فعالترین کاربران در اینستاگرام چه کسانی هستند؟
فعالترین کاربران در اینستاگرام چه کسانی هستند؟ بیشتر بخوانید »
شب جمعه ست
.
شادی ارواح طیبه شهدا
.
تعجیل در فرج امام زمان (عج)
.
ورفع گرفتاری مسلمین
.
صلوات همراه با وعجل فرجهم
خبرگزاری فارس ـ گروه هنر: همه چیز از سریال «پدر» به کارگردانی بهرنگ توفیقی و نویسندگی و تهیهکنندگی حامد عنقا شروع شد. دختری ۱۹-۱۸ سالهای که پیشتر سابقه بازیگری نداشت، در این سریال یکی از نقشهای اصلی را بازی کرد و به سرعت مشهور شد. بلافاصلا پس از پخش قسمت آخر سریال، او تصاویری از خود در اینستاگرام منتشر کرد که با نقشش در سریال به عنوان یک دختر چادری تفاوت بسیاری داشت.
او درباره تصاویرش با پوشش و آرایش غیرمتعارف نوشت: «اگر این روزها عکسی دیده شده که فرق زیادی با تصویر این ماههای اخیر داره، بیهیچ جبههگیری خاصی و موضع داشتن بوده و هست… این عکسها صرفا توجیهی است که ریحانه هیچ شباهتی به لیلای دیده شده نداره.»
* «آقازاده» با حضور یک نابازیگر جدید
این حاشیه به سرعت با واکنش تهیهکننده سریال مواجه شد و تأکید کرد در فصل دوم سریال بر نقش شخصیت پدر با حضور مهدی سلطانی تاکید میشود و قصه به دیگر بازیگرها وابستگی ندارد. فصل دومی که البته هیچوقت مقابل دوربین نرفت و با تغییراتی در فیلمنامه به «آقازاده» تبدیل شد.
مهدی سلطانی ـ بازیگر سریال پدر ـ هم به عکسهای نامتعارف پارسا اشارهای تلویحی داشت اما سهیلی کارگردان «گشت ارشاد» و پدر سینا سهیلی ـ همبازی پارسا در سریال پدر ـ او را مورد خطاب قرار دارد و در توصیههایی پدرانه نوشت: «… از محبتها غره و از بىمهرىها مأیوس مشو…». سهیلی بعدتر در فیلم «گشت۳» پارسا را به بازی گرفت تا نشان دهد همچنان به این بازیگر جوان توجه دارد.
* ادعای دروغین ممنوعالفعالیتی
پس از این اتفاقات و در شهریور ۹۷، او عکسهای نامتعارف خود را حذف کرد و صفحهاش را به حالت خصوصی درآوردو مدعی شد ۶ ماه ممنوعالفعالیت شده است! ادعایی که بیاساس بودن آن، ۵ ماه بعد و با حضور او در برنامه تلویزیونی «خیابان جام جم» محرز شد.
اما او دست بردار نبود. این بار با لباسهایی عجیب در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر حضور یافت و همین سوژه خوبی برای عکاسان و فضای مجازی بود. او نوروز ۹۸ را هم مهمان رامبد جوان در «خندوانه» شد تا پلههای شهرت را دو تا یکی طی کند. اوایل اردیبهشت ۹۸ هم با اینکه فیلمی بازی نکرده بود، در جشنواره جهانی فیلم فجر حضور مییافت و اکثر اوقات را در کافه کنار پلهبرقی پردیس چارسو میگذراند.
* از کارگری در کافه تا رسیدن به شهرت
لیلا بوشهری هنرپیشه سینما و تلویزیون آذرماه ۹۷ مدعی شده بود ریحانه پارسا پیش از بازیگری در کافه کار میکرده است.
بلافاصله پس از پایان جشنواره جهانی فیلم فجر، حامد عنقا در اظهار نظری پیرامون حاشیههای پارسا گفت: «ریحانه پارسا بچه بود و بچگی کرد. دختر ۱۸ساله و شهرتی که ظرف کمتر از یکماه برایش به وجود آمد، هرکسی این ظرفیت را ندارد.»
این بازیگر کمتجربه و غیرآکادمیک، خردادماه ۹۸ برای حضور در «خوب، بد، جلف ۲» به کارگردانی پیمان قاسمخانی دعوت شد و این نخستین حضور سینمایی او بود. البته بهمن همان سال وقتی در نشست رسانهای فیلم در پردیس اهالی رسانه حضور یافت، با حرکات عجیب و ژستهای زننده مقابل دوربین عکاسان نشان داد که هنوز ظرفیت حضور در سینمای ایران را ندارد.
* فصل مشترکی به نام «تئاتر»
هنوز یک ماه از پایان جشنواره فیلم فجر نگذشته بود که اعلام خبر ازدواج ریحانه پارسا ۲۱ ساله با مهدی کوشکی ۳۸ ساله بار دیگر او را به صدر اخبار زرد باز گرداند. گفته میشود پارسا در هنرستان سوره، تئاتر خوانده است و «تئاتر» فصل مشترک او با کوشکی است.
