بالگرد

اتونشر عید/ تقدیر خاص خبرنگاران از نیرو‌های فنی هوانیروز

تقدیر خاص خبرنگاران از نیرو‌های فنی هوانیروز


اتونشر عید/ تقدیر خاص خبرنگاران از نیرو‌های فنی هوانیروزبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سرهنگ بازنشسته فنی هوایی بیژن ترکمانی در خاطره‌ای از روز‌های دفاع مقدس که در کتاب باد سرخ آمده است روایت کرد: در عملیات خیبر تعداد ۶۰ فروند از انواع مختلف بالگرد هوانیروز و نیروی هوایی و دریایی در منطقه مستقر بودند. من هم به عنوان سرپرست تیم فنی انجام وظیفه می‌کردم. افسر عملیات منطقه مرحوم سرهنگ محسن همراه بود و بالگرد‌ها در داخل یک خاکریز بلند پارک شده بود. بنده با مرحوم همراه بالای خاکریز در حال گفتگو بودیم که دیدیم یک گروه خبرنگار و فیلم بردار وارد منطقه شدند و مستقیما رفتند سراغ رزمندگان همجوارمان.

بنده به مرحوم همراه گفتم که چرا رسانه‌ها به مسئولیت خطیر شان که ثبت حوادث کل رزمندگان و جبهه هاست کمتر عمل می‌کنند، ایشان ضمن تأیید مطلب من به سمت خبرنگاران و فیلم بردار‌ها رفت، از آن‌ها خواست به منطقه ما بیایند. سپس من را به آن‌ها معرفی کرد و گفت اگر فعالیت‌ها و تلاش کارکنان هوانیروز را می‌خواهید ببینید، با ایشان به محل تجمع بچه‌های هوانیروز بروید و خبرنگاران مشتاقانه همراه من آمدند و من از بالای خاکریز محل استقرار ۶۰ فروند بالگرد را که واقعا خیره کننده بود به آن‌ها نشان دادم، یکی از آن‌ها با حالت تعجب گفت: «این همه بالگرد! باورم نمی‌شه.»

مشتاقانه همراه من به محل تجمع بچه‌های پروازی و فنی آمدند و کلی مصاحبه و فیلم از بچه‌ها گرفتند. وقتی برای آن‌ها توضیح دادم که کل این بالگرد‌ها را فقط ۲۲ نفر از کارکنان فنی تعمیر و نگهداری می‌کنند قول دادند در اولین فرصت از عوامل شرکت کننده در این عملیات در صدا و سیما دعوت خواهند کرد تا مصاحبه‌ای در حد تقدیر و تشکر از بچه‌های خلبان و فنی هوانیروز به عمل آورند.

به هر صورت عملیات پیروزمندانه‌ی خیبر شروع شد و ۱۲ روز طول کشید و پرواز شبانه روزی بود، حجم کار به حدی بود که به علت پرواز زیاد باید کلیه بالگرد‌ها هر روز موتور آن‌ها شست و شو می‌شد. بچه‌ها به طور شبانه روزی کار می‌کردند و استراحت معنی نداشت.

در این عملیات تعدادی وسیله‌ی پرنده، مورد اصابت گلوله‌های دشمن قرار گرفتند که اولین آن یک فروند شینوک به خلبانی سرهنگ امین طاهری بود و بعدا یکی فروند ۳۱۴ به خلبانی اکبریان و شعبانپور از گروه مسجد سلیمانی و سه فروند شینوک از گروه پشتیبانی عمومی اصفهان، یک فروند ۲۱۴ از نیروی هوایی که من با کمک بچه‌های فنی در منطقه کلیه‌ی بالگرد‌های فوق را با هر وسیله‌ای که در منطقه موجود بود، ریکاوری کردیم.

