بلوچستان

به گزارش مجاهدت از مشرق، رسانه‌های پاکستانی روز چهارشنبه از دیدارنخست وزیر این کشور با آیت الله سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور جمهوری اسلامی ایران خبر دادند.

رسانه‌های پاکستان با مهم خواندن این رویداد به عنوان «تحول مهم در عرصه روابط خارجی» اعلام کردند که «شهباز شریف» نخست وزیر قرار است فردا پنجشنبه با آیت الله سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران دیداری غیررسمی داشته باشد.

به گفته منابع مطلع، قرار است دیدار سران این دو کشور فردا در منطقه «پیشین» در بلوچستان پاکستان برگزار شود. نخست وزیر پاکستان به طور مشترک پروژه واردات ۱۱۰ مگاوات برق از ایران را افتتاح می‌کند.

پاکستان در حال حاضر ۲۰۰ مگاوات برق از ایران وارد می کند و امکان افزایش واردات برق به ۵۰۰ مگاوات وجود دارد.

این منابع همچنین اعلام کردند که رئیس جمهور ایران و ر شریف به طور رسمی بازارچه مرزی ایران و پاکستان را افتتاح خواهند کرد. قرار است سه بازارچه تجاری جدید نیز در مرز ایجاد می شود. یکی از این بازارها در منطقه «مند» در مرز افتتاح شده و کار بر روی افتتاح دو بازار دیگر در حال انجام است.شهباز شریف نخست وزیر نیز فردا از «گوادر» بازدید خواهد کرد.

شدت گرفتن بحران اقتصادی در پاکستان و کمبود ارز خارجی در این کشور باعث شده تا معامله‌گران خصوصی پاکستان به واردات سوخت ارزان‌قیمت از کشورمان روی بیاورند.

نرخ تورم در پاکستان در ماه‌های گذشته رکورد جدیدی را به ثبت رسانده و منابع پالایشی و کارشناسان بازار در این کشور می‌گویند؛ به خاطر ضعیف شدن اقتصاد پاکستان و روی آوردن مردم به استفاده از حمل و نقل عمومی تقاضای سوخت در این کشور پایین آمده است. قیمت هر لیتر گازوئیل طی ماه‌های گذشته در پاکستان به ۲۸۸ روپیه افزایش یافته است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون گفت و شنود خود نوشت:

گفت: مگر منطقه بلوچستان بین ایران و پاکستان قرار ندارد؟

گفتم: این چه سؤالی است. بلوچستان بین ایران و پاکستان قرار گرفته و هم ما و هم پاکستان دو استان جداگانه به همین نام داریم.

گفت: پس چرا در حالی که هم ایران و هم پاکستان روز شنبه را عید فطر اعلام کرده بودند شیخ عبدالحمید، امام جماعت مسجد مکی زاهدان روز جمعه را عید اعلام کرده بود؟! مگر از نظر او زاهدان می‌تواند افق جداگانه‌ای از دو سوی خود داشته باشد؟! سایر علمای اهل سنت بلوچستان هم شنبه را عید اعلام کرده و با هموطنان اهل سنت به نماز ایستاده‌اند.

گفتم: شیخ عبدالحمید گفته است «‌ما برخی افراد حرفه‌ای داریم که چشمانشان از تلسکوپ‌ها و دوربین‌ها هم قوی‌تر هست و می‌توانند ماه را ببینند»!

گفت: ولی ابتدا باید ماه در آسمان باشد تا دیده شود. وقتی ماه در آسمان نیست افراد خبره‌(!) مورد نظر او چه چیزی را دیده‌اند؟! تکلیف افرادی

که با اعلام دروغین او روزه‌شان باطل شده چه می‌شود؟! شیخ عبدالحمید

برای این گناه بزرگ چه توجیهی دارد؟!

گفتم: شخصی روز پانزدهم ماه مبارک رمضان، روزه‌خواری می‌کرد. او را نزد قاضی بردند که چرا در ملأعام روزه‌خواری کرده است؟!

پرسید ماه رمضان چند روز است؟ گفتند ۳۰ روز. پرسید از ماه رمضان چند روز گذشته است؟ گفتند ۱۵ روز. پرسید چند روز مانده است؟ گفتند ۱۵ روز! پرسید؛ جناب قاضی پس من کجای آن را خورده‌ام؟!

