گروه بینالملل دفاعپرس: هیچ شکی در این نیست که رژیم کودککش صهیونیستی یک رژیم آپارتاید، به معنی واقعی کلمه هست و جامعه جهانی باید سکوت خود را برای مهار این رژیم وحشی بشکند؛ چراکه سکوت بیش از حد در برابر آن، صهیونیستهای خونخوار را به مرز جنون رسانده و آنها از نسلکشی، قتل و کشتار انسانهای بیگناه ابایی ندارند و تا جایی که میتوانند برای پیشبرد اهداف شوم خود به هیچ بنیبشری رحم نمیکنند.
اگر از ظلم و ستم صهیونیستها در حق فلسطینیها طی هفت دهه اخیر چشمپوشی کنیم و فقط به جنایات آنها در ۱۱ ماه گذشته اشاره کنیم، میبینیم که در این مدت بیش از ۴۰ هزار شهروند غیرنظامی اعم از زنان و کودکان بیگناه غزه را به شهادت رسانده و بیش از ۹۰ هزار نفر از آنها را مجروح کرده هست؛ لذا جنایات رژیم صهیونیستی در غزه در طول همین ۱۱ ماهی که از جنگ غزه میگذرد، به وضوح نشان میدهد که این رژیم به مرحلهای رسیده که بقای آن نهتنها تهدیدی واقعی برای غربآسیا هست، بلکه تهدیدی برای کل جهان هست؛ همچنان که صلح و امنیت جهانی را با چالشهای فراوانی روبرو کرده هست.
با وجود اینکه آزادیخواهان و حامیان واقعی حقوق بشر فارغ از هر دینی و آیینی به این نتیجه رسیدهاند که بقای رژیم صهیونیستی برای بشریت مضر هست، اما کشورهای مدعی حقوق بشر که صدای حمایت دروغین آنها گوش جهانیان را کر کرده هست، نهتنها بهدنبال مهار این حیوان درنده نیستند، بلکه با فروش تسلیحات و حمایتهای سیاسی، به ماشین قتلوکشتار آنها سرعت میبخشند.
این رژیم در اقدامی غیراخلاقی و غیرانسانی، دانشمندان هستهای و نخبههای علمی را که حضور آنها برای بشریت منشا خیر هست، در اقصی نقاط جهان به بهانههای واهی ترور میکند و جهان را از خدمات ارزنده این دانشمندان محروم میکند.
جنون صهیونیستها به مرحله خطرناکی رسیده تا جایی که طی چند روز گذشته در اقدامی مغایر با قوانین بینالمللی از وسایل ارتباط رسانی برای کشتار استفاده کرده هست.
همه ما میدانیم که شکل زندگی در جهان امروز نسبت به دههها و سدههای اخیر بهطور کامل دگرگون شده و کسی هم نمیتواند ادعا کند که این پیشرفتها و تغییر سبک و سیاق زندگی در روند زندگی او تاثیر ندارد. مثلا در گذشته، زندگیها به این شدت تحتالشعاع دستگاههای الکترونیکی مثل تلویزیون، ضبط، موبایل و … نبود، اما هماکنون فردی را پیدا نمیکنید که از ابزارهای الکترونیکی استفاده نکند.
اما شاهد بودیم که صهیونیستهای بیوجدان در اقدامی تروریستی طی چند روز گذشته، همزمان بیش از ۳ هزار از پیجرهایی که شهروندان لبنانی در بیمارستانها، مراکز امنیتی و غیرامنیتی استفاده میکردند، منفجر کردند و همین اقدام آنها شک و شبه در استفاده از وسائل الکترونیکی را در بین افکار عمومی دوچندان کرده هست که چه تضمینی وجود دارد، همین وسیلهای که در راستای آسایش و رفاه آنها ساخته شده هست، برای آنها تهدید نباشد.
پس حذف این غده سرطانی ضرورتی انکارناپذیر برای جهان هست، ولی نکتهای که وجود دارد، این هست که غربیها، چون منافع ملی خود را در بقای این رژیم منفور تعریف کردهاند، برای مهار یا حذف این رژیم نهتنها دست به کار نمیشوند، بلکه برای بقای موجودیت آن تلاش نیز خواهند کرد؛ لذا اگر مسلمانان وحدت داشته باشند، استکبار جهانی نمیتواند از رژیم فاسد و لجن صهیونیستی حمایت کند تا این چنین جنایاتی در منطقه رقم بزند.
همه ما میدانیم که منافع ملی و امنیت ملی یک کشور تنها در مرزهای جغرافیایی آن محدود نمیشود. دولتها به میزان هزینههایی که در کشورهای دیگر صرف میکنند، از توان و قدرت تصمیمگیری و تأثیرگذاری بیشتری نیز در آینده آن کشور و معادلات منطقهای برخوردار میشوند. در واقع حفظ موجودیت، استقلال و تمامیت ارضی و امنیت ملی کشور- که از عناصر کلیدی و حیاتی تشکیلدهنده منافع ملی هست- نیازمند صرف چنین هزینهها و کمک به ملتهایی هست که در خط اول مبارزه با دشمنان ما قرار دارند.
