بمباران شهرها

روزی که آبادان، قلب ایران و شرف و شکوه مقاومت شد

روزی که آبادان، قلب ایران و شرف و شکوه مقاومت شد


روزی که آبادان، قلب ایران و شرف و شکوه مقاومت شد

به گزارش نوید شاهد، اول و دوم دی ماه ۱۳۵۹، در آغاز سومین ماه تهاجم و تجاوز ننگین شیطان صفتان صدامی به حریم‌ مقدس عشق و ایمان: ایران، و در آغاز اولین زمستان جنگ تحمیلی، آبادان غیورپرور و قهرمان، پایتخت مقاومت و قلب حماسه و استقامت یک‌ ملت و سرزمین شد و در زیر وحشیانه ترین و طولانی ترین بمباران دشمن تا آن زمان، شعر شهامت و شهادت سرود و ققنوس وار از قعر آتش، بال بر قاف شرف گشود و شهر نفت و نخل، شهر کارون و شرجی و بندر، شهر شهیدان، شهرغرور و غیرت، شهر شیرمردان و دریادلان و دلیران شد.

آبادان، شهری که با مقاومت زیر محاصره و آتش سنگین، دشمن را درمانده کرده بود…

در آغاز جنگ، بسياری از مناطق مرزی کشورمان اشغال شد و يا در تيررس مستقيم آتش دشمن قرار گرفت. در اين ميان، شهر مقاوم آبادان كه از همان آغاز جنگ از سه طرف محاصره شده بود، همچنان به صورت پراكنده مقاومت می کرد. در اين شرايط، هواپيماهای عراقی، به طور مرتب اين شهر و ساير شهرهای مرزی را بمباران می كردند.
پس از سقوط خرمشهر، ارتش صدام تصمیم گرفت آبادان را نیز اشغال کند تا راه او برای تصرف اهواز نیز هموار شود و به همین دلیل، این شهر را محاصره و از سمت کوی ذوالفقاری به سمت شهر حمله کرد.
بر همین اساس، در اولين روز زمستان 1359، سه فروند هواپيمای توپولوف و ميگ عراقی به آسمان آبادان تجاوز كرده و مناطق مسكونی اين شهر را هدف قرار دادند. خانه‏های مسكونی بسياری ويران شد و گروهی از مردم بی گناه به شهادت رسيده و يا مجروح شدند. با اين حال دو فروند از هواپيماهای عراقی، در بازگشت توسط جنگنده‏های ايرانی مورد هدف قرار گرفته و متلاشی شدند.

می توانستی حال سیدالشهدا (ع) را هنگام شهادت عزیزانش حس کنی!...

محمدرضا پورشیخی» کارشناس خرید و خدمات کالای شرکت پایانه های نفتی ایران یکی از کارکنان پالایشگاه آبادان بود که گوشه ای از خاطرات خود از آن روزهای تلخ و مصیبت بار اما پر غرور و حماسی چنین بازگو می کند:
وارد پالایشگاه شدیم، دشمن بعثی پالایشگاه را بمباران کرد. حریق گسترده ای پراکنده بود که به جان پالایشگاه می افتاد؛ انبار قیر و تمام بشکه های قیر تولیدی در آتش می سوخت. بلافاصله کارکنان ایمنی و آتش نشانی به محل اعزام شدند و مشغول اطفای آتش شدند، از آنجا که بعد از خاموش شدن آتش، دود سفیدی بلند می شود، دشمن بعثی برای بار دوم خمپاره های بیشتری را درست در نقطه ای که کارکنان پالایشگاه مشغول اطفای حریق بودند شلیک کرد.
خمپاره های شلیک شده دقیقا در محلی که دود سفید بلند شده بود فرود آمدند، صحنه ای عجیب از کربلا را می توانستی ببینی، قطعات کوچک تن مطهر بچه ها به گوشه های اطراف پراکنده شده بود؛ غم و اندوهی جانکاه، اشک و آه و بی قراری، امان بچه ها را بریده بود.
روز محشری بود که می توانستی حال مولایمان سید الشهدا (س) را به هنگام ریختن خون عزیزان و اصحابش حس کنی…

