راه حل "حامیان روحانی" برای بهبود اداره کشور/ "گفتوگو با رهبری"! توطئه جدید بانیان تحریم انتخابات
“دشمنان مدیریت جهادی قالیباف” امروز در حالی از لزوم بهبود سرمایه اجتماعی کشور حرف میزنند که خودشان با هجمه بیمبنا به کارنامه خوب قالیباف؛ عامل ضربه به سرمایه اجتماعی کشور بودند.
سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
راه حل “حامیان روحانی” برای بهبود اداره کشور
محمدرضا تاجیک از تئوریسینهای جریان اصلاحات و از حامیان روحانی که در ایام انتخابات سال 96 در مدح پوپولیسم برای پیروزی روحانی سخن گفته بود، اخیراً در یادداشتی با مضمون ارائه راهکار در جهت اداره کشور، به نقل تعالیم لائو تزو، فیلسوف قدیمی چینی برای سیاسیون کشور پرداخته است.
به گزارش مجاهدت به نقل ازاعتمادآنلاین، او در بخشی از این یادداشت مینویسد: میدانم که این توصیههای عقلایی لائو تزو (بهویژه توصیه آخر ایشان)، در میان بسیاری از اصحاب تصمیم و تدبیر کلان امروز ما، خریداری ندارد، و میدانم بسیاری از تنشها و ستیزشهای بیرونی ما، دقیقا ناشی از نشت و رسوب باورداشتی کژ و وارونه – نسبت به آموزههای لائوتزو – در اعماق نگاه و احساس و اعتقاد این عده از اربابان قدرت است. اما بگذارید در عالم بیگوش و بیهوش و بیمخاطب خود، خوانشی درونماندگار از این آموزههای لائوتزو داشته باشیم.
تاجیک در بخش پایانی این یادداشت با هشدار شکست و مرگ و خون به کسانی که حرفهای او را قبول ندارند، گفته است: بگذارید مطلب خود را با این گفته سعدی در «نصیحهالملوک» به پایان ببریم که: تا دفع مضرت دشمن به نعمت میتوان کرد، خصومت نتوان کرد که خون از مال شریفتر است.[1]
********
* تاجیک که از حامیان تحریم انتخابات 1400 نیز بوده است؛ چندی قبل در یادداشت دیگری مدعی پایان سیاست در ایران شده بود. ادعایی که ما در پیامد آن گفتیم که از رحم چنین حرفهای غلطی تفنگهای حمایل شده و قطارهای فشنگ خارج خواهد شد! [2]
در اشاره به یادداشت اخیر تاجیک و تأکیدات او بر تعالیم لائو تزو نیز بیان یک نکته جالب ضروریست…
و آن اینکه پیش از صدور راهبرد درباره سیاسیون و ادارهکنندگان کشور برای مشق تعالیم لائو تزو! این آقای تاجیک و دوستان ایشان هستند که باید برایشان راهبرد صادر شود…
زیرا آنها هرگز جز فتنه و ناکارآمدی، “تهدید به اسلحه” و تایتانیکسازی از نظام اسلامی دستاورد دیگری نداشتهاند. و البته در آخرین شاهکارشان حامی ناکارآمدیهای روحانی و تحریم انتخابات هم بودهاند.
اگر آقای تاجیک نخواهند راه دور بروند ما به ایشان پیشنهاد میکنیم از “سنت مجازات جمعی رونین” و هاراگیری ساموراییهای ژاپن که بسی متأخرتر و متمدنتر از لائو تزو محسوب میشوند درس بگیرند و کمی از ملامت خودشان و دوستانشان هم بابت آنهمه بلایی که نسخهپیچی کردند؛ به مردم گزارش بدهند.
البته مثال سنت رونین ساموراییها یک طعنه سیاسی بیشتر نیست! فلذاست که ما معتقدیم امر جامعه هرگز اصلاح نخواهد شد مگر با اذعان سیاست پیشهگان جامعه به اشتباهاتشان و عمل به توصیه قرآنی ” تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَیَّنُوا”…
***
دشمنان مدیریت جهادی قالیباف و اعتماد ضربهخورده مردم
محسن سرخو، فعال چپ و عضو سابق شورای شهر تهران در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایسنا خواستار “اتمام مشکلات اقتصادی” شده و گفته است: رابطه حفظ سرمایه های اجتماعی با اتمام مشکلات اقتصادی کشور یک رابطه مستقیم است. اگر نتوانیم سرمایههای اجتماعی را حفظ کنیم به دور باطل از دست رفتن سرمایههای اقتصادی میافتیم. این یک فرمول علمی است!
