برنامه هسته ای

پیام جدید مدیر آژانس انرژی اتمی به ایران

پیام جدید مدیر آژانس انرژی اتمی به ایران



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «رافائل گروسی»، مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی روز سه‌شنبه احیای برجام را به شفاف‌سازی ایران درباره آنچه به ادعای او «اورانیوم اعلام‌نشده» ایران است گره زده است. نشریه نیوزویک به نقل از مدیر کل آژانس اتمی نوشت ایران باید برای احیای توافق هسته‌ای حاصل‌شده در سال ۲۰۱۵، درباره اورانیوم اعلام‌نشده‌ای که در سایت‌هایش پیدا شده شفاف‌سازی کند.او در مصاحبه با این نشریه گفته برای مشخص کردن مکان  اورانیوم اعلام‌نشده ایران به «گفت‌وگوهای مفصل و فنی» نیاز است و این مسئله به آینده برجام، «کاملاً مرتبط» است.

بیشتر بخوانید:

گروسی: موضوع بازرسی از تأسیسات ایران نباید اهرم چانه‌زنی شود

رافائل گروسی مدعی شده درباره اثرات اورانیوم که در سایت‌های ایران یافته شده مسائلی وجود دارند که «هنوز روشن نیستند.»گروسی گفت: «لازم است ما بدانیم در آنجا چه اتفاقاتی افتاده. لازم است دقیقاً بدانیم چه نوع فعالیت‌هایی در آنجا جریان داشته و باید بدانیم اگر موادی وجود داشته‌اند آن مواد الان کجا هستند؟»

مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گفت: «چون، این گزارش نشده است. این مستلزم گفت‌وگوهایی بسیار مفصل و فنی است که صورت نگرفته است.»ادعاهای مدیر کل آژانس اتمی در ادامه فضاسازی‌های رسانه‌ای است که در روزها و هفته‌های گذشته، همزمان با مطرح شدن بحث بازگشت آمریکا به برجام، درباره برنامه هسته‌ای ایران در رسانه‌های غربی مطرح شده است.

تحلیلگران می‌گویند هدف از این فضاسازی‌ها افزایش فشار بر ایران جهت عقب‌گرد از اقدامات جبرانی‌ای است که این کشور بعد از خروج آمریکا از برجام آغاز کرده است.

دولت «جو بایدن»، رئیس‌جمهور آمریکا اعلام کرده قصد دارد کشورش را به برجام برگرداند اما گفته این امر مستلزم آن است که نخست ایران آن اقدامات جبرانی را به عقب برگرداند.جمهوری اسلامی ایران با اشاره به اینکه اصرار یا عجله‌ای برای بازگشت آمریکا به برجام ندارد تأکید کرده واشنگتن با توجه به نقض یکجانبه برجام در جایگاهی نیست که برای اجرای این توافق شرط بگذارد.

رافائل گروسی در سفر چند وقت پیش خود به تهران ادعاها درباره آثار اورانیوم اعلام‌نشده را با مقام‌های ایران مطرح کرد.آژانس اتمی گفت در این سفر به ایران گفته «بدون شفاف‌سازی، همه چیز لطمه خواهد خورد چون در این برهه، همه چیز درهم‌تنیده است.»

رافائل گروسی در مصاحبه با نیوزویک گفت: «برای عموم مردم، فقط یک چیز وجود دارد و آن هم اتفاقاتی است که در برنامه [هسته‌ای] ایران رخ می‌دهد.»نیوزویک نوشته رافائل گروسی اوایل ماه آوریل در تهران این موضوع را با مقام‌های ایرانی بررسی خواهد کرد. او گفت: «ما اطلاعاتی داریم، فرضیه‌هایی داریم و سوالات بسیار روشنی را از همتایان ایرانی‌مان مطرح خواهیم کرد تا ببینیم می‌توانیم درباره این مسئله روشن‌سازی انجام دهیم یا خیر.»

