بمباران شیمیایی

مرغابی‌هایی که حقوق‌بشر آمریکایی را رسوا کردند

مرغابی‌هایی که حقوق‌بشر آمریکایی را رسوا کردند


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: بیمارستان صحرایی حضرت فاطمه زهرا (س) واقع در ۳۰ کیلومتری جنوب آبادان، بار‌ها توسط ارتش بعث عراق مورد بمباران هوایی و آتشباری توپخانه‌ای و حتی شیمیایی قرار گرفت؛ در این راستا ۳۰ بهمن سال ۱۳۶۴ ارتش بعث عراق توسط دو فروند هواپیما سایت این بیمارستان را بمباران کرد که بر اثر آن تعدادی از پرسنل که در محوطه بودند، شهید شدند؛ اما جنایت فاجعه‌بارتر چندروز بعد یعنی هشتم اسفند رقم خورد؛ در این روز بیش از ۱۰ فروند هواپیمای عراقی، بیمارستان صحرایی فاطمه زهرا (س) را بمباران تخریبی و سپس شیمیایی کردند که در این حادثه، دو بمب شیمیایی با فواصل مختلف جلوی در‌های ورودی اورژانس و کادر درمانی بیمارستان اصابت کرد و باعث آلوده شدن بیمارستان شد؛ البته حدود ۲۴ ساعت بیشتر طول نکشید که به‌همت جمعی از پرسنل و مسئولان بهداری رزمی، از بیمارستان با تمام تجهیزاتش، رفع آلودگی شد؛ این درحالی هست که سازمان‌های حقوق‌بشری، در حقیقت چشم خود را نسبت به استفاده صدام از سلاح شیمیایی و هم بمباران مراکز امدادی و بیمارستان‌ها توسط وی بسته بودند.

مرغابی‌هایی که حقوق‌بشر آمریکایی را رسوا کردند

دکتر «سیاوش صحت» یکی از پرسابقه‌ترین جراحان دوران هشت سال دفاع مقدس هست که از روزهای ابتدایی این سال‌ها در کردستان حضور داشت و در تمام عملیات‌های بزرگ جنگ جراحی انجام داده و در ساخت و راه‌اندازی بیمارستان‌های صحرایی نقش مهمی داشت. او پس از بمباران شیمیایی بیمارستان صحرایی حضرت فاطمه زهرا (س) به‌مدت سه‌هفته در این بیمارستان حضور پیدا کرده و با کمک دیگر پزشکان فعالیت این بیمارستان را به حالت عادی خود بازگردانده هست.

این پزشک دوران دفاع مقدس، ماجرای حضور خود در بیمارستان صحرایی حضرت فاطمه زهرا (س) را این‌گونه روایت کرده هست: «بچه‌ها با من تماس گرفتند و گفتند می‌خواهیم به جبهه برویم؛ یک هواپیمای C۱۳۰ گرفته بودند. همان‌روز که از اصفهان حرکت کردیم، بمباران شد و شیشه‌های خانه ما شکست، چون ۲ کیلومتری خانه را زده بودند. یادم هست آن‌موقع همسرم با من قهر کرد؛ چون می‌گفت تو مسئولیت سرت نمی‌شود. الان که وضع ما در این‌جا این‌طور هست، داری می‌روی جبهه؟ خلاصه سوار هواپیما شدیم و به اهواز رفتیم؛ ساعت ۲ بعدازظهر دیدم که تمام بچه‌ها را برداشتند بردند و دیگر کسی کنارم نیست. بعد به من و آقای دکتر بدر که متخصص بیهوشی بود، گفتند به بیمارستان امام رضا (ع) برویم، رفتیم دیدیم در آن‌جا نه خبری از جنگ بود و نه پرنده پر می‌زند؛ بعد‌ها فهمیدم به من تهمت زده بودند که ستون پنجم صدام هستم و در مواقع و مواضع حساس نباید حضور داشته باشم! به هر حال اتاقی که بود. تمیز کردیم و نشستیم چای درست کرده بودیم و می‌خوردیم که دیدیم آقایی با یک استیشن تویوتا آمد. از آقای دکتر بدر، سراغ دکتر صحت را گرفت. بعد به من گفت: آقای دکتر، باید بروید، پرسیدم کجا برویم؟ گفت: الان نمی‌توانم بگویم.

