بهزیستی

صدور ۱۹۰۰ حکمت کارت/ امکان خرید دارندگان حکمت کارت از ۲۵۰۰ فروشگاه در سراسر کشور

بیش از ۱/۵ میلیون حکمت کارت در کشور فعال است/ امکان خرید دارندگان حکمت کارت از ۲۵۰۰ فروشگاه


حسین نجفی مدیرعامل شرکت تجارت الکترونیک و فناوری اتکا در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی دفاع‌پرس، با اشاره به به اینکه حکمت کارت دارای پنج ویژگی است، اظهار داشت: اولین ویژگی این است افراد دارای حکمت کارت می‌توانند از تخفیفات مازاد بر تخفیف عموم فروشگاه‌های اتکا استفاده کنند، دومین ویژگی واریز یارانه‌هاست که هر ماه و بر اساس تعداد عائله، سازمان اتکا برای دارندگان حکمت کارت واریز می‌کند که از فروشگاه‌های اتکا خرید خود را انجام دهند.

وی ادامه داد: سومین ویژگی این کارت خرید اعتیاری است؛ دارندگان حکمت کارت می‌توانند خرید خود را در طول ماه انجام دهند و ماه بعد هزینه آن بدون اینکه کارمز و سودی از آن دریافت شود از حقوقشان کسر می‌شود؛ چهارمین ویژگی حکمت کارت خرید اقساطی است و دارندگان حکمت کارت می‌توانند از فروشگاه اتکا و یا فروشگاه‌های طرف قرار داد خرید اقساطی خود را انجام دهند و اولین قسط دو ماه پس از خرید کسر می‌شود.

نجفی در خصوص پنجمین ویژگی حکمت کارت که به تازگی به آن اضافه شده است، گفت: موضوع کالابرگ‌ها هم به این کارت‌ها اضافه شده است و کسانی که حکمت کارت دارند می‌توانند در تاریخی که اعلام خواهد شد با مراجعه به فروشگاه‌های اتکا کالای خود را دریافت کنند.

نجفی با بیان اینکه حکمت کارت در اختیار شاغلین نیرو‌های مسلح و بازنشستگان نیرو‌های مسلح قرار گرفته است، افزود: طی مذاکراتی که با سایر ارگان‌ها داشتیم ۳۰ ارگان طرف قرارداد سازمان اتکا است و از خدمات حکمت کارت استفاده می‌کنند؛ این ارگان‌ها شامل وزارت امور خارجه، تمامی شرکت‌های ودجا، هلال احمر، بنیاد شهید و امور ایثارگران، کمیته امداد و … است، این ارگان‌ها فقط از قابلیت تخفیف، اعتبار و اقساط حکمت کارت استفاده می‌کنند.

وی افزود: هم‌اکنون یک میلیون و ۹۰۰ کارت فعال داریم که از این تعداد حدود یک میلیون و ۳۵۰ هزار کارت در حوزه نیرو‌های مسلح و حدود ۵۵۰ هزار کارت برای سایر ارگان‌ها صادر شده است.

نجفی درباره برخی حواشی ایجاد شده در خصوص حکمت کارت و سود سازمان اتکا گفت: چنین موضوعی صحت ندارد؛ امروز هر کسی که از سازمان اتکا خرید اعتباری و اقساطی انجام می‌دهد به هیچ عنوان مبلغ کارمز اضافه‌ای از یگان‌ها و افراد دریافت نمی‌شود.

وی افزود: برای دارندگان حکمت کارت پس از هر خرید پیامک ارسال می‌شود که در این خصوص هم هیچگونه هزینه‌ای از مشتریان دریافت نمی‌شود و هزینه پیامک را سازمان اتکا پرداخت می‌کند؛ در سنوات گذشته اگر کارت کسی مفقود و یا مخدوش می‌شد به یکی از ۶۲ دفتر ما در سراسر کشور مراجعه می‌کرد و هزینه پست کارت جدید را که مبلغ ۱۵ هزار تومان بود پرداخت می‌کرد که این موضوع در اسفند سال ۱۳۹۹ برداشته شده و هیچ هزینه‌ای از مشتریان دریافت نمی‌شود و این اقدامات در راستای خرسندسازی نیرو‌های مسلح است.

نجفی خاطرنشان کرد: طرح حکمت کارت از سال ۱۳۸۴ شروع به کار کرد و هدف آن خرسندسازی و هدفمندی کالابرگ و کارکنان نیرو‌های مسلح بتوانند با یک کارت هوشمند خرید روزانه خود را انجام دهند بدون اینکه پرداخت نفدی داشته باشند؛ امروز پس از خرید اگر سقف کارت مشتری ما اعتبار داشته باشد دیگر نیاز نیست هزینه‌ای پرداخت کندو به طور اتوماتیک در ماه آینده از حقوق شخص کسر می‌شود.

وی با بیان اینکه طبق قراردادی که با بنیاد شهید و امور ایثارگران به امضا رسیده است ایثارگران و خانواده شهدا می‌توانند از این کارت‌ها استفاده کنند، گفت: یکی از خدماتی که جدیدا به بنیاد شهید اضافه شده این است که از ابتدای این ماه می‌توانند در مدت ۲۰ ماه تا سقف ۲۴ میلیون تومان خرید انجام دهند؛ در خرید اعتباری هیچگونه سودی دریافت نمی‌شود، اما در خرید اقساطی نرخ کارمزد بانک مرکزی دریافت می‌شود، کارمزد دریافتی به حساب بانک واریز می‌شود و هیچگونه سودی برای سازمان اتکا ندارد.

