تحقیقات

سردار مهدی‌نژاد

توسعه همکاری همه‌جانبه با دستگاه‌های مختلف در دستور کار نیرو‌های مسلح است


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، سردار سرتیپ «محمد مهدی‌نژاد نوری» معاون علوم، تحقیقات و فناوری ستاد کل نیرو‌های مسلح روز گذشته (سه‌شنبه) به همراه معاونین عتف سازمان‌های نیرو‌های مسلح به‌منظور تقویت و توسعه همکاری‌های ملی و دفاعی با مجموعه دولت، به دیدار «حسین افشین» معاون علمی، فناوری و اقتصاد دانش‌بنیان ریاست جمهوری رفتند.

سردار مهدی‌نژاد نوری در این نشست ضمن تبریک انتصاب معاون علمی، فناوری و اقتصاد دانش‌بنیان ریاست‌جمهور بر ضرورت توسعه فناوری به‌عنوان یک مؤلفه مهم اقتدار و توانمندی تأکید کرد.

وی افزود: دانش و فناوری به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های مهم قدرت، حائز اهمیت است و ناظر به ضرورت‌های کشور، تأکیدات رهبر معظم انقلاب و اهمیت توانمندی رویارویی با مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی، سطح نیاز ما به دانش و فناوری بالاست و به حداکثر استفاده از ظرفیت‌های علم و فناوری نیاز داریم.

معاون علوم، تحقیقات و فناوری ستاد کل نیرو‌های مسلح عنوان کرد: می‌توانیم با تجمیع منابع، یکپارچگی ظرفیت‌ها و نیاز‌ها با استفاده از ظرفیت شرکت‌های داخلی، نیروی انسانی متخصص و توانمند در مسیر توسعه فناوری‌های روز حرکت کنیم.

سردار مهدی‌نژاد با بیان اینکه از گذشته با معاونت علمی توافق‌های خوبی شد تا بتوانیم در مسیر توسعه فناوری حرکت کنیم، گفت: به دنبال انحصار نیستیم و از اینکه بخش‌های دیگر وارد میدان شوند و همکاری کنند، استقبال می‌کنیم و نگاه نیرو‌های مسلح، توسعه همکاری همه‌جانبه با همه بخش‌هاست.

معاون علمی، فناوری و اقتصاد دانش‌بنیان رئیس‌جمهور هم در این نشست به آمادگی معاونت علمی برای توسعه و پیشبرد طرح‌های اقتدارآفرین و فناورانه با همکاری نیرو‌های مسلح اشاره کرد.

«افشین» ادامه داد: برای تحقق اقتدار ملی، باید حاکمیت و دولت از توسعه فناوری‌ها در بخش دفاعی کشور هرچند اقتصادی نباشند، حمایت کنند؛ زیرا سرریز فناوری‌های بخش دفاعی نیز به تکامل زنجیره ارزش، توسعه بازار و اقتصاد بخش دانش‌بنیان و خصوصی کمک خواهد کرد.

وی نیروی انسانی خلاق، بازار و بنگاه را سه لازمه توسعه محصول و اقتصاد دانست و افزود: توسعه اقتصاد نیازمند دولت حمایتگر و بیمه‌گر است و نیرو‌های مسلح در ایجاد بازار و حمایت از اقتصاد بخش خصوصی و مردمی، می‌تواند نقشی راهبردی ایفا کند؛ لازم است که مردم به این باور برسند که نیرو‌های مسلح حامی اقتصاد آن‌هاست و معاونت علمی آمادگی کامل دارد تا از سرریزشدن فناوری‌ها و زیرساخت‌های بخش دفاعی و عرضه این فناوری‌ها به بخش مهندسی و تجاری، حمایت و همکاری کند.

معاون علمی، فناوری و اقتصاد دانش‌بنیان ریاست‌جمهور با تأکید بر عزم جدی معاونت علمی برای اجرای موافقت‌نامه‌ها با نیرو‌های مسلح به‌منظور توسعه طرح‌های فناورانه، تحقق این مهم را با ایجاد یک پنجره واحد مسیر اجرای توافق‌نامه‌ها و پیشبرد همکاری‌ها اثرگذار و راهگشا دانست.

افشین دانشگاه امام حسین (ع) را یکی از دانشگاه‌های حائز رتبه بالا در همکاری‌ها و حمایت‌ها برشمرد و  گفت: انتظار داریم که این دانشگاه توانمند، ظرفیت‌ها و زیرساخت‌های را در اختیار دیگر دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها و فعالان فناور در مسیر اقتصادی شدن فناوری‌ها و تجاری‌سازی آن‌ها قرار دهد.

سردار مهدی‌نژاد

در ادامه این نشست، ضمن ارائه گزارشی از توافق‌نامه‌های جاری و خاتمه‌یافته معاونت علمی و نیرو‌های مسلح، زمینه توافقات و همکاری‌های آینده در موضوعات پیشران و فناورانه بررسی شد.

