اینفلوئنسرها

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر



گوزن‌های اتوبان با وجود انتخاب سوژه‌ای به‌روز درباره تأثیرات مخرب اینفلوئنسری و شهرت مجازی، به دلیل ضعف‌های فیلمنامه‌ای، فقدان عمق تحلیلی است.

  • فلای‌تودی

به گزارش مجاهدت از مشرق، در عصر دیجیتال که شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی به بخش جدایی‌ناپذیر از زندگی روزمره تبدیل شده‌اند، مدیوم سینما بارها کوشیده است تا تأثیرات عمیق و چندوجهی این پدیده را بر روابط انسانی، هویت فردی و ساختارهای اجتماعی به تصویر بکشد. با این حال، بسیاری از آثار سینمایی در این حوزه، از جمله فیلم ایرانی «گوزن‌های اتوبان» به کارگردانی ابوالفضل صفاری، در بازنمایی پیچیدگی‌های فضای مجازی و نقد فرهنگ دیجیتال ناکام مانده‌اند.

این فیلم، با وجود انتخاب سوژه‌ای به‌روز درباره تأثیرات مخرب اینفلوئنسری و شهرت مجازی، به دلیل ضعف‌های فیلمنامه‌ای، روایت گسسته و فقدان عمق تحلیلی، نه‌تنها نمی‌تواند چالش‌های این فضا را به شکلی اثرگذار کاوش کند، بلکه به اثری شعاری و ناکارآمد بدل می‌شود که مخاطب را در سردرگمی رها می‌کند. این ناکامی، فرصتی است برای تأمل در آثار موفق‌تری که توانسته‌اند با ظرافت و عمق، به مسائل فضای مجازی و تأثیرات آن بر جامعه بپردازند.

در این نوشتار، در وهله نخست نگاهی به «گوزن‌های اتوبان» به عنوان نمونه‌ای از ناکامی در این حوزه می‌پردازیم که اکران آن اخیرا آغاز شده و در جذب مخاطب موفق نبوده است. سپس به معرفی و بررسی ۸ فیلم و سریال برجسته جهانی می‌پردازیم که با رویکردهای متنوع و هوشمندانه، از تأثیرات شبکه‌های اجتماعی گرفته تا تاریکی‌های فرهنگ دیجیتال را به تصویر کشیده‌ و توانسته‌اند در این زمینه استانداردهایی ماندگار خلق کنند.

گوزن‌های اتوبان؛ چگونه فرصت نقد فرهنگ دیجیتال را هدر دهیم؟!

فیلم «گوزن‌های اتوبان» به کارگردانی ابوالفضل صفاری، با انتخاب سوژه‌ای به‌روز و ظاهراً انتقادی، قصد دارد تأثیرات مخرب فرهنگ اینفلوئنسری و فضای مجازی بر روابط انسانی و ساختار اجتماعی ایران معاصر را به چالش بکشد اما به نظر نمی‌رسد در این زمینه چندان موفق باشد. داستان حول محور عابس، پیک موتوری یک فست‌فودفروشی می‌چرخد که به طور اتفاقی در تعقیب و گریزی با یک اینفلوئنسر اینستاگرامی درگیر می‌شود.

ویدئوی این درگیری به‌سرعت در فضای مجازی وایرال شده و عابس را به شهرتی ناخواسته می‌رساند. در این میان رامین، کارگردانی که محتوای صفحات اینفلوئنسرها را تولید می‌کند، به عابس و همسرش صبا پیشنهاد همکاری برای تولید محتوا می‌دهد.

این پیشنهاد، زندگی روزمره و ساده این زوج را به سوی تجربه‌ای پرزرق‌وبرق از شهرت و ثروت سوق می‌دهد اما به‌تدریج این تحول به تلاطم، سردی و فروپاشی پیوندهای عاطفی‌شان منجر می‌شود. فیلم با یک پایان‌بندی‌ مبهم، ناتمام و فاقد وضوح دراماتیک به پایان می‌رسد که نه‌تنها گره‌های روایی را باز نمی‌کند، بلکه مخاطب را در خلأ معنایی رها می‌سازد.

ایده محوری فیلم، یعنی نقد تأثیرات افسارگسیخته شبکه‌های اجتماعی بر روابط انسانی، تضاد طبقاتی و بحران‌های نسلی، پتانسیلی قابل‌توجه برای خلق اثری تأثیرگذار داشت اما «گوزن‌های اتوبان» در تبدیل این ایده به روایتی منسجم و عمیق به‌کلی ناکام است. فیلمنامه، فاقد عمق تحلیلی لازم برای کاوش در پیچیدگی‌های روان‌شـــــــناختی و جامعه‌شناختی سوژه است و به جای ارائه دیدگاهی نوآورانه، به تکرار کلیشه‌های آشنایی چون تضاد فقر و ثروت یا نمایش اغراق‌آمیز سبک زندگی اینفلوئنسرها اکتفا می‌کند.
ایده محوری فیلم، یعنی نقد تأثیرات افسارگسیخته شبکه‌های اجتماعی بر روابط انسانی، تضاد طبقاتی و بحران‌های نسلی، پتانسیلی قابل‌توجه برای خلق اثری تأثیرگذار داشت اما «گوزن‌های اتوبان» در تبدیل این ایده به روایتی منسجم و عمیق به‌کلی ناکام است. فیلمنامه، فاقد عمق تحلیلی لازم برای کاوش در پیچیدگی‌های روان‌شـــــــناختی و جامعه‌شناختی سوژه است و به جای ارائه دیدگاهی نوآورانه، به تکرار کلیشه‌های آشنایی چون تضاد فقر و ثروت یا نمایش اغراق‌آمیز سبک زندگی اینفلوئنسرها اکتفا می‌کند.