آنها نوروز امسال در یک برنامه اینترنتی گفتوگومحور با اجرای اشکان خطیبی و اسپانسری یکی از اپراتورها حضور یافتند تا از تجارب زندگی مشترک بگویند؛ زندگی مشترکی که فقط یک ماه از آغاز آن میگذشت!
* تعدیل نظر عنقا درباره پارسا
کوشکی که در سریال جدید حامد عنقا نقش الکس (مردی که دختران جوان را برای تجارت سکس به کشورهای حاشیه خلیجفارس قاچاق میکند) را بازی میکند، در یکی از حضورهای خود سر سریال، ریحانه پارسا را هم همراه خود برد. شاید این دیدار دوباره پارسا و عنقا باعث شد او نظر پیشین خود درباره این هنرپیشه را تعدیل کند. حامد عنقا مرداد ۹۹ در این باره گفت: «خانم پارسا همکار خوب ما در پدر بوده و همچنان برای او آرزوی موفقیت دارم… و اگر هنوز حق پدری نسبت به او داشته باشم و بخواهم به او چیزی بگویم این است که با این همه هوش و استعدادی که دارد اگر تمرکزش را روی استعداد خودش بگذارد و حواسش را پرت چیزهای دیگر نکند، مطمئناً آینده بسیار بسیار درخشانی خواهد داشت.»
* طلاق پدرومادر پارسا در ۹ سالگی
اما پارسا هنرپیشهای نبود که بدون حاشیه بتواند زندگی کند. او یک ماه بعد از این اظهار نظر عنقا، از کوشکی جدا شد. او البته قبل از جدایی، واقعیتی از زندگی خود را علنی کرد و گفت که فرزند طلاق است و از ۹ سالگی در محلهای پایین شهر تهران در خانه مادربزرگ پدریاش بزرگ شده است. پارسا موضوع دیگری را هم مدعی شد؛ اینکه ازدواج او با کوشکی رسمی و شرعی نبوده و فقط با او همخانه بوده است!
یک ماه از خبر طلاق پارسا گذشته بود که با یک خبر زرد دیگر حاشیهساز شد؛ مهاجرت از ایران به ترکیه.
او البته مدعی بود که برای ساخت فیلم افشاگرایانه زندگیاش با نام «زمان» توسط یک تهیهکننده فرانسوی به ترکیه سفر کرده است، اما برخی معتقدند پارسا جدیدترین صید سایتهای شرطبندی در ترکیه است؛ سایتهایی که درگاههای پرداخت ریالی دارند! همانطور که قبلتر هم برخی چهرههای جنجالی اینستاگرام در این مسیر وارد شدهاند.
او در همین مدت، حاشیههای بسیار دیگری را هم رقم زد، از ادعاهایی درباره مهریه تا انتشار فیلمهایش با دیگران و جدال لفظی با یکی دیگر از بازیگران زن.
* گفتوگو با مروج بیحجابی در ایران
او بلافاصله پس از خروج، خیلی زود وارد فضای سیاسیکاری شد؛ از علینژاد خبرنگار ضدایرانی و پایهگذار و مروج کمپین «چهارشنبههای سفید» تقاضای مصاحبه کرد و در این گفتوگو تاکید کرد که بعد از کمپین ضد حجاب علینژاد چندین بار تلاش کرده تا در خیابان و مترو بیحجاب باشد. درباره زندگیاش با کوشکی نیز تاکید کرد که ازدواجی صورت نگرفته. او همچنین تصریح کرد به ایران برنمیگردد!
این اظهارنظرها درحالی صورت گرفته که این هنرپیشه فیلمهای «گشت۳» و «کوسه» را در نوبت اکران دارد و باید دید با این موضعگیریها، چه سرنوشتی دچار این فیلمها میشود.
او همچنین در همین فرآیند، کشف حجاب کرد؛ هرچند خودش مدعی بود اندازه موهای سرش کمتر از دو سانتیمتر است، بنابراین قوانین جمهوری اسلامی را زیر پا نگذاشته!
* زدن به سیم آخر برای گرفتن اقامت
پارسا به سرعت پلهای پشت سرش را خراب کرد و در جدیدترین مصاحبه خود با رسانه معاند رادیو فردا مدعی شد که پس از انتشار تصاویر متفاوتش با سریال پدر، به نهادهای امنیتی احضار شده و آنجا با برخوردهای روانی و فیزیکی روبهرو شده بود! او در ادامه هم مدعی شده که در جریان این احضار متوجه شده بود که تلفنش شنود شده است!
این هنرپیشه حاشیهساز، در مصاحبه اخیرش با رادیو فردا مدعی شده که در ترکیه تحت فشار قرار گرفته، در عین حال فردای مصاحبه ـ یعنی امروز ـ تصویری نیمهعریان از خود منتشر کرده که ناقض سخنانش است.
