اینترنشنال سعودی

ایران باز هم نباخت

ایران باز هم نباخت



جالب آنکه کسانی که مسئول و عامل پیاده‌سازی نقشه‌های شوم دشمن در کشور برای ایجاد ناامنی و عملی کردن توهم تجزیه ایران عزیز هستند امروز مدعی وطن‌دوستی هستند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، عباس شمسعلی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: سوت پایان بازی تیم‌های ملی فوتبال ایران و آمریکا حکایت از حذف تیم کشورمان از این مسابقات و بازماندن از صعود به مرحله دوم جام جهانی داشت. درخصوص بُعد فنی این بازی از جمله سیستم، ترکیب، تعویض‌ها و… زیاد صحبت شده و باز هم می‌توان سخن گفت؛ اما گذشته از نتیجه حاصله که جزئی از رقابت ورزشی و ذات فوتبال است، نکته مشهود و قابل تقدیر این مسابقه تلاش و انگیزه بازیکنان و کادرفنی تیم ایران تا آخرین لحظه برای کسب موفقیت بود که بدن‌های خسته و اشک‌های جاری شده بازیکنانمان در پایان بازی گواهی از این تلاش غیرتمندانه است.

مردم هم که با اعتقاد به شایستگی و پتانسیل تیم ملی و بازی زیبا و نتیجه عالی این تیم در برابر ولز امید فراوانی به نتیجه‌گیری در برابر آمریکا داشتند وقتی تلاش بازیکنان تا آخرین ثانیه‌های بازی و اشک‌های از روی غیرت آنها را دیدند این شکست فوتبالی را راحت‌تر پذیرفتند.

اما بعد از این بازی برخی شبکه‌های معاند و خبرنگاران وابسته به آنها که سال‌هاست مفهوم و واژه وطن را پای قرارداد با کارفرمایان خود ذبح کرده‌اند، برخی از توئیترنشینان هویت گم کرده و ‌اندک فریب‌خوردگان این صحنه مزورانه، نتوانستند عناد خود با ایران و ایرانی را پنهان کنند و به بهانه مخالفت با جمهوری اسلامی به ابراز خوشحالی از شکست تیم کشورمان پرداختند، در حالی که شادی سراسری مردم پس از برد برابر ولز را تخطئه می‌کردند.

این در حالی است که این عده قلیل پیش از این و با حضور تیم ایران در جمع ۳۲ تیم رقابت‌های جام‌جهانی و ناکامی کمپین‌ها و تلاش‌ها و جوسازی‌های پر حجم خود برای حذف تیم کشورمان از این رقابت‌ها شکست سخت و ضربه‌ای مهلک خورده بودند. از آن بدتر ممنوع شدن ورود آنها همچون خبرنگاران اینترنشنال سعودی به قطر و باز ماندن بی‌بی‌سی فارسی از حضور در این عرصه بود.

این در حالی بود که با وجود همه کارشکنی‌های معاندان و پادوهای آنها، تیم ملی فوتبال کشورمان با افتخار در جام‌جهانی حاضر شد، پرچم زیبای ایران در استادیوم‌ها و جای‌جای قطر برافراشته، سرود ملی غرورآفرین کشورمان در محل مسابقات طنین‌انداز و زمزمه لب بازیکنان و هموطنان غیور حاضر در محل مسابقات شد.

در این رقابت‌ها بود که علی‌رغم باخت بازی اول که در کنار مسائل فنی و حوادث فوتبالی نمی‌توان از نقش فشار روحی روانی سنگین عوامل دشمن روی بازیکنان در رقم خوردن آن چشم پوشید، در بازی دوم تاریخی‌ترین برد و یکی از زیباترین بازی‌های ایران در جام‌های جهانی ثبت شد که خوشحالی عمیق و جشن اتحاد و پایکوبی مردم در سراسر کشور و عزاگرفتن معاندان را در پی داشت.

از طرفی در شرایطی که تیم‌های بسیار بزرگی اصلاً فرصت حضور در جام جهانی را پیدا نکرده‌اند، داشتن شانس اولین صعود به مرحله دوم تا آخرین ثانیه‌های بازی با آمریکا در مجموع و با لحاظ کردن همه خباثت‌های خرج شده نمی‌تواند شکست تلقی شود، ضمن اینکه با وجود چشمه جوشان استعدادهای ناب نوجوانان و جوانان کشورمان و با به کارگیری برنامه‌ریزی‌های بهتر و به‌روزتر قطعاً رقابت‌های آتی جام‌جهانی و عرصه‌های مختلف ورزشی و المپیک شاهد ثبت موفقیت‌های روزافزون کشورمان در این میادین خواهد بود.

اما یکی از دستاوردهای مهم حضور ایران در جام‌جهانی این دوره، عیان شدن دوباره عمق کینه و دشمنی معاندان و برملا شدن چهره واقعی برخی وطن‌فروشان مدعی وطن‌دوستی بود. موضوعی که شاید برای جوانان و نسل امروز ما تازگی داشته باشد و عجیب به نظر بیاید اما نگاهی تاریخی به چند دهه گذشته آنچه بر کشورمان گذشته نمونه‌های زیادی از عداوت حسودانه دشمنان و وطن‌فروشی‌ها و خیانت‌های مدعیان وطن‌دوستی و میهن‌پرستی را پیش چشم ما قرار می‌دهد که شاید ذکر چند نمونه از آنها خالی از لطف نباشد.

امروز سالگرد شهادت آیت‌الله سیدحسن مدرس رضوان‌الله‌تعالی‌علیه در سال ۱۳۱۶هجری شمسی است. بزرگمردی که ابرمردی همچون امام خمینی رحمت‌الله‌علیه هم به گفته خود از جوانی شیفته راه و مرام و عقیده وی بوده و در جلسات درسش حاضر می‌شده و شاهد نطق‌های غیرتمندانه‌اش در مجلس ملی بوده است.

مدرس عزیز که مصداقی از تجلی دین و سیاست و سدی بر سر راه استبداد و استعمار بود بی‌شک یک وطن‌دوست واقعی بود که در نهایت به دست عمال رضاخان خائن به وطن و در سکوت مدعیان دروغین وطن‌دوستی با پا فشاری بر روی عقیده و حریت خود به شهادت رسید.

مدرسی که خود می‌گوید: «اختلاف من با رضاخان بر سرکلاه و عمامه و این قبیل مسائل جزئی مثل نظام اجباری نیست. من در حقیقت با سیاست انگلستان که رضاخان را عامل اجرای مقاصد استعماری خود در ایران قرار داده مخالفم. من با سیاست‌هایی که آزادی و استقلال ملت ایران و جهان اسلام را تهدید می‌کند، مبارزه می‌کنم.»

عجیب آنکه امروز در تبلیغ دروغین و پر حجمی که از طریق شبکه‌های معاند تحت سلطه انگلیس و… و فضای مجازی مسموم به خورد جوانان و نوجوانان و مردم کشورمان داده می‌شود، رضاخان دست‌نشانده انگلیس و قاتل شهید مدرس و دیگر چهره‌های ضداستعمار و استبداد به‌عنوان فردی وطن‌پرست معرفی می‌شود!

فردا نیز سالگرد شهادت میرزاکوچک‌خان جنگلی در سال ۱۳۰۰هجری شمسی است. بزرگمرد دیگری که با وجود روحانی بودن و تسلط بر علوم حوزوی، حضور در معرکه دفاع از میهن (در دوره خاص فاصله مشروطیت تا روی کار آمدن رضاخان) را بر گوشه‌نشینی کنج حجره ترجیح داد و در نهایت در راه دفاع از وطن و اسلام و در شرایطی که حتی عده‌ای از نزدیکان وی با خوردن فریب نهضت مارکسیستی و جریان بلشویکی به راه اصیل اسلامی و ایرانی وی خیانت کردند یک تنه در برابر تجاوز اجنبی ایستاد و مظلومانه به شهادت رسید.

این‌جا نیز جریان اصیل میهن‌دوستانه و معتقد به اسلام به رهبری میرزاکوچک‌خان جنگلی طعم خیانت به ظاهر دوستان و خباثت دشمنان وطن را چشید اما پا پس نکشید.

