براندازی

هلهله خاتمی، تاجزاده و رفقا روی آوارهای متروپل/ امام جمعه و مقامات دولت در میدان، اصلاح‌طلبان مشغول توئیت‌زنی زیر کولر!

خاطره باهنر از مطالبات غیرممکن از دولت‌ها/ لیدر اصلاح‌طلبان از میرحسین موسوی برائت نجست!



محمدرضا باهنر به تازگی با نقل یک خاطره؛ لزوم عقلانی شدن و ممکن بودن برخی خواسته ها و مطالبات نمایندگان مجلس را گوشزد کرد.

سرویس سیاست مشرق –   «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

لیدر اصلاح‌طلبان از میرحسین موسوی برائت نجست!

خاطره باهنر از مطالبات غیرممکن از دولت‌ها/ لیدر اصلاح‌طلبان از میرحسین موسوی برائت نجست!

لیدر اصلاح طلبان که در مظان مطالبه بزرگ لزوم تعیین موضع نسبت به اظهارات اخیر میرحسین موسوی و جسارت های او به ساحت انقلاب اسلامی و مدافعان حرم قرار دارد؛ به تازگی بیانیه ای صادر کرد که در آن خبری از برائت‌جویی نیست!

خاتمی اخیرا در پیام خود به تشکل چپ مسلک انجمن اسلامی مهندسان نوشته است: یکی از عمده ترین عامل های نگونساری و فلاکت های بشری در تاریخ این بوده است که قدرت متمرکز از مدار خود خارج شده است و به جای اینکه ناشی از اراده و رضایت مردمان و نماینده آنان باشد، خود را ارباب مردم دانسته و مردم را فرمان بردار مطلق خود و خود را فرمانده مطلق دانسته است و منطق ویرانگر «الحق لمن غلب» برمنطق «فاعرف الحق تعرف أهله، غلبه یافته است. و درهنگام پرشور و شعورآفرین عاشورایی، توجه به فلسفه عاشورا و بینش و منش حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام که مظهرخداباوری، مردم خواهی، اخلاق محوری و ایثار بوده است اهمیت فراوان دارد.

به گزارش مجاهدت از جماران، او می افزاید: امام شهید، با فریاد بلندی که چون طوفان در رواق تاریخ پیچید، خطاب به مردمی که برای کشتن او آمده بودند فرمود: «اگر دین ندارید و از روز بازپسین بیمی به خود راه نمی دهید، در دنیایتان آزاده باشید. او، آزادی و آزادگی را منوط به دینداری نکرد، بلکه دینداری را پاسدار و تقویت کننده آزادگی که جوهر آدمی است دانست. این پیام بلند و آموزه درخشان عاشورایی برای ملت سرفراز ایران که آفریننده انقلاب بزرگی بوده است که جنبه سلبی آن عبارت است از نفی استبداد، نفی استعمار و نفی عقب ماندگی و عقب افتادگی و جنبه ایجابی آن در استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی مردم مدار و عدالت محور خودنمایی می کند. از اهمیت مضاعف برخوردار است.

این فرد همچنین تصریح می کند: عدالت آنگاه تحقق می یابد که حق هر صاحب حقی به او داده شود و کدام حق بالاتر از حق حاکمیت انسان بر سرنوشت خود که اگر بود فساد از میان برمی خیزد و فقر و محرومیت و تبعیض محو می شود و پیشرفت همه جانبه رو می نماید و مقاومت و مقابله در برابر کژتابی ها، بدرفتاری ها و توطئه هایی که از بیرون و درون بهروزی مردم و اعتلای میهن را هدف قرار می دهد پدید می آید و پایدار می شود. بکوشیم تا جمهوری اسلامی را چنین بدانیم و چنین بخواهیم و برای استقرار آن و درمان انحراف هایی که احیانا پدید آمده و می آید و اصلاح امور در جهت خواست تاریخی این ملت بزرگ و نومید و ناکام کردن آنان که عترت، برخورداری و سربلندی ملت ما را نمی خواهند تلاش و مجاهدت فکری و عملی کنیم! [۱]

**همانطور که مشاهده می شود، خاتمی با بی تفاوتی از مطالبه بزرگی که نسبت به او وجود دارد عبور کرده و در پشت برخی مفاهیم مقدس، موضع طعنه‌وار گرفته است.

اینکه چرا لیدر اصلاح طلبان هیچ اهمیتی نسبت به افکار عمومی قائل نیست و چرا نمی فهمد که این سکوت او به علامت رضا تفسیر خواهد شد از تأملات عبرت آموز روزگار ماست.

 میرحسین موسوی در بیانیه اخیر خود کاری کرده است که اصلاح طلبان دیگر نه راه پس دارند و نه راه پیش!

به این معنی که یا باید از او برائت بجویند و یا باید با او همراهی کنند.

این بزنگاه تاریخی همچون فتنه ۸۸ و تحریم انتخابات ۱۴۰۰؛ منصه ای دیگر خواهد شد برای غربال شدن جریان اصلاحات و مشخص شدن بدخواه و خیرخواه آنها در پیشگاه نظام اسلامی و مردم.

بدیهیست که لیدر اصلاح طلبان تاکنون در این امتحان بزرگ مردود شده است.

*** 

خاطره باهنر درباره لزوم منطقی شدن برخی مطالبات نمایندگان مجلس

خاطره باهنر از مطالبات غیرممکن از دولت‌ها/ لیدر اصلاح‌طلبان از میرحسین موسوی برائت نجست!

محمدرضا باهنر، رجل سیاسی اصولگرا و نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا پیرامون برخی شعارهای نمایندگان ادوار مجلس؛ خاطره ای جالب را مطرح کرده و گفته است: 

“ما با رئیس مجلس یکی از دولت‌های توسعه‌یافته آسیایی مذاکره می‌کردیم، بعد از صحبت‌های دیپلماتیک، از او پرسیدیم وقتی مجلس شما تاسیس می‌شود مطالبات نمایندگان را چطور به دولت منتقل می‌کنید؟ ایشان گفت ما روز اول تشکیل مجلس، دو تا سه تا فراکسیون داریم، فراکسیون اقلیت، اکثریت و فراکسیون سوم. به اعضای فراکسیون‌ها می‌گوییم شما مطالباتتان را از دولت لیست کنید و هر کدام مقداری مطالبه می‌نویسند آنها را جمع می‌کنیم، مثلا ۵۰ تا مطالبه می‌شود. بعد از آن جلسه پر کار و پرحجم با مسئولین کشور می‌گذاریم. بعد این مطالبات را ظرف دو ماه اینقدر چالش می‌کنیم که این مطالبات را در سه گروه جمع‌بندی می‌کنیم. یک سری مطالبات فوری، گروه دوم مطالبات ممکن اما درازمدت و گروه سوم مطالبات غیرممکن. این بخش سوم برای ما جالب بود و گفت مطالبات غیرممکن همان لیست سیاه می‌شود و هیچ مسئول، نماینده و رسانه‌ای حق ندارد مطالبات غیرممکن را تبلیغ کند و اگر کسی مطالبات غیرممکن را تبلیغ کند، با او برخورد امنیتی می‌شود. نه اینکه بگویند تو نماینده‌ای و دوره آینده کاندیدا نمی‌شوی بلکه برخورد امنیتی با او می‌شود و می‌گویند تو مطالبات غیرممکن را تبلیغ می‌کنی. “

