بی بی سی

فیلم/ آچمز شدن مجری بی‌بی‌سی!

فیلم/ آچمز شدن مجری بی‌بی‌سی!



استدلال های شنیدنی یکی از اعضای انصارالله یمن، مجری مزدور بی بی سی را آچمز کرد.

  • آهن پرایس


دریافت
2 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ آچمز شدن مجری بی‌بی‌سی! بیشتر بخوانید »

فیلم/ روایت سردبیر سابق BBC از پیروز نبرد ایران و اسرائیل

فیلم/ روایت سردبیر سابق BBC از پیروز نبرد ایران و اسرائیل



محمد منظرپور، سردبیر سابق BBC: ایران ضربه‌های بزرگی به اسرائیل زده است؛ وقتی گردوغبار جنگ بخوابد، برنده و بازنده واقعی مشخص خواهد شد.


دریافت
9 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ روایت سردبیر سابق BBC از پیروز نبرد ایران و اسرائیل بیشتر بخوانید »

فیلم/ از اسم جعلی خلیج عربی تا تاسیس فارسی وان

خواباندن مچ فارسی‌وان در تهران



کارشناس حوزه شناختی معتقد است در رویارویی صداوسیما با شبکه های ماهواره ای، وقتی رسانه ملی نیاز و انتظار را به درستی می شناسد، در جذب مخاطب موفق می شود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، برنامه “ساعت بیست و چهار و یک دقیقه” در قسمت سوم از فصل دهم این مجموعه برنامه با موضوعِ تعادل شناختی، رسانه، علوم شناختی و ایجاد تعادل محتوایی و میدانی، نیازسازی های ۵ گانه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی در جامعه با حضور دکتر علیرضا داودی، کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی و محمدهادی فکری، فعال رسانه روانه آنتن رادیو گفت‌وگو شد.

*رسانه باید نیاز مخاطب را مدیریت کند

داودی بحث را با تشریح پارامتر نیاز در حوزه شناختی آغاز کرد: ابتدا باید دانست که مخاطب تجربیات و بایسته هایی دارد که بر اساس آن به دیدگاهی رسیده و در پروسه زمان، دستخوش تغییراتی می شود که به نتیجه رسیده یا در ذهن مخاطب بدون پاسخ رها خواهد شد.

نتیجه بخش بودن از مدیریت یکسری مفاهیم ناشی می شود؛ ولی رها شدگی شروعِ ساخت نیازهای جدیدی را شکل می دهد. چون انواع نیاز در ذهن مخاطب، در مواجه با رویدادهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است به داده های خطرناک و بدون پشتوانه تبدیل شود؛ از این رو مخاطب باید در حوزه نیازها به خویش-کنترلی برسد.

*تولد فتنه ۱۴۰۱ از دل نیاز کاذب

در اینجا مفهوم نیاز کاذب و واقعی شکل می گیرد. وقتی ادراکات بر بستر نیازهای احساسی باشد، شکلی کاذب به خود می گیرد. مثل سال ۱۴۰۱ که بخشی از اتفاقات بر اساسِ نیازهای کاذب و احساسی شکل گرفت و ناشی از رها شدگی فرهنگی بود.

در مفهوم دوم به ساختار و سازمانی باز می گردیم که رسانه به عنوان یک سیستم ارگانیک بر بستر تنظیم و مدل مواجهه با نیازها در جامعه شکل می دهد. اما مدل مقاومت، در برابر نیازهای کاذب با مواجهه با نیازهای واقعی متفاوت است؛ چراکه نیازهای واقعی باید براورده شود ولی نیاز کاذب در صورت برآورده شدن، به نیازِ برهم زننده مبدل خواهد شد.

*چرا مخاطب بی بی سی نگاه می کند؟

مجری: در حقیقت مرتفع کردن نیازهای کاذب پیامدهای بسیار خطرناک و مخلی دارد؟

داودی در پاسخ گفت: این کار اساسا نیازهای مضاعفی را ایجاد می کند که از توان فرد خارج است. این مسئله در بسیاری حوزه های فرهنگی و سیاسی دیده می شود.

در این بین مرحله سوم زمانی رخ می دهد که در رابطه ی خدمت متقابل رسانه و مخاطب ایجاد می شود. اما آیا نیاز مخاطب در جامعه ایرانی به بی بی سی فارسی حقیقی یا کاذب است!؟

*وقتی مردم به ماهواره “نه” گفتند…

وی معتقد است برخی نیازها بر مبنای زیستی تعریف می شود چون وقتی به بی بی سی در حوزه رسانه نیاز پیدا می کنیم، این شبکه ها –بر حسب این که کاذب یا واقعی باشد- لزوما از نیاز مخاطب ناشی نشده و به یک انتظار باز می گردد. بنابراین اساسا نیازی در کار نیست.