انتهای پیام/ 200

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

توسعه همکاری همه‌جانبه با دستگاه‌های مختلف در دستور کار نیرو‌های مسلح است بیشتر بخوانید »

تعزیه همچنان مغفول است/تنها دو واحد دانشگاهی درمقابل عظمت تعزیه!؟

تعزیه همچنان مغفول است/تنها دو واحد دانشگاهی درمقابل عظمت تعزیه!؟



در تعزیه تا کسی طفل خوانی نکند به جوان خوانی نمی‌رسد، تا کسی جوان خوانی نکند به عاقله خوانی نمی‌رسد، تا کسی عاقله خوانی نکند امام خوان نمی‌شود و تا کسی امام خوان نباشد تعزیه گردان و مرشد نمی‌شود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، تعزیه به معنای متعارف، نمایشی است که در آن واقعهٔ کربلا به دست افرادی که هر یک نقشی از شخصیت‌های اصلی را بر دوش دارند، نشان داده می‌شود. این نمایش نوعی نمایش مذهبی و سنتی ایرانی-اسلامی و بیشتر دربارهٔ شهادت امام حسین(ع) و مصائب اهل بیت است. هنر تعزیه جدای از کارکرد اصلی‌اش که گونه‌ای از یادآوری و عزاداری اسلامی است، از یک‌سو به بالندگی تئاتر در ایران کمک کرده و از سویی حافظ موسیقی کلاسیک ایرانی بوده است.

تعزیه همچنان مغفول است/تنها دو واحد دانشگاهی درمقابل عظمت تعزیه!؟

بعد از ورود اسلام به ایران و تحکیم تشیع در دوره صفویه مبانی و اصول تشیع نیز گسترش یافت. از آنجا که حادثه جان گداز کربلا و شهادت امام حسین(ع) برای جهان تشیع در همه ادوار داغی تازه بوده است، شیعیان همیشه سعی در زنده نگه داشتن این مصیبت بزرگ داشتند. یکی از این تلاش‌ها برای نشان دادن فاجعه عظیم کربلا نمایش مذهبی به نام تعزیه است. از دوران صفویه و بعد از آن همواره در ایام محرم تعزیه اجرا می‌شد. ولی با گذشت زمان تغییراتی در نسخ خطی ایجاد شد و گاهی تعزیه رنگ تشریفاتی به خود گرفت . اما همیشه این یادآوری حادثه کربلا کم یا زیاد، ساده یا با تکلف بوده و هست و ادامه دارد.

تعزیه در طول دوره‌های مختلف و اعصار تغییراتی به خود دیده با این وجود کماکان جزء نافذترین و تماشایی‌ترین هنرهای ایرانی ـ اسلامی محسوب می‌شود. هر ساله مردم کشورمان به تماشای مراسم شبیه‌خوانی و تعزیه می‌نشینند. «تعزیه» از منظر مخاطب فراز و فرودهایی داشته است و بالاخره پس از آخرین فرود این هنر اصیل، در حال حاضر خوشبختانه دوران بازگشت و سیر صعودی را طی می‌کند و جایگاه ویژه‌ای نزد مردم پیدا کرده است.

این هنر والا جدای از ارزش معنوی و آیینی، از چندین جنبه دارای ارزش و اعتبار است ازجمله خدمتی که شبیه‌خوانی و تعزیه به موسیقی کلاسیک ایرانی یا به اصطلاح «ردیف دستگاهی» کرده است و امروزه ردیف‌های موسیقی ایرانی که به نسل ما رسیده مدیون همین تعزیه بوده است. و اما متاسفانه همین هنر ارزشمند که همواره از حمایت مردمی برخوردار بوده، اما از سوی نهادهای ذیربط آنچنان که باید مورد حمایت قرار نمی‌گیرد. به این معنی که سازمانها بجز در برگزاری این آیین کهن، هیچ گونه شرایطی برای آکادمیک کردن و حفظ و اشاعه و تدریس و حتی شناساندن آن به غیر ایرانی‌ها مهیا نکرده‌اند. 

تعزیه همچنان مغفول است/تنها دو واحد دانشگاهی درمقابل عظمت تعزیه!؟

هر ساله به یاد واقعه کربلا در اکثریت شهرها و روستاهای ایران در کنار آیین‌های مختلف عزاداری، مراسم تعزیه نیز برگزار می‌شود. با وجودیکه تعزیه در طول زمان دستخوش تغییراتی شده اما هنوز از جذاب‌ترین و اصیل‌ترین قالب‌های مراسم سوگواری در کشورمان محسوب می‌شود و مردم به تماشای مراسم شبیه‌خوانی و تعزیه می‌نشینند.

تعزیه ایران، در سال ۱۳۸۸ در سازمان یونسکو به ثبت جهانی رسید. مزیت این ثبت جهانی این است که برخلاف مراسمی چون نوروز، که به نام ایران و چند کشور دیگر به ثبت رسیده، اما «تعزیه» با وجود تلاش‌های جدی کشور ترکیه برای ثبت این مراسم کاملا ایرانی به نام خود، به صورت اختصاصی و تنها به نام کشورمان ایران ثبت یونسکو شد که این مهم در نوع خود دارای اهمیت است و مسولین و نهادها می‌بایست بیش از این به حفظ، اشاعه و توسعه همه‌جانبه این هنر ایرانی اسلامی همت بگمارند.

