تحولات سوریه

افتضاح پدافند هوایی در عمق سرزمین‌های اشغالی کابوس اسرائیل را تکمیل کرد / از انفجار در کارخانه تولید سوخت موشک تا شیرین‌کاری پاتریوت بر فراز دیمونا +تصاویر

افتضاح پدافند هوایی در عمق سرزمین‌های اشغالی کابوس اسرائیل را تکمیل کرد / از انفجار در کارخانه تولید سوخت موشک تا شیرین‌کاری پاتریوت بر فراز دیمونا +تصاویر


سرویس جهان مشرق _ صنایع نظامی رژیم صهیونیستی به مدد همکاری تکنولوژیک بی دریغ شرکت‌های تسلیحاتی غربی و کمک‌های نظامی سالانه ارتش امریکا، بخش زیادی از تجهیزات تحت خدمت ارتش اسرائیل را تولید می‌کند.

اما فخر صنایع نظامی اسرائیل و آنچه که بیشترین حجم تبلیغات بر آن متمرکز شده است سامانه‌های پدافندی تحت خدمت ارتش اسرائیل است. از زمان جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ و کشته شدن ده‌ها صهیونیست در حملات راکتی حزب الله لبنان، ارتش اسرائیل به فکر توسعه شدید سامانه‌های پدافندی خود برای جلوگیری از وارد آمدن تلفات و خسارات شدید در نبردهای آینده افتاد.

بدین منظور صنایع نظامی رژیم‌صهیونیستی دست به توسعه ۳ سامانه پدافندی بومی زد:

_ گنبد آهنین برای مقابله با تهدید راکتی رزمندگان فلسطینی و زرادخانه راکتی حزب الله.

– سامانه فلاخن داوود برای مقابله با موشک‌های بالستیک تاکتیکی نظیر اسکاد که از لبنان یا سوریه شلیک شوند.

– سامانه آرو ۲ و ۳ به منظور مقابله با موشک‌های بالستیک میان برد و دوربرد ایران.

همچنین تعدادی آتشبار سامانه پاتریوت از دو مدل PAC۲ و PAC۳ نیز توسط ارتش امریکا به این رژیم اهدا شده است.

علی رغم شکست‌های متعدد دفاع ضد موشکی اسرائیل در نبردهای سال‌های اخیر، فرماندهان نظامی این رژیم معتقدند با توجه به توان بالای موشکی کشورهای عضو محور مقاومت و دشمنان اسرائیل، توسعه و به کارگیری گسترده دفاع ضد موشکی برای این رژیم در اولویت اول و بالاترین حساسیت ممکن قرار دارد؛ زیرا هر چقدر نیز که نیروی هوایی و زمینی اسرائیل در بحث آفندی قدرتمند بوده و توان ضربه زدن به رقیب را داشته باشند، بدون حضور یک شبکه منسجم دفاع ضد موشکی، در هر گونه نبرد کوچک یا بزرگ بر علیه دشمنان اسرائیل، روزانه صدها و شاید هزاران راکت و موشک به شهرها یا تاسیسات حساس نظامی و اقتصادی در سرزمین‌های اشغالی اصابت کرده و خسارات خارج از تصوری بر جا خواهد گذاشت.

اما حوادث ۲ روز اخیر در عمق خاک سرزمین‌های اشغالی و در حساس‌ترین و استراتژیک‌ترین مناطق امنیتی این رژیم یک شکست و رسوایی بزرگ برای پدافند هوایی اسرائیل بود.

بعد از ظهر روز ۳۱ فروردین فیلمی مبهم از انفجار و آتش سوزی در منطقه گوش دان در سرزمین‌های اشغالی منتشر شد که در ابتدا چندان به آن توجهی نشد، اما تقریبا ۲۴ ساعت بعد و با انتشار گسترده اخبار در رسانه‌ها مشخص شد فیلم مربوطه در واقع انفجار مهیب در یک کارخانه صنایع IAI اسرائیل بوده که مربوط به تولید سوخت جامد مورد استفاده در موشک‌های پدافندی ارتش اسرائیل بوده است.

افتضاح پدافند هوایی در عمق سرزمین‌های اشغالی کابوس اسرائیل را تکمیل کرد / از انفجار در کارخانه تولید سوخت موشک تا شیرین‌کاری پاتریوت بر فراز دیمونا +تصاویر

با توجه به سانسور شدید امنیتی رژیم صهیونیستی اطلاعاتی از میزان خسارات وارده به این کارخانه نظامی در دست نیست، اما در صورتی که بخش تولید سوخت جامد موشکی در این تاسیسات دچار آسیب جدی شده باشد میتواند وقفه بزرگی در توسعه و تولید سامانه‌های پدافندی ارتش اسرائیل که برای این رژیم حکم مرگ و زندگی را دارد ایجاد کند.

اما این تنها رویداد تلخ برای رسته پدافندی ارتش اسرائیل در روز گذشته نبود.

شب گذشته تصاویر عجیبی از به صدا در آمدن آژیر هشدار حمله موشکی و صدای انفجار مهیب در مناطق مرکزی اسرائیل و اطراف منطقه فوق امنیتی راکتور اتمی دیمونا منتشر شد.

