تحریم خاموش انتخابات

راه حل "حامیان روحانی" برای بهبود اداره کشور/ "گفت‌وگو با رهبری"! توطئه جدید بانیان تحریم انتخابات

راه حل "حامیان روحانی" برای بهبود اداره کشور/ "گفت‌وگو با رهبری"! توطئه جدید بانیان تحریم انتخابات


“دشمنان مدیریت جهادی قالیباف” امروز در حالی از لزوم بهبود سرمایه اجتماعی کشور حرف می‌زنند که خودشان با هجمه بی‌مبنا به کارنامه خوب قالیباف؛ عامل ضربه به سرمایه اجتماعی کشور بودند.

سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

راه حل “حامیان روحانی” برای بهبود اداره کشور

راه حل "حامیان روحانی" برای بهبود اداره کشور/ "گفت‌وگو با رهبری"! توطئه جدید بانیان تحریم انتخابات

محمدرضا تاجیک از تئوریسین‌های جریان اصلاحات و از حامیان روحانی که در ایام انتخابات سال 96 در مدح پوپولیسم برای پیروزی روحانی سخن گفته بود، اخیراً در یادداشتی با مضمون ارائه راهکار در جهت اداره کشور، به نقل تعالیم لائو تزو، فیلسوف قدیمی چینی برای سیاسیون کشور پرداخته است.

به گزارش مجاهدت به نقل ازاعتمادآنلاین، او در بخشی از این یادداشت می‌نویسد: می‌دانم که این توصیه‌های عقلایی لائو تزو (به‌ویژه توصیه آخر ایشان)، در میان بسیاری از اصحاب تصمیم و تدبیر کلان امروز ما، خریداری ندارد، و می‌دانم بسیاری از تنش‌ها و ستیزش‌های بیرونی ما، دقیقا ناشی از نشت و رسوب باورداشتی کژ و وارونه – نسبت به آموزه‌های لائوتزو – در اعماق نگاه و احساس و اعتقاد این عده از اربابان قدرت است. اما بگذارید در عالم بی‌گوش و بی‌هوش و بی‌مخاطب خود، خوانشی درون‌ماندگار از این آموزه‌های لائوتزو داشته باشیم.

تاجیک در بخش پایانی این یادداشت با هشدار شکست و مرگ و خون به کسانی که حرف‌های او را قبول ندارند، گفته است: بگذارید مطلب خود را با این گفته سعدی در «نصیحه‌الملوک» به پایان ببریم که: تا دفع مضرت دشمن به نعمت می‌توان کرد، خصومت نتوان کرد که خون از مال شریف‌تر است.[1]

********

* تاجیک که از حامیان تحریم انتخابات 1400 نیز بوده است؛ چندی قبل در یادداشت دیگری مدعی پایان سیاست در ایران شده بود. ادعایی که ما در پیامد آن گفتیم که از رحم چنین حرف‌های غلطی تفنگ‌های حمایل شده و قطارهای فشنگ خارج خواهد شد! [2]

در اشاره به یادداشت اخیر تاجیک و تأکیدات او بر تعالیم لائو تزو نیز بیان یک نکته جالب ضروریست…

و آن اینکه پیش از صدور راهبرد درباره سیاسیون و اداره‌کنندگان کشور برای مشق تعالیم لائو تزو! این آقای تاجیک و دوستان ایشان هستند که باید برایشان راهبرد صادر شود…

زیرا آنها هرگز جز فتنه و ناکارآمدی، “تهدید به اسلحه” و تایتانیک‌سازی از نظام اسلامی دستاورد دیگری نداشته‌اند. و البته در آخرین شاهکارشان حامی ناکارآمدی‌های روحانی و تحریم انتخابات هم بوده‌اند.

 اگر آقای تاجیک نخواهند راه دور بروند ما به ایشان پیشنهاد می‌کنیم از “سنت مجازات جمعی رونین” و هاراگیری سامورایی‌های ژاپن که بسی متأخرتر و متمدن‌تر از لائو تزو محسوب می‌شوند درس بگیرند و کمی از ملامت خودشان و دوستانشان هم بابت آنهمه بلایی که نسخه‌پیچی کردند؛ به مردم گزارش بدهند.

البته مثال سنت رونین سامورایی‌ها یک طعنه سیاسی بیشتر نیست! فلذاست که ما معتقدیم امر جامعه هرگز اصلاح نخواهد شد مگر با اذعان سیاست پیشه‌گان جامعه به اشتباهاتشان و عمل به توصیه قرآنی ” تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَیَّنُوا”…

***

دشمنان مدیریت جهادی قالیباف و اعتماد ضربه‌خورده مردم

راه حل "حامیان روحانی" برای بهبود اداره کشور/ "گفت‌وگو با رهبری"! توطئه جدید بانیان تحریم انتخابات

محسن سرخو، فعال چپ و عضو سابق شورای شهر تهران در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایسنا خواستار “اتمام مشکلات اقتصادی” شده و گفته است: رابطه حفظ سرمایه های اجتماعی با اتمام مشکلات اقتصادی کشور یک رابطه مستقیم است. اگر نتوانیم سرمایه‌های اجتماعی را حفظ کنیم به دور باطل از دست رفتن سرمایه‌های اقتصادی می‌افتیم. این یک فرمول علمی است!

او همچنین اظهار می‌کند: برای حفظ سرمایه اجتماعی کشور که یک ضرورت تلقی می شود چند موضوع حائز اهمیت است. مهمترین پارامترهایی که در این موضوع اثر دارند بحث رونق اقتصادی، ایجاد اشتغال مناسب و متناسب با تحصیلات فارغ التحصیلان، ایجاد بستر مناسب برای امنیت سرمایه گذاری، جلوگیری از تصمیمات هیجانی و ناگهانی و کاهش مداخلات دولت در مباحث اقتصادی هستند.[3]

*قبل از هر چیز باید دانست که “مشکلات اقتصادی” مسئله روزمره تمام حکومت‌ها و در تمام دوران‌ها هستند.

بدین منوال، گزاره‌هایی مثل اتمام مشکلات اقتصادی، ریشه‌کن شدن فساد و… همگی گزاره‌هایی غلط و غیر عقلانی هستند.

چه اینکه مقوله اقتصاد به دلیل تأثیرپذیری چند وجهی؛ حتی در حکومت امام معصوم نیز بدون ایراد و اشکال نخواهد بود (البته باید دانست که تأمین عدالت‌آمیز حداقل‌ها و زیرساخت‌ها و دوری حاکمیت از تبعیض همواره در اقتصاد ممکن است). مقوله فساد هم از آنجا که یک امر نفسانی است با هیچ ابزاری و حتی با ابزارهای امام معصوم و در حکومت امام معصوم نیز ریشه‌کن نمی‌شود.

و اما بحث سرمایه و اعتماد اجتماعی…

ضمن تأکید بر مقدمه پیش‌گفته بایستی اشاره کرد که آنچه که بر میزان اعتماد و سرمایه اجتماعی یک حکومت می‌افزاید و یا از آن می‌کاهد؛ وجود پاره‌ای از مشکلات روزمره نیست! کما اینکه اشاره کردیم مشکلات همیشه هست و آسمان نیز همه جا به همین رنگ است.

بلکه علت‌العلل و عامل اخلال در سرمایه اجتماعی برای حکومتی که عزم رفع مشکلات را دارد و در مسیر پیشرفت است؛ بزرگنمایی از مشکلات، سیاه‌نمایی، تقلا برای انکسار امید مردم و القای زیست جهنمی به افکار عمومی است.

کاری که متأسفانه اصلاح‌طلبان طی 10 سال گذشته با نیت در آغوش کشیدن فتنه اقتصادی آنرا انجام داده‌اند و در کنار انکار مثبتات کشور (که می‌تواند موجب افزایش سرمایه اجتماعی شود) تا توان داشته‌اند سیاه‌نمایی و پمپاژ ناامیدی کرده‌اند.

شاهد مثال نیز شخص آقای سرخو و سیاه‌نمایی‌های ایشان بر سر مدیریت جهادی قالیباف در شهرداری تهران است.

در روزهای وقوع آتش‌سوزی در ساختمان پلاسکو که قبلا با هشدار قالیباف همراه شده بود و حادثه هم با مدیریت میدانی قالیباف و بدون آسیب به هیچ شهروندی به سرعت تعیین تکلیف شد اما سرخو در شورای شهر تهران بر استعفای قالیباف تأکید کرد!

او همچنین در مقطعی دیگر اظهاراتی را علیه قالیباف مطرح کرده و مدعی شده بود که قالیباف به جای اینکه برای آتش‌نشانی تهران بالگرد بخرد؛ پول‌های را به سمت خیریه‌ها برده و از امنیت تهرانی‌ها غافل بوده است. [4]

جالب آنکه نه تنها مدیریت قالیباف و آتش‌نشانان مورد تأیید تمام کارشناسان داخلی و خارجی قرار گرفت بلکه بعدها در حوادث مشابه در آتش‌سوزی برج گرنفل لندن و فرو ریختن یک برج مسکونی در میامی آمریکا دیدیم که نه تنها از هیچ بالگردی برای خاموش کردن آتش استفاده نشد بلکه آواربرداری و تعیین تکلیف ناپدیدشدگان نیز هفته‌ها طول کشید!