۲۵ معلم و فرهنگی شهید بمباران که درس آموز ۴۵۰ دانش آموز شهید آبادانی شدند…

یکی از جنایات بی‌رحمانه و سبعانه دشمن که اوج وحشی‌گری و ددمنشی متجاوزان بعثی را به نمایش گذاشت، بمباران اداره آموزش و پرورش آبادان بود که جلسه ای برای تصمیم گیری در خصوص چگونگی ادامه کار و تعطیلی مدارس در سال تحصیلی در آن در حال برگزاری بود که با جنایت دشمن هرگز به پایان نرسید و….
روایت یکی از شاهدان واقعه را بشنویم:
وقتی به اداره رسیدیم با تلی از خاک روبرور شدیم و از اداره قبلی چیزی باقی نمانده بود و همه زیر آوار بودند.
و روایت یکی دیگر از شاهدان:
در فاصله چند صد متری اداره آموزش و پروش آبادان با دوچرخه در حال عبور بودم که صدای مهیبی شنیدم و انبوهی از دود و خاک از محل اداره به هوا برخاست. وقتی که به نزدیک اداره رسیدم با ویرانه های اداره آموزش و پرورش مواجه شدم و ساختمان این اداره بطور کامل ویران شده بود.
در این فاجعه، ۲۵ تن از فرهنگیان شهرستان آبادان، آخرین درس خود را به دانش آموزان این شهر دادند و با نثار خون خود به دانش آموزان شهرشان، درس مقاومت و پایداری آموختند. مقاومت و پایداری که یکسال در برابر محاصره دشمن سر تسلیم فرود نیاورد و با شکست حصر این شهر به بار نشست. پیام آن ۲۵ شهید مظلوم در آن جلسه ناتمام که تمام عظمت ایثار بود،

مقاومت تا آخرین‌ نفس بود که امتدادش در خون ۴۵۰ دانش آموز آبادانی در طول هشت سال دفاع مقدس، به بار نشست و برگ و بار افشاند.

۸۸ شهید و چند صد زخمی، خیال حصر آبادان را در خون، غرق کردند!

بمباران آبادان و جزیره مینو، بخشی از نقشه دشمن برای کامل کردن محاصره آبادان بود که امام خمینی(ره) دو ماه پیشتر، فرمان به شکستن آن داده بود و سرانجام در پنج مهر ۱۳۶۰ این حصر با همت و غیرت و شجاعت شیردلان مکتب روح الله در جریان عملیات ثامن الائمه (ع) شکسته شد. جنایت بزدلانه و دیوانه وار دشمن در جهت تسلیم و به زانو درآوردن این شهر استراتژیک طرح ریزی شده بود. اما آبادان، دو روز تمام زیر آتش کین توزی و سبعیت دشمن درنده و سفاک، با پیکر خونین و آتش گرفته، همچنان ایستاد و سر خم نکرد و با اهدای ۸۸ شهید و صدها زخمی و مصدوم و جانباز، قطب مقاومت و قلب استقامت و قله غرور و غیرت ایران شد.

یاد گلگون کفنان و سرو قامتان سرخ جامه ی مظلوم آبادان همیشه سرافراز را در روز حماسه آفرینی این شهر بی دفاع، زیر بمباران وحشی صفتان بعثی، گرامی می داریم و بر روان پاکشان درود می فرستیم.

انتهای پیام/ 



منبع خبر

روزی که آبادان، قلب ایران و شرف و شکوه مقاومت شد بیشتر بخوانید »

حماسه (شهر هزار موشک): در آوار بلا بگشوده بالت بر بلنداها....

حماسه (شهر هزار موشک): در آوار بلا بگشوده بالت بر بلنداها….


حماسه (شهر هزار موشک): در آوار بلا بگشوده بالت بر بلنداها....

به گزارش نوید شاهد، بیست و هشتم آذر ۱۳۶۱ روز ثبت حماسه تاریخی مقاومت شهر غیورپرور و قهرمان خیز دزفول در زیر بمباران بی وقفه و جنون آسای جنایتکاران بعثی و متجاوزان صدامی است. روزی که دزفول، این شهر باستانی و اساطیری، شهر جلگه ای استان خوزستان، شهر خرما و خراطی و قلم نی، خاستگاه کهن ترین سند دریانوردی تاریخ جهان، زیر یورش بی‌رحمانه عراق، چون درختی در تندباد تیشه ها و تبرها، کمر، خم نکرد و سمبل استواری و ایستادگی در برابر قساوت و شقاوت اهریمنان اشغالگر و ضد بشر شد.

چرا نگین سبز خوزستان، (شهر هزار موشک) شد؟

شهرستان دزفول با تاریخ چند هزار ساله از قدیمی ترین شهرهای استان خوزستان محسوب می شود و مساحت آن چهار هزار و ۷۶۲کیلومتر است. کلمه ی دزفول از دژ پل گرفته شده که در اصطلاح محلی دزفیل گفته می شود، این نامگذاری، به دلیل وجود قلعه ای است که برای حفظ پل تاریخی دزفول در زمان شاپور دوم ساسانی در ابتدای شهر ساخته شده بود.