منبع: فارس



منبع خبر

پیام جدید مدیر آژانس انرژی اتمی به ایران بیشتر بخوانید »

هفت روایت از سوءتدبیرهای شگفت

هفت روایت از سوءتدبیرهای شگفت



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، محمد ایمانی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: «این چه اقتداری است که جمهوری اسلامی در منطقه ادعای پیروزی داشته باشد، اما نتواند برخی مشکلات اقتصادی را حل کند؟ این عدم توازن، نشانه تناقض و ناکارآمدی است. در جنگ هم می‌گویند باید تا حدی پیشروی کرد که بتوان لجستیکش را تامین کرد». این جملات، اظهارات یکی از افراطیون مدعی اصلاحات است که بیست سال قبل، مدعی بی‌اختیاری دولت و ضرورت خروج از حاکمیت شد؛ اما در طول این دو دهه، هر وقت انتخاباتی برگزار شد، در حد تبلیغاتچی ستاد انتخاباتی مدعیان اصلاحات و اعتدال رفتار کرد. از شخص که بگذریم، ظاهرا گفته‌اش قابل تامل است. ولو از نوع «کَلِمَهًْ حَقٍّ یُرَادُ بِهَا الْبَاطِل» باشد.

۱- اگر جمهوری اسلامی را در مصاف با مشکلات، به مثابه یک خط گسترده دفاعی یا تهاجمی تصور کنیم، این خط، چندین محور را شامل می‌شود. هر کدام از یگان‌های عمل‌کننده در این محورها، کارکرد خود را دارند. اگر مسئولیت خود را درست به انجام برسانند، خط از سمت آنها شکسته نمی‌شود، بلکه می‌توانند خط «دشمن/ مشکلات» را بشکنند و به دیگر نیروها در آفند یا پدافند ملحق شوند. اما اگر قصور و تقصیر یا خیانتی در برخی محورها اتفاق بیفتد، عملیات کامل نمی‌شود، بلکه حتی ممکن است هزینه کوتاهی برخی نیروها را نیروهای پاکباخته و مسئولیت‌شناس بپردازند. ما از زمان دولت موقت و بنی‌صدر و ماجرای دفاع مقدس، دو نمونه متفاوت مدیریت را در طول چهار دهه تجربه کرده‌ایم. اکنون این دو مدل، به بلوغ رسیده‌اند. یکی مدیریت حاج قاسم سلیمانی‌هاست که توانمندی خود را با پیروزی در مصاف با دشمن به نمایش گذاشتند و با دست خالی حماسه آفریدند؛ مدیریتی که پالایشگاه ستاره خلیج ‌فارس (خودکفایی بنزین)، برنامه هسته‌ای و سوخت بیست درصد، خدمت به مناطق محروم و مهار خسارت‌های سیل و زلزله، گوشه‌ای از کارنامه درخشان اوست. و مدیریتی که به جای همت و تدبیر درون‌زا، آدرس غرب را داده، یا در برابر خصومت و نفوذطلبی دشمن، منفعل عمل کرده؛ اگر در نقشه او بازی نکرده باشد.

۲- سردار سلیمانی چرا ترور شد و چه کسانی دشمن را تشجیع کردند؟ منطق و مکتب خلّاق او، مستکبران را به خشم می‌آورد. آن مجاهد پرکار و پیروز، حتی اگر هیچ کاری در میانه میدان فرماندهی انجام نداده و پروژه هفت هزار میلیاردی آمریکا در منطقه را نابود نکرده بود، همین یک عبارت پرمغز او برای اینکه کینه‌اش در دل مستکبران جا کند، کافی بود: «من با تجربه می‌گویم که میزان فرصتی که در بحران‌ها وجود دارد، در خود فرصت‌ها نیست. اما شرط آن، این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم.» نفس این سخن، تمدن‌ساز و قدرت‌آفرین است و می‌تواند باطل‌السحر طاغوت‌ها باشد؛ چه رسد به اینکه سیره چهل‌ساله او، امضای پای ادعایش شود. با این منطق، سوخت بیست درصد رآکتور تهران و پالایشگاه تولید بنزین و موشک‌های دوربرد نقطه‌زن و ماهواره‌های پیشرفته ساخته شد. و بی‌اعتنایی به همین منطق موجب شد دولت در برخی حوزه‌ها دچار عقبگرد شود.

