بندر چابهار

افزایش ۳.۵ برابری صادرات از بندر چابهار

افزایش ۳.۵ برابری صادرات از بندر چابهار



مدیرکل بنادر و دریانوردی سیستان و بلوچستان از افزایش ۳.۵ برابری صادرات از بندر چابهار خبر داد و گفت: محموله یک کشتی صادراتی بارگیری شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، بهروز آقایی با اشاره به بارگیری دومین کشتی صادراتی در بندر چابهار اظهار کرد: صادرات کالا از بندر چابهار ۳.۵ برابر شده است.

وی ادامه داد:‌کلینکر صادراتی به وزن ۷۵ هزار تن در ۲۱ فروردین در بندر چابهار پهلودهی شد.

وی مقدار بارگیری را ۶۱ هزار تن و میزان مانده کالا را ۱۴ هزار تن برشمرد و میانگین بارگیری روزانه را ۱۷ هزار و ۵۱۴ تن عنوان کرد.

به گفته وی، بیشترین بارگیری روزانه ۲۱ هزار و ۷۰۰ تن است و میزان توقفات نیز ۲۷ ساعت ثبت شده است.

منبع: تسنیم

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

افزایش ۳.۵ برابری صادرات از بندر چابهار بیشتر بخوانید »

ناوگروه هفتاد و چهارم «نداجا» در بندر چابهار پهلو گرفت



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، آیین استقبال از هفتاد و چهارمین ناوگروه اطلاعاتی رزمی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران متشکل از ناوشکن «نقدی» و ناوپشتیبانی «تنب» که جهت انجام مأموریت‌های محوله در خلیج عدن و تنگه باب‌المندب عازم آب‌های آزاد و بین‌المللی شده بود، بعد از ۹۱ روز دریانوردی و طی ۱۴ هزار و ۵۰۰ مایل دریایی (حدود ۲۹ هزار کیلومتر) بدون پهلوگیری در بنادر با استقبال فرماندهان و خانواده کارکنان با رعایت موارد بهداشتی در منطقه سوم این نیرو برگزار شد.

امیر دریادار دوم «مصطفی تاج‌الدینی» فرمانده منطقه سوم نیروی دریایی ارتش با تبریک دهه کرامت و خداقوت به کارکنان این ناوگروه، گفت: امروز به برکت حضور جوانان انقلابی، مؤمن، متعهد و متخصص در نیروی دریایی ارتش عبور از هر مانع و مشکلی بسیار سهل و آسان است.

وی ضمن قدردانی از صبوری و حمایت خانواده کارکنان تصریح کرد: حضور مقتدر و مستمر ناوگروه‌های نداجا در دریاهای آزاد و بین‌المللی نتیجه حمایت و پشتیبانی خانواده‌هاست که باعث شده نیروی دریایی ارتش پرچم‌دار مقابله با تهدیدات دریاپایه دشمن در آن سوی مرزهای ایران باشد.

فرمانده منطقه سوم نداجا در پایان با بیان اینکه دریادلان نیروی دریایی ارتش نقش تأثیرگذاری در حفاظت از منافع و منابع اقتصادی کشور در دریاها دارند، گفت: پیام ناوگروهای اعزامی نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران در آب‌های آزاد و بین‌المللی صلح و دوستی برای تمام کشورهای دنیاست.



منبع خبر

ناوگروه هفتاد و چهارم «نداجا» در بندر چابهار پهلو گرفت بیشتر بخوانید »

بهبود روابط ایران و پاکستان با توافق ایران و چین

بهبود روابط ایران و پاکستان با توافق ایران و چین



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق،  پایگاه خبری اکسپرس تریبیون طی یادداشتی نوشت؛ سال گذشته، پیش نویس ۱۸ صفحه‌ای توافق نامه میان ایران و چین که به دست نیویورک تایمز افتاد، سبب شد تا در جهان غرق شده در کووید ۱۹، سر و صدای زیادی به پا شود.

اما هرچه زمان می‌گذشت، سکوت آشکار طرف چینی سبب شد تا بسیاری به این باور برسند که این توافق چیزی بیش از یک سر و صدا نیست و هیچ مفادی از سوی ایرانی‌ها وجود ندارد.

با این حال، هنگامی که وانگ یی، وزیر خارجه چین و جواد ظریف، همتای ایرانی اش در ۲۷ مارس (۷ فروردین ۱۴۰۰) طی مراسمی در تهران این سند را امضا کردند، آنچه یک «ایده خیالی لقب» گرفته بود، محقق شد.

به گفته کارشناسان، این توافق‌نامه شامل سرمایه‌گذاری چین در بخش های ارتباطات راه دور (۵G)، زیرساخت‌ها، بانکداری، منطقه آزاد تجاری به همراه توسعه همکاری‌های نظامی است. در مقابل، چین نیز به منبع ایمن و پایدار تامین نیازهای روزافزون نفتی خود دست خواهد یافت و از آن بهره خواهد برد.

ارحما صدیق، عضو موسسه مطالعات استراتژیک اسلام آباد در این یادداشت نوشته است: نیازی به گفتن نیست که طرح ابتکاری چند میلیارد دلاری راه ابریشم جدید یا همان «یک کمربند- یک جاده» (BRI) به اقتصاد آسیب دیده ایران کمک خواهد کرد و در عین حال جای پای محکمی برای پکن در غرب آسیا فراهم می‌کند.

به نوشته این گزارش، طبیعتا در حالی که تمامی جهان به این توافق چشم دوخته‌اند، هیچ کس به اندازه پاکستان همسایه هر دو کشور ایران و چین از این موضوع خوشحال نیست.

* امنیت مرزی، نیاز هر سه کشور

توافق ایران و چین برای پاکستان منافع زیادی دارد. نخست؛ این توافق، مسیر را برای افزایش امنیت مرزی همواره می‌کند؛ موضوعی در سال‌های اخیر چالش جدی میان تهران و اسلام آباد بوده است؛ علی رغم مطرح شدن مداوم موضوعات مربوط به امنیت مرزی از سوی هر دو طرف در طریق کمیسیون مشترک مرزی و تشکیل نیروی واکنش سریع برای مقابله با شبه نظامیان، هنوز موضوعات حل نشده‌ای نظیر قاچاق انسان و مواد مخدر وجود دارد.