شبانه به اهواز رفتیم. آن‌جا به من گفتند که می‌خواهیم به بیمارستان فاطمه زهرا (س) بروید؛ بیمارستانی که هفته پیش شیمیایی شده و وضعش خیلی بد هست. یک گروه از استان فارس آمده بودند؛ ولی گفتند که باید ما به آن‌جا برویم. گفتم: اگر می‌خواهید، دو چیز حتما می‌خواهم؛ یکی بچه‌های اصفهان و دیگری وسایلم در اصفهان. الآن تلفن کنید و بگویید وسایلم را بیاورند. هرچه هم کم دارند، به مطبم بروند و بردارند. خودشان می‌دانند چه وسایلی لازم هست؛ چون قبلا همراهم به اینجا آمده‌اند. گفتند: چیز دیگری نمی‌خواهید؟ گفتم: چرا حمام هم می‌خواهم. فکر می‌کنم آن‌زمان سردار فتحیان مسئول بود. پیام فرستاد که حرف شما را قبول می‌کنیم. 

خلاصه به بیمارستان رسیدیم و بچه‌های اصفهان هم آمدند. یکی از آن ماشین‌های ۲۰ چرخه‌ای که در آن حمام درست می‌کردند و آب گرم و دوش داشت هم آمد؛ ولی متاسفانه وقتی رسید، با بمب زدند و داغانش کردند؛ البته روز بعد یکی دیگر فرستادند.

موقعیت بسیار بدی بود. هم بیمارستان به شدت صدمه دیده بود و هم نیروی کافی نبود. فقط گروهی از شیراز حضور داشتند که، چون نیروی داوطلب نبودند و با قانون یک ماه حضور اجباری آمده بودند، می‌لرزیدند و می‌ترسیدند و کار خاصی نمی‌کردند. ترسناک هم بود.

مرغابی‌هایی که حقوق‌بشر آمریکایی را رسوا کردند

سه‌هفته در بیمارستان فاطمه زهرا (س) بودم و واقعاً آن‌جا درست شد؛ یعنی محیطی به وجود آمد که در آن نه‌تنها خودمان آماده به کار بودیم؛ بلکه گروه شیراز هم که برنامه‌ریزی کرده بودند تا شیفتی باشند، برنامه‌های‌شان را پاره کردند و گفتند ما همیشه در اتاق عمل هستیم. شما اگر می‌خواهید بیایید، اگر نمی‌خواهید نیایید. واقعاً هم همه در اتاق عمل بودند. این تجربه نشان می‌دهد که همه ما خوب هستیم و اگر در شرایط مناسب قرار بگیریم، روحیه‌مان فوق‌العاده هست. وقتی از من می‌پرسیدند: «شما نمی‌ترسیدید؟» جوابم این بود که وظیفه‌ام را انجام می‌دهم. آدمی که وظیفه‌اش را انجام می‌دهد، هیچ‌وقت نمی‌ترسد و قدرت می‌گیرد؛ چون احساس وظیفه بزرگ‌تر از ترس هست.

غالباً با بچه‌های تیم جراحی خودم به جبهه می‌رفتم. خیلی کم با دیگران رفتم؛ چون معمولاً جراحان عقاید و طرز فکر مختلف و متفاوتی داشتند؛ ولی اعضای گروه، هیچ تفکری جز این نداشتند که باید به مجروح به بهترین شکل برسیم و سعی کنیم زنده نگهش داریم.

