ایران هراسی

هزار حقه باطل

هزار حقه باطل



نظام بی شک دیر یا زود تکلیف اش را با “عَمَله و مزدوران و حقوق بگیرانِ خائن ایرانی بیرون از ایران” مشخص می کند و فاکتور هزینه ی آشوب های خیابانی شان را برایشان ارسال خواهد کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، صادق بهادری فر طی یادداشتی درباره اغتشاشات اخیر نوشت:

هفته هاست که غرب مقرر فرموده تا دغدغه نخستِ عالمیان باید موضوع اوکراین و به زانو در آوردنِ خرسِ روس ها باشد و بس. شمالی های دنیا این روزها تورمی را تجربه می کنند که کم سابقه است. قِلّتِ انرژی برای زمستانی که پیش روست، شوخی بردار نیست. تهدیدات کشیده شدن جنگِ اوکراین به دیگر مرزها، بیمِ بکارگیری از سلاح های غیر متعارف و تهدیدات اتمی و ترسناک تر از همه صدای اعتراضاتی که شاید از درون خانه هایی با آجرهای قهوه ای به خیابان های قاره سبز سرازیر شود، اصلا نمی تواند خوشایند چشم آبی های مُتِبَختر باشد. نشانه ای هم برای پایان زودهنگام این بحران ها مشاهده نمی شود. بازوهای رسانه ای تصمیم گیران دولِ غربی مدت هاست که تمام توان و بودجه شان را مصروفِ سیاستِ اعلامی و اعمالی سیاستمدارانشان کرده اند و با تمامِ اسب بخار در حالِ تخریبِ روحیه یک طرفِ ماجرا و تقویتِ روحیه طرفِ دیگر اند.  

حالا ما مانده ایم که در این بلبشو و اوضاع پیچیده ای که نظامِ جهانی و خاصه افرنگی ها با آن روبرو هستند، چگونه است که باز قطارِ “ایران هراسی” شان به راه می افتد و همه ی اصحابِ سیاست و رسانه و شرارتِ شان فراخوانده و به خط می شوند تا برای هزارمین بار، شانس شان را بیازمایند، تا “شاید” به زیر کشیده شدنِ پارسیان را تا وقتی زنده اند به چشمِ خویش ببینند! این همه شوق برای گرفتنِ انتقام، محصول کدام شکست و یا شکست هایی است که ایرانیان بر شما در طولِ دوران و بویژه در چند دهه اخیر تحمیل کرده اند؟ گاهی باید به خستگی ناپذیر بودنِ تان برای “براندازی” رشک ورزید. کاش قامتِ تلاشِ بعضی ها – بخوانید اصلاح طلبان ایرانی – برای دفاع از “داشته” های ملت شان به استواری همت تان در برپایی “آشوب” برای نابودی “هویت” یک ملت بود.
 
خصیصه ای عجیب و البته درس آموزی است. اینکه کنشگرانِ سیاسی و رسانه ای و امنیتی غربی، عبری و عربی و بعضی دیگر از بدخواهانِ وطنی، هیچ وقت مایوس نمی شوند در ضدیت با نظامی همچون نظامِ ایران. ولو اینکه در مقاطع مختلف، تیرِ خصومت و بدطینتی شان به سنگ خورده باشد. آنها باز هم منتظر یک فرصت می مانند تا آبی گل آلود شود، تا تیغِ تیزِ قلابِ نفاق شان کِدر دیده شود، تا دوباره نفرت پراکنی کنند. اختلاف افکنی کنند. بذر “ناامیدی” بپاشند بر دامن ملتی. بلوا بپا کنند تا شیشه های شراب شان “خونی” تر شود. دروغ ببافند تا لباسی برای زمستانِ تزویرشان داشته باشند. اشک برای “بانوانِ” سرزمینمان بریزند تا “مردانِ” همان سرزمین را به “جان” هم بیاندازند. شعار آزادی در دینداری می دهند اما حتی رحم به کودکی که مادرش می خواهد چادر به سَر و حیا به تن داشته باشد هم نمی کنند…   