جالب است که بعدها و در دوران شورای شهر و شهرداری تهران نیز هیچ بالگردی برای آتش‌نشانی تهران خریده نشد و آقایان همچنان مشغول اثبات ادعای فساد علیه قالیباف بودند…

مع‌الوصف امثال سرخو به جای پس گرفتن حرف‌های خود و عذرخواهی از بابت آنهمه سیاه‌نمایی و انکار قدرت مدیریت جهادی؛ امروز بعنوان کارشناس بر منابر می‌نشینند و ضرباتی که خود بر پیکره اعتماد مردم وارد آوردند را به مشکلات اقتصادی و غیره (که در آن مشکلات هم دست همینان در کار است) ربط می‌دهند.

ما قضاوت درباره این جهان تناقضات را بر عهده مخاطبان محترم وامی‌گذاریم…

***

“گفت‌وگو با رهبری”! توطئه جدید بانیان تحریم انتخابات

راه حل "حامیان روحانی" برای بهبود اداره کشور/ "گفت‌وگو با رهبری"! توطئه جدید بانیان تحریم انتخابات

غلامرضا ظریفیان، از فعالان چپ و از حامیان تحریم انتخابات در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا گفته است:‌

 “اصلاح‌طلبان طیف وسیعی و با نوع اعتبار متفاوت از نظر حاکمیت هستند یعنی از نظر حاکمیت و بخش اصلی قدرت، اصلاح‌طلبان یکدست نیستند بنابراین اشخاصی از اصلاح‌طلبان هستند که مورد اعتماد حاکمیت باشند و از گذشته امکان گفت‌وگو داشتند و امروز نیز این گفتمان ادامه دارد. آقای خوئینی‌ها و امثال ایشان به نظر می‌رسد کسانی هستند که همچنان امکان ارتباط و گفت‌وگو را دارند”.[5]  

*البته در نظر خیلی چیزها ممکن است!

ولی در وادی “عمل عقلانی” بعید است که حاکمیت کشور بخواهد با کسانی که در سال 88 بصورت علنی در فتنه دخیل بودند و بیانیه ابطال انتخابات و تجمع می‌دادند، گفتگو کند. (اشاره به بیانیه‌های مجمع روحانیون که خوئینی‌ها سمت دبیرکلی آن را بر عهده دارد)

همچنین است که هیچ عقل آگاهی از حاکمیت نمی‌خواهد که با کسانی به گفت‌وگو بنشیند که بیانیه می‌دهند و به جای تعیین سهم خود در وضع موجود و معرفی دولت ناکارآمد اعتدال به مردم؛ رهبری را مقصر اوضاع کشور معرفی می‌کنند! (اشاره به بیانیه سال گذشته موسوی خوئینی‌ها و مخاطب قرار دادن رهبری نظام) [6]

ایضا داشتن نجابت و قبول داشتن ساختارهای نظام جمهوری اسلامی برای گفت‌وگو با حاکمیت یک پیش‌شرط است و این پیش‌شرط حتما شامل موسوی خوئینی‌ها و دوستان ستادی او که بصورت جمعی و رسمی دست به “تحریم انتخابات 1400” زدند و از مردمسالاری دینی خارج شدند؛ نیست. (اشاره به دومین بیانیه موسوی خوئینی‌ها در سال گذشته برای تشویق اصلاح‌طلبان به تحریم انتخابات) [7]

اصلاح‌طلبان باید بدانند که برای یافتن نماینده‌ای نجیب که بتواند با حاکمیت گفت‌وگو کند نباید به دنبال “تخم‌مرغ شانسی” باشند!

بلکه بصورت خیلی ساده اول از همه باید جزو نیروهای سیاسی نجیب کشور تعریف شوند (که با خروج از انتخابات چنین چیزی محال است مگر در صورت توبه جمعی و علنی) و ثانیا ماحصل و دستاورد این گفت‌وگوی احتمالی را نیز برای مردم، برای رجال سیاسی و برای حاکمیت مشخص کنند. چه اینکه اشاره شد که اساسا در تصور گفت‌وگوی حاکمیت با رجال مذکور نیز هیچ فائده و سودی جز “به رسمیت شناخته شدن فتنه و تحریم انتخابات از سوی حاکمیت”؛ هیچ فائده دیگری به ذهن خطور نمی‌کند و بسا که هدف عده‌ای از القای لزوم گفت‌وگو بین حاکمیت و افراد یاد شده نیز همین مقوله باشد.

فلذا که تکرار ماجرای “تحمیل حکمیّت” به امام جامعه در صفین و اصرار بر گفت‌وگو با کسانی که در سمت مقابل نظام قرار دارند؛ مورد پذیرش منطق قرار نخواهد گرفت.

خوانش ماجرای “اسحاق جهانگیری” در این زمینه حاوی عبرت‌های فراوانی برای امثال ظریفیان است.

***

1_ https://etemadonline.com/content/513990

2_ mshrgh.ir/1267987

3_ https://www.isna.ir/news/1400062216350/

4_ https://www.isna.ir/news/95111610661/

5_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1130009

6_ mshrgh.ir/1088498

7_ mshrgh.ir/1121882



منبع

راه حل "حامیان روحانی" برای بهبود اداره کشور/ "گفت‌وگو با رهبری"! توطئه جدید بانیان تحریم انتخابات بیشتر بخوانید »

سؤال سخت امنیتی از تاریخ حکمرانی حسن روحانی/ نگذارید قالیباف تکرار شود!

سؤال سخت امنیتی از تاریخ حکمرانی حسن روحانی/ نگذارید قالیباف تکرار شود!


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم.  هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

نگذارید قالیباف تکرار شود!

علی تاجرنیا، فعال چپ و از نمایندگان مستعفی مجلس ششم در بخشی از یک مصاحبه با اعتمادآنلاین در اظهار نظری پیرامون دوره جدید شهرداری تهران با مدیریت اصولگرایان گفته است: در دوره مدیریت پیشین شهرداری تهران، یعنی قبل از دوره اصلاح‌طلبان و در زمان مدیریت شهری محمدباقر قالیباف، شاهد فسادهای گسترده‌ای بودیم. حجم پرونده‌هایی که از آن دوران به صورت جدی مطرح شده، نشان‌دهنده این است که فسادهای گسترده‌ای در آن مجموعه اتفاق افتاده که قوه قضائیه و مجلس با وجود همراه بودن با این مجموعه نتوانسته‌اند در مقابل آن سکوت کنند! بنابراین ما شاهد بزرگ‌ترین و حجیم‌ترین پرونده‌های فساد در حوزه شهرداری هستیم.

او خطاب به منتخبین ششمین دوره شورای شهر تهران اظهار می‌دارد: اعضای شورای شهر ششم که ادعای انقلابی‌گری و ضدیت با فساد دارند، باید شهرداری انتخاب کنند که به این مسیر اعتقاد داشته باشد. برخی از کسانی‌که به عنوان شهردار تهران مطرح هستند سابقه روشن و درخشانی در ارتباط با انقلابی‌گری و ضدیت با فساد ندارند. وجود یک تفکر کاملا سیاسی در مجموعه شهرداری، حرکت‌ها را به این سمت می‌برد که مساله سیاسی اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند و موضوع مبارزه با فساد و شفافیت در اولویت‌های بعدی قرار می‌گیرد که در زمان مدیریت آقای قالیباف شاهد آن بودیم.

تاجرنیا تصریح می‌کند: در دوران شهرداری آقای قالیباف بسیاری از اعضای شورای شهر که افراد سالمی بودند به دلیل مصالح سیاسی در مقابل بسیاری از مشکلات اقتصادی و مالی آن زمان سکوت کردند و باید به این موضوع توجه ویژه شود.[1]

*دوران شهرداری 12 ساله قالیباف در تهران تبدیل به یک کابوس بی‌پایان برای اصلاح‌طلبان و اعتدالیون شده است.

دورانی که مردم به رأی‌العین دیدند تأکیدات رهبر معظم انقلاب بر مدیریت جهادی، بر پیشرفت کشور و بر امکان غلبه به تحریم‌ها چگونه به سادگی اما به شرط رأی خوب مردم ممکن است.

و قالیباف الحق و الانصاف توانست یک تهران پیشرفته و ارزان را به مردم ارائه کند.

این رخداد که بر باد دهنده تمام نمایش‌های سیاه‌نمایی و بدخواهی علیه ایران بود؛ آنچنان دشمن خارجی و دنباله‌های داخلی او را برآشفته ساخت که برای پاکسازی این کارنامه جهادی از ذهن مردم لشکر سلم و تور به راه انداخته‌اند.

