بلوچ

شهادت پنج بسیجی بومی بلوچ در سیرکان سراوان

شهادت پنج بسیجی بومی بلوچ در سیرکان سراوان



روابط عمومی قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه با صدور اطلاعیه ای اعلام کرد: ساعاتی پیش در پی وقوع حادثه تروریستی در منطقه عمومی سیرکان شهرستان سراوان پنج نفر از بسیجیان بومی بلوچ به شهادت رسیدند.

  • آهن پرایس

به گزارش مجاهدت از مشرق، در اطلاعیه شامگاه یکشنبه روابط عمومی قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آمده است: پس از وقوع این حادثه یگان های مستقر در منطقه به سرعت به منطقه اعزام شده است.

این اطلاعیه می افزاید: هم اکنون تعقیب اشرار توسط رزمندگان اسلام در منطقه سیرکان سراوان ادامه دارد.

در این حمله تروریستی عبدالرحمن بلوچزهی، شه‌بخش بلوچزهی، عبدالله بلوچزهی، واحد بلوچزهی و بشیر سپاهی به شهادت رسیدند

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهادت پنج بسیجی بومی بلوچ در سیرکان سراوان بیشتر بخوانید »

"مخالفان پیشرفت سواحل مکران" از تبعیض می‌گویند/ عقبه تئوریک جیش‌العدل کجاست؟

"مخالفان پیشرفت سواحل مکران" از تبعیض می‌گویند/ عقبه تئوریک جیش‌العدل کجاست؟



باورش سخت است اما کسانی هستند که برای “مخالفت با پیشرفت سواحل مکران” و اشرار پاکستانیِ جیش‌العدل “عقبه تئوریک” ایجاد می‌کنند!

سرویس سیاست مشرق _ رسانه انصاف‌نیوز، از رسانه‌های اصلاح‌طلب به تازگی میزگردی را پیرامون عملیات‌های تروریستی جیش‌العدل علیه توسعه سواحل مکران برگزار کرده است.

در این میزگرد، فردی به نام “عبدالوهاب شهلی‌بر” حضور یافته که انصاف‌نیوز می‌گوید او یک “جامعه‌شناس بلوچ توسعه”(!) است.

فرد مذکور در طول این میزگرد و در اشاره به عملیات‌های جیش‌العدل، اظهاراتی را در “نقد طرح توسعه سواحل مکران” مطرح می‌کند که بخشی از آنها را در ادامه می‌خوانید:

_نسبت به مردم بلوچ پس از انقلاب 57 تبعیض وجود داشته است.

_توسعه را به دو مقوله تقسیم می‌کنند؛ یکی همین راه‌سازی و آموزش و پرورش است. اتفاقاتی که به صورت معمول رخ می‌دهد و قطعا مطالبه مردم هم هست. مردم می‌پرسند چرا ما در سطح استانی با بالاترین میزان مرگ و میر جاده‌ای، یک آزادراه نداریم که جنوب را به شمال استان وصل کند یا می‌پرسند چرا هنوز هم که هنوز است بیشترین بازمانده از تحصیل متعلق به استان سیستان و بلوچستان است. مردم می‌پرسند چرا بالاترین سوءتغذیه در گزارش رسمی رفاه ایرانیان که توسط دولت منتشر شده متعلق به این استان است. مطالبه دارند.

اما درباره طرح توسعه سواحل مکران به دلیل بلاتکلیف بودن، عدم شفافیت و ابهام‌های مختلفی که وجود دارد و این روایت رسمی مقامات که باید جمعیت قابل توجهی آن‌جا اسکان پیدا کنند، نگرانی و نقدهای زیادی وجود دارد. راحت‌تر بگویم طرح توسعه سواحل مکران از سرمایه اجتماعی بالایی در منطقه برخوردار نیست و مردم چندان همراهش نیستند.

_ما این‌جا دو قرائت داریم؛ یک قرائت رسمی و بروکراتیک است که می‌گوید ما برای توسعه اقتصاد ملی و توسعه اقتصاد منطقه‌ای یک طرحی را آماده کرده‌ایم و در حال اجرایش هستیم. می‌گویند تاخر توسعه استان را می‌خواهیم جبران کنیم اما قرائت دیگر، قرائت رو به گسترشی که در جامعه محلی وجود دارد این است که طرح بیشتر با هدف هویت‌زدایی و تغییر بافت جمعیتی آن منطقه است.

