تاسوعا و عاشورا

عکس/ دسته عزاداری عصر عاشورا در زنجان

عکس/ دسته عزاداری عصر عاشورا در زنجان



همزمان با عصر عاشورای حسینی دسته عزاداران هیئت مکتب الزهرا (س) زنجان با حضور عاشقان و دلدادگان اباعبدالله الحسین (ع) در زنجان برگزار شد.

  • دسته عزاداری عصر عاشورا در زنجان
  • دسته عزاداری عصر عاشورا در زنجان
  • دسته عزاداری عصر عاشورا در زنجان
  • دسته عزاداری عصر عاشورا در زنجان
  • دسته عزاداری عصر عاشورا در زنجان
  • دسته عزاداری عصر عاشورا در زنجان
  • دسته عزاداری عصر عاشورا در زنجان
  • دسته عزاداری عصر عاشورا در زنجان
  • دسته عزاداری عصر عاشورا در زنجان
  • دسته عزاداری عصر عاشورا در زنجان
  • دسته عزاداری عصر عاشورا در زنجان
  • دسته عزاداری عصر عاشورا در زنجان
  • دسته عزاداری عصر عاشورا در زنجان
  • دسته عزاداری عصر عاشورا در زنجان
  • دسته عزاداری عصر عاشورا در زنجان
  • دسته عزاداری عصر عاشورا در زنجان
  • دسته عزاداری عصر عاشورا در زنجان
  • دسته عزاداری عصر عاشورا در زنجان
  • دسته عزاداری عصر عاشورا در زنجان
  • دسته عزاداری عصر عاشورا در زنجان
  • دسته عزاداری عصر عاشورا در زنجان
  • دسته عزاداری مکتب الزهرا(س) زنجان
  • دسته عزاداری عصر عاشورا در زنجان
  • دسته عزاداری عصر عاشورا در زنجان
  • دسته عزاداری عصر عاشورا در زنجان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عکس/ دسته عزاداری عصر عاشورا در زنجان بیشتر بخوانید »

تو همان قاتل تمام عیار نیستی؟

تو همان قاتل تمام عیار نیستی؟



یکی از نامه‌هایی که معاویه با زبان آلوده به تهدید، خطاب به امام حسین نوشت باعث شد پاسخی برنده دریافت کند؛ پاسخی که در آن امام با سوال‌های مکرر قتل‌های شرم‌آور معاویه را به او یادآوری کردند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، ساعتی دیگر مردم در هیأت‌ها برای عزاداری در سومین شب محرم زانو به زانو کنار هم می‌نشینند. شاید برخی هنوز بر گمان باشند که اگر هر شب را به یکی از شهدای عاشورا نسبت داده‌اند، یعنی ایشان در همان تاریخ به شهادت رسیده است؛ این در صورتی است که این نام‌گذاری‌ها فقط یک قرارداد است و زمان شهادت آنها به صبح روز عاشورا تا غروب آن برمی‌گردد.

این‌بار یکی از نامه‌هایی که میان معاویه و حسین‌بن علی (ع) رد و بدل شده بود را مرور می‌کنیم. این نامه در کتاب «حکمت‌نامه امام حسین» از آثار غنی و درخشان مرحوم «آیت‌الله محمدی ری‌شهری» آمده است؛ کتابی که آن مرحوم به عنوان یکی از حدیث‌شناسان برجسته جمع‌آوری کرد و به یادگار گذاشت.

ابتدای متن زیر نامه‌ای از معاویه به امام حسین را می‌خوانید که ایشان را با زبانی آلوده به تهدید خطاب می‌کند. اما پاسخ امام حسین (ع) خواندنی است. پاسخی که چهره قدرت‌مند و درایت کلام ایشان را به تصویر می‌کشد. این نامه به گفته رهبر انقلاب، می‌تواند تلاشی برای آن باشد که در کنار صفحه جنگ واقعه عاشورا، چند برگی از تاریخ شیعه را ورق بزنیم.

متن نامه حرف به حرف به نقل از کتاب «حکمت‌نامه امام حسین» اینجا آورده شده و صرفاً در میان خطوط و قبل از متن نامه، عباراتی برای تفکیک موضوعات و جملات از زبان خبرنگار نوشته می‌شود.

در متن این کتاب مرحوم ری شهری به نقل از انساب الأشراف آورده است:

ای حسین! گمان نمی‌برم آنچه مردم برای پدرت نکردند برای تو بکنند!

