بیژن زنگنه

ظریف توانایی اداره کشور را ندارد، ولی خوب است رئیس جمهور شود! / جو بایدن در حال آواربرداری است، عجله نکنید

ظریف توانایی اداره کشور را ندارد، ولی خوب است رئیس جمهور شود! / جو بایدن در حال آواربرداری است، عجله نکنید


سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌ استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

**جو بایدن در حال آواربرداری است، عجله نکنید

«حشمت الله فلاحت پیشه» نماینده حامی دولت در مجلس دهم که سابقه ریاست کمیسیون امنیت ملی مجلس را هم در کارنامه خود دارد در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت: «در ۴۲ روز گذشته جو بایدن به دنبال بازی سیاسی، دیپلماتیک یا برجامی با ایران نبوده است. باید پذیرفت که دولت در ایالات‌متحده آمریکا عوض شده است. دولت رادیکال و دیوانه ترامپ که تمام سیستم‌ و نظام‌های سیاسی، دیپلماتیک و حقوقی جهانی را به هم زده بود کنار رفته است و به تبعش، جو بایدن با حجم بالایی از خرابی‌ها، ویرانی‌ها، خسارات و تبعات مخرب و منفی گسترده اقدامات دونالد ترامپ روبه‌رو است. بازسازی این میزان از خرابی‌ها به زمان بیشتری نیاز دارد».

فلاحت پیشه در ادامه نوشت: « ما نباید فراموش کنیم مخالفان بسیار جدی، هم در داخل ساختار سیاسی ایالات‌متحده آمریکا و هم فراتر از این کشور به‌خصوص در منطقه خاورمیانه با محوریت لابی سعودی و صهیونیستی در عدم بازگشت بایدن به برجام به لغو تحریم‌ها به‌شدت اثرگذار هستند. حال با این میزان از خرابی‌های دولت دونالد ترامپ و شدت فشارهای مخالفان برجام دولت بایدن کماکان سعی می‌کند با هوشمندی سیاسی و دیپلماتیک و با صرف کمترین هزینه تعامل، مذاکره، گفت‌وگو و احیای برجام را در دستورکار داشته باشد».

این نماینده سابق مجلس در ادامه نوشت: «پاسخ رد جمهوری اسلامی ایران به پیشنهاد اروپایی‌ها برای مذاکرات غیررسمی در معیت ایالات‌متحده آمریکا یک فرصت‌سوزی دیپلماتیک از جانب ما بود. به نظر من، تنها مسیر موفقیت این است که جمهوری اسلامی ایران و ایالات‌متحده آمریکا باید وارد مذاکره مستقیم و بدون واسطه و میانجیگری بر سر چگونگی احیای برجام شوند».

در ماهها و هفته های منتهی به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سالجاری، فعالین و رسانه های اصلاح طلب در نقش ستاد انتخاباتی بایدن در ایران، با ذوق زدگی تاکید می کردند که اگر جو بایدن در انتخابات پیروز شود، بلافاصله به برجام بازگشته و تعامل با ایران را دنبال می کند.

بایدن در انتخابات پیروز شد، ولی به برجام بازنگشت. ماجرا به همین جا ختم نشد، دولت بایدن در جدیدترین اقدام، ریچارد نفیو، معروف به «معمار تحریم های ضدایرانی» را در پست معاون مسئول میز ایران در وزارت خارجه آمریکا منصوب کرد.

جو بایدن و مقامات دولت وی صراحتا اعلام کرده اند که اولا ایران باید ابتدا به تعهدات کامل بازگشته و ثانیا باید محدودیت های هسته ای ایران دائمی شده و توان موشکی و قدرت منطقه ای کشورمان نیز به مفاد برجام اضافه شود.

این موضع گیری دقیقا تکرار زیاده خواهی های ترامپ و پمپئو است. در حقیقت بایدن در مسئله ایران دقیقا در حال پیمودن مسیری است که پیش از این، ترامپ در حال پیمودن آن بود.

آمریکا از تحریم ها به عنوان ابزاری جهت رسیدن به خواسته های زورگویانه و غارتگرانه خود استفاده می کند. در این میان مذاکره صرفا ابزاری جهت تسهیل مسیر خواسته های زورگویانه و غارتگرانه آمریکاست.

ایران با هوشمندی اعلام کرده است که در صورتی به تعهدات کامل بازمی گردد که دولت بایدن ابتدا تمامی تحریم ها را لغو کند. اما جالب اینجاست که برخی در داخل در نقش سخنگویان کاخ سفید، رفتار فریبکارانه طرف مقابل را بزک کرده و برای دشمنان مردم ایران وقت می خرند.

** ظریف توانایی اداره کشور را ندارد، ولی خوب است رئیس جمهور شود!

«فیاض زاهد»  عضو ستاد انتخاباتی کروبی در انتخابات 88 که تخصص او رشته «تاریخ» است و در دولت روحانی مشاور ارشد دو وزارتخانه مهم اقتصادی(وزارت صمت و وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی) بوده است، در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت: «نگاه کنید به آقای روحانی که شانس چندانی برای انتخابات نداشت و با حمایت آقای خاتمی و اصلاح‌طلبان رییس‌جمهوری شد. ولی در ادامه به آن حمایتی که از او شد به تعهد حزبی، سیاسی، حرفه‌ای و اخلاقی که انتظار می‌رفت، متعهد نماند. حالا فرض کنید آقای ظریف وارد میدان شود، آن‌ هم به عنوان فردی که حتما از خودش یک ارزیابی شخصی دارد و می‌داند که محبوب است و سرمایه اجتماعی دارد و آن را هم به کسی مدیون نیست. این اتفاق خوب است ولی یک نکته منفی هم دارد و آن اینکه در دنیای امروز هیچ‌کس نمی‌تواند به‌ تنهایی یک دولت را اداره کند؛ آن وقت باید سوال کرد که آقای ظریف بالانس با نیروهای مختلف، نهادها، عناصر سیاسی، نیروهای ملی، گروه‌ها و نهادهای حاکمیتی را چگونه برقرار می‌کند».