باهنر تصریح می کند: ما در مجلس از اول تا آخر هر چه دلتان بخواهد مطالبه غیرممکن داریم. مثلا ۸۰۰ هزار میلیارد پروژه نیمه‌تمام دولتی داریم و نماینده‌ها به دولت می‌گویند این پروژه‌ها ظرف دو سالی که ما هستیم باید تمام شود. دولت می‌گوید پول آن را تصویب کردید؟ چطوری من آن را تمام کنم؟ شما تریبون مجلس را گوش دهید مرتبا دنبال مطالبات غیر ممکن هستند. [۲]

*نکته و خاطره مهمی که مهندس باهنر در بحث “عقلانیت حکومتی” و حکمرانی مطلوب مطرح کرده اند بایستی نصب العین و مد نظر همه مقام داران و منصب داران کشور باشد.

در این وادی دقت شود که مخاطب این صحبت های دقیق مهندس باهنر لزوما مجلسیان نیستند و همه در هر سطوحی باید نسبت به رفتارهای معقول توجه داشته باشند.

*** 

گریم ناشیانه تاجزاده برای “فرار از زندان”

خاطره باهنر از مطالبات غیرممکن از دولت‌ها/ لیدر اصلاح‌طلبان از میرحسین موسوی برائت نجست!

صبح ما: خانم الهه کولایی، از فعالان اصلاح طلب اخیرا در مصاحبه ای پیرامون “مصطفی تاجزاده” (که چندی قبل دستگیر و دادگاه وی به تازگی برگزار شد) گفته است:

“بی‌تردید تاجزاده یکی از اصول‌گراترین رهبران اصلاح‌طلبان است. او که به نسل انقلابی‌های سال ۵۷ تعلق دارد، مانند بسیاری از همفکرانش شیوه‌ها و ابزارهای اصلاحات را برای تحقق آرمان‌های مردم ایران، کارسازتر از روش‌های انقلابی یافته است؛ بنابراین او اصلاح نظام را، کم‌هزینه‌ترین راه برای تحقق اهداف مردم ایران می‌داند که از انقلاب مشروطه مطرح شد و در انقلاب اسلامی تکرار شد. او بر این آرمان‌ها پافشاری می‌کند. به این ترتیب تاجزاده در برابر روش‌ها و هدف‌های براندازان قرار می‌گیرد. “[۳]

*اولا تاجزاده ای که بدون هیچ محکوم کردن یا هشداری می گفت “اغتشاشات آبان ۹۸، وسیعتر و خشن تر تکرار می شود”  و تاجزاده ای که می گفت “جامعه ایرانی لجن است” و تاجزاده ای که صراحتا دست به تحریم انتخابات ۱۴۰۰ زد؛ چگونه طرفدار روش های اصلاحی بوده است؟

اصلا آیا پذیرفته است چنین فرد تند و بدگویی را اصولگرا یا اصلاح طلب بدانیم؟

خانم کولایی که استاد دانشگاه هستند چگونه توانسته اند فردی که دست به تحریم انتخابات می زند را اصلاح طلب بدانند؟

ثانیا وقتی خود تاجزاده گفته بود “خیلی از حرف‌های ما و براندازها یکی است و فقط در راه حل ها اختلاف داریم”؛ خانم کولایی چطور می توانند حرفهای او را اینطور تغییر مسیر داده و چیزی را به تاجزاده نسبت بدهند که خود او صراحتا خلاف آن را گرفته است.

*** 

۱_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-۱۵۶۳۳۱۰

۲_https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-۱۲۵۷۶۲۷

۳_http://sobhema.news/?p=۲۱۹۶۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خاطره باهنر از مطالبات غیرممکن از دولت‌ها/ لیدر اصلاح‌طلبان از میرحسین موسوی برائت نجست! بیشتر بخوانید »

چرا جامعه نسبت به زندانی شدن ما حساس نیست؟!/ وقتی تاجزاده حرف براندازان را می‌زد

چرا جامعه نسبت به زندانی شدن ما حساس نیست؟!/ وقتی تاجزاده حرف براندازان را می‌زد



احمد زیدآبادی در واکنش به دستگیری مصطفی تاجزاده مرتکب یک تناقض جالب شد. او در حالی پیرامون نتایج این اقدام هشدار می‌دهد که ۲ هفته قبل گفته بود جامعه نسبت به زندانی شدن اصلاح‌طلبان حساس نیست.

سرویس سیاست مشرق _ “احمد زیدآبادی”، فعال اصلاح‌طلب و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ اخیراً در یک رشته توییت پیرامون دستگیری “مصطفی تاجزاده” با حکم قوه قضاییه؛ این اقدام را از روی عصبانیت توصیف کرد و نوشت: متأسفانه در مورد پیامدهای آن در این شرایط دشوار کشور یا اصلاً فکر نشده و یا به دلیل همان عصبانیت، درست فکر نشده است.

او در ادامه به برخورد نظام با فتنه‌گران اصلاح‌طلب در فتنه ۸۸ نیز اشاره و تصریح می‌کند: این شدت‌عمل اما نتیجۀ عکس به بار آورد. هرچند که اصلاح‌طلبان در آن ماجرا تقریباً تمام امکانات سیاسی و تشکیلاتی خود را از دست دادند، نیروهای انسانی آنها در زندان‌ها دچار فرسایش شدند و رهبران آنها تحتِ حصر و یا محدودیت قرار گرفتند،اما جناح مسلط هم در افکار عمومی ضربه‌ای اساسی خورد و به دلیل به کارگیری خشونت علیه معترضان، اعتبارش حتی در بین قشر مذهبی جامعه نیز به سختی آسیب دید. این موضوع بویژه کینه و نقاری را بین دو جناح دامن زد که عوارضش پس از گذشت بیش از یک دهه، به رغم برخی از تلاش‌های حاشیه‌ای برای رفع آن، همچنان پابرجاست.

زیدآبادی می‌افزاید: این کینه و نقار بدون تردید در تضعیف پایه‌های قدرت سیاسی نظام اثرگذار بوده و زمینه را برای عبور طیف بزرگی از نیروها از آن فراهم کرده است.

***

*اظهارات این فعال چپ اما در حالی است که او همین چند روز قبل در مصاحبه با یک نشریه اصلاح‌طلب پیرامون وضعیت رجال چپ در جامعه و اثر احتمالی برخورد با آنها گفته بود:

“در شرایط فعلی، درگیر شدن اصلاح‌طلبان با سیستم حاصلی ندارد؛ چون، اولا اصلاح‌طلبان آن اعتبار و سرمایه اجتماعی قبلی را ندارند که جامعه نسبت به برخورد یا زندانی شدن آنان حساس شود (شاید برخی گروه‌ها خوشحال هم بشوند).”

