بریتانیا

به قطر بروید تا از سرما نمیرید / مالیات دادیم تا بلرزیم و فوتبال ببینیم!

به قطر بروید تا از سرما نمیرید / مالیات دادیم تا بلرزیم و فوتبال ببینیم!



بارنی رونی نویسنده شهیر گاردین در بخش ورزشی در آستانه جام جهانی ۲۰۲۲ قطر به بحران انرژی در بریتانیا و اروپا پرداخته و مدیریت اشتباه حکام لندن را نقد کرده است.

سرویس ورزش مشرق – گزارش گاردین از وضعیت انرژی در بریتانیا و اروپا در آستانه جام جهانی را به قلم عجیب و غریب و خاص رونی از نظر می‌گذرانید:

اندکی بعد از ظهر ۲۲ نوامبر ۱۹۶۳، آلدوس هاکسلی، رمان نویس مشهور تصمیم به خودکشی با دوز بالای مشروبات الکلی گرفته بود، او نمی‌خواست فقط بمیرد بلکه دلش می‌خواست در اوج فراموشی و مستی زندگی خودش را به پایان برساند، در حال مرگ بود که همزمان با آخرین دوز بالای ال اس دی، از رادیو شنید که اتفاق مهمی رخ داده است. جان اف کندی تیرباران شده بود. با خودش گفت، همیشه یک راهی هست!

حالا من اینجا نشسته‌ام و قبض برق چهار برابر شده را روبروی خودم گذاشته‌ام، نیازی به ال اس دی نیست، مطمئن هستم که تا چند ماه دیگر هرگز توان پرداخت چنین قبوضی را با حقوق ثابت خود از گاردین نخواهم داشت. اما منتظر شنیدن یک خبر عجیب از رادیو یا در اینترنت هستم، درست است، جام جهانی ۲۰۲۲ قطر!

این راه خوبی است، خودمان قرار است آن را برگزار کنیم، پولش را همین مردم با مالیات خود داده‌اند.

حالا چرا به قطر نرویم؟ خوب است دستکم از سرما نخواهیم مرد، قرار نیست بلرزیم و فوتبال تماشا کنیم، بهتر است برویم قطر و پاییز و زمستان سرد بدون انرژی در اروپا و بریتانیا را نبینیم. اصلا از این به بعد هر سال در فصل سرما می‌رویم قطر.

به قطر بروید تا از سرما نمیرید / مالیات دادیم تا بلرزیم و فوتبال ببینیم!

هاکسلی هم اشتباهی خودش را کشت، کمی صبر می‌کرد، همیشه راهی هست، روسیه گاز و نفت را به روی اروپا بسته و این اصلا مهم نیست، ما انرژی نداریم و مدعی مدیریت بر تمام جهان هستیم، ما حتی برای روشن نگاه داشتن برج‌های مرکزی لندن هم از حالا برنامه زمان بندی شده تعیین کرده‌ایم مبادا برق زیادی مصرف شود.

این اصلا ربطی به روسیه ندارد، خودمان می‌خواهیم برق را کمتر مصرف کنیم و فوتبال جام جهانی ۲۰۲۲ را در تلویزیون وقتی از سرما می لرزیم تماشا کنیم، البته اگر برقی هم باشد و تلویزیون‌ها روشن بماند.

حس عجیبی دارم، انگار کسی آمده و آستین مرا می‌کشد و می‌گوید: آقا ببخشید، نظر شما درباره فروپاشی خصمانه قریب الوقوع نظم جهانی چیست؟ و من تنها ترجیح می‌دهم بدون این که او را نگاه کنم خمیازه بکشم و بگویم، آرامتر حرف بزن، انرژی خودت را نگه دارد برای وسط زمستان ۲۰۲۳ روی سنگفرش مرکزی لندن وقتی حتی برق لازم برای روشنایی خود خیابان‌ها را در اختیار نداریم.

البته قرار است خانه‌های گرم تاسیس کنند اما این خانه‌ها برای بی خانمان است و من به عنوان خبرنگار فوتبال گاردین در آن شب‌ها اگر در قطر نباشم، دوست ندارم در اتاق کوچک خود، با مصرف برق، تلویزیون تماشا کنم و در انتهای ماه پول آن را بپردازم. نه دیگر ممکن نیست.

راستی این هفته گرت ساوتگیت ترکیب خود را برای بازی های نهایی انگلیس قبل از قطر ۲۰۲۲ اعلام کرد. هفته گذشته لیز تراس اعلام کرد که شما فقط باید ۲۵۰۰ پوند برای قبض انرژی خود بپردازید، در حالی که این بودجه را از طریق ۱۰۰ میلیارد پوند تامین می‌کنید. من باید کدام خبر را دنبال کنم؟ حالا زمان فوتبال است اما فکر این که قرار است ۱۶ درصد به مالیات شهروندی اضافه شود، حالم را از هر چه فوتبال است، به هم می‌زند. چه کسی بود که گفت پوتین هیچ قدرتی ندارد، ها، بوریس جانسون بود، خب حالا بیاید ببیند که چه قدرتی دارد!