انتهای پیام/ ۱۴۱



منبع خبر

تقدیر خاص خبرنگاران از نیرو‌های فنی هوانیروز بیشتر بخوانید »

رونمایی از تجهیزات جدید هوانیروز در روز ارتش

رونمایی از تجهیزات جدید هوانیروز در روز ارتش


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، امیر سرتیپ دوم «یوسف قربانی» فرمانده هوانیروز ارتش در نشست خبری که صبح امروز (شنبه) در ستاد فرماندهی هوانیروز ارتش برگزار شد، با تبریک ۲۹ فروردین روز ارتش جمهوری اسلامی ایران اظهار داشت: امسال رژه روز ارتش با توجه به شیوع ویروس کرونا در کشور به‌صورت محدود و محمول خواهد بود و هوانیروز هم این رژه را به‌صورت انفرادی در پایگاه‌ها انجام می‌دهد.

وی در ادامه با اشاره به در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری گفت: هوانیروز ارتش که همواره در انتخابات حضور داشته، با بالگرد در مناطق صعب‌العبور اقدام به انتقال صندوق‌های رای خواهد کرد.

فرمانده هوانیروز ارتش همچنین با اشاره به خدمات این یگان در بحث امداد هوایی گفت: هوانیروز همواره به‌عنوان یک بازوی توانمند و سربازان ولایت در خدمت مردم است.

امیر قربانی افزود: هوانیروز در حوزه اورژانس هوایی با توجه به مشکلاتی که در کشور وجود دارد، همواره پا در رکاب بوده و ۳۰ استان کشور را پوشش هوایی داده و عامل اقدامات ارزشمندی در این رابطه در سطح کشور بوده است.

وی عنوان کرد: هوانیروز هرساله در روز ارتش از تجهیزات نوین رزمی و پشتیبانی خود رونمایی می‌کند و امسال نیز این اقدامات به‌منظور پیشگیری از شیوع ویروس کرونا در داخل پایگاه‌ها به‌صورت انفرادی برگزار و بدین ترتیب دستاوردهای جدید ارائه می‌شود.

فرمانده هوانیروز آجا با اشاره به نقش شاخص و برجسته ارتش در پیروزی انقلاب اسلامی افزود: انقلاب اسلامی با محوریت رهبری امام خمینی (ره) به پیروزی رسید و مردم نیز با تبعیت از امام (ره) به خوبی وارد عرصه شده و نقش‌آفرینی کردند، اما نقش ارتش و به‌ویژه هوانیروز نیز در پیروزی انقلاب اسلامی بسیار مهم و ارزشمند بود؛ اما متأسفانه چندان به آن پرداخته نشده است.

امیر قربانی به اهمیت اقدام امام خمینی (ره) در نام‌گذاری ۲۹ فروردین به‌عنوان روز ارتش اشاره و خاطرنشان کرد: این تصمیم امام خمینی (ره) توطئه‌های دشمنان را جهت انحلال ارتش خنثی کرد و توان ارتش برای حفظ امنیت کشور و دفاع از مرزهای کشور حفظ شد.

وی در بخشی دیگر از سخنان خود به نقش ارتش در مقابله با غائله‌های کردستان و گلستان پرداخت و گفت: هوانیروز از روز اول با تمام وجود پای نظام، انقلاب و کشور ایستاد و شهدای زیادی در این مسیر اهدا کرد؛ این رشادت و جانفشانی در دفاع مقدس هم به وضوح مشاهده شد و همه دیدند که هوانیروز چگونه گردان‌های زرهی ارتش عراق را زمین‌گیر کرد.

فرمانده هوانیروز ارتش همچنین با اشاره به خدمات غیرنظامی هوانیروز در عرصه امدادرسانی و در زمان وقوع بلایای طبیعی عنوان کرد: هوانیروز در بحران‌های مختلف همواره در خط مقدم و نوک پیکان خدمت‌رسانی به مردم، حضوری مؤثر و شایسته دارد و همان‌طوری که مشاهده شد، هوانیروز در زلزله کرمانشاه و حادثه سیل دو سال پیش حتی در تعطیلات نوروزی پیشقراول خدمت‌رسانی به مردم عزیز کشورمان بوده است.

امیر قربانی با اشاره به اینکه امروز در طراحی و ساخت بسیاری از قطعات بالگردی به خودکفایی رسیده‌ایم، افزود: اکنون بیش از ۷۰۰ قطعه در هوانیروز توسط متخصصان داخلی تولید می‌شود.

