بهزاد نبوی

مردم می‌گویند صد رحمت به روحانی!/ پروژه مشترک افراطیون اصلاح طلب و آمریکا درباره سپاه

مردم می‌گویند صد رحمت به روحانی!/ پروژه مشترک افراطیون اصلاح طلب و آمریکا درباره سپاه



جریان اصلاح طلب درخصوص تغییر ریل گذاری در دولت سیزدهم و اثرات آن احساس خطر کرده است.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با  «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** مردم می‌گویند صد رحمت به روحانی!

روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی نوشت:«اکنون با گذشت ۹ ماه از تحویل دولت و ۸ ماه از استقرار دولت جدید، این قبیل سخن گفتن و گناه مشکلات را به گردن قبلی‌ها انداختن، نه با شعارهای قبل از انتخابات ۱۴۰۰ خود حضرات تناسبی دارد و نه با آنچه مردم از واقعیت‌های موجود می‌دانند منطبق است. شما اگر هنری داشتید، لااقل مانع بالارفتن قیمت‌ها می‌شدید، کاهش قیمت و ارزانی پیشکش! وضعیت گرانی‌ها و فشار زندگی بر مردم اکنون بگونه‌ایست که حتی همان مردمی که در روزهای قبل از انتخابات ۱۴۰۰ منتظر پایان یافتن دولت حسن روحانی بودند، حالا می‌گویند صد رحمت به روحانی!»

در ادامه این مطلب آمده است:«نکته بسیار مهم اینست که دولت اول روحانی توانسته بود اقتصاد را آرام کند و تورم را تک‌رقمی نماید ولی دولت دوم او بر اثر کارشکنی‌ها نتوانست به آنچه در نظر داشت برسد…  توده مردم با ترفندهائی از قبیل سرپوش گذاشتن بر ناکارآمدی‌ها توسط مسئولین و شگردهای انتخاباتی آنان آشنائی کامل دارند و می‌دانند که بعضی از آنان از هم‌اکنون برای انتخابات بعدی و رسیدن به کرسی ریاست‌ جمهوری خیز برداشته‌اند و این تلاش‌ها برای تحقق آن آرزوست. معلوم نیست اگر ماه مبارک رمضان نتواند با معنویت خود، مسئولین ما را به صداقت در گفتار و رفتار وادار کند، آنها چه وقت این گوهر گرانبها را به دست خواهند آورد؟ ایکاش مسئولان به این واقعیت پی ببرند که در شرایط امروز جامعه که مردم از همه چیز باخبر هستند، حنای فرافکنی رنگ ندارد

مردم می‌گویند صد رحمت به روحانی!/ پروژه مشترک افراطیون اصلاح طلب و آمریکا درباره سپاه

در ماههای پایانی دولت قبل، معاون اول رئیس جمهور در واکنش به گرانی ها گفته بود «برای کاهش قیمت ها دعا کنید»! این قبیل اظهارنظرها در دولت قبل به وفور بیان شده بود. در آن مقطع هیچکدام از رسانه های منتسب به جریان اصلاح طلب فریاد وامصیبتا سر نداده و به این قبیل اظهارات اعتراض نمی کردند.

میراث دولت روحانی آنقدر تأسف برانگیز بود که حتی صدای برخی حامیان دولت قبل را نیز درآورده بود. برای نمونه روزنامه اصلاح‌طلب ابتکار در مطلبی نوشته بود:«قیمت مسکن طی دولت‌های گذشته بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ درصد رشد داشت اما دولت روحانی در این بخش رکوردی بی‌سابقه ثبت کرد و بازار شاهد رشد ۶۹۰ درصدی قیمت در هشت سال اخیر بود. افزایش ۶۹۰ درصدی قیمت مسکن در کنار رشد سرسام‌آور قیمت اجاره‌بها، تنها قسمتی از مشکلاتی است که طی سال‌های اخیر گریبان بازار و خانوارها را گرفته و تا کنون راهکارهای ارائه شده نیز نتوانست گره‌ای از مشکلات به وجود آمده را باز کند.»

دولت روحانی بخش زیادی از منابع مورد نیاز برای اداره کشور را با استقراض از صندوق توسعه ملی،بانک مرکزی و همچنین انتشار اوراق مالی تامین کرد. همین استراتژی دولت روحانی موجب شد تا بخش قابل توجهی از هزینه اداره کشور به دولت بعدی منتقل شود بر همین اساس دولت رئیسی در ابتدای شروع فعالیتش بدهی سرسام آوری داشت؛ اتفاقی که در سه دهه اخیر بی سابقه بوده است.

بر همین اساس مسئولان ارشد دولت سیزدهم اعلام کردند که ماهیانه حدود ۱۰ هزارمیلیارد تومان صرف پرداخت بدهی های دولت قبل می شود.

در حال حاضر مردم هنوز قطع مکرر برق و صف های عریض و طویل خرید مرغ و نحوه اجرای طرح سهمیه بندی بنزین و مدیریت بحران در سیل و زلزله و تعلل در خرید واکسن کرونا و دلار ۴۲۰۰ تومانی و…در دولت روحانی را فراموش نکرده اند.

در ۸ ماه اخیر دولت رئیسی علیرغم میراث شوم دولت قبل، اقدامات قابل توجهی انجام داده است. با اینحال اصلاح طلبان با انکار میراث دولت قبل و سانسور اقدامات مثبت دولت سیزدهم، همصدا با دشمن مشغول ناامیدسازی مردم و القای بن بست در آینده نزدیک هستند.

** پروژه مشترک افراطیون اصلاح طلب و آمریکا درباره سپاه

روزنامه شرق در مطلبی نوشت:«شرایط حاکم بر جنگ، فرصت را برای نهایی‌کردن توافق هسته‌ای فراهم کرده است. آمریکا با هدف مهار هسته‌ای و عدم اشاعه خواستار توافق با ایران است. به نظر می‌رسد در ایران نیز تصمیمِ سیاسی برای توافق اتخاذ شده است. هر دو کشور با موانع داخلی روبه‌رو هستند. در آمریکا انتخابات میان‌دوره‌ای و خطر ازدست‌دادن کرسی‌های دو مجلس توسط دموکرات‌ها بایدن را تحت فشار قرار داده و ریسک‌پذیری او را کاهش می‌دهد

در ادامه این مطلب آمده است:«در ایران هم تندروهای مخالف توافق بر این باورند که با توجه به مشغولیت و تمرکز آمریکا (و غرب) بر بحران اوکراین، می‌توان امتیازات بیشتری گرفت که به نظر می‌رسد تصور صحیحی نیست. موانع موجود و ازجمله موضوع سپاه که ظاهرا موضوع اصلی توافق است، در صورت برخورداری از اراده سیاسی حل‌شدنی است.»