به گزارش مجاهدت از مشرق، «رسول سنائی راد» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت: بی‌تردید حرکت نیروهای سیاسی داخلی نظام به سمت وحدت و انسجام درونی از جمله ضرورت‌های شرایط فعلی کشور است و تمام نهادها و دستگاه‌های دارای مسئولیت درعرصه امنیت، اقتدار و کارآمدی نظام هم با فهم و درک این ضرورت آماده استقبال از تمامی نیروهای سیاسی متعهد به اصول و مبانی مشترک انقلاب و نظام یعنی ولایت فقیه، قانون اساسی، استقلال سیاسی و استکبار ستیزی و نفی هرگونه سلطه‌گری و سلطه‌پذیری هستند.

این اصول هم مانع هرگونه جزم‌اندیشی و بی‌توجهی به شرایط مختلف می‌شود و هم از بدعت‌گذاری‌های ناشیانه و تجدیدنظرطلبانه جلوگیری می‌کند و بالاتر از آن با وجود چرخش قدرت بین جناح‌ها و جریانات سیاسی و آمد و شد دولت‌ها با سلایق سیاسی متفاوت، ماهیت انقلابی و اسلامی نظام را حفظ کرده و تداوم می‌بخشد.

به عبارت دیگر، این اصول موجب شکل‌گیری غیریت‌سازی با دشمنان و معاندان نظام و مرزبندی‌های هویتی با آنان شده و با وجود تفاوت و اختلاف در نگاه کارشناسی و روش‌های سیاسی، میدان رقابت را برای حضور در قدرت بازمی‌گذارد. اما عدول از این مبانی و اصول در واقع جابه‌جایی مرزهای هویتی است که می‌تواند به تغییر در ماهیت نظام جمهوری اسلامی و تبدیل آن به نظام سکولار یا وابسته به نظام استکبار ولو با پوسته‌ای به ظاهر دینی و حتی حاکمیت یک فرد معمم بر رأس آن منتهی شود.

اغتشاشات چند هفته گذشته در کشور که از ابعاد، پیچیدگی و لایه‌های مختلفی برخوردار بود، نباید با نگاه به عناصر هیجانی، فریب‌خورده و ماجراجویی میدانی که عمدتاً جوان و نوجوان بوده و در قالب طرحی امریکایی – عبری – عربی تحریک و هدایت شده و زمینه‌ساز موج‌سواری گروهک‌های ضد انقلاب و برانداز شده بودند، ارزیابی و تعیین هویت کرد. بلکه با رجوع به نقش امریکا در تحریک و پشتیبانی و همنوایی و همسویی رسانه‌های امریکایی، صهیونیستی، عربستانی و انگلیسی و همراهی سفارتخانه‌ها و دیپلمات‌های غربی و نشست‌های هماهنگ و پیاپی سران گروهک‌های معاند و براندازی، چون کومله، دموکرات، منافقین، سلطنت‌طلب‌ها، الاحوازیه، سهاب در این رسانه‌ها به هویت‌شناسی این اغتشاشات پرداخت.

اینکه رئیس‌جمهور بی هوش و حواس امریکا در حین اغتشاشات اعلام داشت: «مردم ایران، ایران را آزاد می‌کنند.»‌و عناصر تجزیه‌طلب در نشست‌های رسانه‌ای، ایران آینده را با مرزهای نامعلوم و غیر از آنچه اکنون وجود دارد، توصیف می‌کردند، هیچ تردیدی نسبت به ماهیت بیگانه‌پسند این اغتشاشگران و حامیان آنان باقی نمی‌گذارد که ایران قوی، متحد و یکپارچه را، چون خاری در چشم می‌بینند و سال‌هاست که تجزیه کشور عزیزمان را در قالب طرح صهیونیستی برنارد لوئیس و طرح امریکایی شده آن تحت عنوان «خاورمیانه جدید» به انتظار کشیده و میزبان گروهک‌های خائن و تجزیه‌طلبی بوده‌اند که به دنبال تشکیل کردستان، بلوچستان، عربستان یا الحاق بخش‌هایی از خاک کشورمان به سایر کشورها بوده و مأمور مزدور بیگانگان از عراق بعثی تا آل‌سعود و تروریست‌های غربی یا صهیونیست‌ها بوده‌اند.

اغتشاشات جدید که از بار هیجانی بالا و تزریق پرشدت خشم برخوردار بود، بسیار خشن، موهن ویرانگر شروع شد و به توهم فروپاشی نظام دامن زد.