شخصیت‌ها در حد تیپ‌های یک‌بعدی باقی می‌مانند: عابس به عنوان کارگری گرفتار در چرخه روزمرگی، صبا به عنوان همسری وسوسه‌شده توسط شهرت و رامین به عنوان نمادی از فرصت‌طلبی در زیست‌بوم دیجیتال، هیچ‌کدام از سطح به عمق نمی‌رسند و فاقد پیچیدگی لازم برای ایجاد همذات‌پنداری یا تأمل‌اندیشی در مخاطب هستند.

این فقدان عمق در شخصیت‌پردازی، همراه با فقر دراماتیک فیلمنامه، مانع آن می‌شود که تحولات زندگی عابس و صبا، از شوق اولیه شهرت تا فروپاشی رابطه‌شان، باورپذیر یا تأثیرگذار جلوه کند. روایت فیلم در لحظات ابتدایی با ریتمی پویا و تصاویری چشم‌نواز، نوید اثری جذاب می‌دهد اما این پویایی به‌سرعت در پراکندگی روایی و فقدان منطق دراماتیک فرومی‌پاشد. سکانس‌های تعقیب و گریز، که قرار بود موتور محرک داستان باشند، به دلیل نبود پیوستگی و انگیزه‌های دراماتیک متقن، به لحظاتی تصنعی و فاقد کارکرد بدل می‌شوند.

فیلم در به تصویر کشیدن تأثیرات مخرب فضای مجازی، به جای کندوکاو در ریشه‌های اجتماعی و روان‌شناختی معضلاتی چون اعتیاد به شهرت یا تخریب روابط انسانی، به نمایش‌های کاریکاتوری و اغراق‌آمیز از اینفلوئنسرها و فرهنگ دیجیتال بسنده می‌کند. این رویکرد سطحی که فاقد هرگونه تحلیل ساختاریافته است، فیلم را از ارائه دیدگاهی عمیق درباره تأثیرات شبکه‌های اجتماعی بر جامعه ایرانی محروم می‌سازد. به عنوان مثال، تلاش فیلم برای اشاره به تضاد طبقاتی یا بحران‌های نسلی، به دلیل فقدان پیکربندی دراماتیک مناسب، به شعارهایی کلیشه‌ای و فاقد اثرگذاری تقلیل می‌یابد.

پایان‌بندی فیلم که مبهم و ناتمام است، نه‌تنها گره‌های روایی را حل نمی‌کند، بلکه به دلیل نبود زیرساخت‌های روایی لازم، به تجربه‌ای ناکام و خنثی بدل می‌شود. این پایان‌بندی که فاقد هرگونه وضوح دراماتیک یا پیوستگی مفهومی است، مخاطب را با پرسش‌هایی بی‌پاسخ و حس ناکامی عمیق رها می‌کند.

از منظر کارگردانی، صفاری در خلق برخی لحظات بصری موفق عمل کرده اما این جذابیت‌های بصری در غیاب روایتی منسجم و محتوایی غنی، به پوسته‌ای تهی بدل می‌شوند.

استفاده از نمادهایی چون «اتوبان» برای تصمیم‌های شتاب‌زده و «گوزن‌ها» برای انسان‌های بی‌پناه در زیست‌بوم دیجیتال، که ظاهراً قرار بود لایه‌ای استعاری به فیلم بیفزاید، به دلیل فقدان پشتوانه دراماتیک، به عناصری تزئینی و شعاری تقلیل یافته است. افزون بر این، انتخاب‌های ناسازگار مانند استفاده از لوکیشن‌های غیرضروری یا نمایش‌های تبلیغاتی (مانند تأکید بیش ‌از حد بر برندهای فست‌فود) به حس غیرواقعی بودن اثر دامن‌ زده و تمرکز مخاطب را از مضمون اصلی منحرف می‌کند.

در مجموع، «گوزن‌های اتوبان» با وجود بهره‌مندی از سوژه‌ای به‌روز و پتانسیلی برای نقد فرهنگ دیجیتال و تأثیرات آن بر جامعه ایرانی، به دلیل فیلمنامه‌ای ناپخته، روایتی سرگردان و ناتوانی در تعمیق مضامین، نه‌تنها در بازنمایی چالش‌های پیچیده فضای مجازی ناکام می‌ماند، بلکه به اثری تبدیل می‌شود که بیش از آنکه تأمل‌برانگیز یا روشنگرانه باشد، مخاطب را با حس سردرگمی و ناکامی تنها می‌گذارد. این فیلم، فرصتی از دست ‌رفته در سینمای اجتماعی ایران است که ایده‌ای جذاب را در چنبره ضعف‌های ساختاری و فقر محتوایی هدر می‌دهد.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

Black Mirror (۲۰۱۱)

سریال آنتولوژی «آینه سیاه»، ساخته چارلی بروکر، یکی از پیشگام‌ترین آثار در نقد فناوری و فضای مجازی است که هر اپیزود آن با داستانی مستقل، جنبه‌ای از تأثیرات تاریک فناوری‌های دیجیتال را کاوش می‌کند. اپیزودهایی مانند «Nosedive» (با بازی برایس دالاس هاوارد) به‌طور خاص به فرهنگ امتیازدهی در شبکه‌های اجتماعی و فشار برای تأیید اجتماعی می‌پردازند،

