تاریخ شفاهی دفاع مقدس

برگزاری اولین کارگاه توانمندسازی مصاحبه و تدوین تاریخ شفاهی در دزفول

برگزاری اولین کارگاه توانمندسازی مصاحبه و تدوین تاریخ شفاهی در دزفول


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از استان خوزستان، سرهنگ پاسدار «هادی سعادت‌زاده» مدیر مرکز فرهنگی و موزه دفاع مقدس دزفول امروز در شورای اداری این مرکز به ابتکار واحد تحقیقات و اسناد مرکز فرهنگی و موزه دفاع مقدس دزفول در خصوص برگزاری اولین کارگاه توانمندسازی مصاحبه و تدوین تاریخ شفاهی اشاره کرد و اظهار داشت: ثبت و ضبط تاریخ شفاهی به واسطه بالا رفتن سن رزمندگان و ایثارگران دفاع مقدس از اولویت‌ها و ضروریات هست.

وی افزود: در این دوره تخصصی، استاد «سیدحسن موسوی طیب» نویسنده و تدوینگر تاریخ شفاهی دفاع مقدس به عنوان مدرس و تعدادی از نویسندگان و علاقه مندان حوزه ادبیات دفاع مقدس حضور داشتند و با اصول و فنون مصاحبه و تدوین متون تاریخ شفاهی آشنا شدند. 

سرهنگ سعادت‌زاده گفت: مرکز فرهنگی و موزه دفاع مقدس دزفول با هدف شناسایی و پرورش استعدادهای جوان و تولید متون متنوع تاریخ شفاهی دفاع مقدس، کارگاه مذکور را برای اولین بار برگزار نمود و بزودی نیز دوره‌های بعدی این کارگاه را برای دیگران عزیزان علاقه‌مند به این حوزه برگزار می‌کند.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

برگزاری اولین کارگاه توانمندسازی مصاحبه و تدوین تاریخ شفاهی در دزفول بیشتر بخوانید »

رونمایی از ۳ عنوان کتاب تاریخ شفاهی در اجلاسیه شهدای امنیت کهگیلویه و بویراحمد + تصاویر

رونمایی از ۳ عنوان کتاب تاریخ شفاهی در اجلاسیه شهدای امنیت کهگیلویه و بویراحمد + تصاویر


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از استان کهگیلویه و بویراحمد، همزمان با اجلاسیه شهدای امنیت استان کهگیلویه و بویراحمد، آیین رونمایی از سه عنوان کتاب تاریخ شفاهی رزمندگان دفاع مقدس فرماندهی انتظامی استان با حضور سرتیپ دوم ستاد «محمد شرفی» جانشین معاون هماهنگ کننده فرماندهی انتظامی کشور و جمعی از مسئولان استانی در حسینیه عاشقان ثارالله شهر یاسوج برگزار شد.
 
رونمایی از ۳ عنوان کتاب تاریخ شفاهی در اجلاسیه شهدای امنیت کهگیلویه و بویراحمد + تصاویر
 
سه عنوان کتاب تاریخ شفاهی با حمایت اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان کهگیلویه و بویراحمد و با مشارکت فرماندهی انتظامی استان کهگیلویه و بویراحمد به چاپ رسیده هست.
 
رونمایی از ۳ عنوان کتاب تاریخ شفاهی در اجلاسیه شهدای امنیت کهگیلویه و بویراحمد + تصاویر
 
کتاب‌های «چراغ شب‌های تار» «آتش در دل من» «آن سوی رنج ها» به اهتمام «سید حسین یادگار نژاد» با حمایت اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان کهگیلویه و بویراحمد به چاپ رسیده هست.
 
رونمایی از ۳ عنوان کتاب تاریخ شفاهی در اجلاسیه شهدای امنیت کهگیلویه و بویراحمد + تصاویر
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

رونمایی از ۳ عنوان کتاب تاریخ شفاهی در اجلاسیه شهدای امنیت کهگیلویه و بویراحمد + تصاویر بیشتر بخوانید »

نهضت صد برابری شدن تولیدات دفاع مقدس باید اولویت ما در برنامه‌های آینده باشد

ضرورت محقق شدن نهضت صد برابری تولیدات دفاع مقدس در برنامه‌های آینده


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از خوزستان، نشست هم‌اندیشی محقق شدن نهضت صدبرابری شدن فعالیت‌های حوزه دفاع مقدس استان خوزستان امروز در سالن جلسات شهید جهان آرای اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس خوزستان در اهواز برگزار شد.

