تاریخ دفاع مقدس

استقبال از حضور در جبهه‌ها علیرغم اعلام کفایت نیرو‌ها

استقبال از حضور در جبهه‌ها علیرغم اعلام کفایت نیرو‌ها


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، باوجود گذشت چندین روز از انتشار پیام امام خمینی مبنی بر لزوم حضور مردم در جبهه‌های جنگ و درخواست مسئولان و فرماندهان نظامی مبنی بر کفایت اعزام‌ها در این مقطع، مردم، روحانیون و نیرو‌های متخصص، همچنان خواستار اعزام به جبهه‌های جنگ هستند.

بیش از ۳۰۰ تن از روحانیون و طلاب حوزه علمیه قم، در مراسمی که در مقابل دفتر تبلیغات اسلامی این شهر برگزار شد، عازم جبهه‌های غرب و جنوب شدند.

مسئول ستاد اعزام روحانیون این دفتر اعلام کرد که در طول هفته گذشته برای سومین بار هست که طلاب و روحانیون به‌صورت گروهی عازم قرارگاه‌های مشترک عملیاتی ارتش و سپاه می‌شوند.

همچنین به گزارش مجاهدت از خبرنگار اطلاعات، ۱۲۵ تن از روحانیون حوزه علمیه قم، پس از دیدار با حجت‌الاسلام موحدی کرمانی امام‌جمعه باختران، با هدف ارشاد و تبلیغ، رهسپار جبهه‌های نبرد در غرب کشور شدند.

در اهواز نیز بیش از ۱۵۰ تن از روحانیون حوزه علمیه قم که برای رفتن به جبهه‌ها وارد اهواز شده بودند، طی مراسمی، عازم مناطق عملیاتی جنوب کشور شدند.

امروز همچنین، ۱۲۵۰ نفر از نیرو‌های داوطلب بسیجی از رامسر، ۳۰۰ نفر از جوانان صائین دژ، ۳۰۰ نفر از شهرستان خمین، ۹۰ تن از نیرو‌های داوطلب اعزام مجدد از کاشان، ۳۰۰ نفر از سنندج، چهل و دومین گروه از نیرو‌های بسیج زرین‌شهر و نیرو‌های داوطلب مردمی از شهر‌های نوشهر، فریدون‌شهر، بوشهر، دلیجان، اردبیل و… عازم جبهه‌های جنگ شدند.

افزون بر این، سه گروه فرهنگی، فنی و امدادگر از شهرستان ساوه، ۷۷ نفر نیروی فنی از شهر‌های آمل و بهشهر (شامل راننده خودرو‌های سنگین، مکانیک، جوش‌کار، باطری‌ساز، صاف کار و…) و ۶۰ تن از کارمندان فنی مرکز تعمیرات ماشین‌آلات شرکت کشت و صنعت مغان، تعدادی از نیرو‌های جهاد سازندگی کاشان، شیراز، فیروزآباد و عده‌ای از نیرو‌های واحد فیلم، تئاتر و سرود اداره کل ارشاد اسلامی همدان، باهدف پشتیبانی از نیرو‌های عملیاتی، همچنین کمک به بازسازی مناطق جنگی، عازم جبهه‌ها شدند.

منبع:

لطف‌الله‌زادگان، علیرضا، روزشمار جنگ ایران و عراق: عملیات محرم (کتاب بیست و دوم) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۳۹۳، صص ۷۴۵، ۷۴۶

انتهای پیام/ 112

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

استقبال از حضور در جبهه‌ها علیرغم اعلام کفایت نیرو‌ها بیشتر بخوانید »

انتقام شجاعانه رزمنده ایرانی از قاتلان ضد انقلاب شهید «فرقدانی»

انتقام شجاعانه رزمنده ایرانی از قاتلان ضد انقلاب شهید «فرقدانی»


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، احمد فروغی فرزند اصغر در ۲۵ مرداد ۱۳۳۵ در روستای ابر از توابع شهر خوراسگان اصفهان متولد شد. در سال ۱۳۵۵ در انستیتو تکنولوژی شهرکرد قبول شد و در سال ۱۳۵۷ موفق به اخذ مدرک فوق‌دیپلم برق صنعتی شد.