معاویه به امام حسین نوشت: «اما بعد، خبر کارهایی از تو به من داده شده که آنها را از تو بعید می‌دانم. اگر آن خبرها درست باشد، با تو بر آنها موافقت نمی‌کنم. به جانم سوگند کسی که به پیمان خود و عهد و میثاق الهی وفا کند، سزاوار وفاست؛ و اگر آنها درست نباشند تو در میان مردم بیش‌ترین سهم را از این داری و به بهره خود می‌آغازی و به عهد خدا وفا می‌کنی. مرا به قطع پیوند و بدی با خود، وادار مکن.»

معاویه سپس با کلامی آلوده به تهدید می‌نویسد: «اگر مرا انکار کنی انکارت می‌کنم و اگر به من نیرنگ بزنی، به تو نیرنگ می‌زنم.»

او سپس امام را که معصوم و آگاه از حقایق گذشته و آینده بودند هشدار می‌دهد: «از شکستن اجتماع این امت و بازگرداندن آنها به فتنه بپرهیز، تو مردم را تجربه کرده و آزموده‌ای و پدرت از تو برتر بود و نظر کسانی که به تو پناه می‌آورند، بر او گرد آمده بود و گمان نمی‌برم آنچه برای پدرت نکردند برای تو بکنند. پس به فکر خود و دینت باش و کسانی که یقین ندارند تو را سبک نشمارند.»

ای معاویه! تو همان قاتل تمام عیاری…

امام حسین در پاسخ معاویه نوشت: «اما بعد، نامه‌ات به من رسید. نوشته بودی کارهایی از من به تو رسیده که دوست نداری [گفته باشم] و اگر درست باشد، با من بر آنها موافقت نمی‌کنی. جز خدا به نیکی‌ها ره نمی‌نماید و به آنها موفق نمی‌دارد. اما سخن چینی انجام شده برای تو را چاپلوسان سخن‌چینِ تفرقه‌افکنِ میان جماعت کرده‌اند. من، سرِ جنگ و مخالفت با تو را ندارم. سوگند به خدا، آن را وا نهاده‌ام و من از این وا نهادن از خدا می‌ترسم و گمان نمی‌کنم خداوند از این که دشمنی با تو را کنار گذاشته‌ام و درباره تو و دوستان متجاوز ملحدت که حزب ظالمان و دار و دسته شیطان اند، در برابر خدا عذری جز آنچه خود بپذیرد، ندارم.»

امام در ادامه این نامه آورده‌اند: «آیا تو حجر بن عدی و یارانش را به ستم و تجاوز نکشتی؟ آنان که نمازگزار و عابد بودند و ستم را زشت و بدعت‌ها را دهشتناک می‌شمردند و از سرزنش هیچ سرزنش‌گری در راه خدا نمی‌ترسیدند. این قتل را پس از امان دادن به آنها، با همه وثیقه‌ها و سوگندهای غلیظ و شدید، انجام دادی. آیا تو قاتل عمرو بن حمق، صحابی پیامبر خدا نیستی که عبادت، فرسوده‌اش کرده و رنگش را زرد و بدنش را لاغر نموده بود؟ … تو سنت پیامبر خدا را وا نهادی و به عمد با فرمان او مخالفت کردی و از سر تکذیب هوس خود را دنبال کردی بی آن که رهنمودی از جانب خدا داشته باشی.»

ای معاویه! تو همانی که گفتی هر کس بر اندیشه علی بود را بکُشند!

سیدالشهدا در پاسخ به معاویه اینطور نوشته‌اند: «سپس زیاد را بر کوفه و بصره مسلّط کردی تا دستان مسلمانان را قطع کند و چشمان آنان را با میله داغ بَرکَنَد و به شاخه‌های نخل بیاویزد. گویی تو از امت نیستی و او هم از تو نیست که پیامبر خدا فرمود: هر کس بیگانه‌ای را جز خاندان قومی حساب کند که نسبش آن نیست، ملعون است! آیا تو همان نیستی که [زیاد] ابن سمیه به تو نوشت: حَضْرَمیان بر دین علی هستند و تو به او نوشتی هر کس را که بر دین علی و اندیشه اوست، بکش، و او هم به فرمان تو، آنان را کشت و مثله کرد؟»

ایشان با کلام قاطع خود در ادامه این نامه فرموده‌اند: «دین علی، دین محمد (ص) است که بر سر آن با پدرت می‌جنگید؛ کسی که با بستن خود به [آئین] او بر این جایگاه نشسته‌ای و اگر او نبود برترین شرف تو زحمت ترتیب دادن (دو سفر از مستانی و تابستانی قریش) در طلب شراب بود!»

