تاسوعا

چهره‌های آرام یاران امام حسین (ع) در کربلا با اتصال به خدا

چهره‌های آرام یاران امام حسین (ع) در کربلا با اتصال به خدا



یک عاشوراپژوه با بیان این که جان‌های آرام، جان‌هایی هستند که به خدا اتصال دارند، پس خود را به کانون قدرت وصل کنید تا ترس‌هایتان فرو بریزد، گفت: برای همین است که در کربلا، یاران حضرت اباعبدالله(ع) چهره‌های بسیار آرامی داشتند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدرضا سنگری، پژوهشگر عاشورایی و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در سلسله سخنرانی‌های خود در دهه اول ماه محرم، درباره ترس با اشاره به رجزهای حضرت ابالفضل(ع) سخنانی را مطرح کرد. مشروح این سخنان را در ادامه می‌خوانید:

«رجزهایی که از حضرت ابالفضل(ع) داریم گویا و ترجمان شخصیت ایشان و تصویر دیگر یارانی است که حضرت ابالفضل(ع) آیینه آنهاست و آیین آنها را نشان می‌دهد. ایشان یک بار وقتی به میدان می‌رود می‌فرماید:

لا ارهب الموت اذ الموت رقا

حتی اواری فی المصالیت لقی

نفسی لنفسی المصطفی الطهر وقی

انی انا العباس اغدوا بالسقا

آنچه مورد نظر من است، آغاز این رجز است. حضرت می‌فرمایند: من از مرگ ترسی ندارم. چرا؟ مرگ واقعا ترسناک است. بیان قرآن این است که لحظه‌هایی که مرگ مطرح می‌شود، افراد «نظر مغشی» پیدا می‌کنند. یعنی چشمان آنها مثل کسانی است که در آستانه بیهوشی هستند. وقتی پیامبر(ص) از جنگ صحبت می‌کردند، لرزه بر اندام یاران می‌افتاد. چرا کسی از مرگ نترسد؟ موقعیت مرگ، معمولا هولناک است. حضرت می‌فرمایند: من از مرگ نمی‌ترسم. چرا؟ اگر مرگ، نردبان ترقی و رشد انسان است و افق‌های تازه‌ای را پس از مرگ تماشا خواهم کرد، چرا از مرگ بترسم؟

ما از ترس و مراحل ترس در سنین مختلف صحبت کردیم. پس از آن بحث به انواع ترس‌های مثبت و منفی رسید. امشب راه مبارزه با ترس و غلبه بر آن را مطرح می‌کنم. قبلا گفتم برخی ترس‌های ما موهوم است. برخی ترس‌ها پنهان هستند. اولین راه مبارزه با ترس این است که معلوم کنید از چه می‌ترسید. بعد از خود بپرسید آیا واقعا آن چیز ترسناک است؟ اگر یک مقدار تأمل کنیم خواهیم دید برخی ترس‌ها، بی پایه هستند. وقتی بدانیم از چه چیز می‌ترسیم، بهتر می‌توانیم ترس‌زدایی کنیم. بسیاری از ترس‌ها مبنای درستی ندارند. مثلا ما از مرگ می‌ترسیم در حالیکه مرگ دائما در ما اتفاق می‌افتد و سلول‌هایی از شما در حال مرگ هستند و سلول‌های جدید نیز جایگزین می‌شوند.

برخی افراد ترس‌ها و نگرانی‌های بیهوده‌ای برای خود ایجاد می‌کنند و دائم می‌گویند «نگران» هستم. وقتی شما منتظر اتفاق بدی هستید، اتفاق بد نیز پیش می‌آید. مراقب باشید. مثلا کسی نگران بیماری است، علاوه بر اینکه خود این نگرانی، بیماری است، بیماری را هم رقم می‌زند.

نکته سوم این است که اغراق نکنید. ما در باب مسائلی که در زندگی اتفاق می‌افتد خیلی اغراق می‌کنیم؛ از زخم کوچکی، مرگ درست می‌کنیم، یا می‌گوییم اگر دست به فلان کار بزنم ورشکست می‌شوم. با این اغراق‌ها، راه‌ها را به روی خود می‌بندیم. یا می‌گوییم پسرم بیرون نرو، بیرون همه بد هستند. اغراق می‌کنیم و به این کار عادت کرده‌ایم. سعی کنیم خوشبینانه و واقع‌بینانه با مردم و مسائل مواجه شویم.

