بنی صدر

فیلم/ همانطور که در دفاع مقدس از سختی‌ها عبور کردیم امروز نیز از پس مشکلات بر می‌آییم

فیلم/ همانطور که در دفاع مقدس از سختی‌ها عبور کردیم امروز نیز از پس مشکلات بر می‌آییم

کد ویدیو

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ همانطور که در دفاع مقدس از سختی‌ها عبور کردیم امروز نیز از پس مشکلات بر می‌آییم بیشتر بخوانید »

ماجرای صفر شدن صادرات نفت و ترفند سپاه در جنگ

ماجرای صفر شدن صادرات نفت و ترفند سپاه در جنگ



رئیس سابق ستاد مشترک سپاه می‌گوید: در همان روزهای ابتدایی فرماندهی‌ام در نیروی دریایی سپاه، یک بار عراقی‌ها جزیره خارک را به شدت زدند و صادرات نفت ما تقریباً صفر شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سردار حسین علایی، فرمانده قرارگاه نوح با بیان اینکه مهم‌ترین مسأله ایران در تجربه جنگ، شرایط مواجهه با جنگ و نداشتن درک صحیح از موقعیت‌ها بود، درباره دستاوردهای هشت سال دفاع مقدس در کتاب «نقبی بر درس‌ها و دستاوردهای جنگ» ابراز می‌دارد: آقارحیم تعریف می‌کند که وقتی با بنی‌صدر به منطقه غرب کشور رفتیم، آرایش تانک‌های عراقی را دیدیم. گفتند: اینها قصد دارند حمله کنند. بنی‌صدر که فرمانده کل قوا بود، باور نکرد. شاید هم نمی‌خواست روحیه آن‌ها را تضعیف کند. با تحلیل‌های علمی گفته بود جنگ به این سادگی رخ نمی‌دهد. من فرض می‌کنم بنی‌صدر این حرف‌ها را برای اینکه روحیه این آدم‌ها را تضعیف نکند زده بود، ولی از لحاظ اجرایی، شهید بروجردی که همراه آن‌ها بود باید بلافاصله به مرکزیت سپاه این خبر را مخابره و ستاد عملیاتی هم سریعاً اعلام آماده‌باش می‌کرد. اما کسانی هم که در رأس ستاد بودند درکی از جنگ نظامی و عملیاتی نداشتند. نمی‌دانستند چه کاری باید انجام دهند.

ماجرای صفر شدن صادرات نفت و ترفند سپاه در جنگ
چند فرمانده اسم و رسم‌دار سپاه در یک عکس

مسأله‌ای که محسن رضایی را در روزهای ابتدایی فرماندهی‌اش درگیر کرد

او با اشاره به روزهای ابتدایی جنگ می‌افزاید: آقامحسن وقتی فرمانده سپاه شد و مستقیماً در جنگ حضور یافت، مدام به این مسأله فکر می‌کرد که ما چگونه می‌توانیم ظرفیت سپاه را بسیج و به جنگ وارد کنیم. او معتقد بود اگر همه اعضای مرکزی ستاد مرکزی سپاه، خود مستقیماً در جنگ حضور داشته باشند و مسؤولیت‌ها را به عهده بگیرند، به تدریج می‌توانند امکانات و ظرفیت‌هایی را که در ستاد تهران و جاهای دیگر سپاه وجود دارد، وارد جنگ کنند. او در واقع قصد داشت ستاد مشترک سپاه را به صورت سازمان‌یافته وارد جنگ کند که تجربه موفقی هم بود.

زمانی که در جنگ، صادرات نفت ما صفر شد

علایی درباره نخستین چالش پیش‌روی خود به عنوان فرمانده نیروی دریایی سپاه در زمان جنگ اظهار می‌دارد: بعد از صدور حکم امام (ره) برای بنده، یک بار عراقی‌ها جزیره خارک را به شدت زدند؛‌ هاگ، پدافند، اسکایگارد، اسکله و آذرپاد را زدند. صادرات نفت ما تقریباً صفر شد. آقای‌ هاشمی برای بررسی موضوع به جزیره خارک آمدند. این بار من را به عنوان فرمانده نیروی دریایی سپاه و آقای ملک‌زادگان را به عنوان فرمانده نیروی دریایی ارتش و نیز سرهنگ صدیق فرمانده نیروی هوایی را احضار کردند.‌ هاشمی و روحانی برای اینکه موضوع را از نزدیک بررسی کنند، وارد سنگر شدند و گفتند: چرا این اتفاق افتاده است؟ آقای‌ هاشمی تصور می‌کرد سیستم پدافند ما خوب عمل نکرده و برای همین است که آن‌ها موفق نشده‌اند.