صحبت‌های آقای تاجرنیا هم متأسفانه در همین راستا ارزیابی می‌شود و ارزش دیگری ندارد.

نکته مهم اینجاست که تاجرنیا حتی یک برگ سند مبنی بر تخلف قالیباف در دوران شهرداری تهران نیز در دست ندارد.

اگر هم او و امثال او بخواهند، بگویند پس چرا در سازمان مدیریت قالیباف برخی پرونده‌های تخلف بروز یافت؛ پس مشخص می‌شود که این افراد نه فهم فلسفی از مقوله فساد دارند و نه اهل مطالعه تاریخ هستند!

زیرا نمی‌دانند که فساد یک امر نفسانی است و همواره و توسط هرکسی امکان وقوع دارد و در گام بعد نیز آگاه نیستند که حتی در حکومت ائمه اطهار(س) نیز شاهد فساد بوده‌ایم.

این نکته بدیهیست که اگر امثال تاجرنیا صداقت بیشتری داشتند و به ناراحتی خود از کارنامه خوب قالیباف در عرصه اجرائیات اشاره می‌کردند؛‌ آنگاه عرصه سیاست شفاف‌تر می‌شد و مردم با سهولت بیشتری به قضاوت میان تاجرنیا و نظرات او پیرامون قالیباف می‌پرداختند!

***

اعتراضات به حق چگونه به فتنه تبدیل می‌شوند؟!

“موج‌سوارها” چه کسانی هستند و هنگام اعتراضات به‌حق مردم چه می‌کنند؟!

سؤال سخت امنیتی از تاریخ حکمرانی حسن روحانی/ نگذارید قالیباف تکرار شود!

محمود میرلوحی، عضو شورای شهر پنجم تهران و فردی که به جرم نشر اکاذیب به شلاق و زندان محکوم شده بود؛‌ طی یادداشتی در شماره چهارشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی نوشته است:

“اعتراضات سال‌های 96،97،98 و حال 1400 در خوزستان نشان می‌دهد که جامعه تا چه میزان از وضعیت خود ناراضی است.“[2]

****

* مشکل کم‌آبی خوزستان به دلیل بی‌کفایتی دولتی بروز کرده است که امثال آقای میرلوحی در 2 انتخابات 92 و 96 در دامن رأی مردم گذاشته‌اند.

و اما اعتراضات نقطه‌ای سال‌های قبل…

بر خلاف آنچه که میرلوحی ابراز کرده است، اغتشاشات آبان 98 و دیماه 96 و… تماما اثراتی از “فتنه اقتصادی” طراحی شده از سوی ستاد هسته سخت اصلاحات هستند و ربطی به نارضایتی مردم ندارند.

زیرا آگاهان دانش سیاست و امنیت می‌دانند که اگر پای نارضایتی در میان باشد؛ با اعتراضات یک روزه و یک هفته‌ای چیزی درست نمی‌شود!

دقت شود که منظور عبارات فوق، صرفا بیان پشت پرده فتنه اقتصادی است زیرا هیچکس نمی‌تواند مدعی باشد که ما در ایران هیچ مشکلی نداریم!

مشکل هست اما راه رفع آن در خیابان نیست…

مسئول اعتراضات نقطه‌ای بروزه کرده طی چند سال اخیر، مشکلات مبتلی‌به ایران و تمام دیگر کشورهای جهان نیست بلکه آن کسانی هستند که دائما تقلا می‌کنند تا با موج‌سواری بر این مشکلات، ذهن مردم را نسبت به کشور تخریب کرده و افکار عمومی را دچار تصور زیست جهنمی کنند. همانها که شب و روز به مردم آدرس خیابان می‌دهند،‌ انتخابات را تحریم می‌کنند و همیشه آیه یأس می‌خوانند.

بدیهیست که نمی‌توان اثرات پاک نشده رفتارهای این افراد بر ذهن افرادی در جامعه را منکر شد و اظهار کرد که کارهای اینان هیچ اثری ندارد!

حتما اثر دارد و یکی از اثرات آن تجمعات اشاره شده با چند صد کشته است که البته میرلوحی مدعی شده این تجمعات به دلیل نارضایتی و نه فتنه‌گری رخ داده است.

گفتنیست، سال‌ها پس از فتنه بزرگ سال 88، اندک اندک و با اعترافات اصلاح‌طلبان ستادی مشخص شد که همه آن بهانه‌های پیرامون تقلب، غلط و بیجا بوده است و کسانی که به فرمان اصلاح‌طلبان به خیابان آمده‌اند تماما فریب خورده “جماعت موج‌سوار” و کسانی بودند که آنها را به انحاء مختلف فریب دادند.

حرف‌های میرلوحی درباره اعتراضات نقطه‌ای سال‌های اخیر، جدا از تراژدی سال 88 نیست.

در اینجا همچنین یک سؤال مهم را از آقای میرلوحی می‌پرسیم…

رئوس کارنامه و شناسنامه شخص ایشان بعنوان یک رجل سیاسی چپ، از دهه 60 تاکنون چه چیزی جز تندروی در پیست اسکی با جمع‌آوری عینک‌های آفتابی! دروغ‌پراکنی علیه قالیباف، تحریم انتخابات و ناکارآمدی در شورای شهر تهران بوده است؟!

اگر کارنامه ایشان رئوسی غیر از موارد اشاره شده نیز داشته است؛ حق مردم است تا آنرا بدانند.

آشکارسازی این کارنامه حتما به مردم کمک می‌کند تا با موج‌سواران و کاسبان اعتراضات مردمی بیشتر آشنا شوند…

***

مناظره کنید آقای ربیعی!

غامض‌ترین سؤال امنیتی از تاریخ حکمرانی حسن روحانی

سؤال سخت امنیتی از تاریخ حکمرانی حسن روحانی/ نگذارید قالیباف تکرار شود!

روزنامه شرق در شماره چهارشنبه گذشته خود به یک دیدار مطبوعاتی با علی ربیعی، سخنگوی دولت آقای روحانی و از فعالان اصلاح‌طلب؛ در روزهای پایانی دولت اعتدال اشاره کرده است.

در مطلب شرق در این باره می‌خوانیم:

“از او(ربیعی) پرسیده شد: «برخی کارشناسان معتقدند تصمیم‌های دولت روحانی مشکلاتی برای دولت آینده ایجاد خواهد کرد و گویی عملکردی پر از مشکلات به دولت آینده خواهید رسید؛ آیا دولت روحانی کارنامه سیاهی را به دولت آینده تحویل داده است؟». سخنگوی دولت پاسخ داد:‌ «ما سال‌هاست که به سیاه‌نمایی‌ها عادت کرده‌ایم اما امروز در روزهای پایانی دولت قرار داریم، نه به‌عنوان سخنگو، بلکه به‌عنوان یک شهروند مایلم بگویم نتایج این سیاه‌نمایی که به قیمت دولت‌زدایی و ناکارآمد جلوه‌دادن دولت صورت گرفت، خوانش آن در جامعه فقط محدود به دولت نمی‌ماند. با این سیاه‌نمایی‌ها روح و روان جامعه نیز آزار دید و نتایج آن امروز در هر سنجشی مشخص شده است. پاشیدن جوهر سیاه، فقط یک نقطه را سیاه نمی‌کند». ربیعی گفت: همه کارنامه ما روشن است و بهتر است به جای طرح ابهامات کلی، مورد به مورد درخصوص هر مسئله، مطالب مدنظرشان را بیان کنند تا علت‌یابی تبیینی دولت از مسئله به دست بیاید. ما کارنامه سیاهی به جای نگذاشته‌ایم اما کارنامه سیاه‌نمایی توسط رسانه‌های پروژه‌ای خارجی و مخالفان جریانی داخلی به جای مانده است.“[3]

*در مجموعه وبلاگ مشرق و طی قریب به 4 سال گذشته؛ تماما و دائما معقّب رفتارها و گفته‌های مقامات دولت اعتدال بوده‌ایم.

به گواه این سابقه که تمام آن در آرشیو مشرق موجود است؛ بایستی اشاره کنیم که آقای ربیعی کذب گفته‌اند و دولت آقای روحانی نه تنها یک کارنامه تاریک بر جا گذاشته بلکه این دولت و برخی مقامات بلندپایه آن بوده‌اند که در صف اول سیاه‌نمایی علیه کشور، ملت و حاکمیت قرار داشته‌اند.

به هر حال مردم باید بدانند که چه کسانی بودند که درون دولت بودند اما از احتمال بروز اغتشاشات خیابانی حرف می‌زدند؟!

و چه کسانی بودند که اولین بار از خزانه خالی و مشکل آب خوردن و قرار داشتن کشور در “شرایط ته دره”  و “چروکیدگی جامعه ایرانی” حرف زدند و روزشان شب نمی‌شد اگر از اثر تحریم‌ها بزرگنمایی نمی‌کردند!

