فیلم/ واکاوی جنایات علیه زنان و کودکان مصدوم شیمیایی سردشت
فیلم/ واکاوی جنایات علیه زنان و کودکان مصدوم شیمیایی سردشت بیشتر بخوانید »
گروه اجتماعی دفاعپرس: سالهاست که قدرتهای بینالمللی خصوصا ایالات متحده آمریکا از حقوق بشر به عنوان دستاویزی برای سوءاستفاده و تحت فشار قرار دادن کشورهای درحال توسعه استفاده میکنند تا از این طریق بتوانند با ارتکاب هرگونه جنایتی با عنوان دفاع از حقوق ملتها، منابع کشورها را به غارت برده و با پنهان شدن پشت این نقاب تیره جنایات خود را تلطیف کنند.
آمریکا همواره خود را بهعنوان یکی از اصلیترین داعیهداران حقوق بشر در دنیا معرفی کرده است، اما جنایات این کشور در بیش از ۱۰۰ کشور دیگر جهان در قالب تهاجمات نظامی، کودتا، ترور سیاستمداران یا حتی کشتار و کنترل جمعیت در کشورهای آفریقایی و آسیایی از دیدگاه هیچ فردی پنهان نیست و با مروری به تاریخ چندسال اخیر به وضوح میبینیم که آمریکا به بهانه دفاع از حقوق بشر در هر کشوری پا گذاشته است دستاوردی جز ویرانی و کشتار برای این کشورها نداشته است.
در چند دهه اخیر، دخالتهای بیشمار ایالات متحده در مسائل امنیتی دیگر کشورها با انتقادهای زیادی مواجه بوده و در این میان، ایران نیز از جمله کشورهایی بوده که بیشترین آسیب را از جانب آمریکا متحمل شده است و این کشور در تمام زمینهها تلاش کرده است تا دشمنی خود با ایران را به اثبات برساند.
جنایاتی که از اذهان پاک نمیشود
ترور نافرجام رهبر معظم انقلاب اسلامی، شهادت آیت الله بهشتی و ۷۲ تن از یاران ایشان، شهادت آیت الله اشرفی اصفهانی، شهید محراب، بمباران سردشت و هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری در خلیج فارس و شهادت سردار دلها حاج قاسم سلیمانی. اینها تنها بخشی از جنایات هولناکی است که تنها در عرض یک هفته از ششم تا دوازده تیرماه، علیه ملت ایران، توسط افرادی صورت گرفت که با این ملت دشمن خونی بوده و هرگز با آنها کنار نخواهند آمد؛ همان افرادی که دَم از حقوق بشر میزنند در حالیکه خود بویی از آن نبرده اند. این جنایات به قدری هولناک و غمبارند که هیچگاه از خاطر ملت ایران پاک نخواهند شد، چراکه با گذشت چند سال از این جنایت وحشتناک آثار هولناک ناشی از آن هنوز التیام نیافته است، به همین دلیل از سال ۹۵ با تأسی به فرمایشات رهبر معظم انقلاب و اقتضائات زمان، از ششم تا دوازدهم تیر ماه، هفته حقوقبشر آمریکایی با موضوع بازخوانی حقوقبشر آمریکایی نامگذاری شده است.
چشم طمع آمریکاییها بر منابع کشورها
نباید از خاطر برد که این اقدامات جنایتکارانه آمریکا تنها محدود به همین بازه زمانی نیست بلکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و قطع شدن دست طمع آمریکاییها از منابع کشور ایران، این کشور در برهههای مختلف و با اشکال گوناگون تلاش کرد تا به دستاوردهای این نظام مقدس خدشه وارد کند و با شعار دفاع از حقوق بشر و دفاع از حق ملت ایران برای بار دیگر استقلال ملی ما را بگیرد.
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و رد پای آمریکا در حوادث تروریستی استان سیستان و بلوچستان، حمله انتحاری در مراسم تاسوعا در چابهار، حمله انتحاری به مسجد جامع زاهدان، حمله انتحاری به مسجد علیبن ابیطالب زاهدان، حمله به اتوبوس حامل نیروهای سپاه پاسداران با خودروی حامل مواد منفجره، شهادت ۱۴ مرزبان در حادثه تروریستی سراوان و…، تنها بخشی از اقدامات ضد حقوقبشری است که سرویسهای امنیتی آمریکا و غرب بهعنوان عامل کمک کننده یا حداقل تشویق کننده، ایفاگر نقش اصلی در وقوع آنها هستند.
