بوریس یلتسین

روایتی از دخالت یک سرویس اطلاعاتی برای تشکیل «دولت ناتمام» در پاستور! /چه کسانی می‌خواهند از رئیس‌جمهور یک گورباچف بسازند؟

روایتی از دخالت یک سرویس اطلاعاتی برای تشکیل «دولت ناتمام» در پاستور! /چه کسانی می‌خواهند از رئیس‌جمهور یک گورباچف بسازند؟



پخت‌وپزهای خاص در اندرونی حکایت از آن دارد که برخی در سایه در تلاش هستند که به نام گورباچف از پزشکیان یک بنی‌صدر دیگر بسازند!

سرویس سیاست مشرق- شواردنادزه نیم ساعت زودتر از دیدار با امام رسید، اضطراب شدیدی داشت. دستش چنان می‌لرزید که صدای استکان چای و نعلبکی که در دستش بود را می‌شنیدم. شواردنادزه گفت من مأمورم این دیدار را به‌خوبی انجام بدهم و می‌ترسم بحرانی اتفاق بیفتد؛ من به شواردنادزه گفتم هر کاری که امام کرد، شما تبعیت کنید. حتی به او گفتم جلو نرود تا با امام دست بدهد. ببیند امام چکار می‌کند، او هم همان کار را تکرار کند. شواردنادزه همین کار را کرد.

این جملات بخشی از روایت دیدار وزیر خارجه شوروی از زبان آخرین سفیر ایران در مسکو پس از ابلاغ‌نامه امام (ره) به گورباچف است، آن روزها آخرین رهبر شوروی در باتلاق اعتماد به آمریکا افتاده بود و امام (ره) در یک نامه تاریخی با اشاره به عواقب اعتماد به غرب پایان کمونیسم را به رهبران آن کشور اعلام کرده بودند.

گورباچف اگرچه یک سیاست‌مدار رده میانی در حزب کمونیست شوروی محسوب می‌شد اما توانست با بالا آمدن از پله‌های سیاست یکی پس از دیگری به بالاترین سطح رسیده و مشهور شود. در اواخر دهه ۱۹۷۰ و به دلیل یک نوآوری کوچک در کشاورزی، نخستین نشانه‌های شهرت در زندگی وی پدیدار شد. این نوآوری درواقع ابداع یک سیستم منسجم گروهی برای برداشت محصول بود. از شانس خوب ناگهان محبوبیتش افزایش یافت.

گورباچف در سال ۱۹۸۰ به عضویت کامل دفتر سیاسی حزب پذیرفته شد و همین مسئله باعث شد پارها به سفرهای خارجی برود، ازجمله او چند بار به انگلستان و کانادا سفر کرد، بعدها مارگارت تاچر نخست‌وزیر اسبق بریتانیا در خاطرات خود از ملاقات با گورباچف در سال ۱۹۸۴ نوشت که از او خوشم آمد. امکان معامله با او وجود داشت!

گورباچف در مقام دبیر کلی حزب نیز سعی کرد چهره متفاوتی از رهبران گذشته از خود نشان دهد و با تکرار رویه‌هایی چون ایجاد اصلاحات ساختاری در نظام تصمیم سازی به ظن خود یک شوروی جدید بسازد البته از همان زمان مشخص بود که بخش زیادی از این تفکرات چیزی جز توهمات ذهنی او نیست، به‌عنوان‌مثال در فوریه ۱۹۸۶ در کنگره حزب کمونیست با اعلام برائت از گذشته می‌گوید: «این راه پیموده شده کشور ما و دستاوردهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آن، گواهی بر نیروی بی‌کران حیات‌بخش آموزه‌های مارکسیستی – لنینیستی و پتانسیل‌های عظیم این سوسیالیسم است، اما باید آن را اصلاح اساسی کرد زیرا شکست‌خورده است».

روایتی از دخالت یک سرویس اطلاعاتی برای تشکیل «دولت ناتمام» در پاستور! /چه کسانی می‌خواهند از رئیس‌جمهور یک گورباچف بسازند؟

افول مردی که می‌خواست ستاره باشد!

گورباچف علاوه بر تغییر در سیاست‌گذاری‌های داخلی که تحت عنوان برنامه‌های اصلاحی معروف به پروسترویکا (بازسازی) و گلاسنوست (شفافیت)، شناخته‌شده بود، در سیاست خارجی نیز یک ماجراجویی عجیب را شروع کرده و اعلام کرد که از طریق رقابت تسلیحاتی نمی‌توان بر امپریالیسم غلبه کرد. او رفته‌رفته این فکر را در دفتر سیاسی جا انداخت که برای کاهش مشکلات اقتصادی باید سلاح‌های اتمی را کاهش داد.

کار به‌جایی رسید که هاشمی رفسنجانی در شرح روزگار گورباچف به وزیر خارجه وقت پیام داد که گورباچف ضعیف و بی‌قدرت شده است! وادادگی بیش‌ازحد به غربی‌ها کار را به‌جایی رساند که گورباچف درصدر هیئت‌رئیسه اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۸۷ از واشنگتن نیز دیدار کرد و در جریان این سفر، معاهداتی بی‌سابقه در رابطه با تسلیحات دو کشور منعقد کرد، ازجمله آن‌ها معاهدات INF و استارت یک و دو بود.

گورباچف در غرب به یک ستاره رسانه‌ای بدل شده بود و از این اتفاق بسیار خوشحال بود، انگیزه جایزه نوبل نیز بر این تحولات روحی روی رهبر شوروی اثر بیشتری گذاشته بود تا جایی که گورباچف در ژانویه ۱۹۸۷ در کمیته مرکزی حزب اعلام کرده که ما به همان اندازه که برای نفس کشیدن به هوا نیاز داریم، محتاج دموکراسی آمریکایی نیز هستیم.

روایتی از دخالت یک سرویس اطلاعاتی برای تشکیل «دولت ناتمام» در پاستور! /چه کسانی می‌خواهند از رئیس‌جمهور یک گورباچف بسازند؟

این جملات در حالی بیان می‌شد که در همان روزها در جمهوری‌های قفقاز یک جنبش اعتراضی راه افتاده و در بالتیک برخی علم جدایی‌طلبی را بلند کرده بودند، اما گورباچف چنان در توهمات خود غرق بود که در روز ۷ اکتبر ۱۹۸۹ در جشن‌های چهلمین سالگرد تأسیس جمهوری دموکراتیک آلمان در یک ‌سخنرانی کنایه‌آمیز گفت هر کس دیر برسد، زندگی او را تنبیه خواهد کرد. این جمله آهنگین به‌زودی ورد زبان مردم شد.

البته دوران حضیض گورباچف خیلی زود فرارسید، روز ۱۹ آگوست ۱۹۹۱ رأس ساعت ۱۶: ۳۰ خطوط تلفن و تلگراف‌خانه ویلایی گورباچف واقع در کریمه قطع شد، در همین حال ستونی از نفربرهای نظامی بدون اطلاع قبلی به‌سوی ویلای رهبر شوروی آمدند، کاملاً مشخص بود که کودتایی صورت گرفته است. فرستادگان کودتاچیان از گورباچف می‌خواستند استعفای خود را بنویسد!

گورباچف از کریمه خارج‌شده و از همان‌جا کوشید وحدت شوروی را حفظ کند و پیشنهاد میثاقی تازه داد؛ میثاقی که بر اساس آن بتوان اتحاد شوروی را بر پایه‌یک سیستم جدید فدراتیو حفظ و اداره کرد. یلتسین روز ۸ دسامبر ۱۹۹۱ به‌صورت مخفیانه توافق‌نامه‌ای را با روسای جمهور اوکراین و روسیه سفید به امضا رساند، در این توافق‌نامه انحلال شوروی و موجودیت جمهوری‌های تازه استقلال‌یافته اعلام شد، تنظیم‌کنندگان این توافق‌نامه علت این تصمیم خود را رعایت حقوق بین‌الملل و توجه به واقعیت‌های ژئوپلیتیک اعلام کردند.

مجله اشپیگل در شرح آن روزها نوشته است که کرملین بلافاصله جایگاه خود را به‌عنوان مقر دولت اتحاد جماهیر شوروی، از دست داد و به مقر ریاست‌جمهوری فدراتیو روسیه بدل شد؛ مقری که ریاست آن را رئیس‌جمهور منتخب یعنی بوریس یلتسین بر عهده داشت. بدین ترتیب گورباچف به پادشاهی بی تاج‌وتخت و کشور بدل شد!

روایتی از دخالت یک سرویس اطلاعاتی برای تشکیل «دولت ناتمام» در پاستور! /چه کسانی می‌خواهند از رئیس‌جمهور یک گورباچف بسازند؟

بیگ بنگ چپ‌ها در اتوبان یک‌طرفه گورباچف

ماجرای گورباچف در خود عبرت‌های مهمی دارد، رهبر شوروی البته در میان مردم ایران نیز چهره‌ای شناخته‌شده است و گاه‌وبیگاه شنیده می‌شود که برخی با اشاراتی به تعدادی از سیاست‌مداران، آن‌ها را با گورباچف مقایسه می‌کنند، ازجمله آن‌ها در همان دوران بهار اصلاحات بود که برخی از چپ‌های رادیکال با تدارکاتچی خواندن خاتمی سعی داشتند از او یک گورباچف بسازند.

روزنامه حیات‌نو نزدیک به اصلاح‌طلبان رادیکال در همان ایام نوشته که خاتمی گورباچف خوبی است ولی یلتسین ندارد تا با ضربه‌ای نظام را خرد کند، در همان روزها آقا فرمودند که نه آقای خاتمی گورباچف است و نه جریان افراطی یلتسین. در آن روزها برخی اصلاح‌طلبان معتقد بودند که باید در نظام یک «بیگ بنگ» بزرگ روی دهد زیرا که جامعه ایران پس از جنگ با انفجار مطالبات و تقاضاهای فروخفته‌ای مواجه شده که راه‌حل‌های حکومتی و راهکارهای مصلحتی نظیر بازنگری قانون اساسی و تأسیس مجمع تشخیص مصلحت و گفتمان سنتی از پس آن برنمی‌آید.

