رئیس جمهور پیشین آمریکا با انتقاد از سیاستهای مهاجرتی دولت فعلی، مدعی شد که بهدلیل ورود میلیونها مهاجر که همگی «بیمار روانی، معتاد یا جنایتکار» هستند، آمریکا به زبالهدان تبدیل شده است.
به گزارش مجاهدت از مشرق، «دونالد ترامپ» رئیس جمهور سابق آمریکا امروز (سهشنبه) با توهین به مهاجران و پناهجویانی که به این کشور میآیند، گفت که آنها ایالات متحده را به یک زبالهدان تبدیل کردهاند.
ترامپ که قصد دارد بار دیگر در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ نامزد شود، مدعی شد آمریکا بهدلیل سیاست مهاجرتی دولت «جو بایدن» رئیسجمهور کنونی این کشور، به زبالهدان و محل تجمع «زندانیها و بیماران روانی» تبدیل شده است.
وی طی بیانیهای توهینآمیز در وبگاه رسمی خود نوشت: «در زمان ریاست من، ما امن ترین مرز را در تاریخ ایالات متحده داشتیم. در زمان بایدن، این مرز از بین رفت و میلیونها مهاجر غیرقانونی شروع به ورود به جامعه ما کردند. آنها از بیمارستانهای روانی و زندانها میآیند. ما مثل زبالهدان شدهایم».
این سیاستمدار جمهوریخواه که هماکنون با دو پرونده دشوار اتهام کیفری در دادگاه مواجه است، ادعا کرد: «شهرهای ما پر از بیخانمانها، معتادان به مواد مخدر و جنایتکاران خشن شدهاند. بایدن در بین همه رؤسای جمهور تاریخ آمریکا، شدیدترین آسیب را به ایالات متحده وارد کرد».
به نوشته خبرگزاری «اسپوتنیک»، ترامپ با انتقاد از سیاستهای اقتصادی دولت بایدن، گفت که این واقعیت منجر شده که شهروندان آمریکایی از بدترین تورم در نیم قرن اخیر رنج ببرند، دلار در سراشیبی سقوط قرار بگیرد و قیمت بنزین به بالاترین حد در پنج ماه گذشته برسد.
در ادامه این بیانیه آمده است: «بایدن به طور جدی اقتدار ایالات متحده را در عرصه بینالمللی بهزیر کشیده و در عین حال جهان را در آستانه جنگ جهانی سوم قرار داده است».
ترامپ در حالی برای جلب نظر دوباره مردم آمریکا در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ به هر دستاویزی چنگ میاندازد، که یک نظرسنجی جدید نشان داد که ۷۰ درصد از آمریکاییها شامل ۴۴ درصد از جمهوریخواهان، نمیخواهند رئیسجمهور سابق این کشور به قدرت بازگردد.
منبع: فارس
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
وزیر خارجه سابق آمریکا مینویسد با وجود اینکه قتل جمال خاشقجی در کنسولگری عربستان در ترکیه جنایت هولناکی بود، اما آمریکا به سعودیها به عنوان یک شریک مهم برای مقابله با ایران نیاز داشت.
سرویس جهان مشرق– «مایک پمپئو» وزیر خارجهی سابق آمریکا و مدیر سابق سیآیای (هر دو در دولت دونالد ترامپ) یکی از ایرانستیزترین سیاستمداران آمریکاست. پمپئو پس از خروج زودهنگام از دولت آمریکا با تکدورهای شدن ریاستجمهوری ترامپ، اقدام به انتشار کتابی تحت عنوان «هرگز کوتاه نیا: جنگیدن برای آمریکایی که عاشقش هستم[۱]» کرد که به تجربیاتش در دوران خدمت در دولت آمریکا پرداخته است. مشرق قصد دارد طی یک مجموعه گزارش بخشهای مربوط به ایران در این کتاب را خدمت مخاطبان محترم ارائه کند. آنچه در ادامه میخوانید قسمت هفتم از این مجموعه گزارش است. برای خواندن قسمتهای قبلی میتوانید از لینکهای انتهای همین گزارش استفاده کنید.