گاهی اوقات این اغراق‌ها در مباحث زندگی اتفاق می‌افتد. مثلا می‌گوییم سه شب است به خاطر این مسئله نخوابیده‌ام. واقعا این‌طور است؟ یا می‌گویند فلان مکان، جاده وحشتناکی دارد، وقتی می‌رویم می‌بینیم این‌طور نیست. یا می‌شنویم فلان کار بعید است انجام شود، بعد می‌بینیم، اتفاقا راحت می‌شود آن را انجام داد. اینها اغراق‌هایی است که در زندگی با آن مواجهیم.

نکته چهارم؛ با روش درست بر ترس غلبه کنیم. سعی کنیم روش غلبه بر ترس را یاد گیریم. نفس عمیق بکشیم و آرام رها کنیم. عضلات خود را شل کنیم. تصور صحنه مواجهه با مشکل را برای خود ترسیم کنیم و بگوییم آسان است و می‌توانم آن را حل کنم. مثل سخنی که حضرت ابالفضل(ع) فرمودند؛ «اگر مرگ رسیدن به جای محبوب و آغوش مهربان خداست، چرا بترسم؟»

کار دیگر در مواجهه با ترس این است که موفقیت‌های گذشته خود را به یاد آوریم. وقتی تجربه‌های قبلی پیش‌روی ما قرار گیرد، به ما کمک می‌کند.

نکته پنجم؛ به تدریج خود را در موقعیت‌های ترس‌آور قرار دهید. مثلا اگر از تاریکی یا آب می‌ترسید اتفاقا خود را به تدریج در این موقعیت قرار دهید. اگر از امتحان می‌ترسید، در خانه برای خودتان امتحان برگزار کنید. حضرت علی(ع) فرمودند: «اذا هبت امرا فقع فیه» هر وقت از چیزی ترسیدید خود را با آن مواجه کنید. ترس‌ها فرو می‌ریزند. آنچه ترس را می‌سازد، ذهنیت‌های ساخته و اسطوره‌سازی‌هایی است که دچار آن هستیم.

ششمین نکته این است که ترس خود را بیان کنید. این یکی از راه‌های کاهش و تعدیل ترس است.

نکته هفتم؛ ترس خود را با صاحب‌نظران و افراد مشاور در میان بگذارید و دیگر اینکه قدرت و شجاعت خود را با تلقین مثبت افزایش دهید.

نکته نهم این است که خود را به منبع ترس‌زدا و شجاعت‌بخش یعنی «خدا» متصل کنید. هرکس خدا دارد، از کسی نمی‌ترسد.

اگر حضرت ابالفضل(ع) می‌فرماید: «لا أرهب الموت» به دلیل این است که تکیه‎گاه بزرگ دارد و از هیچ کس نمی‌ترسد. اگر حضرت زینب(س) و دیگر اسرا در کربلا اینقدر استوار در مقابل عبیدالله زیاد و یزید می‌ایستند ناشی از اعتماد و اعتقادی است که دارند.

قبلا هم گفتم هیچ کس به اندازه امام حسن مجتبی(ع) در کربلا شهید نداده است. هفت فرزند ایشان در کربلا شهید شدند و چهار فرزند ایشان به اسارت رفتند. یکی از پسران ایشان که به اسارت رفت، عمرو بن الحسن(ع) است که ۱۱ یا ۱۲ سال داشت. یزید ۱۵ بچه داشت که یکی از آنها خالد است. وقتی اسرا را نزد او می‌آورند، یزید به عمرو الحسن می‌گوید حاضری با خالد کشتی بگیری؟ می‌فرماید: اگر می‌خواهی کشتی بگیریم، یک خنجر به او و یک خنجر به من بده. تا این را گفت خالد از مجلس بیرون رفت. این شجاعت سخن گفتن و ایستادن در یک کودک ۱۱ ساله هست. این شجاعت نتیجه آن اتصال است. اگر جان حضرت زینب(س) آرام است، ریشه در همین موضوع دارد.