کاش از مکتب خانه ی این جماعت، سماجت در دنبال کردن اهداف، جدیت در اجرا و پیاده سازی باورهایمان را می آموختیم. اینکه صدای بلند و هیاهوهای گوشخراشِ “بی شرفان”، ما رو دو دل نکند در درست بودن مسیرمان. اینکه پای برندِ ایران و اسلامی بودنمان تمام قد بایستیم و مومن باشیم بر این که هر آورده ای از آن سوی آبها بی شک مقبول تر از “الماس” خودمان نیست.  

ذوق زدگی رسانه های فارسی با مدیریتِ باباهای تل آویو نشین و مامانهای سعودی و عمه های انگلیسی و عَمله هایی که در آن سیستم به زبان فارسی حرف می زنند و به روز ترین ترجمانِ “رِذالت” و “وطن فروشی” در فرهنگ پارسی اند، از هر اتفاقی در ایران چیز شگفت انگیزی نیست. تعجب ما از برقِ شادی چشمانِ سیاستمداران و صاحبان رسانه های بزرگی است که دوباره بوی کباب به دماغ شان خورده فارغ از اینکه بدانند تکرارِ داستانِ داغ کردن “خَران” است. فکر نمی کنید که پروژه ی ایران هراسی شما دارد نفس های آخرش را می کشد و دیر نیست که ملت ها خسته شوند از شنیدن اینهمه “جعلِ حکومتی” واقعیت ها درباره ملتی دیگر؟  

هزار حقه باطل

رهبر عالی ایران پیش تر برای شما دلسوزی کرده بود که گوش تان را به “بدخواهان” و “کج اندیشان” و “بد اندیشان” ندهید. هشدار داده بودند که این “مشاورین نادان” نه برای ملت / های شما مفیداند و نه برای ایرانیان. اینها هیچ برنامه ای برای اصلاح امور ندارند. جماعتی “بی خاصیت” و “بی وجود” که جز زبانِ “اغتشاش” زبانِ دیگری نیاموخته اند و دل بستن به این جماعت، حاصلی جز شکستنِ سر بر دیوار “سرخورده گی” و “پوچی” ندارد.  

سیستم های نظارتی و امنیتی اگر درست ببینند و خوب بشنوند، در خواهند یافت که “مارهای سمی” هنوز در گوشه و کنار خانه های مجللِ اصحاب سیاست و رسانه های وطنی خفته اند. هنوز آتش بیاران معرکه های نو هستند. درست است که اینها آبشخورشان جای دیگری است اما این ژنرالهای خودخوانده در داخل، که رتبه ی شان در فارسی می شود “عمله های غرب”، هنوز با کمترین هزینه، هیزم های خوبی زیر آتش براندازی اند. بیچاره هایی که آرزوی شان قدم زدن در خیابان های لندن و گرفتن عکس یادگاری در وال استریت است. جدیدا هم که شبها خواب می بینند عبری یاد گرفته اند. یکی پیدا شود حداقل برای بچه های این به اصطلاح دگراندیشان فکری بکند. همانها که هنوز جا مانده اند برای فعلِگی اجنبی ها. خودشان که دیگر پیر شده اند و بر و رویی برای دلبری ندارند. خریداری هم ندارند. این لگدپراکنی و مخالف خوانی های آخر عمری شان نه برای دلسوزی مردم که برای امتیاز گیری بیشتر از حاکمیت در جهت بهسازی کیفیت زندگی توله هایشان است. حیفِ مردم که این اسرار نمی دانند. خدا کند نو کیسه های شان قدرِ این لگد های ابوی هایشان را بدانند اما سَر از دلیل اش در نیاورند. شکل کمیک اش می شود آن کس که خود را “اصولگرا” می نامد اما برای خوش رقصی و دیده شدن و “گوش بُری” رسانه ای و سیاسی و تهش “مهاجر”ت، بهترین شیوه را در سیاهی نمایی می بیند. اما در ویترین باید رُخ، رخِ “غمخواری” و “همدردی” و “دلسوزی” و “خیرخواهی” و “ایران دوستی” و “حفظ نظام” و “آبادی وطن” و ” توسعه یافتگی” و “پیشرفتِ ایران” و … باشد. اینها آپدیت شده ترین ورژن از “وطن فروشان” اند. اگر یک وقت هایی سر از عملکردِ دستگاه دروغ پراکنی و سیاه نمایی شان در نمی آورید به این خاطر است که برنامه اش به زبان عبری و … نوشته شده است. جالب تر اینکه بدانید باز هم تا کار به نزاع خیابانی کشیده شد همینها اولین کسانی بوده اند که بچه های خود را نهی کردند از ورود به دعواهای خشن نه اینکه نباید خونی ریخته شود بلکه این خون نباید خون جگر گوشه های خودشان باشد.  