داودی با ذکر مثالی از شبکه فارسی-وان گفت: این رسانه نیاز به پخش فیلم های ۲۴ ساعته را ایجاد کرد و در برابر رسانه ملی، شبکه نمایش و آی-فیلم را تاسیس و مبادرت به پخش ۲۴ ساعته فیلم و سریال کرد. از آن پس مخاطب در ترازِ نیاز خود به جمع بندی رسید که شبکه داخلی را ببیند.

در این جا شبکه فارسی وان یک نیاز سازِ کاذب بود ولی مواجهه منطقی رسانه ملی، نیاز کاذب را از بین برد و یک نیاز حقیقی و متناسب با فرهنگ و اجتماع بومی را جایگزین کرد.

*نقش صداوسیما؛ از برهنگی تا انتخابات

هر جایی که شناخت متقابل رسانه و مخاطب ایجاد شود، یعنی نیاز کاذب در حال شکل گیری است که ممکن است خانمان برانداز باشد. مثال آن خبرِ آزادسازی ۶۰ متر از سواحل دریای مازندران است که دارای تبعات مخرب اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بود. رسانه ۲ ماه پای کار آمد و اندیشمندان می پرسیدند آیا این طرح ملی مورد نیاز سواحل جنوبی هم هست؟

در این جا برای یک اقدام انحرافی و برای رسیدن به یک پنل تبلیغاتی نیاز کاذب شکل گرفت که تبعات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آن حقیقی بود. از آن پس باید درباره پوشش و حجاب هم فکری می شد اما رسانه این ها را رها کرد. در نتیجه نیاز کاذب از سوی رسانه اثری گذاشت که روزی در انتخابات و نا به سامانی روانی و ادراکی و نیز نارضایتی مردم شمال کشور از ولنگاری و بی بند و باری، تبلور یافت.

*رسانه‌ی تک‌صدا؛ ماحصل عقب‌ماندگیِ مسئولان

فکری هم با ورود به بحث گفت: در دهه های اخیر از رسانه ی تک سویه گذرکردیم. رفته رفته ماهواره به عنوان پایگاهی برای جهت دهی به نیاز جدید شکل گرفت که فضای رسمی رسانه ای ما توان پاسخگویی به آن را نداشت. فضای اینترنتی هم کنش گریِ موثری را ایجاد نکرد و رسانه ای که توسط بخش رسمی در کشور اداره می شد، به منبعی تبدیل شد که این بار باید توسط افراد مدیریت می شد.

هر کس شبکه رسمی خود را ایجاد کرده و فضا نیز تعاملی تر شده است. اما بخش عمده ای از فضای حاکمیتی در حوزه رسانه بر پاشنه قبلی می چرخد و [عده ای می خواهند] رسانه همچنان تک صدایی باشد و به برخی موضوعات پرداخته نشده و بدان ضریب ندهیم. این روند موجب سکوت در برابر سوال می شود که اتفاقا از سوی رسانه های معاند و کنش گران در فضای داخلی پاسخ داده می شود.

*مخاطب در زندان الگوریتم ها

امروز شبکه های اجتماعی بر اساس یک الگوریتم سلیقه و سبک زندگی مخاطب را شناسایی کرده و مرتب او را بمباران می کنند و در این میان مطالبِ مورد نظر خود را هم در ذهن مخاطب جا می اندازند.

ما توانستیم در محور مقاومت قدرت های کلاسیک دنیا را شکست دهیم و جنگ نامتوازن را مدیریت کنیم و این کاری است که در حوزه رسانه، به شدت از آن غافلیم. در حوزه انقلاب بسیاری گروه های پارتیزانی را رها کرده ایم که موجب شده در حوزه ادراک سازی به مشکل بخوریم.

*تحریم انتخابات و طیف خاکستری

عدم ارتباط درست با کنش گران موثر در فضای مجازی، خود را در حوادثی نظیر ۱۴۰۱ و انتخابات نشان می دهد. امروز با طیفی خاکستری رو به رو هستیم که به رهبری و انقلاب باور دارند ولی احساس می کنند شرکت در انتخابات فایده ای ندارد. این ذهنیت از طریق همین کنش گران جدید شکل گرفته که دست به نیازسازی می زنند.

ما سراغ مخاطب نمی رویم و او خوراک فکری خود را از شبکه های اجتماعی می گیرد و کم کم معانی جدیدی برای او شکل می گیرد؛ لذا ادبیات نسل جدید را درک نمی کنیم که بر اساس سبک زندگیِ شبکه های اجتماعی قالب بندی شده است.

