به گزارش مجاهدت از مشرق، با قدرت گرفتن صنعت و اقتصاد چین در دهههای اخیر، آمریکا و متحدانش با حریف جدیدی در عرصه بینالملل مواجه شدند که بُعد جدیدی از توازن قوا را ترسیم میکرد؛ عرصه نوینی که بیتردید از نگاه رهبران کاخ سفید مطلوب ارزیابی نشد و این امر به تشدید تنشها بین واشنگتن – پکن و به تعبیری جنگ سرد اقتصادی بین این دو قدرت منجر شد.
روندی که در ماههای گذشته با تحریک سیاسی پکن در حوزه تایوان و در هفتههای گذشته با سیل اتهامات واشنگتن مبنی جاسوسی بالونهای چینی و همزمان تنشآفرینیهای اقتصادی وارد مرحله جدیدی شده است؛ مرحلهای که تحلیلگران آن را پیش زمینهای برای یک جنگ تمام عیار ارزیابی میکنند.
به اعتقاد تحلیلگران سیاسی، روند حاکم بر روابط پکن – واشنگتن میانه راهی است که به برهم خوردن نظم جهانی ختم میشود و میتواند کشورها و دولتهای جهان را به دو دسته تقسیم کرده و به تکرار مسیر جنگ سرد در ابعادی گستردهتر بکشاند.
در تبیین این شرایط میتوان به سیاست تحریکآمیز آمریکا در گسترش روابط نامتعارف دیپلماتیک با تایوان و به دنبال آن بهانه بالونهای تحقیقاتی چین و سپس محدودیتها و فشارهای اقتصادی و سیاسی آمریکا در حوزه فناوریهای نوین و تراشههای الکترونیکی چینی اشاره داشت؛ مسیری که با هدفگذاری دقیق تبلیغاتی، احساسات مردم جهان را نشانه گرفته و تلاش دارد دولتها و ملتها را در جهت اجرای برنامههای آتی خود متقاعد و هم فکر کند.
واشنگتن علیه پکن؛ از تحریک تا تحریم
در همین پیوند مجلس جدید نمایندگان ایالات متحده آمریکا که در کنترل اکثریت جمهوری خواه است، اواخر دیماه امسال طرحی را تصویب کرد که بر اساس آن صادرات ذخایر نفتی آمریکا به چین ممنوع میشود؛ اگرچه این اقدام در سنا با سرنوشتی نامشخص مواجه است.
اما در طرف دیگر پکن در پاسخ به تحریمهای گسترده آمریکا علیه شرکتهای چینی به بهانه حمایت از روسیه در جنگ با اوکراین، تاکید کرده است که اقدامات واشنگتن نه مبنایی در قوانین بینالمللی دارد و نه حکمی از سوی شورای امنیت سازمان ملل. آنها تحریمهای یکجانبه و غیرقانونی هستند که به منافع چین ضربه میزنند.
مائو نینگ سخنگوی وزارت امور خارجه چین هشتم اسفند جاری در نشست خبری هفتگی خود با خبرنگاران، ضمن ابراز تاسف از تحریم شرکتهای چینی از سوی آمریکا، تاکید دارد که پکن این تحریمها را رد کرده و اعتراض جدی خود را به طرف آمریکایی انتقال داده است.
سخنگوی وزارت امور خارجه چین، موضع این کشور درباره جنگ اوکراین را عینی و منصفانه توصیف و تاکید کرد که ما به طور فعال مذاکرات صلح را ترویج کرده و به دنبال راه حل سیاسی برای این موضوع هستیم. با این حال، آمریکا شعله آتش را با ارسال تسلیحات بیشتر شعلهورتر کرده و به ادامه درگیریها دامن زده است.
نینگ تصریح کرد که آمریکا تا به امروز، بیش از ۳۲ میلیارد دلار کمک نظامی از جمله مقادیر زیادی تسلیحات پیشرفته در اختیار اوکراین قرار داده است. همین چند روز پیش، واشنگتن یک بخش دیگر از کمک نظامی به اوکراین را به ارزش ۲ میلیارد دلار اعلام کرد.
وی ادامه داد: آمریکا سلاحها را روانه یک طرف درگیری میکند، در نتیجه جنگ را طولانیتر کرده و صلح را دور میسازد. با این حال آمریکا اطلاعات نادرستی را منتشر میکند که چین به روسیه سلاح میدهد و شرکتهای چینی را به این بهانه تحریم میکند. این هژمونیسم و استاندارد دوگانه و ریاکاری مطلق است.
سخنگوی وزارت امور خارجه چین اظهار داشت: در سالگرد تشدید کامل بحران اوکراین، چین سند موضع خود را در مورد حل و فصل سیاسی بحران منتشر کرد، در حالی که آمریکا تحریمهایی را علیه شرکتهای چینی و دیگر شرکتهای خارجی اعمال کرد. چه کسی صلح و تنش زدایی را ترویج میکند و چه کسی به تنشها دامن میزند و جهان را بی ثبات تر می کند؟ پاسخ این سوال نسبتا واضح است.