در حالی که اپیزودهایی مانند «Hated in the Nation» (با بازی کلی مک‌دونالد) به تأثیرات منفی هشتگ‌ها و حملات آنلاین پرداخته‌اند. این سریال با بهره‌گیری از بازیگرانی چون دنیل کالویا، جون هام و مایلی سایرس و کارگردانی اپیزودهای متنوع توسط کارگردانان برجسته، توانسته است روایت‌هایی دیستوپیایی و در عین حال واقع‌گرایانه خلق کند. «آینه سیاه» با تحلیل‌های جامعه‌شنــــــاختی و روان‌شناختی عمیق، نشان می‌دهد که چگونه شبکه‌های اجتماعی می‌توانند به ابزارهایی برای کنترل، انزوای اجتماعی و حتی خشونت تبدیل شوند. این سریال چندین جایزه امی، از جمله بهترین فیلم تلویزیونی و بهترین فیلمنامه، دریافت کرده و به دلیل نوآوری در روایت و نقد فناوری، مورد تحسین گسترده قرار گرفته است. موفقیت «آینه سیاه» در ترکیب داستان‌گویی خلاقانه با هشدارهایی درباره آینده دیجیتال، آن را به یکی از تأثیرگذارترین آثار در این حوزه تبدیل کرده است.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

The Social Network (۲۰۱۰)

فیلم «شبکه اجتماعی» به کارگردانی دیوید فینچر و با فیلمنامه‌ای درخشان از آرون سورکین، یکی از برجسته‌ترین آثار سینمایی درباره ظهور شبکه‌های اجتماعی و تأثیرات عمیق آن بر روابط انسانی، اخلاقیات و ساختارهای اجتماعی است. این فیلم داستان مارک زاکربرگ (جسی آیزنبرگ) و تأسیس فیس‌بوک را روایت می‌کند اما فراتر از یک بیوگرافی ساده، به کاوش در تاریکی‌های جاه‌طلبی، خیانت و پیامدهای فرهنگی شبکه‌های اجتماعی می‌پردازد.

بازیگرانی چون اندرو گارفیلد (در نقش ادواردو ساورین) و جاستین تیمبرلیک (در نقش شان پارکر) با اجراهای قدرتمند، به عمق دراماتیک فیلم می‌افزایند. «شبکه اجتماعی» با دیالوگ‌های تیز و ریتمی سریع، نشان می‌دهد که چگونه فیس‌بوک، به عنوان یک پلتفرم ارتباطی، نه‌تنها روابط شخصی را بازتعریف کرد، بلکه به ابزاری برای رقابت، حسادت و قدرت‌طلبی تبدیل شد.

فیلم با تمرکز بر تناقضات اخلاقی، مانند سوءاستفاده از داده‌ها و نقض حریم خصوصی، تصویری چندلایه از تأثیرات فضای مجازی ارائه می‌دهد. این اثر در سال ۲۰۱۱ برنده ۳ جایزه اسکار (بهترین فیلمنامه اقتباسی، بهترین تدوین و بهترین موسیقی متن) شد و در ۸ رشته دیگر نامزد بود. همچنین جوایز متعددی از گلدن‌گلوب، بفتا و جشنواره‌های دیگر دریافت کرد و به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های دهه ۲۰۱۰ شناخته می‌شود. «شبکه اجتماعی» با ترکیب کارگردانی استادانه، فیلمنامه‌ای هوشمندانه و مضمونی عمیق، استانداردی برای نقد فرهنگ دیجیتال در سینما ارائه کرده است.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

The Circle (۲۰۱۷)

فیلم «دایره»، به کارگردانی جیمز پونسولت و اقتباس از رمان دیو اگرز، داستان کارمندی جوان (اما واتسون) را روایت می‌کند که در یک شرکت فناوری خیالی به نام «دایره» مشغول به کار می‌شود.

این شرکت با شعار شفافیت و ارتباط جهانی، به نظارت و کنترل زندگی افراد نفوذ می‌کند. تام هنکس در نقش مدیر کاریزماتیک شرکت و جان بویگا در نقش یک کارمند معترض، به فیلم عمق می‌بخشند. «دایره» با تمرکز بر موضوعاتی چون از بین رفتن حریم خصوصی، فرهنگ نظارت دیجیتال و تأثیرات شبکه‌های اجتماعی بر هویت فردی، پرسش‌های اخلاقی مهمی را مطرح می‌کند. اگرچه فیلم در اجرا به اندازه رمان عمیق نیست و برخی منتقدان آن را به ساده‌سازی انتقادات متهم کرده‌اند اما تصاویر بصری جذاب و مضمون جسورانه‌اش، آن را به اثری قابل‌تأمل تبدیل کرده است.

این فیلم در جشنواره‌های مختلف مانند جشنواره فیلم تریبکا نمایش داده شد اما موفقیت تجاری یا جایزه قابل‌ توجهی کسب نکرد. با این حال، «دایره» به دلیل طرح موضوعاتی مانند داده‌کاوی و سلطه شرکت‌های فناوری، همچنان در بحث‌های مربوط به فضای مجازی مورد توجه است.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

Eighth Grade (۲۰۱۸)

فیلم «کلاس هشتم» ساخته بو برنهام، داستان کایلا (السی فیشر)، یک دختر نوجوان را روایت می‌کند که در آخرین هفته کلاس هشتم، در تلاش برای یافتن هویت خود در دنیایی تحت سلطه شبکه‌های اجتماعی است. این فیلم با ظرافتی کم‌نظیر، فشارهای ناشی از اینستاگرام و یوتیوب بر نسل جوان را به تصویر می‌کشد و نشان می‌دهد که چگونه این پلتفرم‌ها می‌توانند به احساس ناامنی، اضطراب و مقایسه اجتماعی دامن بزنند.

جاش همیلتون در نقش پدر کایلا، نقشی مکمل اما تأثیرگذار ارائه می‌دهد. «کلاس هشتم» با روایتی صمیمی، کارگردانی حساس و فیلمبرداری واقعی، موفق می‌شود تأثیرات عاطفی و روان‌شناختی فضای مجازی را به شکلی ملموس بازنمایی کند.