از نمونه‌های دیگر وطن‌فروشان در خوش خدمتی به دشمنان این آب و خاک می‌توان به ماجرای کودتای ۲۸ مرداد اشاره کرد که طی آن دولت قانونی دکتر مصدق پس از توفیق بزرگ ملی کردن صنعت نفت و کوتاه کردن دست انگلیس از سرمایه این ملت، با توطئه آمریکا و همراهی خائنانه عده‌ای وطن‌فروش که شعار میهن‌پرستی هم می‌دادند سقوط کرد و به لطف این خیانت وطن‌فروشانه شاه و شعبان بی‌مخ‌ها؛ دوباره نفت ایران با ایجاد کنسرسیومی در اختیار و تاراج اجانب قرار گرفت.

آیا شبکه‌های معاند وابسته به آمریکا و انگلیس و به اصطلاح خبرنگاران مزدور آنها که این روزها مدعی وطن‌دوستی شده‌اند حاضرند ذره‌ای از این خباثت‌ها و خیانت‌ها و وطن‌فروشی‌های تاریخی را به مخاطبان خود و نوجوانان و جوانان ما بگویند؟!

از نمونه‌های دیگر وطن‌فروشی‌هایی که این سرزمین در دهه‌های اخیر به یاد دارد می‌توان به همکاری مستقیم و همه‌جانبه منافقین به سرکردگی مسعود رجوی یا گروهک تروریستی کومله و حزب دمکرات کردستان با صدام و رژیم بعث علیه ایران در جریان جنگ تحمیلی یا حتی تحرکات مشکوک و مخرب نهضت آزادی در ضربه زدن به کشور در آن سال‌ها اشاره کرد.

جالب آنکه منافقین و گروهک‌های تروریستی جنایتکاری همچون کومله و دمکرات که دستشان به خون هزاران شهروند بی‌گناه ایرانی و نامشان به ننگ همکاری با دشمن بعثی علیه رزمندگان اسلام آلوده است هم این روزها خود را دلسوز مردم و این کشور جا می‌زنند؟ اینجاست که باید جوانان و نوجوانان ما بهتر و بیشتر با چهره واقعی چنین جرثومه‌های وطن‌فروشی آشنا شوند تا با شعبده‌بازی ساحران رسانه‌ای جای شهید و جلاد عوض نشود.

در سال‌های اخیر هم در جریان دستیابی دانشمندان کشورمان به توانایی و پیشرفت‌های خیره‌کننده هسته‌ای که با توجه به کارایی‌های فراوان در حوزه تامین سوخت و تولید برق و کمک به حوزه‌های پزشکی و… کاملا توجیه‌پذیر و ارزشمند است، وقتی دشمنان متحیر از ورود ایرانِ تحریم شده به باشگاه هسته‌ای و جا گرفتن در بین ‌اندک کشورهای دارای فناوری‌های هسته‌ای، با انواع توطئه‌ها و سنگ‌اندازی‌ها و تحریم‌های مضاعف و حتی ترور دانشمندان برای توقف پیشرفت کشورمان دست به کار شدند، بودند کسانی که در داخل با تکرار ادعاها و دروغ‌های دشمن و تکرار وطن‌فروشانه «پیف‌پیف»‌های مشابه زمان کشف نفت سعی در کشیدن ترمز پیشرفت‌های هسته‌ای کشور داشتند.

مشابه این رفتار را از سوی برخی وطن‌فروشان بدهکار به دشمن در هنگام دست یابی کشور به توانایی ساخت انواع موشک‌ها و یا پرتاب موفقیت‌آمیز ماهواره به فضا شاهد بودیم.

یا در زمان اوج‌گیری کرونا و جان باختن روزانه گاه تا ۷۰۰ هموطن وقتی محققان کشورمان در عین حیرت دنیا به توانایی ساخت انواع واکسن دست یافتند عده‌ای وطن‌فروش مشغول تمسخر و طعنه و آب مقطر خواندن واکسن‌های تولیدی در داخل بودند اما نهایتاً این کشورمان بود که با همین واکسن‌ها از کشورهای غربی در مهار کرونا پیشی گرفت و در شرایطی که کرونا در کشورهای غربی همچنان قربانی می‌گیرد مرگ‌های کرونایی مدت‌هاست در ایران به حداقل و تعداد انگشت‌شمار رسیده و دیروز ششمین روز متوالی بدون فوتی کرونایی در ایران هم ثبت شد.

حال مزدوران شبکه‌های معاند که علیه هرگونه پیشرفت هسته‌ای، موشکی، تولید واکسن و هرگونه قدرتمند شدن ایران جوسازی کرده و دروغگویی می‌کنند وطن‌پرست هستند یا دانشمندان پرورش‌یافته در بطن جمهوری اسلامی؟

در فتنه‌هایی همچون فتنه ۷۸، ۸۸ هم می‌توان نمایش وطن‌فروشی و پیاده کردن دستور و دیکته دشمن علیه کشور و مردم توسط وطن‌فروشان را مشاهده کرد و البته این روزها و طی دو ماه اخیر نسخه به‌روز شده آن تحرکات خائنانه هم در کشور به نمایش درآمد.

جالب آنکه کسانی که مسئول و عامل پیاده‌سازی نقشه‌های شوم دشمن در کشور برای ایجاد ناامنی و عملی کردن توهم تجزیه ایران عزیز هستند امروز مدعی وطن‌دوستی هستند. دیکتاتورهایی که حتی تحمل شادی مردم از یک برد فوتبالی را هم ندارند.

اما مردم این کشور که خاطره وطن‌فروشی‌های مزدوران استعمار و استبداد و خیانت‌ها به میرزاکوچک‌خان، شیخ فضل‌الله نوری، مدرس و… را در ذهن دارند و پس از انقلاب اسلامی با اتحاد و همدلی پوزه دشمن و همه پادوهای آن را در جنگ تحمیلی، رشد صنایع هسته‌ای، نظامی و پزشکی و… و در جریان فتنه‌های قدیم و جدید به خاک مالیده‌اند دیگر فریب معاندان و دغل‌بازی‌های وطن‌فروشان مدعی دلسوزی برای مردم و کشور را نخواهند خورد. این ملت در همه این توطئه‌ها طی بیش از چهار دهه پیروز بوده است، دیگر تلاش عوامل دشمن برای بهره‌برداری از یک بازی فوتبال علیه این کشور که جای خود دارد.

راستی، ملت ایران چه بلایی سر دشمن خود آورده است که پادوهای آن با دریوزگی دنبال دستاوردسازی از یک باخت فوتبالی هستند؟

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ایران باز هم نباخت بیشتر بخوانید »

زورشان می آید بگویند ایران برد +عکس

زورشان می آید بگویند ایران برد +عکس



واکنش‌های متفاوت ایران اینترنشنال سعودی درباره پیروزی و شکست تیم ملی ایران مورد توجه کاربران فضای مجازی قرار گرفت.

به گزارش مجاهدت از مشرق، بازی قبلی نوشتند «سنگین ترین شکست ایران» حالا نوشتند «تیم فوتبال جمهوری اسلامی برد» قضیه روشن است آن ها که اینطور روایت میکنند دنبال باخت ایران هستند و برد ایران را به زبان شان نمی آورند.

آنها که در زمین سبز باختند و بردند بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران بودند، ترکیب تیم ملی از همه نقاط ایران و با افکار مختلف انتخاب شده، بازیکنان تیم ملی همراه مردم ایران هستند زمان این را نشان خواهد داد.

زورشان می آید بگویند ایران برد +عکس

زورشان می آید بگویند ایران برد +عکس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

زورشان می آید بگویند ایران برد +عکس بیشتر بخوانید »

مأموریت جدید مدعیان اصلاحات پاک کردن ردپای تجزیه‌طلبان و تروریست‌ها

مأموریت جدید مدعیان اصلاحات پاک کردن ردپای تجزیه‌طلبان و تروریست‌ها



اصلاح‌طلبان رادیکال پس از تلاش برای جا زدن پادوهای داخلی دشمن به‌عنوان «مردم»،«روزنامه‌نگار»،«دانشجو» و… در جدیدترین اقدامات رسانه‌ای خود،پاک کردن ردپای تجزیه‌طلبان و تروریست در دستور کار قرار داد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، مدعیان اصلاحات در قبال ناآرامی‌های اخیر سعی کرده‌اند با ژست‌های اعتدال طلبی و آزادی‌خواهی، حجم خباثت و خیانت‌های آشوبگران، ضدانقلاب و دشمنان نظام را به حاشیه برده و در افکار عمومی، «اغتشاش» را «اعتراض» و «اغتشاشگران» را «معترضان» و «مردم عادی» جا بزنند.

