به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، تیمچه مظفریه تبریز، از نخستین دورههای بنا در سال ۱۳۰۵ هجری قمری، پذیرای دستجات ماه محرم بودهاست. معماری زیبا، شرایط آکوستیک صوتی و دمای مطبوع مظفریه، باعث شده ٢۴ محله تاریخی تبریز، از جایجای شهر خود را به این تیمچه رسانده و زیباترین آئینهای سوگواری را در قالب سه سبک عرب، زنجیرزن و عجم برپا کنند.
علمهای تاریخی دستجات تبریز، مهمترین عنصر بصری در عزاداریهای بازار این شهر است که با وجود غنای مفهومی، جلوه زیبا و دیرینگی قدمت، کمتر مورد توجه قرار گرفتهاست.
عزاداری بازار تاریخی تبریز، علاوهبر جنبههای مذهبی و معنوی، جلوه باشکوهی است از فرمها و نمادهای مهم هنری. نمادهایی که از بطن عزاداری مردم نشات گرفته و در قالب هنرهایی مانند تعزیه، پردهخوانی، شبیهخوانی و نقالی، وارد هنرهای نمایشی شدهاست.
«مهدی لزیری» از پیشکسوتان هنرهای نمایشی است و از کودکی، پای ثابت دستجات عزاداری بازار بودهاست. استاد لزیری، در ۶٠ سال گذشته، مشاهدات، تجربهها و پژوهشهای ارزشمندی در مورد فرمشناسی و نمادشناسی آئینهای عزاداری بازار داشتهاست.
لزیری، عَلمهای عزاداری را از نمادهای مهم عاشورایی توصیف میکند و میگوید: در حالت کلی علم سیاه در فرهنگ اسلامی و ایرانی، سمبل سوگواری و عزا است. اما گستردگی مفاهیم عاشورایی باعث شده این سمبل، در دستجات حسینی، معانی و نمادهای دیگری هم داشتهباشد.
* نشانهشناسی علمهای چهارگوش، سهگوش و استوانهای
وی با بیان اینکه علم، پرچم و بیرق، در طول تاریخ، یکی از ارکان تشکیلات نظامی بودهاست، یادآور میشود: دستجات عزاداری، مشابه جوخههای نظامی وارد صحن مظفریه میشوند و پیشیاپیش هر دسته، علم چارگوشهای حرکت میکند که مُعرّف محله مربوط به دسته است.
لزیری این قِسم از علمها را مهمترین و زیباترین علمهای عزاداری بازار میخواند و بیان میکند: روی این علمها عنوان هیئت، با خط بزرگی نقش بستهاست. علاوه بر عنوان، طرح ویژه هیئت نیز در روی علم کار شدهاست. این طرح، به قدری خاص است که حتی افراد بیسواد که توانایی خواندن اسم هیئت را ندارند، میتوانند از روی طرح، تشخیص بدهند که مثلاً این «هیئت عرب محله نوبر» است که وارد مظفریه شدهاست.
این پژوهشگر در ادامه به علمهای سهگوش اشاره و خاطرنشان میکند: این علمها راس تیزی دارند و نمادی هستند از نیزههایی که سر مبارک شهدا بر آنها قرار گرفتهبود. در زمان قدیم، بالای این علمها را به چند قطره مایع قرمز رنگ به نام «شَـنگـَرف» میآغشتند تا این نماد خونآلود، ملموستر باشد.
وی با بیان اینکه بخش دیگر علمها که کُتَل هستند، میگوید: کتلها حالت استوانهای دارند و نمادی هستند از دستان مبارک قمر مبارک بنیهاشم.
* گرافیک آشفته علم، نماد شهدای مظلوم دشت کربلا
علمهای تاریخی عزاداریهای بازار، در روزگاری ساخته و پرداخته شدهاند که تبریز در اوج مکتب نقاشی و نگارگری خود بود. از این رو، طرح و نقشهای زیبا و متنوع آنها، نشان میدهد که مردمان آن دوران، چه ذوق سرشاری در ارادت به امامحسین(ع) داشتهاند.
لزیری، صفحه کلی علمهای عزاداری را نمادی از عرصه دشت کربلا و طرحهای دوختهشده را نماد یاران امامحسین(ع) توصیف میکند که هر یک در گوشهای از صحرا غریبانه به خون غلتیدهاند. بنابراین میتوان گفت گرافیک کلی علمهای عزاداری، مبتنی بر نوعی آشفتگی و بینظمیِ کاملاً عامدانه و آگاهانه است.
نام دسته و محله مربوط به آن، با خط بزرگی در وسط علم کار میشود و گِرداگِرد آن، علاوه بر گلوبوته، شمشیر و دست، که از نمادهای مهم واقعه کربلا است، اشعار آئینی معروف و اسامی متبرک پنجتن آل با خطوط ثلث، نسخ و نستعلیق، نقش میبندد.