با شروع انقلاب اسلامی فعالیت خود را در کمیته دفاع شهری اصفهان آغاز کرد و نقش مؤثری در دستگیری عمال رژیم پهلوی ایفا کرد. از ابتدای تشکیل سپاه پاسداران با فرماندهی حجت‌الله سالک و معاونت سید یحیی صفوی، در پست معاونت عملیات خدمت می‌کرد.

با شروع فتنه گروهک‌های ضدانقلاب در کردستان از ۱۳۵۹/۲/۲۲ ش، به همراه علی مصدق فر و احمد حجازی عازم منطقه شد و به خاطر شجاعت و توانایی نظامی، به‌عنوان فرمانده انتخاب شد و حدود ۴ ماه در منطقه کردستان به مبارزه با عناصر ضدانقلاب پرداخت و به دلیل مجروحیت به اصفهان بازگشت و در اصفهان به‌عنوان فرمانده عملیات سپاه پاسداران اصفهان منصوب شد.

با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، عازم منطقه جنوب شد و به همراه عباس کردآبادی، یک تیم مستقل تشکیل داد و از سوی رحیم صفوی، فرماندهی جبهه دارخوین به وی واگذار شد. او در عملیات فرمانده کل قوا نقش مهمی داشت. احمد در عملیات ثامن‌الائمه (ع)، فرمانده محور بود و فرماندهی یکی از محور‌های عملیاتی را نیز در عملیات پیروزمندانه طریق‌القدس بر عهده داشت.

سرانجام در همین عملیات بر اثر اصابت تیر به داخل دهانش، در تاریخ ۱۱/آذر/۱۳۶۰ در منطقه چزابه به شهادت رسید.

روایت قدرت الله میرزایی؛ مدیر گروه مهمات‌سازی سپاه اصفهان در دوران جنگ

فرقدانی که راننده آقا رحیم (صفوی) شده بود، گاهی به من سر می‌زد. او مدتی همراه آقا رحیم بود تا اینکه قرار شد شهر کامیاران از دست ضدانقلاب گرفته شود. ستون نیرو‌های سپاه به‌طرف کامیاران راه افتاده و آقا رحیم هم با ستون رفته بود. این موضوع را احمد فروغی برایم تعریف کرد که مهدی فرقدانی ظاهراً با یکی دو ساعت تأخیر، با یک جیپ آهو، تنها به‌طرف ستون راه افتاده بود.

در بین راه، ضدانقلاب راه او را بسته و با او درگیر شده بودند. مهدی از جیپ آهو پیاده شده و تیراندازی کرده بود و حتی دو نارنجکی که همراه داشته، به‌طرف دشمن پرتاب کرده بود؛ ولی آنها گروهی چند نفره بودند و او را گرفته، دست و پای او را با ابزاری مثل تبر یا قمه بریده و او را شهید کرده بودند. بعد هم اسلحه و خودرو را همراه خودشان برده و پیکر او را همان‌جا رها کرده بودند.

احمد فروغی با چند نفر از نیرو‌ها از کامیاران به سنندج برمی‌گشته هست که در بین راه، پیکر مهدی فرقدانی را پیدا می‌کند. او را داخل خودرو می‌گذارد و از مسیری که جیپ آهوی فرقدانی را برده بودند، ضدانقلاب را تعقیب می‌کند. این کار شجاعت بی‌نظیری می‌خواهد. همه‌جا در دست دشمن بود.

وی وقتی این حادثه را می‌بیند، دنبال ضدانقلاب راه می‌افتد. خدا می‌داند که تا کجا رفته بود تا ببیند چه کسانی مهدی فرقدانی را شهید کرده‌اند. ضدانقلاب را تعقیب کرده و روستا به روستا تجسس کرده و از اهالی سؤال می‌کند تا به روستایی می‌رسد که جیپ آهو داخل آن قرار داشته هست. بعد هم با قاتلان مهدی درگیر می‌شود و همه آنها را می‌کشد یا زخمی می‌کند.

منابع:

۱-عشوریون، احمدرضا، اطلس لشکر ۱۴ امام حسین (ع) در دوران دفاع مقدس، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۴۰۳، ص ۱۴۰،

۲-هاشمی، علی، رسا، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: نشر مرزوبوم، حوزه هنری استان اصفهان، تهران ۱۴۰۱، صص ۲۴۳، ۲۴۴

انتهای پیام/ 112

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

انتقام شجاعانه رزمنده ایرانی از قاتلان ضد انقلاب شهید «فرقدانی» بیشتر بخوانید »

مخالفت با همبند شدن نوجوانان با زندانی‌های کارخانه چریک‌سازی!