*رسانه چه زمانی ضد امنیت‌ملی می‌شود؟

داودی هم گفت: در بسیاری مواقع رسانه در تولید “مفهوم نیاز” دچار لکنت می شود. جامعه به دلیل تغییر نسل و شرایط و تبدیل رسانه به شبکه های نوین، تفاوت بسیاری نسبت به قبل پیدا کرده و همین مسئله نیاز نا متقارن را شکل داده که نیاز اصلی تلقی می شود و لذا باید مراقب رسانه نامتقارن باشیم تا به لحاظ ادراکی نامتوازن نشده و از مرحله تعادل خارج نشود. خود را ضد امنیت ملی و منافع مردم و خود را در برابر ایدئولوژی چند هزار ساله کشور تعریف نکند و مقابل میهن پرستی و ملی گرایی قرار نگیرد.

در این صورت وحدت رویه در انتخابِ راهِ براورده شدن نیازها باید از سوی رسانه پیش گرفته شود و به جز رسانه، نمی توان این ها را راهبری کرد.

*وحدت” در رسانه تعطیل است

در زمان جنگ بمباران می شدیم ولی پ پایدار بودیم. در آن زمان شیر فروش محل، نوار چسبی که روی شیشه می چسباندیم و حتی خانم خامنه‌ی مجری و شهدا و مسجد، هر یک برای خود رسانه بودند. مجموعه این ها به ما می گفتند اگر موشک به شما برخورد کرد، نگران نباشید چون خمینی و رزمنده ها هستند.

امروز رسانه های بسیاری در اختیار داریم ولی وحدت رویه در حوزه استقرار را شاهد نیستیم چون وحدتِ در عین کثرت در رسانه تعطیل است و به مرحله ای رسیده که به جای فاعلیت در سطح مفعولیت قرار بگیرد.

*بی آبرویی؛ به خاطر یک مُشت فالوور

فکری سخنان داودی را تکمیل کرد: کنش گران فضای مجازی، نیازهایی دارند که اگر به این نیاز بی تفاوت باشیم، آن را از جایی دیگر مرتفع خواهند کرد. در فضای اینستاگرام کنش گرانی که چندین میلیون فالوور دارند، رفتار های خجالت آوری انجام می دهند؛ چون کثرت کنش گر زیاد است و وارد ر قابت با یکدیگر شده تا خود را بیش از سایرین مورد پسند مخاطب قرار دهند؛ حال آن که از نظر شئونات و پرستیژ رفتاری ناپسند دارند.

*ورزشکار چادری هم یک رسانه است

رهبری مسئله مشارکت را بیش از انتخاب یک کاندید مهم می دانند چراکه این مسئله نشان از وحدت و درک مشترکی از یک نوع کنش در جامعه است.

گاه از اینفلوئنسرها یا کارگردان یا دوبلور و مجری و برنامه ساز و سینماگران و فعالان تئاتر رفتارهایی خاص سر می زند و هرچه به سطح اینفلوئنسرها نزدیک می شویم، این رفتارها عجیب تر می شود. حتی ورزشکاران هم رسانه هستند. مثلا خانمی که با چادر مدال خود را دریافت کرده یا فردی که در زمان قهرمانی سجده می کند، وجهی از رسانه را نمایان می سازد.

*تعادل رسانه‌ومیدان؛ شاخ‌های مجازی را توجیه کنید!

امروزه یکی از نگرانی های رژیم صهیونیستی آسیب خوردن به چهره اسرائیل در المپیک است چراکه ممکن است رفتارهایی همه گیر از سوی جامعه ورزشکار بروز و ظهور کند.

در داخل اما بسیاری ورزشکاران ما قصد دیده شدن نزد حاکمیت را دارند. وقتی یک خواننده رپ را تحویل می گیریم و با او به سخن می نشینیم، احساس دیده شدن پیدا می کند و دنبال ارتباط گرفتن با حاکمیت است.

فکری در نتیجه این بحث گفت: رهبری تاکید کردند در حوزه وحدت غفلت جدی داشتیم و با توجه به محتوای این برنامه در رادیو گفت‌وگو، باید از تعادل مناسبی میان رسانه و میدان صحبت کنیم. در این خصوص می بایست به کنش گران میانی توجه کرده و این بدنه باید نسبت به مسائل شناختی توجیه شوند. وقتی با این ها تعامل برقرار کنیم، [جریانِ نیازهای واقعی] در بدنه عموم مردم هم رسوخ خواهد کرد.

