پیشران اصلی تحول در روابط تهران و مصر، تحول در روابط تهران-ریاض است
به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانههای دفاعپرس، روابط تهران – قاهره از ابتدای انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ رو به تیرگی نهاد، اما برخلاف سیاست برخی از کشورها که در مقاطع مختلف اقدام به بستن دفاتر نمایندگی خود در تهران کردهاند، از آن زمان دفاتر حافظ منافع دو کشور در تهران و قاهره فعال بوده است.
حضرتآیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی ابتدای خرداد امسال در دیدار سلطان عمان با ایشان، با اشاره به اظهارات هیثم بن طارق مبنی بر تمایل مصر برای از سرگیری روابط با جمهوری اسلامی ایران، تاکید کردند: ما از این موضع استقبال میکنیم و مشکلی در این زمینه نداریم.
میدل ایست آی و برخی رسانههای منطقهای پیشتر به نقل از منابع دیپلماتیک گزارش دادند: نمایندگان مصر و ایران از ماه مارس گذشته با میانجیگری بغداد، در عراق مشغول دیدار و مذاکره بودهاند. موضوع این مذاکرات، تنشها بر سر یمن، لبنان و سوریه بوده است.
این رسانهها در گزارشهای خود حتی دیدار احتمالی «عبدالفتاح السیسی» رئیسجمهور مصر و «ابراهیم رئیسی» رئیسجمهور ایران، را نیز مورد بحث و بررسی قرار دادند.
نکته حائز اهمیت این است که دولت سیزدهم همواره سیاست متوازن سازی مناسبات، نقش آفرینی در سازمانهای موثر منطقهای و بین المللی، عضویت در پیمانهای اثرگذار، چون شانگهای و بریکس را دنبال میکند؛ بنابراین تعمیق روابط با همسایگان، ازسرگیری مناسبات با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس مانند عربستان و مصر، توسعه همکاریها با کشورهای حوزه کارائیب و آمریکای لاتین و حتی دورترین نقاط آفریقا را نیز در دستور کار قرار داده است.
با توجه به اهمیت موضوع احیای روابط تهران- قاهره، گفتوگویی با «محمد خواجویی» روزنامه نگار و تحلیلگر مسائل غرب آسیا و پژوهشگر مرکز تحقیقات استراتژیک کرده است، که در ادامه مشروح گفتوگو را میخوانید.
در هفتههای اخیر اخبار زیادی درباره قریب الوقوع بودن ازسرگیری روابط ایران و مصر منتشر شده است. تا چه اندازه تحول در روابط دو کشور را نزدیک و جدی میدانید و آیا بزودی ما شاهد ازسرگیری روابط آنها پس از بیش از چهاردهه قطعی روابط خواهیم بود؟
بله. همه نشانهها و خبرها، گویای این است که به زودی و ظرف روزها و هفتههای آینده باید شاهد اعلام توافق دو کشور برای از سرگیری روابط دیپلماتیک باشیم. در دوره جدید، عمان نقش مهمی در میانجیگری بین تهران و قاهره داشته است.
هیثم بن طارق آل سعید سلطان عمان کمتر از دو هفته پیش به قاهره رفت و بلافاصله به تهران آمد. ماموریت اصلی او در این دو سفر میانجی گری بین دو کشور بوده است. عمانیها به پیگیری روندهای دیپلماتیک در سکوت معروف هستند؛ وقتی تحرکات اخیر رسانهای و آشکار میشود نشان از نهایی شدن و پیشرفت کار میدهد.
بیانات آیتالله خامنهای رهبر انقلاب در دیدار با سلطان عمان در استقبال از روابط با مصر، گویای آن است که فضا برای این تحول مثبت است و احتمالا بزودی شاهد خبرهای مهمی خواهیم بود.
چه شد که تهران و قاهره بعد از یک دوره طولانی قطعی روابط به سمت این تحول حرکت کرده اند؟
به نظرم تحول در روابط تهران و قاهره را باید در بستر و قاب بزرگتر تحولات منطقهای در دو سال اخیر و به ویژه سه ماه اخیر ببینیم. تقریبا از دو سال پیش به این سو، کشورهای منطقه با حرکتی آرام و تدریجی به سمت کاهش تنش و بازسازی روابط حرکت کردهاند.
نزاعها در منطقه طی سالهای قبل از آن بویژه بعد از انقلابهای عربی، به نقطه خطرناکی رسیده بود. به نظر میرسد نوعی فهم مشترک بین کشورهای منطقه شکل گرفت که ادامه این وضعیت دیگر ممکن نیست و باید به سمت مدیریت اختلافات و بازسازی روابط حرکت کنند. البته شرایط بینالمللی از جمله افزایش نقش چین و روسیه و کاهش نقش آمریکا در منطقه در این روند موثر بوده است.
از حدود دو سال پیش، ایران و عربستان مذاکرات برای ازسرگیری روابط را آغاز کردند. عربستان و قطر بعد از دورهای تنش، آشتی کردند. روابط ترکیه با امارات و مصر بعد از دورهای سرشار از رویارویی متحول شد. روند ازسرگیری روابط کشورهای عربی با سوریه آغاز شد و ما شاهد افتتاح تدریجی سفارتخانههای کشورهای عربی در دمشق بودهایم.
گشایشهای منطقهای در سه ماه اخیر با توافق ایران و عربستان در اسفند ماه برای ازسرگیری روابط به نقطه اوج خود رسید. در راستای همین تحولات شاهد حضور بشار اسد رئیس جمهوری سوریه در نشست اتحادیه عرب در جده پس از حدود ۱۲ سال هم بودیم.
