آمریکا مجوز تخلیه بار این نفتکش به نام «سوئز راجان» را با ۸۰۰ هزار بشکه نفت صادر کرده، اما شرکت‌هایی که چنین انتقال‌هایی را انجام می‌دهند از بیم اقدام تلافی‌جویانه ایران تمایلی به انجام کار‌های مربوط به این نفت توقیف‌شده را ندارند.

در همین حال واکنش‌ها به اقیانوس‌پیمایی ناوگروه ۸۶ نشان‌گر اعتماد جهانی به ظرفیت دریایی ایران در تامین امنیت تجارت است که می‌تواند بُعد جدیدی از چندجانبه‌گرایی و مقابله با باج‌خواهی امنیتی انحصارطلبانه غرب باشد.

نگرانی غرب از الگو شدن ایران برای سایر کشور نیز نکته مهمی در حوزه امنیت دریایی است و آن را در تکمیل پازل مولفه‌های قدرت‌آفرین ایران در حوزه هسته‌ای، دانش‌بنیان‌ها، پهپاد، موشک و… ارزیابی می‌کنند که توان مضاعفی را به کشور‌های استقلال‌طلب در برابر سلطه‌گری آمریکا داده است و اتفاقا به همین دلیل است که به دنبال عدم رفع تحریم‌های پهپادی و موشکی در مهرماه ۱۴۰۲ ـ وفق برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ ـ هستند.

در این میان همراهی آژانس کشتی‌رانی سازمان ملل در پذیرش خواست غیرقانونی آمریکا علیه ایران، هشداری است درباره مشروعیت نهاد‌های بین‌المللی که با چنین رفتار‌هایی عملا از ریل اصلی خود خارج شده‌اند، چه، در نظم جدیدی که به سمت چندجانبه‌گرایی حرکت می‌کند، تن دادن نهاد‌های بین‌المللی به زورگویی‌های آمریکا قطعا هزینه‌های بسیاری برای اعتبار و جایگاه آن‌ها خواهد داشت.

به هر تقدیر؛ اقدام غیرقانونی آمریکا در نشست اخیر دریانوردی، هر چند بار دیگر ماهیت سیاسی نهاد‌ها و ساختار‌های بین‌المللی و لزوم تغییر در ساختار و ماهیت آن‌ها را نشان داد، اما در نهایت افول یک‌جانبه‌گرایی آمریکا را بر همگان آشکار کرد.

منبع: نورنیوز

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پشت پرده یک ایران‌ هراسی دریایی! بیشتر بخوانید »

ذوالنوری: کاهش تنش در منطقه زمینه ایران‌هراسی را از بین می‌برد

ذوالنوری: کاهش تنش در منطقه زمینه ایران‌هراسی را از بین می‌برد



نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی گفت: به هراندازه که زمینه تنش در منطقه کمتر شود، زمینه برای ایران هراسی کمتر خواهد شد؛ هر چند در قالب این ارتباطات جایگاه و موقعیت جبهه مقاومت اسلامی تضعیف نخواهد شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حجت‌الاسلام‌والمسلمین مجتبی ذوالنوری در نشست جمعی از طلاب نخبه و اساتید بسیجی با اشاره به روابط و ارتباطات اخیر بین جمهوری اسلامی و عربستان سعودی، اظهار داشت: پس از بهبود ارتباطات با عربستان، مصر و امارات نیز تمایلات زیادی نشان داده‌اند.

وی خاطرنشان کرد: به هراندازه که ارتباط بین ایران و عربستان بیشتر شود، ارتباط و تعامل ما با کشورهای منطقه بیشتر خواهد شد و به همین دلیل کشورهای عربی از تقویت رابطه بین ایران و عربستان استقبال می‌کنند.

نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی گفت: ازآنجایی‌که دولت قبل اولویت خود را بر برجام و ارتباط با آمریکا نهاده بود در مسیری حرکت می‌کرد که خاطر آمریکا را دچار تکدر نکند و به همین دلیل عملاً اثری از ارتباط با کشورهای همسایه و حتی چین و روسیه وجود نداشت و طی هشت سال اخیر زیرساخت‌های ارتباطی ایران با کشورهای همسایه کاملاً تخریب‌شده بود.