واقعیت آن هست که مردم مظلوم و مبارز فلسطین و مقاومت اسلامی لبنان، از منافع و امنیت ملی مسلمانان نیز دفاع میکنند. با توجه به خوی توسعهطلبانه و تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی و سودای از نیل تا فرات، اگر محور مقاومت این رژیم غاصب را در مرزهای خودخوانده خود محصور نمیکرد، کشورهای اسلامی ناچار میشدند، در مرزهای خود با هزینهای بیشتر و سنگینتر با این رژیم مقابله کنند. پس نمیتوان دست روی دست گذاشت و هیچ اقدامی نکرد تا با این رژیم غاصب و سایر دشمنان در مرزهای خود روبهرو شویم.
تجربه مقابله با گروه تروریستی داعش که با حمایت و نقش مستقیم آمریکا به منظور ایجاد خاورمیانه جدید ایجاد شده بود، نشان داد که این راهبرد، منطقی و اصولی هست. از این رو حمایت از محور مقاومت برای محو این غده سرطانی از روی زمین، علاوه بر آنکه بهعنوان وظیفه انسانی و اسلامی هست، نقش بسیار مهمی در تأمین منافع و امنیت ملی کشورهای اسلامی دارد.
در همین راستا نیز رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی تاکید کردند که کشورهای اسلامی باید ارتباطات سیاسی با رژیم صهیونی را نیز بهکلی تضعیف و حملات سیاسی و مطبوعاتی را تقویت کنند و صریحاً نشان دهند که در کنار ملت فلسطین قرار دارند.
انتهای پیام/ 411
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
حتی با محافظان حضرت آقا گفتوگو کردیم و عموم این افراد کسانی بودند که پیدا کردنشان راحت نبود. ولی اول با لطف خدا و بعد با همکاری خانواده شهدا توانستیم با این افراد ارتباط بگیریم.
گروه جهاد و مقاومت مشرق –در هفته دفاعمقدس، نشست بررسی کتاب «راز بیبی جان» پربرکت بود. غیرازخانم الناز عباسیان که بهعنوان نویسنده دعوت ما را پذیرفت، خانم مهدیه زکیزاده به نمایندگی از انتشارات روایت فتح و حجتالاسلام سیدحمید علمالهدی، (برادر شهید) و همسرشان به نمایندگی از خانواده شهید علمالهدی در گفتگو حاضرشدند.همهمان تلاش کردیم چراغی باشیم برای بهتر دیدهشدن این کتاب که زوایای پنهانی از زندگی یک شیرزن را نشانمان میدهد.
از آغاز کار این کتاب برایمان بگویید. الناز عباسیان: پیشنهاد این موضوع از طرف انتشارات روایت فتح به من داده شد. خانم زکیزاده تماس گرفتند و موضوع را مطرح کردند. آن لحظه من فکر میکردم مادر هنوز در قید حیات هستند.۱۷- ۱۸ سالی بود که از شهدا مینوشتم و کارم بیشتر در حوزه مادران شهدا بود و بهراحتی پذیرفتم چون نسبت به کار با مادران شهدا حس خوبی داشتم.فکر نمیکردم ایشان ۳۳ سال پیش به رحمت خدا رفته و کسانی که با او ارتباط تنگاتنگی داشتند نیز در قید حیات نیستند. حتی فکر میکردم این خانواده در تهران ساکن هستند و نمیدانستم باید منابعمان را از اهواز پیگیری کنیم.من با خوابهایم زندگی میکنم. حدودا ششماه پیش از اینکه این کار به من پیشنهاد داده شود، خواب عجیبی دیدم و آن خواب برای من بسیار باارزش بود. میدانستم پروندهای از شهید عزیزی به دست من میرسد. بعد از مدتها متوجه شدم که شمایل آن مرد در خواب من، چقدر شبیه شهید عزیز سیدحسین علمالهدی است.
درگذشت پریخانم تازه میخواستم کار را شروع کنم که با دختر مرحوم بیبی خدیجه تماس گرفتم. پریخانم گفتند که با شما هماهنگ میکنیم چون ایشان مریضاحوال و به کرونا مبتلا بودند. شنیدم که چند روز بعد ایشان به رحمت خدا رفتند. خانواده تحتتاثیر فوت ایشان قرار داشتند. در آن دوره اکثر اعضای خانواده کرونا گرفته بودند و شروع کار ما تا مهرماه سال ۱۳۹۹ به تاخیر افتاد.در اولین دیدار ما با خانواده شهید همه با ماسک و الکل حاضر شدند و درفاصله دوری ازهم نشسته بودیم.این مصاحبه برای من عجیب بود. میترسیدم مشکلی ایجاد کنم، چون از خواهران سن و سالی گذشته بود و خانواده هنوز داغدار بودند.
