بدر

سردار شهید «مهدی باکری»؛ شمس بی نشان «بدر»

سردار شهید «مهدی باکری»؛ شمس بی نشان «بدر»


سردار شهید «مهدی باکری»؛ شمس بی نشان «بدر»

به گزارش خبرنگار نوید شاهد، بیست و پنجم اسفند ۱۳۶۳ در شرق دجله و در امواج هورالعظیم، خورشیدی به شفق نشست که نامش شب قدری است در تاریخ دفاع مقدس و باید او را «شمس بی نشان بدر» خواند. این «شمس الحق تبریز عشق»، این آفتاب آسمان گمنامی، که در آبهای هور، خونش با هر قطره جاری شد و جاودانگی گرفت، یکی از محبوبترین فرماندهان جنگ و یکی از ماندگارترین نام‌های دفاع مقدس است. بهتر است وصف این شهید بزرگ را از شهیدی دیگر بشنویم؛ شهید محلاتی نماینده امام در سپاه پاسداران: «او نمونه و مظهر غضب خدا در برابر دشمنان خدا و اسلام بود. خشم و خروشش فقط و فقط برای دشمنان بود و به‌عنوان فرمانده باتقوا، الگوی رأفت و محبت در برخورد با زیردستان بود.» پانزده روز پیش از آن دیدار جانانه با معبود، به پابوس امام عشق، آفتاب طوس رفت و غریب الغربا (ع) را نزد خدا، واسطه کرد برای شهادت. سپس به زیارت امام و «آقا» رفت و از هردو بزرگوار خواست برایش دعا کنند که شهید شود. بیقرار بود و دعایش زود هم مستجاب شد. سردار بزرگ و فرمانده «لشکر ۳۱ عاشورا»، باید همچون برادران شهید دیگرش، بی نشان و بی پیکر و بی مزار می‌ماند تا عهدش با دوست، عاشقانه ادا می شد.  

 

تحت کنترل و مراقبت ساواک

 

مهدی باکری، ۳۰ فروردین سال ۱۳۳۳ در روستای رحمت‌آباد شهرستان میاندوآب در یک خانواده مومن و مذهبی متولد شد.  در دوران کودکی،  مادرش را از دست داد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در ارومیه به پایان رساند و در دوره دبیرستان همزمان با شهادت برادرش علی باکری به دست ساواک وارد جریانات سیاسی شد. پس از اخذ دیپلم با وجود آنکه از شهادت برادرش بسیار متاثر و متالم بود،  به دانشگاه راه یافت و در رشته مهندسی مکانیک مشغول تحصیل شد. از ابتدای ورود به دانشگاه تبریز یکی از افراد مبارز این دانشگاه بود.  او برادرش حمید را نیز به همراه خود به این شهر آورد. شهید باکری در طول فعالیتهای سیاسی خود طبق اسناد محرمانه به دست آمده از طرف سازمان امنیت آذربایجان شرقی ساواک تحت کنترل و مراقبت بود. پس از مدتی حمید را برای برقراری ارتباط با سایر مبارزان،  به خارج از کشور فرستاد تا در ارسال سلاح گرم برای مبارزین داخل کشور فعال شود. شهید مهدی باکری در دوره سربازی با تبعیت از اعلامیه حضرت امام خمینی (ره)، در حالی‌که در تهران افسر وظیفه بود، از پادگان فرار و به صورت مخفیانه زندگی کرد و فعالیتهای زیادی را در بثمر رساندن انقلاب اسلامی نیز انجام داد.

 

فرمانده سپاه ارومیه، دادستان ارومیه، شهردار ارومیه

 

مهدی باکری پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به‌دنبال تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به عضویت این نهاد انقلابی در آمد و در سازماندهی و استحکام سپاه ارومیه نقش فعالی را ایفا کرد. پس از آن بنا به ضرورت، دادستان دادگاه انقلاب ارومیه شد. همزمان با خدمت در سپاه، به مدت ۹ ماه با عنوان شهردار ارومیه نیز خدمات ارزنده‌ای را در این شهر از خود به یادگار گذاشت.