حمایت از منافقین
از سوی دیگر رابطه رازآلود ایالات متحده با سازمان منافقین برای سالهای سال باعث شد آمریکا از این گروه تروریستی در خفا حمایت و سرانجام نیز با حذف نام این سازمان از فهرست گروههای تروریستی آمریکا، خوشخدمتی خود در کمک و حمایت از منافقین را کامل کند. لیست ۱۷ هزار نفری قربانیان ترور نشان میدهد که سازمان مجاهدین یکی از هولناکترین سازمانهای تروریستی است که در بین آمار ترورهای آن، شمار زیادی از کودکان و زنان دیده میشوند. سازمان منافقین در تاریخ ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، آشکارا اعلام کرد که فعالیتهای این سازمان وارد فاز نظامی شده و اعضای این گروه که مسلح به انواع اسلحههای سرد و گرم بودند به خیابانها ریخته و به قتل و جرح مردم و پاسداران کمیته و نیروهای انتظامی و تخریب اموال عمومی پرداختند.
تشکیل داعش
حمایت آشکار از گروههای تروریستی با نام دفاع از حق و حقوق ملتها را میتوان یکی از جدیدترین روشهای سلطه گری آمریکا بر کشورهای خاورمیانه دانست، به طوری که با اذعان مقامات آمریکایی این کشور تمام تلاش خود را برای ایجاد گروه تروریستی داعش بر عهده گرفت تا از طریق آن بتواند جنایات جدیدی را در خاورمیانه انجام دهد، جنایاتی که منجر به قتل عام مردم بی گناه کشورهای عراق، سوریه، افغانستان و … شده است.
شهادت مدافع حقوق بشر
یکی از تلخترین جنایات اخیر آمریکاییها علیه ملت ایران به شهادت رساندن سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی بود؛ شهید سلیمانی بهعنوان مدافع واقعی حقوقبشر انسانی، فارغ از رنگ و مذهب، برای نجات تمام ادیان و بازگرداندن حقوق از دست رفته مسیحیان، ایزدیها، اهلسنت و شیعیان علیه گروههای تروریستی – تکفیری مورد حمایت آمریکا و برای نجات مردم سوریه و عراق به پا خاست.
اقدام دولت آمریکا در تاریخ ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸ با انجام یک عملیات مسلحانه تروریستی از طریق پهپاد و پرتاب موشک به دو خودرو غیرنظامی در نزدیکی فرودگاه بینالمللی شهر بغداد که سرنشینان غیرمسلح آن بهصورت قانونی و خارج از شرایط جنگی با هواپیمای مسافربری وارد خاک این کشور شده بودند موجب شهادت تعدادی از فرماندهان نظامی بلندپایه ایران و عراق از جمله سردار سپهبد قاسم سلیمانی شد.
این اقدام جنایتکارانه مصداق بارز تروریسم دولتی است که مسئولیت کامل و تمام عواقب آن بر عهده دولت آمریکا است؛ این امر مصداق اقدام براندازانه و بهکارگیری تروریسم دولتی علیه نیروهای ضدتروریسم آمریکایی است. آمریکاییها با این جنایت، قهرمانان واقعی مبارزه با تروریسم وحشی تکفیری و تروریستهای مأمور به ناامنسازی و بیثباتی منطقه را ترور کردند. نگاهی به ابعاد و موارد فوق، منطق سوداگرانه و البته همراه با وقاحت آمریکایی را در برخورد با پدیده تروریسم و استفاده ابزاری از آن را برای مداخله و حضور اشغالگرانه به اثبات میرساند.
جنایت علیه بیماران
تحریم داروها و تجهیزات پزشکی نمونه بارز دیگری از حقوق بشر آمریکایی است؛ هرچند آمریکاییها بارها در اظهارات خود اعلام کردند که دارو و تجهیزات پزشکی تحریم نیست، اما عملا با محروم کردن مردم ایران از دسترسی به دارو و تجهیزات پزشکی تلاش خود را به کار گرفتند تا حقوق بشر آمریکایی را بیش از پیش برای ملت ایران معنی کنند و با در مضیقه قراردادن بیماران خصوصا بیماران صعبالعلاج تعدادی از آنها (بیماران پروانهای) را به کام مرگ کشاندند و همچنان تلاش میکنند بر درد آنها بیافزایند.