جلد کتاب «هرگز کوتاه نیا: جنگیدن برای آمریکایی که عاشقش هستم» نوشتهی «مایک پمپئو» وزیر خارجهی سابق آمریکا و مدیر سابق سیآیای (+)
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصهی سیاسی کشور از محتوای کتاب مذکور این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این کتاب لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
قسمت هفتم/ فصل ۳: «دنیای پست و کثیفی است»
جنون خاشقجی
اجرای یک کارزار فشار حداکثری که در حدواندازهی اسمش باشد، مستلزم توسعهی شراکت با کشورهای مختلف در هر گوشهای از جهان بود. چپیها از ما به خاطر برقراری روابط با آن دسته از رژیمهای خاورمیانه که سوابق حقوق بشریشان افتضاح بود، متنفر بودند. من از میزان ریاکاری دموکراتها و رسانهها حیرت میکردم؛ چون خود دولت اوباما تلاش کرده بود جمهوری اسلامی ایران، که یکی از بزرگترین ناقضان حقوق بشر در جهان است، را به شریک اصلی آمریکا در خاورمیانه تبدیل کند. علاوه بر این، برقراری دوستی دائم با ایدئولوگهای متنفر از آمریکا، با برقراری روابط بدهبستان با رژیمهای مستبدی که مایل به همکاری با آمریکا هستند، یک دنیا فرق دارد.
سخنرانی «مایک پمپئو» وزیر خارجهی سابق آمریکا، در ۲۱ می ۲۰۱۸ [۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۷] در اندیشکدهی «بنیاد هریتج»، دربارهی سیاست ضدایرانی «فشار حداکثری» دولت ترامپ پس از خروج از برجام و اِعمال «شدیدترین تحریمهای تاریخ» علیه ایران؛ سیاستی که البته نهایتاً به هیچ نتیجهای نرسید [دانلود]
آنچه که رسانهها را واقعاً عصبانیتر از یک گیاهخوار [وگان] در یک کشتارگاه میکرد، رابطهی ما با عربستان بود. ما میخواستیم به نظام پادشاهی این کشور کمک کنیم به سمت مدرنیته حرکت کند؛ اما این کار باید بهآرامی و با دقت زیادی انجام میشد. ارتباط نزدیک ما با سعودیها زمینهساز یکی از اولین بحرانهای دیپلماتیک پیش روی من به عنوان وزیر خارجه شد. ۲ اکتبر ۲۰۱۸ [۱۰ مهر ۱۳۹۷]، دولت سعودی، یکی از منتقدان رژیم، به نام «جمال خاشقجی»، را به کنسولگری عربستان در استانبول ترکیه کشاند و عوامل رژیم سعودی، آنجا او را، به معنای واقعی کلمه، قطعهقطعه کردند. این قصابیِ هولناک، منزجرکننده، غیرقابلقبول، وحشتناک، غمانگیز، نفرتانگیز، شیطانی، وحشیانه، و البته غیرقانونی بود.
«جمال خاشقجی» خبرنگار عربستانی روزنامهی آمریکایی «واشینگتنپست»، ماه اکتبر سال ۲۰۱۸ پس از ورود به کنسولگری سعودی در استانبول، به قتل رسید و بدنش را تکهتکه، و بنا به برخی روایتها با اسید تجزیه، کردند. (+)
«جمال خاشقجی» خبرنگار منتقد سعودی، که در کنسولگری عربستان به شکلی وحشیانه کشته و بدنش قطعهقطعه شد. (+)
در همینباره بخوانید:
››آنچه باید درباره قتل جمال خاشقجی بدانید/ «مأموریت غیرممکن» ترامپ برای نجات محمد بنسلمان
بخش زیادی از غوغای اغراقآمیز در اینباره در جهان، به این خاطر بود که رسانهها روی این آتش نفت میریختند، از این جهت که خاشقجی یک «خبرنگار» بود. باید تصریح کنم که خاشقجی همان اندازهای خبرنگار بود که من و بسیاری دیگر از شخصیتهای عمومی هستیم. ما گاهی اوقات نوشتههایمان را منتشر میکنیم، اما کارهای دیگری هم انجام میدهیم. با این حال، رسانهها خاشقجی را یک «باب وودوارد» [خبرنگار سرشناس آمریکایی] عربستانی معرفی میکردند که به دلیل انتقاد شجاعانه از خاندان سلطنتی عربستان، از طریق انتشار یادداشت در [روزنامهی آمریکایی] «واشینگتنپست»، به شهادت رسید. در حقیقت، خاشقجی یک فعال [سیاسی] بود که از تیم بازنده در نبرد اخیر بر سر تاجوتخت در عربستان حمایت کرده بود و ناراحت بود که تبعید شده است. چنانکه حتی [روزنامهی آمریکایی] «نیویورکتایمز» هم گزارش داد، خاشقجی با اخوانالمسلمین، که حامی تروریستهاست، هم روابط گرمی داشت. اعلان علنی تأسفش از مرگ اسامه بنلادن نشان میدهد که این ماجرا، دستکم، بسیار پیچیدهتر از آن است که [رسانهها] اعتراف میکنند. خاشقجی مستحق مرگ نبود، اما باید روشن کنیم که چه کسی بود؛ در حالی که بسیاری از افراد در رسانهها این کار را نکردند.
