تامیر مورگی

به گزارش مجاهدت از گروه بین‌الملل دفاع‌پرس، در پی حملات کوبنده حزب‌الله به شمال فلسطین اشغالی و آتش سوزی‌های گسترده‌ای که در این منطقه رخ می‌دهد، رسانه‌ها و محافل صهیونیستی اعلام کردند هدف حزب‌الله و دبیر کل آن، تخلیه کامل شمال و سپس کل «اسرائیل» (فلسطین اشغالی) است.

این رسانه‌ها درباره حملات موشکی گسترده‌ای که دیروز مقاومت لبنان علیه اشغالگران در شمال اراضی اشغالی انجام داد اعلام کردند: همه موشک‌های حزب‌الله که از صبح چهارشنبه به سمت شمال «اسرائیل» (فلسطین اشغالی) شلیک شد مستقیماً به اهداف خود اصابت کرده است.

نصرالله می‌خواهد کل «اسرائیل» را از اسرائیلی‌ها تخلیه کند

در همین زمینه «تامیر مورگ» خبرنگار سیاسی شبکه ۱۴ رژیم صهیونیستی گفت: هر کس که معتقد است (سید) حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله به دنبال هدف قرار دادن یک خانه یا تاسیسات نظامی در اسرائیل (فلسطین اشغالی) است، در جریان حوادث قرار ندارد و چیزی از اتفاقاتی که رخ می‌دهد نمی‌داند. واقعیت آن است که هدف نصرالله ابتدا تخلیه شمال و سپس تخلیه کل اسرائیل از اسرائیلی‌هاست.

خطر جدی برای تاسیسات راهبردی اسرائیل در پی آتش‌سوزی‌های گسترده

بعد از حملات شدید موشکی که دیروز حزب‌الله به شمال فلسطین اشغالی انجام داد، «یائیر آلکایم» فرمانده آتش نشانی رژیم صهیونیستی در شمال اعلام کرد که سطح آتش‌سوزی‌ها بسیار گسترده بوده و شهرک‌ها و تاسیسات استراتژیک را در معرض خطر جدی قرار داده است.

وی گفت: تیم‌های متعددی از جمله نیرو‌های کمکی از ایستگاه‌های منطقه شمال و همچنین مناطق ساحلی و مرکزی به مکان آتش سوزی‌ها اعزام شده‌اند و برای خاموش کردن کامل آتش تلاش می‌کنند، اما میزان خسارت‌ها و آتش‌سوزی‌ها زیاد است.

حزب الله در حال جمع آوری دستاورد‌های استراتژیک در شمال است

«میراو زونزین» تحلیلگر ارشد صهیونیست در گروه بین‌المللی بحران در مقاله‌ای که در روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز منتشر شد درباره تاثیر عملیات‌های حزب الله در شمال فلسطین اشغالی هشدار داده و تاکید کرد که شهرک‌های شمالی از ابتدای جنگ به منطقه متروکه تبدیل شده‌اند.

این تحلیلگر صهیونیست گفت: کاملاً روشن است که بدون آتش بس در غزه، اوضاع در شمال می‌تواند به سرعت به سمت یک جنگ تمام عیار میان اسرائیل و حزب‌الله پیش برود. جبهه غزه و جنوب لبنان از ابتدای جنگ به یکدیگر مرتبط بوده‌اند و حزب الله برای پشتیبانی از غزه وارد درگیری با ارتش اسرائیل شد.

بر اساس این مقاله، از اکتبر ۲۰۲۳ اسرائیل در میان یک جنگ فرسایشی سخت با حزب الله قرار گرفته که برای ادامه این جنگ به نیروی انسانی و منابع نظامی پایدار و قوی نیاز دارد. تخلیه انبوه شهرک‌های اسرائیلی از ساکنان آن در شمال و ایجاد یک منطقه حائل، عواقب ناگواری برای اسرائیل داشت؛ زیرا حزب الله توانست آزادانه‌تر بجنگد و مناطق وسیعی مانند کریات شمونه، متولا و مرگلیوت را به شکل مکرر مورد هدف قرار دهد.