در حالی که تمامی جهان به این توافق چشم دوخته اند، هیچ کس به اندازه پاکستان همسایه هر دو کشور ایران و چین از این موضوع خوشحال نیست.

برای چین ، افزایش امنیت میان ایران و پاکستان یک ضرورت برای اجرای موفقیت آمیز کریدور اقتصادی چین و پاکستان، سی پِک(CPEC)  است که بخشی از پروژه یک کمربند- یک جاده است.

* حل مشکلات انرژی پاکستان از طریق ایران

ثانیا، ورود رسمی ایران به پروژه یک کمربند- یک جاده در کاهش مشکلات انرژی پاکستان بسیار حیاتی  خواهد بود. از گذشته، ظرفیت صادرات ۳ هزار مگاوات برق ایران به پاکستان با نرخ پایین وجود داشت. بر همین اساس، تکمیل خط لوله انتقال گاز ایران به پاکستان (IP) می‌تواند تسریع شود. دفتر خط لوله نفت چین (CPPB) در سال ۲۰۱۶ نسبت به کمک به تکمیل بخش توسعه نیافته خط لوله آی پی از گوادر تا مرز ایران ابراز تمایل کرد.

بعلاوه، همراستا با اجرای کریدور اقتصادی چین و پاکستان، طرح های خط لوله انتقال گاز مایع (ال ان جی) ایران به چین از خاک پاکستان نیز وجود دارد. تحقق این پروژه، منافع متعددی برای هر سه کشور به دنبال دارد.

* توسعه روابط تجاری با ایران

منفعت دیگری که توافق ایران و چین برای پاکستان دارد و اسلام آباد به شدت به آن نیازمند است، توسعه روابط تجاری میان ایران و پاکستان است که می تواند به ۵ میلیارد دلار برسد.

بعلاوه، پاکستان می‌تواند از یک مولفه مهم دیگر توافق ۲۵ ساله ایران و چین، منتفع شود و آن اشتراک اطلاعات میان تهران و پکن است.

* همگرایی بنادر چابهار و گوادر

سوال مهمی که ممکن است برای بسیاری ایجاد شود این است که آیا اهمیت بندر گوادر در طرح یک کمربند یک جاده کاهش می‌یابد؟ پاسخ این سوال آسان است؛ «خیر».

نه از اهمیت گوادر کاسته می شود و نه این بدان معناست که اهمیت چابهار را نفی کنیم. در حقیقت، هر دو بندر بدون تردید مکمل یکدیگر هستند و با یادداشت تفاهمی که به امضا مقامات دو کشور مبنی بر خواهرخواندگی آنها رسیده است، به نظر می‌رسد که اکنون بیش از هر زمان دیگری همگرایی خواهند داشت.

نه از اهمیت گوادر کاسته می شود و نه این بدان معناست که اهمیت چابهار را نفی کنیم. در حقیقت، هر دو بندر بدون تردید مکمل یکدیگر هستند , به نظر می رسد که اکنون بیش از هر زمان دیگری همگرایی خواهند داشت.

به علاوه، یکی از جنبه‌های توافق ایران و چین، همکاری‌های دوجانبه و منطقه‌ای بهتر با همه کشورهای همسایه است که به صورت خودکار بر این نکته تاکید می‌کند که گوادر و چابهار هیچ گونه رقابتی نخواهند داشت.

بدون تردید، توافق ایران و چین، اتحادی است که نتایج بزرگی در پی خواهد داشت. به همان اندازه، ماندگاری رابطه میان ایران، چین و پاکستان نوید بخش موفقیت کل منطقه است.

سوال نهایی همچنان باقی است که آیا پاکستان از فرصت‌هایی که به دست می‌آورد، به موقع استفاده خواهد کرد؟

منبع: فارس



منبع خبر

بهبود روابط ایران و پاکستان با توافق ایران و چین بیشتر بخوانید »

چه کسی جلوی سرمایه‌گذاری چین در تونل زیرآبی و اتصال پل خلیج‌فارس به شبکه ترانزیت ایران را گرفت؟

چه کسی جلوی سرمایه‌گذاری چین در تونل زیرآبی و اتصال پل خلیج‌فارس به شبکه ترانزیت ایران را گرفت؟


علی ضیائی در گفت و گو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس اظهار داشت: ظرفیت اقتصادی مناطق شرقی و جنوب شرقی ایران از جمله استعدادهای عظیم کشور است که در طول دهه های گذشته مورد غفلت قرار گرفته است

* ظرفیت ۵۸۰۰ کیلومتری ساحلی ایران

وی ادامه داد: از جمله استعدادهای مهم این حوزه، ظرفیت های ترانزیتی و ساحلی در جنوب شرقی ایران و منتهی به اقیانوس هند است، به طور کلی سواحل جنوبی کشور، غیر از فعالیت های نفتی و گازی، مورد بهره برداری اقتصادی چندانی قرار نگرفته و ترانزیت و اقتصاد دریا را می توان گنجینه ای مدفون شده در سواحل ایران دانست.

این کارشناس ترانزیت بیان کرد: کشور ایران در مجموع دارای ۵۸۰۰ کیلومتر ساحل است که حدود ۴۹۰۰ کیلومتر آن در جنوب کشور واقع شده است؛ سواحل جنوب فرصت دسترسی و امکان ایفای نقش ایران بر خلیج فارس، تنگه هرمز و دریای عمان را برای کشور به ارمغان می‌آورد؛ ایران همچنین دارای حدود ۳۰ جزیره در خلیج فارس است که می توانند نقش اقتصادی ویژه ای ایفا کنند.

* کریدورهای ترانزیتی شمال-جنوب و شرق-غرب می تواند جایگزین درآمد نفتی شود

ضیائی اظهار داشت: یکی از مهم ترین ظرفیت های جغرافیایی ایران که جایگاه ساحلی کشور نیز در آن سهیم است، استعداد ترانزیتی ایران است؛ کشور ما با قرار گرفتن در قلب خاورمیانه به عنوان محل اتصال سه قاره می تواند بستر عبور کالاهای تجاری بین المللی و بین قاره ای باشد.