مردم می‌گویند صد رحمت به روحانی!/ پروژه مشترک افراطیون اصلاح طلب و آمریکا درباره سپاه

یکی از پروژه های دشمن در مقابله با ملت ایران، ایجاد دوگانه دروغین «میدان-دیپلماسی» و همچنین دوگانه دروغین «سپاه- معیشت» است.

مقام های دولت آمریکا اینگونه القاء می کنند که صرفا بر سر مسئله سپاه، مذاکرات به بن بست کشیده شده و اگر این مسئله نبود، برجام احیا شده و منافع آن شامل حال مردم ایران می شد.

نکته قابل تأمل اینجاست که طیف تندرو اصلاح طلب نیز در این پروژه در پازل دشمن بازی کرده و به این دوگانه های دروغین رسمیت داده و به آن ضریب می دهد.

این در حالی است که مسئله اصلی در مذاکرات وین، بی عملی آمریکا و سرپیچی از اجرای تعهدات خود است. آمریکا و اروپا به هیچ عنوان به تعهدات خود عمل نکرده و دنبال اجرای یکطرفه تعهدات از سوی طرف ایرانی هستند.

«سعید خطیب زاده» سخنگوی وزارت خارجه- ۲۹ فروردین- در نشست خبری در پاسخ به سوالی در خصوص اینکه رفع تحریم‌های سپاه تنها موضوع باقی مانده در مذاکرات است، گفت: «موضوعات باقی‌مانده میان ایران و ایالات متحده بیش از یک موضوع است.»

خطیب زاده در ادامه درباره انتفاع ایران از برجام گفت:«برجام سال‌هاست که برای ما کار نمی‌کند و منافع اقتصادی ملت ایران نادیده گرفته شده است و ادامه دادن این وضعیت، سوال اساسی درباره اینکه انتفاع اقتصادی مردم ایران از برجام چیست؟ را بیشتر می‌کند.»

دموکرات ها و جمهوری خواهان در آمریکا در هر مسئله ای با یکدیگر اختلاف داشته باشند، در دشمنی با ملت ایران با یکدیگر اشتراک نظر دارند. این دو شاید در روش های مقابله با یکدیگر اختلاف نظر داشته باشند اما هدف هر دو یکی است و صرفا در راههای رسیدن به این هدف مشترک، اختلاف سلیقه دارند.

تجربه ثابت کرده است که اتفاقا دموکرات ها در دشمنی با ملت ایران از جمهوری خواهان گستاخ تر هستند.

**نسخه پیچی بانیان تورم ۴۳ درصدی و عاملان ۲ برابر شدن تحریم ها برای اداره کشور!

روزنامه اعتماد در مطلبی به قلم «احمد زیدآبادی» از محکومین فتنه ۸۸ نوشت:«با همسو شدن نهادهای حاکم در انتخابات ریاست‌جمهوری سال گذشته، اکنون روشن شده است که آنچه حاکمیتِ اصولگرایان را تهدید می‌کند نه اصلاح‌طلبان، نه معترضان، نه براندازان، نه قدرت‌های خارجی، بلکه بخش مهمی از پایگاه اجتماعی خودِ آنان است

در ادامه این مطلب آمده است:«با ایدئولوژی ضد اصلاحی اصولگرایان قاعدتا یک خانواده را هم نمی‌توان اداره کرد، چراکه اداره یک خانواده نیز نیاز به مدارا، مهربانی، گفت‌وگو، متقاعدسازی، توازن دخل و خرج و غیره دارد، حال چه رسد به مملکتی به وسعت و جمعیت ایران که مشکلات پیچیده آن در عرصه‌های گوناگون روی هم انباشت شده و نیازمند تصمیمات واقع‌بینانه و سریع و دردناک است.بنابراین، مسوولان قوا به ناچار باید از ایدئولوژی منجمدِ موردِ نظر هوادارانِ اصولگرایی عدول یا به نحوی آن را تاویل و بازتعریف کنند تا راهی برای تصمیم‌گیری در جهت گذر از مشکلات گشوده شود

این فعال تندرو اصلاح طلب در ادامه نوشت:«در واقع، آنچه هواداران اصولگرایی بنا به ایدئولوژی بسته و منجمد خود به عنوان راه‌حل مشکلات کشور مطرح می‌کنند، هیچ ردپایی در واقعیت ندارد و توهم محض است. آنها می‌کوشند این توهمات را به قوای حاکم نیز تحمیل کنند

مردم می‌گویند صد رحمت به روحانی!/ پروژه مشترک افراطیون اصلاح طلب و آمریکا درباره سپاه

«پر رویی نجومی» خصلت جدایی ناپذیر در رفتار بخش قابل توجهی از جریان اصلاح طلب است. این جریان سیاسی در ۸ سال گذشته در سیاست داخلی تورم ۴۳ درصدی را به مردم تحمیل کرد و در سیاست خارجی نیز با رویکرد بسیار غلط، ۲ برابر شدن تحریم ها را رقم زد.

حالا همین طیف با پررویی و توهین به مردم مدعی است که جریان مقابل توانایی اداره کشور را ندارد. رئیس جمهور در روزهای گذشته در دیدار با اصحاب رسانه گفته بود: «در مرداد ماه ۱۴۰۰ که دولت تغییر کرده بود ولی وزرا هنوز رای اعتماد نگرفته بودند و با وزرای دولت قبل کار می‌کردم، آنها می‌گفتند که حتی توان پرداخت حقوق مرداد را هم نداریم. اما دولت از این وضعیت به شرایطی رسیده که حتی یک بار هم در پرداخت حقوق‌ها تاخیر نشد، آن هم بدون استقراض. امروز دیگر شرایط کاملا متفاوت شده و دولت اجرای برنامه‌های خود برای رفع مشکلات بزرگ‌تر را آغاز کرده است.»