طبق اعلام وزارت جنگ رژیم اسرائیل، نیروی هوایی این رژیم شب گذشته به اهدافی در جنوب دمشق حمله میکند که با واکنش پدافند هوایی ارتش سوریه مواجه می‌شوند. ارتش سوریه با استفاده از موشک پدافندی برد بلند S۲۰۰ اقدام به شلیک به سوی جنگنده‌های اسرائیلی می‌کند و بنا بر ادعای مقامات اسرائیلی، به شکل عجیبی یکی از موشک‌های پدافندی شلیک شده دچار اخلال شده و به سمت عمق مناطق سرزمین‌های اشغالی و منطقه حساس دیمونا می‌رود!

افتضاح پدافند هوایی در عمق سرزمین‌های اشغالی کابوس اسرائیل را تکمیل کرد / از انفجار در کارخانه تولید سوخت موشک تا شیرین‌کاری پاتریوت بر فراز دیمونا +تصاویر
بقایای موشک پدافندی اس 200

در این هنگام سامانه پدافندی پاتریوت که در اطراف منطقه دیمونا مستقر بوده و وظیفه دفاع از آن را بر عهده دارد اقدام به شلیک ۲ تیر موشک رهگیر برای نابودی پرتابه فوق می‌کند اما هر دو موشک پاتریوت در نابودی هدف ناکام بوده و موشک پدافندی اس۲۰۰ به زمین اصابت می‌کند.

افتضاح پدافند هوایی در عمق سرزمین‌های اشغالی کابوس اسرائیل را تکمیل کرد / از انفجار در کارخانه تولید سوخت موشک تا شیرین‌کاری پاتریوت بر فراز دیمونا +تصاویر

افتضاح پدافند هوایی در عمق سرزمین‌های اشغالی کابوس اسرائیل را تکمیل کرد / از انفجار در کارخانه تولید سوخت موشک تا شیرین‌کاری پاتریوت بر فراز دیمونا +تصاویر

حتی در صورتی که تمامی ادعاهای مقامات اسرائیلی را باور کرده و موشک اصابت کرده به اطراف منطقه دیمونا را، موشک پدافندی ارتش سوریه فرض کنیم، ناکامی پدافند ارتش اسرائیل در رهگیری و انهدام تنها ۱ موشک مهاجم آن هم در حساس‌ترین منطقه امنیتی در خاک این رژیم سوالات و ابهامات متعددی را در خصوص توانایی شبکه پدافندی اسرائیل در دفاع برابر حملات موشکی رقبا به ویژه در شرایط شلیک انبوه موشکی ایجاد می‌کند.



منبع خبر

افتضاح پدافند هوایی در عمق سرزمین‌های اشغالی کابوس اسرائیل را تکمیل کرد / از انفجار در کارخانه تولید سوخت موشک تا شیرین‌کاری پاتریوت بر فراز دیمونا +تصاویر بیشتر بخوانید »

اتهام بی‌پایه ضرب و شتم به مادر دو شهید! + عکس

اتهام بی‌پایه ضرب و شتم به مادر دو شهید! + عکس



گفتگو با پدر و مادر شهید مدافع حرم حاج اصغر پاشاپور - اصغر پاشاپور

گروه جهاد و مقاومت مشرق – حاج اصغر پاشاپور (معروف به حاج ذاکر) اعجوبه‌ای بود که یک ماه بیشتر، دوری حاج قاسم سلیمانی را تاب نیاورد. ۱۳ بهمن ۱۳۹۸ بود که خبر شهادتش، همه را حیرت‌زده کرد. تنها کسانی که متعجب نبودند، پدر و مادر حاج اصغر بودند. آن‌ها که بارها (و یک بار با دعوت مستقیم حاج قاسم سلیمانی) برای دیدن فرزندشان به سوریه رفته بودند، می‌دانستند که شهادت فرزند میانی‌شان حتمی است. برای همین بود که وقتی مادر حاج اصغر، تحکات عجیبی را در اطراف خانه‌شان دید، موضوع را فهمید. نه گریه کرد و نه فریاد زد. خوشحال بود که اصغر، مزد تلاش‌هایش را گرفته.

حالا حاج‌ اصغر که در ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی بارها تصاویرش به صورت شطرنجی از تلویزیون پخش شده بود، حالا به شهادت رسیده بود و می‌شد درباره ویژگی‌های اخلاقی و مدیریتی‌اش در نبرد سوریه صحبت کرد. پیکر حاج اصغر البته به دست تکفیری‌ها افتاده بود و مدتی طول کشید تا به تهران بیاید.

در گفتگویی تفصیلی با حاج عزیزالله پاشاپور و حاج خانم سیده هوریه(حوریه) موسوی‌پناه،  پدر و مادر بزرگوار شهید حاج اصغر پاشاپور در یک صبح بهاری، تلاش کردیم ریشه‌های رشادت و شجاعت در این خانواده و خاندان را واکاوی کنیم. از برادر عزیز، حاج حمید بناء از نویسندگان و پژوهشگران دفاع مقدس سپاسگزاریم که مقدمات این دیدار نوروزی را فراهم کرد. بخش دوم این گفتگو، پیش روی شماست.

قسمت اول این گفتگو را هم اینجا بخوانید:

مقاومت پدر شهید برای تحویل سلاح گرم! + عکس

ماجرای پسرتان آقا پرویز که در آموزش بسیج به رحمت خدا رفتند چه بود؟

پدر شهید: من در عملیات فتح المبین بودم که پسرم آقا پرویز که ۱۴ ساله بود به آموزش نظامی بسیج رفته بود. در حین آموزش پایش ضربه خورده و خانمم او را به بیمارستان معیری برده بود. دکتر گفته بود بر اثر ضربه، خون لخته شده و باید عمل بشود. عمل کردند اما پسرم به هوش نیامد. من که نبودم اما خانمم پرویز را برده بود قطعه ۹۴ و دفن کرده بود.