فرانسه با الجزایر و قطر مذاکره کرده تا خیالش برای گاز و برق راحت باشد، از آن طرف به بریتانیا گفته که کاش از اروپا جدا نمی‌شدید! چه اتحاد دلچسب و خوبی بین اروپا و بریتانیا موج می‌زند!

مالیات دادیم تا بلرزیم و فوتبال ببینیم، این اولین و آخرین پاییز و زمستان سرد نیست که مردم بریتانیا تجربه می‌کنند، نمی‌دانم این همه هندی برای چه به بریتانیا مهاجرت می‌کنند، یکی نیست به آنها بگوید شما بسیار ثروتمند هستید، برق دارید، گاز دارید، برنج و گندم دارید، البته نه همه این ها را بریتانیا در اختیار دارد ولی خود بریتانیا نه مردمش!

جنگ در اوکراین، کار همه ما را خراب کرد، بیهوده نبود که گاردین از فردای آن روی یک سرویس ویژه خبری برای جنگ اوکراین کنار گذاشت. حالا مدام بنویسید مهم نیست، مهم است واقعا مهم است که جنگ اوکراین تمام شود و زندگی در اروپا بار دیگر شروع شود.

فیفا به خانه کمدی فوتبال تبدیل شده است، قرار بود روسیه تحریم شود و به جام جهانی نیاید و حتی مردمش بلیت قطر را خریداری نکنند اما مالک ۴ هتل بزرگ قطر در جام جهانی یک فرد روس است و بیش از ۱۲ درصد از بلیت بازی‌های مرحله گروهی را روس تباران یا شرکت‌های واسطه روسی خریداری کرده‌اند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

به قطر بروید تا از سرما نمیرید / مالیات دادیم تا بلرزیم و فوتبال ببینیم! بیشتر بخوانید »

عکس/ متفاوت‌ترین عضو گردان سلطنتی بریتانیا

عکس/ متفاوت‌ترین عضو گردان سلطنتی بریتانیا



بزهایی که به عنوان طلسم خوش‌شانسی خدمت می‌کنند دارای شماره هنگ و درجه هستند و همانند یک سرباز عادی می‌توانند ترفیع و تنزل درجه را تجربه کنند!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عکس/ متفاوت‌ترین عضو گردان سلطنتی بریتانیا بیشتر بخوانید »

اکونومیست: با رسیدن زمستان بحران اروپا سخت‌تر خواهد شد

اکونومیست: با رسیدن زمستان بحران اروپا سخت‌تر خواهد شد



در حالی که برخی نشریات مدعی اصلاح‌طلبی، اصرار دارند بحران اقتصاد ‌گریبانگیر اروپا را بپوشانند، یک نشریه همسو اذعان کرد اروپا گرفتار بحران گسترده اقتصادی است .

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: دنیای اقتصاد با اشاره به گزارش مجاهدت از نشریه اکونومیست می‌نویسد: «خانواده‌های ناتــوان از پرداخـت قـبـض»، «کارخانه‌هـای نیمه تعطیـل»، «تـرس از تورم در آینده» و «دولت‌های بدهکار» گزاره‌هایی هستند که مجله اکونومیست با آنها شرایط کنونی اروپا را تعریف کرده است، شرایطی دشوار که با رسیدن زمستان سخت‌تر خواهد شد.

این نشـــریه با ابراز این نگرانی، آینده پیش روی دولت‌ها را با عنوان «دولت‌هایی بدهکار» تصویر می‌کند چرا که اعتبارات حمایتی از محل استقراض تامین می‌شـود. اکونومیست با نگاهی به زیرساخت‌های تولید انرژی تجدیدپذیر در اروپا و افزایش سهم آن در سبد مصرفی، سرمایه‌گذاری روی این حوزه و بـه دست آوردن «منابع تازه انرژی» به هر قیمتی را از ملزومات دانسته است. 

به نوشته اکونومیست در شرایط کنونی اروپا، تنها یک «واکنش اشتباه می‌تواند دولت‌ها را ورشکسته کند». اما اروپا از زمستان امسال چگونه عبور می‌کند؟

ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهوری روسیه تهدید کرده شیرهای گاز را به روی اروپا می‌بندد. این تهدید به واقعیت بدل شده و اروپایی‌ها «زمستانی ســرد و تاریک» خواهند داشـت. مورگان استنلی، (تحلیلگر بانکی)، معتقد اسـت: «هزینه سالانه برق و گاز مصرف‌کنندگان اتحادیه اروپا می‌تواند تا رقم خیره‌کننده 1/4 تریلیون یورو هم برسد که ۲۰۰ میلیارد یورو بیشتر از متوسط سال‌های پیش است.» شوک انرژی در اروپا به یک بحران سیاسی اقتصادی بدل شده است. ۱۴ درصد از خانواده‌های بریتانیایی از پرداخت قبض‌هـای آب و بـرق بازمانده‌اند؛ شرکت آرسلورمتال یک واحد تولیدی در شهر برمن را تعطیل کرده و رکود اقتصادی در حال ظهور است، در پشت صحنه هم بازار انرژی دچار هرج و مرج شده است. قیمت برق در اروپا توسط تولیدکننده‌های کلان و خرد تعیین می‌شـود و از آنجا که روسیه نورد استریم ۱ را بسته، قیمت برق در اروپا صعود چشمگیری داشته است. به نوشــته اکونومیست شرکت‌های تولیدکننده برق «از دوسلدورف تا وین در حال تلاش برای نجات خود هستند؛ چراکه دچار مشکل کمبود نقدینگی شدند.» اما آن طرف سکه «واحدهای صنعتی هسته‌ای و انرژی‌های تجدیدپذیر با انرژی ارزانی که تولید می‌کنند صدها میلیارد یورو به جیب می‌زنند.» درست مثل زمان شیوع کرونا که «دولت‌ها با انبوهی از اعتبارات و کمک به کسب و کارها» وارد میدان شـدند.

