بهزاد نبوی

آشکار شدن شکاف‌های عمیق راهبردی – تشکیلاتی در جبهه اصلاحات/ زمزمه‌های فیلتراسیون قریب‌الوقوع در میان اصلاح‌طلبان! / روزنه‌گشایان: نمی‌خواهیم گروهکی شویم!

آشکار شدن شکاف‌های عمیق راهبردی – تشکیلاتی در جبهه اصلاحات/ زمزمه‌های فیلتراسیون قریب‌الوقوع در میان اصلاح‌طلبان! / روزنه‌گشایان: نمی‌خواهیم گروهکی شویم!



تصریح اصلاح طلبان میانه‌رو مبنی بر تفاوت انتخابات مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری نشان از آن دارد که برخی احزاب به دنبال دچار شدن به سرنوشت گروهک نهضت آزادی نیستند!

سرویس سیاست مشرق- شکاف میان دو طیف اصلاح‌طلبان مشارکت‌جو و اصلاح‌طلبان ساختاری که در انتخابات مجلس شورای اسلامی رخ‌نمایی کرده بود در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست نه‌تنها رفع شده که تعمیق نیز یافته است.

پس‌ازآنکه ۱۵۱ تن از چهره‌های مختلف جریان اصلاحات در بیانیه‌ای از ضرورت تقویتِ اصلاح‌گریِ میانه و ممکن سازی توافق‌های مساله‌محور و راهگشا برای ایران در انتخابات زودرس ۱۴۰۳ دفاع کردند، طیف رادیکال جبهه اصلاحات کوشیدند تا ضمن انتقاد از این بیانیه به هژمون سازی هرچه بیشتر دیدگاه اصلاح‌طلبان ساختاری و رادیکال و مشروط کردن حضور در انتخابات بپردازند.

در همین رابطه سعید حجاریان در یک توییت از بیانیه «راه گشایی کنیم» که برخی از فعالان سیاسی و اجتماعی آن را امضا و منتشر کرده بودند، تلویحاً انتقاد کرد و دستاورد سیاست ورزی را تحزب دانست و نه حزب زدایی. وی در این زمینه نوشت که نقد شکلی و محتوایی بیانیهٔ راه‌گشایان (روزنه گشایان پیشین) را به بعد از انتخابات موکول می‌کنم اما امیدوارم صاحبان امضاء پس از اتمام انتخابات در سیاست باقی بمانند و به سمت تشکیل حزب بروند، دستاورد سیاست ورزی تحزب است نه حزب زدایی که رادیکال‌ها به دنبال آن هستند.

آشکار شدن شکاف‌های عمیق راهبردی – تشکیلاتی در جبهه اصلاحات/ زمزمه‌های فیلتراسیون قریب‌الوقوع در میان اصلاح‌طلبان! / روزنه‌گشایان: نمی‌خواهیم گروهکی شویم!

اصلاح‌طلبان میانه‌رو: خاتمی دیگر تعادل‌بخش جریان اصلاحات نیست!

از دیگر سو اما محمد قوچانی، عضو حزب کارگزاران و سردبیر مجله آگاهی نو و از امضاء کنندگان بیانیه راهگشایان در یک استوری به‌نقد حجاریان پاسخ داد. او نوشت:️ «روزنه» گشایی یا «راه» گشایی جنبش ملی و مدنی برای اصلاح اصلاحات بر مبنای بازگشت آن به اصل و ارتقای آن بر اساس مفاهیم جدید و نسل جدید و مخاطرات تازه «برای ایران» است؛ حرکتی ائتلافی برای بازآرایی جبهه و رهایی از هژمونی حزبی و نه افزایش تعداد احزاب. ️حرکتی «گفتمانی و راهبردی» نه حزبی. آن را به «یک حزب» تقلیل ندهیم.

حمیدرضا جلائی پور نیز از امضاء کنندگان بیانیه راهگشایان نیز در مطلبی ضمن بیان تلویحی عمل‌گرایانه نبودن ایده مشارکت مشروط نوشت: ارائهٔ تحلیل و پیشنهاد به نهادها و احزاب و رهبران و مصلحان سیاسی حزب زدایی نیست، بلکه اقتضای گفتگو و آزادی تحلیل و بیان و تقویت و بالندگی جریان‌ها است، چه از سوی امضاکنندگان بیانیه‌های تحلیلی انجام شود و چه از سوی بزرگانی همچون حجاریان. در ضرورت تقویت احزاب تردیدی نیست، اما این‌که کدام راهبرد پیشنهادی در مسیر آرمان‌ها پا در زمین واقعیت دارد و عملاً به تقویت تحزب و گشایش و اصلاحات می‌انجامد و کدام راهبرد از ظرفیت احزاب برای راهگشایی و گشایشگری عملی می‌کاهد محل گفتگو است.

این اما همه ماجرا نیست. پس از اعلام نامزدهای نهایی جبهه اصلاحات برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم نیز برخی از اصلاح‌طلبان منتقد جبهه اصلاحات و طیف رادیکال این جریان در مطالبی ضمن تأکید بر اینکه ایده حضور با کاندیدای اختصاصی در انتخابات از سوی اصلاح‌طلبان توفیقی نخواهد داشت تصریح کردند که خاتمی دیگر به آن معنا نقطه تعادل در جبهه اصلاحات نیست.

در این رابطه مهدی شیرزاد طی یادداشتی بابیان اینکه از انتخابات مجلس یازدهم، توزیع نرمال در جریان اصلاحات به‌هم‌خورده و نیروهای سیاسی موجود در آن، در طیفی از منافع نیستند بلکه بعضاً منافعی متضاد با یکدیگر یافته‌اند که نتیجه آن، تعارض و خنثی کردن پروژه‌های یکدیگر است، تأکید می‌کند بخش بزرگی از این تعارض، متأثر از شکاف نسلی است.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در ادامه بابیان اینکه قرابت فکری بخش مهمی از اعضای جبهه اصلاحات، به‌خصوص در هیئت‌رئیسه این جبهه با دیدگاه‌های تاج‌زاده غیرقابل کتمان است، تصریح می‌کند، کنار گذاشتن بهزاد نبوی از ریاست این جبهه و بی‌توجهی به مواضع احزاب مهمی چون کارگزاران سازندگی و اعتماد ملی، توزیع نرمال نیروهای سیاسی در جریان اصلاحات را بسیار آشفته کرده است به‌گونه‌ای که به نظر نمی‌رسد موضع خاتمی همچون گذشته نقطه تعادل این جریان باشد. چنین شرایطی به مرجعیت سیاسی جبهه اصلاحات بسیار آسیب‌زده است.