ماجرای صفر شدن صادرات نفت و ترفند سپاه در جنگ

او ادامه می‌دهد: به آن‌ها گفتم مشکل از سیستم پدافند ما نیست. گفتند از کجاست؟ گفتم: اشکال از تاکتیک پدافند ماست. گفتند: چطور؟ گفتم: ما پدافند جزیره را در خود جزیره انجام می‌دهیم؛ در حالی که پدافند جزیره را باید از اطراف جزیره انجام دهیم… ما در خاک خود داریم با دشمن درگیر می‌شویم. شما در خارج از اینجا اف ۱۴‌ها را دارید اما آن‌ها هم کار نمی‌کنند. بنابراین اشکال از تاکتیک پدافند است. گفت: پیشنهاد شما چیست؟ گفتم: چند تا از این کشتی‌هایی را که عراق در دریا زده و به درد نمی‌خورند به ما بدهید تا ما با اینها در فاصله‌ای از جزیره خارک لنگر بیندازیم و با گذاشتن توپ روی آن‌ها از آنجا پدافند کنیم. با این کار می‌توانیم به تأمین پدافند در جزیره کمک کنیم.

استفاده از تاکتیک آتش به اختیار و غافلگیر کردن بعثی‌ها

این فرمانده سپاه بیان می‌دارد: آقای هاشمی فوری به آقای فروزنده ـ مهندس قرارگاه خاتم ـ گفت: این چهار کشتی را در اختیار ما قرار دهند. ما کشتی‌ها را اطرف جزیره خارک به سمت اسکله تی و آذرپاد مستقر کردیم. لنگر انداختیم. سیستم موتورخانه و غیره هم کار می‌کرد. بچه‌ها از آنجا تغذیه می‌کردند. همین سیستم ساده را که توپ ۲۳ داشت، اما نه موشک‌هاگ داشت، نه اسکایت گارد، راه انداختیم و همه را آنجا گذاشتیم. هواپیماهای عراق که فکر می‌کردند وضعیت همچنان همان است، طبق تاکتیک قبلی خود روی سطح دریا خوابیدند. اما با آتش کشتی‌های ما مواجه شدند. این سیستم عراقی‌ها را به هم ریخت. یک بار عراقی‌ها تمام تمرکز خود را روی زدن این چهار کشتی گذاشتند و بچه‌های ما شهید شدند. این اقدام عراقی‌ها نشان داد که کار ما مؤثر بوده است. 

ماجرای صفر شدن صادرات نفت و ترفند سپاه در جنگ
شهید سپهبد قاسم سلیمانی و سردار حسین علایی

درباره حسین علایی بیش‌تر بدانید

حسین علایی در سال ۱۳۳۵ در قم به دنیا آمد. او فرزند شیخ محمودعلایی کرهرودی، استاد حوزه علمیه برهان و امام جمعه موقت شهر ری در اوایل انقلاب است. در سال ۱۳۵۸به عنوان فرمانده سپاه استان آذربایجان شرقی منصوب شد.او پس از تشکیل نیروی دریایی سپاه در سال ۱۳۶۴ اولین فرمانده این نیرو شد، پیش از تشکیل نیروهای سه‌گانه سپاه نیز او فرماندهی یگان‌های دریایی سپاه و تا پایان جنگ، فرماندهی قرارگاه کمیل را نیز بر عهده داشت. علایی سابقه ریاست ستاد مشترک سپاه و قائم مقامی وزارت دفاع و ریاست سازمان صنایع هوایی وزارت دفاع را نیز دارد. او استاد دانشگاه امام حسین (ع) و مدیر مسؤول ماهنامه صنایع هوایی است.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ماجرای صفر شدن صادرات نفت و ترفند سپاه در جنگ بیشتر بخوانید »

مهم نیست امتیاز بدهیم یا بگیریم، فقط برجام را احیا کنید/ ربیعی: شهید بهشتی برای پایین آمدن هزینه‌های انقلاب، به دیپلماسی و تعامل روی آورد