وی یادآور شد: از زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم ارتباط و تعامل ایران با کشورهای همسایه بهبودیافته است؛ سهم تجارت ایران اسلامی از واردات و صادرات ۱۰۰۰ میلیارد دلاری متقابل کشورهای منطقه، حدود ۲۵ هزار میلیارد دلار است که نشان می‌دهد تا رسیدن به نقطه مطلوب هنوز فاصله بسیار زیادی وجود دارد.

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی گفت: ثبات سیاست‌های دولت، توانمندی‌های کارگزاران، نحوه تعامل با کشورهای همسایه و دشمنان ۴ عامل مهم و اساسی در بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم است.

ذوالنوری با اشاره به در پیش رو بودن انتخابات مجلس شورای اسلامی، تصریح کرد: مردم‌سالاری دینی و مشروعیت دینی جزو مباحث و مسائل مهمی است که باید با عملکرد قابل دفاع مسئولان و حل مشکلات، هرسال تقویت‌شده و القائات دشمنان بی‌اثر شود.

ذوالنوری بابیان اینکه ارتباط و هماهنگی مطلوبی بین مجلس و دولت وجود دارد، اظهار داشت: دولت و مجلس برای حل مشکلات و مسائل اولویت‌دار مردم تأکید و اهتمام دارند.

وی اظهار داشت: میزان نقدینگی در دست مردم و فعالان اقتصادی سه برابر بودجه سال جاری است که این رقم جدا از نقدینگی پنهان است که این مباحث سبب مشکلاتی در مسئله خودرو، ارز و مسکن شده است.

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی گفت: برای حل بحران خودرو لازم است تا به تعداد لازم خودروهای خارجی وارد کشور شود تا بخشی از بار تقاضا در این حوزه مدیریت شود؛ در حوزه ارز نیز تصمیمات خوبی در سطح دولت و مجلس در حال انجام است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ذوالنوری: کاهش تنش در منطقه زمینه ایران‌هراسی را از بین می‌برد بیشتر بخوانید »

نتانیاهو فقط به دنبال ایران هراسی است

نتانیاهو فقط به دنبال ایران هراسی است


به گزارش مجاهدت از گروه بین‌الملل دفاع‌پرس به نقل از المیادین، «ایهود اولمرت»، نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی از جامعه بین‌المللی خواست که به نتانیاهو اعتراض کنند، زیرا به قول او ارزش‌های اساسی تل آویو در حال از بین رفتن است.

ایهود اولمرت در ادامه سخنان خود همچنین تأیید کرد که «مسئله ایران هراسی بخشی از سیاست‌های ارعاب هیستریک نتانیاهو است.»

اولمرت در گفت‌وگو با کانال ۱۳ رژیم اسرائیل در مورد روابط تل آویو و واشنگتن گفت: «هرکسی که اسرائیل را دوست دارد باید علیه دولت نتانیاهو اقدام کند.»

نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی با اشاره به اینکه «کابینه نتانیاهو با منافع اساسی بسیار دشمن است»، افزود: «کابینه کنونی نماینده ارزش‌های اساسی اسرائیل نیست، بنابراین جامعه جهانی باید دولت نتانیاهو را رد کند.»

اولمرت درباره دیدار احتمالی نتانیاهو با بایدن در آمریکا گفت که این دیدار «هیچ اهمیتی ندارد، زیرا آمریکا کاری که نتانیاهو بخواهد در مورد ایران انجام نخواهد داد.»

وی خاطرنشان کرد که آنچه نتانیاهو می‌خواهد این است که ما «همیشه در ترس، هیستری و دلهره زندگی کنیم و حضور اسرائیل در خطر است.»

اولمرت توضیح داد که «تن‌ها فایده‌ای که می‌تواند از دیدار رئیس جمهور ایالات متحده با نتانیاهو وجود داشته باشد، تقویت سیاسی موقعیت نتانیاهو است.»

وی افزود: «من این حمایت سیاسی آمریکا از نتانیاهو را لازم نمی‌دانم و به گفته بایدن او نیز نمی‌خواهد این حمایت را انجام دهد و به همین دلیل نتانیاهو هنوز برای سفر به آمریکا دعوت نشده است.»

اولمرت پیش از این با بیان اینکه «کابینه نتانیاهو دشمن اسرائیل است»، گفته بود: «این لحظه با بحران‌های سیاسی قبلی که اسرائیل با آن مواجه بود متفاوت است و بحران فعلی، یک بحران جدی برای تل آویو است.»