در میان دست و پا زدن های ریحانه پارسا و از این شاخه به آن شاخه پریدنش، اما واکنش مخاطبان جالب توجه است، آنها با انتشار نظرات خود زیر پست اینستاگرامی رادیوفردا نوشتهاند که این کارها برای دیدهشدن و گرفتن اقامت و پناهندگی است و برایشان اهمیتی ندارد.
ریحانه پارسا به سرعت در حال پیمودن مسیر زوال است. او نشان داد که ظرفیت شهرت را نداشته و حالا با در فروافتادن در منجلاب فساد هر روز بیشتر از پیش غرق خواهد شد. او با پناه آوردن به رسانه ها و افراد معاند جمهوری اسلامی مدت کوتاهی در مرکز توجه قرار خواهد داشت و باید دید پس از عریانی برای دیده شدن بیشتر، به چه کاری روی میآورد!؟
انتهای پیام/
مورد عجیب «ریحانه پارسا»؛ از کشف حجاب و ازدواج سفید تا برهنگی! بیشتر بخوانید »
خبرگزاری فارس- گروه رادیو و تلویزیون: تا چند سال پیش برنامه های دوربین مخفی از جمله برنامه های پربیننده تلویزیون بودند که در اعیاد و روزهای خاص برای خنداندن و تغییر روحیه مخاطبان به روی آنتن می رفتند. دوربین مخفی های ایرانی هم همه زیر سر یک نفر بود؛ «امیرحسین قهرایی»!
او در تمام این سالها یک تنه بار دوربین مخفی های ایرانی را در تلویزیون به دوش کشید. اما چند سالی است که تلویزیون دیگر ساخت و تولید چنین برنامه هایی را در دستور کار خود ندارد. از آن سو، این روزها با گسترس فضای مجازی، خیلی ها دوربین به دست شده اند و در پیج های شخصی خود با هر ادبیاتی، هر نوع شوخی را با هرکسی انجام می دهند.
این آش تا جایی شور شده که مخاطبان خبرگزاری فارس با ثبت سوژه ای تحت عنوان «لزوم برخورد با پدیده دوربین مخفیهای فضای مجازی» خواسته اند تا این موضوع مورد رسیدگی قرار بگیرد.
همین موضوع بهانه ای شد تا از «امیرحسین قهرایی» دعوت کنیم تا درباره چارچوب های ساخت یک دوربین مخفی گفت وگو کنیم. اینکه خطوط قرمز کجاست، مردم به چه موضوعاتی می خندند، آبروی افراد در تولید یک دوربین مخفی چقدر اهمیت دارد و همچنین موضوعات دیگر.
**آقای قهرایی شما در اواخر دهه 60، کارگردانی آثاری نظیر «علی کوچولو» و «چاق و لاغر» را برعهده داشتید، اما بعد از یک وقفه روی دوربین مخفی متمرکز شدید.
-موضوع جالبی بگویم درباره دوربین مخفی. اولا که من همیشه طناز بودم و طنز کار کردم و همیشه از بچگی قصه های حسن کچل را برای دوستانم تعریف می کردم و کمدی را دوست داشتم. دوربین مخفی یک فرمول طنز است، یعنی وقتی که بیننده بداند اما بازیگر شما نداند باعث می شود شما بخندی. مثلا بیننده می داند این آقایی که دارد راه می رود، قرار است معلم در را باز کند و همزمان یک تخته پاک کن پر از گچ روی سرش بریزد. بیننده که این را می داند، وقتی معلم شروع به راه رفتن می کند شروع می کند به خندیدن. این اصول دوربین مخفی من بود، یعنی اطلاعاتی به بیننده می دادم. مثل فردی که در یک پارک از همه ساعت می پرسید او یک دیوانه است اما افرادی که از آنها می پرسد، نمی دانند که او یک دیوانه است و حالا ببینیم این دیوانه چه کار می کند و همین که بیننده می داند او یک دیوانه است حتی اگر کاری هم نکند می خندد.
البته یک مرزی هم دارد و این مرز بین خنده و وحشت مثل یک موی باریکی است. اگر پشت در به جای تخته پاک کن گچی، چاقو باشد دیگر می شود وحشت و هیجان توام با ترس برایتان می آورد. این است که خیلی مهم است شما چه اطلاعاتی به بیننده تان می دهید.
می خواهم این را بگویم که دوربین مخفی های من روی اصولی بود. برای مثال در شوخی با ستارگان، شوخی های من مخصوص آدم های مشهور نوشته شده بود و شما هیچ کدام از شوخی های من را با آدمی که مشهور نبود نمی توانستید انجام دهید. برای مثال فردی می رفت و پژمان بازغی را می بوسید و به او ابراز علاقه می کرد و بعد از آن متوجه می شدید که او کرونا داشته است! چراکه آدم عادی را کسی نمی بوسد!