نظام بی شک دیر یا زود تکلیف اش را با “عَمَله و مزدوران و حقوق بگیرانِ خائن ایرانی بیرون از ایران” مشخص می کند و فاکتور هزینه ی آشوب های خیابانی شان را برایشان ارسال خواهد کرد. اما علی الحساب باید دغلبازانِ داخلی گوشمالی شوند تا فهمِ نظام از “جریان نفاق” زیر سوال نرود. سرچشمه اعتراض مردم، بخاطر ناکارآمدی و خیانتِ همین حرام لقمه های است که امروز مردم را تشویق به اغتشاش می کنند. این آتش که بخوابد، مردم از زیر خاکستر فتنه ی اخیر، سیمای بدسگالِ بدخواهان داخلی و خارجی ایران و ایرانی را شفاف تر خواهند دید.  

این نوشته نه بدنبال تطهیر ناکارآمدی های بعضی ها در داخل است و نه قصد جسارت به مطالبات “معقولِ” معترضین را دارد. هدف، نشان دادن “پستوهای نفاق” و نمایش “دُم” بدخواهان ایران و ایرانی  است. توصیه ی سربازِ وطن، سردار ایران اسلامی فراموش مان نشود. او فرمود: “بدانیم جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی‌ماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی (ص) “.  

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

هزار حقه باطل

هزار حقه باطل بیشتر بخوانید »

فیلم/ شکست پروژه ایران هراسی

فیلم/ شکست پروژه ایران هراسی



روز گذشته بود که گزارش رسمی گزارشگر سازمان ملل در امور تحریم‌ها، در ارتباط با آثار تحریم‌های آمریکا و کشورهای هم‌پیمان او علیه جمهوری اسلامی ایران منتشر شد.


دریافت
10 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ شکست پروژه ایران هراسی

فیلم/ شکست پروژه ایران هراسی بیشتر بخوانید »

اولویت بخشی به سیاست همسایگی در دولت سیزدهم اقدامی هوشمندانه است

اولویت بخشی به سیاست همسایگی در دولت سیزدهم اقدامی هوشمندانه است



امام جمعه اهل سنت زاهدان در دیدار با وزیر امور خارجه اولویت بخشی به سیاست همسایگی در دولت سیزدهم را اقدامی هوشمندانه خواند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، «مولوی عبدالحمید» امام جمعه اهل سنت زاهدان امروز (چهارشنبه) با حسین امیرعبداللهیان در محل وزارت امور خارجه دیدار و گفتگو کرد.

وزیر خارجه کشورمان در این دیدار ضمن تاکید بر رویکرد دولت مردمی و تحولگرای سیزدهم در حمایت قاطع و همه جانبه از حقوق تمامی اتباع ایرانی در خارج از کشور، از برنامه های جامع وزارت امور خارجه در استیفای حقوق ایرانیان خارج از کشور خبر داد.