۳- مدیرانی هم هستند که به جای تبدیل تهدید دشمن به فرصت، بگویند «نباید فرصت دوباره مذاکره با آمریکا را از دست بدهیم.» آنها هفت سال قبل نیز همین حرف را زدند که کشور را گرفتار مشکلاتی کردند که با مختصری همت و تدبیر در داخل قابل حل بود. فهرست برخی بی‌تدبیرها را مرور کنید: «شش برابر کردن نقدینگی که از عوامل اصلی تورم است، شکستن رکورد ۴۹ درصدی تورم در دولت هاشمی (کارگزاران) و رساندن آن به ۵۲ درصد (در برخی اقلام بالای ۱۰۰ درصد)، شش تا نُه برابر کردن قیمت مسکن و خودرو و سکه و ارز و بسیاری از اقلام دیگر. سه برابر کردن ناگهانی قیمت بنزین و بهانه دادن دست دشمن برای ایجاد بی‌ثباتی و ایراد خسارت، افزایش ضریب جینی (شکاف طبقاتی) از رقم کاهشی شده ۳۶۵. در سال ۹۲ به رقم ۴۰۹. در سال ۹۷، نابودی ۱۸ میلیارد دلار و ۶۰ تن طلا از ذخایر استراتژیک ظرف دو ماه، واگذاری پرفساد نیشکر هفت‌تپه، ماشین‌سازی تبریز، هپکو اراک، آلومینیوم المهدی، پالایشگاه کرمانشاه و… در دوره ریاست یکی از روسای ستاد انتخاباتی در سازمان خصوصی‌سازی، گماردن وزیر اشرافی بر بخش مسکن و تحمیل فشار سنگین به اقشار پایین، اصرار بر امضای توافقی که ظرف دو ماه، ۹۵ درصد برنامه هسته‌ای را واگذار یا نابود کرد و انفعال و معطلی در پنج سال بعدی در قبال عهدشکنی غرب، سپردن ۴۱ تعهد مخفیانه (خودتحریمی) به FATF، ضعیف‌نمایی کشور برخلاف واقعیت‌های قدرت و جرئت دادن به دشمن برای اقدامات ضدامنیتی مانند فتنه آبان ۹۸ و ترور سردار سلیمانی، تهییج مردم به اینکه همه چیز خود را به بورس بسپارند (ایجاد انتظار مافوق واقعیت) و شوک‌های ناشی از تصمیمات متناقض و ناراضی کردن سهامداران، معطلی ۸ میلیون و ۳۰۰ هزار تن کالا در گمرک به خاطر پنج ماه بی‌وزیر گذاشتن وزارت صمت.» نوع این بی‌تدبیری‌ها منشأ داخلی دارد.

۴- اهتمام مدیران غیرانقلابی به چیست؟ و برای پیشبرد امیال خود، حاضرند چه مقدار هزینه به مردم و کشور تحمیل کنند؟ رفتار آنها فرصت‌سازی است یا فرصت‌سوزی؟ فرصت را باید خودمان بسازیم یا باید منتظر بمانیم تا دشمن در مذاکره، برای ما فرصت بسازد؟! بگذارید قضاوت را به برخی از نزدیک‌ترین همراهان دولت بسپاریم. این هفت روایت، گزیده‌ای از ده‌ها روایت مشابه است؛

۱/۴- خبرگزاری خبر آنلاین (تیم انتظامی و معزی، دو مدیر ارشد دولت) ۱۹ بهمن ۱۳۹۲ (چند روز پس از ماجرای مشکوک و شرم‌آور توزیع سبد کالا) در تحلیلی با عنوان «جایزه بهترین کارگردانی برای روحانی؛ در حاشیه چگونگی توزیع کالاهای اساسی» نوشت: «توزیع سبد کالا با شیوه‌ای که انجام شد، نه یک اتفاق بود و نه عملی که تبعات آن برای روحانی و مردانش غیرقابل پیش‌بینی باشد. او دقیقا همین اتفاق- ازدحام، دعوا و مرافعه و احیانا له شدن در زیر دست و پا- را پیش‌بینی می‌کرد و اصلا آن را برای پیشبرد استراتژی خارجی خود لازم داشت[!] روحانی به یک نمایش داخلی برای ارائه در جشنواره‌های خارجی نیازمند بود. نگاه کنیم به اظهارات اخیر وندی شرمن که گفته «شما در اخبار دیدید ایران اخیرا به طور قابل مشاهده‌ای غذا بین مردم فقیر جامعه توزیع کرده تا نشان دهد کاهش محدود تحریم‌ها، تاثیر مستقیم داشته.» این دقیقا همان نتیجه‌ای بوده که روحانی از توزیع سبد کالا داشته، اینکه تحریم‌ها روی مردم تاثیر مستقیم و انکارناپذیر داشته؛ اینکه اوضاع اقتصادی مردم نه تنها رو به راه نیست بلکه حاضرند برای چند عدد مرغ و چند کیلو برنج با یکدیگر درگیر شوند. درست است که روش توزیع سبد کالا چندان مناسب نبود، اما اگر با این نمایش بتوان جایزه اول بهترین اثر را در فستیوال سیاست جهانی به خود اختصاص داد، به تحقیر چند روزه‌ای که بازیگران آن شدند، می‌ارزید»!