وی ادامه داد: کریدورهای ترانزیتی گذرنده از ایران در دو قالب کلی کریدور شمال-جنوب و کریدور شرق-غرب دسته بندی می شوند، کریدور شمال-جنوب کشورهای محصور در خشکیِ آسیای میانه و همچنین روسیه را به آب های گرم بین المللی متصل می کند، مهم ترین نقش کریدور شرق-غرب نیز ترانزیت کالای صادراتی چین به اروپا است.

این کارشناس ترانزیت افزود: هر دو محور ذکر شده در صورت فعال شدن و بهره برداری صحیح می توانند منافع اقتصادی و راهبردی سرشاری را برای کشور به ارمغان آورده و درآمدی در تراز درآمدهای نفتی را برای ایران به همراه داشته باشند، از جمله مهمترین پیش نیازهای زیرساختی کریدور شمال-جنوب و همچنین شرق-غرب، تکمیل و بهره برداری بندر چابهار در سطح بنادر بین المللی و تکمیل راه آهن چابهار-سرخس با هدف ترانزیت کالا است.

* ظرفیت مغفول مانده تعامل ایران و چین در بندر چابهار

ضیائی اظهار کرد: طرح جاده ابریشم، موسوم به «کمربند-راه» یکی از طرح های مهم کشور چین در حوزه توسعه اقتصادی بین المللی است که چندین کریدور ترانزیتی ذیل آن تعریف شده و هدف اصلی آن ها انتقال تولیدات چین به اروپا است.

وی افزود: از جمله طرح های چین ذیل «کمربند-راه»، ورود بار ترانزیت چین از دریا به خشکی از دهانه دریای عمان و خلیج فارس بود که بنادر «چابهار» در ایران و «گوادر» در پاکستان به عنوان اجزای مهم آن تعریف می شدند اما حدود سال های ۸۸ و ۸۹ در ایران، توجهی به پیشنهادات چین در این زمینه نشد، فرصت سوزی ایران در این حوزه اما تنها به این موضوع منتهی نشده و در سال های ۹۲ و ۹۳ بخشی از شقوق این بندر به رقیب راهبردی چین، یعنی هند سپرده شد. 

 

*راندن چین از مشارکت در توسعه زیرساخت های جزیره قشم و پروژه ملی پل خلیج فارس

این کارشناس ترانزیت اظهار کرد: قصد چین برای سرمایه گذاری در ظرفیت های ساحلی و دریایی ایران تنها به بندر چابهار محدود نبود، از جمله مهم ترین جزایر ایران در خلیج فارس، جزیره قشم بوده و از شاخص ترین ویژگی های آن، آبخور بالای سواحل این جزیره است که به گفته برخی کارشناسان، بیشترین آبخور را در سواحل خلیج فارس و دریای عمان دارد.

ضیائی اضافه کرد: بندر کاوه در جزیره قشم با داشتن ۲۱ متر آبخور، استعداد پهلوگیری کشتی های فوق سنگین را داشته و برای آن ظرفیت باری بالغ بر ۵ میلیون تن در سال پیش بینی شده است، از جمله مهم ترین طرح های زیرساختی مرتبط با این جزیره احداث «پل خلیج فارس» است که تصمیم برای ساخت آن به پیش از انقلاب باز می گردد، اما عملیات اجرایی آن سال ۱۳۸۹ کلید خورده و به جهت اهمیت بالای آن در فهرست طرح های «مهر ماندگار» دولت جای گرفت.

وی افزود: در کشاکش تغییر دولت در سال های ۹۲ و ۹۳ این طرح به بهانه یافتن فاینانسر یا سرمایه گذار خارجی جدید و همچنین تغییر طراحی متوقف شد، به گفته امیر جعفرپور مدیرکل اسبق برنامه ریزی و اقتصاد حمل و نقل وزارت راه و شهرسازی، چین در سال ۹۶ قصد داشت تا با فاینانسی بالغ بر ۶۴۰ میلیون یورو سرمایه گذاری در شهر فرودگاهی قشم و پل اتصال قشم به سرزمین اصلی را بدون هیچ آورده ای از سمت ایران تقبل کند و تنها مطالبه این کشور نامه تاییدیه‌ای مبنی بر به رسمیت شناخته شدن منطقه آزاد قشم توسط دولت ایران و دولتی بودن این سازمان بود، اما این نامه تاکنون از طرف دولت ایران برای طرف چینی ارسال نشده است.

این کارشناس ترانزیت تصریح کرد: چین حتی پیشنهاد احداث تونل زیر آبی را در صورت عدم تمایل مسئولان ایرانی به پل، ارائه داده بود و حاضر بود مطالعات اولیه آن را نیز به طور رایگان انجام دهد؛ این مبلغ می توانست ظرفیت ترانزیتی قشم و پل خلیج فارس را فعال کرده و بسترساز یک انقلاب ترانزیتی در منطقه به نفع ایران شود؛ در این باره چین قصد داشت تا با انتقال و تخلیه بخشی از کالاهای تولیدی خود در جزیره قشم، آن را به وسیله پل خلیج فارس به شبکه ریلی ایران و از این طریق به دیگر کشورها مانند اروپا ترانزیت کند.

* خطای محاسباتی در دیپلماسی حمل و نقل

ضیائی اظهار کرد: در کل، بخش عمده فعال سازی کریدور شرق-غرب ایران به انتقال کالاهای تولید شده در چین به سمت اروپا متکی است، اما مسئولان و نهادهای تصمیم گیر در حوزه دیپلماسی اقتصادی و حمل و نقل با نادیده گرفتن این واقعیت، کشور مشترک المنافعی مانند چین را در این زمینه کنار زدند که نمونه بارز آن را می توان در مناسبات بندر چابهار مشاهده کرد.

وی افزود: مسئولان و نهادهای مذکور با راندن چین از معادلات سواحل جنوب شرق کشور و بندر چابهار که می توانست عواید ظرفیت عظیم ترانزیتی چین به اروپا را به ایران منتقل کند، هند را جایگزین این کشور کردند که نه تنها عمق روابط راهبردی آن با ایران کمتر از چین است، بلکه بار بالقوه ترانزیتی هند از خاک ایران نیز با چین قابل قیاس نیست.