تحلیلگر مذکور اسرائیلی افزود: روشن است که ادامه جنگ همچنان به بسیاری از خانه‌ها و زیرساخت‌ها در شمال آسیب وارد می‌کند و ده‌ها هزار اسرائیلی که از این منطقه آواره شده‌اند، هنوز نمی‌دانند چه زمانی می‌توانند به خانه‌هایشان برگردند و یا اصلاً برگشتی در کار هست یا نه.

وی تاکید کرد: با پایان سال تحصیلی و نیاز خانواده‌ها به برنامه‌ریزی برای فصل پاییز، شهرک نشینان نمی‌دانند که آیا به زندگی عادی خود قبل از جنگ برمی‌گردند یا نه. بسیاری از آنها دچار مشکلات شدید معیشتی هستند، چون شغلشان را از دست داده‌اند و کابینه اسرائیل هم هیچ جدول زمانی مشخصی برای بازگشت این شهرک نشینان به مناطق خود تعیین نکرده است.

این کارشناس صهیونیست اظهار داشت: اسرائیل ادعا می‌کند که در حال دستیابی به دستاورد‌های تاکتیکی مهمی علیه حزب الله است، اما این ادعا کاملاً دروغ است. به ویژه اینکه حزب الله تقریباً روزانه ده‌ها پهپاد و موشک را به سمت داخل اسرائیل (فلسطین اشغالی) شلیک می‌کند و مناطق شمالی تقریباً خالی شده و تردد در آنها ممنوع است.

در ادامه مقاله این تحلیلگر اسرائیلی آمده است: واقعیت آن است که حزب الله همچنان به دستاورد‌های استراتژیک خود می‌افزاید و فرصت یافته تا سیستم‌های دفاعی و نظارتی اسرائیل را برای مدت طولانی مورد بررسی قرار دهد و نقاط ضعف اسرائیل را در این زمینه بشناسد. ادامه روند کنونی جنگ و تشدید حملات حزب الله بسیار خطرناک است؛ زیرا خطر وقوع یک جنگ همه جانبه را در پی دارد. به ویژه اینکه محاسبات اسرائیل درباره سلاح‌هایی که حزب الله در میدان نبرد به کار می‌برد اشتباه بود و هرچه این جنگ طولانی‌تر شود حزب الله از سلاح‌های جدیدتری استفاده خواهد کرد و احتمال اینکه اسرائیل به یک درگیری عمیق‌تر کشیده شود بسیار زیاد است.

وی با هشدار درباره عواقب ادامه جنگ غزه تاکید کرد: آتش بس در نوار غزه موجب آرام شدن جبهه شمال می‌گردد و می‌تواند راهی برای بازگشت شهرک نشینان به این منطقه باشد.

رسانه‌های عبری به نقل از مقامات ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کردند: در صورت وقوع یک تقابل گسترده باید منتظر حمله گروهی بزرگ از هواپیما‌های بدون سرنشین حزب الله به عمق اسرائیل (فلسطین اشغالی) باشیم.

مقامات ارتش صهیونیستی همچنین اعلام کردند که فعال ماندن بیش از حد پدافند هوایی ارتش اسرائیل منجر به بروز چند پدیده نگران کننده شده است. اولین پدیده نگران کننده مربوط به هشدار‌های نادرستی است که رادار‌ها صادر می‌کنند، به ویژه درباره پهپاد‌های انفجاری؛ زیرا پیش بینی مسیر پرواز آنها برخلاف موشک بسیار دشوار است.

از طرف دیگر رسانه‌های صهیونیستی گزارش دادند که حزب الله با استفاده از پهپاد‌ها و موشک‌های خود می‌تواند به اهداف مختلفی در داخل اسرائیل (فلسطین اشغالی) حمله کند، از جمله شهر‌ها و شهرک‌های شمالی و مرکزی. همچنین سناریوی حمله حزب الله به مجتمع بندری در حیفا نیز دور از انتظار نیست.

انتهای پیام/ ۱۳۴

به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، با گذشت بیش از یکصد و پنجاه روز جنگ در نوار غزه، در روز‌های اخیر اخباری در رسانه‌های رژیم صهیونیستی منتشر شده که تأمل در آن نشانگر علائم یک زلزله سیاسی در رژیم صهیونیستی است. براساس گزارش تامیر مورگی، خبرنگار سایت صهیونیستی Now۱۴، «دانیل هاگاری»، سخنگو و نفر دوم ارتش اسرائیل به همراه تعداد زیادی از فرماندهان بلند پایۀ واحد پردازش داده، در میانه جنگ در غزه، از بازنشستگی خود از ارتش خبر دادند. واحد پردازش داده، واحدی است که با تحلیل داده‌های اطلاعاتی جمع آوری شده از فضای میدانی و تجمیع آن با دیگر داده‌های به دست آمده در دیگر حوزه‌ها مثل فضای مجازی، داده‌های اطلاعاتی در اختیار واحد‌های عملیاتی قرار می‌دهد.