سال گذشته رسانه‌های صهیونیستی به نقل از اولمرت نوشتند: «اسرائیل گزینه نظامی در برابر ایران ندارد. هرکس که بگوید اسرائیل گزینه نظامی به معنای جنگ و حمله همه جانبه علیه ایران دارد، دروغ گفته است.»

ماه گذشته نیز، «ایهود اولمرت» نخست وزیر پیشین رژیم صهیونیستی در جریان یک گفتگو تلویزیونی تاکید کرده بود که دولت‌های جهان که با تل آویو رابطه دارند باید کابینه بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل را تحریم کنند. وی اضافه کرد: «زمانیکه شما از نخست وزیر اسرائیل صحبت می‌کنید اشاره‌ای به حاکمیت ندارید. نتانیاهو به دنبال نابودی دموکراسی است. وی نماینده اسرائیل نیست.»

وی همچنین گفته بود: «من از جو بایدن رئیس جمهور آمریکا ممنون هستم که از نتانیاهو برای سفر به آمریکا دعوت به عمل نیاورده است.»

پیش از این نیز اولمرت، با موضعگیری ضد کابینه نتانیاهو گفته بود که باند (نتانیاهو) امور این رژِیم را بر عهده گرفته و دیوانه‌وار در حال نابودی رژیم و برچیدن همزیستی در فلسطین اشغالی است.

این نخستین باری نیست که مسئولان رژیم صهیونیستی از عملکرد کابینه نتانیاهو انتقاد می‌کنند به طوری که گادی آیزنکوت رئیس سابق ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی گفته است: «اسرائیل در خطرناک‌ترین شرایط امنیتی خود از زمان جنگ اکتبر در سال ۱۹۷۳ قرار دارد، قدرت بازدارندگی ما در معرض خطر قرار گرفته است.»

وی با اشاره به تشدید اختلافات درون اراضی اشغالی به دلیل اصلاحات قضائی مدنظر نتانیاهو، گفت: «باید از هر فرصتی برای رسیدن به توافق استفاده کرد، چون هر گونه تشدید وضعیت درون جامعه اسرائیلی بسیار خطرناک است.»

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نتانیاهو فقط به دنبال ایران هراسی است بیشتر بخوانید »

گالانت مستاصل و نگران از پیشرفت صلح آمیز هسته‌ای ایران

گالانت مستاصل و نگران از پیشرفت صلح آمیز هسته‌ای ایران



وزیر جنگ رژیم صهیونیستی بار دیگر لفاظی های همیشگی سایر سران این رژیم علیه برنامه صلح آمیز هسته ای ایران را تکرار کرد که نشان از استیصال آنها در برابر پیشرفت روز افزون ایران و توان بازدارندگی آن دارد.

به گزارش مجاهدت از مشرق به نقل از خبرگزاری سما، «یوآف گالانت» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی با تکرار رویکرد سایر مقامات این رژیم برای غیر صلح آمیز جلوه دادن برنامه هسته‌ای ایران و تلاش برای ایجاد ایران هراسی با طرح اتهامات واهی مدعی شد: “ایران مواد غنی‌شده را به نسبت‌های مختلف انباشت کرده است؛ طوری که برای ساخت ۵ بمب هسته‌ای کافی است. “

وی بدون توجه به گسست و اختلاف داخلی عمیق بین صهیونیستها در درون سرزمین های اشغالی و نافرمانی در ساختار دستگاههای امنیتی و نظامی این رژیم و ضعف ارتش این رژیم به اذعان خود فرماندهان ارشد صهیونیست در دو جبهه داخلی و خارجی گفت: “اسرائیل به هر طریقی مانع از هسته‌ای شدن ایران خواهد شد. “

این لفاظی‌های در حالی مطرح می شود که آژانس بین المللی انرژی هسته ای به عنوان تنها مرجع قانونی و دارای صلاحیت در گزارش های متعدد خود بر صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران تاکید کرده است. جمهوری اسلامی ایران نیز همواره تاکید کرده که هرگز تسلیم فشارها نخواهد شد و از حقوق مشروع و قانونی خود در مسیر پیشبرد فعالیت‌های صلح آمیز هسته‌ای دفاع و از جریان مقاومت در منطقه حمایت می کند و به هرگونه ماجراجویی رژیم صهیونیستی با قدرت تمام پاسخ خواهد داد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

