اعتماد از دست رفته به بورس باز میگردد؟
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از سرویس بورس مشرق، اگرچه تحریم ها مانعی بر سر صادرات کشور قرار داد، اما با این حال به عاملی تبدیل شد تا مشتقات نفتی بیشتری به فروش برسد. سید رضا علوی می گوید: فروش مشتقات نفتی جایگزین خام فروشی شده است به طوری که در یک روز رقم معامله بنزین در بورس انرژی رکورد زد به طوری که نسبت به تمام بورسها چه بورس کالایی چه اوراق بی سابقه بود.
بیشتر بخوانید:
روشهای ادغام نمادهای معاملاتی در بورس
*با توجه به امکان گشایش اقتصادی که با روی کارآمدن بایدن اتفاق می افتد؛ چه شرکتهای می تواند وضعیت بهتری را داشته باشند؟ در این باره ارزیابی خود را بفرمایید.
برای مثال شرکتهای صادرات محور که ارزشان بر طبق ۳۰ هزار تومان چنج(تبدیل) می کردند، ولی یک میلیون تن صادرات داشتند با گشایشی که پدید می آید و اتفاق خوبی که رقم می خورد؛ ممکن است ارز را به جای ۳۰ تومان، ۲۰ تومان چنج کنند به عبارتی ۳۰ درصد کاهش تسعیر ارز خواهند داشت و از طرفی می تواند مثلا یک میلون تن صادرات شان به ۵ میلیون تن برسد در عین حال با وجود شرایط صادراتی سختی که وجود د ارد که می توان به بخش حمل و نقل، خریداران و یا در بحث جابجایی پول اشاره کرد؛ اما می تواند برای بخش صادراتی ما برایند مثبتی به همراه داشته باشد چراکه ارز کاهش یافته و سودآوری افزایش می یابد واین مساله هم به لحاظ افزایش عملکرد، صادرات و فروش برای بخشی از بازار روی می دهد. از طرفی برای سهام های ریالی که وابسته به نرخ ارز نیستند هم می توانند در بحث حوزه فروش عملکرد و کارایی، عملیاتی رونق داشته باشند و کسب و کار آنها را بهبود دهد.
*نظرتان درباره اینکه برخی کارشناسان معتقدند که «بورس حباب دارد»؛ چیست؟
برخی کارشناسان میگویند بازار حباب دارد یا ندارد به نظرم این گفته اشتباه است. و در مجوع نمی توانیم بگوییم بازار در کل حباب دارد یا حباب ندارد؛ با این حال در هر مقطعی و روی یک سری سهام می توانیم این موضوع را مطرح کنیم حتی در بازارها ی دنیا مثل بورس امریکا هم درمقاطعی یک سری سهام undervalue یا برخی دیگر over value هستند؛ اما در کل نمی توانیم بگوییم این بازار حباب دارد یا حباب ندارد. چراکه در تمام مقاطع یک سری سهامها بوده اند که حباب داشته و یک سری هم حباب نداشته اند. با توجه به تعدد نظر کارشناسی در مدلهای ارزش گذاری سهام و تعدد سهام بورس ما نمیتوانیم این موصوع را در کل بازار عنوان کنیم. اما در تک تک سهام می توانیم کارشناسی و تحلیل کنیم و براساس ارزاش ذاتی و سودآوری فاکتورهای مختلف برآورد داشته باشیم که ایا در آن سهم شرکت حباب داریم یا خیر.
*مدلهای ارزش گذاری سهام شرکتها بر چه اساس مدنظر کارشناسان و ذینفعان بازار قرار دارد؟ درا ین باره توضیحی دید.
مدلهای ارزش گذاری با هم فرق دارد مثلا یک شرکت پالایشگاهی اگر بخواهید براساس ارزش جایگزینی قیمت گذاری کنید که درحال حاضر راه اندازی بشود و برای نمونه هزینه راه اندازی اش A هزار میلیارد تومان و بعلاوه B میلیون دلار باشد و آن را معادل سازی کنید و با توجه به مارکت این شرکت ارزیابی میشود که مثلا در بورس هنوز این سهم ارزنده است؛ اما یک کارشناس براین باور است که ارزندگی اهمیتی ندارد وسوداوری و فاکتور سوداوری مهم است؛ به عبارتی هر سهمی که ۱۰۰۰ تومان می خرم الان چقدر سود میدهد و یا سال آینده چقدر سود میدهد؟ در حالی که اگر همان سهام که به لحاظ ارزش جایگزینی می ارزید، یک کارشناس دیگر به لحاظ سوداوری و شرایط بازار ارزشگذاری کند و ممکن است از نظر او آن سهم ارزنده نباشد؛ در عین حال که افرادی هستند در بازارکه معتقدند مثلا p/e سهامی بالاست این افراد فقط به سودآوری شرکتها نگاه می کنند و از نظرشان ارزش جایگزینی و ارزش دارایی شرکتها اهمیتی ندارند، که البته این اختلاف نظرکارشناسی است که بین کارشناسان وجود د ارد.