دلایل عنوان شده از سوی برخی از این فرماندهان در گزارش نامبرده از این قرار است:

«موران کاتس»، دارای درجه سرهنگی – که زندگی غیرنظامی دارد و سخنگوی ارتش نیز هست – عدم پیشرفت کار‌ها در دو حوزه فردی و حرفه‌ای را دلیل استعفای خود اعلام کرد. «ریچارد هِکت»، فرد دیگری است که به عنوان سخنگوی ارتش در رسانه‌های بیگانه خدمت کرده است. او – که به پایبندی به نظم سازمانی زبانزد است – زمانی استعفای خود را ارائه کرد که، مطلع شد فرد دیگری به جای وی برای تکیه بر کرسی این منصب معرفی شده است. سرهنگ دوم، «میراو گرانوت استولر» و سرهنگ دوم «تسوبیا موشکوویچ» نیز عدم ترفیع درجه را دلیل استعفای خود توصیف کرده‌اند.

اینکه مقامات ارتش با رسیدن زمان بازنشستگی شان، درخواست بازنشستگی کنند امری نسبتاً طبیعی است، چرا که برخی مایل به ادامه خدمت پس از بازنشستگی و عده‌ای مایل به خروج از ارتش هستند، اما درخواست بازنشستگی در زمانی که ارتش این رژیم درگیر جنگی تمام عیار است، محل سؤال است. چرا در میانه جنگ در نوار غزه، شخصی در جایگاه «دانیل هاگاری» – که به گفته نگارنده گزارش سایت «Now۱۴» نفر دوم ارتش به حساب می‌آید – باید درخواست جدایی از ارتش را داشته باشد؟

دلایل استعفای فرماندهان ارتش رژیم صهیونیستی

آنچه عامل خروج فرماندهان ارتش رژیم صهیونیستی از ارتش در میانه جنگ شده، مرتبط با برخی عوامل زیرساختی فردی و سازمانی در رژیم صهیونیستی و ارتش آن است که عمدتاً در پس جنگ روانی رسانه‌ای صهیونیست‌ها و تبلیغات ظاهری آن‌ها مخفی نگاه داشته می‌شود.

۱. عدم تعهد به رژیم صهیونیستی

۲. ترجیح منافع شخصی به منافع سازمانی

دومین عامل در خروج فرماندهان ارتش رژیم صهیونیستی به یک عامل فردی در صهیونیست‌ها باز می‌گردد. روانشناسی صهیونیست‌ها نشان می‌دهد آن‌ها به دلیل آموزه‌های نژادپرستانه، همواره منافع فردی را بر منافع سازمانی ترجیح می‌دهند. البته ترجیح منافع شخصی بر منافع سازمانی مختص صهیونیست‌ها نبوده، در تمام فرهنگ‌ها می‌توان نشانه‌هایی از آن را یافت. اما در جامعه صهیونیستی به دلیل آموزه‌هایی که موجب شده آن‌ها خود را از دیگران برتر دانسته، در راستای این برتری جویی دست به جنایت‌های رنگارنگ بزنند، این مسئله به یک اصل فراگیر تبدیل شده است.

خروج فرماندهان ارتش از خدمت در میانه جنگ یکی از نشانه‌های این وجه روانشناسی صهیونیست‌ها است. نشانه دیگر این وجه از خصلت صهیونیستی را می‌توان در مهاجرت معکوس موجود در سرزمین اشغالی هم مشاهده کرد. براساس برخی آمار‌ها در حال حاضر ۵۰۰ هزار نفر از صهیونیست‌های ساکن سرزمین اشغالی به خارج از فلسطین اشغالی گریخته‌اند و حاضر به حضور در کنار سایر صهیونیست‌ها در زمان جنگ نیستند. این رقم، قریب به ۸ درصد جمعیت کل صهیونیست‌های حاضر در فلسطین را شامل می‌شود.