_مردم می‌پرسند اگر طرح توسعه برای مردم است، چرا باید یک دستگاه امنیتی مانند وزارت دفاع متولی‌اش باشد. بالاخره ما طرح‌های توسعه در این کشور اجرا کرده‌ایم؛ یا سازمان برنامه و بودجه متولی‌اش بوده یا وزارت راه و شهرسازی که به نوعی اجتماعی‌تر هستند. این‌که مدیریت طرح رفته در یک سازمان امنیتی، این پرسش را به وجود آورده که قرار است چه اتفاقی بیفتد؟

_ما یک روایت رسمی بروکراتیک داریم که همه‌چیز در طرح دیده شده و تحفه‌ای است که به مردم تقدیم شده است اما روایت اجتماعی که از پایین آمده، جور دیگری می‌بیند. می‌گوید حداقل الان یک محیط زیست سالم دارم و نمی‌گذارم در قبال هیچی، آن را از من بگیرند.

_به هر حال اگر این طرح یک بازاندیشی جدی در سیاست‌های اجتماعی خود و روند جلب مشارکت جامعه محلی نداشته باشد، قرائت مردم منطقه بلوچستان این است که برنده طرح در نهایت نهادهای حاکمیتی که منابع مالی قوی دارند، دستگاه‌های دولتی قدرتمند و حداکثر صاحبان سرمایه و ثروت در منطقه خواهند بود و فقط آلودگی زیست محیطی و ترافیک و گران شدن سطح زندگی و… نصیب آحاد مردم آن‌جا می‌شود.[1]

"مخالفان پیشرفت سواحل مکران" از تبعیض می‌گویند/ عقبه تئوریک جیش‌العدل کجاست؟

*پر واضح است که اظهاراتی از قبیل آنچه فرد مذکور گفته، در واقع عقبه تئوریک عملیات‌های تروریستی جیش‌العدل است.

اظهاراتی غلط، قوم‌گرایانه، منتقد عقلانیت حکومتی و مخالف پیشرفت که طبعا وقتی یک پراگماتیست مسلح آنها را بخواند نتیجه لزوم عملیات تروریستی را احساس می‌کند.

و اما پاسخ دقیق اظهارات آقای شهلی‌بر به ترتیب نقل در بالا به این شرح است:

یکم: کسی که می‌گوید نظام جمهوری اسلامی ایران نسبت به مردمان بلوچ و استان سیستان و بلوچستان تبعیضی روا داشته باید 2 کار را در اثبات مدعای خود انجام بدهد:

اول اینکه بگوید کدام تبعیض و دوم اینکه اقدامات ویژه و امکانات بیشتری که نظام اسلامی نسبت به سایر استان‌ها روانه سیستان و بلوچستان کرده است را با ادعای تبعیض تطبیق دهد.

در گام نخست هیچ مثالی از تبعیض وجود ندارد.

قانون و بودجه و اجرا در استان س.ب همان بوده است که در تمام استان‌های دیگر. می‌ماند علت برخی مشکلات و محرومیت‌ها که صد البته نمی‌توان ریشه آنرا در ادعای تبعیض دانست.

مثلا چرا تاکنون کسی درباره محبوب بودن زیست سنتی در استان س.ب سخن نگفته است؟ و مهمتر اینکه چرا کسی نگفته زیست سنتی مردم عزیز این استان به معنی محرومیت نیست.

کسانی از مردمان بلوچ در قریه‌های کویری زندگی می‌کنند، خانه‌های کپری دارند، صندل می‌پوشند و حاضر به زندگی در شهر نیستند. آیا نام این محرومیت است؟

مهمتر اینکه آیا نظام اسلامی مقصّر این رویداد و این انتخاب است؟

مسلما خیر.

استان سیستان و بلوچستان مشکلاتی در بحث امنیت دارد.

کسی که می‌گوید این مشکل هم به نظام اسلامی ربط دارد مسلما حقایقی را درباره استان عزیز سیستان و بلوچستان نمی‌داند.

حقایقی از جمله آنکه اسلحه در سیستان زیاد است، حلقه‌های اختلاف‌افکن مذهبی در استان فعال‌اند، هنوز در برخی از نقاط استان فرهنگ “امان نامه” رواج دارد و یا وسوسه مالی در مقولاتی مثل قاچاق سوخت و مواد مخدر بسیار بالاست.

اکنون آیا دلیل بروز این مشکلات، وجود تبعیض از سوی نظام اسلامی است؟

و اما امکانات ویژه و اقدامات نظام در استان سیستان و بلوچستان…

همه می‌دانیم که نظام اسلامی بهترین فرزندان خود را فدای امنیت و پیشرفت سیستان و بلوچستان کرده و خون آنها بر زمین استان سیستان و بلوچستان ریخته است.