ای معاویه! فتنه‌ای بزرگ‌تر از تو نمی‌شناسم

شهید عاشورا در متن این نامه در جواب معاویه که خلافت وقت را تصاحب کرده بود؛ برنده و محکم از جهاد علیه او خبر دادند و فرمودند: «گفتی: به خودت و دین و امت بیندیش و اجتماع و الفت امت را نشکن و مردم را به فتنه باز نگردان. من، فتنه‌ای بزرگ‌تر از فرمانروایی تو بر این امت نمی‌شناسم و برای خود و دینم رأیی برتر از جهاد با تو نمی‌دانم. اگر جهاد کنم، مایۀ نزدیکی من به پروردگارم است و اگر آن را واگذارم گناهی است که از فراوانی تقصیرم در آن، از خدا مغفرت می‌طلبم و از خدا می‌خواهم که به درست‌ترین کار، موفقم بدارد.»

امام سوم شیعیان با همه آن که به جهل و ظلم معاویه آگاه بود باز هم او را نصیحت فرمودند: «دودش در چشم خودت می‌رود اما، زیان نیرنگ تو با من، بیش از هر کس دیگر به خودت می‌رسد! مانند همین کار تو با این چند تنی که آنان را کشتی و مثله‌شان نمودی، با آن که آنان، در صلح با تو بودند و نه با تو جنگیده و نه پیمانت را شکسته بودند و فقط، از چیزی ترسیدی که اگر هم آنان را نمی‌کشتی پیش از این می‌مردی یا آنان، پیش از رسیدن به آن می‌مردند. پس ای معاویه! قصاص را در پیش رو داری به حساب، یقین داشته باش و بدان که خدا، نوشته‌ای دارد که هیچ کار کوچک و بزرگی نیست، جز آن که آن را برشمرده است.»

ای معاویه! خدا فراموش نمی‌کند…

امام حسین (ع) در پایان این نامه خطاب به معاویه نوشته‌اند: «خدا فراموش نمی‌کند دستگیر کردن‌هایت را به خاطر بی‌اعتمادی و بدبینی، و کشتن اولیا را به شبهه و تهمت و بیعت گرفتنت را از مردم برای پسرت، آن جوان نابه‌خرد، شراب‌خوار و سگ‌باز. جز این نمی‌دانم که خود را تباه کردی و دینت را هلاک نمودی و امانتت را خوردی و مردمت را فریفتی و جایگاهی از آتش برای خود برگرفتی! پس دور باد قوم ظالم از رحمت الهی!»

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تو همان قاتل تمام عیار نیستی؟ بیشتر بخوانید »

تاسوعای متفاوت در آلبانی

تاسوعای متفاوت در آلبانی



مرور رسومات مذهبی کشورهای مسلمان، وجه اشتراکات عقاید ملت‌ها را پررنگ می‌کند. مجله مهر با رایزن سابق فرهنگی ایران در آلبانی در مورد این مراسم گفت و گو کرده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، آلبانی، کشوری در حوزه بالکان با وسعتی بیشتر از خراسان شمالی است. کشورهای مونته نگرو، کوزوو، مقدونیه و یونان همسایه هایش را تشکیل می‌دهند. حدود ۷۰ درصد آلبانی کوهستانی است و فقط ۲۵ درصد کشور برای کشاورزی مناسب می‌باشد اما با این وجود نیمی از مردم کشاورز هستند.  درباره فرهنگ دینی مردم آلبانی و مراسم مذهبی آن با سید احمد حسینی الست رایزن سابق فرهنگی ایران در این کشور گفتگو کرده ایم که در ادامه خواهیم خواند.

وی اظهار کرد: «کشور آلبانی حدود سه و نیم میلیون جمعیت دارد که از این تعداد حدود یک میلیون و دویست هزارنفر از آنها سیار و باقی افراد ثابت هستند. سیار به این معناست که این افراد برای دلایلی مثل کار کردن در ایام هفته به کشورهای دیگر می‌روند و آخر هفته به آلبانی برمی گردند. از بین این جمعیت نیز ۸۰% مسلمانند و ۲۰% مسیحی ارتودوکس و کاتولیک.

پراکندگی جمعیت مسیحی به گونه‌ایست که بیشتر جنوب کشور (سمت لبنان) زندگی می‌کنند و مسلمانان نیز در مرکز و شمال آن. از بین مسلمانان نیز حدود ۶۰% طریقت‌های سعدیه و رفاهیه و خلوتیه و قادریه و… هستند و حدود ۳۰% را بکتاشی‌ها تشکیل می‌دهند. مسلمانان اهل سنت اغلب دارای مذهب حنفی هستند. علمای اهل سنت هم یا در کشور ترکیه تحصیل کرده‌اند و یا در مصر.