وی در ادامه گفت: «هر چند آقای ظریف تمام عمر یک مذاکره‌کننده کارکشته بوده و در همه این سال‌ها نقش دیپلمات را ایفا کرده ولی در عین حال دست به استعفای خوبی هم دارد…بسیاری آقای ظریف را کاندیدای رای‌آور می‌دانند ولی او را شخصیت توانایی در اداره کشور نمی‌دانند و می‌گویند که به ‌هر حال او یک هندوانه نگشوده است و تجربه مدیریت داخلی مثل استانداری یا وزارت داخلی را ندارد».

این فعال سیاسی اصلاح طلب تاکید کرد: «بدون تردید در کمپین اصلاح‌طلبان او می‌تواند یا به عنوان چهره اول در صحنه حاضر شود یا به عنوان گزینه‌ای که کنار نفر اصلی به میدان بیاید؛ یعنی به‌ طور مثال فردی مانند اسحاق جهانگیری به عنوان یک چهره اجرایی و مدیریتی نفر اول باشد و کنار او ظریف حاضر شود یا مثلا کنار سیدحسن خمینی یا گزینه‌های دیگری که مطرحند؛ به هر حال آنچه انکارناشدنی است، این است که نمی‌شود به ‌راحتی از کنار نام جواد ظریف گذشت».

فیاض زاهد در ادامه گفت: «اگر محمدجواد ظریف بیاید و رای بیاورد، می‌تواند با تقویت کادرهایی که کنار او قرار می‌گیرند از خود نتایجی مثبت و موفق به ‌جا بگذارد. چنانچه شخصیت‌های مثل محمد شریعتمداری، بیژن زنگنه، اسحاق جهانگیری که توان مدیریتی بالایی دارند و می‌توانند به عنوان معاون اول یا اعضای کابینه کنار او قرار بگیرند و موثر باشند».

ظریف توانایی اداره کشور را ندارد، ولی خوب است رئیس جمهور شود! / جو بایدن در حال آواربرداری است، عجله نکنید

این فعال اصلاح طلب در عین حال که اذعان دارد که ظریف توانایی اداره کشور را ندارد، در ادامه تاکید می کند که خوب است ظریف کاندید شده و با افرادی همچون جهانگیری یا سید حسن خمینی اداره کشور را بر عهده بگیرد.

فیاض زاهد از جمله اصلاح طلبانی است که در دولت روحانی در وزارتخانه های کلیدی، پست های مشاوره ای را تصاحب کرده و حالا در موعد پاسخگویی، خود را یک منتقد دلسوز در بیرون از دایره قدرت معرفی کند. وی باید بجای نظریه پردازی درباره دولت آینده، به افکارعمومی پاسخ دهد که چرا وزاتخانه های اقتصادی دولت که وی در آن مشاور ارشد بوده است، به وعده های خود عمل نکردند و وضع فعلی اقتصادی را رقم زدند.

واقعیت این است که اصلاح طلبان اصلا برنامه ای برای اداره کشور ندارند. برای مثال این طیف از سال 92 تاکنون حتی یک واحد مسکن اجتماعی برای مردم نساختند و حتی وزیر دولت به خانه نساختن برای مردم، افتخار هم می کرد!

فیاض زاهد در این مصاحبه از اشخاصی همچون جهانگیری و زنگنه به عنوان افراد با صلاحیت برای اداره کشور نام برده است، این در حالی است که این افراد دلار 4200 تومانی و قرارداد توتال و کرسنت و…را در کارنامه خود ثبت کرده اند.

** با عدم تصویب FATF به سمت زیمباوه شدن حرکت می کنیم

«مهدی پازوکی» فعال اصلاح طلب که در دولت روحانی مشاور نوبخت در سازمان برنامه و بودجه بوده است، در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: «امروز همه کارشناسان سیاسی و اقتصادی کشور اذعان دارند که مصلحت نظام در این است که نظام بانکی ایران بتواند با نظام بانکی دنیا کار کند. اما اگر مصلحت این است که ایران منزوی شود یا به سمت زیمبابوه شدن برود، پس نباید به «اف. ای. تی. اف» بپیوندیم».

پازوکی در ادامه نوشت: «براساس سند چشم انداز، ایران می‌بایست یکی از کشورهای نخست منطقه در همه عرصه‌ها به ویژه اقتصاد می‌بود. اما امروز به دلیل مشکلات ساختاری و انباشت مسائل متعدد به این جایگاه دست نیافتیم. در چنین شرایطی، نپیوستن به «اف. ای. تی. اف» به سایر مسائل و مشکلات اضافه شده و عملاً یک هزینه 20 درصدی دیگری را به ملت ایران، در همه خریدهای خارجی آن تحمیل خواهد کرد».

ظریف توانایی اداره کشور را ندارد، ولی خوب است رئیس جمهور شود! / جو بایدن در حال آواربرداری است، عجله نکنید

حامیان FATF با فضاسازی گسترده درباره تبعات نپیوستن به این سازمان، ادعاهای قابل تأملی را مطرح می کنند. در این خصوص چند نکته قابل ذکر است.