به باور شیرزاد، مهم‌ترین نشانه این آسیب، این است که اکثر کاندیداهای مطرح اصلاح‌طلب یا نزدیک به این جریان، دست‌کم در زمان ثبت‌نام، چندان ضرورتی به رایزنی و هماهنگی با اعضای متنفذ این جبهه ندیده‌اند یا نمی‌بینند و در این مرحله نیز، برخی از ایشان تشریفات و شروط مطرح در راهبردهای اخیر این جبهه در خصوص انتخابات ریاست جمهوری را نپذیرفتند و تمایلی به بودن در لیست کاندیداهای اختصاصی نداشتند.

آشکار شدن شکاف‌های عمیق راهبردی – تشکیلاتی در جبهه اصلاحات/ زمزمه‌های فیلتراسیون قریب‌الوقوع در میان اصلاح‌طلبان! / روزنه‌گشایان: نمی‌خواهیم گروهکی شویم!

وی در ادامه می‌نویسد:

پیش از انتخابات ۱۴۰۰ که توزیع نرمال نیروهای سیاسی در جریان اصلاحات، دست‌کم در ظاهر امر، برقرار بود و خاتمی در نقطه تعادل ایستاده بود، پتانسیل راهبرد شرکت در انتخابات ریاست جمهوری، مشروط به تأیید صلاحیت کاندیدای اختصاصی وجود داشت. چه این‌که بسیار بیش از امروز قدرت و توان مدیریت فضا جهت رسیدن به یک کاندیدای اختصاصی وجود داشت؛ اما امروز، در مختصات کنونی نیروهای حاضر در جریان اصلاحات و در شرایطی که برای حاکمیت، برگزاری انتخاباتی در غیبت «چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب» عادی شده است، بعید به نظر می‌رسد راهبرد شرکت در انتخابات، مشروط به حضور کاندیدای اختصاصی، زمینه تحقق یابد.

شیرزاد در ادامه بابیان اینکه فرق مهم این انتخابات با انتخابات مجلس در این است که احتمالاً تحلیل، ارزیابی و منافع برخی احزاب اصلاح‌طلب ایجاب نمی‌کند که در جایگاه نهضت آزادی قرار گیرند، خطاب به حاکمیت تصریح می‌کند که این‌یک خطا است اگر تصور شود، هر کس که به‌عنوان کاندیدای اختصاصی جبهه اصلاحات مطرح شود، بنا دارد یا آمده است که برنامه‌ها و مواضع تاج‌زاده را دنبال کند.

آشکار شدن شکاف‌های عمیق راهبردی – تشکیلاتی در جبهه اصلاحات/ زمزمه‌های فیلتراسیون قریب‌الوقوع در میان اصلاح‌طلبان! / روزنه‌گشایان: نمی‌خواهیم گروهکی شویم!

قرابت با دیدگاه‌های تاج‌زاده بلای جان جبهه اصلاحات

بررسی این مطالب بیانگر آن است که جبهه اصلاحات همچنان از شکاف میان طیف رادیکال و میانه خود رنج‌برده و از سوی دیگر شخص خاتمی و جبهه اصلاحات همچنان متأثر از اصلاح‌طلبان ساختاری و تحول‌خواه بود که این مساله حتی انتقادات درونی به خاتمی را نیز افزایش داده است.

طیف اصلاح طلبان ساختاری که به دنبال ایده مشارکت مشروط هست با این انتقاد از سوی اصلاح‌طلبان میانه‌رو مواجه است که در صورت رد صلاحیت کاندیدای اصلاح‌طلب نباید صحنه را ترک کرده و می‌بایست با کنشگری مبتنی بر واقع‌گرایی ائتلاف مساله محور را دنبال نمایند. این در شرایطی است که اصلاح‌طلبان رادیکال ضمن مخالفت با این روند حتی اصلاح‌طلبان میانه‌رو را تهدید به فیلتراسیون در صورت ادامه و پافشاری بر ایده‌های خود می‌نمایند.

اصلاح طلبان میانه‌رو اما با انتقاد از متأثر بودن خاتمی از هسته رادیکال جریان اصلاحات تصریح دارند که وی همچون سابق دیگر نقش تعادل ساز در جبهه اصلاحات را نداشته و در شرایط کنونی دیگر نیروهای سیاسی در جریان اصلاحات در راستای خنثی‌سازی یکدیگر عمل می‌کنند

تصریح اصلاح طلبان میانه‌رو مبنی بر تفاوت انتخابات مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری و بیان اینکه برخی احزاب به دنبال دچار شدن به سرنوشت گروهک نهضت آزادی نیستند، نشان می‌دهد که جبهه اصلاحات درگیر شکاف‌های جدی در حوزه راهبردی و تشکیلاتی است!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آشکار شدن شکاف‌های عمیق راهبردی – تشکیلاتی در جبهه اصلاحات/ زمزمه‌های فیلتراسیون قریب‌الوقوع در میان اصلاح‌طلبان! / روزنه‌گشایان: نمی‌خواهیم گروهکی شویم! بیشتر بخوانید »

عطاری اصلاح‌طلبان دمنوش انتخاباتی دارد!

عطاری اصلاح‌طلبان دمنوش انتخاباتی دارد!