دشمنان احمق و گروهک‌های خائن و پادوی کشورهای بیگانه و معاند که به حمایت و همراهی کامل از اغتشاشات رو آوردند، با بی‌اعتنایی و طرد مردم مواجه شدند. مردمی که گرچه بعضاً نارضایتی، انتقاد و حتی اعتراض هم به برخی عملکردهای مسئولان دارند، اما هیچ‌گونه هرج و مرج، لمپنیسم، دین ستیزی و حرمت‌شکنی و زیر پاگذاشتن ارزش‌های اجتماعی، دینی و ملی را نمی‌پسندند و نسبت به حمایت و همراهی بیگانگان و تروریست‌ها از این اغتشاشات حساسیت و نفرت دارند.

اما در این میان برخی بازیگران سیاسی فرصت‌طلب مثل اصلاح‌طلبان، همچون گروهک‌های ضد انقلاب و برانداز، این حوادث را مجال و فرصتی برای ابراز وجود، موج‌سواری و فشار بر نظام، تصور و از این رو با فروکش کردن اغتشاشات ناگهان با جنبش و خیزش نامیدن آن به تئوری‌پردازی به نفع استمرار و گسترش آشوب‌ها پرداخته و پس از حدود ۵۰ روز از شروع این موج ویرانگر با صدور بیانیه‌ای، حمایت و همراهی خود را آشکار نمودند. هرچند پیش از این هم در فضای نظری و فضاسازی سیاسی و هم‌تحریک میدانی بخش عمده‌ای از ظرفیت رسانه‌ای خود را در همین مسیر به کار گرفته و برخی تشکل‌های اصلاح‌طلب به تحریک در فضای ادارات، مدارس و دانشگاه‌ها رو آورده و از هیچ حمایت و هدایتگری دریغ نداشتند.

گرچه جریان اصلاح‌طلب با اشتیاق به قدرت، همواره پیگیر بقا در قدرت بوده و از زمانی که متوجه شده احتمالاً جامعه برخی مشکلات فعلی را نتیجه عملکرد سال‌ها حضور اصلاح‌طلبان در قدرت بداند و مطالبه پاسخگویی اصلاح‌طلبان را داشته باشد، با فرار رو به جلو، لباس منتقد و مخالف سیاسی حاکمیت را بر تن کرده و خود در موضع مطالبه‌گری قرار گرفته و حتی زمانی که در قدرت هم بوده سیاست مظلوم‌نمایی و فرار رو به جلو را با واژه تکراری «نمی‌گذارند» پیش برده است.

اما وجه طنز، ژست اخیر اصلاح‌طلبان در حمایت از اغتشاشگران، این است که این حضرات با وجود سطح بالای خشونت و ویرانگری، هتاکی و اهانت به مقدسات جامعه، استفاده از سلاح سرد و گرم و دست زدن به ترور و به شهادت رساندن مأموران حافظ امنیت و معرکه‌آفرینی به نفع تروریست‌های داعشی، این طبل حمایت و همنوایی را به صدا درآورده‌اند.

حال آنکه شعارها و ادعاهای اصلاح‌طلبانه از قبیل مدارا و خشونت‌پرهیزی، حاکمیت قانون، حراست از آزادی‌های فردی و اجتماعی و… هیچ نسبت و همخوانی با عملکرد اغتشاشگران نداشته و تنها می‌تواند شاخص نوعی نفاق و فرصت‌طلبی برای استفاده از ظرفیت اغتشاش به عنوان سوخت برای بازسازی اصلاحات به‌حساب آید که با افتضاح تمام و به سخره گرفتن شعور و درک دیگران دنبال می‌شود.

اصلاح‌طلبانی که همواره مسیر کسب قدرت را با حواله هزینه‌ها به دیگران طی کرده و تور گذاشتن و فریب توده مردم را به عنوان سیاست جذب جمعیت خاکستری و آرای خاموش برای نیل به قدرت، ماهرانه به اجرا گذاشته‌اند، این بار هم با تصور ایجاد فشار بر نظام با استفاده از موج آشوبی که برای تطهیر ماهیت هرج و مرج‌گرا و اغتشاش گونه آن، حالا نام خیزش و جنبش بر آن گذاشته‌اند، حتی از ننگ همراهی و همصدایی با گروهک‌های تجزیه‌طلب نیز هراسی ندارند و به تنازل حیثیتی تا حد پادوهای رژیم صهیونیستی، امریکا و عربستان سعودی نیز اعتنا نمی‌کنند.

انتظار می‌رفت، این حضرات با لحاظ سابقه برخی حامیان یا حداقل در پیوند با ادعای سیاست‌ورزی و عقلانیت خود، حداقل بخش‌های گل‌درشت عملکرد و رفتار تروریستی، دین‌ستیزانه، نامتعارف و لمپنیستی اغتشاشگران را مورد سرزنش یا حداقل تذکر قرار می‌دادند گویا شیفتگی به قدرت می‌تواند امر معطوف به قدرت را نزد این جماعت توجیه نماید.