رسومات دینی

از بین اقشار مسلمان غیر از اهالی سنت، بکتاشی‌ها از نظر اعتقادی نزدیک‌ترین اعتقادات را به تشییع دارند. چون هم ۱۲ امام را قبول دارند و هم سه خلیفه را قبول ندارند. اما نکته جالب آنجاست که همه این فرقه‌ها و مذاهب در یک چیز اشتراک دارند: ولایت ائمه. طریقت‌ها تکیه می‌سازند و اهالی سنت به مسجد می روند. اما در اصل موضوع اختلافی ندارند.

در ایران «تکیه» معنای مکانی است که در فضای باز با داربست و چادر برزنتی و … فراهم می‌آید برای جمع شدن عزاداران که به هیات می‌آیند. اما در کشور آلبانی تکیه مکانی است که در آن برنامه‌هایی اجرا می‌کنند و مفصل‌تر از مسجد هم برنامه برگزار می‌شود. مثلاً جایی است شبیه حرم حضرت عبدالعظیم.

تاسوعا

عزاداری روز تاسوعا که عزاداری مختص حضرت عباس است در آلبانی متفاوت با ایران برگزار می شود. آلبانیایی‌ها به جای روز نهم محرم، هفته اول شهریور را برای سوگواری علمدار کربلا عزاداری می‌کنند. برای این سوگواری هم آداب خاصی دارند. حتی نام مخصوصی هم روی این مراسم گذاشته‌اند: مراسم عباسعلی!

مراسم عباسعلی

این مراسم در بین مردم شور و حال خاصی دارد. خیلی مفصل برگزار می‌شود تا حدی که فقط مسلمانان در آن مشارکت نمی کنند. مسیحی‌ها نیز جزء شرکت کنندگان هستند. مراسم عباسعلی در سلسله جبالی برگزار می‌شود که بلندترین کوه آن «تومور» نام دارد. بالای قله کوه تومور سازه‌ایست که خود اهالی آلبانی معتقدند که مقبره حضرت اباالفضل (ع) است.

آلبانیایی‌ها مدت یک هفته در این مکان، از دامنه تا قله کوه مراسم دارند. مسافتی حدود ۳۲ کیلومتر. مسیری که خیلی‌ها آن را پیاده طی می‌کنند چون نذر دارند و برخی هم آن را با خودرو می‌گذرانند. در میانه مسیر مکانی است که آنجا را «قدمگاه حضرت عباس» می‌دانند. از یک جا به بعد هم که تقریباً اواخر مسیر است، ماشین‌رو نیست. باید همه پیاده‌روی کنند. هر ساله در مجموع حدود ۱۱ هزار قربانی در این یک هفته در این مکان قربانی می‌شود.

در تمام مسیر سفره‌هایی می‌اندازند و از رهگذران پذیرایی می‌کنند. خرید و فروش گوسفند هم برای قربانی در این مسیر ۳۲ کیلومتری انجام می‌شود. بخش آخر که تنها پیاده می توان طی کرد مفصل‌ترین بخش از نظر اجرای برنامه و پذیرایی است. روز آخر در کاملترین بخش برنامه، مهمانان ویژه‌ای حضور دارند. از سفرای کشورهای دیگر گرفته تا شخصیت‌های کشوری و لشگری‌شان و علمای دینی و ملی. «بابامندی» که رهبر طریقت‌هاست همراه رئیس جمهوری کشور در این مراسم سخنرانی دارند. مراسم همراه با شعرخوانی شعرای قدیمی و محلی که در آن دور هم حلقه می‌زنند ادامه می‌یابد و با هوهو کردن همراه می‌شود. حتی برنامه‌هایی شبیه رقص‌ها عرفانی و سماع دارند.

مقام حضرت عباس (ع) در قله کوه آلبانی ‌+ تصاویر - خبرگزاری حوزه

تربت عباس

قله کوه یک عمارت کوچک است با گنبدی سبز. دلیل این‌که اینجا را مقبره حضرت عباس می‌دانند این است که در سال‌های دور، شاید حدود ۴۰۰-۵۰۰ سال گذشته، یکی از بزرگان دینی‌شان که «بابا» خطابش می‌کنند به سفر کربلا می رود و از آنجا تربت کربلا را با خود سوغات می‌آورد. نقل است که بعد از دفن کردن آن تربت در این مکان، اهالی اینجا را، متبرک می‌دانند و از آن به بعد جایگاه مذکور را ساختند و برای عزاداری به این نقطه می‌آیند.