وی به خدمات بین شهری هوانیروز در حوزه امدادرسانی اشاره و بیان کرد: کارکنان هوانیروز پا در رکاب ولایت هستند و همه توان خود را برای خدمت به مردم عزیز تاکنون بکار گرفته‌اند؛ ما حتی در حوزه تصادفات جاده‌ای و انتقال مادران باردار به مراکز درمانی از مناطق بین شهری و یا صعب‌العبور نیز فعالیت می‌کنیم.

فرمانده هوانیروز ارتش خاطرنشان کرد: هوانیروز در برخی موارد کاربری بالگردهای خود را ارتقا داده و در مأموریت‌های اطفای حریق در آتش‌سوزی‌های یاسوج و مناطق مختلف کشور نیز نقش‌آفرین بوده است.

منبع: دفاع پرس



منبع خبر

رونمایی از تجهیزات جدید هوانیروز در روز ارتش بیشتر بخوانید »

چگونگی تشکیل تیپ مالک اشتر در سوریه/ ماجرای تقدیر سردار سلیمانی از امیر پوردستان

چگونگی تشکیل تیپ مالک اشتر در سوریه/ ماجرای تقدیر سردار سلیمانی از امیر پوردستان


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، ارتش جمهوری اسلامی ایران با تقدیم ۴۸ هزار شهید کارنامه درخشانی را از خود در دوران دفاع مقدس به جای گذاشته و همواره در راه اعتلای میهن اسلامی حفاظت از استقلال و حدو ثغور کشور تلاش بی‌شائبه داشته است؛ بر این اساس و با توجه به در پیش بودن روز ارتش و گرامیداشت حماسه‌آفرینی‌های نیروی زمینی ارتش، خدمت فرمانده ولایی و حماسه‌ساز دوران دفاع مقدس، امیر سرتیپ «احمدرضا پوردستان» رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات راهبردی ارتش و فرمانده سابق نیروی زمینی ارتش رسیدیم و گفت‌وگویی را با وی در خصوص نقش نیروی زمینی در حمایت از جبهه مقاومت و همکاری با سردار رشید اسلام، سپهبد شهید «قاسم سلیمانی» انجام دادیم که بخش نخست آن در ذیل آمده است:

***ماجرای لوح اهدایی حاج قاسم/ رویای شهادت در کنار شهید سلیمانی

 لطفاً درباره سطح مراودات و همکاری‌هایتان با نیروی قدس سپاه پاسداران در دورانی که مسئولیت نیروی زمینی ارتش را عهده‌دار بودید، توضیح دهید.

در سال ۱۳۹۴ نیروی زمینی ارتش به‌عنوان یکی از نیروهای پشتیبانی‌کننده نیروی قدس در حوزه برخی سلاح‌های انفرادی، تک‌تیرانداز و سامانه‌های ارتباطی فعالیت داشت و در واقع از نیروی قدس پشتیبانی می‌کرد و این ارتباط میان‌نیرویی همواره وجود داشته است؛ در همان سال یک روز مسئول تحقیقات نیروی قدس سپاه پاسداران با بنده تماس گرفت و گفت سردار سلیمانی یک لوح تقدیر برای شما آماده کرده است که بنده با یک جلد کلام‌الله مجید آن را برایتان می‌آورم، و مقرر شد تا فردای آن روز به دفتر من در نیروی زمینی بیایند و لوح تقدیمی سردار سلیمانی را به بنده بدهند؛ اتفاقاً من همان شب در عالم رویا دیدم که در سوریه هستم و سردار سلیمانی از یک منزل بیرون آمدند و دارند برای انجام مأموریتی آماده می‌شوند؛ هنگامی که متوجه بنده شدند از ایشان درخواست کردم که اجازه بدهند که همراهشان باشم؛ سردار سلیمانی گفتند اشکالی ندارد، و ما دو نفری پشت یک وانت دوکابینه نشستیم؛ وانت وقتی شروع به حرکت کرد، وارد منطقه درگیری شد و من درگیری را از داخل ماشین می‌دیدم که ناگهان یک موشک ضد زره با ماشین ما برخورد کرد و در همان عالم رویا احساس کردم که شهید شدم و از اینجا به بعد دیگر من صحنه درگیری و آتش گرفتن خودرو را از بالا مشاهده می‌کردم و حتی در خواب متوجه شدم که پای راستم قطع شده و به طرفی افتاده است؛ خلاصه فردای آن روز مسئول تحقیقات نیروی قدس به همراه ۲ مهندس جوان به دفترم تشریف آوردند و من برای ایشان رویایی را که دیده بودم، تعریف کردم و گفتم سلام مرا به سردارسلیمانی برسانید و بگویید فلانی گفته خواهش می‌کنم کاری کنید تا این رویا محقق شود.