امیرعبداللهیان در این دیدار، با تشریح آخرین وضعیت مذاکرات وین، بر عزم دستگاه سیاست خارجی در صیانت از حقوق ملت ایران تأکید کرد.

امیرعبداللهیان با اشاره به وضعیت منطقه و جهان اسلام، حرکت در جهت تحکیم وحدت در بین کشورهای اسلامی و امت اسلام را جزو اصول اساسی سیاست خارجی خواند و بر ضرورت بسیج همه ظرفیتها در تحکیم فضای همدلی تأکید کرد.

مولوی عبدالحمید نیز در این دیدار، عشق به میهن اسلامی را وجه مشترک بین تمامی ایرانیان در داخل و خارج از کشور خواند و با اشاره به خباثت های رژیم صهیونیستی در منطقه برای ایجاد فضای اسلام گریزی و ایران هراسی، اولویت بخشی به سیاست همسایگی در دولت مردمی و تحولگرای سیزدهم را اقدامی هوشمندانه خواند.

امام جمعه اهل سنت زاهدان در پایان با آرزوی موفقیت مذاکره کنندگان کشورمان در وین، سرافرازی ملت ایران و امت اسلامی را از خداوند متعال مسئلت کرد.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اولویت بخشی به سیاست همسایگی در دولت سیزدهم اقدامی هوشمندانه است

اولویت بخشی به سیاست همسایگی در دولت سیزدهم اقدامی هوشمندانه است بیشتر بخوانید »

نامزد ریاست سنت کام محور اظهارات خود را برای کسب صلاحیت، ایران هراسی قرار داد

نامزد ریاست سنت کام محور اظهارات خود را برای کسب صلاحیت، ایران هراسی قرار داد



نامزد ریاست سنت کام گفت: ایران ممکن است از بخشی از منابع مالی خود که بعد از رفع تحریم ها در دسترس این کشور قرار می گیرد برای «حمایت از نیروهای نیابتی و تروریسم در منطقه» استفاده کند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، «مایکل اریک کوریلا»، نامزد تصدی ریاست ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده (سنت کام) عصر سه شنبه در جلسه بررسی صلاحیت خود در کمیته نیروهای مسلح مجلس سنا با تکرار ادعاهای اثبات نشده به تشریح دیدگاه های خود در خصوص ایران پرداخت.  

روزنامه وال استریت ژورنال دی ماه سال جاری گزارش داده بود جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا ژنرال مایکل اریک کوریلا ( Michael Erik Kurilla) را به عنوان نامزد رهبری فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا معرفی کرده است.  

کوریلا امروز برای بررسی صلاحیت خود مقابل کمیته نیروهای مسلح مجلس سنا حاضر شد و دیدگاه هایش را درباره چالش های گوناگون پیش روی آمریکا تشریح کرد. در صورتی که صلاحیت او به تأیید این کمیته برسد او برای تصدی این سمت به رأی اکثریت نمایندگان مجلس سنا در صحن عمومی نیاز خواهد داشت.  

کوریلا در متنی که برای تشریح مواضع خود روی وب سایت کمیته نیروهای مسلح مجلس سنا قرار گرفته در جواب سوالی در خصوص ارزیابی خود از آنچه «تهدیدهای نظامی ایران» برای آمریکا خوانده شده این نظر را مطرح کرده است: «ایران به جهت برخورداری از توانمندی های پیشرفته نظامی، در اختیار داشتن شبکه وسیع گروه های نیابتی و تمایل گاه و بیگاه برای توسل به زور علیه آمریکا و متحدان و شریکانش کماکان اصلی ترین تهدید در منطقه تحت فعالیت سنت کام به شمار می رود.» 