پرهیز از محکوم کردن اقدامات تروریستی و اشرار

باآنکه طی ۲ ماه گذشته آمریکا و اروپا به بهانه‌های حقوق بشری و حمایت صریح از آشوبگران، نظام و ملت ایران را بارها تحریم کرده‌ و حتی مقامات آمریکایی مانند جان بولتون به تسلیح آشوبگران در کشورهای همسایه صریحاً اعتراف کرده‌اند و دشمنان به اقدامات تروریستی در شاهچراغ و ایذه و… قتل مردم و مأموران امنیتی روی آورده‌اند اما اصلاح‌طلبان هنوز که هنوز است در یادداشت‌ها و مواضع خود نقش دشمنان نظام و مثلث عبری، عربی و غربی در هدایت و حمایت از اغتشاشگران را سانسور و از محکوم کردن اقدامات تروریستی و اشرار پرهیز می‌کنند.

مهم‌ترین محورهای مشترک ضدانقلاب و اصلاح‌طلبان رادیکال

علاوه‌بر جا زدن تروریست‌های مسلح و اراذل‌واوباش به‌عنوان «معترض» و «مردم عادی» موضوعات دیگری مانند تشکیک در فوت افراد و ضریب دادن به پروژه کشته ‌سازی، طرح ضرورت تساهل و تسامح در برابر آشوبگران و مطالبه آزادی پادوهای داخلی دشمن، طرح و باورسازی گسترده بودن اغتشاشات در سطح کشور، مشارکت در پروژه کشته‌سازی (ماجرای درگذشت نیکا شاکرمی، سارینا اسماعیل‌زاده، حدیث نجفی، دختر اردبیلی و…)، فضاسازی درباره نحوه برخورد با دانش‌آموزان، امنیتی و پلیسی جلوه دادن دانشگاه‌ها، اعتبارزدایی از بیانیه نهادهای امنیتی، انتقاد به محدودیت‌های اینترنتی در شبکه‌های اجتماعی و فضاسازی درباره نحوه فیلترینگ اینستاگرام و واتساپ و… ازجمله دیگر اقدامات رسانه‌ای مدعیان اصلاحات بوده است.

نکته قابل‌تأمل آنکه محورهای فوق، فصل مشترک رسانه‌های زنجیره‌ای و ضدانقلاب طی دو ماه گذشته بوده است.

معرفی آشوبگران و پادوهای داخلی دشمن به‌عنوان «مردم»، «روزنامه‌نگار»، «دانشجو» و…!

به‌طور مثال پس از انتشار بیانیه مشترک دو نهاد رسمی وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه مبنی بر همکاری و پادویی برخی عناصر خودفروخته با سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه در پروژه ایجاد آشوب در ایران، ضدانقلاب از یک‌سو و مدعیان اصلاحات از سوی دیگر درصدد توجیه اقدامات پادوهای داخلی غرب و اعتبارزدایی از بیانیه مزبور برآمدند.

شبکه‌هایی نظیر اینترنشنال و بی‌بی‌سی فارسی در قالب میزگرد و مصاحبه و… دستگیری عناصر سرویس‌های بیگانه در داخل را تخطئه کردند و روزنامه‌های زنجیره‌ای در داخل هم با تیترهایی نظیر «روزنامه‌نگاری جرم نیست»، «روزنامه‌نگاری را ممنوع کنید»، «دفاع از حیثیت یک حرفه»، «الهه جان منتظر آزادی‌ات هستیم» سعی کردند پادویی برای دشمن را روزنامه‌نگاری جا بزنند!

روزنامه آرمان ملی در مطلبی نوشت: «در جریان اعتراضات یکی‌دوماهه گذشته هر دو سوی موازنه کنونی آسیب‌های جدی دیده‌اند. نظام سیاسی نیاز دارد چهره خود را میان مردم و به‌ویژه جوانان جویای تغییر بازسازی کند و اعتبار سیاسی‌اش را بهبود بخشد. از سوی دیگر جامعه و به‌ویژه جوانان نیز نیاز دارند که از طرف حکومت دیده و به رسمیت شناخته شوند…. برای نخستین گام اعلام عفو عمومی برای همه بازداشتی‌های اعتراضات این دو ماه (به‌استثنای معترضینی که خونی ریخته‌اند) و دلجویی از بازماندگان کشته‌شدگان در هر دو سو به عمل آید. برخی از دانشجویان منع شده بتوانند به کلاس‌های درس برگردند؛ این‌ها به تعبیر رهبری جوانان خود ما هستند. چنانچه چنین گامی برداشته شود خود اولین گام در برقراری امنیت و ایجاد آرامش در جامعه است.»

یا مثلاً روزنامه مردم‌سالاری چند روز پیش در مطلبی، اغتشاش و آتش زدن سطل زباله و آسیب زدن به اموال و قتل و ضرب‌وجرح مأموران امنیتی و… را اعتراض عنوان کرد و ضمن تحریف ناآرامی‌های اخیر نوشت: «این نداها را حتی از دل دبستان‌ها می‌توان شنید.»

در این مطلب با بهره‌برداری از واژه‌هایی نظیر «رویش»، «جوشش» و «جنبش» آمده بود: «در مورد ناآرامی‌های اخیر که در نوع خود نه به ۷۸ می‌ماند و نه به ۸۸ و ۹۶ و ۹۸، نسلی فراهم آمده است به‌شدت آرمان‌گرا، مُصر و پیگیر که با هیچ مانعی برنمی‌گردد ولو این‌که سنگرش متفاوت باشد. این نسل که باید او را در دانشگاه‌ها و مدارس، تبیین و تفسیر کرد به‌هیچ‌وجه نه با آمریکا وفاق دارد و نه هویتّش با روسیه و چین و انگلیس همخوانی. و مهم‌تر این‌که چنانچه رویشی شود با جوشش خود بسیاری از اجتماعات و نفوس برون‌مرزی را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد و به جنبش درخواهد آورد… غافل نشویم که این نداها را حتی از دل دبستان‌ها می‌توان شنید. مدارس متوسطه و دانشگاه‌ها که جای خود دارد… چنانچه گوش بخوابانید این نداها و صداها را به‌وضوح می‌شنوید. ماهیت این ناآرامی‌ها، نه جناحی است، نه حزبی، نه غربی، نه شرقی، نه عقیدتی و نه راکد، بلکه تا به ساحل مقصود و اقناع نرسد بازنمی‌ایستد.»

در پی بروز و ظهور برخی ناآرامی‌ها در دانشگاه صنعتی شریف، تجمعات محدود و غیرقانونی در این دانشگاه برگزار شد و معدودی از دانشجویان با هدایت و حمایت طیف‌های رادیکال خارج از دانشگاه، به بازداشت و ممنوع‌الورودی برخی دانشجوهای اغتشاشگر اعتراض کردند اما نکته جالب ماجرا خروجی و برجسته‌سازی این تیتر در رسانه‌های اصلاح‌طلب بود که «جای دانشجو پشت میله‌ها نیست»!

اصلاح‌طلبان طی ۲ ماه گذشته سعی کرده‌اند اغتشاشات را «جوشش»، «جنبش» و «رویش» و «اعتراض» عنوان و اغتشاشگران را «مردم»، «روزنامه‌نگار»، «دانشجو»، «معلم» و… معرفی کنند.

سانسور وحدت و انسجام ملت ایران در محکومیت آشوب و ترور

در نمونه دیگری می‌توان به مواجهه مدعیان اصلاحات با راهپیمایی سراسری ملت ایران در محکومیت آشوب و ترور اشاره کرد یکی راهپیمایی ملت ایران پس از اقدام تروریستی در حرم شاهچراغ‌(ع) و دیگری حضور حماسی و معنادار مردم ایران در راهپیمایی ۱۳ آبان.

در شرایطی که ملت غیور و با بصیرت ایران در محکومیت اغتشاشات و معاندان و بدخواهان نظام اسلامی به خیابان‌ها آمده و فریادهای ضد استکباری و شعارهایی نظیر «داعشی، آشوبگر پیوندتان مبارک» سر دادند به‌گونه‌ای که رسانه‌های معاند هم نتوانستند تصاویر حضور حماسی ملت ایران و شعارهای ضدآمریکایی آنها را سانسور کنند، اما برخی روزنامه‌های مدعی اصلاح‌طلبی این رویدادهای بسیار مهم را در اخبار صفحه اول خود سانسور کردند.