مجلهی آمریکایی «تایم»، طی آخرین روزهای سال ۲۰۱۸، تصویری از «جمال خاشقجی» را روی جلد خود منتشر، و این خبرنگار منتقد سعودی را «فرد سال» معرفی کرد. (+)
رسانهها همانطور که سالها تلاش کردند میان من و رئیسجمهور ترامپ فاصله بیندازند، هفتههای بعد [از قتل خاشقجی] را نیز صرف تلاش برای از بین بردن روابط آمریکا با عربستان کردند. بخش عمدهی این مسئله به محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان و وارث تاجوتخت سعودی، برمیگشت. چپیهای ترقیطلب از محمد بنسلمان متنفر هستند؛ در حالی که او پیشگامِ بزرگترین اصلاحات فرهنگی در تاریخ عربستان شده و ثابت خواهد کرد که یکی از مهمترین رهبران دوران خودش است؛ شخصیتی واقعاً تاریخی در صحنهی جهانی. رسانهها بیشتر به دنبال شکایت از محمد بنسلمان بودند تا تحقیق دربارهی اینکه چگونه رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، اجازه داده کشورش به محیطی بسیار راحت برای جوخههای ترور ایران تبدیل شود. همزمان با انتشار اطلاعات بیشتر دربارهی قصابی داخل کنسولگری عربستان، این اطلاعات را با رئیسجمهور ترامپ در میان میگذاشتم. از نظر عقلانی، رئیسجمهور همان واکنشی را داشت که من داشتم: اتفاق خوبی نبود، اما به هیچ عنوان دلیلی هم نبود که باعث شود آمریکا یک شریک مهم را کنار بگذارد.
«مایکل پمپئو» (چپ) در تاریخ ۱۶ اکتبر ۲۰۱۸ (۲۴ مهر ۱۳۹۷)، کمتر از دو هفته پس از قتل خاشقجی، در ریاض، پایتخت عربستان، با «محمد بنسلمان» ولیعهد سعودی، دیدار میکند. پمپئو در کتابش مینویسد، وقتی میخواسته به عربستان برود، ترامپ به او گفته: «برو و [از این سفر] لذت ببر. به او [محمد بنسلمان] بگو به ما بدهکار است.» پمپئو در کتابش مینویسد «توافقات ابراهیمی» که به فرآیند عادیسازی روابط برخی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی اشاره دارد، بدون چراغ سبز ضمنی شخص محمد بنسلمان ممکن نمیشدند. وزیر خارجهی آمریکا در نقاط مختلفی از کتاب خود ولیعهد سعودی را میستاید و حتی مینویسد: «جهان یک قدردانی به او بدهکار است.» (+)
به «دفتر بیضی» [دفتر کار رئیسجمهور آمریکا] رفتم و پیشنویس یک بیانیه را تنظیم کردیم [که در ادامه، خلاصهای از آن آمده است] :
اول، آمریکا!
دنیا جای بسیار خطرناکی است!
کشور ایران مسئول یک جنگ نیابتی خونین علیه عربستان در یمن است؛ برای متزلزل کردن گامهایی شکنندهی عراق به سوی آزمایش دموکراسی تلاش میکند؛ از گروه تروریستی حزبالله لبنان و دیکتاتورْ بشار اسد در سوریه (که میلیونها نفر از شهروندان خود را کشته) حمایت مینماید؛ و موارد بسیار بیشتر. به همین ترتیب، ایرانیها تعداد زیادی آمریکایی و افراد بیگناه دیگر را در سراسر خاورمیانه کشتهاند. ایران آشکارا و با تأکید فراوان میگوید «مرگ بر آمریکا!» و «مرگ بر اسرائیل!» ایران به عنوان «حامی اصلی تروریسم در جهان» شناخته میشود. از سوی دیگر، اگر ایرانیها با خروج از یمن موافقت کنند، عربستان با کمال میل از یمن خارج میشود. سعودیها بلافاصله کمکهای بشردوستانهای را که بهشدت [در یمن] مورد نیاز است، ارائه خواهند کرد. علاوه بر این، عربستان موافقت کرده تا میلیاردها دلار برای رهبری مبارزه با تروریسم رادیکال اسلامی [اسلامگرایانه] هزینه کند.