می‌توان آقای ربیعی را به یک مناظره دعوت کرد… مناظره‌ای نه برای اثبات کارنامه سیاه دولت آقای روحانی! بلکه مناظره‌ای برای پاسخ به یکی از غامض‌ترین سؤالات امنیتی تاریخ حکمرانی حسن روحانی در ایران…

سؤالی که از ما و از آیندگان می‌پرسد چرا دولتی که پدید آورنده وضع موجود است و خود بایستی حامی آن باشد؛ اما مقاماتش در ردیف اول سیاه‌نمایی از وضع موجودی که خود پدید آورده بودند، حضور داشتند؟!

پاسخ این سؤال می‌تواند ابهامات بزرگی را برای مردم رفع کند.

***

1_ https://etemadonline.com/content/507852

2_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/319364

3_ https://sharghdaily.com/fa/main/print/295924

محمود میرلوحی

مردم درباره اعتراضات به‌حق خود باید بدانند که این اعتراضات چگونه می‌تواند به فتنه تبدیل شود؟! و ایضا موج‌سواران چه کسانی هستند و از اعتراضات به حق مردم چگونه به نفع خود استفاده می‌کنند؟!



منبع خبر

سؤال سخت امنیتی از تاریخ حکمرانی حسن روحانی/ نگذارید قالیباف تکرار شود! بیشتر بخوانید »

حجاریان: ما هم مثل امام در زمان شاه کاری با صندوق رأی نداریم!/ "گرانی‌ها عمدی است"

حجاریان: ما هم مثل امام در زمان شاه کاری با صندوق رأی نداریم!/ "گرانی‌ها عمدی است"


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

 

قوه قضائیه در کمین “اشرار اقتصادی”

“گرانی‌ها عمدی است”، مصاحبه‌ای که اژه‌ای باید بخواند

“حسین راغفر”، از چهره‌های اقتصاددان، اخیراً در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا پیرامون قیمت‌های لجام گسیخته در بازار ایران، با تاکید بر اینکه در این روزها افزایش قیمت‌ها ناشی از فضاسازی برای دولت سیزدهم است، گفت: عده‌ای نگران تلاش‌های دولت بعد برای کاهش قیمت‌ها هستند بنابراین بخشی از این افزایش قیمت‌ها ناشی از فضاسازی‌ها و تعمدی است و می‌بینیم که برخی از صنوف علیرغم قیمت‌های تعجب‌برانگیز مدعی زیان‌ده بودن هستند و خودروسازی‌ها می‌گویند به ازای تولید هر خودرو 40 میلیون تومان ضرر می‌دهند یا اینکه تولیدکنندگان مصالح ساختمانی هر روز قیمت‌ها را بالا می‌برند.

وی با بیان اینکه عده‌ای هدف‌شان از افزایش قیمت‌ها این است که دولت سیزدهم را در تسخیر خودشان بگیرند، بیان داشت: عده‌ای در این جریان به دنبال این هستند تا بتواند قیمت‌ها را دوباره در دولت بعد بالا ببرند و میزان موفقیت آنها بستگی به این دارد که دولت بعد چقدر آمادگی مقابله با این کانون‌های فساد را داشته باشد.

این کارشناس اقتصادی با تاکید بر اینکه دولت سیزدهم نباید اسیر و تسخیر این فضاسازی‌ها قرار بگیرد، گفت: بخش قابل توجهی از جریانی که به دنبال افزایش قیمت هستند، از منتفعان اصحاب قدرت و ثروت در 3 دهه اخیر بودند که یکی از اقدامات دولت سیزدهم باید مبارزه با این افراد و کاهش قیمت‌ها باشد.

راغفر ادامه داد: اگر دولت سیزدهم کار خود را با اقتدار آغاز نکند و یکی از اصلی‌ترین برنامه‌هایش برخورد قاطع با مفسدان و افرادی که بازارها را دستکاری می‌کنند نباشد، ثبات سیاسی در کشور به شدت به مخاطره می‌افتد.[1]

*آنچه که آقای راغفر گفته‌اند حرف درست و دقیقی است که البته در تمام طول 8 سال گذشته باید به جای آنهمه سیاه‌نمایی اقتصادی و گفتن حرف‌های بیربط درباره علت گرانی‌ها گفته و مطالبه می‌شد.

معضل اصلی اقتصاد ایران قیمت‌های لجام‌گسیخته‌ای است که از هیچ قاعده بازاری، دلاری، تورمی و تحریمی پیروی نمی‌کنند و صرفا با اغراض سودپرسی و سیاست‌بازی است که بالا و پایین می‌شوند.

و این بلیّه حل نخواهد شد مگر با نظارت جدی و جهادی دولت و سپس قوه قضائیه.

البته بدیهیست که دولت آقای روحانی در تمام طول 8 سال گذشته هیچ اعتقادی به این کار عقلانی نداشت و آنرا رها کرد و اکنون که این کار رها شده است بایستی انتظار داشت که قوه قضائیه بعنوان مدعی‌العموم وارد قضیه شود و به سودپرستان اجازه جولان در بازار معیشت مردم را ندهد.

رویکردی که خوشبختانه با دستور رئیس جدید قوه قضائیه گویا در حال عملی شدن است و قرار است قوه قضائیه وارد کارزار مبارزه با “اشرار اقتصادی” شود. البته اگر این دستور مهم در حد بخشنامه‌ها نماند و بصورت جهادی اجرا شود…[2]

***

سیراب شدن این “حزب کادر” از کم‌آبی خوزستان…

حجاریان: ما هم مثل امام در زمان شاه کاری با صندوق رأی نداریم!/ "گرانی‌ها عمدی است"

حزب اصلاح‌طلب اتحاد ملت که نامش بیشتر در مواقع بروز فتنه و تحریم انتخابات به گوش می‌رسد؛ اخیراً در بیانیه‌ای به بهانه اعتراضات و اغتشاشات خوزستان مدعی حکمرانی بد در کشور شده و نوشته است: بحران اعتراض به کمبود آب در خوزستان که در بستر نارضایتی های عمومی در کشور به سرعت تبدیل به اعتراضات گسترده در شهرهای استان و نیز برخی دیگر استان‌ها شد، همچنان ادامه دارد. پیش از آن بحران قطعی برق، شرایط اضطراری ایجاد کرده و موجب تصمیمات اضطراری به‌خصوص در مورد افزایش برق گیری از نیروگاه های آبی استان شده بود. بحران برق اگرچه سراسری بود اما در مناطق گرم جنوب اثراتش آشکارتر بود.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از جماران، در بیانیه این حزب همچنین می‌خوانیم: آنچه عیان است استعداد سرزمینی بالا ولی در عوض رنج و محرومیت گسترده و در نتیجه نارضایتی مردم است و این حاصل نشده است جز با حکمرانی بد. اعتراف معاون اول رئیس جمهور که سیاست های توسعه ای در استان شکست خورده است حکایت همین داستان است.

اتحاد ملت تصریح می‌کند: اکنون که صدای اعتراض مردم بلند شده است، همه به آنها حق می دهند. اما کسی توضیح نمی‌دهد که چرا گذاشته شد کار به اینجا برسد. علاوه بر این در چند روز گذشته نحوه برخورد با اعتراضات هرگز شایسته و نشان‌دهنده درک درست از حقانیت اعتراض‌ها نبوده است. چه کسی به پلیس دستور سرکوب اعتراضات مردمی را داد و چه کسی به آنها اجازه شلیک تیر داد؟ علاوه بر جان‌باختن تأسف انگیز افرادی در این حوادث، نفس شلیک تیر، ولو هوایی و نیز بازداشت معترضان بر التهابات افزوده است. متاسفانه عملکرد پلیس موجب شده است که بحران اعتراض به کم آبی به سرعت تبدیل به بحران «اعتراض به سرکوب» شود.

در بخش پایانی بیانیه این حزب چپ می‌خوانیم: مشکل خوزستان جدای از مشکل حکمرانی در کل کشور نیست. مدیریت در استان از همان وجوه بی کفایتی رنج می‌برد که مدیریت کلان در کشور گرفتار آن است. متاسفانه حاکمیت موجود اکثریت جامعه را متقاعد کرده است که نظام اصلاح پذیر نیست و به همین دلیل بخش اعظم جامعه از روند اصلاحات در کشور ناامید شده اند و با رویگردانی از صندوق رای نظر خویش را ابراز داشته‌اند. با این حال ما همچنان امیدواریم که این اعتراضات و نمایان شدن قابلیت گسترش آن، کسانی را که هنوز در خواب هستند و واقعیت‌های موجود را در نیافته‌اند، بیدار و به تجدید نظر در سیاست های جاری خود متقاعد سازد.[3]

*حزب کادر اتحاد ملت که از حامیان اصلی تحریم انتخابات 1400 بوده و رسما از دموکراسی خارج شده است حق ندارد که در مشکلات مبتلی‌به مردم ژست مردمی بگیرد. زیرا حزب کادری که در انتخابات شرکت نمی‌کند دشمن مردم است.