مصاحبه‌های نیابتی روزنامه زنجیره ای

آن‌ها در حادثه تروریستی شاهچراغ شیراز و یا جنایات تروریست‌ها در ایذه، نه‌تنها اقدامات جنایتکاران را محکوم نکردند بلکه هم‌صدا با دشمن تشکیک کرده و به اتهام زنی و مقصرنمایی نظام جمهوری اسلامی ایران پرداختند.

به‌طور مثال روزنامه زنجیره‌ای اعتماد در تیتر صفحه اول شماره اخیر خود با عنوان «بازهم روایت‌های متناقض درباره یک مرگ مشکوک» طی مصاحبه با دایی «آیلار حقی»، در راستای ضریب دادن به پروژه کشته ‌سازی ادعا و القا کرد که روایت‌ها و گزارش‌های منابع رسمی، مبهم، مشکوک، متناقض و متضاد است! این روزنامه طی مصاحبه‌ای با عموی «کیان پیرفلک» که در حادثه تروریستی ایذه به شهادت رسیده بود نیز همین خط خبری را دنبال کرد.

قابل‌تأمل آنکه شواهدی مانند این‌گونه مصاحبه‌های نیابتی، حاکی از آن است که رسانه‌های زنجیره‌ای در داخل، خلاً محدودیت و ممنوعیت قانونی رسانه‌های ضدانقلاب را در تشکیک، وارونه‌نمایی و شبهه افکنی در افکار عمومی را پر کرده و با آنان تقسیم‌کار کرده‌اند.

جدیدترین اقدامات رسانه‌ای و تبلیغی اصلاح‌طلبان رادیکال پاک کردن رد پای تجزیه‌طلبان و تروریست‌ها

اصلاح‌طلبان رادیکال در جدیدترین اقدامات رسانه‌ای و تبلیغی، پاک کردن رد پای تجزیه‌طلبان و تروریست‌ها را در دستور کار خود قرار داده‌اند.

روزنامه هم‌میهن در گفت‌وگو با عضو گروهک ملی مذهبی که یکی از بازداشتی‌های فتنه ۸۸ بوده است به نقل از وی نوشت: «نباید روایت تجزیه‌طلبانه را پذیرفت…. بر مبنای شواهد و مستندات میدانی فراوان می‌توان گفت که اعتراضات موجود هیچ‌گونه نشانه‌ای که به‌صورت مشهود و با عدد و رقم به ما نشان بدهد، معترضان یا بخشی از معترضان جدایی‌طلب و تجزیه‌طلب هستند، یا شعارهای جدایی‌طلبانه سر داده‌اند، وجود ندارد. این دست از ادعاها کاملاً نادرست است. داده‌های موجود کاملاً نشان می‌دهد که یک اعتراض عمومی و با رویکرد ملی شکل گرفته است…»

این در حالی است که بر اساس برخی گزارش‌ها، دست و هدف اصلی دشمنان نظام در ایجاد پروژه آشوب که تجزیه‌طلبی و ویران‌سازی ایران است برای افکار عمومی روشن و مبرهن شده است.

۱. وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه هفته اول ماه جاری در بخشی از بیانیه مشترک تبیینی خود درخصوص اغتشاشات، به حضور تیم سازمان سیا در مقر گروهک‌های تجزیه‌طلب و ضدانقلاب و همچنین دیدار تیم آمریکایی از مقر گروهک تجزیه‌طلب موسوم به «پاک» اشاره کردند.

در این بیانیه آمده بود: «در تاریخ ۲۹/۰۶/۱۴۰۱ تیمی از C.I.A با پوشش وزارت خارجه آمریکا، با حضور در مقر گروهک تجزیه‌طلب موسوم «به حزب دمکرات کردستان ایران» در شهر اربیل کردستان عراق با سرکرده آن گروهک بنام مصطفی هجری دیدار و گفت‌وگو کرد. تیم سازمان جاسوسی آمریکا ضمن تقدیر از ادغام دو جناح گروهک، از آنها می‌خواهند که در اغتشاشات رخ‌داده در برخی شهرهای کردستان ایران، بیش از این ایفای نقش نمایند. در این نشست، طاهر محمودی، کمال کریمی، محمد نظیف قادری و محمد صالح قادری، سرکرده گروهک را همراهی می‌کردند. شایان‌ذکر است؛ که در گذشته نیز سازمان سیا، مصطفی هجری و عبدالله مهتدی (سرکرده گروهک کومله) را به آمریکا فراخوانده و به آنها ابلاغ نموده بود که باید با یکدیگر ادغام شوند و الّا کمک‌های مالی و تسلیحاتی رژیم مافیایی آمریکا به هر دو گروهک قطع خواهد شد!»

در این بیانیه آمده بود: «در تاریخ ۱۵/۷/۱۴۰۱ هیئت سازمان جاسوسی آمریکا به‌صورت پنهان و در هتل دیوان اربیل با سرکرده گروهک پاک بهنام حسین یزدان پناه ملاقات و به بررسی آخرین وضعیت گروهک پس از موشک‌باران مقر آن توسط دلاورمردان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پرداختند. آنها به وی قول کمک‌های بیشتر و امید دادند تا زودتر اوضاع گروهک را ترمیم و به صحنه مبارزه با نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران برگرداند. سپس تیم C.I.A برای دادن روحیه به گروهکِ درهم پاشیده، به همراه حسین یزدان پناه و همسرش (هامِنو) از زخمی‌های موشک‌باران فوق الاشاره در بیمارستانی در اربیل عیادت کردند. همچنین کارشناسان نظامی همراه هیئت آمریکایی از محل اصابت موشک‌های رزمندگان اسلام در مقرهای مختلف ضدانقلاب بازدید نمودند تا توان و دقت تخریب موشک‌های سپاهِ مقتدر اسلام را ارزیابی نمایند.»

۲. جان بولتون، مشاور جنگ‌طلب امنیت ملی دولت دونالد ترامپ چند روز پیش در مصاحبه با سی‌ان‌ان به تسلیح آشوبگران در کشورهای همسایه اعتراف کرد و گفت: «من تصاویری از نیروهای کرد در حال آموزش دیدن در خارج از ایران و در حال آموزش دیدن در عراق را دیده‌ام. متأسفم که ایران برخلاف آمریکا متمم قانون اساسی برای صدور مجوز حق مالکیت اسلحه برای مردم خود را ندارد وگرنه همین‌الان مردم ایران اسلحه به دست داشتند و این می‌توانست تفاوت بزرگی را ایجاد کند و ایران نیازمند یک اپوزیسیون بزرگ است.»

۳. «رعنا رحیم‌پور» خبرنگار بی‌بی‌سی اخیراً در یک فایل صوتی که در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی منتشر شد، صریحاً گفت که کشورهای منطقه، یک ایران تکه‌تکه و تجزیه‌شده می‌خواهند. او مشخصاً گفته بود به خبرنگاران شاغل در ایران اینترنشنال (شبکه تلویزیونی ابوارّه) ابلاغ شده که فقط با رهبران احزاب (کُرد، لر، عرب) گفت‌وگو و به آنها تریبون داده شود!

۴. همزمان با این اخبار و گزارش‌ها بود که پایگاه خبری نورنیوز (رسانه‌ نزدیک به شورای عالی امنیت ملی) در خبری اختصاصی نوشت: «طی دو ماه گذشته جلسات متعددی میان مقامات سیاسی، نظامی و امنیتی آمریکایی و سرویس تجزیه‌طلب مستقر در اقلیم کردستان عراق با هدف طراحی و اجرای اقدامات تجزیه‌طلبانه علیه ایران و حمایت مالی از این گروه‌ها برگزار شده است.»

۵. بر اساس گزارش‌های منتشرشده، جلسه اخیر مکرون با فعالان اپوزیسیون زن ایرانی در خارج از کشور از سوی یکی از گروه‌های معاند و تجزیه‌طلب تحت عنوان «عدالت برای کردستان» برگزار شده بود. گروهکی که توسط «برنارد هنری لوی» یکی از یهودیان پرنفوذ ساکن فرانسه، تأسیس شده و توسط او اداره می‌شود و هدف تشکیل «کشور کردستان»! که نتیجه تجزیه ایران و عراق و سوریه و ترکیه است را دنبال می‌کند. جالب‌توجه آنکه قابل‌توجه آنکه قبل از دیدار مزبور، تصویری از دیدار مصی علی‌نژاد (از عناصر خودفروخته و پادوی سرویس‌های اطلاعاتی غرب) با برنارد لوی منتشر شده بود!