صریح‌ترین اعتراف به مرگ «اصلاحات»، در گفت‌وگوی دیروز عباس عبدی با یورونیوز فارسی منعکس شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، غلامرضا صادقیان سردبیر روزنامه جوان طی یادداشتی نوشت: صریح‌ترین اعتراف به مرگ «اصلاحات»، در گفت‌وگوی دیروز عباس عبدی با یورونیوز فارسی منعکس شد. آقای عبدی قبلاً از اینکه روزنامه جوان نوشته بود: «اصلاحات مرده است» بسیار عصبانی شده و با عبارات «ما مرده، شما زنده…» واکنش نشان داده بود، اما اکنون خود اعترافی می‌کند که گویی اصلاحات هیچ‌وقت وجود نداشته است! او می‌گوید: «اصلاح‌طلبان بدون جلب موافقت رهبری، نمی‌توانند وارد انتخابات شوند. وارد هم شوند، باید با یک نیروی درجه سه یا چهار بیایند که کمتر کسی حاضر است به او رأی دهد.»

صرف‌نظر از مغالطه همیشگی اصلاح‌طلبان درباره نقش رهبری، همین اعتراف که اگر اصلاح‌طلبان با یک نیروی غیردرجه یک خود وارد انتخابات شوند، کسی از مردم حاضر نیست به او رأی دهد، به معنای سلب هویت تحزب و تشکیلاتی‌بودن از جبهه اصلاحات است؛ و نیز به این مفهوم که اصلاحات برای مردم یک جریان معنادار سیاسی که می‌توان به ایده‌های آن تکیه کرد، نه به افراد آن، نیست یا نشده است.

اگر یک تشکیلات سیاسی، در نظر مردم بزرگ باشد و مردم به آن به‌واسطه هویت خود آن تشکیلات، نه به‌واسطه هویت سلبریتی‌های سیاسی آن توجه کنند، دیگر درجه یک و دو و سه ندارد. هرکس که رهبر اصلاحات و خود جبهه آن را معرفی کند، شرف‌المکین بالمکان خواهد شد. اما وقتی آدم درجه دو و سه اصلاحات از مردم رأی نگیرد، این یعنی چنین شرافتی با تشکیلات اصلاحات ایجاد نمی‌شود، چنان که در انتخابات قبلی نیز نامزد اصلاحات (همتی، ظاهراً درجه دو) به‌رغم حمایت خاتمی شکست خورد.

البته آقای عبدی که سعی می‌کند مرزبندی مشخصی با تمامی انواع اصلاح‌طلبان داشته باشد، مواضع انتخاباتی روزهای اخیرش به‌وضوح نرم شده است. باقی سران و تحلیلگران اصلاح‌طلب نیز همین‌گونه. این یعنی امیدبستن به بازگشت به قدرت، آن‌هم در حالی که بخشی از اصلاح‌طلبان و خود خاتمی، انتخابات اخیر را تحریم کردند، و بخش دیگر نیز که تحریم نکردند، با همان ادبیات تخریبی در انتخابات حاضر شدند.

اصلاح‌طلبان تندرو (نزدیک به خاتمی) که به تعبیر بهزاد نبوی می‌خواستند از آشوب براندازان در پاییز ۱۴۰۱ «سرشان بی‌کلاه نماند»، و انتخابات مجلس را تحریم کردند، گفته‌اند که «انتخابات را در دستور کار قرار داده‌اند.» بخش‌دیگر نیز که پارسال بیانیه «روزنه‌گشایی» را در آستانه انتخابات مجلس دادند، فعال شده‌اند و کسانی را معرفی کرده‌اند. فقط می‌ماند همان سفسطه و مغلطه همیشگی که از همین‌حالا شکست احتمالی را به گردن منع حضور افراد درجه یک خود بیندازند.

شاید بسیاری حالا دیگر باور کرده باشند که برای اصلاح‌طلبان، جاانداختن اینکه «رهبری مانع ماست» از «پیروزی یک کادر درجه دوم اصلاحات در انتخابات» مهم‌تر باشد! آن‌ها خود می‌دانند که پیروزی خاتمی در ۷۶ را باید به دلایلی مثل «نوبودن مفهوم اصلاحات و تازه‌کار بودن و محک‌نخوردن آن، کمتر سیاسی‌بودن مردم، رأی‌دادن به سید اولاد پیغمبر! نزدیک‌بودن ناطق‌نوری به هاشمی و رویگردانی مردم از آن دستگاه اشرافیت و گرایش به تغییر» مربوط دانست که هیچ‌کدام ربطی نه به ماهیت تشکیلات اصلاحات داشت و نه خاتمی در آن زمان، نیروی درجه یک‌شان به حساب می‌آمد! اما حالا که وقت انتخابات دیگری است، تزها و تحلیل‌ها همگی فرق کرده است! چون خود اصلاحات فرق کرده است.

الان چالش پایگاه اجتماعی دارد و اخیراً هم چالش «اتحاد با شاهزاده» از طرف استاد و نواندیش دینی اصلاح‌طلبان مطرح شد. آقای عبدی خود گفته بود «مشارکت مردم تحت‌تأثیر تعداد و تنوع نامزدها نیست و عملکردها موجب کاهش میزان مشارکت شده است» (گفتگو با بی‌بی‌سی فارسی) و در فرصت دیگری گفت: «آنچه موجب می‌شود مردم به اصلاح‌طلبان توجه نکنند، این است که حرف آن‌ها مابه‌ازای عینی ندارد… سیاست‌های اصلاح‌طلبان به بن‌بست رسیده، چون مردم به نوستالژی‌ها رجوع می‌کنند.» (گفتگو با روزنامه شرق)، اما حالا تحلیل‌ها باید این رنگ‌وبو را بگیرد که اگر آدم درجه یک ما فرصت حضور نیافت، تقصیر نظام است! در عطاری اصلاح‌طلبان هر چیزی پیدا می‌شود فقط باید کسی ناله کند، تا آنان علفی‌جات خود را رو کنند!

