بهشت زهرا

آیا امکان فروش طبقات خالی قبر در بهشت زهرا هست؟

آیا امکان فروش طبقات خالی قبر در بهشت زهرا هست؟



مدیرعامل بهشت زهرا (س) درباره غیرقابل فروش بودن دو طبقه خالی قبرهای سه طبقه گفت: مالک قبر و سازمان بهشت زهرا امکان فروش آن دو طبقه را ندارند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، چندی است که برخی از افراد که یک تن از خانواده‌شان در قبرهای سه طبقه در قطعات ۳۰۰ به بالا دفن شده اند، ادعا کردند که امکان فروش دو طبقه خالی دیگر را به غیر دارند و می‌خواهند از مزایای آن استفاده کنند.

معمولا قیمت قبر در قطعات جدید ارزان‌تر از بقیه قطعات است و پس از دفن یک فرد فوت‌شده، سند قبر سه طبقه پس از طی شدن تشریفات اداری، به نام یکی از اعضای خانواده متوفی صادر می‌شود. حالا گذر زمان باعث شده که قیمت قبر در برخی قطعات افزایش یابد و برخی افراد را وسوسه کند که دو طبقه خالی دیگر را به غیر بفروشند.

سعید غضنفری بر غیرقابل فروش بودن قبرهای فروخته شده توسط صاحبان اولیه آن تاکید کرد و گفت: وقتی سند به نام نفر اول ثبت می‌شود، بهره‌بردار در حقیقت بستگان درجه یک صاحب قبر هستند و نمی‌توانند قبر را به دیگران بفروشند. به طور مثال اگر مردی قبری را برای دفن پدر یا مادرش خریده باشد، بعدا امکان استفاده از آن برای خودش یا همسر و فرزندانش یا خواهر و برادرش یعنی اقوام درجه یک وجود دارد.

او افزود: در این‌باره سازمان بهشت زهرا هم حق تعیین و تکلیف ندارد و قانون مشخص می‌کند چه کسی باید کجا دفن شود؛ بنابراین اصلا امکان ندارد قبر کسی را به غیر بفروشیم و سندی در این باره صادر کنیم. وظیفه ما رعایت قانون است.

منبع: همشهری آنلاین

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آیا امکان فروش طبقات خالی قبر در بهشت زهرا هست؟ بیشتر بخوانید »

محفلی به دعوت شهدا/ فانوس‌های اینجا روضه خوان اباعبدالله هستند

محفلی به دعوت شهدا/ فانوس‌های اینجا روضه خوان اباعبدالله هستند


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، قطار روی ریل خط تجریش کهریزک در حرکت است، با خارج شدن از تونل‌های تنگ و تاریک مترو آسمان صاف و آبی نیمه مرداد خودش را نشان می‌دهد، هرچه قطار از شهر فاصله می‌گیرد به وسعت آسمان و زمین افزوده می‌شود، چند روزی از محرم گذشته است که به شوق دیدار با سربازان جدید امام حسین قصد رفتن به بهشتی‌ترین نقطه تهران را می‌کنم، دوست دارم کمی از هیئت‌های شلوغ و صدا‌های بلند فاصله بگیرم و جانم را به گوشه‌ای دنج، خلوتی عارفانه و معنی بخش بکشانم و کجا بهتر از گلزار شهدا؟

چند ایستگاه به حرم مطهر مسافر زیادی در مترو باقی نمانده، نزدیکی ایستگاه حرم مطهر دختر جوانی که مقابلم نشسته مشغول تماس گرفتن می‌‎شود، به فرد پشت خط محل را یادوآور می‌شود با توصیفاتی دقیقی که نشان می‌دهد مسار همیشگی این قطعه از بهشت است، از بین حرف‌هایش کلید واژه‌ها را به ذهنم می‌سپارم «گلزار شهدا، قطعه شهدای گمنام، همونی که فانوس داره، سنگ قبرهاش سادست، ساعت ۶» میفهمم مقصدش با من یکیست.