وی که تا به حل فرماندهی «سپاه هجدهم نیروهای هوابرد» را به عهده داشته در ادامه توضیحاتش مدعی شد: «اصلی ترین ابزارهای تهران برای قدرت افکنی را موشک های بالیستیک، پهپاد و توانمندی های دریایی رو به گسترش این کشور تشکیل می دهند.   دارایی های موشکی ایران شامل موشک های میان برد و کوتاه بردی است که قادرند خطراتی را متوجه اهداف بسیاری در منطقه کنند.»

نامزد تصدی ریاست سنت کام می گوید: «موشک های سطح به هوای ایران تهدید قابل توجهی علیه تجهیزات اطلاعاتی، شناسایی و تجسسی آمریکا که در حریم هوایی بین المللی فعالیت می کنند به شمار می روند. مضاف بر این، فناوری های کروزهای دریایی ایران تلاش های  «ضددسترسی» و «منع منطقه‌ای» ایران را تقویت کرده و توانایی تهران را برای خطرآفرینی علیه برخی خطوط ارتباط دریایی و ایجاد تهدید علیه کشورهای منطقه با سرعت، دقت و کشندگی بیشتر افزایش می دهند.»

کوریلا در ادامه مدعی شده ایران از آنچه به گفته او «شبکه نیروهای نیابتی» است برای تحکیم پایه های قدرت خود در منطقه و ایجاد عمق راهبردی استفاده می کند. او همچنین مدعی شده چنانچه صلاحیتش تأیید شود ارزیابی دقیقی از میزان نیروی مورد نیاز برای پاسخ دادن به «تهدیدهای ایران» انجام خواهد داد.

وی در بخشی از اظهاراتش در جلسه کمیته نیروهای مسلح سنا مدعی شد جمهوری اسلامی ایران ممکن است از بخشی از منابع مالی خود که بعد از رفع تحریم ها در دسترس این کشور قرار می گیرد برای «حمایت از نیروهای نیابتی و تروریسم در منطقه» استفاده کند. او گفت وقوع چنین رویدادی می تواند تهدیدها علیه نیروهای آمریکایی در منطقه را افزایش دهد.  

 بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، سیاست های ایران هراسانه به یکی از جنبه های ثابت موضع گیری های رسمی و رسانه ای آمریکا تبدیل شده است. این در حالی است که تحلیلگران مداخله های نظامی طولانی امریکا در منطقه غرب آسیا را یکی از عوامل اصلی ایجاد بی ثباتی و گسترش تروریسم در این منطقه می دانند.  

برخی منابع اندیشکده ای و رسانه ای در سال های گذشته تصریح کرده اند آمریکا تا کنون چندین تریلیون دلار در منطقه غرب آسیا صرف جنگ و مداخلات نظامی کرده است.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نامزد ریاست سنت کام محور اظهارات خود را برای کسب صلاحیت، ایران هراسی قرار داد

نامزد ریاست سنت کام محور اظهارات خود را برای کسب صلاحیت، ایران هراسی قرار داد بیشتر بخوانید »

ائتلاف چین و روسیه و ایران خطرناک‌ترین سناریو برای آمریکا

ائتلاف چین و روسیه و ایران خطرناک‌ترین سناریو برای آمریکا



«ائتلاف بزرگ چین، روسیه و ایران، خطرناک‌ترین سناریو برای آمریکاست.»

به گزارش مجاهدت از مشرق، «روزنامه کیهان» در بخش اخبار ویژه خود نوشت: روزنامه آفتاب یزد با انتشار ارزیابی فوق نوشت: نورپردازی پرچم چین بر روی برج آزادی تهران به مناسبت «سال نو چینی» با بازتاب‌های خبری متفاوت، با تردید و نوعاً منفی به‌خصوص از سوی رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور مواجه شد. این در حالی است که همین اقدام بر روی برج خلیفه نه‌تنها چنین بازتابی نداشت بلکه حتی پوشش خبری مثبت هم داده شد. پیش‌تر، همین رویکرد در بازتاب تشریفات میزبانی جناب رئیسی توسط پوتین قابل‌مشاهده است. 