به خاطر دارم در سیزدهم دی‌ماه سال ۱۳۹۸ ساعت ۴ صبح بود که فرزندم من را از خواب بیدار کرد و گفت حاج قاسم سلیمانی را دیشب در سوریه به شهادت رساندند و بعد از آنکه من از نحوه شهادت ایشان مطلع شدم، ناخودآگاه آن رویای صادقه برایم تداعی شد با این تفاوت که ۵۰ درصد آن محقق شد و ۵۰ درصد دیگر آن متأسفانه محقق نشد و من توفیق همراهی ایشان را نداشتم.

 با توجه به خاطراتی که در برخی خطابه‌های شما شنیدیم، این اشتیاق به شهادت از دوران دفاع مقدس همواره در شما وجود داشته است؛ در این رابطه مختصری برایمان بفرمایید؟

بله؛ به واقع از همان سال‌های نخست جنگ و دوران دفاع مقدس شوق شهادت در راه خدا را داشتیم و گاهی اوقات همرزمان و برخی دوستان سوال می‌کردند که چرا عضو تعاونی مسکن نمی‌شوی که در آینده از مزایای آن استفاده کنید؟ من در پاسخ می‌گفتم مگر قرار است که ما بمانیم و زندگی کنیم؟! و واقع امر نیز همین بود که از قافله شهدا جا نمانیم که متأسفانه این توفیق را نداشتیم تا در دوران دفاع مقدس به سعادت شهادت نائل شویم؛ البته یک مرتبه تا پای شهادت رفتیم اما خب متأسفانه غفلت کردیم و این امر محقق نشد.

***خاطره امیر پوردستان از سفر تا مرز شهادت

پس از عملیات والفجر ۸ که یگان‌های ارتش در آن به‌عنوان تکِ فریبنده در منطقه پاسگاه زید عمل کرده بودند، بنده نیز برای بازدید از یگان های نزاجا به جزیره مجنون رفتم که این کار تا ظهر ادامه یافت؛ هنگامی که کار پایان یافت، سوار بر خودرو شدیم تا به منطقه مأموریتی برگردیم، یکی از سربازها جلو آمد و در خواست مرخصی کرد و من به دلیل اینکه پیشتر به تک‌تک سنگرها رفته و نیازها و درخواست رزمندگان را نوشته بودم به ایشان عرض کردم من که خدمتتان رسیده بودم، خوب هم آنجا می‌گفتید تا برایتان مرخصی می‌نوشتم. این رزمنده گفت که به تازگی از زخمی شدن برادرش در غرب کشور اطلاع پیدا کرده و می‌خواهد جهت کمک به ایشان مرخصی برود.

من همین‌طور که با خودنویس شروع به نوشتن نام سرباز کردم در یک لحظه متوجه شدم خودنویس از دستم پرت و برگه مرخصی پر از خون شد؛ اما متوجه زخمی شدن خودم نشدم. به بیرون نگاه کردم و دیدم که آن سرباز بر روی زمین افتاده و هنگامی که به جلو نگاه کردم، دیدم که پیکر راننده بر روی فرمان ماشین افتاده است.