به حکم خلوتی وسط هفته بهشت زهرا (س) خلوت است، این را از نبود تاکسی‌های کنار مترو هم می‌شود فهمید، احتمالا این ساعت از روز وسط هفته تنها آنان که دلشان به بهانه‌ای گره خورده به صاحبان اینجا، حاضران در این زمین هستند. از در مترو یک راست به سراغ شهدای قطعه ۵۰ می‌روم، جایی که در یک نگاه شهدای مدافع حرم، شهدای منا، شهدای رسانه، شهدای مد افع امنیت کشور جای می‌گیرند. از کنار مزار ابوزینب، سلامی می‌دهم به همه شهدای افغانستانی فاطمیون که غریب‌های آشنای قطعه ۵۰ هستند از جوان ۱۸ ساله در میانشان هست تا مرد جا افتاده‌ی سن و سال دار، سنگ مزار یک دست در مساحت نه چندان اندکشان دل را می‌لرزاند، خیلی‌هایشان از ذریه سادات هستند و البته غریب. غربت با نام افغانستانی‌ها پیوند خورده، این مهاجران دلیر و مظلومی که تا ندای هل من ناصر عمه سادات را شنیدند بی درنگ لبیک گفتند و چه خون‌هایی که در این راه ندادند. روی مزار ابوزینب یک دسته دنات گذاشته‌اند به نیت خیرات، چندتایی برمی‌دارم، اما توی دلم می‌گویم «ما به چند دونات و شکولات از شما راضی نیستیم، چشممان به اجابت خواسته‌های بزرگتر به شما دوخته شده» از کنار مزار شهیدان حسین معز غلامی، سجاد زبرجدی، محمد کامران، محمدحسین میردوستی هم رد می‌شوم، فاتحه‌ای برای بابانفسی می‌خوانم، شهید محمد رحیم آقایی پور که در فاجعه منای سال ۱۳۹۴ به شهادت رسیده است.

اندک زائران گلزار شهدا اکثرا جوانانی هستند که برای زیارت شهدا بر سر مزاری نشسته‌اند. شهدای مدافع حرم میزبانان بیشتری دارند، شهید رسول خلیلی همیشه چند نفری سر مزارش هستند، بماند که پنجشنبه‌ها کنار سنگ قبر سبزش جای سوزن انداختن نیست. بالای مزار شهید خلیلی، محرم ترک، اسماعیل حیدری و چند شهید مدافع حرم دیگری که در ۵۳ هستند با سربند‌های مشکی و پرچم مشکی متبرک به نام امام حسین (ع) مزین شده، صدای مداحی گوشی چند جوان به گوش می‌رسد، پیراهن مشکی عزا به تن دارند.

محفلی به دعوت شهدا/ فانوس‌های اینجا روضه خوان اباعبدالله هستند

نزدیکب ه قطعه ۵۳، همانجایی که دختر جوان توی مترو آدرسش را می‌داد، قطعه ۴۰ قرار دارد. قطعه‌ای که به نام سرداران بی پلاک، شهدای گمنام و قطعه فانوس هم معروف است. در بخشی از این قطعه پیکر‌های مطهر شهدای گمنام دوران دفاع مقدس به خاک سپرده شده و در ماه‌های اخیر میزبان مراسمات هفتگی روایتگری بوده است. مردم کم کم در حال پرکردن فرش‌های پهن شده بین سنگ‌های مزار هستند، قرار است تا دقایقی دیگری مراسم روضه اباعبدالله در کنار شهدای گمنام برگزار شود. با اینکه این مراسم قدمت چندانی ندارد، اما به واسطه فضای معنوی گلزار شهدا حال و هوای خاص خودش را دارد. همه شهدا را به چشم واسطه‌هایی میبینند که دستشان را مستقیم توی دست اباعبدالله می‌گذارد. خانومی که کنارم نشسته با دختر جوانش به این مراسم آمده، خودش را صدیقی معرف می‌کند و می‌گوید «ما خیلی وقت‌های در مراسمات مختلف به گلزار شهدا می‌‎آییم» از چراییش که می‌پرسم یک جواب ساده دارد «اینجا کنار شهدا حس بودن در کربلا را داریم، ضمن اینکه شهدا انتخاب شده هستند، شاید به واسطه آنان خداوند به ماهم نظری کند.»

خانواده‌های شهدا مهمانان همیشگی گلزار شهدا هستند، آنان که روزی عزیزی را در دل خاک این منطقه گذاشته‌اند و امروز به بهانه دیدار با او سری هم به قطعه شهدای گمنام زده‌اند.