لزوم خواهرخواندگی بنادر چابهار و گوادر

این کارشناس ترانزیت اظهار داشت: در حال حاضر ضروری است تا ایران فرصت باقی مانده در حوزه ترانزیت را مغتنم شمرده و پیش از دور خوردن همه کریدورهای کشور توسط همسایگان، عبور جریان های عمده ترانزیتی از کشور را شکل دهد.

ضیائی تأکید کرد: از جمله مهمترین پیش نیازهای این کار تعاملی راهبردی با یکی از چشمه های اصلی بار جهانی یعنی کشور چین در این حوزه است، در حال حاضر هنوز فرصت همکاری با چین در زمینه ترانزیت در سواحل جنوبی کشور به طور کامل از دست نرفته و طرف مذکور نیز خواستار همکاری با ایران در شکل دهی همکاری های مشترک با بندر گوادر پاکستان است.

وی تصریح کرد: خواهرخواندگی بنادر چابهار و گوادر در زمینه ترانزیت بار چین می تواند افق های گسترده ای را برای ترانزیت ایران بگشاید و لازم است تا کشور بیش از این معطل شریک نه چندان قابل اعتماد هندی نگه داشته نشود.

انتهای پیام/





منبع خبر

چه کسی جلوی سرمایه‌گذاری چین در تونل زیرآبی و اتصال پل خلیج‌فارس به شبکه ترانزیت ایران را گرفت؟ بیشتر بخوانید »

دلایل حذف ایران از راه ابریشم جدید/ مسئولان غرب‌گرا سرمایه‌گذاری کلان چین را نپذیرفتند

دلایل حذف ایران از راه ابریشم جدید/ مسئولان غرب‌گرا سرمایه‌گذاری کلان چین را نپذیرفتند


خبرگزاری فارس – سعید موذنی: با توجه به موقعیت جغرافیایی مناسب ایران، استفاده از ظرفیت‌های ترانزیتی کشور به عنوان یکی از منابع درآمدزایی بسیار ضروری است.

ایران بر سر چهار راه ترانزیتی دنیا قرار دارد و استفاده از این ظرفیت نیازمند توجه مسئولان و ارتقای دانش در این حوزه است اما در سال‌های اخیر بی‌توجهی به مقوله ترانزیت که یکی از نمادهای دقیق اقتصاد مقاومتی محسوب می‌شود موجب شده است برخی مسیرهای ترانزیتی از کشورمان حذف شود و یا به دلیل نبود جذابیت‌های خاص، صاحبان کالا مسیرهای ترانزیتی دیگری را برای حمل کالای خود انتخاب کنند، در حالی که «کوتاهی مسیر» و «دسترسی آسان» یکی از جذابیت‌های کریدورهای ترانزیتی کشورمان است.

با این حال ما در برخی کریدورهای ترانزیتی خود کم و بیش مشکلاتی داریم که شاید صاحبان کالا مایل نباشند چندان با آن کنار بیایند که در این باره می توان به «تعرفه های غیر رقابتی» و «زمان طولانی حمل کالا» اشاره کرد. کما اینکه هنوز در محدود مسیرهای ترانزیتی امکان «رصد کالا» برای صاحبان کالا فراهم نیست و این برای کریدورهای ترانزیتی یک عدم مزیت جدی به حساب می‌آید.

یکی از کریدورهای ترانزیتی مهم ریلی که از کشور ما نیز می‌گذرد، کریدور چین-اروپا است که پیش از این نیز ۲ قطار باری آزمایشی از چین تا ایران سیر کرد و در واقع خط متصل است.

اما به تازگی کشور ترکیه تلاش کرده است، با احداث مسیر جدید ترانزیت ریلی بین استانبول تا شیان چین و طبیعتا حذف ایران، صاحبان کالا را به سمت کریدور مد نظر خود سوق دهد.

 نخستین قطار باریِ ترکیه در تاریخ ۴ دسامبر ۲۰۲۰ و در آذر ۱۳۹۹ عازم چین شد، این قطار که حامل محصولات صادراتیِ ترکیه‌‎ای بود، در تاریخ مذکور از مقصد استانبول حرکت و با پیمودن ۸۶۹۳ کیلومتر و عبور از پنج کشور (ترکیه، گرجستان، جمهوری آذربایجان، قزاقستان و چین) پس از ۱۲ روز به استان «شیان چین» رسید.

قطعا حذف ایران از این کریدور ترانزیتی مهم و استراتژیک موضوعی قابل تأمل است که در آینده از نظر درآمد کریدورهای ترانزیتی برای ما موانعی ایجاد می‌کند، کما اینکه برخی کارشناسان معتقد هستند، مسیر کریدور ترکیه-چین طولانی تر و پرهزینه تر از کریدور ایران است، اما برخی دیگر از کارشناسان می‌گویند، قطار باری در این کریدور ۸۵۰۰ کیلومتری ۱۲ روزه سیر می‌کند در حالی که عبور قطار باری چین-اروپا در کریدور ایران خیلی بیشتر زمان می‌برد و این در واقع برای صاحب کالا دافعه ایجاد می‌کند.

از سوی دیگر کشور چین در حال به روز سازی راه ابریشم خود در قالب «یک کمربند-یک راه» است و این کریدور راه ابریشم چین فقط یک کریدور ترانزیتی نیست و در مسیر خود توسعه‌های فراوانی به همراه خواهد داشت.

از سوی دیگر کشور چین به عنوان یکی از کشورهای موثر در اقتصاد دنیا تعامل نزدیکی با ایران دارد و از آن منظر که کشور ما هم از گذشته‌های دور بخشی از راه ابریشم  در خود جای داده است، ضرورت دارد از این ظرفیت، در توسعه راه ابریشم چین ما نیز بهره مناسبی داشته باشیم.

در راستای بررسی جزئیات دقیق تر موضوعاتی که ذکر شد، به سراغ یکی از کارشناسان و محققان حوزه ترانزیت بین المللی رفتیم و با وی گپ و گفتی در این باره داشتیم که در ادامه گفت و گوی فارس با «علی ضیائی» می خوانید.

