ایران و عربستان

ملاحظاتی درباره عادی‌سازی روابط بین رژیم صهیونیستی و آل‌سعود

ملاحظاتی درباره عادی‌سازی روابط بین رژیم صهیونیستی و آل‌سعود


گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس – جعفر بلوری؛ عادی‌سازی روابط عربستان و رژیم آپارتاید اسرائیل چقدر جدی است؟ شکراب شدن روابط دولت بایدن و عربستان چطور؟ آیا آشتی ایران و عربستان، به نتیجه مطلوب می‌رسد؟ در این تحلیل تلاش می‌کنیم پاسخ این سه سؤال مهم را که این روز‌ها درباره آن‌ها زیاد می‌شنویم بیابیم. بخوانید:

گزارش‌های متعددی از رسانه‌های همین غرب منتشر شده است که نشان می‌دهد، رژیم اسرائیل و عربستان مدت‌هاست با یکدیگر ارتباط دارند و اخبار و گزارش‌هایی که این روز‌ها راجع به حرکت این دو به سوی «عادی‌سازی» روابط منتشر می‌شود، در واقع، حرکتی است به سوی «علنی‌سازی» این روابط و هدف نیز بیش از هر چیز، «اقناع‌سازی» است.

«اقناع‌سازی» اصطلاحی است در علوم اجتماعی که می‌گوید، قدرت‌ها وقتی می‌خواهند کاری کنند که ممکن است، با مخالفت‌های گسترده مردمی صورت بگیرد، ماه‌ها و شاید حتی سال‌ها با انتشار اخبار و گزارش‌های مرتبط و مهندسی شده تلاش می‌کنند مردم را قانع و با خود همراه کنند. [مثل کاری که آمریکا با استفاده از رسانه از مدت‌ها قبل از حمله به عراق انجام داد و افکار عمومی‌اش را آماده آن کرد]بنابر این اگر همین فردا شنیدید اعلام شد، روابط عربستان و رژیم اسرائیل عادی شد، اصلا تعجب نکنید چون، هیچ اتفاق تازه‌ای جز این که، یک رابطه عمیق و قدیمی علنی شده، رخ نداده است.

همین علنی شدن روابط، اما برای عربستان، با تهدید‌هایی همراه خواهد بود و بزرگ‌ترین تهدید برای سعودی‌ها نیز از سوی مردم همین کشور است. مردم عربستان مثل بسیاری از مردم کشور‌های عربی و اسلامی، به شدت مخالف صهیونیست‌ها هستند.

طبق نظرسنجی که نتایج آن اخیرا منتشر شد، اکثر عربستانی‌ها عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی را نمی‌خواهند. نتایج نظرسنجی موسسه مطالعات خاور نزدیک واشنگتن نشان می‌دهد، در این کشور فقط اقلیتی کوچک از عادی سازی روابط با رژیم اسرائیل حمایت می‌کنند که همین اقلیت هم در حال کاهش است. به این مهم نیز باید توجه داشت که عربستان، همواره خود را خادم حرمین شریفین -دو مسجد از مقدس‌ترین مساجد اسلامی -یعنی، مسجدالحرام و مسجدالنبی معرفی کرده است. قرار گرفتن چنین جایگاهی در کنار یکی از جنایتکارترین رژیم‌های جهان، آبرویی برای آن‌ها نخواهد گذاشت.

علنی‌سازی روابط اگر برای صهیونیست‌ها چند آورده سیاسی پر سر و صدا داشته باشد، قطعا برای آل‌سعود جز رسوایی و بی‌آبرویی در جهان اسلام چیزی نخواهد داشت. این که چه زمانی این «علنی‌سازی» روابط رخ خواهد داد نیز برای ما معلوم نیست. طبق گزارش‌هایی که رسانه‌ها منتشر کرده‌اند، طرفین خواسته‌هایی دارند که در برخی موارد، جزو خطوط قرمز طرف دیگر است. این یعنی، همین علنی‌سازی روابط نیز در صورت تحقق، با پیچ و خم‌ها، چالش‌ها و پیچیدگی‌هایی مواجه خواهد بود.

درباره مسئله شکراب‌شدن و اختلافات دولت فعلی آمریکا با عربستان نیز باید گفت، اگرچه بن سلمان نشان داده، سربزنگاه‌ها، آمریکایی‌ها را با ابزار نفت، تحت فشار قرار می‌دهد، ولی این اختلافات که هر از گاهی بروز می‌کند، تا کنون باعث قطع روابط این دو نشده است. اساسا روابط عربستان و آمریکا و زیرساخت‌های سیاسی، نظامی و بعضا حتی اقتصادی عربستان به شکلی تنظیم شده که آل‌سعود بدون غرب دچار مشکلات اساسی شود.