این فیلم در جشنواره ساندنس ۲۰۱۸ مورد تحسین قرار گرفت و جوایزی مانند جایزه بهترین کارگردانی اول از انجمن کارگردانان آمریکا و جایزه بهترین فیلم از انجمن منتقدان فیلم بوستون را دریافت کرد. موفقیت «کلاس هشتم» در به تصویر کشیدن تجربه زیسته نسل دیجیتال، آن را به یکی از آثار برجسته در این حوزه تبدیل کرده است.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

Searching (۲۰۱۸)

فیلم «جست‌وجو» به کارگردانی آنیش چاگانتی، یک تریلر نوآورانه است که داستان آن کاملاً از طریق صفحه‌نمایش‌های دیجیتال (مانند لپ‌تاپ و گوشی) روایت می‌شود. جان چو در نقش پدری بازی می‌کند که به دنبال دختر گمشده‌اش (میشل لا) می‌گردد و از طریق شبکه‌های اجتماعی و ردپاهای دیجیتال، او سرنخ‌هایی پیدا می‌کند. این فیلم نشان می‌دهد چگونه فضای مجازی می‌تواند هم ابزاری برای کشف حقیقت باشد و هم فضایی برای فریب و پنهان‌کاری.

«جست‌وجو» با سبک بصری منحصربه‌فرد و روایتی پرتعلیق، به تأثیرات دوگانه شبکه‌های اجتماعی می‌پردازد. این فیلم در جشنواره ساندنس ۲۰۱۸ جایزه تماشاگران را برد و به دلیل نوآوری در فرم و داستان‌گویی، مورد تحسین قرار گرفت. موفقیت تجاری و انتقادی «جست‌وجو» نشان‌دهنده توانایی سینما در استفاده از فرم‌های جدید برای نقد فناوری است.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

Ingrid Goes West (۲۰۱۷)

فیلم «اینگرید به غرب می‌رود» ساخته مت اسپایسر، داستان اینگرید (اوبری پلازا) را روایت می‌کند که به دلیل وسواس با یک اینفلوئنسر اینستاگرامی (الیزابت اولسن)، زندگی خود را به آشوب می‌کشد. این کمدی سیاه با طنزی گزنده به اعتیاد به شبکه‌های اجتماعی، تمنای تأیید اجتماعی و پوچی پشت زندگی‌های ظاهراً کامل اینفلوئنسرها می‌پردازد.

فیلم با روایتی روان و نقدی تیز، موفق می‌شود تاریکی‌های فرهنگ دیجیتال را به شکلی سرگرم‌کننده و تأمل‌برانگیز نشان دهد. «اینگرید به غرب می‌رود» در جشنواره ساندنس ۲۰۱۷ جایزه بهترین فیلمنامه را دریافت کرد و مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. این فیلم با ترکیب طنز و تراژدی، یکی از بهترین نمونه‌های نقد فرهنگ اینفلوئنسری است.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

The Truman Show (۱۹۹۸)

فیلم «نمایش ترومن» به کارگردانی پیتر ویر، با بازی جیم کری در نقش ترومن بربنک، اگرچه پیش از ظهور شبکه‌های اجتماعی مدرن ساخته شد اما به شکلی پیشگویانه به فرهنگ نظارت و نمایش زندگی در برابر مخاطبان پرداخت. لورا لینی و اد هریس در نقش‌های مکمل، به عمق دراماتیک فیلم می‌افزایند. داستان ترومن، که زندگی‌اش به‌ صورت ناخواسته در یک برنامه تلویزیونی پخش می‌شود، به مسائل امروزی مانند از دست رفتن حریم خصوصی در فضای مجازی اشاره دارد.

این فیلم با عمق فلسفی و روایت قدرتمند، یکی از نخستین آثاری است که به نقد فرهنگ دیده شدن پرداخته است. «نمایش ترومن» نامزد ۳ جایزه اسکار (بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر مکمل) شد و جوایز متعددی از گلدن‌گلوب و بفتا دریافت کرد. تأثیر ماندگار این فیلم در بحث‌های مربوط به فضای مجازی، آن را به اثری کلاسیک تبدیل کرده است.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

Don’t Look Up (۲۰۲۱)

فیلم «به بالا نگاه نکن»، به کارگردانی آدام مک‌کی، با بازی لئوناردو دی‌کاپریو، جنیفر لارنس و مریل استریپ، اگرچه در ظاهر درباره یک فاجعه زیست‌محیطی است اما نقدی تند و تیز بر فرهنگ رسانه‌های اجتماعی و تأثیر آن بر مدیریت بحران ارائه می‌دهد. این فیلم نشان می‌دهد که چگونه شبکه‌های اجتماعی با پراکندن اطلاعات نادرست و اولویت دادن به سرگرمی بر حقیقت، به بی‌عملی و سردرگمی اجتماعی دامن می‌زنند.

با طنزی گزنده و بازیگرانی چون جونا هیل و تیموتی شالامی، «به بالا نگاه نکن» به یکی از آثار برجسته در نقد تأثیرات منفی فضای مجازی تبدیل شد. این فیلم نامزد ۴ جایزه اسکار، از جمله بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه شد و در جشنواره‌های مختلف مورد توجه قرار گرفت. موفقیت این فیلم در ترکیب طنز و نقد اجتماعی، آن را به اثری تأثیرگذار در این حوزه تبدیل کرده است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر بیشتر بخوانید »

کار کودکان در فضای مجازی؛ داستانی ناگوار از کودک آزاری مدرن

کار کودکان در فضای مجازی؛ داستانی ناگوار از کودک‌آزاری مدرن


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، کودکانی امروز با پوشیدن لباس‌های شیک و صحبت کردن دلنشین برای کار به فضای مجازی آمده‌اند که کودکان کار مدرن هستند.

دیگر محل کار این کودکان سر چهارراه‌ها و خیابان‌ها نیست و درآمد آن‌ها به جای اسپند دود کردن و گلفروشی از مدلینگ و تبلیغات در فضای مجازی به دست می‌آید. کودکان آسیب‌پذیرترین گروه در هر جامعه‌ای هستند، بنابراین نباید از نیاز‌های آن‌ها به سادگی عبور کرد. کودکان، برکت زندگی و سرمایه‌های آینده جامعه به شمار می‌آیند.