این استان همواره از بودجه‌های ویژه از جمله در طرح‌های حمایتی و محرومیت‌زدایی نظام اسلامی برخوردار بوده. بودجه‌هایی که استان‌های دیگر از آنها بهره‌مند نیستند.

جالب آنکه همین طرح توسعه مکران که نشانی از توجه ویژه نظام به مردمان محترم استان است اگر در استان دیگری اجرا می‌شد؛ امثال شهلی‌بر حکما به عنوان نمادی از تبعیض از آن یاد می‌کردند!

بماند که پر واضح است اگر طرح مذکور در استان‌های دیگر اجرا می‌شد با اقبال خواص و مراجع اجتماعی آن استان‌ها مواجه می‌شد نه با نقدهای امثال شهلی‌بر!

اکنون سؤال اینجاست که واقعا اگر نظام اسلامی روادار تبعیض بود آیا چنین اتفاقاتی رخ می‌داد؟

پس ادعای تبعیض یک ادعای ناروا و یک “اعتراض ظالمانه” است.

دوم: و اما مشکلات استان!

بخش زیادی از فوتی‌های تصادفات استان س.ب مربوط به جاده‌های روستایی است و مسئله آزاد راه شمال به جنوب استان اولا رافع این تصادفات نیست و ثانیا توجیه آن نیز محل بحث است.

زیرا مسئله تردد در این استان مسئله کثرت روستاهای کم‌خانوار و راه‌های روستایی است نه نبود آزادراه. (این نکته ساده نشان از بی‌اطلاعی جامعه‌شناس مذکور است)

مسئله سوء تغذیه و بازماندگان از تحصیل هم (در فرض صحت ادعا) ریشه در محبوبیت لایف‌استایل سنتی، پراکندگی گسترده هزاران روستای کم‌خانواری که حاضر به تجمیع نیستند و افزایش بی‌ضابطه چند همسری و فرزندآوری دارد.

پر واضح است که وقتی کسی از این حقایق با مردم محاکات نکند و مراجع اجتماعی شبیه به فرد مذکور به جای بیان حرف‌های دقیق علمی اما حرف‌های غلط را بیان کنند؛ طبعا مخالفت‌هایی هم با پیشرفت منطقه و طرح‌هایی همچون توسعه سواحل مکران در نزد افراد کم‌اطلاع و پراگماتیست‌های مسلح شکل خواهد گرفت.

"مخالفان پیشرفت سواحل مکران" از تبعیض می‌گویند/ عقبه تئوریک جیش‌العدل کجاست؟

سوم: اینکه “چرا نهادهای نظامی در توسعه مکران حضور دارند؟” سؤالی است که هم برخی حقایق را آشکار می‌کند و هم پاسخ‌های واضحی دارد.

از جمله حقایق اینکه چرا هنگامی که قرارگاه سازندگی سپاه آنهمه طرح‌های عمرانی را در استان محترم س.ب اجرا کرد؛ کسی از جامعه‌شناس‌ها به این کارهای جهادی اعتراضی نکرد؟!

چرا وقتی طرح‌های مردم‌یاری ناجا و ارتش در مناطق محروم استان و برای بهبود معیشت مردم انجام می‌شود کسی اعتراضی به نظامی بودن این نهادها ندارد؟

اینهمه کمک نهادهای نظامی در قضایای سیل در استان سیستان و بلوچستان چرا مورد اعتراض نیست؟

پس واضح است که با یک سوال غلط‌انداز مواجهیم.

و اما علت تولیت نهادهای نظامی در توسعه مکران!

خلیج فارس و دریای عمان؛ حساس‌ترین دریاها و سواحل جهان هستند و از همین رو نگاه ایران اسلامی به این دو دریا بایستی یک نگاه تهدیدمحور باشد.

چالش‌های امنیتی ایران در مرزهای شرقی با دو کشور پاکستان و افغانستان و بحث اشرار نیز قابل کتمان نیست.

لزوم استفاده از توانمندی لجستیک و قدرت سازندگی نیروهای نظامی در دوران صلح نیز یک اصل پذیرفته شده در تمام کشورهای جهان است.

این 3 اصل ساده به راحتی به هر ذهن جویای حقیقتی نشان می‌دهد که چرا نیروهای نظامی باید در توسعه سواحل مکران حضور داشته باشند.

چهارم: پس از اینهمه نگفتن واقعیت و تقلا برای نمایشی که می‌خواهد توسعه مکران را به ضرر مردم و منطقه نشان دهد اما با یک “گفتمان عجیب” هم مواجهیم.