اتهام بی‌پایه ضرب و شتم به مادر دو شهید! + عکس

مادر شهید: بسیجی‌ها گفتند برو از دست دکتر شکایت کن اما من گفتم الان موقعیت شکایت نیست. حتی دنبال بودند که پرویز را به قطعه شهدا ببرند اما نشد. دکتر بیهوشی به خانه ما آمد و گریه و زاری کرد که اگر شکایت کنی من مادر پیری دارم که از بین می رود. آمپول بیهوشی برای یک جانباز بود که اشتباهی به پرویز زدند و دیگر به هوش نیامد! یک شب بعد از عمل در بیمارستان ماند اما هر کاری کردند به هوش نیامد. با برادرهایم مشورت کردم. آن‌ها گفتند هر چه بسیج بگوید. من اما می گفتم الان وسط جنگ است. صلاح نیست کار به شکایت و شکایت‌کشی برسد.

پدر شهید: برادر دامادمان آقای خزائی شهید شده بود. شهید زیاد می آوردند و همان حس و حال باعث شد حاج خانم از شکایت صرف نظر کند.

مادر شهید: دکتر بیهوشی ما را نمی شناخت که از قصد این کار را بکند. ما هم گذشت کردیم.

علت رفتن آقا پرویز به بسیج و آموزش جبهه چه بود؟

 مادر شهید: یک‌روز از مسجد که آمدم، گفت: مادر! تو را به خدا رضایت بده که من بروم به بسیج. می خواستند آموزش بدهند و به جبهه ببرند. گفتم: بگذار پدر و برادر بزرگت بیایند، بعد. گفت:‌ مادر! شما این سفره را پهن کرده‌ای. هر کسی غذا بخورد، جای خودش خورده. من می خواهم از این جبهه فیضی ببرم. گفتم: امضا می کنم اما فکر نکنم بگذارند بروی.

چون سنش کم بود؟

مادر شهید: سنش کم بود اما هیکل خوب و درشتی داشت. می گفت من باید بروم از مملکتم دفاع کنم. نمی شود همینطور بنشینم. گفتم: شما باید بروی مدرسه و دَرسَت را بخوانی.

پدر شهید: من برای چهلمش آمدم. پسر بزرگم هم جبهه بود و خبردار نشده بود.

شما در همان جبهه از موضوع مطلع شدید؟

پدر شهید: نه. تلفن که نداشتیم. وقتی آمدم، متوجه شدم پسرم از بین رفته. البته در آن شرایط بهتر می شد تحمل کرد. سخت بود اما هر روز شهید می آوردند.

مادر شهید: من خودم هم بسیجی بودم و همه‌اش در پشتیبانی جنگ، برای خیاطی و بافتنی لباس رزمندگان فعالیت می کردم.

پس شما یک شهید در دوران دفاع مقدس داده‌اید…

پدر شهید: خدا خودش قبول کند.  همه می رویم و چاره‌ای نداریم.

مادر شهید: انسانی که می خواهد از این دنیا برود باید با عزت برود. من نمی دانستم اصغر به سوریه می رود. آمد اینجا و دیدم ساکی دستش است. مأموریت خیلی می رفت. گفتم: اصغرآقا! ان شا الله کجا می روی؟ گفت: مامان با اجازه‌تون دارم می روم سوریه. گفتم: پس چرا نگفتی؟ گفت: الان آمده‌ام بگویم دیگر… زن و بچه‌اش را هم آورده بود. بلند شدم و طبق معمول یک جلد قرآن و یک کاسه آب‌ و مقداری صدقه آوردم. گفت: مامان همین جا از زیر قرآن رد می شود اما تو را به قرآن، پایین نیا که پشت سرم آب بریزی… گفتم: چرا؟ گفت: آخر من دوست ندارم. یعنی چی؟ این می شود خودنمایی… گفتم: آب رسم است که پشت سر مسافر می ریزند… گفت: مامان! خدا هست. من می روم.

اتهام بی‌پایه ضرب و شتم به مادر دو شهید! + عکس
پدر و مادر شهید حاج اصغر پاشاپور چندین سفر برای دیدار با فرزندشان به سوریه رفتند

پدر شهید: مادرش هم آب را در آشپزخانه ریخت. (با خنده) اصغر شوخ بود.

مادر شهید: ۶۰ روز بعدش آمد مرخصی. گفتم: اصغرجان باز می روی؟ گفت: بله مامان؛ تازه شروع شده، من نروم؟… رفت و دیگر نیامد تا یک سال بعد. بچه کوچکش که به دنیا آمد برگشت.

یعنی مأموریت دومش یک سال طول کشید؟

پدر شهید: مرخصی می آمد اما کلا آنجا بود.

گویا همسرشان را هم به سوریه بردند…

پدر شهید: بعد از چهار سال خانمش را هم بُرد. چهار سال اینجا بودند و  در شهرک الماسی می نشستند.

مادر شهید: من می گفتم سه تا بچه داری و باید سایه‌ات بالای سرشان باشد. گفت:‌ خدا بالای سرشان است. اگر شما آنجا را ببینی که چه وضعی داری، اصرار نمی‌کنی که برگردم… وقتی (شهید) حاج محمد پورهنگ (داماد خانواده) مرخصی می آمد، دو سه تا ساک خالی می آورد. می گفتم: ‌حاجی! این ها را برای چه آوردی؟ می گفت: ‌هر چه لباس نو و دست دوم دارید جمع کنید و از فامیل هم بگیرید تا با خودم ببرم. پیش خودم می گفتم الان این ساک‌ها را هر کسی ببیند، فکر می کند شما از آنجا برایمان سوغات آورده ای. (با خنده) حاج محمد هم شوخ بود. می گفت: عیب ندارد. هر کسی هر چیزی دلش خواست بگوید. اصغر تلفن که می زد می گفت: هر چیزی دوست داری به حاج محمد بده تا بیاورد.