 واقعیت آن است که جریان اصلاح طلب درخصوص تغییر ریل گذاری در دولت سیزدهم و اثرات آن احساس خطر کرده است. چرا!؟ به این دلیل که افکارعمومی عملکردها و اقدامات را مقایسه می کند و به تفاوت ها پی می برد و اینجاست که متوجه می شود که کدام جریان یدطولایی در پوپولیسم(مردم فریبی) داشت و دیگران را به این اقدام متهم می کرد.

متاسفانه بخش اعظمی از جریان اصلاح طلب، طیفی بریده از مردم است. این طیف معتقد است که مردم رعیت هستند و مقام های کشور حکم ارباب را دارند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مردم می‌گویند صد رحمت به روحانی!/ پروژه مشترک افراطیون اصلاح طلب و آمریکا درباره سپاه بیشتر بخوانید »

قوامی: روحانی جز ضربه زدن کار دیگری برای اصلاح‌طلبان نکرد

قوامی: روحانی جز ضربه زدن کار دیگری برای اصلاح‌طلبان نکرد



یک فعال اصلاح‌طلب گفت: روحانی جز لطمه‌زدن به اصلاح‌طلبان کار دیگری انجام نداد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، «روزنامه کیهان» در ستون اخبار ویژه خود نوشت: ناصر قوامی گفت: آقای نبوی گفته است که اگر مردم پای صندوق‌های انتخابات بیایند، آقای خاتمی رأی می‌آورد یا مجلس ششمی شکل می‌گیرد اما شرطش را نگفته است؛ شرطش این است که چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب تأیید صلاحیت شوند.

اخیرا بهزاد نبوی ‌رئیس‌جبهه اصلاحات گفته بود «اگر مردم در انتخابات شرکت کنند، می‌شود بار دیگر فردی مانند خاتمی یا روحانی رئیس‌جمهور شوند یا مجلسی مانند مجلس ششم شکل بگیرد».

ناصر قوامی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و نماینده مجلس ششم در واکنش به سخنان اخیر بهزاد نبوی به «نامه‌نیوز» گفت: «آقای نبوی گفته است که اگر مردم پای صندوق‌های انتخابات بیایند، آقای خاتمی رأی می‌آورد یا مجلس ششمی شکل می‌گیرد اما شرطش را نگفته است؛ شرطش این است که چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب تأیید صلاحیت شوند و بتوانند رقابت کنند. در صورتی که نظارت استصوابی به همین شکل به قوت خود باقی باشد، نتیجه‌ای مشابه مجلس یازدهم به وجود می‌آید».

او ادامه داد: «مردم باور دارند که اصلاح‌طلبان قادر به اصلاح نیستند و این توان را ندارند. می‌گویند 26 سال است که اصلاح‌طلبان با این عنوان در صحنه سیاسی حضور دارند اما نتوانستند آن‌طور که انتظار می‌رفت اصلاحی مهم را رقم بزنند. بنابراین مردم خواستار اصلاح‌ هستند اما اصلاح شرایط موجود را در قدرت اصلاح‌طلبان نمی‌بینند و درست هم فکر می‌کنند».

قوامی درباره دولت حسن روحانی تصریح کرد: «بزرگ‌ترین ضربه به اصلاحات را آقای روحانی، وزرا، استاندارها و همه نزدیکانش زدند. خب حالا اسم از آقای روحانی می‌آورند. او بیاید که چه کار کند؟ مگر جز لطمه به حیثیت اصلاح‌طلبان کار دیگری هم انجام داد؟»

اظهارات فرافکنانه قوامی در حالی است که اصلاح‌طلبان روحانی و دولتش را «نامزد و رحم اجاره‌ای» می‌خواندند و از طریق او توانستند مناصب بسیاری در دولت وی بگیرند و دولت وی را برای انحراف از مصالح و منافع کشور ریل‌گذاری کنند، اما ضمنا ادعا کنند که با روحانی فاصله و زاویه دارند!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

قوامی: روحانی جز ضربه زدن کار دیگری برای اصلاح‌طلبان نکرد بیشتر بخوانید »

چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!



در فتنه سال ۸۸ اصلاح‌طلبان گمان می‌کردند که برای بازگشت دوباره به حاکمیت باید به سیم آخر زده و فضا را در دست گرفت! اما بازهم مانند ماجرای تحصن در مجلس ششم در محاسبات آخر دچار اشتباه شدند.

سرویس سیاست مشرق- میانه‌های اسفند سال ۱۳۷۸ محمدرضا خاتمی سرمست از پیروزی در انتخابات مجلس ششم یک کنفرانس خبری برگزار می‌کند. در این نشست یکی از خبرنگاران از دبیر کل مشارکت می‌پرسد، برنامه شما برای چهار سال آینده در پارلمان چیست؟ خاتمی پاسخ می‌دهد که باید زیرساخت‌های سیاسی ایران را تغییر بدهیم، زمان خانه‌تکانی است. برادر رئیس‌جمهور اصلاحات ادامه می‌دهد که ما برای اصلاحات در ایران نیاز به آرامش سیاسی در قدرت داریم.

پس‌ازاین گفتگوی خبری، روزنامه کیهان با استقبال از طرح «فضای آرام سیاسی در کشور» در یادداشتی می‌نویسد که اصلاحات باید بتواند حرف بزند و در حاکمیت مشارکت داشته باشند. این سرمقاله در تاریخ معاصر انقلاب بسیار مهم است، زیرا در آن با لحنی دلسوزانه به دولت اصلاحات در عواقب رادیکالیسم هشدار داده و چپ را بخشی از نظام خوانده بود. تا پیش از انتخابات هواداران دوم خرداد در شهر شایعه کرده بودند که دولت خاتمی مستعجل است و برخی اجازه نمی‌دهند اصلاح‌طلبان سوار دولت شوند!

آن سرمقاله توطئه روانی چپ‌ها را خنثی کرد. البته رقیب اصلاحات (جناح راست) پیش‌ازاین نیز نشان داده بود که انتخابات را بخشی از مؤلفه‌های قدرت در کشور دانسته و حاضر است حتی در صورت شکست نیز به رقیب تبریک گفته و به حیاط خانه خود برود.