*با توجه به صحبت تان بر اساس مدلهای ارزش گذاری که مطرح کردید؛ چه شرکتهایی با رونق اقتصادی، سهام شان رشد می کند؟
باید اشاره کنم شرکتهایی که رشدهای خوبی داشتند براساس فقط فاکتور ارزش جایگزینی درنظرگرفته شده اند؛ یعنی فاکتور سودآوری درآنها مغفول بوده است. این شرکتها با کاهش ارزش دارایی ها، می توانند در بورس ما افت کنند ولی شرکتهایی سودآور بودند و قیمت گذاری مناسب براساس فاکتور سودآوری شان انجام دادند این شرکتها بعد از رونق اقتصادی با افزایش سود شان، می توانند با افزایش قیمت سهام در بورس روبرو شوند. به نظر می رسد از مقطعی هیجان از بازار تخلیه شود و با توجه به اینکه تغییرات اقتصادی که در حوزه روابط خارجی خواهیم داشت؛ در آن مقطع با توجه با فاکتورها و متغیرهای جدید، فاکتور تحلیل پررنگتر و بازار تحلیلی تر میشود و بازار از این هیجان فعلی خارج بشود و به سمت بازارتحلیلی برود که درآن مقطع احتمالا سهامهایی رشد یا اصلاح خواهند داشت.
*نظرتان درباره قیمت و فروش نفت با انتخاب جو بایدن چیست؟ در این خصوص ارزیابی تان را بفرمایید.
در این خصوص اگر با دید میان مدت و بلند مدت نگاه کنیم درعین حال با کشف واکسن کرونا باعث از بین رفتن یکی از ریسکهای بزرگ در بازارهای بزرگ مالی د نیا شده است و تقاضا برای نفت و برای کامودیتها بالا می رود و رونق رخ دهد، شاهد افزایش قیمت روی نفت و کامودیتی ها خواهیم بود. از طرف دیگر با آمدن بایدن، شرایط آرامتری نسبت با امریکای زمان ترامپ ایجاد میشود و پیش بینی میشود که کاهش تقاضا و درعین حال کاهش تنشها و در پی آن کاهش قیمتها روی میدهد وبرآیند این موارد می تواند قیمتهای نفت را درمحدوده ای کنونی در میان مدت نگه دارد و در بلند مدت با جایگزین شدن نفت با انرژی های نو و کاهش مصارف این انرژ ی، می تواند نفت را به قیمت پایین تری ببرد.
باید سالها قبل براساس برنامه ریزی بلند مدت و استراتژی وزارتخانه ها اتفاق می افتاد؛ اما این کار انجام نشد و خیلی آسان نفت خام می فروختیم. حال در شرایط سخت تحریم و به اجبار مجبور شدیم به سمت فروش مشتقات نفتی برویم
*در خصوص صادرات نفت و مشتقات آن درچه شرایطی هستیم؟
صادرات نفت خیلی انجام نمیشود در بخش مشتقات و بنزین صادرات خیلی خوبی داریم. برای مثال بنزین یکی از بهترین محصولات در بورس انرژی است که معامله میشود و روند روبه رشدی دارد، به طوریکه در هفته های اخیر یک روز با معاملات بنزین توانستیم رکورد معاملات تمام بورسها در یک روز را بشکنیم. و ۳۲ هزار میلیاردتومان، در یک روز رقم معامله بنزین در بورس انرژی بود که نسبت به تمام بورسها چه بورس کالایی چه اوراق بی سابقه بود. به نظرم این اتفاق، خوبی است. در عین حال که ما مشکل فروش در نفت داشتیم اما حالا با فروش مشتقات اتفاق مثبتی است؛ البته باید سالها قبل براساس برنامه ریزی بلند مدت و استراتژی وزارتخانه ها اتفاق می افتاد؛ اما این کار انجام نشد و خیلی آسان نفت خام می فروختیم. حال در شرایط سخت تحریم و به اجبار مجبور شدیم به سمت فروش مشتقات نفتی برویم. باید اشاره کنم تحریمها دو اتفاق خوشایند رقم زد یکی اینکه از فروش محصولات خام به سمت فروش محصولات فرآوری شده ازمواد خام رفتیم. درحوزه مالیاتی فرار مالیاتی سنگینی انجام می شد در عین حال که پیگیری وجود نداشت و این ضرورت برای کسی مهم نبود، درحالی که با انجام پیگیری در این حوزه، اتفاقات خوبی در اقتصاد کلان افتاده است.