 

فرمانده‌ای که اسلحه کلت‌اش را مهریه همسرش کرد!

 

 مهریه همسرش، اسلحه کلت او بود. تنها ۲ روز بعد از عقدش به جبهه رفت و پس از ۲ ماه به شهر برگشت و بنا به مصالح منطقه، با مسئولیت جهاد سازندگی استان، خدمات زیادی برای مردم منطقه انجام داد.

او سپس فرمانده عملیات سپاه ارومیه شد و در مدت مسئولیتش تلاش‌های گسترده‌ای را در برقراری امنیت و پاکسازی منطقه از لوث وجود وابستگان و مزدوران شرق و غرب انجام داد و به‌رغم فعالیت‌های شبانه‌روزی در مسئولیت‌های مختلف، دوباره تکلیف خویش را در جهاد با کفار بعثی و متجاوزین به میهن اسلامی دید و راهی جبهه‌ها شد.

او با شایستگی و تدبیر خود موفق شد تا در عملیات «فتح‌المبین» با عنوان معاون فرمانده تیپ نجف اشرف در کسب پیروزی‌ها مؤثر باشد. در این عملیات، یکی از گردان‌ها در محاصره قرار گرفته بود، که مهدی باکری به همراه تعدادی از نیروها، با شجاعت و تدبیر بی‌نظیر، آن‌ها را از محاصره بیرون آورد. او در همین عملیات در منطقه رقابیه از ناحیه چشم مجروح شد و به فاصله کمتر از یک ماه در عملیات «بیت‌المقدس» شرکت کرد و شاهد پیروزی لشکریان اسلام بر متجاوزین بعثی بود.

مهدی باکری در مرحله دوم عملیات بیت‌المقدس از ناحیه کمر زخمی شد و با وجود جراحت‌هایی که داشت، در مرحله سوم عملیات به قرارگاه فرماندهی رفت تا برادران بسیجی را از پشت بی‌سیم هدایت کند. در عملیات رمضان نیز او با سمت فرماندهی تیپ عاشورا به نبرد بی‌امان در داخل خاک عراق پرداخت و این‌بار نیز مجروح شد؛ اما با هر نوبت مجروحیت، وی مصمم‌تر از پیش در جبهه‌ها حضور می‌یافت و بدون احساس خستگی برای تجهیز، سازماندهی، هدایت نیرو‌ها و طراحی عملیات، شبانه‌روز تلاش می‌کرد.

شهید باکری در عملیات «مسلم بن عقیل» با فرماندهی بر لشکر عاشورا و ایثار رزمندگان سلحشور، بخش عظیمی از خاک گلگون ایران اسلامی و چند منطقه استراتژیک آزاد کرد. وی همچنین در عملیات «والفجرمقدماتی» و «والفجر یک»، «والفجر دو»، «والفجر سه» و «والفجر چهار» نیز با عنوان فرمانده لشکر عاشورا، به همراه بسیجیان غیور و فداکار، در انجام تکلیف و نبرد با متجاوزین، آمادگی و ایثار همه‌جانبه‌ای را از خود نشان داد.

 

الله بنده سی!… نیروی دیده‌بانی هستی؟

 