عمق بحران انرژی در اروپا بر کسی پوشیده نیست؛ تا آنجا که یک گزارش مبنی بر «هیزم جمع کردن اروپایی‌ها» مدتی سرتیتر خبرها شده بود. به همین سبب حمایت گسترده‌ای که دولت‌ها با دخالت در تعرفه‌های انرژی انجام می‌دهند قابل درک است اما اکونومیست تاکتیک «اعمال سقف قیمتی در خرده‌فروشی مثل طرح‌های فرانسه و بریتانیا» را طرح‌های «سطحی و وسوسه‌انگیزی» دانسته که معایب زیـادی دارد.

این نشریه برای جلوگیری از «سقوط دومینویی شرکت‌های تولیدکننده برق» راهکار دیگری پیشنهاد می‌کند: «وام‌هایی که از طریق صندوق‌های اعتباری دولتی تامین می‌شود می‌تواند این شرکت‌ها را نجات دهد. بعضی از کسب و کارها مثل اوایل شیوع کرونا ممکن است تعطیل شوند و به همین دلیل وام‌هـای حمایتی دولت می‌تواند آنها را نجات دهد؛ البته به طور موقت.» این مجله تاکید می‌کند که وام‌های حمایتی باید «محدود به زمان باشند». 

سؤال مهم‌تر این است که دولت‌ها چگونه از پس این هزینه‌ها برمی‌آیند؟ استقراض از بانک مرکزی. قرضی که «هزینه بیشتری روی دوش دولت‌ها می‌گذارد». به نوشته این نشریه «بریتانیا حداقل ۴۵۰ میلیارد یورو برای مبارزه با بحران انـرژی هزینه می‌کنـد و دولت‌های آلمان و ایتالیا به ترتیـب ۲ و ۳ درصد از ارزش تولید ناخالص‌شان را برای عبور از شوک انرژی پرداخت می‌کنند». این نشریه هشدار داده طرح نخست‌وزیر بریتانیا «کل صورت حساب انرژی بریتانیا را 2 برابر افزایش می‌دهد. این اعتبار از طریق استقراض تامین می‌شود، استقراضی که کسری بودجه بیشتری در زمان تورم نصیب دولت می‌کند و بانک مرکـزی با بالا بردن نرخ بهره برای مبارزه با تـورم‌، عملا هزینه‌ای را که بر دوش دولت است سنگین‌تر می‌کند. دقیقا به همین دلیل باید روی درآمدهای بادآورده برخی از ژنراتورهای انرژی حساب باز کرد.»

اکونومیست شرایط کنونی انرژی اروپا را ملزم به طراحی سیستم جدیدی می‌داند و می‌نویسد: « اگرچه برخی از قوانین و اصول واضح هستند؛ حفظ مکانیزم عرضه و تقاضای بازار برای تشویق سرمایه‌گذاری در ظرفیتهای جدید انرژی و نوآوری در تولیـد باتریهای مختلف ضروری است.» همچنین پیشنهاد می‌کند در بازتعریف بازار انـرژی اروپا «تغییر لحظه‌ای قیمتها بـه قراردادهای بلندمدت» تغییر پیدا کند به ویژه در زمانی که «انرژی ارزان باد سهم رو به رشدی» در سبد مصرفی انرژی اروپا دارد. یافتن منابع انرژی تازه «از گاز در قطر گرفته تا انرژی‌های تجدیدپذیر» یکی دیگر از پیشنهادهای اکونومیست است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اکونومیست: با رسیدن زمستان بحران اروپا سخت‌تر خواهد شد بیشتر بخوانید »

آیا مقام ملکه یا پادشاه در انگلیس تشریفاتی است؟

آیا مقام ملکه یا پادشاه در انگلیس تشریفاتی است؟



اگر چه اختیارات پادشاه و ملکه در بریتانیا در ظاهر تشریفاتی و نمادین تلقی می‌شود اما مصادیق پرشماری از سوءاستفاده آنان از قدرت برای اثرگذاری بر کشورهای دیگر و نیز افزایش ثروت به چشم می‌خورد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، با مرگ ملکه انگلیس در سن ۹۶ سالگی یکی از موضوعاتی که بار دیگر توجه مردم و رسانه های مختلف جهان را به خود جلب کرده، حوزه اختیارات قانونی ملکه یا پادشاه است. آنچه امروزه در بیشتر رسانه های انگلیس تبلیغ می شود آن است که سلطنت در انگلیس محور وفاق ملی و همگرایی اجتماعی است. به دیگر بیان مقام سلطنت از نظر سیاسی بی طرف و اختیارات ملکه و شاه بیشتر جنبه تشریفاتی دارد.