در برخی امور مثل مسئله انرژی این موضوع درباره غرب هم صدق می‌کند و غربی‌ها به عربستان وابستگی‌هایی دارند. ما نمی‌گوییم این دو کشور با یکدیگر دچار اختلاف نمی‌شوند. می‌شوند؛ آن‌ها دچار اختلافات جدی هم می‌شوند. می‌گوئیم، روابط این دو به گونه‌ای تنظیم شده که به این سادگی‌ها شکراب نمی‌شود. نحوه برکنار شدن «بن نایف» ولیعهد سابق عربستان و نشستن بن‌سلمان بر جای او را اگر مرور کنید، چگونگی و شکل این روابط، برایتان تا حدودی معلوم خواهد شد. فقط این را بدانید که، «بن نایف» آدم کمی نبود و کم قدرت نداشت و کسی هم در عربستان یارای برکناری‌اش را نداشت!

راجع به آشتی ایران و عربستان نیز تا این لحظه-اگر چه با کُندی- اتفاقات خوبی رخ داده است. بازگشت آرامش نسبی به میادین جنگ یمن، گشایش‌های نسبی در محاصره این کشور، مذاکراتی که بین انصارالله و هیئت سعودی ادامه دارد و طرفین آن‌ها را «رو به جلو» ارزیابی می‌کنند و. همه نشان می‌دهد، که می‌توان و باید به نتیجه‌بخش بودن این آشتی امیدوار بود. اما درباره این که چرا این مذاکرات و آشتی، آن‌طور که باید سریع جلو نمی‌رود، گفتنی‌هایی هست:

در یک نشست تخصصی بین کارشناسان حوزه عربستان و یمن، یکی از کارشناسان از خصوصیات فردی و شخصیتی اعراب عربستان و یمن صحبت می‌کرد. به گفته او، نه عربستانی‌ها و نه یمنی‌ها، به این سادگی‌ها اهل دادن امتیاز نیستند. بگذارید عین جمله این کارشناس را برایتان نقل قول کنم: «آن‌ها اگر فقط خودشان دو طرف مذاکره باشند، تا قیام قیامت هم که با هم مذاکره کنند، به نتیجه نمی‌رسند مگر این که، طرف‌های ثالثی ورود کرده و مذاکرات را به سمت یک هدف هدایت کنند.» به گفته او، این ویژگی خاص فرهنگی و شخصیتی، همواره در یمنی‌ها و عربستانی‌ها وجود داشته و امری تاریخی است. قطعا این موضوع در روند مذاکرات موثر بوده است. ولی تنها دلیل کُندی مذاکرات نیز نیست. آنچه گفته شد به معنای آن نیست که، این مذاکرات-بین ایران عربستان و بین انصارالله و عربستان- به نتیجه مطلوب نخواهد رسید؟ مذاکرات مسیر طبیعی خود را طی می‌کند و طرفین باید بقیه مسیر را با هوشیاری طی کنند.

از آن سو باید به این نکته مهم هم توجه شود که، انصاراللهِ امروز، با انصارالله فروردین سال ۹۴ تفاوت‌های بنیادینی کرده است. یک دلیل نزدیک برای این ادعا، باز می‌گردد به اتفاقی که همین چند روز پیش در ایران و یمن رخ داد.

اواخر شهریور ماه تصاویری از رژه باشکوه انصارلله منتشر شد. تصاویری که قطعا عربستانی‌ها را بیش از بقیه غافلگیر کرد! همزمان تصاویری از مراسم باشکوه رژه ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز در کشور خودمان منتشر شد. اگر تصاویر دو رژه را با هم مقایسه کنید، رژه آن‌ها -چه به لحاظ بزرگی و نظم و چه از نظر سلاح‌هایی که به نمایش گذاشته شد، درست مثل رژه ما «عالی» بود؛ و انصارالله در این رژه هم نشان داد، چقدر با انصارالله سال ۹۴ متفاوت است.

به این مهم هم توجه کنید که، انصارالله یمن در حالی که با ۵۶۵ قطعه شناور-از کشتی‌های جنگی غول پیکر تا کشتی‌های کوچک-از کشور‌های مختلف فقط از دریا کنترل می‌شود تا یک گلوله فشنگ به دستشان نرسد. این کشور از آسمان و زمین نیز کاملا محاصره است.

این که یمنی‌ها به ویژه انصارالله چگونه طی کمتر از ۸ سال، به چنین قدرتی می‌رسند، نیاز به بررسی جداگانه‌ای دارد، ولی قطع و یقین بدانید، یکی از مهم‌ترین دلایل این رشد حیرت انگیز، در ویژگی‌های فردی و شخصیتی جامعه یمن است.

فقط به عنوان یک نمونه به این موضوع توجه کنید که یمن، با وجود نابودی زیرساخت‌هایش در جنگ نابرابر با نزدیک به ۱۰ کشور-از جمله آمریکا، انگلیس، امارات، عربستان و رژیم جعلی صهیونیستی- در برخی حوزه‌ها مثل حوزه برق، از کشور‌های زیادی جلوتر است. با جمعیتی بالغ بر ۳۷ میلیون نفر، سالانه ۱۱ میلیارد دلار فقط واردات دارد و. نحوه استقلال‌شان در تامین برق و قرار گرفتن این کشور جزء ۱۰ کشور اول دنیا در این حوزه هم ارتباط مستقیمی با همین روحیه منحصر به فردشان دارد. به گفته آن کارشناس «یمنی‌ها منتظر نمی‌مانند کسی از راه برسد و مشکلشان را حل کند» و همین روحیه باعث ابداع روش‌ها و ابتکارات عجیبی توسط آن‌ها در حوزه کشاورزی و تولید برق شده است.