به گزارش مجاهدت از مشرق، در هفته‌های گذشته، فرایند رسیدگی به پرونده «حبیب فرج الله چعب» معروف به «حبیب اسیود» سرکرده گروهک تروریستی موسوم به «حرکة النضال العربی لتحریر الاحواز» یا همان «جنبش مبارزه عربی برای آزادی احواز» در دادگاه انقلاب اسلامی، در حالی طی می شود که همزمان پرونده های دیگر اعضای برجسته و سرکرده پیشین این گروهک نیز در کشورهای دانمارک و هلند در حال رسیدگی است و برخی از آنها نیز منجر به صدور حکم علیه آنان شده است.

پیشینه شکل گیری این گروهک به سرکردگی حبیب نبگان به سال ۱۳۷۸ باز می گردد. اما این گروهک در چهارم بهمن ماه سال ۱۳۸۴ با انجام چندین عملیات هماهنگ بمب گذاری در اهواز، اعلام موجودیت کرد. فرمانداری اهواز، سازمان مسکن و شهرسازی، سازمان برنامه و بودجه و بانک سامان اهداف این عملیات ها بودند که در نتیجه آن صدها نفر از هموطنان عزیزمان شهید و مجروح شدند. پس از این عملیات ها، برخی از اعضای این گروهک دستگیر و محاکمه و به اعدام محکوم شدند، اما سرکردگان آن از ایران متواری شدند.

کشتار مسلحانه، سرقت مسلحانه، تخریب اموال عمومی، بمب گذاری در اماکن عمومی، بمب گذاری در اداره محیط زیست، بمب گذاری در خطوط انتقال نفت همچون محور انتقال نفت آبادان به اهواز و ماهشهر، بمب گذاری در فرمانداری دزفول و آبادان، حمل و نگهداری سلاح گرم، ترور و ایجاد رعب و وحشت میان شهروندان و نیز جاسوسی برای سرویس های اطلاعاتی عربستان سعودی، موساد و سیا و نیز اقدام علیه امنیت ملی کشور از دیگر اتهامات این گروهک به شمار می رود که آخرین اقدام تروریستی این گروهک حمله مسلحانه و تیراندازی به سوی شرکت کنندگان در مراسم رژه ۳۱ شهریور سال ۱۳۹۷ بود که بیش از صدها نفر از هموطنان عزیزمان در این حمله ناجوانمرادنه شهید و یا مجروح شدند.
 

تصویر صفحه اول روزنامه همشهری درباره حمله تروریستی ۳۱ شهریور ۱۳۹۷ اهواز

اعضای این گروهک پس از متواری شدن از ایران، در کشورهای دانمارک، هلند و سوئد سکونت یافتند و تابعیت این کشورها را نیز دریافت کردند و از سال ۱۳۸۴ (۲۰۰۵) به بعد از این کشورها اقدامات تروریستی خود علیه شهروندان ایرانی را دنبال می کردند. این گروهک همچنین با ایجاد پایگاه خبری، شبکه تلویزیونی و نیز فعالیت در شبکه های اجتماعی با پشتیبانی رسانه های مطرح غربی – عربی از جمله شبکه های تلویزیونی و ماهواره ای العربیه، ایران اینترنشنال، BBC  و VOA ، با پروپاگاندای سیاه علیه ایران، شهروندان عرب خوزستانی را برای انجام فعالیت های خرابکارانه تحریک می کردند.
 

تصویر صفحه سایت شبکه تلویزیونی و ماهواره ای احوازنا که در دانمارک و هلند توقیف شده، ولی در صفحه خود دلیل توقف را فنی اعلام کرده است.

شبکه موسوم به «احوازنا» این گروهک با حمایت مالی عربستان سعودی به مبلغ دو میلیون یورو در دانمارک راه اندازی شد؛ به گونه ای که به طور شبانه روزی، عملیات روانی گوناگونی را به منظور تاثیرگذاری بر افکار عمومی هموطنان عرب خوزستانی در دستور کار قرار داده بود. اما در پی بروز شکاف میان گروهک حرکه النضال در سال ۲۰۱۵ و تقسیم شدن آن به دو گروه دانمارک و هلند، نسخه هلندی این شبکه نیز راه اندازی شد و از شهر ریزویک پخش شد. اما پس از مدتی شبکه احوازنا که از رینگستد دانمارک پخش می شد به دلیل حمایت از تروریسم توقیف شد و مجوز بخش هلندی آن نیز به همان دلیل لغو شد.