مهم نیست امتیاز بدهیم یا بگیریم، فقط برجام را احیا کنید/ ربیعی: شهید بهشتی برای پایین آمدن هزینه‌های انقلاب، به دیپلماسی و تعامل روی آورد



هیچگاه نباید از یاد ببریم که اصلاح طلبان در دولت قبل با نسخه پیچی برای سیاست خارجی، ۸۰۰ تحریم جدید را به کشور تحمیل کرده و ارزش پول ملی را نیز به شدت کاهش دادند.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** مهم نیست امتیاز بدهیم یا بگیریم، فقط برجام را احیا کنید

روزنامه شرق در مطلبی نوشت: «طرف مقابل «خواسته‌های فرابرجامی» ایران را مانع اصلی می‌داند و مدعی است ایران در صورت طرح مطالبات فرابرجامی باید «نگرانی‌های امنیتی» آمریکا را مدنظر قرار دهد و گفته است آماده مذاکره درباره این موضوعات است.»

در ادامه این مطلب آمده است: «توافق هسته‌ای با کلیه نقایص احتمالی و مورد ادعای مخالفان، بهترین راهکار برون‌رفت از بحران هسته‌ای، لغو تحریم‌های ظالمانه و همچنین آرام‌سازی روابط ایران با غرب است که جایگزینی بر آن مترتب نیست از هر اقدام منتهی به احیای برجام ‌ فارغ از اینکه کدام‌یک از طرفین از مواضع خود عقب نشسته‌اند، باید استقبال کرد و آن را به فال نیک گرفت.»

مهم نیست امتیاز بدهیم یا بگیریم، فقط برجام را احیا کنید/ ربیعی: شهید بهشتی برای پایین آمدن هزینه‌های انقلاب، به دیپلماسی و تعامل روی آورد

این حجم بی اعتنایی به منافع ملی و عزت مردم ایران در برخی تحلیل های رسانه های اصلاح طلب، تأمل برانگیز و البته تأسف برانگیز است. اینکه صراحتا بگوییم مهم نیست امتیاز بدهیم یا بگیریم، فقط برجام را احیا کنید.

مشکل اصلاح طلبان و البته برخی دولتمردان در دولت قبلی این بوده و هست که در برجام، به اصالت دستاورد و نتیجه، هیچ اهمیتی نمی دهند. برهمین اساس گفته می شد که «امضای هر توافقی، بهتر از عدم توافق است»! یا تاکید می شد «امضای وزیر خارجه آمریکا تضمین است و ما اجرای برجام اطمینان داریم»!

و یا تاکید می شد که «آمریکا قول داده که به تعهداتش عمل می کند»! یا اینکهرگفته می شد «من رئیس جمهور آمریکا را فردی مودب! و باهوش! یافتم»! و…

در مسئله برجام، ۳ فاکتور اصلی و یک خط قرمز جدی وجود دارد. ۳ فاکتور عبارت است از لغو دائمی تمامی تحریم ها، دریافت تضمین معتر و راستی آزمایی اقدامات ادعایی طرف مقابل. خط قرمز جدی و اساسی نیز عدم ورود به مذاکرات حول برجام موشکی و منطقه ای است.

اما متاسفانه بخشی از جریان اصلاح طلب نه به ۳ شرط اساسی ایران اهمیتی می دهد و نه به خطوط قرمز کشورمان در برجام ۲ و ۳.

هیچگاه نباید از یاد ببریم که اصلاح طلبان در دولت قبل با نسخه پیچی برای سیاست خارجی، ۸۰۰ تحریم جدید را به کشور تحمیل کرده و ارزش پول ملی را نیز به شدت کاهش دادند.

** ربیعی: شهید بهشتی برای پایین آمدن هزینه‌های انقلاب، به دیپلماسی و تعامل روی آورد

«علی ربیعی» سخنگو و وزیر کار استیضاح شده دولت روحانی در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: «از بهشتی؛ باید به عنوان سیاستمداری اخلاقی یاد کرد که به‌رغم تهمت‌های ناروا هیچ‌گاه جانب انصاف را رها نکرد و نیز آنچه را که به نفع مردم و انقلاب می‌دانست به پیش می‌برد. او در عصری که هژمونی شعارها بلند بود بنا بر اخلاق سیاسی و دوراندیشی برای پایین آمدن هزینه‌های یک انقلاب، به دیپلماسی و تعامل روی آورد. کنش سیاسی او چه در داخل و چه در خارج از کشور مبتنی بر گفت‌وگو و تعامل بود.»