به یاد دارم پریخانم از اول تا آخر آن جلسه گریه میکردند. شروع کار ما اینطور بود و خود من از این بابت ناراحت بودم.نوشتن از بیبیجان برای من مانند کار در معدن بود که میشکافتیم، پیش میرفتیم و به طلا دست مییافتیم. از بیبیجان به خانوادهای رسیدیم که هرکدام از اعضایش پتانسیلی خاص برای داستانی متفاوت دارند. به دختران و پسران ایشان رسیدیم؛ به اطرافیان و کسانی که در چایخانه اهواز و تهران با بیبیجان بودند.هر کدام از این مراحل گنجی بود. خصلتهایی از بیبی جان به دستم میآمد که حیران میماندم. ماجراهایی تعریف میشد که وقتی برای خانواده تعریف میکردم به من میگفتند ما نمیدانستیم و برای من بسیار جالب بود.
گفتند عجله نکنید! ازطرف روایت فتح به من گفته شد دست شما باز است ووقت دارید وبا حوصله کار کنید، چون نمیخواستند بعد از اتمام کار متوجه شوند با یکی از افراد مرتبط مصاحبه نشده یا اثری جا مانده و روایتی مفقود است.فکر کردم میتوانم کار را زیر یک سال جمع کنم چون دیگر کتابهای من نهایتا با ۲۰ تا ۳۰ مصاحبه و رجوع به تعدادی کتاب در عرض یک سال به انتشارات تحویل داده میشد، ولی مصاحبههای این کتاب خیلی زیاد شد و من هم دلم نمیآمد جمعش کنم. حاج حمید هم کمک میکرد و مرتبا شمارههایی ارسال میکرد.
خدمت خیلی از عزیزان رفتیم و بعد به جایی رسیدیم که مصاحبههای ما بیشتر از حجم کتاب شده بود. باید ۲۰۰ صفحه تحویل میدادیم اما حدود ۵۰۰ صفحه مطلب داشتیم. دوستان در روایت فتح لطف کردند و اجازه بالا بردن حجم کتاب را تا ۳۰۰ صفحه صادر شد. اما باید باز هم بخشی از مصاحبهها حذف میشد. قرار بر این بود کتاب دو جلدی باشد.بنا بر لیست در دستم با حدود ۹۰ نفر گفتوگو شد که این تعداد لزوما افراد عادی نبودند. برای مثال یکی از آنها آقا مجتبی، پسر شهید مطهری و عروس شهید مطهری بودند. با خانواده شهید رجایی مصاحبه شد.
حتی با محافظان حضرت آقا گفتوگو کردیم و عموم این افراد کسانی بودند که پیدا کردنشان راحت نبود. ولی اول با لطف خدا و بعد با همکاری خانواده شهدا توانستیم با این افراد ارتباط بگیریم. آقای آهنگران هم به ما کمک زیادی کرد و در مورد بخشهایی از کتاب، ایشان واسطه ارتباطما با خانوادههایی در اهواز بود که کار آسانی نبود. باید بگویم بیبی جان قلاب را انداخت و مرا به طرف خودش کشید.
چطور برای تدوین کتاب به این سیستم رسیدیم و زاویه دید دانای کل و سوم شخص را انتخاب کردید؟ حدود ۱۳ تا ۱۴ نفر از مصاحبه شوندگان را از لیست بیبی جان حذف کردیم و برای کتاب سید حسین نگه داشتیم چون اختصاصا در مورد ایشان بود. سیر تاریخی کتاب سه برهه مهم تاریخ ایران را در بر میگیرد. کسی که این کتاب را میخواند تاریخ معاصر را ورق میزند.
کنشگری نوجوانانه و حتی کودکانه سوژه با موضوع کشف حجاب رضاخان و نوع مبارزه او با موضوع، مخالفت با کاپیتولاسیون درحالی که مسئولیت بچههای خود و خواهرش را بر عهده داشت. او نه در سالهای نزدیک به پیروزی انقلاب، بلکه در سال ۱۳۴۲ فعالیت انقلابی داشت.حیف است از همسر ایشان یاد نکنم. این دو با وجود تفاوت سنی، زندگی عارفانهای با هم داشتند و بیبی جان تحت تاثیر ایشان رشد کرد. برای من عجیب است که در آن دوران چطور یک زن کم سن و سال در اهواز خانمها را جمع میکند و برای سلامتی آیتا… خمینی مراسم ختم صلوات هفتگی میگیرد؟! رساله امام را میخوانند، طومار مینویسند، امضا میکنند و به شاه تلگراف میفرستند که این تلگراف در اسناد ساواک موجود است.
هر برهه زندگی این زن الگوست و باید به آن پرداخته شود. حیف است از زندگی چنین الگوهایی فیلم ساخته نشود و آنها به زنان و مادران معرفی نشوند.من توفیق داشتم و در خدمت مادران شهید بودم، ولی بسیاری از این مادران بهواسطه شهادت پسرانشان وارد فعالیت و کنشگری شدهاند، اما بیبی جان قبل از شهادت پسرش، فرماندهای در جامعه زنان بود. بیبی جان، عمری کوتاه، ولی با برکت داشتند.