اگر اصلاحات یک هویت واقعی دارد، چرا باید نگران رأی‌نیاوردن یک غیرسلبریتی سیاسی شود؟! چرا الان روی افرادی با سابقه اصولگرایی مانند علی لاریجانی حساب می‌کنند؟! با یک «نامزد درجه یک» حتی با سابقه یک مجلد خاطره‌گویی مرحوم هاشمی از اظهارات ضد اصلاح‌طلبی لاریجانی، کنار می‌آیند، اما با آدم درجه‌دوم ساختارمند خود که عمری را در خدمت اصلاحات بوده، نه؟! این چه تشکیلاتی است که راه انداخته‌اند؟ می‌خواهند یک اصولگرای سابق را با همراهی چند سلبریتی سیاسی اصلاح‌طلب به نمایش ثبت‌نام ببرند، اما به نیروهای خود اعتماد ندارند؟! مطمئن باشید اگر مانند ۷۶ با یک نیروی معمولی (همچنان که خاتمی در آن زمان معمولی بود)، به انتخابات بیایید و رأی بیاورید و مشارکت را بالا ببرید، رهبری مانند همان موقع آن را «حماسه» خواهند خواند. چالش شما اکنون با تغییرات عظمایی است که در ماهیت خود داده‌اید. آن را از گردن خود ساقط نکنید. این یکی از ده‌ها صداقتی است که از دست داده‌اید و کار خود را به اینجا رسانده‌اید.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عطاری اصلاح‌طلبان دمنوش انتخاباتی دارد! بیشتر بخوانید »

شرط‌ بندی انتخاباتی خاتمی با آذر منصوری!/ نرمال سازی مصرف مشروبات الکلی در روزنامه اصلاح‌طلب

شرط‌ بندی انتخاباتی خاتمی با آذر منصوری!/ نرمال سازی مصرف مشروبات الکلی در روزنامه اصلاح‌طلب



انتخاب آذر منصوری که فاقد بنیش و پرنسیپ سیاسی به عنوان رئیس جدید اصلاح‌طلبان است یک سکه دو رو با پیامی خاص است!

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژه‌های مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

******

روزنامه‌های امروز یکشنبه ۱۱ تیرماه در حالی چاپ و منتشر شد که موافقت رهبر انقلاب با بخشش اضافه خدمت سربازان، آخرین وضعیت پرونده طبری؛ اینفلوئنسرها چقدر مالیات دادند؟ و تشریح اهداف برنامه هفتم توسعه! در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

انتخاب دبیرکل حزب تندرو اتحاد ملت به عنوان رئیس جبهه اصلاحات باعث شده این پیام از اصلاح‌طلبان به فضای سیاسی کشور مخابره شود که دنبال اصلاح و آرامش نیستند و باید منتظر جاری شدن رویکرد رادیکال اتحاد ملتی‌ها در کل سیاست‌ها و مواضع جبهه اصلاحات ایران باشیم. روز گذشته محمدرضا باهنر گفته بود که بهتر است اصلاح‌طلبان به جای خیابان به سراغ صندوق رای بروند، این جمله با واکنش روزنامه‌های اصلاح‌طلب روبرو شده است.

روزنامه آرمان ملی در گزارشی با عنوان «شرط و شروط چهره‌های شاخص اصولگرا و اصلاح‌طلب» بر سر انتخابات نوشته است:

اینکه نوع نگاه جامعه به مساله انتخابات چگونه است و اساسا چه مسائلی باعث شده تا مردم اساسا از جریانات سیاسی گذر کرده‌ یک بحث و مساله دیگر نوع مواجهه جریانات سیاسی با مقوله انتخابات است. پر واضح است که اصولگرایان همواره پای ثابت انتخابات تحت هر شرایطی هستند و زمین انتخابات هر طور که تعریف شود آنها در آن نقش‌آفرین خواهند بود. اما برای جریان اصلاح‌طلب شرایط اینگونه نیست و آنها شرایط خاص خود را برای حضور در انتخابات دارند.

این روزنامه اصلاح‌طلب نوشته است:

یکی از مهم‌ترین این شرایط نیز امکان ورود با حداکثر ظرفیت موجود در این جریان است. در همین راستا اخیرا سعید حجاریان نظریه‌پرداز اصلاح‌طلب در خصوص بحث اصلاح‌طلبان و انتخابات در گفت‌وگویی شروطی برای مشارکت اصلاح‌طلبان در انتخابات مطرح کرده. شروط حجاریان عبارتند از اینکه؛ تمامی اصلاح‌طلبان بپذیرند در انتخابات مشارکت کنند؛ شورای نگهبان کسی را ردصلاحیت نکند؛ مردم متقاعد شوند، لازم است در انتخابات شرکت کنند؛ تمام کرسی‌های مجلس آینده در اختیار اصلاح‌طلبان قرار بگیرد، انتخابات بدون هیچ حاشیه‌ای برگزار شود و در نهایت اینکه لوایح اصلاح‌طلبان توسط شورای نگهبان رد نشود. نگاهی به شروط حجاریان برخی نکات را یادآور می‌شود. اینکه نوع مواجهه اصلاح‌طلبان با حاکمیت چگونه است، چه میزان رویکرد مثبتی از سوی حاکمیت به حضور فعال اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس وجود دارد.

شرط‌ بندی انتخاباتی خاتمی با آذر منصوری!/ نرمال سازی مصرف مشروبات الکلی در روزنامه اصلاح‌طلب

روزنامه هم‌میهن که اغلب مواضع تندی دارد نیز در یادداشتی به قلم زیدآبادی به نقد سخنان باهنر پرداخته و می‌نویسد:

آنچه اصولگرایان حاکم خود را نسبت به آن بی‌توجه نشان می‌دهند، وضعیت افکار عمومی است. آنان می‌پندارند که با حضور اصلاح‌طلبان و یا بخشی از آنها «تنور انتخابات گرم می‌شود» و اکثریت مردم به پای صندوق‌های رأی هجوم می‌آورند. این اتفاق بدون تحولی معنادار که چشمۀ امیدی را در متن جامعه بجوشاند و یا چشم‌اندازی نو در افق بگشاید، بسیار بعید است روی دهد. بنابراین، اصولگرایان به جای آنکه برای رقیب بی‌رمقِ سیاسی خود خط و نشان بکشند و شرط و شروط برای حضور کم‌اثرش در انتخابات تعیین کنند، باید به فکر انجام تغییر و تحولی در جهت امیدآفرینی واقعی در متن مردم باشند. اگر قرار به تغییر و تحول است، از هم‌اکنون باید ابعاد آن تبیین و تشریح و حرکت عملی برای اجرای آن آغاز شود. اگر اراده یا توان چنین تغییر و تحولی وجود نداشته باشد، آثار حضور و عدم حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات تقریباً یکسان است، بنابراین اصولگرایان وقت‌شان را با رجزخوانی در برابر آنان و تهدید و تطمیع‌شان برای حضور در انتخابات هدر ندهند.