۲/۴- سعید لیلاز عضو مرکزیت کارگزاران: «اگر اختیارات گسترده فعلی را که به دولت داده شده، به چوب خشک داده بودند، وضعیت اقتصادی به مراتب بهتر از وضعیت فعلی بود.»

۳/۴- بیانیه کارگزاران پس از قانع نشدن نمایندگان مجلس دهم از چهار پاسخ روحانی به پنج سؤال اقتصادی: «پاسخ‌های روحانی، نه مجلس را قانع، نه ملت را راضی ساخت. دولت، فاقد استراتژی اقتصادی روشن است. اوج این سرگشتگی را می‌توان در سیاست ارزی دید که در بهار ۹۷ بستر ویژه‌خواری اخلالگران را فراهم ساخت. متأسفانه با وجود نقدها بر سازمان برنامه و بودجه، در دولت دوم روحانی اصلاحی صورت نگرفت. فقدان استراتژی، دولت را به مجمعی از بوروکرات‌های بی‌انگیزه بدل ساخته که دولت را نه به عنوان مغز متفکر توسعه ملی بلکه به یک اداره‌ کاغذی تقلیل می‌دهند.»

۴/۴- عبدالله ناصری (مشاور خاتمی ‌و عضو شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان): «این اولین ‌بار نیست که روحانی نه به کارشناسی بیرون از دولت توجه می‌کند، نه به کارشناسی درون دولت. ما همان آبان‌ماه – قبل از اعلام گرانی بنزین- خبرهایی داشتیم که دولت و روحانی تصمیم گرفته‌اند، اما وزارت اطلاعات و دستگاه‌های امنیتی مخالف این اقدام بوده‌اند. مشکل اصلی او این بوده که اساساً به حوزه‌های کارشناسی خیلی توجهی نداشت. هر طور که نگاه کنیم، تصمیم افزایش قیمت بنزین، نقطه‌ آغازش با وزارت نفت و دولت بوده و روحانی مسئول است.»

۵/۴- محمدجواد روح سردبیر نشریه حزب اتحاد ملت: «چرا روحانی چهار روز قبل از گرانی بنزین، آن‌گونه سخنرانی می‌کند؟ کدام رئیس‌جمهور اعلام کرده بود که فلان ‌قدر کسری بودجه داریم؟ روحانی در یزد از کسری بودجه گفت و یکسری حملات هم به رئیسی انجام داد. همین روش را در کرمان به شکلی دیگر ادامه داد. مهم‌تر از اینها، اعلام کرد به توافقات پشت ‌پرده‌ پایبند است؛ همه اینها، یعنی می‌خواهد به هر قیمتی شده، دوباره مذاکره کند. اینجا بود که قمار کرد. وقتی دید چیزی دستش ندارد، بنزین را گران کرد تا جامعه به شرایط اقتصادی واکنش نشان دهد؛ فشار از پایین اتفاق بیفتد تا در بالا چانه‌زنی کنند که مذاکره انجام شود. می‌گویند وزیر اطلاعات در جلسه دولت هشدار داده اگر بنزین را گران کنید، ‌جامعه به هم می‌ریزد و روحانی خندیده است. اینکه می‌گویند گران کردن بنزین، تصمیم غیر کارشناسی و اطلاع‌رسانی آن هم غلط بوده؛ اتفاقاً از نظر روحانی، هم کارشناسی بوده و هم نحوه اطلاع‌رسانی- در واقع اطلاع‌نرسانی- درست بوده، تا جامعه بیشتر عصبانی شود. روحانی قمار کرد تا ببیند نتیجه‌ چه می‌شود. اما به نظر من، مقام ‌رهبری هم پاسخ رئیس‌جمهور را دادند. ایشان، مسئولیت تصمیم گرانی بنزین را پذیرفتند… در ماجرای بنزین، روحانی قمار کرد و رهبری هم ایستاد.»