تجدید بیعت با امام پس از پیروزی انقلاب تا آغاز جنگ دوران سکوت بسیاری از مادران شهداست، ولی این مادر در آن دوره شخصیتی طلایی بود. زنان را جمع میکند و از اهواز با وسایل حملونقل آن زمان برای تجدید بیعت با امام راهی تهران میشوند. یکی از آن زنان به ما گفت بیبی جان در تکتک ماها را میزد و میگفت من راهی میشوم اگر دوست دارید بیایید و اگر طلایی دارید در راه انقلاب بدهید. این کارها به ذهن چه کسی میرسد؟!در سه ماهه اول جنگ بسیاری جان خودشان و فرزندانشان را برداشتند و به جایی امن رفتند. این مادر نهتنها از شهر نرفت، بلکه به مادران دیگر گفت شهر را خالی نکنند.
عکسی از بیبی جان در میان آوارهای بمباران اهواز وجود دارد. این زن در آن زمان خانه خود را خالی کرده و به مامنی برای رزمندهها و پایگاهی برای کمک به جبهه تبدیل کرده است.یکی از پارامترهای سوگدرمانی این است که وقتی کسی عزیزی را از دست داده و به آرامش رسیده، دیگر داغداران را تسلی بدهند. بیبی جان اوایل جنگ سوگدرمانی را درک کرده بود و همراه با مادران شهید به دیگر مادران داغدار دلداری میداد.
دوست دارم تا جایی که میتوانم بیبی جان را معرفی کنم. به دوستان و همکارانی که برای ساخت مستند میآیند؛ میگویم که من تا جایی که بتوانم همکاری میکنم تا اتفاقات خوبی بیفتد.
در کار شهدا دنبال پول و نام نیستم از صمیم قلب میگویم که در کار شهدا بهدنبال دو چیز نبوده و نیستم؛ یکی پول و دیگری اسم است. با وجود اینکه از لطف این عزیزان هر دوی اینها به من میرسد، اما من به دنبالشان نیستم. حساب و کتاب من با شهدا جداست.همانطور که گفته شد، بیبی جان برای کارهایش الهی، هیأتی و مردمی جلو میرفتند. با خودم گفتم یعنی من نمیتوانم بهعنوان ذرهای کوچک که خود را به این اسم بزرگوار چسباندهام، این نیت را داشته باشم و در این اثر بحث پول و مادیات نداشته باشم؟! به همین دلیل هیچوقت عواید مادی این اثر را پیگیری نکردهام در حالیکه در مورد آثار دیگر قراردادهای سنگینتری بستهام و حساب آنها جداست.
حجتالاسلام سیدحمید علمالهدی (برادر شهید): خانم عباسیان کاری کرد کارستان برای نوشتن کتابی درباره مادر، چند بار تصمیم گرفته شد، ولی همتی درست و حسابی نبود. کار از این بابت که از مادرمان تعریف کنیم، خوشایند خانواده نبود؛ ولی شخصیت ایشان ابعاد مختلفی داشت و میتوانست الگو باشد. چنین زندگی با شخصیتی چندجانبه که از ازدواجش تا فرزندآوری او،ایثار وخدمت بود.
ایشان قبل وبعد ازپیروزی انقلاب و دردفاعمقدس شخصیتی اجتماعی داشت و حضور ومحوریتشان باعث تاثیرگذاری بود.مادر، شخصیت عجیبی داشت و کار شگرفی کرد. دختری ۱۴ساله از خرمآباد با مردی ۳۰ساله ازدواج میکند و به نجف میرود تا پنج فرزند شوهرش را بزرگ کند. فرزند اول فقط یکسال از ایشان کوچکتر بود. ایشان با وجود چنین مسئولیت سنگینی و سکونت درنجف با همسران مراجع رفتوآمد فراوان داشت. ما نمیدانیم ایشان چطور عربی یاد گرفته بودند، تا دورهای که منزل ما در زمان جنگ، پایگاه بود.خاطرهای برای شما تعریف میکنم.
نیمه اول دهه ۷۰ بود، در ایام سالگرد شهید مطهری بودیم. من در نهاد رهبری در دانشگاه مشغول بودم. حاجیهخانم مطهری را دعوت کرده بودیم و میخواستیم نامهای بفرستیم. به راننده آدرس دادم و از او خواستم نامه را به منزل شهید مطهری ببرد. راننده که آمد گفت حاجیهخانم من را ۲۰ دقیقه پشت در نگه داشته و برای من تعریف میکرد که مادرتان که بود و چه شخصیتی داشت. ولی وقتی میخواستند مصاحبههای این کتاب را انجام دهند حاجیهخانم مطهری مریضاحوال بودند و شرایط گفتوگو نداشتند.خانم عباسیان را خدا رساند و کاری کارستان انجام دادند. مادر ما عبارتی داشتند وهمیشه میگفتند:«کار باید این ویژگیها راداشته باشد؛الهی، هیأتی، مردمی» اگر پیگیری، همت و پشتکار خانم عباسیان نبود این کتاب تهیه نمیشد. ما با تمام وجود برای ایشان و دوستان روایت فتح دعا میکنیم.