ابراهیم اصغر زاده ازجمله لیدرهای چپ‌ها در روزنامه همبستگی درباره گورباچفی کردن خاتمی نوشته بود:

عصری که علیرغم فرصت‌های نو برای جهان، حامل تهدیدات و خطرات جدیدی هم برای پیروزمندان و هم تماشاچیانش داشت. «دشمن‌هراسی» که بنیادی‌ترین اصل نظام معنایی جنگ سرد را تشکیل می‌داد، اینک آخرالزمان کمونیست‌ستیزی از یک‌سو و ضدیت با سرمایه‌داری از دیگر سو فرارسیده بود. کمونیست هراسی که سالیان متمادی محور اصلی امنیت جهان سرمایه‌داری و اصل راهنمای منافع ملی آمریکا بود، به‌سادگی رژیم چائوشسکو و دیوار برلین فرومی‌ریخت و بنا کردن نظم جدید بدون در دست داشتن چشم‌اندازی از دشمنان فرضی آن طنزی بیش نبود.

بیان این دست مطالب از سوی اصلاح‌طلبان حکایت از آن داشت که برخی تمایل دارند که مبارزه با استعمار آمریکایی را شعاری پوچ خوانده و با تشابه سازی از خاتمی او را وادار به گرفتن تصمیماتی کنند که به‌اندازه گورباچف بزرگ باشد، اصلاح‌طلبان در آن زمان این دگردیسی را «چپ نو» نامیده بودند.

ازجمله اثرات این معادل‌سازی‌های سیاسی راه‌اندازی گروه دوستی پارلمانی ایران و فرانسه بود که طی آن نشست‌های فراکسیون خط امام، مذاکرات و تریبون مجلس این فرصت را به اصلاح‌طلبان می‌داد تا با طرح مباحثی نظیر دوگانه «جمهوریت/ اسلامیت»، «قانونگرایی/ شخصی‌سازی»، «توسعه‌یافتگی/ عقب‌ماندگی» و ارائه تعریف جدید از امنیت ملی که متضمنِ نوسازی اجتماعی و توسعه سیاسی و پذیرش تنوع و تکثر باشد دست بزنند که به‌زعم خودشان هم سو با تحولات بین‌المللی بود!

در حالی برخی در ایران آرزوی گورباچف سازی از خاتمی را داشتند که در همان زمان در میان مردم روسیه او به فردی منفور بدل شده بود زیرا اصلاحات رهبر حزب کمونیست باعث یک تَرک بزرگ سیاسی و جغرافیایی گردیده بود. در آن زمان رهبر انقلاب تنها کسی بود که به داد خاتمی رسیده و او را از افتادن در یک دریای مواج و غرق شدن در آن نجات داد.

روایتی از دخالت یک سرویس اطلاعاتی برای تشکیل «دولت ناتمام» در پاستور! /چه کسانی می‌خواهند از رئیس‌جمهور یک گورباچف بسازند؟

رهبر انقلاب در شرح این شبیه‌سازی‌های عجیب درباره خاتمی فرمودند:

من واقعاً دریغم می‌آید که اسم خاتمی را با گورباچف مقایسه کنم؛ ولی آن‌ها این مقایسه را کردند و صریحاً گفتند که در ایران هم گورباچفی به قدرت رسید! البته فراموش نکنیم که متأسفانه یک عدّه هم در داخل خوششان آمد و این اهانت را نفهمیدند و آن توطئه‌ای را که پشت این اهانت هست، به‌طریق‌اولی نفهمیدند! به مغرضان و آن‌هایی که می‌فهمند چه دارد اتفاق می‌افتد و چه می‌خواهند پیش بیاورند، کاری ندارم؛ اما یک عدّه از آن‌هایی که مغرض هم نبودند، نفهمیدند که چه شد و دشمن چه می‌خواهد انجام دهد.

آقا در ادامه بابیان اشتباهات اصلاح‌طلبان رادیکال در تبدیل کردن رئیس‌جمهور وقت به گورباچف می‌فرمایند:

این‌ها در چند مورد اشتباه کردند؛ اشتباه اول‌شان این است که آقای خاتمی، گورباچف نیست. اشتباه دوم‌شان این است که اسلام، کمونیسم نیست. اشتباه سوم‌شان این است که نظام مردمیِ جمهوری اسلامی، نظام دیکتاتوری پرولتاریا نیست. اشتباه چهارمشان این است که ایرانِ یکپارچه، شورویِ متشکل از سرزمین‌های به هم سنجاق‌شده نیست. اشتباه پنجم‌شان این است که نقش بی‌بدیل رهبری دینی و معنوی در ایران، شوخی نیست.

بررسی اسناد نشان می‌دهد که اولین بار بحث گورباچفی کردن خاتمی توسط ضدانقلاب در خارج از کشور طراحی شده و سر از روزنامه‌های زنجیره‌ای درآورده بود، ورود رهبر انقلاب برای نجات رئیس‌جمهور اصلاحات را باید از همین زاویه تحلیل کرد.

روایتی از دخالت یک سرویس اطلاعاتی برای تشکیل «دولت ناتمام» در پاستور! /چه کسانی می‌خواهند از رئیس‌جمهور یک گورباچف بسازند؟

چه کسی می‌خواهند پزشکیان را خاتمی، گورباچف یا بنی‌صدر بسازند؟

گورباچفی کردن پزشکیان آن‌هم در روزهای که رئیس‌جمهور نه مراسم تحلیف و تنفیذ خود را برگزار کرده و نه کابینه‌اش آماده‌شده حکایت قابل‌توجهی دارد و نشان می‌دهد دست‌هایی مرموز در تلاش است که از همین ابتدای کار بحران پس از بحران را به دولت پزشکیان تحمیل کرده و از او شخصیتی بسازد که نه سرنوشت گورباچف بلکه روزگار بنی‌صدر را پیدا کند!

نکته قابل‌توجه آن‌که گورباچفی کردن پزشکیان مانند ساختن چنین لباسی برای خاتمی از بیرون کشور هدایت‌شده و توسط موساد عملیاتی شده است، نزدیک به ۱۰ روز قبل از آنکه یک روزنامه اصلاح‌طلب برای پزشکیان مانیفست گورباچفی شدن بنویسد، شبکه اینترنشنال در یک برنامه تحلیلی به ترسیم خطوطی می‌پردازد که رئیس‌جمهور منتخب را تا سطح گورباچف پایین می‌آورد.

این شبکه تلویزیونی وابسته به صهیونیست‌ها گفته است که اگر پزشکیان به دنبال اصلاح سیاسی در ایران است باید مسئله‌هایی چون پرونده هسته‌ای و موشکی در بیرون و مواردی چون کشف حجاب در داخل را در کوتاه‌ترین زمان اصلاح کند تا خود را رئیس‌جمهوری متمایز نشان دهد، از نگاه این شبکه ضد ایرانی پزشکیان در صورت اجرای این اصلاحات ضربتی محبوبیت زیادی در میان کشورهای غربی به دست آورده و گورباچف ایران خواهد شد.

روایتی از دخالت یک سرویس اطلاعاتی برای تشکیل «دولت ناتمام» در پاستور! /چه کسانی می‌خواهند از رئیس‌جمهور یک گورباچف بسازند؟

روایتی از دخالت یک سرویس اطلاعاتی برای تشکیل «دولت ناتمام» در پاستور! /چه کسانی می‌خواهند از رئیس‌جمهور یک گورباچف بسازند؟

البته واضح است که خط گورباچفی کردن پزشکیان توسط شبکه اینترنشنال به‌صورت قطعی از سوی سرویس‌های اطلاعاتی به این شبکه دیکته شده است، اما نکته مهم‌تر آن است که چه کسی این خط تحلیلی را به داخل آورده و هدفش از گورباچفی کردن پزشکیان چیست؟

پاسخ به این سؤال سخت نبوده اما بیانش نیاز به الزاماتی دارد، ازجمله آنکه از نگاه مردم ایران گورباچف یک سیاست‌مدار موفق نیست که جریانی از درون آن‌هم با نمای اصلاح‌طلب بخواهد از او الگوسازی کند، از نگاه مفسران سیاسی گورباچفی شدن پزشکیان به معنای آن است که برخی جریان‌های مرموز سیاسی درصدد هستند تا با برخی پخت‌وپزهای خاص در اندرونی از پزشکیان یک «دولت ناتمام» ساخته و به نام گورباچفی کردن پزشکیان از او یک بنی‌صدر بسازند که به کشورش خیانت نیز کرده است.

بی‌تردید میان گورباچفی شدن و بنی‌صدری کردن در سیاست ایران فاصله‌ای کمتر از یک تار مو است که عدم توجه به آن می‌تواند اثرات خطرناکی برای آینده کشور داشته باشد و ایران را از دوران «وعده صادق» به مرحله ماقبل تثبیت بازگرداند.

تحمیل این هزینه سنگین به کشور از سوی جریان‌هایی صورت می‌گیرد که از سویی با خطوط نفوذی سرویس‌های اطلاعاتی دشمن هم‌راستا وهم‌دست بوده و از سوی دیگر تلاش دارد تا با در سایه ماندن، گورباچفی کردن پزشکیان را به گردن یک جریان ساده لوح سیاسی در یک روزنامه دست چندم بیاندازد.

این عملیات خطرناک با آشکار ساختن اطلاعات محرمانه یکی از مدیران امنیتی کشور در شبکه اینترنشنال کلید خورده و قدم‌به‌قدم پیش رفته است، البته این تحرکات در سایه به‌زودی زیر تیغ آفتاب عیان شده و جریان نفوذ مجبور خواهد شد دست از این بازی خطرناک بکشد، تمامی این تحرکات ناپیدا میان سرویس جاسوسی دشمن و شبکه نفوذی آن این روزها در رصد آشکار قرار دارد!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روایتی از دخالت یک سرویس اطلاعاتی برای تشکیل «دولت ناتمام» در پاستور! /چه کسانی می‌خواهند از رئیس‌جمهور یک گورباچف بسازند؟ بیشتر بخوانید »

جوزف نای پاسخ می‌دهد: جنگ اوکراین چرا اتفاق افتاد؟ +عکس و فیلم

جوزف نای پاسخ می‌دهد: جنگ اوکراین چرا اتفاق افتاد؟ +عکس و فیلم



جوزف نای، دانشمند سیاسی برجسته آمریکایی و بنیانگذار نظریه «جنگ نرم» معتقد است وقوع جنگ در اوکراین دلایل عمیق، میانه، و بی‌واسطه‌ای دارد که از گسترش ناتو تا آرمان‌های پوتین برای روسیه را شامل می‌شود.

