دبیرکل حزب کارگزاران میگوید؛ حمایت اصلاحطلبان از روحانی در انتخابات ۹۲ درست بود اما نباید در انتخابات ۱۳۹۶ از وی حمایت میکردند.
به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: حسین مرعشی در گفتوگو با ویژهنامه روزنامه سازندگی درباره استعفای بهزاد نبوی از ریاست جبهه اصلاحات نوشت: آقای نبوی همچنان عضو جبهه میمانند اما این که ایشان دوباره مسئولیت ریاست را بپذیرند، یا نه، نظرات متفاوتی وجود دارد. بعضی از دوستان در جبهه اصلاحات اساساً معتقدند که ادامه ریاست آقای نبوی در جبهه اصلاحات مناسب با فضای سیاسی پسامهسا نیست. در واقع فضا رادیکالتر شده و جبهه باید با فرمانی حرکت کند که روابط اجتماعیاش را تقویت و بازسازی کند؛ میگویند حضور آقای نبوی آرامبخش اسـت و جبهـه را خوب میتواند مدیریت کند اما این دوره با انتخاب چهره دیگری پیام سیاسی دیگری را باید به جامعه منتقل کرد.
این نظر طـرفـداران زیادی دارد اما آقای نبوی همیشـه در شرایط اجمـاع آراء رئیس میشدند. الان هم اگر در مورد ایشان اجماع شود به نظر من میپذیرند اما اگر اجماع نباشد، ایشان از پذیرش مجدد این مسئولیت پرهیز میکنند.
وی افزود: جبهه اصلاحات چند نفر عضو حقوقی دارد که آنها اساساً همان ۴ رایای که من به شما گفتم را دارند اما به رغم اینکه اقلیت خیلی کوچکی هستند اما صدای خیلی بلندی دارند.
حتی در بین آن ۴ نفر ۲ نفر خیلی تند حرف میزنند، آنها گاهی اوقات مطالبی را میگویند که در شأن و حق آقای مهندس نبوی شنیدن این نـوع پرخاشها خیلی شایسته نبوده است. تصمیمی گرفتهاند. از این جهت برای ایشان قدری دلخوری به وجود آمده است.
مرعشی در ادامه انتخاب روحانی در سال ۱۳۹۲ و حمایت از او را مناسب دانست اما در ادامه درباره انتخاب ۹۶ گفت: من به طور قاطع موافق کاندیداتوری آقای روحانی نبودم. من میگفتم اگر آقای دکتر حسن روحانی برای دور دوم کاندیدا نشود، خودش به شخصیتهای ماندگار تاریخ ایران تبدیل میشود و این اعتبار را برای روز مبادا ذخیره میکند.
برای جایگزینی تعداد زیادی بودند. من با آقای مرحوم هاشمی ۲ ماه قبل از فوتشـان دو بار ملاقات کردم. دو هفته پشت سر هم رفتم و به ایشان گفتم با رهبری بروید روی کسی دیگر توافق کنید. آقای روحانی کار خودش را کرده است، این سرمایه را نسوزانیم. بگذاریم ذخیره بماند و سراغ کسی برویم که الان در شرایط پسابرجام بتواند کشور را بهتر اداره کند. آقای هاشمی جلسه اول گوش دادند و گفتند فکر میکنم، جلسه دوم گفتند نه موافق نیستم.
آقای هاشمی آدم واقعگرایی بود و شاید فکر میکرد حسن روحانی در هیچ شرایطی کنار نمیرود و رأیها تجزیه میشـود و شکست میخوریم. همانطوری که اصولگرایان در عبور نکردن از احمدینژاد به خودشان و کشور ضربه زدند. ما اصلاحطلبان و میانهروها هم در عبور نکردن از آقای روحانی در سال ۹۶ به خودمان و کشور ضربه زدیم.
مرعشی در بخش دیگری از این گفتوگو و در پاسخ این سؤال که «شما هیچ گزینهای به عنوان فروپاشی که اینقدر در مورد آن هشدار میدهند را قبول ندارید؟ اظهار داشت: اصلاً فروپاشی اتفاق نمیافتد. نظامی که حداقل ۱۵ درصد جامعه جانشـان را برای آن میدهند، نیروهای مسـلح هم به آن وفادار هستند، در آن فروپاشی اتفاق نمیافتد. اینها آرزوهایی است که یک عده دارند و محقق نمیشود.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
عرصه سیاست داخلی ایران در سالی که گذشت، شاهد ملاقاتهای سیاسی فعالان حزبی، سامان گرفتن خانه احزاب، تشکیل مجمع عمومی احزاب پس از شرایط کرونایی و شکل گیری برخی ائتلافهای جدید بود.
به گزارش مجاهدت از مشرق، سال ۱۴۰۱ از منظر فعالیت حزبی، سال کم خبری بود؛ در نیمه نخست این سال فعالان سیاسی و حزبی بیش از آنکه خود را در معرض افکار عمومی و رسانهها قرار دهند، بیشتر وقت خود را صرف دیدارها و رایزنی ها کردند.
نخستین خبر حزبی در ۱۰ اردیبهشت و از نشست هم اندیشی رئیس جمهور و فعالان سیاسی از جناح های مختلف و ضیافت افطار آنان شکل گرفت؛ آیت الله رئیسی در این دیدار دیدگاههای دولتش در حوزه تحزب و کار تشکیلاتی در حوزه سیاسی ترسیم کرد و بر این نکته تاکید داشت که «تحزب و کار تشکیلاتی در حوزه سیاسی نه مقصد بلکه یک مسیر برای اصلاح امور و پیشرفت جامعه است.» ؛ البته این نشست رئیس جمهور متکلم وحده نبود و پیش از وی، ۱۷ نفر از فعالان سیاسی حاضر در سخنانی به طرح دیدگاهها و نظرات خود درباره مشکلات کشور و عملکرد دولت پرداختند.
نکته مهم این نشست حضور چهرههای مطرح هر دو طیف سیاسی بود؛ از اصلاح طلبان شخصیتهایی چون مجید انصاری، حسین مرعشی، محمدعلی ابطحی، اشرف بروجردی، سعید لیلاز و حسین کمالی و از اصولگرایان احمد توکلی، مجتبی شاکری، محمدحسین صفار هرندی، زهره الهیان، قاسم روابخش، حمید رسایی حضور داشتند.
دیدار رئیسی با چهرههای سیاسی به این جلسه ختم نشد؛ در پاییز هم خبرهای غیررسمی از دیدار چهرههای شاخص اصلاح طلب با رئیس جمهور منتشر شد. موضوعی که رسما از سوی دفتر رئیس جمهور تایید نشد اما حاضران این نشست سه ساعته بعدها به بیان نکاتی از آن پرداختند.