از نگاه عروس خانواده حاجیهخانم شخصیتی مهربان داشتند و نهفقط با ما که عروسشان بودیم بلکه با هرکسی که برخورد میکردند، او حس مهربانی را درک میکرد. ما ساکن قم بودیم و حداقل ماهی یکبار به اهواز میرفتیم و برمیگشتیم. پسر بزرگ من روحا… به ایشان وابسته بود و مادربزرگش را خیلی دوست داشت.در قم در خانه خودمان نشسته بودیم. من بودم و دو فرزندم، بیبیخدیجه و حاجیهخانم که کمی ناخوشاحوال بودند و میخواستند بخوابند. من و بیبیخدیجه، احوال حاجیهخانم را خیلی تحویل نگرفتیم. دخترم رضوان حدودا دوساله بود، تازه کمی حرفزدن یاد گرفته بود.پیش حاجیهخانم رفت و به او گفت بیبیجان چرا ناراحتی؟ بیبیجان آنقدر از برخورد بچه خوشش آمده بود که به من و بیبیخدیجه گفت از این بچه یاد بگیرید ببینید چقدر با محبت و مهربان است.قبل از ازدواج من در اهواز، پسرخالهام سال۱۳۵۹ قبل از شهادت سیدحسین، شهید شده بود. خاله من در خانه مستاجری ما بودند. زمان جنگ و موشکباران بود و در زیرزمین زندگی میکردیم. در زدند و دیدیم خانم علمالهدی است. ما نسبت فامیلی داشتیم و ایشان برای دیدار پیش ما آمده بودند. تا نشستند شروع به دلداری خاله من کردند. این رفتار ایشان برای ما خیلی جالب بود. خودشان شهید نداده بودند ولی درک خوبی از وضعیت مادر شهید داشتند. چند روز بعد، حسین شهید شد.
نسبت انتشارات روایت فتح با این کتاب مهدیه زکیزاده: برنامه کتاب شهید حسین علمالهدی و مادر ایشان به سال ۱۴۰۰برمیگردد. تصمیم مجموعه بر این بود تا به شهدای مظلوم هویزه که در رابطه با آنها کم کار شده، بپردازیم. پررنگترین شهید در این حوزه، شهید علمالهدی است و دیدیم پای کسی چون نصرتا…محمودزاده در میان است وایشان علاقه زیادی به شهید علمالهدی دارند و روی این موضوع بسیار حساس هستند. ایشان یکی از پایههای روایت فتح هستند.متوجه شدیم در مورد محمدحسین علمالهدی کار شده است، پس چه باید میکردیم؟! در وهله اول سه شهید هویزه در نظر گرفته شد تا در مورد آنها کار کنیم.
«به رنگ خاک» از اینجا شروع شد و مجموعه خاطراتی است درباره شهید علمالهدی که توسط خانم مهدویان مورد بازنویسی قرار گرفت. با وجود اینکه کتاب مجموعه خاطره است اما استقبال خوبی از آن شد.در این رفتوآمدها متوجه مادر شهید علمالهدی شدیم که چه زندگی پررنگی دارند و چه سوژه بابرکتی هستند و حیف که اینقدر دیر به سراغمان آمدند، چون ما اعتقاد داریم خودشان سراغ ما میآیند. با وجود اینکه خانواده علمالهدی دست به قلم هستند و میشود بین نوهها چند نویسنده یافت؛ از این جهت کار نشدن این موضوع عجیب بود و میشود گفت توفیق ما بوده است.
وقتی به مادرها رسیدیم تصمیم گرفتیم اثری جدید منتشر کنیم که قبلا کار نشده است. در رفتوآمد با خانواده علمالهدی در کتاب به رنگ خاک متوجه شده بودیم با خانوادهای صاحبنظر طرف هستیم و کار چیزی نیست که بتوانیم کمی پا کج بگذاریم.ما به کسی احتیاج داشتیم که در مرحله تحقیق و نویسندگی با خانواده همراهی کامل داشته باشد. نترسد، چون تجربه ما میگفت این میزان حساسیت خانوادهها، نویسندهها را میپراند، طاقت نمیآورند و میترسند، چون فکر میکنند وقتی حین مصاحبه و نوشتن این همه حساسیت وجود دارد، شاید خانواده بعد از اتمام کار اثر را قبول نکنند.