قطعاً تصویر کودکان در حال کار برای همه ما دلخراش است. کودکانی که به جای کودکی کردن مجبورند دست به کار‌هایی بزنند که مناسب سنشان نیست تا درآمدی هرچند اندک برای خانواده‌هایشان داشته باشند. بار‌ها شنیده‌ایم که بسیاری از کودکان کار اجیرشده باند‌های زیرزمینی هستند تا با برانگیختن احساسات مردم از این طریق درآمدزایی کنند.

کودکانی که اغلب لباس درستی به تن ندارند و یاد گرفته‌اند از هر طریقی شما را احساساتی کنند. اتفاقی که این روز‌ها در فضای مجازی و به خصوص در اینستاگرام به شکل دیگری در حال رخ دادن است. این بار لباس‌های پر زرق و برق و عکس‌های آتلیه‌ای و حتی رقصیدن کودکان معصومی که از هیچ چیزی خبر ندارند قرار است برای خانواده‌هایشان درآمدزایی کنند تا «کودکان کار» فضای مجازی نام بگیرند.

این روز‌ها کودکان از لحظه‌‍‌ای که چشم به این جهان باز می‌کنند، از لحظه‌ای که اولین قدم‌های خود را آرام‌آرام بر‌می‌دارند، از اولین صحبت‌ها و قهقهه‌های شیرین‌شان تا تمام روزمرگی آنان سوژه دوربین‌های والدین و چشمان هزاران هزار دنبال کننده ناشناس شده است، آن هم بدون آنکه خود، نقشی در انتشار آن داشته باشند.

ما از کودکان اینفلوئنسر و بلاگری می‌گوییم که طی سال‌های اخیر در صفحات اینستاگرام ولو به تصادف آن‌ها را به وفور دیده‌ایم و حتی با احساس خوشایند و حتی لبخندی بر صورت پست‌های صفحات آن‌ها را لایک کرده‌ایم. بشر اکنون در عصری زندگی می‌کند که فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات و کاربرد آن‌ها در تمام ابعاد زندگی، جامعه‌ی بشری را با تغییراتی بی‌سابقه مواجه کرده است.

پیشرفت فناوری در فضای مجازی، از جهات مختلف موجبات تسهیل تبادل اطلاعات و ارتباطات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خصوصاً در عرصه بین‌المللی شده است. روند جهانی‌ شدن بیش از هر زمان دیگر نهاد خانواده و به‌خصوص خانواده‌های با ساختار سنتی را مورد تهدید قرار داده است و همین امر باعث شده که امروزه بیش از هر زمان دیگر شاهد بروز آسیب‌های نوپدید اجتماعی همچون کودک کار مجازی باشیم.

کودک کار مجازی نمونه بارز جامعه‌ای با وجود گسل‌های اجتماعی متعدد است، جامعه‌ای که در آن عنصری‌ترین عضو نهاد خانواده مورد غفلت قرار گرفته‌اند، جامعه‌ای که از وضعیت اجتماعی و عدالت اجتماعی حال حاضر راضی نیست و به دنبال راه فراری از این وضعیت است، جامعه‌ای که ناامیدی اجتماعی به‌قدری در آن بالا رفته که تنها راه برون‌رفت از مشکلات را فرزندان بالأخص کودکان خود می‌دانند.

با وجود این سوء‌استفاده و بهره برداری نامناسب از این تکنولوژی‌های مدرن، زمینه نقض کرامت و حقوق انسانی، هنجار‌های اجتماعی و ارزش‌های اخلاقی را فراهم کرده است و در این میان برخی گروه‌ها ازجمله کودکان و نوجوانان به عنوان گروه‌های آسیب پذیر، بیشتر از سایر افراد بشر در معرض نقض حقوق بنیادین و آسیب‌های جسمی و روانی قرار دارند.

کار کودکان را احتمالا بیشتر در خیابان‌ها یا مترو و اتوبوس دیده‌ایم، اما آن‌ها به شکل‌های مختلف به کار گرفته می‌شوند؛ از کار در کارگاه‌ها و زمین‌های کشاورزی و کوره‌پزخانه‌ها گرفته تا کولبری در کوه‌های صعب‌العبور و…. براساس تعریف‌های معتبر جهانی کودکان کار، کودکان کارگری هستند که به صورت مستمر به خدمت گرفته می‌شوند و کار این کودکان سلامت جسمی و روحی آن‌ها را در معرض خطر قرار می‌دهد.

طبق همین تعریف بسیاری از کارشناسان حقوق کودک معتقدند امروزه با شکل جدیدی از کار کودکان نیز مواجه هستیم که اگرچه در این نوع، خبری از تصویر کودک فقیر با لباس‌های کهنه و صورت‌های غمگین نیست، اما می‌توان آن‌ها را نیز در زمره‌ی کودکان کار قرار داد.

با پیشرفت تکنولوژی و تحولات ارتباطی، افراد ابعاد مختلفی از دنیای مجازی را کشف کرده اند که بخشی از این فضای نوین به فعالیت‌های والدینی اختصاص داده شده اند که به نوعی دلبری‌های فرزندان شان را در معرض نمایش می‌گذارند و از آن کسب درآمد می‌کنند. «کودک – اینفلوئنسرها» یعنی کودکانی که روزمرگی‌هایشان با هدف کسب درآمد، در فضای مجازی به نمایش گذاشته می‌شود و از قضا طرفداران بسیاری هم دارند.