بیمارستان فاطمه زهرا (س) از همه‌جا سخت‌تر بود. واقعاً خیلی مجروح داشتیم، پنج شش اتاق دائما اشغال بود. این بیمارستان زیر خاک بود. عراقی‌ها هم صبح با مرغابی‌هایی که می‌آمدند، بمباران را شروع می‌کردند. هم عصر که مرغابی‌ها می‌رفتند، بمباران می‌کردند؛ چرا این کار را می‌کردند، نمی‌دانم! یک‌روز در اتاق عمل بودم که بمب در دو سه متری ما خورد؛ چون بمب در خاک می‌خورد، یک درز خیلی بزرگ روی دیوار اتاق عمل و درست شده و گرد و خاک شد. همه ترسیدیم و بیرون رفتیم؛ اما شاید این ترس ۲۰ ثانیه طول کشید. دکتر سلطانی که متخصص بیهوشی بود. فریاد زد: بچه‌ها، چرا به اناق‌تان نمی‌روید؟ این فریاد از بمبی که زدند، خطرناک‌تر و صدادارتر بود. بلافاصله همه به اتاق عمل و بالای سر مجروح برگشتیم.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

مرغابی‌هایی که حقوق‌بشر آمریکایی را رسوا کردند بیشتر بخوانید »

تعامل گسترده دانشگاه علوم پزشکی بقیةالله (عج) با سازمان منع گسترش سلاح‌های شیمیایی

تعامل گسترده دانشگاه علوم پزشکی بقیةالله (عج) با سازمان منع گسترش سلاح‌های شیمیایی


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، دکتر «حسن ابوالقاسمی» فرمانده دانشگاه علوم پزشکی بقیةالله (عج) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در نهمین همایش ملی پدافند شیمیایی که صبح امروز (چهارشنبه) در پژوهشگاه صنعت نفت برگزار شد، اظهار داشت: ایران بزرگترین قربانی سلاح‌های شیمیایی در جهان است.

ابوالقاسمی افزود: طبق اسناد سازمان ملل، اولین حمله شیمیایی علیه کشورمان در سال ۱۳۵۹ از سوی رژیم بعثی اتفاق افتاد و در سال‌های بعدی جنگ، کمک‌های مستکبران به تقویت تسلیحات شیمیایی این رژیم متجاوز انجامید.

فرمانده دانشگاه علوم پزشکی بقیةالله (عج) گفت: ۶۰ هزار مجروح شیمیایی که هم‌اکنون وجود دارند و همچنین مصدومان زیادی که از دنیا رفته‌اند در این دانشگاه دوره درمانی خود را طی کردند.

وی در ادامه عنوان کرد: دانشگاه علوم پزشکی بقیةالله (عج) همکاری وسیعی با سازمان منع گسترش سلاح‌های شیمیایی دارد.

ابوالقاسمی با تبیین اقدامات دانشگاه علوم پزشکی بقیةالله (عج) در حوزه آموزش و درمان، افزود: قصد داریم با افزایش آمادگی‌ها پاسخی به‌موقع در قبال حوادث شیمیایی داشته باشیم و مانند دوران دفاع مقدس، غافلگیر نشویم.

فرمانده دانشگاه علوم پزشکی بقیةالله (عج) بیان کرد: چشم‌انداز ما پاسخگویی علمی و نظام‌مند به نیازهای حوزه سلامت و مقابله با مخاطرات و تهدیدات شیمیایی است.

وی همچنین با اشاره به تأسیس پایگاه داده‌های اطلاعاتی درباره گاز «موستارد» عنوان کرد: بیش از ۵۰ عنوان کتاب در حوزه درمان مصدومان شیمیایی منتشر شده است.

ابوالقاسمی در پایان به خدمات ارائه‌شده در اورژانس شیمیایی بیمارستان علوم پزشکی بقیة‌الله (عج) اشاره و خاطرنشان کرد: متخصصان ما در شهرهای مختلف، اقدام به پایش سلامت مصدومان شیمیایی می‌کنند.

انتهای پیام/ 200

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تعامل گسترده دانشگاه علوم پزشکی بقیةالله (عج) با سازمان منع گسترش سلاح‌های شیمیایی بیشتر بخوانید »

ضرورت پژوهش درباره خطرات ناشی از استفاده سلاح‌های شیمیایی/ اطلاعات خود درباره سلاح‌های میکروبی را باید به‌روز کنیم

ضرورت پژوهش درباره خطرات ناشی از استفاده سلاح‌های شیمیایی


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، همزمان با روز ملی مبارزه با سلاح‌های شیمیایی و میکروبی، نشست بررسی عوارض سلاح‌های شیمیایی در دوران دفاع مقدس، همراه با تجلیل از جانبازان شیمیایی دانشگاه تربیت مدرس، با حضور جمعی از مسئولان، اعضای هیأت علمی و جانبازان شیمیایی در مرکز بهداشت و سلامت این دانشگاه برگزار شد و برخی پیامد‌های استفاده از تسلیحات شیمیایی مورد بحث و ارزیابی قرار گرفت.