در این طرحها، خبری از دستهگل یا شاخهگل نیست. «گلبرگهای پرپر» ویژگی گرافیکی شاخص در علمهای تاریخی بازار تبریز است. گلبرگهای پرپر و آشفته، نمادی است از شهیدانی که غریب و مظلوم در دشت کربلا کشته شدند.
در این میان، وصله پارچهای در میان برخی از علمها، همیشه باعث کنجکاوی است.
لزیری در مورد نقش شیر روی علمها این طور توضیح میدهد: شیر در فرهنگ اسلامی، نمادی است از امام علی(ع). این نماد در پرچم دورههای مختلف تاریخی ایران نیز نقش بسته و از همان دورههای نخست عزاداری، در علمهای عزاداری نیز آمدهاست. از یک دوره تاریخی به بعد، این طرح، از روی علمها حذف شد اما چون تعویض علمهای عزاداری به خاطر قدمت، معنویت و ارزشی که دارند، ممکن نبود. بنابراین در برخی از علمهای تاریخی، روی نقش شیر، تکه پارچههایی وصله شده که هنوز هم باقی است.
* علم اهدایی مظفرالدینشاه
علمهای عزاداری بازار تاریخی تبریز، از نظر ارزش تاریخی و ویژگیهای زیباشناسانه، جزو میراث نفیس و ممتاز تبریز و آذربایجان به شمار میرود. قدمت برخی از این علمها، حتی به ۲۰۰ سال نیز میرسد. علمهای صد ساله نیز در میان آنها وجود دارد. این علمها، در طول سال، در محل خاصی که فقط معتمدان و متولیان هیئت از آن مطلعاند، نگهداری میشوند و در روزهای خیلی خاصی از ایام عزاداری مظفریه، به نمایش در میآید.
لزیری با اشاره به علم معروفی که از سوی مظفرالدینشاه قاجار به هیئت عرب محله نوبر هدیه دادهاست، میگوید: روی این علمِ بسیار زیبا، گلبرگهای طبیعی دوخته و به اصطلاح امروز، کولاژ شدهاست. این علم هنوز هم موجود است و در نوع خود، بیهمتا است اما به دلیل ارزش و اهمیت خاص به ندرت در معرض دید عموم قرار میگیرند.
* عَلمدوزی، پیشه فراموششده بازار تبریز
هیئتهای تاریخی تبریز، از نظر تعداد و تنوع رسوم، پیشتاز و کمنظیر هستند. همین امر باعث شدهبود علمدوزی و علمسازی، از قدیم یکی از پیشهها و حرفههای فعال در بازار تبریز باشد. نگارنده از کودکی خوب به خاطر دارد که چندین مغازه بزرگ در سرای گرجیلر، در همین حرفه فعالیت داشت. اما امروز، اثری از این پیشه سنتی و مذهبی نیست. گزارش فارس را در مورد تنها بازمانده علمدوزی تبریز در این لینک بخوانید: http://fna.ir/dbz۰r۵
* نقش منفعل میراثفرهنگی در صیانت از میراث عزاداری تاریخی بازار
علم، بخش مهمی از گنجینه عزاداری بازار است. بخش دیگری از آن، مربوط به منِش اجتماعی عزاداران است. در کنار آن، شعرها، نواها، شعارها و نوحههای عزاداری بازار را نباید از قلم انداخت. تمام اینها، جزوی از میراث ناملموس بشری به شمار میروند. میراثی که در برابر هجوم بیرحمانه مدرنیسم، بسیار حساس و آسیبپذیر است و نیاز به مراقبتهای خاص دارد.
بازار تاریخی تبریز سال ١٣٨٩ در میراث جهانی یونسکو ثبت شد و دو سال بعد از آن، عزاداری باشکوه این بازار، در فهرست میراث ناملموس ملی، به ثبت رسید. اما هیچیک از این ثبتهای ملی و جهانی، نتوانسته در صیانت از عزاداری فاخر بازار تبریز، نقشی داشتهباشد. عزاداریهای بازار، با تمام شئوناتی که دارد، عمدتاً توسط خود عزاداران و محبان اهلبیت(ع) حفظ و حراست میشود و انگار همین موضوع باعث شده متولیان میراث فرهنگی، احساس مسئولیتی در صیانت از میراث ناملموس بازار نداشتهباشند. دریغ از یک طرح مستندسازی یا یک سطر کار پژوهشی از سوی متولیان فرهنگی برای صیانت از عزاداریهای بازار. بعید به نظر میرسد نهادهای فرهنگی تا کنون از ماهیت و اهمیت موضوعی مثل علمهای تاریخی بازار تبریز، خبردار شده باشند، چه برسد به اینکه احساس مسئولیتی در این مورد داشتهباشد.
بسیار تلخ و ناگوار خواهد بود اینکه برای نسلهای آتی از حالوهوای عزاداریهایی بگوییم که ممکن است در آن روزگار، بخش اعظمی از آن، فراموش شدهباشد.