بنا به گفته رهبر معظم انقلاب اسلامی، «آمریکاییها مردم را میکُشند و با جنایت واضح و آشکار، خودشان را نشان میدهند و عذرخواهی هم نمیکنند؛ در عین حال زبانشان هم دراز است، میگویند حقوق بشر!»، اما کشتار و جنایات آمریکاییها تنها مختص کشورهای دیگر نیست بلکه آنها با تبعیض نژادی آزادانه دست به جنایت علیه سیاهپوستان آمریکایی میزنند و حقوق آنها در هیچ دادگاهی پیگیری نمیشود.
در نمونهای دیگر رئیسجمهور سابق آمریکا، تظاهرات کنندگان را عدهای اراذل و تروریستهای داخلی خواند و خواستار حضور گارد ملی و ارتش برای سرکوب اعتراضها شد. مصداق وضعیت بحرانی این قدرت پوشالی شاید همین جمله رهبر معظم انقلاب اسلامی باشد که فرمودند: «با این وضع پیشآمده، برخی ایرانیهای داخل یا خارج از کشور هم که شغلشان حمایت از آمریکا و بزک آن بود، دیگر نمیتوانند سر بلند کنند.»
هرچند در سالهای گذشته نقاب حقوق بشر از چهره جنایتکار آمریکا افتاده است، اما ملت ایران نباید دشمنی آمریکاییها را فراموش کرده و اسیر تبلیغات رسانهای و لبخندهای شیطانی سردمداران این کشور شوند، هفته حقوق بشر آمریکایی نیز فرصتی است تا با آشکار کردن جنایات آمریکاییها برای مردم جهان پرده حقوق بشر آمریکایی بیش از پیش از چهره این کشور جنایتکار کنار رود.
انتهای پیام/ 241
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
نقابی که از حقوق بشر آمریکایی افتاد/ از حمایت منافقین تا شهادت سردار دلها بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، در طول جنگ تحمیلی صدام بارها علاوه بر تهاجم و لشکرکشی نظامی دست به حمله علیه غیرنظامیان زد. او با هدف وارد آوردن فشار به ایران برای قبول خواستههای خود از هیچ جنایتی فروگذار نکرد.
دامنه این جنایتها تا کشتار و قتل عام مخالفانش در عراق نیز رفت و از او چهرهای منفور در کشور عراق و ایران ساخت. یکی از جنایات جنگی صدام در آن زمان استفاده از سلاح کشتار جمعی و شیمیایی علیه مردم ایران و عراق بود. او در بمباران حلبچه بسیاری از زنان و کودکان را هدف بمبهای شیمیایی قرار داد و در این بین شهرهایی چون سردشت ایران نیز از صدمات بمباران شیمیایی عراق در امان نماند.
«پروین کریمی واحد» از شاهدان بمباران شیمیایی سردشت روایت کرد که دو ساعت بعد از بمباران ما بالای تپهای رفتیم. به نظر من خطر آنجا هم بود. بعد از دو ساعت که بالای تپه بودیم، استفراغ و خارش بدن شروع شد. ما بچه ۹ ماهه داشتیم که حالش خیلی بد شد و تمام بدنش قرمز شد. یک خواهر داشتم که آن سال سوم راهنمایی میرفت، شروع به استفراغ کرد و خون بالا آورد. مادرم به خاطر اینکه دل خودش را آرام کند گفت: این خون نیست بلکه مال غذاست. کمکم که همه ما حالمان بد شد با ماشین خودمان همراه خانواده عمویم به مهاباد رفتیم. در مهاباد خیلی درد و عذاب کشیدیم و فاصله شهری را که با سردشت دو ساعت بود در چند ساعت طی کردیم، برای اینکه هر نیم ساعت یک بار ماشین را نگه میداشتیم.
وی افزود: همه حالشان خیلی بد بود و هر جا آب لجن هم پیدا میشد، توی آب دراز میکشیدیم. واقعا آتش گرفته بودیم تا این که به مهاباد رسیدیم. فقط این را یادم است به محض رسیدن، ما را بردند زیر دوش حمام و بعد رفتم توی کما. وقتی به هوش آمدم در بلژیک بودم، تقریبا یک ماه و ۲۰ روز توی کما بودم، بعد که چشم باز کردم در یکی از بیمارستانهای کشور بلژیک بودم و آنها واقعا دلسوزی و به ما خدمت میکردند. هر روز پدرم با من تماس میگرفت، وقتی من از حال مادرم و بقیه میپرسیدم، میگفت: که همگی حالشان خوب است و فقط تو هستی که از خانه دوری، من هیچ موقع از پدرم دروغ نشنیده بودم و حرفش را باور میکردم. غافل از اینکه همه شهید شده بودند.