اول اینکه، دولت روحانی حدود 95 درصد دستورات FATF را عینا اجرا کرده است، اما این اقدامات نقد به هیچ عنوان موجب ایجاد گشایش بانکی نشده است.

دوم اینکه، دولت روحانی از 41 دستور FATF به 39 دستور کاملا عمل کرده است. دو مورد باقیمانده، پالرمو و سی اف تی است. نکته قابل توجه اینجاست که سازمان اف ای تی اف اعلام کرده که با اجرای این دو مورد هم انتظارات از ایران پایان نمی یابد و تازه وارد گام های بعدی، خارج از «اکشن پلان» این سازمان می شویم.

پیش از این کره شمالی هم به سی اف تی پیوست و هم به پالرمو، اما اف ای تی اف اعلام کرد که باید در مرحل بعد وارد حوزه موشکی شویم.

سوم اینکه، کارشناسان معتقدند که اگر ایران پیوستن به پالرمو و سی اف تی را هم تایید کند، FATF در گام بعدی سراغ حوزه موشکی خواهد رفت. اگر ایران اصلاحات حوزه موشکی را هم بپذیرد، FATF به حوزه حقوق بشر ورود می کند، حتی اگر ایران اصلاحات حوزه حقوق بشر را هم بپذیرد، اف ای تی اف در گام بعد سراغ قانون اساسی ایران خواهد رفت و…این داستان سرِ دراز دارد و بهانه های FATF هیچگاه تمام نمی شود.

چهارم اینکه، مسئله اصلی در تبادلات بانکی ایران، تحریم های آمریکاست و این تبادلات هیچ ارتباطی به FATF ندارد. اتفاقا FATF اهرمی برای وزارت خزانه داری آمریکا در هوشمندسازی تحریم است.

پنجم اینکه، اصلاح طلبان در سالهای 92 و 96 مدعی بودند که اگر رقبای روحانی در انتخابات پیروز شوند، دلار 5 هزارتومان شده و ایران، ونزوئلا می شود. همین جماعت دلار 32 هزارتومانی را به ملت تحمیل کردند و حالا مدعی هستند که اگر به FATF نپیوندیم، ایران، زیمباوه می شود!



منبع خبر

ظریف توانایی اداره کشور را ندارد، ولی خوب است رئیس جمهور شود! / جو بایدن در حال آواربرداری است، عجله نکنید بیشتر بخوانید »

اعطای دو پایه تشویقی به «پسران خوب» زنگنه ابطال شد/ وزارت نفت به دنبال دور زدن قانون از مسیر جدید

اعطای دو پایه تشویقی به «پسران خوب» زنگنه ابطال شد/ وزارت نفت به دنبال دور زدن قانون از مسیر جدید


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، در روزهای ابتدایی شیوع کرونا در بهمن ماه سال گذشته، معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانى با استناد به برخی مفاد مجموعه مقررات اداری و استخدامی وزارت نفت و سایر قوانین موجود در این حوزه، اعطای دو پایه تشویقی مادام العمر برای 11 نفر از مدیران کل و مدیران شرکت ملی نفت ایران را تصویب کرد که این موضوع به تایید وزیر نفت نیز رسید. در تصویر 1 جزئیات مربوط به این مصوبه و مدیران مشمول دو پایه تشویقی، آورده شده است.

موضوع اعطای دو پایه تشویقی به گرید سازمانی 11 مدیر نفتی مورد اعتراض کارمندان صنعت نفت قرار گرفت زیرا این مدیران بدون طی کردن مراحل قانونی و سازمانی در حال دریافت این دو پایه تشویقی مادام العمر بودند.

*11 مدیر نفتی به دنبال تضمین آینده خود در دولت بعدی؟

برای درک بهتر این موضوع توجه داشته باشید که ارتقای گرید سازمانی در وزارت نفت بدین صورت است که مثلا اگر فردی در ارزیابی‌های سالانه خود برای دو سال متوالی، بتواند A دریافت کند پس از سه سال یک رتبه ارتقا می‌یابد. ولی در ماجرای اعطای دو پایه تشویقی مادام‌العمر هیچ یک از این مراحل طی نشده است و صرفا با امضای چند تن از مدیران وزارت نفت این ارتقای گرید برای 11 مدیر نفتی صورت گرفته است.

بروز این پدیده جدید در مجموعه وزارت نفت آن هم در سال‌ پایانی دولت این شائبه را در اذهان عمومی ایجاد می‌کند که این 11 مدیر نفتی به دنبال تضمین حقوق و مزایای خود در دولت بعدی هستند، به گونه‌ای که حتی با تغییر دولت و کنار رفتن آنها از مسئولیت‌ها همچنان از حقوق و مزایای بالایی در این وزارتخانه برخوردار باشند.

تصویر 1- جزئیات مصوبه دو پایه تشویقی به 11 مدیر نفتی

در این راستا، وزارت نفت پس از ماه‌ها انتقاد درباره شیوه پر از ابهام اعطای دو پایه تشویقی مادام العمر بالاخره به این موضوع واکنش نشان داد. علیرضا ترابی مدیرکل تدوین و هماهنگی مقررات اداری و استخدامی معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی وزارت نفت در مصاحبه با خبرگزاری شانا در اردیبهشت ماه سال جاری با بیان اینکه تخصیص پایه ‌تشویقی منطبق با مقررات صنعت نفت است گفت: «تخصیص پایه‌تشویقی‌های اخیر به ۱۱ مدیر نفتی تماما در چارچوب قوانین و مقررات صنعت نفت و در مسیری کاملا شفاف، منضبط و نظام‌مند انجام شده است».