جان‌های آرام، جان‌هایی هستند که اتصال دارند. خود را به کانون قدرت وصل کنید تا ترس‌هایتان فرو بریزد. برای همین است که در کربلا، یاران حضرت اباعبدالله(ع) چهره‌های بسیار آرامی داشتند. حمید بن مسلم می‌گوید در کنار قتلگاه آمدم، با هفت سلاح امام را می‌زدند. او قسم می‌خورد: «و الله ما رایت‌ مکثورا قط قد قتل ولده و اهل بیته و اصحاب اربط جاشا منه» (لهوف، ص ۵۰) به خدا قسم کسی را ندیدم که فرزندان و خانواده و یارانش را از دست داده، اما این قدر آرام باشد. این توصیف دشمن است. وقتی شخصیتی مثل عابس به میدان می‌رود، ترس به جان سپاه دشمن می‌افتد، عمر سعد می‌گوید او را سنگباران کنید. آرامش عابس از کجاست؟ اگر سوید بن مطاع زخمی شده، افتاده و دوباره به هوش می‌آید و به جستجوی سلاح می‌پردازند و مجددا می‌جنگد و به شهادت می‌رسد، این عدم ترس از کجاست؟

اینها جان امن داشتند. هر کس بداند چیست، چه دارد، جانش و داشته‌هایش امانت است، آرامش دارد. پس ایمان، آرامش می‌آورد.

دوم اینکه اینها به وعده صدق الهی ایمان داشتند. این ترس را از آنها می‌گرفت. سوم، اینها چیزی برای از دست دادن نداشتند، همه به دست آوردن بود. وقتی کسی با خدا معامله می‌کند، از دست نمی‌دهد، به دست می‌آورد. خداوند مشتری است و بهشت را به افراد با ایمان می‌دهد. چهارمین نکته این است که دورنمای کار خود را می‌بیند. هر کس در راه خدا ترس را از جان می‌شوید و شروع به بخشش می‌کند، می‌فهمد که دورنمای کارش کجاست. این را حضرت ابالفضل(ع) در رجزش فرمود: هرچه شمشیر و نیزه دارید، بزنید من داریم از پیغمبر(ص) دفاع می‌کنم. من دارم آینده را آبیاری می‌کنم. فکر نکنید من چیزی از دست داده‌ام: «و الله ان قطعتموا یمینی، انی احامی ابدا عن دینی» یعنی فکر نکنید دستم را قطع کردید، تمام می‌شوم. تمام آینده از آنِ من است. فردا را ما می‌سازیم.

بُرد با آنان نیست که در گناه زیست می‌کنند، بُرد متعلق به کسانی است که با خدا معامله می‌کنند. این را پیغمبر اکرم(ص) درباره امام حسین(ع) فرمودند «اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فی قُلُوبِ الْمُؤ منینَ لا تَبْرُدُ اَبَداً» این آتش خاموش شدنی نیست. استمرار دارد. ما وقتی کار خوبی می‌کنیم استمرار دارد. صد سال دیگر هیچ کدام از ما نیستیم، اما برخی از ما که کارهای خوب انجام می‌دهند، اثر کارشان در نسل‌های بعدی می‌ماند. بنابراین خوبان همیشه هستند و تمام نمی‌شوند. این انگاره باعث می‌شود که نترسند.

خدا عنایت کند این درس‌ها زمینه جهش‌ها، خود یافتن‌ها و تصحیح زیستن را برای ما فراهم بیاورد. خوش به حال آنها که دائما خود را بازنگری و تصحیح می‌کنند.»

منبع: ایسنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چهره‌های آرام یاران امام حسین (ع) در کربلا با اتصال به خدا بیشتر بخوانید »

فیلم/ شیر بیشه فاطمیون؛ شهید مصطفی صدرزاده

فیلم/ شیر بیشه فاطمیون؛ شهید مصطفی صدرزاده

کد ویدیو

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ شیر بیشه فاطمیون؛ شهید مصطفی صدرزاده بیشتر بخوانید »

مصطفی صدرزاده در روز تاسوعا چگونه به شهادت رسید؟

مصطفی صدرزاده در روز تاسوعا چگونه به شهادت رسید؟


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، همزمان با روز تاسوعا، منزل شهید مصطفی صدر زاده در شهریار تهران میزبان عزاداران حسینی بود. به همین مناسبت مروری بر زندگی این شهید مدافع حرم داریم.

«سیدابراهیم» نام جهاد شهید مدافع حرم «سیدمصطفی صدرزاده» بود. صدرزاده از فعالان مسجد و پایگاه بسیج بود و به عنوان مربی حلقه‌های صالحین و مدرس در اردو‌های عقیدتی و فرهنگی فعالیت داشت.