این لباس‌ها را برای چه می خواستند؟

پدر شهید: برای سوریه‌ای‌های بی‌پناه و آواره.

مادر شهید: من وقتی رفتم و وضعیت‌شان را دیدم، از غصه ‌مریض شدم.

پدر شهید: وقتی به سوریه رفتیم، جایی بودیم که اصغر تعدادی از زن و بچه‌های سوری را آورده بود. خانومش اعتراض کرد که وقتی مهمان داریم، چرا این‌ها را آورده‌ای؟ به مادرش گفت: بیا اینجا. این ها با همین یک لا لباس آمده اند و هر چیزی داشته اند را از دست داده اند. حقوقی هم ندارند. هیچ چیز ندارند. کل زندگی‌شان از بین رفته است. ما این لباس‌ها را می گیریم و برای بچه هایشان ردیف می کنیم. اصغر گریه می‌کرد و حرف می‌زد.

دوستی حاج محمد پورهنگ و حاج اصغر کجا شکل گرفت؟

مادر شهید: حاج محمد ابتدا با پسرم احمدآقا دوست بود و از طریق ایشان با حاج اصغر دوست شد. دختر ما زینب خانم در دانشگاه امام صادق(ع) لیسانس گرفت و برای فوق‌لیسانس به قم رفت. هر کسی خواستگار برای ایشان می آمد اصغر یک عیبی برایش پیدا می کرد. یک روز برگشت به من گفت رفیقی دارم که خیلی پسر خوبی است. باید خواهرم را به او بدهیم. گفتم: ‌اصغر جان! خواهرت باید قبول کند و بپسندد. گفت: من خواهرم را راضی می کنم.

اتهام بی‌پایه ضرب و شتم به مادر دو شهید! + عکس
حجت‌الاسلام حاج محمد پورهنگ ۳۱ شهریور ۱۳۹۵ به شهادت رسید

ما به هیئت حاج حسین سازور رفته بودیم که مدام زنگ می زد و می گفت به خواهرم گفتی؟ من هم گفتم: در هیئت هستم. خانه که آمدم به‌ش می گویم.

خودش آمده بود و با خواهرش صحبت کرده بودم و زینب‌خانم هم گفته بود نمی‌توانم با ایشان ازدواج کنم. بعد از سه سال، هر کسی می آمد، دخترم می گفت ولایی نیست و ایراداتی می گرفت. می گفت: می خواهم درسم را ادامه بدهم. آنقدر اصغر توی گوشش خواند که دخترم قبول کرد با حاج محمد ازدواج کند. پدر و مادرش به رحمت خدا رفته بودند. وقتی آمد گفت: ‌حاج خانم! من یک عبا دارم و یک قبا. هیچ چیزی ندارم. گفتم: عوضش دین که داری؟ دین که باشد، همه چیز هم هست. ثروت چیست؟ به دخترم گفتم از لحاظ مالی هیچ خواسته‌ای نباید داشته باشی. دخترم هم گفت که برای من هم، دینداری مهم است.

نگذاشتیم عروسی بگیرند. ۱۴ سکه مهریه قرار دادیم و گفتیم بروید مشهد. گفت: بگذارید من بروم وام بگیرم و عروسی بگیرم. گفتم: بروی وام بگیری و عروسی بگیری و بدَهی به مردم. یکی بگوید غذا شور بود و دیگری… نمی‌خواهد. ما خودمان یک ولیمه می دهیم. رفتند مشهد و برگشتند. خانه‌ای هم گرفتند و ما هم جهازیه را بردیم و زندگی‌شان شروع شد.

این برای چه سالی است؟

پدر شهید: حدود سال ۹۱ بود.

خودشان چند سال‌شان بود؟

مادر شهید:حاج محمد ۱۱ سال از دخترم بزرگتر بود. فکر کنم متولد ۱۳۵۶ بود. از اصغرآقا هم بزرگتر بود. من همه‌ش به دخترم می گفتم مرد باید سنش بیشتر باشد. مهم این است که با هم به خوبی زندگی کنید.

شما چقدر اختلاف سنی داشتید؟

پدر شهید: من ۸ سال بزرگتر از حاج خانم هستم.

مادر شهید: البته آن موقع مثل الان نبود که فوری شناسنامه بگیرند. هم ایشان و هم من، شناسنامه‌هایمان برای خودمان نیست. شناسنامه من برای خواهرم بوده که فوت کرده‌اند. مثل الان نبود.

پدر شهید: اگر بخواهیم تعریف کنیم، خیلی برنامه‌ها داشتیم که نمی شود گفت. چیزهایی که برای خود من رخ داده اگر بخواهم تعریف کنم، خیلی طول می کشد. من در سربازی به خاطر روزه کتک خوردم! به خاطر نماز زندانی شدم!

لشکر خرم‌آباد بودید؟

پدر شهید: اول خرم‌آباد بودم و بعدش آمدم کردستان. جنگ عبدالکریم قاسم و ملا مصطفی بارزانی که در عراق شروع و کودتا شد ما در مرز مریوان بودیم. مجروح شدم و ۵ سال در بیمارستان خوابیدم. بعد از عملیات مرصاد بود.