* چرا اعطای دو پایه تشویقی به پسران خوب زنگنه غیرقانونی است؟

در این بین وزارت‌ نفتی‌ها معتقدند که اعطای این تشویقی کاملا منطبق بر قوانین موجود در وزارت نفت بوده و بر ظرفیت ماده 10 قانون وظایف و اختیارات صنعت نفت و آیین‌نامه نظام‌های اداری و استخدامی کارکنان صنعت نفت استناد می‌کنند. درحالیکه این دو ظرفیت قانونی نیز به هیچ وجه نمی‌توانند مبنای اعطای این دو پایه تشویقی به مدیران مذکور قرار بگیرند. در ماده 10 قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت آمده است: «نظام‌های اداری و استخدامی و پرداخت حقوق و مزایای آن دسته از کارکنان شرکت‌های تابعه وزارت نفت که در واحدهای عملیاتی و تخصصی شاغل می‌باشند با رویکرد رقابت‌پذیری و سرعت بخشیدن به بهره‌برداری از میادین مشترک و حفظ سرمایه انسانی متخصص تابع آیین‌نامه خاصی است که بدون الزام به رعایت قانون مدیریت خدمات کشوری با رعایت سایر قوانین و مقررات مربوطه و با پیشنهاد وزارت نفت و تایید معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور تهیه می‌شود و حداکثر ظرف شش ماه پس از لازم الاجراء شدن این قانون به تصویب رئیس جمهور می‌رسد».

کارشناسان معتقدند اگر در اعطای این ترفیع رتبه به ماده 10 قانون وظایف و اختیارات صنعت نفت استناد شود، اساسا خروج موضوعی اتفاق افتاده است زیرا این ماده به شیوه ترمیم حقوق و مزایا جهت نگهداشت کارکنان مشاغل عملیاتی در صنعت نفت اشاره می‌کند تا به نوعی به رفع تبعیض و ایجاد رویه عادلانه در پرداخت حقوق و دستمزد کارکنانی که در شرایط سخت آب‌وهوایی در مناطق عملیاتی کار می‌کنند کمک کند.

به بیان دیگر، ماده 10 قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت صرفا درباره حقوق و مزایای کارکنان مناطق عملیاتی است نه نیروهای اداری و ستادی این وزارتخانه. در حالیکه این 11 مدیر نفتی جزو نیروهای اداری و ستادی وزارت نفت هستند و در نتیجه استناد به ماده 10 قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت نمی‌تواند توجیه‌کننده اعطای این امتیاز ویژه به مدیران مذکور در وزارت نفت باشد.

همچنین ظرفیت آیین‌نامه نظام‌های اداری و استخدامی کارکنان صنعت نفت نمی‌تواند محل استناد قرار گیرد زیرا این آیین‌نامه بر گرفته از ماده 10 قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت است. در نتیجه، این آیین‌نامه در محدودیت اعمال شده در ماده 10 قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت تدوین شده است که از جمله این محدودیت‌ها، شمولیت قانون درباره کارکنان مناطق عملیاتی نیستنه نیروهای اداری و ستادی وزارت نفت.

همچنین نکته جالب توجه اینکه ماده 10 درباره حقوق و مزایای کارمندان است نه ارتقای گرید سازمانی آنها. به عبارت دیگر، از هر زاویه‌ای که به مصوبه وزارت نفت نگاه کنید می‌بینید که این مصوبه خارج از چارچوب‌های قانونی تعریف شده است زیرا قانون مجوز افزایش حقوق و مزایای کارکنان مناطق عملیاتی را صادر کرده است و وزارت نفت با استناد به آن به 11 مدیر اداری و ستادی خود دو پایه تشویقی مادام العمر داده است.

*سازمان بازرسی مصوبه اعطای دو پایه تشویقی 11 مدیر نفتی را ابطال کرد

سرانجام با پیگیری‌های سازمان بازرسی کل کشور در خصوص لغو مصوبه «اعطای دو پایه تشویقی» به 11 نفر از مدیران کل وزارت نفت و مدیران شرکت ملی نفت ایران، این مصوبه در جلسه ۱۴۲ شورای اداری و استخدامی نفت مورخ 99/11/20  به اتفاق آرا ملغی گردید.

همانطور که در تصویر 2 مشاهده می‌کنید، شجاع الدین بازرگانی نماینده تام الاختیار حقوقی وزیر نفت در نامه‌ای به مهدی دربین مدیرکل هیات عمومی و هیات‌های تخصصی دیوان عدالت اداری، ابطال مصوبه اعطای دو پایه تشویقی به 11 مدیر نفتی را پذیرفته است.

در متن این نامه آمده است: «نظر به برخی ایرادها و ابهامات مطروحه توسط سازمان بازرسی کل کشور در ارتباط با شمول مصوبه 139 شورای اداری و استخدامی صنعت نفت به کارکنان استخدامی ستاد وزارت نفت، این وزارتخانه راسا نسبت به ابطال مصوبه موصوف اقدام نموده و در جهت تنظیم مصوبه دیگری که نظر نهاد نظارتی را نیز در چارچوب قوانین و مقررات مربوطه تامین نمایند متعاقبا اقدام خواهد کرد».

تصویر 2- نظر سازمان بازرسی درباره مصوبه وزارت نفت

* وزارت نفت به دنبال دور زدن قانون از مسیر جدید

همانطور که در نامه (تصویر 2) گفته شده، پس از اقدام هیئت عمومی دیوان عدالت اداری به ابطال مصوبه اعطای دو پایه تشویقی به 11 مدیر نفتی، وزارت نفت بلافاصله دست به کار تهیه مصوبه دیگری شده تا بتواند دو گرید از دست رفته به این مدیران را در قالبی همه‌گیرتر از تاریخ 99/1/1 به آنها بازگرداند.