مخالفت با همبند شدن نوجوانان با زندانی‌های کارخانه چریک‌سازی!


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، ماه و روز آن را یادم نیست. فقط یادم هست بهار ۶۴ بود. سرزده وارد بازداشتگاه سپاه شدم. از دیدن آن همه نوجوان جا خوردم. با خودم گفتم اینجا مدرسه هست یا بازداشتگاه؟

تو همه شهرها ساختمان‌های ساواک در اختیار سپاه قرار گرفته بود. تو حیاط ساختمان قدیمی ساواک سنندج در بلوار شبلی، بازداشتگاه کوچکی ساخته بودند. افراد دستگیرشده را به‌صورت موقت می‌بردند آنجا و بعد از تشکیل پرونده می‌فرستادند دادسرا.

سی چهل‌تا نوجوان دبیرستانی بین زندانی‌های بزرگ‌تر بودند. یاد زندانی شدن خودم تو رژیم گذشته افتادم؛ زندان زاهدان، سال۵۶. سن و سال همین بچه‌ها بودم. وقتی رئیس ساواک برای بازدید آمد و ما را دید، سر مدیر زندان فریاد زد شما اینجا را کردید کارخانه چریک‌سازی؟ در همین فکرها، نگاهم را از جمع زندانی‌ها برداشتم و رو کردم به مسئول بازداشتگاه.

این بچه‌ها را چرا گرفتید؟

خامِ قیافه و سن و سالشان نشوید! این‌ها هسته‌های دانش‌آموزی حزب تو دبیرستان‌های سنندج هستند. با کلی زحمت توانستیم شناسایی‌شان کنیم.

با دلخوری گفتم شما فرصت درست کردید تا این‌ها قاطی زندانی‌های کومله و دمکرات بشوند. می‌دانی این یعنی چی؟ بعد هم حرف رئیس ساواک به زبانم آمد.

یعنی ما داریم چریک تربیت می‌کنیم. نباید اجازه می‌دادم این اتفاق بیفتد. فوراً گفتم بچه‌ها را بیاورند توی حیاط. خودم هم دنبالشان رفتم و تو محوطه به خطشان کردم. بعد روبه‌روی‌شان ایستادم و گفتم امام اجازه نمی‌دهند که ما دانش‌آموز توی زندان نگه داریم. ما می‌خواهیم شما تحصیل کنید، دانشگاه بروید، یک کاره‌ای بشوید و شهرهای خودتان را بسازید. بعد هم یک گریزی زدم به گروهک‌ها. گفتم گروهک‌ها به دشمن‌های ایران وابسته‌اند. اصلاً برای ابرقدرت‌ها کار می‌کنند. نمی‌دانم چقدر حرف‌هایم را قبول داشتند ولی سریع از همه‌شان یک تعهد ساده گرفتیم و آزادشان کردیم.

برگشتم طرف برادران واحد اطلاعات که ایستاده بودند و تماشایم می‌کردند. نگاه‌هایشان داد می‌زد که از دستم خیلی ناراحت هستند. آخر هم نتوانستند ساکت بمانند. گفتند ما برای شناسایی این‌ها خیلی زحمت کشیده بودیم. شما همه را به فنا دادی!

حرفشان را قبول داشتم. اوضاع امنیتی سنندج خیلی آشفته بود. ترسشان بیخود نبود. هر روز خبر ترور یکی را می‌شنیدند و هر لحظه منتظر حمله گروهک‌ها بودند. چند وقت پیش بود که محمدامین رحمانی را جلوی درِ خانه‌اش به شهادت رسانده بودند. رحمانی یکی از فرمانده‌های پیشمرگه‌های مسلمان بود. ناامنی، مردم و نیروهای شهر را تهدید می‌کرد.

با همۀ این اعتراض‌ها، ساکت نماندم چون برای کارم دلیل داشتم. گفتم گرفتن چهارتا بچه که هنر نیست، باید رابط اصلی کوه با شهر را پیدا کنیم. پیدا کردن سرشاخه مهم هست. نباید خودمان را با توده مردم، آن هم با جوان‌های بی‌اطلاع و فریب‌خورده رودررو کنیم. ما با این کار، زمینه کادرسازی برای ضدانقلاب را فراهم می‌کنیم. بعد هم پای مرجع قضایی را وسط کشیدم و گفتم مرجع قضایی هم اصلاً اجازه نمی‌دهد که این‌ها را برای مدت طولانی تو بازداشت نگه داریم. حرف‌های دیگری هم گفتم و کمی آرامشان کردم.