موقعیت راهبردی و مهم این شهر در دوران جنگ تحمیلی سبب شد تا این شهر، بارها مورد حمله موشکی رژیم بعث عراق قرار گیرد. صدام با آرزوی جدایی خوزستان از ایران، دزفول و دیگر شهرهای ایران را بمباران کرد اما مقاومت و ایستادگی مردم این شهر خشم رژیم بعث را برانگیخت و دشمن شهر دزفول را بیش از ۱۶۰ بار مورد حمله موشکی قرار داد و به همین دلیل این خطه؛ شهر «هزار موشک» نامیده شد.

شهری که با فقط یک بیمارستان و یک جراح، همچنان مقاومت کرد

این شهر مقاوم و مظلوم، از آغاز جنگ تحمیلی و تجاوز صدامیان به حریم این سرزمین مقدس، هدف این حملات بی‌رحمانه به مناطق مسکونی و تخریب منازل و زیرساخت ها و تاسیسات شهری و کشتار مردم بی دفاع و غیر نظامی ساکن در این دیار بود. از جمله، رسانه های خارجی در روز ۶ دی ۱۳۵۹ اعلام کردند:
دزفول، یکی از شهرهای ایران، زیر آتش موشک عراق است که تنها یک بیمارستان و یک پزشک جراح دارد و با این حال، مقاومت می کند و مردمش شهر را ترک نمی کنند.

حماسه ۲۸ آذر: روزی که دزفول، خونین ترین جنایت جنگی دشمن را تجربه کرد

در روز ۲۸ آذر ۱۳۶۱، دزفول برای چندمین بار هدف یورش بی‌رحمانه موشکی رژیم بعث عراق قرار گرفت. اگرچه قبل از این جنایت، هواپیماهای عراقی بارها شهرهای ایران را بمباران کرده بودند، اما حمله به دزفول، نخستین حمله در ابعاد گسترده به وسیله موشک‌های زمین به زمین بود.
در ادامه حملات وحشیانه عراق، ساعت ۱۵:۳۵ دقیقه ۲۸ آذر سال ۱۳۶۱، ۲ فروند موشک زمین به زمین به ۲ نقطه پرجمعیت شهر دزفول اصابت کرد و بیش از ۲۰۰ واحد مسکونی و تجاری ویران، ۶۲ غیرنظامی شهید و ۲۸۷ نفر زخمی شدند. اگرچه قبل از این جنایت نیز، هواپیماهای عراقی بارها شهرهای ایران را بمباران کرده و ساکنان غیرنظامی آنها را به خاک و خون کشیده بودند، اما حمله به دزفول، اولین حمله گسترده عراق به مناطق مسکونی به وسیله موشک‏‌های زمین به زمین بود.

شهری زیر ۱۷۶ موشک، ۴۸۹ بمب و ۵۸۲۱ گلوله توپ دشمن!

رژیم بعث عراق در مدت هشت سال جنگ، ۱۷۶ موشک غول پیکر «فراگ ۷» و «اسکاد» به شهر دزفول شلیک کرد. هواپیماهای دشمن ۴۸۹ بمب و راکت بر سر مردم بی دفاع شهر فرو ریختند و آتشبارهای عراق با شلیک ۵۸۲۱ گلوله توپ نقاط مختلف شهر را ویران کرد.

دزفول چه از سوی ایرانی ها «شهر هزار موشک» نام بگیرد یا چه از سوی عراقی ها به نام «بلد الصواریخ» نامگذاری شود؛ مهم این است که مقاومت با گوشت و خون مردم این شهر عجین شده بود. نماز جمعه دزفول با امامت آیت الله قاضی حتی یک هفته نیز قطع نشد. دشمن تمام تلاش خود را می‌کرد تا شهر دزفول را از سکنه خالی کند تا رزمندگان روحیه خود را از دست دهند اما با وجود اصابت ۱۷۶ موشک و هزاران راکت و بمباران‌های شدید دزفول، نتوانست به این هدف دست یابد.

مردم دزفول با وجود موشک‌باران شدید در شهر ماندند و نماز جمعه دزفول هر هفته با حضور مردم و رزمندگان اقامه می‌شد. مردم شهید پرور دزفول در هشت سال دفاع مقدس با وجود اصابت موشک های بی‌شمار بر پیکره شهر، همزمان بخش های تخریب شده را بازسازی می کردند و اراده رژیم بعثی در خالی کردن شهر و درهم کوبیدن آن را به یکی از آرزوهای دست نیافتنی متجاوزان مبدل کردند.