«نادر ملک‌کندی» یکی از همرزمان شهید مهدی باکری گفته است: «مرحله سوم عملیات «والفجر ۴» بود؛ از پادگان «گرمک» یک جاده آسفالته‌ای بود که به سمت «پنجوین» می‌رفت و کنار جاده یک ارتفاعی بود که به آن «کله قندی» می‌گفتیم؛ بالای این ارتفاع عراقی‌ها مستقر بودند و پایین آن ما یک خاکریزی زده بودیم و قرار بود یک گردان شبانه روی آن عملیات کند؛ هوا تقریبا گرگ و میش بود که همه پشت خاکریز مستقر بودیم و منتظر بودیم تا قرارگاه دستور حمله را صادر کند، ناگهان یک خودروی «تویوتا» با چراغ روشن و نوربالا به سمت گردان مستقر در پشت خاکریز آمد، هرچه همه رزمندگان فریاد زدند که «چراغ را خاموش کن! خاموش کن!» توجهی نکرد، تا این‌که آمد و ۲۰ متری ما ایستاد و آن‌وقت چراغ‌های خود را خاموش کرد. من گفتم الان است که «مهدی باکری» یک کشیده در گوش راننده آن بزند؛ اما آقا مهدی به زبان ترکی به او گفت: «الله بنده سی… نیروی دیده بانی هستی؟»، راننده گفت که «نه نیروی تدارکات هستم»، آقا مهدی گفت: «من فکر کردم نیروی دیده‌بانی هستی و داری نوربالا می‌زنی که عراقی‌ها ما را ببینند». در حالی که این راننده با کار خود ممکن بود به یک گردان آسیب وارد کند، برخورد آقا مهدی با وی همین‌گونه بود و از طرفی نیز برای دیگران درس بود که در هر شرایطی بتوانند خونسردی خود را حفظ کنند.»

 

نامه به فرماندهان و مسئولان تحت امر

 

شهید مهدی باکری سال ۱۳۶۲ به فرماندهان و مسئولین تحت امر خود نامه‌ای نوشته و موارد قابل تاملی را در این نامه بیان کرده است:

قابل توجه کلیه فرماندهان و مسئولین واحدها، سلام علیکم


گرچه خودتان آشنا به موارد ذیل هستید، ولی چون اکثرا در نامه‌های برادران بسیجی نوشته می‌شود، لازم دانستم مجددا متذکر شوم.

۱        – بعد از همه نیرو‌ها غذا بگیرید، کمتر و دقیقا هم از نوع آن‌ها باشد.

۲        – در داشتن وسایل چادر و پتو و… فرقی با بقیه نداشته باشید.

۳        – در داشتن مواد غدایی، کمپوت و میوه و چای و… همانند بلکه کمتر از بقیه باشید.

۴        – در گرفتن لباس و پوشاک و کفش، کمتر از بقیه داشته باشید.

۵        – اولین کسی باشید که در اول وقت در صف مقدم نماز و دعا‌ها حضور دارید.

۶        – در مراسم بزرگداشت و ترحیم برای شخصیت و شهدا و… و فعالانه شرکت کنید.

۷         در توجیه مسائل به نیرو‌ها جهت روشن شدن نسبت به مسائل کوتاهی نکنید که عدم توجیه، موجب به‌وجود آمدن خیلی از ابهامات و مشکلات است.

 

فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا

مهدی باکری

 

ای خوانده با خورشید خونت، آب‌های «هور»…

 

پس از شهادت برادرش حمید و برخی از یارانش، روح در قالب تنگ کالبدش آرام و قرار نداشت و پیدا بود که به زودی به جمع آنان خواهد پیوست؛ ۱۵ روز قبل از عملیات بدر، به مشهد مقدس مشرف شده و از محضر مقدس حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا (ع) خواسته بود که خداوند توفیق شهادت را نصیبش کند. او سپس خدمت حضرت امام خمینی (ره) و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رسید و از آن دو بزرگوار، شخصا درخواست کرد که برای شهادتش دعا کنند.

این فرمانده دلاور ۲۵ اسفند سال ۱۳۶۳ در عملیات «بدر»، به‌خاطر شرایط حساس عملیات، طبق معمول، به خطرناک‌ترین صحنه‌های کارزار وارد شد و در حالی که رزمندگان لشکر عاشورا را در شرق دجله از نزدیک هدایت می‌کرد، تلاش داشت تا مواضع تصرف شده را در مقابل پاتک‌های دشمن تثبیت کند، که در نبردی دلیرانه، براثر اصابت تیر مستقیم مزدوران عراقی، ندای حق را لبیک گفت و به لقای معشوق نایل آمد.