نجفی با اشاره به خدمات غیرحضوری به دارندگان حکمت کارت گفت: اگر کارتی دچار مشکل شود نیاز نیست دارنده کارت به دفاتر مراجعه‌ای داشته باشد و درخواست صدور کارت دهد؛ دارنده کارت می‌تواند با شماره‌گیری ۴۸۵۶-۰۲۱ تماس بگیرد و پس از احراز هویت تلفنی با اعلام فروشگاه می‌تواند کارت المثنی خود را دریافت کند، در گذشته شخص باید چندین مرتبه به دفاتر مراجعه می‌کرد.

وی با بیان اینکه برای ارائه خدمات بهتر امروز با حدود هزار و ۵۰۰ فروشگاه غیر از فروشگاه‌های اتکا طرف قرار داد هستیم که پذیرنده حکمت کارت هستند، گفت: بازرسان تحت نظارت ما از این شبکه نظارت می‌کنند و اگر جنسی به مشتری با قیمت بیشتری فروخته شود جریمه خواهد شد و مبلغ جریمه به حساب دارنده حکمت کارت واریز می‌شود؛ در دو سال گذشته دو میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان گران فروشی کشف شد که عین مبلغ به حساب دارنده حکمت کارت واریز شده است.

نجفی گفت: شرایط خرید از این فروشگاه‌ها همچون خرید از فروشگاه‌های اتکا هست؛ برای نظارت از فروشگاه‌ها سالیانه دو بار به این فروشگاه‌ها مراجعه می‌شود و تمامی فاکتور‌ها بررسی می‌شود و علاوه بر آن بازرسی‌های تلفنی انجام می‌شود؛ تمامی دارندگان حکمت کارت می‌توانند از دو هزار و ۵۰۰ فروشگاه خرید داشته باشند.

وی با بیان اینکه کارت‌ها به صورت متمرکز در تهران صادر می‌شود، گفت: در گذشته پنج تا ۱۰ روز طول می‌کشید تا کارت صادر و تحویل داده شود، اما امروز در تهران ۲۴ ساعته در شهرستان‌ها حداکثر ۷۲ ساعته کارت تحویل داده می‌شود؛ همچنین دارندگان و پذیرندگان حکمت کارت می‌توانند با شماره‌گیری ۴۸۵۶-۰۲۱ سوالات و مشکلات در حوزه حکمت کارت را مطرح کنند.

وی گفت: تمامی محصولاتی که در فروشگاه‌های سازمان اتکا به فروش می‌رسد تولید داخل هستند و هدف ما حمایت از تولید داخل است؛ همچنین کالا‌های خوبی توسط سازمان اتکا تولید می‌شود که این‌ها باعث تشکیل زنجیره امنیت غذایی نیرو‌های مسلح می‌شود.

انتهای پبام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بیش از ۱/۵ میلیون حکمت کارت در کشور فعال است/ امکان خرید دارندگان حکمت کارت از ۲۵۰۰ فروشگاه بیشتر بخوانید »

خدمت به جامعه کاری خدا پسندانه است

خدمت به جامعه کاری خداپسندانه است


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از ساری، آیت‌الله «محمدباقر محمدی لائینی» نماینده ولی فقیه در مازندران امروز در دیدار با مدیرکل بهزیستی مازندران اظهار داشت: خدمت به جامعه و اقشاری که تحت پوشش بهزیستی هستند کاری انسانی و خدا پسندانه است.

وی افزود: کار مسئولان و مدیران بهزیستی قبل از اینکه کاری اداری محسوب شود؛ کاری انسانی است و از این جهت باید خدا را شکر کنید که شما را خدمت‌گزار قشر مستضعف جامعه کرد.

نماینده ولی فقیه در مازندران گفت: قشری که امروز دارای مشکلاتی بوده و نیازمند هستند باید مورد توجه بیشتری قرار گیرند و خدمت‌گزار آن‌ها باشید.

محمدی لائینی تصریح کرد: مهمترین اصل برای مدیران و مسئولان بهزیستی دغدغه داشتن برای رفع مشکلات افراد مستضعف در سطح جامعه است.

وی خاطرنشان کرد: امروز هم همانند گذشته باید با نگاه جدی و آرمانی به این قشر نگاه کنید چراکه خداوند به خدمت کردن انسان‌ها نگاه می‌کند.

نماینده ولی فقیه در مازندران ادامه داد: حجم خدمت مهم نیست آن خدمتی که انجام می‌شود مورد توجه خدا است؛ نباید بی‌تفاوت بود و باید شما فرا اداری عمل کنید و ساعت برای شما مهم نباشد.

محمدی لائینی تصریح کرد: عمل شما باید به گونه‌ای باشد تا موانع و مشکلات کم و از دوش این قشر باری برداشته شود باید راه‌های عملی پیشگیری و به وجود آمدن عدم توان انجام کار را انجام دهید.

وی بیان کرد: برای کمک به قشر ضعیف جامعه باید مبارزه با علت کرد نه معلول؛ باید کاری کرد تا تولید معلول و عقب ماندگی ذهنی و بیماری‌های ژنتیکی در جامعه نشود.

نماینده ولی فقیه در مازندران اظهار داشت: نظام اقتصادی ما باید دستخوش تغییرات شود باید فاصله‌های طبقاتی برداشته شود و برای این امر مبارزه کنیم.