«حسین محسن‌پور» مدیر امور شاهد و ایثارگر دانشگاه تربیت مدرس در این نشست، با اشاره به نقش و حضور جانبازان دفاع مقدس در دانشگاه تربیت مدرس اظهار داشت: بیش از ۱۲۹ نفر از جانبازان دفاع مقدس در دانشگاه تربیت مدرس فعالیت می‌کنند که ۷۳ نفر از آن‌ها کارمند و بقیه اعضای هیأت علمی هستند. از این تعداد، ۳۹ نفر نیز جانبازان شیمیایی دوران دفاع مقدس هستند که با وجود عوارض و آلام جنگ، همچنان با انرژی و قدرت در کنار سایر کارکنان وظایف محوله خود را به‌خوبی انجام می‌دهند.

مدیر امور شاهد و ایثارگر دانشگاه تربیت مدرس ادامه داد: بر اساس آمار سازمان‌های جهانی، تعداد مجروحان شیمیایی جنگی در دنیا، ۶۴۶ هزار نفر بوده و ۸۰ هزار نفر از آن‌ها، جانبازان شیمیایی هشت سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران هستند که به‌صورت رسمی به ثبت رسیده هست؛ در حالی که بسیاری از جانبازان متاثر از سلاح‌های شیمیایی به‌دلیل نداشتن عوارض مشخص ظاهری، آمار آن‌ها ثبت نشده و یا جزو مفقودانی هستند که پس از اسیر شدن، به شهادت رسیدند.

محسن‌پور با اشاره به تعلل و سکوت جوامع بین‌المللی به‌ویژه جامعه دانشگاهی دنیا درباره جنگ شیمیایی عراق علیه ایران، یادآور شد: کسانی که در عملیات‌های کربلای چهار و کربلای پنج، جزیره مجنون، فاو و سردشت حضور داشتند، حتما آلودگی شیمیایی دارند که تفاوت آن‌ها در نوع و درصد هست و بعد از گذشت سال‌ها از این فاجعه، هنوز اثرات آن در جانبازان وجود دارد؛ اما جامعه بین‌المللی درباره آن سکوت کرده‌اند و مراکز علمی و پژوهشی نیز کمتر درباره آن کار کرده‌اند.

«محسن رضایی» عضو هیأت علمی و مدیر گروه سم‌شناسی دانشکده پزشکی دانشگاه تربیت مدرس نیز در ادامه این نشست، با اشاره به اثرات سلاح‌های شیمیایی در بیماران، اثرات این سموم را به دو صورت حاد و در لحظه و دوم به صورت تاخیری و دراز مدت عنوان کرد و اظهار داشت: اثرات این سلاح‌ها با توجه به قدرت و شدت مواجه الگو‌های متفاوتی از نظر بروز و عوارض دارد. عمده این اثرات بر روی سیستم عصبی مشاهده شده که هم از بعد نرولوژیک و هم روانپزشکی قابل بررسی هست.

رضایی بیشترین سموم استفاده شده در سلاح‌های جنگی را گاز خردل و تابون دانست و تاکید کرد: این گاز‌ها بیشتر بر روی اعصاب تاثیر می‌گذارد. علاوه بر آن، عوارض دیگری نظیر اختلالات تنفسی، پوستی، چشمی، سرطان و… نیز شایع هست که اثرات آن در دارز مدت بر روی شخص دیده می‌شود.

عضو هیأت علمی و مدیر گروه سم‌شناسی دانشکده پزشکی دانشگاه تربیت مدرس با اشاره به اینکه یکی از مکانیسم‌های عمده گاز‌های جنگی، ایجاد اختلال در سیستم ایمنی هست، تصریح کرد: امروزه بیشتر از روش‌های کنترلی درباره این دسته از بیماری‌ها استفاده می‌شود تا درمان و چنان‌چه امکانات آزمایشگاهی فراهم شود، پژوهش‌های مختلفی را در این حوزه در دانشگاه‌های داخل کشور انجام داد.