هماوردی ایران و آمریکا یک هماوردی راهبردی است و یک دعوای سیاسی و تاکتیکی نیست که با رفتن این دولت یا آمدن آن فرد در آمریکا حل‌وفصل فوری و ریشه‌ای شود. آمریکا در تمامی سال‌های گذشته به‌ویژه پس از فروپاشی شوروی کمونیستی و بلوک شرق از جایگاه کدخدای دهکده جهانی خواسته است که به ملت ایران این ادعا و آدرس غلط را تحمیل کند که با آمریکا همه‌چیز برای ایران دست‌یافتنی است و بدون آمریکا همه‌چیز برای ایران از دست می‌رود. ایران در این هماوردی چند استراتژی را همزمان دنبال کرده است: اول) افزایش دائم قدرت بازدارندگی ایران به اتکای خود؛ دوم) تلاش برای خنثی‌سازی اثرات جنگ اقتصادی آمریکا؛ سوم) توسعه درازمدت و پایدار روابط با قدرت‌های بزرگ در سطح منطقه و بین‌المللی شامل روسیه و چین؛ چهارم) باز نگه‌داشتن پنجره مذاکره با آمریکا در چارچوب دیپلماسی هماوردی. مدیریت دیپلماسی هماوردی ایران با آمریکا با رهبری ج. ا. ایران است.

نشریه فارین‌پالیسی دی‌ماه ۱۳۹۸ از رائول مارک گرشت؛ افسر عالی‌رتبه سابق سیا که سال‌هاست روی مسائل ایران متمرکز و کارشناس‌اندیشکده «بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها» بوده و به تحلیل مسائل ایران مشغول است و افکار و نگاهی به‌شدت ضدایرانی دارد و یکی از حامیان خروج آمریکا از برجام و تشدید تحریم‌ها علیه ایران بوده است و به گفته خودش ۳۰ سال است که درباره رهبر جمهوری اسلامی ایران مطالعه می‌کند، پرسید «رهبر ایران چگونه ترامپ را شکست داد؟»؛ و افسر سیا، اذعان کرد: «من می‌توانم بر مبنای مستندات آماری بگویم که رهبر ایران، قطعاً برتر از ترامپ و در نقطه مخالف او قرار دارد. رهبری او در این ۳۰ سال، هوشمندانه بود. بدون شک، او قهرمانی جدی و موفق‌ترین رهبر خاورمیانه از جنگ جهانی دوم به بعد است. او فوق‌العاده باهوش است و از مهارت‌های ممتاز و استعدادهای عالی برخوردار است».