در پایان باید اشاره کرد که طیف تندروی اصلاح‌طلبان و جریان ضدانقلاب، دو لبه قیچی عملیات رسانه‌ای موصوف در دو ماه گذشته بوده‌اند.

گفتنی است بسیاری از فعالان و خبرنگاران رسانه‌های اپوزیسیون و معاند فارسی‌زبان دوره کارآموزی خود را در همین رسانه‌های زنجیره‌ای طی کرده‌اند. به‌طور مثال «علی‌اصغر رمضان‌پور» سردبیر فعلی شبکه ابوارّه (اینترنشنال سعودی) سردبیر سابق روزنامه‌های زنجیره‌ای در ایران و همچنین معاون وزیر ارشاد دولت اصلاحات بوده است.

از دیگر عناصر خودفروخته منسوب به طیف اصلاح‌طلبان رادیکال که به خدمت رسانه‌های معاند مانند رادیو فردا، بی‌بی‌سی، صدای آمریکا، من‌وتو و شبکه سعودی اینترنشنال درآمده‌اند می‌توان به خبرنگاران فراری مانند «مجتبی واحدی»، «حسین باستانی»، «مسیح علی‌نژاد»، «رکسانا صابری»، «مرجان آل‌آقا»، «فرناز قاضی‌زاده»، «نفیسه کوهنورد»، «فرشته قاضی»، «رضا حقیقت‌نژاد»، «نیک‌آهنگ کوثر»، «امید معماریان»، «ابراهیم نبوی»، «هوشنگ اسدی»، «نوشابه امیری»، «مسعود بهنود» اشاره کرد که تعامل، همکاری و همپوشانی آنان با اصلاح‌طلبان تندروی داخلی یک واقعیت انکارناپذیر است.

منبع: کیهان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مأموریت جدید مدعیان اصلاحات پاک کردن ردپای تجزیه‌طلبان و تروریست‌ها بیشتر بخوانید »

گاز اشک‌آور فرانسوی و باتوم آلمانی!

گاز اشک‌آور فرانسوی و باتوم آلمانی!



سران اروپایی و از جمله رئیس‌جمهور فرانسه و سران آلمان و انگلیس، به‌جای مشارکت در سیرک اپوزیسیون، بهتر است فکری به حال بحران روزافزون در اروپا بکنند. شما اگر بیل‌زن هستید، باغچه خودتان را بیل بزنید.

به گزارش مجاهدت از مشرق، مسعود اکبری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: «واقع‌بینی» و «آینده‌نگری» دو ویژگی بسیار مهمی است که اگر در کنار هم قرار بگیرد، نتایج بسیار خوبی در پی خواهد داشت. رویکرد مبتنی بر «واقع‌بینی و آینده‌نگری» به ما می‌گوید همان‌قدر که باید از امید کاذب و فریبنده‌ دوری جست، به همان میزان نیز باید از ناامیدی بی‌جا و ترس کاذب اجتناب کرد.

این دیدگاه دقیقا در نقطه مقابل عملیات روانی پیچیده دشمن تعریف می‌شود. دستگاه تبلیغاتی دشمن این‌گونه القاء می‌کند که بر روی کره زمین، این فقط مردم ایران هستند که با مشکلات مختلف و از جمله مشکلات معیشتی دست و پنجه نرم کرده و شهروندان سایر نقاط جهان و به‌خصوص شهروندان اروپایی و آمریکایی نه‌تنها هیچ مشکلی اعم از مشکلات اقتصادی ندارند بلکه از خوشی زیاد نمی‌دانند چه کنند!

رهبر معظم انقلاب در بخشی از بیانیه گام دوم انقلاب تاکید کردند:«در طول این چهل سال- و اکنون مانند همیشه- سیاست تبلیغی و رسانه‌ای دشمن و فعال‌ترین برنامه‌های آن، مأیوس‌سازی مردم و حتی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیل‌های مغرضانه، وارونه‌ نشان دادن واقعیت‌ها، پنهان‌کردن جلوه‌های امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان ‌دادن یا انکار محسّنات بزرگ، برنامه‌ همیشگی هزاران رسانه صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملت ایران است؛ و البته دنباله‌های آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهده‌اند که با استفاده از آزادی‌ها در خدمت دشمن حرکت می‌کنند.»

یک سؤال؛ آیا شهروندان در اروپا و آمریکا در رفاه کامل به سر برده و از خوشی زیاد، گیج شده‌اند؟! بهتر است پاسخ را در میان رسانه‌ها و نشریات اروپایی جست‌وجو کنیم. روزنامه گاردین اخیرا به نقل از نتایج پژوهش مؤسسه نظرسنجی ایپسوس که به سفارش یک سازمان غیردولتی فرانسوی انجام شده، نوشته است که از هر چهار اروپایی یک نفر وضعیت مالی خود را متزلزل دانسته و بیش از نیمی از اروپایی‌ها نیز پیش‌بینی می‌کنند که اوضاع مالی‌شان در ماه‌های آتی بدتر شود.

به نوشته این روزنامه انگلیسی، یافته‌های این نظرسنجی که از میان شهروندان در فرانسه، آلمان، انگلیس، ایتالیا، یونان و لهستان انجام شده، نشان می‌دهد که به‌دلیل افزایش هزینه‌های انرژی و تورم افسارگسیخته، هزینه‌های زندگی و اجاره‌بها افزایش یافته و بیش از نیمی از پاسخ‌دهندگان (۵۴ درصد) اعلام کرده‌اند که ظرف سه سال اخیر قدرت خریدشان کم شده است.

حدود ۳۰ درصد از پاسخ‌دهندگان تاکید کرده‌اند که مجبور به حذف یکی از وعده‌های غذایی خود شده‌اند. ۴۷ درصد نیز اعلام کرده‌اند که در گرمایش صرفه‌جویی کرده‌اند. ۲۷ درصد از پاسخ دهندگان تاکید کرده‌اند که می‌ترسند بی‌خانمان شوند.

همچنین براساس گزارش رویترز، درخواست‌های مقرری بیکاری در آمریکا روزبه‌روز در حال افزایش است. بهای مواد غذایی نیز افزایش یافته است. در این گزارش تصریح شده است که پس از تورم و موضوع سقط جنین، جنایت و سیاست کنترل سلاح به‌عنوان نگران‌کننده‌ترین موضوع از سوی شهروندان آمریکایی عنوان شده است. علاوه‌بر این افزایش بهای بنزین خانواده‌های آمریکایی را تحت فشار قرار داده است.

صف‌های طولانی برای دریافت غذا در پاریس، اعتراضات خیابانی در لندن در واکنش به افزایش هزینه‌های زندگی و قیمت‌های نجومی قبوض انرژی، تظاهرات مردم در برلین در اعتراض به افزایش قیمت مواد غذایی و انرژی، تعطیلی بیش از ۳۰ ایستگاه مترو در پاریس به دلیل اعتصاب کارگران بخش حمل‌ونقل و… تنها بخش کوچکی از «وضع موجود» در کشورهای غربی است. همان وضعیتی که رسانه‌های معاند فارسی‌زبان و رسانه‌های زنجیره‌ای در داخل آن را سانسور کرده و تقلا می‌کنند تا مردم در ایران به هیچ عنوان اخبار و تصاویر و ویدئوهای مرتبط با آن را نبینند.

شاید برخی بگویند که خب ببینید مردم در اروپا چگونه به راحتی اعتراض کرده و به آنها آشوبگر و اغتشاشگر گفته نمی‌شود!؛ این ادعا به هیچ عنوان نسبتی با واقعیت ندارد؛ چرا؟! به این نمونه توجه کنید: در روزهای گذشته گروهی برای اعتراض در آلمان در خیابان‌ها روی زمین می‌نشینند. دویچه‌وله(انگلیسی) به نقل از وزیر کشور آلمان نوشت: «این کار در آلمان غیرقانونی است و معترضان خود را فراتر از قانون می‌دانند. زمانی که مرتکب این جنایت(بستن خیابان) می‌شوند، حد اعتراض مشروع نقض شده است.» وزیر کشور آلمان نیز در واکنشی تند تاکید کرد که «پلیس حمایت کامل من را برای سرکوب این معترضان دارد.» در فرانسه نیز در هفته‌های گذشته پلیس با گاز اشک‌آور، دبیرستان‌های پاریس را مورد هجوم قرار داد.