چه اینکه تحریم انتخابات و هدف گرفتن اصلی‌ترین شأن دموکراسی یعنی انتخابات، سوء ظن‌ها و شائبه‌هایی را در خدمت یا خیانت این حزب سیاسی برانگیخته است.

مسئله وقتی واضح‌تر می‌شود که بدانیم اتحاد ملتی‌ها اگر راست می‌گفتند که دلسوز مردم هستند باید در هر شرایطی، نامزدی که فکر می‌کردند می‌تواند مشکلاتی مثل مشکل خوزستان را رفع کند معرفی می‌کردند نه اینکه دست به تحریم انتخابات بزنند.

در گام بعد باید دانست که در تمام حکومت‌های جهان؛ احزاب به مثابه اتاق‌های فکر عمل می‌کنند و هنگامی بروز برخی مشکلات در سیاست یا اجرائیات یک کشور؛ اول از همه احزاب هستند که باید به مردم پاسخگو باشند چرا نتوانسته‌اند این مشکلات را پیش‌بینی کنند و برای آنها چاره‌ای بیاندیشند!

در واقع احزاب سیاسی نبایستی مثل مگس دور زخم جمع شوند بلکه باید مثل حکیمی مدبّر، اصحاب آینده باشند و بتوانند با سوابقی که در سیاست و اجرا دارند؛ مشکلات احتمالی را نیز رصد کنند.

تا همین مرحله به راحتی اثبات می‌شود که در بیانیه حزب اتحاد ضریب خدعه و مردم‌فریبی بیشتر است یا ضریب دلسوزی!

مسئله جالب‌تر نیز آنجاست که مشکلات خوزستان و همه مشکلات اجرایی و گرانی‌های اخیر کشور تماما به دلیل ناکارآمدی دولتی است که آقایان حزب اتحاد ملت و دوستانشان در دامن رأی مردم گذاشتند اما امروز به جای عذرخواهی و مسئولیت‌پذیری تقلا می‌کنند تا این بچه را سر راه بگذارند و مسئولیتش را به گردن دیگران بیاندازد.

همچنین از آنرو که “مطالعه و عقلانیت” تبدیل به عناصری مهجور در اردوگاه اصلاحات شده لازم به یادآوری است که بر خلاف ادعای حزب مذکور مبنی بر اینکه ” کسی توضیح نمی‌دهد که چرا گذاشته شد کار به اینجا برسد”! باید گفت که مقام معظم رهبری به زبانی سلیس و با صراحت تمام توضیح دادند که علت مسئله در عمل نشدن توصیه‌های معقول و اجرایی درباره مشکلات خوزستان است که پیش از این به دولت اصلاح‌طلب آقای روحانی ارائه شده است.

اما حزب کادر اتحاد به جای اینکه توضیح بدهد چرا دولت متبوعش این توصیه‌ها را عمل نکرده و از یک لوله‌گذاری ساده در خوزستان عاجز بوده؛ این بخش از تاریخ را سانسور می‌کند.

مشکل امروز ایران حکمرانی نیست…

زیرا هیچ عقل سلیمی نمی‌تواند به کشوری که اثر تحریم‌ها را به کمتر از 30 درصد رسانده، نرخ بیکاری‌اش تک رقمی شده و در زمره سیرترین کشورهای جهان است و نرخ فقر مطلق در آن از انگلستان هم کمتر است، صفت بی‌کفایتی را اطلاق کند.

بلکه معضل چندین ساله ما سیاست‌ورزی بد احزاب و رجال و گروه‌هایی است که منافع خود را نه در بهروزی حال ایران و مردم که در براندازی و اغتشاش می‌جویند.

گفتنیست بحث شلیک تیر از سوی پلیس به تجمع مردم غیر مسلح نیز یک ادعای واهی، بدون سند و البته بی‌منطق است که همانطور که توضیح داده شد در اثر پیرمغزی بیان شده است.

زیرا فقط پیرمغزی است که نمی‌داند در عصر انفجار اطلاعات نمی‌توان کشتگان یک حادثه را پنهان کرد، در صورت تیراندازی به انسان‌های متجمع، فقط یک یا دو نفر کشته نمی‌شوند و تیراندازی به اعتراضات به حق حتی در حکومت‌های سفّاک و دیکتاتوری هم انجام نمی‌شود چه برسد به ایران اسلامی!

***

تبدیل شدن کمباین به نفربر

حجاریان: ما هم مثل امام در زمان شاه کاری با صندوق رأی نداریم!

حجاریان: ما هم مثل امام در زمان شاه کاری با صندوق رأی نداریم!/ "گرانی‌ها عمدی است"

سعید حجاریان، اصلاح‌طلب تحریمی و از تئوریسین‌های جریان سیاسی خاص در بخشی از یک مصاحبه با سایت امداد در توجیه توییت پساانتخاباتی خود مبنی بر “اعلام مرگ اصلاحات صندوق محور” اینطور گفته است که من‌بعد، اصلاحات و اصلاح‌طلبی را لزوما کاری با صندوق رأی نیست.

او در این باره می‌افزاید: ما در سیاست و سیاست‌ورزی نباید هیچ‌چیزی را جز منافع ملی به پای‌مان زنجیر کنیم. شاید بتوانم با یک مثال تاریخی این ربط‌ و نسبت را نشان دهم. امام خمینی در زمان شاه، قبل از ورود به فاز انقلابی، اصلاح‌طلبانه رفتار می‌کرد. به‌گونه‌ای که زیر نامه‌های‌اش به شاه امضای «داعی» می‌گذاشت یا به شاه می‌نوشت، آقای شاه نمی‌خواهی عزت و شوکت داشته باشی یا می‌گفت، من غصه خوردم شاه ایران پیش فلان مقام خارجی مثل بچه‌ای گردن‌اش را کج کرده است حال که باید شاه شیعه رشید باشد. در این برهه فحوای نوشتار و کلام امام اصلاح‌طلبانه بود اما در عین حال کاری به صندوق رأی نداشت. یعنی چه در نظام سلطنتی چه در نظام جمهوری، می‌شود در عرصه سیاست و اجتماع فعال بود و تأثیر گذاشت اما صندوق‌محور نبود!

حجاریان می‌افزاید: می‌خواهم نتیجه بگیرم، به‌خصوص بعد از انتخابات اخیر که ثابت شد آقایان بنا دارند صندوق رأی را به‌کلی از حیز انتفاع ساقط کنند و ما را صرفاً در بازی‌های خودشان شریک کنند، باید در رابطه خودمان و صندوق رأی تجدیدنظر اساسی کنیم. به صراحت بگویم، اصلاحات کمباین نیست؛ که هر چهار سال یکبار از گاراژ بیرون بیاید، رأی جمع کند و بعد دوباره به داخل گاراژ برگردد؛ اگر اصلاحات این است، باید کاملاً تجدیدنظر کرد چرا که خودش به ضدخودش تبدیل می‌شود.[4]

 

*درباره اظهارات حجاریان خوانش نکاتی ضروریست:

یکم: امام راحل بر اساس آنچه که از عقلانیت و روایت می‌دانیم و همچنین بر اساس نخستین سند مکتوب مبارزاتی حضرتش[5]؛ از ابتدای امر بر گزینه “قیام” تأکید داشت و اگر در این مسیر گاهی با اقوال مختلفی سخن گفته یا نامه‌ای نگاشته؛ این مسئله در چارچوب سیاست‌ورزی منتهی به قیام امام بوده نه در چارچوب اصلاح‌طلبی امام برای شاه!

پس این سخن حجاریان به زعم ما غلط و نامنطبق بر تاریخ است.

دوم: بسا که امام راحل در دوران ستمشاهی کار چندانی با صندوق رأی نداشتند.

آیا این قضیه بر حجاریان پوشیده است که اولا انتخابات در رژیم شاهی یک نمایش مضحک بیشتر نبود، ثانیا امام قصد انقلاب داشت و ثالثا امام در یک حکومت جائر،‌ ضد دین و ستمشاهی دست به این کار زد؟!

آیا اکنون باید نظام اسلامی و مردمسالاری دینی را با چنین رژیمی مقایسه کرد و مدعی کپی‌برداری از حرکت امام خمینی(ع) در زمان رژیم شاه شد؟!

این گزاره‌ها ملاک قضاوت مهمی را درباره اظهارات حجاریان به دست می‌دهد.

سوم: اظهارات حجاریان در بحث سیاست مصداق ” نومن ببعض و نکفر ببعض” است!

نمی‌شود آقایان صراحتا لیبرال باشند و از بام تا شام تعالیم بدیو و ماکیاولی و پوپر و جان لاک و توماس هابز را برای مردم انشا کنند اما به هنگام لزوم بیان بیت‌الغزل تعالیم دموکراتیزه این افراد یعنی “لزوم مشارکت سیاسی در انتخابات و نقش ویژه احزاب و رجال سیاسی در این امر” که می‌رسد آقایان بگویند ما خط امامی هستیم.

این بزرگترین انکاری است که آقایان فوق‌الذکر در بحث روایتگری از علوم سیاسی غربی روا می‌دارند.