محمدی لائینی تصریح کرد: قانون و مقرارتی که این زمینه ارائه شد محقق شود؛ افراد معلول در ایاب و ذهاب مشکل و سرویس حمل و نقل و … مشکل دارند باید در سطح جامعه با همکاری ادارات و نهاد‌ها از حق و حقوق این افراد کم نشود.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خدمت به جامعه کاری خداپسندانه است بیشتر بخوانید »

برنامه کاهش فقر مطلق در بودجه سال آینده

برنامه کاهش فقر مطلق در بودجه سال آینده


دبیر ستاد بودجه سال ۱۴۰۱ با اشاره به نقاط قوت بودجه سال آینده گفت: دولت برنامه‌های متنوعی برای کاهش فقر مطلق و حمایت از محرومیت زدایی دارد.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، حیدرعلی نوری، دبیر ستاد بودجه سال ۱۴۰۱، با اشاره به نقاط قوت لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ اظهار داشت: رویکردهای جدی در رابطه با اصلاح ساختار بودجه طراحی شد که به دنبال بهبود شاخص‌های کلان بودجه از جمله تراز عملیاتی، خالص دارایی‌های سرمایه‌ای و مالی هستیم.

دبیر ستاد بودجه ۱۴۰۱ سازمان برنامه و بودجه با بیان اینکه سهم اعتبارات تملک دارایی‌های سرمایه‌ای (عمرانی) از بودجه عمومی نسبت به سال ۱۴۰۰ افزایش ۵ درصدی دارد، گفت: اعتبارات عمرانی به نسبت بودجه سال جاری نیز برای سال ۱۴۰۱ بالغ بر ۴۳ درصدی رشد یافته است.

وی با اشاره به اینکه به دنبال کنترل مصارف هزینه‌ها از جمله رشد سهم حقوق و دستمزد در بودجه عمومی هستیم، افزود:‌ کاهش ۱۵ درصدی سایر اعتبارات هزینه‌ای، اصلاح سیاست ارز ترجیحی و پیش بینی آثار جبرانی آن در یارانه‌های تبصره ۱۴ از دیگر رویکردهای جدید است.

نوری ادامه داد:‌ برنامه محور شدن بودجه سال ۱۴۰۱، افزایش کارایی منابع و مصارف از طریق پیوند بین درآمدها و هزینه‌های دستگاههای اجرایی و اصلاحات صندوق‌های بازنشستگی در راستای پایداری مالی صورت می‌گیرد.

این مقام مسئول به مسئله تولید، اشتغال و رشد اقتصادی پرداخت و یادآور شد: حمایت‌های دولت از تولید و اشتغال به واسطه تشکیل صندوق پیشرفت و عدالت ایران به صورت ملی و استانی انجام خواهد شد و بدین منظور ۱۵۰ هزار میلیارد تومان منابع در نظر گرفته شده است.

وی ادامه داد: اختصاص مبلغ ۳۰ هزار میلیارد تومان از محل واگذاری و فروش سهام شرکت‌های دولتی و فروش اموال و افزایش به سرمایه بانک‌های دولتی برای این است تا بانک‌ها بتوانند ۳ برابر آن را برای حمایت از تولید و اشتغال اختصاص دهند. حمایت از مشارکت عمومی خصوصی در اجرای طرح‌های تملک دارایی‌های سرمایه‌ای با اختصاص ۳۰ درصد اعتبارات تملک دارایی‌های سرمایه‌ای پیش بینی شده که برای این منظور صندوق تثبیت بورس به منظور حمایت از بازارهای مالی به میزان ۶ هزار میلیارد تومان راه اندازی می‌شود.

به گفته دبیر ستاد بودجه ۱۴۰۱ سازمان برنامه و بودجه مبلغ ۲۰ هزار میلیارد تومان از محل فروش اموال وزارت جهاد کشاورزی برای حمایت از زیرساخت های بخش کشاورزی اختصاص می‌یابد. همچنین ۳۴۰۰ میلیارد تومان از بودجه عمومی برای توسعه آبیاری تحت فشار و اجرای الگوی کشت از طریق اهرم سازی به همراه منابع صندوق توسعه ملی و نظام بانکی و منابع شرکت‌های دولتی و منابع نهادهای عمومی بهره‌ گرفته خواهد شد.

نوری به برنامه‌های متنوع در لایحه بودجه سال آینده اشاره کردو ادامه داد:‌ واگذاری اعتبار لازم برای اجرای طرح های ملی با ماهیت استانی به استان های مربوطه به میزان ۶.۳ هزار میلیارد تومان، اختصاص ۳۲ هزار میلیارد تومان بابت استفاده متوازن از امکانات کشور و توزیع عادلانه و رفع تبعیض و ارتقاء سطح مناطق کمتر توسعه یافته و تحقق پیشرفت و عدالت در استانها، افزایش اعتبارات تامین آب، آبرسانی اضطراری به شهرها و روستاها با اولویت جبران حق آبه‌های قانونی منتقل شده به بخش شرب به میزان ۱۳ هزار میلیارد تومان از محل ردیف های متفرقه در نظر گرفته شده است.

وی حمایت از سلامت مردم از محل بودجه عمومی، مالیات بر ارزش افزوده و هدفمندی یارانه‌ها به میزان ۱۷۳ هزار میلیارد تومان را از دیگر برنامه دانست و عنوان کرد: حمایت از واحدهای تولید و صنفی آسیب دیده از کرونا با کاهش ۵ واحد درصد از مالیات واحدهای تولیدی و صنفی در دستور کار قرار دارد.