در این راستا یک منبع آگاه در گفتگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس می‌گوید: «مصوبه جدید وزارت نفت، معروف به مصوبه کمیسیون ماده ۳۹ بوده و دارای امضای ۵ معاون وزیر و خود وزیر نفت است. یکی از امضاهای کلیدی در این مصوبات، مربوط به امضای نماینده دولت یا رئیس سازمان اداری و استخدامی کشور است که تا کنون از امضای این مصوبه امتناع کرده‌اند. اما وزارت نفتی‌ها معتقدند که امتناع نماینده دولت مانعی برای اجرای مصوبه محسوب نمی‌شود، چرا که مصوبه دارای رای اکثریت است».

وی ادامه داد: «اما طبق مقررات، مصوبات اجرایی که دارای بار مالی در صنعت نفت هستند، حتماً یک طرف آن را باید سازمان اداری استخدامی امضا کند و در حقیقت رای وزیر اصل و رای معاونین وزیر نفت تایید رای وزیر بوده و جنبه زینتی دارد و اگر سازمان اداری استخدامی مصوبات را امضا نکند، با استناد به اکثریت آرا نمی‌توان آنرا اجرا کرد، بلکه اتفاق آرا یا دو امضا طلایی وزیر نفت و سازمان اداری استخدامی مهم هستند».

نکته جالب توجه اینکه در مصوبه جدید وزارت نفت، صرفا با تغییر برخی شرایط ظاهری اعطای دو پایه تشویقی مادام‌العمر، دوباره به ظرفیت قانونی ماده 10 قانون وظایف و اختیارات صنعت نفت و آیین‌نامه نظام‌های اداری و استخدامی کارکنان صنعت نفت استناد شده است که ایرادات آن در پاراگراف‌های قبلی این گزارش توضیح داده شد.

نکته جالب دیگر اینکه در مصوبه‌ جدید که در جلسه 99/11/20 تدوین شده، اشاره شده است که این مصوبه یعنی اعطای دو پایه تشویقی مدام العمر از ابتدای سال 99 قابل اجراست. حال سوال اساسی این است که چطور ممکن است که یک مصوبه در اواخر سال 99 به تصویب برسد ولی از ابتدای سال 99 قابل اجرا باشد؟ واقعا این دست اتفاقات در نوع خود شگفت‌انگیز است.

در حالی شاهد اصرار وزارت نفت برای اعطای دو پایه تشویقی غیرقانونی به 11 مدیر نفتی و ابطال آن توسط سازمان بازرسی کل کشور هستیم که اتفاق روز گذشته بیژن زنگنه در مراسمی از ضرورت توجه به شایستگی‌ها برای ارتقای کارکنان وزارت نفت و سالم نگه داشتن سیستم منابع انسانی این وزارتخانه تاکید کرده است. حال چگونه می‌توان این اقدام غیرقانونی وزارت نفت را با صحبت‌های روز گذشته وزیر نفت تجمیع کرد؟

بیژن زنگنه وزیر نفت روز گذشته در آئین اعطای گواهینامه‌های صلاحیت‌های حرفه‌ای مرکز صنعت نفت گفت: «اگر انسان‌های توسعه نیافته در صنعت نفت حضور داشته باشند، نه اینکه پالایشگاه ساخته نشود یا خط لوله کشیده نشود، بلکه توسعه اتفاق نمی‌افتد. در صنعت نفت قرار نیست صرف پسر خوب یا دختر خوبی بودن ملاکی برای تعیین مدیران باشد».

وی در ادامه اظهار داشت: «باید صلاحیت و ارزیابی مدیران به صورت سیستماتیک انجام ‌شود، نه بر مبنای قضاوت شخصی. لذا نهادینه کردن این دست مسائل برای تضمین سلامت آینده سیستم وزارت نفت حیاتی است. ما از خیلی از جوانان در صنعت نفت حمایت کردیم که رشد پیدا کنند».

انتهای پیام/





منبع خبر

اعطای دو پایه تشویقی به «پسران خوب» زنگنه ابطال شد/ وزارت نفت به دنبال دور زدن قانون از مسیر جدید بیشتر بخوانید »

واعظی: تاریخ به احترام ظریف و زنگنه خواهد ایستاد/ میردامادی: در سیاست خارجی هیچ چیز حیثیتی نیست

واعظی: تاریخ به احترام ظریف و زنگنه خواهد ایستاد/ میردامادی: در سیاست خارجی هیچ چیز حیثیتی نیست


سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

**واعظی:تاریخ به احترام ظریف و زنگنه خواهد ایستاد

«محمود واعظی» رئیس دفتر رئیس جمهور در یادداشتی در روزنامه ایران با عنوان «تحریم زنگنه، استیصال و عصبیت آمریکا» نوشت: «آنچه اخیراً از تحریم وزیر نفت کشورمان و برخی دیگر از فعالان صنعت نفت گفته شده، همچون تحریم وزیر امور خارجه کشورمان که مقامات امریکا قبلاً آن را مرتکب شدند، یقیناً از همین سنخ تحریم‌های نمایشی و بدون اثر واقعی است…این تحریم‌ها در عین نمایشی و بی‌اثر بودن البته نشانه عمق عصبانیت و کینه کاخ سفید از دو عضو مؤثر کابینه تدبیر و امید نیز هست…اگرچه از لحظه آغاز دور جدید تحریم‌های ایالات متحده علیه کشورمان، دولت جمهوری اسلامی ایران و سایر ارکان حاکمیتی به‌طور یکپارچه برای غلبه بر این تحریم‌ها فعالیت کرده‌اند اما پیشقراولان این مواجهه دشوار و سرنوشت‌ساز دکتر محمدجواد ظریف و مهندس بیژن زنگنه وزرای امور خارجه و نفت بوده‌اند».