برای نمونه، تلاشی برای ثبت و حفظ نُسَخ قدیمی تعزیه آن صورت نگرفته و پژوهشگران و محققانی که علاقه‌مند به فعالیت در این حوزه هستند، مورد حمایت قرار نمی‌گیرند. به معنای دقیق‌تر، اندیشکده یا موسسه‌ای برای ثبت و نگهداری پژوهش‌ها و نُسَخ تعزیه وجود ندارد. در دانشگاه‌ها نیز متاسفانه تنها ۲ واحد «آشنایی با تعزیه» در رشته نمایش به دانشجویان تدریس می‌شود که برای شناخت دانشجویان تئاتری از ویژگی‌ها، کارکرد و اهمیت و جایگاه تعزیه بسیار اندک است.

تعزیه همچنان مغفول است/تنها دو واحد دانشگاهی درمقابل عظمت تعزیه!؟

همانطور که تعزیه در طول دوره‌هایی که موسیقی به بست‌نشینی روی آورد و موقعیت بروز و ظهور نیافت و می‌رفت تا تمام گوشه‌ها و ردیف‌های موسیقی ایرانی از تاریخ منقطع و برای همیشه به دست فراموشی سپرده شود، توانست آن را نجات دهد، این مساله در مورد نمایش هم در دوره‌هایی صدق می‌کند.

تحقیقات نشان داده که در دوره‌هایی، تئاتر از دل آیین بیرون آمده، شکل‌گیری دیالوگ نویسی در تعزیه صورت گرفته ولی عدم حمایت از این هنر در دوران قاجار و بعد از مرگ ناصرالدین شاه باعث تضعیف آن شده است.

تعزیه همچنان مغفول است/تنها دو واحد دانشگاهی درمقابل عظمت تعزیه!؟

نسخه تعزیه با چند عنوان «نسخه»، «بیاض»، «طومار»، «دستک» و واژه‌های مختلف دیگری شناخته می‌شود. نسخه نویس در نگارش متن از بخشی از اشعار دیگران مخصوصا مرثیه سود می‌برد. خاصیت بزرگی که مرثیه دارد این است که خیلی موجز است و خیلی هم زود سر اصل مطلب می‌رود. نسخه نویس باید هم موسیقی و درام را به خوبی بشناسد و هم با ادبیات آشنا باشد. ازاینرو الان کمتر افرادی با این ویژگی‌ها وجود دارند که بتوانند نسخه‌های جدید و به‌روزتری برای تعزیه بنویسند.

برخی معتقدند خور و جندق و بیابانک، خاستگاه اولیه تعزیه بوده است.

تعزیه البته تنها مختص به ایران نیست و در کشورهای همسایه بخصوص در مناطق حیدرآباد و دکن هم در سطح گسترده‌ای وجود دارد. در آنجا ۱۱ هزار تکیه وجود دارد. هنوز شیعیان جنوب هند در دکن به تعزیه اهمیت فراوانی می‌دهند. 

تعزیه همچنان مغفول است/تنها دو واحد دانشگاهی درمقابل عظمت تعزیه!؟

تعزیه جزء معدود گونه‌های شناخته شده نمایشی جهان است که سیر پلکانی سِنی دارد و این مساله کمتر در دیگر گونه‌های نمایشی مشاهده شده است اما در تعزیه تا کسی طفل خوانی نکند به جوان خوانی نمی‌رسد، تا کسی جوان خوانی نکند به عاقله خوانی نمی‌رسد، تا کسی عاقله خوانی نکند امام خوان نمی‌شود و تا کسی امام خوان نباشد تعزیه گردان و مرشد نمی‌شود.

متاسفانه وقتی که شرایط برای پرورش شبیه‌خوان فراهم نیست نسخه‌نویسی هم به محاق می‌رود. 

حوزه روایت تعزیه آنقدر وسیع است و تمام رویدادها را به روایت‌های مختلف و متعدد به اجرا درآورده که تاریخ صدر اسلام را می‌توان در آینه تعزیه رصد کرد.

تعزیه همچنان مغفول است/تنها دو واحد دانشگاهی درمقابل عظمت تعزیه!؟

با روی کار آمدن رضا خان اجرای تعزیه و مراسم سوگواری مشابه آن ممنوع شد و از سال ۱۳۱۲ هجری شمسی در اثر جلوگیری از تعزیه خوانی، دست اندر کاران این نمایش، شهرها را رها کرده و روانه‌ روستاها و نقاط دور افتاده‌ کشور شدند، به کارهایی مانند دست بردن در نسخه‌های اصیل، دگرگون کردن متن تعزیه‌ها و ایجاد تحریف در برخی صحنه‌ها به منظور تأمین اهداف خوانین و حکمرانان محلی پرداختند. از آن به بعد همواره این مردم بودند که با دل و جان تعزیه را حفظ کردند دوستدار برگزاری یک عزاداری تمام و کمال و روایت رویداد صحرای کربلا بودند. با این وجود امروزه تعزیه همچنان جایگاه مشخصی ندارد و با وقفه در توسعه این فعالیت از سوی نهادهای فرهنگی مواجه هستیم.