گالانت مستاصل و نگران از پیشرفت صلح آمیز هسته‌ای ایران بیشتر بخوانید »

اصلاح طلبان پادوی غرب در شرق؟

اصلاح طلبان پادوی غرب در شرق؟



چرا هنوز نمی‌خواهند بپذیرند و صادقانه به طرفداران شان بگویند که نگاه غرب به جریان اصلاح طلب و دگر اندیش،هرگز فراتر از یک نگاه ابزاری برای ایجادتقابل با حاکمیت دینی و سیاسی در ایران نبوده و نخواهد بود؟

به گزارش مجاهدت از مشرق، رضا گنجی کارشناس سیاسی طی یادداشتی نوشت: همیشه این پرسش مطرح بوده است که چرا غالبِ اصلاح طلبان و مخالفین جمهوری اسلامی، بصورت متحد تا این حد مخالف بهبود روابطِ تهران با قدرت های نزدیک، خاصه روسیه و چین هستند؟ اِصرارِ این افراد در متهم کردن این دو قدرت و تبرئه آمریکایی ها در چیست؟

آیا این مخالفت مطابقِ سیاست های رسمی رهبرانِ اصلاح طلبِ ایرانی است؟ چه گروهی با چه اهدافی در داخل این حزب، برنامه ی تضعیفِ تماس با دیگر قدرتها برای برتر جلوه دادن سلطه غرب را دنبال می کند؟

ایراد گرفتن از نشستنِ با فاصله ی روسای جمهور ایران و روسیه بخاطر شرایط کرونایی، عیب جویی از کیفیتِ استقبال و بدرقه ی مقاماتِ خُرد و کلان در این کشورها تا انتقاد از ناتوانی در سخن گفتن به زبانی دیگر، همه از سرِ غیظ شان بخاطر موفقیتِ دیپلماسی منطقه ای و فرامنطقه ای اخیرِ دولت رئیسی است یا دستور این است که این نیروهای نیابتی غرب بعنوان مدافعان دائمی واشنگتن در سرزمینِ پارسیان، باید به هر شکل ممکن مانع نفوذ این قدرتها بشوند و ایضا اجازه ندهند که محصولِ دوستی با دیگر کشورها احیانا باعثِ بهبودِ اوضاع ایرانیان و محبوبیت بیشتر نظامِ فعلی بشود؟ (البته ایراد گرفتن های بدون منطق و نق زدن های همیشگی دیگر بخشی از خصلتِ این جریان سیاسی شده است. حاکمیت چه روابط با دیگر دول را بهبود ببخشد و چه نبخشد در هر دو صورت اینها بهانه ای برای غر زدنِ بی سبب دارند.)

اصلاح طلبان پادوی غرب در شرق؟

برافروختگی و عصبانیتِ جریانِ اصلاح طلب از موفقیتِ دولت فعلی در بهبود روابطِ دیپلماتیک با کشورهای منطقه خاصه عربستان و دیگر بازیگرانِ مهم در فضای بین الملل، قابل فهم است. اینکه برای کوچک شمردن تلاشِ دیپلماتیک دولت، این موفقیت ها را تنها بخاطرِ ورودِ “شمخانی” به بازی بدانید! تا دولت را ناتوان در این عرصه بخوانید، از سوزش تان است نه بیانِ حقیقت. واقعا بر این باورید که حافظه مخاطب تا این حد نحیف است که نداند شما تا دیروز چه دشنام ها که در خلوت و جَلوت، نثارِ شمخانی بخاطر گرایشات و کنش های انقلابی اش می کردید و حضورش در شورای عالی امنیت ملی را “بی خاصیت” می دانستید؟

اصلاح طلبان و براندازان به خواست و میلِ مقاماتِ مافوق شان در رسانه ها و فضاهای مجازی تا مدتها با لیست کردنِ خیانت های چین و روسیه در موضوع ایران بدنبال برهم زدن هر نوع مراوده بودند در حالی که می دانستند هرگز میزان و کیفیت خیانت های غرب، خاصه انگلیس و آمریکا در ایران در مقاسیه با بد عهدی های روسیه و چین همسنگ هم نیستند.