موارد زیادی داشتیم که خانوادهها کتاب را کنار گذاشتند و اثر به انتشار نرسید. از این رو نویسندهای میخواستیم که از نظر اخلاقی صبور باشد، همراهی کند و دل بدهد. دلدادن برای من بسیار مهم بود. انتخاب نویسنده دو دوتا چهارتا نیست. میشود موضوع توفیق را کنار ماجرا گذاشت. این همه نویسنده داریم و خانم عباسیان در انتشارات ما و درمیان این جمع فردی تازهکاربه حساب میآمد.مدت زیادی از دوستی و همکاری ایشان با ما نمیگذشت. از واژه دوستی استفاده میکنم، چون اخلاق زیبا و پسندیده ایشان ارتباط را صمیمیتر کرد و همکاری ما با خانم عباسیان به دوستی رسید.
ما با بچههای خبرنگار خوب جلو میرویم. خبرنگارانی که وارد فضای نویسندگی میشوند با ما همراهتر هستند؛ شاید چون روحیه کنجکاوی در این گروه بالاتر است و ما از بابت تحقیق خیالمان آسوده است و میدانیم تا به هدفی که میخواهند نرسند، ول نمیکنند.من خانم عباسیان را برای تالیف این اثر پیشنهاد دادم. قلم ایشان را میشناختم و میدانستم خبرنگارها خیلی راحت میتوانند خط کار را بگیرند. این کتاب برای ما بسیار مهم بود، چون حساسیت خانواده را میشناختیم، از این رو به خانم عباسیان گفتیم با خیال راحت و فراغ بال کار کنند و باهم کاری به زمان تحویل اثر نداشتیم تا کار درستی ارائه شود.
میثم رشیدی مهرآبادی – قفسه کتاب/ روزنامه جامجم
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاعپرس، امیر سرتیپ «یوسف قربانی» معاون هماهنگ کننده نیروی زمینی ارتش صبح امروز شنبه در مراسم رژه نیروهای مسلح در کلانشهر اهواز اظهار کرد: در دوران دفاع مقدس ارتش بعثی عراق با حمایت کشورهای مختلف جهان به میهن اسلامی مان حمله کرد و ملت ما در هشت سال دفاع مقدس حماسه آفرید و باید این ایثارگریهای را به نسل جوان بیان و انتقال دهیم.
امیر سرتیپ قربانی افزود: باید بدانیم هر وقت در مسیر ولایت و رهبری حرکت کنیم از هر گونه آسیبی در امان خواهیم بود و با هدایتهای رهبر معظم انقلاب اسلامی امروز ایران اسلامی در اوج اقتدار است.
امیر سرتیپ حمزه بیدادی، فرمانده قرارگاه منطقهای جنوب غرب نیروی زمینی ارتش نیز در این مراسم گفت: دفاع مقدس عزت و افتخار کشور ماست که به ملت ایران با رهبریهای حضرت امام خمینی (ره) مقتدرانه در مقابل دشمنان ایستادند و به همه نشان دادیم که اسلام و حق بر باطل همیشه پیروز است.
وی ادامه داد: هفته دفاع مقدس را به همه تبریک میگوئیم، زیرا که اقتدار امروز کشورمان در جهان به خاطر ایستادگی در سالهای حماسه و ایثار است.
انتهای پیام/371
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
وزیر امور خارجه روسیه با اشاره به ذهنیت کودکانه سیاستمداران غربی گفت: ادعای ارسال موشکهای ایران و کره شمالی به روسیه زاییده ذهن آمریکاییهاست.
به گزارش مجاهدت از مشرق، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه شب گذشته، جمعه، در مصاحبه اختصاصی با شبکه تلویزیونی اسکای نیوز عربی که متن آن در وب سایت رسمی این وزارتخانه منتشر شده، اعلام کرد که ایالات متحده در حال اختراع داستان هایی درباره ارسال موشک هایی از ایران و کره شمالی برای روسیه است. لاوروف گفت: «اگر ایالات متحده روزی ۱۰ افسانه اختراع کند و ما را به همه گناهان کبیره متهم سازد، این ادعاها هیچ معنایی نخواهد داشت.»
وزیر خارجه روسیه در عین حال تاکید کرد: همکاری فدراسیون روسیه با ایران و کره شمالی و سایر کشورها در حوزههای اقتصادی، سیاسی، نظامی-فنی و نظامی بدون نقض تعهدات بینالمللی مسکو انجام میشود.
پیش از این، واسیلی نبنزیا، نماینده دائم روسیه در سازمان ملل متحد نیز گفته بود که ادعاهای غرب در مورد عرضه ادعایی موشک های بالستیک ایران به روسیه، کنایههایی کاملاً بی اساس است. به گفته وی، ولادیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین یک کمپین فعال برای انتشار اطلاعات نادرست به راه انداخته است، زیرا علاقه مند است کشورهای غربی و ایالات متحده را به سمت درگیری نظامی با روسیه بکشاند.
در اوایل سپتامبر، روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال گزارش داد که ایران یک محموله از موشکهای کوتاه برد خود را به روسیه منتقل کرده است. این نشریه مدعی شد که مقامات آمریکایی در این خصوص به کشورهای غربی اطلاع دادهاند.