دبیر ستاد بودجه ۱۴۰۱ سازمان برنامه و بودجه در مورد برنامه‌های محرومیت زدایی بیان داشت:‌ اختصاص ۶۶ هزار میلیارد تومان از محل ۳ درصد نفت برای مناطق محروم در اختیار استانها،‌ اختصاص مبلغ ۵ هزار میلیارد تومان برای مسکن محرومین از محل هدفمندی یارانه‌ها، اختصاص ۳۵۶ همت برای کاهش فقر مطلق خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی و مبلغ ۳۳۲ میلیون یورو از محل بند ی تبصره (۱) برای محرومیت زدایی مناطق محروم پیش بینی شد.

این مقام مسئول با تاکید بر اینکه در لایحه بودجه سال آینده وزرا و روسای دستگاه‌های اجرایی و استانداران مسئولیت و جوابگویی بیشتری نسبت به مسائل بودجه خواهند داشت؛ به ماموریت‌های محول شده اشاره کرد و گفت: افزایش درآمدهای دولت از طریق درآمدهای پاک (مالیات) منجر به بهبود شاخص نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی شده است.

نوری ادامه داد: گسترش عدالت سرزمینی و رفع محرومیت و بهبود عدالت در پرداخت ها از طریق افزایش پلکانی حقوق و معافیت های مالیاتی طبقات پائین حقوق و محدودیت ۳۷ میلیون تومانی سقف پرداخت ماهانه (ناخالص)، افزایش ۳ برابری اعتبارات تملک دارایی های سرمایه ای استانها با رویکرد عدالت، تمرکززدایی و محرومیت زدایی، مالیات بر خودروها و خانه‌های لوکس و برقراری مالیات بر مناطق آزاد و در نهایت انضباط بخشی به سیاست‌های حمایتی بند ه تبصره ۱۷ از دیگر موارد نقاط قوت بودجه به حساب می‌آید.

منبع: فارس



منبع

برنامه کاهش فقر مطلق در بودجه سال آینده بیشتر بخوانید »

هیچ‌کجا نامه بنیاد شهید را قبول ندارند!

هیچ‌کجا نامه بنیاد شهید را قبول ندارند!



مدافع حرم فاطمیون شهید مهدی خوش آمدی - کراپ‌شده

گروه جهاد و مقاومت مشرق – ما به دیدار خانواده های شهدای مدافع حرم می رویم تا بیشتر با آنها آشنا شویم. شهدای مدافع حرم خیلی مظلوم هستند و از آنها مظلوم‌تر، رزمندگان فاطمیون. به خاطر اینکه وقتی رفتند سوریه، خیلی رشادت آفریدند.

یکی از فرماندهان میدانی سوریه می گفت: اول از همه عراقی ها به سوریه رفتند و شروع کردند به جنگیدن تا فرودگاه دمشق را از تیررس تکفیری ها آزاد کنند. همین طور که مشغول بودند، یک باره دیدند عده‌ای با لباس شخصی آمدند که فرمانده‌شان ابوحامد بود. پرسیدند شما کی هستید و از کجا آمده‌اید؟ گفتند ما تعدادی افغانستانی هستیم و آمده‌ایم برای دفاع از حرم، هیچ امکاناتی هم نداریم. اینها را اول تقسیم کردند در گروه‌های عراقی که بروند آنجا تا اسلحه بگیرند و بایستند و نگهبانی بدهند و یک جاهایی بجنگند. ما یک خشاب اگر می دادیم به عراقی ها، همان روز اول شلیک می کردند و تمامش می شد، اما افغانستانی‌ها تیر الکی نمی زدند، چون این تیر ارزش دارد. از نظر خوراک و لباس و همه  چیز هم خیلی قانع بودند… خلاصه یک مقدار که گذشت دیدیم آنها چنان قوی هستند که می توانند خودشان یگانی باشند که الحمدلله فاطمیون شکل گرفت و درخشید.

صبح یک روز مردادماهی، در حالی که خورشید هنوز زورآزمایی‌اش را آغاز نکرده بود، در یکی از کوچه‌های محله قراکرد و حوالی حسینیه شیخ اکبر، پدر و مادر شهید مدافع حرم، مهدی خوش‌آمدی به ما خوش‌آمد گفتند و ما را به حضور پذیرفتند. آنچه در ادامه می‌خوانید، چهارمین و آخرین قسمت از این گفتگو است.

**: شناسایی چطور اتفاق افتاد؟

مادر شهید: از ما آزمایش گرفتند.

هیچ‌کجا نامه بنیاد شهید را قبول ندارند!

پدر شهید: کاپشن خودش که خونی بود، توی تنش بود.

مادر شهید: از ما آزمایش گرفتند، گفتند یک سوغات از شهیدت هست. خوشحال شدم؛ گفتم چیست؟ یک حاج‌آقایی آمد و گفت این کاپشن از شهید است. من هم بازش کردم، از بس غرق خون بود، بو گرفته بود. من این را بو کردم و حالم بد شد. جیغ می زدم. بچه ام کاپشن را ازم گرفت. بعد فهمیدم همان کاپشن و کتانی مشکی بود که به جای لباس‌هایی که از ایران، تازه خریده بود، با خودش برد. لباس‌های نو را گذاشتم، گفت نه **: باهام شوخی می کرد **: گفت تو چقدر پولداری! کاپشن نو ببرم سوریه؟ من این یکی را می برم گرم‌تر است. گفتم عیب ندارد ببر، لباس‌های نو را ببر؛ خدا روزی رسان است. گفت نه؛ و نَبُرد. آن کاپشن و کتونی گرم‌تر بود.