سرویس جهان مشرق نظریه‌های مختلفی تا کنون درباره‌ی دلایل آغاز جنگ اوکراین مطرح شده است. برخی کارشناسان پوتین را در سودای بازگرداندن «روسیه‌ی بزرگ» توصیف می‌کنند و برخی صاحب‌نظران معتقدند گسترش ناتو تا نزدیکی مرزهای روسیه، رئیس‌جمهور این کشور را تحریک کرد تا دست به اقدام نظامی بزند. حتی تحلیلگران در آمریکا نیز به هیچ عنوان بر سر پاسخ این سؤال که «جنگ اوکراین چرا شروع شد» متفق‌القول نیستند.

جوزف نای پاسخ می‌دهد: جنگ اوکراین چرا اتفاق افتاد؟ +عکس و فیلم

ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، ماه نوامبر سال ۲۰۱۸ از پنجره‌ی تفرجگاه شهر «آناپا» در جنوب بخش اروپایی روسیه، در ساحل دریای سیاه، به دریا نگاه می‌کند. برخی کارشناسان، پوتین را متهم می‌کنند که به دنبال احیای «روسیه‌ی بزرگ» است و جنگ اوکراین را نیز به همین خاطر به راه انداخته است. (+)

مشرق پیش از این نظر «جان میرشایمر[۱]» دانشمند سیاسی آمریکایی درباره‌ی دلایل احتمالی آغاز جنگ میان روسیه و اوکراین، و پیش‌بینی او درباره‌ی بروز جنگ اوکراین چندین سال پیش از آغاز آن، را مفصلاً خدمت مخاطبان محترم ارائه کرده است. (گزارش‌های مشرق در این‌باره را از این‌جا و این‌جا بخوانید.) آن‌چه اکنون پیش روی شماست، نظریه‌ی «جوزف نای» یکی دیگر از دانشمندان سیاسی آمریکا، استاد دانشگاه هاروارد، از بنیانگذاران نظریه‌ی نئولیبرالیسم در روابط بین‌الملل، و همچنین بنیانگذار نظریه‌ی «قدرت نرم» است. نای معتقد است نمی‌توان فقط یک عامل را موجب آغاز جنگ اوکراین دانست، بلکه برای پی بردن به علت شروع این جنگ باید به دلایل عمیق، میانی، و بی‌واسطه‌ی این بحران توجه کرد. «نای» طی مقاله‌ای تحت عنوان «جنگ اوکراین چه دلایلی داشت؟[۲]» در پایگاه تحلیلی «پراجکت‌سیندیکت» برخی از این دلایل را از دیدگاه خود برشمرده است. در ادامه، ترجمه‌ی این مقاله را می‌خوانید.

سخنرانی «جان میرشایمر» دانشمند سیاسی آمریکایی، درباره‌ی دلایل و پیامدهای بحران اوکراین – قسمت اول [متن کامل و جزئیات بیش‌تر] [دانلود با حجم ~ ۴۷ مگابایت]

سخنرانی «جان میرشایمر» درباره‌ی دلایل و پیامدهای بحران اوکراین – قسمت دوم [متن کامل و جزئیات بیش‌تر] [دانلود با حجم ~ ۳۶ مگابایت]

جان میرشایمر پاسخ می‌دهد:

›› چرا بحران اوکراین تقصیر غرب است؟

›› آیا پوتین به دنبال ایجاد «روسیه بزرگ» است؟


لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیم‌گیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاه‌های محافل رسانه‌ای-اندیشکده‌ای بین‌المللی این گزارش را منتشر می‌کند و دیدگاه‌ها، ادعاها و القائات این گزارش‌ لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.


جنگ روسیه در اوکراین، مخرب‌ترین درگیری‌ای است که اروپا از سال ۱۹۴۵ [و پایان جنگ جهانی دوم] تا کنون به خود دیده است. اگرچه بسیاری در غرب این جنگ را نتیجه‌ی تصمیم مختارانه‌ی ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، می‌دانند، خود پوتین می‌گوید این جنگ، نتیجه‌ی تصمیم ناتو در سال ۲۰۰۸ درباره‌ی عضویت اوکراین در این ائتلاف نظامی[۳] است. به اعتقاد پوتین، تصمیم ناتو مبنی بر این‌که اوکراین در نهایت عضو ناتو خواهد شد، پای یک تهدید موجودیتی را به مرزهای روسیه کشاند. در عین حال، عده‌ای دیگر دلیل جنگ اوکراین را در پایان جنگ سرد و عدم حمایت کافی غرب از روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی جست‌وجو می‌کنند. اما چگونه می‌توانیم ریشه‌های جنگی را پیدا کنیم که ممکن است سال‌ها طول بکشد؟

جوزف نای پاسخ می‌دهد: جنگ اوکراین چرا اتفاق افتاد؟ +عکس و فیلم

یک مرد اوکراینی، ماه مارس سال ۲۰۲۲، مقابل ایستگاه مرکزی قطار شهر «تروستیانتس» در شمال شرقی اوکراین دوچرخه‌اش را از میان گل‌ولای و آوار و از کنار یک تانک تخریب‌شده‌ی روس عبور می‌دهد. روس‌ها پیش‌تر از این ایستگاه قطار  به عنوان پایگاه نظامی خود استفاده می‌کردند. (+)

در همین‌باره بخوانید:

›› متحدان خاورمیانه‌ای آمریکا در بحران اوکراین طرف روسیه هستند

جنگ جهانی اول بیش از یک قرن پیش رخ داد؛ با این حال، مورخان هنوز درباره‌ی این مسئله که علت آن جنگ چه بود، کتاب می‌نویسند. آیا جنگ به این دلیل آغاز شد که سال ۱۹۱۴ یک تروریست صرب یک آرشیدوک اتریشی را ترور کرد[۴]؟ یا مسئله بیش‌تر به قدرت روزافزون آلمان در مقابل بریتانیا برمی‌گشت؟ یا به ملی‌گرایی روبه‌افزایش در سراسر اروپا ربط داشت؟ پاسخ صحیح، این است: «همه‌ی موارد بالا؛ به علاوه‌ی موارد دیگر». با این وجود، جنگ تا لحظه‌ای (در ماه آگوست سال ۱۹۱۴) که شروع شد، همچنان اجتناب‌پذیر بود؛ و حتی همان موقع هم، تداوم این قتل‌عام به مدت چهار سال، ناگزیر نبود.

برای نظم بخشیدن به بحث، خوب است میان دلایل عمیق، میانی، و بی‌واسطه تمایز قائل شویم. تصور کنید می‌خواهید یک آتش بزرگ روشن کنید: روی هم انباشتن کنده‌ها، یک دلیل عمیق است؛ اضافه کردن آتش‌زنه و کاغذ، یک علت میانی است؛ و زدنِ کبریت یک علت تسریع‌کننده [و بی‌واسطه] است. با این حال، حتی همان موقع هم روشن شدن یک آتش بزرگ، اجتناب‌ناپذیر نیست. به عنوان مثال، ممکن است یک باد شدید، کبریت را خاموش کند؛ یا یک باران شدید و ناگهانی، چوب‌ها را خیس نماید. چنان‌که «کریستوفر کلارک» مورخ، در کتاب خود درباره‌ی منشأ جنگ جهانی اول، تحت عنوان «خواب‌گردها»، می‌نویسد، سال ۱۹۱۴ «[پنجره‌ای به سوی] آینده هنوز هم باز بود؛ اندکی[۵].» تصمیم‌های اشتباه سیاستی عامل مهم بروز فاجعه بودند.

جوزف نای پاسخ می‌دهد: جنگ اوکراین چرا اتفاق افتاد؟ +عکس و فیلم

آرشیدوک «فرانتس فردیناند» (وسط) ولی‌عهد اتریش، و همسرش «سوفی خوتک» (چپ) کمی پیش از ترورشان توسط «گاوریلو پرنسیپ» ملی‌گرای صربستانی، در اواخر ماه ژوئن سال ۱۹۱۴ در شهر «ساراویو» پایتخت بوسنی‌وهرزگوین. این ترور را بی‌واسطه‌ترین دلیل آغاز جنگ جهانی اول می‌دانند، اما آیا می‌توان صرفاً این ترور را دلیل آغاز یک جنگ جهانی تصور کرد؟ (+)

در اوکراین[۶]، شکی نیست که پوتین ۲۴ فوریه [۲۰۲۲]، وقتی به نیروهای روسیه دستور حمله داد، کبریت را روشن کرد. احتمالاً او هم مثل رهبران قدرت‌های بزرگ در سال ۱۹۱۴، تصور می‌کرد این عملیات، یک جنگ کوتاه و تندوتیز با یک پیروزی سریع خواهد بود؛ کم‌وبیش مانند اقدام اتحاد جماهیر شوروی به تصرف بوداپست در سال ۱۹۵۶، یا پراگ در سال ۱۹۶۸. نیروهای هوابرد، فرودگاه را تصرف می‌کنند؛ تانک‌ها، به‌تاخت، کی‌یف را تصرف می‌نمایند؛ ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، را برکنار می‌کنند؛ و یک دولت دست‌نشانده را به قدرت می‌رسانند.

پوتین به مردم کشورش گفت می‌خواهد یک «عملیات نظامی ویژه» با هدف «از بین بردن نازیسم» در اوکراین و جلوگیری از گسترش ناتو تا مرزهای روسیه انجام دهد. با این وجود، با توجه به اشتباه محاسباتی فاحشی که مرتکب شد، باید بپرسیم پوتین واقعاً چه فکری در سر داشت. از نوشته‌های خود پوتین[۷] و همچنین زندگی‌نامه‌نویس‌های مختلف او، مانند «فیلیپ شورت»[۸]، می‌دانیم که علت میانی این جنگ، امتناع پوتین از نگاه کردن به اوکراین به عنوان یک کشور مشروع [و مستقل از روسیه] بود. پوتین از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، که شخصاً به عنوان یک افسر کاگ‌ب در آن خدمت کرده بود، ناراحت بود؛ و به دلیل نزدیکی فرهنگی اوکراین و روسیه، اوکراین را کشوری جعلی می‌دانست. به علاوه، اوکراین قدرنشناس هم بود: با «قیام میدان[۹]» در سال ۲۰۱۴ که دولت طرفدار روسیه را برکنار کرد، و همین‌طور تعمیق روابط تجاری با اتحادیه‌ی اروپا[۱۰]، به مسکو توهین کرده بود.