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

اما تئوری «آرامش سیاسی» از سوی اصلاح‌طلبان عمر زیادی ندارد! یک هفته پس از سخنرانی محمدرضا خاتمی در خیابان سمیه، چند محله بالاتر و در حسینیه ارشاد سعید حجاریان یکی از مشاوران دولت، مغرور از پیروزی در انتخابات مجلس، طی یک سخنرانی تند و عصبی اعلام می‌کند که ورق‌ بازی در حاکمیت در دست جبهه دوم خرداد است.

حجاریان با اشاره به جناح رقیبش گفته بود که برای اصلاحات واقعی در کشور باید مخالفان خاتمی را جارو کرده و برای همیشه از قدرت بیرون کنیم!

ماجرای عجیبی بود؛ درحالی‌که همه کشور خود را آماده کمک به اصلاح‌طلبان برای اداره دولت کرده بود؛ رادیکال‌های محفل خاتمی پنجه به‌ صورت نظام کشیده و با توسل به تاکتیک تولید هر ۹ روز یک بحران به میدان آمده بودند. از هنجارشکنی‌های روزانه روزنامه‌های زنجیره‌ای تا غائله کوی دانشگاه، ماجرای تاج‌زاده در خرم‌آباد، پروژه نوار سازان؛ قتل‌های زنجیره‌ای تا بیانیه یک‌میلیون امضا برای رفراندوم قانون اساسی و تحصن در مجلس برای رویارویی نهایی با حاکمیت بخشی از دست‌پخت اصلاحات در آن سال‌ها بود. بعدها ماشاالله شمس‌الواعظین سردبیر چند روزنامه تندرو اصلاح‌طلب در شرح آن روزها نوشت: ما سوار پیکان بودیم، اما می‌خواستیم مثل بنز حرکت کنیم، برای همین در اولین پیچ دچار انحراف شده و اصلاحات به ته دره رفت.

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

تقی رحمانی یکی از مهم‌ترین تئوریسین‌های گروهک ملی و مذهبی نیز دراین‌باره در جزوه جامعه مدنی نوشته است: متأسفم برای خودمان! من و مهندس (عزت‌الله سحابی) سوار اتوبوس شده و ۵۰ شهر را برای تبلیغ خاتمی رفتیم؛ اما آورده اجتماعی اصلاحات درنهایت هیچ بود. عضو سابق گروهک تروریستی موحدین و حامی خاتمی در انتخابات سال ۷۶ در ادامه نوشته است: اصلاح‌طلبان گمان می‌کردند که با تندروی می‌توانند مردم را به سمت خودشان جذب کنند، آن‌ها گمان می‌کردند که پس از استعفا در مجلس و تحصن مردم دسته‌دسته به میدان بهارستان آمده و بهزاد نبوی و محسن آرمین را روی شانه گرفته و در شهر می‌چرخانند، اما زهی خیال باطل حتی یک نفر نیز به استقبال آن‌ها نرفته و دوم خردادی‌ها مجبور شدند عقب‌نشینی سیاسی کنند.

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

محمدرضا تاجیک رئیس مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری در شرح آن روزها گفت: همواره به این موضوع فکر می‌کنم که چه اتفاقی برای ما افتاده که ما حتی امکان خلق یک مفهوم و نظریه را از دست دادیم و فقط مصادره کردیم و به قول اسمیت، به آپولوژیست تبدیل شدیم! دیگران [مفهوم] خلق می‌کنند و می‌گوییم مال ما بوده است. [۱]

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

آشوب سازی تاج‌زاده در غائله خرم آباد

دوباره برمی‌خیزم!

بعد از انتخابات سال ۸۴ و شکست سخت دو حزب منحله مشارکت و سازمان مجاهدین (انقلاب)، ابراهیم یزدی دبیر کل گروهک نهضت آزادی و عزت سحابی رئیس شورای ملی مذهبی‌ها به دعوت دفتر دانشجویان تندرو دفتر تحکیم وحدت(ظیف علامه) به یک جلسه هم‌اندیشی میان اصلاح‌طلبان دعوت می‌شوند تا برای آن‌ها تئوری داده و راه چاره‌ای پیدا کنند. یزدی در آن گفتگوی چالشی و طولانی رو به اعضای حاضر در نشست می‌گوید: اصلاحات دو راه‌حل دارد، یا باید اسلحه به دست گرفته و مبارزه مسلحانه کند؛ یا آنکه خودش را پالایش کرده و دوباره به قدرت بازگردد. یزدی در آن جلسه توصیه‌ای مهم به سران اصلاحات کرده و می‌گوید: همیشه قرار نیست ژنرال‌های اصلاحات در حاکمیت باشند، اجازه بدهید اصلاحات ریشه دوانده و در بروکراسی کشور رشد کند!

عزت‌الله سحابی نیز پس از یزدی پشت تریبون آمده و می‌گوید: در دوره خاتمی فکر می‌کردیم راه اصلاحات کوتاه است و می‌توان خیلی ساده همه‌چیز را روی انگشتمان بچرخانیم، حالا به این نتیجه رسیده‌ام که صبر استراتژیک دشوار و از گلوله خوردن نیز دردآورتر است.

احتمالاً آن روزها و در آن جلسه مهم کسی معنای سخنان یزدی و سحابی را به‌خوبی متوجه نمی‌شود، زیرا ۴ سال پس‌ازآن اصلاح‌طلبان باهدف کسب قدرت قمار بزرگی را شروع کرده و با رمز دروغین تقلب در انتخابات، ۸ ماه جنگ خیابانی را به‌نظام تحمیل می‌کنند.

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

در فتنه سال ۸۸ اصلاح‌طلبان گمان می‌کردند که برای بازگشت دوباره به حاکمیت باید به سیم آخر زده و فضا را در دست گرفت! اما بازهم مانند ماجرای تحصن در مجلس ششم در محاسبات آخر دچار اشتباه شده و در ۹ دی از مردم سیلی سخت خوردند؛ آن ضربه چنان شدید بود که سال ۹۲ تنها با تمسک به یک رحم اجاره‌ای توانستند در حاشیه حاکمیت برای خود سنگر سازی کنند. درحالی‌که قرار بود چپ‌های ستادی (سوسیال‌دموکرات‌های ایرانی) با تمسک به تئوری‌های ایوان ایلیچ (تئوریسین اتریشی و مبتکر ایده جامعه مدنی و براندازی) و با هدایت گروهک نهضت آزادی دوباره از خاکستر خود برخاسته و حاکمیت را یکدست کنند. اما چنان در چرخ‌دنده‌های کارنامه نئولیبرال های دولت روحانی له شدند که نامزد اختصاصی آن‌ها در انتخابات سال ۹۸ حتی نتوانست ۲ میلیون رأی آورد.