یعنی همه اینها برنامه ریزی شده بود و نوشته شده بود و با بچه ها تمرین می کردم و با اینکه تمرین هم می کردیم گاف هم می دادیم. ساختن دوربین مخفی کار بسیار سختی است چون تعداد برداشت هایت با تعدادی که از آنها استفاده می کنی تفاوت دارد و ده به یک است. شما در یک سریال خانوادگی که همه دیالوگ ها را حفظند، ممکن است دو به یک یا سه به یک مصرف زمان برداشت تان باشد اما در دوربین مخفی حداقل ده به یک است. تا به حال شده بیست بار برداشت کردم و آنچه می خواستم نشده است.
این است که مصادف شدیم با اینکه کار بسیار پر خرجی است. اوایل من با یک دوربین کار می کردم بعد سه دوربین و بعد 6 دوربین شد. آخرین دوربین مخفی که ساختم «سورپرایز شو» نام داشت و با 6 دوربین گرفتم و روانشناسی داشتیم که رفتار آدم ها روانشناسی می کرد و سعی کردیم کمی عمیق تر وارد این کار شویم تا اینکه فقط یک نفر را اذیت کنیم.
** یادتان هست اولین دوربین مخفی که ساختید، چه بود؟
-این بود که یک میکروفون دستم بود و می رفتم و با یک نفر صحبت می کردم و به او می گفتم ببخشید سایه میکروفون می افته و شکل بدی دارد و او را پایین می آوردم و همینطور پایین تر. آن آقا تصویر مدیوم خودش را روی مونیتوری که می دید و من دوربین لانگم را نشانش نمی دادم. روی دوربین لانگ می دیدیم که زانو زده و دارد با من صحبت می کند و حالت بامزه ای به آدم می داد. یا یکی دیگر بود وقتی داشتم مصاحبه می کردم با سر توی شیشه می خوردم و بینی ام را می گرفتم و به مصاحبه شونده می گفتم شما ادامه بده و همانطور که من از درد ناله می کردم او هم حرفش را می زد و با این کارها طنزهای موقعیت به این شکل ایجاد می کردم.
** در این زمینه شما از آثار خارجی هم الگو می گرفتید؟
-خیلی زیاد و کارهایشان را نگاه می کردم.بنیان گذار دوربین مخفی در دنیا آلن فانت بود که آمریکایی بود و او دوربین مخفی های بامزه ای می ساخت با یک دوبین فیلمبرداری و دوربین ویدئو هم نبود و فیلم بود. بعضی وقت ها هم ممکن بود دو دوربین بگذارد و مونتاژ کند. آدم بسیار متفکری بود. باید تفکری دنبال دوربین مخفی باشد. من هیچ وقت در دوربین مخفی هایم این کار را نکردم که طرف گوشی را بردارد و از داخلش آب بپاشد! و طرف مقابل را پخ کند! و حتی یک زمانی با شرکتی که جست فور لف را در کانادا می سازد و کلیپ های خنده داری می سازد که بی صدا هستند. یکبار با آنها صحبت کردم گفتند برای ما بدون صدا بساز می توانید؟ گفتم نه تمام دوربین مخفی هایی که دارم صدا و حرف هایی که می زنند برایم مهم بوده است. چون من یک شخصیت را به یک شخصیت دیگر تبدیل می کنم یعنی یک چیز دیگری را از او بیرون می آورم و این زمان می برد. البت من از دوربین مخفی های پخ ای هم دارم چون مردم دوست دارند، مثل اینکه در یک کارتن را باز می کنید و یک آدم از داخل آن می پرد بیرون و می گوید پخ!
آلن فانت که در انگلیس و آمریکا دوربین مخفی می ساخت و اول خودش این کار را انجام می داد و بعد پسرش. او فردی بود که دوربین مخفی را در آمریکا شروع کرد. کارهای او را خیلی دوست داشتم و نگاه می کردم و بسیار آدم خوش فکر و باشعوری بود و شعوری که در دوربین مخفی اش بود را دوست داشتم و بعضی از کارهایش را برمی داشتم و ایرانیزه می کردم، چون ممکن است بعضی کارها در آمریکا جواب دهد اما در ایران جواب نمی دهد و با فرهنگ ما همخوانی ندارد. برای مثال کاری که در ایران جواب می دهد اما در آمریکا نه، من چراغ راهنمایی رانندگی را قرمز می کنم و همه ماشین ها پشت آن می ایستند و چهار ماشینی که جلوی خط عابر پیاده هستند با ما هماهنگ هستند و آشنا و افسر پلیس هم با ما هماهنگ است و تا هر زمان که بگوییم چراغ را قرمز نگه می دارد. بعد از یک دقیقه به راننده های آشنای خودمان می گوییم راه بیفتند و بعد از اینکه آنها شروع به حرکت می کنند، مطمئن باشید همه پشت سرشان راه می افتند و چراغ قرمز را رد می کنند و وقتی جلویشان را می گیریم و از آنها سوال می کنیم چرا قرمز را رد کردید؟ می گوید خب ماشین جلویی هم رفته چرا به او نمی گویی؟! حالا یک بار همین کار را در آمریکا کردم و هیچ کس بعد از حرکت کردن آن چند ماشین حرکت نکرد.