شهری با هفت هزار شهید و جانباز!

شهرستان دزفول در دوران جنگ هفت هزار کشته، زخمی و مفقودالاثر تقدیم انقلاب کرد که از این تعداد، ۲ هزار و ۶۰۰ نفر شهدای جنگ بودند.

در هشت سال جنگ تحمیلی رادیو رژیم بعث عراق با پخش اطلاعیه‌های نظامی در صدد شکستن مقاومت مردم دزفول بود و ضمن تهدید به موشکباران شهر همواره از عنوان «الف دزفول» به عنوان نخستین هدف حملات موشکی و توپخانه ای نام می برد. در این هشت سال ۱۹ هزار و ۵۰۰ واحد مسکونی، تجاری، آموزشی و مذهبی بین ۲۰ تا ۱۰۰ درصد در دزفول خسارت دید. مردم دزفول در هشت سال جنگ نابرابر ۲ هزار و ۶۰۰ شهید، ۴۰۰ جانباز ، ۴۵۲ آزاده و ۱۴۷ جاویدالاثر تقدیم اسلام و ایران کردند.

 

نهضت مقاومت محلی و بومی مردم دزفول در مقابله با بمباران های دشمن

روش مواجهه مردم دزفول در برابر حملات موشکی دشمن به دو گونه انجام می‌شد: یک عده اتاقی آماده در خانه اقوامشان در روستاهای مجاور شهر داشتند که هنگام حمله دشمن به صورت موقت آنجا می‌رفتند و سپس دوباره به شهر برمی‌گشتند. برخورد دوم مردم، استفاده از زیرزمین‌هایی به نام «شوادان» بود که پیشتر در شهرهای دزفول و شوشتر مورد استفاده قرار می‌گرفتند. به دلیل موقعیت زمین شناسی و جغرافیایی و زمین سنگی این دو شهر، این زیرزمین‌ها به شکل خیلی مستحکم و پابرجا ساخته می‌شدند. وقتی بمباران شهر توسط دشمن شدت گرفت، نهضت ساخت شوادان در دزفول بسیار رونق گرفت. بسیج این قضیه را ترویج می‌کرد و مردم هم با آن همراهی می‌کردند.

این زیرزمین‌ها آنقدر محکم بودند که حتی موشک‌های ۱۲ متری تنها نمی‌توانستند آن را به کلی ویران کنند. در کنار این عوامل، نهضت‌هایی در شهر رواج یافت که به شکل سخت افزاری کمک حال مردم برای بقا در شهر بودند. مثل نهضت بازسازی خانه‌های ویران شده بر اثر بمباران دشمن. یا موارد و مسائل دیگر که همگی آنها از روح مقاوم و با ایمان مردم این شهر نشئت می‌گرفت. این روش مقاومت، یک الگوی درخشان و ماندگار از بسیج همه جانبه و خودجوش مردمی، کار جهادی و همیاری موفق و کاملا بومی شده مردم محلی با بسیج در تاریخ جنگ بود.

 

شعار مردم دزفول در تشییع شهدای شهر: جنگ جنگ تا پیروزی!

مردم دزفول، فردای جنایت دشمن، در روز ۲۹ آذر، حماسه ای دیگر آفریدند و در آیین‌ تشییع ۶۲ شهید این حمله موشکی، فریاد: جنگ جنگ تا پیروزی و می جنگیم، می میریم، سازش نمی پذیریم، سر دادند و صحنه دیگری از ایستادگی دلیرانه و قهرمانانه خود را به نمایش گذاشتند.

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب که در آن زمان ریاست جمهور بودند در پی این جنایت دشمن فرمودند: جنگ را ادامه می دهیم و دشمن را از انجام‌ چنین کارهایی پشیمان می کنیم.

 

امام: شما مردم دزفول، از امتحان، سربلند بیرون آمدید

مقاومت دلیرانه ی مردم این شهر در برابر حمله های موشکی و بمباران مثال زدنی بود و ایستادگی و مقاومت آنان تعجب و حیرت جهانیان را به همراه داشت. حضرت امام خمینی (ره) به پاس پایداری مردم این شهر فرمود:
شما دزفولی‌ها امتحان دادید و از این امتحان، سربلند بیرون آمدید. شما دین خود را به اسلام ادا کردید.

 

انتهای گزارش/ 



منبع خبر

حماسه (شهر هزار موشک): در آوار بلا بگشوده بالت بر بلنداها…. بیشتر بخوانید »