محفلی به دعوت شهدا/ فانوس‌های اینجا روضه خوان اباعبدالله هستند

مراسم با خواندن آیاتی از قرآن کریم آغاز می‌شود. کم کم به جمعیت حاضران اضافه می‌شود طوری که علاوه بر فرش‌ها مابین سنگ مزار‌ها هم افرادی می‎‌نشینند، اینجا همه خاکی خاکی هستند، چه دلشان و چه سر و رویشان، زیر انداز که پیدا نکنند روی زمین می‌نشینند. سخنران مراسم اصحاب کریمی مدیر بنیاد شهید تهران و از رزمندگان و پیشکسوتان دوران دفاع مقدس است، کمی در بابا خودسازی صحبت می‌کند و سپس با خاطره‌ای از دوران دفاع مقدس نامی از شهدای بهزیستی به میان می‌آورد که در اوج گمنامی به شهادت رسیده‌اند.

روضه خوان پس از دقایقی از شروع مراسم وارد مجلس می‌شود، کلامش را با روضه‌ای از حضرت رقیه (س) شروع می‌کند، دل‌های سوخته روانه خرابه شام می‌شود، اشک بر صورت حاضرین می‌نشیند و صدای گریه و شیون به هوا بلند می‌شود. بعد از یک ساعت نوحه خوانی و سینه زنی که با حضور کربلایی علی پور کاوه و مداحان نوجوان انجام می‌شود، مراسم با دعا پایان میابد، از گوشه مراسم صدای زنی را می‌شنوم که به دختر جوانی می‌گوید «خدا خیرت بده، حاجتاتو قبول کنه که واسطه خیر شدی امروز بیاییم اینجا.» از ذهنم، اما می‌گذرد این دعوت به واسطه خود شهداست که ما را به یاد خود فرا می‌خوانند، همانطور که سخنران هم تاکید کرد «اگر امروز اینجایید، یقین بدونید به دعوت شهداست.»

محفلی به دعوت شهدا/ فانوس‌های اینجا روضه خوان اباعبدالله هستند

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

محفلی به دعوت شهدا/ فانوس‌های اینجا روضه خوان اباعبدالله هستند بیشتر بخوانید »

مرحوم «شنگله» در قطعه هنرمندان به خاک سپرده می‌شود

مرحوم «شنگله» در قطعه هنرمندان به خاک سپرده می‌شود



مدیرعامل موسسه هنرمندان پیشکسوت گفت: مراسم خاکسپاری مرحوم اسماعیل شنگله در قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) برگزار می‌شود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سیدعباس عظیمی با اشاره به درخواست خانواده مرحوم شنگله افزود: با توجه به اوج‌گیری مجدد کرونا و شرایط خانواده مراسم خاکسپاری بسیار محدود و تنها با حضور خانواده این هنرمند پیشکسوت برگزار خواهد شد. 

اسماعیل شنگله بامداد شنبه ۲۵ تیر ماه بر اثر ابتلا به ویروس کرونا در ۸۶ سالگی درگذشت.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مرحوم «شنگله» در قطعه هنرمندان به خاک سپرده می‌شود بیشتر بخوانید »

بزرگداشتی برای شهدای سادات شهر تهران

شهدای سادات شهر تهران تکریم می‌شوند


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، به مناسبت دهه امامت و ولایت، مراسم بزرگداشت شهدای سادات شهر تهران برگزار می‌شود.

این مراسم فردا (پنجشنبه) از ساعت ۱۰ صبح در گلزار شهدای بهشت زهرا (س)، سالن دعای ندبه برگزار خواهد شد.

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهدای سادات شهر تهران تکریم می‌شوند بیشتر بخوانید »

خداحافظی مردم با مادر سرزمین آفتاب/ سلام ما را به حضرت زهرا (ع) برسان

خداحافظی مردم تهران با مادر سرزمین آفتاب/ سلام ما را به حضرت زهرا (س) برسان


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، مقابل مسجد انصارالحسین (ع) واقع در خیابان پنجم نیروی هوایی مردان و زنان زیادی زیر تیغ تیز آفتاب تیرماه ایستاده‌اند. جمعیت از مسجد به سمت خیابان و ورودی سرریز شده و همه در انتظار آمدن مهمان عزیزی هستند که سال‌ها در همین محله زندگی کرد و اغلب اهالی قدیمی آن‌ها را می‌شناسند. هرچند آقای بابایی بزرگ از افراد معتمد و سرشناس این محله بود و کمتر کسی است که او را نشناسد، اما بخشی از شناخت مردم به واسطه همسر ژاپنی اوست که تنها مادر شهید ژاپنی است.