از محتوای گفت و گوهای انجام شده، چنین بر میآید که در این نشست مدیران رسانهها و روزنامه نگاران اصلاح طلب حضور داشتند؛ شهاب الدین طباطبایی از جمله این افراد بود که این دیدار را بسیار همدلانه توصیف کرده است و محمدعلی وکیلی از دیگر روزنامه نگاران اصلاح طلب معتقد بود که رئیسی پاسخگوی انتقادات مطرح شده بود.
البته روایت دیگری هم در این خصوص در رسانهها وجود داشت و اینکه در بحبوحه حوادث پاییز ۱۴۰۱ یکی از اصلاح طلبان عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در حاشیه برگزاری نشست مجمع از رئیس جمهور درخواست کرده تا زمینه حضور و دیدار و گفتوگوی تعدادی از فعالان سیاسی اصلاحطلب با وی فراهم شود و بلافاصله این دیدار انجام شده و چهرههایی چون مجید انصاری، عبدالوهاب موسوی لاری، حسین مرعشی و سید صفدر حسینی در این ملاقات حضور داشته اند و درباره تحولات کشور در عرصههای داخلی و خارجی و نیز موضوعات اقتصادی با یکدیگر گفت و گو کرده اند.
باید گفت که در جریان حوادث اخیر اصلاح طلبان دیدارهایی هم با علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی و همچنین رئیس قوه قضاییه داشتند؛ علی شکوری راد سخنگوی جبهه اصلاحات محور این دیدارها و گفت و گوها را پیگیری مطالبات مردم، ارایه پیشنهاداتی برای اداره کشور و ایجاد فرصت امن برای طرح اعتراضات مردم بخصوص در دانشگاهها برشمرد.
انتخابات دوره جدید خانه احزاب و روی کار آمدن هیات رئیسه جدید
اوایل شهریور انتخابات دوره جدید خانه احزاب ایران برگزار شد و اعضای شورای مرکزی و بازرسان اصلی و علی البدل برای مدت ۳ سال انتخاب شدند؛ شورای مرکزی خانه احزاب ایران ۲۱ عضو اصلی دارد و از هر فراکسیون ۷ نفر برگزیده میشوند و ۹ عضو جانشین هم از هر فراکسیون ۳ نفر انتخاب خواهند شد.
به این ترتیب از فراکسیون اصلاح طلبان حسین کاشفی، حسین کمالی، علی صوفی، مصطفی کواکبیان، یدالله طاهرنژاد، فرج کمیجانی، سهیلا حاجتی مدارائی به عنوان اعضای اصلی انتخاب شدند و از فراکسیون اصولگرایان نیز منوچهر متکی، محمدحسن غفوری فرد، اکبری، فرید شهاب، عبدالحسین روح الامینی، حبیب الله بوربور و حسین کنعانی مقدم برگزیده شدند؛ فراکسیون مستقلین نیز به افرادی چون صفرپور، پورنامدار، تبرایی، بیادی، نادری، ملک آرایی و ایرانی رای داد.
در نهایت هیات رییسه جدید خانه احزاب انتخاب شدند و ریاست این نهاد به منوچهر متکی رسید؛ حسین کمالی از فراکسیون اصلاحطلبان به عنوان نایب رئیس اول و محسن صفرپور از فراکسیون مستقلین به عنوان نایب رئیس دوم، بهنود نادری خزانهدار و فرج کمیجانی به عنوان منشی جلسه، هیات رئیسه خانه احزاب را تکمیل کردند.
شکلگیری ائتلافهای جدید سیاسی
در زمستان ۱۴۰۱ زمزمههایی از شکل گیری ائتلافهای جدید سیاسی آن هم با هدف مقدمه چینی برای انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی که در اسفند ۱۴۰۲ برگزار میشود، به گوش رسید.
نخستین ائتلاف به «جمعیت اعتلای نهادهای مردمی انقلاب اسلامی» اختصاص داشت که اوایل بهمن رسانهای شد و غلامعلی حدادعادل رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی سخنران برنامه شکل گیری آن بود که اینگونه درباره فلسفه تشکیل آن توضیح داد: این سمن را به مثابه نخ تسبیحی میدانم که می تواند دانههای پراکنده سازمانهای مردم نهاد را متحد کند، قوتشان را افزایش دهد و مشکلاتشان را در قبال دولت و حکومت برطرف کند.
زهره الهیان نماینده مردم تهران در مجلس از بنیانگذاران این جمعیت است که در توضیح آن گفت که هدف از تشکیل این جمعیت استفاده از ظرفیت نخبگانی و ایدههای همه مردم است.
ائتلاف بعدی که در اسفندماه خبرساز شد، «شبکه راهبردی یاران انقلاب اسلامی(شریان)» بود که سخنران افتتاحیه آن مهرداد بذرپاش بود و رسانهها آن را گام حزبی وزیر راه و شهرسازی برای انتخابات آتی دانستند.
خیز شورای وحدت اصولگرایان برای انتخابات ۱۴۰۲
شورای وحدت اصولگرایان نیز که سال ۱۴۰۰ را پرکار ظاهر شد و توانست هم در انتخابات ریاست جمهوری و هم شوراهای شهر و روستا نامزدهای خود را پیروز میدان کند، در سال ۱۴۰۱ کم کار ظاهر شد و هرچند فعالیت هایش نمود رسانه ای نداشت، اما منوچهر متکی سخنگوی شورای وحدت در دی ماه از آغاز گام دوم فعالیت این تشکل اصولگرایی برای انتخابات سال ۱۴۰۲ مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان خبر داد و آن را گام دوم فعالیت این ائتلاف سیاسی دانست.
به گفته متکی این شورا اکنون در حال تدوین سازوکارهای انتخاب نامزدها برای انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی است که اسفند سال ۱۴۰۲ برگزار خواهد شد؛ به گفته متکی این شورا از نظر محافل داخلی این شناسایی را آغاز کرده است و اواخر امسال ارزیابی ها به پایان می رسد و از سال آینده گزینه ها معرفی میشوند.
البته گویا قرار است در حوزه انتخابات مجلس خبرگان رهبری، شورای ائتلاف کار انتخاب نامزدهای اصلاح را به گروه های مرجع در حوزه روحانیت که همان جامعتین خواهد بود، بسپارد.