خواستم چفیه‌ام را باز کنم، اما دیدم نمی‌توانم. احساس کردم که دستم قطع شده است. به سختی از ماشین پیاده شدم و دیدم سربازهایی که برای مشایعت کنار ماشین آمده بودند به زمین افتاده‌اند. خود را بر روی زمین کشاندم و درخواست کمک کردم. دیگر چیزی متوجه نشدم؛ فقط برخی صحبت‌ها به گوشم می‌خورد. در این هنگام شنیدم که بچه‌های ستاد گردان با یکدیگر راجع به انتقال من به پشت جبهه صحبت می‌کنند و اینکه از کمترین شانس برای زنده ماندن برخوردارم؛ چون ترکش‌های زیادی به سر، سینه و پهلویم اصابت کرده بود.

چگونگی تشکیل تیپ مالک اشتر در سوریه/ ماجرای تقدیر سردار سلیمانی از امیر پوردستان

به من سرم زدند و مرا به همراه مجروحی دیگر، برای انتقال به بیمارستان، سوار آمبولانس کردند. در آن شرایط احساس سبکی می‌کردم، حال خوشی داشتم و هیچ دردی حس نمی‌کردم. ناله‌های سربازی را که همراهم بود، می‌شنیدم و در همین حال پاهایم کاملاً سرد شد و انگار که اصلاً پایی نداشتم؛ این حالت همین‌طور ادامه یافت تا اینکه به سینه و سپس به حلقم رسید؛ همچنین تمام خاطرات زندگی در یک لحظه از مقابل چشمانم گذشت؛ از کودکی تا نوجوانی و جوانی؛ لذا شهادتین را گفتم و احساس کردم که دیگر کارم با این دنیا تمام است؛

اما در همین لحظات با خداوند مناجات کردم و گفتم خدایا اگر صلاح است به من یک فرصت دیگر بده؛ البته به نظرم این اشتباه و غفلت من بود. لحظه‌ای بعد از این درخواست، خود را در بیمارستان اهواز یافتم و متوجه شدم که کادر درمان در حال رسیدگی به وضعیت من هستند. ان‌شاالله که خداوند عاقبت ما را با شهادت رقم بزند.

***استقرار ۴۰۰ قبضه توپ و گروه موشکی نازعات نزاجا در مرزهای غربی کشور

 در یک برهه از زمان جنابعالی به‌عنوان فرمانده نیروی زمینی با چند تیپ از نیروی زمینی وارد مناطق مرزی غرب کشور شدید و حتی شنیده‌ها حاکی از حضور شما با بالگرد بر فراز مواضع داعش بود. لطفاً در این رابطه توضیح بفرمایید؟

بنده در دورانی که فرمانده نیروی زمینی ارتش بودم، جلساتی را به‌صورت دوره‌ای با فرماندهان مناطق برگزار می‌کردم؛ یک بار جلسه‌ای با فرماندهان غرب کشور برگزار کرده بودم که در اواسط نشست، گروه اطلاعات و پشتیبانی رزمی ما اطلاع دادند که منابع اطلاعاتی اخباری حاکی از آن دارند که داعش تا سعدیه و جلولا در عراق پیشروی کرده و در بخش‌هایی از این مناطق مستقر شده است؛ من با شنیدن این خبر، جلسه را فوراً تمام کردم و گفتم فرماندهان فوراً به یگان هایشان برگردند و به حالت آماده‌باش درآیند؛

همچنین دستور دادم سه تیپ به سمت مرز حرکت کنند و به بچه‌های سنندج نیز گفتم که تمامی کالیبرهای توپخانه را در محل مورد نظر قرار دهند که پس از این فرمان، حدود ۴۰۰ قبضه توپ در مناطق مرزی کرمانشاه مستقر شد؛ بنده نیز بلافاصله با بالگرد به پادگان سرپل ذهاب رفتم و در جریان اطلاعات تکمیلی قرار گرفته و تقریباً برایمان مسلم شده بود که داعش تا سعدیه و جلولا آمده است، اما اینکه دقیقاً کجا استقرار یافته بودند، هنوز مشخص نبود.