زیدآبادی تصریح می‌کرد: ثانیا، درگیر شدن اصلاح‌طلبان، فضا و بهانه را برای فعال شدن بیشتر آن طیف تندرو اصولگرا فراهم می‌کند که به ضرر حل مسایل است و خود اصلاح‌طلبان هم در این‌میان، بی‌دلیل قربانی می‌شوند. اصلاح‌طلبان باید به طرف مقابل با زبانی مدنی بگویند شما قدرت گرفتید تا مسایل را حل کنید؛ حالا بگویید چه‌چیز را حل کردید؟ و بعد از این‌منظر، شروع کنند به نقد جدی و عالمانۀ عملکرد جریان حاکم. فعالیت مردمی در قالب خیریه‌ها کار دیگری است که می‌توان انجام داد. مثلا من به دکتر رضا خاتمی و دکتر شکوری‌راد پیشنهاد کردم یک روز به مناطق حاشیه شهر بروند و مریض‌ها را رایگان ویزیت کنند. خیلی‌ها به این پیشنهاد من خندیدند؛ درحالیکه اگر به آنجا بروند با آدم‌های زیادی آشنا می‌شوند، عمق مشکلات و مناسبات را می‌توانند درک کنند، مردم به آنها اعتماد می‌کنند و آنان را دلسوز خود می‌شناسند. چرا این کارها را نمی‌کنند؟ با مدام در جمع محدود خود نشستن و توییت زدن که سرمایه اجتماعی احیا نمی‌شود.[۱]

تناقضات مطروحه در اظهارات زیدآبادی پیرامون اثر برخورد امنیتی با متهمان امنیتی، آنهم فقط در چند روز بیان کننده این حقیقت است دستگیری تاجزاده بر خلاف آنچه که چپ‌ها اصرار دارند یک رفتار کاملا عقلانی است که چه بسا خیلی زودتر از این باید انجام می‌گرفت.

چه اینکه فضای سیاسی و مردم ایران با کسی طرف بودند که چند سال قبل گفته بود حرف ما و براندازان یکیست و تنها در راه و روش (و نه در هدف!) تفاوت داریم.[۲]

تاجزاده‌ای که نوید تکرار آبان ۹۸ در سطحی وسیع‌تر و خشن‌تر را داده بود[۳]و همان فردی که دست به رفتار “تحریم انتخابات ۱۴۰۰” زد.

توصیه خردمندانه به آقای زیدآبادی و دوستان ایشان است که در وهله اول به راهی که تاجزاده رفت، نروند و در گام بعد هم بپذیرند که نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران بر مسیر “عقلانیت” حرکت می‌کند و همین عقلانیت هم اجازه عبور نظام از فتنه خطرناک سال ۸۸ را داد. بدیهیست که تاجزاده و امثال او نیز با رؤیت همین عقلانیت فهمیدند که استقرار نظام یک امر تمام شده است و از همین رو در انتخابات ۱۴۰۰ راه خود را از دموکراسی و جمهوری جدا کردند و در اقدامی آشکار صندوق رأی را زیر پا گذاشتند.

رفتارهای فاحش ضد امنیتی در ستاد هسته سخن جریان اصلاحات را نباید لاپوشانی کرد…

***

۱_ http://mjrahbord.blogfa.com/post/۷۲

۲_mshrgh.ir/۹۰۵۰۷۸

۳_mshrgh.ir/۱۰۱۸۱۱۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا جامعه نسبت به زندانی شدن ما حساس نیست؟!/ وقتی تاجزاده حرف براندازان را می‌زد بیشتر بخوانید »

وضعیت براندازا بعد از رسوایی ماجرای گوهر عشقی+عکس

وضعیت براندازا بعد از رسوایی ماجرای گوهر عشقی+عکس


به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، یک کاربر فضای مجازی در توییتر نوشت: ‏

وضعیت براندازا بعد از رسوایی ماجرای گوهر عشقی.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.





منبع

وضعیت براندازا بعد از رسوایی ماجرای گوهر عشقی+عکس بیشتر بخوانید »

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی"

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی"


سران اصلاحات در حالی از “پایان سیاست” در ایران حرف می‌زنند که به مردم نمی‌گویند در پشت این ادعا؛ مردانی با تفنگ حمایل‌کرده منتظر ایستاده‌اند تا خشونتی فراگیر را علیه ایران رقم بزنند.

سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

هسته سخت اصلاحات و “پروژه خشونت فراگیر “

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی"

محمدرضا تاجیک، از فعالان و تئوریسین‌های اصلاح‌طلب اخیرا در یادداشتی که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد با تشبیه فضای سیاسی کشور به یک خیابان پر ترافیک که قواعد عبور و مرور آن رعایت نمی‌شود! نوشته است:

در این شرایطی که بر تمامی پیکره و ساحات سیاست ‌شهر قانون وضعیت استثنا حاکم است و صاحبان قدرت (چه سواره و چه پیاده) به زیست و رفتاری فراقانونی خوگر شده‌اند و از اینکه بار دیگر با محاسبه غلط خود، غلط کنند راه، هراسی ندارند، راه کدام است و تدبیر کدام؟ شاید در نخستین گام، اصحاب تصمیم و تدبیر باید محاسبه‌پذیری خود را در گرو محاسبه نفس قرار دهند و در راه و رفتن خود تغییری ژرف حاصل کنند.

در دومین گام، باید دوباره در آزمون راهنمایی و رانندگی سیاسی (مدیریتی) شرکت کنند و قواعد و قوانین را نیک فراگیرند و بدانند احکام چراغ سبز و نارنجی و قرمز، عبور یک‌طرفه و دوطرفه، توقف و پارک، سرعت غیرمجاز، حق و حقوق عابرپیاده، سبقت، چراغ راهنما و خطر، تنظیم آینه‌ها و آب و روغن و چرخ و دنده و موتور ماشین سیاست، کدامند و جرایم آن کدام.

او در بخش پایانی یادداشت خود نیز می‌نویسد:

“در گام سوم، باید کارت رانندگی آنانی که در این آزمون نظری و عملی موفق نیستند را سوراخ و از اعتبار خارج کنند. در گام چهارم، باید فرهنگ شهروندی و قواعد عابرپیاده را بیاموزند و بدانند آن‌گاه که لاجرم پیاده‌اند و باید عرض خیابان و اتوبانی (هنگام شلوغی و خلوتی) را طی کنند، بر کدامین رفتار و قاعده باید باشند و بر کدامین محاسبه و در گام آخر، باید در کارگاهی عملی (به وسعت جامعه) و با عملِ به‌قاعده و بهنجار خود، به مردم بیاموزند (یا بهتر بگویم، بباورانند) که ادب و آداب شهر (پولیس) و شهروندی کدام است. تا چنین نگردد، اساسا از شهر (پولیس در معنای یونانی آن) خبری نیست و تا شهر نباشد، سیاست ممکن نمی‌شود.“[۱]

*دقت شود که آقای تاجیک فرض اصلی یا به عبارت بهتر؛ راهبری خود را در جمله آخر و با عبارت “سیاست ممکن نیست” بیان کرده است!