سرکردگان این گروهک چه کسانی هستند؟
 

تصویر وسط حبیب نبگان؛ سمت چپ ناصر نبگان؛ سمت راست یعقوب نیسی

«حبیب نبگان» معروف به «حبیب جبر» سرکرده اصلی گروهک حرکة النضال و از بنیانگذاران آن به شمار می رود. وی در سال ۱۳۸۴ پس از انجام مجموعه عملیات های تروریستی در اهواز، به همراه دیگر همدستانش از ایران گریخت. او ابتدا به امارات عربی متحده رفت و سپس به سوریه و از آنجا به دانمارک رفت و با دریافت تابعیت این کشور در شهر رینگستد مستقر شد و از آنجا با امکاناتی که توسط برخی کشورهای غربی و عربی در اختیار او قرار گرفت، دفتر این گروهک را راه اندازی کرده و به مدیریت اقدامات تروریستی و جدایی طلبانه این گروهک مبادرت ورزید.

«یعقوب نیسی» معروف به «یعقوب حر التستری» داماد حبیب نبگان، سخنگو و مسئول رسانه ای این گروهک است. وی نیز در شهر رینگستد در کنار نبگان مسئولیت ارتباطات با رسانه های مختلف به ویژه رسانه های اپوزسیون و معاند با کشور ما را بر عهده داشت.

«ناصر نبگان» یا «ناصر جبر» با نام مستعار «تمیم فاروق بیگ» برادر حبیب نبگان است. وی نیز تابعیت دانمارک را دارد و در کنار سایر عناصر گروهک از آن کشور به فعالیت های ضد ایرانی و تروریستی و جدایی طلبانه مشغول بود.
 

تصویر حبیب فرج الله چعب

«حبیب فرج الله چعب» معروف به «حبیب اسیود» جانشین حبیب نبگان بود که پس از دستگیری نبگان توسط نیروهای امنیتی دانمارک، سرکردگی این گروهک را بر عهده داشت. وی با داشتن تابعیت کشور سوئد، با انتشار فیلم اعترافاتش پس از دستگیری توسط نیروهای امنیتی ایران، مسئولیت اقدامات تروریستی این گروه را از سال ۱۳۸۴ تاکنون برعهده گرفت.

تصویر عیسی سواری

«عیسی سواری» معروف به «عیسی مهدی فاخر» از دیگر اعضای این گروهک به شمار می رود که تابعیت کشور هلند را دارد و در این کشور سکونت دارد. او از مجریان شبکه تلویزیونی و ماهواره ای «احوازنا» است که در برنامه های خود هموطنان عرب خوزستانی ما را به انجام اقدامات تروریستی و خرابکارانه تحریک می کرد.
 

تصویر احمد نیسی

احمد نیسی معروف به «احمد مولی» نیز دیگر سرکرده این گروهک و از بنیانگذاران آن شمار به می رود که تابعیت هلند را به دست آورده بود و در شهر لاهه سکونت داشت. با بروز اختلافات میان او و حبیب نبگان، از گروهک جدا شد و از سال ۲۰۱۵ (۱۳۹۴)، گروهک جدیدی را با همان نام «حرکة النضال العربی لتحریر الاحواز» در هلند به رهبری خود بنیان نهاد.

بروز شکاف در گروهک
 

تصویر لوگوی گروهک تروریستی موسوم به حرکه النضال لتحریر الاحواز

پس از بروز اختلافات میان سرکردگان گروهک حرکة النضال، این گروهک به دو شاخه دانمارک و هلند تقسیم شدند. مشاجره ها و اختلافات میان احمد نیسی و حبیب نبگان بر سر روابط گروهک با ریاض و دریافت حمایت های مالی و نیز سازماندهی سایرگروهک ها بوده است.

یکی از علل بروز شکاف میان سرکردگان حرکة النضال این بوده که حمایت و دلارهای عربستان برای شاخه دانمارک (حرکه النضال) به سرکردگی حبیب نبگان، همواره بسیار جذاب بوده، اما احمد نیسی و همدستانش بهره کمتری از آن داشتند و به تدریج به این باور می‌رسند که حمایت عربستان به نفع آنها نیست چون عربستان تلاش می کرد روابطش با گروهک را با محوریت حبیب نبگان دنبال کند و این امر احمد نیسی را آزار می داد.