همچنین «جواد فرهنگ» مدیر مرکز سلامت و بهداشت دانشگاه تربیت مدرس نیز در ادامه این نشست، با بیان نکاتی در خصوص طب سوزنی چینی و استفاده از این علم برای درمان جانبازان شیمیایی، گفت: با توجه به اینکه بمب‌های شیمیایی سیستم بدن را از حالت تعادل خارج می‌کنند و در طب چینی هدف به تعادل رساندن بدن هست، می‌توان از این علم برای درمان بیماری‌های پوستی و عصبی ایثارگران و جانبازان استفاده کرد.

«امین طالبی» میکروب‌شناس و معاون آموزشی دانشکده پزشکی نیز در این نشست گفت: در دکترین کشور ما، استفاده از سلاح‌های شیمیایی و میکروبی وجود ندارد؛ اما در بحث اولویت‌های پژوهشی با ساز و کار‌های امنیتی، خطرات ناشی از استفاده از این‌گونه بمب‌ها باید مورد توجه قرار گیرد.

طالبی ادامه داد: ما از این سلاح‌ها علیه هیچ کشوری استفاده نمی‌کنیم؛ اما نباید از استفاده این‌گونه سلاح‌ها توسط کشور‌های دیگر غافل باشیم. اگر اطلاعات ما در زمان بمباران شیمیایی جنگ عراق علیه ایران بیشتر بود، تلفات ما به ۸۰ هزار نفر نمی‌رسید؛ لذا باید نسبت به بروز هرگونه جنگ میکروبی مانند آن‌چه که در زمان بروز کرونا رخ داد، از قبل آگاهی کسب کنیم تا بتوانیم از بروز فاجعه‌های ناشی از آن جلوگیری کنیم.

«میثم میرزایی‌تبار» مدیر فرهنگی معاونت دانشجویی دانشگاه تربیت مدرس نیز از دیگر سخنرانان این نشست بود که ضمن ابراز خرسندی از برگزاری چنین نشستی، از ضرورت معرفی و شناساندن جانبازان دفاع مقدس به دانشجویان سخن گفت و تاکید کرد: جایگاه واقعی این افراد باید شناخته شود تا ضمن معرفی آن‌ها به دانشجویان، بتوان قدم‌های موثری را در راستای رفع نیاز‌ها و حمایت از این افراد برداشت.

«شهروز شریعتی» مدیر اجتماعی و تشکل‌های دانشگاه تربیت مدرس هم در این نشست، با ضروری دانستن پژوهش‌‎های بین‌المللی در این حوزه، گفت: از آن‌جایی که دانشگاه تربیت مدرس، دانشگاه مولود انقلاب اسلامی هست باید جدی‌تر به این‌گونه مسایل بپردازد و جلسات مشابه را در سطوح گسترده‌تری برگزار کند.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

ضرورت پژوهش درباره خطرات ناشی از استفاده سلاح‌های شیمیایی بیشتر بخوانید »

استفاده صدام از بمب‌های شیمیایی آلمانی تحت نظارت آمریکایی‌ها/ برگزاری جشن «موفقیت شیمیایی» در بغداد

استفاده صدام از بمب‌های شیمیایی آلمانی تحت نظارت آمریکایی‌ها/ برگزاری جشن «موفقیت شیمیایی» در بغداد


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: ارتش بعث عراق از سلاح نامتعارف شیمیایی در طول جنگ تحمیلی، به‌عنوان یکی از مؤثرترین ابزار بازدارندگی و یک اهرم‌فشار علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده کرده جنایات فاجعه‌باری را از این طریق رقم زد؛ جنایاتی که نه‌تنها علیه ملت ایران، بلکه علیه مردم عراق نیز رقم خورد و سکوت مجامع بین‌المللی نیز راه تکرار این جنایات را برای صدام باز کرد؛ سکوت معناداری که بی‌دلیل نبود؛ چراکه اسناد، قرائن و شواهد نشان می‌دهد که کشور‌های غربی، خود متهم تأمین سلاح‌های شیمیایی برای ارتش بعث عراق هستند.