جمله‌ای که البته از خود او نیست و پیش از این سعید حجاریان بود که پس از تحریم انتخابات ۱۴۰۰ از سوی اصلاح‌طلبان؛ متفرعنانه در یک توییت نوشت: “اصلاحات صندوق محور مرد”.[۲]

لکن مردم باید بدانند که گزاره “پایان سیاست” که این افراد دائما به آن اصرار دارند به معنای یک تاریکی بی‌پایان وحشت‌آمیز آمیز است که در آن احتمال هر گونه ناامنی فراگیری وجود دارد.

چه اینکه بشر مدنی‌الطبع به سمت سیاست و جمهور رو آورد تا از خشونت و احتمال خشونت جلوگیری کند.

اما اکنون که این افراد بر پایان سیاست و ناممکن بودن آن اصرار دارند؛ مشخص است که چگونه شمشیرهای خود را زنگار زدوده‌اند تا در رخدادی که ما آنرا “فتنه اقتصادی” نامگذاری کرده‌ایم؛ به بهانه مشکلات عادی کشور؛ یک جنگ داخلی فراگیر را ایجاد کنند…

ما در مجموعه مشرق، طی چند سال اخیر و پیش از اغتشاشات دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ تاکنون، طی بیش از ۷۰۰ گزارش درباره مفهوم فتنه اقتصادی برای مخاطبان خود توضیحات مفصلی را ارائه و پیش‌لرزه‌های قابل پیش‌بینی رخ داده در دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ را نیز در ارتباط با فتنه اقتصادی تفسیر کرده‌ایم.

این پدیده مادام که با هشدار و روشنگری خواص کشور مواجه نشود و تا وقتی که صورت واقعی مشکلات و مثبتات کشور در نزد مردم گفته نشود؛ هر روز وارد فازهای خطرناک‌تری خواهد شد. کما اینکه پس از آبان ۹۸ شاهد تحریم ۲ انتخابات از سوی هسته سخت اصلاحات بودیم و اکنون نیز از “پایان سیاست‌ورزی” می‌شنویم…

***

امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط “مدیریت جهادی”

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی"

یکی از وعده‌های مهم رئیس‌جمهور رئیسی، ساخت ۱ میلیون مسکن در سال است.

گزینه‌ای که می‌تواند قطار اشتغال و اقتصاد و چرخش ثروت در کشور را با سرعت بیشتری به پیش براند.

اگرچه عده‌ای با تشکیک درباره امکان عملی شدن این وعده سخن می‌گویند اما تجربه نشان می‌دهد که امیدهای زیادی برای تحقق این وعده وجود دارد. البته به شرط وجود مدیریت جهادی…

*تجربه دولت محمود احمدی‌نژاد اگرچه یک تجربه تلخ است اما به دلیل وجود برخی وزرای جهادی در این دولت که دامن به انحراف نیالودند؛ کارنامه‌های مهمی را نیز بر جای گذاشته است.

خوانش کارنامه دولت احمدی‌نژاد در بحث مسکن نشان می‌دهد که دولت دهم در طول دوران ۴ سال توانسته بود با پیشبرد ساخت مسکن در بخش خصوصی و در بخش “مسکن مهر”؛ بیش از ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار واحد را بسازد. (۲ میلیون و ۶۲۲ هزار واحد مسکونی ساخته شده توسط بخش خصوصی و ۷۰۰ هزار مسکن مهر ساخته شده توسط دولت وقت)

روزنامه دنیای اقتصاد در گزارشی که سال ۹۲ برای خوانش کارنامه احمدی‌نژاد در ساخت مسکن منتشر کرده بود؛ ضمن اعلام این خبر همچنین تعداد کل خانه‌های ساخته شده در ایام دو دولت احمدی‌نژاد را قریب به “۵ میلیون واحد” اعلام می‌کند.

در گزارش روزنامه دنیای اقتصاد در این باره می‌خوانیم:

“براساس آنچه مرکز آمار ایران اعلام کرده، در ۲۴ سال اخیر (تا سال ۹۲) ۸ میلیون واحد مسکونی جدید در کشور ساخته شده است که یک میلیون و ۱۷۱ هزار واحد آن در ۸ سال دولت سازندگی، دو میلیون و ۱۲۸ هزار واحد در ۸ سال دولت اصلاحات و ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار واحد نیز در دولت اصولگرا ساخته شده است. به این ترتیب در دولت‌های نهم و دهم با احتساب مسکن‌مهر نزدیک به ۵/۱ برابر دولت‌های سازندگی و اصلاحات، عرضه مسکن جدید به بازار اتفاق افتاده است.”[۳]

آمار و اعداد اعلام شده نشان می‌دهد که وعده رئیس‌جمهور رئیسی مبنی بر ساخت ۱ میلیون واحد مسکن در سال؛ اگرچه عزمی جهادی و شبانه‌روزی را طلب می‌کند اما چندان هم دور از دسترس نیست…

***

نقیب‌زاده: اگر مردم ایران دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی"

احمد نقیب‌زاده، از استادان اصلاح‌طلب علوم سیاسی، در بخشی از یک مصاحبه تفصیلی با شماره یکشنبه گذشته روزنامه شرق گفته است: قانون دموکراسی از پیش نوشته‌شده نیست و هر لحظه نیز ممکن است تحول یابد. از طرف دیگر، می‌دانیم که قوانین دینی از پیش نوشته شده است و هیچ‌گاه نیز تغییر نخواهد کرد. اگرچه در دوره کوتاهی ممکن است مردم نگاه‌شان اسلامی باشد و دولت دینی دموکراتیک نیز شکل بگیرد، ولی اگر نگاه مردم تغییر یابد، آنگاه چه باید کرد؟ چراکه مردم و جامعه اساسا دچار تغییر و تحول خواهند بود و در هیچ تئوری ثابتی متوقف نخواهد ماند. اینجاست که ممکن است مجددا بحران‌هایی پدید آید. به این ترتیب، ما در یک دور و تسلسل می‌افتیم که راه خروج از آن را باید یافت. بزرگ‌ترین ایراد ساخت‌های سیاسی در مجموع این است که سد راه اندیشه‌ورزی می‌شوند و می‌خواهند تنها یک قرائت از همه‌ چیز به ‌دست دهند.