چالش ریاست در جبهه اصلاحات
طیف احزاب اصلاح طلب نیز در سالی که گذشته چندان فعالیت چشمگیری نداشت و حتی بهزاد نبوی هشتم اسفندماه به طور رسمی درخواست استعفای خود را از ریاست جبهه اصلاحات رسانه ای کرد که هرچند هنوز اعضای این جبهه با این استعفا موافقت نکرده اند اما به نظر می رسد سال آینده ریاست این ائتلاف اصلاح طلبی به چهره دیگری واگذار شود چرا که حتی اگر عوامل سیاسی، رفتارهای رادیکال و اختلافات هم موثر نباشند، کهولت سن، عامل خوبی برای کناره گیری این چریک ۸۰ ساله بود.
اینکه آینده جبهه اصلاحات پس از نبوی چگونه خواهد بود و ریاست آن به چه کسی می رسد، یک سوی داستان طیف اصلاحات است و اینکه مشی و رویکرد آنان برای انتخابات آتی کشور چگونه خواهد بود، روی دیگر آن.
در روزهای پایانی سال ۱۴۰۱ اولویت جبهه اصلاحات تعیین رئیس جدید بود؛ اینکه ریاست جبهه به چهره دیگری چون محمدرضا عارف واگذار شود و یا همچنان نبوی برای ماندن راضی شود. در این رابطه محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران گفته است که اکثریت اعضای جبهه دوم خرداد نسبت به استعفای اقای بهزاد نبوی نظر مساعدی ندارند و قائل به آن هستند که مدیریت خود را ادامه بدهد حتی اگر برخی دیدگاههای رادیکال بین اعضای جبهه دوم خرداد با سلیقه اکثریت جبهه همراه نباشد.
منبع: ایرنا
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
استاندار همدان اخیرا به مردم این استان اطمینان داده که از بابت کمبود کالا در شب عید نگران نباشند. لکن نگرانی مردم این نیست بلکه دغدغه آنها “گرانی بیقاعده” به دلیل نبود نظارت کارا بر بازار است.
سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
از نمایش “بهزاد مخالف است”
تحریم انتخابات؛ با یا بدون “بهزاد”!
بهزاد نبوی، از چهرههای ستادی جریان اصلاحات اخیراً اعلام کرد که از سمت ریاست جبهه اصلاحات کنار رفته است.
او گفته بود: به دلیل مشکلات جسمی و همچنین بالا بودن سن دیگر امکان حضور در جبهه را ندارم.
در همین حال سایت اعتمادآنلاین، رسانه نزدیک به حزب چپ اعتماد ملی اما درباره دلیل خروج نبوی از جبهه اصلاحات نوشته است:
“برخی منابع، پشت پرده استعفای بهزاد از جبهه اصلاحات را به شکل دیگری گزارش میکنند. این منابع میگویند برخی رفتارهای رادیکال در منتهی الیه چپ طیفهای اصلاحطلب ریشه اصلی این استعفا بوده است، گروهی دیگر هم به مطالبات فراتر از قانون برخی افراد و جریانات اشاره میکنند که باعث شد بهزاد عطای حضور در جبهه اصلاحات را به لقای آن ببخشد.“[1]
*درباره رفتارهای رادیکال در جبهه اصلاحات و انتقاد کسانی به این رفتارها باید یک نکته مهم را دانست و آن اینکه مردم دیدهاند که جبهه اصلاحات همواره به سمت همین رادیکالیزم چرخش کرده است!
یعنی مردم میبینند که اعلام میشود محمدرضا عارف (رئیس وقت جبهه اصلاحات) با تحریم انتخابات 98 مخالف است اما در نهایت این جبهه اصلاحات است که در قالب یک بیانیه رسمی دست به تحریم انتخابات میزند.
و یا همینطور درباره انتخابات 1400 نیز دیدیم که بهزاد نبوی حتی در یک ویدئو اعلام کرد که با تحریم انتخابات مخالف است اما چپهای ستادی برنشسته در جبهه اصلاحات در قالب بیانیه رسمی این جبهه اعلام کردند که انتخابات 1400 هم تحریم است.
اکنون کدام حرف را باید باور کنیم؟!
اینکه امثال بهزاد نبوی و محمدرضا عارف واقعا با این رفتارها مخالفاند؟! یا اینکه ما و مردم مشغول تماشای نمایش چپهای ستادی هستیم که قصد دارند عزم براندازانهشان را پشت سناریوهای “بهزاد مخالف است و عارف مخالف است” پنهان کنند.
از طرفی اساسا بود و نبود امثال بهزاد و محمدرضا در جبهه اصلاحات دقیقا چه توفیری داشته است؟!
هرچه هست اما آنها که باید، مفتون این نمایش نمیشوند و هیچ اهمیتی ندارد که مخالفان رفتارهای رادیکالیزه در جبهه اصلاحات چه کسانی هستند. چون این جبهه (طبق تجربهی زیسته) دست آخر دقیقا بر سیاق رادیکالیزم تصمیم خواهد گرفت و گویا کسی را در میان چپها یارای آن نیست که در مقابل دیکتاتوری حزبی هسته سخت اصلاحات بایستد. البته اگر عزمی برای مخالفت با رادیکالیسم باشد و اگر عهد معهود چپهای ستادی براندازی نظام نباشد!
برخی محافل تحلیلی معتقدند اصلاحطلبان از هماکنون تصمیم خود را برای تحریم انتخابات مجلس دوازدهم در سال آینده نیز گرفتهاند و تا این لحظه تصمیم آنها بر تحریم انتخابات است.
***
رهبری و ظهور به روایت مولوی اهل سنت
مولوی محمدعلی شهنوازی، امام جمعه اهل سنت خاش طی سخنانی در همایش ملی مهدویت و انقلاب اسلامی که در زاهدان برگزار شد با بیان اینکه در ایران اسلامی آیتا… زیاد داریم اما هیچ کس به امام خامنهای نمیرسد، گفت: خدا به رهبر انقلاب صحت و سلامتی بدهد و انقلاب اسلامی را حفظ کند.
به گزارش مجاهدت از ایرنا، وی بیان کرد: کلام خدا، رسول خدا (ص)، بیتالله و نماز چهار سرچشمه اصلی وحدت اسلامی به شمار میروند.
مولوی شهنوازی افزود: اگر امروز در کنار هم متحد باشیم دشمن واهمه خواهد داشت. ۴۴ سال از عمر با برکت انقلاب اسلامی ایران می گذرد و اتحاد باعث شده تا دشمنان واهمه داشته باشند.