عاشورا

روز دهم محرم در آلبانی تعطیل رسمی است. برای بزرگداشت امام حسین (ع) دو مراسم دارند که یکی در روز دهم محرم و دیگری مراسمی است با نام «سلطان نوروز» برگزار می‌شود.

در روز عاشورا مردم نذری خاصی دارند که «آشور» نام دارد. آشور غذایی است شبیه حلیم که مختص صبح عاشوراست و اغلب در در تکیه‌ها و بعضاً در منازل طبخ می‌شود که در بین همسایه‌ها پخش می‌شود. مهم‌ترین نکته آشور این است که از شب بار می‌گذارند تا صبح آماده می‌شود. در مراسم این روز «بابا» از امام حسین (ع) حرف می‌زند و از مقتل امام می‌خواند. موسیقی دارند و رقص سماع. اکثر تکیه‌ها ناهار هم می‌دهند. از اشعار شیخ محمد فضولی می خوانند و ارکان نامه که از کتب نویسندگان آلبانی است.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تاسوعای متفاوت در آلبانی بیشتر بخوانید »

عموزادگانی که حماسه آفریدند

عموزادگانی که حماسه آفریدند


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، بنی‌هاشم از بسیاری جهات در قبیله قریش جایگاهی خاص و ممتاز دارند. به روایت کتاب «تاریخ قریش» نوشته حسین مونس (این کتاب با ترجمه حمیدرضا شیخی به سال ۱۳۹۵ با شمارگان هزار نسخه، ۸۹۶ صفحه و بهای ۴۴ هزار تومان توسط بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی منتشر شد.) هاشم نخستین کسی بود که بنیاد تجارت با کشورهای اطراف را در مکه بنیان گذاشت و اقتصاد این شهر را سامان داد و ثروت پایدار را موجب شد. همو بود که خورد و خوراک و آب گوارا را برای حاجیان فراهم ساخت و به کرم و سخاوت و جوانمردی شهره شد.

فرزندان و نوادگان او نیز اکثراً راه بزرگ خود را پیش گرفتند. آنها همچنین به مردانگی و سلحشوری نیز شهره بودند و در میدان نبرد درخشان عمل می‌کردند. در دوران سیادت ابوطالب بر بنی‌هاشم که حضرت محمدبن عبدالله (ص) از همین تیره بنی‌هاشم از طرف خداوند مامور به ابلاغ دین مبین اسلام شد، بنی‌هاشم به حمایت از جناب ایشان پرداختند و بعدها نیز عموم آنان ائمه معصومین را با شمشیر و مال خود حمایت کردند. هرچند این بدان معنا نیست که جملگی این تیره از نیکان بوده باشند. مشهور تاریخ است که عباسیون از این خاندان در دوران بنی‌امیه توانستند با برافراشتن علم حمایت از ائمه معصومین دکانی برای خود باز کنند. آنها با شکست آخرین خلیفه اموی حکومت و خلافت را در دست گرفته و در ظلم به ائمه و پیروانشان گوی سبقت را از امویان ربودند که از این بحث گذر می‌کنیم.

اما یکی از اوراق زرین کتاب سلحشوری بنی‌هاشم در رکاب سرور و سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع) در حادثه کربلا رقم خورد. از میان هاشمیان در رخداد کربلا اولاد عقیل بن ابوطالب (ع) حماسه آفریدند و در دفاع از امام و مقتدای خود سنگ تمام گذاشتند. متاسفانه امروزه این سلحشوران میان شیعیان و ایرانیان چندان شناخته شده نیستند. در این گزارش به معرفی این شهدای دشت نینوا پرداخته‌ایم.

درباره جناب عقیل بن ابوطالب و فرزندانش

جناب عقیل دومین فرزند حضرت ابوطالب (ع) بود و اگرچه بینایی خود را از دست داد اما هوش و استعداد بسیاری داشت. او آگاهی بسیاری از اصل و ریشه قبایل اعراب داشت و نسب شناس مشهور عرب بود. اسلام آوردن عقیل و هجرت او به مدینه باعث خوشحالی بسیار پیغمبر مکرم اسلام (ص) شد و او در جنگ موته به همراه برادرش جعفر (ع) و سایر بنی‌هاشم حضور داشت. عقیل بجز آنکه محبوب پیغمبر بود میان اعراب نیز جایگاهی والا داشت و همه بدو به دیده احترام می‌نگریستند.