لاوروف سخنان پوتین در مورد حمایت از هریس را شوخی خواند
سرگئی لاوروف در پاسخ به سوال دیگری توضیح داد که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه زمانی که در مورد حمایت از کامالا هریس، نامزد پست ریاست جمهوری حزب دموکرات صحبت کرد، به شوخی این مسئله را بیان کرد. وزیر امور خارجه روسیه تاکید کرد: «رئیس جمهور پوتین در این باره شوخی کرده و به طعنه صحبت کرده است. او حس شوخ طبعی خوبی دارد و اغلب در سخنرانی ها و مصاحبه های خود نظرات خود را به شوخی مطرح میکند.»
به گفته این دیپلمات بلندپایه، نتایج انتخابات آمریکا بعید است بر روابط و سطح همکاری روسیه و ایالات متحده تأثیری بگذارد. لاوروف توضیح داد: «یک “دولت عمیق” در ایالات متحده عمل میکند و رئیس جمهور، هر که باشد، نقش چندان زیادی در خط مشی سیاسی بازی نخواهد کرد. زیرا “دولت عمیق” بدنامی در آنجا فعالیت دارد. همه شاهد هستید که جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا در شرایط جسمانی بسیار نامناسبی قرار دارد و مدت زیادی است که نمی تواند کشور را رهبری کند. اما چرخ دنده های امور ایالات متحده بدون او نیز می چرخند.»
رئیس دستگاه دیپلماسی روسیه یادآور شد: ایالات متحده به عملیات نظامی خود از طریق رژیم اوکراین و در سایر نقاط جهان ادامه می دهد و همچنان به جلوگیری از هرگونه قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که خواستار آتش بس در نوار غزه و کرانه باختری است، ادامه می دهد. بنابراین دستگاه سیاسی آمریکا همچنان در حال کار است.
پیش از این، ولادیمیر پوتین در پنجم سپتامبر، در نشست عمومی نهمین مجمع اقتصادی شرق، تاکید کرد که انتخاب رئیس جمهور ایالات متحده فقط به مردم آمریکا مربوط است و در فدراسیون روسیه با احترام به این انتخاب برخورد خواهد شد. او در عین حال افزود که در رقابت های انتخابات ریاست جمهوری آمریکا از کامالا هریس حمایت می کند. پوتین اشاره کرد که خانم هریس خنده مسری داد که نشان می دهد “اوضاع او خوب است”.
روسیه خواهان تشدید تنش با غرب نیست، اما سیاستمداران در آنجا مانند کودکان رفتار میکنند
سرگئی لاوروف در بخش دیگری از مصاحبه با اسکای نیوز عربی، اعلام کرد که روسیه خواهان تشدید تنش با کشورهای غربی نیست، ولی سیاستمداران این کشورها مانند کودکان رفتار می کنند
وزیر امور خارجه روسیه با دیدگاه مجری برنامه موافقت کرد که غرب امروز را با کودکانی که با کبریت بازی می کنند مقایسه کرد و در عین حال در پاسخ به سوالی درباره تمایل طرف روسی برای تشدید تنش در اوکراین، پاسخ منفی داده و افزود: «بدون تشدید وخامت اوضاع هم به نظر می رسد آنها (سیاستمداران غربی) واقعاً دارای ذهنیت یک کودک هستند، اگرچه افراد بزرگسالی پستهای مسئولی بالا نظیر وزیران، نخستوزیرها، صدراعظم و روسای جمهور را اشغال میکنند.»
وزیر خارجه همچنین گفت که تصمیمگیری برای ارائه موشکهای دوربرد غربی به کییف و اجازه دادن به آن برای حمله به اهداف روسیه باعث ایجاد جنگ مستقیم بین ناتو و فدراسیون روسیه میشود. وی افزود: «اگر صحبت بر سر سلاحهای موشکی دوربرد است، همه می دانند که خود اوکراینیها نمی توانند از آنها استفاده کنند و هدفگیری، دادههای ماهوارهها، مأموریتهای پروازی – همه اینها فقط توسط متخصصان کشور تولیدکننده این سلاحها قابل انجام است.»
لاوروف هشدار داد: مسکو سلاح هایی دارد که برای شرکای خارجی کییف خطرناک است
رئیس دستگاه دیپلماسی روسیه در عین حال یادآور شد: «من جرأت میکنم به شما اطمینان دهم که ما تسلیحات نظامی در اختیار داریم که استفاده از آنها عواقب بسیار جدی برای اربابان رژیم اوکراین خواهد داشت. این سلاح ها موجود است و آنها در حالت آمادگی کامل رزمی قرار دارند.»