او میافزاید: باید برای اینکه خواب را از چشم کفار بگیریم، وحدت را تقویت کنیم.
این عالم اهل سنت ادامه داد: اهل سنت مهدویت را قبول دارند و معتقدند که هنگام خروج حضرت مهدی(عج)، حضرت عیسی(ع) از آسمان فرود میآید و آن گاه مهدی(عج) ظهور میکند.[2]
*”بصیرت” وابسته به یک مذهب خاص نیست و هرکس در هر مذهبی میتواند مسلح به سلاح بصیرت باشد و از عقلانیت پیرامون خود دفاع کند.
صحبتهای دقیق مولوی شهنوازی نیز از همین قبیله است و بایستی آنها را مغتنم دانست از این حیث که عدهای در تقلا هستند تا اهل سنت نجیب ایران را معارض نظام جمهوری اسلامی جلوه دهند و مثلا در همین زمینه شاهد شیطنتها و رفتارهای دشمنشادکن کسانی مثل عبدالحمید در زاهدان نیز هستیم.
مولوی شهنوازی که سابقه حضور در جبهههای دفاع مقدس را نیز دارد؛ پیش از این طی سخنانی به ردّ اظهارات دشمنشادکن عبدالحمید پرداخته و به شدت از وی انتقاد کرده بود.[3]
تحلیلگران مسائل امنیتی معتقدند که سرویسهای امنیتی کشور با توجه به تجربه تلخ ترور مولوی جنگیزهی و مولوی ریگی؛ بایستی حفاظت ویژهای را از مولوی شهنوازی بعمل آورند.
***
اطمینان دادن به مردم از بابت مشکلی که نیست!
علیرضا قاسمیفرزاد، استاندار همدان، طی سخنانی در یازدهمین جلسه ستاد تنظیم بازار این استان که با حضور وبیناری فرمانداران شهرستانها برگزار شد، با تاکید بر اینکه تامین، توزیع و ذخایر راهبردی کالاهای اساسی مورد نیاز مردم در استان همدان در وضعیت قابل قبولی قرار دارد، گفت: مردم استان نگرانی برای تامین مواد غذایی و مصرفی نداشته باشند!
به گزارش مجاهدت از ایرنا، وی کنترل و نظارتهای میدانی بر بازار در ایام نوروز را ضروری دانست و تاکید کرد: قیمت کالاهای اساسی در اسفندماه افزایش ندارد و اعضای کارگروه تنظیم بازار در سطح شهرستان، نظارتهای خود را به صورت میدانی انجام دهند.[4]
*نه تنها مردم همدان بلکه مردم ایران هیچ نگرانی از بابت کمبود کالا ندارند بلکه مشکل آنها نبود نظارت کارا بر بازار و مسئله “گرانی بیقاعده” است.
نظارتی که نیست و موجب شده سودپرستان و افراد طماع به جای دولت نقش قیمتگذاری و تعیین سود را بر عهده بگیرند.
در واقع انتظار بود که استاندار محترم همدان به جای اطمینان دادن از بابت یک نگرانی توهمی؛ از بابت نگرانی اصلی مردم به مردم اطمینان میدادند و ضمانت میکردند که با نظارت کارا بر بازار اجازه هیچ گرانی بیقاعدهای نخواهند داد و بلکه همدان را به طرح پایلوت نظارت کارا بر بازار تبدیل میکنند تا این استان در ارزانی کالاها و خدماتی که دچار گرانی بیقاعده شدهاند، پیشرو باشد.
***
1_ https://www.etemadonline.com/tiny/news-599731
2_ https://irna.ir/xjLRXd
3_ mshrgh.ir/1461456
4_ https://irna.ir/xjLRSS
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
بهزاد نبوی برای دومین سال متوالی از ریاست جبهه اصلاحات ایران استعفا کرده است، اما آیا این استعفا بهمعنی پایان دوران ریاست او بر نهادی است که فقط دو سال از عمر آن گذشته است؟
سرویس سیاست مشرق-در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*******
روزنامههای امروز سه شنبه ۹ اسفندماه در حالی چاپ و منتشر شد که اختیارات جدید بانک مرکزی برای کنترل بازار ارز، رمزگشایی از پیام آمریکاییها به ایران درباره برجام و نیز آخرین وضعیت بورس در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
روز گذشته خبر رسید که دوره ریاست بهزاد نبوی در جبهه اصلاحات به پایان رسیده اما تکلیف رئیس بعدی این جبهه مشخص نیست. روزنامه هممیهن اما خبر داده است که چریک اصلاحات استعفا داده است!
این روزنامه درباره روز رفتن نبوی مینویسد:
بهزاد نبوی برای دومین سال متوالی از ریاست جبهه اصلاحات ایران استعفا کرده است، اما آیا این استعفا بهمعنی پایان دوران ریاست او بر نهادی است که فقط دو سال از عمر آن گذشته، یا اتفاقی که در سال ۱۴۰۰ رخ داد باز هم تکرار خواهد شد و اعضا او را در سمت ریاست ابقا میکنند؟ اما سیر تحولات در جبهه، جایی شروع شد که آذر منصوری کمتر از یک سال سخنگو ماند و ۲۱ دی ۱۴۰۰ جای خود را به علی شکوریراد داد تا در آستانه یکسالگی جبهه، تغییری در این سمتوسو شکل بگیرد. در همین ایام و درحالیکه اسفندماه و برگزاری انتخابات داخلی جبهه نزدیک بود، بهزاد نبوی استعفا داد؛ برخی جوانگرایی و ضرورت عبور از چهرههای کارکشته و کهنهکار را در جریان اصلاحطلبی برای تغییر بهمیان آوردند.
در ادامه این گزارش آمده است:
اما بهرغم این استعفا، اعضا باز هم به ریاست او روی دادند؛ با این نگاه که کمتر کسی همچون او توانایی دور هم جمع نگهداشتن چهرههای حقیقی و حقوقی اصلاحطلب و تجربیاتش در فعالیت تشکیلاتی را دارد و همین باعث شد که او در مقام ریاست ابقا شود. اما در دوره دوم نایبرئیسی او یک تغییر مهم صورت گرفت؛ درحالیکه حسین مرعشی همچنان نایبرئیس اول بود، جایگاه نایبرئیسی دوم از حسین کمالی گرفته و به فاطمه راکعی داده شد تا با این ترکیب جبهه اصلاحات ایران وارد سومین سال خود شود؛ سالی که در آن اتفاقات بزرگی رخ داد و شاهد ناآرامیهای سراسری در کشور بودیم و حالا در آستانه تولد سهسالگی جبهه، بهزاد نبوی برای دومینبار از ریاست استعفا کرده است تا این اتفاق، آینده را تحتالشعاع خود قرار دهد.