تعزیه تلفیقی از درام و موسیقی است و زمانی که از طرف نهادهای بالادستی به آن بی توجهی می‌شود کم کم تاثیر خود را از دست می‌دهد و به حاشیه می‌رود. تعداد کسانی که در ایران تعزیه تدریس می‌کنند اندک هستند و کسانی هم که تبلیغ تعزیه می کنند، که تعدادشان بیشتر است، نگاهشان به تعزیه نگاه آنتروپولوژی (مردم شناسی) است که همین نگاه کمر تعزیه را شکانده است. آنتروپولوژی به خودی خود ایرادی ندارد لیکن تنها به پوسته قضیه نگاه می‌کند اما درونش را نمی‌کاود. در بیشتر اطلاعاتی که راجع به تعزیه موجود است درباره مسائل بیرونی تعزیه صحبت می‌شود در حالی که تعزیه لایه‌های متعددی دارد و کسی می تواند درون این گنبد نفوذ کند که دراماتورژ باشد نه آنتروپولوژ. ازاینرو وقتی تعداد دراماتورژها کم می شود تعزیه به لحاظ فنی آنالیز نمی‌شود.

تعزیه همچنان مغفول است/تنها دو واحد دانشگاهی درمقابل عظمت تعزیه!؟

 گلایه بسیاری از تعزیه خوان‌های قدیمی این است که در سال‌های اخیر تعزیه خوان‌ها به دنبال خواندن تعزیه‌های «دهه» هستند و تعزیه‌های «غریب» دیگر مورد توجه نیست و ترجیح بر این است که در طول مناسبت‌ها بیشتر تعزیه‌های شناخته شده‌ای که مردم نیز با آن‌ها آشنا هستند، خوانده شود.

وقایع کربلا هسته مرکزی هنر تعزیه است و شاید کمتر مجلس تعزیه‌ای را بتوان یافت که گریزی به کربلا نزده باشد. هر مجلسی درباره هر موضوع دیگری غیر از کربلا هم که باشد بالاخره پیوندی با حادثه یا موضوعی در ارتباط با کربلا پیدا می‌کند.

تعزیه همچنان مغفول است/تنها دو واحد دانشگاهی درمقابل عظمت تعزیه!؟

متاسفانه وزارت علوم هنوز متقاعد نشده که باید حداقل برای آموزش آکادمیک رسمی، طرحی بنویسد که واژه «درس تعزیه» در دانشگاه توسعه پیدا کند.

نکته مورد توجه دیگر این است که خود مجموعه یونسکو برای پژوهشکده‌ها بودجه دلاری پیش بینی کرده اما تاکنون هیچ مسولی در اداره کل هنرهای نمایشی قدمی در این راستا برنداشته در حالی که متولی این موضوع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان نهاد بالادستی هستند.

دکتر احمد جولایی پژوهشگر و مدرس دانشگاه در مورد تعزیه اظهار می‌دارد: وقتی یونسکو می‌گوید من برای پژوهش درباره تعزیه هزینه می‌کنم ما می‌توانیم بخشی از هزینه‌ای را که چندین بار در سال در شهرستان‌های مختلف چه در سطح ملی و چه در سطح شهرستان‌ها صرف برگزاری سوگواره‌ها می‌کنیم در زمینه پژوهش تعزیه متمرکز کنیم. البته دکتر ناصربخت و دوستانی مثل فتحعلی بیگی و صالح پور دست به فعالیت‌هایی زده‌اند اما چون نوع فعالیت آن‌ها برای کانون‌های نمایش‌های آیینی و سنتی است پژوهش‌هایشان در راستای دیگر متمرکز است.

تعزیه همچنان مغفول است/تنها دو واحد دانشگاهی درمقابل عظمت تعزیه!؟

کانون تئاتر دینی هم داریم اما با وجودی که آقای محمود فرهنگ تلاش زیادی می‌کنند اما هنوز کمتر به حوزه تعزیه پرداخته اند. و همین است که تعزیه در کشور ما هنوز متولی خاصی پپدا نکرده است. پژوهش در حال حاضر نقطه مغفول تعزیه در ایران است به خصوص مرکز پژوهشی که دارای یک شخصیت حقوقی مشخص باشد.