۶/۴- صادق خرازی (معاون وزیر خارجه در دولت اصلاحات): «حقیقتا در ماجرای بنزین، بی‌خردی حاکم بود. مگر می‌شود بنزین را سه برابر کنید و قبلش هیچ آگاهی نداده باشید!؟ گاهی به شوخی می‌گویم مسئولین ما صبح به صبح که بیدار می‌شوند برنامه‌ریزی و بخشنامه صادر می‌کنند که انقلاب را از بین ببرند و این مردمند که آن را حفظ می‌کنند.»

۷/۴- علی مطهری نایب‌ رئیس ‌مجلس دهم: «حوادث آبان ۹۸ که بیشتر ناشی از بی‌تدبیری دولت بود، این خیال را در سر تندروهای آمریکا پدید آورد که پایگاه اجتماعی جمهوری اسلامی کاهش یافته و وقت مناسبی برای ترور سردار سلیمانی است. قبل از آن، جرئت این کار را به خود نمی‌دادند. البته با تشییع پرشکوه پیکر آن عزیز، واقعیت را دریافتند.» آقای مطهری درست می‌گوید. حاج قاسم سلیمانی، به خاطر شجاعت و درایت و اخلاص کم‌نظیرش، به محبوب‌ترین چهره‌ها در میان ملت ایران تبدیل شد و حماسه تاریخی تشییع او چنان طوفانی را برانگیخت که بَری مک‌ کافری ژنرال چهار ستاره آمریکایی به «ام‌اس‌ان‌بی‌سی» گفت «ترامپ از عظمت تشییع ژنرال سلیمانی، تا سرحد مرگ ترسید.»

۵- این روایت دقیق و درست آخر، بسیار قابل تامل است. آیا خون به ناحق ریخته شده قهرمان مقاومت و امنیت منطقه، برخی مدیران خوابزده را بیدار می‌کند تا بیش از این، به دشمن اعتماد نکنند و مرتکب خیانت شکاف‌افکنی دوباره در جامعه نشوند؟ شهید سلیمانی به درستی می‌گفت «در خط مقدم جنگ با دشمن، نباید دو صدا بلند شود و کسانی بگویند دشمن نیست، دوست است… ترویج فهم غلط از دشمن، حساسیت جامعه را از بین بردن و در درون آن تفرقه درست کردن، خیانت است.»



منبع خبر

هفت روایت از سوءتدبیرهای شگفت بیشتر بخوانید »

قیمت ارز را ۹ برابر کردید حالا سنگ مردم را به سینه می‌زنید؟!

قیمت ارز را ۹ برابر کردید حالا سنگ مردم را به سینه می‌زنید؟!



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت:روزنامه جمهوری اسلامی که متأسفانه مدت‌هاست حیثیت این روزنامه متعلق به حزب جمهوری اسلامی را پای غربگرایان می‌ریزد، در سرمقاله خود نوشت: «مدتی است مردم کشورمان از گرانی رنج می‌برند. بررسی‌ها نشان می‌دهند گرانی‌ها ریشه منطقی اقتصادی ندارند و زائیده دلال‌بازی‌ها و گربه‌رقصانی‌های سیاسی هستند. در شرایط سخت اقتصادی، همین که دولت درصدد باز کردن راهی برای حل مشکلات اقتصادی برمی‌آید، عوامل دلال‌بازی‌ها و سیاست‌بازان حرفه‌ای وارد صحنه می‌شوند و راه را سد می‌کنند و اجازه نمی‌دهند مردم نفس راحتی بکشند. آنها منافع خود را بر مصالح مردم ترجیح می‌دهند و نمی‌خواهند مشکلات حل شود تا بتوانند از یکطرف جیب‌های گشاد خود را پر کنند واز طرف دیگر، رقیب سیاسی را از قدرت دور کنند و خودشان بر کرسی قدرت تکیه بزنند. پدر قدرت بسوزد که چشم‌ها را کور و گوش‌ها را کر می‌کند و طالبان خود را به هر خیانت و جنایتی وادار می‌سازد و اولین قربانی در این معرکه، مردم بی‌گناهی هستند که در تمام صحنه‌ها برای کشور و نظام فداکاری می‌کنند ولی در نبردهای سیاسیون بر سر قدرت همواره خرد می‌شوند.