مادر شهید: بیمارستان نورافشار بودند.

مجروحیتتان از چه ناحیه‌ای بود؟

پدر شهید: فکم، پایم، کمرم و سرم آسیب دیده بود. موج گرفته بودم و کسی را نمی‌شناختم. ۲۶ جلسه به سرم شوک زدند. نوربالا، ‌ابهری و فرهادی دکترهای من بودند.

اتهام بی‌پایه ضرب و شتم به مادر دو شهید! + عکس
به ترتیب، مادر، زینب، حمید، احمد و اصغر در سفر مشهد مقدس

از فتح‌المبین تا آخر جنگ، همه عملیات‌ها را بودید؟

پدر شهید:همه را بودم. در آزادسازی خرمشهر هم بودم. در محله گفته بودند همه‌مان شهید شده‌ایم و همه عزادار بودند اما دو هفته بعدش آمدیم. می گفتند من بچه‌هایشان را برده‌ام و به کشتن داده‌ام! در سردشت شیمیایی شدم. عملیات بیت‌المقدس و فتح‌المبین مجروح شدم. آخرین مجروحیت هم در مرصاد بود.

در مرصاد، کجای عملیات بودید؟

پدر شهید: گردنه چهارزبر را ما گرفتیم و نگذاشتیم منافقین بالا بیایند. آنها آمدند حسن‌آباد ولی جاده بسته شد. ما آمدیم از کرمانشاه حرکت کنیم به سمت گردنه که راه بسته شد. مردم فرار می کردند و راه را بسته بودند. ماشین را گذاشتیم و پیاده راه افتادیم. منافقین به حسن‌آباد رسیده بودیم. ما هم به چهارزبر رسیدیم. دو روز آنها را نگه داشته بودیم که عملیات شروع شد. سه تا ماشینشان بالا آمدند که ما زدیم‌شان. راه‌بندان شد و عملیات شروع شد. گردنه را ما گرفتیم و دو شبانه روز ایستادیم و نگذاشتیم بالا بیایند. من را زدند و متوجه نشدم. از هوش رفته بودم.

مادر شهید: پسر بزرگم هم در منطقه بود. وقتی آمد گفتم: برای چه آمدی؟ مگر عملیات نیست؟! گفت: ‌پدرم گم شده! مجروح شده اما پیدایش نمی کنیم. حاج‌آقا را به کرمانشاه می برند. بعدش به همدان می برند و بعدش می‌آورند تهران. ما وقتی رفتیم، حاج‌آقا را نشناختیم. گفتم: این پدرتان نیست. آنقدر سرش باد کرده بود که قابل شناسایی نبود. دندان­هایش رفته بود. لبهایش هم پاره شده بود. گفتم: این پدرتان نیست. بیایید برویم… پسرم گفت: پلاکش گردنش است. این پدر ما است.

یک‌بار هم در خانه، حاجی را زدند.

پدر شهید: می‌خواستند من را بکشند که نشد! (با خنده) حفاظت بیمارستان نجمیه دست من بود. شهید عباس کریمی که از فرماندهان لشکر ۲۷ بود، مجروح شده بود و آورده بودند آنجا. می‌خواستند بیایند در بیمارستان و به ایشان ضربه بزنند که گرفتیمشان. یکی از منافقین سیانور خورد و خودش را کُشت. بعد از ‌آن که من را شناسایی کردند آمدند درِ خانه‌مان در مَلِک‌آباد. من خوابیده بودم که زنگ زدند. آمدم؛ تا در را باز کردم، ‌با یک چیزی کوبیدند روی سرم. من افتادم پشت در و نتوانستند وارد خانه بشوند. فردایش من را بردند بیمارستان. بعدش مشکوک شده بودند به حاج خانم که چرا من را زده است! (با خنده)

اتهام بی‌پایه ضرب و شتم به مادر دو شهید! + عکس
کلکسیونی از تصاویر و وسائل حاج اصغر پاشاپور در گوشه خانه پدری

مادر شهید: من خواب بودم. بیدار شدم برای نماز صبح که دیدم حاج آقا افتاده پشت در. رفتم و دیدم سرش به اندازه یک تخم‌مرغ باد کرده. پرسیدم چرا اینجا خوابیدی؟ فقط مسجدمان تلفن داشت. زنگ زدم به بیمارستان نجمیه و جریان را گفتم. آمبولانس آمد و حاجی را بردند. دیدم هر جا می روم، یک سرباز پشت سر من راه می رود. پرسیدم چرا دنبال من می‌آیی؟ گفت: چون شما مجرمید! گفتم برای چی؟(با خنده) گفت: ‌همسرت را زده‌ای! گفتم من؟ خب حالا که مجرمم عیبی ندارد. دنبالم بیا!…

حاج‌آقا آنجا به هوش نیامد و بردندش بیمارستانی خصوصی در همان حوالی بیمارستان نجمیه که به هوش آمد. به حرف ‌آمد و سوالاتی کردند و انگشت‌نگاری کردند. بعدش مشخص بود که با جسم سختی به پشت سرش زده‌اند و کار من نبوده. دیگر سربازها از گردن من افتادند. تعجب کرده بودم که چه کسی شوهر خودش را می‌زند؟

*میثم رشیدی مهرآبادی

ادامه دارد…

اتهام بی‌پایه ضرب و شتم به مادر دو شهید! + عکس
پدر و مادر شهید حاج اصغر پاشاپور چندین سفر برای دیدار با فرزندشان به سوریه رفتند



منبع خبر

اتهام بی‌پایه ضرب و شتم به مادر دو شهید! + عکس بیشتر بخوانید »

فیلم/ آنچه بر سوریه گذشت...