کودکانی که درآمد‌های کلانی برای خانواده‌هایشان می‌آفرینند، اما خود دچار بحران‌های بسیاری می‌شوند. به گفته‌ی بسیاری از فعالان حقوق کودک، حریم شخصی این کودکان هر روز و هر لحظه مورد هجوم قرار می‌گیرد و آن‌ها با انواع و اقسام آسیب‌های روحی و بعضا جسمی مواجه خواهند شد. این روز‌ها شاهد نوع جدیدی از کار کودکان نه در سطح شهر و خیابان‌ها، که در فضای مجازی هستیم؛ کودکانی که بدون داشتن حریم خصوصی، سوژه کاربران فضای مجازی می‌شوند.

آیا می‌دانید کودک کار کیست؟

کودک کار به کودکی گفته می‌شود که به خاطر فقر، مشکلات اقتصادی، فرهنگی یا توسط باند و مافیا به مدت طولانی ومستمر به کار گرفته می‌شود. کودکان کار معمولاً در معرض آسیب‌های جسمی، روحی، روانی و اجتماعی قرار دارند. از تحصیل محروم هستند و به نیاز‌های کودکی آنان توجهی نمی‌شود.

همچنین خطرات زیادی آن‌ها را تهدید می‌کند. حمایت از کودکان و حقوق کودکان واژه‌هایی هستند که خیلی ازعمرکاربرد آن‌ها نمی‌گذرد. درگذشته هیچ‌کس به این که حمایت ویژه‌ای را به کودکان اختصاص دهد، نمی‌اندیشید و کودکان همچون بزرگسالانی کوچک به حساب می‌آمدند. برای همین بود که به کار گماشته شدن کودکان در مشاغل دشوار نیز همچنان که در آثار چارلز دیکنز نویسنده معروف انگلیسی به چشم می‌خورد، در جوامع و به‌خصوص در کشور‌های صنعتی غربی رواج داشت.

کودکانی که با این مشاغل سخت سرو کار داشتند اغلب به این دلیل که توانایی حمایت از خود را در برابر کارفرمایانشان نداشتند، از شرایط کاری دشوارتر و ناعادلانه‌تری نسبت به بزرگسالان برخوردار بودند و آسیب‌های فراوانی زندگی آنان را تهدید می‌کرد.

سال‌های بسیار زیادی است که سازمان‌های بین‌المللی در تلاش هستند تا بتوانند از کودکانی که برخلاف توان فیزیکی و روحی خود، مجبور به انجام کار‌های سخت هستند دفاع کنند و قوانین جهانی و بشر دوستانه را در حمایت از آن‌ها تدوین کنند، نمونه این تلاش‌ها دو کنوانسیون «حداقل سن کار» و «بدترین شکل‌های کار کودکان» است. به سبب این دو کنوانسیون، کودکان از کار کردن در شرایط سخت و دشوار منع می‌شوند.

پیمان نامه ممنوعیت و اقدام فوری برای محو بدترین اشکال کار کودک و توصیه نامه مکمل آن در سال ۱۳۸۰ هجری شمسی به تصویب مجلس شورای اسلامی و تائید شورای نگهبان کشور جمهوری اسلامی ایران رسیده و متن این قانون نیز در سایت سازمان بهزیستی و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی کشور قرار گرفته؛ بنابر ماده ۳ این مصوبه، سه مورد از بدترین اشکال کار کودک عبارتند از:
۱. کلیه اشکال بردگی یا شیوه‌های مانند بردگی.
۲. استفاده، فراهم کردن یا عرضه کودک برای روسپی‌گری، تولید زشت انگاری یا اجرا‌های زشت انگارانه.
۳. کاری که به دلیل ماهیت آن یا شرایطی که در آن انجام می‌شود، احتمال دارد برای سلامتی، ایمنی یا اخلاقیات کودکان ضرر داشته باشد.

امروزه، در حالی که فعالان و سازمان‌های مردم نهاد و بهزیستی در حال مددکاری کودکان سطح شهر هستند، کودکان زیادی در فضا‌های مجازی از توجه باز مانده‌اند؛ کودکانی که از مصادیق ماده قانونی نامبرده هستند و با بی‌تفاوتی والدینشان گاهی حتی در معرض خطر‌های جانی «مثل رانندگی کردن همراه پدر» قرار می‌گیرند.

آیا می‌دانید اینفلوئنسر کیست؟

فعل Influence به معنای تأثیرگذاری است و طبیعتاً ساده‌ترین معادل واژه‌ی Influencer، تأثیرگذار است. هر کس بتواند روی تصمیم و رفتار فرد دیگری تأثیر بگذارد، اینفلوئنسر محسوب می‌شود. البته طبیعی است که وقتی در مقیاس تجاری و در فضای کسب و کار اصطلاح اینفلوئنسر به کار برده شود، به کسانی توجه دارد که می‌توانند بر روی تصمیم و رفتارِ تعداد افراد بیشتری تأثیر بگذارند.

آیا می‌دانید کودک اینفلوئنسر (Kidfluencer) کیست؟

ادبیات بازاریابی، کودک اینفلوئنسر را شخصی کم‌سن و سال تعریف می‌کند که در رسانه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام و یوتیوب تاثیرگذار است و مخاطب فالوور‌های بسیاری زیادی دارد. این کودکان در زمینه‌های مختلفی مانند ورزش، موسیقی، بازی‌های ویدئویی و… فعالیت می‌کنند. البته گروه دیگری از این کودکان نیز هستند که فعالیت خاصی ندارند و تنها با به‌اشتراک‌گذاشتن زندگی روزمره‌شان، مشهور شده‌اند.

آیا می‌توانیم فعالیت کودکان اینفلوئنسر را مصداق کار کودک در نظر بگیریم؟

مطابق ماده ۳۲ پیمان نامه جهانی حقوق کودک مصوب ۱۹۸۹ میلادی (سال ۱۳۶۸ هجری شمسی) به عنوان قابل قبول‌ترین سند حقوق بشری در سراسر جهان، کشور‌های طرف کنواسیون منجمله جمهوری اسلامی ایران، موظف هستند حق کودک را برای تحت حمایت قرار گرفتن در ۴ مورد به رسمیت بشناسند و این ۴ مورد به قرار زیر می‌باشند.