تعزیه همچنان مغفول است/تنها دو واحد دانشگاهی درمقابل عظمت تعزیه!؟

تعزیه ایرانی تنها گونه نمایش ایرانی است که هر ۵ خصیصه درام را دارد به این مفهوم که هم دارای متن و روند خاص استقلال یافته بازیگری است، همچنین از گونه‌های منحصر به فردی است که بدون کارگردانی اصلا ممکن نیست، تنها گونه نمایش ایرانی است که دارای یک ویژگی در طراحی صحنه است چون عملا هرگونه دکور عمودی در آن از دست می‌رود و پذیرفته‌ایم که فقط به دکور افقی بسنده کنیم و آخرین مورد اینکه تنها گونه نمایش ایرانی است که دارای معماری مستقل است و در یک ساختمان خاص که فقط برای اجرای تعزیه ساخته شده، اجرا می‌شود اما علی‌رغم این ویژگی‌ها ما هنوز از تعزیه به عنوان تئاتر ملی تعریف درستی نداریم و تنها راه تعریف تئاتر ملی ایران گذر از این کوچه باریک است نه تاریک. تعزیه راه باریک است نه تاریک.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تعزیه همچنان مغفول است/تنها دو واحد دانشگاهی درمقابل عظمت تعزیه!؟ بیشتر بخوانید »

امیر سلطانیان

نیروی پدافند هوایی ارتش در لبه فناوری حرکت می‌کند


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، امیر سرتیپ دوم «جواد سلطانیان» رئیس مرکز مطالعات، تحقیقات و تدوین آیین‌نامه‌های رزمی در افتتاحیه مرکز رصد و پایش فیبر نوری در دانشگاه مازندان که با حضور استادان، دانشجویان و برخی پژوهشگران کشوری و لشکری برگزار شد، اظهار داشت: لازم است که سرعت تحولات سیاسی، نظامی و فناورانه در رویداد‌های اخیر با رویکرد ارتقای منافع ملی مورد رصد و پایش مراکز علمی و تحقیقاتی کشور قرار گیرد.

وی با بیان اینکه نیروی پدافند هوایی ارتش همواره خود را در کنار دانشگاه‌ها و پژوهشگران می‌داند و از ایده‌ها و طرح‌های آنان، استقبال می‌کند، گفت: تعامل و همکاری خطیر پدافند هوایی ارتش با دانشگاه‌ها و مراکز علمی و پژوهشی روندی مطلوب، رو به جلو و چشمگیر دارد.

امیر سلطانیان در پایان خاطرنشان کرد: امروز نیروی پدافند هوایی ارتش به‌عنوان خط مقدم دفاع از حیثیت، موجودیت و آبروی کشور با استفاده از دانش بومی و تجهیزات فناورانه در لبه فناوری حرکت می‌کند و امنیت پایداری را در آسمان کشور جمهوری اسلامی ایران به ارمغان آورده است.

انتهای پیام/ 200

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نیروی پدافند هوایی ارتش در لبه فناوری حرکت می‌کند بیشتر بخوانید »

فرزند از چه کسی هوش خود را به ارث می برد؟

فرزند از چه کسی هوش خود را به ارث می برد؟



بسیاری از پدرها از شنیدن این خبر دلخور می‌شوند، اما کودکان هوش را از مادرشان به ارث می‌برند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، هوش از توانایی های مهم ذهنی است. برخی افراد از هوش بالایی برخوردارد. عوامل زیادی در هوش دخیل است. مهم ترین عامل موثر در هوش ژنتیک است. در ادامه به جزئیات هوش می پردازیم.

تحقیقات ژنتیک نشان داده است که افراد احتمالا مجموعه اطلاعات مرتبط با هوش را از X ایکس دریافت می‌کنند که از مادر به ارث می‌رسد.

کروموزوم ایکس یک هزار ژن دارد و تعداد زیادی از آن‌ها روی شناخت اثرگذار هستند. تا همین اواخر عموماً تصور می‌شد که هردو والد تقریبا تاثیر یکسانی روی هوش فرزند خود دارند. با این حال، مشخص شده است که زنان نسبت به مردان، تاثیر بزرگ‌تری بر توانایی‌های شناختی فرزند خود دارند.

با این حال، نکته قابل اهمیت آن است که بدانید این تحقیق کاملا بحث‌برانگیز بوده است. بیشتر مطالعاتی که ادعا می‌کنند از عملکرد رازآلود هوش پرده برمی‌دارند معمولا با جارو جنجال زیادی رو به رو می‌شوند. در همین رابطه، باید در نظر داشت که علم ژنتیک نیز حوزه علمی به شدت پیچیده و چند وجهی است. هر روز مطالعاتی انجام می‌شود که در تلاش برای رد یا اصلاح جدی مطالعات پیشین هستند.

هوش کودک

بسیاری از مردم در مورد ژنتیک هیچ اطلاعاتی ندارند.کروموزوم یک ساختار طناب‌مانند است که از نوکلئیک اسید و پروتئین تشکیل شده است. کروموزوم‌ها حاوی اطلاعات هستند. هر انسانی در هر سلول خود یک جفت کروموزوم حمل می‌کند. زنان دو کروموزوم X دارند در حالی که مردان یک کروموزوم X و یک کروموزوم Y دارند.