نینگ خاطرنشان کرد: ما از آمریکا میخواهیم تا در رفتار خود تأمل کند، آنچه برای جهان خوب است را در نظر داشته باشد و کاری انجام دهد که در واقع به کاهش تنش و ادامه مذاکرات صلح کمک کند. آمریکا همچنین باید از انتشار اطلاعات نادرست دست بردارد و تحریمهای شرکتهای چینی را لغو کند. طرف چینی به انجام اقدامات لازم برای حفاظت از حقوق قانونی و منافع شرکتهای چینی ادامه خواهد داد.
بر اساس گزارشهای منتشر شده، چین پیشتر از ایالات متحده به اتهام «به خطر انداختن» صلح و ثبات در تنگه تایوان انتقاد و تاکید کرده که عبور هواپیمای نظامی آمریکایی از تنگه تایوان که هفته گذشته صورت گرفت، صلح و ثبات در این آبراه حساس را «به خطر» انداخته است.
چین همواره تایوان را بخشی از خاک خود میداند و از تمام کشورهای جهان میخواهد به اصل چین واحد و تمامیت ارضی این کشور احترام بگذارند و آمریکا اگر چه استقلال تایوان را به رسمیت نمیشناسد، اما گفته است چنانچه چین اقدام نظامی علیه تایوان انجام دهد، از آن حمایت خواهد کرد.
تحلیلگران معتقدند که از همین رو، نشست وزرای خارجه گروه ۲۰ در حالی یکم و دوم مارس (دهم و یازدهم اسفند جاری) در هند برگزار میشود که تشدید تنشها بین ایالات متحده و چین از موضوعات محوری آن مطرح شده است.
تراشههای الکترونیکی؛ فصل جدید تقابل آمریکا علیه چین
از طرف دیگر دستیابی چین به فناوریهای نوین، موجب نگرانی واشنگتن شده و آمریکا را مجبور کرده است که به دنبال استفاده از تمام ظرفیتهای غرب علیه پکن باشد؛ چراکه به اعتقاد تحلیلگران، افزایش نقش و جایگاه پکن در سیاست و اقتصاد جهانی و سنگین شدن وزن آن در تحولات بینالمللی موجب ترس غرب به ویژه ایالات متحده شده و همگان چین را مهمترین جبهه برای تهدید و نابودی هژمونی آمریکا ارزیابی میکنند.
این هراس البته از بیشتر از یک دهه قبل در آمریکا جدی گرفته شد و از همان زمان باراک اوباما سیاستهایی را در زمینه مقابله با روند رشد چین اتخاذ کرد و تمرکز بر شرق آسیا را در دستور کار خود قرار داد و در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ این سیاست ها تشدید شد و کار به جنگ تعرفهای و تجاری کشیده شد و حال دولت جو بایدن همان راهبرد را در تقابل با پکن به کار بسته است.
تقویت پیمانهای اقتصادی امنیتی با کشورهای شرق آسیا، نزدیکی بیشتر به ژاپن، کره جنوبی و استرالیا و تلاش برای رقیب تراشی و بزرگ کردن دهلی نو در مقابل پکن و خارج کردن شرکتها و سرمایهگذاران غربی از چین مهمترین اقدامات کاخ سفید در این زمینه ارزیابی میشود.
در ماههای اخیر نیز تحریم فناوریها به ویژه مباحث مربوط به تراشه و نیمه هادیها که گفته میشود نقش مهمی در آینده اقتصاد و صنعت جهان دارند به مجموعه اقدامات تنشآفرین آمریکا علیه چین اضافه شده و دولت بایدن در یکی از تازهترین اقدامات خود استفاده از شبکههای اجتماعی پرمخاطب و محبوب چینی را برای کارمندان ادارات دولتی و بسیاری از شرکتها ممنوع کرده است.
مرکز پژوهشی نشنال اینترست در همین پیوند با توجه به رویکردهای ضدچینی دولت آمریکا آورده است: در محیط پرتنش بینالمللی امروزی، نوآوریهای فنآورانه همچون هوش مصنوعی، اتوماسیون، رباتیک، فناوری کوانتومی و فضایی امتیازاتی استثنایی برای دولتها محسوب میشوند و نوعی از رقابت جهانی قدرت را شکل میدهند و چین با سرمایهگذاریها و تدوین سیاستهای خود در این زمینهها، توجه غرب را به خود متمرکز کرده و اکنون بهعنوان یک رقیب یا حتی دشمن مهم ایالات متحده مطرح شده است.
از این رو تحلیلگران معتقدند که افزایش ظرفیت و توانایی فناورانه چین به یکی از موضوعات اصلی در روابط دوجانبه واشنگتن با پکن تبدیل و با توجه به تمایل تصمیم گیرندگان آمریکایی برای حفظ رهبری جهانی ایالات متحده در حوزههای اقتصادی، نظامی و فناوری، ادغام صنایع غیرنظامی-نظامی پکن و توسعه فناوریهایی چینی با کاربرد دوگانه به چالشهای حیاتی برای کاخ سفید تبدیل شده است.
برایند این تنشها موجب شده است که تحلیلگران نسبت به تبعات چشمانداز تاریک روابط پکن – واشنگتن برای جهانیان ابراز نگرانی کنند؛ چراکه ادامه سیاستهای خصمانه آمریکا در جبهه جدیدی که علیه چین تعریف کرده است میرود که نظم جهانی را مخدوش کرده و فصل جدیدی از جنگ بین دولتها را بازتعریف کند.