جنگ اوکراین محکوم است؛ اما جنگ‌ها و جنایات  آمریکا چه‌طور؟ +عکس و فیلم

«میشل اوباما» (دوم از چپ) بانوی اول وقت آمریکا، و «هتر هیگینباتم» (راست) معاون وقت مدیریت و منابع وزیر خارجه‌ی این کشور، در مراسم تقدیم «جایزه‌ی بین‌المللی زنان شجاع وزارت خارجه» در سال ۲۰۱۴ به «روسلانا لیژیچکو» (مرکز تصویر با پرچم اوکراین) خواننده، سیاستمدار و فعال اوکراینی. لیژیچکو از حامیان «انقلاب نارنجی» سال ۲۰۰۴ در اوکراین و از رهبران اعتراضات «قیام میدان» یا «یورومیدان» علیه روسیه و در حمایت از ملحق شدن اوکراین به اتحادیه‌ی اروپا بود. (+)

جوزف نای پاسخ می‌دهد: جنگ اوکراین چرا اتفاق افتاد؟ +عکس و فیلم

«هیلاری کلینتون» وزیر خارجه‌ی سابق آمریکا، در دولت باراک اوباما، در کنار «روسلانا لیژیچکو» خواننده‌ی اوکراینی، از رهبران جنبش ضدروسیه و اعتراضات «قیام میدان» در حمایت از روابط میان اوکراین و اتحادیه‌ی اروپا (+)

در همین‌باره بخوانید:

›› کتاب هیلاری کلینتون: خواننده معارض اوکراینی در آغوش وزیر خارجه آمریکا

پوتین به دنبال احیای چیزی است که آن را «جهان روسی[۱۱]» می‌نامد؛ و اکنون به ۷۰ سالگی نزدیک می‌شود، دارد به میراث خود فکر می‌کند. رهبران قبلی روسیه، مانند «پیتر کبیر» [یا «پطر کبیر»]، در زمان خود قدرت این کشور را گسترش داده بودند. با توجه به تحریم‌های ضعیف غرب علیه روسیه پس از حمله‌ی این کشور به اوکراین و الحاق شبه‌جزیره‌ی کریمه در سال ۲۰۱۴، به نظر می‌رسد پوتین پیش خودش فکر کرده است: چرا از این جلوتر نروم؟

جنگ اوکراین محکوم است؛ اما جنگ‌ها و جنایات  آمریکا چه‌طور؟ +عکس و فیلم

زنان داوطلب اوکراینی، در روز چهارم جنگ، در شهر «لفیف» در غرب اوکراین پارچه رشته‌رشته می‌کنند تا از آن‌ها تور استتار ساخته شود. رسانه‌های غربی یک کارزار گسترده‌ی رسانه‌ای برای انداختن تمام تقصیر جنگ اوکراین به گردن روسیه و کم‌رنگ کردن نقش توسعه‌طلبی ناتو، و در رأس آن آمریکا، به راه انداخته‌اند. بخشی از این کارزار، قهرمان‌سازی از مردم اوکراین در «مقاومت» مقابل روسیه است. (+)

جنگ اوکراین محکوم است؛ اما جنگ‌ها و جنایات  آمریکا چه‌طور؟ +عکس و فیلم

شهروندان اوکراینی در حال تمرین پرتاب کوکتل مولوتف برای دفاع از شهر «ژیتومیر» در شمال غربی اوکراین در جریان جنگ با روسیه؛ رسانه‌های غربی «مقاومت قهرمانانه»ی مردم اوکراین مقابل ارتش روسیه را به مردم جهان نشان می‌دهند، اما ناگفته پیداست که اگر در همین تصویر، به جای پرچم اوکراین، پرچم فلسطین بود، همین رسانه‌ها افراد حاضر در تصویر را «تروریست» معرفی می‌کردند. (+)

در همین‌باره بخوانید:

›› دیپلمات سابق آمریکایی: تحریم‌ها علیه روسیه نتیجه عکس خواهد داد

›› معیارهای دوگانه کنگره آمریکا: مخالفان تحریم اسرائیل در صف تحریم روسیه

چشم‌انداز گسترش ناتو یک علت میانی کم‌اهمیت‌تر بود. اگرچه غرب یک «شورای ناتو-روسیه[۱۲]» تشکیل داد که افسران نظامی روسیه از طریق آن می‌توانستند در برخی از جلسات ناتو شرکت کنند، اما روسیه از این رابطه انتظارات بیش‌تری داشت. و اگرچه اوایل دهه‌ی ۱۹۹۰، «جیمز بیکر» وزیر خارجه‌ی وقت آمریکا، به همتای روس خود گفته بود که ناتو گسترش نخواهد یافت[۱۳]، مورخانی مانند «ماری ساروت» نشان داده‌اند[۱۴] که بیکر به‌سرعت تضمین شفاهی خود را، که هرگز هم پشتش به یک توافق‌نامه‌ی کتبی گرم نبود، پس گرفت.

جوزف نای پاسخ می‌دهد: جنگ اوکراین چرا اتفاق افتاد؟ +عکس و فیلم

نقشه‌ی گسترش ناتو طی دهه‌های مختلف از تشکیل در سال ۱۹۴۹ تا دهه‌ی ۲۰۲۰. چنان‌که مشخص است، طی دهه‌های گذشته، ناتو دائماً به سمت شرق و مرزهای روسیه گسترش پیدا کرده است. این ائتلاف نظامی از زمان سقوط دیوار برلین تا کنون ۱۴ عضو جدید (به رنگ‌های صورتی و بنفش) گرفته است که همگی در مناطق شرقی‌تر بوده‌اند. توجه داشته باشید که در این نقشه، کشورهای آمریکا، کانادا، و ایسلندف با وجود عضویت در ناتو، نمایش داده نشده‌اند. (+)

جوزف نای پاسخ می‌دهد: جنگ اوکراین چرا اتفاق افتاد؟ +عکس و فیلم

جلد کتاب «حتی یک اینچ» نوشته‌ی «ماری الیس ساروت» مورخ آمریکایی و استاد دانشگاه «جانز هاپکینز» آمریکا. این سه کلمه، بخشی از عبارتی بودند که «جیمز بیکر» وزیر خارجه‌ی وقت آمریکا، سال ۱۹۹۰، پس از سقوط دیوار برلین، از آن‌ها استفاده کرد تا به «میخایل گورباچف» رهبر شوروی، وعده دهد اگر شوروی بخش تحت نفوذ خود در آلمان را رها کند، «ما ناتو را حتی یک اینچ به سمت شرق نمی‌آوریم.» گورباچف نفوذ شوروی را از آلمان برداشت، اما واشینگتن پس از فروپاشی شوروی، به حرف بیکر عمل نکرد؛ به این نتیجه رسیده بود که می‌تواند «دستاورد بزرگ» فروپاشی شوروی را به یک «دستاورد بزرگ‌تر» تبدیل کند. اکنون وعده‌ی بیکر معنای دیگری پیدا کرده بود: «حتی یک اینچ سرزمین نیز نباید از دسترس طرح گسترش ناتو خارج باشد.» (+)

دهه‌ی ۱۹۹۰، وقتی بیل کلینتون، رئیس‌جمهور آمریکا، این موضوع [گسترش ناتو] را با بوریس یلتسین، رئیس‌جمهور روسیه، در میان گذاشت[۱۵]، روسیه به‌رغم میل باطنی بخشی از گسترش ناتو را پذیرفت، اما انتظارات دو طرف با یک‌دیگر متفاوت بود. تصمیم ناتو، در نشست سال ۲۰۰۸ در بخارست، مبنی بر گنجاندن اوکراین (و گرجستان) در فهرست اعضای بالقوه در آینده، بدترین تصورات پوتین درباره‌ی غرب را تأیید کرد.

در عین حال، اگرچه شاید تصمیم سال ۲۰۰۸ ناتو اشتباه بوده باشد، اما تغییر نگرش پوتین مربوط به پیش از آن تصمیم است. وی پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به آمریکا کمک کرده بود[۱۶]، اما سخنرانی‌اش در کنفرانس امنیتی مونیخ در سال ۲۰۰۷ نشان می‌دهد پیش از اجلاس بخارست نیز نسبت به غرب ترش کرده بوده است[۱۷]. بنابراین، احتمال گسترش ناتو تنها یکی از چندین دلیل میانی بود؛ آن هم دلیلی که بلافاصله پس از نشست بخارست، زمانی که فرانسه[۱۸] و آلمان[۱۹] اعلام کردند عضویت اوکراین در ناتو را وتو خواهند کرد، اهمیت خود را بیش‌ازپیش از دست داد.

جوزف نای پاسخ می‌دهد: جنگ اوکراین چرا اتفاق افتاد؟ +عکس و فیلم

«ناتو از آرمان‌های اروپایی-آتلانتیکی اوکراین و گرجستان در عضویت در ناتو استقبال می‌کند. ما امروز توافق کردیم که این کشورها در نهایت عضو ناتو خواهند شد… امروز به‌وضوح اعلام می‌کنیم که از درخواست این کشورها برای آغاز طرح اقدام [و فرآیند] عضویت حمایت می‌نماییم. بنابراین، اکنون دوره‌ای از همکاری فشرده با هر دو کشور در سطح بالای سیاسی را با هدف حل مسائل باقی‌مانده درباره‌ی درخواست طرح اقدام عضویت آن‌ها آغاز خواهیم کرد.» بخشی از بیانیه‌ی نشست سال ۲۰۰۸ «شورای آتلانتیک شمالی» نهاد سیاسی اصلی ناتو، در بخارست، پایتخت رومانی. (+)

در همین‌باره بخوانید:

›› «دیکتاتور خوب» و «جنایتکار جنگی خوب»؛ سیاست خارجی آمریکا بر چه مبنایی است؟

›› ایرانی‌های بد – ایرانی‌های خوب؛ حمایت آمریکا از اغتشاشگران ایرانی

ورای همه‌ی این‌ها، دلایل دور یا عمیقی بودند که پس از پایان جنگ سرد به وجود آمدند. در ابتدا، هم در روسیه و هم در غرب خوش‌بینی زیادی وجود داشت مبنی بر این‌که فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی موجب ظهور دموکراسی و اقتصاد بازارمحور در روسیه شود. طی سال‌های اول، کلینتون و یلتسین تلاش جدی‌ای برای توسعه‌ی روابط حسنه میان دو کشور انجام دادند. با این حال، اگرچه آمریکا اقدام اعطای وام و کمک اقتصادی به دولت «یگور گایدار» نخست‌وزیر روسیه، کرد[۲۰]، اما روس‌ها انتظارات بسیار بیش‌تری داشتند. علاوه بر این، پس از هفت دهه برنامه‌ریزی متمرکز، تبدیل ناگهانی اقتصاد روسیه به یک اقتصاد بازارمحور شکوفا غیرممکن بود. تلاش‌ها برای تحمیل چنین تحولات سریعی بدون شک منجر به ایجاد ناآرامی‌های گسترده، فساد، و نابرابری شدید خواهد شد. اگرچه برخی از الیگارش‌ها و سیاستمداران روس در نتیجه‌ی خصوصی‌سازی سریع دارایی‌های دولتی به‌شدت ثروتمند شدند، اما شاخص زندگی در میان اکثر مردم روسیه کاهش پیدا کرد[۲۱].