پایان یافتن جنگ یمن نیز از جمله تحولات جدید در منطقه است. احیای روابط تهران و ریاض زمینه اصلی تحولات دیگر از جمله مذاکرات برای احیای روابط بین ایران با مصر و بحرین بود.
به نظرم پیشران اصلی تحول در روابط تهران و مصر، تحول در روابط تهران و ریاض بود. مصر در سیاستهای منطقهای خود به ویژه در موضوع حساسی، چون روابط با ایران تحت تاثیر رویکردهای کشورهای عربی همچون عربستان سعودی و امارات بوده است؛ بنابراین در شرایط جدید، فضا برای احیای روابط بین دو کشور فراهم شده و تحولات مثبت در روابط تهران و قاهره بیش از هر چیز تحت تاثیر معادلات منطقه و به عبارت دیگر نتیجه تغییر مثبت در مناسبات بازیگران اصلی عرصه سیاست و امنیت در منطقه بوده است.
پس از دید شما ما با یک منطقه جدیدی روبرو هستیم که از سرگیری روابط تهران و قاهره هم بخشی از این نظم جدید است؟
بله. به نظرم منطقه با شیب ملایم در حال بازگشت به نظم منطقهای پیش از انقلابهای عربی است که مهمترین مشخصه آن احترام کشورهای منطقه به حاکمیت و قدرت مسلط در کشورهای دیگر و پرهیز از رویاروییهای امنیتی است.
در چنین فضایی ایران و مصر با چه ملاحظاتی به سمت احیای روابط خود رفته اند و چه زمینههایی برای همکاری دارند؟
تهران و قاهره رویکردهای خود را در خلاء انتخاب نکردهاند و ملاحظات و اولویتهای خود را در چارچوب تغییر روندها در منطقه برگزیدهاند. ایران به دنبال تثبیت دستاوردهای میدانی خود در یک دهه اخیر در سوریه و عراق و یمن و لبنان است و همکاری با کشورهای منطقه را سودمند میداند.
از سوی دیگر ایران با احیای روابط با کشورهای منطقه از جمله عربستان و مصر به دنبال ناکام گذاشتن پروژه ایران هراسی و به حاشیه بردن ایران در معادلات منطقهای بوده که توسط اسرائیل و آمریکا دنبال شده است. از نظر ایران، رابطه با مصر که در نزدیکی اسرائیل و کانال سوئز قرار دارد، بیش از هر چیز ارزش راهبردی و سیاسی و ژئوپلیتیک دارد.
از سوی دیگر مصر پل حضور بیشتر ایران در معادلات شمال آفریقا خواهد بود. مصریها هم به دنبال افزایش نقشآفرینی خود در معادلات منطقهای هستند. بر این اساس احیای روابط با کشوری، چون ایران که دارای وزن بالای سیاسی و امنیتی در منطقه است برای مصریها مهم است و ادامه قطعی روابط نفعی برای آنها ندارد.
البته مصریها ملاحظاتی درباره نوع روابط ایران با گروههای فلسطینی بویژه حماس و جهاد اسلامی در غزه که در همسایگی با مصر قرار دارد، دارند. مصر به دلیل بحرانهای سیاسی و اقتصادی در سالهای اخیر عملا قدرت جریان سازی خود را از دست داده است.
نشانههایی از تلاش مصر برای احیای قدرت خود دیده میشود. اما هنوز زود است که این کشور نقشی پیشرو همانند دورههای نه چندان دور در تاریخ پیدا کند. مصر همچنان بازیگر تبعی در منطقه است و در روابط خود با ایران هم ناگزیر است که ملاحظات بازیگران دیگر از جمله عربستان، آمریکا و اسرائیل را نیز مدنظر قرار دهد.
در همین موضوع احیای روابط با تهران، همانطور که گفتم رویکرد دولت مصر، تحت تاثیر معادلات کلان منطقه و بیش از هرچیز تغییر در وضعیت تهران و ریاض و چراغ سبز سعودیها و نقش آفرینی عمان بوده است.
بر این اساس چه آیندهای برای روابط میان دو کشور قابل پیشبینی است؟
به نظرم ما نباید خوانشی اغراق آمیز از تحولات اخیر داشته باشیم. احیای روابط تهران و قاهره بیشک تحولی مثبت و مهم است، اما نباید تصور کرد که بزودی دو کشور وارد روابط نزدیک خواهند شد. قریب به چهار دهه روابط آنها قطع بوده و طبیعی است که شکل گیری روابط نزدیک نیاز به گذر زمان و اعتمادزایی است.
روابط تهران و قاهره سالها تحت فشار کشورهای حاشیه خلیج فارس، آمریکا و اسرائیل و البته نگاه منفی دستگاه امنیتی و نظامی در مصر دچار سکون و جمود شده بود.
اگرچه اکنون تحت تاثیر معادلات منطقهای احیای روابط میسر شده، اما به نظرم مدت زیادی طول خواهد کشید که دو کشور وارد روابط نزدیک اقتصادی و سیاسی و امنیتی شوند.
این موضوع را نباید فراموش کرد که از نظر بسیاری از کشورهای پیشرو و به اصطلاح لیدر جهان عرب، نزدیکی و اتحاد تهران و قاهره، به نفع آنها نیست، زیرا ممکن است نقش آفرینی این کشورها آسیب ببیند. به نظر میرسد هم تهران و هم قاهره پس از برداشتن گام مهم احیای روابط، برای برداشتن گامهای دیگر در آینده نگاه محتاطانهای خواهند داشت، اما اکنون مهمترین اتفاق، گذر از فضای بنبست میان دو کشور در چهار دهه اخیر و ورود به فضای جدید است.
منبع: ایرنا
انتهای پیام/ ۱۳۴
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
پیشران اصلی تحول در روابط تهران و مصر، تحول در روابط تهران-ریاض است بیشتر بخوانید »