آلمان بر اساس اسناد موجود و همچنین اعترافات مطبوعات و رسانه‌های غربی، یکی از تأمین‌کنندگان سلاح‌های شیمیایی برای ارتش بعث عراق است؛ این موضوع را «اودو اوولف کوته» که ۱۷ سال روزنامه آلمانی «اف. آ. زد» کار کرده نیز در مصاحبه‌ای با تلویزیون اینترنتی کن. اف. ام اعتراف کرده است.

«اودو اوولف کوته» که سال ۱۹۸۶ کار خود را به‌عنوان خبرنگار برای روزنامه اف. آ. زد آغاز کرده بود، اوایل جولای سال ۱۹۸۸ به بغداد فرستاده شده و از آن‌جا به خط مقدم جبهه جنوب رفت تا در آن‌جا یکی از معدود شاهدان عینی جنایات دولت‌مردان آمریکایی، آلمانی و بعثی علیه مردم ایران باشد و این‌که بعثی‌ها چگونه تحت نظارت آمریکایی‌ها، نیرو‌های ایران را با بمب‌های شیمیایی حاوی گاز خردل آلمانی بمباران می‌کنند.

این خبرنگار آلمانی در مصاحبه خود تأکید می‌کند که چندین دهه بعد از پایان جنگ جهانی دوم عراق با نظارت آمریکایی‌ها و بمب‌های شیمیایی آلمانی که مستقیماً تحت عنوان آفت‌کش از آلمان فرستاده شده بودند، ایرانی‌ها را بمباران کردند؛ این درحالی است که او از این صحنه‌ها عکس گرفته و شخصاً نیز مقدار زیادی از این گاز‌های سمی تنفس کرده و بعد‌ها مبتلا به سرطان شده  است.

وی در ادامه، از اوج وقاحت دپیلمات‌ها و نمایندگان شرکت‌های آمریکایی، آلمانی و عراقی در هتلی واقع در بغداد و جشن آنها به‌خاطر کشتار شیمیایی سخن گفته و تأکید کرده است: تمام لابی هتل پر بود از آمریکایی‌ها، آلمانی‌ها و عراقی‌هایی که من آنها را بعضاٌ از طریق سفارت آلمان می‌شناختم. آنها از این‌که ایرانی‌ها در جبهه‌های متعدد قادر به جنگ نبودند (به‌دلیل این‌که حملات شیمیایی در جبهه‌های متعددی انجام شده بود) خوشحال بودند و این «موفقیت شیمیایی» را جشن گرفته بودند.

استفاده صدام از بمب‌های شیمیایی آلمانی تحت نظارت آمریکایی‌ها/ برگزاری جشن «موفقیت شیمیایی» در بغداد

«اودو اوولف کوته» که با دیدن تصاویر دلخراش قربانیان و تلفات حملات شیمیایی از نظر روحی در شرایط بسیار بدی قرار گرفته بود، تصمیم گرفت تا جهان را از این مسئله آگاه کند؛ چراکه گمان می‌کرد که این خبر همه دنیا را شوکه کرده و در تمام دنیا مانند بمب صدا خواهد کرد؛ اما غافل از این‌که رسانه‌های غربی نیز همسو با سازمان‌های بین‌المللی، سیاست سکوت و سانسور را نسبت به استفاده صدام از بمب‌های شیمیایی آلمانی علیه ایران در پیش گرفته‌اند.

وی ادامه داد: در آن زمان موبایل وجود نداشت و باید منتظر می‌شدم تا با فیلم به دفتر تحریریه در فرانکفورت برگردم که چندین روز طول کشید. ضمناً شرایط سلامتی‌ام به‌شدت بد بود؛ اما فکر کردم حالا که در فرانکفورت هستم، این ماجرا انعکاس بسیار زیادی خواهد داشت.