این در حالی است که معترضان در اروپا گلوی پلیس آلمان و پلیس فرانسه را پاره نکردند؛ مأمور پلیس را آتش نزدند؛ شهروندی که با آنان هم‌عقیده نبود را در خیابان شکنجه نکردند؛ شهروندی که با آنان اختلاف عقیده داشت را دوره نکرده و با چاقو و پنجه‌بوکس و سنگ به جانش نیفتادند، صورت کسی که با آنها هم‌عقیده نبود را با سلاح شاتگان هدف قرار ندادند، به آمبولانس حمله نکردند، مغازه مردم را آتش نزدند، با وحشی‌گری به پوشش و لباس دیگران حمله نکردند و…

اینها را نگفتیم که بگوییم همه چیز در ایران گل و بلبل است و هیچ مشکلی وجود ندارد؛ بلکه غرض این بود که بگوییم همه مردم در اقصی نقاط جهان و از جمله مردم در اروپا و آمریکا با مشکلات ریز و درشت دست به‌گریبان هستند. مردم عزیز ایران نیز از این قاعده مستثنی نیستند اما یک تفاوت بسیار بزرگ در این میان وجود دارد.

مردم در آمریکا و اروپا تحت تحریم‌های ناجوانمردانه قرار ندارند؛ مردم در آمریکا و اروپا در ۴ دهه اخیر جنگ تحمیلی ۸ ساله را تجربه نکرده‌اند؛ دانشمندان و نخبگان اروپایی و آمریکایی وسط خیابان ترور نشدند؛ مردم آمریکا و اروپای غربی پروژه مخرب «انقلاب مخملی» را تجربه نکرده‌اند؛ دارایی‌های مردم آمریکا و اروپا توسط یک دولت متخاصم خارجی بلوکه نشده است.

و همچنین دولت‌های خارجی برای تکه‌تکه کردن دولت‌های اروپای غربی و آمریکا دست به دست هم ندادند. مردم در اروپا و آمریکا با ده‌ها شبکه تلویزیونی معاند و صدها سایت خبری وابسته به دولت‌های متخاصم و هزاران اکانت تلگرامی و اینستاگرامی و توئیتری که ذهن آنان را بمباران کرده و آنان را تحقیر کرده و اختلاف‌افکنی کنند، مواجه نیستند.

اما ما مردم ایران در بیش از ۴ دهه اخیر، هم جنگ تحمیلی ۸ ساله را از سر گذراندیم، هم کودتای مخملی را، هم ترور مقامات ارشد و نخبگان و دانشمندان را، هم غارت و بلوکه‌کردن اموال‌مان توسط دولت‌های متخاصم.

ما مردم ایران هم تحریم دارو و پانسمان کودکان پروانه‌ای را تجربه کردیم، هم تجهیز گروهک‌های تروریستی تکفیری و تجزیه‌طلب از طرف دشمن را و هم تحت شدیدترین بمباران رسانه‌ای با چاشنی تحقیر، اختلاف‌افکنی و یأس‌آفرینی مواجه هستیم، اما با وجود این همه فشار و این همه جنایت علیه این ملت، ایران در حال پیشرفت است و روزبه‌روز بر سرعت حرکت قطار پیشرفت‌های ملت ایران افزوده می‌شود.

ما علی‌رغم تحریم‌ها و کارشکنی‌ها و قصور و تقصیرهای جریان غربگرا، کرونا را به‌صورت کامل مهار کردیم، در جهت خودکفایی گندم حرکت کرده و با خرید تضمینی گندم، از کشاورزان حمایت کردیم، به دانش و فناوری تولید پانسمان مخصوص بیماران پروانه‌ای دست یافتیم، توربین‌های ایرانی را به دیگر کشورها صادر کردیم و در صنعت ساخت پهپادهای بدون سرنشین- با کاربردهای متنوع در صنایع مختلف- به رکوردی جهانی رسیدیم.

به همت جوانان این مرز و بوم پروژه عظیم آب‌رسانی در برخی استان‌ها از جمله خوزستان را اجرایی کردیم و با آب‌رسانی به ۲۶۰ روستا در ۸ ماه رکورد زدیم. پروژه پیچیده و فوق‌مدرن موشک‌ هایپرسونیک را با موفقیت اجرا کردیم. در حوزه نجوم و رصد به تکنولوژی‌های پیشرفته رسیدیم. راه‌آهن راهبردی زاهدان- خاش به طول ۱۵۵ کیلومتر که می‌تواند نقش ویژه‌ای در توسعه اقتصادی شرق کشور داشته باشد را به بهره‌برداری رساندیم و به فضل الهی در آینده نزدیک با تکمیل راه‌آهن سراسری چابهار-زاهدان، ضمن اتصال کریدور شمال به جنوب و شرق به غرب بخش زیادی از مشکلات ترانزیتی کشور حل شده و درآمد سرشاری از طریق ترانزیت کالا به دست خواهیم آورد.

نکته قابل توجه این‌جاست که همه این اتفاقات غرورآفرین و امیدآفرین در هفته‌های اخیر و در میانه جنگ ترکیبی دشمن علیه ملت ایران، به وقوع پیوست.

رهبر معظم انقلاب- ۲۷ مهر ۱۴۰۱- در بخشی از بیانات خطاب به نخبگان فرمودند: «تحلیل واقع‌بینانه… نه فقط واقعیات خوب را، بلکه واقعیات بد را هم می‌بیند. ما هرگز نقاط منفی را انکار نکرده‌ایم. بنده در ملاقات‌های مسئولان… بیشترین نقاط ضعف را تذکر می‌دهم؛ در جلسات خصوصی خیلی بیشتر. و توجه به این نقاط ضعف وجود دارد، نه اینکه نیست؛‌ من بارها گفته‌ام ما عقبیم؛ در این شکی نیست، اما آن طرف قضیه این است که ما از انتهای قافله، یک حرکت پُرشتابی را شروع کرده‌ایم حالا به نزدیک‌های جلو رسیده‌ایم؛ این یک واقعیت است. هنوز به آن جلو نرسیده‌ایم اما خیلی پیش رفته‌ایم، باز هم پیش خواهیم رفت.»

و اما در نقطه مقابل، مردم ایران در هفته‌های اخیر سکانس‌های جدیدی از «سیرک اپوزیسیون» را نظاره‌گر بودند. از دیدار مضحک رئیس‌جمهور فرانسه با پادوهای بدنام و دست‌چندم جریان ضدانقلاب تا به جانِ هم افتادن بی‌بی‌سی فارسی و اینترنشنال سعودی و از حضور آفریقایی‌ها و پناهندگان اوکراینی در تجمع مضحک برلین تا کشته‌سازی جعلی رسانه‌های معاند و افرادی که در روزهای بعد، زنده مقابل دوربین سخن گفتند.

در روزهای اخیر یک خبرنگار لبنانی، عکس قابل تأملی را منتشر کرد. در این عکس، تصویر قدرت موشکی و فضایی ایران در سال ۲۰۲۲ در کنار تصویر یک آلمانی که در حال جمع‌آوری هیزم است، منتشر شده است.

مردم در کشورهای اروپای غربی هم باتوم و گاز اشک‌آور می‌خورند و هم مشغول جمع‌آوری هیزم هستند تا از سرما یخ نزنند.

سران اروپایی و از جمله رئیس‌جمهور فرانسه و سران آلمان و انگلیس، به‌جای مشارکت در سیرک اپوزیسیون، بهتر است فکری به حال بحران روزافزون در اروپا بکنند. شما اگر بیل‌زن هستید، باغچه خودتان را بیل بزنید.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

گاز اشک‌آور فرانسوی و باتوم آلمانی! بیشتر بخوانید »

ما هنوز امیدواریم مردم شورش خیابانی راه بیندازند!/ وقتی نوشتید «امضای کِری تضمین است» بغض کردید؟!

ما هنوز امیدواریم مردم شورش خیابانی راه بیندازند!/ وقتی نوشتید «امضای کِری تضمین است» بغض کردید؟!



گویا علاوه بر بی بی سی و اینترنشنال سعودی و صدای آمریکا، برخی رسانه ها در داخل کشور نیز دلتنگ شورش خیابانی و آتش زدن بانک و آمبولانس و اورژانس و کیوسک نیروی انتظامی و تاکسی و مغازه های مردم هستند.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌ استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با  «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** ما هنوز امیدواریم مردم شورش خیابانی راه بیندازند!

روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «از سهمیه بندی بنزین تا اصلاح اقتصادی» به قلم «جعفر گلابی» نوشت:«در جریان اصلاح اقتصادی که دولت به هر دلیل آن را آغاز کرده وکاری بسیاربزرگ با عوارض مختلف و بعضا غیر قابل پیش‌بینی است داشتن روابط خارجی گسترده و دوستانه ازضروریات بدون چون چرا است... کم نبوده‌اند کشورهای بزرگ و کوچک، ضعیف و قوی که با انتخاب زمان نادرست یک اقدام، افتضاحات بزرگ به بارآورده‌اند. اگر هیچ دلیلی وجود نداشت و هیچ ضرورت عینی برای اصلاح موقعیت کشوردرمناسبات جهانی نبود همین جراحی اقتصادی تغییر در بسیاری از سیاست‌ها خصوصا در روابط بین‌الملل را الزامی می‌کند.»

در ادامه این مطلب آمده است:«مگرآقایان اصولگرا نبودند که برنوع و زمان و شرایط سهمیه‌بندی بنزین توسط دولت آقای روحانی حمله همه‌جانبه می‌کردند؟ اکنون چرا اقدامی بزرگ‌تر و پردامنه‌تر را درشرایطی واقعا نامناسب وزمانی پرابهام انتخاب کرده‌اند؟ بعید نیست طرف امریکایی به عوارض منفی اصلاح اقتصادی طمع کند و درمذاکرات مواضعی انعطاف‌ناپذیرتر ازگذشته بگیرد.باید به این نکته توجه داشت که رهاشدن قیمت‌ها باسهمیه‌بندی بنزین تفاوت بسیار دارد. افزایش قیمت بنزین فورا ودر سراسرکشور به صورتی کاملا مشخص خود را نشان می‌داد وبرای همین هم واکنش سریع اجتماعی به همراه داشت ولی اصلاح اقتصادی تصویری روشن برای مردم کوچه و بازار ندارد و هنوزخیلی‌ها نمی‌دانند که دقیقا قراراست چه اتفاقی درعرصه معیشت‌ها رخ دهد… ولی به زودی ابعاد ماجرا مشخص خواهد شد و آن زمان است که واکنش اجتماعی آن خود را نشان می‌دهد

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«از سال‌ها پیش باید زمینه برای هر تجمع قانونی فراهم و به امری عادی و موثر تبدیل می‌شد.مگریک طرح اقتصادی، یا محدودیت اجتماعی جزو مقدسات هستند که نشود به آنها انتقاد یا اعتراض کرد؟ مگرگرانی تنها در کشورما مورد اعتراض مردم است که این همه حساسش می‌کنند؟».

ما هنوز امیدواریم مردم شورش خیابانی راه بیندازند!/ وقتی نوشتید «امضای کِری تضمین است» بغض کردید؟!

درباره یادداشت مذکور گفتنی هایی است که در ادامه به اختصار به آن می پردازیم:

۱- این روزنامه اصلاح طلب با ابراز امیدواری نسبت به شورش خیابانی در آینده نزدیک تاکید کرده « هنوزخیلی‌ها نمی‌دانند که دقیقا قراراست چه اتفاقی درعرصه معیشت‌ها رخ دهد… ولی به زودی ابعاد ماجرا مشخص خواهد شد و آن زمان است که واکنش اجتماعی آن خود را نشان می‌دهد»؛ گویا علاوه بر بی بی سی فارسی و اینترنشنال سعودی و صدای آمریکا، برخی رسانه ها در داخل کشور نیز دلتنگ شورش خیابانی و آتش زدن بانک و آمبولانس و اورژانس و کیوسک نیروی انتظامی و تاکسی و مغازه های مردم هستند!

۲- در روزهای گذشته رسانه های معاند و از جمله بی بی سی فارسی، اینترنشنال سعودی و صدای آمریکا با انتشار فیلم های جعلی و ادعای قحطی قریب الوقوع در ایران، با ذوق زدگی به ضریب دادن به این خط خبری پرداخته و مدعی شدند که بحرانی بزرگ پیش روی مردم ایران است و ظرف یکی دو روز آشوب سراسر ایران را فراخواهد گرفت. اما صداقت دولت و حضور میدانی دولتمردان در میان مردم و اقناع افکارعمومی و واریز یارانه کمک معیشتی در کنار صبر و متانت مردم عزیز ایران، نقشه دشمن را نقش بر آب کرد.

۳- این روزنامه اصلاح طلب اقدام اخیر دولت در حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی را با سهمیه بندی بنزین در دولت روحانی مقایسه کرده است. این در حالی است که دولت روحانی در آبان ۹۸، یک اقدام لازم و ضروری- اصلاح قیمت بنزین- را به بدترین نحو ممکن اجرا کرددر آبان ۹۸ بی تدبیری در بخش هایی از دولت در کنار برنامه ریزی گسترده دشمن در پشتیبانی از اغتشاشات خیابانی، منجر به قربانی شدن تعدادی از هموطنانمان شد.

در آن سال رئیس جمهور بعد از گرانی یکباره بنزین، در اقدامی تأمل برانگیز گفت من هم تازه صبح جمعه از گرانی بنزین خبردار شدم؛ این اظهارنظر در کنار واریز دیرهنگام سهمیه سوخت خودروها توسط دولت و قصور و تقصیرهای دولت در بی اعتنایی به پرسش های افکارعمومی، در نهایت ناآرامی های آبان ۹۸ را رقم زد. بر همین اساس اقدام اخیر دولت در اصلاح یارانه ها و نوع عملکرد دولت به هیچ عنوان قابل مقایسه با عملکرد دولت قبل در مسئله سهمیه بندی بنزین نیست.

۴- جریان اصلاح طلب در اقدامی تکراری و نخ نما، مسئله اصلاح یارانه ها را به سیاست خارجی- برجام و FATF ربط داده است. این طیف پیش از این نیز واردات واکسن کرونا، پیوستن به سازمان اقتصادی شانگهای، رفع قطعی برق و گاز، افزایش صادرات نفت، افزایش صادرات غیرنفتی، آزادسازی اموال بلوکه شده ایران و موارد دیگر را به برجام و اف ای تی اف گره زده بودند اما همه موارد فوق در دولت رئیسی به وقوع پیوست، آن هم بدون برجام و بدون FATF

بهتر است رسانه های منتسب به جریان اصلاح طلب، بجای بی صداقتی و توهین به افکارعمومی، کمی هم به فکر منافع ملی و عزت مردم ایران باشند.

** وقتی نوشتید «امضای کِری تضمین است» بغض کردید؟!

روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «مسئولیت روزنامه نگار در روزگار سخت» نوشت:«افزایش قیمت ها و شوک اقتصادی روزهای اخیر، مثل همه دفعات از این دست، ما روزنامه نگارها را با این پرسش مواجه کرده که ما چه کنیم. مردم به حق انتظار دارند که رسانه ها مشکلاتشان را منعکس کنند و زبان گویایشان باشند

در ادامه این مطلب آمده است:«مسئله بغرنجی است و اعترافش سخت است که به واقع ما جز تحمل بیشتر این رنج و جز بغضی بزرگ کاری از دستمان برنمی آید. اعتراف به اینکه برخی محدودیت ها و بدسلیقگی ها زمینه انعکاس درد و حرف مردم را به ما نمی دهد و رسانه جز اسم و پوسته ای نیست. رسانه ای که قرار بوده رکن پنجم دموکراسی باشد، حلقه واسط توده های مردم و قدرتمندان باشد و رسانه ای که قرار بوده واقعیت ها را فریاد بزند و بر فساد و مشکلات نوری بیندازد. اینجا که ما هستیم همه این کارکردها را از دست داده است. ما خیلی که هنر کنیم، طرف درست ماجرا بایستیم و مثل بعضی از همکاران و رسانه ها توجیه کننده و مشوق استباهات نباشیم. خیلی که بخواهیم صداقت و وجدان به خرج دهیم، فقط کارمان این می شود که نمک به زخم مردم نپاشیم».

ما هنوز امیدواریم مردم شورش خیابانی راه بیندازند!/ وقتی نوشتید «امضای کِری تضمین است» بغض کردید؟!

آمارها و گزارش های رسمی، این مسئله را تایید می کند که دولت رئیسی میراث شومی را از دولت قبل تحویل گرفته است. دولت سیزدهم ماهانه ۱۰ هزارمیلیاردتومان بدهی دولت قبل را پرداخت کرده است.

دلار ۴۲۰۰ تومانی- یا همان دلار جهانگیری- نیز یکی دیگر از میراث های «دولتِ اصلاح طلبان» است. دولت قبل با اجرای این طرح غلط و غیرکارشناسی،حداقل ۱۸ میلیارد دلار و حدود ۶۰ تن طلا را بر باد داد.