بعدها سرمقاله نویس روزنامه صبح امروز در یادداشتی در یک کانال تلگرامی نوشت که اصلاحات ته‌مانده اعتبار خود را ازدست‌داده و یک‌دهم رأی خود در سال ۷۶ را نیز به دست نیاورد! سعید حجاریان نیز با اعلام خبر مرگ اصلاحات و حمله به حزب کارگزاران اعلام کرد که اصلاحات پای صندوق رأی مرده است.

اصلاحات سخت یا اصلاحات ساختاری؟

اما عبور از صندوق رأی و مشارکت سیاسی در بطن انتخابات چه معنایی داشت؟ ضعف راهبردی و ادراکی از سوی اصلاح‌طلبان باعث شد آن‌ها مسیری جدید بانام «اصلاحات ساختاری» را آزمایش کنند.

مصطفی تاج‌زاده در تعریف اصلاحات ساختاری از توصیفاتی سخن می‌گوید که نشانه‌هایی از همان پروژه نرمالیزاسیون یا برجام ۳ و ۴ دارد! در این مدل سیاسی باید قدرت توسط چپ‌ها پالایش‌شده و قانون اساسی تغییرات محتوای کرده و خطوط قرمزی چون اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه حذف شود.

 تقی رحمانی در شرح اصلاحات ساختاری در جزوه جامعه مدنی می‌نویسد: باید ایران را واتیکانیزه کرد،  مدل ما چیزی است که در آن نظامی‌ها و روحانیت و بازار سنتی باید از صحنه کشور کامل حذف‌شده و یک جمهوری جدید شکل بگیرد.

سعید حجاریان نیز در شرح این مدل از اصلاح‌طلبی در وب‌سایت مشق نو نوشته است که باید برای اصلاحات ساختاری کادر حرفه‌ای ایجاد کرده و خاکستری‌ها را به‌مرور جذب کرد. حجاریان ادامه داده است که خاکستری‌ها توان مقاومت در برابر فشار اصلاحات ساختاری را نداشته و باید چپ ستادی راه چون سپری ضربه‌گیر عمل کرده تا راه برای جذب قشر خاکستری‌ها باز شود. [۲]

تعریف چپ ستادی رادیکال از اصلاحات  بیش از آنکه نمایشی از یک اقدام رفورمیستی باشد نشانه‌هایی از یک مسیر برای تغییرات سخت دارد. شاید لازم باشد دوباره سخنان ابراهیم یزدی در جلسه با دانشجویان تحکیم وحدتی را بازخوانی کنیم، آن روز دبیر کل گروهکی به اصلاح‌طلبان توصیه کرده بود که یا برای صندوق رأی بجنگید، یا آنکه با اسلحه راه منافقین در دهه شصت را بروید!

تجربه می‌گوید تیپولوژی اصلاحات آن‌قدر پتانسیل ندارد که شورش‌های گنگ و کور خیابانی (چون سال ۷۸، ۸۸، ۹۶ و سال ۹۸) را پیش ببرد. چپ رادیکال در آخرین آوردگاه خیابانی در سه روز ماجراجویی داعشی در سال ۹۸ در چند شهر نشان داد تنها می‌تواند روی موج حوادث سُر بخورد؛ اما برای آنکه به تعبیر علوی تبار بتواند اصلاحات را روی دریای خون شناور کند و یا به توصیف سعید حجاریان بتواند بالای شهری‌ها را به پایین‌شهری‌ها وصل کند باید راه طولانی‌تری را طی کند.

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

به‌طور حتم عباراتی سانتی مانتال چون اصلاحات ساختاری نمی‌تواند بار این حجم از تحولات سیاسی و امنیتی را بکشد. ازاین‌رو باید اصلاحات ساختاری را مقدمه اصلاحات سخت دانست. اصلاحات سخت مجموعه کنش‌هایی پراکتیکی و سیاسی است که در آن جنگ شهری، نافرمانی مدنی، عبور از قانون اساسی و درنهایت انقلاب خونین (مدل روسی) را در خود تعریف می‌کند.

البته اصلاح‌طلبان بدقلق و تندخو برای اجرای اصلاحات سخت با یکدیگر اختلاف‌نظر دارند؛ برخی چون تاج‌زاده، حجاریان و علوی تبار به رویارویی زودتر با حاکمیت باور داشته و به شیوه چریک‌های فدایی خلق جنگ مستقیم را تنها راه پیش رو می‌دانند.

برخی چون محمدرضا تاجیک اصلاحات تئوریک را در این مسیر پیشنهاد داده و خودسازی را ارجح بر برون سازی می‌دانند (مدلی که باعث رویارویی مصطفی شعاعیان با حمید اشرف در سازمان چریک‌های فدایی در قبل از انقلاب شد) و گروه سوم راه‌حل دبیر کل نهضت آزادی را توصیه کرده که راه سوم قابل‌تأمل است!

بهزاد نبوی چریک پیر اصلاحات در آخرین گفتگوی خود مدلی را برای اصلاحات ترسیم کرده که جای بحث دارد.

بهزاد نبوی می‌گوید که اصلاحات ساختاری همان اصلاحات جامعه‌محور است، اما این اصلاحات به معنای قهر و عبور از صندوق رأی نیست. نبوی توضیح می‌دهد که باید هر طور که شده پایی در قدرت داشت و با کمک خاکستری‌ها مسیر اصلاحات سخت را باز کرد. [۳] برخلاف سعید حجاریان که معتقد به نیروی پیشرو برای باز کردن مسیر اصلاحات سخت داشته و به تعبیری رو بازی می‌کند، نبوی خط نفوذ در قدرت را انتخاب کرده و آن را ترویج می‌کند. همین اختلاف‌نظر باعث شده است که باوجود انتخاب مجدد نبوی به‌عنوان رئیس جبهه اصلاحات برخی چریک پیر را متهم به ترویج کهن‌سالی و خشکیده شدن اصلاحات کنند.