از این‌رو تصمیم به شناسایی دقیق منطقه گرفته شد که در اصطلاحات نظامی می‌گویند «حرکت برای اخذ تماس»؛ یعنی برویم ببینیم دشمن تا کجا جلو آمده و چه موضعی اتخاد کرده است؛ چون ارتباط زمینی زمان‌بر بود و میسر نبود، تعدادی از خلبانان هوانیروز را جمع کردم و گفتم که باید به شناسایی برویم و احتمال درگیر شدن و شهادت هم وجود دارد؛ چون داعش از موشک‌های استینگر و تاو آمریکایی برخوردار بود و این احتمال وجود داشت که بالگردهایمان را مورد اصابت قرار دهند؛ خلاصه اینکه از میان خلبانان داوطلب خواستیم که الحمدلله همه اعلام آمادگی کردند و مقرر شد با یک بالگرد ۲۱۴ و دو بالگرد کبرا حرکت کنیم و سینه‌مال و ارتفاع پست، به طرف مواضع احتمالی دشمن جهت شناسایی پیش برویم.

چگونگی تشکیل تیپ مالک اشتر در سوریه/ ماجرای تقدیر سردار سلیمانی از امیر پوردستان

***چند بالگرد پشت نقطه صفر مرزی آماده پشتیبانی از تیم شناسایی بودند

 از آنجایی که احتمال درگیری و شهادت هنگام شناسایی وجود داشت، آیا تمهیداتی برای این جریان اندیشیده شده بود؟

من گفتم چون ممکن است بالگردهای ما را مورد اصابت قرار دهند، بهتر است که چند بالگرد بیایند پشت نقطه صفر مرزی قرار بگیرند و منتظر باشند تا اگر بالگردهای ما را زدند، جهت کمک و بازگرداندن مصدومان و جنازه‌های ما وارد عمل شوند؛ چراکه تصویر خوبی نداشت که روز نخست درگیری، جنازه فرمانده نیروی زمینی به دست داعش بیفتد.

به هر حال با تمهیدات لازم، عملیات شناسایی را آغاز کردیم؛ همراه با امیر قربانی فرمانده وقت پایگاه هوانیروز کرمانشاه که اکنون فرمانده هوانیروز ارتش هستند؛ البته فرمانده حفاظت منطقه و ۲ نفر دیگر از فرماندهان نیز همراهمان بودند که رفتیم از خانقین رد شدیم و تا نزدیکی سعدیه و جلولا رسیدیم. به سرعت مواضع داعش را رؤیت کردیم و برگشتیم؛ سپس مراتب را به ارتش و ستاد کل نیروهای مسلح اطلاع دادیم که داعش تا این منطقه آمده است و بعد از آن نیز خط قرمز ۴۰ کیلومتری را برای مقابله با داعش ترسیم و اعلام کردیم که هر کسی را که وارد این منطقه شود از بین می‌بریم.

برای اینکه اشراف خوبی به مناطق و عمق ۴۰ کیلومتری داشته باشیم، دیده‌بان‌های توپخانه را برای شناسایی فرستادیم و تمام مسیرها را شناسایی و عمق خط ۴۰ کیلومتری را به طور دقیق ثبت کردیم.

***تقاضای نزاجا برای حمله به داعش

یک گروه موشکی زمین به زمین داشتیم که از موشک‌های نازعات ۶ و نازعات ۱۰ برخوردار بودند؛ برای اینکه رعب و وحشت بیشتری در دل دشمن ایجاد کنیم، من دستور دادم که این گروه به منطقه بیاید. در واقع با اقتدار کامل در برابر دشمن قرار گرفتیم و یک دژ قوی ایجاد شده بود که در نهایت دیگر داعش نتوانست از سعدیه و جلولا جلوتر بیاید؛ ما حتی به مقامات مافوق خود اعلام کرده بودیم که اجازه بدهید ما به آن‌ها حمله کنیم. نظر ما این بود که حالا که شکار در تیررس قرار گرفته است، بهتر است ما به آن‌ها یورش ببریم؛ اما گفتند تدبیر این نیست که ارتش وارد عمل شود.