«بوریس نمتسوف» (که بعداً ترور شد) فرماندار شهر «نیژنی نووگورود» در روسیه، ماه فوریه‌ی سال ۱۹۹۷ در شهر «داووس» [در سوئیس، میزبان «مجمع جهانی اقتصاد»] این‌گونه گزارش داد: هیچ‌کس در روسیه مالیات نمی‌پردازد و دولت در پرداخت دستمزدها عقب مانده است. سپس، ماه سپتامبر سال بعد، «گریگوری یاولینسکی» نماینده‌ی لیبرال پارلمان روسیه [که طرح ۵۰۰ روزه‌ی گذار از شوروی به یک اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد را نوشته بود]، در یک ضیافت شام در «مدرسه‌ی کندی» دانشگاه هاروارد گفت: «روسیه کاملاً فاسد است و یلتسین هیچ برنامه‌ای برای آینده ندارد.» یلتسین که نمی‌توانست با پیامدهای سیاسی شرایط روبه‌وخامت اقتصادی دست‌وپنجه نرم کند، و وضعیت سلامتی‌اش نیز روبه‌افول بود، برای بازگرداندن نظم به روسیه به پوتین روی آورد که آن زمان یک مأمور سابق ناشناخته‌ی کاگ‌ب بود.

جنگ اوکراین محکوم است؛ اما جنگ‌ها و جنایات  آمریکا چه‌طور؟ +عکس و فیلم

«یانکی‌ها به فریاد: داستان محرمانه‌ی کمک مشاوران آمریکایی به یلتسین برای پیروزی»؛ جلد شماره‌ی ۱۵ جولای ۱۹۹۶ (۲۵ تیر ۱۳۷۵) مجله‌ی «تایم» آمریکا با موضوع کمک واشینگتن به «بوریس یلتسین» برای پیروزی در انتخابات سال ۱۹۹۶ روسیه (+)

هیچ‌کدام از این‌ها به این معنا نیست که جنگ اوکراین اجتناب‌ناپذیر بود؛ بلکه با گذشت زمان رفته‌رفته محتمل‌تر شد. پوتین ۲۴ فوریه‌ی ۲۰۲۲ دچار اشتباه محاسباتی شد و کبریتی را روشن کرد که این آتش‌سوزی بزرگ را به راه انداخت؛ و بعید به نظر می‌آید [در کوتاه‌مدت] آن را خاموش کند.

در همین‌باره بخوانید:

›› کشتار غیرنظامیان «وحشیانه» است؛ مگر توسط آمریکایی‌ها

›› جنگ اوکراین محکوم است؛ اما جنگ‌ها و جنایات آمریکا چه‌طور؟

 


[۱] جان مرشایمر لینک

[۲] What Caused the Ukraine War? Link

[۳] Ukraine formally applies for fast-track NATO membership Link

[۴] Did Franz Ferdinand’s Assassination Cause World War I? Link

[۵] The Sleepwalkers Link

[۶] Everything you need to know about the ۲۰۱۴ Ukraine crisis Link

[۷] Article by Vladimir Putin ”On the Historical Unity of Russians and Ukrainians“ Link

[۸] Putin Link

[۹] یورومیدان لینک

[۱۰] Association agreement between the European Union and its Member States, of the one part, and Ukraine, of the other part Link

[۱۱] Putin’s World Is Now Smaller Than Ever Link

[۱۲] About NRC Link

[۱۳] Russia’s belief in Nato ‘betrayal’ – and why it matters today Link

[۱۴] Not One Inch Link

[۱۵] For Clinton, Sticking with Yeltsin Sealed Agreement on NATO Link

[۱۶] U.S.-Russia Relations After September ۱۱, ۲۰۰۱ Link

[۱۷] Speech and the Following Discussion at the Munich Conference on Security Policy Link

[۱۸] France won’t back Ukraine and Georgia NATO bids Link

[۱۹] Merkel defends ۲۰۰۸ decision to block Ukraine from NATO Link

[۲۰] The American Aid to the Russian Reforms at the End of the Twentieth Century Link

[۲۱] The Soviet Union’s Demise As Seen by Today’s Russians Link

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جوزف نای پاسخ می‌دهد: جنگ اوکراین چرا اتفاق افتاد؟ +عکس و فیلم بیشتر بخوانید »

جنگ اوکراین محکوم است؛ اما جنگ‌ها و جنایات  آمریکا چه‌طور؟ +عکس و فیلم

جنگ اوکراین محکوم است؛ اما جنگ‌ها و جنایات آمریکا چه‌طور؟ +عکس و فیلم



پایگاه آنتی‌وار می‌نویسد جنگ اوکراین و قربانی شدن غیرنظامیان اوکراینی در آن قطعاً محکوم است، اما آمریکایی‌ها باید بپرسند «قربانیان غیرنظامی جنگ‌های آمریکا چه‌طور؟»

سرویس جهان مشرق روسیه پس از حمله به اوکراین با تحریم دولت‌های غربی و محکومیت رسانه‌هایشان مواجه شد، اما این دولت‌ها و رسانه‌ها اتفاقاً همان‌هایی هستند که دست‌هایشان به خون میلیون‌ها نفر در خاورمیانه و فراتر از آن آلوده است. البته جنگ اوکراین محکوم است، اما «جنگ‌های آمریکا چه‌طور؟» پایگاه تحلیلی اینترنتی آمریکایی «آنتی‌وار» طی گزارشی تحت عنوان «چه‌طوریسم و حمله‌ی روسیه به اوکراین[۱]» به قلم «داگ بنداو» عضو ارشد اندیشکده‌ی آمریکایی «مؤسسه‌ی کیتو» و دستیار ویژه‌ی سابق رونالد ریگان، رئیس‌جمهور سابق آمریکا، می‌نویسد اگرچه باید جنگ اوکراین را محکوم کرد و روسیه را به خاطر این جنگ توبیخ نمود، اما همچنین باید به خاطر داشت که آمریکا چندین برابر روسیه جنگ به راه انداخته است. آن‌چه در ادامه می‌خوانید ترجمه‌ی گزارش آنتی‌وار است.

جنگ اوکراین محکوم است؛ اما جنگ‌ها و جنایات  آمریکا چه‌طور؟ +عکس و فیلم

مادرِ «ضیا ثامر» پیکر بی‌جان پسر شش‌ساله‌اش را که در تیراندازی به خودرویشان در شهر بعقوبه، مرکز استان دیاله، در عراق کشته شد، در آغوش گرفته است؛ کشتار غیرنظامیان در اوکراین محکوم است، اما چرا رسانه‌های غربی قربانیان غیرنظامی در جنگ‌های آمریکا را به تصویر نمی‌کشند؟ (+)


لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیم‌گیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاه‌های محافل رسانه‌ای-اندیشکده‌ای بین‌المللی این گزارش را منتشر می‌کند و دیدگاه‌ها، ادعاها و القائات این گزارش‌ لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.


تقریباً غیرممکن است درباره‌ی سیاست خارجی آمریکا صحبت کنیم، اما به «چه‌طوریسم» متوسل نشویم: جنگ‌های آمریکا چه‌طور؟ اشتباهات آمریکا چه‌طور؟ جنایات آمریکا چه‌طور؟ … چه‌طور؟ اگرچه چه‌طوریسم اغلب تحت عنوان «هم‌ارزسازی اخلاقی» [مقایسه‌ی معمولاً اشتباه میان طرف‌های درگیری و اقدامات و تاکتیک‌های آن‌ها] رد می‌شود، اما می‌تواند برای قضاوت درباره‌ی اقدامات آمریکا مفید باشد.

جنگ اوکراین محکوم است؛ اما جنگ‌ها و جنایات  آمریکا چه‌طور؟ +عکس و فیلم

«میشل اوباما» (دوم از چپ) بانوی اول وقت آمریکا، و «هتر هیگینباتم» (راست) معاون وقت مدیریت و منابع وزیر خارجه‌ی این کشور، در مراسم تقدیم «جایزه‌ی بین‌المللی زنان شجاع وزارت خارجه» در سال ۲۰۱۴ به «روسلانا لیژیچکو» (مرکز تصویر با پرچم اوکراین) خواننده، سیاستمدار و فعال اوکراینی؛ لیژیچکو از حامیان «انقلاب نارنجی» سال ۲۰۰۴ در اوکراین و از رهبران اعتراضات «یورومیدان» علیه روسیه و در حمایت از ملحق شدن اوکراین به اتحادیه‌ی اروپا بود (+)

صدالبته انتقادات از واشینگتن نمی‌تواند رفتار نادرست دیگر کشورها، مانند روسیه‌ی امروز، را توجیه کند. و تقصیرهای آمریکا چیزی از مرگ و ویرانی‌ای کم نمی‌کند که دولت‌های دیگر، اغلب [بر خلاف آمریکا] بدون تظاهر به نیت خیر، به بار می‌آورند. با این حال، واقعیت سیاست‌های آمریکا (با نیات واقعی و تأثیرات حقیقی‌شان) نشان می‌دهد چه اندازه از کارهایی که «هیولا[۲]»ی بدنام تشکیلات سیاست خارجی آمریکا انجام می‌دهد، مبتنی بر ترکیبی از افسانه و دروغ است. بالاتر از هر چیز دیگری، سابقه‌ی ننگین آمریکا این ادعای واشینگتن را رد می‌کند که «ایالات متحده یک قدیسه‌ی پاکدامن است که پاکی و عشق در سرتاسر جهان از آن تراوش می‌کند.» اتفاقاً چه‌طوریسم شاید مهم‌ترین راه مقابله با سونامی مقدس‌سازی‌های ناصادقانه‌ای باشد که هر روز از سوی سیاست‌گذاران چپ و راست موج می‌زند.