شرط‌ بندی انتخاباتی خاتمی با آذر منصوری!/ نرمال سازی مصرف مشروبات الکلی در روزنامه اصلاح‌طلب

روزنامه جوان اما پاسخی درخور برای اصلاح‌طلبان داشته و نوشته است:

اما این فقط یک اصولگرا نیست که علیه ریاست آذرمنصوری بر جبهه اصلاحات موضع گرفته است، در میان اصلاح‌طلبان هم نارضایتی‌ها، به‌رغم محدودیت غیررسمی در بیان مواضع علیه یکدیگر، به چشم می‌خورد. برای مثال بسیاری از روزنامه‌های اصلاح‌طلب این انتخاب را چندان برجسته نکردند.
در یک موضع‌گیری رسمی، غلامحسین کرباسچی، عضو برجسته حزب کارگزاران سازندگی گفت که «باسابقه‌تر، سیاسی‌تر و توانمندتر از آذر منصوری هم برای ریاست جبهه اصلاحات بود، اما به خاطر وقایع اخیر کشور تصمیم گرفته شد دبیرکل جبهه اصلاحات یک خانم باشد.»
در مورد دیگر محمد علی وکیلی، مدیر مسئول روزنامه ابتکار و نماینده اصلاح طلب مجلس سابق معتقد است که «بهزاد نبوی رویکرد تعاملی و گفتمانی با حاکمیت به حسب مختلف داشت، اما نظر برخی اصلاح‌طلبان بر کنشگری رادیکال‌تر و ورود به زمین بازی تقابلی است.

شرط‌ بندی انتخاباتی خاتمی با آذر منصوری!/ نرمال سازی مصرف مشروبات الکلی در روزنامه اصلاح‌طلب

برخی تحلیل‌گران سیاسی اعتقاد دارند که انتخاب آذر منصوری که فاقد بنیش و پرنسیپ سیاسی به عنوان رئیس جدید اصلاح‌طلبان است یک سکه دو رو با پیامی خاص است، با این مفهوم که اگر شورای نگهبان نامزدهای اصلاح‌طلبان رادیکال را تائید صلاحیت کند آن‌ها با تکیه بر ستادهای انتخاباتی حزب اتحاد(بدنه سیاسی گروهک منحله مشارکت) در انتخابات شرکت خواهند کرد؛ اما اگر این فضای مطلوب شکل نگیرد با تکیه بر رادیکالیسم منصوری اصلاح‌طلبان روی موج اغتشاشات پاییز سال قبل سوار خواهند شد. خاتمی این روزها روی این سکه شرط بندی کرده است!

نرمال سازی مشروب خواری به بهانه الکل تقلبی!

در هفته‌های اخیر افزایش سریالی شمار مسمومیت‌های ناشی از مصرف الکل تقلبی و الکل صنعتی به صدها نفر بازتاب زیادی در محافل رسانه‌ای و اجتماعی داشت. ضمن آنکه حوادث اخیر موجب شد تا ظرفیت بخشی از بیمارستان‌ها و مراکز درمانی کشور به مداوای مصدومان این حوادث اختصاص یابد. بنا بر اخبار منتشرشده تاکنون در استان‌های قزوین، البرز، تهران، آذربایجان غربی، هرمزگان و مازندران، مسمومیت ناشی از مصرف الکل تقلبی و صنعتی موجب نابینا شدن شماری، مرگ ده‌ها تن دیگر و مصدوم شدن صدها تن شده است.

روزنامه اصلاح‌طلب اعتماد که داعیه خط امامی بودن نیز دارد به بهانه همین خبر در یادداشتی عجیب به نرمال سازی فروش مشروبات الکلی پرداخته و می‌نویسد:

افزایش یا کاهش شمار مصرف‌کنندگان مشروب الکلی در دهه‌های گذشته نمایانگر کارنامه موفقیت یا عدم توفیق سیاست‌های جاری است. در نتیجه سکوت در برابر رویدادهایی چون حوادث ماه اخیر که منجر به فوت و مصدوم شدن صدها تن شد، می‌تواند به تداوم وضع موجود منجر شود. به این معنا که اگر مصرف مشروب و مواد الکلی در حال کاهش است احتمال دارد این کاهش استمرار یابد و اگر مصرف مشروبات الکلی در حال افزایش است با سکوت و عدم تغییر سیاست‌های جاری باید شاهد افزایش میزان مصرف‌کنندگان بود. شواهد موجود نشانگر روند افزایشی مصرف مشروبات الکلی در کشور است لذا با سکوت نمی‌توان در این باره خود را به ندیدن زد. افزون بر آنکه در همین میزان مصرف نیز پول هنگفتی بی‌آنکه مالیاتی پرداخته شود یا نظارتی صورت گیرد رد و بدل می‌شود و گاه و بیگاه نیز سلامت شهروندان کشور به خطر می‌افتد و بار این مخاطرات نیز متوجه خانواده‌ها و سپس شبکه درمانی کشور است.