*انقلابی‌هایی که از رقابت، میدان جنگ ساختند

داودی هم گفت: برخی افراد نیاز دارند در جامعه یا خانواده، افرادی مهم قلمداد شوند ولی وقتی در این روند اخلال ایجاد می کنیم، رقابت سالم را تبدیل به جنگ بینابینی کردیم. مثلا یک جریان خاص در کشور که دیگران را فاقد فهم می داند و با [دم زدن از انقلاب] پنل رقابت سالم را به جنگ تبدیل می کند. بنابراین ممکن است یک خواننده بر اساس تعریف این جریان خاص، به صورت خودکار از قافله عقب بماند.

لذا در حوزه شناختی باید دقت کنیم اصل و مبنای یک رسانه برای شکل گیری وحدت عالی، ایجاد تعادل در برآورده شدنِ نیازِ مهم شمرده شدن و تبدیل نشدن رقابت سالم به جنگ بینابینی است.

*انسان ۲۵۰ساله؛ نقشه راه رسانه

از طرفی نیاز را باید یک فرایند در نظر بگیریم نه پروژه و مادامی که بسیاری مسائل را به حادثه گره می زنیم، نتایجی نظیر فتنه ۱۴۰۱ را شاهد خواهیم بود.

وی افزود: رسانه هایی نظیر بی بی سی، فاکس نیوز و سی ان ان و… سعی در کنترل مخاطب دارند ولی ما سند انسان ۲۵۰ ساله را در اختیار داریم و باید برای ۵ نسل بعد از او نیز تاثیر گذار باشیم و در این جا دیگر نیاز به هالیوود و اف بی آی و… نداریم.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خواباندن مچ فارسی‌وان در تهران بیشتر بخوانید »

از اشک تمساح BBC برای اقتصاد تا توقع رئیس MI۶ درباره برجام

از اشک تمساح BBC برای اقتصاد تا توقع رئیس MI۶ درباره برجام



شبکه رسانه‌ای بی‌بی‌سی که تحت نظر وزارت خارجه و سرویس جاسوسی انگلیس فعالیت می‌کند، نگران رشد اقتصادی ایران شده و عملکرد دولت رئیسی را «آمارسازی» نامید.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: بی‌بی‌سی در تحلیلی با عنوان «عملکرد اقتصادی دولت رئیسی: رشد اقتصادی یا آمارسازی» نوشت: «مخالفان می‌گویند که دولت نه تنها خوب عمل نکرده بلکه اقتصاد را در دست‌انداز بدی انداخته و در صورت تداوم این دولت، شرایط بدتر می‌شد. بعد از تشدید تحریم‌ها از سال ۱۳۹۸ به دلیل کاهش صادرات نفت و بالارفتن کسری بودجه دولت، حسن روحانی مجبور شد برای پرداخت هزینه‌های دولت، پول چاپ کند که در نهایت به افزایش حجم نقدینگی وتورم بالا ختم شد. دولت سیزدهم با وعده کنترل این تورم افسارگسیخته کار خود را شروع کرد.

مقامات دولت سیزدهم مانند رئیس سازمان برنامه و بودجه و رئیس کل بانک مرکزی وعده نرخ تورم ۲۰ درصدی را دادند. بر اساس گزارش مرکز آمار در شهریور ۱۴۰۰ به عنوان اولین ماه شروع کار دولت سیزدهم تورم ۴۵ درصد بود. در اردیبهشت ۱۴۰۳ بر اساس گزارش همین مرکز، تورم به رقم ۳۷ درصد رسید. منتقدان دولت می‌گویند کاهش تورم در سفره مردم نمایان نیست. علت آن هم تورم مواد مصرفی است.

یک سؤال وجود دارد که چرا با وجود افزایش صادرات نفت و کم شدن کسری بودجه دولت، همچنان شرایط برای اقتصاد ایران خوب نیست و کالای مصرفی همچنان تورم سنگینی دارند؟ رشد اقتصادی مهم‌ترین مسئله‌ای است که طرفداران دولت سیزدهم به آن افتخار می‌کنند. آنها می‌گویند که در اوج تحریم رشد اقتصادی کم‌سابقه‌ای رخ داده است. البته در این باره تردید وجود دارد. در دولت حسن روحانی به خاطر برجام رشد اقتصادی تا ۱۲ درصد هم پیش رفت. ولی بلافاصله بعد از خروج آمریکا از برجام و شوک تحریم‌ها، این رشد منفی شد. این نشان می‌دهد که رشد اقتصادی ایران عواملی برونزا دارد. یعنی به صادرات نفت وابسته است، الان که صادرات نفت ایران افزایش داشته مجدداً رشد اقتصادی بالا رفت. در حالی که در داخل کشور، تولید صنایع رشد خاصی نداشت. نرخ بهره‌وری و جذب سرمایه‌گذاری خارجی و صادرات غیرنفتی بالاتر نرفتند. در حالی ادعای رشد اقتصادی وجود دارد که صنعت مهمی مانند کشاورزی، رشد منفی دارد. در حالی که دولت سیزدهم وعده رشد اقتصادی مداوم و پایدار را داده بود، ولی نتوانست در این حوزه موفقیتی کسب کند. به بیان منتقدین، یکی دیگر از مشکلات دولت رئیسی، توجه ویژه به آمارهاست. این توجه به تولید آسیب جدی زده است».