به هر حال حضور مقتدرانه نیروی قدس و فتوی آیت‌الله سیستانی و حضور مردم عراق سبب شد تا حملات زیادی علیه داعش صورت گیرد و دشمن از این منطقه عقب‌نشینی کند؛ اما آنچه که در این بین مهم است، اقدام به‌هنگامی بود که نیروی زمینی در آن برهه انجام داد. من شهادت می‌دهم که فرزندان این ملت در نیروی زمینی با عشق، ایثار و ازخودگذشتگی آماده رزم با پست‌ترین افرادِ روی زمین بودند تا آنان را به قعر جهنم بفرستند.

چگونگی تشکیل تیپ مالک اشتر در سوریه/ ماجرای تقدیر سردار سلیمانی از امیر پوردستان

***فرار داعش از حوالی مرزهای غربی ایران

 با توجه به تاکتیک‌هایی رسانه‌ای که داعش در راستای ایجاد رعب و وحشت استفاده می‌کرد، روحیه رزمندگان را در آن زمان که دیگر احتمال درگیری با داعش به حداقل رسیده بود، چطور ارزیابی می‌کنید؟

بله داعش به واقع از همین تاکتیک ایجاد رعب وحشت استفاده می‌کرد و می‌گفتند «النصرو باالرعب» و با همین تاکتیک با آتش زدن، منهدم کردن و غرق کردن افراد به دنبال ایجاد فضای ترس و خفقان بودند و در این رابطه نیز از فضای مدرن تصویربرداری  تبلیغاتی و رسانه‌ای استفاده کرده و کار را پیش می‌بردند. من به جهت این فضا بیشتر نگران سربازان بودم که خدایی‌نکرده تحت تاثیر این فضا قرار نگیرند و پایشان بلغزد؛ اما در برخوردهایی که با این عزیزان داشتم، متوجه عظمت روحی‌شان شدم به طوری که من در برابرشان احساس کوچکی می‌کردم.

هنگامی که بازدیدی از همان موضع تیپ‌های مستقر در منطقه داشتم، دیدم که سربازان تعدادی از اسامی را با عنوان شهید بالای سنگرهایشان زده‌اند، (چون ما در زمان جنگ این کار را می‌کردیم) و بعد فرمانده گروهانشان گفت که این اسامی که در کنارش کلمه شهید درج شده در واقع اسامی همین سربازان است که اسم خودشان را نوشته‌اند؛ من از یکی از این عزیزان سوال کردم که چرا اینکار را انجام دادید؟

ایشان در پاسخ گفت: ما به اینجا نیامدیم که برگردیم؛ ما آمده‌ایم تا آخرین نفس با دشمن بجنگیم و سپس عنوان کرد که اجازه دهید حالا که دشمن آمده است، ما به سمتشان حمله کنیم و هنگامی که این روحیه را دیدم، احساس کوچکی کردم. به نظر من به خاطر وجود فرماندهان لایق و با تدبیری چون سردار سلیمانی و چنین سربازان فداکار و متعهدی بود که داعش نتوانست به این کشور پا بگذارد.

***برای حضور مستشاری در سوریه دست به دامن سردار سلیمانی شدم

 لطفا از نحوه تشکیل تیپ مالک اشتر در سوریه برایمان بگویید؟

ما خیلی تلاش کرده و دست و پا زدیم تا به سوریه برویم، اما متأسفانه مسئولان ارتش و ستاد کل نیروهای مسلح موافقت نمی‌کردند. من به‌عنوان فرمانده نیروی زمینی احساس می‌کردم که حتماً باید به منطقه بروم و شرایط منطقه را درک کنم؛ چرا که ما درک صحیحی از منطقه نداشتیم؛ اگرچه از تسلیحات، تجهیزات، نوع تاکتیک‌ها کم و بیش با خبر بودیم، اما از نزدیک در جریان مقابله با دشمن قرار نداشتیم که بالاخره در یک جلسه‌ای سردار سلیمانی را در ستاد کل نیروهای مسلح دیدم و دست به دامن ایشان شدم و تقاضا کردم که اجازه بدهد و زمینه‌ای فراهم کند تا تعدادی از نیروی زمینی جهت فعالیت مستشاری در منطقه حضور پیدا کنند؛ البته ایشان به ما لطف داشتند، چون ما هم پیش از این کمک می‌کردیم و مراوداتی داشتیم؛ به هر حال ایشان در آن جلسه نگاه عمیقی به بنده کردند و خندیدند و چیزی نگفتند و من با خود گفتم احتمال اینکه حاج قاسم با درخواست ما موافقت کند، کم است؛ اما چندان طول نکشید که این مجوز از سوی سردار سلیمانی صادر شد و چندی بعد ستاد کل نیروهای مسلح ابلاغ کرد که تعدادی نیرو جهت حضور مستشاری در سوریه آماده کنید.