وی در ادامه نوشت: «او از گفت‌وگو، با مخالفان داخلی و حتی دشمنان خارجی هراسی نداشت…  به نظر من، مهم‌ترین ویژگی فردی او که نیاز زمانه امروز ماست، اخلاق و سعه‌صدرش است. هیچ کس هرگز از بهشتی توهینی نشنیده است. او اهل درستگویی بود و درشتگویی در او راهی نداشت. بنای او بر جذب بود و بسیاری از او در این خصوص، خاطره‌های به یادماندنی دارند.»

مهم نیست امتیاز بدهیم یا بگیریم، فقط برجام را احیا کنید/ ربیعی: شهید بهشتی برای پایین آمدن هزینه‌های انقلاب، به دیپلماسی و تعامل روی آورد

متاسفانه جریان اصلاح طلب به راحتی به تحریف شخصیت بزرگان انقلاب می پردازد. این طیف بجای اینکه رفتار و کنش خود را به بزرگان و شهدای شاخص انقلاب نزدیک کند، با تحریف شخصیت آنها، طوری وانمود می کند که این افراد بیشترین شباهت را با اصلاح طلبان داشته اند.

ربیعی در یادداشت مذکور مدعی شده است که «شهید بهشتی برای پایین آمدن هزینه‌های انقلاب، به دیپلماسی و تعامل روی آورد». این ادعا در حالی است که یکی از ویژگی های بارز شهید بهشتی، استکبارستیزی بود.

شهید بهشتی، آمریکا را مصداق اتمّ استکبار می دانست و خطاب به مقامات آمریکایی اعلام کرد که «ای آمریکا از ملت ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر». این شهید بزرگوار هیچگاه رئیس جمهور آمریکا را با القابی همچون «مودب»! و «باهوش»! مورد خطاب قرار نداد. شهید بهشتی هیچگاه از قیام عاشورا درس مذاکره نگرفت و از صلح امام حسن(ع) نیز برداشت نادرستی نداشت.

این شهید بزرگوار و مظلوم هیچگاه در واکنش به منتقدان خود، از القاب و اهانت هایی همچون «بی‌سواد، بی شناسنامه، مزدور، انقلابیون نفهم، یک‌مشت لات، کاسب تحریم، کودک صفت، حسود، بزدل، ترسو، جیب‌بر، بی‌قانون، مستضعف فکری، بیکار، متوهم، غوطه‌ور در فساد، سوءاستفاده‌گر، خرابکار، عقب‌مانده، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، هوچی‌باز، منفی‌باف، یأس آفرین، ناشکر، باید به جهنم بروند» و…استفاده نکرد. شهید بهشتی در آن مقطع بارها از سوی «بنی صدر» مورد اهانت قرار گرفت.

شهید بهشتی به هیچ عنوان به اطرافیان و نزدیکان به عنوان نمونه به برادر خود- اجازه نداد که در عزل و نصب ها- مثل انتخاب مدیران عامل بانک ها- دخالت کنند یا دست به بیت المال ببرند یا حقوق ها و رانت های نجومی بگیرند یا از روش نادرست برای اخذ مدرک تحصیلی اقدام کنند. شهید بهشتی با خوی اشرافیگری مخالف بود و هیچگاه  به اختلاس مفسدان اقتصادی، لقب «بدهی معوقه» نمی داد.

شهید بهشتی هیچگاه جای «جلاد و شهید» را عوض نکرد و در نهایت توسط گروهک تروریستی و جنایتکار منافقین به درجه رفیع شهادت رسید.

** در دولت رئیسی هیچ نشانه‌ای از بهبود معنادار، ولو اندک به چشم نمی‌آید

روزنامه سازندگی در مطلبی با عنوان «نشانی اشتباه ندهید؛ نامه راهبردی جبهه اصلاحات به رئیس جمهور» نوشت: «جبهه اصلاحات ایران خطاب به سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران نامه ای را منتشر کرد. همچنین رونوشتی از این نامه به محمدباقر قالیباف ریاست مجلس ارسال شده است.»

