بازداشت

جزییات بازداشت یکی از مدیران شرکت‌های تامین‌اجتماعی

جزییات بازداشت یکی از مدیران شرکت‌های تامین‌اجتماعی



مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی (شستا) در خصوص بازداشت یکی از مدیران عامل هلدینگ‌های تابعه خود، از پیگیری چند ماهه تخلف خبرداد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، ابراهیم بازیان مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی در خصوص تخلف یکی از مدیران عامل هلدینگ‌های تابعه شستا، از رصد کامل این شرکت بر موضوع تخلف در دوماه گذشته خبر داد و تشریح کرد: این موضوع بیش از دو ماه است مورد بررسی و رصد کامل بخش‌های نظارتی شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی قرار داشته و تمامی رفتارها و فرآیندهای وقوع تخلف بررسی و محدودیت‌های لازم برای شخص و اشخاص (احتمالی) دخیل در پرونده‌ صورت پذیرفته است.همچنین در این مدت با دعوت از افراد دخیل و بررسی موضوع، مستندات کامل تخلف صورت گرفته در هماهنگی کامل با سازمان‌های نظارتی در حال جمع‌آوری است و عدم عزل ایشان تاکنون به علت کشف ابعاد تخلفات و شبکه فساد بوده است.

مدیرعامل شستا تصریح کرد: علیرغم گذشت بیش از دو ماه از بررسی و جمع‌آوری مستندات لازم در حوزه برخی تخلفات صورت گرفته، در راستای حفظ آبروی اشخاص و لزوم رعایت حقوق شهروندی تا روشن شدن کامل موضوع از اطلاع‌رسانی درباره پرونده در رسانه ها خودداری می شود.

وی افزود: از رسانه‌ها تقاضا داریم براساس رویه‌های قضایی ضمن خودداری از اعلام نام و اظهارنظر بدون اطلاع کامل از جزییات پرونده، در راستای حفظ حقوق شهروندی افراد از انتشار گزارش‌های غیرمستند و گمانه زنی جلوگیری کنند.

به گزارش مجاهدت از شستا، بازیان تاکید کرد: مجموعه شستا و سازمان تامین اجتماعی هیچگونه تعارفی در مبارزه با فساد و صیانت از اموال سهام داران حتی در برخورد با منسوبین خود ندارد و این بنگاه اقتصادی را متعلق به خانواده بزرگ‌ کارگران، بازنشستگان و مستمری بگیران می‌داند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جزییات بازداشت یکی از مدیران شرکت‌های تامین‌اجتماعی بیشتر بخوانید »

ماجرای پسر ۱۶ساله عاشقی که دزد شد

ماجرای پسر ۱۶ساله عاشقی که دزد شد



متهم جوان گفت: وقتی به پدرم گفتم عاشق دختری شده ام و قصد دارم با او ازدواج کنم کمربندش را کشید و همه بدنم را کبود کرد، من هم برای لجبازی با پدرم به سوی خلافکاری کشیده شدم.

به گزارش مجاهدت از مشرق، نوجوان ۱۶ ساله ای که به اتهام گوشی قاپی دستگیر شده بود در حالی که بیان می کرد تحت تاثیر رفتارهای یکی از دوستان خلافکارش قرار گرفته است درباره ماجرای خلافکاری هایش به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سناباد مشهد گفت: تازه تحصیل در کلاس نهم دبیرستان را به پایان رسانده بودم که پدرم اجازه نداد برای ادامه تحصیل انتخاب رشته کنم.

او معتقد بود در جامعه امروز مدرک تحصیلی به درد نمی خورد و باید هنری بیاموزم تا بتوانم مخارج زندگی ام را تامین کنم با آن که علاقه عجیبی به تحصیل داشتم ولی نمرات تحصیلی ام نیز خوب نبود و همین موضوع بهانه ترک تحصیل را به دست پدرم داد وقتی برای رفتن به مدرسه با پدرم به مشاجره پرداختم او حتی تا یک هفته مرا به خانه راه نداد، در این مدت به منزل خواهرم رفتم و پس از آن با کمک شوهر خواهرم شاگرد سنگ کاری شدم تا این حرفه را بیاموزم هنگامی که در پایان هفته کارفرما دستمزدم را می پرداخت بلافاصله پدرم درآمدم را می گرفت و به حساب خودش واریز می کرد به طوری که حتی مبلغی هم برای تفریح آخر هفته یا خرید لباس به من نمی داد هنوز چند ماه بیشتر از رفتن به سرکار نمی گذشت که روزی عاشق چهره زیبای یک دختر نوجوان شدم.