علت دیگر این است که عربستان می کوشید تا همه گروهک های تجزیه طلب عربی خوزستانی را تحت رهبری حبیب نبگان سازماندهی کند و از او چهره ای برجسته بسازد و او را رهبر تجزیه طلبان خوزستان کند؛ به همین دلیل سعودی ها او را کانال اصلی توزیع حمایت های میلیون دلاری خود در بین سایر گروهک های تجزیه طلب و تروریستی قرار داده بودند. به گونه ای که در این اواخر کار به جایی رسیده بود که عربستان حمایت مالی خود از گروهک های تجزیه طلب ایرانی غیر عربی را نیز از طریق حرکه النضال و حبیب نبگان انجام می داده است.

به طور مثال، عربستان سعودی، به منظور تقویت گروه‌های ضد جمهوری اسلامی، قبل از دستگیری حبیب نبگان به وی ۵ میلیون دلار پرداخت می کند، و یک میلیون و ۲۰۰ هزار دلار به «صالح کامرانی» سرکرده گروهک تروریستی و جدایی طلب شمال غرب کشور موسوم به «حزب مرکزی آذربایجان» پرداخت می کند تا او شبکه ضدایرانی «ANT» را راه اندازی کند. سعودی ها همچنین ۲ میلیون دلار از طریق نبگان به گروهک تروریستی جیش الظلم (جیش العدل) پرداخت کرد.

از این رو بود که اختلاف بر سر حمایت های مالی سعودی ها از گروهک از یک سو، و تلاش های عربستان برای همدست کردن گروهک های مخالف ایران تحت سرکردگی حبیب نبگان از سویی دیگر، سبب شد تا احمد نیسی این موضوع را برنتابد و در هلند شاخه جدیدی از گروهک را به سرکردگی خویش ایجاد کند.

این افراد به چه سرنوشتی دچار شدند؟

حبیب نبگان به همراه برادرش ناصر و یعقوب نیسی، به اتهام اقدامات تروریستی در فوریه سال ۲۰۲۰ (بهمن ماه ۱۳۹۸) توسط نیروهای امنیتی دانمارک بازداشت شدند و دادگاه روسکیلد دانمارک در ۱۵ بهمن ماه گذشته، آنها را به جرم برنامه ریزی برای انجام اقدامات تروریستی و حمایت از تروریسم، به ۱۲ سال زندان محکوم کرد؛ و گفته می شود یکی از آنها که احتمالا حبیب نبگان باشد در معرض سلب تابعیت قرار دارد.

حبیب فرج الله چعب، در آبان ماه ۱۳۹۹ توسط نیروهای امنیتی ایران دستگیر شد و هم اکنون در ایران در حال گذراندن مراحل رسیدگی به پرونده خود در دادگاه انقلاب اسلامی است. پس از دستگیری حبیب اسیود، «سعید حمیدان» سرکردگی گروهک حرکه النضال دانمارک را برعهده گرفت و با توجه به اینکه وی تابعیت سوئد را دارد، هم اکنون از این کشور، گروهک را سرکردگی می کند.

عیسی مهدی فاخر نیز در هلند همزمان (فوریه ۲۰۲۰) با سایر همدستانش که در دانمارک دستگیر شدند، توسط نیروهای امنیتی هلندی به اتهام اقدامات ترویستی بازداشت شد و در آبان ماه گذشته توسط دادگاه شهر نوتردام هلند به جرم برنامه ریزی برای اقدامات تروریستی و حمایت از تروریسم به چهار سال و نیم زندان محکوم شد و هم اکنون در حال گذراندن دوران محکومیت خویش در زندان است.

اما احمد نیسی، سرنوشت متفاوتی داشت. در پی بالا گرفتن اختلافات میان او و حبیب نبگان، در ۸ نوامبر ۲۰۱۷ (۱۷ آبان ۱۳۹۶) در مقابل منزلش توسط فرد ناشناسی با شلیک سه گلوله به قتل رسید. با وجود آنکه برخی از نزدیکان احمد نیسی، ایران را متهم کردند، اما پلیس هلند رسما اعلام کرد که نمی تواند این امر را تایید کند. این در حالی بود که سفارت ایران در هلند با صدور بیانیه ای ضمن محکوم کردن قتل نیسی و ابراز تاسف از این حادثه، اعلام کرد تا روشن شدن ابعاد آن با مقامات هلندی در تماس و هماهنگی کامل خواهد بود.  بعد از احمد نیسی، «حاتم صدام» سرکردگی گروهک حرکه النضال هلند را از داخل این کشور برعهده دارد.