واعظی در ادامه نوشت: «دکتر ظریف کارزار بسیار مؤثر مقابله روانی با تحریم‌های امریکا را در سطح افکار عمومی جهان راهبری و تحریم‌گران را بیش از همیشه رسوا و بی‌آبرو کرده است…بال مهم دیگر دولت برای مقابله عملیاتی با تحریم‌های ظالمانه، مجموعه مهندس زنگنه بوده است…در چنین شرایطی، طبیعی است که دولت امریکا نتواند خشم خود را از دو چهره‌ای که جانانه با تحریم جنگیده‌اند پنهان کند و تحریم دو ژنرال ضدتحریم ایران، در این چارچوب قابل تحلیل است. این «افتخار دولت» است که ظریف و زنگنه، دو سرباز وطن در خط مقدم دفاع از ایران، توسط ضدایرانی‌ترین دولت ایالات متحده تحریم می‌شوند».

رئیس دفتر رئیس جمهور در ادامه تصریح کرد: «این تحریم، مدال‌ افتخار این عزیزان هم هست. بدون تردید، دشمن، بهتر و دقیق‌تر از هر کسی می‌داند که این دو چقدر آزارش داده‌اند و چقدر در مقابل هدف‌گذاری‌هایش ایستادگی کرده‌اند؛ حتی اگر دیگرانی در داخل بر آنها ناجوانمردانه بتازند، تحریم امریکا خود گواه همه چیز است. به شخصه از اینکه همکار این دو عزیز در این دولت هستم، احساس سرافرازی می‌کنم.بی‌گمان با گذشت زمان و آن وقت که بتوانیم با بازگو کردن حقایق، «روایت راستین تحریم» را بازگو کنیم، تاریخ به احترام آنها خواهد ایستاد».

واعظی تاکید کرده است که «تاریخ به احترام ظریف و زنگنه خواهد ایستاد». این اظهارنظر عجیب و تأمل برانگیز در حالی است که این دو وزیر در دولت روحانی، کارنامه بسیار ضعیفی ارائه کرده اند.

برای نمونه، زنگنه با حذف کارت سوخت، حدود ۱۵۰ هزارمیلیاردتومان به کشور خسارت زد. آقای زنگنه علیرغم ارائه دلایل فنی و کارشناسی از سوی کارشناسان و صاحبنظران مبنی بر سابقه سیاه شرکت فرانسوی توتال، با این شرکت بدسابقه قرارداد بست و در نهایت، توتال پس از گرفتن اطلاعات سرّی وزارت نفت درباره پارس جنوبی، در اقدامی مسبوق به سابقه، بدون پرداخت هیچ خسارتی، قرارداد را یکطرفه فسخ کرد و با اطلاعات دقیق‌تر، به غارت مخازن مشترک با قطر اقدام کرد.

توتال متهم است که در مقطع وزارت زنگنه در دولت اصلاحات، به تیمی که «مهدی هاشمی» در رأس مدیریت آن قرار داشته، رشوه ۳۰ میلیون دلاری داده است. توتال به همین دلیل در دادگاه فرانسه به جریمه ۵۰۰ هزار یورویی محکوم شد.

علاوه بر این، زنگنه نقش بسیار مهمی در قرارداد خارت بار کرسنت دارد. ایران در پرونده کرسنت تا مرز جریمه شدن ۱۴ میلیارد دلاری پیش رفته است. صادرات گاز مجانی به ترکیه، تنها یکی از نتایج خسارت بار و البته حقارت بار قرارداد کرسنت در زمان وزارت زنگنه است.

مخالفت های گسترده زنگنه با ساخت پالایشگاه و مخالفت با «خودکفایی در تولید بنزین» یکی دیگر از برگ های کارنامه بسیار ضعیف زنگنه در وزارت نفت است.

از سوی دیگر ظریف نیز در وزارت امور خارجه کارنامه بسیار ضعیفی ارائه کرده است. آقای ظریف همان وزیری است که در سال ۹۴ گفت «با برجام همه تحریم ها لغو خواهد شد» و در سالهای بعد در اظهارنظری عجیب گفت «هدف از برجام اصلا اقتصادی نبود»!

ظریف همان وزیری است که در اوج مذاکرات هسته ای و در مقطعی که طرفین باید به دنبال امتیازگیری حداکثری باشند، در اظهارنظری عجیب گفت «امضای هر توافق، بهتر از عدم توافق است».

آقای ظریف همان وزیری است که اصلا متن برجام را کامل نخوانده بود و در پاسخ به سوال یک نماینده مجلس گفته بود «من این بخش ها را در برجام ندیده بودم»! ؛ این در حالی است که بخش های مذکور از جمله بخش های بسیار مهم در توافق و درباره مسئله لغو تحریم ها بود. همان مسئله ای که دولت با وعده ای که درباره آن داد، در قلب راکتور هسته ای بتن ریخت!