مقامات و رسانه های انگلیسی با این جوسازی سعی دارند در ذهن مخاطبان این باور را القا گردد که در سلطنت مشروطه شاه و ملکه مقامی سمبلیک بوده و حضورش کاملاً تزئینی است و در بسیاری از موارد تنها می تواند به اهدا القاب (دوک، سر و..) و یا حضور در جشن ها و مناسبت های ملی و بین المللی بسنده کند. این در حالی است که واقعیت چیز دیگری را نشان می دهد و در سایت رسمی خانواده سلطنتی اختیاراتی بی حد وحصر برای شاه یا ملکه درنظر گرفته شده است.

اختیاراتی بی حد وحصر سلطنت

در سایت رسمی خانواده سلطنتی برای ملکه یا شاه وظایف زیادی تعیین شده است. برخی از این وظایف، وظایف عمومی است چون شرکت در مراسم ملی و یادبودهای سیاسی، بازدید از نقاط مختلف تحت سلطنت چه در داخل و چه در خارج انگلیس و پاسخگویی به نامه های دریافتی مردم و برخی دیگر از وظایف خاص تلقی می شود از آن جمله دیدار با مسئولین سیاسی کشور، سفرای انگلیس در کشورهای دیگر، جلسات مستمر با نمایندگان انگلیس در کشورهای زیر سلطه و بررسی اوضاع آنان. او همچنین هر هفته یکبار با نخست وزیر به صورت خصوصی دیدار و گفت وگو می کند.

لازم به یادآوری است که از زمان نخست وزیری «وینستون چرچیل» به منظور هماهنگی سلطنت و دولت، جلساتی توجیهی به صورت هفتگی با حضور نخست وزیر تشکیل می شود که البته محتوای این جلسات به عنوان اسرار دولتی هرگز منتشر نمی شود.

در کنار مسئولیت های تشریفاتی، ملکه یا شاه اختیارات و مسئولیت های جدی بسیاری را بر عهده دارند که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱- انعقاد معاهدات و یا فسخ ‌قراردادهای ‌بین ‌المللی ‌میان انگلیس با سایر کشورها

۲- انتصاب اعضاء مجلس‌ لردها (اعیان) که‌ بیش از ۷۰۰ لرد – شامل شاهزادگان‌، اشراف‌ و شخصیت های‌ فرهنگی‌ علمی‌ و مذهبی‌ در آن کرسی دارند.

۳- عزل و نصب‌ نخست‌ وزیر به این معنا که ملکه به‌ طور معمول‌ فردی را که‌ حزب‌ پیروز در انتخابات‌ مجلس‌ عوام‌ این‌ کشور برمی‌گزیند به ‌نخست‌وزیری‌ منصوب ‌می‌ کند و عملاً در موارد بحرانی‌ می‌ تواند به عزل‌ نخست‌وزیر این‌کشور اقدام کند.

۴- عزل و نصب‌ وزیران‌، انحلال پارلمان‌ و یا دعوت ‌به ‌تشکیل‌آن یا تعطیلی موقت‌ پارلمان‌

۵- توشیح لوایح‌ یا طرح های‌ مصوب‌ پارلمان‌ انگلستان‌ از اختیارات‌ پادشاه‌ این‌ کشور است‌ و پادشاه‌ می‌تواند از تأیید و توشیح‌ مصوبات‌ ۲ مجلس‌ این‌ کشور اجتناب‌ ورزد.

۶- نظارت بر حسن اجرای امور داخلی و خارجی از عمده وظایف ملکه یا پادشاه است.

۷- اجرای قوانین‌ به‌ نام‌ او انجام‌ می‌گیرد به این معنا که کلیه قوانین و مقررات بر اساس نام او تایید می شود.

۸- فرماندهی نیروهای‌ مسلح‌ بر عهده‌ ملکه‌ است‌ که‌ اعمال‌ این صلاحیت‌ و اختیار حکومتی‌ با مشورت‌ وزیران‌ (خصوصاً وزیر دفاع‌) انجام‌ می‌پذیرد.

۹- تائید و تنظیم سیاست خارجی‌ انگلستان‌ نیز از اختیارات‌ پادشاه‌ است‌ که‌ همانند فرماندهی‌ نیروهای‌ مسلح‌ این‌کشور با مشورت‌ وزیران‌ است‌ و اجرای سیاست ‌خارجی ‌بر عهده‌ کابینه‌ و هیئت‌ وزیران‌ انگلستان‌ قرار دارد.

۱۰- زمانی که‌ پس‌ از انتخابات‌ مجلس‌ عوام‌ هیچ‌ یک‌ از احزاب‌ اکثریت‌آراء را به‌خود اختصاص‌ نداد و اکثریت‌ کرسی‌های‌ مجلس‌ عوام‌ به‌ حزبی‌ خاص‌ تعلق‌ نیافت‌، انتخاب‌ نخست‌وزیر به‌ صورت‌ انحصاری و بدون‌ قید و شرط‌ بر عهده‌ پادشاه‌ و از اختیارات‌ انحصاری‌ وی‌ است‌.

