بغداد

جهان بالد به نام تو

جهان بالد به نام تو


شهید سلیمانی نماینده نسلی بود که اراده کرد اسلام و امام (ره) را برای برپایی یک نظام الهی با خون خود یاری کند، نسلی که حرکت تاریخی خود را در امتداد حرکت انبیا و اولیای الهی می‌دانست و …

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، محمدکاظم انبارلویی طی یادداشتی نوشت: تاریخ بشر در صفحات زرین خود سراغ ندارد یک سردار، یک نظامی مورد ستایش میلیون‌ها انسان از ملیت‌های مختلف و تیره‌های گونه‌گون انسانی قرار گیرد.

دو سال پیش میلیون‌ها انسان در شهرهای عراق و ایران شانه‌های خود را زیر تابوت کسی بردند که بیش از ۴۰ سال به دنبال شهادت بود.

مردم بغداد، نجف، مردم اهواز، تهران، قم و مشهد به تشییع کسی آمده بودند که صادقانه با اقتدا به امام حسین (ع) و شهدای کربلا بدنی قطعه قطعه داشت.

ملت ایران و امت اسلام جنازه قهرمانی را تحویل گرفتند که؛
سر جدا
تن جدا
از دو دست و دو پا هم جدا بود.

سرّ این سپاس و ستایش و این بدرقه میلیونی در ایران و جهان چه بود؟

شاید بتوان گفت، به قول مقام معظم رهبری:« شهید سلیمانی ثابت کرد هم می توان ملتی ترین چهره کشور بود و هم می توان امتی ترین چهره کشور بود و درآن واحد ملتی ترین و امتی‌ترین بود.»

شهید سلیمانی که بود؟ مرام او چه بود؟ چه کرد؟ چه می‌خواست؟و بالاخره کجا رفت؟

مردم آمده بودند به تجلیل و تکریم مردی بایستند که جز اخلاص صدق، وفا، ایثار، صفا ، مردم‌خواهی، مردم‌دوستی و نیک‌خواهی طی ۴۰ سال مجاهدت در کارنامه نظامی سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی او نبود.

مردم آمده بودند بگویند:

زمین لرزد ز گام تو

جهان بالد به نام تو

جهان سبز است از سلام تو

وطن سرخ است از مرام تو

همان اشکی که به چشم است

به ما آرد پیام تو

شهید سلیمانی یک نظامی بود. ۴۰ سال دست خود را از قبضه شمشیر برای جنگیدن با متجاوزان و تبهکاران و معاندان با حقوق بشر برنداشت.

او ۴۰ سال بود لحظه‌ای انگشت خود را از ماشه تفنگ در برابر کافران و مشرکان و دشمنان بشریت برنداشت.

سلوک روحی او نشان داد، می‌شود بین «شور» و «شعور» جمع کرد. او ثابت کرد، جنگیدن خود یک هنر است. او آموزگار هنر جنگیدن بود. او ۴۰ سال در بیابان‌ها، صحراها، کوه‌ها و دشت‌ها به دنبال شهادت بود و ثابت کرد شهادت هنر مردان خداست.

شهید سلیمانی نماینده نسلی بود که اراده کرده بود اسلام و امام (ره) را برای برپایی یک نظام الهی با خون خود یاری کند. شهید سلیمانی نماینده نسلی بود که حرکت تاریخی خود را در امتداد حرکت انبیا و اولیای الهی می‌دانست و برای برپایی نظام نبوی و علوی به رهبری مراجع و علما و دانشمندان عصر خود تلاش می‌کرد.

شهید سلیمانی همه آنچه را که شهدای انقلاب در وصیت‌نامه‌های خود نوشته بودند و جملاتی از آن در سنگ قبر آنها در مزار شهدای شهرها هک شده به عنوان یک باور نمایندگی می‌کرد.