 سردار «عبدالرضا مرادحاجتی» مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس خوزستان در این نشست به اهمیت نظم و انضباط کاری برای پیشبرد اهداف اداری و ابلاغی اشاره کرد و اظهار داشت: اگر در امورات محوله و روزانه دارای برنامه ریزی صحیح و منظم نباشیم هرگز به افق دلخواهمان نخواهیم رسید.

وی افزود: محقق شدن فرمان مقام معظم رهبری در خصوص صدبرابر شدن تولیدات و محصولات دفاع مقدس باید سرلوحه ما در برنامه‌های آینده مان باشد تا بتوانیم به قله مد نظر برسیم.

سردار مرادحاجتی گفت: در حوزه رسانه یا خبرگزاری، در حوزه ادبیات، تاریخ شفاهی، اسناد و امورات هنری شرایط برای محقق شدن این نهضت مساعد است به شرطی که از همه ظرفیت‌ها برای رشد معقول در تولیدات‌مان بهره ببریم.

مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس خوزستان یادآور شد: رسیدن به قله مطلوب فرهنگی دفاع مقدس نباید منجر به ضعف کیفیت در تولیدات و محصولات ما شود یعنی باید به گونه‌ای در این مسیر حرکت کنیم که کیفیت و کمیت توام را داشته باشیم.

وی در پایان ضمن توزیع دفترچه‌های راهبردی بین همه مدیران خواستار ارائه گزارش ماهیانه بابت پیشبرد اهداف ابلاغی و دیگر برنامه‌های انجام شده در اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان و دیگر مراکز فرهنگی و دفاتر شهرستانی شد.

انتهای پیام/

 

 

 

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ضرورت محقق شدن نهضت صد برابری تولیدات دفاع مقدس در برنامه‌های آینده بیشتر بخوانید »

مهدی کاموس؛ در کارگاه«خاطره نویسی»؛ چهار کتاب شاهستون خاطره نویسی را معرف کرد:

خواندن و نوشتن مداوم شرط خاطره‌نویسی خوب


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، مستقر در محل برگزاری سی و چهارمین نمایشگاه کتاب تهران؛ نشست «ایده پردازی در نشر دفاع مقدس؛ «مهدی کاموس» محقق و فعال عرصه ادبیات درکارگاه خاطره نویسی که امروز (دوشنبه) در محل غرفه مجمع ناشران دفاع مقدس برگزار شد، اظهار داشت: کتاب‌های شاهنانه فردوسی، گ لستان سعدی، سفرنامه ناصر خسرو و تاریخ بیهقی باید کتاب‌های زیر سری ما باشند، چرا که افزایش لغت و توانایی در واژه سازی شرط مهم خاطره نویسی است و برای افزایش لغات خواندن این چهار کتاب را توصیه می‌کنم. این آثار شاه ستون خاطره نویسی هستند و به نثرنویسی خوب و مشاعره توانمند و نوشتن موثر کمک می‌کنند.

این محقق در ابتدای سخنان خود با طرح چند سوال گفت: همه خاطره دارند، اما همه نمی‌توانند آن را بنویسند. برای خاطره نویسی زبان و اندیشه توامان نیاز است. یعنی اگرچه که خاطره بخشی از هویت ماست، ولی برای خاطره نویسی باید بر زبان مسلط بود.

وی تاکید کرد: علاوه بر زبان، خاطره نویس نیازمند ظرف یا ساختاری است تا بتواند آن را در قالب‌های داستان کوتاه، داستان بلند، گزارش، تصویر و… منعکس کند. خاطرات می‌توانند به طرق مختلف ضبط و ثبت شوند، اما هرچه دایره لغات بیشتر باشد خاطره ما منسجم‌تر خواهد شد. خواندن و نوشتن مداوم شرط موفقیت در خاطره نویسی است و به ما کمک می‌کند با واژه سازی خاطره‌ای ماندگار خلق کنیم.