جامعه‌شناس بلوچ ذکر شده ادعا می‌کند که مردم منطقه به دلیل خواسته‌های محیط زیستی یا تغییر بافت جمعیتی مخالف توسعه مکران هستند!

اولا این یک سخن غیر منطقی است که اهالی یک منطقه به بهانه مشکلات زیست‌محیطی یا تغییر بافت مخالف پیشرفت منطقه خودشان باشند.

کدام جوان و کدام شهروند است که از ایجاد شهر جدید در بافت ساحلی و بیابانی و قدیمی استقبال نکند، از مظاهر تمدنی اعراض داشته باشد و به تسهیلات مدرن شهری با دیده تردید بنگرد.

ثانیا کدام سند و کدام ادعای معقول هست که می‌گوید تشکیل تمدن ساحلی بر خلاف محیط زیست است؟ آیا اینهمه شهرهای بزرگ مدرن جهان که از قضا ساحلی هستند دشمن محیط زیست هستند؟

چرا می‌بینیم کسی که مدعای بلوچ بودن و دلسوزی هم دارد اما به بهانه محیط زیست می‌خواهد پیشرفت و آبادانی و زندگی زیبا را از مردم دریغ کند؟

و اما تغییر بافت جمعیتی!

نظام اسلامی چه نیازی به این کار دارد؟

در ثانی آیا اساسا شمشیر کشیدن در مقابل پیشرفت و ساختن شهرهای جدید از یک ذهن مدرن و پیشرفته برمی‌آید یا نشانی از یک جهالت قومیتی است؟

این جامعه‌شناس مشغول تجویز نسخه‌ای است که می‌گوید مردم منطقه پیشرفت نکنند و شهر جدید نخواهند چون همسایگان جدیدی پیدا خواهند کرد، معماری‌های جدید خواهند دید و از امکانات بیشتر شهری برخوردار خواهند شد!

این حرف‌ها و این القائات کاملا غلط با جامعه‌شناسی سازگار است یا با بلوچ بودن یا با انسانیت؟

و البته پاسخ به این سؤال مشخص است: هیچکدام!

***

امر واضح آنست که مادام که حقایق پیش‌گفته از سوی مراجع اجتماعی (اعم از مولویان محترم منطقه، مسئولان دولتی، رسانه‌ها، استادان دانشگاه، ریش‌سفیدان محترم و غیره) به مردم گفته نشود و افراد و رسانه‌هایی شبیه به آنچه که در بالا دیدیم نیز بصورت علی‌الدوام مشغول القای شبهه به ذهن مردم باشند؛ طبعا رخدادهایی مثل حادثه تروریستی در منطقه و بیانیه اشرار پاکستانی جیش‌العدل دور از ذهن نخواهد بود.

در این زمینه جدا از رویکرد تبیینی و گزارشی که خواندید؛ البته رویکرد امنیتی هم لازم است.

“عقبه تئوریک مخالفان پیشرفت باید امحا شود” و مردم نیز در جریان ابتدا و انتهای این ماجرا قرار بگیرند.

***

1_https://ensafnews.com/517539

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

"مخالفان پیشرفت سواحل مکران" از تبعیض می‌گویند/ عقبه تئوریک جیش‌العدل کجاست؟ بیشتر بخوانید »

پشت پرده ناآرامی های شرق کشور چیست؟

پشت پرده ناآرامی های شرق کشور چیست؟



با توجه به شواهد و قرائن به نظر می‌رسد اقدامات ضد امنیتی در ناامن سازی مرزهای کشور در منطقه سیستان و بلوچستان امری اتفاقی و تنها از سر ماجراجویی نیست.

به گزارش مجاهدت از مشرق، در روزهای گذشته خبر درگیری طالبان با نیروهای مرزبانی ایران و شهادت یک نفر و مجروح شدن دو نفر از نیروهای خدوم این یگان در رسانه‌ها منتشر شد. از ابتدای قدرت‌گرفتن طالبان در افغانستان، چندین بار شاهد اقدامات این‌چنینی از سوی آن‌ها در منطقه مرزی هستیم، مسئله‌ای که برخی آن را به‌عنوان یک ماجراجویی صرف از سمت گروهی خاص تحلیل می‌کنند و چاره کار را نقره‌داغ کردن آن‌ها می‌دانند و برخی معتقدند یک اقدام آگاهانه و هماهنگ با سرویس‌های خارجی است. برای روشن شد انگیزه طالبان از انجام این اقدامات چند نکته قابل‌توجه است.