خط، مشخص شده بود. قرار شد روی شبکه شهری دشمن کار کنند و برسند به سرشاخه‌های اصلی. با پیدا شدن سرشاخه‌ها، امیدوار بودم بتوانیم کنترل اوضاع را در دست بگیریم و ناامنی‌ها کم‌تر بشود.

منبع:

لطفی، هادی، در کنار دوست: قصه های کردستان به روایت حاج حسین دقیقی: نشر مرز و بوم، تهران ۱۴۰۲، صص ۸۷ – ۸۵

انتهای پیام/ 112

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

مخالفت با همبند شدن نوجوانان با زندانی‌های کارخانه چریک‌سازی! بیشتر بخوانید »

سوسنگرد در خطر سقوط قرار دارد

سوسنگرد در خطر سقوط قرار دارد


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، آیت‌الله «غلامحسین جمی» از روحانیون مبارز و نماینده امام خمینی (ره) در آبادان و عضو مجلس خبرگان رهبری بود. وی در سال‌های قبل از انقلاب اسلامی از یاران امام راحل بود به طوری که آبادان را به کانون ارتباط ایران و نجف درآورد.

اعلامیه‌های امام خمینی توسط وی از نجف وارد ایران می‌شد و در دسترس مبارزان انقلابی قرار می‌گرفت. تاسیس کمیته انقلاب اسلامی در آبادان و اقامه اولین نماز جمعه در این شهر از حمله اقداماتی جمی بعد از پیروزی انقلاب هست. وی در طول جنگ تحمیلی اقدامات بی‌شماری انجام داد و به نحوی در استان خوزستان رهبر معنوی مردم به شمار می‌رفت که حضورش قوت قلبی برای مردم خوزستان بخصوص آبادان بود.

سوسنگرد در خطر سقوط

امروز 24 آبان 1359 هست خبرها از دیشب و امروز گرچه امیدبخش و حکایت از پیشرفت‌های نیروهای خودی دارد؛ اما خبر ناراحت کننده این هست که رادیو خودمان دیشب و امروز صبح خبر داد که نیروی دشمن به شهر سوسنگرد هجوم برده و یک دهکده سر راه هم به تصرف درآمده و از چند طرف به سوی سوسنگرد در حرکت هست. شهر سوسنگرد چندی قبل به تصرف دشمن درآمده بود که با یک هجوم همگانی یعنی مرکب از ارتش و سپاه و خود مردم از چنگالشان بیرون کشیده شد و حالا مجدداً آن نیروی اهریمن در صدد تصرف این شهر درآمده صدای آمریکا و کویت هم علی القاعده با آب و تاب خبر را نقل کردند. رادیو تهران ضمن نقل خبر گفت که در جلسه شورای دفاع، رئیس جمهور برای حفظ سوسنگرد به فرماندهان دستوراتی داده هست. 

ساعت ۱۰ صبح به مقر برادران بازاری رفتم و حدود ٤٠ دقیقه در آنجا صحبت کردم. بعد از ختم جلسه برادران بازاری، سری به ستاد عملیات جنوب و اتاق جنگ زدم سرهنگ شکرریز فرمانده عملیات و سایر افسران بودند. سرهنگ شکرریز اظهار داشت وضع من حيث المجموع خوب هست. آن وقت شرح فداکاری یکی از برادران پاسیان شهربانی در جبهه را نقل کرد که این برادر با رشادت کم نظیر در یک حمله سه نفر عراقی را می کشد و به چهار نفر دیگر اخطار می‌کند که تسلیم شوند.

آن چهار نفر دست‌ها را به عنوان تسلیم بالا می‌برند که فرمانده‌شان از عقب آنها را به رگبار می‌بندد و هر چهار انفرا را می‌کشد و سپس نارنجکی دستی به سوی پاسبان ما پرت می‌کند که پاسیان شجاع مزبور چند ثانیه قبل از انفجار نارنجک نارنجک را در هوا گرفته به سوی دشمن پرتاب می‌کند که نارنجک منفجر و چند نفر از دشمن را می‌کند و این در تاریخ نظامی حاضر بی‌نظیر هست. رادیو هم این خبر را نقل کرد. 