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

باوجود مخالفت‌های اساسی در رهبری بهزاد نبوی میان اصلاح‌طلبان مسیری که او ترسیم می‌کند؛ همان چیزی است که ابراهیم یزدی به اصلاح‌طلبان توصیه کرده بود. شاید بهتر باشد دوباره به ابتدای این نوشتار بازگشته و سخنان دبیر کل گروهک نهضت آزادی را بازخوانی و ترجمه کنیم. ورود اصلاح‌طلبان به بروکراسی همان نفوذ خاکستری‌ها به قدرت است. نفوذ خاکستری‌ها به درون دولت را حداقل بهزاد نبوی بهتر از همه اصلاح‌طلبان درک می‌کند. کسانی که با سرنوشت کشمیری و کلاهی آشنایی دارند خوب می‌دانند که معنای سخن یزدی و نبوی با فاصله ۱۶ ساله چیست!

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

البته برخی اصلاح‌طلبان می‌گویند که از لیست امید در مجلس دهم عبرت گرفته و حاضر به قمار با خاکستری‌ها نیستند، اما کسانی که بازی‌های سیاسی را در محفل‌های زیرزمینی برای اصلاح‌طلبان جمع‌بندی می‌کنند، خوب می‌دانند که هیاهوی چپ‌های ستادی و هیجانی چون تاج‌زاده و عرب سرخی برای شورای تصمیم سازی جنگ‌های ایذایی پشیزی اعتبار اجرایی ندارد،   این روزها خط نفوذ در داخل در حال بازسازی است!


[۱] https://www.tasnimnews.com/fa/news/۱۴۰۰/۰۲/۰۸/۲۴۹۲۷۳۴

[۲] https://mashghenow.com/?p=۵۱۹۳

[۳] https://www.etemadonline.com/fa/tiny/news-۵۴۲۷۲۳

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران! بیشتر بخوانید »

برجام هیچ تضمینی ندارد، ولی ما باید عجله کنیم! / پایان برج عاج نشینی با آمدن دولت رئیسی به روایت یک استاد دانشگاه

برجام هیچ تضمینی ندارد، ولی ما باید عجله کنیم! / پایان برج عاج نشینی با آمدن دولت رئیسی به روایت یک استاد دانشگاه



جریان اصلاح طلب با تخطئه شروط بسیار مهم ایران، در پی سرهم بندی مجدد برجام و بازگشت بدون هزینه آمریکا به توافق است؛ آن هم بدون لغو تحریم ها!

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** برجام هیچ تضمینی ندارد، ولی ما باید عجله کنیم!

روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم «کوروش احمدی» فعال اصلاح طلب نوشت: «برجام یک ترتیبات داوطلبانه است و تصمیم‌گیری در آن مقید به قوانین سفت و سخت برآمده از عهدنامه‌ای الزام‌آور با آیین کار مکتوب و مشخص نیست

در ادامه این مطلب آمده است: «مقامات ایران باید توجه داشته باشند که فرصت‌ها نه الزاما دوام دارند و نه قابل تکرارند. فرصت‌ها برای تامین منافع ملی همیشه می‌توانند به سرعت از دست بروند. ایران یک‌بار در تیرماه گذشته فرصت توافق را داشت. امروز نیز اگر از هر فرصتی برای نهایی کردن برجام استفاده نشود یا در جهت ایجاد چنین فرصتی تلاش نشود، معلوم نیست فردا خیلی خیلی دیر نباشد.»

برجام هیچ تضمینی ندارد، ولی ما باید عجله کنیم! / پایان برج عاج نشینی با آمدن دولت رئیسی به روایت یک استاد دانشگاه

همچنین روزنامه شرق در مطلبی نوشت: «حرف‌های راویان مطمئن از احیای برجام، چندماهی است که بدون تغییر شکل تکرار می‌شود اما هشدارهای مرددها روزبه‌روز بلندتر می‌شود. اکنون به نقطه‌ای رسیده‌ایم که درخطربودن توافق هسته‌ای از همیشه عیان‌تر است. برخی البته از این مسئله راضی‌اند

در ادامه این مطلب آمده است: «آنهایی که از ابتدا با این توافق و بلکه با هرگونه توافق و تعامل مخالف بودند، در یک ‌سو و آنهایی که توهمات دیگری درباره شکل برنامه هسته‌ای ایران دارند، از سوی دیگر خروس‌خوان کبک‌هایشان را به جشن نشسته‌اند. در این میان نه‌تنها اهالی دیپلماسی‌ بلکه اهالی سیاست و اقتصاد هم که عواقب شروع بحرانی بزرگ‌تر از بحران‌های موجود را می‌بینند، نگران می‌نگرند و یک سؤال البته دست‌به‌دست می‌شود: چه باید کرد؟ ».

برجام هیچ تضمینی ندارد، ولی ما باید عجله کنیم! / پایان برج عاج نشینی با آمدن دولت رئیسی به روایت یک استاد دانشگاه

روزنامه اعتماد در مطلب مذکور صراحتا اذعان کرده که «برجام یک ترتیبات داوطلبانه است و تصمیم‌گیری در آن مقید به قوانین سفت و سخت برآمده از عهدنامه‌ای الزام‌آور با آیین کار مکتوب و مشخص نیست.»؛ حال سوال این است که در شرایطی که برجام صرفا داوطلبانه است و الزام آور نیست و مقید به قوانین سفت و سخت هم نیست، پس این همه عجله از سوی اصلاح طلبان برای احیای این توافق برای چیست!؟

دولت سیزدهم و تیم مذاکره کننده جدید برای رفع نواقص جدی برجام 3 شرط را مطرح کرده اند. یکی لغو همه تحریم ها به صورت دائمی است؛ دیگری ارائه تضمین معتبر و سومین شرط نیز راستی آزمایی اجرای تعهدات آمریکا توسط ایران است.