۱۱- تعیین عالیترین‌ مقام‌ قضایی‌ انگلستان‌ و صدور فرمان عفو و تخفیف‌ مجازات‌ محکومین ‌از اختیارات‌ ملکه یا پادشاه‌است‌.

۱۲- تائید و توشیح مصوبات مجلس به این معنا که مصوبات مجلس باید به امضای ملکه یا پادشاه برسد تا ضمانت اجرایی پیدا کند.

۱۳- تایید و توشیح احکام قضایی به این معنا که احکام قضایی باید به امضای ملکه یا پادشاه برسد تا ضمانت اجرایی پیدا کند.

۱۴- تعیین و نصب عالی ترین مقام مذهبی بریتانیا؛ از آنجا که ملکه یا پادشاه بریتانیا بالاترین مقام کلیسای دولتی انگلیس به حساب می آید، مسئول نصب و تعیین اسقف اعظم و اسقف های کلیسا های بریتانیا است.

۱۵- مالکیت زمین های مسکونی و مراتع کشاورزی به صورت موقوفی

۱۶- مالکیت حیوانات و پرندگان مستقر درکلیه پارک ها و جنگل های حفاظت شده

۱۷- مالکیت موزه ها و کلیه آثار و ابنیه تاریخی

۱۸- مالکیت پارک ها، جنگل ها و معادن

مصادیقی از سوءاستفاده پادشاهان از اختیارات به ظاهر نمادین

نه تنها بریتانیا در زمان ملکه الیزابت بلکه بیشتر کشورهایی که امروزه به صورت پادشاهی اداره می شوند، بارها و بارها از اختیارات نمادین خود به طور واقعی استفاده کرده اند.

بنابراین در تاریخ اروپا نمونه‌های زیادی از مواردی وجود دارد که طی آن، پادشاه مشروطه از اختیارات خود استفاده کرده است. بحران عید پاک در دانمارک که طی آن پادشاه نخست وزیر را برکنار کرد و امتناع فرمانروای لوکزامبورگ از تصویب لایحه‌ای در سال ۲۰۰۸ از جمله‌ی این موارد است. سوءاستفاده از اختیارات در خاندان سلطنتی گاهی به رسوایی‌هایی هم کشیده شده است. حدود یک دهه پیش، پادشاه اسپانیا برای امضای قراردادی با عربستان متهم به دریافت رشوه‌ای یکصد میلیون دلاری شد. موارد مشابهی برای لوران شاهزاده بلژیکی، برنهارد شاهزاده هلندی و اندرو شاهزاده بریتانیایی رخ داد.

در بریتانیا نیز بر پایه مستندات موجود، ملکه همواره از قدرت خود سوء استفاده کرده بود. روزنامه «گاردین» توانسته پایگاه داده ای را دست کم از ۱۰۶۲ لایحه پارلمانی تهیه کند که از ابتدای سلطنت الیزابت دوم تا سال گذشته ادامه داشته و با موافقت ملکه تدوین شده بود.

لازم به ذکر است که خاندان سلطنتی روند «رضایت» را به عنوان «کنوانسیون طولانی مدت و دیرینه» توصیف می کنند که بر پایه آن، نمایندگان پارلمان از ملکه یا شاه می خواهند تا رضایت خود را برای بحث در مورد لوایحی ارائه کند که بر منافع تاج و تخت تأثیر می گذارد. پایگاه داده ای که توسط گاردین گردآوری شده است، بخش وسیعی از پیش نویس قانون بریتانیا را نشان می دهد که وزرا تصمیم گرفته اند برای بررسی به کاخ ارسال کنند.

به نوشته گاردین، شماری از لوایح بررسی و تایید شده از سوی ملکه برای تصویب در پارلمان به ثروت یا مالیات ارتباط می یافت. در طول قرن ها، دودمان بدنام وینزرها (یعنی خانواده سلطنتی حاکم) از امور مالی خود محافظت می کنند؛ آنها یکی از ثروتمندترین خانواده ها در بریتانیا هستند که به سرمایه گذاری در زمینه ملک و املاک مشغول اند در حالی که از مالیات بر ارث معاف و مجموعه هایی از هنرهای زیبا و جواهرات دست ساز در اختیار دارند.

در این میان اما گاردین در تحقیقات خود به اسنادی از آرشیو ملی دست پیدا کرد که نشان می داد ملکه در مواردی از این روش با دولت لابی کرده بود. همچنین این تحقیقات، شواهدی را کشف کرد که نشانگر آن بود ملکه از این روش برای متقاعد کردن وزرای دولت برای تغییر قانون شفافیت دهه ۱۹۷۰ استفاده می کرد تا ثروت شخصی خود را از مردم پنهان کند.

گاردین تاکید کرد، اسنادی که برای تایید به دست ملکه می رسید، پیش نویس قوانینی بودند که بر دارایی شخصی او مانند املاک خصوصی در قلعه بالمورال، کاخ ساندرینگهام و به طور بالقوه هر چیزی که به نظر می رسید شخصاً بر شخص ملکه تأثیر بگذارد، را در برمی گرفت.