مردم در نیمه دی ماه ۱۳۹۸ به خیابان‌ها آمده بودند به او بگویند:

درد ما را در جهان درمان مبادا بی شما

مرگ بادا بی شما و جان مبادا بی شما

سینه‌های عاشقان جز از شما روشن مباد

گلبن جان‌های ما خندان مبادا بی شما

شهید سلیمانی یکی از مصادیق باور و ایمان به غیب درعصر ما بود. حرکت او در مسیر ولی زمان او را به سرزمین نور وحکمت رسانده بود.کسی که وارد این وادی شود صاحب سبک، مرام و مکتب می‌شود. مقام معظم رهبری در معرفی ابعاد شخصیتی او از مکتب سلیمانی برای نسل جوان و نسل‌های آینده رونمایی فرمودند.

میلیون‌ها تن در تشییع او به خیابان‌ها آمده بودند تا نورافکنی به «غیب» و«باطن» او بیندازند تا گرمی‌بخش حرکت تاریخی خود باشند.

بدون ادبیات وحی نمی‌توان به باطن هر انسان سرک کشید. باید به باطن و غیب ذهن و قلب شهید سلیمانی راه یافت تا معلوم شود او چه می‌دید که این‌طور مشتاق شهادت بود. ایمان به غیب از ارکان سلوک او بود. شهید سلیمانی یک انسان باایمان با تمام عیار الهی آن بود. اگر غیبی در کار نباشد ایمان معنا ندارد. متعلق ایمان، یک امر غیبی است.

کسانی‌که با غیب انس دارند و سیر و سلوک خود را با قرآن و فرهنگ اهل بیت (ع) تنظیم می‌کنند، به طور طبیعی پشت سر ولی خدا حرکت می‌کنند.

مردم با درک چنین حقیقتی او را «یار» خود می‌دانند.

مردم با همان هیجان و شوری که دو سال پیش شانه خود را زیر تابوت او داده بودند پس از دو سال همین سرود را هنوز برای او می خوانند:

ای یار من، ای یار من، ای یار بی‌زنهار من

ای دلبر و دلدار من، ای محرم و غمخوار من

ای در زمین ما را قمر، ای نیم‌شب ما را سحر

ای در خطر ما را سپر، ای ابر شکّربار من

خوش می‌روی در جان من، خوش می‌کنی درمان من

ای دین و ای ایمان من، ای بحر گوهردان من

ای شب روان را مشعله، ای بی‌دلان را سلسله

ای قبله هر قافله، ای قافله سالار من

مردم شهید سلیمانی‌ها را قمر هدایت خود در شب‌های توطئه و فتنه می‌دانند. این ماه از خورشید ولایت نور می‌گیرد. مردم، شهیدان را سپر خود در خطرها می‌دانند آنها را مشعل فروزان هدایت و قافله‌سالار خود می‌دانند.

شهید قاسم سلیمانی پیش‌ازآنکه مرزهای مقدس ایران اسلامی را از هجوم قوم وحشی داعش و ارتش تروریست آمریکا و رژیم صهیونیستی مصونیت بخشید، انقلاب را در دو فتنه ۷۸ و ۸۸ هم صیانت کرد. او در فتنه ۸۸ نیروهایش را جمع کرد و فرمود :
«فتنه مثل شب است و تاریک ،ما باید همدیگر را تکان دهیم تا بیدار شویم نه اینکه هُل بدهیم. در این شرایط لازم است همه اعلام موضع کنند، نسبت به دو چیز مهم؛

۱- اول نظام مقدس جمهوری اسلامی

۲- وفاداری به ولایت فقیه

در این تاریکی فتنه فقط با این دو اعلام موضع دوست و دشمن را می‌توان تشخیص داد.»

و بعدها فرمود: «والله هر کس تیر به سمت این نظام انداخت آواره شد.»

از شهید سلیمانی صوت و تصویر و نوشتار کمی باقی مانده است.اما همین اندازه به‌ویژه وصیت‌نامه سیاسی – الهی وی برای تبیین مرام و مکتب او کفایت می‌کند.

وصیت‌نامه حاج قاسم سلیمانی مانیفست چیستی نظام و چرایی بقای انقلاب اسلامی است.