می‌خواهیم بگوییم، یمنی‌ها-با آن ویژگی‌های منحصر به فردی که دارند- امروز آن‌قدر قدرتمند شده‌اند که در صورت از سرگیری جنگ، نیاز به حمایت هیچ کشوری نداشته باشند و همین قدرت می‌تواند، موتور مذاکرات صلح را روشن نگه دارد. ما همچنان معتقدیم، مذاکراتی که بین ایران و عربستان و همین‌طور انصارالله و عربستان در جریان است، مهم است، چون معتقدیم توافق و آشتی با عربستان – در صورت بر هم نخوردن آن – به معنای آشتی با کشور‌های امارات، قطر، اردن، بحرین و… هم هست و کمترین دستاورد آن برای همه این کشور‌ها و منطقه، صلح، بهبود شرایط اقتصادی و امنیتی، جلوگیری از هدر رفت توان و انرژی و هزینه‌هایی که صرف تقابل طرفین با یکدیگر می‌شد، خواهد بود.

منبع: کیهان

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ملاحظاتی درباره عادی‌سازی روابط بین رژیم صهیونیستی و آل‌سعود بیشتر بخوانید »

پیشران اصلی تحول در روابط تهران و مصر، تحول در روابط تهران-ریاض است

پیشران اصلی تحول در روابط تهران و مصر، تحول در روابط تهران-ریاض است


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، روابط تهران – قاهره از ابتدای انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ رو به تیرگی نهاد، اما برخلاف سیاست برخی از کشور‌ها که در مقاطع مختلف اقدام به بستن دفاتر نمایندگی خود در تهران کرده‌اند، از آن زمان دفاتر حافظ منافع دو کشور در تهران و قاهره فعال بوده است.

حضرت‌آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی ابتدای خرداد امسال در دیدار سلطان عمان با ایشان، با اشاره به اظهارات هیثم بن طارق مبنی بر تمایل مصر برای از سرگیری روابط با جمهوری اسلامی ایران، تاکید کردند: ما از این موضع استقبال می‌کنیم و مشکلی در این زمینه نداریم.

میدل ایست آی و برخی رسانه‌های منطقه‌ای پیشتر به نقل از منابع دیپلماتیک گزارش دادند: نمایندگان مصر و ایران از ماه مارس گذشته با میانجیگری بغداد، در عراق مشغول دیدار و مذاکره بوده‌اند. موضوع این مذاکرات، تنش‌ها بر سر یمن، لبنان و سوریه بوده است.

این رسانه‌ها در گزارش‌های خود حتی دیدار احتمالی «عبدالفتاح السیسی» رئیس‌جمهور مصر و «ابراهیم رئیسی» رئیس‌جمهور ایران، را نیز مورد بحث و بررسی قرار دادند.

نکته حائز اهمیت این است که دولت سیزدهم همواره سیاست متوازن سازی مناسبات، نقش آفرینی در سازمان‌های موثر منطقه‌ای و بین المللی، عضویت در پیمان‌های اثرگذار، چون شانگ‌های و بریکس را دنبال می‌کند؛ بنابراین تعمیق روابط با همسایگان، ازسرگیری مناسبات با کشور‌های عرب حوزه خلیج فارس مانند عربستان و مصر، توسعه همکاری‌ها با کشور‌های حوزه کارائیب و آمریکای لاتین و حتی دورترین نقاط آفریقا را نیز در دستور کار قرار داده است.

با توجه به اهمیت موضوع احیای روابط تهران- قاهره، گفت‌وگویی با «محمد خواجویی» روزنامه نگار و تحلیلگر مسائل غرب آسیا و پژوهشگر مرکز تحقیقات استراتژیک کرده است، که در ادامه مشروح گفت‌وگو را می‌خوانید.

در هفته‌های اخیر اخبار زیادی درباره قریب الوقوع بودن ازسرگیری روابط ایران و مصر منتشر شده است. تا چه اندازه تحول در روابط دو کشور را نزدیک و جدی می‌دانید و آیا بزودی ما شاهد ازسرگیری روابط آن‌ها پس از بیش از چهاردهه قطعی روابط خواهیم بود؟

بله. همه نشانه‌ها و خبرها، گویای این است که به زودی و ظرف روز‌ها و هفته‌های آینده باید شاهد اعلام توافق دو کشور برای از سرگیری روابط دیپلماتیک باشیم. در دوره جدید، عمان نقش مهمی در میانجی‌گری بین تهران و قاهره داشته است.