جدای از این در حالت لو فُرِض می‌پذیریم که انتقاد حجاریان به فرایند انتخابات در ایران صحیح باشد و به همین دلیل او و امثال او به ورطه تحریم خزیده‌اند.

هدف امام، مشخص و چیزی جز انقلاب و قیام نبود و اقلا از سال 42 می‌توان چنین عزمی را آشکارا در امام راحل مشاهده کرد.

چرا حجاریان و دوستان خود عزم براندازانه خود در این فرایند را انکار می‌کنند و صراحتا به مردم و نظام نمی‌گویند که ادعای مرگ اصلاحات صندوق محور برای فروغلطیدن به دامن براندازی است؟!

در واقع آقایان در فصل امام هم مصداق نومن ببعض و نکفر ببعض شده‌اند و به جای راستی با مردم و نظام حاکم، دورویی را برگزیده‌اند و می‌گویند ما “فعال اجتماعی” هستیم و نه کسانی که قصد براندازی و پایین کشیدن پرچم ایران را داریم!

و چهارم: در بحث ماشین رأی و کمباین هم ما به آقای حجاریان یادآوری می‌کنیم که اولا مشروعیت نظام جمهوری اسلامی در روز 12 فروردین سال 58 برای همیشه اثبات شد و من‌بعد از آن تا روزی که قانون در کشور حاکم باشد؛ مشروعیت نظام اسلامی هم تضمین شده است.

فلذا اینکه فلان طیف سیاسی بخواهد آرای خود را به انتخابات بیاورد یا نیاورد؛ گردی بر دامن مشروعیت نظام نخواهد بود.

ثانیا دیرگاهی است که برخی محافل تحلیلی کشور رصد کرده‌اند که کمباین اصلاحات به “نفربر” تبدیل شده است و هر از چند گاهی از گاراژ بیرون آمده و با آتشباری به روی مردم و نظام، اغتشاشی به راه می‌اندازد تا شاید به تمنّای قلبی خود برسد.

آقای حجاریان نمی‌تواند از فهم شدن حقیقت از سوی جامعه بگریزد. همانطور که پذیرفتن تبعات نقشه‌های بر هم زدن امنیت مردم و نظام…

***

1_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1108070

2_ mshrgh.ir/1249470

3_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1518611

4_ http://emtedad.news/print/?id=3243

5_ http://www.iichs.ir/s/3941

علی شکوری راد

حزب کادر اتحاد ملت که نامش در هنگامه تحریم انتخابات و فتنه بیشتر به گوش می‌رسد؛ در بیانیه‌ای به بهانه حوادث خوزستان؛ تقلا کرد تا ناکارآمدی دولت متبوعش را به نظام اسلامی ربط بدهد.



منبع خبر

حجاریان: ما هم مثل امام در زمان شاه کاری با صندوق رأی نداریم!/ "گرانی‌ها عمدی است" بیشتر بخوانید »

آنکه از "رأی مردم" عبور کرد! / هم‌زمانی عجیب "قطعی برق، گرانی نان و کم‌آبی خوزستان"

آنکه از "رأی مردم" عبور کرد! / هم‌زمانی عجیب "قطعی برق، گرانی نان و کم‌آبی خوزستان"


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

آنکه از “رأی مردم” عبور کرد!

حسن رسولی، فعال چپ و عضو شورای شهر تهران اخیراً در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا در اشاره به انتخابات ۱۴۰۰ گفته است: اساساً با توجه به آنچه که گذشت و رفتاری که شورای نگهبان با اعتبار صندوق رأی کرد که حتی آقای لاریجانی نیز از این صافی عبور نکرد، امید به ثمربخش بودن رأی مردم را تا حدود زیادی به ناامیدی تبدیل کرد!

او در اظهارات خود همچنین تأکید می‌کند:‌  شاخص ۴۸ درصد مشارکت در کشور و ۲۶ درصد مشارکت در تهران و استخراج این نکته که بیش از نیمی از واجدان شرایط در ایران و ۷۴ درصد در پایتخت پای صندوق رأی حاضر نشدند، متوجه کلیت نظام از جمله جریانات و احزاب سیاسی می‌شود. فقط روی‌گردانی از اصلاحات نبود. [۱]

*این قبیل اظهارات صرفا برای موج‌سواری بر یک اقدام اشتباه و استفاده‌گری از افرادی است که به هر دلیلی در انتخابات ۱۴۰۰ شرکت نکرده‌اند.

ضمن اینکه باید دانست دلیل اصلی شرکت نکردن کسانی از مردم در انتخابات، همین قبیل سیاه‌نمایی‌های اصلاح‌طلبان تحریمی و اظهارات غلطی مثل “تأکید بر ناامیدی” مردم بود.

زیرا در تمام دموکراسی‌های جهان می‌دانند که اتفاقا ناراحتی از وضع موجود، گله داشتن و حتی ناامیدی؛ انگیزه اصلی برای رأی دادن است تا افراد کارآمد به جای ناکارآمدان بیایند و بر سرعت پیشرفت بیافزایند. اما حقیقت این است که آقای رسولی و دوستان ایشان در ستاد اصلاحات با این فرایند مخالفت کردند و با تحریم خاموش انتخابات و به سخره گرفتن ساختار کشور موجبات کاهش مشارکت کسانی از مردم را فراهم کردند.

ضمن اینکه مبرهن است که یکی از علل بروز برخی مشکلات در مقطع کنونی دقیقا ناکارآمدی آقای رسولی و دوستان اصلاح‌طلب ایشان است و کاهش مشارکت برخی از مردم نیز دقیقا متوجه همین افراد است نه کس دیگر!

زیرا در جناح اصولگرا کارآمدان اثبات شده‌ای هستند که مردم نمی‌توانند به آنها امیدوار نباشند.

در عین حال بیان این نکته ضروریست که میزان مشارکت مردم در انتخابات ۱۴۰۰ نسبت به انتخابات مجلس یازدهم –که آنهم مورد تحریم اصلاح‌طلبان بود- به میزان ۹ درصد افزایش پیدا کرد که این مسئله یک تودهنی بزرگ به تحریم‌گران انتخابات محسوب می‌شود.

رجال ستاد هسته سخت اصلاحات خود را مکلف به انکار و کتمان این افزایش مهم ۷ درصدی می‌دانند… افزایشی که برخی معتقدند به دلیل کارآمدی اصولگرایان در مجلس یازدهم طی بیش از یکسال گذشته حادث شده است.

***

هم‌زمانی عجیب “قطعی برق، گرانی نان و کم‌آبی خوزستان”!

آنکه از "رأی مردم" عبور کرد! / هم‌زمانی عجیب "قطعی برق، گرانی نان و کم‌آبی خوزستان"

طی هفته‌های اخیر رخدادهای عجیبی مثل بی‌برقی، بی‌آبی و گرانی نان در کشور مشاهده شده است.

برخی معتقدند این تقاطع ناگهانی رخدادها و مشکلات عجیب و البته کاملا قابل حل و پیشگیری که اتفاقا در روزهای پایانی دولت آقای روحانی وقوع یافته و با پوشش رسانه‌ای جبهه ضد انقلاب و سیاه‌نمایان داخلی هم مواجه شده است، می‌تواند لزوما یک اتفاق نباشد!

*فرض بدبینانه اشاره شده البته تقویت می‌شود هنگامی که به رفتارهای ستاد دولت در کتمان دستاوردهای کشور [۲]، سیاه‌نمایی همین افراد از وضعیت کشور و یا قضیه مهمی مثل “آبان ۹۸” و نقش دولت در آن توجه کنیم.

شاید برای مخاطبان محترم جالب باشد که حتی افراد از درون ستاد دولت هم بودند که بعد از آبان ۹۸ تأکید کردند که “حکایت همچنان باقیست…”! [۳]

یعنی همان افرادی که باید بعنوان پادزهر عمل می‌کردند اما در نقش زهر ظاهر شدند… و این سؤالیست که چرایی آن بایستی در محافل امنیتی و نخبگانی بحث شود.

قضایای پیش‌گفته البته در چارچوب تحلیل راهبردی “فتنه اقتصادی” بیشتر فهم می‌شود.

هنگامی که بدانیم عده‌ای به هر بهانه‌ای قصد کشاندن مردم به خیابان‌ها را دارند و در این راه از هیچ بهانه‌ی در دسترس قرار گرفته‌ی سهوی یا عامدانه‌ای فروگذار نیستند.

پس از رویداد سهمگین آبان ۹۸، ‌ برخی از رجال هسته سخت اصلاحات تأکید کردند که این رخداد صرفا یک “پیش‌لرزه” بود.

مشکلات بروز کرده در هفته‌های اخیر به راحتی و با پیوست‌های مختلفی قابل حل بودند و هستند.

اما اینکه پیشبینی‌ها و پیوست‌های این مشکلات کجا هستند و چرا اجرا نمی‌شوند را بایستی دقیقا جواب داد تا کشور، درگیر فتنه اقتصادی نشود و شاهد “اعتراض ظالمانه” کسانی که راه حل مشکلات را به جای صندوق رأی در کف خیابان‌ها می‌جویند، نباشد!