مصطفی صدرزاده در ۱۹ شهریور سال ۶۵ در شهرستان شوشتر استان خوزستان به دنیا آمد. در ۱۱ سالگی به همراه خانواده به استان مازندران نقل مکان کرد و پس از دو سال، همراه خانواده در شهرستان شهریار استان تهران ساکن شد.

سال ۸۷ وارد حوزه شد و حدود ۴ سال درحوزه علمیه امام جعفرصادق (ع) تهران درس خواند. سپس در رشته ادیان و عرفان در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز تحصیل کرد.

احترام به بزرگتر‌ها و مهربانی با کودکان و دست بوسی کوچکتر‌ها نسبت به بزرگتر‌ها سنتی بود که شهید صدرزاده در مسجد محله رسم کرده بود.

سال ۹۲ راهی سوریه شد و با داشتن چندین مجروحیت، دست از امر به معروف و نهی از منکر برنداشت و مقاومت در برابر ظلم را سرلوحه کار خود قرار داد. صدرزاده در میدان رزم به «شیر بیشه فاطمیون» معروف بود.

سیدمصطفی صدرزاده روز قبل از شهادت به دوستانش گفته بود که با یک گلوله شهید می‌شود و عاقبت در اول آبان سال ۹۴ در عملیات محرم در روز تاسوعا در مبارزه با تروریست‌های تکفیری در حومه حلب به شهادت رسید و پیکر مطهرش در گلزار شهدای بهشت رضوان شهریار به خاک سپرده شد.

مصطفی صدرزاده در روز تاسوعا چگونه به شهادت رسید؟

مادر شهید صدرزاده در دیداری که با رهبر معظم انقلاب اسلامی داشتند از نذر حضرت عباس (ع) روایت کرد و گفت: مصطفی تقریبا ۳ سالش بود که در روز تاسوعا در روضه نشسته بودم که مصطفی جلو در با موتور تصادف کرد و گفتند که از دنیا رفته است. من همینطور که جلوی کتیبه‌های حضرت عباس (ع) نشسته بودم، گفتم یا حضرت ابوالفضل فرزندم را نذرتان کردم، نگهش دارید تا سرباز شما باشد.

مصطفی در آن حادثه که قبل از اذان ظهر روز تاسوعا پیش آمده بود، زنده ماند و سال‌ها بعد در روز تاسوعای سال ۹۴ دقایقی قبل از اذان ظهر به شهادت رسید. رهبر معظم انقلاب پس از شنیدن این روایت فرمودند: «این موارد باید در تاریخ ثبت شود و عظمت زیادی دارد.» همچنین مقام معظم رهبری در مراسم سی و چهارمین سالگرد حضرت امام خمینی (ره) در سخنرانی خود از این شهید یاد کردند.

شهید صدرزاده نکاتی به دوستان در امور فرهنگی سفارش می‌کند: وقتی کار فرهنگی را شروع می‌کنید با اولین چیزی که باید بجنگیم خودمان هستیم، وقتی که کارتان می‌گیرد و دورتان شلوغ می‌شود تازه اول مبارزه است، زیرا شیطان به سراغتان می‌آید اگر فکر کرده اید که شیطان می‌گذارد شما به راحتی برای حزب الله نیرو جذب کنید، هرگز، اگر می‌خواهید کارتان برکت پیدا کند به خانواده شهدا سر بزنید، زندگی نامه شهدا را بخوانید سعی کنید در روحیه خود شهادت طلبی را پرورش دهید، سخنان مقام معظم رهبری را حتما گوش کنید، قلب شما را بیدار می‌کند و راه درست را نشانتان می‌دهد، دعای ندبه و هیئت چهارشنبه را محکم بچسبید، خودسازی دغدغه اصلی شما باشد.