۳. نارضایتی از بی تعهدی سازمان

سومین عامل خروج فرماندهان ارتش رژیم صهیونیستی از خدمت در میانه جنگ، به نارضایتی آن‌ها از سازمانی باز می‌گردد که در آن خدمت کرده‌اند. همانگونه که در گزارش خبرنگار «Now۱۴» نیز موجود بود، برخورد تحقیر آمیز با فرماندهان یا عدم ترفیع درجه از سوی خود آن‌ها به عنوان عامل خروج شان از ارتش در بحبوحه جنگ عنوان شده است. هرچند این عامل می‌تواند دلیلی برای خروج نیرو‌ها از خدمت باشد، اما خروج یک مجموعه از فرماندهان، آن هم در میانه جنگ، به دلیل نارضایتی از سازمان، چندان قابل پذیرش نبوده، بیشتر شبیه بهانه جویی برای فرار جنگ می‌نماید.

۴. نگرانی از محاکمه پس از جنگ

اما چهارمین عامل و شاید مهمترین عامل فرار فرماندهان ارتش رژیم صهیونیستی از خدمت به مسئله‌ای باز می‌گردد که هر چه نشانه‌های پایان یافتن جنگ آشکارتر می‌شود خود را بیشتر نشان می‌دهد و آن هم ترس از محاکمه پس از جنگ است. عملیات «طوفان الاقصی»، به وضوح بیانگر ضعف و شکست اطلاعاتی دستگاه‌های امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی در مصاف با رزمندگان مجاهد مقاومت فلسطین بود. اولین سؤالی که همه صهیونیست‌ها از همان روز ۷ اکتبر ۲۰۲۳ از مقامات این رژیم می‌پرسیدند این بود که چگونه ممکن است دستگاه‌های عریض و طویل اطلاعاتی نظامی اسرائیل از چنین حمله وسیعی اطلاع نداشتند؟

پاسخ به سؤال فوق از همان روز‌های آغازین جنگ تاکنون به تعویق افتاده است و مقامات رژیم صهیونیستی، وعده بررسی و پاسخ به آن را به پایان جنگ موکول کرده اند. تمام صهیونیست‌ها می‌دانند پایان جنگ، به معنای آغاز روند رسیدگی به پرونده افراد مقصر و مسئول در وقوع عملیات «طوفان الاقصی» در سرزمین‌های اشغالی خواهد بود و افکار عمومی در انتظار فرارسیدن آن روز است. این مسئله آنقدر حساس و چالش برانگیز است که تشکیل کمیته بررسی ۷ اکتبر از سوی «هرتزی هالوی»، رئیس ستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی در میانه جنگ، به یک درگیری تمام عیار در کابینه رژیم صهیونیستی منجر شد و وی را مجبور ساخت، کار کمیته نامبرده را متوقف کند.

حال فرماندهان ارتش، به ویژه واحد‌هایی که مسئول جمع آوری اطلاعات و داده‌های عمومی و تحلیل و بررسی بوده‌اند، به خوبی می‌دانند هرچه زمان بگذرد، آن‌ها نیز احتمالا زیر تیغ محاکمه‌های قضایی و نظامی خواهند رفت و معلوم نیست چه آینده‌ای در انتظار آن‌ها است. به همین دلیل از هم اکنون فرار را برقرار کرده‌اند تا از احتمال محاکمه و محکومیت مصون باقی بمانند.

آنچه توسط فرماندهان ارتش رژیم صهیونیستی طی روز‌های اخیر رقم خورد نشان داد، رژیم صهیونیستی با وجود تمام هزینه‌های هنگفتی که در عرصه جنگ روانی انجام می‌دهد، وفاق درونی خود را در این جنگ از دست داده، مؤلفه‌های انسجام بخش این رژیم در حال از بین رفتن هستند. صهیونیست‌های مهاجر ساکن سرزمین‌های اشغالی، به ساختار موجود بی اعتماد‌تر شده‌اند و با ترجیح منافع فردی بر منافع سازمانی نوعی بی‌تعهدی به رژیم را از خود بروز می‌دهند. مؤلفه‌ای که به مرور با استمرار یافتن، این رژیم را از درون متلاشی خواهد کرد.

منبع: تسنیم

انتهای پیام/ ۱۳۴