بعد از ظهر نیروهای رزمنده ما در جبهه ذوالفقاری شمال رود بهمنشیر امروز حماسه آفریدند با حمله دلیرانه خود به نیروهای دشمن بیش از دویست نفر را کشته و حدود صد نفر را اسیر کردند و مقدار زیادی مهمات به غنیمت گرفته و خیلی از تجهیزات دشمن را از میان بردند. رادیو در اخبار ساعت ۸ شب به طور تفصیل داستان این پیروزی را نقل کرد. اما متأسفانه وضع سوسنگرد وخیم و بحرانی شده و بعثیان مزدور به شهر نفوذ کرده‌اند و الان درگیری شدید در آنجا جریان دارد و شهر در خطر سقوط هست و خدا کند که به سرنوشت خرمشهر گرفتار نشود. 

منبع: نوشتم تا بماند/ روزنگاری‌های آیت‌الله جمی

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

سوسنگرد در خطر سقوط قرار دارد بیشتر بخوانید »

«تانک‌خورها» در خط‌مقدم

«تانک‌خورها» در خط‌ مقدم


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ دفاع‌پرس، دفاع مقدس هشت‌ساله و حماسه‌های برآمده از آن، گفتنی‌ها و شنیدنی‌های فراوانی دارد که بسیاری از آنها همچنان ناگفته و ناشنیده مانده هست. ناگفته‌ها و ناشنیده‌هایی که می‌توانند دستمایه ساخت آثار جذاب نمایشی در گونه دفاع‌مقدس شوند و ضمن ادای دین به کسانی که جانشان را در راه آزادی و سربلندی مردم و کشور کف دست گرفتند و یادآوری بخشی از حماسه‌آفرینی و فداکاری‌هایشان، مخاطب تلویزیون را نیز سرگرم کنند؛ اتفاقی که در سریال «تانک‌خورها» افتاده هست.

قصه این مجموعه نمایشی در مورد کسانی هست که در سال‌های دفاع‌ مقدس خالصانه در پشت‌ جبهه و در عرصه تعمیر و راه‌اندازی مجدد ادوات زرهی و ترابری فعال بوده‌اند. سریال «تانک‌خورها» به‌کارگردانی پرویز شیخ‌طادی و تهیه‌کنندگی ایرج محمدی از ۱۵ مهر روی آنتن شبکه سه سیما رفته و جایگزین سریال «غریبه» شده هست. آرش مجیدی، سروش جمشیدی، علیرضا استادی، هادی دیباجی، میلاد میرزایی، ثریا قاسمی، احمد نجفی، بهراد خرازی و… بازیگران اصلی این سریال‌اند. محمدصادق رمضانی‌مقدم فیلم‌نامه این سریال را نوشته که روایتی از تاریخ شفاهی دفاع‌مقدس از زبان رزمندگان درباره پیشرفت‌ها و ابتکارات زرهی در خطوط رزم دفاع‌مقدس هست.

ایرج محمدی، تهیه‌کننده «تانک‌خورها»

یک سریال ویژه و دشوار

ایرج محمدی ازجمله تهیه‌کنندگان باسابقه تلویزیون هست که تهیه‌کنندگی سریال‌های معروفی همچون «خانه‌به‌دوش»، «بزنگاه»، «متهم گریخت» و «دردسر‌های عظیم» را در کارنامه‌اش دارد. او در تجربه جدیدش به‌سراغ یک سریال دفاع‌مقدسی رفته و «تانک‌خورها» را تولید کرده هست.

ایرج محمدی در گفتگو با خبرنگار هفته‌نامه صداوسیما درباره روند ساخت سریال تانک‌خور‌ها توضیح می‌دهد: تصویربرداری سریال نزدیک به یک سال طول کشید و بخش عمده سکانس‌ها در شهرک سینمایی دفاع‌مقدس ضبط شد. البته بخش‌هایی از لوکیشن‌ها در جا‌هایی مثل بیمارستان اهواز نیز ساخته شده هست.

تهیه‌کننده «تانک‌خورها» با تأکید بر اینکه ساخت این سریال دشوار بوده هست، اظهار می‌کند: «تانک‌خورها» سریالی ویژه بود که فرایند تولید دشواری داشت. ما در گرمای بالای ۵۰ درجه شهرک دفاع‌مقدس تا سرمای زیر صفر مشهد کار کردیم.