با اینحال جریان اصلاح طلب با تخطئه این شروط بسیار مهم، در پی سرهم بندی مجدد برجام و بازگشت بدون هزینه آمریکا به توافق است؛ آن هم بدون لغو تحریم ها. رهبر معظم انقلاب- ۹ آذر ۹۵- فرمودند: «مشکلات موجود در مساله توافق هسته‌ای، به خاطر عجله در زودتر به سرانجام رساندن توافق است… در مذاکرات هسته‌ای بحث‌های فراوانی راجع به تحریم‌ها شد اما اکنون در کنگره آمریکا، مسئله تمدید تحریم‌ها را مطرح می‌کنیم. وقتی عجله داریم که کار را زودتر تمام کنیم، از جزییات غفلت می‌کنیم که موجب ایجاد رخنه و نقطه سلبی در آن کار می‌شود.»

چندی پیش «قاسم محبعلی»  فعال اصلاح طلب و از مدیران وزارت خارجه در دولت خاتمی در مصاحبه با روزنامه آرمان گفته بود: «بعید می‌دانم که هیچ طرفی آمادگی داشته باشد که همه تعهدات خود را یک طرفه انجام دهد و منتظر انجام تعهدات طرف مقابل باشد. چنین چیزی نیز غیرعملی است.» این در حالی است که در سال ۹۴ تیم مذاکره کننده به ریاست ظریف در اقدامی عجیب و نامتعارف پذیرفت که ایران به صورت پیش دستانه تعهدات خود را اجرا کند و پس از پایان تعهدات ایران، طرف مقابل از جمله آمریکا اجرای تعهدات خود را آغاز کند!

متاسفانه دولت قبل در اجرای برجام به 28 شرط ابلاغی کم توجهی کرد و قصور و تقصیر دولت روحانی در مسئله برجام، خسارت های بزرگی به کشور تحمیل کرد. حالا حامیان سیاست خارجی دولت قبل و بزک کنندگان برجام، در مسیر احقاق حقوق ملت ایران سنگ اندازی می کنند.

** پایان برج عاج نشینی با آمدن دولت رئیسی به روایت یک استاد دانشگاه

«امان ا… قرایی مقدم» جامعه شناس و استاد دانشگاه در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «اتفاق مثبتی که در دولت آقای رئیسی رخ‌داده این است که دولت برج عاج نشینی را کنار گذاشته و در صحنه حضور میدانی پیدا می‌کند. در چنین شرایطی دولت می‌تواند از نزدیک با واقعیت‌ها و مشکلات اجتماعی آشنا شود و برای آنها راه‌حل پیدا کند. بسیاری از کارخانه‌ها، کارگاه‌ها و خدمات تولیدی فعالیت‌های خود را افزایش داده‌اند و انگیزه بهتری نسبت به گذشته پیدا کرده‌اند. نتیجه این وضعیت کاهش بیکاری خواهد بود. بیکاری منشأ اغلب آسیب‌ها و مشکلات اجتماعی است و اگر بیکاری کاهش پیدا کند می‌توان نسبت به کاهش چالش‌های اجتماعی در آینده خوشبین بود

وی افزود: «مدیریت درصحنه و حضور میدانی مدیران دولت و بازدید آنها از مشکلات در کمتر دولتی مانند دولت آقای رئیسی بوده است… با حضور میدانی و مداوم راست جمهوری درمیان مردم چه در دوره‌ای که ردای قاضی‌القضات را بر تن داشتند و موجب تغییرات و دگرگونی‌های عمیقی در درون دستگاه قوه قضائیه به عمل درآوردند بسیاری از خلاف‌کاران را محاکمه کردند و روح قانون و قانون مداری را در همه وزارتخانه‌ها و نظام بوروکراسی کشور به‌وجود آوردند و چه اکنون‌که ریاست جمهوری کشور را بر عهده‌ دارند و مسئولیت اجرایی همه نهادهای اصلی و فرعی جامعه رابردوش دارند برج عاج نشینی و از دور دستی بر آتش دراز کردن و بی‌خبری مسئولان نظام از حال و روزگار مردم به پایان رسیده است. این اتفاق مهمی است که در این دولت رخ‌ داده است.»

برجام هیچ تضمینی ندارد، ولی ما باید عجله کنیم! / پایان برج عاج نشینی با آمدن دولت رئیسی به روایت یک استاد دانشگاه

متاسفانه بخش اعظمی از جریان اصلاح طلب، طیفی بریده از مردم و قائل به سبک زندگی اشرافی است. این طیف در انتخابات ریاست جمهوری 1400 پاسخ قابل تأملی از مردم دریافت کرد. در این انتخابات علیرغم فراخوان های گسترده خاتمی و تاجزاده و کروبی و بهزاد نبوی و علیرغم میتینگ های انتخاباتی تحت عنوان ناسا و با وجود فراخوان تحت عنوان «زدن زیر میز»، نامزد اصلی این جریان در سراسر کشور فقط حدود 2 میلیون و چهارصد هزار رای کسب کرد

بخش قابل توجهی از جریان اصلاح طلب معتقد است که مردم رعیت هستند و مقام های کشور حکم ارباب را دارند، پس با این حساب کسر شأن است که مقام مسئول به میان مردم رفته و وقت خود را تلف کند! طیق این فرمول، مقام ارشد باید از داخل خودرو به صورت چشمی نظرسنجی کند. مقام مسئول باید با خودروی لوکس شاسی بلند به میان کارگران رفته و از کارخانه بازدید کند. طبق این فرمول مقام ارشد دولتی باید با کفش وارد چادر زلزله زدگان شود.

و براساس این فرمول، وزیر باید میکروفون خانم خبرنگار را پرت کند، وزیر بهداشت به مراجعه کننده بگوید «خوت بمال» و وزیر کشاورزی به کشاورز و دامدار بگوید «سبوس بخور» و…

هرچند این روزنامه اصلاح طلب به مشی مردمی دولت سیزدهم اذعان کرده ولی واقعیت آن است که جریان اصلاح طلب درخصوص تغییر ریل گذاری در دولت سیزدهم و اثرات آن احساس خطر کرده است. چرا!؟ به این دلیل که افکارعمومی عملکردها و اقدامات را مقایسه می کند و به تفاوت ها پی می برد و اینجاست که متوجه می شود که کدام جریان یدطولایی در پوپولیسم(مردم فریبی) داشت و دیگران را به این اقدام متهم می کرد.