شرط‌ بندی انتخاباتی خاتمی با آذر منصوری!/ نرمال سازی مصرف مشروبات الکلی در روزنامه اصلاح‌طلب

ادعای تلف شدن منابع کشور به بهانه الکل تقلبی در حالی مطرح شده است که دولت اسلامی موظف به هزینه بیت‌المال در ترویج حلال و ممنوعیت حرام است، نه اینکه موظف به تأمین خوردنی‌های حرام «استاندارد» برای مردم باشد. البته اگر کسی در این مسیر آسیب دید، طبعاً فرد گنهکار همچون شهروندان دیگر، از امکانات درمانی و قضایی بهره‌مند خواهد بود، اما نمی‌شود از دولت خواست که راه تخلف و گناه را هموار کند! در غیر این صورت، فردا هم باید در قبال ایدز گرفتن افراد به دلیل استفاده از سرنگ آلوده در تزریق مواد مخدر یا در پی روابط نامشروع مسئول باشد!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شرط‌ بندی انتخاباتی خاتمی با آذر منصوری!/ نرمال سازی مصرف مشروبات الکلی در روزنامه اصلاح‌طلب بیشتر بخوانید »

ماله‌کشی حزب پدرخوانده پس از جراحی در جبهه اصلاحات

ماله‌کشی حزب پدرخوانده پس از جراحی در جبهه اصلاحات



علی شکوری‌راد دبیرکل پیشین حزب اتحاد ملت می‌گوید بهزاد نبوی سرمایه نمادین جبهه اصلاحات است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت:

بهزاد نبوی اسفند گذشته در اثر فشار و توهین برخی عناصر رادیکال‌تر، از ریاست جبهه اصلاحات استعفا کرد. چند روز قبل، آذر منصوری دبیرکل فعلی حزب اتحاد ملت، به جای نبوی، رئیس‌جبهه اصلاحات شد. از حزب اتحاد ملت به عنوان حزب پدر خوانده یاد می‌شود.

حذف محترمانه بهزاد نبوی با برخی اعتراض‌ها در میان اصلاح‌طلبان مواجه شده است. برخی از اعضای حزب کارگزاران و احزاب مشابه، با انتخاب منصوری به ریاست جبهه اصلاحات موافق نبودند و کنار گذاشتن نبوی را نشانه رفتارهای رادیکال در درون جبهه اصلاحات می‌دانند.

در همین حال علی شکوری‌راد که حزب متبوعش توانسته ریاست جبهه اصلاحات را قبضه کند، در روزنامه اعتماد نوشت: «اگر در سپهر سیاسی ایران از بهزاد نام ببرید برای همگان قابل فهم است که شما دارید در مورد بهزاد نبوی صحبت می‌کنید… سرمایه‌های نمادین هویت یک ملت را شکل می‌دهند و عامل همبستگی آنها هستند. این سرمایه‌های ملی در سطح عالی نظیر فردوسی، سعدی، حافظ و مولانا عام و بلامنازع هستند.»

شکوری راد در یک گزافه گویی آشکار می‌افزاید: در میان اصلاح‌طلبان که بخش بزرگی از جامعه ما را تشکیل می‌دهند و اصلی‌ترین آلترناتیو حاکمیت موجود در ایران هستند بهزاد نبوی یک سرمایه نمادین است و کمتر کسی از آنها است که از ‌اندیشه، تحلیل و منش او در سپهر سیاسی ایران تاثیر نپذیرفته باشد. در دو سال گذشته بهزاد، رئیس اجماعی جبهه اصلاحات و محور انسجام آن بوده است. او به‌رغم داشتن نقش منحصر به فرد در این مقام و موقعیت، به دلیل کهولت سن و عوارض آن در میانه دوره قصد کناره‌گیری داشت اما با اصرار پذیرفت یک دوره یکساله دیگر ادامه بدهد و به‌رغم سختی‌ها این‌بار را بر دوش کشید اما به دلیل مجادلات جلسات مجمع که از شأن و حوصله او خارج بود، یک هفته به پایان دوره از سمت ریاست جبهه استعفا داد تا با جدیت اعلام کرده باشد که در دوره بعد این مسئولیت را نخواهد پذیرفت.

متاسفانه برخی دوستان بدون ملاحظه عوارض سالخوردگی و مشقتی که بر او تحمیل می‌شود تلاش کردند تا او را وادار به پذیرش این سمت و مسئولیت کنند و فشار بر او را از حد گذراندند تا آنجا که او دچار تردید شد که مبادا شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت موجب عواقبی بشود که او نتواند پاسخگوی آن باشد. اما او نشان داد که همچون همه شرایط دشواری که با صلابت از سرگذرانده است به‌رغم فشارها اصول خود را حفظ و تصمیمی همه‌جانبه و در تراز بهزاد می‌گیرد. او ارتفاع گرفت و از افقی بالاتر از همه با کنشی اثرگذار نه تنها انصراف قطعی خود را از قبول ریاست جبهه اصلاحات در عمل نشان داد بلکه با درایت و سعه صدر مثال‌زدنی همه شرایط را برای برگزاری انتخابات هیات رئیسه و در نتیجه سپرده شدن ریاست جبهه اصلاحات با رای بالای مجمع عمومی به نفر بعد، فراهم نمود».

گزافه‌گویی شکوری‌راد مبنی بر اینکه اصلاح‌طلبان، آلترناتیو حاکمیت هستند، در حالی است که به گزارش مجاهدت از روزنامه اصلاح‌طلب آرمان، بهزاد نبوی از مواضع رادیکال علیه نظام ناخرسند بود آرمان ماه گذشته گزارش داده بود: «بهزاد نبوی آبان سال گذشته اعلام کرد قطعا نمی‌توانیم با معترضان کف خیابان که شعارهای براندازانه می‌دهند، همسو شویم. بحث محافظه‌کاری نیست؛ ما شعارهای آنان را قبول نداریم. ما می‌خواهیم در چارچوب نظام، اصلاح کنیم. نمی‌خواهیم دینامیت زیر ساختمان بگذاریم. این سخنان، انتقاداتی را در جبهه اصلاحات درپی داشت».