حضرت امام سجاد (ع) خاندان عقیل را بسیار دوست می‌داشت و می‌فرمود: من هرگاه به یاد حماسه بزرگ آنان و دفاعشان از پدرم اباعبدالله (ع) می‌افتم دلم برای آنها می‌شکند جناب عقیل فرزندان بسیاری داشت اما در تاریخ نامی از آنها به جز کسانی که در نهضت امام حسین (ع) شرکت کردند به چشم نمی‌خورد. مرحوم شیخ عباس قمی در «سفینه البحار» به نامه‌ای از جناب عقیل اشاره کرده که در آن از برادرش حضرت امیر (ع) خواسته تا او و فرزندانش در نبردهای حضرت (ع) در رکاب او باشند، اما امیرالمومنین به دلایلی ایشان را از نبردها معاف کرده بود. برخی از مورخان یکی از دلایل این امر را خردسالی فرزندان عقیل ذکر کرده‌اند. بنابراین طبیعی است که آنها هنگام آغاز نهضت حسینی همه در قافله عشق حضور پیدا کنند. به طور کل فرزندان عقیل علاوه بر ایمان، همگی تعهد، اخلاص، شجاعت، جود و سخاوت و سلحشوری نیز داشتند.

مشهورترین فرزند جناب عقیل، یار نزدیک امام حسین (ع) و فرستاده ویژه او یعنی مسلم بن عقیل است. در منابع تاریخی از عبدالله اکبر، علی، محمد، ابی سعید، عبدالرحمن، جعفر و عون نیز به عنوان فرزندان جناب عقیل ذکر شده است. آنها از زمانی که سالار شهیدان به عنوان اعتراض به خلافت یزید مدینه را به قصد مکه ترک گفت، در صف مخالفان نظام بنی‌امیه قرار گرفته و از مواضع امام (ع) دفاع کردند و هیچگاه حتی زمان رسیدن خبر شهادت مسلم از مواضع خود عقب نشینی نکردند. آنان گوش به فرمان امام و مولای خود بودند و حضرت سیدالشهدا را برحق می‌دانستند و بر این اعتقاد خود تا پای جان ایستادگی کردند. در منابع تاریخی نقل است که وقتی شب عاشورا حضرت سیدالشهدا (ع) در تاریکی خطبه خواند و به تمامی یاران اجازه و رخصت رفتن داد، فرزندان عقیل نیز همراه با برادران و فرزندان امام (ع) و بویژه حضرت قمر بنی‌هاشم ابوالفضل العباس (ع) گفتند که هرگز چنین کاری نخواهیم کرد. خدا چنان روزی را نیاورد که پس از شما زنده باشیم. روایت است که حضرت (ع) به فرزندان عقیل فرمود که عزیزانم شهادت مسلم شما را بس است، به شما اجازه می‌دهم که بروید. آنان پاسخ دادند: مردم درباره ما چه می‌گویند؟ آیا نخواهند گفت که ما سید، امام و سرور و بزرگترمان را در سخت‌ترین شرایط رها کرده در حالی که نه به دشمنانش تیری انداخته‌ایم و نه شمشیری زده‌ایم. به خدا سوگند که هرگز نمی‌رویم بلکه جان و مال و اهل و کسان خود را فدای تو می‌کنیم و همراه تو خواهیم جنگید تا به جایگاهت وارد شویم. خداوند آن زندگی پس از تو را برای ما زشت گرداند.

مسلم بن عقیل

مسلم در زمان خلافت حضرت امیر (ع) کوچک بود. در منابع نقل است که او افتخار دامادی حضرت امیر (ع) را داشت. مسلم جایگاهی رفیع نزد حضرت سیدالشهدا داشت و به همین جهت نیز به عنوان سفیر و نماینده ویژه و دارای اختیارات تام به کوفه فرستاده شد تا اوضاع را بسنجد و از مردم بیعت بستاند. اقدامات مسلم در کوفه برگ درخشانی از تاریخ نهضت حسینی است. او کوفه را آماده ورود حضرت (ع) کرد اما با ورود شخصیت سیاس و مکاری چون ابن زیاد اوضاع به هم خورد و جناب مسلم با خیانت کوفیان دستگیر و به شهادت رسید. پیکر او را از کنگره قصر دارالاماره کوفه به زیر افکندند. او از جمله شهدای پرافتخار امر ولایت پذیری است.