فیلم/ آنچه بر سوریه گذشت…

فیلم/ آنچه بر سوریه گذشت… بیشتر بخوانید »

نگاهی به عملیات «پنجه عقاب ۲» ارتش ترکیه در شمال عراق / تلاش برای نابودی تروریست‌های PKK یا بهانه‌ای برای تکرار سناریو سوریه؟ +تصاویر

نگاهی به عملیات «پنجه عقاب ۲» ارتش ترکیه در شمال عراق / تلاش برای نابودی تروریست‌های PKK یا بهانه‌ای برای تکرار سناریو سوریه؟ +تصاویر


سرویس جهان مشرق _ از هفته گذشته دور جدید عملیات ارتش ترکیه با تکیه بر بمباران سنگیم جنگنده‌های نیروی هوایی این کشور علیه مخفیگاه‌های گروه تروریستی پ. ک.ک در شمال عراق آغاز شد. این عملیات که “پنجه عقاب۲” و یا تحت عنوانی دیگر پنجه ببر۲ نامگذاری شده است در واقع ادامه عملیات بزرگی یا همین نام است که تابستان امسال در محدوده استان دهوک عراق علیه این سازمان انجام شده بود.

دلایل هجوم ارتش ترکیه به شمال عراق

اگرچه سالهاست ارتش ترکیه به دلیل حضور اعضای گروهک PKK در کوهستان قندیل و سایر مناطق شمال عراق، اقدامات نظامی را علیه آنها اجرا میکند، اما به تازگی مسئله عدم پایبندی شبه نظامیان کرد به توافقنامه سنجار موجب بحرانی شدن اوضاع امنیتی در شمال عراق شده است.

موضوع به دوران اشغال شهر سنجار(یا شنگال) در استان نینوا عراق توسط گروه تروریستی داعش در آگوست ۲۰۱۴ میلادی بازمیگردد که منجر به فاجعه قتل عام مردم فرقه ایزدی در این منطقه و آوارگی آنها شد. در آن زمان چند صد نفر از نیروهای شاخه سوریه پ. ک.ک یعنی YPG و تعدادی دیگر از اعضای اصلی این گروه به بهانه دفاع از مردم کرد ایزدی وارد این شهر شدند. این نیروها تحت عنوان یگان YBS شناخته میشوند.

پس از نابودی گروه داعش و بازگشت امنیت نسبی به این مناطق، دولت عراق، مقامات اقلیم کردستان و ترکیه خواستار خروج این نیروها از شهر سنجار و تحویل آن به نیروهای امنیتی عراقی میشوند اما با وجود گذشت ۳ سال و چند توافقنامه شفاهی و کتبی میان دو طرف، این نیروها به دستور فرماندهی مرکزی PKK از تحویل شهر خودداری کردند.

سفر وزیر دفاع ترکیه به عراق و آغاز عملیات نظامی

در ابتدای بهمن ماه جاری، خلوصی آکار وزیر دفاع ترکیه با سفر به اربیل و دیدار با مقامات اقلیم کردستان عراق از جمله مسعود و نچیروان بارزانی، رضایت مقامات اقلیم را برای انجام عملیات مشترک بر علیه شبه نظامیان حاضر در سنجار جلب کردند. همچنین طی مذاکرات میان اردوغان و مصطفی الکاظمی نخست وزیر عراق، دولت این کشور نیز موافقت خود را برای پایان دادن به بحران امنیتی سنجار اعلام کرد.

نگاهی به عملیات «پنجه عقاب ۲» ارتش ترکیه در شمال عراق / تلاش برای نابودی تروریست‌های PKK یا بهانه‌ای برای تکرار سناریو سوریه؟ +تصاویر

ادامه حضور تروریست‌های پ.ک.ک در این منطقه، اقدام به سنگربندی و حفر تونل‌های گسترده و ایجاد نا امنی گسترده موجب شده است تا آوارگان ایزدی شهر سنجار جرات بازگشت به مناطق سکونت خود را نداشته باشند و این مسئله برای دولت و جامعه عراق به هیچ وجه قابل تحمل نیست.
از سوی دیگر اما نیروهای مردمی عراق معتقدند که حل مسئله سنجار بایستی به دست نیروهای ارتش و بسیج مردمی عراق سپرده شود و لشکرکشی ارتش ترکیه به این منطقه میتواند در آینده تبعات سنگین‌تری از حضور چند صد شبه نظامی کرد در شمال نینوا داشته باشد.

نگاهی به عملیات «پنجه عقاب ۲» ارتش ترکیه در شمال عراق / تلاش برای نابودی تروریست‌های PKK یا بهانه‌ای برای تکرار سناریو سوریه؟ +تصاویر

این مسئله با انتقال بیش از ۱۰ هزار نیروی عضو سازمان حشد الشعبی و حضور ابوفدک المحمداوی رهبر بسیج مردمی عراق در اطراف شهر سنجار در هفته اخیر همراه شد. علی رغم این موضوع، بمباران سنگین ارتش ترکیه در این مناطق چند روز است که آغاز شده و هر لحظه احتمال میرود حمله زمینی نظامیان ترک به سنجار نیز با چراغ سبز مقامات اقلیم و دولت عراق آغاز شود.