پس از اوج‌گیری همکاری نظامی، امنیتی و سیاسی ایران و روسیه که از سپتامبر ۲۰۱۵ با ورود روسیه به جنگ داخلی سوریه در کنار ایران؛ شکل جدی‌تری به خود گرفت، آمریکایی‌ها با نگرانی جدی از همسویی و همکاری تهران و مسکو بیش‌ازپیش درصدد تضعیف و تخریب روابط این دو همسایه بزرگ برآمدند. کنگره آمریکا در ماه مه سال ۲۰۱۶ به پیشنهاد مایک پمپئو (رئیس‌اسبق سازمان سیا و وزیر خارجه سابق آمریکا و طراح اصلی ترور سردار سلیمانی) قانونی به نام «قانون گزارش همکاری ایران و روسیه» تصویب کرد که بر اساس مفاد آن وزارت دفاع و وزارت خارجه و جامعه اطلاعاتی آمریکا باید با ردیابی و رصد کردن همکاری بین ایران و روسیه، اطلاعات مربوط به سطح و عمق و نوع این روابط را به‌طور منظم گزارش کنند. این قانون مصوب کنگره، مبنای تشدید اقدامات تمام وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی دولت ایالات‌متحده برای انجام ماموریت تضعیف و تخریب گسترش همکاری و تعمیق روابط بین ایران و روسیه قرار گرفته است. پس‌ازاین در یک سال بعد؛ یعنی در ماه ژوئن ۲۰۱۷، «قانون مقابله با دشمنان آمریکا از طریق تحریم‌ها موسوم به قانون کاتسا» (CAATSA) علیه ایران و روسیه در کنگره آمریکا به تصویب رسید تا از طریق تحریم با آنچه اقدامات خطرناک و دشمنانه این کشورها در قبال آمریکا و متحدانش خوانده‌شده، مقابله کند. فصل مشترک سیاست آمریکا علیه ایران و روسیه به مسئله تحریم و به‌نوعی «قانون کاتسا» برمی‌گردد که ایالات‌متحده به‌واسطه نقش‌آفرینی کنگره علیه برخی دولت‌ها که آنها را دولت‌های دشمن تعریف می‌کرد، اعمال کرده است. تصویب هر دو قانون در کنگره آمریکا شامل «قانون گزارش همکاری ایران و روسیه» و «قانون مقابله با دشمنان آمریکا از طریق تحریم‌ها موسوم به قانون «کاتسا» با اکثریت قاطع آرا کنگره و در بستر رویکرد «ایران‌هراسی» و «روس‌هراسی» در مراکز دولتی و مطالعاتی و رسانه‌های آمریکایی در قبال روسیه و ایران صورت گرفته است. 

هنگامی‌که ایالات‌متحده پس از جنگ جهانی دوم به یک قدرت بزرگ بین‌المللی مبدل شد، هدف اصلی راهبردی کلان آن، جلوگیری از شکل‌گیری فضای اوراسیای گره‌خورده با منافع و تعاملات مثبت در سطح سیاسی و بازداری از تسلط آن بر آنچه جهان قدیم می‌نامند، بود. این استراتژی در حقیقت بدین معناست که آمریکا تلاش کرد تا اصل «تفرقه بینداز و حکومت کن» را که در گذشته توسط استعمارگران در کشورهای تحت قیمومیت آنها پیاده می‌شد، این بار در سطح جهانی پیاده کند. ولید شراره در الاخبار نوشته که کابوس برژینسکی و استراتژیست‌های بزرگ و برتر آمریکایی در حال تحقق یافتن است و زشت‌تر این‌که «افتخار» آن تا حدی به دولت‌های آمریکا و یکی پس از دیگری برمی‌گردد. علاوه‌بر برژینسکی، برنت اسکاکرافت (مشاور امنیت ملی، در زمان جورج بوش پدر) و هنری کیسینجر از عواقب خصومت همزمان با روسیه و چین هشدار داده بودند. نزدیک شدن تدریجی روسیه و چین و همچنین نزدیکی آنها به ایران، عمدتاً به دلیل مورد هدف قرار گرفتن این کشورها توسط ایالات‌متحده است.

برژینسکی در کتاب «صفحه بزرگ شطرنج» به‌طور بالقوه خطرناک‌ترین سناریو را «ائتلاف بزرگِ» چین، روسیه و شاید ایران می‌داند. یک «ائتلاف ضدهژمونیک» که نه با ایدئولوژی بلکه با نارضایتی‌های مکملِ همدیگر، متحد می‌شود.

یک تغییر جهانی در استراتژی ایالات‌متحده در حال حاضر با تغییر نقش آمریکا از «پلیس جهانی» به «رهبری از پشت‌صحنه مغز متفکر» در حال انجام است. خروجی این تغییر استراتژی، ترکیبی از انقلاب‌های رنگی، جنگ‌های غیرمتعارف و مداخلات توسط مزدوران است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ائتلاف چین و روسیه و ایران خطرناک‌ترین سناریو برای آمریکا

ائتلاف چین و روسیه و ایران خطرناک‌ترین سناریو برای آمریکا بیشتر بخوانید »