تأثیر و ارتباط طالبان با آمریکا

در خصوص شکل‌گیری طالبان ابهامات فراوان وجود دارد؛ ولی نظریه‌ای که بیشتر مورد قبول است این است که طالبان توسط آمریکا به وجود آمده است؛ موضوعی که بی‌نظیر بوتو نخست‌وزیر اسبق پاکستان به صراحت در بخش فارسی بی‌بی‌سی بیان می‌کند: «سازمان سیا و پاکستان گروه متعصب طالبان را به وجود آوردند.» شواهد و قرائن نیز این مسئله را تأیید می‌کند. زیرا گروهی متعصب مذهبی در برابر نفوذ کمونیسم در افغانستان به وجود می‌آید و حکومت مورد حمایت شوروی را سرنگون می‌کند.

این مسئله در دوران نظام دوقطبی جهانی به سود آمریکا بوده و حمایت‌های آمریکا و انگلیس از آن‌ها در این مقطع وجود داشته است. پس از ورود آمریکا به افغانستان و کنار زدن طالبان از مسند قدرت و به‌وجودآوردن دولت مدرن در این کشور، مخالفت و درگیری طالبان با آمریکا شروع می‌شود. درگیری‌ای که تنها بر سر قدرت بوده است به‌نحوی‌که پس از تسلط دوباره طالبان بر افغانستان با خروج آمریکا از این کشور، سخنگوی طالبان رسماً اعلام می‌کند «به دنبال ایجاد روابط خوب با آمریکا هستیم ». همچنین سرپرست وزارت کشور طالبان در مصاحبه‌ای عنوان کرد: «که به آمریکا به چشم دشمن نگاه نمی‌کند. » اینها نشان‌دهنده این است که ارتباط کنونی طالبان با سرویس‌های امنیتی آمریکا مسئله‌ای دور از تصور نیست.

همچنین ناآرامی‌هایی که این روزها در مرز رخ می‌دهد می‌تواند به‌صورت سازمان‌یافته و در ارتباط با سرویس‌های امنیتی آمریکا و اسرائیل انجام شوند.

چند دسته بودن نیروهای طالبان

نکته دیگری که در خصوص طالبان وجود دارد این است که این گروه یک جریان یکدست و متحد نیست. بلکه خود این گروه شامل طیف‌های مختلفی هست که برخی از آن‌ها حتی در زمانی که آمریکا در این کشور حضور داشت و اکثر طالبان با آن درگیر بودند، آن‌ها با آمریکا همکاری کامل را داشتند. پس از خروج آمریکا از افغانستان نیز میان گروه‌های مختلف این جریان بعضاً جنگ و درگیری رخ داد.

در اتفاقات اخیر نیز در خصوص ایران بارها شاهد موضع‌گیری‌های متفاوت و متناقض از سوی مقامات مختلف این گروه هستیم و این نشان‌دهنده این است که این گروه موضع واحدی در خصوص ایران ندارد. برخی شدید موضع ضدایرانی دارند و برخی همراه‌تر هستند.

موضع جمهوری اسلامی در خصوص روی کار آمدن طالبان

باتوجه‌به رویکرد متخاصمانه دولت ایالات متحده آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی ایران، حضور این کشور در یک کشور همسایه و داشتن پایگاه‌های نظامی، یک تهدید برای ما به حساب می‌آمد. لذا ایران از خروج آمریکا از افغانستان استقبال کرد. با توجه به اینکه طالبان نقش اصلی را در اخراج آمریکا از این کشور داشت ایران از این حرکت طالبان استقبال کرد. اما از همان ابتدا هیچ‌گاه از تسلط طالبان بر افغانستان حمایت نکرد و بحث تشکیل دولت فراگیر را مطرح کرد سپس شروط خود را برای به‌رسمیت‌شناختن آن‌ها اعلام کرد. با هیئت طالبان برای شروط خود بارها مذاکره کرده است؛ اما هیچ‌گاه آن‌ها را به‌عنوان حاکم رسمی افغانستان به رسمیت نشناخته است.

وجود برخی حامیان طالبان در داخل ایران

یکی از مسائل اجتماعی مهم که در اتفاقات اخیر به چشم می‌خورد، حمایت عبدالحمید اسماعیل زهی از جنبش طالبان بود. باتوجه‌به اینکه عبدالحمید اسماعیل زهی تحصیلکرده مدارس علمیه پاکستان بوده و دارای تفکر دیوبندی است حمایت ایشان از آن‌ها دور از تصور نیست؛ لذا شاهد این هستیم که از ابتدای قدرت‌گرفتن طالبان در افغانستان تلاش‌های زیادی برای به رسمیت شناخته شدن طالبان توسط حکومت جمهوری اسلامی کرده است. او حتی در خصوص قضیه حقابه رود هیرمند که مسئله‌ای ملی و حق قطعی ایران است موضعی خنثی گرفت و گفت دو طرف با هم مذاکره کنند. این نشان دهنده این امر است که برخی حامیان طالبان داخل مرزهای ایران حضور دارند.