** چه فاکتورهایی در تولید یک دوربین مخفی مهم است؟ حالا با توجه به مختصات کشور و فرهنگ خودمان. شما الان که می خواهید دوربین مخفی بسازید چه فاکتورهایی را در طراحی یک دوربین مخفی مد نظر دارید؟
-اگر بخواهم با آدم های معمولی شوخی کنم موقعیت اجتماع را نگاه می کنم. در دوربین مخفی نباید طرف را خراب کنید. اتفاقا چند مورد از این قبیل هم دارم. برای مثال یک سری یک کیسه پول را می گذاشتم در جایی و وقتی فردی آن را برمی داشت مجبور می شدم صورتش را بپوشانم چون آبرویش می رفت. اما باید کمی رعایت کنید برای مثال نباید بگویید آقا شما صد میلیون تومان برنده شدید و بعد به او بگویید دوربین مخفی بود! که او با مشت توی صورتت می کوبد.
اما یک دوربین مخفی ای هم هست که می آیم و یک آدم عادی و دانشجوی متین در پیاده رو راه می رفت و کتاب هایش زیر بغلش بود. داستان از این قرار بود که من یک پلیس داشتم که دو دزد را دستگیر کرده است وقتی این دانشجوی رهگذر داشت می رسید یکی از دزدها فرار می کرد و پلیس می گفت کجا؟ و اسلحه می کشید به سمت دانشجو و می گفت تو با اسلحه این دزد را نگه دار تا من بروم و دزد دیگر را دستگیر کنم چون خطرناک است و ممکن است چاقو بزند و پلیس و دزد می رفتند. حالا من یک دانشجوی بسیار متین دارم و یک اسلحه به دستش دادم و با یک دزد که روبرویش است. بعد یواش یواش می بینید که اسلحه که در دستش می آید رو به دزد می گوید ؟؟بتمرگ!؟؟ می زنم توی سرت ها! و یکدفعه می دیدید زمانیکه اسلحه به دستش آمد از این رو به آن رو شد. به همین خاطر است که می گویند اسلحه دست بچه ندهید چون که قدرت که می آید دستت شخصیتت عوض می شود، زورگو می شوی. کما اینکه بعد از اینکه آن دو جوان دزد و پلیس که برگشتند ما از طریق گوشی که در گوششان بود، گفتیم که اسلحه را از دست این جوان متین بقاپ و حالا آن جوان متین را بگذار بیخ دیوار و تا برعکس شد جوان گفت من غلط کردم و دیگر از این کارا نمی کنم.
زیبایی دوربین مخفی به این چیزها است که تو می آیی و شخصیت های پنهان آدم ها را آشکار می کنی که برای خودم هم عجیب است. من همیشه وقتی برای تولید دوربین مخفی می روم می گویم که من دارم می رم مکتب جامعه و دارم می رم که از شماها یاد بگیرم چون منم نمی دونم شما در نهایت چه عکس العملی نشون خواهید داد.
** این روزها بحث دوربین مخفی در فضای مجازی زیاد شده است شما اینها را دیده اید؟
-بله می بینم و فقط می توانم بگویم چرا اینها زیاد شده؟ چون صداوسیما دوربین مخفی تولید نمی کند. من دو سال است طرح عالی دوربین مخفی را به شبکه نسیم دادم و می گویند برو اسپانسر بیاور و کسی بیاور که سرمایه گذاری کند. الان هم که در این اوضاع کسی سرمایه گذاری نمی کند چون همه تجارت ها کساد شده است. در نتیجه نشد و کمبود دوربین مخفی در بین مردم حس شد و بچه ها می روند و می سازند. حتی خود من هم الان در فضای مجازی دوربین مخفی هایم را منتشر می کنم.
** از لحاظ کیفی چطور؟ اینها در چارچوب قرار دارند؟
-نمی توانیم به اینها ایراد بگیریم چون اولا یکسری جوان هستند که فیلم سازی نخواندند و نمی داند و فکر می کند اگر کمی سر به سر مردم بگذارد، دوربین مخفی می شود که خب البته این صحیح نیست. یک عده ای از این افراد هم از من سوال می پرسند که این کار را بکنیم؟ و من در پاسخ می گویم یک کاری کنید مردم اذیت نشوند و وقتی دوربین مخفی می سازید من را بد نام نکنید. اما اگر تلویزیون اجازه دهد ما برایشان دوربین مخفی بسازیم و وقتی این جوان ها زیر مدیریت یک شبکه تلویزیونی می آیند، آنوقت دیگر راه را کج نمی روند و می فهمند چطور باید بروند و یکسری موازین را رعایت کنند. به نظرم فقط تقصیر این بچه ها نیست که دوربین مخفی های ساده می سازند تقصیر صداوسیما هست که نمی گذارد آنهایی که دوربین مخفی بلدند برایش بسازند.