۱. استثمار اقتصادی.
۲. انجام هر گونه کار زیان بار.
۳. انجام هر کاری که ابعث ایجاد وقفه در آموزش کودک شود.
۴. انجام هر کاری که برای بهداشت جسمی، روحی، معنوی، اخلاقی و پیشرفت اجتماعی کودک مضر باشد.

چهارمین مورد را می‌توان در ارتباط مستقیم با موضوع نقض حریم خصوصی کودک دانست. این که نادانسته خصوصیات ظاهری و رفتاری، عادات و مشکلاتش با میلیون‌ها انسان به اشتراک گذاشته شده و به این ترتیب هم امنیت خودش را از دست می‌دهد، سلامت روحی، اخلاقی و پیشرفت اجتماعی‌اش تحت تاثیر شکل‌گیری این شهرت و دوربینی که مدام بر روی او زوم شده، از بین رفته است.

اینستاگرام یکی از بستر‌های رسانه‌های نوین است که امکان حضور کاربران، از جمله والدین و کودکان را در فضای مجازی فراهم کرده است. کودکان کار اینستاگرامی به پدیده‌ای نوظهور در فضای مجازی اشاره دارد که کودکان توسط والدینشان به خدمت گرفته می‌شوند تا از طریق به نمایش گذاشتن جنبه‌های مختلف حیات زیستی شان، سودآور باشند.

در این بین، قدرت ارتباطی رسانه‌ها می‌تواند مفهوم کودکی را برساخت کرده و حق بر حیات کودکی را در راستای منافع شرکت‌های تجاری یا اقتصاد خانواده تضعیف کند. اینفلوئنسر‌ها روز به روز کوچک‌تر می‌شوند. زمانی رسیده که ما کودکان اینفلوئنسر را بیشتر از فرزند بستگانمان می‌شناسیم. این بچه‌های بانمک که یک‌شبه ستاره شدند، نماینده یک تجارت خانوادگی‌اند. والدین بسیاری پشت صحنه در تلاشند تا محصول‌ها فروخته و پول‌ها اندوخته شود. اما چه کسی می‌تواند این خانواده‌ها را سرزنش کند؟ خانواده‌هایی که دریافته اند برای آینده فرزندانشان، یک کسب‌وکار دیجیتال می‌تواند سودمندتر از یک مدرک دانشگاهی بی‌اعتبار باشد.

مسئولیت محافظت از کودکان در فضای مجازی با چه نهادی می‌باشد؟

شرکت‌ها و ارائه کنندگان خدمات اینترنتی و میزبانی در کنار دولت‌ها نسبت به محافظت از کودکان در برابر محتوا‌ها و کنترل رفتار‌های مضر در فضای سایبر از یکسو و تقویت مشارکت فعال آن‌ها در محیط جدید اطلاعات و ارتباطات مسؤولیت خطیری بر عهده دارند. آن‌ها مسؤولیت فراهم آوردن زمینه ارتقای دانش، مهارت، درک، نگرش، ارزش‌های حقوق بشری و رفتار‌های لازم برای شرکت فعالانه کودکان در عرصه زندگی اجتماعی و عمومی و مسئولیت‌پذیری آنان با محفوظ داشتن رعایت حقوق دیگران را بر عهده دارند.

با توجه به موضوع محتوای غیر قانونی و یا مضر و همچنین خطراتی که در فضای مجازی برای کودکان وجود دارد، ارائه دهندگان خدمات اینترنتی باید اطلاعات مربوط به خطرات مواجهه با کمک به انتشار مطالب غیر قانونی در اینترنت و همچنین خطرات در معرض آسیب کودکان را هنگام آنلاین بودن فراهم کنند که بتوان محتوای در دسترس و رفتار آن‌ها را کنترل کرد. جامعه بین‌المللی نیز همواره با مشکلات کنترل اطلاعات و توزیع مطالب زیان آور در اینترنت دست به گریبان است.

در این میان بازیگران مختلفی، شامل دولت ها، سازمان‌ها در جامعه مدنی و نهاد‌های بین‌المللی و صنعتی که می‌توانند از گسترش مطالب غیرقانونی جلوگیری به عمل آورده و بر محتوای زیان آور کنترل داشته باشند. همه آن‌ها باید هم زمان و به طور مشترک بر امر کنترل و حفاظت از حقوق کودکان نظارت و حامی آن‌ها باشند.

از دیدگاه قانونی و در قوانین و پیمان نامه‌های بین‌المللی که حقوق کودکان به رسمیت شناخته شده است و در سطح جهان، کودکان زمانی که به سن قانونی برسند می‌توانند از والدینشان به دلیل نقض حریم خصوصی شکایت کنند. از جمله می‌توان به ماده ۳۲ کنوانسیون حقوق کودک اشاره کرد که حق کودکان را محترم شمرده و بر حفظ حریم شخصی کودک در برابر تمام اشکال استثمار که هر یک از جنبه‌های رفاه کودک را به مخاطره بیندازد، تأکید دارد.

در قانون ایران نیز قوانینی، چون قانون حمایت از کودک و نوجوان، از حقوق کودکان حمایت می‌کند و اگر سوءاستفاده از کودکان به حدی باشد که مصداق کودک‌آزاری باشد و منجر به صدمات روحی، روانی و اخلاقی او شود جرم تلقی شده و مورد حمایت قانون قرار می‌گیرد. سند صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی یکی از مهمترین سند‌هایی است که در راستای تاکیدات رهبر جمهوری اسلامی ایران در مورد رها بودن فضای مجازی تدوین شده چرا که بر آسیب پذیرترین بخش جامعه که کودکان هستند تاکید داشته و برای کاهش آسیب پذیری در این حوزه موثر است.