خطر فعال شدن گروه‌های تجزیه‌طلب بلوچ در صورت بروز درگیری در این منطقه

در استان سیستان و بلوچستان علیرغم اینکه اکثر مردم بلوچ احساس تعلق خاطر به هویت اصیل ایرانی خود دارند، برخی گروه‌های تجزیه‌طلب فعالیت دارند. از مهرماه ۱۴۰۱ هم‌زمان به شروع اغتشاشات در کشور، این گروه‌ها فعالیت خود را در این استان بیشتر کرده‌اند و با برگزاری راهپیمایی‌ها پس از نمازهای جمعه زاهدان، سعی بر همراه‌کردن مردم بلوچ با خود داشتند.

آن‌ها همان زمان نیز کلیپ‌هایی از حضور نظامی در پشت مرزهای ایران منتشر می‌کردند که آماده ورود به ایران هستند. پس از ناکام ماندن آن‌ها در همراه‌کردن ملت غیور بلوچ، ورود نظامی و درگیری‌های سخت منتفی شد.

حال در صورت به وجود آمدن درگیری نظامی با طالبان در این منطقه، این گروه‌های تجزیه‌طلب فعال می‌شوند و برنامه دارند پس از شروع درگیری با طالبان، درگیری به داخل مرز منتقل شود و شهرهای استان سیستان و بلوچستان درگیر جنگ با گروه‌های تجزیه‌طلب می‌شود.

با توجه به شواهد و قرائن به نظر می‌رسد اقدامات ضد امنیتی طالبان در ناامن سازی مرزهای کشور در منطقه سیستان و بلوچستان امری اتفاقی و تنها از سر ماجراجویی نیست؛ بلکه باتوجه‌به اینکه در ماه‌های اخیر گروه‌های تجزیه‌طلب بلوچ در این منطقه فعال شده‌اند و در جذب اکثریت مردم بلوچ ایران ناکام بوده‌اند، سازمان‌های امنیتی آمریکا و اسرائیل قصد دارند با تحریک گروه طالبان، ناآرامی را در این منطقه به وجود بیاورند تا جرقه آغاز جنگ به وجود بیاید و گروه‌های تجزیه‌طلب با آمادگی قبلی، وارد میدان شوند و جنگ به داخل مرزها کشیده شود. لذا الان شاهد آن هستیم که تمامی حامیان اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱، فضاسازی برای انتقام از طالبان را طلب می‌کنند.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پشت پرده ناآرامی های شرق کشور چیست؟ بیشتر بخوانید »

«عبدالحمید» بگوید بر چه مبنا از فرقه انگلیسی ساخته بهائیت دفاع می‌کند؟

«عبدالحمید» بگوید بر چه مبنا از فرقه انگلیسی ساخته بهائیت دفاع می‌کند؟



تشکل‌های دانشجویی زاهدان از مولوی عبدالحمید خواستند درباره علت دفاعش از فرقه انگلیسی ساخته بهائیت که مأمنی جز اسرائیل ندارد، توضیح دهد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، تشکل‌های دانشجویی زاهدان در بیانیه‌ای از مولوی عبدالحمید امام جمعه این شهرخواستند در جلسه پرسش و پاسخ حضور یافته و به سؤالات آن‌ها پاسخ دهد.

متن نامه تشکل‌های دانشجویی زاهدان به شرح به زیر است:

بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ، کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُواْ مَا لَا تَفْعَلُونَ الا؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، چرا چیزی به زبان می‌گویید که در مقام عمل خلاف آن می‌کنید.

چند ماهی است استان سیستان و بلوچستان پیرو حادثه تلخ و اندوه بار در مهر ماه، دچار فضایی از التهاب و ناامنی است که بیش از آنکه مولود حوادث مهر باشد مولود گفتار و کنش بزرگانی است که انتظار می‌رود در طوفان حوادث فانوس هدایت و آرامش و قوت قلب و امید و عقلانیت برای مردم و بویژه جوانان باشند. با چشمداشت به ساخت آینده روشن برای جوانان استان آن‌ها را در مدار عقلانیت و اخلاق اسلامی و تقوا قرار بدهند.