** برای ساخت دوربین مخفی به مجوز ارشاد و یا صداوسیما نیازی هست؟
-بله، ما همیشه وقتی در خیابان هستیم و دوربین در دست داریم، مجوز داریم. بارها هم به این بچه ها گفتم که وقتی مجوز ندارید دوربین تان را می گیرند. گفتم که مجوز فیلمبرداری داشته باشید و بعد با هر کسی شوخی می کنید رضایتش را بگیرید. من یک گاو صندوق دارم که داخل آن کلی نامه هست و محتوای آن نامه ها این است: اینجانب در تاریخ مورد نظر تصویری از من برداشته شد و از پخش شدن این تصویر در رسانه های جمعی موافقم و یعنی اینکه از هر فردی که تصویر گرفتیم، رضایتش را هم داشتیم. حتی کسی هم دارم که اجازه داده اما من پخشش نکردم چون دیدم برای خودش خوب نیست و وجهه خوبی ندارد.
** فکر می کنید برای پخش صدا و تصویر رضایت گرفتن کافی است؟
-بله وقتی آن شخص به شما اجازه می دهد چرا باید تصویرش پخش نشود؟
** برای مثال از نظر محتوایی طوری باشد که با پخشش به روحیه فرد آسیب یا خدشه ای وارد شود؟
-همانطور که گفتم 9 سال پیش همان دوربین مخفی که کیسه پول گذاشته بودیم و عده ای آن را بر می داشتند، قرار بود از شبکه آموزش پخش شود اما هر چه نگاه کردم دلم نیامد پخش کنم. اما الان در سایت خودم اینها را گذاشتم و صورت هایشان را پوشاندم که شناسایی نشوند. چون دیدم حیف است و آموزنده است. معتقدم هر کسی قیمتی دارد. یادم هست وقتی صاحب پول به دنبال پولش آمد از فردی که کیسه پول را برداشته بود سوال کرد و او کیسه را به او نداد و من گفتم برو و با گریه بگو پول ها برای خرج درمان فرزندم است که الان بیمارستان بستری است. سیاوش قاسمی بازیگر آن دوربین مخفی بود، گریه می کرد و توی سرش می زد که پول را بگیرد اما آن مرد نمی داد و همه عصبانی شده بودیم و بچه ها می خواستند واکنش نشان دهند. زمانیکه در را باز کردم و اعلام کردم دوربین مخفی بود آن مرد خورد شد و بعد از او پرسیدم از شوخی من ناراحت نشدی؟ گفت نه و به من امضا داد و امضایش را در جیبم گذاشتم اما به او گفتم پخشش نمی کنم چون کار خیلی زشتی کردی و او هم گفت ببخشید وسوسه شدم! و همین باعث شد اسم آن کار را وسوسه بگذارم.
** چقدر بهانه دوربین مخفی ها فقط خندیدن می تواند باشد؟ یعنی شما صرف به خاطر خنده یک کاری را بسازید و دست به هر کاری بزنید که مخاطب تان بخندد؟
-به تازگی دوربین مخفی ای از یکی از جوان هایی که این روزها زیاد هم کار می کند، دیدم و باید بگویم که کارش مشمئز کننده بود. یک کارهایی می کند که به خودم گفتم وای بر من که بخواهم به طنز تو بخندم! آخه این که طنز نشد پسر خوب. برو فکر کن و یک دوربین مخفی درست و حسابی بساز. البته کارهای خوب هم دارد اما این یک کار اینطور بود و 250 هزار نفر هم آن را دیده بودند. در اینجور مواقع واقعا نمی دانم چه باید بگویم. فقط می خواهم راهنمایی شان کنم.
** و انجام هم نمی دهند؟
-دیگر پیگیری نمی کنم ببینم چه کسی انجام می دهد یا نه. صفحه شخصی من باز است و هر فردی سوالی می پرسد دلسوزانه راهنمایی اش می کنم.
** در وضعیت نابسامانی که در فضای مجازی هست و کنترل نمی شود، فکر می کنید اثرها و خطرات فرهنگی که این ماجرا برای مخاطب دارد، چیست؟
– ببینید من از اینها دفاع نمی کنم چون یکسری از اینها هستند که بی ادبی و بی حرمتی را به اوج رساندند. به نظرم خیلی ها بازسازی می گیرند و طرف سوژه ای است که اینها را می شناسد دوما اینکه اگر کسی تصویرش در دوربین مخفی گرفته شد و به او بی حرمتی شد می تواند شکایت کند و اگر شکایت کند هم اینستاگرام صفحه اش را می بندد و هم اینکه دیگر او نمی تواند دوربین مخفی بسازد. اینها نباید بی حرمتی کنند و تقصیر خود ما است. این آثار مزخرف چرا ساخته می شود؟ چون یک عده طرفدارش هستند و اگر این طرفدارها هستند که نگاه می کنند، تقصیر آنها است و آنها هستند که نباید کار کنند و آنها هستند که سطح انتظارشان را از کسی که می گوید من فلانی هستم و این هم دوربین مخفی شما! بالا ببرند. اگر می بینید دارد مزخرف می گوید نگاه نکنید و آنها را فالو نکنید. اگر هم با شما شوخی بد شد می توانید شکایت کنید.