کونیکو یامامورا ۲۰ ساله و بودایی بود، در استان کیوتوی ژاپن زندگی می‌کرد که با مرد مسلمان ایرانی آشنا شد. شخصیت و رفتار مرد، کونیکو را شیفته خود کرد و او به دین اسلام گروید. پس از ازدواج به ایران مهاجرت کرد و در جریان جنگ تحمیلی فرزندش محمد را به جبهه فرستاد که در سال ۱۳۶۲ به شهادت رسید و مدال پر افتخار مادر شهید را بر سینه‌اش نصب کرد.

همه هویتم ایرانی است

بیشترین افراد حاضر در مراسم، هم‌محله‌ای‌های خانم یامامورا هستند. اکثرا او را نه فقط به واسطه یک نام و عنوان مادر شهید بودن، که از نزدیک می‌شناسند. آنقدر فعال بود که در هر جا اثری نیک از خود به یادگار گذاشته و خاطره‌اش در ذهن اهالی به روشنی مانده است. در بین فعالیت‌ها تدریس در مدرسه و دانشگاه، فعالیت در زمینه صلح و اقدامات بشر دوستانه، همراهی با کاروان پارالمپیکی، تبلیغ دین اسلام در ژاپن، ترجمه آثار سینمایی و کتاب‌های ژاپنی و بالعکس دیده می‌شود و تازه این بخشی از اقدامات زنی است که خود به تنهایی یک سفیر و رابط فرهنگی بین ایران و ژاپن بود. او اگرچه در ژاپن زاده شد و اصالتی ژاپنی داشت، اما خود را متعلق به ایران می‌دانست. در این‌باره «مجید کهتری» سرمربی تیم ملی پارا تیر و کمان ایران در المپیک توکیو می‌گوید: «در ژاپن خبرنگاری آمد و از ایشان پرسید که شما به عنوان یک ژاپنی در این کشور هستید، من داشتم گوش می‌کردم، چنان ناراحت شدند و جواب دندان‌شکنی دادند و گفتند من تمام هویتم ایرانی است، همه چیزم ایران است، پسرم در ایران است، ارادت عجیبی داشت و من گریه ام گرفته بود که در قید جغرافیای ظاهری نبود.»

خداحافظی مردم با مادر سرزمین آفتاب/ سلام ما را به حضرت زهرا (ع) برسان

ورزشکار پارالمپیکی: ما پسرهای خانم بابایی هستیم

مراسم تشییع علاوه بر مردم مهمانان دیگری هم داشت، غلامعلی حداد عادل، حجت الاسلام حسن ابوترابی فرد، ناصر کنعانی سخنگوی وزارت خارجه، سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی رئیس بنیاد شهید و حجت الاسلام یوسفعلی شکری نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید حاضران در مراسم بودند. ژاپنی‌های زیادی هم در مراسم حضور دارند که اغلب آنان دانشجویان جامعه المصطفی هستند. نماینده سفیر ژاپن هم در مراسم حضور یافته تا با ایرانی‌ترین مادر ژاپنی! خداحافظی کند. بچه‌های پارالمپیکی هم در گوشه و کنار نشسته بر روی ویلچر‌ها به چشم می‌خورند.

روح الله رستمی قهرمان پر افتخار تیم وزنه‌برداری پارالمپیک هم در بین آنان هست. این حضور ارادت قلبی آنان به این بانوی ژاپنی و قدردانی از زحماتی است که در المپیک توکیو برای بچه‌ها کشیده. کهتری می‌گوید: «توفیق داشتیم در سفر پارالمپیک توکیو ۱۵ روزی همراهشان باشیم که افتخار بزرگی بود. اتاق ما نزدیک هم بود و هر روز ایشان را زیارت می‌کردیم، سرمایه‌ای برای ما و وجودشان نعمت و دلگرمی بود. با وجود سن بالا در همه مراسم‌ها حضور داشت و بعضا راه رفتن برایش مشکل بود، ولی با ویلچر می‌آمد. به خودش هم گفتم ما هم پسر شما هستیم که به جبهه رفت.»