این وصیت‌نامه دربرگیرنده همه اعتقادات و باورهای جوانان دهه ۶۰ معاصر تاریخ ایران اسلامی است که خون پاکشان برای صیانت از مرزهای اعتقادی نظام به زمین ریخته شد.
شهید سلیمانی ۶۳ بهار از خداوند عمر بابرکت گرفت. اکنون که به سرای جاودانگی پر کشیده ، حیات معنوی و الهی خود را در میان مردم ما آغاز کرده است.

شهید سلیمانی و فرهنگی که او در نظامی‌گری و سیاست‌ورزی و مردم‌خواهی پدید آورده، حیات دوباره او را در میان ایرانیان و کل خطوط مقاومت در منطقه و جهان نوید می‌دهد. سردار سلیمانی پس از شهادت به مراتب خطرناک‌تر و هراسناک‌تر برای دنیای کفر، شرک و الحاد است. سران استکبار جهانی هرگز از تیررس سربازان او جان سالم بدر نخواهند برد.



منبع

جهان بالد به نام تو بیشتر بخوانید »

مراسم تشییع نمادین شهدای القائم در سالگرد شهادتشان+عکس


به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، کاربرفضای مجازی تصاویر مراسم تشییع نمادین شهدای القائم در سالگرد شهادتشان در بغداد را در توییتر منتشر کرد.

 





منبع

مراسم تشییع نمادین شهدای القائم در سالگرد شهادتشان+عکس بیشتر بخوانید »

مراسم تشییع نمادین شهدای القائم در سالگرد شهادتشان+عکس


به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، کاربرفضای مجازی تصاویر مراسم تشییع نمادین شهدای القائم در سالگرد شهادتشان در بغداد را در توییتر منتشر کرد.

 





منبع

مراسم تشییع نمادین شهدای القائم در سالگرد شهادتشان+عکس بیشتر بخوانید »

نه صدام و نه آمریکایی‌ها فکر این‌روز را نمی‌کردند+عکس


به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، کاربرفضای مجازی در توییتر نوشت: ‏نه صدام و نه آمریکایی‌ها فکرش را نمی‌کردند که روزی تصویر سردار سپاه اسلام روی یکی از کاخ‌های صدام نصب شود. فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغالِبُونَ.

نه صدام و نه آمریکایی‌ها فکر این‌روز را نمی‌کردند+عکس

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.





منبع

نه صدام و نه آمریکایی‌ها فکر این‌روز را نمی‌کردند+عکس بیشتر بخوانید »

جزئیاتی جدید از لحظه شهادت حاج احمد متوسلیان


جزئیاتی جدید از لحظه شهادت حاج احمد متوسلیان

اقتصاد ایران: سردار جعفر جهروتی‌زاده که در جبهه‌های غرب در کنار حاج‌ احمد متوسلیان و شهید همت حضور داشته است، جزئیاتی جدید از لحظه شهادت حاج احمد را بیان کرد.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، انتشارات شهید کاظمی در دومین برنامه از سری جدید سلسله نشست‌های تخصصی «قرار سه‌شنبه‌ها» که عصر 23 آذرماه با حضور کارشناسان و اهالی فرهنگ و ادب برگزار شد، موضوع پرونده طولانی‌ترین گروگان‌گیری قرن (شهادت یا اسارت حاج احمد متوسلیان) را مورد بررسی قرار داد. حمید داوودآبادی نویسنده، رزمنده و راوی دفاع مقدس و سردار جعفر جهروتی‌زاده همرزم حاج احمد متوسلیان به‌عنوان سخنران در این برنامه حضور داشتند.
 