فارس: برخی کارشناسان معتقد هستند از آن منظر که ما در تعاملات چند سال اخیر خود با کشور چین، سهل انگاری هایی داشته ایم و خصوصا از اوایل دولت های یازدهم و دوازدهم نگاهمان به غرب، اروپا و آمریکا متمایل بوده است، برخی کشورهای دیگر از جمله ترکیه به سرعت به چین نزدیک شده اند و در گیر و دار ارتقای روابط سیاسی-اقتصادی با این قدرت اقتصادی دنیا هستند و تشکیل کریدور ترانزیتی ریلی ترکیه-چین هم نتیجه همین بی توجهی های ما به ظرفیت های کشور چین است، نظر شما چیست؟

ضیائی: در کل نوعی غرب‌زدگی در بین مسئولان ما وجود دارد، درست است که سمت و سوی کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران، غرب‌زدگی نیست اما در لایه‌های بالای مدیریتی و در سطح وزارتخانه‌ها این غرب‌زدگی وجود دارد تا لایه‌ای پایین‌تر و در سیاست‌های کلان و خرد این غرب‌زدگی محسوس است، در مورد کریدورهای ترانزیتی هم اینچنین است.

شاید در سخنرانی‌های خود در سطح کلان آمریکا را نفی می‌کنیم و به نحوی سخن می‌گوییم که نشان دهیم با چین و روسیه تمایل به مراودات اقتصادی داریم اما در عمل کاملاً متضاد رفتار کرده‌ایم و چینی‌ها هم این موارد را درک می‌کنند. 

* سرمایه گذاری میلیارد دلاری چین در کشورهای همسایه ما برای تکمیل یک کمربند-یک راه؛ سهم ایران صفر

فارس: کشور چین در حال تکمیل کریدور بزرگ ترانزیتی یک کمربند-یک راه تا اروپا است، کشور ما با این ظرفیت عظیم ترانزیتی به دلیل موقعیت مناسب جغرافیایی چه میزان در میزبانی از این کریدور سهم خواهد داشت؟

ضیائی: کشور چین بودجه عظیمی را برای توسعه راه ابریشم خود در نظر گرفته است، این مسیر از راه‌های مختلفی عبور می‌کند اما باید توجه کنیم که راه ابریشم فقط یک راه نیست، وقتی مسیری از یک سری از کشورها عبور می‌کند دنباله هم دارد، یعنی وقتی سرمایه‌گذاری کشور چین بابت توسعه راه ابریشم در کشوری انجام می‌شود، این سرمایه گذاری فقط مشمول احداث راه‌آهن نخواهد بود و در کنار آن احداث نیروگاه، احداث پالایشگاه، پروژه های فولادی و غیره نیز صورت می‌گیرد، در واقع سرمایه‌گذاری گسترده‌ای تحت عنوان راه ابریشم انجام می‌شود تا به اروپا برسد.

در این سرمایه‌گذاریِ چین، اگر بررسی‌های دقیقی انجام دهیم به نکات قابل تأملی می‌رسیم، مثلاً سرمایه‌هایی که کشور چین در کشورهای مختلف انجام داده است؛ چین بابت تکمیل یک کمربند-یک راه ۷۷۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری و خرج کرده است در این بین سرمایه گذاری چین بابت تکمیل این کریدور در کشورهای مختلف هم قابل توجه است، این ارقام شامل ۶۷ میلیارد دلار در پاکستان، ۳۸ میلیارد دلار در قزاقستان، ۱۱۰ میلیارد دلار در روسیه، ۲۵ میلیارد دلار در امارات و بحرین، ۲۶ میلیارد دلار در عربستان و غیره، که حتی در پروژه های فولادی به ثمر نشسته است و تقریباً به همه کشورهای اطراف ما رسیده است اما از این سرمایه‌گذاری چین، هیچ رقمی به ایران نرسیده است؛ با اینکه ایران نسبت به بسیاری از کشورهایی که این سرمایه را دریافت کرده‌اند با چین در سیاست‌های کلان خود، همسوتر است؛ چه اتفاقی افتاده است؟ ما چین را از مبادلات خود در سطوح مدیریتی و وزارتی حذف کرده‌ایم و چینی‌ها هم کاملاً این موضوع را متوجه شده‌اند. 

فارس: حذف چین از تعاملات اقتصادی ایران چگونه شکل گرفت؟

ضیائی: از سال‌های ۹۲ و ۹۳ با تغییر رویکرد کشور، به تدریج با نگاه به غرب، دولت تعاملات اقتصادی با چین را ضعیف تر کرد، به عنوان مثال در راه آهن رشت – آستارا مقرر بود این پروژه با سرمایه‌گذاری چین جلو برود اما پس از برجام این پروژه را از چین گرفتیم و تلاش کردیم آن را با ایتالیایی‌ها تعریف کنیم اما کشور ایتالیا هم به تعهدات خود عمل نکرد. بنابراین رفتیم به سراغ کشور آذربایجان، پس از آن برجام به هم خورد، آذربایجان هم در این خط سرمایه‌گذاری نکرد، قرار بود کشور آذربایجان ۵۰۰ میلیون دلار از یک میلیارد دلار سرمایه‌گذاری لازم را فاینانس کنند که آنها هم نیامدند و امروز ما زیان دیده‌ایم. 

خوب اگر می‌خواستیم فاینانس خارجی بیاوریم بهتر نبود به سراغ همین چین می‌رفتیم یا حتی کشور روسیه؟ قاعدتاً وضعیت بسیار بهتر از وضع کنونی بود. 

یا زمانی در خط آهن کرمانشاه – خسروی – خانقینِ عراق که اتصال به کشور عراق را برقرار می‌کند، قرارداد با چینی‌ها منعقد شده بود و قرار بود کشور چین این کار را در دست بگیرد اما با اختلالی که ما در کار وارد کردیم موفق نشدند که البته این موضوع مربوط به پیش از دولت روحانی است.