هیثم بن طارق آل سعید سلطان عمان کمتر از دو هفته پیش به قاهره رفت و بلافاصله به تهران آمد. ماموریت اصلی او در این دو سفر میانجی گری بین دو کشور بوده است. عمانی‌ها به پیگیری روند‌های دیپلماتیک در سکوت معروف هستند؛ وقتی تحرکات اخیر رسانه‌ای و آشکار می‌شود نشان از نهایی شدن و پیشرفت کار می‌دهد.

بیانات آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب در دیدار با سلطان عمان در استقبال از روابط با مصر، گویای آن است که فضا برای این تحول مثبت است و احتمالا بزودی شاهد خبر‌های مهمی خواهیم بود.

چه شد که تهران و قاهره بعد از یک دوره طولانی قطعی روابط به سمت این تحول حرکت کرده اند؟

به نظرم تحول در روابط تهران و قاهره را باید در بستر و قاب بزرگتر تحولات منطقه‌ای در دو سال اخیر و به ویژه سه ماه اخیر ببینیم. تقریبا از دو سال پیش به این سو، کشور‌های منطقه با حرکتی آرام و تدریجی به سمت کاهش تنش و بازسازی روابط حرکت کرده‌اند.

نزاع‌ها در منطقه طی سال‌های قبل از آن بویژه بعد از انقلاب‌های عربی، به نقطه خطرناکی رسیده بود. به نظر می‌رسد نوعی فهم مشترک بین کشور‌های منطقه شکل گرفت که ادامه این وضعیت دیگر ممکن نیست و باید به سمت مدیریت اختلافات و بازسازی روابط حرکت کنند. البته شرایط بین‌المللی از جمله افزایش نقش چین و روسیه و کاهش نقش آمریکا در منطقه در این روند موثر بوده است.

از حدود دو سال پیش، ایران و عربستان مذاکرات برای ازسرگیری روابط را آغاز کردند. عربستان و قطر بعد از دوره‌ای تنش، آشتی کردند. روابط ترکیه با امارات و مصر بعد از دوره‌ای سرشار از رویارویی متحول شد. روند ازسرگیری روابط کشور‌های عربی با سوریه آغاز شد و ما شاهد افتتاح تدریجی سفارتخانه‌های کشور‌های عربی در دمشق بوده‌ایم.

گشایش‌های منطقه‌ای در سه ماه اخیر با توافق ایران و عربستان در اسفند ماه برای ازسرگیری روابط به نقطه اوج خود رسید. در راستای همین تحولات شاهد حضور بشار اسد رئیس جمهوری سوریه در نشست اتحادیه عرب در جده پس از حدود ۱۲ سال هم بودیم.

پایان یافتن جنگ یمن نیز از جمله تحولات جدید در منطقه است. احیای روابط تهران و ریاض زمینه اصلی تحولات دیگر از جمله مذاکرات برای احیای روابط بین ایران با مصر و بحرین بود.

به نظرم پیشران اصلی تحول در روابط تهران و مصر، تحول در روابط تهران و ریاض بود. مصر در سیاست‌های منطقه‌ای خود به ویژه در موضوع حساسی، چون روابط با ایران تحت تاثیر رویکرد‌های کشور‌های عربی همچون عربستان سعودی و امارات بوده است؛ بنابراین در شرایط جدید، فضا برای احیای روابط بین دو کشور فراهم شده و تحولات مثبت در روابط تهران و قاهره بیش از هر چیز تحت تاثیر معادلات منطقه و به عبارت دیگر نتیجه تغییر مثبت در مناسبات بازیگران اصلی عرصه سیاست و امنیت در منطقه بوده است.

پس از دید شما ما با یک منطقه جدیدی روبرو هستیم که از سرگیری روابط تهران و قاهره هم بخشی از این نظم جدید است؟

بله. به نظرم منطقه با شیب ملایم در حال بازگشت به نظم منطقه‌ای پیش از انقلاب‌های عربی است که مهمترین مشخصه آن احترام کشور‌های منطقه به حاکمیت و قدرت مسلط در کشور‌های دیگر و پرهیز از رویارویی‌های امنیتی است.

در چنین فضایی ایران و مصر با چه ملاحظاتی به سمت احیای روابط خود رفته اند و چه زمینه‌هایی برای همکاری دارند؟

تهران و قاهره رویکرد‌های خود را در خلاء انتخاب نکرده‌اند و ملاحظات و اولویت‌های خود را در چارچوب تغییر روند‌ها در منطقه برگزیده‌اند. ایران به دنبال تثبیت دستاورد‌های میدانی خود در یک دهه اخیر در سوریه و عراق و یمن و لبنان است و همکاری با کشور‌های منطقه را سودمند می‌داند.

از سوی دیگر ایران با احیای روابط با کشور‌های منطقه از جمله عربستان و مصر به دنبال ناکام گذاشتن پروژه ایران هراسی و به حاشیه بردن ایران در معادلات منطقه‌ای بوده که توسط اسرائیل و آمریکا دنبال شده است. از نظر ایران، رابطه با مصر که در نزدیکی اسرائیل و کانال سوئز قرار دارد، بیش از هر چیز ارزش راهبردی و سیاسی و ژئوپلیتیک دارد.