نگاهی به عملیات «پنجه عقاب ۲» ارتش ترکیه در شمال عراق / تلاش برای نابودی تروریست‌های PKK یا بهانه‌ای برای تکرار سناریو سوریه؟ +تصاویر

اگرچه اخراج تروریست‌های پ. ک.ک از این منطقه و بازگشت مردم آواره عراقی به خانه‌های خود اقدامی مثبت و مطلوب خواهد بود اما خطری که در این میان وجود دارد احتمال حضور بلند مدت نظامیان ترکیه به بهانه ادامه مبارزه با PKK در خاک عراق است. تجربه سناریو ترکیه در شمال سوریه که آن هم به بهانه مبارزه با داعش و شبه نظامیان کرد YPG بود نشان میدهد، ارتش این کشور پس از پایان عملیات و پاکسازی منطقه علاقه ای به ترک آن نداشته و اقدام به تاسیس پایگاه‌های رسمی برای حضور بلند مدت خواهد کرد.

حضور دائم نظامیان ترکیه در شمال عراق، با توجه به اختلافاتی که میان دولت مرکزی و اقلیم کردستان بر سر جدایی از عراق وجود دارد میتواند خطری بزرگ برای آینده این کشور و تکرار سناریو سوریه و لیبی توسط ترکیه برای ایجاد حیاط خلوت و دولت تحت الحمایه در خاک عراق باشد.



منبع خبر

نگاهی به عملیات «پنجه عقاب ۲» ارتش ترکیه در شمال عراق / تلاش برای نابودی تروریست‌های PKK یا بهانه‌ای برای تکرار سناریو سوریه؟ +تصاویر بیشتر بخوانید »

رقابت جذاب پهپادهای ایرانی و امریکایی بر فراز استان ادلب / ترکیب پهپادهای مهاجر و جنگنده سوخو۳۵ روسی برای شکار فرماندهان تروریست‌ها +تصاویر

رقابت جذاب پهپادهای ایرانی و امریکایی بر فراز استان ادلب / ترکیب پهپادهای مهاجر و جنگنده سوخو۳۵ روسی برای شکار فرماندهان تروریست‌ها +تصاویر


سرویس جهان مشرق _ بیش از ۱۰ سال از آغاز جنگ سوریه میگذرد و از دورانی که بیش از ۷۰ درصد خاک سوریه سقوط کرده و به دست گروه‌های مختلف تروریستی افتاده بود به زمان حال رسیده‌ایم که تمامی گروه‌های تکفیری در محدوده استان ادلب محصور شده و آخرین روزهای حیات خود را تا زمان عملیات نهایی ارتش سوریه در این منطقه سپری میکنند.

عملیات بزرگ ارتش سوریه در زمستان سال ۲۰۲۰ میلادی در استان ادلب و حاشیه بزرگراه‌های M۴ و M۵ موجب عقب نشینی هر چه بیشتر گروه‌های مسلح به عمق استان ادلب شد اما از آن زمان تا کنون حدود ۱ سال است که با مداخله ترکیه و قراراد آتش بس موقت این منطقه جنگ بزرگی را به خود ندیده است.

اما این موضوع باعث توقف کامل عملیات ارتش سوریه و متحدینش علیه تروریست‌ها نشده است. با ادامه آرامش نسبی بر روی زمین منطقه نبرد، آسمان شمال سوریه به عرصه رقابتی داغ میان طرف‌های درگیر در جنگ تبدیل شده است.

از یکسو در جبهه مخالفین، دو کشور امریکا و ترکیه به عنوان حامیان تروریست‌های ضد دولتی طرح خطرناکی را برای آینده استان ادلب و منطقه شمالی سوریه ترسیم کردند. آنها به خوبی میدانستند که قدرت اصلی ادلب در میان مسلحین، سازمان تروریستی هیات تحریر الشام به رهبری ابومحمد الجولانی است و بدون حضور و حمایت موثر از این گروه، سایر مخالفین شانسی برای دفاع در برابر ارتش سوریه نخواهند داشت.

رقابت جذاب پهپادهای ایرانی و امریکایی بر فراز استان ادلب / ترکیب پهپادهای مهاجر و جنگنده سوخو۳۵ روسی برای شکار فرماندهان تروریست‌ها +تصاویر

از این رو طی مذاکرات و هماهنگی‌های فشرده میان سازمان اطلاعات ترکیه MIT و سران تحریرالشام، مقرر می‌شود در ازای به رسمیت شناختن این گروه توسط امریکا و ترکیه و تضمین امنیت جانی رهبران و فرماندهانشان، جولانی و گروه هیات تحریرالشام شروع به همکاری امنیتی با امریکا برای کسب اطلاعات و ترور فرماندهان گروه‌های وابسته به القاعده نظیر سازمان حراس الدین کنند.

رقابت جذاب پهپادهای ایرانی و امریکایی بر فراز استان ادلب / ترکیب پهپادهای مهاجر و جنگنده سوخو۳۵ روسی برای شکار فرماندهان تروریست‌ها +تصاویر

این همکاری‌ها که از بهار سال گذشته میلادی آغاز شد موجب چندین عملیات ترور توسط پهپادهای امریکایی در استان ادلب شد. بر اساس شواهد موجود، اطلاعات اولیه از رفت و آمد فرماندهان حراس الدین و موقعیت نسبی خودرو یا محل تجمع آنها در این مناطق توسط هیات تحریرالشام به سازمان اطلاعات ترکیه داده میشد. سپس پهپادهای شناسایی ترکیه اقدام به کشف هدف و دادن اطلاعات مربوطه به فرماندهی مرکزی ارتش امریکا میکردند و پهپادهای رزمی سری MQ۹ امریکایی با استفاده از موشک‌های فاقد مواد منفجره R۹X و به منظور جلوگیری از تلفات جانبی، اهداف مورد نظر را نابود میکردند.