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «در نامه جبهه اصلاحات آمده است:جنابعالی هم در تبلیغات انتخاباتی و هم در طول مسئولیت ریاست جمهوری اعلام فرمودید که مشکلات کشور عمدتاً ناشی از “سوء مدیریت” بوده و تحریم‌های ظالمانه، کمترین نقش را در این زمینه داشته است. امروز بیش از ده ماه از روی کار آمدن دولت سیزدهم با رویکرد برکناری مدیران گذشته کشور با عنوان “مسببین وضع موجود” و برکشیدن جمعی از مدیران، با عنوان “جوانان مومن و انقلابی” می‌گذرد. صرف نظر از چگونگی تاثیری که این تغییرات مدیریتی در نحوه اداره کشور بر جای گذاشته است، نکته درخور توجه آن است که، برخلاف اظهارات سابق‌الذکر، هیچگونه نشانه‌ای از بهبود معنادار، ولو اندک، در وضعیت عمومی کشور و معیشت مردم به چشم نمی‌آید تا بتوان آن را به عامل “تغییر مدیریت” کشور نسبت داد. به نظر ما نباید نشانی اشتباه به جامعه داد

مهم نیست امتیاز بدهیم یا بگیریم، فقط برجام را احیا کنید/ ربیعی: شهید بهشتی برای پایین آمدن هزینه‌های انقلاب، به دیپلماسی و تعامل روی آورد

اصلاح طلبان تعمدا در بررسی کارنامه دولت رئیسی، حداقل ۲ واقعیت بدیهی را انکار می کنند. یکی میراث دولت روحانی است و دیگری تاثیر جنگ اوکراین بر دیگر کشورها است.

دولت سیزدهم در حالی آغاز به کار کرد که ماحصل مدیریت دولت روحانی افزایش حدود ۷۰۰ درصدی قیمت دلار در کشور بود. در آغاز به کار دولت روحانی قیمت دلار ۳۲۰۰ تومان بود اما در دولت قبل این عدد تا حدود ۳۲ هزارتومان نیز افزایش یافت و برهمین اساس بزرگ‌ترین شوک ارزی تاریخ کشور در دولت روحانی رخ داد.

در یک نمونه دیگر، با بررسی رشد نقدینگی در کشور در ۴۰ سال اخیر می بینیم که دولت روحانی با رشد نقدینگی ۶۴۳.۴ درصدی طی سال‌های ۹۲ تا پایان سال ۹۹، رکورددار بالاترین نرخ رشد نقدینگی بین این دولت‌ها بوده و بدترین عملکرد را در این زمینه داشته است. نتیجه این عملکرد اما در خرداد ۱۴۰۰ به دست رئیسی سپرده شد تا باز هم دولت سیزدهم مجبور به آواربرداری از بخش دیگری از اقتصاد کشور شود.

همچنین بررسی قیمت کالاهای اساسی در سال پایانی عمر دولت روحانی نشان می‌دهد که سه محصول پروتئینی یعنی گوشت گوساله ۴۵ درصد، گوشت گوسفندی ۴۰ درصد و گوشت مرغ نیز ۸۷ درصد در اسفند ۹۹ نسبت به اسفند ۹۸ گران شد. از سوی دیگر قیمت برنج بسته به نوع آن بین ۱۱۱ درصد تا ۱۱۳ درصد افزایش قیمت داشته است.

افکارعمومی هنوز فراموش نکرده است که در ماه‌های پایانی دولت تدبیر و امید، اقلامی همچون روغن، شکر و گوشت مرغ آنچنان نایاب شد که مردم برای گرفتن اقلام دولتی با نادیده گرفتن اوضاع شیوع بی‌سابقه کرونا ساعت‌ها در صف‌های طولانی و فشرده در انتظار می‌ماندند. تا در نهایت پس از ارائه کارت ملی و شناسایی هویت امکان تهیه مرغ یخی به قیمت دولتی آن هم به میزان محدود داشته باشند.

در آغاز به کار دولت سیزدهم، ایران رکورد تلفات کرونایی را زد و مرگ روزانه بیش از ۷۰۰ نفر از هموطنانمان به ثبت رسید. تاسف‌آورتر اینکه دولت روحانی درمان کرونا را هم گروگان سیاست خارجی خود و برجام کرده بود. بسیاری از مسئولان دولت حسن روحانی در حالی تلاش داشتند عدم‌ واردات واکسن کرونا به کشور را به‌دلیل نپیوستن ایران به FATF گره بزنند که با روی کار آمدن دولت رئیسی میلیون‌ها دُز واکسن کرونا وارد کشور شد و ما شاهد رکورد روزهای بدون فوتی کرونا بودیم.