در این سند، سیاست‌های کلان، اقدامات کلان و تقسیم کار ملی در حوزه مدیریت و راهبری، ایجاد محیط صیانت شده، توسعه محتوا و خدمات رده بندی شده، حمایت و مراقبت، فرهنگ سازی و ارتقای سواد فضای مجازی و تعاملات بین الملل تبیین شده است.

آیا تا به حال با خود فکر کرده اید که نقش ما در این میان چیست؟ شاید ما متوجه نباشیم که به‌صورت غیر ارادی در حال حمایت از این چرخه هستیم. بسیاری از ما مطمئن هستیم که تنها از تماشای کودک لذت می‌بریم و هیچ قصد دیگری نداریم. همین حمایت کردن ما، باعث بازدید بیشتر محتوا می‌شود و اعتبار اینفلوئنسر را نزد برند بالا می‌برد.

ما متوجه نیستیم که به عنوان ضلعی از مثلث برند، اینفلوئنسر و مخاطب، در حال کمک به این چرخه هستیم. تا تقاضا هست، عرضه نیز وجود خواهد داشت. پیش از دنبال کردن صفحه یک کودک اینفلوئنسر… بیایید چشم‌هایمان را ببندیم، بیایید به کودک بیاندیشیم، و بیایید از خودمان بپرسیم با فشردن دکمه Follow چه تاثیری در زندگی آن کودک می‌گذاریم؟

کودکان آسیب‌پذیرترین گروه در هر جامعه‌ای هستند، بنابراین نباید از نیاز‌های آن‌ها به سادگی عبور کرد. کودکان، برکت زندگی و سرمایه‌های آینده جامعه به شمار می‌آیند. آنان برای رشد و بالندگی خود، نیاز‌ها و در مفهوم دقیق‌تر حقوقی دارند که باید به درستی به آن پرداخت. با توجه به نقش بی بدیل خانواده در بالندگی شخصیت کودک، پیش از همه، خانواده و سپس جامعه باید این حقوق را به خوبی بشناسند و خود را مکلف به پاس داشت آن بدانند.

با شیوع ویروس منحوس کرونا و افزایش استفاده از فضای مجازی که نقش مؤثری در تولید، انتشار و انتقال اطلاعات داشته است، سطح دسترسی به محتوای آنلاین را برای اقشار مختلف جامعه از جمله کودکان افزایش داده است. در عین حال این شرایط بستری برای محدود شدن یا نقض حقوق افراد ایجاد کرده است. در این میان حقوق کودکان به عنوان آسیب‌پذیرترین قشر جامعه بیشتر در معرض تعرض و سوءاستفاده است.

کودکان امروز زمان زیادی را برای فعالیت‌های آموزشی، تفریحی و سرگرمی در اینترنت و دنیای دیجیتال سپری می‌کنند و در معرض خطرات و تهدیدات بسیاری نیز قرار می‌گیرند. در این فضا که آسیب‌های متعددی کودکان را در فضای مجازی تهدید می‌کند، موضوع صیانت از حقوق کودکان در فضای مجازی، مسئله‌ای مهم و در خور توجه است که باید از سوی دولت‌ها و سایر نهاد‌های دولتی و مدنی و سایر متولیان امور کودکان مورد حمایت ویژه قرار گیرد.

حالا هر چند که این پدیده اجتماعی و اقتصادی یعنی صنعت تبلیغ توسط کودک اینفلوئنسر‌ها با سرعت زیادی در حال گسترش است و شاید آینده مهدوم همه جوامع به این شکل باشد، اما در نهایت این روش مواجهه جامعه و قانون است که در اثر گذاری مثبت و منفی آن تعیین کننده خواهد بود. «آینده» را انسان‌هایی می‌سازند که «امروز» کودک‌اند، کودکان ما «امروز» نیاز دارند که خوب زندگی کنند و به حقوق‌شان برسند.

گزارش از محمدمهدی سیدناصری

انتهای پیام/341

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کار کودکان در فضای مجازی؛ داستانی ناگوار از کودک‌آزاری مدرن

کار کودکان در فضای مجازی؛ داستانی ناگوار از کودک‌آزاری مدرن بیشتر بخوانید »

اینفلوئنسرها در سال ۱۴۰۰ مالیات پرداخت می‌کنند

اینفلوئنسرها در سال ۱۴۰۰ مالیات پرداخت می‌کنند



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق؛ نمایندگان در نشست علنی نوبت سوم امروز (سه شنبه، ۵ اسفندماه) مجلس شورای اسلامی، با الحاقی بندی به تبصره ۶ ماده واحده این لایحه که براساس آن اینفلوئنسرها مکلف به پرداخت مالیات شدند، موافقت کردند.

براساس این بند الحاقی، درآمدهای کاربران دارای بیش از ۵۰۰ هزار دنبال کننده رسانه های کاربر محور از محل تبلیغات مشمول مالیات بر درآمد خواهد بود. سازمان امور مالیاتی مکلف است ظرف دو ماه پس از لازم الاجرا شدن این بند دستورالعمل اجرایی مربوط به اخذ مالیات از درآمدهای کاربران حرفه ای رسانه های کاربر محور از محل تبلیغات را تهیه و به تائید وزیر اقتصاد و امور دارایی برساند. سازمان امور مالیاتی مکلف است لیست مودیان مالیاتی و خوداظهاری تهیه شده توسط آن ها را تهیه و در سایت سازمان در منظر عموم قرار دهد.

منبع: خانه ملت

اینفلوئنسرها در سال ۱۴۰۰ مالیات پرداخت می‌کنند

منبع خبر

اینفلوئنسرها در سال ۱۴۰۰ مالیات پرداخت می‌کنند بیشتر بخوانید »