**: چون سر کاپشن حرف زده بودید، قشنگ یادتان بود که با چه لباسی رفت…

مادر شهید: قشنگ یادم است. کاپشنش، مارکش و همه چیزش یادم بود…

قسمت های قبلی گفتگو را هم اینجا بخوانید:

مبارزه پدر و مادر شهید با غول دوقطبی + عکس

خبر اسارت آقا مهدی قبل از شهادتش + عکس

پیکر مهدی ۱۶ روز زیر آفتاب سوریه بود + عکس

**: کفن را باز نکردند که ببینید؟

مادر شهید: نه، کفن را باز نکردند.

**: پس از روی کاپشن و آزمایش DNA متوجه شدید و آقامهدی را شناسایی کردید…

مادر شهید: شش تا گلوله به قلبش زده بودند. از این طرف زده بودند و از آن طرف در آمده بود. در قلبش  ۶ تا گلوله بود. چون آن شب که عملیات بوده، داعشی‌ها می آیند و لباس‌های فاطمیون را تن می کنند که آنها را گول بزنند، به مقر مهدی و یکسری از رفیق‌هایش نفوذ می کنند که بیا برویم. بیشتر آنها می روند ولی مهدی آنجا زخمی می شود. همان خواب که دیدم، همان بود، همان پایی که قبلا تصادف کرده بود، همان پای زخمی شده بود. رفیق‌هایش می گفتند که ما قشنگ صدای مهدی را می شنیدیم که کمک می خواست  و می‌گفت کمکم کنید! گویا در یک چاردیواری بوده.

کسی به داد مهدی نرسیده، در همین چاردیواری که مانده، داعشی‌ها اطراف را که گرفتند، صدا می آمده، می آیند و [می بینند] مهدی در این چاردیواری است؛ همان‌جا گلوله‌بارانش می کنند.

**: به خاطر خواست قلبی شما، می‌توانستند اسیرش کنند اما خدا مقدر می‌کند که این کار را نکنند.

مادر شهید: حاجتم را از حضرت زهرا و حضرت زینب گرفتم که بچه‌ام اسیر نشود. خیلی چیزها را به من نشان می داد که اصلا نمی‌شود آدم بگوید.

**: همگی برای شناسایی به معراج شهدا رفتید؟ برادران شهید هم بودند؟

مادر شهید: بله، همه رفتیم؛ عموهایش، دایی‌هایش، همه بودند.

هیچ‌کجا نامه بنیاد شهید را قبول ندارند!

**: مراسمی هم برقرار بود؟

مادر شهید: مراسم بزرگی گرفتند. آنجا در معراج خیلی جمعیت آمده بود، همه دوستانش و فامیل آمده بودند. بعد اینجا که آمدیم تقریبا یک هفته قبل از خاکسپاری برایش مراسم داشتیم. در حرم حضرت جعفر بن موسی (ع) هم مراسم گرفتیم. روز خاکسپاری‌اش روز شهادت حضرت معصومه (س) بود. همان شب، تشییع پیکرش در پیشوا بود.

**: یعنی برنامه‌ریزی کردید که آن روز پیکر تشییع شود و همانجا در امامزاده هم خاکسپاری شد؟

مادر شهید: بله در امامزاده خاکسپاری شد. جمعیت زیادی آمده بود… فیلم‌هایش هم هست.

پدر شهید: شب قبلش هم در حسینیه فاطمه الزهرا معروف به شیخ اکبر و در محله قراکُرد مراسم وداع گرفتند.

مادر شهید: شب وداع هم باشکوه بود، پسرم خیلی در اجتماع بود، اینقدر جمعیت و دوست و رفیق داشت که اصلا در تشییعش خیابان‌ها کلا بند آمده بود. روز تشیع او انگار روز عاشور بود، اینقدر جمعیت آمده بود.

**: یعنی شب، مراسم وداع برگزار شد، روز بعد هم مراسم تشییع برگزار شد.

مادر شهید: بله، همسایه‌مان می گفت آن روز اصلا کوچه‌مان یک کوچه بهشتی شده بود.

**: در همین خانه بودید؟ چند سال است آمده‌اید اینجا؟

مادر شهید: بله، ما تقریبا چهار سال است آمده‌ایم به این خانه. پسرم یک ماه در این خانه مهمان بود. ما این خانه را که خریدیم، یک ماه فقط اینجا مهمان بود، یک ماه هم کامل نشد.

**: قبلش کجا بودید؟

مادر شهید: قبلش خیابان طالقانی سمت خیابان فلسطین. پشت حرم بودیم.

**: مستاجر بودید؟

مادر شهید: بله.

هیچ‌کجا نامه بنیاد شهید را قبول ندارند!
شهید مهدی خوش آمدی در نوجوانی

**: اینجا اولین بار است که خانه خریدید و مستقر شدید؟

مادر شهید: بله.

پدر شهید: اینجا اولین بار بود. نزدیک به ۴۲ **: ۴۳ سال می شود که در ایران مستاجر بودیم. این پسرم که شهید است آمد خانه را نگاه کرد و گفت الهی شکر که از مستاجری درآمدید. یک اتاق کوچک دوازده متری آن بالا دارد، دیگر هیچی ندارد.

مادر شهید: پایین هم که یک اتاق دوازده متری است فقط، آنور هم سورویس و حمام است.

**: طبقه بالا اندازه همین طبقه می‌شود؟

مادر شهید: اندازه همین جاست، یک فرش دوازده متری جا می‌شود.

**: کنارش بالکن دارد؟

پدر شهید: بله، گفت بابا این اتاق مال من. بعد همان روز که از اثاث آوردیم، یکی از رفقایش که سید بود را آورد و گفت: اول پای سید اینجا بخورد تا بیمه شود.