وی ادامه می‌دهد: «تانک‌خورها» یک سریال چندبعدی هست که فیلم‌نامه‌اش در چندگونه (ژانر) مختلف نوشته شده هست و فقط محدود به دفاع‌مقدس نمی‌شود. برای مثال، ما در سریال بر مسائل خانوادگی هم تمرکز کرده‌ایم.

این تهیه‌کننده در تشریح اهداف از ساخت «تانک‌خورها» تصریح می‌کند: هدف اصلی ما به تصویر کشیدن افراد گمنامی هست که در هشت سال جنگ‌تحمیلی از کشور دفاع کردند. این افراد همان مردم‌اند که در بخش‌های مختلف جبهه خدمت کردند و ابتکارات، ابداعات و فداکاری‌های زیادی را برای پیش بردن جنگ و حل مشکلات به خرج دادند. تمرکز اصلی ما در سریال بر شخصیت‌های مردمی و رزمندگان گمنام هست.

امتیاز حضور شیخ‌طادی در جایگاه کارگردان

محمدی با تأکید بر اینکه «تانک‌خورها» یک اثر جدی هست، یادآور می‌شود: هرچند حضور بازیگران شناخته‌شده طنز و وجود رگه‌های طنز در قصه، ممکن هست این تصور را پیش بیاورد که «تانک‌خورها» سریالی کمدی هست، باید تأکید کنم که ما سریالی کاملاً جدی ساخته‌ایم که حرف‌های کاملاً جدی می‌زند.

این تهیه‌کننده ادامه می‌دهد: حضور شیخ‌طادی باتوجه‌به سابقه‌ای که در حوزه ساخت آثار دفاع‌مقدس دارد، به‌عنوان کارگردان سریال، ویژگی و امتیازی مهم بود.

تهیه‌کننده «تانک‌خورها» درباره ترکیب بازیگران این سریال نیز اظهار کرد: بازیگران خوبی در سریال حضور دارند، ازجمله آرش مجیدی که قبلاً باهم در سریال «دلدادگان» کار کرده بودیم. چند بازیگر شناخته‌شده طنز هم با ما همکاری کردند؛ اما تلاش کردیم تا از مجموعه‌ای شامل بازیگران شناخته‌شده و چهره‌های جوان و مستعد استفاده کنیم.

شیوا خسرومهر، بازیگر نقش «خاله مرضیه»

ارزشش را داشت

 شیوا خسرومهر ازجمله بازیگران زن «تانک‌خورها» هست که نقش «خاله مرضیه» را در این سریال بازی می‌کند. وی درباره حضورش در این سریال می‌گوید: اولین‌بار بود که با پرویز شیخ‌طادی همکاری می‌کردم؛ اما سال‌ها پیش سریال «نرگس» را با ایرج محمدی کار کرده بودم و برایم جالب بود که پس‌از سال‌ها، دوباره با وی همکاری می‌کنم.

این بازیگر ادامه می‌دهد: بااینکه نقش کوتاهی در «تانک‌خورها» داشتم، همین حضور نه‌چندان بلند هم بسیار عالی بود؛ به‌ویژه که آقای شیخ‌طادی با دقت و تمرکز خاصی کارگردانی می‌کرد و از هیچ‌چیز نمی‌گذشت.

وی تأکید می‌کند: سریال «تانک‌خورها» کار خیلی سختی بود. گروه در اوج گرمای تابستان در شهرک دفاع‌مقدس کار می‌کردند. البته همکاری با پرویز شیخ‌طادی ارزشش را داشت. او کارگردان خوش‌اخلاق و کاربلدی هست و امیدوارم دوباره این فرصت را داشته باشم که در کارهایش حضور پیدا کنم.

خسرومهر درباره نقش خاله مرضیه نیز توضیح می‌دهد: سریال «تانک‌خورها» کاری مردانه هست و اکثر نقش‌های اصلی برای آقایان نوشته شده و نقش خانم‌ها خیلی کم بود؛ اما برای خود من همان‌طور که گفتم، همکاری با پرویز شیخ‌طادی خیلی اهمیت داشت و نمی‌خواستم این فرصت را از دست بدهم.