او همچنین اظهار میکند: برای حفظ سرمایه اجتماعی کشور که یک ضرورت تلقی می شود چند موضوع حائز اهمیت است. مهمترین پارامترهایی که در این موضوع اثر دارند بحث رونق اقتصادی، ایجاد اشتغال مناسب و متناسب با تحصیلات فارغ التحصیلان، ایجاد بستر مناسب برای امنیت سرمایه گذاری، جلوگیری از تصمیمات هیجانی و ناگهانی و کاهش مداخلات دولت در مباحث اقتصادی هستند.[3]
*قبل از هر چیز باید دانست که “مشکلات اقتصادی” مسئله روزمره تمام حکومتها و در تمام دورانها هستند.
بدین منوال، گزارههایی مثل اتمام مشکلات اقتصادی، ریشهکن شدن فساد و… همگی گزارههایی غلط و غیر عقلانی هستند.
چه اینکه مقوله اقتصاد به دلیل تأثیرپذیری چند وجهی؛ حتی در حکومت امام معصوم نیز بدون ایراد و اشکال نخواهد بود (البته باید دانست که تأمین عدالتآمیز حداقلها و زیرساختها و دوری حاکمیت از تبعیض همواره در اقتصاد ممکن است). مقوله فساد هم از آنجا که یک امر نفسانی است با هیچ ابزاری و حتی با ابزارهای امام معصوم و در حکومت امام معصوم نیز ریشهکن نمیشود.
و اما بحث سرمایه و اعتماد اجتماعی…
ضمن تأکید بر مقدمه پیشگفته بایستی اشاره کرد که آنچه که بر میزان اعتماد و سرمایه اجتماعی یک حکومت میافزاید و یا از آن میکاهد؛ وجود پارهای از مشکلات روزمره نیست! کما اینکه اشاره کردیم مشکلات همیشه هست و آسمان نیز همه جا به همین رنگ است.
بلکه علتالعلل و عامل اخلال در سرمایه اجتماعی برای حکومتی که عزم رفع مشکلات را دارد و در مسیر پیشرفت است؛ بزرگنمایی از مشکلات، سیاهنمایی، تقلا برای انکسار امید مردم و القای زیست جهنمی به افکار عمومی است.
کاری که متأسفانه اصلاحطلبان طی 10 سال گذشته با نیت در آغوش کشیدن فتنه اقتصادی آنرا انجام دادهاند و در کنار انکار مثبتات کشور (که میتواند موجب افزایش سرمایه اجتماعی شود) تا توان داشتهاند سیاهنمایی و پمپاژ ناامیدی کردهاند.
شاهد مثال نیز شخص آقای سرخو و سیاهنماییهای ایشان بر سر مدیریت جهادی قالیباف در شهرداری تهران است.
در روزهای وقوع آتشسوزی در ساختمان پلاسکو که قبلا با هشدار قالیباف همراه شده بود و حادثه هم با مدیریت میدانی قالیباف و بدون آسیب به هیچ شهروندی به سرعت تعیین تکلیف شد اما سرخو در شورای شهر تهران بر استعفای قالیباف تأکید کرد!
او همچنین در مقطعی دیگر اظهاراتی را علیه قالیباف مطرح کرده و مدعی شده بود که قالیباف به جای اینکه برای آتشنشانی تهران بالگرد بخرد؛ پولهای را به سمت خیریهها برده و از امنیت تهرانیها غافل بوده است. [4]
جالب آنکه نه تنها مدیریت قالیباف و آتشنشانان مورد تأیید تمام کارشناسان داخلی و خارجی قرار گرفت بلکه بعدها در حوادث مشابه در آتشسوزی برج گرنفل لندن و فرو ریختن یک برج مسکونی در میامی آمریکا دیدیم که نه تنها از هیچ بالگردی برای خاموش کردن آتش استفاده نشد بلکه آواربرداری و تعیین تکلیف ناپدیدشدگان نیز هفتهها طول کشید!