به گفته این خبرنگار آلمانی؛ اما در تمام صفحه بزرگ روزنامه اف. آ. زد فقط یک عکس بسیار کوچک از یک ایرانی با ماسک ضدگاز با چند خط کوتاه وجود داشت و با اشاره و ابهام ذکر می‌کرد که احتمالا یکی از طرفین شاید به‌نوعی از چیزی خطرناک استفاده کرده است؛ ولی اطلاعات دقیقی در دست نیست.

«اودو اوولف کوته» گفت: وقتی در این مورد خبر‌های مفصل و دقیق‌تری نوشتم، همه گزارشات مربوط به گاز و بمب شیمایی و تمامی مطالب هولناک سانسور شده و به من گفته شد که در این باره از این بیشتر نوشته نمی‌شود و وقتی که از ناشر (فریتز اولریش فک) پرسیدم، به من گفت که در این‌باره چیزی منتشر نخواهد شد. تا این‌که سال‌ها بعد، در دسامبر ۲۰۱۳ با وی تماس گرفتم و از او پرسیدم که چرا گزارش من انتشار نیافت. مدتی بعد مجدداً از او پرسیدم، حال که اجازه انتشار عکس‌ها را در روزنامه خودش (اف. آ. زد) نداده، چرا مانع از انتشار آن توسط دیگران می‌شود؟

استفاده صدام از بمب‌های شیمیایی آلمانی تحت نظارت آمریکایی‌ها/ برگزاری جشن «موفقیت شیمیایی» در بغداد

بمباران شیمیایی مهران توسط ارتش بعث عراق – ۲۴ اردیبهشت سال ۱۳۶۵

این خبرنگار آلمانی افزود: مجله اشترن تمایل به انتشار گزارش داشت؛ بنابراین خبرنگاران اشترن از هامبورگ به فرانکفورت آمدند و عکس‌ها را دیدند؛ اما ناشر مسئول وقت اف. آ. زد (فریتز اولریش فک) صراحتاً گفت که اگر عکس‌ها را در اختیار دیگران بگذارم، اخراج خواهم شد و همچنین گفت که به عوض آن، عکس‌ها را در اختیار اتحادیه سراسری صنعت شیمی در فرانکفورت بگذارم.

شرکت‌های عضو اتحادیه سراسری صنعت شیمی، مواد گاز خردل را به خاک عراق صادر کرده بودند. من کپی عکس‌ها را به اتحادیه فرستادم و اصل آنها را نگه داشتم؛ البته چندی پیش من عکس‌ها را در اختیار ایران و روسیه قرار دادم؛ چون به نظر من این خیلی هولناک است که سال‌ها بعد از پایان جنگ جهانی دوم، ما آلمان‌ها کمک کردیم تا انسان‌ها با گاز سمی از بین بروند.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

استفاده صدام از بمب‌های شیمیایی آلمانی تحت نظارت آمریکایی‌ها/ برگزاری جشن «موفقیت شیمیایی» در بغداد بیشتر بخوانید »

عید/ گریه برای شهادت مردم از زیر ماست

روایتی از جنایت صدام در پاسخ به شکست در عملیات والفجر ۱۰


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، عملیات موفقیت‌آمیز  والفجر ۱۰ و تصرف برخی از مناطق کردستان عراق از جمله شهر حلبچه و روستاهای اطراف آن باعث خوشحالی مردم کردنشین این مناطق شد. همین امر موجب شد تا ۲۳ اسفند ۱۳۶۶ و پس از مستقر شدن نیروهای نظامی ایران در آن منطقه، صدام تصمیم بگیرد، در پاسخ به این شکست، اقدامی خصمانه و تلافی‌جویانه در برابر مردم منطقه انجام دهد. او در واقع فجیع‌ترین و بی‌رحمانه‌ترین گزینه یعنی بمباران شیمیایی را انتخاب کرد.

۲۵ اسفند دولت بعث عراق با دستور مستقیم صدام اقدام به بمباران شیمیایی مردم خود در منطقه حلبچه کرد. صدام به پسرعمو و معاون خود، علی حسن‌المجید معروف به علی شیمیایی، دستور بمباران شیمیایی این مناطق را داد. براساس بررسی‌های سازمان ملل متحد که بعدها در قالب یک گزارش منتشر شد، در این حمله، از گاز خردل و چند ماده شیمیایی عامل اعصاب نامعلوم، استفاده شده بود.