دولت رئیسی همچنین حدود ۱۰ ماه پس از فعالیت خود، اصلاحات اقتصادی را آغاز کرد که طی آن، هم زمینه‌های فساد و رانت گسترده برچیده شد، هم یارانه‌های نقدی واریزی به حساب سرپرستان خانوار تا ۸ برابر افزایش یافت.

در ماه خرداد برای دومین ماه متوالی تراز تجاری کشور مثبت شد و صادرات غیرنفتی بر واردات پیشی گرفت. در روزهای گذشته،  خاندوزی، وزیر اقتصاد و سخنگوی اقتصادی دولت گفته بود: «شهریور ۱۴۰۰ تورم ۵۹ درصد بود اما امروز این عدد به ۴۶ درصد رسیده است.» در روزهای گذشته همچنین، رئیسی در بیست و ششمین سفر استانی در خراسان شمالی گفته بود: « دولت سیزدهم از ابتدای فعالیت خود، هر ماه، علاوه‌بر پرداخت حقوق و دستمزد، بین ۱۰ تا ۱۳ هزار میلیارد تومان بابت هزینه‌هایی پرداخت می‌کند که در این دولت انجام نشده است.» منظور رئیس جمهور، پرداخت بدهی های دولت قبلی است.

افزایش فروش نفت و دریافت درآمد حاصل از آن، امضا و اجرای قرارداد سوآپ گازی میان ایران و ترکمنستان و آذربایجان- که از قطعی گاز و برق در زمستان در استان های شمالی کشور جلوگیری کرد-، پیوستن به سازمان اقتصادی شانگهای، افزایش چشمگیر تبادلات منطقه ای و افزایش صادرات، دریافت بخشی از اموال بلوکه شده ایران، امضای بیش از ۵۵ قرارداد و تفاهم‌نامه نفتی و گازی به ارزش ۱۶،۵ میلیارد دلار و…تنها بخشی از عملکرد دولت سیزدهم در سیاست خارجی است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مهم نیست امتیاز بدهیم یا بگیریم، فقط برجام را احیا کنید/ ربیعی: شهید بهشتی برای پایین آمدن هزینه‌های انقلاب، به دیپلماسی و تعامل روی آورد بیشتر بخوانید »

چه کسانی امام خامنه‌ای را ترور کردند؟

چرا منافقین امام خامنه‌ای را ترور کردند؟


به گزارش مجاهدت از خبرنگار اخبار داخلی دفاع‌پرس، ششم تیر سال ۱۳۶۰ در حالی که تنها شش روز از شهادت مصطفی چمران، گذشته بود، پروژه حذف رهبران اصلی جریان پیرو خط امام (ره)، با انفجار بمب کار گذاشته شده در ضبط صوت قرار داده شده روی تریبون سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد ابوذر تهران، توسط منافقین کلید خورد. 

امام خامنه‌ای در مسجد ابوذر تهران در حالی که مشغول سخنرانی بودند، توسط جوانی ۲۵ ساله با نام جواد قدیری مورد سوء قصد قرار گرفتند و پس از جراحت شدید به مدت ۴۲ روز تحت معالجه قرار گرفتند.

به دلیل کامل عمل نکردن بمب و تنها انفجار چاشنی آن، ترور نافرجام ماند اما جراحات شدیدی بر ایشان وارد شد. براساس اخبار منتشر‌شده در همان زمان، رهبر انقلاب اسلامی «از نقطه بالای کتف راست و بالای ران سمت راست» مجروح شدند. استخوان ترقوه ایشان شکسته شد و چند رگ و عصب دست راست ایشان نیز قطع شد.

اما پشت پرده این ترور چه کسی حضور داشت و عامل این اقدام چه کسی بود؟

بر طبق گزارش روزنامه کیهان در شماره فردای ترور در داخل ضبط صوت نوشته شده‌بود: «هدیه گروه فرقان». اعضای گروه فرقان پس از ترورهای سال ۵۸ دستگیر و اعدام شده‌ بودند، اما برخی از پیروان آنها گروه رهروان فرقان را تأسیس کردند و برخی افراد مانند  شیخ قاسم اسلامی را ترور کردند.