جنگ اوکراین محکوم است؛ اما جنگ‌ها و جنایات  آمریکا چه‌طور؟ +عکس و فیلم

نقشه‌ی نقاطی در عراق که نیروهای آمریکایی فقط بین سال‌های ۲۰۰۴ و ۲۰۱۰ در آن‌ها غیرنظامیان را کشته‌اند؛ وقتی آمریکا بارها در جنگ‌های مختلف غیرنظامیان را کشته است، دل‌سوزی‌اش برای غیرنظامیان اوکراینی برای جهان قابل‌باور نیست (+)

در مورد اوکراین هم همین‌طور است. حمله‌ی روسیه به اوکراین جنایت بزرگی است. ولادیمیر پوتین بی‌پروا جنگی بیهوده را به راه انداخته که مرگ و ویرانی را بر سر یک ملت دیگر نازل کرده است. تا همین الآن هزاران اوکراینی قربانی شده‌اند؛ چه‌بسا یک میلیون نفر پیشاپیش از کشور فرار کرده باشند. طبق گزارش‌های موجود، تلفات روس‌ها نیز (ظاهراً شامل تعداد زیادی سرباز وظیفه که انتظار و آمادگی چنین جنگی را نداشتند) بالاست. در عین حال، سیل تحریم‌ها و ممنوعیت‌ها علیه روسیه منجر به مجازات دسته‌جمعی مردمی می‌شود که هیچ کنترلی بر دولت خود ندارند. اگر کسی تا قبل از ورود روسیه به بحران کنونی، قائل به نبوغ راهبردی پوتین بود، اکنون این توهمش باید از بین رفته باشد. رئیس‌جمهور روسیه با تشدید مستأصلانه‌ی حملاتش به شهرها دارد تلفات و خسارات غیرنظامی را بالا می‌برد؛ که می‌توان آن را جنایت جنگی دانست. هیچ راهی برای توجیه و جبران رفتارهای پوتین وجود ندارد. با این حال، آمریکایی‌ها باید [از خودشان] بپرسند [رفتارهای آمریکا] چه‌طور؟

جنگ اوکراین محکوم است؛ اما جنگ‌ها و جنایات  آمریکا چه‌طور؟ +عکس و فیلم

زنان داوطلب اوکراینی، در روز چهارم جنگ،  در شهر «لفیف» در غرب اوکراین پارچه رشته‌رشته می‌کنند تا از آن‌ها تور استتار ساخته شود؛ رسانه‌های غربی حجم زیادی از اخبار و گزارش‌های خود را به ستایش «مقاومت» و «شجاعت» مردم اوکراین در مقابل ارتش روسیه اختصاص داده‌اند (+)

در همین‌باره بخوانید:

›› رابطه‌ی بمب‌های شیمیایی آمریکا با تولد نوزادان ناقص‌الخلقه در ویتنام

›› حملات شیمیایی آمریکا به کودکان بی‌دفاع +تصاویر(۱۸+)

››  «کودکان هیولایی» میراث آمریکا در آسیا

›› کودکان عراق؛ قربانیان فراموش‌شده

این‌که آمریکا هم برای خودش حوزه‌ی منافع [و نفوذ در نیم‌کره‌ی غربی] قائل است و بی‌رحمانه از نیروی نظامی و تحریم‌های اقتصادی برای حفظ آن استفاده کرده، چه‌طور؟ نام رسمی این سیاست «دکترین مونرو[۳]» است. واشینگتن هرگز در تحمیل خواسته‌هایش به همسایگان ضعیف‌تر خود تردید نکرده است. همین روزها هم سیاست‌گذاران آمریکایی تمام عزم خود را برای به فقر انداختن کوبایی‌ها و گرسنگی دادن به ونزوئلایی‌ها با هدف نهایی به قدرت رساندن دولت‌های همسو با آمریکا در این کشورها جزم کرده‌اند. درست است که رژیم‌های این کشورها رژیم‌های شروری هستند، اما آمریکا هرگز ابایی از همکاری با دیکتاتوری‌هایی (حتی در قاره‌ی آمریکا) هم نداشته است که حرف‌گوش‌کن باشند و اهداف راهبردی واشینگتن را اهداف راهبردی خودشان بدانند.

جنایت صهیونیست‌ها با پیکر «محمد الناعم» شهید فلسطینی (حاوی تصاویر دل‌خراش) [دانلود]

در همین‌باره بخوانید:

›› اسرائیل یک رژیم تروریست و آمریکا بزرگ‌ترین حامی دولتی تروریسم در جهان است

›› نتیجه «معامله قرن» ترامپ: اهانت بولدوزر صهیونیست‌ها به پیکر شهید فلسطینی

›› اعتراف دیده‌بان حقوق بشر به آپارتاید اسرائیل

این‌که «هیولا» ی سیاست خارجی آمریکا هرگز رفتاری مشابه رفتار آمریکا در اروپای شرقی را از جانب شوروی یا روسیه تحمل نمی‌کرد، چه‌طور؟ تصور کنید ولادیمیر پوتین، پس از رسیدن به قدرت، در سیاست‌های مکزیک و کانادا دخالت می‌کرد؛ توافق‌نامه‌ی ائتلافی را به مکزیک تحمیل می‌نمود که کانون تجارت این کشور را به سمت جنوب و کنفدراسیونی بین‌المللی متشکل از دوستان روسیه [در آمریکای لاتین] معطوف می‌کرد؛ علیه دولتی منتخب و طرفدار آمریکا در مکزیکوسیتی [پایتخت مکزیک] کودتا به راه می‌انداخت؛ مقاماتی به مکزیک می‌فرستاد که علناً برای به قدرت رساندن سیاستمداران دوستدار روسیه توطئه‌چینی کنند؛ و به مکزیک و کانادا قول عضویت در [اتحاد نظامی اوراسیایی] «سازمان پیمان امنیت جمعی[۴]» تحت سلطه‌ی روسیه را می‌داد. در آن صورت، تشنجْ واشینگتن را فرا می‌گرفت. و هیچ‌کس از حق مکزیک و کانادا برای انتخاب آینده‌ی خودشان دفاع نمی‌کرد. هیچ‌کس.

جنگ اوکراین محکوم است؛ اما جنگ‌ها و جنایات  آمریکا چه‌طور؟ +عکس و فیلم

یکی از مجروحان اوکراینی در شهر «چوهوئیف» در استان «خارکف» در شرق اوکراین، در اولین روز از حمله‌ی روسیه،  کنار یک آمبولانس منتظر دریافت کمک پزشکی است؛ رسانه‌های جریان اصلی آمریکا که طی بیش از بیست سال اخیر علاقه‌ی زیادی به پوشش اخبار کشتار غیرنظامیان در جنگ‌های کشورشان نشان نداده‌اند، این روزها یک‌باره به فکر دفاع و حمایت از قربانیان غیرنظامی جنگ در اوکراین افتاده‌اند (+)

این‌که آمریکا دکترین مونرو را به یک اصل جهانی تعمیم داده مبنی بر این‌که «واشینگتن حق دارد تا پشت مرزهای هر کشور دیگری، از جمله مرزهای روسیه و چین، مداخله‌گری کند»، چه‌طور؟ آن هم [دخالت و] حضوری که واشینگتن حق دارد با نیروی نظامی از آن دفاع کند. آمریکا در حالی به حداقلی‌ترین روابط روسیه و چین با کوبا و ونزوئلا اعتراض می‌کند، که سیاست‌گذاران آمریکایی دارند درباره‌ی صدور تضمین صریح نظامی در دفاع از تایوان مقابل پکن بحث می‌کنند. در واقع، مقامات آمریکایی اغلب از این هم فراتر می‌روند و اصرار می‌کنند که حق دارند به کشورهای دیگر حمله و آن‌ها را اشغال نمایند (که فاجعه‌بارترین نمونه‌اش عراق است) تا آن‌ها را متحول کنند. اگرچه هیولای آمریکایی اسمِ این کارش را می‌گذارد «ترویج دموکراسی»، اما کشورهایی که در «فهرست تسخیر» واشینگتن قرار دارند، این اقدامات را تجاوزگری می‌دانند.

جنگ اوکراین محکوم است؛ اما جنگ‌ها و جنایات  آمریکا چه‌طور؟ +عکس و فیلم

پیمان ناتو (که اعضای آن با رنگ سبز نشان داده شده‌اند)، به‌رغم وعده‌ها درباره‌ی این‌که به سمت شرق پیشروی نخواهد کرد، عملاً تا مرزهای روسیه (که با رنگ نارنجی مشخص شده) عضوگیری کرده است (+)

این‌که آمریکا منافع خود را تابع منافع برخی از نفرت‌انگیزترین رژیم‌های روی کره‌ی زمین کرده، چه‌طور؟ رژیم‌هایی مانند عربستان[۵]؛ دیکتاتوری وحشی‌ای که رتبه‌اش در شاخص آزادی از روسیه هم پایین‌تر است و در حال حاضر، جنگی به‌مراتب مرگ‌بارتر [از جنگ اوکراین] را علیه یمن، یکی از فقیرترین کشورهای جهان، رهبری می‌کند. سعودی‌ها و اماراتی‌ها هفت سال است دارند به اهداف غیرنظامی حمله می‌کنند و مردم یمن را محاصره کرده‌اند. صدها هزار غیرنظامی یمنی جان خود را از دست داده‌اند؛ میلیون‌ها نفر آواره شده‌اند؛ و اکثر جمعیت این کشور از سوء‌تغذیه یا بیماری رنج می‌برد و به کمک‌های بشردوستانه نیاز دارد. با این حال، واشینگتن هواپیماهای جنگی سعودی‌ها را تأمین و خدمات‌دهی، مهمات آن‌ها را فراهم، اطلاعات جنگی به آن‌ها ارائه، و حتی در مقطعی جنگنده‌های آن‌ها را سوخت‌رسانی کرده است.