حاج‌ احمد ویژگی‌هایی داشت که در کمتر فرماندهی به‌چشم می‌خورد

جعفر جهروتی‌زاده که در جبهه‌های غرب در کنار حاج‌احمد متوسلیان و شهید همت، خوش درخشید و در گردان تخریب لشکر 27 محمد رسول‌‍‌الله(ص) نیز خدمات شایانی ارائه کرد، در ابتدای این مراسم به بیان خاطرات خود از دوران همرزمی با حاج احمد پرداخت و گفت: نیمه اول سال 1358 با حاج‌ احمد متوسلیان آشنا شدم. این آشنایی در بانه شروع شد و زمانی که به میدان رزم رفتیم، شهید پیچک فرمانده آنجا بود و بعد از ایشان، احمد متوسلیان به فرماندهی منصوب شد. حاج‌ احمد ویژگی‌هایی داشت که در کمتر فرماندهی به‌چشم می‌خورد. ایشان صرفاً نظامی نبود، هرچند یک نابغه سیاسی بوده و هر جا لازم بود، ورود پیدا می‌کرد و اگر مطمئن می‌شد فردی کارشکنی می‌کند، با توجه به این‌که سال 1359 این‌گونه موارد زیاد به چشم می‌خورد، لذا با آن‌ها برخورد می‌کرد و برایش فرقی نمی‌کرد که آن شخص در چه سمتی باشد.

 
وی اظهار کرد: احمد متوسلیان در 3 جبهه می‌جنگید که شامل جبهه معاندان، گروه‌های کومله و ضد انقلاب و دولت بعث عراق بود. حاج‌ احمد رزمندگانی تربیت کرده بود که به هیچ‌چیز حتی سلاح برای جنگیدن نیاز نداشتند. ما آن زمان کلاً در برابر عراق، 11 تانک و نفربر داشتیم و عراق بیش از 500 تانک داشت. بسیاری از نیروها مجبور بودند بدون سلاح به جنگ با دشمن بروند و حاج‌ احمد به آن‌ها می‌گفت با دشمن بجنگید، او را شکست دهید و سلاح به‌دست‌ آورید.
 
همرزم حاج احمد متوسلیان، افزود: در گفت‌وگویی که با یکی از نظامیان عراقی که مسئولیت سیاسی نیز داشت، انجام دادیم، از وی سؤال کردیم که چرا به حاج‌ احمد، کمین نمی‌زنید؟ گفتند اگر کمین ما موفق نباشد، حاج‌ احمد ما را تا بغداد دنبال می‌کند.
 
وی درباره شهادت احمد متوسلیان نیز گفت: براساس روایتی، روبرت مارون حاتم (معروف به کبرا) محافظ شخصی ایلی حبیقه فرمانده پست بازرسی حاجز برباره، حاج‌ احمد را به شهادت رسانده است و کبرا در روایتی درباره کشته‌ شدن یکی از ایرانی‌ها (یعنی متوسلیان) عنوان کرده که یکی از آن چهار نفر که فکر کنم پیراهن سفید تنش بود، با عصبانیت از ماشین پیاده شد و آمد طرف من. ناگهان احساس خطر کردم. تا نزدیکم شد، کلت کبرای خودم را از کمر کشیدم و گلوله‌ای در صورتش خالی کردم.
 
جهروتی‌زاده بیان کرد: بعد از شهادت حاج‌ احمد گفته شد که امام خمینی(ره) فرموده‌اند بدون این که حرکتی انجام دهید، بازگردید، درحالی‌که هیچ‌کدام حاضر به بازگشت نبودیم، اما امام (ره) امر کرده بودند و حاج‌ احمد همیشه تأکید داشتند که فرمایشات امام(ره) حجت است و باید کامل به آن‌ها عمل شود، ما نیز اطاعت کردیم.

بزرگ‌ترین ضربه از توطئه اسرائیل و عراق از دست دادن حاج‌ احمد بود

حمید داوودآبادی نویسنده و راوی دفاع مقدس که تاکنون 3 کتاب درباره حاج‌ احمد متوسلیان منتشر کرده است، در بخش دیگری از این مراسم با اشاره به ماجرای شهادت حاج‌ احمد متوسلیان گفت: قضیه حمله اسرائیل به لبنان یک فریب تاریخی بود و امام خمینی(ره) زودتر از مسئولان و فرماندهان نظامی متوجه این موضوع شده بودند.
 
وی ادامه داد: در دوران جنگ تحمیلی، صدام گفته بود که اگر ایرانیان خرمشهر را بگیرند، کلید بصره را به آن‌ها می‌دهم و من این موضوع را در کتاب «شهادت‌طلبان» آورده‌ام. همچنین صدام در یکی از سخنرانی‌هایش، خاطره‌ای درباره خرمشهر ذکر می‌کند و می‌گوید، روزی که ایرانیان خرمشهر را گرفتند، دستور دادم دور بغداد را دیوار دفاعی بکشند.