«مژده حداد» از دیگر شاهدان بمباران شیمیایی سردشت گفت: از نظر جسمی که کور شدن چشم، تاول زدن پوست، ناراحتی تنفسی و… را داشتم. از نظر روحی برای ما خیلی مشکل بود، مثلا وقتی بیمارستان بودیم و چشمهایمان نابینا شده بود، پرستارها میآمدند و میگفتند حیف نیست این چشمها کور بشه! دلمان به حال خودمان میسوخت. همه نابینا شده بودیم: پدرم، مادرم، خودم، برادرم. وقتی فکر میکردیم خدایا ما که همه اعضای خانوادهمان کور شدند چه خاکی از این به بعد باید به سرمان بریزیم؟ تا اینکه به لطف خداوند بعد از چند روز بینایی چشمهایمان را به دست آوردیم. الان هم همیشه اعصابمان ناراحت است که موجب آزار بچههایمان میشویم. من با این همه سرفه و خلط از خانوادهام خجالت میکشم. حتی بعضی وقتها پسر کوچکم میگوید مادر دوباره شروع شد؟ ولی چه کار کنیم، دست خودمان نیست.
انتهای پیام/ 141
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
روایت ۲ زن از لحظه بمباران شیمیایی/ وقتی همه خانواده شهید شدند بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، وقتیکه به تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی کشورمان نگاه میکنیم، به این مهم پی میبریم که در برخی از برههها حجم و میزان جنایات دشمنان انقلاب اسلامی علیه ملت مظلوم ایران عمیقتر و شدیدتر بوده است. دامنه این جنایتها و خباثتها که عمدتاً با حمایت آمریکاییها انجام میشده در تیرماه سالهای بعد از پیروزی انقلاب برجستهتر بوده است.
ترور نافرجام مقام معظم رهبری در ۶ تیرماه سال ۱۳۶۰ توسط گروهک فرقان، انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهادت شهید بهشتی و ۷۲ تن از یاران با وفایش در ۷ تیر سال ۱۳۶۰ توسط گروهک منافقین، به شهادت رسانیدن آیتالله صدوقی، امامجمعه و نماینده امام (ره) در استان یزد در ۱۱ تیرماه سال ۱۳۶۰، حمله وسیع شیمیایی رژیم بعثی به سردشت در ۷ تیرماه سال ۱۳۶۶ و کشتار دستهجمعی مردم بیگناه این منطقه و بالاخره هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری ایران بر فراز آبهای نیلگون خلیجفارس در ۱۲ تیرماه سال ۱۳۶۷ و شهادت ۲۹۰ مسافر بیگناه ازجمله ۶۶ کودک، از اقدامات ددمنشانه و خباثت آمیزی است که بهصورت مستقیم و یا غیرمستقیم با حمایت آمریکاییها و متحدین آن علیه ملت ایران انجام گردیده است.
ابتکار نامگذاری این هفته از هفتم تا دوازدهم تیرماه، به نام هفته بازخوانی و افشای حقوق بشر آمریکایی به درایت و تدبیر مقام معظم رهبری برمیگردد که در تاریخ ششم تیرماه ۱۳۹۴ فرمودند: «از هفتم تا دوازدهم تیر شما ببینید چقدر ترور، قتلعام و کشتار انجام شده؟ به تعبیر بعضی دوستان، خوب است این هفتم تا دوازدهم تیر را هفته حقوق بشر آمریکائی اعلام کنیم.»
با توجه به قرار گرفتن در هفته بازخوانی و افشای حقوق بشر آمریکایی، درصدد هستیم برخی از مهمترین و فجیعترین این جنایتها را که با تحولات مربوط به دفاع مقدس و جنگ تحمیلی علیه ما گره خورده است، موردبررسی قرار دهیم.
بمباران شیمیایی سردشت
«عراق که از بازپسگیری منطقه تصرف شده در عملیات نصر ۴ درمانده شده بود و حملات مکرر روزهای اول و پنجم تیر نیز او را سودی نبخشیده بود، یکشنبه ۷ تیر ۱۳۶۶ (۲۸ ژوئن ۱۹۸۷) در جنایتی بیسابقه، نقاط مسکونی و پرتردد شهر سردشت را با پرتاب ۱۰ بمب شیمیائی در شلوغترین اوقات روز بمباران کرد و مردم مسلمان کرد سردشت را به جرم میهنپرستی و وفاداری به انقلاب و جمهوری اسلامی و حمایت از رزمندگان اسلام، غافلگیر کرد.