هنگامی که پیکر مطهر مهدی باکری را از طریق آب‌های هورالعظیم انتقال می‌دادند، قایق حامل پیکر وی، مورد هدف آرپی‌جی دشمن قرار گرفت و قطره ناب وجودش به دریا پیوست. او با عشقی خالصانه و خدایی به اباعبدالله‌الحسین (ع) و کوله‌باری از یک عمر، تقوی و اخلاص و مجاهدت فی سبیل‌الله، از همرزمانش سبقت گرفت و به دیدار دوست شتافت و آسمانی شد.

 

خدایا! مرا پاکیزه بپذیر…

آخرین جمله وصیتش، این دعا به پیشگاه معبود است: خدایا مرا پاکیزه بپذیر… و خدایش چه خوب او را پذیرفت؛ پاکتر از پاک، حتی رها از آلایش تن و از نشان زیستن دنیایی بر این خاک، بی جسم و بی پیکر، ناب چون نور!

 

بسم الله الرحمن الرحیم

یا الله یا محمد (ص) یا علی (ع) یا فاطمه زهرا (س) یا حسن (ع) یا حسین (ع) یا علی (ع) یا محمد (ع) یا جعفر (ع) یا موسی (ع) یا علی (ع) یا محمد (ع) یا علی (ع) یا حسن (ع) یا حجة (عج) و شما ای ولی‌مان یا روح الله و شما ای پیروان صادق امام یا شهیدان.

خدایا چگونه وصیت‌نامه بنویسم در حالی‌که سراپا گناه و معصیت، سراپا تقصیر و نا‌ فرمانی‌ام. گرچه از رحمت و بخشش تو ناامید نیستم ولی ترسم از این است که نیامرزیده از دنیا بروم. می‌ترسم رفتنم خالص نباشد و پذیرفته درگاهت نشوم.

یا رب العفو، خدایا نمیرم در حالیکه از من راضی نباشی. ای وای که سیه‌ روز خواهم بود. خدایا که چقدر دوست داشتنی و پرستیدنی هستی! هیهات که نفهمیدم. خون باید می‌شد و در رگهایم جریان می‌یافت و سلول‌هایم یا رب یا رب می‌گفت. خدایا قبولم کن. یا اباعبدالله! شفاعت.

آه چقدر لذت بخش است انسان آماده باشد برای دیدار ربش، ولی چه کنم تهیدستم، خدایا قبولم کن.

سلام بر روح خدا، نجات دهنده ما از منجلاب عصر حاضر. عصر ظلم و ستم، عصر کفر و الحاد، عصر مظلومیت اسلام و پیروان واقعی‌اش.

عزیزانم اگر شبانه روز شکرگزار خدا باشیم که نعمت اسلام و امام را به ما عنایت فرموده باز کم است.

آگاه باشیم که سرباز راستین و صادق این نعمت شویم. خطر وسوسه‌های درونی و دنیا فریبی را شناخته و برحذر باشیم که صدق نیت و خلوص در عمل تنها چاره‌ساز ماست. ای عاشقان ابا عبدالله، بایستی شهادت را در آغوش گرفت، گونه‌ها بایستی از حرارت و شوقش سرخ شود و ضربان قلب، تندتر بزند. بایستی محتوای فرامین امام را درک و عمل نمائیم تا بلکه قدری از تکلیف خود را در شکرگزاری بجا آورده باشیم.

وصیت به مادرم و خواهران و برادرهایم و فامیل‌هایم که بدانید اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست. به یاد خدا باشید و فرامین خدا را عمل کنید. پشتیبان و از ته قلب مقلد امام باشید. اهمیت زیاد به نماز و دعاها و مجالس یاد ابا عبدالله و شهدا بدهید که راه سعادت و توشه آخرت است.