همان شب با شادمانی نزد پدرم رفتم و از او خواستم دختری را که به او دل بسته ام برایم «نشان» کند اما او نه تنها مرا تحویل نگرفت بلکه ناگهان با چهره ای خشمگین کمربندش را کشید و مرا آن قدر کتک زد که همه بدنم سیاه شد به او گفتم الان که سر کار می روم و درآمد دارم می توانم مخارج زندگی ام را تامین کنم ولی او فریاد می زد تا وقتی به سن دامادی برسی دردهای این کمربند هوای عشق و عاشقی را از سرت بیرون می کند!

با این حرف ها آن قدر ناامید شدم که با چاقو خودزنی کردم ولی خانواده ام حتی مرا به درمانگاه هم نبردند چرا که هیچ ارزشی برایم قائل نمی شدند. در همین روزها بود که لجبازی در وجودم ریشه دواند و به سوی دوستان خلافکار کشیده شدم آن شب به توصیه یکی از دوستانم و برای اولین بار سیگاری را کنج لبم گذاشتم تا به قول معروف آن دختر را فراموش کنم اما از شانس بد من پدرم به طور اتفاقی از سر چهارراه عبور کرد و مرا در حال مصرف سیگار دید وقتی باز هم کتکم زد.

بیشتر لجبازی کردم تا به او ثابت کنم هر کاری بخواهم انجام می دهم این بود که با خلافکارترین جوان محله دوست شدم، «فرزاد» سابقه دار بود و همه از او دوری می کردند وقتی ترک موتورسیکلت او می نشستم و با هم به تفریح می رفتیم مرا هم به چشم یک تبهکار می نگریستند نه تنها مادر و خواهرم بلکه دوستانم نیز هشدار می دادند از او جدا شوم ولی فرزاد هوای مرا داشت، برایم سیگار می خرید و پول ساندویچ  یا تنقلات را حساب می کرد او حتی مرا نزد یکی از دوستانش برد تا تصویر یک قلب بزرگ با دو بال کوچک را روی سینه ام تتو کند چرا که تمام اعضای بدن خودش نیز پر از تصاویر مختلف تتو بود، با وجود این می ترسیدم که پدرم این تتوها را روی بدنم ببیند.

خلاصه مرید فرزاد شده بودم و مدام با هم بیرون می رفتیم و او هم برایم خرج می کرد تا این که یک روز از من خواست برای گوشی قاپی به او کمک کنم از این جمله خیلی ترسیدم و هراسان به چشم هایش می نگریستم اما قدرت «نه» گفتن را نداشتم چرا که او در این مدت خیلی برایم هزینه کرده بود از طرف دیگر نیز من هم پولی برای تفریح و گشت و گذار نداشتم وقتی فرزاد تردید مرا دید با خونسردی گفت: قرار نیست به کسی آسیب بزنیم یا با چاقو ترس و وحشت ایجاد کنیم تو فقط روی موتورسیکلت بنشین و هدایت آن را به عهده بگیر من خودم بر ترک موتورسیکلت می نشینم و گوشی قاپی می کنم.

سپس با فروش هر گوشی می توانیم هر چیزی را که لازم داریم، بخریم به ناچار پیشنهادش را پذیرفتم و به طرف میدان راهنمایی به راه افتادیم دختری در پیاده رو مشغول گفت وگوی تلفنی بود با اشاره فرزاد به سمت پیاده رو رفتم. هنوز پاهایم می لرزید اما زانوهایم را به باک موتورسیکلت فشار می دادم تا فرزاد متوجه ترس من نشود به محض این که از کنار آن دختر جوان عبور کردم ناگهان فرزاد گوشی را از دست او قاپید و فریاد زد برو ولی من که استرس زیادی داشتم و وحشت زده بودم به جای آن که گاز موتورسیکلت را بفشارم دسته ترمز جلو را فشار دادم که در همین هنگام تعادل موتورسیکلت از دستم خارج شد و هر دو نفر نقش بر زمین شدیم فرزاد بلافاصله از روی زمین بلند شد و پا به فرار گذاشت اما من هنوز با تردید دست به گریبان بودم که فرار کنم یا موتورسیکلت را بردارم طولی نکشید که رهگذران و شهروندان با دیدن این صحنه دورم حلقه زدند و مشت و لگد نثارم کردند.

در این لحظه بود که پلیس از راه رسید و مرا از چنگ آن ها نجات داد با آن که یک ماه در کانون اصلاح و تربیت زندانی بودم اما هیچ کدام از اعضای خانواده ام تلفنی هم با من گفت وگو نکردند، می دانم اشتباه کرده ام اما دوست دارم پدر و مادرم خطاهایم را ببخشند و فرصت جبران به من بدهند. گزارش خراسان حاکی است ،با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد محمدباقر بهرازفر (رئیس کلانتری سناباد) تحقیقات پلیس برای دستگیری متهم فراری و بررسی های روان شناختی در این پرونده ادامه دارد.