او همچنین اظهار می‌کند: این خاصیت درونی و ذاتی هر جامعه‌ای است که متحول می‌شود و احوالش مرتب دچار قبض و بسط و تغییر می‌شود. حتی اگر سرعت آن را خیلی نیز کند کنیم، اما باز در حرکت خواهد بود. در نتیجه به نظرم تضاد اساسی کنونی ما این است که جامعه تا حد زیادی متحول شده اما نظم و ساخت سیاسی با آن پیش نیامده است. این به شکافی میان جامعه و دولت دامن زده است.[۴]

*شبهه‌ای که نقیب‌زاده مبنی بر تجدید نظر مردم ایران در عقایدشان مطرح کرده است، پیش از این با لحن‌های متفاوت توسط چپ‌های دیگری مثل سعید حجاریان، محمد سروش‌محلاتی و علیرضا بهشتی نیز مطرح شده است.[۵]

این آقایان می‌گویند اگر مردم ایران که پدیدآورنده انقلاب اسلامی سال ۵۷ هستند؛ یک روز به هر دلیلی دیگر آن آرمان یا عقاید مبنایی آنرا نخواهند؛ چه باید بکنند؟!

رجال مذکور در پرسش و پاسخ خود در پی بیان همان شبهه همیشگی یا به عبارت بهتر القای این معنا! هستند که اگر مردم روزی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران را نخواهند چه باید بکنند؟

شبهه‌ای که قبلاً اینطور بیان می‌شد که اگر مردم در همه‌پرسی ۱۲ فروردین سال ۵۸ به جمهوری اسلامی ایران «آری» نمی‌گفتند آنگاه چه اتفاقی رخ می‌داد؟!

این سؤال ۲ پاسخ دارد.

پاسخ اول منطقی است و آن اینکه رأی ندادن به صورتی از نظام حکومتی به این معنا نیست که شاکله آن حکومت باید به دوران پیشاانقلاب برگردد و زحمات و خون‌دل‌های انقلابیون را به باد بسپارد! بلکه به این معناست که اصلاحات لازم در سبد گزینه‌های مطلوب اعمال می‌شود و از بین گزینه‌ها یکی توسط مردم انتخاب می‌شود یا اینکه به گزینه‌ای رأی آری یا خیر داده می‌شود.

پاسخ دوم اما پاسخی است که امام راحل بعنوان بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی به این سؤال می‌دهد.

آن یار سفر کرده در روز ۹ فروردین سال ۵۸ و قبل از برگزاری رفراندوم، طی سخنانی در مدرسه فیضیه قم می‌فرماید:

“شما آزادید که به هرچه بخواهید رأی بدهید لکن رفراندم معنایش «آری» و «نه» است و لیکن شما آزاد هستید. به همین نکته هم توجه کنید که «نه» معنایش رژیم سلطنتی نیست؛ «نه» معنایش این است که جمهوری اسلامی را نمی‏خواهید. بعد می‏شود که شما رژیم سلطنتی خواستید و «نه» گفتید؛ می‏شود که جمهوری مطلق خواستید و «نه» گفتید؛ و می‏شود که جمهوری دموکراتیک خواستید و «نه» گفتید. «نه» معنایش رژیم سلطنتی نیست که از آن فرار کنید. در هر صورت شما مختارید که «آری» بگویید یا «نه» بگویید، یا هرچه دلتان می‏خواهد در ورقه بنویسید؛ کسی جلوی شما را نمی‏گیرد”.

در ادامه این دو پاسخ منطقی و تاریخی، عده‌ای همان سؤال و جواب حجاریان و بهشتی و سروش‌محلاتی را با ادبیاتی دیگر تکرار می‌کنند مبنی بر اینکه اگر در روزگاری مردم و نسل‌های بعدی از نظام خسته شدند و قصد تغییر داشتند آنگاه چه باید کرد؟!

پاسخ این است که اولاً قصد تغییر در نظامی که مستظهر به اصول عقلایی، وحی منزل، شرع اسلامی و تحلیل صحیح(به معنی فهم واقعیت‌های جهان پیرامون) است؛ نه یک خواست طبیعی که «خیانت» به حقوق دیگران و خیانت به عقل و انسانیت است.

ثانیاً فرض بر اینکه کسی توانست هر ۴ مبنای عقل و شرع و وحی و تحلیل صحیح را زیر پا بگذارد و به قصد تغییر و معارضه در نظام نائل شود؛ ۲ راه در پیش روی او وجود دارد:

اول، هجرت از سایه‌ی عملگری آن نظام و رفتن به حیطه‌ی سرزمینی حکومتی دیگر و دوم، دست بردن به قبضه شمشیر و جرأت مبارزه مردانه با آن نظام حاکم در کنار پذیرفتن تمام هزینه‌های این اقدام میلیتاریزه. (بدیهیست که پیگیری براندازی یک نظام سیاسی با پشت میز نشینی در سایه همان نظام، پوشیدن لباس بزرگان آن نظام و در سایه استفاده از امنیت و خدمات آن حکومت و یا با نکوهش «هزینه» و «کیش مرگ»! چیزی جز نفاق و در ادامه مفتضح شدن در مقابل قضاوت تاریخ نیست)

که البته منطقاً می‌توان گفت کسی که در راه مخالفت خود حاضر می‌شود عقل و شرع را زیر پا بگذارد؛ پس یقیناً به چیزی به نام مبارزه مردانه نیز پایبند نخواهد شد و لذا جز دامان تروریسم و نفاق و فتنه، آغوشی برایش گشاده نخواهد شد.

و ثالثاً باید دانست که اساساً سؤال و شبهه ذکر شده توسط حجاریان و دوستانش، در هیچیک از نظامات سیاسی دنیا به این زودی (پس از۴۰ سال) و در مرحله نوپایی و نوزادی مطرح نمی‌شود و حتی شبهه‌خواهان نیز می‌گذارند تا «غوره مویز شود» و عمر حکومت به رؤیت نسل‌های چند دهمین خود برسد؛ آنگاه به طرح چنین سؤالات خاصی می‌پردازند.

در اشاره به اظهارات نقیب‌زاده مبنی بر روگردانی مردم از اسلام و حکومت دینی و طبیعی جلوه دادن هر تحولی در ساختار اجتماعی ایران! باید دانست که این یک حرف معقول نیست زیرا تغییر و تحول یک جامعه در همه حوزه‌ها شکل نمی‌گیرد و مادام که رجال و خواص و دانشمندان آن جامعه بر مدار عقلانیت باشند؛ تغییرات جامعه هم عقلانی خواهد بود نه غیر عقلانی!

تأمل در احوالات جامعه ایرانی از اعصار دیرین تاکنون، یک حقیقت واضح را در مقابل هر ذهن پرسشگری متجلی می‌کند و آن دین محور بودن و عقل‌گرایی همیشگی در نهاد ایرانیان است.

اکنون نیز تفکر آقای نقیب‌زاده و دوستان تجدید نظر طلب ایشان بسیار خام‌اندیشانه است که مردم ایران در همین ۴۳ سال اخیر به ناگاه به مرز روگردانی از دین یا انقلابی رسیده باشند که دستاوردهای عینی آن مثل امنیت و استقلال و آزادی و مردم‌مداری را بیشتر از هر حاکمیت دیگری در طول تاریخ ایران چشیده‌اند.