جستوجوی پدر یمنی در میان اجساد بمباران یک اتوبوس مدرسه در یمن و پیدا کردن فرزندش «یوسف» (حاوی تصاویر دلخراش) [زبان ویدیو انگلیسی است] [دانلود]
بقایای بمب استفادهشده در حمله به اتوبوس کودکان یمنی نشان میدهد این بمب ساخت شرکت «لاکهید مارتین» آمریکاست. (+)
جنایت علیه جمال خاشقجی، جنایتی وحشتناک بود و کشور ما از آن چشمپوشی نمیکند. [با این حال]، نمایندگان عربستان میگویند جمال خاشقجی «دشمن دولت» [و خائن] و عضو اخوانالمسلمین بود، اما تصمیم من [دونالد ترامپ] به هیچ وجه بر این اساس نیست: این [ترور، همچنان] یک جنایت غیرقابلقبول و وحشتناک است. ملک سلمان و محمد بنسلمان، ولیعهد، قویاً هرگونه اطلاع از برنامهریزی یا اجرای قتل آقای خاشقجی را تکذیب میکنند. سازمانهای اطلاعاتی ما به ارزیابی همهی اطلاعات ادامه میدهند، اما این احتمال کاملاً وجود دارد که ولیعهد از این اتفاق غمانگیز اطلاع قبلی داشته باشد: شاید میدانسته؛ شاید هم نمیدانسته! با این وجود، ما ممکن است هرگز از تمام حقایق مربوط به قتل آقای جمال خاشقجی مطلع نشویم. در هر صورت، رابطهی ما با [نظام] پادشاهی عربستان است [نه با شخص محمد بنسلمان]. آنها متحد عالیای در مبارزهی بسیار مهم ما علیه ایران بودهاند. آمریکا قصد دارد برای تضمین منافع کشورمان، اسرائیل، و همهی شرکای دیگرمان در منطقه، شریک ثابتقدم عربستان باقی بماند. هدف اصلی ما از بین بردن کامل تهدید تروریسم در سراسر جهان است!
توضیحاتی دربارهی قتل «جمال خاشقجی» خبرنگار منتقد سعودی، و اتفاقات داخل کنسولگری عربستان در استانبول ترکیه [دانلود]
عربستان، پس از آمریکا، بزرگترین کشور تولیدکنندهی نفت در جهان است. آنها همکاری نزدیکی با ما داشتهاند و بارها درخواستهای من برای حفظ قیمت نفت در سطوح معقول را اجابت کردهاند؛ که برای جهان بسیار مهم است. ارادهی من، به عنوان رئیسجمهور آمریکا، این است که تضمین کنم آمریکا، در یک دنیای بسیار خطرناک، به دنبال منافع ملی خود است و بهشدت با کشورهایی که میخواهند به ما آسیب برسانند، مقابله میکند. نام این سیاست، به عبارت بسیار ساده، این است: اول، آمریکا!
در همینباره بخوانید:
››مسابقه کودککشی رژیم سعودی و رژیم صهیونیستی با سلاحهای آمریکا
واکنشی که رسانهها به این بیانیه نشان دادند، دقیقاً همانقدری تند بود که انتظار داشتیم. اما کار درستی کرده بودیم که کوتاه نیامده بودیم. نمیتوانستیم یک متحد امنیتی مهم آمریکا را که حاضر بود برای کاهش تهدید ایران به ما کمک کند، از دست بدهیم. ثبات و مقرونبهصرفه بودن قیمت انرژی به تولید عربستان بستگی دارد. بیثباتی سیاسی در این کشور یک سناریوی کابوسوار برای منطقه و امنیت ملی آمریکاست. همچنین امیدوار بودیم که سعودیها را در گفتوگوها پیرامون فرآیند جدید صلح خاورمیانه نگه داریم؛ موضوعی که من به رئیسجمهور میگفتم به ماندن محمد بنسلمانِ جوان و روشنفکر در قدرت بستگی دارد. یک تخلف، حتی یک تخلف فاحش، نباید کل سیاست ما را بر هم بزند.