جالب است که بعدها و در دوران شورای شهر و شهرداری تهران نیز هیچ بالگردی برای آتشنشانی تهران خریده نشد و آقایان همچنان مشغول اثبات ادعای فساد علیه قالیباف بودند…
معالوصف امثال سرخو به جای پس گرفتن حرفهای خود و عذرخواهی از بابت آنهمه سیاهنمایی و انکار قدرت مدیریت جهادی؛ امروز بعنوان کارشناس بر منابر مینشینند و ضرباتی که خود بر پیکره اعتماد مردم وارد آوردند را به مشکلات اقتصادی و غیره (که در آن مشکلات هم دست همینان در کار است) ربط میدهند.
ما قضاوت درباره این جهان تناقضات را بر عهده مخاطبان محترم وامیگذاریم…
***
“گفتوگو با رهبری”! توطئه جدید بانیان تحریم انتخابات
غلامرضا ظریفیان، از فعالان چپ و از حامیان تحریم انتخابات در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا گفته است:
“اصلاحطلبان طیف وسیعی و با نوع اعتبار متفاوت از نظر حاکمیت هستند یعنی از نظر حاکمیت و بخش اصلی قدرت، اصلاحطلبان یکدست نیستند بنابراین اشخاصی از اصلاحطلبان هستند که مورد اعتماد حاکمیت باشند و از گذشته امکان گفتوگو داشتند و امروز نیز این گفتمان ادامه دارد. آقای خوئینیها و امثال ایشان به نظر میرسد کسانی هستند که همچنان امکان ارتباط و گفتوگو را دارند”.[5]
*البته در نظر خیلی چیزها ممکن است!
ولی در وادی “عمل عقلانی” بعید است که حاکمیت کشور بخواهد با کسانی که در سال 88 بصورت علنی در فتنه دخیل بودند و بیانیه ابطال انتخابات و تجمع میدادند، گفتگو کند. (اشاره به بیانیههای مجمع روحانیون که خوئینیها سمت دبیرکلی آن را بر عهده دارد)
همچنین است که هیچ عقل آگاهی از حاکمیت نمیخواهد که با کسانی به گفتوگو بنشیند که بیانیه میدهند و به جای تعیین سهم خود در وضع موجود و معرفی دولت ناکارآمد اعتدال به مردم؛ رهبری را مقصر اوضاع کشور معرفی میکنند! (اشاره به بیانیه سال گذشته موسوی خوئینیها و مخاطب قرار دادن رهبری نظام) [6]
ایضا داشتن نجابت و قبول داشتن ساختارهای نظام جمهوری اسلامی برای گفتوگو با حاکمیت یک پیششرط است و این پیششرط حتما شامل موسوی خوئینیها و دوستان ستادی او که بصورت جمعی و رسمی دست به “تحریم انتخابات 1400” زدند و از مردمسالاری دینی خارج شدند؛ نیست. (اشاره به دومین بیانیه موسوی خوئینیها در سال گذشته برای تشویق اصلاحطلبان به تحریم انتخابات) [7]
اصلاحطلبان باید بدانند که برای یافتن نمایندهای نجیب که بتواند با حاکمیت گفتوگو کند نباید به دنبال “تخممرغ شانسی” باشند!
بلکه بصورت خیلی ساده اول از همه باید جزو نیروهای سیاسی نجیب کشور تعریف شوند (که با خروج از انتخابات چنین چیزی محال است مگر در صورت توبه جمعی و علنی) و ثانیا ماحصل و دستاورد این گفتوگوی احتمالی را نیز برای مردم، برای رجال سیاسی و برای حاکمیت مشخص کنند. چه اینکه اشاره شد که اساسا در تصور گفتوگوی حاکمیت با رجال مذکور نیز هیچ فائده و سودی جز “به رسمیت شناخته شدن فتنه و تحریم انتخابات از سوی حاکمیت”؛ هیچ فائده دیگری به ذهن خطور نمیکند و بسا که هدف عدهای از القای لزوم گفتوگو بین حاکمیت و افراد یاد شده نیز همین مقوله باشد.
فلذا که تکرار ماجرای “تحمیل حکمیّت” به امام جامعه در صفین و اصرار بر گفتوگو با کسانی که در سمت مقابل نظام قرار دارند؛ مورد پذیرش منطق قرار نخواهد گرفت.
خوانش ماجرای “اسحاق جهانگیری” در این زمینه حاوی عبرتهای فراوانی برای امثال ظریفیان است.
***
1_ https://etemadonline.com/content/513990
2_ mshrgh.ir/1267987
3_ https://www.isna.ir/news/1400062216350/
4_ https://www.isna.ir/news/95111610661/
5_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1130009
6_ mshrgh.ir/1088498
7_ mshrgh.ir/1121882
منبع