روزنامه اعتماد نیز بهزاد نبوی را تیتر یک کرده و درباره بازنشستگی اجباری به نقل از مرتضی الویری نوشته است:
من از جزییات استعفای آقای نبوی باخبر نیستم اما میدانم که از مدتها قبل خواستار خروج از مسوولیتهایشان در جبهه اصلاحات بودند. بنا به دلایل مختلفی هم این درخواست برای استعفا وجود داشته است که هیچکس بهتر از خودشان نمیتوانند درباره آن توضیح دهند. اما بهزاد نبوی یکی از شخصیتهای انقلابی است که پاکدستی و بدون حاشیه بودن ایشان برای همه مشخص است. فرادی مانند بهزاد نبوی هرگز خود را از فعالیتهای سیاسی بازنشسته نمیکنند. پیگیری مطالبات مردم با پوست و خون یک چنین افرادی آمیخته شده است. من مطمئن هستم آقای نبوی تا نفس دارند برای تحقق آزادی و عدالت و سامان یافتن مشکلات کشور تلاش میکنند. هرگز باور ندارم که او با استعفا از یک مسوولیت خاص، مسوولیتهای مهم خود را در عرصه کنشگری سیاسی فراموش کند.
سخنان الویری به خوبی نشان میدهد که کنارگذاشته شدن بهزاد نبوی به بهانه بازنشستگی و خستگی از عالم سیاست کمی دور از ذهن است، برخی کارشناسان سیاسی اعتقاد دارند که حذف بهزاد نبوی از جبهه اصلاحات را باید در ادامه هژمونی «خط براندازی سخت» در جبهه اصلاحات ارزیابی کرد، در طی اغتشاشات محله محور سازمان سیا نیز جناح رادیکال جبهه اصلاحات بهزاد نبوی را تحت فشار قرار داده که نتیجه آن انتشار یک بیانیه در حمایت از آشوبها بوده است. جبهه اصلاحات مدتی بعد در مقابل موسوی به حمایت از خاتمی پرداخته بود. موسوی در بیانیه خود خواهان «براندازی سخت» شده در حالیکه خاتمی مانیفست «براندازی نرم» را مطرح کرده است.
پیام آمریکا؛ قاطعیت ایران
گرچه در روزهای گذشته هیچ نشانه آشکاری از پیشرفت در مذاکرات وجود نداشت و فقط طرفهای غربی همچنان از تهران میخواستند تا سطح همکاری خود را با آژانس افزایش دهد، حالا اما امیر عبداللهیان، وزیر خارجه کشورمان خبر جدیدی از تحولات حوزه توافق داده و گفته است که فؤاد حسین، وزیر خارجه عراق، پس از بازگشت از واشنگتن حامل این پیام بود که آمریکا «برای جمعبندی توافق» احیای برجام آمادگی دارد. این موضوع مورد توجه بسیاری از روزنامهها قرار گرفته است.
جامجم نوشته است:
ظاهرا بعد از اینکه فؤاد حسین از سفر واشنگتن برگشته حامل این پیام بوده که طرف آمریکایی برای جمعبندی توافق آمادگی دارد. آنطور که وزیر خارجه هم گفته ایران همواره از مسیر دیپلماسی و مذاکره استقبال کرده و از مذاکره فاصله نگرفته. او حتی تاکید کرده اگر طرف آمریکایی واقعبینانه برخورد کند، فاصله زیادی با توافق نخواهیم داشت و این آمادگی را داریم در چارچوب مذاکراتی که تاکنون در وین انجام شده و پیامهایی که بین ما و طرف آمریکایی از طریق واسطه بهصورت نان پیپر (None Paper) «سند غیررسمی» تبادل شده که متضمن رعایت منافع همه طرفها و البته خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران هست نسبت به جمعبندی توافق و بازگشت همه طرفها به تعهداتشان ذیل برجام عمل کنیم. البته این موضوع از نظر ایران یک پیششرط مهم دارد و آن هم این است که طرف آمریکایی در چارچوب پیامی که ارسال کرده واقعبینانه برخورد کند و اظهارات رسانهای ریاکارانه قبلی را تکرار نکند. تنها در این صورت ما فاصله زیادی با توافق نخواهیم داشت.
روزنامه شرق نیز از راهگشابودن سفر احتمالی گروسی به تهران را در آستانه نشست فصلی شورای حکام خبر داده و مینویسد:
در حالی تهران در مسیر همکاری با آژانس از سفر قریبالوقوع رافائل گروسی به تهران، آنهم در آستانه نشست فصلی شورای حکام میگوید که روزنامه فرامنطقهای رأیالیوم در یادداشتی به قلم عبدالباری عطوان، نویسنده و سردبیر آن، با اشاره به پیشرفتهای هستهای ایران و اظهارنظر مقامات غربی مبنی بر اینکه ایران توان غنیسازی ۹۰ درصد را دارد، نوشت: «ایران از مرحله در حال هستهایشدن عبور کرده و موفق شد وارد باشگاه کشورهای هستهای شود». این ادعای عطوان از آن جهت میتواند مهم جلوه کند که بهنوعی اشاره ضمنی در رسیدن ایران به نقطه گریز هستهای است. تأکید بر ورود ایران به باشگاه هستهای، به معنای رسیدن به دانش و توان غنیسازی نیست؛ چراکه پیش از سال ۲۰۱۵ و همچنین با توافق برجام به هستهایبودن ایران اعتراف شده بود.
شرق در ادامه خبر داده است؛
از اینرو ادعای رأیالیوم برای ورود ایران به باشگاه هستهای، آنهم در سایه غنیسازی ۹۰ درصد، صرفا این معنا را میدهد که تهران به نقطه گریز هستهای دست پیدا کرده یا در حال رسیدن به این نقطه است. پیشتر «شرق» به این نکته اشاره کرده بود که تهران با این ارزیابی که در کمترین فاصله تاریخی خود برای رسیدن به نقطه توان انکارنشدنی هستهای قرار دارد، سعی میکند در مذاکرات از بازدارندگی آن بهدرستی به نفع منافع ملی استفاده کند.