درباره این تحلیل بی‌بی‌سی باید پرسید که چرا شبکه وابسته به سرویس MI۶ انگلیس، شب انتخابات، دغدغه رشد اقتصادی ایران را پیدا کرده است؟

رشد سه ساله بالای ۵ درصد که مورد تأیید محافل اقتصادی خارجی هم هست، در حالی اتفاق افتاده که معدل ۸ ساله رشد اقتصادی در دوران مدیریت دولت خوشبین به غرب، به ۶ دهم درصد (نزدیک به صفر) رسید. نشانه‌های این رشد را در پنج برابر شدن صادرات نفت (در مقایسه با سقوط صادرات به کمتر از ۳۰۰هزار بشکه)، احیای چند هزار کارخانه تعطیل یا نیمه تعطیل، گسترش تجارت با همسایگان، افزایش تولید محصولاتی مانند گندم از چهار میلیون تن به ۱۲ میلیون تن و… می‌توان دید. دولت در کمتر از سه سال موفق شده کسری بودجه ۴۸۰هزار میلیارد تومانی و رو به افزایش را کم کند، از شتاب افزایش تورم بکاهد، بالغ بر ۵۰۰ هزار میلیارد تومان از تعهدات و بدهی‌های دولت سابق را تسویه کند و…

اما موضوع را طور دیگری هم می‌توان با گردانندگان BBC به بحث گذاشت: چرا در دورانی که رشد اقتصادی منفی شده بود و ایران قادر نبود با وجود واگذاری امتیازات گسترده برجامی، نفت بفروشد و حتی در حوزه غذا و دارو هم مورد فشار تحریمی قرار گرفته بود، خفه خون گرفته بودید؟

چرا تروئیکای اروپایی، تعهدات برجامی را به مذاکره کشدار درباره بسته‌های مهملی مانند SPV و INSTEX فرو کاستند، اما حتی به همین وعده مبادله غذا و دارو در مقابل پول فروخته شده نفت ایران به کشورهای دیگر هم عمل نکردند؟ جز این که بر مبنای نقشه ضعیف سازی در چرخه معیوب برجام، دنبال به زانو در آمدن ایران بودند، اما با رفتن آقای روحانی و آمدن آقای رئیسی، آرزوهای‌شان خاک شد؟ و دیدند ایران بدون برجام و FATF توانسته به رشد اقتصادی قابل توجه برسد؟!

همچنین باید دید میزان خباثت دولت انگلیس چقدر بود که در اوج ایام اجرای برجام، آقای ظریف وزیر خارجه وقت ایران گفت بعد از ۲۱ ماه نمی‌توانیم حتی یک حساب بانکی در انگلیس باز کنیم؟! حالا رسانه همان دولت خبیث در آستانه انتخابات مهم، نگران آمار رشد اقتصاد ایران شده است؟!

به‌راستی، وزارت خارجه و سرویس جاسوسی استعمارگر پیر، آرزو و تقلا می‌کنند چگونه رئیس‌جمهور و دولتی در ایران سر کار بیایند تا بتوان شتاب پیشرفت‌های ایران را کُند کرد؟!

این نکته هم گفتنی است که بر خلاف برخی ساده اندیشی‌ها، طبق طراحی غرب بنا بود برجام موجب رشد و رونق اقتصاد ایران شود. در این باره، «جان ساورز»،

(رئیس‌ وقت سرویس جاسوسی MI۶) اواخر مهرماه ۱۳۹۴، پس از شروع اجرای تعهدات برجامی ایران، به CNN گفت: «توافق هسته‌ای، ظرف ۱۵ سال، ایران را به کشوری میانه‌رو تبدیل خواهد کرد. ما شاهد کشوری هستیم که در مرحله انتقال از پایه‌های انقلابی به کشوری نُرمال‌تر قرار دارد. اما در داخل ایران در این مسیر، چالش وجود دارد. ما نیاز داریم صبر استراتژیک داشته باشیم تا به آن فرصت دهیم در ۱۵- ۱۰ سال آینده توسعه یابد و ایران را به کشوری نُرمال تبدیل کند». برجام قرار بود توانمندی‌های ایران را از بین ببرد نه این که موجب قدرتمندی و رشد اقتصاد ایران شود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