از سوی دیگر مصر پل حضور بیشتر ایران در معادلات شمال آفریقا خواهد بود. مصری‌ها هم به دنبال افزایش نقش‌آفرینی خود در معادلات منطقه‌ای هستند. بر این اساس احیای روابط با کشوری، چون ایران که دارای وزن بالای سیاسی و امنیتی در منطقه است برای مصری‌ها مهم است و ادامه قطعی روابط نفعی برای آن‌ها ندارد.

البته مصری‌ها ملاحظاتی درباره نوع روابط ایران با گروه‌های فلسطینی بویژه حماس و جهاد اسلامی در غزه که در همسایگی با مصر قرار دارد، دارند. مصر به دلیل بحران‌های سیاسی و اقتصادی در سال‌های اخیر عملا قدرت جریان سازی خود را از دست داده است.

نشانه‌هایی از تلاش مصر برای احیای قدرت خود دیده می‌شود. اما هنوز زود است که این کشور نقشی پیشرو همانند دوره‌های نه چندان دور در تاریخ پیدا کند. مصر همچنان بازیگر تبعی در منطقه است و در روابط خود با ایران هم ناگزیر است که ملاحظات بازیگران دیگر از جمله عربستان، آمریکا و اسرائیل را نیز مدنظر قرار دهد.

در همین موضوع احیای روابط با تهران، همانطور که گفتم رویکرد دولت مصر، تحت تاثیر معادلات کلان منطقه و بیش از هرچیز تغییر در وضعیت تهران و ریاض و چراغ سبز سعودی‌ها و نقش آفرینی عمان بوده است.

بر این اساس چه آینده‌ای برای روابط میان دو کشور قابل پیش‌بینی است؟

به نظرم ما نباید خوانشی اغراق آمیز از تحولات اخیر داشته باشیم. احیای روابط تهران و قاهره بی‌شک تحولی مثبت و مهم است، اما نباید تصور کرد که بزودی دو کشور وارد روابط نزدیک خواهند شد. قریب به چهار دهه روابط آن‌ها قطع بوده و طبیعی است که شکل گیری روابط نزدیک نیاز به گذر زمان و اعتمادزایی است.

روابط تهران و قاهره سال‌ها تحت فشار کشور‌های حاشیه خلیج فارس، آمریکا و اسرائیل و البته نگاه منفی دستگاه امنیتی و نظامی در مصر دچار سکون و جمود شده بود.

اگرچه اکنون تحت تاثیر معادلات منطقه‌ای احیای روابط میسر شده، اما به نظرم مدت زیادی طول خواهد کشید که دو کشور وارد روابط نزدیک اقتصادی و سیاسی و امنیتی شوند.

این موضوع را نباید فراموش کرد که از نظر بسیاری از کشور‌های پیشرو و به اصطلاح لیدر جهان عرب، نزدیکی و اتحاد تهران و قاهره، به نفع آن‌ها نیست، زیرا ممکن است نقش آفرینی این کشور‌ها آسیب ببیند. به نظر می‌رسد هم تهران و هم قاهره پس از برداشتن گام مهم احیای روابط، برای برداشتن گام‌های دیگر در آینده نگاه محتاطانه‌ای خواهند داشت، اما اکنون مهمترین اتفاق، گذر از فضای بن‌بست میان دو کشور در چهار دهه اخیر و ورود به فضای جدید است.

منبع: ایرنا

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پیشران اصلی تحول در روابط تهران و مصر، تحول در روابط تهران-ریاض است بیشتر بخوانید »

پروژه جدید نتانیاهو برای قطع ارتباط ایران و عربستان

پروژه جدید نتانیاهو برای قطع ارتباط ایران و عربستان


گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی که از برقراری مجدد روابط دو کشور ایران و عربستان ناامید و نگران است در دور جدیدی از سعی و تلاش خود قصد دارد تا با تطمیع و تهدید همزمان «محمد بن سلمان» ولیعهد این کشور سعودی و نزدیک کردن تل‌آویو به ریاض در مسیر ایجاد اخلال و کارشکنی در مسیر روابط کشورمان با کشور عربستان این رابطه تازه برقرار شده را به شکست بکشاند.

در واقع باید گفت بر کسی پوشیده نیست که برقراری روابط بین دو کشور بزرگ مسلمان منطقه یعنی ایران و عربستان و تغییر و تحولاتی که در منطقه خاورمیانه به سود کشور‌های مسلمان منطقه و به ضرر و زیان رژیم صهیونیستی و حامی آن یعنی آمریکا، به هیچ عنوان برای سران تل‌آویو و مقامات کاخ سفید قابل قبول نیست و این موضوع را در سکوت معنادار مقامات رژیم صهیونیستی و اظهارنظر‌های پیدا و پنهان سران کاخ سفید روشن و واضح است.