اصلاح طلبان پادوی غرب در شرق؟

نقطه اشتراک محمد خاتمی و حسن روحانی بعنوان روسای جمهور پیشین ایران با گرایش اصلاح طلبانه از نوع اصلاحات غربی، علاقه و ارادت خاص شان به جهان غرب بوده است. تملق و تعریف از غرب و فرهنگ غربی در این دولت ها از حد گذشته بود. البته هر دو در سالِ پایانی ریاست جمهوری شان تبدیل به منتقدین سیاست های غربی شده بودند اما حاضر نشدند آنطور که شایسته بود بی پروا مخالفت و نفرت شان از غرب و آمریکا را جار بزنند.

دولتِ معروف به “دولت اصلاحات” از سطح وزرا تا مقامات میانه، بخاطر عُلقه شدیدشان به غرب، برای بهبود روابط با آمریکا فشارهای بسیاری را به حاکمیت و رهبر عالی ایران آوردند. کارهایی برای نرم کردنِ دلِ دوستانِ افرنگی شان هم انجام دادند اما در نهایت، حاصلِ همه ی خوش رقصی ها و لبخند هایشان به غرب “هیچ” بود.

اسناد آشکار زیادی در بستر رسانه وجود دارد مبنی بر اینکه روسای جمهور اصلاح طلبان سرانجام به این باور رسیده بودند که دلیل شکستِ همه ی تلاش های دیپلماتیک برای حل و فصل مشکلات، بدون تردید آمریکا است اما آنها هنوز فکر می کنند که اگر سیاستِ افشاگری درباره عملکردِ سراسر مخربِ غرب در موضوع ایران را در پیش بگیرند، از سوی حامیان شان مورد شماتت قرار خواهند گرفت. چرا؟

چرا هنوز نمی خواهند بپذیرند و صادقانه به طرفداران شان بگویند که نگاه غرب به جریان اصلاح طلب و دگر اندیش، هرگز فراتر از یک نگاه ابزاری برای ایجاد تقابل با حاکمیت دینی و سیاسی در ایران نبوده و نخواهد بود؟

وقتی که بوش، رئیس جمهور وقتِ آمریکا، ایران را “محور شرارت” خواند، خاتمی فهمید که آنهمه کمک به یانکی ها در جنگِ افغانستان تاثیری در تغییر سیاستِ “ایران هراسی” نداشته است. خاتمی بعنوانِ مبدع نظریه ” گفتگوی تمدنها“، معتقد به سیاستِ “تنش زدایی” و سیاستِ بکارگیری “زبان نرم در روابط بین الملل” خیلی دیر پی به این نکته برد که اساسا غرب “زبانِ نرم” نمی فهمد.

حاکمیت نظام اسلامی، امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور هیچ زمان در طول بیست و هفت سال گذشته مورد حمایت و حتی موردِ پذیرشِ آنها (آمریکا و غرب) به صورت واقعی قرار نگرفت. تفکر حاکم بر ایران و اراده این ملت بزرگ مبتنی بر استقرار و ترویج مردم سالاری دینی و استقلال طلبی و عدالت‌خواهی هیچ‌گاه خوشایند غرب نبوده و نخواهد بود.” خاتمی این سخن را در مرداد سال ۱۳۸۴ بیان کردند. سالی که مریدانش وقتی نتوانستند او را در مقابل نظام قرار بدهند، بدنبال “عبور” از او بودند. سالی که دیگر شیفته گانش نمی خواستند او “لیدر اصلاحات” باشد. سالی که خاتمی حتی شجاعت شرکت در مراسم روز دانشجو را نداشت. سالی که دوستادارنش او را با القابی چون ” ممد پیرپکاجکی”، ” ممد خالی بند”، “شهبانو” و “شناگر استخر” و … صدا می زدند.

چنین رویکردهای غلطِ سیاسی مردی با عبای شکلاتی در نهایت آنقدر دولت اش را ضعیف کرد که کاندیداهای موردِ تاییدشان (هاشمی، کروبی، معین) در دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری، به طرز بدی از یک رقیبِ گمنام شکست خوردند و عملا جریانِ دوم خرداد و زیر شاخه های آن همچون “حزبِ برادرِ بزرگتر” تا به امروز در اغلبِ انتخابات نتوانستند پیروزِ میدان باشند.

اصلاح طلبان پادوی غرب در شرق؟

از دید بسیاری از سیاستمداران ایرانی، سالها بعد، حسن روحانی همان خطاهایی را مرتکب شد که خاتمی مرتکب شده بود. خطای ” اعتماد به غرب“.