در پی این اقدام فجیع بسیاری از مردم شهر از کودک و زن تا مردان و کهنسالان به شهادت رسیدند. تصاویر به جای مانده از این حمله شیمیایی یکی از دردناک‌ترین صحنه‌های جنگ تحمیلی است.

سردار «بهرام نوروزی» از فرماندهان پیشکسوت انتظامی و نیز کمیته انقلاب اسلامی که سال‌های جوانی خود را در دفاع مقدس سپری کرده و سابقه حضور طولانی مدت در جبهه‌ها را دارد روایتی از بمباران حلبچه دارد که در ادامه می‎خوانید.

اسفند ماه را پشت سر می‌گذاشتیم که محمد مقدم فرمانده تیپ ظفر قرارگاه رمضان گفت آماده می‌شوند در حلبچه و منطقه سلیمانیه عراق عملیات کنند. وقتی گفت به نیرو احتیاج دارند، گردان بانه را با تعدادی از نیرو‌های گردان سنندج در اختیار آن‌ها گذاشتم.

گردان کمیته با گذشتن از ارتفاعات نوسود باید خودش را به حلبچه می‌رساند. فرمانده گردان می‌گفت مهماتشان را با الاغ و قاطر به روی ارتفاعات می‌برند تا شب حمله به مشکل برخورد نکنند. عملیات بیست و پنج اسفند شروع شد با چند نفر جلو رفتیم تا به بچه‌ها سر بزنیم به طرف نوسود می‌رفتیم که هواپیما‌های عراقی آمدند و بمب‌هایشان را روی حلبچه و اطراف آن ریختند.

به یکباره انفجار‌ها به رنگ‌های سبز و زرد و قرمز درآمدند. حدس زدم شیمیایی زدند. ماسک‌هایمان را زدیم و وارد حلبچه شدیم. ناگهان دیدیم مردم و گاو و گوسفندهایشان جلوی خانه‌ها و توی کوچه‌ها افتاده و مرده اند. نیروهایمان وارد حلبچه شده، زخمی‌ها و جنازه‌ها را به عقب می‌بردند بچه‌های یگان «شین.میم ر» هم آمده بودند و منطقه را از آلودگی پاک می‌کردند.

با فرمانده گردان تماس گرفتیم گفتند از حلبچه جلوتر رفته اند. چند زن و مرد را که حال و روز خوشی نداشتند، پشت تویوتا سوار کردیم و راه برگشت را در پیش گرفتیم در ورودی حلبچه به چشمه آبی رسیدیم یک کامیون عراقی کنار چشمه بود. چند نفرشان موقع سوار شدن به کامیون مثل چوب خشک افتاده و مرده بودند.

زیاد جلو نرفته بودیم که دیدیم زن و مرد و بچه پای پیاده از شیار کوه‌ها و ارتفاعات سرازیر شدند و افتان و خیزان به طرف پاوه میروند. وضعیت آن قدر برایمان وحشتناک و عجیب بود که بی سر و صدا زیر ماسک گریه می‌کردیم. زخمی‌ها را در پاوه پیاده کردیم همزمان با ما یک مینی بوس از مردم حلبچه از راه رسید وقتی در مینی بوس را باز کردند، مردم از شدت ضعف و سرفه نتوانستند پیاده شوند و همه روی همدیگر افتادند.

فردای آن روز دوباره به طرف حلبچه رفتیم. گاو و گوسفند‌های مردم رها بودند و چند رزمنده آن‌ها را جمع میکردند. به نزدیک چشمه نرسیده بودیم که هواپیما‌های عراقی آمدند و یک بار دیگر با بمب‌های شیمیایی منطقه را بمباران کردند. چند روزی به مردم کمک کرده بودیم که با پایان عملیات گردان کمیته از منطقه عملیاتی برگشت و به بانه و خط پدافندی اش رفت.

انتهای پیام/ 141

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روایتی از جنایت صدام در پاسخ به شکست در عملیات والفجر ۱۰ بیشتر بخوانید »