بتن ریزی در قلب راکتور هسته ای و از حرکت ایستادن چرخ سانتریفیوژها و امضای قراردادهای کرسنت و توتال و برجام و مرغ ۲۶ هزارتومانی و پراید ۱۶۰ میلیونی و «تضمین نامیدن امضای کری» و…همگی نتایج  مدیریت آقایان ظریف و زنگنه است؛ به نظر شما تاریخ به احترام این افراد خواهد ایستاد!؟

** میردامادی:در سیاست خارجی هیچ چیز حیثیتی نیست

«محسن میردامادی» دبیرکل سابق حزب منحله مشارکت و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ و رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس ششم در مصاحبه با روزنامه شرق در پاسخ به این سوال که «به عقیده شما از فرصت برجام به‌خوبی استفاده شد؟ نمی‌توانستیم برخی دیگر از مشکلات را در دوره زمانی بعد از برجام با آمریکایی‌ها حل کنیم؟ مثلا موضوع منطقه‌ای را؟» گفت: «از نظر قدرت‌های خارجی، برجام گام اول برای نرمال‌سازی روابط آن کشورها با ایران بود و تلقی این بود که این گام  به عنوان نمونه و مدلی که می‌تواند منافع و خواسته‌های طرف‌های مختلف را که خواسته‌های متفاوتی دارند به نقطه مشترک برساند، مدلی برای موضوعات دیگر شود، ولی ایران نپذیرفت که گام‌های بعدی را ادامه دهد».

میردامادی در ادامه گفت: «این انتظار در طرف‌های مقابل ایران بود که بعد از آن این مسیر به عنوان یک مدل ادامه داشته باشد…مثلا در مورد سوریه…و مسئله یمن و امثال آن هم…اگر مذاکره‌ای شود، هیچ طرفی نمی‌تواند انتظار داشته باشد همه خواسته‌هایش پذیرفته شود و هیچ‌یک از خواسته‌های طرف مقابل را نپذیرد…ایران نپذیرفت که گام‌های بعدی را ادامه دهد و یک‌سری از حساسیت‌های منطقه‌ای را که نسبت به ایران به وجود آمده بود، با مذاکره رفع کند؛ به‌خصوص اختلافات بین عربستان و ایران که بسیار مهم بود و باعث می‌شد روی سیاست‌های کشورهای غربی با ما هم تا حدی تأثیر داشته باشد، اینها تعدیل نشد…این دو عامل؛ یعنی متوقف‌ماندن توافق در حد برجام و ایجادنکردن چارچوب‌های دیگر مذاکراتی در جهت کاهش تنش‌های منطقه‌ای و آمدن ترامپ، برجام را به بن‌بست رساند و نه‌تنها برای ایران مشکلاتی جدی به وجود آورد، بلکه برای مردم ایران گران تمام شد».

این فعال فتنه ۸۸ در بخش دیگری از این مصاحبه در پاسخ به این سوال که «اگر مذاکره‌ای صورت می‌گرفت باید اولویت را به کدام موضوع اختصاص می‌دادیم؟ حل‌وفصل کدام ادعا؟ مسائل منطقه‌ای؟ حقوق بشر، تروریسم، خطر اشاعه تسلیحات اتمی؟» گفت: « اینکه بعد از برجام اولویت با حل‌وفصل کدام مسائل بود، به نظرم آنچه برای ما اهمیت داشت و می‌توانستیم آن را به نحوی حل‌وفصل کنیم، مسائل منطقه‌ای بود...طبعا در این مسئله که بعد از ۴۰ سال از انقلاب هنوز نتوانسته‌ایم روابط نرمال و متعارف با دنیا برقرار کنیم، قدرت‌های خارجی تأثیرگذار بوده‌اند، تردیدی نیست، اما به نظرم ما هم نقش بسیار مهمی در عدم عادی‌سازی روابط داشته‌ایم».

میردامادی تاکید کرد: «در روابط خارجی مسائل را تا حد زیادی سیاه و سفید و صفر و صدی می‌دانیم و این‌طور نگاه می‌کنیم. به نظرم در دوران هیجانات انقلابی که نوعا در انقلاب‌ها شکل می‌گیرد، تا حدی طبیعی است که در دوران انقلاب چنین نگاهی باشد و انقلابیون قدرت‌های خارجی را دشمنان خودشان تلقی کنند، ولی اینکه همیشه در چنین تصوری باقی بمانیم و همیشه نگاهمان این‌طور باشد، طبیعتا نتیجه‌اش بن‌بست‌هایی می‌شود که تا به حال داشته‌ایم...در سیاست خارجی هیچ موضوعی برایمان حیثیتی نیست و مبنای تصمیم‌گیری منافع ملی و نتایج سیاست‌های اتخاذشده برای کشور و آثارش بر روی مردم است».

این فعال اصلاح طلب در ادامه گفت: «درصورتی‌که بایدن در انتخابات پیروز شود، نباید انتظار تغییر ناگهانی داشته باشیم و تصور کنیم سیاست آمریکا با آمدن بایدن به دوران قبل از ترامپ برمی‌گردد و به شرایط دوران اوباما خواهد رسید. به نظرم چنین اتفاقی نخواهد افتاد…بایدن هم الان احساس می‌کند با تحریم‌هایی که ترامپ نسبت به ایران اعمال کرده، ابزار فشار مهمی در اختیارش هست و قاعدتا به این سمت نمی‌رود که این ابزار را زمین بگذارد و بدون استفاده از این ابزار بگوید بدون هیچ خواسته‌ای به برجام برمی‌گردم. به نظرم هر رئیس دولتی باشد چنین ابزاری را رها نخواهد کرد، بلکه از ابزار کارآمد استفاده می‌کند تا وارد بده‌بستان شود و اگر امتیازی می‌دهد، در قبالش امتیازی هم بگیرد».