***

“بحران منابع”؛ بهانه تازه چپ ایرانی برای مشکلات دولت روحانی

آنکه از "رأی مردم" عبور کرد! / هم‌زمانی عجیب "قطعی برق، گرانی نان و کم‌آبی خوزستان"

سعید شریعتی، فعال اصلاح‌طلب و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ در بخشی از یک مصاحبه با شماره دوشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی در اشاره به برخی مشکلات کشور مثل کم‌آبی و اعتراض محدودی که اخیراً در یکی از شهرها بوقوع پیوست، مدعی کمبود و “بحران منابع” در ایران! شده و گفته است:

“کمبود منابع بحرانی بسیار جدی است که باید فکر عاجلی برای آن کرد. اما متاسفانه در دهه‌های گذشته نه فقط در ۴ دهه گذشته شاید در صد سال اخیر ایران از مدیریت درست منابع به شدت فاصله گرفته و با یک گشاده دستی در مصارف منابع ایران زمین را مصرف کردیم و چیزی جایگزین نکردیم. این مشکل اصلی است که باید مرتفع گردد و ارتباطی به دولت‌هایی که آمدند و خواهند آمد ندارد که با تغییرات در دولت‌ها اتفاق خاصی رخ دهد. لذا هر کسی که ادعا کند امروز این دولت رفت و فردا دولت دیگری می‌آید و او یک شبه همه این مسائل، مشکلات و بحران‌ها را درست می‌کند به همین دلیل صلاحیت اداره کشور را ندارد. چون اولین مساله در اداره کشور دانش و آگاهی نسبت به وضع موجود و علل پدیدار شدن وضع موجود است. وقتی کسی وضع موجود کشور را نمی‌شناسد، علل آن را درست ریـشــه‌یابی نمــی‌کنــد و مدعــی می‌شود که مشــکل حسن روحانی، اصلاح‌طلبان یا دولت‌های میانه رو هستند و بایــد انقلابی عمل کرد، با این حــرف‌ها صلاحیت خود در کشــورداری را زیر سوال می‌برد. “[۴]

*مردم ایران طی ۸ سال گذشته مشغول تماشای تئاتری بوده‌اند که سراسر تلاش کرده است مشکلات کشور و راه‌حل‌های سهلی که دارند را فرافکنی کرده و به گردن چیزهایی مثل تحریم، ترامپ، کمبود منابع، دولت احمدی‌نژاد و اساسا انقلاب ۵۷ بیاندازد! [۵]

این نمایش مضحک اما در حالی است که مشکلات پیش‌آمده اعم از گرانی، بی‌برقی، کم‌آبی در برخی شهرهای یک استان و… تماما راه‌حل‌هایی بسیار ساده دارند که در صورت وجود یک عزم جدی و داشتن کارآمدی به سادگی قابل حل هستند.

کما اینکه مثلا افکار عمومی هنوز به یاد دارند سرمای سنگین سال ۸۴ که صرفا به دلیل سوء مدیریت‌ها و کم‌کاری‌های اصلاح‌طلبان در ایجاد نکردن زیرساخت‌های انرژی برای سرمای سنگین؛ آسیب‌های زیادی را شامل مردم در شمال کشور کرد اما مدیران جدید دولتی با کارآمدی و حتی با دادن شهید! بلافاصله سوخت لازم را به مردم رساندند و معضل کمبود انرژی در سرمای سنگین برای همیشه رفع شد.

و ایضا کارنامه قالیباف در شهرداری تهران که چگونه با وجود تحریم‌های خارجی و البته داخلی! با مدیریت جهادی بر تمام مشکلات فائق آمد و به اذعان دشمن؛ ‌ تهران بزرگ را بهتر از پایتخت‌های اروپایی ساخت.

پس مبرهن است که مسئله امروز ایران کمبود منابع نیست بلکه زیادت منابع هم داریم اما اشکال کار در ناکارآمدی و مدیریت خوش‌نشین و کم‌کار و نجومی‌بگیر اصلاح‌طلبان و اعتدالیون است.

در ادبیات منطقی گفته می‌شود “حسن السؤال نصف العلم”!

به این معنی که یکی از وظایف بزرگ خواص کشور و سیاسیون؛ بیان درست مسئله برای افکار عمومی و اشاره مدقانه و تحلیلی به راهکارهاست.

اینکه چرا طیف چپ ایرانی جز اغلاط تحلیلی، ناکارآمدی و دادن آدرس کف خیابان به مردم هنری ندارد؛ سؤالیست که در قبال حقایق پیش‌گفته بایستی به آن پاسخ داد.

***

1_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1105427

2_ mshrgh.ir/1247052

3_ www.irna.ir/news/83573815/

4_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/318850

5_ mshrgh.ir/1240258

سعید شریعتی.jpg

جریان چپ ایرانی که طی ۸ سال گذشته بهانه‌هایی مثل تحریم و ترامپ و احمدی‌نژاد را برای مشکلات کشور عنوان کرده بود، به تازگی از چیزی به نام “بحران منابع”! در توجیه ناکارآمدی‌های خود نام می‌برد.



منبع خبر

آنکه از "رأی مردم" عبور کرد! / هم‌زمانی عجیب "قطعی برق، گرانی نان و کم‌آبی خوزستان" بیشتر بخوانید »

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی/ نمایش یأس فلسفی محسن آرمین!

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی/ نمایش یأس فلسفی محسن آرمین!


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

خاطره علامه جوادی‌آملی درباره “اثر حبس کردن حیوانات”

حضرت آیت‌ا… جوادی آملی، مفسّر برجسته قرآن کریم و از مراجع عظام تقلید، در ویدئویی که اخیراً از ایشان در شبکه‌های اجتماعی نشر یافت، به ملاقاتشان با مرحوم حاج‌آقا رحیم ارباب از فقها و مجتهدین بزرگ شیعه و ذکر خاطره‌ای از این دیدار اشاره کردند.

ایشان در این ویدئو می‌گویند:

“من که رفتم در اصفهان به زیارت مرحوم آقای حاج‌آقا رحیم ارباب. ما هرگز یک حرف عادی از ایشان نشنیدیم…

گفته بود در همین مدرسه صدر بالاخره قبلا وسیله بهداشت و اینها کم و در اتاق‌ها موش بود.

گفت یک موشی در این حجره‌ها بود… یکی از همین آقایان مدرسین و استادانی که در مدرسه صدر بودند؛ این موش مزاحم بود. همینطور که می‌رفت ایشان یک ظرفی روی این موش گذاشت تا گربه‌ای که می‌آید (او را بخورد!)

همین که گربه آمد؛ -آن آقا- ظرف را برداشتند و گربه موش را گرفت.

مرحوم حاج‌آقا رحیم ارباب –به نقل از آن استاد- می‌گفت که تا مدت‌ها –بواسطه این کار- توفیق نماز شب از من گرفته شد.”

*شیعه و اسلام ناب، سختگیرانه‌ترین قوانین را نسبت به رعایت حقوق حیوانات (اعم از هر حیوانی!) اعمال کرده‌اند.

دقت شود آنچه که از زبان علامه جوادی‌آملی خواندیم مربوط به دفع یک حشره موذی و کثیف البته به شیوه‌ای ظالمانه بوده است و اینکه این ظلم چطور توانست موجب سلب عبادت و توقف در مراتب عرفانی شود.

چه رسد به حیوانات دیگری که لزوما موذی نیستند و حتی فوائدی هم دارند (مثل سگ و گربه و پرنده) ولی برخی انسان‌ها با حبس کردن این موجودات زبان‌بسته، با عقیم کردن آنها، با انتظار رفتارهایی غیر از طبیعت اصلی این حیوانات، با در قفس کردن آنها و… به حقوق آنان تعدی می‌کنند و در این قضیه ضمن ظلم به این حیوانات، موجب ظلم به خود در دنیا و آخرت نیز می‌شوند.

ضمن اینکه باید دانست همدم شدن با حیوانات و مقولاتی مثل سگ‌بازی و گربه‌بازی و… جدای از اینکه برای زیست فردی و اجتماعی انسان خطراتی دارد و گاها تعدی به حقوق سایر شهروندان است؛ منطقا نیز رفتارهایی پسندیده و منطبق با فطرت نیستند و موجب افول از انسانیت می‌شوند.

***

ریشه اینهمه عناد با نظام اسلامی در کجاست؟

نمایش یأس فلسفی محسن آرمین برای تشویق براندازی

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی/ نمایش یأس فلسفی محسن آرمین!