** آیا با هر ادعایی می شود دوربین مخفی ساخت؟ و هر کسی دوربین در دست دارد بیاید و بگوید می خواهم دوربین مخفی بسازم؟ و هر کاری بکند؟
-فعلا که دارد چنین اتفاقی رخ می دهد اما هر چیزی هم دوربین مخفی نیست و صرفا تو دوربینت را قایم کنی نمی شود دوربین مخفی! دوربین مخفی ساختن یک اصولی دارد و باید آن را رعایت کنید. سوژه باید دیده شود، مخاطب باید قبلش را ببیند و بعدش را هم ببیند. این بچه هایی که دارند کار می کنند دوربین هایشان را بیست متر آن طرف تر از سوژه می گذارند و یک طوری است که بیننده هیچی از سوژه نمی بیند. در وهله بعدی باید صدایش را ضبط کنید و بشنوید.
** اینها روی سلیقه مخاطب اثر نمی گذارد و کار شما را به عنوان فردی که سالها است در این حوزه کار می کند، سخت تر نمی کند و اینطور نمی شود که از شما هم توقع این را داشته باشند که در دوربین مخفی هایتان همین توهین ها را داشته باشید؟
-نه ما این کارها را انجام نمی دهیم. صفحه من 76 هزار فالوور واقعی دارد و بعضی کارهایم هم ممکن است 100 هزار نفر بازدید بیاورد و اینها افرادی هستند که یا من را پیدا کردند یا اینجور سلیقه را دوست دارند. آنهایی هم که کارهای سخیف انجام می دهند فالوورهای خودشان را دارند. البته اینها ترویج فرهنگ بد می دهند و صحبت کردن خیلی از این مجری ها نشان می دهد که آدم های باسوادی نیستند. نمی خواهم الان با این حرف ها برای خودم دشمن تراشی کنم و فقط می گویم کمی کارهای بهتر بسازید و مقصر اصلی را صداوسیما می دانم. آنها باید اجازه دهند که محتوای خوب تولید شود و آن وقت است که سطح انتظار مخاطب بالا می رود و دیگر این کارها را نگاه نمی کند.
** شما در کارهای خودتان چقدر نمایش داشتید؟
-یکی دو بار مجبور شدم این کار را انجام دهم و بعضی وقت ها ممکن بوده جواب ندهد و مجبور شدم اما نه. اصولا با اینکه بازیگر برایم بازی کند راضی نیستم و فقط یکی دو بار مجبور شدم.
** اشاره کردید که فیلمبرداری نیاز به مجوز دارد، پس این افراد چطور می توانند به راحتی دوربین مخفی بسازند؟ اینها لازم است مجوز داشته باشند؟
-بله شما در خیابان دوربین در دست داشته باشی باید مجوز داشته باشی.البته اینها با گوشی تلفن همراهشان و یا دوربین های گوپرو که اندازه خیلی کوچکی دارد تولید می کنند. عمدتا گوشی را در داخل ماشین قرار می دهند و خنده دارش هم این است که سوژه را صندلی عقب می نشانند و خودشان داخل کادر هستند، به جای اینکه برعکس باشد. این یک اشتباه بزرگ است که کارشان را زشت می کند. گوپرو را از دور هم می شود با ریموت کنترل کرد. اما نکته ای که دارد نزدیک نمی آورد و از دور مه تصاویر را نشان می دهد.
** خیلی از اینهایی که در این سطح تولید می شوند بدون مجوز است؟
-بله بدون مجوز است و با گوشی.
** ماجرای دوربین مخفی حامد بهداد هم برای کار شما بود؟
-نه برای من نبود.
** وقتی در گوگل جست و جو می کنید نام شما را می آورد.
-نه برای من نبود. یک بار سر یکی از کارهایم آقای رضا یزدانی آمد که خیلی هم ناراحت شد. با مرحوم پاشایی و پرویز پرستویی عزیز هم شوخی کردم و خیلی با جنبه بودند و حتی آقای پرستویی گفت به این می گویند کمدی موقعیت.
** در این ماجرا چقدر آبروی افراد برای شما مهم است؟
-خیلی زیاد. ما نمی خواهیم آبروی کسی برود و من با رفتن آبروی کسی به شما هیچ چیز یاد نمی دهم. اگر کسی کار قهرمانانه قشنگ کند شما از او یاد می گیرید تا اینکه کسی بیاید و کار زشتی کند. البته ممکن است کار یک فرد از روی ساده لوحی باشد و زیاد آبرو نمی برد اما کسی که کار زشتی کند و آبرویش برود و مورد تنفر قرار بگیرد را هیچ وقت پخش نمی کنم و یا اگر خواستم پخش کنم صورتش را می پوشانم.