خداحافظی مردم با مادر سرزمین آفتاب/ سلام ما را به حضرت زهرا (ع) برسان

جز خیر از او ندیدیم

در ورودی مسجد بنری نصب شده که روی آن نوشته شده «مهاجری از سرزمین آفتاب، مادر قهرمان»، تعدادی از مردم پوستر‌هایی با تصویر یامامورا را به دست گرفته‌اند. ساعت ۱۰ صبح است که نماز بر پیکر با حضور جمعیت زیادی از مردم اقامه می‌شود، تکرار سه باره «انا لانعلم منها الا خیرا» چقدر برازنده اویی است که خیررسان به همگان بود. در گوشه‌ای از خیابان تعدادی از زن‌ها کنار هم گعده گرفته‌اند و از یامامورا صحبت می‌کنند، یکی از خانم‌های میانسال می‌گوید: «خانم یامامورا معلم هنر ما بود، اولین بار یکسری از هنر‌ها مثل مکرومه بافی را او به ما یاد داد. او از ژاپن و آنور دنیا آمد و خیلی بهتر از ما حجاب داشت. کار‌های تبلیغ دین را به زبان ژاپنی انجام می‌داد.» یکی دیگر از خانم‌ها می‌گوید: «آقای بابایی با اینکه مرد متمولی بود، اما قناعت داشت، هیچ وقت او را نامرتب ندیدیم. معتمد محله بود.»

خداحافظی مردم با مادر سرزمین آفتاب/ سلام ما را به حضرت زهرا (ع) برسان

خدا او را از سرزمین آفتاب انتخاب کرد

در بخش دیگر این مراسم حجت‌الاسلام حسن ابوترابی‌فرد پشت تریبون رفت و گفت: ما امروز شاهد پرواز یکی از تربیت یافتگان مدرسه قرآن و عترت و پیوستنش به خدا و فرزند شهیدش هستیم. بانویی که خدا او را از سرزمین آفتاب انتخاب کرد. خدا او را تربیت کرد تا مادر شایسته‌ای برای فرزندی باشد که در راه خدا جان خود را فدا می‌کند.

وی افزود: اگر انسان خود را به خدای متعال بسپارد اینگونه پاداش خواهد گرفت. او بیش از ۸۰ سال یک مجاهد فی سبیل‌الله بود. در عرصه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی فعالیت داشت. امیدواریم خداوند سایر زنان را همانند او تربیت کنند که هم مادر بود هم مدیر و هم فعال فرهنگی و سیاسی و در اوج حجاب بود.

ابوترابی فرد یادآور شد: امیدواریم خواهران ما در سراسر جهان اسلام با الهام از مادران ایثارگران، زنان مومن و پاکدامن باشند و در راه پیشرفت اسلام گام بردارند. همچنین من سلام مقام معظم رهبری را به خانواده بزرگوار این شهید می‌رسانم.

خداحافظی مردم با مادر سرزمین آفتاب/ سلام ما را به حضرت زهرا (ع) برسان

خانه‌اش پایگاه دین بود/ هیئت موسسه جامعه المصطفی ژاپن

متولیان، موسس نمایندگی جامعه المصطفی در ژاپن نیز به خبرگزاری دفاع مقدس گفت: خانم بابایی جزو هیئت موسس ما بود، در ترجمه قرآن به ژاپنی خیلی کمک کرد و پیام آسمانی و هدیه‌های آسمانی را به ژاپنی ترجمه کرد که در دست چاپ است. در طول ۲۰ سال گذشته خانه‌اش در ایران پایگاه کاری ما بود، خانه ماهم در ژاپن تشریف می‌آوردند. به تعدادی از جوانان برای تشرف به اسلام کمک کرد و از راه هنر آموزه‌های اسلام را منتقل می‌کرد که نمونه کار‌های ایشان به تدریج منتشر خواهد شد.

بهشت آماده میزبانی از او

پیکر بر روی دوش مردان در خیابان به حرکت می‌افتد و نوای «یا حسین» فضا را پر می‌کند. در میانه جمعیت چشمم به پلاکاردی می‌خورد که رویش نوشته «شایستگی که باشد، بودایی نیز مومن و محجبه و بهشتی می‌شود، و اگرنه، کم نیست مسلمان‌زاده‌ای که شیطان او را اول برهنه، سپس بی ایمان و عاقبت ساکن دوزخ کرد، باور نمی‌کنید؟ یامامورا و علی‌نژادها»

شک ندارم او امشب مهمان بزرگان خداست و حضرت زهرا (س) به استقبالش خواهد آمد، بی اختیار ذهنم می‌رود سمت نجمه خاتون، مادر امام رضا (ع) او هم مهاجری بود از شمال آفریقا و عزت یافته به فضل اهل بیت (ع).

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خداحافظی مردم تهران با مادر سرزمین آفتاب/ سلام ما را به حضرت زهرا (س) برسان بیشتر بخوانید »