رسانه‌های دانمارکی و هلندی درباره این گروهک و اعضای آن چه نوشتند؟
 

تصویر سایت خبرگزاری دانمارک

خبرگزاری دانمارک، با انتشار گزارش مشروحی با استناد به بخش هایی از فایل شنود سرویس اطلاعاتی دانمارک از دفتر حبیب نبگان در شهر رینگستد و چت های عناصر این گروهک با یکدیگر، پرده از اقدامات این گروهک تروریستی بر علیه امنیت ملی ایران برداشت. در این گزارش آمده است که مستندات دادگاه روسکیلد نشان می دهد که چگونه هر دو شاخه هلند و دانمارک گروهک حرکة النضال به منظور برهم زدن امنیت ملی ایران، به مجموعه اقداماتی از جمله بمب گذاری در محل عبور و مرور، استفاده از خمپاره انداز، سلاح های اتوماتیک و گروگان گیری دست زده اند. این گزارش با اشاره به مستندات دادگاه، فایل های شنود و چت های واتساپی، به ابعاد مختلف اقدامات تروریستی این گروهک و اعضای آن علیه امنیت شهروندان ایرانی می پردازد و پرونده این افراد را سیاه توصیف می کند.

این گزارش همچنین موضع وزارت خارجه دانمارک را در این باره از زبان سخنگوی آن «اوا فلیوهولم» (Eva Flyvholm) چنین بیان می دارد: «اینکه گروهی از افراد در کشور ما، با حمایت یک سرویس اطلاعاتی بیگانه (عربستان سعودی) بر علیه کشور دیگری (ایران) برای تروریسم برنامه ریزی کرده و از آن حمایت کنند؛ برای دانمارک پذیرفتنی نیست».
 

تصویر سایت رادیو هلند

رادیو هلند نیز در گزارش مشروحی که توسط برنامه تحقیقاتی آرگوس «Argos» این رادیو تهیه شده بود به برخی از جزییات اقدامات عناصر این گروهک و ارتباط آنها با سرویس اطلاعاتی عربستان پرداخته است. این گزارش با اشاره به حمله تروریستی و تیراندازی گروهک حرکة النضال به مردم اهواز در مراسم رژه نظامی ۳۱ شهریور ۱۳۹۷، به ارتباطات ریاض با سران این گروهک و بازداشت برخی از اعضای این گروهک در هلند و دانمارک می پردازد.

این گزارش می نویسد: «چند فعال سیاسی مخالف ایران که ساکن هلند و دانمارک هستند، در فعالیت‌های تروریستی علیه ایران دخیلند. «عیسی سواری» به ظاهر یک فعال سیاسی و خبرنگار است و مدتی تحت حفاظت پلیس هلند قرار داشت. وی همراه با عده ای دیگر، به اتهام دست داشتن در فعالیت‌های تروریستی که از سوی سازمان های امنیتی ریاض هدایت می شدند، دستگیر شده و محاکمه شدند. اوایل سال جاری همزمان با دستگیری عیسی سواری در هلند، پلیس دانمارک نیز سه نفر، از جمله حبیب جبر را دستگیر کرد».

در این گزارش همچنین آمده است: «اسناد دادگاه دانمارک حاکی از آن است که این گروه حداقل ۲ میلیون ۶۰۰ هزار یورو از سرویس اطلاعاتی عربستان برای کارهای مختلفی از جمله خرید اسلحه دریافت کرده است. عادل سویدی یکی از عناصر گروه هلندی می‌گوید: «ما در سال ۲۰۱۲ با عربستان صحبت کردیم تا بدانیم آنها چه می خواهند و آنها بدانند ما چه می‌خواهیم. آنها با ایران مشکل دارند و می‌گویند می‌توانیم در کنار هم با ایران مبارزه کنیم. معروف‌ترین آنها عاید الشمری بود که به عنوان روزنامه نگار به ما نزدیک شد، ولی عامل سعودی‌ها بود. او می خواست که برایشان افرادی را پیدا کنیم نه فقط از اهواز، بلکه از بلوچستان، ترکمنستان، آذربایجان و کردستان. این مرد بسیار خطرناک است. وقتی احمد نیسی کشته شد ما تمام اطلاعات را از جمله درباره الشمری به پلیس و دولت هلند دادیم». او در پاسخ به اینکه آیا ایستگاه تلویزیونی احوازنا در ریزویک هلند هم پولش را از طرف سعودیها گرفته است؟ پاسخ داد، «بله چون تلویزیون پول لازم دارد، الشمری هم موقع افتتاح استودیو به آنجا رفته بود».