** خنده دار ترین دوربین مخفی که ساختید کدام بوده است؟
-بیماری است که در پارک ملت گرفتیم. فردی با لباس بیمارستان می آید و به یکی از بازیگران ابراز علاقه می کند و او را می بوسد و به محض اینکه او را می بوسد آمبولانس می آید و بیمار را دعوا می کند و می گوید چرا به ایشون دست زدی؟ مگه نگفتیم تو واگیر داری؟ و باقی ماجرا را باید دید.
** تا به حال حین ضبط به مشکل خوردید؟ که بگویند چرا دارید ضبط می کنید و جمع کنید بروید؟
-نه آخه ما مجوز داریم و پلیس همراهمان است.
** یا با کسی شوخی کنید و واکنش بدی نشان دهد و شما را بزند؟
-بله یکبار اوایل کارم بود و جلوی میوه فروشی رفته بودیم و بر فرض مثال گیلاس کیلویی 5 هزار تومان بود و یک چرخ میوه فروشی همانجا قرار دادیم که گیلاس را با قیمت کیلویی هزار تومان می فروخت. با چند نفر شوخی کردم و یکی از آنها آن پشت ایستاده بود و دیدم عکس العملی نشان نمی دهد و گفتم ناراحت نشدی؟ گفت نه مگه چقدر داره؟ بذار روزی شو بگیره. این اندازه یک چرخ گیلاس دارد و من یک عالمه دارم و روزی هر کسی دست خدا است و ما به او آفرین گفتیم.
یکی دیگر بود که دیدم آن پشت دارد حرص می خورد و هیچ عکس العملی نشان نمی دهد، به بازیگرم گفتم برو بهش بگو سنگ نیم کیلویی به من می دهی؟ و در همین حین فروشنده با همان سنگ نیم کیلویی آمد بیرون و چرخ گیلاس فروش را چپ کرد و ما همزمان گفتیم دوربین مخفی است و به ما حمله کرد و نکته جالب ماجرا این است که بنده خدا اصلا نمی دانست دوربین مخفی چیست. درهر حال از این اتفاق ها می افتد و باید برای همه اینها آماده باشیم.
** الان برنامه ای برای ساخت دوربین مخفی دارید؟
-برای صفحه شخصی خودم دوربین مخفی می سازم.
** در دوره کرونا چطور می شود شوخی کرد؟
-خیلی به سختی. خود کرونا باید سوژه باشد. بدی اش این است که صورت حذف می شود. برای مثال من یک شوخی در آزمایشگاه کرده بودم این بود که وقتی ماسک روی صورت آدم ها است شما هیچ عکس العملی از او نمی بینید و صورت حذف می شود و نمی توانی بسازی.
** سوژه هایتان را چطور انتخاب می کنید؟ فکر کنید الان دوربین و … آماده است و در خیابان هستید. آدمی که می خواهید عبوری بگیرید اولین فردی است که از آنجا رد می شود یا اینکه روی آن برنامه ریزی کرده اید؟
-تقریبا اولین نفری است که عبور می کند و اگر در خیابان کار می کنم می نشینم و نگاه می کنم و آدم هایی که از دور می آیند را با زوم کردن دوربین می بینم و به این هم دقت می کنم که حالش خوب است یا نه ناراحت نباشد و دو نفری که دارند با هم بگو بخند می کنند می گویم اینها حوصله اش را دارند و یک نفر عجله دارد و این از راه رفتنش پیدا است و به سمتش نمی رویم.
** به بحث روانشناسی سوژه ها نیز اهمیت می دهید؟
-بله بسیار زیاد. حتی گاهی روانشناس سر صحنه می آورم و در برنامه سورپرایز شود خانم دکتر معینی را آوردم که هم موقع ضبط روانشناسانه سوژه ها را انتخاب می کردیم و هم زمانی که با آدم ها شوخی می شد با آنها صحبت می کردیم و دلیل عکس العملش را می پرسیدیم.
** فکر می کنید اگر فضایی که ایجاد شده همچنان بدون کنترل پیش رود، با چه اوضاعی روبرو خواهیم شد؟
-مردم نباید اینها را فالو کنند و باید به پلیس فتا گزارش دهند که این صفحه هجو منتشر می کند. این مردم هستند که به دنبال هجویات می روند.
** و اینکه در طولانی مدت به سلیقه ها آسیب می زند؟
-بله دقیقا سلیقه ها به هم خورده است و طور دیگری شده است.اگر فردی کارش را خوب بلد است و خوب انجام می دهد به او کاری نداشته باشیم و اما اگر دارد بی حرمتی می کند جلوی کارش را بگیریم.
انتهای پیام/