روحانی با رونمایی از مردِ اولِ دیپلماسی در دولت اصلاحات، یعنی دکتر ظریف بدنبالِ “انقلاب در دیپلماسی” بود. شعار روحانی، “تعامل سازنده با جهان در چارچوب دولت توسعه گرا” بود. وزیر خارجه وقتِ ایران بالاخره توانست بعد از سیزده سال و بعد از فراز و فرودهای بسیار، پرونده هسته ای ایران را با وجود مخالفت هایی در داخل، نهایتا با نظر مثبتِ آیت الله خامنه ای به امضا برساند.

بعد از امضای توافق، صبحِ زودِ روزی که قرار بود ظریف بعنوان “قهرمانِ دیپلماسی” وارد ایران شود عده ای برای استقبال به فرودگاه مهرآباد رفتند که به گواه مطلعین، آن جماعت بطور طبیعی آن وقت از صبح را به عمرشان ندیده بودند چه برسد به اینکه بخواهند برای استقبال از یک مقام رسمی حکومتی که خیلی هاشان منتقدش بودند از خواب شان بزنند. داستان چیز دیگری بود.

حسن روحانی همچون شاهانِ پیروز در ساختمانِ معروف به “ساختمانِ کنفرانسِ سرانِ کشورهای اسلامی” و در جمع فعالینِ رسانه با اقتدار درباره پیروزی دیپلماسی و فروپاشی تحریم ها می گوید. او “صبحِ بدون تحریم” را نوید داده بود.

در تیرماه سال ۹۴ و بعد از اعلام توافق، در خیابانهای تهران عده ای به شادی پرداختند. قرار بود دلار بعد از این “حماسه دیپلماتیک” به مبلغ هزار تومان خرید و فروش بشود. ایران در روزهای بعد به تعهداتش عمل می کرد در حالی که هیچ یک از طرفهای دیگر، گامی مثبت برای انجام مفادِ توافق بر نمی داشتند.

دونالد ترامپ که رئیس جمهور آمریکا شد، همه ی تخم مرغ های حسن روحانی را شکست. ترامپ در یک سخنرانی دوازده دقیقه ای و نسبتا طولانی برای صدور یک فرمان، رسما خروجش از برجام و بازگشت تحریم ها علیه ایران را اعلام کرد. در آن نطق که رد پای دیدگاههای صهیونیست ها مشخص بود، او ایرانیان را یک “ملتِ تروریست” نامید. توافق هسته ای را توافقی بسیار بد خواند که هرگز نمی بایست منعقد می شد و اعلام کرد که متحدان اروپایی آمریکا نیز بر “خطرناک بودن ایران” صحه گذاشته اند!

حسن روحانی بلافاصله به سخنان ترامپ واکنش نشان داد و او هم دوازده دقیقه آمریکا و غرب را برای چنین بد عهدی شماتت کرد. او گفت “آمریکا کشوری است که هیچگاه به تعهدات خود پایبند نبوده است …” روحانی اظهار داشت که اساسا آمریکا وارد برجام نشده بود که حالا بخواهد از آن خارج شود. متعهد نبودن به تعهدات بین المللی از دیگر انتقادات روحانی به آمریکا در آن سخنرانی بود. او آمریکا را “یک موجود مزاحم” در برجام خواند.

رئیسِ دولتِ تدبیر و امید خیلی تلاش کرد که ما در آن سخنرانی متوجه شکستِ سیاستِ باور به “کدخدا” نشویم اما هر چه جلوتر رفتیم، خودش، مردِ اول سیاستِ خارجی اش، کابینه اش و بسیاری دیگر متوجه شدند که اعتمادشان به غرب برای بنا کردن هر نوع رابطه ی سالم از پایه غلط بوده است.

اصلاح طلبان پادوی غرب در شرق؟

در سالِ پایانی ریاست جمهوری حسن روحانی و سال پایانی وزارتِ جواد ظریف، این دو سعی کردند در هر فرصتی رفتارِ غرب و آمریکا را به چالش بکشند. فقط کافیست که به درستی و کامل سخنرانی ها و نوشته ها و پنل های این دو نفر را از فردای بعد از خروج آمریکا از برجام تحلیلِ محتوا بفرمایید تا متوجه منظورِ نگارنده بشوید.