پدرشهید صدر زاده درباره افغان شدن او را اینگونه تعریف می‌کند: «مصطفی با ابوحامد آشنا شده بود؛ و می‌گوید می‌خواهم با بچه‌های فاطمیون به سوریه بروم. ابوحامد به او کُد می‌دهد که حیف شد اگر افغانی بودی می‌توانستی. از همان جا این فکر در ذهن مصطفی جرقه می‌زند که خب می‌روم افغانی می‌شوم و برمی گردم. خیلی سریع و کمتر از دو ماه لهجه افغانستانی را یاد گرفت. به مشهد می‌رود تغییر چهره می‌دهد و، چون استعداد خوبی در یادگیری لهجه داشت خیلی سریع و کمتر از دوماه لهجه افغانستانی را یاد گرفت. اتفاقا لهجه‌ای که یاد می‌گیرد لهجه بچه‌های شیعه افغانستان نیست و همین برایش دردسر می‌شود. آنجا بچه‌های افغانستانی فکر می‌کنند شاید نفوذی باشد و از او روی برمی گردانند. اما از اقبال مصطفی ابوحامد می‌آید، او را بغل می‌کند و می‌گوید او از خودمان است.»

منبع: ایسنا

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مصطفی صدرزاده در روز تاسوعا چگونه به شهادت رسید؟ بیشتر بخوانید »

دشمن در مورد انقلاب اسلامی دچار «توهم محاسباتی» است

دشمن در مورد انقلاب اسلامی دچار «توهم محاسباتی» است


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، حجت‌الاسلام والمسلمین «محمدرضا تویسرکانی» مسئول نمایندگی ولی فقیه در سازمان بسیج مستضعفین در آئین اختتامیه همایش مدیران هیئات مذهبی و روضه‌های خانگی سراسر کشور که در مجتمع دشت بهشت کرج برگزار شد، محتوا و مضامین سوره والفجر را عالی خواند و اظهار داشت: برخی از بزرگان، با تعبیر شب‌های ده‌گانه در این سوره به دهه ذی الحجه، این سوره را برای محرم و تاسوعا و عاشورا می‌دانند.
 
حجت‌الاسلام تویسرکانی با اشاره به اینکه این تفسیر معروف با محتوای آیه تناسب ندارد، زیرا مضمون این آیه، ریشه‌کن‌کردن ظلم و ستم و پایان تباهی‌ها و نیز مبارزه و جهاد است، ضمن توصیه به قرائت این سوره افزود: این امر، آثار عجیب معنوی، اعتقادی، سیاسی، روحیه بخشی، امیدواری و آینده نگری دارد و نگاه سیاسی و امیدوارانه به آینده به انسان هدیه می‌کند و بشر با پی بردن به محتوای این سوره متبرک می‌شود.
 
مسئول نمایندگی ولی فقیه در سازمان بسیج مستضعفین گفت: این دستور امام جعفر صادق (ع) است که خواب و رؤیای خود را برای دیگران تعریف نکنیم، زیرا زمانی که بنای معنویت و اعتقادات را بر خواب می‌گذاریم، زیرساخت سستی دارد و به زودی فرو می‌ریزد و بشر مأیوس و دچار تحلیل نادرست می‌شود. اما وقتی قرآن، عقل و منطق بنای اعتقادات باشد، مستحکم و راسخ خواهند بود و با برخی صحبت‌ها، آشوب‌ها و اغتشاشات کسی بهم نخواهد ریخت.
 
وی با اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری در رابطه با بصیرت و با بیان اینکه بصیرت انسان را ماندگار می‌کند و به او شجاعت می‌بخشد، تاکید کرد: ما طلاب، مداحان و منبری‌ها برای تأثیرگذاری باید اهل معنویت‌های شخصی و فردی، عبادت، قرائت قرآن و توسل به حضرت سیدالشهدا (ع) و … باشیم و در این مسیر حرکت کنیم.
 
حجت‌الاسلام تویسرکانی با اشاره به دعای ابوحمزه عنوان کرد: تعبیر برخی بزرگان از این دعا، شراب بهشتی است و معتقدند اگر کسی در دنیا این دعا را قرائت کند، انگار از شراب بهشتی نوش جان کرده است، پس خوشا به حال کسانی که این دعا را در قنوت نماز خود به ویژه در ماه مبارک رمضان قرائت می‌کنند؛ هر چه از عظمت این دعا بگوییم، کم گفته‌ایم.
 
مسئول نمایندگی ولی فقیه در سازمان بسیج مستضعفین با اشاره به برخی آفات حرفه مداحی بیان کرد: ما نباید حضرت سیدالشهدا (ع) را وسیله‌ای برای شهرت خود قرار دهیم و از مجالس ایشان سوءاستفاده کنیم و به دنبال دنیاطلبی باشیم بلکه باید حد و مرز‌ها را رعایت و قلب خود را از ریا و شک پاک کنیم تا بتوانیم در جامعه مؤثر واقع شویم.
 