کارشناسان بارها تاکید کردند که دولت روحانی باید خودش دلار ۴۲۰۰ تومانی را حذف کرده و از استمرار خسارت های آن جلوگیری کند، اما دولت قبل هیچگاه حاضر نشد که این کار را انجام دهد. در نهایت دولت سیزدهم آستین ها را بالا زده و به جراحی اقتصادی با تمرکز بر حذف دلار ۴۲۰۰ تومانی و اصلاح یارانه ها و کوتاه کردن دست دلالان و رانت خواران اقدام کرد.

با اینحال رسانه های اصلاح طلب بجای حمایت از این طرح، با بی اخلاقی و بی انصافی به آن حمله کرده و ژست مردم داری به خود می گیرد. جالب اینجاست که روزنامه ای این ژست را به خود گرفته که در دولت روحانی با تیتر «امضای کِری تضمین است، اطمینان تهران از اجرای برجام» مرزهای صداقت، تعهد و مردم داری را جابجا کرد.

چندی بعد «مهدی رحمانیان» مدیرمسئول روزنامه شرق با اشاره به چرایی انتشار این قبیل تیترها گفت: «من مبالغه را قبول دارم. این مبالغه‌ها باید می‌شد به این خاطر که فضا خیلی فضای تنگ و ترشی بود، دولت باید در حقیقت این موضوع را قدری بزک می‌کرد که بتواند حرفش را به کرسی بنشاند».

ما هنوز امیدواریم مردم شورش خیابانی راه بیندازند!/ وقتی نوشتید «امضای کِری تضمین است» بغض کردید؟!

و اما روزنامه شرق در حالی در مطلب مذکور ژست مردم داری به خود گرفته که پیش از این بارها علنا از مفسدان دانه درشت اقتصادی حمایت کرده بود. روزنامه شرق حداقل در دو شماره، از متهمان صندوق ذخیره فرهنگیان که حقوق معلمان را لگدمال کرده بودند، دفاع کرده بود.

به عنوان نمونه روزنامه شرق– ۷ اردیبهشت- در گزارشی با عنوان «امامی طلبکار شد» به تطهیر «محمد امامی» تهیه کننده سریال شهرزاد و یکی از متهمان پرونده بانک سرمایه و صندوق ذخیره فرهنگیان پرداختدر بخشی از این مصاحبه، خبرنگار روزنامه شرق به امامی می گوید: «از ماحصل آنچه شما گفتید این‌طور می‌توان نتیجه گرفت که پرونده شما با بانک سرمایه صرفا یک اختلاف نظر با نماینده دادستان است»؛ امامی در پاسخ می گوید: «بخش عمده‌اش». خبرنگار در ادامه می پرسد: «بخش جزئی آن چیست؟»؛ امامی در پاسخ می گوید: «من مطالباتی از بانک دارم که بانک باید بپردازد و بر مبنای احکام صادره باید مطالبات من را پرداخت کند.»

ما هنوز امیدواریم مردم شورش خیابانی راه بیندازند!/ وقتی نوشتید «امضای کِری تضمین است» بغض کردید؟!

ما هنوز امیدواریم مردم شورش خیابانی راه بیندازند!/ وقتی نوشتید «امضای کِری تضمین است» بغض کردید؟!

این روزنامه اصلاح طلب، با تطهیر متهم صندوق ذخیره فرهنگیان، اینگونه القاء می کند که پرونده محمد امامی صرفا یک اختلاف نظر با نماینده دادستان است!

این در حالی است که «محمد امامی» در پرونده فساد بانک سرمایه نقشی کلیدی داشته و مهره چینی‌های بانک را انجام داده و با همکاری «هادی رضوی» اموال بانک را به غارت برده و از این طریق به تحصیل مال از طریق نامشروع پرداخته است. او از بزرگترین بدهکاران نظام بانکی است که با استفاده شخصی از اموال بانک برای خود خانه و ویلاهای لوکس را خریداری کرده و نقش او در فسادهای مالی صورت گرفته محرز است.

روزنامه شرق در یک نمونه دیگر-  ۱۲ تیر ۹۸- در گزارشی با عنوان «من متهم اشتباهی ام» به تطهیر «بهروز ریخته‌گران» بدهکار چندهزار میلیارد تومانی و متهم دانه درشت پرونده بانک سرمایه پرداخت. این روزنامه اصلاح طلب در مصاحبه مذکور، ریخته گران را صرفا یک تولیدکننده جا زد و اینگونه القاء کرد که قطع دسترسی این فرد به اموالش، به تولیدملی لطمه زده و موجب بحران کارگری می‌شود!

** نباید به اروپایی ها دل بست، به فکر منافع خود هستند

«علی بیگدلی» فعال اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«با توجه به اینکه امروز نفت و گاز مشکل اصلی اروپایی‌هاست برای اینکه ایران را جایگزین روسیه کنند تحرکات بیشتری را در جهت از سرگیری مذاکرات برای احیای برجام و نزدیک کردن مواضع طرفین انجام می‌دهند و سفت و محکم دنبال برجامند.»

وی افزود:«البته نباید این مهم را از یاد برد که اروپایی‌ها به هیچ وجه این توانایی را ندارند که بخواهند تاثیر زیادی بر مذاکرات یا مواضع طرفین بگذارند... بنابراین اروپایی‌ها نقش واسطه‌گری دارند و اینکه سازنده باشند و بخواهند وصل کنند مقداری در این امر ناتوان هستند. لذا چندان نباید به قول و فعل اروپایی‌ها دل بست و آنها صرفا به دنبال منافع خود می‌گردند.»

ما هنوز امیدواریم مردم شورش خیابانی راه بیندازند!/ وقتی نوشتید «امضای کِری تضمین است» بغض کردید؟!

این روزنامه اصلاح طلب تاکید کرده که «نباید به قول و فعل اروپایی‌ها دل بست و آنها صرفا به دنبال منافع خود می‌گردند». این واقعیت سالها پیش توسط کارشناسان مطرح شده بود اما جریان اصلاح طلب هیچگاه این واقعیت بدیهی را نپذیرفته و اروپا را بزک می کرد.

ما هنوز امیدواریم مردم شورش خیابانی راه بیندازند!/ وقتی نوشتید «امضای کِری تضمین است» بغض کردید؟!

ما هنوز امیدواریم مردم شورش خیابانی راه بیندازند!/ وقتی نوشتید «امضای کِری تضمین است» بغض کردید؟!

ما هنوز امیدواریم مردم شورش خیابانی راه بیندازند!/ وقتی نوشتید «امضای کِری تضمین است» بغض کردید؟!

تروئیکای اروپا(فرانسه، انگلیس، آلمان) در توافق سعدآباد در دولت اصلاحات کارنامه غیرقابل قبولی از خود بجای گذاشت. اروپایی ها در دولت هاشمی رفسنجانی نیز در مواجهه با ایران بسیار بد عمل کردند، با اینحال اصلاح طلبان در دولت روحانی همصدا با برخی دولتمردان مدعی بودند که «اروپا پشت ماست» و «اروپا در کنار ایران مقابل آمریکا ایستاده است» و «برجام با رفتن مزاحم(آمریکا) با طرف اروپایی به نتیجه خواهد رسید»!

اروپایی ها در مسئله برجام به هیچ عنوان به تعهدات خود عمل نکردند. در پرونده توتال نیز طرف اروپایی با بدعهدی و بی عملی قرارداد را یکطرفه کنار گذاشت. در دولت روحانی همچنین چندین دیپلمات ایرانی به دلایل واهی از اروپا اخراج شده و یک دیپلمات نیز به صورت غیرقانونی و به دلایل واهی بازداشت شد.

واقعیت انکارناشدنی این است که جریان اصلاح طلب به هیچ عنوان شناخت صحیحی از سیاست خارجی ندارد. طیفی که یکروز می گوید امضای وزیر خارجه آمریکا تضمین است، فردای آن روز می گوید آمریکا مزاحم بود و همان بهتر که از برجام رفت. روز دیگر می گوید اروپا آقااجازه است و دیگر روز می گوید اروپا پشت ماست و ما می توانیم برجام اروپایی را به بهترین نحو ادامه دهیم و…

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ما هنوز امیدواریم مردم شورش خیابانی راه بیندازند!/ وقتی نوشتید «امضای کِری تضمین است» بغض کردید؟! بیشتر بخوانید »