خنجر بدی خورده بودند. به واقع آمریکا و غرب در حقِ اصلاح طلبان نامردی کردند نه در حق اصولگرایان. درست اش این بود که جریانِ اصلاح طلب، از صدر تا ذیل شان، شکمِ آمریکایی ها را بخاطرِ خروج از برجام، نامردی در حقِ نیروهایی که تا این حد در خیمه آنها سینه زده بودند و بی اعتبار کردن جریانِ معروف به اصلاح طلبان، بدرند اما دریغ از ذره ای غیرت، چرا که هنوز هم هستند کسانی در میانِ جریان اصلاح طلب که شیک تر از آمریکایی ها و غربی ها برای عملِ ناجوانمردانه ی آنها ماله می کشند.

اگر می خواهید درباره شکستِ اعتمادِ دولت هاشمی به غرب هم چیزهایی بدانید، شما را به نوشته ی هیچ فردِ اصولگرا و یا سخنرانی هیچ فردِ مخالفِ دولت های هاشمی ارجاع نمی دهم. کافی است که دو ساعت زمان صرف کنید و حداقل دو قسمت از مستندِ ” ایران و غرب” ساخته شبکه بی بی سی را ببینید تا متوجه شوید که هیچ یک از نرمش های هاشمی هم دلِ فرنگی ها را نرم نکرد.

حداقل در سه دولتِ هاشمی، خاتمی و روحانی، یعنی ۲۴ سال از ۴۴ سال، عمده زمان و انرژی صرف این شد که جبهه غرب در ایران همیشه پررنگ تر از جبهه شرق جلوه گری بکند در حالی که نتیجه به گواه تاریخ همیشه “پوچ” بوده است.

حالا با این تجربه ها چرا هنوز عده ای از این جناحِ مشخص، تن و بدنشان می لرزد از اینکه حاکمیت بخواهد بازنگری بکند روابط اش را با غرب و آمریکا و ارتباطاتش را با چین و روسیه و دیگر کشورهای منطقه و خارج از این منطقه بهبود ببخشد؟

این جماعت با فریبِ مردم به هر شکلِ ممکن و در هر بستری، روزی هزار بار ایران را مستعمره پکن و مسکو می کنند. در لحظه دروغِ فروشِ بخشی از سرزمینِ ایران به چین را خلق می کنند. بلافاصله شایعه می کنند که روسیه در ایران پایگاه نظامی زده است. عَرَقِ شایعاتِ قبلی شان خشک نشده چو می اندازند که در توافقاتِ بلند مدت مان با این قدرت ها، طرفِ ایران همه چیزِ مملکت را داده و در مقابل هیچ چیزی بدست نیاورده و… و.

فکر نکنید که این لاطائلات یومیه، نخست و فقط از سوی رسانه های فارسی زبانِ آن طرفِ آبها تولید و منتشر می شود، نه، این ژاژها تماما تولید داخل است و اغلب هم از سوی همین جریان های سیاسی بی مایه و پر کینه ی وطنی خلق و برای بازنشر به دست رسانه های فارسی زبان می رسد.

شکی در این نیست که این جماعت با چنین تفکری، همه ی انتقادات شان و شیطنت های شان نه از سرِ دلسوزی برای ایرانیان بلکه در خوشبینانه ترین حالت و در منصفانه ترین تحلیل از سرِ جهل است و البته که سرشِناسان این جریان ها بدنبال پیاده سازی خواست آمریکا در ایران یعنی به چالش کشیدن هویت استقلال خواهی ایرانی، لوس کردنِ شعارِ اصولی و پر مفهوم “نه شرقی و نه غربی”، منفعل نشان دادن حاکمیت، ایجاد دو قطبی در داخل، گلاویز کردن مردم و نظام، پررنگ کردن ارزشهای غربی، منهدم کردنِ سیاستِ نگاه به داخل، نمایش قدرتِ غرب در حوزه های مختلف و … ایضا باجگیری از حاکمیت برای اهداف شخصی است.

کاش دغدغه و نگرانی این جماعت این بود که قراردادی خلافِ منافع ملی و امنیت ملی ثبت نشود، ایرانِ بزرگ وامدار قدرتی دیگر نگردد، عزت اش حفظ شود، استقلال اش تداوم یابد و … کاش.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اصلاح طلبان پادوی غرب در شرق؟ بیشتر بخوانید »