جنگ اوکراین محکوم است؛ اما جنگ‌ها و جنایات  آمریکا چه‌طور؟ +عکس و فیلم

اعضای گردان ۳۵۲ حمل‌ونقل هوایی سوخت‌رسان نیروی دریایی آمریکا اوایل ماه مارس سال ۲۰۱۹ برای سوخت‌گیری یک فروند جنگنده‌ی «اف‌اِی-۱۸ هورنت» بر فراز یک منطقه‌ی آموزشی در جنوب کالفرنیا آماده می‌شوند؛ آمریکا علاوه بر حمایت نظامی-تسلیحاتی از سعودی‌ها در جنگ یمن در مقطعی حتی جگنده‌های سعودی را نیز سوخت‌رسانی کرده‌اند (+)

ماجرای دردناک «یسری» دختربچه‌ی یمنی که به خاطر جنگ یک چشمش را از دست داد (حاوی تصاویر دل‌خراش) [دانلود]

در همین‌باره بخوانید:

›› مسابقه کودک‌کشی رژیم سعودی و رژیم صهیونیستی با سلاح‌های آمریکا

این‌که آمریکا از مفهوم «نظم مبتنی بر قانون» برای اعتبار بخشیدن به نظامی استفاده می‌کند که عمدتاً توسط واشینگتن ایجاد شده تا منافع خودش و کشورهای دوستش را در زمانی تأمین کند که بسیاری از کشورها ظرفیت تأثیرگذاری بر تصمیم‌گیری‌های بین‌المللی را نداشتند، چه‌طور؟ آمریکا و متحدانش این نظام را تغییرناپذیر می‌دانند و اصرار دارند هر کس مقابل این نظام مقاومت کند باید با تهدید و زور نظامی آمریکا مواجه شود.

جنگ اوکراین محکوم است؛ اما جنگ‌ها و جنایات  آمریکا چه‌طور؟ +عکس و فیلم

«پروانه» ۹ ساله ، یکی از قربانیان حمله‌ی هوایی نوامبر ۲۰۱۸ آمریکا به شهر «لشکرگاه» مرکز استان هلمند در افغانستان بود؛ حمله‌ای که برادر ۱۵ ساله‌اش «عصمت‌الله» و پدرش «عبیدالله» را به قتل رساند و ۱۲ عضو دیگر خانواده‌اش را نیز مجروح کرد؛ یک غیرنظامی اوکراینی که در نتیجه‌ی حمله‌ی روسیه مجروح یا کشته می‌شود، به‌شدت موردتوجه رسانه‌های غربی قرار می‌گیرد، اما قربانیان غیرنظامی جنگ‌های آمریکا به‌ندرت در کانون توجه همین رسانه‌ها جایی دارند (+)

این‌که آمریکا مرتباً با حمله به کشورهای دیگر، حمایت از شورش‌های داخلی در آن‌ها و تلاش برای برکناری دولت‌هایشان، قوانین بین‌المللی و اصول حاکمیت ملی را نادیده می‌گیرد، چه‌طور؟ واشینگتن، تنها در قرن بیست‌ویکم، به شکل غیرقانونی به عراق حمله، و سوریه را اشغال کرد؛ و از سرنگونی دولت‌های لیبی و سوریه و تجاوز غیرقانونی به یمن حمایت نمود. (آمریکا فقط در افغانستان توجیه قابل‌باوری برای تهاجم داشت؛ آن هم نه برای ۲۰ سال ماندن در آن‌جا.) عواقب سیاست‌های آمریکا[۶] هولناک بوده است: صدها هزار کشته، شمار بسیار بیش‌تری زخمی، میلیون‌ها آواره، اختلالات اجتماعی و مشکلات مدنی گسترده، درگیری و بی‌ثباتی وسیع، تقویت جنبش‌های شورشی و تروریستی، و افزایش نفوذ ایران. طی دو دهه‌ی گذشته، سیاست خارجی واشینگتن بسیار بیش‌تر از مجموع چین، روسیه، ایران، کره‌ی شمالی، کوبا و ونزوئلا به رنج مردم منجر شده است.

جنگ اوکراین محکوم است؛ اما جنگ‌ها و جنایات  آمریکا چه‌طور؟ +عکس و فیلم

شهروندان اوکراینی در حال تمرین پرتاب کوکتل مولوتف برای دفاع از شهر «ژیتومیر» در شمال غربی اوکراین در جریان حمله‌ی روسیه؛ رسانه‌های آمریکایی این روزها تمام تلاش خود را می‌کنند تا «مقاومت قهرمانانه» ی مردم اوکراین مقابل ارتش روسیه را به مردم جهان نشان دهند. این در حالی است که اگر در همین تصویر، جای پرچم اوکراین، پرچم فلسطین بود، همین رسانه‌ها افراد حاضر در این تصویر را «تروریست» معرفی می‌کردند (+)

مداخله‌ی مستمر آمریکا در انتخابات کشورهای دیگر، چه‌طور؟ مطالعه‌ی [دانشگاه آمریکایی] «کارنگی ملون» نشان داد[۷] واشینگتن بین سال‌های ۱۹۴۶ و ۲۰۰۰، در ۸۱ انتخابات خارجی مداخله کرده است[۸]. در خود روسیه، طی انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۹۹۶، مشهور است که آمریکا تمام تلاش خود را کرد تا حتماً «بوریس یلتسین» بار دیگر بر رقیب کمونیستش پیروز شود؛ سیاستی که مجله‌ی تایم گزارش روی جلد یکی از شماره‌های خود را به آن اختصاص داد[۹]. اگرچه واشینگتن اصرار دارد کمک‌های کنونی‌اش به «دموکراسی» فراحزبی هستند، اما در عمل از احزابی حمایت می‌کند که معتقد است به تأمین منافع آمریکا کمک می‌کنند. واکنش دولت‌های خارجی به این سیاست‌ها نیز دشمن‌پنداری فعالان سیاسی داخلی و ممنوع کردن حمایت خارجی از آن‌هاست.

جنگ اوکراین محکوم است؛ اما جنگ‌ها و جنایات  آمریکا چه‌طور؟ +عکس و فیلم

«نجات به دست آمریکایی‌ها: داستان محرمانه‌ی کمک مشاوران آمریکایی به یلتسین برای پیروزی»؛ جلد شماره‌ی ۱۵ جولای ۱۹۹۶ (۲۵ تیر ۱۳۷۵) مجله‌ی «تایم» آمریکا با موضوع کمک واشینگتن به «بوریس یلتسین» برای پیروزی در انتخابات سال ۱۹۹۶ روسیه (+)

البته هیچ‌یک از این نکات، رفتارهای  روسیه، یا کشورهای دیگری مانند چین و ایران را تأیید نمی‌کند. به علاوه، انتقاد از آمریکا به این معنا نیست که دولت این کشور بدتر از دولت‌های دیگر، مثلاً دولت ولادیمیر پوتین، است. با این وجود، طبق آموزه‌ی مشهور عیسی مسیح، آدم باید اول تیرِ داخل چشم خودش را ببیند و بعدْ تیغِ داخل چشم دیگران را [به عبارت دیگر، اول اشکالات خودش را ببیند و بعد اشکالات دیگران را]. وقتی واشینگتن بدون مسئولیت‌پذیری مرتکب تجاوزگری و جنایت جنگی می‌شود، بدون آن‌که [به اشتباهاتش] اعتراف کند بی‌ثباتی و تلفات گسترده به بار می‌آورد، و بی‌آنکه درکی [از پیامدهای سیاست‌هایش] داشته باشد همین فرآیند را تکرار می‌کند، جانمازآبکشی‌هایش هم دیگر اعتباری ندارد.

سخنرانی «جان مرشایمر» دانشمند سیاسی آمریکایی، درباره‌ی دلایل و پیامدهای بحران اوکراین – قسمت اول [متن کامل و جزئیات بیش‌تر] [دانلود با حجم ~ ۴۷ مگابایت]

سخنرانی «جان مرشایمر» درباره‌ی دلایل و پیامدهای بحران اوکراین – قسمت دوم [متن کامل و جزئیات بیش‌تر] [دانلود با حجم ~ ۳۶ مگابایت]

دولت ولادیمیر پوتین مسئولیت حمله به اوکراین را به گردن دارد. با این حال، استکبار، جهل و بی‌پروایی آمریکا [با تلاش برای گسترش ناتو به سمت مرزهای روسیه و عضویت اوکراین در این ائتلاف نظامی] زمینه را برای بحران امروز فراهم کرد[۱۰]. واشینگتن همزمان با واکنش به تجاوزگری روسیه، باید از اشتباهات گذشته‌ی خود نیز درس بگیرد. در غیر این صورت، تاریخ به‌ناچار بار دیگر، با عواقب مرگ‌بار، تکرار خواهد شد.

«جان مرشایمر» پاسخ می‌دهد:

›› چرا بحران اوکراین تقصیر غرب است؟

›› آیا پوتین به دنبال ایجاد «روسیه بزرگ» است؟

 


[۱] Whataboutism and Russia’s Attack on Ukraine Link

[۲] «هیولا» (the Blob) در محافل رسانه‌ای آمریکا، به‌ویژه میان منتقدان، عنوانی برای دستگاه سیاست خارجی این کشور است.