منبع: روزنامه خراسان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ماجرای پسر ۱۶ساله عاشقی که دزد شد بیشتر بخوانید »

جزئیات دستگیری رئیس شعبه بانک مسکن در ایلام

جزئیات دستگیری رئیس شعبه بانک مسکن در ایلام



دادستان ایلام گفت: رئیس یکی از شعبات بانک مسکن امروز به اتهام جعل در اسناد رسمی و استفاده از سند مجعول، ارتشا، اختلاس و جعل رایانه ای بازداشت شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، عبدالوهاب بخشنده دادستان ایلام در خصوص بازداشت رئیس شعبه بانکی در ایلام دقایقی پیش گفت: از آن جا که همه بانک‌های استان در این خصوص زیر سوال رفته اند به ناچار مجبوریم عنوان نماییم که فرد ذکر شده رئیس یکی از شعب بانک مسکن در استان ایلام است.

وی افزود: اصطلاح مدیر بانک برای این خبر صحیح نبوده و این فرد رئیس یکی از شعب بانکهای استان بوده است.

دادستان ایلام گفت: هم اکنون این پرونده در یکی از شعب بازپرسی ایلام در حال رسیدگی است.

بخشنده گفت: این فرد به اتهام جعل در اسناد رسمی و استفاده از سند مجعول، ارتشا، اختلاس و جعل رایانه ای بازداشت شد.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جزئیات دستگیری رئیس شعبه بانک مسکن در ایلام بیشتر بخوانید »

بازداشت یکی از مدیران شهرداری تهران

بازداشت یکی از مدیران شهرداری تهران



شهردار تهران با اشاره به بازداشت یکی از مدیران شهرداری تهران گفت: برخورد با فساد را وظیفه خود می‌دانیم و این کار را به صورتی انجام می‌دهیم که استیفای حقوق مردم به صورت عملی صورت گیرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، شهردار تهران گفت: یکی از مدیران بخش حقوقی توسط مجموعه‌های داخل شهرداری بازداشت شده است. این موضوع یک امر صیانتی است و تا ابعاد آن روشن نشود قابل توضیح بیشتر نیست.

علیرضا زاکانی افزود: برخورد با فساد را وظیفه خود می‌دانیم و این کار را به صورتی انجام می‌دهیم که استیفای حقوق مردم به صورت عملی صورت گیرد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بازداشت یکی از مدیران شهرداری تهران بیشتر بخوانید »

اعضای هسته مرکزی حزب جاسوس بهاییت بازداشت شدند

اعضای هسته مرکزی حزب جاسوس بهاییت بازداشت شدند


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، وزارت اطلاعات در اطلاعیه‌ای از بازداشت اعضای هسته مرکزی حزب جاسوس بهاییت به دست سربازان گمنام امام زمان (عج) خبر داد.

در این اطلاعیه آمده است:

بسم الله الرحمن الرحیم

سربازان گمنام امام زمان (عج) شماری از اعضای هسته‌ی مرکزی حزب جاسوس بهاییت را بازداشت کردند. متهمین بازداشت‌شده مستقیماً با کانون صهیونیستی موسوم به بیت‌العدل مستقر در فلسطین اشغالی در ارتباطِ تشکیلاتی بودند.

یافته‌های مستند اطلاعاتی حکایت دارند که کانون پیش‌گفته، سال گذشته راهبرد احیای تشکیلات فرقه‌ی ضاله‌ی بهاییت در ایران را تحت عنوان «خط تبلیغ تهاجمی» و مأموریت ویژه‌ی جمع‌آوری هدفمند اطلاعاتی به شبکه‌ی بازداشت‌شده ابلاغ نموده بود.

همچنین مأموریت‌های تبلیغ گسترده‌ی آموزه‌های استعمار ساخته‌ی بهاییت و نفوذ در محیط‌های آموزشی در سطوح مختلف و به‌طور خاص مهدکودک‌های سراسر کشور را محوّل کرده بودند. علاوه بر آن اعضای هسته‌ی بازداشت شده، ملاقات‌های متعددی با کادر مرکزیت حزب صهیونیستی در خارج از کشور داشته و گزارشِ عملکرد نوبه‌ای پیرامون مأموریت‌های پیش‌گفته به‌ویژه ترویج سازمان‌یافته‌ی بی‌حجابی در ایران را به مرکز توطئه‌ی مستقر در فلسطین اشغالی ارائه می‌داد.

وزارت اطلاعات اعلام می‌نماید که فارغ از سناریو‌های تبلیغاتی و جنگ روانی بلندگو‌های غربی صهیونیستی، با عزم و اراده‌ی جدی به وظیفه‌ی خود در قبال عوامل جاسوسی و هجمه به دین و فرهنگ و هویت ایرانی – اسلامی کشور و مزدوران رژیم اشغالگر قدس عمل کرده و خواهد کرد؛ ان‌شاءالله.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اعضای هسته مرکزی حزب جاسوس بهاییت بازداشت شدند بیشتر بخوانید »