محققان مشاهدات جالب دیگری نیز داشتند. اول اینکه شش ناحیه از مغز را شاسایی کردند که تنها حاوی ژن‌های مادری یا پدری بودند. دوم آنکه آن‌ها هیچ ماده ژنتیکی پدری در قشر مخ پیدا نکردند، یعنی ناحیه‌ای از مغز که مسئول اجرای عملکردهایی مانند زبان، برنامه‌ریزی، استدلال منطقی، و تفکر پیشرفته است.

بدون شک یافته‌های این مطالعه همچنان نیازمند موشکافی و ارزش‌یابی است. با این حال می‌توانیم نتیجه بگیریم که مادران نقش قابل توجهی در توانایی‌های شناختی فرزندان خود دارند. نه تنها از طریق ژنتیک، بلکه به واسطه تربیت و تغذیه و مراقبت از آن‌ها.

منبع:طلا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فرزند از چه کسی هوش خود را به ارث می برد؟ بیشتر بخوانید »

نقش تعیین‌کننده «جهاد سازندگی» در عملیات «فتح‌المبین»


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، حماسه‌ها و پیروزی‌های رزمندگان در دوران دفاع مقدس، مدیون فکر، پژوهش و ابتکار نخبگان و مهندسان این سرزمین در کنار توکل و توسل آن‌ها بود که موجب شد تا پس از هشت سال، دشمنی که از جانب ابرقدرت‌های جهان، پشتیبانی مالی و تسلیحاتی می‌شد، ناامید به مرز‌های خود بازگردد؛ دشمنی که با بهره‌گیری از تجهیزات تخصصی و تجربه‌های مشاورین نظامی کشور‌های غربی و شرقی، در ابندای جنگ، فکر فتح یک‌هفته‌ای تهران را در سر می‌پروراند.

«جهاد سازندگى» یکی از ارکان کلیدی در دوران جنگ تحمیلی است که اقدامات بی‌بدیل آن در این دوران با بهره‌گیری از فکر، پژوهش و ابتکار نخبگان و مهندسان این سرزمین برای پشتیبانی از جنگ، در افکار عمومی تا حد زیادی مغفول مانده است؛ این درحالی است که اگر فعالیت‌های «جهاد سازندگی» نبود، هیچ‌یک از پیروزی‌های دوران دفاع مقدس به‌دست نمی‌آمد؛ چراکه ساخت سنگرها، خاکریزها، پل‌ها، جاده‌ها و… برعهده رزمندگان «جهاد سازندگی» بود.

نگاهی به نقش تعیین‌کننده «جهاد سازندگی» در عملیات «فتح‌المبین»

عملیات «فتح‌المبین» یکی از عملیات‌های پیروزمندانه دوران هشت سال دفاع مقدس است که در آن رزمندگان جهاد سازندگی نیز همانند دیگر رزمندگان اسلام، در به‌دست آمدن این پیروزی بزرگ نقش موثری ایفا کردند؛ اما پیش از آن‌که بخواهیم به تشریح اقدامات رزمندگان جهاد سازندگی در عملیات «فتح‌المبین» بپردازیم، جهت روش شدن عظمت کارهاى انجام‌شده و حساسیت آن‌ها، ابتدا به مروری کوتاه بر روند این عملیات خواهیم پرداخت.

عملیات «فتح‌المبین»

طرح‌ریزى عملیات «فتح‌المبین» از اواسط آبان سال ۱۳۶۰ آغاز شده بود؛ اما به‌علت آماده نبودن شرایط، این عملیات به فروردین سال ۱۳۶۱ موکول شد؛ بنابراین عملیات «فتح‌المبین» ساعت ۳۰ دقیقه بامداد روز دوشنبه دوم فروردین سال ۱۳۶۱ با رمز مبارک «یا زهرا (س)» آغاز شد.

عملیات «فتح‌المبین» در منطقه عملیاتی به‌وسعت حدود ۲۵۰۰ کیلومتر مربع، در جبهه جنوب و منطقه غرب کرخه و غرب شوش و دزفول با هدف تصرف ارتفاعات منطقه عملیاتى به‌منظور آزادسازى بخش وسیعى از جنوب غربى میهن اسلامى انجام گرفت و بنا به نظر بسیارى از کارشناسان و فرماندهان جنگ، این عملیات به‌لحاظ موقعیت خاص منطقه استراتژیک آن و نیز حجم وسیع عملیات و اثربخشى مهم آن در روند و آینده دفاع مقدس، نقطه عطف جنگ تحمیلى به‌شمار مى‌رود.

از نتایج مهم عملیات پیروزمندانه «فتح‌المبین» مى‌توان به‌طور خلاصه به بازپس‌گیرى ۲ هزار و ۵۰۰ کیلومتر مربع از خاک کشورمان از اشغال دشمن متجاوز و همچنین آزادسازى جاده مهم و استراتژیک دزفول تا دهلران و تصرف چاه‌هاى نفتی ابوغریب در ارتفاعات تینه و  نیز به اسارت گرفتن بیش از ۱۵ هزار سرباز و افسران دشمن توسط رزمندگان کشورمان اشاره کرد.