[۳] Monroe Doctrine Link

[۴] Collective Security Treaty Organization Link

[۵] Saudi Arabia Makes Fool of President Biden: Continues Yemen War and Domestic Repression Link

[۶] Americans Should Look at Their Conduct: China Points to US Human Rights Abuses Link

[۷] Russia Isn’t the Only One Meddling in Elections. We Do It, Too. Link

[۸] Partisan electoral interventions by the great powers: Introducing the PEIG Dataset Link

[۹] Rescuing Boris Link

[۱۰] US Should Close the Door to Ukrainian Membership in NATO Link

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جنگ اوکراین محکوم است؛ اما جنگ‌ها و جنایات آمریکا چه‌طور؟ +عکس و فیلم بیشتر بخوانید »

اوکراین به طعمه‌ای جهت شکار روسیه تبدیل شده است

علت اصلی «حمله» روسیه به اوکراین/ طولانی شدن درگیری به ضرر «کی‌یف» است


«امیرعلی ابوالفتح» کارشناس مسائل سیاسی در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع‌‎پرس اظهار داشت: روسیه بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوری نسبت به گسترش «ناتو» به سمت شرق بسیار حساس بود. در دهه اول و در زمان «بوریس یلتسین» نخستین رئیس‌جمهور منتخب روسیه به شیوه دموکراتیک که دهه نخست سقوط قدرت روسیه بود، روند گسترش ناتو شروع شد و حتی تعدادی از جمهوری‌های استقلال یافته از شوروی در حوزه بالتیک هم عضو «ناتو» شدند و در این زمینه روس‌ها نمی‌توانستند کاری انجام دهند؛ زیرا در کنار اینکه قدرت و نفوذ لازم را نداشتتند دنیای غرب هم یک دست و یکپارچه بود و کشور‌هایی که عضو پیمان «ورشو» بودند ازجمله لهستان، مجارستان و چک و اسلواکی را عضو «ناتو» کرد.

وی افزود: در دهه اول قرن جاری بعد از اینکه روس‌ها آرام آرام قدرت خود را بازیابی کردند، مخالفت خود با نفوذ «ناتو» در میان کشور‌های تازه استقلال یافته از اتحاد جماهیر شوروی را شدیدتر نشان دادند. در همین راستا در سال ۲۰۰۸ که گرجستان قصد پیوستن به «ناتو» را داشت با روسیه درگیر شد و روسیه دو منطقه آن را از این کشور جدا کرد.

کارشناس مسائل بین‌الملل ادامه داد: روسیه به همین دلیل در سال ۲۰۱۴ درگیری نظامی با اوکراین پیدا کرد و به دنبال آن شبه جزیره «کریمه» را از آن جدا کرد. این ماجرا همچنان ادامه پیدا کرد؛ به صورتی که غربی‌ها هم اصرار داشتند اوکراین عضو «ناتو» شود؛ البته زمانی را برای آن تعیین نکرده بودند، ولی همین‌قدر که به‌عنوان نامزد پیوستن به «ناتو» مطرح بود، برای غربی‌ها کافی بود.

ابوالفتح خاطرنشان کرد: نکته دیگر اینکه مقامات کشور اوکراین نیز برای پیوستن به پیمان «ناتو» اصرار فراوانی داشتند تا جایی که در سال ۲۰۱۹ متممی را در قانون اساسی خود تصویب کردند که عضویت در «ناتو» بخشی از قانون اساسی آن‌ها شد. البته بر اساس سابقه تاریخی باید یک جایی این برخورد بین روسیه و اوکراین صورت می‌گرفت؛ زیرا غرب در حال طی کردن روندی بود که به‌هیچ عنوان حاضر نبود در این ماجرا کوتاه بیاید و با روسیه مصالحه کند. از آن طرف هم روسیه عضویت اوکراین در «ناتو» را یک خطر جدی قلمداد می‌کرد که موجودیت و حیات او را تهدید می‌کند.

وی اضافه کرد: در نهایت هم مواضع دو طرف به سمت و سویی رفت که قابل مصالحه نبود. در نهایت نیز با اقدام حمله «ولادیمیر پوتین» به اوکراین روبرو شدیم. البته این درگیری یک مقدماتی داشت که به رسمیت شناختن دو جمهوری شرقی اوکراین از جمله آن‌ها بود. در واقع اصل و اساس آغاز این درگیری این بود که روسیه و غرب نتوانستند در یک نقطه با هم به توافق برسند و آن نقطه هم «اوکراین» بود.

غربی‌ها استراتژی اکراینی کردن نبرد را در پیش گرفته‌اند

کارشناس مسائل بین‌الملل در پاسخ به این سوال که دلیل عدم حمایت غرب و آمریکا از اوکراین چیست؟ گفت: مشخص بود که «ناتو» وارد اوکراین نمی‌شود؛ زیرا در وهله اول اوکراین عضوی از پیمان «ناتو» نیست و دوم اینکه روسیه قدرتی بزرگی و با توان آتش بالا و مجهز به سلاح اتمی است. این درحالی است که غربی‌ها در این درگیری، استراتژی اوکراینی کردن نبرد را درپیش گرفته‌اند.

ابوالفتح افزود: شرایط درگیری‌های بین روسیه و اوکراین امروز به صورتی شده است که به جای اینکه غربی‌ها خودشان وارد میدان نبرد شوند، تصمیم گرفته‌اند، تسلیحات فراوانی را در اختیار اوکراین قرار بدهند تا اوکراینی‌ها با روس‌ها بجنگند.

وی ادامه داد: در حال حاضر شاهد هستیم که غربی‌ها در بالاترین سطح ممکن از اوکراین حمایت سیاسی می‌کنند. ضمن اینکه در کنار این موضوع شاهد جنگ بزرگ اقتصادی علیه روسیه هم هستیم که شامل سوئیفت و توقیف دارایی‌های روسیه در کشور‌های اروپایی و آمریکایی است. در حوزه تسلیحات هم بنا به گفته آن‌ها هر اندازه که نیاز باشد به صورت نامحدود از اوکراین حمایت می‌کنند.

فرسایشی و طولانی شدن درگیری روسیه و اوکراین به ضرر کی یف است

کارشناس مسائل بین‌الملل به فرسایشی شدن این نبرد اشاره و خاطرنشان کرد: با توجه به موارد گفته شده و وضعیت موجود باید انتظار طولانی و فرسایشی شدن جنگ روسیه و اوکراین را داشته باشیم. جنگی که با نابودی زیرساخت‌های اوکراین و تلفات فراوان انسانی همراه خواهد بود؛ البته در نگاه اول به نظر می‌رسید که روس‌ها دارای برتری مطلقی هستند می‌توانند بسیار سریع اوکراین را بگیرند، اما اگر این اتفاق رخ ندهد و این جنگ طولانی‌تر شود بیشترین ضرر را اوکراین خواهد کرد و تمامی زیرساخت‌های آن نابود می‌شود.

ابوالفتح با بیان اینکه چشم انداز شرایط و وضعیت روسیه در خلال این حمله در حال حاضر مشخص نیست، اضافه کرد: در این جنگ همه چیز به تاب‌آوری اقتصاد روسیه بستگی دارد که آیا می‌تواند زیر این فشار سنگین اقتصادی دوام بیاورد یا نه. البته این فشار شدید اقتصادی فقط بر روی روسیه نیست و اروپا هم درحال حاضر زیر این فشار قرار دارد.

وی با اشاره به میزان بالای آوارگان اوکراینی در این چند روز درگیری یادآور شد: از طرف دیگر هم تا امروز گویا در حدود ۸۰۰ هزار نفر از مردم اوکراین آواره شده و به اروپا رفته‌اند. ضمن اینکه قیمت‌های انرژی در این قاره در حال افزایش است. همچنین معمولا کالا‌هایی از روسیه به اروپا می‌آمده که اگر متوقف شود انبار‌های کالا در اروپا از گندم گرفته تا ذغال سنگ، نفت و گاز خالی می‌شوند.

چشم انداز روشنی پیرامون درگیری روسیه و اوکراین متصور نیست

این کارشناس مسائل سیاسی عنوان کرد: در واقع نمی‌توان هیچ چشم انداز روشنی را پیرامون این درگیری متصور بود و اینکه در نهایت وضعیت روسیه در این جنگ چه می‎شود. نکته دیگر اینکه مشخص نیست روسیه این اندازه انسجامی که در غرب ایجاد شد را پیش بینی کرده بود که مهم یکدست و یکصدا در پشت سر اوکراین قرار بگیرند یا خیر. از آن طرف هم مشخص نیست که اوکراینی‌ها تا چه زمانی در برابر عملیات روسیه دوام می‌آورند. زیرا تازه حدود شش روز از جنگ گذشته و اگر شش ماه بگذرد بازهم اوکراینی‌ها می‌توانند به همین صورت مقاومت کنند؟

ابوالفتح به خط و نشان‌های اتمی دو طرف برای یکدیگر اشاره کرد و اظهار داشت: نکته دیگر اینکه در یکی دو روز اخیر با خط و نشان‌های اتمی دو طرف برای یکدیگر روبرو شدیم. در واقع این اولین جنگ در کشوری است که نیروگاه‌های اتمی دارد. امروز اخباری مبنی بر حمله به مرکز پسماند‌های اتمی منتشر شده است که اگر اتفاقی برای یکی از نیروگاه‌های اتمی و یا یکی از تاسیسات اتمی اوکراین رخ بدهد با یک فاجعه انسانی روبرو خواهیم بود.

اوکراین را به یک طعمه‌ای برای شکار روسیه تبدیل کردند

وی با بیان اینکه اوکراین را به یک طعمه‌ای برای شکار روسیه تبدیل کردند، تصریح کرد: شاید در نگاه اول عملیات نظامی روسیه در اوکراین درست نبوده باشد، اما آغاز و شکل‌گیری این درگیری سناریویی بوده که برای کشور روسیه چیده شده بود. معتقد هستم که اوکراین را به یک طعمه‌ای برای شکار روسیه تبدیل کردند.

کارشناس مسائل بین‌الملل اضافه کرد: بالاخره غرب یک زمانی باید تکلیف خود را با روسیه روشن می‌کرد، زیرا روسیه از او تمکین نمی‌کرد و روز به روز قدرتش نیز افزایش پیدا می‌کرد. در واقع این‌ها در جایی باهم برخورد می‌کردند همانگونه که این رویداد برای چین در قبال تایوان نیز متصور است.

ابوالفتح در پایان صحبت‌های خود گفت: در واقع اوکراین قربانی اختلافات روسیه و غرب شده است، زیرا اگر «ناتو» زودتر اوکراین را به عضویت خود درآورده بود تانک‌های روسی الان در جاده‎های این کشور رفت و آمد نمی‌کردند. آن‌ها مخصوصا اوکراین را وارد «ناتو» نکردند که روسیه برای حمله به اوکراین تحریک شود و این اجماع جهانی را علیه او راه بیاندازند و به سمت کاهش قدرت ملی روسیه حرکت کنند.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

علت اصلی «حمله» روسیه به اوکراین/ طولانی شدن درگیری به ضرر «کی‌یف» است بیشتر بخوانید »