همزمان مرکز اسناد انقلاب اسلامی نیز این ترور را کار بازماندگان گروه فرقان دانست با این تفاوت که نام عامل اصلی را امیرمسعود تقی‌زاده نامید.

با این حال، تحقیقات بعدی مشخص کرد که عامل ترور شخص دیگری بوده است. معاون وقت دادستانی انقلاب تاکید کرد که عامل محمد جواد قدیری مدرس بوده است. قدیری عضوی قدیمی و دارای اهمیت در سازمان و همچنین فردی نفوذی در کمیته انقلاب مستقر در (اداره دوم) ستاد ارتش کشور بود.

جواد قدیری عضو سازمان مجاهدین خلق است، تحصیلکرده دانشگاه شریف، دارای سابقه تشکیلاتی کار با مجاهدین خلق ( قبل از انقلاب ) و با «مسعود رجوی» هم بند بوده است. وی از اعضای قدیمی و مهم سازمان و نفوذی در کمیته انقلاب مستقر در اداره دوم ارتش بود، بعد از ترور نافرجام آیت الله خامنه‌ای در سال ۶۰ متواری شد و از کشور گریخت. وی همچنین در سرقت اسناد مربوط به کودتای نوژه نیز دست داشت. 

در سال ۱۳۶۴، نام قدیری در لیست شورای مرکزی سازمان مجاهدین خلق به عنوان مرکزیت درج شد.  این تروریست به چند نام شناخته می شود. نام‌های دیگر او محمدجواد قدیری مدرس و محمد جواد قدیری کفرانی است. 

اما به راستی چرا گروهک منافقین عزم کردند امام خامنه‌ای را ترور کنند؟ 

جمعه پنجم تیر ۱۳۶۰ روز برگزاری انتخابات میان‌دوره‌ای مجلس شورای اسلامی در ۱۹ شهر کشور بود. حضرت آیت الله خامنه ای که آن روزها امام جمعه موقت تهران نیز بودند، در خطبه‌های نماز جمعه با تحلیل عملکرد سازمان، خطاب به سران آنان گفت:‌ «من سوابق و ضعف‌های آن‌ها را می‌دانم و خود آن‌ها می‌دانند که ما به خوبی آن‌ها را می‌شناسیم. من می‌گویم که خودتان را در تاریخ رسوا کردید و حرف‌های [قبلی] خود را تخطئه نمودید… شما ای مجاهدین خلق! مقابله خود را با دولت و حکومت اسلامی، به حساب مقابله با ارتجاع می‌گذارید. ارتجاع با منطق اسلام یا منطق کمونیسم؟ ارتجاع در منطق اسلام یعنی ارتداد و شماها هستید که مرتجعید». 

فردای آن روز با انفجار بمبی در ضبط صوتی بزرگ که روی تریبون سخنرانی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد ابوذر تهران قرار داده شده بود، پروژه حذف رهبران اصلی جریان پیرو خط امام، توسط سازمان کلید خورد. 

این پروژه یک روز بعد با شهادت شهید بهشتی و تعداد دیگری از اعضای حزب جمهوری اسلامی، وارد فاز دیگری شد.

سال ۶۰ با همه‌ی فراز و نشیب‌ها، درگیری منافقین و بنی‌صدر با جمهوری اسلامی، موج ترورها، حادثه‌های هفتم تیر، هشتم شهریور و سختی‌های جبهه‌های جنگ رو به پایان است. ۲۸ اسفند امام‌جمعه‌ی محبوب تهران که در نتیجه‌ی این ترور ناکام ۹ ماه از نمازجمعه دور مانده بود، به محراب نمازجمعه برمی‌گردد.

آیت‌الله خامنه‌ای با برشمردن سختی‌هایی که مردم و انقلاب در این سال پشت سر گذاشته‌اند، سال ۶۰ را «سال ایثارها و شهادت‌ها» و «سال خرج‌کردن ارزنده‌ترین سرمایه‌ها» و کارنامه‌ی این سال را «کارنامه‌ای خونین، سرخ‌رنگ، پردرد و پررنج؛ اما خوش‌عاقبت و نویدبخش و گرم‌کننده» معرفی می‌کنند.