وی با اشاره به شهادت حاج‌احمد متوسلیان، افزود: دو شیعه لبنانی به نام‌های عماد و فواد که مخفیانه به دنبال حاج‌ احمد رفته بودند، شاهد شهادت ایشان‌ بوده‌اند و براساس آنچه می‌گویند، بین فالانژها و ایرانی‌ها درگیری می‌شود، حاج‌ احمد عصبانی شده از ماشین بیرون می‌آید و کبرا با تیر او را هدف گرفته و به شهادت می‌رساند.
 
نویسنده کتاب «سی‌وهفت سال» در بخش دیگری از سخنانش گفت: با شهید غنضفر رکن‌آبادی که در سال 1389 سفیر ایران در لبنان بود، دیداری داشتم. رکن‌آبادی در این دیدار به اظهارات دو جوان لبنانی که در روز ربوده شدن آن چهار نفر، سوار بر ماشین پشت‌سر آن‌ها بوده‌اند و همه آنچه را بین گروگان‌ها و گروگانگیران روی داده، از نزدیک دیده‌اند، اشاره کرد. اما هرچه اصرار کردم حداقل نام آن‌ها را که امروز از نیروهای مقاومت اسلامی و کاملاً در دسترس هستند بگوید، نگفت. 25 سال دنبال این دو اسم بودم. بر حسب اتفاق در یک مصاحبه متوجه اسم این دو نفر شدم. برای شنیدن داستان از زبان آن‌ها تا لبنان رفتم و جالب است، آن‌جا به من گفته شد که تو اولین ایرانی هستی که برای گرفتن اطلاعات این افراد آمده‌ای.

وی در این زمینه توضیح داد: سال 1397 قصدم این بود که کار را تمام کنم. با خود گفتم باید نظر نهایی چند نفر را بگیرم. اول از همه خدمت رهبر معظم انقلاب اسلامی رفتم و به ایشان گفتم از حاج احمد چه خبر؟ گفتند: «خبری ندارم»، گفتم پس این‌که می‌گویند شهید شده، درست است؟ گفتند: «تو بهتر میدانی که مدام آن طرفی»، (منظور ایشان، لبنان بود). به سراغ آقای محسن رضایی رفتم، ایشان هم معتقد بود که حاج‌ احمد شهید شده است. متوجه شدم چندین کمیته موضوع پرونده شهادت حاج احمد را پیگیری کرده‌اند و به هیچ نتیجه‌ای نرسیده‌اند. در دیداری با حاج‌ قاسم سلیمانی، به ایشان گفتم، 25 سال است روی پرونده شهادت حاج‌ احمد کار کرده‌ام. گفتند: «به چه نتیجه‌ای رسیدی؟» گفتم به این نتیجه رسیدم که ایشان شهید شده‌اند، گفت: «قطعاً هر چهار نفر همان شب به شهادت رسیده‌اند». در ادامه گفت: «ما چند وقت پیش تبادلی با قوات اللبنانیه داشتیم، از آن‌جایی‌که می‌گفتند که پیکرشان را دفن کردند، پیکرها را به ما دادند. اکنون هم پیکرها تهران است، اما ظاهراً می‌گویند دی ان ای آن‌ها همخوانی ندارد».
 
داوودآبادی با تأکید بر این‌که برای تمام حرف‌هایم دلیل دارم، بیان کرد: من اعلام می‌کنم که به انتهای پرونده رسیده‌ام و بحث‌های دیگر تکراری است. یک برگ پرونده در دستگاه قضایی ایران و لبنان درباره ایشان وجود ندارد و حتی به‌عنوان سوژه به این پرونده نگاه نمی‌کنند. تا امروز بیش از 30 سال روی این پرونده کار کرده‌ام و یک دلیل مبنی بر زنده بودن این افراد پیدا نکرده‌ام.



منبع

جزئیاتی جدید از لحظه شهادت حاج احمد متوسلیان بیشتر بخوانید »