این نویسنده تصریح کرد: ما فکر می‌کنیم در مورد احساسات و وقایع هزاران کلمه می‌دانیم در حالی که این طور نیست. پژوهش‌ها نشان داده اند که اگر ما ۴۰۰ تا ۵۰۰ کلمه را در هر زبانی بدانیم، می‌توانیم با افراد ارتباط برقرار کنیم، اما برای نوشتن به زحمت از مرز ۷۰ تا ۸۰ کلمه عبور می‌کنیم. خاطره نویس باید به وادی کلمه سازی برسد و زبان او نباید کلیشه‌ای باشد. چون جنس کلمات در خاطره نویسی مهم است، یعنی اولین کلمه‌ای که به دهن متبادر می‌شود الزاما بهترین نیست.

کاموس افزود: خاطره نویس باید بگونه‌ای خاطره بنویسد که خاطره او بتواند خاطره جمعی ایجاد کند و این کار نیازمند تسلط بر زبان است. علاوه بر زبان، ساختار خاطره نویس نیازمند روایت است، روایتی که الزاما بافت داستانی داشته و برای مخاطب دلپذیر باشد. در این شرایط خاطره نویس برای خاطره نویسی نیازمند زبان ادبی است. اما زبان ادبی چیست؟ زبان ادبی، از زبان نوشتاری به نفع زیبایی خروج می‌کند.

این محقق با تاکید بر اینکه تسلط بر زبان، روایت و نوشتن خلاق از شروط مهم خاطره نویسی، به مراحل نوشتن خاطره پرداخت و گفت: تمرکز، سکوت و تمرکز عمیق سه مرحله خاطره نویسی هستند. خاطره نویس باید در ابتدا بر روی موضع و خاطره خود متمرکز شود. بعد سکوت کند، یعنی بر موضوع آنچنان متمرکز شود که صدای دیگری را نشنود. با طی کردن این مرحله فرد به مرحله رویاپردازی می‌رسد یعنی مرحله شنیدن صدا‌های جدید خصوصا صدای کسی که مسایل خاطره را برای اونقل می‌کند. اینجاست که خاطره شکل می‌گیرد.

سی و چهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با شعار «آینده خواندنی است» ۲۰ تا ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ در مصلی امام خمینی (ره) تهران و همزمان به‌صورت مجازی در ketab.ir در حال برگزاری است و غرفه مجمع ناشران دفاع مقدس در شبستان اصلی سی و چهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران واقع شده است. 

انتهای پیام/ 141

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خواندن و نوشتن مداوم شرط خاطره‌نویسی خوب بیشتر بخوانید »

«مَن، اَمَن»

«مَن، اَمَن»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از تبریز، کتاب «مَن، اَمَن» از جمله جدیدترین آثار منتشرشده از خاطرات رزمندگان لشکر ۳۱ عاشورا در دفاع مقدس است که در سبک تاریخ شفاهی به روایتگری «امن‌اله امانی» و مصاحبه و تدوین «اسماعیل هدایتی» نگاشته شده است.

این اثر سرگذشت رزمنده‌ای با تبار روستایی را روایت می‌کند که گرچه به‌طور رسمی پاسدار کمیته انقلاب اسلامی است، اما شروع جنگ او را به جبهه‌ها می‌کشاند و تا پایان دفاع مقدس، ابتدا در ستاد جنگ‌های نامنظم به فرماندهی شهید «چمران» و سپس در لشکر ۳۱ عاشورا به نبرد می‌پردازد.

از آن‌جا که عمده مدت حضور «امن‌اله امانی» در جبهه به فعالیت در واحد اطلاعات و عملیات لشکر ۳۱ عاشورا گذشته، خاطرات وی حاوی مطالب ارزشمند و قابل توجهی از اقدامات این واحد به‌ویژه در عملیات‌های پرمخاطره و سخت شناسایی است. با این حال، راوی از بیان مطالب دیگر نظیر فعالیت‌هایش در دوران انقلاب، ترسیم وضعیت عمومی شهرها در آن دوران، زندگی شخصی، حضور در گروه‌های تفحص، روایتگری در اردوهای راهیان نور، حضور در جبهه مقاومت اسلامی و … غافل نشده است.