از اشک تمساح BBC برای اقتصاد تا توقع رئیس MI۶ درباره برجام بیشتر بخوانید »

انتشار سند جدیدی که نشان می‌دهد، مادر نیکا شاکرمی حدس‌هایی درباره احتمال خودکشی دخترش می‌زده است

انتشار سند جدیدی که نشان می‌دهد، مادر نیکا شاکرمی حدس‌هایی درباره احتمال خودکشی دخترش می‌زده است



اسناد جدیدی از پرونده مرگ نیکا شاکرمی نشان می‌دهد نسرین شاکرمی در آخرین مکالمات خود با دخترش نیکا گمانه‌هایی درمورد احتمال خودکشی نیکا داشته است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، ناگهان گفتند اسنادی محرمانه به دستمان رسیده و صحنه‌های جدید و عجیبی از ادعاهای بدون سند را تصویرسازی کردند.

سرویس جهانی رسانه انگلیسی وارد شد و برای ایجاد فضایی ملتهب تمام پتانسیل و اعتبارش را وسط گذاشت.

عمر خبر بی‌بی‌سی جهانی در مورد مرحومه نیکا شاکرمی، اما بیش از ۱۰ ساعت نبود و خبر به دلیل تناقضات آشکار خیلی زود با حواشی جدی روبرو شد.

عمق اشتباهات بی‌بی‌سی جهانی به قدری زیاد بود که اصلاحیه و توضیحات پسینی به سرعت چاشنی انتشار اولیه شد تا طعم تلخ خطاها را جبران کند.

از اقرار به بازسازی بودن اسناد تا آوردن کارشناس و خبرنگار برای توجیه و توضیح اشکالات، همه و همه نشان داد که کمیت گزارش بی‌بی‌سی جهانی می‌لنگد.

اوضاع اصلا به نفع بی‌بی‌سی جهانی که فرزند فارسی‌زبانش را هم به میدان آورده بود، نبود.

مخاطبان و افکار عمومی ایران به قدری روی جزئیات خبر و اسناد دقیق شدند و به اصطلاح گاف‌هایش را گرفتند که این بار بی‌بی‌سی فارسی وارد شد و تأکید کرد که اسناد بازسازی شده است.

بی‌بی‌سی یک توضیح دیگر هم داشت. آن‌ها مدعی بودند اسناد را پیش از انتشار برای مقام‌های ایرانی ارسال کرده‌اند، اما جوابی نگرفته‌اند.

هیچ سندی ارسال نشده است!

خبرنگار میزان بلافاصله، ادعای ارسال اسناد برای مقام‌های قضایی یا امنیتی ایران را پیگیری کرد. در ابتدا این ادعا که سندی برای طرف ایرانی در این پرونده ارسال شده باشد با قاطعیت رد شد. اما تحقیقات از مراجع مختلف ادامه یافت، تا اینکه یکی از افراد مسئول در یکی از نهادهای مهم درگیر در پرونده، نکته جالب توجهی را به میزان گفت: «رسانه انگلیسی ادعا می‌کند اسناد را در اختیار مقامات ایرانی قرار داده و جوابی دریافت نکرده است، اما در ادامه که گاف‌های اسناد منتشر می‌شود و فشار روی این رسانه افزایش می‌یابد عنوان می‌کند اسناد با هدف به خطر نیوفتادن افرادی که آن را به دست بی‌بی‌سی رسانده‌اند بازسازی شده است.»

این مسئول مربوطه ادامه می‌دهد: «اگر اصل اسناد برای مقامات ایرانی ارسال شده که بی بی سی در واقع در اقدامی غیرحرفه‌ای منبع یا منابعش در ایران را فروخته، اما اگر اسناد بازسازی شده برای طرف ایرانی ارسال شده که قاعدتا اسناد بدون نام و نشان امکان و ارزش بررسی ندارند. هر چند باید تأکید کرد بر اساس بررسی‌های دقیق انجام شده این رسانه انگلیسی هیچ سندی (چه اصل و چه بازسازی شده) را برای ایران ارسال نکرده که مورد صحت‌سنجی قرار گیرد. بی‌بی‌سی باید توضیح مشخص بدهد این اسناد برای چه کسی یا نهادی ارسال شده است تا بتوان به طور دقیق در مورد علت بررسی نشدن آن‌ها توضیح داد.»