بر همین اساس است که مشاهده می‌کنیم که مقامات رژیم صهیونیستی و آمریکا به تلاش و تکاپو افتادند تا با هر وسیله و هر روش ممکن ضمن به تاخیر انداختن عادی‌سازی روابط ایران و عربستان، مسیری را که دو کشور تا امروز باهم و با میانجیگری کشور چین پیمودند را خراب کرده و رابطه تازه برقرار شدن این دو کشور را خراب کنند. با توجه به اختلافات قدیمی دو کشور ایران و عربستان به نظر می‌رسد که یکی از همین اهرم‌ها برای آسیب زدن به روابط این دو کشور تاکید بر مسائل و اختلافات قدیمی بین دو کشور است.

اما حربه دیگری که رژیم صهیونیستی و در پشت صحنه آمریکا برای اخلال در روابط ایران و عربستان استفاده از آن را در دستور کار خود قرار دادند تلاش برای پیش بردن روند عادی‌سازی روابط بین عربستان و رژیم صهیونیستی است. زیرا آن‌ها به خوبی می‌دانند که اگر ریاض در مسیر عادی‌سازی روابط با تل‌آویو گام بردارد بر خلاف همان مسیر باید شاهد از بین رفتن روابط تازه برقرار شده خودش با تهران باشد.

حال در این میان شاهد هستیم که «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی در طول ماه‌های اخیر دست کم دو بار محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی با صورت تلفنی تماس گرفته و گفت‌وگو کرده است. در حقیقت این تماس‌ها را می‌توان در راستای همان فعالیت‌ها و اقدامات تل‌آویو دانست که با هدف سعی و تلاش در جهت تخریب روابط ایران و عربستان دانست.

از طرف دیگر برخی اخبار و گزارش‌ها حاکی از این است که دولت «جو بایدن» رئیس جمهور فعلی آمریکا تل آویو را تحت فشار خود قرار داده تا با دادن امتیاز‌هایی به فلسطینی‌ها مسیر عادی‌سازی روابط خود با عربستان را هموار کند. در واقع این امر به خوبی نشان می‌دهد که آمریکا تا چه اندازه تل‌آویو را برای عادی‌سازی روابط با عربستان تحت فشار گذاشته است. اما نکته جالب اینجاست که پیشنهادات و توصیه‌های آمریکا تا امروز به صورت کامل توسط کابینه نتانیاهو رد شده است.

البته بر کسی پوشیده نیست که «بنیامین نتانیاهو» از سال‌های گذشته تا امروز همواره به صورت منظم تلاش‌های فراوانی را برای ارتباط گرفتن با مقامات عربستان سعودی به منظور عادی‌سازی روابط با این کشور انجام داده است، اما در هفته‌های اخیر شاهد هستیم که بعد از اعلام توافق بین ایران و عربستان، تلاش‌های نتانیاهو هم چند برابر شده است. زیرا نخست وزیر رژیم صهیونیستی به خوبی از ابعاد عادی‌سازی روابط و تعمیق آن بین ایران و عربستان باخبر و آگاه است.

در پایان باید گفت بر خلاف تمامی فشار‌های پیدا و پنهان آمریکا بر رژیم صهیونیستی به منظور عادی‌سازی روابط با عربستان با هدف دور کردن این کشور از ایران، چشم انداز روشن و واضحی برای این موضوع دست کم در آینده‌ای نزدیک متصور نیست و در همین راستا هم «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان نیز تا امروز به تمامی تلاش‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی برای عادی سازی روابط پاسخ مثبت و روشنی نداده است.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پروژه جدید نتانیاهو برای قطع ارتباط ایران و عربستان بیشتر بخوانید »

بررسی علل نگرانی رژیم صهیونیستی از برقراری رابطه مصر با ایران

بررسی علل نگرانی رژیم صهیونیستی از برقراری رابطه مصر با ایران


گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: بعد از توافق جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی با میانجیگری پین در پکن، حالا زمزمه‌های برقراری روابط بین ایران و مصر به گوش می‌رسد. موضوعی که نه تنها آمریکا و غرب از آن خشنود نیستند که رژیم صهیونیستی هم در سخنان و اظهارنظر‌های سران و مقامات خود عمیقا نسبت به این موضوع ابراز ناراحتی و نگرانی کرده است. از این روی است که می‌بینیم مقامات تل‌آویو با تحت فشار قرار دادن قاهره به دنبال جلوگیری از برقراری دوباره این رابطه هستند.

در حقیقت باید گفت پس از انجام توافق در برقراری رابطه بین ایران و عربستان شاهد شکل‌گیری صفی طولانی از کشور‌های عربی به منظور برقراری رابطه با کشورمان هستیم و اگر نگاهی به لیست این کشور‌ها نگاهی داشته باشیم به اسامی، چون امارات، بحرین، کویت برمی‌خوریم. اما در این میان شاهد افزوده شدن نامی جدید به این لیست هستیم و این نام، مصر است. اگرچه هیچ بعید نیست که در ادامه این روند شاهد افزوده شدن نام‌های کشور‌های دیگری هم باشیم.