این روزها زیر خیمه سنگین اتفاقات ناگوار اخیر، در ذهن مردم و شاید در واقعیت برگشتیم به تصویر دهه 80 استان و زخم‌هایی که سال‌ها برای التیامش باید عرق ریخت و باید گفت. بخش مهمی از این رخداد تلخ متوجه دلسوزانی بود که پس از آن اتفاق نادانسته یا به غلط مرتکب اشتباهات جبران‌ناپذیری شدند و بعضا می‌شوند.

جناب مولوی عبدالحمید شما در خطبه‌های اخیر خود نشان داده‌اید چشم بر تمامی اقدامات عملی متعددی که حاکمیت برای جبران حادثه تلخ مهر ماه که در بستر تهییج جوانان توسط برخی چهره‌های مذهبی رسانه‌ای بومی و صفحات مجازی برانداز و قصور و اشتباهات برخی مسئولین رخ داد، بسته‌اید.

شما با نادیده گرفتن اقداماتی چون بازداشت و پیگیری‌ها و اقدامات دستگاه قضایی در خصوص متهمین حادثه، عذرخواهی رسمی، رسیدگی جدی به خانواده‌های آسیب‌دیدگان و حضور نمایندگان شخص اول مملکت برای پیگیری قصورها سعی دارید به هر قیمتی که هست فضای سنگین و امنیتی پیش آمده را نگه دارید، به‌گونه‌ای که در این مسیر بارها از مسیر انصاف خارج شده و دچار تناقضاتی شده‌اید که در برخی موارد خودِ شما جزو اصلی‌ترین کسانی هستید که باید این سؤالات از او پرسیده شود.

در همین راستا در خصوص مواردی از این تناقضات از حضرتعالی سؤالاتی داریم.

جنابعالی چطور به این تناقض پاسخ می‌دهید که همزمان که خواستار مجازات مجرمان قتل مردم بیگناه در جمعه خونین زاهدان هستید، به مجازات قاتلان بیرحم چند جوان بی‌دفاع از کرج تا مشهد اعتراض می‌کنید، گویی خون بلوچ را رنگین‌تر از خون بقیه می‌دانید والا طبیعتا نباید به اعدام قاتل محرز دائما اعتراض کنید! آیا اینکه منبع و مرجعیت اخبار ما فقط از کلیپ‌ها و مطالب فضای مجازی باشد منطبق بر انصاف و عدل است؟ با این سطح از استدلال‌ها مرجعیت عمومی و پیشوای مردم بودن دچار خدشه جدی نمی‌شود؟

حضرتعالی در شرایطی دم از حقوق زنان و آزادی زنان می‌زنید و حاکمیت را متهم به پایمال کردن این حق می‌کنید که در همین بیخ گوش خودمان در برخی از نقاط استان، زن، شهروندی درجه دو محسوب می‌شود و در موارد متعدد حتی حق تحصیل از دختران این سرزمین گرفته شده است و نسبت به فرماندار زنی که در همین سیستم و استان منصوب شد چه جفاها که صورت نگرفت و ما هیچوقت از تریبون و رفتار شما ندیدیم که اقدامی مؤثر جهت جلوگیری از این افکار پوسیده انجام شود.

شما با چه مبنایی از فرقه انگلیسی ساخته بهائیت که نبوت پیامبر (ص) را قبول ندارند و حتی الازهر مصر هم جواز فعالیت به آن‌ها نداده و فقط در اسرائیل مأمن و مأوی دارند، دفاع می‌کنید؟! نظرتان درباره اعطای فعالیت به سایر فرقه‌های منحرف چیست؟!

به عبارتی شما برای تخریب نظام و سنگین نگاه داشتن جو حتی حاضرید به حمایت از فرقه‌های دست‌ساز استعمار برای نابودی اسلام چون بهائیت متمسک شوید؟

شما در کمال تعجب، طعنه‌ای به دیدار رهبری با مداحان زده‌اید و معلوم نیست چرا نخواسته‌اید به دیدار ایشان با دانشجویان، نخبگان، زنان و… اشاره کنید ولی حالا تقاضای ما از شما این است که آن نخبگان مدنظرتان را به لیست‌های مورد حمایت‌تان در شورای شهر زاهدان معرفی کنید، چرا که خروجی عملکرد لیست‌های مطلوب شما در این سال‌های اخیر، صدها اشکال بهداشتی و عمرانی و بدبختی است! عدم نگاه علمی و تخصصی به نهادهای تحت نفوذ شما خصوصاً شهرداری‌ که منجر به گماشتن مدیران بی‌کفایت می‌شود در کنار نگاه سیاست‌زده و حزبی در اولویت‌بندی اقدامات و تخصیص بودجه، بستری ساخته‌ است که موجب شده در عوض توجه به اولویت‌های مدیریت شهری و استان، شاهد استحاله این دستگاه‌ها به بنگاه سیاسی و محل سهم‌خواهی جریانات سیاسی خاص باشیم. روندی کج‌دار و مریض که تنها منحصر به زاهدان نیست و بارها تقاص بخشی از نتایج شوم آن را مردم با جان و مال خود پرداختند.