روزنامه وطن امروز نیز دیدارهای فشرده امیرعبداللهیان با مقامات اروپایی در ژنو را نشانه از سر گیری مذاکرات احیای برجام خوانده و نوشته است:
حضور رئیس دستگاه دیپلماسی در ژنو به منظور سخنرانی در نشست شورای حقوق بشر، دیدارهای فشرده وزیر امور خارجه با همتایان اروپایی را به دنبال داشت. این در حالی است که موضوع مذاکرات هستهای یکی از موضوعاتی است که از نگاه کارشناسان بیارتباط با این سفر نیست. در شرایطی که طبق گفته مقامات ایرانی، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی قرار است به تهران سفر کند، رافائل ویلیام برنز، مدیر سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در مصاحبه اخیر خود با شبکه آمریکایی «سیبیاس» گفته ایران همچنان قصدی برای ساخت سلاح هستهای ندارد.
ماجراهای فاضل میبدی و هزارهگراها!
محمدتقی فاضل میبدی، روحانی اصلاحطلب صحبتهایش در خصوص دلایل مسمومیت دانشآموزان در چند شهر کشورمان را تکذیب کرد، اما شبکه شرق (سایت اینترنتی وابسته به روزنامه شرق) میگوید که فایل صوتی سخنان میبدی را دارد و فقط حرفهای خود او را منتشر کرده است و در زمان گفتگو هم صحبتی از منتشر نشدن نبوده است.
روزنامه جوان درباره این خبرسازی از جانب اصلاحطلبان نوشته است:
از سویی فاضل میبدی بارها سخنان شاذ و ادعاهای بی سند داشته است، از جمله اردیبهشت امسال او در مطلبی تحریکآمیز نوشته بود: «اگر اقتصاد کشور سامان نیابد و گرانیها مهار نشود، باید منتظر شورش گرسنگان بود، شورش از انقلاب خطرناکتر است.» یا آذرماه سال گذشته، مشکل آب اصفهان را به شعارهای انقلاب اسلامی و سیاست خارجه ربط داد و نوشت: «اگر دقیق مدیریت نکنیم مسئله آب ما را با بحرانهای بزرگتری مواجه خواهد کرد. تا دیرنشده بیاییم دست از برخی رویکردها و شعارها برداریم و تمام هم و غم خود را در جهت نجات مردم ایران به کار بریم… میبدی در این گفتگو گفته که گروهی موسوم به «هزارهگرا» مسمومیتهای سریالی را رقم زدهاند: «عمدی بودن این ماجرا واقعیت دارد. گفته میشود گروهی موسوم به هزارهگرا مسئول این مسمومیتهای سریالی در مدارس هستند. این گروه و تفکر معتقد است که دختران نباید درس بخوانند یا نهایتا باید تا سوم دبستان درس بخوانند. این جریان یک جریان مذهبی و ضد مدرنیته است… مرکز ثقل این جریان در قم و اصفهان است.»
جوان در ادامه نوشته است:
او منبع این ادعا را پژوهشهای «یک جامعهشناس» در قم دانسته که گفته «نمیتوانم نامش را بگویم».میبدی و شبکه شرق حتی درباره نگاه مراجع به این موضوع مبهم حرف زدهاند. خبرنگار شرق پرسیده که «واکنش بیوت مراجع در این مدت چه بودهاست»، و میبدی گفته: «من تا به حال نشنیدهام که روحانی یا چهره شاخصی از این جریان حمایت کند و نمیدانم آیا فرد شاخصی پشت این ماجرا هست یا خیر، اما مطمئناً این ماجرا تصادفی نیست.» با انتشار این ادعاهای بی سند در موضوعی که به دلیل شرایط خاص و گستردگی آن میتوان گفت تبدیل به یک موضوع امنیتی شده است، بسیاری از افراد منتظر واکنش نهادهای مسئول در این زمینه بودند، اما میبدی در گفتگو با ایرنا سخنان خود را تکذیب کرد!
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
آتیه ناصح در سریال خسوف که اعتراضات دانشجویی را نسبت به کیفیت غذای دانشگاه رهبری میکند، فرزند مبارز سیاسی سابقی است که همچنان قرص سیانور خود را نگاه داشته است.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق – با تقویت پلتفرمها و اوج گرفتن فعالیتهایشان، به تدریج فضای نظارتی دچار دوگانگی شد و در یک بازه زمانی فرصتی فراهم شد تا در بحران نظارت مجموعههای نمایشی خاصی در شبکه نمایش خانگی عرضه شوند که هدفشان صرفا سرگرمی نبود و زمینه یک آشوب اجتماعی آیندهنگرانه را تشدید میکرد.
در واقع بخشی از ریشه برانگیختن و تهییج عمومی واعتراضات اخیر را باید در محتواهای سریالهای شبکه نمایش خانگی جستجو کرد. این مجموعههای نمایشی ساخته و عرضه شده در شبکه نمایش خانگی از یک الگوریتم واحد پیروی میکنند. هر کدام از محتواهای تولید شده هدفگذاری خاصی دارند، اما همه آنان از همان الگوی واحدی پیروی میکنند تا زمینه نارضایتیهای سیاسی – اجتماعی را تشدید کنند.
پیش از این در گزارشهای مختلفی به سریال «شبکه مخفیزنان» اشاره شد، (اینجا) شعار سمبلیک اغتشاشات اخیر را با قرائت دیگری در پس زمینه روایتش گنجاند و پخش این سریال ۲ ماه قبل از آشوبها آغاز شد. طبق همان الگوریتم واحد برای تولید محتوا در شبکه نمایش خانگی و همانطور که بدان اشاره شد سریال «قورباغه» ضمن تسریع روند القاء خشونت زمینه عادی سازی پلیسی کشی را فراهم آورد. (اینجا)
در آشوبهای سازماندهی شده اخیر، دانشگاه کارکرد استمراری در افزایش دامنه تنشها داشته است. در واقع تشدید تنش «درون دانشگاهی» یک پیشغذا برای طبخ آشوبهای گسترده در بسترهای اجتماعی بیرون از دانشگاه است.
بیشتر بخوانید:
بازی دوگانه همایون اسعدیان و منوچهر شاهسواری با سینمای ایران
فرمول عادی سازی آشوب در دانشگاه و تعمیم به محیط بیرون را به وضوح میتوان در سریال «خسوف» برادران «میری – اسعدیان» جستجو کرد. یکی از نکات قابل تاملی که از درونمایه این سریال میتوان استنتاج کرد، شیوه سازماندهی شده اعتراضات درون دانشگاهی و رویکردی تطبیقی با آشوبهای اخیر است. مقدمه نمایشی سریال «خسوف» با آشوب از درون رستوران دانشگاه آغاز میشود.