جعفر بن عقیل

از جمله افتخار آفرینان خاندان عقیل در نبرد عاشوراست که گویا در میدان چنین رجز می‌خواند: من جوان ابطحی طالبی و از خاندان بنی‌هاشم و غالب هستم و ما از بزرگان و سادات هستیم و حسین میان ما پاکیزه‌ترین پاکان است. روایت است که ۱۵ نفر از سپاه کفر به دست او به هلاکت رسیدند. درباره شهادت او نیز چند روایت وجود دارد و روایت پرتکرارتر این است که هنگام حمله دسته جمعی آل ابی طالب به شهادت رسیده است.

عبدالرحمن، محمد، علی و عبدالله الاکبر

عبدالرحمن نیز رجزهایی محکم و بلیغ می‌خواند و هفده نفر از لشکر اموی را به هلاکت رساند و آنگاه برای مهارش تعداد بسیاری دورش حلقه زدند و او را به شهادت رساندند. محمد بن عقیل نیز از فقهای زمان خود بود که روز عاشورا نبرد سختی کرد و جلوی چشمان حضرت سیدالشهدا به شهادت رسید. علی بن عقیل نیز از سلحشوران بود و نبرد سختی کرد. دیگر برادرش یعنی عبدالله الاکبر نیز حماسه به خرج داد.

نوادگان عقیل

ابن شهرآشوب عالم شیعی قرن ششم هجری در کتاب «مَناقِبُ آلِ أبی طالب» اشاره کرده که در حادثه جانسوز کربلا چهار تن از نوادگان عقیل نیز به شهادت رسیدند. شاخص‌ترین آنها عبدالله بن مسلم است. او که نواده حضرت امیر (ع) نیز هست پس از شهادت علی اکبر پا به میدان نبرد گذاشت و از سلحشوری او روایت‌های مهمی در دست است. او سه نوبت بر لشکر ظلم و کفر حمله کرد و حدود ۹۸ نفر را به هلاکت رساند. همین امر بر عمر سعد گران آمد و دستور داد تا به دور او حلقه بزنند و با تیراندازی پیاپی از دور او را به شهادت برسانند و عمال کفر نیزدستور را اجرا کردند.

از جمله افتخار آفرینان خاندان عقیل در نبرد عاشورا جعفر بن عقیل است که گویا در میدان چنین رجز می‌خواند: من جوان ابطحی طالبی و از خاندان بنی‌هاشم و غالب هستم و ما از بزرگان و سادات هستیم و حسین میان ما پاکیزه‌ترین پاکان است. روایت است که ۱۵ نفر از سپاه کفر به دست او به هلاکت رسیدند پس از شهادت عبدالله بن مسلم بن عقیل، بنی‌هاشم و فرزندان ابوطالب به صورت هماهنگ بر سپاه کوفه حمله کردند و در این حمله دیگر نواده عقیل یعنی محمد بن مسلم نیز به شهادت رسید. محمد بن ابی سعید بن عقیل و جعفر بن محمد بن عقیل نیز به روایت شهرآشوب از دیگر شهدای کربلا از خاندان عقیل هستند. در تاریخ همچنین از دو طفل مسلم نیز یاد شده است که می‌توان آنها را نیز در زمره شهدا نهضت حسینی به شمار آورد.

شهدای خاندان عقیل از نظر معصومین (ع)

سلحشوری خاندان عقیل در کربلا و حمایت تمام و کمال آنان از نهضت سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) باعث شد تا آنان ائمه با سخنانی ستایش‌آمیز از آنان یاد کنند. حضرت سیدالشهدا (ع) در روز عاشورا هنگامی که حمله دسته جمعی و گروهی خاندان ابوطالب شروع شد و بر اثر آن برخی فرزندان عقیل به شهادت رسیدند، فرمود: ای عموزادگان من صبر و مقاومت کنید و اهل بیت من شکیبا باشید که بعد از امروز دیگر روی سختی و مصیبت را نخواهید دید. خداوندا قاتلان خاندان عقیل را نابود کن. ای آل عقیل صبر و مقاومت کنید که وعده‌گاه بهشت است.

روایت است که حضرت سیدالساجدین امام سجاد (ع) نیز هرگاه به یاد خاندان عقیل می‌افتاد دلش برای آنها می‌شکست. حضرت امام (ع) خاندان عقیل را بسیار دوست می‌داشت و می‌فرمود: من هرگاه به یاد حماسه بزرگ آنان و دفاعشان از پدرم اباعبدالله (ع) می‌افتم دلم برای آنها می‌شکند.

همچنین در زیارت ناحیه مقدسه نیز حضرت بقیةالله (عج) نیز به پنچ نفر از شهدای خاندان عقیل به نام‌شان اشاره فرموده و سلام می‌دهند و بر قاتلانشان نفرین می‌فرستند.