حجت الاسلام تویسرکانی تاکید کرد: مقام معظم رهبری در جایی فرمودند که در این گونه مجالس باید به دنبال حاج قاسم می‌گشتیم، زیرا او در گوشه‌ای می‌نشست که دیده نشود؛ مهمترین ویژگی این مرد، اخلاص او بود، زیرا اعتقاد داشت کسی که باید اعمالش را ببیند می‌بیند و بر همه چیز آگاه است. به عقیده بنده، شهرت در میان مردم، چیزی جز آفت به دنبال ندارد.
 
وی با بیان اینکه عاقل از شهرت گریزان و احمق عاشق شهرت است، این موضوع را ملاک دین اسلام دانست و اظهار کرد: فرد احمق نمی‌داند که با این شهرت، خود را از خدا و معنویت دور می‌کند و لذتی از زندگی نمی‌برد. اولین مسئولیت من و شما، این است که از خود محافظت و مراقبت کنیم بدون اینکه دغدغه اسلام، انقلاب، خون شهدا و مردم را داشته باشیم؛ اگر به این موضوع عمل کنیم، جامعه گلستان خواهد شد.
 
مسئول نمایندگی ولی فقیه در سازمان بسیج مستضعفین با اشاره به اینکه مذهبی‌ها، مداحان و طلبه‌ها در معرض ریا قرار دارند، متذکر شد: خداوند در سوره مبارکه مائده می‌فرماید که وقتی هدایت شده باشی، گمراهان ضرری به تو نمی‌رسانند؛ بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که محافظت از خود، پیامد‌هایی از جمله حفظ اسلام و خون شهدا و نوکری و خدمت به مردم و در مجموع خیر و برکت را به دنبال خواهد داشت.
 
وی خاطرنشان کرد: مذهب تشیع در طول تاریخ سه سرمایه داشته که همواره تولید قدرت، عزت و جذابیت کرده و علیرغم همه ظلم‌ها و ستم‌های روا شده به آن، موجب توسعه و گسترش این مذهب شده است. قداست، مظلومیت و مردمی بودن اولیا، امامان و رهبران شیعه این سه مؤلفه هستند که دشمن آن‌ها را نشانه گرفته است و به منظور گرفتن آن‌ها اقدام به ایجاد اغتشاش و آشوب و … می‌کند.
 
حجت الاسلام تویسرکانی عاشورا و روضه امام حسین (ع) را ریشه سه مؤلفه مذکور دانست و گفت: اشک ریختن برای اباعبدالله الحسین (ع) در روضه‌ها، قداست و مظلومیت تولید و پیوندی بین مردم ایجاد می‌کند، هیچ چیز مانند روضه نمی‌تواند مردم را دور هم جمع کند؛ برپایی روضه در محرم مردمی بودن را رقم می‌زند و این مظلومیت را تبیین می‌کند. ما باید به روضه‌های خانگی نگاه جهانی داشته باشیم، زیرا تمدن سازی می‌کنند.
 
مسئول نمایندگی ولی فقیه در سازمان بسیج مستضعفین اذعان کرد: مهم‌ترین سرمایه تشیع، روضه است و اهمیت بسیاری دارد. اگر می‌خواهید معارف قرآن را بیان و آن‌ها را تفسیر کنید، باید به وسیله روضه مردم را جمع و برای آن‌ها از معارف و قرآن سخن بگویید. سلطنت طلب‌های آمریکایی و لوسانجلسی، واقعه عاشورا و شهادت امام حسین (ع) را پروپاگاندا و موضوعی تخیلی و بیهوده می‌دانند و تلاش می‌کنند امام حسین و روضه را از ما بگیرند.
 
وی اظهار داشت: تصور نکنید این‌ها با امام حسین (ع) مخالف هستند، اگر روضه امام سیدالشهدا (ع) قداست، مظلومیت و همبستگی با مردم را تولید نمی‌کرد، کاری به آن نداشتند. خانه‌هایی که در آن‌ها روضه برپا می‌شود، در عالم معنا به نام امام حسین (ع) به یکدیگر پیوند می‌خورند، ید و امت واحده می‌شوند، حرکت جهانی ایجاد می‌کنند و در پی آن، دل‌ها به هم پیوسته می‌شوند بنابراین روضه‌های خانگی باید روز به روز بیشتر تقویت شوند.
 