درست مشابه مقایسه عملکرد قالیباف در شهرداری با عملکرد نجفی و افشانی و حناچی در شهرداری تهران. در انتخابات شورای شهر 1400، مردم تهران عملکرد اصلاح طلبان را با عملکرد قالیباف در شهرداری مقایسه کردند و به همین دلیل و علیرغم فراخوان خاتمی، لیست جمهور- تابلوی جدید لیست امید- 21 بر هیچ در تهران باخت.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

برجام هیچ تضمینی ندارد، ولی ما باید عجله کنیم! / پایان برج عاج نشینی با آمدن دولت رئیسی به روایت یک استاد دانشگاه بیشتر بخوانید »

شرق: در قمار روحانی باختیم سرمایه اجتماعی ما فرو ریخته است

شرق: در قمار روحانی باختیم سرمایه اجتماعی ما فرو ریخته است



با شدت گرفتن اختلاف در بین اصلاح‌طلبان، روزنامه شرق نوشت: سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان فررویخته و فقط اسم تشکیلات را عوض می‌کنند. ما در قمار حمایت از روحانی باختیم و…

به گزارش مجاهدت از مشرق، «روزنامه کیهان» در بخش اخبار ویژه خود نوشت:  با شدت گرفتن اختلاف در بین اصلاح‌طلبان، روزنامه شرق نوشت: سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان فررویخته و فقط اسم تشکیلات را عوض می‌کنند. ما در قمار حمایت از روحانی باختیم و تمدید ریاست بهزاد نبوی ۸۰ ساله یعنی خبری از تغییر نیست».

اخیرا با ابقای بهزاد نبوی (با هشتاد سال سن) برای یک‌ سال دیگر در ریاست مجمع عمومی جبهه اصلاحات، انتقادهای اصلاح‌طلبان از این تشکیلات و سران آن شدت گرفته است. به گزارش مجاهدت از جهان‌نیوز، روزنامه شرق ضمن اعتراض به این رویکرد نوشت: «بهزاد نبوی که روزگاری با نام مستعار حمید جهان‌بین در خانه‌های مخفی زندگی می‌کرد، حالا انگار سعی می‌کند به‌جای چریک ‌بودن، سیاستمدار باشد؛ آن ‌هم سیاستمداری بی‌حاشیه که هموارترین مسیر را می‌پیماید؛ یعنی کنارآمدن با وضع موجود سیاسی و انگار اصلاح‌طلبان هم در شرایط بی‌رونقی سیاست‌ورزی سعی می‌کنند با همین دست ‌فرمان جلو بروند؛ به ‌نحوی ‌که با دانستن مشکلات اساسی جبهه اصلاحات، یعنی فروریختن سرمایه اجتماعی، ناامیدی مردم از سیاست‌ورزی، بی‌اعتمادی عمومی به تَکرارها و البته فشارهای شدید اقتصادی بر عموم مردم، همچنان به همان شیوه‌ای عمل می‌کنند که در دو انتخابات مجلس یازدهم و ریاست‌جمهوری سیزدهم عمل کردند.

اصلاح‌طلبان در تمام این‌ سال‌ها صرفا نام تشکیلات‌های سیاسی خود را عوض کرده‌اند و مشخصا از زمان روی ‌کار آمدن روحانی در سال ۹۲، هیچ ایده‌ای برای ادامه مسیر سیاسی نداشتند و همه آبرو و سرمایه خود را در دامن روحانی و دولت او ریختند؛ قماری که البته در ‌نهایت به باخت اصلاح‌طلبان منجر شد؛ زیرا عملکرد ضعیف روحانی به نام اصلاح‌طلبانی نوشته شد که اتفاقا سهم ویژه‌ای هم در دولت یازدهم و به‌خصوص دوازدهم نداشتند اما در تمام این سال‌ها اصلاح‌طلبان یا به مدح روحانی می‌پرداختند یا در کنشگرایانه‌ترین برخورد، سکوت می‌کردند!

استمرار حضور نیروهای قدیمی در جبهه اصلاحات، به‌طور آشکاری نشان‌دهنده‌تربیت ‌نکردن نیروهای جوان سیاسی در این جبهه است؛ نقدی که از گذشته نیز گفته می‌شد و بسیاری از دلسوزان اصلاحات این هشدار را می‌دادند که روزی دست اصلاح‌طلبان از سرمایه‌های انسانی جدید خالی می‌ماند؛ با این ‌حال، اصلاح‌طلبان با محفلی اداره‌ کردن تشکیلات خود، هیچ‌گاه نخواستند جایگاه خود را به نیروهایی جدید بدهند. به‌نظر می‌رسد انتخابات مجدد نبوی یک پیام روشن برای مخاطبان اصلاحات دارد؛ آنکه قرار نیست در مسیر گذشته اصلاحات تغییری ایجاد شود و چه خوب و چه بد، همان مسیر طی می‌شود و یحتمل همان نتیجه‌ها هم به دست می‌آید.

برخی چهره‌های اصلاح‌طلب منتقد جبهه اصلاحات معتقدند روش فعلی این جبهه انعطاف‌ناپذیری، درجازدن و لاجرم زوال سازمان تشکیلاتی اصلاحات را به همراه دارد.

تمدید مجدد ریاست بهزاد نبوی بر تشکیلات اصلاحات در آستانه ۸۰‌ سالگی، از نگاه بخشی از جریان اصلاح‌طلب به‌ معنای مقاومت این تشکیلات در برابر یک پوست‌اندازی اجتناب‌ناپذیر است؛ آن ‌هم در حالی‌ که بخشی از جریان اصلاح‌طلبی نقدهای مهمی به آخرین آزمون نبوی در مدیریت انتخابات ۱۴۰۰ دارد. اصلاح‌طلبان متقدم بر این تصور هستند که اصلاحات قائم به ذات آنهاست؛ برای همین شبیه دیواری شده‌اند که تصور می‌کنند هر آجری از این دیوار جدا شود، همه دیوار فرو ‌می‌ریزد و نقش و اثرگذاری آنها نیز از بین می‌رود. اصلاحات در تله بنیان‌گذار گیر کرده است».

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شرق: در قمار روحانی باختیم سرمایه اجتماعی ما فرو ریخته است بیشتر بخوانید »