*از دیدگاه شما تاثیر سبدگردانی و صندوقهای سرمایه گذاری، روی بهبود بازار چگونه است؟
ما ابزارهای ثانویه ای داریم که می تواند ورود سرمایه گذاران به بورس را تسهیل کند. این دو مورد سبدگردانی و صندوقهای سرمایه گذاری است که طیف گسترده ای دارد درعین حال که با مساعدت بازار هم توسعه می یابد. همچنین به تامین مالی بهتربازار سرمایه کمک می کند و روی کاهش هیجان در شرایط نزول وصعود شدید بازار تاثیر دارد. باید اشاره کنم درمدیریت این صندقها افراد حرفه ای حضورد ارند که میتوانند، راهکاری در شرایط نزول و صعود داشته باشند و از بهترین پرتفوی ها استفاده کرده و شرایط را طوری برای سرمایه گذار قرار دهند تا بهترین سود را کسب کنند.
*به نظرتان این اعتماد از دست رفته سرمایه گذاران به بازار سرمایه برمی گردد؟ چه راهکاری باید در این خصوص انجام شود؟
به نظرم یک موقعیت استثنایی از دست رفت و حضور مردم دربازار و ورود نقدینگی سرگردان به بازار می تواسنت به تامین مالی شرکتها کمک شایانی کند. اما متاسفانه به دلیل اینکه استراتژی مناسب نداشتیم قطعا افراد از این بازار خارج و به این راحتی برنمی گردند. البته اتفاقی که می بایست دو سه سال قبل می افتاد؛ الان افتاد و آن بحث آموزش در بازار سرمایه که از سوی ناظر و وزارتخانه مد نظر قرار گرفته است. در عین حال که بازر گردانها حضورشان بسیار مهم است به طوری که اکنون سهامی را بدون بازارگردان پذیرش نمی شود و اصول اولیه پذیرش است و این که در این خصوص سازمان سخت گیری میکند ند خیلی خوب است که البته می بایست زودتر این اقدام صورت می گرفت تا شاهد صعود و نزول شدید نبودیم در حالی که بازارگر دان ها این مساله را کنترل می کنند و درعین حال که باید سرمایه گذاری غیر مستقیم بیشتر به افراد گوشزد شود تا بیشتر سرمایه ها به سمت سبدها و صندوقها برود؛ چراکه در بازارهای دنیا هم همینطور است.
اتفاق دیگری که باید بیفتد این است که همیشه به سهامداران توصیه میشود که بلند مدت سرمایه گذاری کنند اما شاید هم اکنون جا ی این باشد که به متولیان امر به کسانی که بازار را مدیریت می کنند توصیه کنیم ازاین اعتماد مردم بتوانند به نحو بهتری استفاده کنند و استراتژی برای بازار بچینند و اگر نیازا ست قوانین را اصلاح و در قالب اصلاحیه ابلاغ کنند. اما در عین حال از تغییر مکرر قوانیین بپرهیزند. چراکه بیشترین آسیب به سرمایه گذاران حقیقی وحقوقی بحث تغییرات مکرر قوانین و برخورد سلیقه ای ابا اتفاقات دربازار است.
* نظرتان درباره عرضه صندقهای ای تی اف (ETF) دولتی دربازار سرمایه واینکه چگونه می تواند روی بهبود روند بازار تاثیرگذارباشد، را بفرمایید.
وافعیت است این مدل واگذاری خصوصی سازی واقعی است و به نظرم تنها مدل خصوصی سازی خوبی بود به طوریکه وافعا سهام را به مردم منتقل می کند؛ که البته تفاوت دارد با عرضه های اولیه که به شکل خرد انجام می گیرد. در عرضه ای تی اف اول (دارا یکم) مدل خوب بود و بسیاری هم سود کردند اما در مدل دوم (پالایشی یکم) با اینکه همان مدل بود اما شرابط عرضه به زمان افت بازار برخورد کرد، اگر در قیمتهای ورود شرکتها به صندوق تعدیل بیشتری میشد یا بازار اصلاحش را انجام میداد بعد این عرضه صورت می گرفت، شاید نتیجه بهتری میداد؛ چون قرار است سهام ارزنده به مردم بدهیم و نباید گران به مردم داده شود چراکه سهام دولتی متعلفق به مردم است و نباید بترسیم با یک اصلاح یا تخفیف به مردم عرصه کنیم. امیدوارم اتفاقاتی که در در صنعت پالایش روی میدهد حتی خریداران صندوق پالایشی یکم از سودهای معقولی برخوردار شوند و به فکر خروج نیفتند و به شکل میان مدت و بلند مدت این سهام را حفظ کنند.
*در پایان چه توصیه ای برای سهامداران دارید.
با توجه به اینکه در کشورمان بیشتر هیجانات مربوط میشود به مسایل سیاسی و متاسفانه مباحث سیاسی هم درکشورما پررنگ است؛ درپایان به سهامداران توصیه می کنم که وزن فاکتور اقتصادی درمعادلات و سرمایه گذاری را پررنگ تر در نظر بگیرند و فراتر از اتفاقات سیاسی روزمره مباحث اقتصادی را لحاظ کنند تا سرمایه گذاری خوبی را داشته باشد.
منبع خبر
اعتماد از دست رفته به بورس باز میگردد؟ بیشتر بخوانید »