حجت‌الاسلام تویسرکانی عنوان کرد: ما قبل از انقلاب نیز پای مداحی و روضه خوانی مداحان قدیمی می‌نشستیم و با اشعار پرمحتوای انقلابی که می‌خواندند خو گرفته‌ایم؛ در واقع امام حسین (ع) ما را به میدان آورد؛ با روضه و گریه برای حضرت سیدالشهدا (ع) انقلاب پیروز شد، عامل بقای ما و شما نام امام حسین (ع) است بنابراین باید پاسدار این سرمایه باارزش باشیم.
 
مسئول نمایندگی ولی فقیه در سازمان بسیج مستضعفین با بیان اینکه در محافلی از جمله روضه خانگی باید دقیق، مستند و محکم سخن گفت، زیرا ما پاسدار خون سیدالشهداییم، به حدیث نقل شده از پیامبر اعظم (ص) که بین شیعه و سنی مشترک است، اشاره کرد و افزود: با توجه به اهمیت حدیث «مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّة» موضوع مهدویت نباید در دعا‌ها و روضه‌ها فراموش شود، زیرا مهدویت به انسان انرژی و امید می‌دهد.
 
وی تاکید کرد: عاشورا بدون مهدویت عاشورا نیست همچنان که عاشورا بدون غدیر هم عاشورا نیست بنابراین غدیر، عاشورا و مهدویت حقایق بعثت هستند و باید با استفاده از اشعار و آثار فاخر روی این موضوعات مهم به خوبی مانور داد. مهم‌ترین اقدام دشمن در آشوب‌های اخیر این بود که همان محاسبات اشتباهی که خودش نسبت به انقلاب داشت را به گروهی از ورزشکاران، هنرمندان، جوانان، نوجوانان و سلبریتی‌ها غالب کرد.
 
حجت‌الاسلام تویسرکانی تصریح کرد: بیش از ۴۰ سال است که دشمن در مورد انقلاب محاسبات اشتباهی دارد و بر اساس آن‌ها عمل می‌کند، زیرا تصور نمی‌کند اشتباه است و دچار توهم محاسباتی است، آن‌ها در سخنرانی‌های خود موضع گیری می‌کنند، چون کار نظام را تمام شده تصور می‌کنند و همه سرمایه خود را به میدان می‌آورند و می‌گویند همه چیز تمام است و باید آینده خود را بسازیم.
 
وی افزود:، اما وقتی می‌فهمند اشتباه کرده‌اند، پی در پی عذرخواهی می‌کنند و از ما می‌خواهند اقدامی نکنیم. به گفته فرمانده سپاه ما همه جوانان را برمی گردانیم و با همین جوانان فریب خورده به سراغ آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها می‌رویم. دشمن جنگ جهانی رسانه‌ای به راه انداخت، اما بیشتر مردم محکم بودند، زیرا کلام سردار دل‌ها در ذهنشان بود که می‌گفت: «نترسید و نترسانید، بزرگترین تهدیدها، بزرگترین فرصت‌ها هستند.»
 
مسئول نمایندگی ولی فقیه در سازمان بسیج مستضعفین گفت: ما پیرو مکتب حاج قاسم هستیم، زیرا او نیز پیرو مکتب امام حسین (ع) بود. شاید عده‌ای به وضع موجود اعتراض و انتقادی داشته باشند، اما بحث بیگانه، تجزیه طلب، سلطنت طلب، منافق و … جداست، ما در مقابل این‌ها ید واحده هستیم. اکثریت مردم ایران پای آرمان‌های نظام و انقلاب ایستاده‌اند، ما با سرمایه سیدالشهدا (ع) و نگاه فرهنگی مورد تاکید رهبر انقلاب، با نوجوانان و جوانان، ارتباط برقرار می‌کنیم؛ مطمئن باشید روسیاه این جبهه، جریان شرک و نفاق است.
 
انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دشمن در مورد انقلاب اسلامی دچار «توهم محاسباتی» است بیشتر بخوانید »

طرح/ به رهبری حسین علیه‌السلام (۴)

طرح/ به رهبری حسین علیه‌السلام (۴)


انتهای پیام/ 801

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

طرح/ به رهبری حسین علیه‌السلام (۴) بیشتر بخوانید »