اقدامات مهندسى رزمى جهاد سازندگی در عملیات «فتح‌المبین»

پیش از عملیات فتح‌المبین، به‌دنبال عملیات پیروزمندانه «طریق‌القدس» و آزادى بستان و تجربیات گران‌بهایى که از نقطه‌نظر نظامى و مهندسى حاصل شد و با مشخص شدن منطقه غرب دزفول براى عملیات آینده، کلیه نیروهاى رزمى مهندسى جهاد سازندگى براى انجام خدمات لازم، به این منطقه بسیج شدند.

از آن‌جا که فرصت مناسب و لازم در اختیار بود و مسئولیت مهندسى نیز به‌طور رسمى و کتبى به جهاد سازندگى واگذار شده بود، به‌لحاظ وسعت منطقه عملیاتى و کثرت نیروهاى مهندسى شرکت‌کننده، فعالیت‌هاى بسیار گسترده و معجزه‌آسایى صورت‌گرفت که نقش اساسى و تعیین‌کننده‌ای در به‌دست آوردن پیروزی‌ها داشت.

نگاهی به نقش تعیین‌کننده «جهاد سازندگی» در عملیات «فتح‌المبین»

با شروع عملیات پیروزمندانه «فتح‌المبین»، ۱۰ ستاد مهندسى رزمى جهاد که هرکدام در سطح خدمات مهندسى یک لشکر عمل کردند و با بیش از ۵ هزار و ۵۰۰ نفر جهادگر توانستند هزاران فعالیت متنوعی را انجام دهند. از جمله:

– احداث و ترمیم بیش از ۹۱۰ کیلومتر جاده عملیاتى و تدارکاتى و ارتباطى
– احداث ۴۹۲ کیلومتر خاکریز
– احداث ۱۳۰ دهنه پل کوچک و بزرگ (از جمله یک دهنه پل شبکه‌اى به طول ۲۰۰ متر در محور شوش
– احداث بیش از ۲۳ هزار و ۴۰۰ مورد انواع سنگرهاى انفرادى، اجتماعى و ماشین‌آلات و …
– احداث ۱۳ باند هلی‌کوپتر
– احداث و راه‌اندازى ۲ سایت موشکى (زمین به هوا) و نصب تمام سنگر‌ها و دیگر استحکامات مورد نیاز آن.
– احداث و راه‌اندازى ۲ قرارگاه فرماندهى و نصب ۱۴ سنگر بتونى بزرگ در این قرارگاه‌ها.
– احداث پنج مقر توپخانه با سکوهاى آتش و سنگر‌ها و استحکامات موردنیاز
– احداث و بهره‌بردارى از پنج حلقه چاه عمیق و نیمه‌عمیق
– احداث و بهره‌بردارى از ۱۱ واحد اورژانس صحرایى
– راه‌اندازى بیمارستان شوش و افزایش ظرفیت آن از ۱۷ به ۷۰ تخت‌خواب
– نصب ۵۰ دستگاه ژنراتور جهت رفع نیازمندی‌هاى رزمندگان اسلام
– توزیع بیش از ۲۰ هزار بلوک سیمانی جهت احداث سنگر در خطوط مختلف عملیات
– احداث ۱۶ باب حمام صحرایى

فعالیت‌های موثر جهاد سازندگی در عملیات «فتح‌المبین»

نگاهی به منظقه عملیاتی «فتح‌المبین» نشان می‌دهد که دشمن در غرب کرخه از مقابل با احداث کانال‌ها و میادین مین و استحکامات دفاعى، خود را براى همه‌گونه حمله‌اى آماده کرده بود و جناحین نیروهاى دشمن از یک طرف به یک سلسله ارتفاعات متکى بود که در جهت شرقى غربى تا ارتفاعات مرتفع پا علم و دالپرى و تى شکن امتداد یافته بود. وضعیت این منطقه از نظر وجود دره‌ها و تپه‌هاى صخره‌اى مرتفع به‌گونه‌اى بود که دشمن به‌خصوص در منطقه دالپرى امکان هیچ‌گونه تهاجمى را نمی‌داد و مراکز فرماندهى خود را در عمق نیرو‌ها در «عین خوش» مستقر کرده بود. در جناح جنوبی نیروهاى دشمن متکى به ارتفاعات میشداغ و تپه‌هاى رملى پشت آن بود که در آن‌جا نیز تهاجمات نیروهاى اسلام رl سخت می‌کرد؛ بنابراین جهاد سازندگی دست به فعالیت‌های زیر زد:

۱. ایجاد شبکه گسترده راه از «پا علم» به طرف ارتفاعات دالپرى و تى‌شکن

این شبکه با طول بیش از ۲۰۰ کیلومتر به‌لحاظ این‌که در دل ارتفاعات و در میان دره‌ها و رودخانه‌ها قرار داشت، با بیش از ۷۰ دهنه پل، از یک‌مترى تا ۴۰ مترى احداث شد که امکان ترابرى و نفوذ نیروهاى اسلام را به پشت نیروهاى دشمن و بالاى سر مرکز فرماندهى دشمن ممکن ساخت و اهمیت ویژه‌اى در کسب پیروزی‌ها داشت. این کار طاقت‌فرسا که بیشتر به معجزه شبیه بود، در نهایت رعایت مسائل امنیتى از جمله ندادن مرخصى به نیرو‌ها و حمل و نقل آن‌ها به‌نحوى که امکان رد و بدل هیچ‌گونه اطلاعاتى ممکن نباشد، در حداقل زمان ممکن و با کار شبانه‌روزى صورت گرفت.

نگاهی به نقش تعیین‌کننده «جهاد سازندگی» در عملیات «فتح‌المبین»

۲. جاده رقابیه به زلیجان (جاده کاظمین)

این جاده در شرایطى از دل ارتفاعات سنگى میشداغ و از میان تپه‌هاى رملى به‌طول ۲۰ کیلومتر در کمتر از یک ماه احداث شد که امکان ترابرى و نفوذ نیروهاى اسلام را به پشت تنگه رقابیه یعنى عمق دشمن و پشت جبهه آن‌ها و مجاورت مرکز فرماندهى دشمن فراهم آورد.

۳. ساخت جاده‌ها براى ارتباط نیرو‌ها در یک جبهه گسترده

 براى ارتباط نیرو‌ها در یک جبهه گسترده، از «دالپرى» و «دشت عباس» تا محور «کرخه» و از آن‌جا تا «شوش» و «رقابیه»، کار مهندسى عظیمى انجام گرفت که در طول نزدیک به ۶ ماه حدود هزار کیلومتر جاده احداث شد و با نام‌هاى زیبایى همچون «عاشورا»، «نجف»، «کربلا»، «امام خمینى»، «شهید بهشتى» و سایر شهدا نامگذارى شد.

۴. گشودن جبهه‌هاى جدید و احداث خاکریزهاى متعدد براى اتصال آن‌ها

هرچند در کل عملیات «فتح‌المبین» نزدیک به ۵۰۰ کیلومتر خاکریز احداث شد؛ اما بایستی گفت که قسمت اعظم کار مربوط به قبل از عملیات است که در شهرهاى «شوش» تا «رقابیه» جبهه‌هایى جدید گشوده و به هم متصل شدند و نیرو‌ها براى عملیات در آن‌ها مسقر شدند. این کار در یک شرایط بسیار سخت مثلاً در جبهه «شوش» آن‌هم در تاریکى شب و زیر آتش شدید دشمن صورت گرفت.

۵. احداث اورژانس برای نجات جان مجروحان

جهاد سازندگی برای عملیات «فتح‌المبین» ۱۰ اورژانس ایجاد کرد؛ اما نمی‌توان با ذکر این‌ موضوع اهمیت و نقش آن‌ها را بیان کرد؛ چراکه رزمندگان جهاد سازندگی در خطوط مقدم کلیه جبهه‌هاى «فتح‌المبین» یک ابتکار نو و خارق‌العاده به‌کار گرفته و اورژانس‌هایى با سقف بتنى و با ابعاد ۱۵*۸ با آب لوله‌کشى و برق احداث کردند؛ کارى که حقیقاً در نجات جان مجروحان و انجام خدمات لازم قبل از انتقال به بیمارستان‌ها که در فاصله بسیار دورى از جبهه بودند، نقش تعیین‌کننده‌ای داشت.

نگاهی به نقش تعیین‌کننده «جهاد سازندگی» در عملیات «فتح‌المبین»

۶. پشتیبانى مادى و معنوى رزمندگان

علاوه بر اقدامات مؤثر فوق که کاملاً برجسته و مشخص و تعیین‌کننده بودند، اقدامات دیگرى صورت گرفته که در تجهیز و تدارک رزمندگان و پشتیبانى مادى و معنوى از آن‌ها نقش بسیار داشته‌اند؛ از جمله:

– ایجاد تعمیرگاه‌هاى ثابت در کلیه جبهه‌ها و اعزام واحدهاى سیار به خطوط مقدم.
– ایجاد ۱۴ حمام صحرایى از شش الى ۱۲ دوش در دل جبهه‌ها که در آن شرایط سخت مورد استقبال خیل عظیمی از رزمندگان قرار گرفت.
– تدارکات رزمندگان در کلیه جبهه‌ها و خطوط مقدم با استفاده از هدایاى مردمى.
– آب‌رسانى و شربت‌رسانى و بالاخره کارهاى تبلیغاتى بسیار گسترده از قبیل ایجاد مساجد و حسینیه‌ها، اعزام گروه‌هاى تبلیغاتى و ارسال کتاب و روزنامه و…

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

نقش تعیین‌کننده «جهاد سازندگی» در عملیات «فتح‌المبین» بیشتر بخوانید »