حال این پرسش به ذهن می رسد که ثروت و دارایی ملکه و سلطنت چقدر است؟

به گزارش مجاهدت از «بیزینس اینسایدر»، دارایی شخصی ملکه بیش از ۵۰۰ میلیون دلار است. این دارایی عمدتاً به دلیل سرمایه گذاری‌ها، مجموعه‌های هنری، جواهرات و املاک و مستغلات است و شامل خانه ساندرینگام و قلعه بالمورال می‌شود.

اما نشریه «فوربس» آماری دقیق تر از دارایی های غیرمنقول امپراطوری تا سال ۲۰۲۱ منتشر کرده که این دارایی ها را حدود ۲۸ میلیارد دلار نشان می دهد که پادشاهی در قالب املاک و مستغلات غیر قابل فروش در اختیار دارد. این املاک به این شرح هستند:

– املاک سلطنتی با ارزش ۱۹.۵ میلیارد دلار

– کاخ باکینگهام با ارزش ۴.۹ میلیارد دلار

– دوک‌نشین کورنوال با ارزش ۱.۳ میلیارد دلار

– دوک‌نشین لنکستر با ارزش ۷۴۸ میلیون دلار

– کاخ کنسینگتون با ارزش ۶۳۰ میلیون دلار

– املاک سلطنتی واقع در اسکاتلند با ارزش ۵۹۲ میلیون دلار

فرجام سخن

اگرچه در ظاهر تلاش می شود که اختیارات ملکه، شاه و به عبارتی سلطنت در بریتانیا، نمادین و تشریفاتی جلوه کند اما واقعیت عکس آن را تصویرگری می کند. ملکه نه تنها مستقیماً بر روند قانون گذاری در داخل این کشور تاثیر می گذاشت که در حوزه سیاست خارجی و امور بین الملل نیز نقش آفرینی می کرد؛ دست داشتن ملکه الیزابت در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ایران و نیز کشتار هزاران کنیایی نمونه های تاریخی و تاییدی بر این ادعا است.

نه تنها بریتانیا در زمان ملکه الیزابت بلکه بیشتر کشورهایی که اینک به صورت پادشاهی اداره می شوند، بارها و بارها از اختیارات نمادین خود به طور واقعی استفاده کرده اند. بنابراین در تاریخ اروپا نمونه‌های زیادی از مواردی وجود دارد که طی آن، پادشاه مشروطه از اختیارات خود استفاده کرده است. بنابراین تاکید بر تشریفاتی بودن سلطنت، بیش از اینکه واقعیت ماجرا را حکایت کند، بهانه ای مشروع برای مبرا کردن شاه یا ملکه از پیامدهای تصمیم آنها است تا مبادا قداست و اقتدار سلطنت خدشه دار و پایه های تاریخی نظام پادشاهی تخریب شود.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آیا مقام ملکه یا پادشاه در انگلیس تشریفاتی است؟ بیشتر بخوانید »

زندگی و پرمز و راز چارلز سوم «شاهزاده ولز»

زندگی و پرمز و راز چارلز سوم «شاهزاده ولز»



«چارلز سوم» در حالی وارث تاج و تخت بریتانیا شده که ابهامات بسیاری در زندگی وی به ویژه در بخش مالی مشاهده می‌شود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، «چارلز» بزرگ‌ترین پسر در میان چهار فرزند «الیزابت» و اولین شاهزاده‌ای است که تمام عمر خود را در انتظار تاج و تخت سپری کرده است. چنین است که «سرژ اشممرمان» در  روزنامه «نیویورک تایمز» نوشت، چارلز به جای اینکه به دنبال شغل جدید باشد باید استعفا دهد و بازنشسته شود.

بر اساس این گزارش، چارلز سوم با نام کامل «چارلز فیلیپ آرتور جرج» فرزند ارشد الیزابت دوم با لقب شاهزاده ولز معروف است. وی را «دیرپاترین وارث بلافصل در تاریخ بریتانیا» می نامد. چارلز اولین وارث مدرن تاج و تخت انگلیس است.

زمانی که چارلز در ۱۴ نوامبر ۱۹۴۸ به دنیا آمد، مادرش هنوز ملکه نبود. چهار سال بعد که پدربزرگش «شاه جورج پنجم» درگذشت، الیزابت به تاج و تخت رسید.

یک سال بعد، او در مراسم تاجگذاری مادرش در «وست مینستر ابی» حضور یافت. او سه خواهر و برادر  به نام‌های «آن»، «اندرو» و «ادوارد» دارد.

چارلز در اسکاتلند به مدرسه «گوردون استون» رفت، همان موسسه‌ای که پدرش «دوک ادینبورگ» در دوران کودکی به آنجا می‌رفت. او خاطرات خوبی از مدرسه ندارد.

در سنت پادشاهی رسم بود که فرزندان به مدرسه نظام بروند، اما او این سنت را شکست و به «دانشگاه کمبریج» رفت و در رشته انسان شناسی، باستان شناسی و تاریخ کارشناسی ارشد خود را دریافت کرد.

* تحصیلات چارلز سوم

او در ۲۱ سالگی لقب «دوک کورنوال» را به دست آورد که به وارث ارشد پادشاه داده می‌شود. با این حال، چارلز «نظام» را هم فراموش نکرد. پس از پایان تحصیلات وارد نیروی دریایی سلطنتی شد و از ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۶ به عنوان افسر در چندین کشتی جنگی انگلیس خدمت کرد.