همواره تربیت حسینی و زینبی بیابید و رسالت آنها را رسالت خود بدانید و فرزندان خود را نیز همانگونه تربیت بدهید که سربازانی با ایمان و عاشق شهادت و علمدارانی صالح، وارث حضرت ابوالفضل، برای اسلام ببار آیند.

از همه کسانی که از من رنجیده‌اند و حقی بر گردنم دارند، طلب بخشش دارم و امیدوارم خداوند مرا با گناه‌های بسیار بیامرزد.

خدایا مرا پاکیزه بپذیر.

مهدی باکری

 

«شمس الحق تبریزِ» عشقی، آفتاب «بدر»!

 

ای خوانده با خورشید خونت، آب‌های هور

آه ای سراپا روشنی! ای پای تا سر، نور

با تو نیستان، رازدار غربتی جاوید

با تو نماز موج‌ها، بر بال بادِ دور

خورشید خیبر، ماه بی سر، سرو بی پیکر!

تو ارتفاع عشق، ما مهجور… ما شبکور

«شمس الحق تبریزِ» عشقی، آفتاب «بدر»!

ای بدر رویت، چشمه‌ی این اشکهای شور

با هر بهانه، بغض، بیتابی، تو می‌تابی

ای در شهود هر شفق، خون تو چون منشور

ای پیکرت در باد و باران، جاری، ای جاوید!…

نوری، نسیمی، کوه و دریا… تو و کجا و گور؟!…

 

شاعر: فرزاد زادمحسن

 



منبع خبر

سردار شهید «مهدی باکری»؛ شمس بی نشان «بدر» بیشتر بخوانید »

موشک‌های ضد زره؛ از «دهلاویه» تا «بدر»

موشک‌های ضد زره؛ از «دهلاویه» تا «بدر»


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس ـ رحیم محمدی؛ سال‌هایی که کشورمان درگیر جنگی جهانی به رهبری قدرت‌های غربی و شرقی با میدان‌داری ارتش عراق بود، مدافعان کشورمان در آن زمان اعم از ارتش، سپاه، بسیج، پاسداران کمیته‌های انقلاب اسلامی و ژاندارمری برای مقابله با نیروی زمینی ارتش عراق که متکی به زرهی بود، تنها سلاح پر کاربردی که در اختیار داشتند، آر پی جی ۷ بود که نه سلاح دقیقی بود و نه برد زیادی داشت به همین دلیل برای مورد اصابت قراردادن زرهی و سنگر و استحکامات دشمن می‌بایست حداکثر از فاصله ۲۰۰ متری شلیک می‌کردند تا هدف منهدم شود که خب این مسئله موجب می‌شد نفری که می‌خواست از این سلاح استفاده کند به راحتی دیده شود و مورد اصابت قرار گیرد.

لذا با توجه به این موضوع پس از خاتمه جنگ تحمیلی عراق علیه ایران کارشناسان صنعت دفاعی کشورمان بر آن شدند تا با درس گرفتن از دوران دفاع مقدس، کمبود و ضعفی که نیرو‌های مسلح کشورمان در این حوزه دارند را بر طرف سازند.

بر این اساس اقدام به ساخت موشک‌های ضد زره کرد؛ چرا که امروز بواسطه نوع ساخت تانک‌ها و نفربر‌های زرهی، گلوله‌های آرپی جی همانند دوران دفاع مقدس کارایی ندارد؛ از این روی ساخت انواع موشک‌های ضد زره در دستور کار قرار گرفت که نتیجه آن تاکنون تولید چندین مدل موشک ضد زره با نام‌های «دهلاویه»، «الماس» و «بدر» شده است.

دهلاویه ۱ و ۲

موشک دهلاویه ۱ موشکی با هدایت پرتوسوار لیزری با برد پروازی ۵ کیلومتر تا ۶ کیلومتر برای انهدام اهداف زرهی، استحکامات و تجمع نفرات دشمن طراحی و تولید شده که می‌توان برای شلیک از سکوی پرتاب زمین پایه و خودرو پایه با هدایت لیزری استفاده کرد.