حسین مرعشی دبیرکل حزب کارگزاران هم، اواخر اسفند پارسال، درباره علت استعفای بهزاد نبوی گفته بود: «بعضی از دوستان اساساً معتقدند که ادامه ریاست آقای نبوی مناسب با فضای سیاسی پسامهسا نیست؛ در واقع فضا رادیکال‌تر شده. آقای نبوی همیشـه در شرایط اجمـاع آرا رئیس‌ می‌شد. اگر اجماع نباشد، ایشان از پذیرش مجدد مسئولیت پرهیز می‌کند. جبهه اصلاحات چند عضو حقوقی دارد که به رغم این‌که اقلیت خیلی کوچکی هستند اما صدای خیلی بلندی دارند. آنها گاهی اوقات مطالبی را می‌گویند که شنیدن این نـوع پرخاش‌ها خیلی شایسته نبوده است. از این جهت برای ایشان دلخوری به وجود آمده است».

در همین حال، غلامحسین کرباسچی می‌گوید: توانمندتر از آذر منصوری هم بود و بهزاد نبوی به خاطر اختلاف رفت.

مجموعه این تحلیل‌ها نشان می‌دهد که بهزاد نبوی عملا از سوی عناصر تندروتر مجبور به کناره‌گیری شد و حالا که جراحی مطلوب حزب اتحاد ملت (حزب پدرخوانده) با موفقیت انجام شده، شکوری‌راد از فرد جراحی شده به عنوان سرمایه‌ای بزرگ و نمادین نام می‌برد.

بهزاد نبوی، سومین چهره مستعفی در میان سران اداره‌کننده تشکیلات اصلاح‌طلبان است. پس از انتخابات مجلس سال۱۳۹۸ هم، عارف و موسوی ‌لاری، در اثر فشار طیف افراطی، از ریاست و نایب ‌رئیسی «شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان» (شعسا) استعفا دادند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ماله‌کشی حزب پدرخوانده پس از جراحی در جبهه اصلاحات بیشتر بخوانید »

بهزاد نبوی خیلی پیر بود حذفش کردیم! / برجام بدون رابرت مالی هنوز زنده است؟

بهزاد نبوی خیلی پیر بود حذفش کردیم! / برجام بدون رابرت مالی هنوز زنده است؟



این روزها فضای رسانه‌ای مملو از اخباری است که مستقیم یا غیرمستقیم به مذاکرات پشت‌پرده و چراغ‌خاموش ایران و آمریکا ارتباط پیدا می‌کند، ایا با حذف رابرت مالی توافقی شکل خواهد گرفت؟

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژه‌های مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

******

روزنامه‌های امروز شنبه ۱۰ تیرماه در حالی چاپ و منتشر شد که تناسبی شدن انتخابات، مرخصی اجباری نماینده ویژه امریکا، ادامه اعتراضات در فرانسه و محکومیت هتک حرمت به قرآن در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

سی‌ان‌ان اعلام کرده است، رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، بدون حقوق به مرخصی فرستاده شده و این امر پس از تعلیق مجوز امنیتی وی در اوایل سال جاری انجام شده است. با این حال، هیچ توضیحی پیرامون اینکه مالی چه تخطی‌ای انجام داده ذکر نشده، اما احتمالا او گاف اطلاعاتی داده یا احتمالا سندی را ناخواسته درز داده است. آبرام پیلی، معاون مالی موقتا وظایف او را برعهده خواهد گرفت. مالی، در جایگاه دوم در موضوع ایران قرار گرفته است.

روزنامه دنیای اقتصاد در گزارشی با عنوان بد فرجامی معمار برجام نوشته است:

غیبت بیش از دو ماهه رابرت مالی، فرستاده ویژه ایالات متحده در امور ایران و نقش کمرنگ او در پروسه مربوط به مسائل هسته‌ای ایران اخیرا این پرسش را مطرح کرده بود که «مالی کجاست؟» روز پنج‌شنبه مت میلر، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا تاحدودی از این ابهام کاست و از طریق ایمیل به خبرگزاری رویترز اعلام کرد که رابرت مالی به «مرخصی» رفته و آبرام پیلی، معاون مالی موقتا وظایف او را برعهده خواهد گرفت. البته از پیلی اطلاعات زیادی در دسترس نیست. پیلی پیش از این در دفتر معاون رئیس‌جمهور آمریکا، کامالا هریس پست داشت. درواقع در دفتر معاون رئیس‌جمهور آمریکا پستی تعریف شده تحت عنوان دستیار امنیت ملی معاون رئیس‌جمهور که فیلیپ گوردن امروز این سمت را عهده‌دار است.

در ادامه این گزارش آمده است:

این سمت یکسری زیرمجموعه دارد که یکی از این زیرمجموعه‌ها دستیار ویژه معاون رئیس‌جمهور در حوزه خاورمیانه و شمال آفریقا است که پیش‌تر این پست در اختیار آبرام پیلی بود. مشخص نیست که پیلی چه زمانی از دفتر معاون رئیس‌جمهور به وزارت خارجه آمریکا منتقل و معاون رابرت مالی شده است. اما آخرین اثری که از پیلی در اینترنت وجود دارد، یکی به سفر کامالا هریس به ابوظبی در ۱۶ مه ۲۰۲۲ بازمی‌گردد که در این سفر پیلی وی را همراهی کرده بود. همچنین پولیتیکو در ۱۵ ماه مه درباره اولین جلسه توجیهی دولت بایدن با مجلس سنا در حوزه ایران نوشت که به جای مالی، پیلی به عنوان معاون وی به همراه وندی شرمن به این جلسه می‌روند.

بهزاد نبوی خیلی پیر بود حذفش کردیم! / برجام بدون رابرت مالی هنوز زنده است؟

شرق نیز در گزارشی با عنوان همهمه اخبار مبهم می‌نویسد:

این روزها فضای رسانه‌ای مملو از اخباری است که مستقیم یا غیرمستقیم به مذاکرات پشت‌پرده و چراغ‌خاموش ایران و آمریکا ارتباط پیدا می‌کند. در کل مانند گذشته همه‌چیز در عدم قطعیت به سر می‌برد. چشم‌انداز روشنی در دست نیست و نمی‌توان به‌طور کامل با استناد به یک خبر، آن را ملاک تحلیل قرار داد. اما اگر مجموعه اخبار و گزارش‌ها را کنار هم بگذاریم، چراغ‌قوه‌ای خواهد بود روی آنچه گذشته است تا حداقل از تاریکی محض پشت‌پرده‌ها خارج شویم. در این راستا خبرهای منتشرشده بیشتر حول دو محور مهم می‌چرخند؛ یکی ناظر به «موفقیت» یا «شکست» در مذاکرات تهران – واشنگتن است و دیگری هم به کنار گذاشته‌شدن راب مالی از سمتش به عنوان نماینده ویژه آمریکا در امور ایران بازمی‌گردد.