کشف رگه‌های پیگیری اهداف خاص در اقوال ظاهرا جامعه‌شناسانه برخی رجال سیاسی؛ نکته‌ای است که اگر به آن توجه نشود؛ جامعه در فراخنای انحراف و “تکرار کوفه” گام خواهد گذاشت.

***

۱_ https://etemadonline.com/content/۵۱۲۹۲۶

۲_ https://fararu.com/fa/news/۴۹۳۶۷۶

۳_ https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-۷۲۶۶۳۱

۴_ https://sharghdaily.com/fa/main/print/۲۹۷۵۵۱

۵_ mshrgh.ir/۷۸۱۸۴۳



منبع

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی" بیشتر بخوانید »

حجاریان: ما هم مثل امام در زمان شاه کاری با صندوق رأی نداریم!/ "گرانی‌ها عمدی است"

حجاریان: ما هم مثل امام در زمان شاه کاری با صندوق رأی نداریم!/ "گرانی‌ها عمدی است"


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

 

قوه قضائیه در کمین “اشرار اقتصادی”

“گرانی‌ها عمدی است”، مصاحبه‌ای که اژه‌ای باید بخواند

“حسین راغفر”، از چهره‌های اقتصاددان، اخیراً در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا پیرامون قیمت‌های لجام گسیخته در بازار ایران، با تاکید بر اینکه در این روزها افزایش قیمت‌ها ناشی از فضاسازی برای دولت سیزدهم است، گفت: عده‌ای نگران تلاش‌های دولت بعد برای کاهش قیمت‌ها هستند بنابراین بخشی از این افزایش قیمت‌ها ناشی از فضاسازی‌ها و تعمدی است و می‌بینیم که برخی از صنوف علیرغم قیمت‌های تعجب‌برانگیز مدعی زیان‌ده بودن هستند و خودروسازی‌ها می‌گویند به ازای تولید هر خودرو ۴۰ میلیون تومان ضرر می‌دهند یا اینکه تولیدکنندگان مصالح ساختمانی هر روز قیمت‌ها را بالا می‌برند.

وی با بیان اینکه عده‌ای هدف‌شان از افزایش قیمت‌ها این است که دولت سیزدهم را در تسخیر خودشان بگیرند، بیان داشت: عده‌ای در این جریان به دنبال این هستند تا بتواند قیمت‌ها را دوباره در دولت بعد بالا ببرند و میزان موفقیت آنها بستگی به این دارد که دولت بعد چقدر آمادگی مقابله با این کانون‌های فساد را داشته باشد.

این کارشناس اقتصادی با تاکید بر اینکه دولت سیزدهم نباید اسیر و تسخیر این فضاسازی‌ها قرار بگیرد، گفت: بخش قابل توجهی از جریانی که به دنبال افزایش قیمت هستند، از منتفعان اصحاب قدرت و ثروت در ۳ دهه اخیر بودند که یکی از اقدامات دولت سیزدهم باید مبارزه با این افراد و کاهش قیمت‌ها باشد.

راغفر ادامه داد: اگر دولت سیزدهم کار خود را با اقتدار آغاز نکند و یکی از اصلی‌ترین برنامه‌هایش برخورد قاطع با مفسدان و افرادی که بازارها را دستکاری می‌کنند نباشد، ثبات سیاسی در کشور به شدت به مخاطره می‌افتد.[۱]

*آنچه که آقای راغفر گفته‌اند حرف درست و دقیقی است که البته در تمام طول ۸ سال گذشته باید به جای آنهمه سیاه‌نمایی اقتصادی و گفتن حرف‌های بیربط درباره علت گرانی‌ها گفته و مطالبه می‌شد.

معضل اصلی اقتصاد ایران قیمت‌های لجام‌گسیخته‌ای است که از هیچ قاعده بازاری، دلاری، تورمی و تحریمی پیروی نمی‌کنند و صرفا با اغراض سودپرسی و سیاست‌بازی است که بالا و پایین می‌شوند.

و این بلیّه حل نخواهد شد مگر با نظارت جدی و جهادی دولت و سپس قوه قضائیه.

البته بدیهیست که دولت آقای روحانی در تمام طول ۸ سال گذشته هیچ اعتقادی به این کار عقلانی نداشت و آنرا رها کرد و اکنون که این کار رها شده است بایستی انتظار داشت که قوه قضائیه بعنوان مدعی‌العموم وارد قضیه شود و به سودپرستان اجازه جولان در بازار معیشت مردم را ندهد.

رویکردی که خوشبختانه با دستور رئیس جدید قوه قضائیه گویا در حال عملی شدن است و قرار است قوه قضائیه وارد کارزار مبارزه با “اشرار اقتصادی” شود. البته اگر این دستور مهم در حد بخشنامه‌ها نماند و بصورت جهادی اجرا شود…[۲]

***

سیراب شدن این “حزب کادر” از کم‌آبی خوزستان…

حجاریان: ما هم مثل امام در زمان شاه کاری با صندوق رأی نداریم!/ "گرانی‌ها عمدی است"

حزب اصلاح‌طلب اتحاد ملت که نامش بیشتر در مواقع بروز فتنه و تحریم انتخابات به گوش می‌رسد؛ اخیراً در بیانیه‌ای به بهانه اعتراضات و اغتشاشات خوزستان مدعی حکمرانی بد در کشور شده و نوشته است: بحران اعتراض به کمبود آب در خوزستان که در بستر نارضایتی های عمومی در کشور به سرعت تبدیل به اعتراضات گسترده در شهرهای استان و نیز برخی دیگر استان‌ها شد، همچنان ادامه دارد. پیش از آن بحران قطعی برق، شرایط اضطراری ایجاد کرده و موجب تصمیمات اضطراری به‌خصوص در مورد افزایش برق گیری از نیروگاه های آبی استان شده بود. بحران برق اگرچه سراسری بود اما در مناطق گرم جنوب اثراتش آشکارتر بود.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از جماران، در بیانیه این حزب همچنین می‌خوانیم: آنچه عیان است استعداد سرزمینی بالا ولی در عوض رنج و محرومیت گسترده و در نتیجه نارضایتی مردم است و این حاصل نشده است جز با حکمرانی بد. اعتراف معاون اول رئیس جمهور که سیاست های توسعه ای در استان شکست خورده است حکایت همین داستان است.