پشت‌صحنه هم خاله مرضیه بودم

بازیگر سریال «تانک‌خورها» اضافه می‌کند: با بازیگران روبه‌رویم در پشت‌صحنه درباره نقش‌هایمان صحبت می‌کردیم تا نقش‌هایمان پررنگ‌تر و باورپذیرتر شود. همه در پشت‌صحنه خاله مرضیه صدایم می‌زدند و همین موضوع باعث شده بود به نقشم نزدیک‌تر شوم و بازی بهتر و باورپذیرتری ارائه دهم. حتی پرویز شیخ‌طادی هم مرا خاله مرضیه صدا می‌زد و زمانی که بازی داشتم، می‌گفت: «خاله مرضیه بیاید.» همین کار او باعث راحتی بازیگران و صمیمیت میان همه می‌شد.

خسرومهر با تأکید بر اینکه دفاع‌مقدس ناگفته‌های بسیاری دارد، می‌گوید: سریال «تانک‌خورها» قصه جذابی دارد و برای اولین‌بار یکی از مسائل ناگفته دفاع‌مقدس را روایت می‌کند. پرویز شیخ‌طادی هنگام تصویربرداری، خیلی ظریف و دقیق سکانس‌ها را تحلیل می‌کرد تا باورپذیری کار بیشتر شود. دقت نظر او مثال‌زدنی بود و از هیچ عاملی برای جذابیت بیشتر کار نمی‌گذشت.

بازیگر نقش مرضیه درباره میزان استقبال از این سریال تأکید می‌کند: می‌دانم که مردم سریال را تماشا می‌کنند. به‌هرحال، هر چه باشد، آنها سال‌های دفاع‌مقدس را فراموش نکرده‌اند. از سوی دیگر، سریال «تانک‌خورها» با وجود جنگی بودن، رگه‌هایی از طنز هم دارد. بازیگران خوبی هم نقش‌های این سریال را ایفا کرده‌اند. امیدوارم بر مخاطبان سریال افزوده شود.

علیرضا استادی، بازیگر نقش «حاجی‌پور»

تجربه متفاوت اولین حضور در گونه دفاع‌مقدس

 علیرضا استادی در سریال «تانک‌خورها» نقش «حاجی‌پور»، مسئول مکانیکی مقرّ غریب خراسان را بازی می‌کند. او حضور در این سریال را یکی از کار‌های متفاوتش ذکر می‌کند و می‌گوید: تا قبل از «تانک‌خورها» تجربه بازی در آثار دفاع‌مقدسی را نداشتم و حضور در این سریال اولین حضورم در این‌گونه محسوب می‌شود و از این نظر برای خودم خیلی ارزش دارد.

بازیگر سریال «تانک‌خورها» ادامه می‌دهد: برای ساخت این سریال زحمات زیادی کشیده شده هست و امیدوارم مردم از آن راضی باشند. چندین ماه را در شهرک سینمایی دفاع‌مقدس مشغول تصویربرداری سریال بودیم و همه عوامل، چه کسانی که جلو دوربین می‌رفتند و چه عواملی که در پشت دوربین فعالیت داشتند، زحمات زیادی کشیدند.

وی ادامه می‌دهد: سریال به موضوع جذابی اختصاص دارد که تا به امروز کم‌تر به آن توجه شده هست. من در سریال «تانک‌خورها» نقش حاجی‌پور، مسئول یکی از مراکز تعمیر ماشین‌ها و ادوات ترابری را بازی می‌کنم. او آدم بی‌تعارف و شوخ‌طبعی هست و بر بخش‌های مختلف مرکز نظارت دارد. استادی اضافه می‌کند: حضور پرویز شیخ‌طادی به‌عنوان کارگردان و ایرج محمدی که تهیه‌کنندگی کار را برعهده دارد و عوامل حرفه‌ای دیگر سبب شده هست که این سریال به اثری جذاب تبدیل شود. ضمن اینکه رمضانی‌مقدم، فیلم‌نامه خوبی نوشته که باعث می‌شود مردم با سریال ارتباط برقرار کنند.