اما صنعتگران دفاعی کشورمان با ساخت دهلاویه ۲ برد پروازی موشک از ۵ کیلومتر را به ۸ کیلومتر ارتقاء دادند و علاوه بر این سایت لیزری و ردگیری خودکار برای هدف را هم در برد ۸ کیلومتر بهینه سازی کرده اند.

الماس ۱

موشک الماس نسل جدیدی از موشک‌های ضد زره است که با استفاده از جستجوگر تصویری، فیبرنوری و شلیک از سکوی زمینی بر ضد اهداف زرهی، استحکامات و نفرات مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ البته این موشک علاوه بر سکوی زمینی امکان پرتاب توسط پهپاد را هم دارد.

موشک‌های ضد زره؛ از «دهلاویه» تا «بدر»

همچنین این موشک دارای هدایت دو نقطه‌ای با برد حداقل ۲۰۰ متر و حداکثر ۴۰۰۰ متر در شلیک از سکوی زمین پایه است.

الماس ۲

این موشک، نسل جدیدتر الماس ۱ با بردی معادل ۷ کیلومتر جهت افزایش توان رزمی عملیاتی نیرو‌های مسلح برای مقابله با اهدافی در عمق جبهه دشمن که در تیر رس مستقیم نیستند، طراحی و تولید شده است.

موشک‌های ضد زره؛ از «دهلاویه» تا «بدر»
این موشک بواسطه تغییراتی که در آن بوجود آمده می‌تواند علاوه بر سکوی زمین پایه و پهپاد پایه از بالگرد‌های کبری هم شلیک شود.

الماس ۳

موشک الماس ۳ نیز نسل جدیدی از موشک‌های ضد زره است که با استفاده از جستجوگر تصویری، فیبر نوری و سکوی زمینی علیه اهداف زرهی ماموریت انجام می‌دهد؛ این موشک قابلیت قفل بعد از شلیک را دارد و همچنین می‌توان آن را از پهپاد و بالگرد کبری نیز پرتاب کرد.

موشک‌های ضد زره؛ از «دهلاویه» تا «بدر»

برد الماس ۳ زمان استفاده از سکوی زمینی حداکثر ۱۰ هزار متر با هدایت دو نقطه‌ای است.

بدر

موشک بدر، موشک ضد زره دوش پرتاب با برد ۲۰۰۰ متر است که بعد از قفل شدن روی هدف به صورت شلیک کن و فراموش کن، اهداف زرهی را مورد اصابت قرار می‌دهد؛ این سامانه به راحتی توسط یک نفر قابل حمل بوده و امکان جا به جایی سریع کاربر در عملیات‌های چریکی برد کوتاه را فراهم می‌کند.

موشک‌های ضد زره؛ از «دهلاویه» تا «بدر»

برد حداقل این موشک ۲۰۰ متر و حداکثر ۲۰۰۰ متر با هدایت دو نقطه‌ای است.

انتهای پیام/ ۲۳۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

موشک‌های ضد زره؛ از «دهلاویه» تا «بدر» بیشتر بخوانید »

تشییع پیکر مطهر شهدای گمنام در نقاط مختلف آذربایجان غربی

تشییع پیکر مطهر شهدای گمنام در نقاط مختلف آذربایجان غربی


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از ارومیه، امروز (چهارشنبه) ۷ دی پیکر مطهر سه شهید گمنام دوران دفاع مقدس در شهرستان های چایپاره، بازرگان و سلماس استان آذربایجان غربی با حضور فرماندهان انتظامی، نظامی و مسئولین استانی، شهرستانی و آحاد مردم تا آرمگاه ابدی بدرقه شد.

پیکر مطهر این شهدا در نقاط یادمانی واقع در پارک شهر بازرگان، سپاه سلماس و روستای چورس تشییع و خاکسپاری شد.

شهید گمنام  پایگاه مقاومت سلماس ۲۲ ساله است که در عملیات بدر در منطقه شرق دجله به شهادت رسیده است.