۱- این همانی اعتراضهای دانشگاهی در سریال خسوف و تشابه آن با ویدئوهای اعتراضی دانشجویان در دوران آشوبهای اخیر
آغاز «آشوب» یا به تعبیر سریال «اعتراض از درون سلف» آغاز میشود و تهدید به برخورد قاطع دانشجویان با مدیران، تحریم کلاسها، اعتراضهای سازماندهی شده درون دانشگاهی با پخش اعلامیه پتانسیل کارکرد شیوع هرج و مرج طلبی در دانشگاه را تحت عنوان اعتراض به نمایش میگذارد. البته بهانه این شورشها ظاهرا به پیمانکار طبخ غذای سلف دانشگاه است.
کاراکتر اصلی سریال «آتیه ناصح» به کیفیت غذای سلف اعتراض دارد و این اعتراض فردی کیفیت جمعی پیدا میکند. او یکی از دانشجویان بیقرار و همواره معترض است که بر اساس دادههای سریال به هر رخدادی حتی امور غیرضروری دانشگاه اعتراض دارد. کاملا مشخص است که مسئله کیفیت غذا در یک محیط دانشگاهی، برای دانشجویی که در تهران زندگی میکند و پدرش یک تولیدی دارد، کاملا بهانه است.
مسئولان رسیدگی به اعتراضات که «آتیه ناصح» قصد سازماندهی آن را در دانشگاه دارد، فردی به نام «قیاسی» است. قیاسی ظاهری شبیه تیپیکالمدیران سالهای اخیر را دارد با رفتاری طراحی شده که عمدتا در مقابل یک اعتراض دانشجویی ساده برای تغییر پیمانکار سلف، روش برخورد سخت با دانشجویان را انتخاب میکند و چندین بار تصمیم تعلیق ناصح را داشته است.
۲- چگونه اعتراضات ساده دانشجویی میتوانند منجر به تنشی بزرگ شوند
در این سریال سرشاخه اعتراضات یک زن و سایر دانشجویان دختر او را همراهی میکنند و بازوی مانع این اعتراضات مردان هستند. هیچکدام از شخصیتهای مرد این سریال در چرخه اعتراضی روایت حضور ندارد و «آتیه» است که هدایت آشوبهای درون دانشگاهی را برعهده دارد. نام نمادین «آتیه» نیز تمثیلی از شیوه جهت دهی اعتراضات منجر به آشوب در آیندهای است که سریال پیشبینی میکند.
نمایش اعتراض در ابتدای سریال با برشهای آشوبهای اخیر در محیطهای دانشگاهی این همانی فوق العاده مشابهی دارد.
در همان سکانس نخست وقتی قیاسی ناصح را فرامیخواند او یادآوری میکند من کاری نکردم و چون او نخبه است قیاسی اذعان میکند که برخوردهای اولیه توام با مدارا بوده است.
قیاسی در نخستین برخورد نمایشی سریال از او میپرسد :”خانوم ناصح (آتیه) کی به شما گفته صلاحیت دارید در هر موضوعی اظهارنظر کنید؟ خودتان میبرید و میدوزید و حکمش را صادر میکنید.
۳-اعتراضات دانشگاهی چگونه دوقطبی و تشنج ها را تشدید میکند؟
ناصح در پاسخ میگوید: شما بفرمائید من در چه موضوعی اظهار نظر کردم که صلاحیتش را نداشتم. من از حق خودم و بقیه دانشجویان دفاع کردم.
قیاسی در ادامه میگوید: نه شما و نه دو نفری که بیرون ایستادند نماینده دانشجویان نیستند.
ناصح پاسخ میدهد: شما نگذاشتید من نماینده دانشجویان باشم.
قیاسی اشاره میکند: این راه و رسم اعتراض نیست اگر از کیفیت غذا رضایت ندارید نامه بنویسید همه زیر آنرا امضاء کنند و دفتر بررسی کنند.
ناصح پاسخ میدهد : من را به دنبال نخود سیاه نفرستید. چند تا نامه اعتراضی در کشور شما دارد خاک میخورد.
قیاسی میگوید: این نامهها مشکلشان درباره غذا نیست، سیاسی هستند.
ناصح پاسخ میدهد: مشکل این است که هر موضوعی را سیاسی می کند.
قیاسی در ادامه میگوید: حرف غذا را پیش می کشید و آنرا سیاسی می کنید. این دفعه اگر بحث تعلیق مطرح شود از من انتظار کمک نداشته باش.
«خسوف» سریالی عاشقانه است که بر اساس روایتهای فرعی اعتراضی ساخته شد، با اینکه عنصر ملودرام، موتور محرک قصه است اما خرده روایتها حتی سکانسهای فرعی سریال اشارههای پررنگی به شیوههای برخورد در آشوبهای اخیر دارد.
۴-یکی از شیوههای آموزشی مبارزه در سریال خسوف، هک کردن برای انتخاب روش برخورد با مسئولان دانشگاه است
روش مبارزه در آشوبهای اخیر با روش مبارزه در خسوف چگونه همخوانی دارد؟
آغاز روایت با یک حرکت اعتراضی آغاز میشود و قیاسی آتیه را تهدید به تعلیق میکند. او و همراهانش برای تقابل با قیاسی مشغول سرقت اطلاعات مربوط به او از طریق هک سرور دانشگاه هستند. روش اول مبارزه برای این گروه دانشجویی دسترسی به اطلاعات از طریق هک است. آنچه که به وضوح در دوران آشوبها از سوی گروههای هکری ناشناس به شدت افزایش یافته است.
پس از برخورد قیاسی و ناصح، همراهان آتیه برای پی بردن به تصمیمات مدیران دانشگاه اقدام به هک وب سایت و بخش گردشکار مرسلات اداری میکنند.
اما قبل از این اقدام برای عقبنشینی قیاسی همراهان آتیه روی نقطه ضعف اساسی قیاسی انگشت میگذارد. شیوه مبارزه جدید برای آنچه تمامیتخواهی تحت عنوان قرارداد با پیمانکار طبخ غذای دانشگاه مطرح میشود این است که انگشت روی افشا یا تهدید به افشای زندگی خصوصی افراد میگذارند.
یکی از شیوههایی که در ایام آشوبها در شیوه انتقامگیری چهرههای سیاسی و انتشار عکسهای خانوادگی آنان است که در شیوه برخورد آتیه و همراهانش با قیاسی نمود پیدا میکند.
اما روش انتقامگیری محدود به هک، افشای زندگی خصوصی افراد نمیشود و «رگزنی» و ترور با سلاح سرد بخش قابل تاملی است که در مواجه با قیاسی اجرا و منجر به مرگ او میشود.