محسن آرمین، فعال چپ و از دستگیرشدگان فتنه 88 به تازگی در یک مصاحبه، اظهارات عجیبی را پیرامون امروز و اکنون سیاست ایرانی مطرح کرد.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از اعتمادآنلاین او گفته است: عرصه سیاست عرصه رقابت میان گفتمان‌های سیاسی است نه رقابت احزاب سیاسی. گفتمان‌ها هستند که با هم رقابت می‌کنند. مادام که یک گفتمان قادر به پاسخ گویی به مبرم‌ترین نیازهای جامعه باشد و در حل مشکلات و رفع موانع کارآمد و راهگشا باشد، به حیات خود ادامه می‌دهد…حال اگر گفتمان رقیبی پا به عرصه بگذارد و به نیازهای اساسی‌تر و مبنایی‌تر بپردازد و در راهگشایی و ارائه طریق، توانمندتر و کارآمدتر عمل کند خواه‌ناخواه گفتمان اول را از میدان به درخواهد کرد و طرفداران بیشتری جذب خواهد کرد. در حال حاضر من گفتمان رقیبی و آلترناتیوی که دارای چنین توانمندی و کارآمدی باشد برای اصلاحات نمی‌شناسم!

او در عین حال تصریح می‌کند: البته گفتمان اصلاح طلبی به تعریفی که تاکنون محور فعالیت اصلاح طلبان بوده است نیز نشان داده که توان حل مشکلات را ندارد و نمی‌تواند پاسخگوی نیازها و ضرورت‌های این مرحله از مبارزات سیاسی اجتماعی ملت ایران باشد. بنابراین این گفتمان باید مورد تجدید نظر و بازنگری قرار گیرد و متناسب با نیازها، این مرحله از تحولات اجتماعی و سیاسی کشور به روز شود.

آرمین در عین حال با بیان اینکه راه حل کارآمدتری برای حل مشکلات جامعه نسبت به صندوق رأی نمی‌شناسم، گفته است: جامعه دیگر از انتخابات غیر رقابتی که در آن عرصه رقابت کاملاً مهندسی شده باشد استقبال نمی‌کند!

این فعال چپ در بخش دیگری از اظهارات خود نیز تأکید می‌کند: راه حل جایگزین یعنی تعیین تکلیف مشکلات کشور و جامعه در کف خیابان. فکر می‌کنم اول بپذیریم که کف خیابان راه حل نیست بلکه معضلات و مشکلات را پیچیده‌تر، آزادی‌ها را محدودتر می‌کند و هزینه‌هایی فراتر از ظرفیت‌های جامعه به جامعه تحمیل می‌کند، بعد می‌توان در باره بازسازی و تجدید نظر گفتمان اصلاحی به بحث و تأمل نشست.

آرمین در ترجیع‌بند اظهاراتش همچنین گفته است: در واقع جامعه نسبت به کارآمدی نظام در حل مشکلات بی اعتماد و از تحقق آینده بهتر ناامید شده است. به عبارت بهتر شکاف بی اعتمادی میان جامعه و نظام عمیق‌تر شده است![1]

*سیاست یک امر پیچیده و سخت است که شناخت سره از ناسره در آن کار بصیرت نافذ است. از همین روست که شاید با خوانش ابتدایی از اظهارات آرمین، نکته چندانی فهم نشود و با نور انداختن به زوایای پنهان اظهارات اوست که حقایق تلخ نمایان می‌شود!

دقت شود که آرمین در صحبت‌های مغشوش خود همه دستاویزهای سپهر سیاست برای بهبود اوضاع را در ظاهر امر از حیّز انتفاع خارج می‌کند.

او اصلاح‌طلبی را فاقد توان لازم برای حل مشکلات معرفی می‌کند، سپس از این می‌گوید که در جهت حل مشکلات، رقیبی هم برای اصلاح‌طلبی نمی‌شناسد، در ادامه از راهکار صندوق رأی می‌گوید اما همزمان از استقبال نداشتن جامعه نسبت به انتخابات حرف می‌زند و در بحث انتخاب آخر یعنی فتنه و اعتراض خیابانی هم می‌گوید خب! این راه خوبی نیست…

به سخن دیگر اینکه آقای آرمین تقلا کرده یک تناقض فلسفی را در استتار کلمات بپوشاند و ادعا کند که می‌شود همزمان هم روز باشد و هم شب!

اما این ممکن نیست.

و منطق می‌گوید وقتی چنین چیزی ممکن نباشد، یکی از دو امر استیلا خواهد داشت. یا اصلاح یا حرکت خیابانی!

در صحبت‌های آرمین نیز بر اساس سابقه فتنه‌گری آقایان و طبق آنچه که مثلا سعید حجاریان اخیراً مبنی بر “مرگ اصلاحات صندوق‌محور” اظهار کرد؛ باید این نکته بدیهی را فهمید که آرمین با ایما و اشاره و علیرغم مذمت ظاهری اما در حال تشویق جامعه و مخاطبان خود به سمت اعتراض است و آدرس کف خیابان را با ایما و اشاره نشان می‌دهد.

این دریافت تحلیلی هنگامی تقویت میشود که بدانیم این فرد در اظهارات ترجیع‌بند خود مبنی بر اینکه “جامعه نسبت به کارآمدی نظام در حل مشکلات بی اعتماد شده است”! در حال کشیدن آخرین ضامن برای انفجار اعتراضات خیابانی است.

زیرا در کتب علوم سیاسی به وضوح آمده است که:

“پایه حیثیت و اعتبار نظام سیاسی در توانایی و کارآیی‌اش در حل دشواری‌ها و خواست‌های مردم جامعه است. اگر نظام سیاسی کارآیی نداشته باشد و در پاسخ خواست‌های شهروندان ناتوان گردد، پشتیبانی مردم نیز از نظام سیاسی کم یا ناپدید می‌شود و بی‌حمایت مردم از حاکمیت، پایه‌های مشروعیتش لرزان شده و اندیشه مشروعیت تازه‌ای پدیدار می‌شود.”(مبانی علم سیاست _ سیدداود آقایی)

اکنون واضح‌تر شد که آقای آرمین و دوستان ایشان ضمن تقلا برای از دسترس خارج کردن بزرگترین راهکار حل مشکلات مردم یعنی “صندوق رأی” و ناامیدسازی افکار عمومی؛ طرح بی‌حیثیت‌سازی نظام را نیز با هدف گرفتن توانمندی نظام برای حل مشکلات در دستور کار دارند و فی‌النهایه به چیزی به نام “امکانات مشروعیت تازه” یا همان براندازی می‌اندیشند!

اگرچه آقایان برای فرار از برخوردهای امنیتی، در ظاهر امر، چنین چیزی را تقبیح می‌کنند ولی با دست و ایما و اشاره آدرس همان را می‌دهند.

ریشه و علت این‌همه عناد آرمین و امثال آرمین با نظام اسلامی و کارآمدی‌ها و مثبتات آن البته بر ما پوشیده است…

***

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی/ نمایش یأس فلسفی محسن آرمین!

محمدرضا باهنر، فعال اصولگرا و از نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی در بخشی از یک مصاحبه با سایت جماران درباره رئیس‌جمهور منتخب گفته است:

“یکی از پیشنهادات من به آقای رئیسی این است. بالأخره یکی از مسئولین سیاسی ما سفرای ما در کشورهای خارجی هستند. اعتقاد من این است که 10 تا 15 کشور در دنیا داریم که نیاز هست سفیر سیاسی باشد. ارتباط ما با 190 کشور دیگر باید اقتصادی باشد. یعنی سفیری که می خواهد در کشوری مستقر شود زمان تحویل کارنامه باید بگوید روز اولی که رفته معاملات ما با آن کشور چند میلیون یورو بوده و روز آخری که دارد می آید چند میلیون یورو شده است. اتفاقا بیشترین نقش سفرا این است که باید ارتباطات اقتصادی را بالا ببرند.

متأسفانه من در بعضی از کشورها دیده‌ام آقای سفیر هیچ کاری برای خودش قائل نیست؛ فقط سالی دو مرتبه با وزیر خارجه آن کشور ملاقات کند و در آن ملاقات بگویند تو خوبی، من خوبم و بیایید با هم خوب باشیم. وزیر خارجه ما باید یک معاون اقتصادی قدرتمند بگذارد و به سفرایی هم که نصب می‌کند و می‌فرستد بگوید که شاخص من برای موفقیت تو «میزان رشد ارتباطات اقتصادی» است.”[2]

*این پیشنهاد راهبری و معقول در صورت توجه رئیس‌جمهور منتخب می‌تواند فصل جدیدی را در سیاست خارجی ایران و خاصّه در بحث نصب سفرای ایران رقم بزند.

فصل جدیدی که البته نتایج ملموس آن در اقتصاد کشور و زندگی مردم نیز احساس خواهد شد.

***

1_ https://etemadonline.com/content/505218

2_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1517434

محسن آرمین

محسن آرمین اخیراً در یک مصاحبه برای تشویق گزینه براندازی، یک نمایش “یأس فلسفی” را اجرا کرده است. نمایشی که دانستن پشت پرده آن یک ضرورت است.



منبع خبر

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی/ نمایش یأس فلسفی محسن آرمین! بیشتر بخوانید »