**: از دوستانش بود؟

مادر شهید: بله، او هم با خودش شهید شد. همان جوانی که آن شب ما اثاث آوردیم، آوردش و گفت آقا سید! این خانه ما را بیمه کن. سید هم اینجا یک دعایی خواند با همان سید اعزام شد، خانه‌شان پلیس‌راه بود. سمت مامازن.  او هم در همان عملیات شهید شد.

**: اسم و فامیلشان یادتان هست؟

مادر شهید: بار اولی بود دیده بودمشان و اینجا آمده بودند. در سوریه بیشتر با هم بودند. بار دومش هم رفته بود و با هم اعزام شده بود. به ما می گفت سید آدم خوبی است؛ جوان نورانی است، سنش دو سه سال بیشتر از مهدی بود. زن داشت. اسمش یادم نیست.

**: وارد امامزاده که می‌شویم، سمت راست که مزار شهداست، ابتدا مزار شهدای جنگ است، قدری جلوتر هم یک قطعه کوچکتر است. مزار آقامهدی کجاست؟

مادر شهید: سمت درِ شمالی از فاطمیون ۱۸ شهید خاکسپاری شده‌اند. مزار مهدی هم همانجاست.

**: یک سقاخانه هم آن حوالی هست.

پدر شهید: از آن سقاخانه پایینتر است. دو تا قسمت برای شهدا هست. نزدیک حرم تعداد کمتری هستند، و اینجا تعداد شهدا بیشتر است. شهدای فاطمیون بیشترشان در قسمت پایینی و ردیف پایینی هستند. دو تا گلدان هم آنجاست.

**: می روم و مزار آقامهدی را پیدا می کنم. اتفاقا دو سه هفته پیش آنجا بودم… اینجا چندمتر است؟

پدر شهید: ۵۰ متر است.

**: ولی خیلی با صفا و باروح است…

مادر شهید: اما کوچک است. من دیروز، پریروز هم نمی‌دانستم قرینطینه است، رفتم بنیاد شهید گفتم به ما یک کمک بشود، من الان دو تا بچه جوان دارم، دخترم هم ۱۲**: ۱۳ ساله است، فقط یک اتاق خواب داریم. خانه‌ام خیلی کوچک است، سه چهار سال است ما دنبال خانه هستیم تا جایمان را کمی بزرگتر کنیم.

هیچ‌کجا نامه بنیاد شهید را قبول ندارند!

**: یعنی یک وامی بدهند تا شما بتوانید جای بزرگتری بگیرید؟

مادر شهید: جای بزرگتر اگر بشود خوب است. وقتی مهدی شهید شد، پیشنهاد زندگی در آپارتمان را دادند، ولی من بچه کوچک داشتم با این دو تا پسرِ مریض. در آن آپارتمان‌هایی که الان خانواده‌های شاهد زندگی می کنند، نمی توانستم، باید مستقل باشم. ممکن بود بقیه اذیت بشوند از حضور ما.

پدر شهید: همان موقع می توانستیم با آن پول بخریم ولی دو تا پسرم مریض احوال بودند؛ اما الان با این پول نمی شود کاری کرد.

**: الان ارزش و قیمت این خانه چقدر است؟

پدر شهید: الان نمی دانیم.

**: یعنی اگر کمک کنند شاید بشود یک جای بزرگتری بگیرید.

مادر شهید: اولویت اول ما خانه بزرگتر است، خیلی جایمان تنگ است، خیلی عذاب می کشیم، خیلی برای بچه‌ها سخت است. الان گفتم همان مقدار پولی که به ما دادید، همان را ما می دهیم، به ما یک کمکی بشود، مجبوریم الان در آپارتمان هم بنشینیم. دو خوابه باشد، دخترم الان ۱۲ **: ۱۳ ساله است، سخت است.

**: روز تشییع چه کسی به پیکر آقا مهدی نماز خواند؟

مادر شهید: امام جمعه پیشوا.

**: شهید دیگری هم آن روز تشییع شد؟

مادر شهید: نه، فقط آقا مهدی بود.

**: و شما آمدید منزل… دوباره بعد از تشییع مراسم گرفتید؟

مادر شهید: همه‌اش همان چند شب اول بود؛ قرآن‌خوانی و ختم قرآن.

**: بعد از تشییع دیگر مراسم نگرفتید؟

مادر شهید: بعد از تشییع در همان پایینِ خانه عمویش، ما هزار نفر را خرج دادیم. در محله سنردک یک مسجد و حسینیه بزرگ بود، ما همانجا مراسم گرفتیم و هزار نفر را خرج دادیم.

پدر شهید: ناهار را آنجا دادیم، از این طرف و آن طرف فامیل ما آمدند. ساعت ده تشییع شروع شد و دیگر ظهر شد. گفتیم اینها تا شب اینجا گیر هستند، گرسنه هم که نمی شود ماند. ما یک شب جلوتر برنامه ریزی کرده بودیم.

**: مراسم به خرج شما بود یا سپاه هم مشارکت کرد؟

مادر شهید: خودمان هزینه‌ها را دادیم.

پدر شهید: سپاه هم آخرش کمک کرد.

مادر شهید: ما شبی که خبر شهادت مهدی را دادند – چرا دروغ بگویم – صد هزار تومان هم در خانه نداشتیم! وقتی خبر شهادت مهدی را دادند، من همین طور مانده بودم. چون ما این خانه را تازه خریده بودیم، ۴ میلیون هم قرض کرده بودیم. هر چه داشتیم را خرج این خانه کردیم.