*هدف چین عبور یک کمربند-یک راه با محوریت چابهار بود

فارس: کشور چین در تکمیل یک کمربند-یک راه است همانگونه که گفتید در بسیاری از کشورها هم سرمایه گذاری های چندین ملیارد دلاری دارد و از سوی دیگر در بندر گوادر هم سرمایه گذاری های خاصی انجام داده است؛ با تکمیل سرمایه گذاری های چین در گوادر و عبور کریدور ترانزیتی از پاکستان و سپس افغانستان، ظرفیت بندر چابهار ما تحت تأثیر قرار نمی گیرد؟ 

ضیائی: بندر چابهار از ابتدا برای کشور چین جذابیت داشت و قرار بود در مبادلات اقتصادی، کشور چین از ایران عبور کند. چین وقتی که می‌خواهد به اروپا تجارت انجام دهد تنها راهش تجارت دریایی است، برای تجارت دریایی هم باید کل کشتی‌های چین در اقیانوس آرام از تنگه‌ای عبور کنند به نام «تنگه مالاکا» اما این تنگه که کل تجارت چین از آنجا انجام می شود تحت سیطره آمریکا و متحدان آمریکا است و آمریکا اگر بخواهد آن تنگه را ببندد چین واقعاً در تنگنا قرار می‌گیرد و در صورت مواجهه احتمالی با آمریکا آن تنگه عاملی برای توقف تجارت جهانی چین می شود.

در نتیجه هدف چین این است که تنگه مالاکا را دور بزند، یعنی بار خود را زمینی به این طرف تنگه مالاکا بیاورد که این مسیر می‌تواند بندر گوادر یا بندر چابهار باشد، چین می‌تواند از ایران عبور کند یا می‌تواند از پاکستان، افغانستان، ترکمنستان و ازبکستان عبور کند و راه‌های مختلف دیگر؛ اما هدف اصلی چین دور زدن تنگه مالاکا است وقتی توانست تنگه مالاکا را دور بزند، بقیه مسائل اولویت دوم چین خواهد بود.

اوایل قرار بود توسعه بندر چابهار در بخش تجهیزات و اپراتوری به کشور چین واگذار شود و کشور چین هم بخش اعظمی از یک کمربند-یک راه خود را در آن ناحیه جنوبی، طبق خواهرخواندگی بندر گوادر پاکستان و بندر چابهار در نظر گرفته بود.

کشور پاکستان از این طرح چین بسیار استقبال می‌کند و سرمایه‌ها را هم تحویل می‌گیرد و امروز راه و پالایشگاه و تأسیسات دیگر در پاکستان در حال ساخت است و در آینده پیشرفت بیشتری خواهد داشت، طبق برنامه ریزی چین قرار بر این بود که بندر گوادر مرکز دریایی نظامی چین شود و بندر چابهار مرکز تجارت اقتصادی چین باشد، یعنی اصل مبادلات از چابهار انجام شود و توسط بندر گوادر هم از نظر نظامی پشتیبانی شود و این جایگاه بسیار مهمی برای ما بود اما بندر چابهار دقیقاً به دست رقیب چین یعنی کشور هند سپرده می‌شود.

از سوی دیگر ما به جای آنکه رابطه هند در بندر چابهار را به صورت هند – روسیه تعریف کنیم آن را هند – افغانستان تعریف کرده‌ایم، یعنی هند از طریق چابهار ما به افغانستان می‌رسد تا از آنجا برخی اختلاف منافعی که با پاکستان داریم را توسط هند کنترل کنیم.  در حالیکه این سیاست چندان کلان نیست و سیاست کلان تر و دارای ارجحیت «ارتباط با چین» است.

حالا که چین به سمت بندر چابهار ما آمده و نتیجه نگرفته است خوب قطعاً به سراغ مسیرهای دیگر می‌رود، ما هفت سال است چین را معطل کرده‌ایم و این کشور هم کل مبادلات و راهبردهای خود را هفت سال نگه نمی‌دارد تا دولت ما عوض شود و «قوه عاقله» بر سر کار آید، چین باید کار خود را  انجام دهد.

اتفاقی که در ترانزیت چین با اروپا رخ داده است در واقع ایران دور زده می‌شود، همچنین اتفاقی که در مورد ترکمنستان در حال رخ دادن است و مجدداً ایران دور زده می‌شود و بسیاری از کشورهای دیگر.

* مشوق های سه گانه برای برای جذب بارهای ترانزیتی 

فارس: از ماه گذشته بود که ترکیه با راه اندازی خط ریلی استانبول-شیان قطار باری در مسیر ترکیه – چین (ترکیه، گرجستان، آذربایجان، قزاقستان و چین) راه اندازی کرد و این کریدور ریلی ترانزیتی، رقیب جدی کریدور ریلی چین-ایران-اروپا شد؛ برخی کارشناسان معتقد هستند هدف ترکیه از گذشته هم حذف ایران از برخی مسیرهای ترانزیتی بوده است. حال با شکل گیری این کریدور به نظر شما استقبال صاحبان کالا از کدام کریدور مناسب تر خواهد بود؟

ضیائی: ببینید الان شبکه ریلی ما به کشور چین متصل است، بدین ترتیب که ریل ایران به ترکمنستان متصل است، ترکمنستان به ازبکستان متصل است، ازبکستان به قزاقستان متصل است و قزاقستان هم به چین متصل است، چند سال پیش هم ۲ قطار باری از چین به ایران آمد اما چه چیزی موضوع را مهم می‌کند؟

موردی که این موضوع را مهم می‌کند و ترجیح صاحب کالا را برای انتخاب مسیر تغییر می‌دهد، فقط موضوع وجود مسیر نیست، بلکه سه عامل «هزینه حمل کالا» به عنوان اولویت اول، «مدت‌زمان سیر کالا» به عنوان اولویت دوم و «قابلیت اعتماد» یعنی تحویلِ سالمِ بار به عنوان اولویت سوم، برای صاحب کالا مهم است.

درست است ما از طریق خط آهن به چین متصل هستیم اما در این ۳ موضوع مهم ضعف داریم، امروز کریدوری که از سوی ترکیه شکل گرفت و قطار از آن عبور کرد یعنی کریدور ترکیه – گرجستان – آذربایجان – خزر – قزاقستان – چین، کریدوری است که جدا از مسائل سیاسی می‌تواند ارزان‌تر باشد، حتی با وجود آنکه این کریدور تغییر مد از ریلی به دریایی و سپس مجددا از دریایی به ریلی (کشتی رو-رو) دارد ارزان‌تر است.