راستی درباره عملکرد چندین مسؤلی که با لابی و اصرار شما در این استان جایگاه یافتند چه جوابی دارید؟ وقتی از نخبگان و اهل فکر سخن می‌گویید منظور همین‌ها هستند؟! راستی نمی‌شد در این دو دهه که عمده مسؤلان شهرستانی از خاش تا چابهار، بلوچ بوده‌اند از آن نخبگان مشورتی بخواهید تا با راه‌حل‌های آنان حداقل از حجم قاچاق پرسود مواد سوختی کاسته شده و تولید صنایع دستی یا صنایع تبدیلی خرما رونق بگیرد؟!

گرچه شما تریبون خود را در حد دعا و اشک ریختن می‌دانید ولی واقعیت آن است که امام جمعه می‌تواند در ایجاد فرآیندهای حل مسائل استان و توسعه فرهنگ کارآفرینی و تقدیر از الگوهای موفق و… نیز نقش ایفا کند و صرفا به مطالبه مأیوس‌کننده از مسؤولان اکتفا نکند.

در پایان گرچه منتقد جدی بسیاری از سخنان جنابعالی هستیم، اما روش مسالمت‌آمیز شما را بر کسانی که به خیابان‌ها ریخته، آتش زده و با چاقو، آدم می‌کشند ترجیح می‌دهیم و خواستار برگزاری جلسه پرسش و پاسخ حضوری با نمایندگان تشکل‌های دانشجویی استان هستیم.

همچنین تمام برادران و خواهران خود را در سایر اقشار را به مطالبه‌گری حقیقی و ریشه‌ای مسائل پیش آمده استان فرا می‌خوانیم و امیدواریم این بیانیه، تلنگری باشد برای بی‌تفاوتی‌ها علما، مسئولین، دانشجویان و در کل هر شخص ذی‌شعوری که در سرنوشت خویش و دیگران مؤثر است.

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان

جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان

جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان

جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«عبدالحمید» بگوید بر چه مبنا از فرقه انگلیسی ساخته بهائیت دفاع می‌کند؟ بیشتر بخوانید »

آخرین جزییات شهادت مامور فراجا در گلستان +عکس

آخرین جزییات شهادت مامور فراجا در گلستان +عکس



مامور فراجا در گلستان که برای برقراری امنیت در یکی از روستاهای شهرستان رامیان و کنترل درگیری به عملیات اعزام شد، با شلیک مستقیم افراد شرور به شهادت رسید.

به گزارش مجاهدت از مشرق،  شب گذشته حوالی ساعت ۲۰ و ۵۳ دقیقه در پی تماس تلفنی شهروندان با تلفن ۱۱۰ موضوع وقوع درگیری در روستای رضاآباد شهرستان رامیان بین دو خانواده از اقوام بلوچ ساکن در منطقه به پلیس گزارش شد.

بلافاصله گشت انتظامی شهرستان رامیان با حضور استوار شهید علی سراوانی به محل حادثه اعزام شدند که در کمتر از هفت دقیقه به محل رسیدند.

در طول این مدت تماس دوم در ساعت ۲۱ با تلفن ۱۱۰ برقرار و اعلام شد درگیری مسلحانه و تیراندازی صورت گرفته است.

استوار سراوانی با مشاهده شرایط و با توجه به شلیک تیر با سلاح شکاری بر اساس قانون بکارگیری سلاح اقدام به تیراندازی هوایی کرده که افراد موثر در درگیری متفرق شدند که در این بین فردی از پشت بام یک ساختمان نیمه‌کاره با سلاح شکاری به سمت این مامور انتظامی به صورت مستقیم شلیک کرده که باعث شهادت این مامور انتظامی شد.

بر اساس پیگیری خبرنگار از مراجع انتظامی تاکنون بیش از ۱۰ نفر از افراد موثر در درگیری دستگیر و تلاش برای شناسایی ضارب ادامه داد.

شهید سراوانی متولد ۱۳۷۲ و دارای دختر سه ماهه است.

آخرین جزییات شهادت مامور فراجا در گلستان +عکس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آخرین جزییات شهادت مامور فراجا در گلستان +عکس بیشتر بخوانید »