معرفی کتاب

حضرت آیت‌الله محمدجواد مروجی طبسی یکی از مورخانی است که تلاش بسیاری در زمینه روایت و همچنین واکاوی حادثه عظیم دشت نینوا کرده است. او استاد دروس خارج حوزه علمیه قم و فرزند مرحوم آیت‌الله العظمی محمدرضا مروجی طبسی، پایه‌گذار تبلیغ در حوزه‌های علمیه قم و نجف است. او متولد نجف اشرف است و از محضر برجسته‌ترین استادان حوزه‌های علمیه قم و نجف بهره برده است.

یکی از مهم‌ترین تالیفات حجت الاسلام مروجی طبسی «المقتل الحسینی (ع) الماثور: عرض روانی لاحداث کربلا علی لسان المعصومین (ع)» است که در قم و لبنان به زبان عربی منتشر شد. ترجمه فارسی این کتاب در سال ۱۳۹۴ با ترجمه محمد صفری از سوی انتشارات آرام دل در دست مخاطبان قرار گرفت.

از دیگر کتاب‌ها و پژوهش‌های منتشر شده مروجی طبسی درباره قیام اباعبدالله الحسین (ع) می‌توان به این موارد اشاره کرد: «امام حسین (ع) و قرآن»، «با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه»، «جانبازان حماسه عاشورا»، «یاران امام حسین»، «پیوسته با حسین از خاک تا افلاک» و…

مروجی طبسی در کتاب «یاران امام حسین (ع)» همه اصحاب سیدالشهدا (ع) را که در کربلا شهید شدند، معرفی مبسوط کرده است. بحث کتاب با حماسه خاندان عقیل بن ابی‌طالب در کربلا و روایت سلحشوری آنها آغاز شده و با معرفی عمرو بن عبدالله جندعی خاتمه می‌پذیرد. این کتاب در سال ۱۳۹۴ با شمارگان هزار نسخه، ۱۴۶ صفحه و بهای هفت هزار تومان توسط انتشارات دارالرسول در قالب چهل و هفتمین مجلد از مجموعه آثار استاد مروجی طبسی در دسترس مخاطبان قرار گرفت.

نویسنده در این کتاب از منابع متعدد تاریخی و روایی بهره برده است. نحوه مواجهه و بهره‌برداری او از منابع نیز اجتهادی و انتقادی است. به عنوان مثال نویسنده از کتاب «معالی السبطین فی احوال الحسن و الحسین» نوشته شیخ مهدی حائری مازندرانی (از شاگردان شیخ فضل الله نوری) هم بهره برده که برخی از محققان و عاشوراپژوهان آن را ضعیف کرده‌اند. به عنوان مثال شهید محراب آیت‌الله سیدمحمد علی قاضی طباطبایی درباره این کتاب نوشته است: «به نقلیات کتاب معالی السبطین از هر جهت چندان اعتماد نیست، مگر اینکه مدارک و مصادر نقلیات خودش را نشان داده و ذکر کند و از کتبی نیست که آن را بتوان مدرک نقل قرار داد.» مروجی طبسی اما سعی کرده در پژوهش خود مطالب کتاب «معالی السبطین» را با کتب دیگر مورد همسنجی قرار دهد تا روایت‌های متقن این کتاب خود را نشان دهند.

در این کتاب با زبانی ساده و همه فهم شهدای دشت کربلا و دیگر شخصیت‌هایی که به سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله (ع) یاری رساندند اشاره و مختصری از سلحشوری آنان روایت شده است که از جمله آنان خاندان جناب عقیل بن ابوطالب (ع) است. مطالعه این کتاب را به جهت آنکه تفکر حسینی را برای مخاطبان به ارمغان می‌آورد، می‌توان به عموم مردم توصیه کرد. همچنین هیات‌های عزاداری اگر می‌خواهند برنامه‌های فرهنگی خود را متنوع کنند می‌توانند یا این کتاب را به اعضا و حاضران در مراسم عزاداری هدیه دهند و یا اینکه جلسات کتابخوانی این کتاب را برگزار کنند. همچنین این کتاب می‌تواند خط فکری خوبی نیز به مداحان اهل بیت نیز بدهد.

منبع: مهر

بجز مسلم بن عقیل که پیش از محرم شهید شد، دیگر پسران عقیل و همچنین چهار نواده او نیز در نبرد عاشورا همراه حضرت سیدالشهدا (ع) به شهادت رسیدند، اما امروزه کمتر از سلحشوری این خاندان یاد می‌شود.



منبع خبر

عموزادگانی که حماسه آفریدند بیشتر بخوانید »