پدر شهید: عموهای شهید کمک کردند و تا آخر حساب کردند و گفتند ۱۰ ،۱۲ میلیون خرج آقا مهدی شد برای مراسم. ما که خودمان چیزی نداشتیم.

مادر شهید: آنها گفتند ما خرج می کنیم و همه را می نویسیم.  بعدا حساب کردیم.

هیچ‌کجا نامه بنیاد شهید را قبول ندارند!

**: بله این تعداد غذا دادن هزینه‌اش سنگین است، البته گفتید بعدا سپاه کمک کرد؟

مادر شهید: بله. بعد از ۱۵ روز.

**: پس یکی موضوع خانه برایتان مهم است و بعد هم صدور شناسنامه… خانه به نام چه کسی است؟

پدر شهید: قولنامه‌ای است.

**: چون شما شناسنامه ندارید، سند صادر نمی شود؟

پدر شهید: بله،‌ سند، شناسنامه می خواهد. خرجش هم بیشتر است. برای سند باید ۷ میلیون تا ۱۰ میلون خرج کنیم.

**: باز هم خوب است برای خودتان شود، چون به قولنامه خیلی اعتباری نیست.

پدر شهید: حالا همین نداشتن شناسنامه هم برای ما هر سالی نزدیک به ۵ میلیون هزینه دارد. برای هر کارت کارگری نفری ۴۰۰ تا ۵۵۰ هزار تومان باید پول بدهیم.

**: کارت کارگری؟

پدر شهید: کارت کارگری جداست، کارت آموزشی جداست. دو مدل است.

مادر شهید: شهیدم فقط کارت کارگری داشت. کارت‌های بزرگ و سبز است. الان آمایش کارت‌ها شروع شده، برای این دو تا پسرم می گویند باید کارت کارگری داشته باشید. ما اینقدر این طرف و آن طرف می دویم، اینها هم که سرکار نمی روند.

پدر شهید: هر سالی مثلا ۵۰۰ تومان عوارض از ما افغانی ها می گیرند.

**: الان بعد از شهادت هم از شما این عوارض را می گیرند؟

پدر شهید: بله، می گیرند.

**: بنیاد شهید نامه نمی دهد که این پول را نگیرند؟

پدر شهید: نامه می دهد، ولی قبول نمی کنند. دفتر بالا که می روید می گوید اینقدر پول را باید بریزید.

هیچ‌کجا نامه بنیاد شهید را قبول ندارند!

**: یعنی سالی ۵۰۰ ، ۶۰۰ تومان باید بریزید؟

پدر شهید: عوارض شهرداری را هم باید جدا بدهیم.

مادر شهید: ۵۰۰ ،۶۰۰ برای هر نفر که می شود هر خانواده ای دو سه میلیون تومان.

**: دو سه میلیون بدهید برای اینکه آن کارت یک ساله تمدید شود؟

پدر شهید: بله.

**: من شنیدم در صحبت‌های خانواده‌ای که نامه می گرفتند تا این هزینه را پرداخت نکنند.

مادر شهید: پارسال نه، سال قبلش یک نامه از بنیاد شهید بردم که قبول کردند. پارسال دوباره نامه از بنیاد شهید بردم ولی قبول نکردند. گفت تو که بچه‌هایت مریض هستند چرا زیر نظر بهزیستی نیستی؟ گفتم ما افغانی هستیم، بهزیستی قبول نمی کند. بهزیستی رفتم، گفت شما که جزو مهاجرین هستید نمی شود زیر پوشش بهزیستی باشید. امسال هم همین برنامه شد، گفتم شما که وضعیت بچه های من را می دانید، من پرونده دارم، آسیب‌پذیر هستم، در سیستم که هست. گفت نمی شود، این از تهران آمده، آنجا قانون اینطور است که آنجا باید تایید کند تا ما به شما کارت بدهیم. دوباره گفت شما باید یک نامه از بهزیستی بیاورید. من اینقدر امسال اذیت شدم، یک ماه به قرآن بهزیستی ورامین، بهزیستی پیشوا، رفتم و آمدم، رفتم و آمدم تا یک نامه گرفتم برای اینها.

**: نامه که مثلا تایید کنند که اینها نمی توانند کار کنند؟ از کار افتاده‌اند؟

مادر شهید: بله، من این نسخه‌های دکتر و آزمایش‌هایشان را بردم. دوباره بچه‌ام را بردم دکتر اعصاب و روان ویزیت کردم، اینها را همه بردم، دوباره به یک بهانه دیگر گفت برو؛ کدام محل می‌نشینی؟ آدرس محله و خانه‌ات؟ مستاجری؟ من واقعیت را گفتم، گفتم یک خانه ۵۰ متری دارم، خانه مال خودم است. بعد گفت قولنامه برای تاریخ امسال باشد. من اینقدر اذیت شدم، بردم همان قولنامه‌ای که چهار سال پیش نوشته بودم را بردم، گفت نه باید مال امسال باشد. بعد رفتم یک مقدار پول دادم به بنگاه، یک قولنامه مال تاریخ امسال را نوشتیم. بعد بردیم بهزیستی پیشوا، گفتم خانواده شهید هستم، پسرم مدافع حرم بود. گفت ما به اینها کار نداریم، قانون است، قانون اینطور است. من اینها را که دادم بهزیستی به ما یک نامه داد که اینها تایید شده، بچه‌اش مریض است.