شهید گمنام پارک شهر بازرگان ۱۸ ساله است که در عملیات بدر در منطقه شرق دجله به شهادت رسیده است.

شهید گمنام روستای چورس نیز ۳۰ ساله است که در اسفند ۶۲ در عملیات خیبر در منطقه مجنون به مقام رفیع شهادت نایل آمده است.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تشییع پیکر مطهر شهدای گمنام در نقاط مختلف آذربایجان غربی بیشتر بخوانید »

عملیات بدر نشان داد انقلاب اسلامی ذلت ناپذیر و پیشتاز جهاد فی سبیل الله است

عملیات بدر نشان داد انقلاب اسلامی ذلت‌ناپذیر و پیشتاز جهاد فی سبیل الله است


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از ارومیه، روابط عمومی اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان آذربایجان غربی به مناسبت فرارسیدن سالروز عملیات بدر، بیانیه‌ای صادر کرد.

متن این بیانیه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

دوران پرافتخار دفاع مقدس، نمادی از شکوه، قدرت و اراده مردان با ایمانی است که با انگیزه الهی، شجاعانه جان را در طبق اخلاص گذاشته و از مرزهای دین و میهن دفاع کردند.

امروز همزمان با فرارسیدن ۲۰ اسفند مصادف با سالروز عملیات «بدر» بار دیگر جلوه‌هایی از عزت و اقتدار رزمندگان رشید اسلام که حماسه‌های ماندگاری را در طول هشت سال دفاع مقدس خلق کردند، در یاد‌ها تداعی گشت.عملیاتی مهم و تأثیرگذار که با طراحی آبی ـ خاکی، در راستای تغییر راهبرد‌های عملیاتی و انتخاب شیوه‌های جدید برای تداوم دفاع مقدس و مقابله با ارتش بعثی عراق، با بهره‌گیری از تجارب و دستاورد‌های عملیات خیبر، در شبانگاه بیستم اسفند ماه سال ۱۳۶۳ با رمز  یا زهرا(س) در غرب هورالهویزه انجام پذیرفت، و در همان روزهای اولیه، تمامی خطوط و استحکامات دشمن را به سرعت در هم کوبید.

طی این عملیات که تلفات سنگینی به دشمن وارد شد، بیش از ۵۰۰ کیلومتر مربع از منطقه هور از جمله روستا‌های ترابه، لحوک، نهروان، فجره و نیز جاده خندق به طول ۱۳ کیلومتر، که فاصله آن با جاده العماره – بصره ۶ کیلومتر است، به تصرف نیرو‌های خودی درآمد. البته پس از این عملیات، عراق با استفاده از پشتیبانی هوایی و موشکی خود به حملات گسترده به شهر‌ها و مناطق مسکونی و نیز کشتی‌های حامل نفت ایران مبادرت ورزید.

به عبارت دیگر عملیات خیبر و بدر را می‌توان مبدا تحول و دگرگونی در اقدامات نظامی ایران در سال‌های بعد دانست. البته هرچند ملت بزرگ ایران در این عملیات شهدای گرانقدر و فرماندهان شجاع و ولایتمداری چون سردار شهید مهدی باکری  را تقدیم انقلاب اسلامی و استقلال کشور کرد اما به نظام سلطه و استکبار اثبات کردند پرورش یافتگان مکتب عاشورا و انقلاب اسلامی ذلت ناپذیر و پیشتاز جهاد فی سبیل الله و مصاف با دشمنان امت اسلامی هستند.

اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس آذربایجان غربی ضمن گرامیداشت یاد و خاطره حماسه‌آفرینان عملیات بدر اعلام می دارد که همواره ادامه دهنده مسیر ولایت و حضرت سیّدالشهدا علیه‌السلام خواهیم بود.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عملیات بدر نشان داد انقلاب اسلامی ذلت‌ناپذیر و پیشتاز جهاد فی سبیل الله است بیشتر بخوانید »