او مدرک خلبانی بالگرد را هم به دست آورد. چارلز ریاست بیش از ۴۰۰ موسسه خیریه را در دست دارد و اولین جانشین سلطنت است که مدرک دانشگاهی به دست آورده است. او همچنین رئیس «پرینس تراست» و «شرکت سهامی سلطنت» است.

*ثروت چارلز سوم

پس از مرگ ملکه الیزابت دوم، تمام اختیارات او به پادشاه جدید چارلز سوم رسید. او میراث مالی بسیار عظیمی را به ارث خواهد برد که او را به یکی از ثروتمندترین پادشاهان جهان تبدیل می‌کند.

 شاهزاده چارلز در زمینه‌های اکولوژی، کشاورزی ارگانیک و معماری فعالیت می‌کرد و با اینکه انتقادات زیادی متوجه او شد، اما به آنها اعتنا نمی‌کرد و در سکوت و گاهی مخفیانه برای افزایش ثروت خود تلاش می‌کرد.

ثروت پادشاه جدید حدود ۳۲۰ میلیون دلار تخمین زده می‌شود و او پس از مادرش ملکه الیزابت دوم، دومین فرد ثروتمند در خانواده حاکم است. چارلز موفق شد درآمد سالانه خود را در سال گذشته به حدود ۲۷ میلیون دلار افزایش دهد و این در حالی است که بریتانیا در بحران اقتصادی به سرمی‌برد.

درآمد شاه جدید عمدتاً از دوک نشین کورنوال منطقه‌ای غنی و وسیع در بریتانیاست که امتیاز تاریخی برای وارث تاج و تخت است و دارایی‌های این دوک نشین بیش از یک میلیارد دلار تخمین زده می‌شود.

شاه جدید یک تاجر محسوب می‌شود. وی ۱۵ سال پیش درآمدی بیش از ۱۶ میلیون دلار نداشت، اما با افزایش ارزش املاکش که بیش از ۵۲ هزار هکتار زمین کشاورزی و ۲ هزار و ۳۶۰ هکتار جنگل، ۴۵ میلیون دلار زمین قابل ساخت و ۳۰۰ میلیون دلار املاک تجاری است، توانست ثروت خود را افزایش دهد.

به نوشته روزنامه «تلگراف»، در صورت مرگ هر فردی که دارای املاک و مستغلات در دوک نشین کورنوال باشد ولی وارثی نداشته باشد، این اموال طبق قانون به شاهزاده چارلز می‌رسد که این نیز خزانه پادشاه جدید را افزایش می‌دهد.

پادشاه جدید علاوه بر میراث ۵۳۰ میلیون دلاری ملکه الیزابت دوم، از پول مالیات دهندگان تحت عنوان «حمایت سلطنتی» نیز برخوردار خواهد شد که بالغ بر ۱۱۰ میلیون دلار در سال است.

دوک نشین لنکستر نیز یکی دیگر از مهم‌ترین منابع درآمد پادشاه است و مجموعه‌ای است که شامل زمین‌های خصوصی با پروژه‌های تجاری، کشاورزی و مسکونی است که همه آن‌ها متعلق به ملکه است و چارلز آنها را به ارث می‌برد.

ملکه همچنین مجموعه‌ای از عتیقه جات کمیاب، مجموعه بزرگی از تمبرهای سلطنتی که از پدرش جورج پنجم به ارث برده است، بعلاوه یک خانه روستایی به ارزش ۶۵ میلیون دلار و همچنین کاخ «بالمورال» در اسکاتلند به ارزش حدود ۱۴۰ میلیون دلار را برای پسرش چارلز به ارث گذاشت.

*ابهامات و فسادهای مالی چارلز

در سال‌های اخیر، رسانه‌های وابسته به دربار انگلیس همانند «بی‌بی‌سی» به صورت جدی بر چهره سازی مثبت از شاهزاده چارلز به عنوان گزینه مناسب پادشاهی متمرکز بوده‌اند به خصوص آنکه او نزد افکار عمومی مقبولیت و وجاهت نسل‌های پیشین را ندارد.

روزنامه «ساندی تایمز» اخیراً با انتشار گزارشی از دریافت سه بسته نقدی از سوی شاهزاده چارلز از «شیخ حمد بن جاسم آل ثانی» نخست‌وزیر پیشین قطر پرده برداشته بود.  حمد بن جاسم در یکی از مناسبت‌ها یک میلیون یورو پول در پاکت‌های خرید فروشگاه «فورنتوم و میسون» به پسر ارشد ملکه انگلیس پرداخت.

به روایت این رسانه، دفتر چارلز مدعی شده که این پول‌ها به عنوان کمک‌های خیریه به شاهزاده داده شد. این سه بسته پول نقد در مجموع سه میلیون یورو بوده و پسر ملکه طی سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ آنها را دریافت کرد.