وسعت و شدت این جنایت سبب شد تا چندین هزار نفر از مردم شهر به نسبتهای مختلف مصدوم گردند. حدود هشت هزار تن مصدوم و ۲۰۰ تن شهید در پرونده این جنایت هولناک و فاجعه ضد انسانی رژیم عراق ثبت شده است.
طی چهار ماه (دیماه ۱۳۶۵ تا اردیبهشت ۱۳۶۶) که حملات شیمیائی عراق بهطور متناوب و جنگ شهرها بهطور مداوم ادامه یافت، شورای امنیت سازمان ملل، فقط با صدور بیانیهای در ۲۶ دیماه ۱۳۶۵ اعلام کرد: اعضای شورای امنیت عمیقاً نگران این واقعیت هستند که مخاصمات میان ایران و عراق شدت یافته و خطرات مناقشه نظامی اکنون بیش از شش سال گذشته افزایش یافته است که امنیت منطقه را در معرض تهدید جدی قرار داده است.» [۱]بدین ترتیب واکنش و موضع منفعلانه سازمان ملل در کنار حمایتهای سیاسی- نظامی آمریکاییها از رژیم صدام، زمینه را برای جنایتهای وسیعتر ضد انسانی صدام فراهم کرد که مهمترین آن همان بمباران شیمیایی سردشت بود که بدان اشاره شد.
«باوجود تداوم و تشدید جنایات حکومت صدام در این دوره، ریگان، رئیسجمهور آمریکا در بیانیهای رسمی در ۲۳ ژانویه ۱۹۸۷ (۳ بهمن ۱۳۶۵) اعلام کرد: هجوم اخیر ایران به نیروهای عراقی در نزدیکی بصره، یادآور صدمات و خسارات وحشتناکی است که جنگ ایران و عراق علیه مردم در این منطقه خلیج (فارس) را باعث شده است. ادامه این مناقشه خونین، موضوع نگرانی ایالاتمتحده و تمامی جهان باقی مانده است.
همچنین وی در بیانیه رسمی دیگری در ۲۷ فوریه ۱۹۸۷ (۸ اسفند ۱۳۶۵) ضمن تکرار مفاد بیانیه قبلی، اضافه کرد: قویاً متعهد هستیم از دوستانمان در دفاع از خویش در منطقه پشتیبانی کنیم و اخیراً نیروی دریایی خود را در منطقه خلیج تقویت کرده تا پایبندی خود را به تعهداتمان نشان دهیم. همچنین با قدرت متعهد هستیم جریان آزاد نفت از طریق تنگه هرمز را تأمین کنیم.» [۲]تجهیز صدام حسین به سلاحهای شیمیایی توسط آمریکا
«حمایت واشنگتن از عراق، پس از موفقیت ایران در بیرون کردن نیروهای عراقی از قلمرو خود در ماه مه سال ۱۹۸۲ (سوم خردادماه ۶۱)، بیشازپیش آشکار شد.
در ماه ژوئن همین سال، ایران برای نخستین بار تهاجم خود را به عراق آغاز کرد و به دنبال آن، آمریکا درصدد برآمد تا از شکستها و عقبنشینیهای نظامی عراق جلوگیری کند. در این هنگام، واشنگتن و متحدان عرب محافظهکارش ناگهان، نگران شکست کامل عراق یا دستکم، سرنگونی رژیم صدام شدند و محمولههای تسلیحاتی عظیمی را بهسوی عراق روانه کردند.
در سال ۱۹۸۲ دولت ریگان، نام عراق را از فهرست کشورهای حامی تروریست حذف کرد.
درست در همان روزی که خبرگزاری سازمان ملل گزارش داد؛ گروهی از کارشناسان این سازمان بدین نتیجه رسیدهاند که گاز خردل به همراه گاز اعصاب علیه نیروهای ایرانی به کار رفته است، رامسفلد، فرستاده رئیسجمهور آمریکا در بغداد، با طارق عزیز، وزیر امور خارجه عراق، دیدار داشت. یک روز پیش از آن، ایران، عراق را به استفاده از گاز خردل و گاز اعصاب تابون علیه ششصد نفر از نیروهایش متهم کرده بود.
باید یادآور شد، دولت آمریکا در مورد استفاده دولت عراق از گازهای شیمیایی هیچ تردیدی نداشت و حتی در ۵ مارس سال ۱۹۸۴، وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد: شواهد موجود نشان میدهد که عراق از سلاحهای شیمیایی مرگبار استفاده کرده است.