بی‌بی‌سی باز هم دست به دامن منابع نزدیک شد.

یکی از اصول خبری بی‌بی‌سی در درج خبر؛ استناد به شاهدان عینی، منابع نزدیک و یا عناوینی از این دست است.

پس از انتشار گزارش اخیر بی‌بی‌سی انگلیسی درباره مرگ نیکا شاکرمی، خبرگزاری میزان با استناد به اسناد پرونده، پاسخ متقن و مستندی را به مفاد این گزارش داد.

دستور پاسخ به مطالب خبرگزاری میزان به بی‌بی‌سی فارسی واگذار شد.

اما رسانه فارسی‌زبان مالیات‌دهندگان انگلیسی از پاسخ به بسیاری از مفاد گزارش مورد اشاره سر باز زد، اما در مورد یک عکس سخن گفت. عکس محتویات کیف نیکا شاکرمی و طرح این ادعا که ایرپاد و موبایل سفید موجود در عکس برای نیکا نبوده است.

به قول بی‌بی‌سی فارسی، یک منبع نزدیک به خانواده شاکرمی این ادعا را مطرح کرده است.

این رسانه در حالی از منبع نزدیک خود در مورد عکس خبرگزاری میزان سوال پرسیده بود که فراموش کرد از او بپرسد حالا که می‌خواهیم تعلق ایرپاد و گوشی سفید رنگ به نیکا را تکذیب کنیم در مورد دیگر وسایل چه بگوییم؟

یا اینکه بعد از گذشت بیش از یک سال و نیم از مرگ نیکا وقتی وسایل او را به خانواده تحویل دادند آیا در صورتجلسه عنوان کردید که ایرپاد و گوشی سفید رنگ متعلق به نیکا نیست؟

چرا قبلا در مورد این موضوع مهم که در کیف نیکا وسایلی غیر از وسایل شخصی‌اش بوده توضیحی ندادید و مطلبی در رسانه‌ها مطرح نکردید؟

نیکا در چه شرایط روحی و خانوادگی تصمیم به خودکشی تلخ گرفته است؟ / انتشار سندی جدید که نشان می‌دهد، مادر نیکا حدس‌هایی درباره احتمال خودکشی دخترش میزده!

نیکا در چه شرایط روحی و خانوادگی تصمیم به خودکشی تلخ گرفته است؟ / انتشار سندی جدید که نشان می‌دهد، مادر نیکا حدس‌هایی درباره احتمال خودکشی دخترش میزده!

رسانه انگلیسی وارد بازی عجیبی شده است. گزارشی منتشر و ادعایی مطرح کرده و حالا برای دفاع از حیثیت آسیب دیده‌اش باید به شکل‌های مختلف از مفاد گزارش دفاع کند.

دفاعی که برای او پنجره‌های جدیدی از بی اعتباری را باز می‌کند و هر بار اثبات می‌کند آن‌ها بدون تحقیق و راستی آزمایی وارد معرکه‌ای سخت و چالش برانگیز شده‌اند.

دعوای نسرین، آیدا و آتش

اما حالا شاید وقت آن باشد تا به این نکته اشاره شود که این پرونده چند ضلع مهم دارد.

یک ضلع متشکل از نسرین و آیدا شاکرمی یعنی مادر و خواهر مرحومه نیکاست که طی ماه‌های اخیر وارد جنگ علنی با آتش (خاله نیکا) شده‌اند.

آتش خودش یک ضلع مجزاست که حتی مجری منوتوی تعطیل شده هم علیه‌اش توئیت می‌زند و او را مورد هجمه قرار می‌دهد.

اسامی اشاره شده هر کدام یک داستان مجزا دارند.

آتش خاله نیکاست که نیکا چند وقتی با او زندگی می‌کرده است. اما زندگی در کنار آتش هم برای نیکا همراه با آرامش نبوده و نیکا مجبور می‌شده شب‌هایی را تا صبح دور از خانه خاله‌اش سپری کند.

نیکا، زمانی که آتش مهمان داشته حق حضور در خانه او را نداشته و این شب‌ها یا باید به خوابگاه آیدا خواهرش می‌رفته، یا خانه دوستانش یا احتمالا در پشت بام همان ساختمانی که در شب خودکشی آن جا بوده است.

گزینه دیگری هم نبوده یا اینکه حداقل گزارش متقنی در خصوص آن وجود ندارد.

تا اینجا نیکا برای گذران شب‌های خود چهار محل را انتخاب می‌کرده که هیچ کدام از آن‌ها، منزل مادرش نبوده است.