بهزاد نبوی خیلی پیر بود حذفش کردیم! / برجام بدون رابرت مالی هنوز زنده است؟

روزنامه آرمان امروز هم مرخصی اجباری را نشانه توافق اجمالی خوانده و نوشته است:

به نظر می رسد رابرت مالی رویکرد کاخ سفید را که می خواسته است این مذاکرات به حد کافی سری بماند و کنگره خیلی از آن سر در نیاورد خوب محافظت نکرده است. سخنگوها بطور مداوم می گفتند خبری نیست ولی رسانه های معتبر امریکایی و اسراییلی چیز دیگری می گفتند. حتی مدتی بود که آن ها می گفتند خبری نیست ولی آقای امیر عبداللهیان می گفت در حال مذاکره هستیم که نهایتا ایشان هم مدتی است که چنین نظراتی را اعلام نمی کند که به درخواست آمریکا می تواند باشد. بعد از افشا شدن محتوای مذاکرات و انتشار در روزنامه ها غربی و اسراییلی که به ضرر مالی بود علی واعظ در چندین مصاحبه و یادداشت به کمک وی آمد که خبری نیست که انگار فایده ای نداشته و نهایتا کار به اینجا کشیده شده است.

بهزاد نبوی خیلی پیر بود حذفش کردیم! / برجام بدون رابرت مالی هنوز زنده است؟

به باور برخی کارشناسان سیاست خارجهسابقه نشان داده در دو سال اخیر تغییرات در تیم مذاکره کننده امریکایی منجر به بهبود وضعیت مذاکرات شده است. خارج شدن ریچارد نفیو معمار تحریم‌های ضدایرانی و شاپیرو سفیر اسبق آمریکا در رژیم صهیونیستی و معروف به “نجواگر اسرائیل” از تیم مذاکره کننده که بر “توافق قوی‌تر و طولانی‌تر” تاکید داشتند و رویای برجام‌های ۲ و ۳ را میدیدند به کاهش نسبی تنش‌ها انجامید. این تغییرات در کنار حل برخی مسائل ایران و آژانس و عدم انتشار قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام در ماه‌های اخیر معنادار است. اخبار یک ماه اخیر نشان می‌دهد، تعلیق رابرت مالی مذاکرات را از حالت معلق خارج کرده است.

اصلاح‌طلبان رادیکال حتی به چریک پیر هم رحم نکردند!

هفته گذشته جبهه اصلاحات در حرکتی عجیب بهزاد نبوی را از جبهه اصلاحات کنار زد، پیش از این محمدرضا عارف نیز توسط اصلاح‌طلبان تندرو حذف شده بود.

روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم شکوری‌راد از اعضای کودتاگر علیه جریک اصلاحات در توجیه این حرکت عجیب سیاسی نوشته است:

در دو سال گذشته بهزاد رییس اجماعی جبهه اصلاحات و محور انسجام آن بوده است. او به‌رغم داشتن نقش منحصر به فرد در این مقام و موقعیت، به دلیل کهولت سن و عوارض آن در میانه دوره قصد کناره‌گیری داشت اما با اصرار پذیرفت یک دوره یکساله دیگر ادامه بدهد و به‌رغم سختی‌ها این‌بار را بر دوش کشید اما به دلیل مجادلات جلسات مجمع که از شأن و حوصله او خارج بود، یک هفته به پایان دوره از سمت ریاست جبهه استعفا داد تا با جدیت اعلام کرده باشد که در دوره بعد این مسوولیت را نخواهد پذیرفت. متاسفانه برخی دوستان بدون ملاحظه عوارض سالخوردگی و مشقتی که بر او تحمیل می‌شود تلاش کردند تا او را وادار به پذیرش این سمت و مسوولیت کنند و فشار بر او را از حد گذراندند تا آنجا که او دچار تردید شد که مبادا شانه خالی کردن از زیر بار مسوولیت موجب عواقبی بشود که او نتواند پاسخگوی آن باشد!

بهزاد نبوی خیلی پیر بود حذفش کردیم! / برجام بدون رابرت مالی هنوز زنده است؟

انتخاب آذر منصوری به عنوان رییس جبهه اصلاحات عملا به معنای توفق و هژمون شدن اصلاح طلبان ساختاری با محوریت حزب اتحاد ملت ایران می‌باشد. اصلاح طلبان رادیکال با این انتخاب تلاش کردند که با انتخاب وی پیامی را به جامعه زنان جهت جلب نظر آنان و توجه ویژه به آزادی فرهنگی- اجتماعی و سبک زندگی مخابره کرده و آن را در راستای تولید سوخت برای کنش های سیاسی شان کارسازی نمایند. این انتخاب در جهت تاکید اصلاح طلبان ساختاری است که معتقدند فضا رادیکال تر شده و جبهه اصلاحات باید با فرمانی حرکت کند که روابط اجتماعی اش را تقویت و بازسازی کند. اصلاح طلبان ساختاری پیش از این تاکید کرده بودند در دوره سوم باید با انتخاب چهره جدید، پیام سیاسی دیگری را به جامعه منتقل کرد. خیمه اصلاح طلبان ساختاری بر جبهه اصلاحات ایران علاوه بر شدت دادن رادیکالیسم در جبهه اصلاحات و مشروط سازی حضور در انتخابات به طور قطع شکاف های درونی در جبهه اصلاحات را بیش از پیش فعال خواهد ساخت.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بهزاد نبوی خیلی پیر بود حذفش کردیم! / برجام بدون رابرت مالی هنوز زنده است؟ بیشتر بخوانید »