چندی پیش «ابراهیم اصغرزاده» فعال سیاسی اصلاح طلب و از دانشجویان تسخیرکننده لانه جاسوسی که پیش از این گفته بود  «عذرخواهی از آمریکا کاری انسانی است»! در مصاحبه با روزنامه شرق گفته بود: «در فضاهای رادیکال و تند که منافع ملی فقط بر اساس ایدئولوژی ترسیم می‌شود، منافع ملی منافع ایدئولوژیک خواهد بود که در آن شرایط قدرت مانور برای ملت خیلی فراهم نخواهد بود…یک سیاست‌مدار انگلیسی گفته بود ما متحدان و دشمنان همیشگی نداریم، تنها منافع ملی ماست که همیشگی و دائمی است و وظیفه دولت هم دنبال‌کردن این منافع است».

همچنین «میر محمود موسوی» دیپلمات سابق و برادر یکی از سران فتنه پیش از این گفته بود: «کشورها روابط خارجی خود را براساس اصول تعیین می کنند. ممکن است یکی از این اصول آرمان ها و ارزش ها باشد که در جای خود بسیار مهم و محترم است، اما آرمان ها و ارزش ها در تفسیرها و نظریه پردازی های اکثر بزرگان حوزه سیاسی زیرمجموعه منافع ملی قرار می گیردآرمان حمایت از فلسطینی ها یا مخالفت با اسرائیل در طول سالیان گذشته در این چارچوب تعریف می شود».

امثال میردامادی و اصغرزاده و موسوی می گویند ایران باید در سیاست خارجی، به صورت کامل از آمریکا تبعیت کرده و به هیچ چیزی نگاه حیثیتی نداشته باشد. آمریکا می گوید ایران حق ندارد توان دفاعی و قدرت موشکی داشته باشد؛ ایران حق ندارد با تروریسم در منطقه مبارزه کند؛ ایران حق ندارد از دانش هسته ای برای درمان بیماری ها و تأمین برق برای شهروندان خود بهره مند شود؛ ایران حق ندارد ماهواره به فضا پرتاب کرده و از مزیت های اقتصادی و امنیتی آن استفاده کند؛ ایران به هیچ عنوان نباید فاکتورهای قدرت ساز داشته باشد.

از نگاه طیف تندرو اصلاح طلب، در سیاست خارجی هیچ چیز حیثیتی نیست؛ نه خون حاج قاسم، نه قدرت دفاعی و توان موشکی، نه دانش هسته ای، نه مبارزه با تروریسم در منطقه و…از نگاه این طیف، ما رعیت هستیم و آمریکا کدخداست؛ حال چه ترامپ در کاح سفید باشد، چه بایدن.

چندی پیش یکی از فعالین اصلاح طلب گفته بود: «جمهوری خواهان و دموکرات ها هیچگاه درباره منافع ملی خود و ارزش های آمریکایی، معامله نمی کنند».

**جریان اصلاحات نهایت ازخودگذشتگی را برای دولت روحانی انجام داد

«سهیلا جلودارزاده» نماینده عضو فراکسیون امید مجلس دهم که علیرغم تبلیغات گسترده و پرحجم در انتخابات مجلس یازدهم با ۶۷ هزار رأی از راهیابی به مجلس بازماند، در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «جریان اصلاحات نهایت ازخودگذشتگی را برای دولت حسن روحانی انجام داده است و افکار عمومی جامعه نیز این مسأله را مشاهده کرده‌اند. هدف اصلی اصلاح‌طلبان حمایت از یک چهره معتدل و عقلایی برای حفظ و اعتلای نظام بوده است. اصلاحات دارای اصول و قواعد خاص خود است. بدون‌تردید اگر این اصول را رعایت نکنیم موفق نخواهد شد. کاری که اصلاح‌طلبان انجام دادند این بود که با دادن خون به یک بیمار بدحال وی را نجات دادند».

جلودارزاده در ادامه گفت: «جریان اصلاحات بیش از این توانایی ندارد. این در حالی است که در سال‌های اخیر جریان اصلاحات با موانع و فشارهای گسترده بیرونی نیز مواجه بوده است. تاریخ درباره همه قضاوت خواهد کرد…واقعیت این است که اصلاح‌طلبان از اینکه همه توانایی و ظرفیت‌های خود را به میدان آورده‌اند اما نتیجه مطلوب به دست نیاورده‌اند، خسته شده‌اند.در طول سال‌های گذشته اصلاح‌طلبان نه موفق شده‌اند احزاب خود را تقویت کنند و نه موفق شده‌اند در کشور توسعه سیاسی ایجاد کنند. اغلب این مسائل نیز به دلیل فشارهای بیرونی و فراهم نبودن زمینه‌ها بوده است».

گویا از نگاه اصلاح طلبان، تصاحب اکثریت مطلق دولت از معاون اولی رئیس جمهور گرفته تا وزارت نفت و صنعت و اقتصاد و بانک مرکزی و استانداری کلانشهرها و ریاست سازمان برنامه و بودجه و هیات مدیره شرکت های زیرمجموعه شستا و …همگی مصداق ازخودگذشتگی و ایثار است!

البته از طیفی که مدیران نجومی بگیر را ذخایر نظام جا می زند، اصلا بعید نیست که تصاحب پست های ارشد مدیریتی و صندلی های هیات مدیره شرکت های بزرگ اقتصادی را نیز ازخودگذشتگی بنامد.

اصلاح طلبان باید ضمن عذرخواهی از مردم برای جبران خسارت ها و تغییر رویه تلاش کنند، اما فعالین این طیف اصرار دارند که با توهین به فهم و شعور جامعه، بر زخم های مردم نمک بپاشند.



منبع خبر

واعظی: تاریخ به احترام ظریف و زنگنه خواهد ایستاد/ میردامادی: در سیاست خارجی هیچ چیز حیثیتی نیست بیشتر بخوانید »