حالا وقت آن است خانم‌های شاکرمی که طی یکی دو روز گذشته هم زد و خوردهای خانوادگی جدی با هم داشتند، برای افکار عمومی توضیح دهند که نیکا یا همان جوجوی خاله، چرا در آن شب جایی برای اسکان نداشته و آن‌ها چرا از همان شب اقدامات خود برای پیدا کردن نیکا را آغاز نکرده‌اند؟

جنازه نیکا بنا به گفته همسایه‌ها سی‌ام شهریور ماه در حیاط خانه‌ای پیدا شده است، اما مادر او چرا تا چهارم مهر ماه برای پیدا کردن دخترش هیچ اقدام و پیگیری نکرده بوده است؟

از این موضوع هم که بگذریم، باز یک سوال دیگر رخ نمایی می‌کند. چرا خانم نسرین شاکرمی که به همراه برادرش در تاریخ ۴ مهرماه ۱۴۰۱ نامه دادسرا را دریافت کرده بود تا ساعت ۱۷:۳۰ روز هفتم مهرماه به پلیس آگاهی مراجعه نکرد؟ آیا این وضعیت یک مادر نگران است؟

مادر نیکا علاوه بر پیام «تقصیر هیچ کس نبود» یک دقیقه بعد هم پیام دیگری از نیکا دریافت می‌کند که تاکنون در مورد آن با هیچ کس صحبت نکرده است.

خانم نسرین شاکرمی برای افکار عمومی توضیح دهد، چرا بعد از دریافت پیام «تقصیر هیچکس نبود» و پیام مهمتر «مقصری وجود نداشت» که در ساعت ۴ و ۵۸ دقیقه و ۱۹ ثانیه بامداد سی‌ام شهریور ماه دریافت کرد فقط به پیام «ممنونم جوج مراقب خودت باش» بسنده کرد و تا ساعت ۱۹ و ۸ دقیقه و ۲۲ ثانیه سی‌ویکم شهریور ماه دیگر پیگیر دخترش نشد؟

در پیام‌های ارسالی خانم شاکرمی برای مرحومه نیکا یک نکته دیگر هم به چشم می‌آید که حکایت از آگاهی خانواده از وضعیت روحی‌اش داشته است؛ نسرین شاکرمی در پیام ساعت ۱۹ و ۹ دقیقه ۳۱ شهریور به نیکا می‌گوید: «زندگی خودتو تباه نکن»

و سپس در ساعت ۱۹ و ۱۰ دقیقه و ۲۲ ثانیه ۳۱ شهریور خطاب به نیکا می‌نویسد: «یک‌ماه بستری بشی تو بیمارستان خیلی بهت کمک میشه»

خانم شاکرمی از چه چیزی خبر داشته که در پیامک ارسالی به نیکا می‌نویسد: «برگرد پیش مامان، هیچکس به اندازه من نمی‌تونه کمکت کنه. زندگی خودتو تباه نکن»؟!

خانم شاکرمی البته تاکنون در مورد جزئیات صحبت‌های آخرش با نیکا برای افکار عمومی متاثر از مرگ او توضیحی ارائه نداده است.

اینکه چه گفت‌وگویی بین «نیکا و او» یا «او و نیکا با واسطه مادر دوست نیکا» رخ داده و پیام‌های اشاره شده چرا به نیکا ارسال شده‌اند، مطالبی است که خانم شاکرمی از آن آگاه است.

خبرگزاری میزان البته به هیچ وجه قصد ورود به مسائل خانوادگی خانواده شاکرمی را نداشته و ندارد، اما آنچه این خانواده در ماجرای مرگ نیکا مطرح می‌کنند نه تنها همه واقعیت نیست بلکه خلاف مسلم اتفاقات رخ داده است.

پیام‌های اشاره شده بین نیکا و مادرش در این گزارش، در مرحله تحقیقات پرونده و با دستور مقام قضایی از اپراتورهای تلفن همراه دریافت شده و جزو مستندات پرونده است تا قاضی متوجه شود نیکا آن شب در چه شرایطی بوده است.

حالا وقت آن است که خانم نسرین شاکرمی در مورد این پیامک‌ها توضیح دهد و کمی هم در مورد علت اختلافات شدید با آتش بگوید تا افکار عمومی بتوانند قضاوت کنند نیکا در چه شرایط روحی و خانوادگی تصمیم به خودکشی تلخ گرفته است!

منبع: میزان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

انتشار سند جدیدی که نشان می‌دهد، مادر نیکا شاکرمی حدس‌هایی درباره احتمال خودکشی دخترش می‌زده است بیشتر بخوانید »