۵-ترور به شیوه آشوبهای اخیر
در حالیکه، امیر، آتیه، علیرضا و… و. تصمیم میگیرند به ملاقات قیاسی رفته و با او گفتوگو کنند، در همین حال دو موتورسوار بدون هیچ قصد دیگری به غیر از ترور با سلاح سرد اقدام به بریدن گلوی او میکنند و او با همان شیوهای ترور میشود که پلیس سریال قورباغه ترور شد و این روش برخورد شباهت عجیبی به ترورهای سید روح الله عجمیان، دانیال رضا زاده و حسین زینال زاده(حافظان امنیت) دارد. با اینکه بعدها این دو ضارب در سریال سارق تلفن همراه معرفی میشوند اما در همان سکانس ترور قیاسی هیچ خبری از خفتگیری یا سرقت تلفن همراه نیست و ضاربان بدون طلب کردن موبایل یا اظهار به سرقت قیاسی را ترور میکنند.
از این حیث سریال خسوف تحصن دانشجویی، تقابل با روسای دانشگاه (تمثیلی سیاسی)، هک و دستیابی به اطلاعات افرادی که با آنان مواجه دارد و ترور با سلاح سرد را (به صورت غیر مستقیم) به صورت نمایشی تئوریزه میکند.
۶- برشی از سریال خسوف که نشان میدهد پدر آتیه، معترض جریان دانشجویی عضو گروههای سیاسی بوده که همچنان قرص سیانور خود را به عنوان یادگار دوران مبارزاتیاش همچنان همراه خود دارد
معارض، راه معاند را ادامه میدهد؟
«آتیه ناصح» دچار سندورم اعتراض بیقرار است و این موضوع را از زبان رضی (علی عمرانی) در بخشی از سریال مطرح میشود و در ادامه سریال ریشه این رفتارها را باید در گذشته خانوادگی او جستجو کرد. در قسمت یازدهم سریال، اسفندیار پدرِ آتیه (مسعود کرامتی) میخواهد فرزندش را نصیحت کند، تا مسیر صحیح زندگی را انتخاب کند. او یک قوطی کبریت را به فرزندش نشان میدهد که درون آن حاوی قرص سیانور است و گذشته مبارزاتی خود را به فرزندش یادآوری میکند.
پیش و پس از انقلاب دو گروه سیاسی سازمان چریکهای فداییان خلق و مجاهدین خلق از سیانور استفاده میکردند، اما این قرص کشنده بیشتر به عنوان سمبل مبارزه رجوییستها شناخته میشود.
با اینکه تهیهکننده سریال با انتشار متنی به این مسئله اشاره میکند که استفاده از این قرص الزاما اشاره به فرقه رجوی ارتباطی ندارد اما مخاطب سریال سیانور را سمبلی از سازمان منافقین میداند. روزنامه شرق در گزارشی در ۱۲ آذر ۱۳۸۰ با نقل خاطره ای از بهزاد نبوی این قرص را نماد فرقه رجوی معرفی میکند.
با این حال شیوه کنشگری آتیه ناصح در زنده نگاه داشتن آشوبهای درون دانشگاهی بخشی از شیوه و متدی است که از پدرش آموخته است.
حال باید این پرسش را مطرح کرد که حتی اگر منظور سازندگان تبلیغ آرمانی افراد منتسب به این سازمان نباشد اما فرقههای معاند تا سالهای طولانی پس از انقلاب از این قرص استفاده میکردند و سریال این خط را القاء میکند که فرزندان اعضای فرقههای معاند هستند که خط ملتهب کردن فضای سیاسی کشور را حفط کنند و آتیه، آینده پدرش اسفندیار است که متدهای مبارزاتی او را دنبال میکند.
۷-القاء فساد سیستماتیک و حمایت شرکتهای مشکوک برای ورود کاراکتر سمیرا به شورای شهر برای ساخت و سازهای غیرقانونی
القاء فساد سیستماتیک برای ناامیدی مخاطبان از حاکمیت
یکی از تمهای روایی که در تولیدات سالهای اخیر شبکه نمایش خانگی به ادامه آن اصراری جدی وجود داشته، القاء مکرر مسئله فساد درون سیستمی است.
در سریال خسوف سمیرا(پریا مجللی) یک دانشجوی مطلقه، نقش یک پادوی مطبوعاتی را دارد. او وارد شرکت مهراب و رضی میشود. اغلب فعالیتهای این شرکت حضور در فعالیتهای غیرقانونی و زد و بندهای کلان است. سمیرا با اینکه با علیرضا (پوریا رحیمی سام) ازدواج کرده اما روابط کثیف خود را با رضی حفظ کرده است و با حمایت این شرکت میتواند به عضویت شورای شهر درآید. در ادامه شاهد هستیم دلالانی چون رضی تخلفات خود را در حوزه ساخت وساز غیرقانونی با حمایت سمیرا در شورای شهر پیش میبرند.
القاء این روند که در سریالهای فراوان دیگری تکرار شده است، موجی از نارضایتیهای اجتماعی را در پی خواهد داشت که در خلاء نظارتی مدیران پیشین وزارت ارشاد و ساترا چنین مفاهیمی به مخاطبان سریالهای شبکه نمایش خانگی القاء شده است.
۸- برشی از سریال با اشاره به تیراندازی پلیس که هیچ ارتباطی به خط اصلی روایت ندارد
سکانس پربحث از تیراندازی بدون دلیل پلیس
پلیس به عنوان نماینده قانون برای حفظ امنیت شیوه قاطعانهای را باید در پیش گیرد. در سریال خسوف در سکانسهای غیرمرتبط صحنههای تیراندازی پلیس گنجانده شده که هیچ ارتباطی به روایت اصلی ندارد. این سکانسها شاید در زمان ساخت سریال برای مخاطب اهمیت چندانی نداشت اما تاکید مستقیم شلیک پلیس در آشوبهای اخیر معنایی چندان مثبت نخواهد داشت.
۹-القاء ناامنی شهر در سکانسی غیر مرتبط
در حالیکه امیر در یک ایست بازرسی توقف کرده، خودرویی از محل ایست بازرسی میگریزد و پلیس بی وقفه به او شلیک میکند. این اتفاق در حالی میافتد که وضعیت امنیتی شهر در سریال در پس زمینه بسیار نا امن جلوه داده میشود. کنار هم قرار گرفتن این دو سکانس زمینه القاء مفاهیم متفاوتی را فراهم میکند.
ادامه دارد…
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است