بیان روان و ساده، ذکر گفت‌وشنودها با دیگر رزمندگان به‌ویژه شوخی‌ها و نیز اشاره دقیق به وقایع و اتفاقات از جمله ویژگی‌های برجسته کتاب حاضر است. از سوی دیگر، کوشش تدوینگر کتاب برای انجام مصاحبه با سایر رزمندگان و افراد مرتبط به‌منظور تکمیل مطالب و آوردن آن در انتهای هر بخش، توضیح برخی اصطلاحات و واژگان در پاورقی‌ها و اختصاص دادن یک بخش جداگانه برای نقشه‌های عملیاتی اشاره‌شده در خاطرات، موجب غنای اثر و استنادپذیری بالای آن شده است. 

کتاب «مَن، اَمَن» به ۱۸ فصل به ترتیب تحت عناوین: تولد تا نوجوانی، آغاز جنگ تحمیلی، همراه با مبارزین در جنگ‌های نامنظم دکتر چمران، عملیات‌های بستان- مطلع‌الفجر- فتح‌المبین و بیت‌المقدس، عملیات‌های والفجر ۱ و ۲ و ۳، عملیات آبی خاکی خیبر، منطقه زید، شناسایی منطقه دربندیخان، عملیات بدر، عملیات والفجر ۸، عملیات کربلای ۴، عملیات کربلای ۵، عملیات نصر ۷، عملیات بیت‌المقدس ۲، عملیات مرصاد، ازدواج و مشغله‌های کاری و سرانجام روایتگری- تفحص و زیارت کربلا تقسیم می‌شود. در ادامه نیز به ترتیب نقشه عملیات‌ها، اسناد، لوح‌های سپاس و تصاویر در بخش‌های جداگانه به انتهای کتاب افزوده شده‌اند.

چاپ نخست این کتاب در ۲۸۹ صفحه با تیراژ هزار نسخه و در سال ۱۳۹۹ توسط نشر «معبر آسمانی» (وابسته به اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس آذربایجان شرقی) منتشر شده است.

بخشی از متن کتاب:

«حدود ساعت ۹ صبح متوجه شدم چند نفر از نیروهای تخریب هر کدام با پنج شش قمقمه جهت دریافت آب در مقابل کانال صف کشیده‌اند؛ از آن جا که سر لحظه امکان داشت آن منطقه مورد هدف قرار گیرد، به آنان گفتم برگردید تا خودم برایتان آب بیاورم با وجود این که روزهای زیادی را تشنگی کشیده بودند و همگی لب‌هایشان ترک خورده بود، بدون اینکه لب به آب بزنند و یا اعتراضی کنند به سنگرهای خود بازگشتند.

زود دست به کار شدم؛ در حین پرکردن دبه‌های آب حس عجیبی داشتم؛ به یاد خوابی افتادم که در ایام کودکی در روستای محل تولدم در خصوص حضورم در صحنه کربلا دیده بودم و به گونه‌ای آن خواب داشت تعبیر می‌شد.

بی‌معطلی دبه‌های آب را در پشت موتورسیکلت گذاشتم؛ تا خواستم هندل بزنم بالگردی در آسمان ظاهر شد و راکتی شلیک کرد که در نزدیکی موتورسیکلت به تل خاکی اصابت نمود؛ دبه‌ها از چند ناحیه سوراخ شده و مانند آب پاش از آن‌ها آب بیرون می‌زد. خواستم به سوی دبه‌ها بروم تا درز سوراخ‌ها را بپوشانم اما پاهایم همراهی نکردند، متوجه شدم از کشاله رانم خون فوران میکند و آقا مهدی نیز مات و مبهوت نگاهم می‌کرد.

تا این که توسط قدیر زارعی به عقب منتقل شدم؛ نتوانستم وظیفه سقایی خودم را انجام دهم و شرمنده آن جوانان عطشان شدم که قول آبرسانی را به آن‌ها داده بودم.»

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«مَن، اَمَن» بیشتر بخوانید »