این گزارش می افزاید: «یک هفته پس از حمله در اهواز، تلویزیون احوازنا مصاحبه عیسی فاخر با حبیب جبر را پخش می‌کند که در آن از این خشونت دفاع می شود. در این برنامه عنوان می شود که حمله کنندگان، قهرمانان جدایی طلب و جوانان شجاع اهواز و افراد ما بودند. این برنامه یکی از مستندات مقامات دانمارکی برای لغو مجوز تلویزیون احوازنا در آن کشور بود. در تصمیم شورای رادیو و تلویزیون دانمارک در ۲۰ فوریه سال‌جاری آمده است که تلویزیون احوازنا با نمایش برنامه هایی که تروریسم را هم مستقیم و غیرمستقیم ترویج می‌کند، قانون را به شدت نقض کرده است.

تحلیل 

بر اساس آنچه گذشت می بینیم که با وجود آنکه گروهک حرکة النضال در طول سال های گذشته از آغوش غربی ها و با حمایت سعودی ها بر علیه جمهوری اسلامی و شهروندان آن دست به اقدامات تروریستی می زدند، اما همان غربی ها نیز بر اساس کنوانسیون های بین المللی مبارزه با تروریسم، عملکردهای این گروهک و اعضای آن را برنتابیدند، به گونه ای که عناصر این گروهک را بازداشت کرده و محاکمه کردند. این محاکمه ها تحت عنوان اقدامات تروریستی یک گروه از خاک یک کشور میزبان بر علیه یک کشور ثالث انجام شده است.

در چنین شرایطی که کشورهای دانمارک، هلند و سوئد اقدامات اعضای این گروهک را از خاک خود بر علیه کشورهای دیگر برنتابیدند، این پرسش مطرح می شود که، جمهوری اسلامی چگونه می تواند اقدامات مخرب و خونبار تروریستی این گروهک را علیه شهروندان و زیرساخت های عمومی و دولتی خود تحمل کند؟ از سوی دیگر، اگر جمهوری اسلامی در مبارزه با این گروهک های تجزیه طلب و تروریستی، یا محاکمه آنها غرض ورزی داشته باشد، آیا کشورهای دانمارک و هلند نیز با تجزیه طلب های ایرانی غرض ورزی دارند که آنها را به جرم اقدامات تروریستی محاکمه می کنند؟

محکومیت عناصر گروهک حرکة النضال توسط دادگاه های دانمارک و هلند نشان می دهد که تروریسم تحت هر عنوانی، منفور و محکوم است؛ و تروریست خوب و بد وجود ندارد! اما این بدان معنا نیست که تناقض آشکار دانمارکی ها و هلندی ها را در مواجهه با تروریست نادیده بگیریم. آنها از یک سو پناهگاه تروریست ها هستند و از سوی دیگر آنها را محاکمه و محکوم می کنند. این در حالی است که ایران سال هاست که نسبت به این گروهک ها و اقدامات تروریستی آنها در حق شهروندان ایرانی به کشورهای میزبان هشدار داده، ولی متاسفانه نه تنها هیچ اقدام جدی از سوی این کشورها در زمینه مقابله با این گروهک ها و استرداد این مجرمین بر اساس معاهدات بین المللی، انجام نگرفته، بلکه این تروریست ها سال هاست که با امنیت کامل و آزادانه از کشورهایی مانند سوئد، دانمارک و هلند اقدامات تروریستی خود علیه ایران را دنبال می کردند.

مطالبه ملت ایران

حال، مردم ایران به عنوان یک مطالبه بر حق، از قوه قضائیه می خواهند که عناصر این گروهک تروریستی را که سبب شهید و مجروح شدن صد ها نفر از هموطنانمان بی گناهمان شده اند و تبعات سنگین امنیتی و اقتصادی را بر کشور عزیزمان وارد نموده اند را به اشد مجازات محکوم نماید.

از سوی دیگر با توجه به اعترافات حبیب اسیود و جزییات پرونده های دادگاه سرکردگان گروهک حرکة النضال که از سوی رسانه های رسمی دانمارک و هلند منتشر شده است، مردم ایران، از وزارت خارجه می خواهند، شکایتشان را از این گروهک در مراجع و محاکم بین المللی طرح و پیگیری نماید.

همچنین ملت ایران خواهان این است که کل گروهک حرکة النضال به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته شود و نام آن در لیست سازمان های تروریستی بین المللی و اتحادیه اروپا قرار بگیرد.

و نیز با توجه به احکام بازداشت بین المللی صادر شده توسط اینترپل برای عناصر این گروهک، و به منظور محاکمه و مجازات این تروریست ها، مردم ایران از وزارت خارجه و دستگاه های مسئول می خواهند تا استرداد این مجرمان را بر اساس کنوانسیون های بین المللی از کشورهای میزبان آنها، مطالبه و محقق کنند.

منبع: نخیلات