فارس: یعنی با همه کشورهای عضو در این کریدور توافق شده است تعرفه های رقابتی و پایین اعمال کنند؟

ضیائی: ببینید کشور آذربایجان قوه عاقله دارد و به این نتیجه رسیده که باید بار ترانزیتی بین کشورهای مختلف را تا جایی که امکان دارد جذب خاک خود کند و به همین دلیل نرخ‌های ترانزیت را به قدری کاهش داده است که تقریبا هر صاحب کالایی که امکان عبور کالا داشته باشد و یکی از گزینه‌هایش کشور آذربایجان باشد، سعی می‌کند بار خود را روی ریل آذربایجان بگذارد؛ به همین دلیل است که بخشی از بار ترانزیتی به بندر باکو می‌رود و جدیداً در این مدتی که ما خواب بوده‌ایم بندر ترکمن‌باشی ترکمنستان سرمایه‌گذاری کرده و در حال تبدیل به یک بندر ترانزیتی می‌‌شود و ما همچنان خواب هستیم.

این کشورها با تعیین سیاست‌ها، تعرفه ها، هزینه‌ها و زمان را برای صاحبان کالا کاهش می‌دهند و جذب بار انجام می‌دهند.

* زمان و هزینه را برای صاحب کالا افزایش داده‌ایم

فارس: شرایط ترانزیت ریلی در کشور ما از نظر هزینه و زمان چگونه است که ممکن است انتخاب اول صاحب کالا نباشد؟

ضیائی: در کشور ما به عنوان مثال باری که به بندرعباس ما می‌آید یکی دو ماه در انبار می‌خوابد تا ترخیص شود که البته ممکن است در مورد بارهای ترانزیتی این موضوع متفاوت باشد، در بهترین حالت باری که وارد بندر می شود برای آنکه روی شبکه ریل راه‌آهن برود حدود یک هفته زمان می‌برد، چون مدیریت واحدی وجود ندارد، یا مثلاً واگن بارهای کشورهای CIS که وارد ایران می‌شود هر یک روز که در ایران می‌ماند کرایه می‌خورد و شرکت راه‌آهن باید پول این کرایه را بدهد.

در ایران متأسفانه برخی مواقع تا ۴۰ روز این واگن خارجی در کشور می‌ماند و در نتیجه هزینه کرایه‌ای که راه‌آهن باید به کشور صاحب واگن بدهد افزایش می‌یابد که شرکت راه‌آهن این را از صاحبان کالا می‌گیرد بنابراین وقتی زمان و هزینه افزایش می‌یابد صاحب کالا هم استقبال نمی‌کند.

* نهادهای متولی ترانزیت در کشور ما جزیره ای عمل می‌کنند

فارس: چرا در کشور، ما بخش واحدی به عنوان رأس هرم مدیریتی ترانزیت نداریم؟ به هر حال موضوع ترانزیت موضوعی است که با چندین وزارتخانه مرتبط است ولی به نظر می رسد ضرورت دارد یک مدیریت واحد تصمیم گیر در رأس این وزارتخانه ها وجود داشته باشد تا ضمن هماهنگی، در واقع فصل‌الخطاب در حوزه ترانزیت باشد؛ در حوزه ترانزیت، معمولا در دنیا سیاست گذاری ها چگونه است؟ 

ضیائی: اصولاً ما سیاست‌گذاری ترانزیتی نداریم و همه از یکجا سرچشمه می‌گیرد و آن هم جزیره‌ای عمل کردن نهادها و سازمان‌های متولی است، در همه جای دنیا ترانزیت یک متولی واحد دارد اما ترانزیت ریلی ما را یک معاونت در یکی از شرکت‌های زیرمجموعه وزارت راه و شهرسازی مدیریت می‌کند که کل تبادلات ریلی ما دست این بخش است و در حوزه های دیگر ترانزیت هم اینگونه است.

مسئولان ما ترانزیت را نمی‌شناسند، به اهمیت آن واقف نیستند و پتانسیلی صرف ترانزیت نمی‌شود؛ هر سازمانی در ترانزیت یک اعمال دخالتی می‌کند و اصلاً به اثرات آن توجهی ندارد

*  سامانه یکپارچه بارنامه در کشور نداریم

فارس: ارتباط و هماهنگی بین نهادهای متولی ترانزیت در کشور را چطور ارزیابی می کنید؟

ضیائی: سازمان‌ها در حوزه مدیریت ترانزیت کلاً از هم جدا هستند و منفک عمل می کنند در حالی که بار، همان بار است بار از دریا روی ریل می آید، بخشی از مسیر را با جاده طی می‌کند و دوباره به دریا می‌رود و سپس به مقصد می‌رسد، حال در این بین متولی بندر کاملاً جداست و جزیره‌ای عمل می‌کند، متولی ریل مجدداً جزیره‌ای عمل می‌کند متولی جاده نیز جزیره‌‌ای عمل می‌کند و هماهنگی وجود ندارد؛ حتی بارنامه‌ها هم در کشور ما از هم جدا است وقتی بار از دریایی می‌خواهد روی ریل بیاید، باید بارنامه عوض شود و این اصلاً احتمال گم شدن بار را دارد و همین موارد قابلیت اعتماد را برای صاحب کالا کاهش می‌دهد.

ما سامانه یکپارچه بارنامه‌ها را نداریم، گمرک برای خود اعمال دخالت می‌کند یا نیروی انتظامی جوری دیگر دخالت می‌کند و وقتی متولی موجود نباشد تا همه سازمان‌ها از یکجا دستور بگیرند چنین مشکلی رخ می‌دهد.

* درآمد ترانزیتی جایگزین مناسب درآمد نفتی

ببینید وقتی درباره ترانزیت صحبت می‌کنیم یعنی درباره چیزی صحبت می‌کنیم که قرار است جایگزین درآمد نفتی شود،  کل درآمد کشور از نفت است نفت هم یک متولی دارد که کل کشور از این متولی حمایت می‌‌کنند، حتی سیاست ‌خارجی ما را هم وزارت نفت دچار نوسان می‌کند، بالا و پایین می‌کند چون همه نهادها با وزارت نفت در هم تنیده‌اند اما وقتی از ترانزیت صحبت می‌کنیم چنین موضوعی وجود ندارد در حالیکه ترانزیت با نفت برابری می‌کند، ما برای کسب درآمد دیگر نیازی نیست دست در چاه نفت کنیم و سرمایه‌ آیندگان را از کشور خارج کنیم.