حال در این میان باید به این مهم اشاره کنیم که منطقه خاورمیانه در جدیدترین دوره نظم نوین خود با محوریت جمهوری اسلامی ایران و عربستان قرار گرفته است. این موضوع به خوبی نشان می‌دهد که فضا و شرایط منطقه که دیرزمانی بود که به نفع آمریکا و رژیم صهیونیستی بود دچار یک دگرگونی اساسی شده است که دست بر قضا این بار نوبت به کشورمان است که بیشترین بهره و استفاده را از این تغییر فضای منطقه‌ای ببرد.

از طرف دیگر بعد از اینکه کشور‌های عربی متوجه شدند که عربستان از چندی قبل به دنبال نزدیک شدن به ایران بود و حالا امروز آن هم با میانجیگری چین توافق برقراری روابط با ایران امضاء کرده است، آن‌ها هم به سهم خود به دنبال برقراری رابطه با کشورمان برآمدند و شرایط امروز به گونه‌ای شده که شاهد رقابت کشور‌های عربی با یکدیگر به منظور ربودن گوی سبقت از هم برای عادی‌سازی روابط با ایران هستند.

بررسی علل نگرانی رژیم صهیونیستی از برقراری رابطه مصر با ایران

اما در این میان بعد از عربستان سعودی که با ایران روابط خود را برقرار کرد شاهد تلاش‌ها و فعالیت‌های مصر برای عادی‌سازی روابط با کشورمان هستیم. موضوعی که با توجه به جایگاه و اهمیتی که کشور قدیمی و باسابقه مصر در منطقه و جهان دارد از حساسیت‌های بسیار بالایی برخوردار است. بر همین اساس هم است که شاهد هستیم رژیم صهیونیستی به عنوان نخستین رژیمی که از برقراری رابطه ایران و مصر عمیقا ناراحت و ناخشنود است اقدامات و تلاش‌های فراوان پیدا و پنهانی را آغاز کرده تا قاهره را از این تصمیم منصرف کند.

موضوع مهم، اما در اینجا فضای مثبت و امیدوارکننده‌ای است که در منطقه خاورمیانه و به دنبال برقراری رابطه ایران و عربستان حاکم شده است. اما این شرایط و فضا آن چیزی نیست که سران تل‌آویو از آن راضی باشند. بر این اساس در روز‌های اخیر شاهد انتشار اخبار و گزارش‌هایی پیرامون سفر‌های پنهانی و محرمانهر مقامات رژیم صهیونیستی به منظور تحت فشار قرار دادن قاهره برای جلوگیری از عادی سازی روابط با کشورمان به این کشور هستیم. موضوعی که به خوبی نشاندهنده هراس و نگرانی این رژیم اشغالگر و نامشروع از برقراری دوباره رابطه ایران و مصر است.

بررسی علل نگرانی رژیم صهیونیستی از برقراری رابطه مصر با ایران

حال با توجه به این موضوع که مصر به دلیل موقعیت مرکزی که در جهان عرب دارد از نقش و جایگاه بسیار مهم و قابل توجهی در منطقه برخودار است و به همین دلیل بود که رژیم صهیونیستی مسیر عادی‌سازی روابط خود با کشور‌های عربی را از ایستگاه مصر آغاز کرده بود. بر این اساس اکنون نیز که ایران به دنبال عادی‌سازی روابط خود با مصر است این موضوع با واکنش‌های حساسیت برانگیز رژیم صهیونیستی روبرو شده است. در حقیقت سران تل‌آویو مقامات تهران را هم اکنون به عنوان رقیبی جدید و بسیار جدی در منطقه و در کشور مصر می‌دانند و از این روی به هیچ عنوان علاقه‌ای به عادی‌سازی روابط بین تهران و قاهره نداشته و نخواهند داشت.

در پایان باید گفت ژنرال السیسی و رئیس سرویس اطلاعات مصر به خوبی می‌دانند رژیم صهیونیستی تمایلی به از سرگیری روابط دو کشور بزرگ ایران و مصر ندارد. اما در حال حاضر دست بالا و برتر از آن ایران است و بر اساس سناریوی اعلام شده از سوی کشورمان، تلاش‌های اصلی در این مرحله بر تبادل سفرا میان دو کشور متمرکز است. سپس پیش بینی می‌شود که در مرحله بعدی شاهد انجام برنامه‌ریزی برای برگزاری نشست میان وزرای خارجه دو کشور و در نهایت ترتیب دادن زمانی برای برگزاری دیدار میان رؤسای جمهور مصر و ایران باشیم.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بررسی علل نگرانی رژیم صهیونیستی از برقراری رابطه مصر با ایران بیشتر بخوانید »

توافق ایران و عربستان عامل اصلی تقویت صلح و امنیت منطقه

توافق ایران و عربستان عامل اصلی تقویت صلح و امنیت منطقه


گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: امضای توافق بین دو کشور بزرگ و تاثیرگذار منطقه یعنی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در پکن، پایتخت چین را می‌توان به عنوان یکی از علل و عوامل اصلی و تعیین کننده در افزایش صلح، ثبات و امنیت در منطقه خاورمیانه دانست. زیرا بی‌شک این دو کشور بزرگ مسلمان منطقه خاورمیانه با توجه به ظرفیت و پتانسیل‌های فراوانی که داشته و از آن برخوردار هستند می‌توانند آرامش و صلح را به مردم این منطقه همیشه ناآرام هدیه کنند.