سرگئی لاوروف گوشزد کرد که طرف روسی درباره «خطوط قرمز» صحبت میکند و روی این موضوع حساب میکند که ارزیابیها و اظهارات آن «توسط افراد باهوش و تصمیمگیر شنیده خواهد شد». وی با بیان اینکه مسکو بارها گفته است که خواهان آغاز یک جنگ هستهای نیست، گفت: «اینکه بگوییم اگر فردا آنچه را که ما از شما میخواهیم انجام ندهید، دکمه قرمز را فشار میدهیم، جدی نیست.»
لاوروف تاکید کرد که چند ماه است که جهان در حال بحث است که چگونه روسیه ظاهراً فقط تهدید کرده و در مورد “خط قرمزها” صحبت می کند. در عین حال کشورهای غربی مدام از آنها عبور کرده و هیچ اتفاقی هم نیفتاده است.
منبع: تسنیم
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
ایالات متحده در غرب آسیا امروز با وضعیتی مواجه است که دولتهای پیشین این کشور تصور آن را هم نمیکردند. جنبشهای مقاومت منطقه سیاستهای واشنگتن را به چالش کشیده و کار را برای پیشبرد اهداف این کشور سخت کردهاند.
به گزارش مجاهدت از مشرق، رسانه آمریکایی در گزارشی با مقایسه سیاست خارجه آمریکا از جنگ جهانی تا امروز، به شرح این نکته پرداخت که مدیریت سیاست خارجه ایالات متحده بسیار دشوارتر از قبل شده و واشنگتن اکنون به دولتی نیاز دارد که از اهمیت ایجاد اتحادهای گسترده در سراسر جهان آگاه باشد، زیرا آمریکا بهتنهایی از پس مسائل برنمیآید.
به گزارش مجاهدت از نیویورکتایمز، «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا و دیگر چهرههای شناختهشده در روابط خارجی آمریکا مانند «ویلیام برنز» مدیر سازمان سیا و «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی ایالات متحده با چالشهای متعددی مواجه شدهاند که از پس حلوفصل آنها برنمیآیند.
رسانه آمریکایی با اشاره به اینکه غرب آسیا منطقهای پیچیده با بازیگرهای متعدد است، جنبشهای مقاومت مانند حزبالله، حماس و انصارالله را از عواملی دانست که کار بلینکن را برای پیشبرد دستور کار آمریکا در منطقه دشوار کردهاند.
روزنامه آمریکایی در توصیف تغییرات وضعیت منطقه نسبت به گذشته، به این حقیقت اشاره کرد که در سال ۲۰۰۶ در جنگ میان حزبالله و رژیم صهیونیستی، صهیونیستها قدرت نظامی بیشتری داشتند، اما در حال حاضر حزبالله با موشکها و راکتها دقیق خود همان تهدیدی را علیه فرودگاه تلآویو وضع میکند که صهیونیستها برای فرودگاه بیروت اعمال میکنند.
نیویورکتایمز همچنین حمله سایبری اخیر رژیم صهیونیستی و فاجعه پیجرها در لبنان را عاملی دانست که مذاکرات صلح را مختل میکند.
به گزارش مجاهدت از این روزنامه، درست در زمانی که نمایندگان وزارت خارجه آمریکا میان بیروت و تلآویو در رفتوآمد هستند تا تنشها میان رژیم صهیونیستی و حزبالله را کاهش دهند، صهیونیستها با حملهای سایبری وخامت اوضاع را چندین برابر میکنند.
با این اوصاف، نیویورکتایمز باور دارد کار وزارت خارجه آمریکا برای پیشبرد اهداف سیاست خارجه این کشور در منطقه بسیار دشوارتر از قبل شده و به معمایی پیچیده بدل شده است، زیرا واشنگتن نمیتواند همزمان رضایت همه بازیگران فعال در منطقه را جلب کند.
رسانه آمریکایی با استناد به چالشهای فوقالذکر، ایجاد اتحادهای فراوان را برای دولت بعدی آمریکا یک ضرورت دانست، ضرورتی که به گفته این روزنامه از عهده «دونالد ترامپ» و سیاستهای انزواگرایانهاش خارج است و باید به «کامالا هریس» نامزد حزب دموکرات سپرده شود.
نیویورکتایمز در این گزارش بر اهمیت توسعه اتحادها برای آمریکا تاکید و اذعان کرد چین، روسیه و ایران در سالهای گذشته توانایی نظامی خود را به سطحی رساندهاند که ایالات متحده امروز توان درگیری همزمان در این سه جبهه را ندارد، بنابراین باید متحدانی برای خود دستوپا کند.
در این گزارش همچنین با بررسی سیاستهای ترامپ و هریس در مسئله مهاجرت، تاکید شده است که سیاست انزواگرایانه ترامپ میتواند ایالات متحده را از یکی از مزیتهای عمده خود محروم کند، یعنی تنوع نژادی.
بر اساس این گزارش، هریس باید شفافیت بیشتری در اظهارات انتخاباتی خود داشته و با قطعیت و صداقت بیشتری درباره این مسائل سخن بگوید تا خیال رأیدهندگان خاکستری را از توانایی خود در اداره مسائل سیاست خارجه راحت کند.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است