به همین روزهای بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نگاه کنید که خبر سقوط ترامپ، باعث ریزش شدید قیمت ارز و سکه و خودرو شد ولی دلالان اقتصادی و بازیگران سیاسی دست به دست همدیگر دادند و دسته اول با به صدا درآوردن زنگ خطر برای جیب‌های گشاد و دسته دوم با اظهارنظرهای سیاسی درباره آینده رابطه با آمریکا، موفق شدند جلوی ریزش قیمت‌ها را بگیرند و همه چیز را به سیر صعودی برگردانند. باید خیلی ساده‌لوح باشیم که بپذیریم این واقعه، یک اتفاق است و نتیجه همدستی دلالان اقتصادی با بازیگران سیاسی نیست.»

این روزنامه بزک‌کننده برجام، به خیال خود پلتیک‌زده و فرار به جلو کرده است! وگرنه به جای شروع از پله چندم- آن هم با ادبیات تحریف- باید به این واقعیت تلخ اشاره می‌کرد که نرخ دلار قبل از آمدن دولت روحانی و بزک توافق با آمریکا (ادعای توقف حل همه مشکلات به بستن با آمریکا) ۳۷۰۰ تومان بود و در اثر سوء تدبیر هفت ساله دولت، ۹ برابر شده به عبارت دیگر، در اثر سوء تدبیر دولت،‌ هم بخش اعظم برنامه هسته‌ای تعلیق یا واگذار شد، هم تحریم‌ها (در همان دولت اوباما) چند برابر بیشتر برگشت و هم قدرت خرید مردم کاهش یافت.

ضمناً باید از نویسنده این روزنامه پرسید اگر مشکلات ریشه اقتصادی و مدیریتی ندارد، چرا طیف متبوع وی قبل از سال ۹۲ مدعی بودند ۷۰ تا ۹۰ درصد علت مشکلات اقتصادی، سوء مدیریت است؟

ثالثاً اگر دلال‌ها در به هم ریختن بازار نقش دارند -که قطعاً این طور است- چرا دولت و وزارتخانه‌های اقتصادی ذی‌ربط، در مقابل این مفسدان و اخلالگران، مجامله می‌کنند، بلکه بعضاً مجال موج‌سواری را برای آنها فراهم می‌سازند؟!

رابعاً اگر قرار باشد اوضاع اقتصادی با آمدن این دولت یا آن دولت در آمریکا، به هم بریزد و یا خوب شود، چه نیازی به سیاستگذاری مستقل و درون‌زاست؟ در حقیقت نویسنده، در حال تجویز نسخه قجری و پهلوی و بن‌سلمانی است که سرنوشت خود و کشورشان را به آمد و شد سیاستمداران در آمریکا سپرده بودند.

خامساً درباره نقش‌آفرینی سیاست‌بازان در آشفتگی اقتصادی نیز باید یادآور شد شرطی کردن اقتصاد کشور و مدیریتی که ذاتاً باید درون‌زا باشد، مذاکره با آمریکا، باعث وخامت حال اقتصاد شده و حال آن‌که بسیاری از این نوسانات، در اثر بی‌تدبیری اتفاق می‌افتد، و نه مذاکره یا تحریم آمریکا، بازار مسکن،‌گوشت، روغن، مرغ و تخم‌مرغ، آهن و بسیاری از اقلام دیگر، شاهدی براین ادعاست.