انتهای پیام/341

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا منافقین امام خامنه‌ای را ترور کردند؟ بیشتر بخوانید »

قیام مسلحانه «میلیشیا»

ماجرای قیام مسلحانه «میلیشیا»


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس‌ـ رحیم محمدی؛ تاریخ انقلاب اسلامی ایران برگرفته از رشادت‌ها و فداکاری‌هایی است که مردم برای حفظ و نگهداری آن انجام دادند و برای این کار خود هم بیش از ۲۰۰ هزار شهید و چندین برابر آن جانباز تقدیم کرده‌اند؛ به‌عنوان مثال، زمانی که خیانت‌های «بنی‌صدر» به‌عنوان اولین رئیس جمهوری اسلامی ایران برای نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی مسجل شد و قصد داشتند تا در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ وی را استیضاح کنند، حامیان داخلی نامبرده یعنی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) با دستور «مسعود رجوی» رئیس این سازمان به اصطلاح دست به قیام مسلحانه می‌زنند تا بدین‌وسیله به نمایندگان مجلس اعلام کنند که چنانچه استیضاح بنی‌صدر رأی بیاورد، آن‌ها در برابر این موضوع کشتار راه می‌اندازند.

آن‌ها با این تفکر، ساعت ۱۶ روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ اقدامات خود را در مناطقی همچون میدان فردوسی، خیابان طالقانی، منیریه، خیابان و میدان ولی عصر، بلوار کشاورز، میدان فلسطین، خیابان شهید مدنی (نظام‌آباد) و پل سیدخندان آغاز می‌کنند و هم‌زمان با تهران در چند شهر دیگر کشور مانند اصفهان فعالیت‌های آشوبگرانه خود را انجام می‌دهند و طی این اقدامات، همان‌گونه که در اطلاعیه دفتر امام خمینی (ره) ذکر شده «اینان به‌عنوان طرفداری از آقای بنی‌صدر در مرای و منظر مردم شکم دریدند و سر بریدند و اسید بر روی پسران و دختران معصوم پاشیدند و جنایات دیگری که قلم از بازگو کردن‌شان شرم دارد. جوانان پاکباخته و با خلوصی را که خدمات شایانشان به انقلاب زبانزد همگان بود را شناسایی کرده با فجیع‌ترین وضعی به خاک و خون کشیدند»، برای دست‌یابی به آنچه مد نظرشان بود از هیچ جنایتی فروگذار نکردند؛ لذا به همین منظور اعضای این سازمان در روز مورد اشاره به‌صورت علنی وارد فاز مسلحانه و درگیری با مردم و کمیته‌های انقلاب اسلامی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیج شده به نحوی که در این رهگذر در تهران ۱۶ نفر شهید و ۲۰۰ نفر هم مجروح می‌شوند.

میلیشیای منافقین در کوچه و خیابان، افرادی را که از جهت ظاهری به حزب‌اللهی‌ها شبیه بودند، کتک زدند و از آن‌ها می‌خواستند که به نفع بنی‌صدر و منافقین شعار دهند و در صورت امتناع یا مقاومت، با چوب و سنگ بر سر و روی افراد مقاوم می‌ریختند و بعضاً با کارد و چاقو و تیغ موکت‌بری صورت و بدن آن‌ها را زخمی می‌کردند، اما اقدام آن‌ها در این روز زمان زیادی را سپری نکرد؛ زیرا با حضور فراگیری مردم و نیرو‌های کمیته، سپاه و بسیج تعدادی از آشوبگران دستگیر و تجمعات آن‌ها در همان روز از بین رفت.

بر این اساس، منافقین برای رسیدن به هدف خود از خرداد ۱۳۶۰ و به دنبال تحلیل‌هایی که داشتند به‌منظور افزایش هزینه‌ها به نظام جمهوری اسلامی ایران، اقدامات خود را در قالب کشتار‌های دسته‌جمعی آغاز کردند و در این طرح‌ریزی عملیاتی خود بیشتر کسانی که مورد ترور قرار می‌گرفتند، افراد غیر مسلح و به اصطلاح عامی بودند.

این همان نکته‌ای است که مسعود رجوی در مصاحبه با نشریه «المصور»، اشاره کرده بود؛ زیرا وی تعداد کل شهروندان ایرانی را که از ابتدای ورود سازمان به فاز مسلحانه در خرداد ۱۳۶۰ تا انتهای سال ۱۳۶۲ به دست نیرو‌های این سازمان به شهادت رسیدند، شش هزار نفر اعلام کرده است.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ماجرای قیام مسلحانه «میلیشیا» بیشتر بخوانید »