موضوع ترانزیت، خودِ اقتصاد مقاومتی است، خدمات می‌دهیم و سود سرشاری می‌گیریم که مزایای ژئوپولوتیکی و امنیتی هم برای ما دارد ولی مسئولان چنین نگاهی ندارند و ترانزیت را نمی‌شناسند و اشرافی بر آن ندارند.

* ایران در حال تبدیل به سیاه چاله ترانزیت است

فارس: به هر حال با این شرایط چاره کار در حوزه جذب بارهای ترانزیتی در چیست؟ قطعا ضرورت هماهنگ سازی ارگان ها یکی از اولویت ها است اما در کوتاه مدت راهکار چیست؟ 

ضیائی: در حال حاضر بهترین راه برای عبور راه ابریشم چین، عبور از ایران است و ناب‌ترین راه هم مسیر ایران است زیرا بدون تغییر مدل حمل و نقلی است یعنی نیازی به اینکه از خشکی به دریا و سپس از دریا به خشکی برود ندارد، اما با این حال می‌بینید که ایران در حال تبدیل به سیاه چاله ترانزیت است و این به خاطر سیاست‌های غلط دولتمردان است و همانگونه که گفته شد از این حجم سرمایه‌گذاری چین، هیچ رقمی به ایران نرسیده است.

به هر حال کشورهای دیگر خود را معطل ما نمی‌کنند و هر روز کریدوری جدید شکل می‌گیرد و ایران دور زده خواهد شد و در آینده هم خبرهای جدیدتری در این باره می‌شنویم مگر آنکه ما از این مزیت ترانزیتی ایران استفاده بهینه کنیم.

* ترانزیت شمال به جنوب کشور معطل مسائل شخصی یکی از وزرا

ترانزیت شمال به جنوب ما که می‌تواند بخشی از آن از کشور ترکمنستان عبور کند معطل یک سری مسائل شخصی یکی از وزرای ما مانده است، وزارت نفت حرکاتی را انجام می‌دهد که مبادلات سیاسی ایران و یکی از مهم‌ترین همسایه‌های شمالی‌مان تقریباً متوقف شده است. ما نمی‌توانیم ترانزیت کنیم و آنها انرژی خود را از ایران عبور نمی‌دهند و قوه عاقله‌ای وجود ندارد تا سیاست‌ها را شکل دهد و آنها هم معطل نمی‌مانند و کریدور انرژی خود را از افغانستان و پاکستان عبور می‌دهند و دوباره ایران دور زده می‌شود. 

* دولت فعلی ایران قوه عاقله‌ای برای تصمیم‌گیری ندارد

فارس: به نظر شما اگر از چنین ظرفیت هایی که در اقتصاد کشوری نظیر چین وجود دارد در حالی آنها هم متمایل به مراودت اقتصادی-سیاسی با ما هستند، استفاده نشود، در آینده با چه موانع بزرگتری در حوزه ترانزیت مواجه خواهیم شد؟

ضیائی: وقتی مسئولان ما توافق هسته‌ای را در مقابل چین و روسیه معرفی می‌کنند تا از آنها امتیاز بگیرند این در واقع در دستگاه سیاست خارجی ما سم مهلک است. چینی ها این موارد را رصد می‌کنند و به این نتیجه می‌رسند و رسیده‌اند که  دولت فعلی ایران قوه عاقله‌ای برای تصمیم‌گیری ندارد.

حسابی که در سیاست خارجی ما در دنیا باز کرده‌اند اینگونه است که به چشم یک بچه خردسال به ما نگاه می‌کنند که از سر سرگرمی، روزی می‌آید مذاکره‌ای می‌کند و برمی‌گردد و این برای ما تبعات سیاسی، اقتصادی، ژئوپولیک و امنیتی دارد.

چرا کشور ترکیه به عنوان عضو ناتو در قفقاز جنوبی بازی می‌کند و امتیازات خود را برمی‌دارد؟ چون قوه عاقله دارد و طبق آن تصمیم می‌گیرد، ترکیه وقتی می‌خواهد با روسیه تعامل کند امتیاز می‌دهد و امتیاز می‌گیرد و اهداف خود را پیش می‌برد حتی در قفقاز جنوبی که اینقدر مورد حمایت روسیه قرار دارد.

اما ما متأسفانه سیاست خارجی‌مان در دنیا به قدری افتضاح است که از کشور بالاسر خود نظیر روسیه که همسایه مان هست به عنوان یک متحد نمی‌توانیم امتیاز بگیریم، یا امروز که مرز آرستا تقریباً بسته شده است و کامیون‌ها عبور نمی‌کنند سفارتخانه‌های ما هم دست‌شان به جایی نمی‌رسد، سفیر ما در روسیه پیگیری می‌کند که به آذربایجان فشار بیاورید در حالی که روسیه می‌گوید ما کاری به این موضوع نداریم در حالیکه آذربایجان در مقابل روسیه بسیار کوچک‌تر است و روسیه راحت می‌تواند اعمال نفوذ کند اما به قدری جایگاه ما نزد روسیه کوچک شده که اصلاً چنین امتیازی را خرج نمی‌کند تا این مانع تجاری برداشته شود؛ به هر حال تعاملات خارجی ما با همه کشورها از جمله چین همین‌گونه است. 

کلاً تصویری از سیاست خارجی ما در بین کشورهای خارجی وجود دارد خصوصاً کشورهایی که ما فکر می‌کنیم دوست و متعهد ما هستند که تصور این است که سیاست خارجی ایرانیان قابل اتکا نیست، آنها مدعی هستند ما نمی‌توانیم به حرفی که ایرانیان می‌زنند اتکا کنیم خصوصاً در مذاکرات به مسئولان ما اعلام می‌کنند که شما می‌آیید مذاکره کنید برای مذاکره و فقط برای عکس گرفتن می‌آیید اما زمانی که تعهدات خود را دنبال می‌کنیم، پاسخی نمی‌گیریم و در بسیاری از کشورها متأسفانه مدل تعهدات ما اینگونه است و این تأثیرات منفی خود را در ابعاد مختلف اقتصادی، فاینانس، ترانزیت و غیره برای ما به جای می‌گذارد.

انتهای پیام/





منبع خبر

دلایل حذف ایران از راه ابریشم جدید/ مسئولان غرب‌گرا سرمایه‌گذاری کلان چین را نپذیرفتند بیشتر بخوانید »