اتحاد ملت تصریح می‌کند: اکنون که صدای اعتراض مردم بلند شده است، همه به آنها حق می دهند. اما کسی توضیح نمی‌دهد که چرا گذاشته شد کار به اینجا برسد. علاوه بر این در چند روز گذشته نحوه برخورد با اعتراضات هرگز شایسته و نشان‌دهنده درک درست از حقانیت اعتراض‌ها نبوده است. چه کسی به پلیس دستور سرکوب اعتراضات مردمی را داد و چه کسی به آنها اجازه شلیک تیر داد؟ علاوه بر جان‌باختن تأسف انگیز افرادی در این حوادث، نفس شلیک تیر، ولو هوایی و نیز بازداشت معترضان بر التهابات افزوده است. متاسفانه عملکرد پلیس موجب شده است که بحران اعتراض به کم آبی به سرعت تبدیل به بحران «اعتراض به سرکوب» شود.

در بخش پایانی بیانیه این حزب چپ می‌خوانیم: مشکل خوزستان جدای از مشکل حکمرانی در کل کشور نیست. مدیریت در استان از همان وجوه بی کفایتی رنج می‌برد که مدیریت کلان در کشور گرفتار آن است. متاسفانه حاکمیت موجود اکثریت جامعه را متقاعد کرده است که نظام اصلاح پذیر نیست و به همین دلیل بخش اعظم جامعه از روند اصلاحات در کشور ناامید شده اند و با رویگردانی از صندوق رای نظر خویش را ابراز داشته‌اند. با این حال ما همچنان امیدواریم که این اعتراضات و نمایان شدن قابلیت گسترش آن، کسانی را که هنوز در خواب هستند و واقعیت‌های موجود را در نیافته‌اند، بیدار و به تجدید نظر در سیاست های جاری خود متقاعد سازد.[۳]

*حزب کادر اتحاد ملت که از حامیان اصلی تحریم انتخابات ۱۴۰۰ بوده و رسما از دموکراسی خارج شده است حق ندارد که در مشکلات مبتلی‌به مردم ژست مردمی بگیرد. زیرا حزب کادری که در انتخابات شرکت نمی‌کند دشمن مردم است.

چه اینکه تحریم انتخابات و هدف گرفتن اصلی‌ترین شأن دموکراسی یعنی انتخابات، سوء ظن‌ها و شائبه‌هایی را در خدمت یا خیانت این حزب سیاسی برانگیخته است.

مسئله وقتی واضح‌تر می‌شود که بدانیم اتحاد ملتی‌ها اگر راست می‌گفتند که دلسوز مردم هستند باید در هر شرایطی، نامزدی که فکر می‌کردند می‌تواند مشکلاتی مثل مشکل خوزستان را رفع کند معرفی می‌کردند نه اینکه دست به تحریم انتخابات بزنند.

در گام بعد باید دانست که در تمام حکومت‌های جهان؛ احزاب به مثابه اتاق‌های فکر عمل می‌کنند و هنگامی بروز برخی مشکلات در سیاست یا اجرائیات یک کشور؛ اول از همه احزاب هستند که باید به مردم پاسخگو باشند چرا نتوانسته‌اند این مشکلات را پیش‌بینی کنند و برای آنها چاره‌ای بیاندیشند!

در واقع احزاب سیاسی نبایستی مثل مگس دور زخم جمع شوند بلکه باید مثل حکیمی مدبّر، اصحاب آینده باشند و بتوانند با سوابقی که در سیاست و اجرا دارند؛ مشکلات احتمالی را نیز رصد کنند.

تا همین مرحله به راحتی اثبات می‌شود که در بیانیه حزب اتحاد ضریب خدعه و مردم‌فریبی بیشتر است یا ضریب دلسوزی!

مسئله جالب‌تر نیز آنجاست که مشکلات خوزستان و همه مشکلات اجرایی و گرانی‌های اخیر کشور تماما به دلیل ناکارآمدی دولتی است که آقایان حزب اتحاد ملت و دوستانشان در دامن رأی مردم گذاشتند اما امروز به جای عذرخواهی و مسئولیت‌پذیری تقلا می‌کنند تا این بچه را سر راه بگذارند و مسئولیتش را به گردن دیگران بیاندازد.

همچنین از آنرو که “مطالعه و عقلانیت” تبدیل به عناصری مهجور در اردوگاه اصلاحات شده لازم به یادآوری است که بر خلاف ادعای حزب مذکور مبنی بر اینکه ” کسی توضیح نمی‌دهد که چرا گذاشته شد کار به اینجا برسد”! باید گفت که مقام معظم رهبری به زبانی سلیس و با صراحت تمام توضیح دادند که علت مسئله در عمل نشدن توصیه‌های معقول و اجرایی درباره مشکلات خوزستان است که پیش از این به دولت اصلاح‌طلب آقای روحانی ارائه شده است.

اما حزب کادر اتحاد به جای اینکه توضیح بدهد چرا دولت متبوعش این توصیه‌ها را عمل نکرده و از یک لوله‌گذاری ساده در خوزستان عاجز بوده؛ این بخش از تاریخ را سانسور می‌کند.

مشکل امروز ایران حکمرانی نیست…

زیرا هیچ عقل سلیمی نمی‌تواند به کشوری که اثر تحریم‌ها را به کمتر از ۳۰ درصد رسانده، نرخ بیکاری‌اش تک رقمی شده و در زمره سیرترین کشورهای جهان است و نرخ فقر مطلق در آن از انگلستان هم کمتر است، صفت بی‌کفایتی را اطلاق کند.

بلکه معضل چندین ساله ما سیاست‌ورزی بد احزاب و رجال و گروه‌هایی است که منافع خود را نه در بهروزی حال ایران و مردم که در براندازی و اغتشاش می‌جویند.

گفتنیست بحث شلیک تیر از سوی پلیس به تجمع مردم غیر مسلح نیز یک ادعای واهی، بدون سند و البته بی‌منطق است که همانطور که توضیح داده شد در اثر پیرمغزی بیان شده است.

زیرا فقط پیرمغزی است که نمی‌داند در عصر انفجار اطلاعات نمی‌توان کشتگان یک حادثه را پنهان کرد، در صورت تیراندازی به انسان‌های متجمع، فقط یک یا دو نفر کشته نمی‌شوند و تیراندازی به اعتراضات به حق حتی در حکومت‌های سفّاک و دیکتاتوری هم انجام نمی‌شود چه برسد به ایران اسلامی!

***

تبدیل شدن کمباین به نفربر

حجاریان: ما هم مثل امام در زمان شاه کاری با صندوق رأی نداریم!

حجاریان: ما هم مثل امام در زمان شاه کاری با صندوق رأی نداریم!/ "گرانی‌ها عمدی است"

سعید حجاریان، اصلاح‌طلب تحریمی و از تئوریسین‌های جریان سیاسی خاص در بخشی از یک مصاحبه با سایت امداد در توجیه توییت پساانتخاباتی خود مبنی بر “اعلام مرگ اصلاحات صندوق محور” اینطور گفته است که من‌بعد، اصلاحات و اصلاح‌طلبی را لزوما کاری با صندوق رأی نیست.