**: این نامه که از بهزیستی می گرفتید مزیت آن چه بود؟ فقط حق سالیانه را از شما نمی‌گرفتند؟

مادر شهید: بله؛ حق سالیانه، عوارض شهرداری و کارگری.

**: برای کل خانواده را نمی گرفتند؟

مادر شهید: نه، فقط مال آن دوتا. مشخصا آن دوتا پسرم که مریض بودند را نمی‌گرفتند.

**: پس بهزیستی گفت ما کاری نداریم شما خانواده شهید هستید؟

مادر شهید: بله؛ من پارسال هم نامه از بنیاد شهید بردم؛ گفتم ما خانواده شهید هستیم. اینجا هم در این آمایش که می رویم شرکت می کنیم، اینجا بردیم، گفت از ما قبول نمی کند، بالا قبول نمی کند، شما باید نامه بهزیستی بیاورید.

پارسال برای پسر بزرگم نامه بردم، گفت این امسال که آمایش شروع شده گفت مال پسر بزرگت نامه اش هست، مال پسر کوچکت «هادی» نیست. دوباره باباش رفت، گفتم نامه از بنیاد شهید آوردم، گفت نه آنها قبول نمی شود، باید حتما بهزیستی تایید کند. دوباره من یک ماه رفتم و آمدم، تا نامه گرفتم. اینقدر اذیت می شویم ما. به خاطر همین شناسنامه…

هیچ‌کجا نامه بنیاد شهید را قبول ندارند!

**: این که گفتید برای پارسال بود؟ امسال دوباره باید اقدام کنید؟

مادر شهید: نامه امسال را گرفتم، تازه گرفته‌ام؛ یک هفته‌ای می شود.

**: نامه را گرفتید و تمدید شد؟

مادر شهید: گرفتم، گفتند قولنامه خانه باید برای امسال باشد، برای ۱۴۰۰.

پدر شهید: دفتر بالا این کارت ها را که بردم گفت برو ما با شما تماس می گیریم. این را می فرستیم بالا در سیستم می زنیم، آنجا تایید بشود یا نه؛ اگر نشد ما به شما زنگ می زنیم. هنوز هم معلوم نیست.

**: کارت شما هنوز نیامده؟

پدر شهید: هنوز نیامده.

مادر شهید: ما هر سال در آمایش کارت ها خیلی اذیت می شویم.

پدر شهید: هر سال ما اذیت می شویم.

**: حاج آقا مشغول چه کاری هستید الان؟

پدر شهید: فعلا سر میدان می رویم برای کار.

**: برای کارگری؟ سر ساختمان؟

پدر شهید: کارگری ساختمان، کشاورزی، هر کار گیر آمد. روزمزد کار می کنیم. شغلی چیزی نداریم. شصت سال به بالا هستم. کمرم درد می کند. نباید کار کنم. ۴۲ سال در همین ایران کارگری کردم. ۱۵ ،۱۶ ساله بودم که از افغانستان آمدیم، کشاورزی می کردیم گندم و جو می کاشتیم، دیگر بنیه نمانده.

**: برادرهایتان چه کار می کنند؟

پدر شهید: الحمدالله آنها بهتر هستند، خیاطی می کنند.

**: شما نرفتید خیاطی یاد بگیرید؟

پدرشهید: من هیچ سواد ندارم، آنها درس خواندند. ما در افغانستان کوچک بودیم در خانه عمویم بزرگ شدیم، اصلا نمی دانیم پدرم چطور فوت کرد، مادرم با عمویم ازدواج کرد، زن عمویم فوت کرده، خانه اینها بزرگ شدیم.

مادر شهید: با این گذرنامه‌ها که بنیاد به ما داده، حتی یک سیم‌کارت هم نمی‌توانیم بخریم!

**: پس دو تا برادر دارید شما؟ دو تایشان هم در کار خیاطی هستند؟ یعنی تولیدی دارند یا مغازه خیاطی؟

پدر شهید: مغازه شخصی دارند.

**: شما در افغانستان اهل چه استانی بودید؟

مادر شهید: اورزگان. سمت قندهار و هرات.

**: آنجا شیعه‌نشین است کاملا؟

پدر شهید: بله.

هیچ‌کجا نامه بنیاد شهید را قبول ندارند!

**: اگر حرفی و صحبتی اگر دارید در خدمتیم؟

مادر شهید: دستت درد نکند، زحم کشیدید شما.

**: برای سوال آخر؛ کلا آقا مهدی چه نوع پسری بود، چه ویژگی‌های اخلاقی داشت؟ از او راضی بودید به طول کامل؟

مادر شهید: شجاعت داشت، خیلی نترس بود، خیلی غیرتی بود. یعنی او که من در بچگی اش دیدم گفتم شهادت نصیب همچین فرزندانی است. نمازش همیشه در خلوت بود. خیلی بچه غیرتی بود.

**: ان‌شالله خدا رحمتش کند.

پدر شهید: می گفت من در منطقه سوریه یک موتور گرفتم، برای کار شناسایی. عکس ها زیاد گرفته بود با این موتور.

**: چون موتور سواری بلد بودند آمدند در کار شناسایی؟

مادر شهید: بله؛ می گفت من را می خواستند مسئول کنند، گفتم نه، من این مسئولیت را به دوش نمی کشم، من همینطوری خاکی در سنگر هستم.

*میثم رشیدی مهرآبادی

پایان

هیچ‌کجا نامه بنیاد شهید را قبول ندارند!
شهید مهدی خوش آمدی در نوجوانی



منبع خبر

هیچ‌کجا نامه بنیاد شهید را قبول ندارند! بیشتر بخوانید »