در ۳۰ مارس ۱۹۸۴، نیویورکتایمز گزارش داد: مقامات اطلاعاتی آمریکا شواهد انکارناپذیری در اختیار دارند که نشان میدهند؛ عراق در جنگ خود با ایران از گاز اعصاب استفاده کرده و تأسیس پایگاههای تولید انبوه مواد عامل کشنده شیمیایی را تقریباً به پایان رسانیده است.
اما طبق روال همیشگی دولت آمریکا طی جنگ ایران و عراق و بعدازآن، توسل عراق به این سلاحهای ممنوع شده در حقوق بینالملل، در نظر رامسفلد و روسای سیاسی کشورش، آنقدرها مهم نبود تا روابط رو به شکوفایی آمریکا و صدام را متوقف کند.
حملات شیمیایی عراق علیه نیروهای ایران و کمکهای آمریکا تا پایان جنگ ادامه یافت.
طبق گفتههای ویلیام بلوم در ماه اوت سال ۱۹۹۸، سام گجنسون، رئیس یکی از کمیتههای وابسته به کنگره که صادرات آمریکا به عراق را بررسی میکند، ابراز کرده است که دولت آمریکا از سال ۱۹۸۵ تا سال ۱۹۹۰، ۷۷۱ مجوز صدور مواد عامل شیمیایی و تجهیزات دارای کاربرد نظامی به عراق را تائید کرد؛ درحالیکه تنها ۳۹ مورد از درخواستهای دریافت مجوز رد شد. ارزش این محمولهها یک و نیم میلیارد دلار بود. طی آن دهه، آمریکا درصدد بود تا صدام حسین به تمام خواستههای خود دست یابد…
گزارش سنای آمریکا در سال ۱۹۹۴ فاش کرد که: وزارت بازرگانی آمریکا به شرکتهای آمریکایی اجازه صدور مقادیری از مواد عامل بیولوژیکی و شیمیایی، مانند باکتری سیاهزخم و کلستریدیوم بوتولیسم را داده بود.
یک مجتمع آمریکایی کشت آزمایشگاهی میکروب، محمولهای معادل بار هفتاد فروند کشتی از مواد عامل پاتوژنیک و باکتری سیاهزخم را برای عراق فراهم کرد.
این گزارش همچنین یادآور شد که صادرات آمریکا به عراق، مواد تشکیلدهنده سلاحهای شیمیایی، طرح ساخت تأسیسات لازم برای تولید سلاحهای شیمیایی و بیولوژیکی و تجهیزات لازم برای پر کردن کلاهکهای شیمیایی را شامل میشد.
همچنین شرکتهای آمریکایی نیز رایانههای پیشرفته، لیزر و تجهیزات بررسی و آزمایش مواد عامل را فراهم میکردند. از مشهورترین این شرکتها میتوان از هولت پکارد، یونیسیس، دیتا جنرال و هانی ول نام برد.
در ۱۶ ماه مارس ۱۹۸۸، نیروهای عراق شهر کردنشین حلبچه را هدف حمله شیمیایی قرار دادند و پنج هزار نفر را قربانی کردند. هرچند بعداً این حمله یکی از مهمترین دلایل برای لزوم برکناری صدام اعلام شد، اما در آن زمان، واکنش واشنگتن نسبت به آنهمه بیرحمی بسیار سرد بود.
تنها چهار ماه پس از بمباران حلبچه، شرکت عظیم آمریکایی بچتل، مناقصه ساخت یک کارخانه تولید مواد نفتی-شیمیایی را برنده شد. ساخت این کارخانه، امکان تولید سلاحهای شیمیایی را برای رژیم صدام فراهم میکرد.» [۳]ادامه دارد…
منابع:
[۱]نیکخواه بهرامی، محمدباقر، جنایت جنگی؛ حملات شیمیائی عراق در جنگ با ایران، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ دوم، سال ۱۳۹۴، صفحات ۲۵۴، ۲۵۵، ۲۵۶، ۲۵۹.
[۲]همان منبع، صفحات ۲۶۰ و ۲۶۱.
[۳]فصلنامه نگین ایران، شماره ۲۴، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، بهار ۱۳۸۷، صفحات ۶۱، ۶۲، ۶۳، ۶۴، ۶۵.
انتهای پیام/ 141
بمباران شیمیایی سردشت با مجوز کدام کشور انجام شد؟ بیشتر بخوانید »