سادساً با کدام منطق اقتصادی، در حالی که دولت جدید آمریکا (در صورت انتخاب و قطعیت) باید تازه سه ماه دیگر آغاز به کار بکند، باید موجب کاهش قیمت ارز و سکه و خودرو شود؛ مگر نه این که بایدن معاون دولت اوباما بود و دولت اوباما بود که برجام را با شگردهای مختلف زیرپا گذاشت. نرخ حبابی ارز وقتی پایین می‌آید- و باید هم پایین بیاید- که دولت به حمایت از تولید، رونق صادرات، شکستن تحریم‌ها به واسطه تعامل گسترده با جهان غیرغرب، نظارت درست در واگذاری ارز دولتی و بازگشت آنها، بستن راه قاچاق و واردات بی‌رویه، اخذ مالیات‌های سنگین از اقتصاد زیرزمینی و تدابیری از این دست، از داخل به اقتضاء ثبات و آرامش بدهد وگرنه گره زدن آرامش اقتصاد به عطسه ترامپ و سرفه بایدن،‌عین بی‌عقلی است؛اگر خیانت نباشد.



منبع خبر

قیمت ارز را ۹ برابر کردید حالا سنگ مردم را به سینه می‌زنید؟! بیشتر بخوانید »

وقتی آمریکایی‌ها هم ترامپ و بایدن برای ایران را یکی می‌دانند

وقتی آمریکایی‌ها هم ترامپ و بایدن برای ایران را یکی می‌دانند



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «جیمز جفری»، نماینده ویژه دولت آمریکا در امور سوریه در مصاحبه‌ای تصریح کرده که سیاست‌های «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور فعلی این کشور همان سیاست‌هایی است که «باراک اوباما»، رئیس‌جمهور سابق آمریکا به دنبال آن بوده است.

بیشتر بخوانید:

بایدن و ترامپ به یک اندازه به امنیت اسرائیل اهمیت می‌دهند

جیمز جفری که در دولت اوباما هم سمت داشته، بر اساس همین استدلال گفته چنانچه «جو بایدن»، نامزد حزب دموکرات در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا به عنوان رئیس‌جمهور بعدی آمریکا وارد کاخ سفید شود سیاست‌های مشابهی با دولت ترامپ در قبال ایران به کار خواهد گرفت. 

بیشتر بخوانید:

مگر نمی‌گفتید با برجام ۱۵۰ میلیارد دلار ایران آزاد می‌شود؟!

او در مصاحبه‌ای اختصاصی با پایگاه خبری-تحلیلی Syria Direct می‌گوید: «دولت ترامپ از همان ابتدا این را روشن کرده که می‌خواهد با ایران تعامل کرده و مذاکره کند. مسئله اینجا است که او فقط برجام را نمی‌بیند، بلکه به پرونده موشکی، پرونده حمایت از تروریسم، پرونده ستیزه‌جویی‌های منطقه‌ای که موجب نگرانی همه شریکانمان در منطقه شده هم کار دارد. تک تک شریکان ما همیشه این موضوعات را مطرح می‌کنند.»

جیمز جفری سپس با اشاره به ۱۲ بندی که «مایک پامپئو»، وزیر امور خارجه آمریکا بعد از خروج از برجام برای توافق با ایران مطرح کرد گفت: «همان‌طور که می‌دانید مایک پامپئو ۱۲ شرط مطرح کرد. چهار مورد از این شرایط به برنامه هسته‌ای مربوط می‌شوند، چند بند تروریسم و گروگان‌های آمریکایی را شامل می‌شوند و بقیه به فعالیت‌های منطقه‌ای ایران مربوط می‌شوند که برای همه در این منطقه تا این جد تهدیدآمیز است.»

او تصریح کرد: «حالا فرض کنیم جو بایدن در انتخابات پیروز شود و سر کار بیاید. من همیشه وقتی افرادی از ۱۲ بند پامپئو انتقاد می‌کنند این را می‌گویم چون من در دولت اوباما هم بوده‌ام. می‌گویم، کدام یک از این ۱۲ مورد سیاست اوباما نبودند؟ وقتی من در سال ۲۰۱۲ دولت را ترک کردم، همه این سیاست‌ها بخشی از سیاست اوباما بودند. نداشتن حق غنی‌سازی اورانیوم، داخل همان قطعنامه سازمان ملل بود که ما به آن رأی دادیم، بقیه موارد هم همینطور.»

منبع: تسنیم



منبع خبر

وقتی آمریکایی‌ها هم ترامپ و بایدن برای ایران را یکی می‌دانند بیشتر بخوانید »