بهراد خرازی، بازیگر نقش «بهادر»

وقتی خلاف‌کار متحول می‌شود

 بهراد خرازی ازجمله بازیگران سریال «تانک‌خورها» هست که نقش بهادر را در این اثر نمایشی بازی می‌کند. وی با تأکید بر اینکه هر شب به تماشای «تانک‌خورها» می‌نشیند، از حضور در این سریال اظهار رضایت می‌کند و می‌گوید: برای ساخت سریال زحمات زیادی کشیده شده هست و بازیگران در سرمای جاجرود و گرمای شهرک دفاع‌مقدس جلوی دوربین رفته‌اند. همه این تلاش‌ها به ساخت سریالی منتج شده هست که می‌تواند با بیننده ارتباط برقرار کند.

وی با اشاره اینکه سریال «تانک‌خورها» همه ویژگی‌های پذیرفته شدن از سوی مخاطب را دارد، ادامه می‌دهد: مردم از «تانک‌خورها» راضی‌اند و سریال را دنبال می‌کنند. این موضوع واقعاً اهمیت دارد. «تانک‌خورها» از آن سریال‌هایی هست که می‌تواند مخاطبان زیادی را به تلویزیون جذب کند. وقتی مردم در کوچه و خیابان درباره سریال صحبت و پایان آن را پرس‌وجو می‌کنند، نشان می‌دهد که پیگیر قصه‌اند و سریال برایشان جذابیت دارد.

خرازی درباره نقشش در سریال تانک‌خور‌ها هم توضیح می‌دهد: بهادر ابتدا یک شخصیت منفی هست که در سابقه‌اش انواع خلاف‌کاری‌ها مثل قماربازی و خروس‌بازی دیده می‌شود؛ اما همین آدم به‌مرور تحت‌تأثیر فضای جبهه قرار می‌گیرد و متحول می‌شود. وقتی نقش بهادر به من پیشنهاد شد، استقبال کردم. این نقش را خیلی دوست داشتم. شخصیت بهادر با وجود منفی بودن، فرازوفرود زیادی داشت و همین موضوع برای خودم خیلی جذاب بود.

نقش چالش‌برانگیز

بازیگر سریال «تانک‌خورها» درباره لهجه شخصیت بهادر هم عنوان می‌کند: خیلی از دوستانم مشهدی‌اند و از قبل با این لهجه آشنایی داشتم. همچنین، بهادر از خود واقعی‌ام چاق‌تر به نظر می‌رسید که دلیل آن به نوع پوشش و بستن یقه و دستمال‌گردن چرک و غبغبی که بیرون زده بود، بازمی‌گردد. البته به‌خاطر سرمای هوا هم زیاد لباس می‌پوشیدیم.

خرازی تصریح می‌کند: تجربه ثابت کرده سریال‌های دفاع‌مقدسی که رگه‌هایی از طنز دارند، با استقبال مردم روبه‌رو می‌شوند. وجود نوآوری‌های جدید و نقش‌آفرینی بازیگران طنز سبب می‌شود تا این سریال‌ها مخاطبان خاص خود را داشته باشند. بازیگر نقش بهادر یادآور می‌شود: هرچه قصه جلوتر برود، خصوصیات شخصیت بهادر هم بیشتر مشخص می‌شود. مخاطب در ادامه کار متوجه می‌شود که بهادر نه‌تن‌ها آدم گیج و ساده‌لوحی نیست، که بسیار هم کینه‌ای هست. بیننده شاید در نگاه اول، بهادر را شخصیتی بامزه تصور کند؛ اما او در اصل، موجود خطرناکی هست که ماهیتش با پیشبرد قصه مشخص می‌شود. نقش بهادر چالش‌برانگیز بود که البته این چالش را خیلی دوست داشتم و تمام تلاشم را به کار گرفتم تا شخصیت جدیدی ارائه بدهم.

خرازی درباره تجربه همکاری با پرویز شیخ‌طادی نیز می‌گوید: شیخ‌طادی کارگردان باسواد و کاربلدی هست که من بخت همکاری با او را پیدا کردم. او به بازیگر اهمیت می‌داد و قبل‌از ضبط هر سکانس، با بازیگران صحبت می‌کرد و مشاوره‌هایی که می‌داد، درست بود. بده بستان‌های کلامی‌که با او داشتیم، خیلی دلچسب بود. البته باید این نکته را هم در نظر داشت که در سریال «تانک‌خورها» مجموعه‌ای از عوامل کاربلد از کارگردان و تهیه‌کننده گرفته تا بازیگران و عوامل فنی حضور داشتند.

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

«تانک‌خورها» در خط‌ مقدم بیشتر بخوانید »