با شدت گرفتن انتقادات نسبت به دریافت پول نقد توسط شاهزاده انگلیس از نخست وزیر قطر، رسانه‌های وابسته به دربار فعال شده و تلاش کردند دریافت این مبالغ را «کمک‌های خیریه» معرفی کنند. منتقدین اما گفتند که نفس شکل‌گیری چنین مباحثی به معنای وجود عدم شفافیت در گردش‌های مالی خاندان سلطنتی تلقی شده و ظن عادی بودن دریافت رشوه از سوی دربار سلطنتی را تقویت می‌کند.

همچنین ماه گذشته نیز روزنامه انگلیسی «ساندی تایمز» از اقدام پرنس چارلز در دریافت مبالغی از خانواده «اسامه بن لادن» سرکرده پیشین گروه تروریستی القاعده در سال ۲۰۱۳ پرده برداشت. روزنامه ساندی تایمز نوشت که پرنس چارلز این مبلغ را از برادران ناتنی اسامه بن لادن دریافت کرده بود.

طبق گزارش این روزنامه انگلیسی، پرنس چارلز در تاریخ ۳۰ اکتبر ۲۰۱۳ و پس از گذشت دو سال از کشته شدن اسامه بن لادن توسط نیروهای آمریکایی در پاکستان، در کاخ «کلارنس» در لندن با «بکر بن لادن» دیدار کرد.

ساندی تایمز مدعی شد که چارلز این مبلغ را علیرغم اعتراض مشاوران سلطنتی و بنیاد خیریه شاهزاده ولز دریافت کرده است. در جولای ۲۰۲۲، منبعی در کاخ سلطنتی بریتانیا گفت که کمک‌های نقدی به بنیاد خیریه ولیعهد دیگر پذیرفته نخواهد شد.

این نخستین بار نیست که کمک‌های مالی به مؤسسات ولیعهد بریتانیا جنجال به پا می‌کند، پلیس انگلیس در فوریه گذشته تحقیقاتی را در مورد کمک بنیاد خیریه شاهزاده چارلز به «محفوظ بن مرعی» تاجر سعودی برای دریافت مدال در انگلیس در ازای اهدای صدها هزار پوند به این بنیاد آغاز کرده بود و در نهایت نتایج خود را با توجه به عدم شفافیت گردش مالی در دربار انگلیس به صورت ناتمام منتشر کرد.

*چارلز و روابط با زنان

زندگی چارلز به طور معمول توسط زنانی که وارد زندگی اش شده‌اند، بارها در رسانه‌ها تعریف و تشریح شده است. از همان ابتدا نیز اساسی‌ترین وظیفه چارلز به عنوان پسری که پادشاه آینده انگلیس خواهد بود، محدود به یافتن همسر و تولید وارث برای خانواده سلطنتی بود.

چارلز در جوانی و تا پیش از ازدواج رابطه عاشقانه با زن‌های بسیاری داشته که از آن جمله می‌توان به «سارا مک کورکودال» خواهر بزرگ‌تر پرنسس دایانا اشاره کرد. شاهزاده چارلز سابق (و شاه چارلز کنونی) پس از آشنایی با دیانا اسپنسر در ۲۹ ژوئیه ۱۹۸۱ در کلیسای جامع سنت پل با هم ازدواج کردند.

دایانا و چارلز در سالهای ۱۹۸۲ و ۱۹۸۴ دارای دو فرزند پسر شدند که به ترتیب ویلیام و هری نام دارند. با ایجاد رابطه بین «کامیلا پارکر بولز» و شاهزاده چارلز، روابط او با دایانا شکرآب شد و سرانجام این دو در ۲۸ اوت ۱۹۹۶ از هم جدا شدند و یک سال بعد دایانا در یک تصادف رانندگی در پاریس کشته شد. 

*ماجرای دایانا اسپنسر

همسر سابق چارلز، دایانا که ماجرای طلاقش از او در دهه نود میلادی بسیار جنجالی بود، پس از جدایی از ولیعهد وقت انگلیس در پاسخ به سئوالی، عامل فروپاشی زندگی زناشویی‌اش را این گونه گفت: «ما سه نفر در این ازدواج بودیم، بنابراین کمی وضعیت شلوغ بود.»

هنگامی که دایانا در سال ۱۹۹۷ در تصادف خودرو در پاریس کشته شد، وجهه عمومی چارلز به قدری مخدوش شد که بسیاری فکر می‌کردند او اصلاً نمی‌تواند پادشاه شود و سال‌ها طول کشید تا او توانست از سایه سنگین بدگمانی عمومی پس از مرگ همسر سابقش بیرون بیاید.

چارلز در ۹ آوریل ۲۰۰۵ برای دومین بار ازدواج کرد و همسر دوم وی همان «کامیلا پارکر بولز» بود. ملکه آرزو داشت کامیلا به جایگاه «شهبانو» دست یابد. گویا ملکه او را بسیار دوست می‌داشت. ملکه الیزابت که در ماه فوریه جشن هفتاد سال حکمرانی خود را برگزار کرده بود، دوره گذار در تاج و تخت را پیش بینی کرده بود و در اظهاراتی شخصی از بریتانیایی‌ها خواسته بود که آغوش خود را به روی چارلز و کامیلا بگشایند.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

زندگی و پرمز و راز چارلز سوم «شاهزاده ولز» بیشتر بخوانید »