اما یکی از اصلی‌ترین دلایلی که موجب شده در شرایط امروز منطقه و جهان امضاء توافق مابین دو کشور ایران و عربستان بیش از پیش به چشم بیاید نقش بسیار مهم و غیرقابل انکار کشور چین در انعقاد این توافق تاریخی است. زیرا کشور چین با میزبانی از دو کشور بزرگ و باسابقه منطقه خاورمیانه در عین اینکه بین ایران و عربستان توافق برقرار کرده است میزان تاثیرگذاری و نفوذ کشور آمریکا را در قاره آسیا به صورت چشمگیر و قابل توجهی کاهش داده است.

البته انتشار اخبار و گزارش‌های توافق تاریخی میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی به میزبانی چین را می‌توان سرآغازی از فرارسیدن دوران جدیدی از روابط بین‌الملل بدون حضور و نقش آفرینی همیشگی آمریکا دانست. زیرا تا امروز و پیش از این رویداد بزرگ منطقه‌ای و جهانی، این آمریکا بود که به عنوان کشوری ابرقدرت تمامی روابط و مناسبات منطقه‌ای و جهانی را بر اساس سود و منافع خود تنظیم می‌کرد. اما حالا از این تاریخ به بعد این چین هست که پا جای پای آمریکا و مناسبات جهانی گذاشته است.

حال در این میان موضوعی که توجهات را به خود جلب کرده حمایت فریبکارانه و مزورانه مقامات کاخ سفید و آمریکا از توافق ایران و عربستان است. زیرا با توجه به سابقه‌ای که آمریکا از آن برخوردار است و کشور‌های دنیا هم به خوبی نسبت به این موضوع اگاه بوده و نسبت به آن اشراف دارند، برخی از گزارش‌های رسمی و غیررسمی حاکی از آن است که مقامات دولت «جو بایدن» در پشت پرده و به صورت پنهانی در تماس‌هایی که با مقامات و سران عربستان سعودی داشتند نارضایتی خود را از این توافق اعلام کردند.

توافق ایران و عربستان عامل اصلی تقویت صلح و امنیت منطقه

اما موضوعی که موجب شده تا مقامات آمریکا نارضایتی قابل توجهی از این توافق داشته باشند، نقش چین به عنوان میانجیگری بین دو کشور ایران و عربستان است. زیرا با نقش مثبت و موفق چین در کاهش اختلاف این دو کشور بزرگ منطقه خاورمیانه به هیچ عنوان مورد قبول سران کاخ سفید نبوده و موفقیت چین در این پرونده تا امروز و این ساعت برای واشنگتن بسیار گران تمام شده است.

موضوع مهم و قابل توجه دیگری که در جریان توافق ایران و عربستان قابل توجه بوده ناراحتی و حتی عصبانیت «ویلیام برنز» رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) است. او که از این توافق غافلگیر و حتی شوکه هم شده بود با ارسال پیامی به «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان ناخشنودی خود را از این رویداد ابراز کرده بود. ضمن اینکه روزنامه «وال استریت ژورنال» در گزارشی نوشته بود که «برنز» در پیامی به بن سلمان گفته است که «آمریکا از آشتی‌جویی ریاض با تهران و سوریه که هر دو هنوز تحت تحریم‌های غرب هستند شوکه شده است.»

توافق ایران و عربستان عامل اصلی تقویت صلح و امنیت منطقه

حال اگر بیاییم و در کنار نارضایتی آمریکا از توافق ایران و عربستان توسط چین، رد درخواست آمریکا توسط عربستان سعودی به منظور عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی را قرار بدهیم شاهد شکل گیری شریط سخت‌تر و دشوارتری برای آمریکا، رژیم اشغالگر قدس و دنیای غرب هستیم. امری که نشان می‌دهد کشور‌های بزرگ و تاثیرگذار منطقه و جهان از چین به جای آمریکا برای تنظیم روابط و مناسبات بین المللی خود استفاده می‌کنند.

در پایان باید گفت با توجه به تغییر و تحولات صورت گرفته در منطقه خاورمیانه و احیای روابط ایران و عربستان شاهد ناامیدی محافل صهیونیستی نسبت به عادی سازی روابط با عربستان هستیم. ضمن اینکه در یکی از اخرین نظرسنجی‌هایی هم که در عربستان انجام شده است مشخص شده که اغلب مردم این کشور مخالف عادی سازی روابط با این رژیم نامشروع و اشغالگر هستند. بر این اساس شاهد ورق خوردن برگ دیگری از ناامیدی محافل صهیونیستی نسبت به ایجاد ارتباط با این کشور بزرگ مسلمان در منطقه هستیم.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

توافق ایران و عربستان عامل اصلی تقویت صلح و امنیت منطقه بیشتر بخوانید »