ما گفتیم باید برای نخستین اقدام، گام اول را محکم برداریم؛ لذا من سراغ بچه‌های تیپ ۶۵ رفتم که زبده‌ترین‌های نیروی زمینی هستند؛ افراد را جمع کردیم و برایشان سخنرانی کردم و گفتم فضایی ایجاد شده تا ما تعدادی نیرو به سوریه بفرستیم؛ افرادی که داوطلب هستند، اسم خود را به فرماندهان اعلام کنند. بلافاصله با حجم وسیعی از داوطلبان مواجه شدم و افراد را تقسیم‌بندی کردیم و خداوند شاهد است که من از حضرت زینب (س) استمداد طلبیدم که هرکدام را که می‌خواهید خودتان انتخاب کنید. خلاصه با این نیت قلم را حرکت دادم و افراد انتخاب و اعزام شدند؛ بنای ما با سردار سلیمانی این بود که این نفرات در منطقه تقسیم شوند تا شرایط نبرد و منطقه را درک کنند و ما این‌ها را پس از بازگشت به سایر یگان‌ها اعزام کنیم و از تجربه و نکات آموزشی‌شان استفاده شود.

هنگامی که کلاه‌سبزهای نزاجا به منطقه می‌روند و سردار سلیمانی آن‌ها را برانداز می‌کند و می‌بیند که این‌ها نیروهای متخصص و کاربلدی هستند و هرکدام با چندین حرفه و تخصص آشنا هستند، دستور می‌دهد که این‌ها به یک تیپ مستقل تقسیم شوند و ظرفیتی در کنار نیروهای فاطمیون باشند؛ در همان زمان با بنده تماسی از جانب سردار سلیمانی گرفته و عنوان شد که نیروهای ارتش در سوریه باید به یک تیپ تبدیل شوند؛ من گفتم خیلی خوب است و نام آنرا هم تیپ مالک اشتر گذاشتیم.

منبع: دفاع پرس



منبع خبر

چگونگی تشکیل تیپ مالک اشتر در سوریه/ ماجرای تقدیر سردار سلیمانی از امیر پوردستان بیشتر بخوانید »

کشته شدن ۹ نظامی ترکیه در سقوط بالگرد

کشته شدن ۹ نظامی ترکیه در سقوط بالگرد



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق؛ وزارت دفاع ترکیه امروز (پنج شنبه) اعلام کرد که بر اثر سقوط بالگرد ارتش این کشور در استان «پتلیس» در شرق ترکیه ۹ نظامی کشته شده و چهار تن دیگر زخمی شدند.

به نوشته خبرگزاری آناتولی، طبق بیانیه وزارت دفاع ترکیه، این بالگرد نیم ساعت پس از پرواز از شهر «بینگول» به مقصد شهر «تاتوان» سقوط کرده است. در همین حال منابع خبری ترکیه اشاره‌ای به چرایی سقوط این بالگرد نکرده‌اند.

در همین حال مناطق شرق ترکیه همواره شاهد درگیری عناصر گروهک تروریستی پ.ک.ک با ارتش ترکیه است و به گفته رسانه‌های ترکیه، پس از سقوط این بالگرد نیز نیروهای نظامی و امنیتی در منطقه مستقر شده‌اند.

منبع: فارس



منبع خبر

کشته شدن ۹ نظامی ترکیه در سقوط بالگرد بیشتر بخوانید »