رقابت جذاب پهپادهای ایرانی و امریکایی بر فراز استان ادلب / ترکیب پهپادهای مهاجر و جنگنده سوخو۳۵ روسی برای شکار فرماندهان تروریست‌ها +تصاویر

مشهورترین موارد عملیات پهپادهای امریکایی ترور ۲ فرمانده حراس الدین یعنی ابوعلی المصری و ابویعقوب المغربی در تاریخ ۱۷ اکتبر ۲۰۲۰ میلادی و بمباران جلسه نیروهای حراس الدین و کشته شدن ۱۷ تن از اعضای این سازمان تروریستی در روز ۲۲ اکتبر بود.

اما در سوی مقابل نیز نیروهای ارتش سوریه و متحدینش نظیر ایران و روسیه با هدف گذاری متفاوت نسبت به رقیب در ۱ سال گذشته اقدام به طراحی عملیات در شمال سوریه کردند.

شیوه کلی اجرای این عملیات‌ها بدین صورت بود که در مواردی پهپادهای شناسایی ایرانی یا روسی اقدام به کشف اهداف و دادن مختصات لازم به نیروی هوایی روسیه یا سوریه برای بمباران میکردند، که مهمترین و با ارزش ترین مورد از این حملات، در روز ۲۶ اکتبر سال گذشته میلادی به مقر گروهک فیلق الشام در شهر کفر تخاریم استان ادلب بود که منجر به کشته شدن بیش از ۱۲۰ نفر از نیروهای این گروه تحت حمایت ترکیه شد.

رقابت جذاب پهپادهای ایرانی و امریکایی بر فراز استان ادلب / ترکیب پهپادهای مهاجر و جنگنده سوخو۳۵ روسی برای شکار فرماندهان تروریست‌ها +تصاویر

در این حمله از ترکیب ۱ فروند پهپاد ایرانی برای شناسایی هدف و جنگنده سوخو۲۴ روسی برای بمباران استفاده شده بود.

رقابت جذاب پهپادهای ایرانی و امریکایی بر فراز استان ادلب / ترکیب پهپادهای مهاجر و جنگنده سوخو۳۵ روسی برای شکار فرماندهان تروریست‌ها +تصاویر

اما در مواردی نیز، پهپادهای رزمی به شکل مستقل و بدون حضور جنگنده‌های نیروی هوایی، عملیات شکار مسلحین را اجرا می‌کردند. از آنجایی که در میان قوای متحد در خاک سوریه تنها ایران مجهز به پهپادهای رزمی است، طبیعتا این عملیات‌ها توسط یکی از دو مدل پهپاد رزمی ایران در خاک سوریه یعنی مهاجر۶ یا شاهد۱۲۹ انجام شده بود.


بمباران منطقه حضور تروریست‌ها در ادلب توسط جنگنده روسی و از دید دوربین پهپاد ایرانی

مشهورترین این موارد شکار موفق ماهر کوجاک از برترین اپراتورهای موشک تاو مخالفین و هشام ابواحمد فرمانده تیپ ۱ جبهه وطنی تحریر به ترتیب در ماه آوریل و می سال گذشته میلادی بودند که توسط پهپادهای رزمی ایران انجام شد.

رقابت جذاب پهپادهای ایرانی و امریکایی بر فراز استان ادلب / ترکیب پهپادهای مهاجر و جنگنده سوخو۳۵ روسی برای شکار فرماندهان تروریست‌ها +تصاویر
ماهر کوجاک

بررسی وضعیت ترافیک هوایی شمال سوریه بر اساس داده‌های منتشر شده در وبسایت‌هایی نظیر Flight radar۲۴ نشان میدهد پروازهای متعدد و همزمان هواگردهای کشورهای خارجی بر فراز استان ادلب همچنان ادامه دارد.

رقابت جذاب پهپادهای ایرانی و امریکایی بر فراز استان ادلب / ترکیب پهپادهای مهاجر و جنگنده سوخو۳۵ روسی برای شکار فرماندهان تروریست‌ها +تصاویر

در تصاویری که ظهر امروز بر فراز استان ادلب ضبط شده است میتوان حضور همزمان جنگنده‌ سوخو۳۵ روسی و پهپاد مهاجر۴ ایرانی را مشاهده نمود که احتمالا در هماهنگی کامل و به منظور انجام عملیات مشترک در صورت کشف اهداف مربوطه صورت گرفته است.

رقابت جذاب پهپادهای ایرانی و امریکایی بر فراز استان ادلب / ترکیب پهپادهای مهاجر و جنگنده سوخو۳۵ روسی برای شکار فرماندهان تروریست‌ها +تصاویر

همچنین در این تصاویر حضور پهپادهای رزمی Bayraktar TB۲ و MQ۹ امریکایی نیز دیده می‌شود که مرتبط با بحث نابودی اعضای گروه‌های مخالف با این دو کشور در میان تروریست‌های تکفیری استان ادلب است.



منبع خبر

رقابت جذاب پهپادهای ایرانی و امریکایی بر فراز استان ادلب / ترکیب پهپادهای مهاجر و جنگنده سوخو۳۵ روسی برای شکار فرماندهان تروریست‌ها +تصاویر بیشتر بخوانید »