او در این باره می‌افزاید: ما در سیاست و سیاست‌ورزی نباید هیچ‌چیزی را جز منافع ملی به پای‌مان زنجیر کنیم. شاید بتوانم با یک مثال تاریخی این ربط‌ و نسبت را نشان دهم. امام خمینی در زمان شاه، قبل از ورود به فاز انقلابی، اصلاح‌طلبانه رفتار می‌کرد. به‌گونه‌ای که زیر نامه‌های‌اش به شاه امضای «داعی» می‌گذاشت یا به شاه می‌نوشت، آقای شاه نمی‌خواهی عزت و شوکت داشته باشی یا می‌گفت، من غصه خوردم شاه ایران پیش فلان مقام خارجی مثل بچه‌ای گردن‌اش را کج کرده است حال که باید شاه شیعه رشید باشد. در این برهه فحوای نوشتار و کلام امام اصلاح‌طلبانه بود اما در عین حال کاری به صندوق رأی نداشت. یعنی چه در نظام سلطنتی چه در نظام جمهوری، می‌شود در عرصه سیاست و اجتماع فعال بود و تأثیر گذاشت اما صندوق‌محور نبود!

حجاریان می‌افزاید: می‌خواهم نتیجه بگیرم، به‌خصوص بعد از انتخابات اخیر که ثابت شد آقایان بنا دارند صندوق رأی را به‌کلی از حیز انتفاع ساقط کنند و ما را صرفاً در بازی‌های خودشان شریک کنند، باید در رابطه خودمان و صندوق رأی تجدیدنظر اساسی کنیم. به صراحت بگویم، اصلاحات کمباین نیست؛ که هر چهار سال یکبار از گاراژ بیرون بیاید، رأی جمع کند و بعد دوباره به داخل گاراژ برگردد؛ اگر اصلاحات این است، باید کاملاً تجدیدنظر کرد چرا که خودش به ضدخودش تبدیل می‌شود.[۴]

 

*درباره اظهارات حجاریان خوانش نکاتی ضروریست:

یکم: امام راحل بر اساس آنچه که از عقلانیت و روایت می‌دانیم و همچنین بر اساس نخستین سند مکتوب مبارزاتی حضرتش[۵]؛ از ابتدای امر بر گزینه “قیام” تأکید داشت و اگر در این مسیر گاهی با اقوال مختلفی سخن گفته یا نامه‌ای نگاشته؛ این مسئله در چارچوب سیاست‌ورزی منتهی به قیام امام بوده نه در چارچوب اصلاح‌طلبی امام برای شاه!

پس این سخن حجاریان به زعم ما غلط و نامنطبق بر تاریخ است.

دوم: بسا که امام راحل در دوران ستمشاهی کار چندانی با صندوق رأی نداشتند.

آیا این قضیه بر حجاریان پوشیده است که اولا انتخابات در رژیم شاهی یک نمایش مضحک بیشتر نبود، ثانیا امام قصد انقلاب داشت و ثالثا امام در یک حکومت جائر،‌ ضد دین و ستمشاهی دست به این کار زد؟!

آیا اکنون باید نظام اسلامی و مردمسالاری دینی را با چنین رژیمی مقایسه کرد و مدعی کپی‌برداری از حرکت امام خمینی(ع) در زمان رژیم شاه شد؟!

این گزاره‌ها ملاک قضاوت مهمی را درباره اظهارات حجاریان به دست می‌دهد.

سوم: اظهارات حجاریان در بحث سیاست مصداق ” نومن ببعض و نکفر ببعض” است!

نمی‌شود آقایان صراحتا لیبرال باشند و از بام تا شام تعالیم بدیو و ماکیاولی و پوپر و جان لاک و توماس هابز را برای مردم انشا کنند اما به هنگام لزوم بیان بیت‌الغزل تعالیم دموکراتیزه این افراد یعنی “لزوم مشارکت سیاسی در انتخابات و نقش ویژه احزاب و رجال سیاسی در این امر” که می‌رسد آقایان بگویند ما خط امامی هستیم.

این بزرگترین انکاری است که آقایان فوق‌الذکر در بحث روایتگری از علوم سیاسی غربی روا می‌دارند.

جدای از این در حالت لو فُرِض می‌پذیریم که انتقاد حجاریان به فرایند انتخابات در ایران صحیح باشد و به همین دلیل او و امثال او به ورطه تحریم خزیده‌اند.

هدف امام، مشخص و چیزی جز انقلاب و قیام نبود و اقلا از سال ۴۲ می‌توان چنین عزمی را آشکارا در امام راحل مشاهده کرد.

چرا حجاریان و دوستان خود عزم براندازانه خود در این فرایند را انکار می‌کنند و صراحتا به مردم و نظام نمی‌گویند که ادعای مرگ اصلاحات صندوق محور برای فروغلطیدن به دامن براندازی است؟!

در واقع آقایان در فصل امام هم مصداق نومن ببعض و نکفر ببعض شده‌اند و به جای راستی با مردم و نظام حاکم، دورویی را برگزیده‌اند و می‌گویند ما “فعال اجتماعی” هستیم و نه کسانی که قصد براندازی و پایین کشیدن پرچم ایران را داریم!

و چهارم: در بحث ماشین رأی و کمباین هم ما به آقای حجاریان یادآوری می‌کنیم که اولا مشروعیت نظام جمهوری اسلامی در روز ۱۲ فروردین سال ۵۸ برای همیشه اثبات شد و من‌بعد از آن تا روزی که قانون در کشور حاکم باشد؛ مشروعیت نظام اسلامی هم تضمین شده است.

فلذا اینکه فلان طیف سیاسی بخواهد آرای خود را به انتخابات بیاورد یا نیاورد؛ گردی بر دامن مشروعیت نظام نخواهد بود.

ثانیا دیرگاهی است که برخی محافل تحلیلی کشور رصد کرده‌اند که کمباین اصلاحات به “نفربر” تبدیل شده است و هر از چند گاهی از گاراژ بیرون آمده و با آتشباری به روی مردم و نظام، اغتشاشی به راه می‌اندازد تا شاید به تمنّای قلبی خود برسد.

آقای حجاریان نمی‌تواند از فهم شدن حقیقت از سوی جامعه بگریزد. همانطور که پذیرفتن تبعات نقشه‌های بر هم زدن امنیت مردم و نظام…

***

۱_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-۱۱۰۸۰۷۰

۲_ mshrgh.ir/۱۲۴۹۴۷۰

۳_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-۱۵۱۸۶۱۱

۴_ http://emtedad.news/print/?id=۳۲۴۳

۵_ http://www.iichs.ir/s/۳۹۴۱

علی شکوری راد

حزب کادر اتحاد ملت که نامش در هنگامه تحریم انتخابات و فتنه بیشتر به گوش می‌رسد؛ در بیانیه‌ای به بهانه حوادث خوزستان؛ تقلا کرد تا ناکارآمدی دولت متبوعش را به نظام اسلامی ربط بدهد.



منبع خبر

حجاریان: ما هم مثل امام در زمان شاه کاری با صندوق رأی نداریم!/ "گرانی‌ها عمدی است" بیشتر بخوانید »