پس از «قتل خاشقجی» در اقدامی خندهدار، مسئولیت برخورد با عاملان این ترور وحشیانه به عهدهی «محمد بنسلمان» ولیعهد سعودی و متهم ردیف اول این جنایت، گذاشته شد. [دانلود]
حسنختام این ماجرا برای من چند ماه بعد اتفاق افتاد. به مهمانی شام روتینی دعوت شده بودم که در آن اعضای رسانههای نظام برای گپ زدن دور هم جمع میشوند. مراسم شام خیلی خوب شروع شد: چند داستان تعریف کردم و به چند سؤال جواب دادم. اما اتفاقی که ناگزیر بود، بالأخره رخ داد: مراسم شبانه تبدیل به جلسهی تفتیش عقاید با موضوعی شد که همهیشان بر سر آن اتفاقنظر داشتند: چهطور میتوانستم از قاتل جمال خاشقجی دفاع کنم؟ سعی کردم برایشان توضیح بدهم. بعد، برای بار دوم همین سؤال را تحمل کردم. و باز دوباره همین کار را کردم. تا اینکه اعصابم خرد شد. رو به آنها کردم و چیزی را که واقعاً در فکرم بود، فریاد زدم: «شما چپیهای دیوانه عقلتان را از دست دادهاید! همهیتان باید از من تشکر کنید که از پارتیهای به صرفِ کوکتلتان در [دانشگاه] «جورجتاون» مقابل اسلامگراهای رادیکال حفاظت کردهام و از دوستان یهودیمان مقابل قاسم سلیمانی دفاع کردهام.» همهجا مطلقاً ساکت شد. «سوزان» [همسرم] هرقدر میتوانست خودش را خوشحال نشان داد و با صدای بلند گفت: «خیلی خب؛ دورهمی دوستداشتنیای بود!» با عجله از مهمانی بیرون زدیم؛ مهمانیای که به نوبهی خودش یک دنیای پست و کثیف بود.
مستند آمریکایی «جنگ سایه» دربارهی نقش شهید سلیمانی در جنگ میان ایران و آمریکا بر سر کنترل خاورمیانه [دانلود با حجم ~ ۲۰۰ مگابایت]
در همینباره بخوانید:
›› روایت مستند آمریکایی از حاج قاسم و «جنگ سایه» ایران با آمریکا
››اعتراف مقام سابق سیآیای: آمریکا باید از راهبرد خاورمیانهای قاسم سلیمانی درس بگیرد
›› «کوریدور زمینی تهران-مدیترانه» / نیروهای حاج قاسم پشت مرزهای رژیم صهیونیستی
آنچه خواندید قسمت هفتم از خلاصهی کتاب «هرگز کوتاه نیا» به قلم مایک پمپئو، وزیر خارجهی سابق آمریکا و مدیر سابق سیآیای، بود. قسمتهای قبلی این مجموعه گزارش را از لینکهای زیر بخوانید. قسمتهای بعدی این مجموعه بهزودی در مشرق منتشر خواهد شد. برای مطالعهی ترجمهی مشرق از کتابهای دیگر به کتابخانهی مشرق مراجعه نمایید.
قسمتهای قبلی مجموعه گزارش
◄ قسمت اول: خدمت در دولت ترامپ لطف خدا بود/ آمریکا درخشانترین ستاره در تاریکترین آسمانهای جهان است
◄ قسمت دوم: فشار کوبندهای به ایران آوردیم/ برنامهای برای تعطیلات در تهران ندارم
◄ قسمت سوم: ماجرای انتخاب «آیتالله مایک» برای عملیات علیه ایران/ سلوک با رئیس موساد به صرف ویسکی و سیگار
◄ قسمت چهارم: برجام یک کیسه «باقالی سحرآمیز» بود/ قاسم سلیمانی مغز متفکر برنامههای ایران بود
◄ قسمت پنجم: برجام حتی یک سند امضاشده هم نبود/ ماجرای «شاهکار موساد در سرقت آرشیو هستهای ایران»
◄ قسمت ششم: سیاست «فشار حداکثری» و تشکیل «گروه اقدام ایران» / نقش چین در خنثیسازی تحریمهای ضدایرانی دولت ترامپ
[۱]Never Give an Inch: Fighting for the America I Love Link
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
گردهمایی انجمن ملی سلاح اصلیترین انجمن حامی حمل آزادانه سلاح در آمریکا با حضور نامزدهای احتمالی جمهوریخواهان در انتخابات ۲۰۲۴ برگزار شد. از ابتدای سال جاری ۱۴۹ تیراندازی گروهی در آمریکا ثبت شده است.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
روزنامه انگلیسی تلگراف معتقد است به هر طرف که نگاه کنید چین در حال پیشروی است، در حالی که غرب توسط چیزهای بیاهمیت منحرف شده است.
به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: دیلی تلگراف مینویسد: با ظهور چین و سقوط آمریکا تحولات مهمی در حال وقوع است. وقایع هفتههای اخیر را ببینید. آمریکا روی یک داستان متمرکز بوده: محاکمه رئیسجمهور سابق به اتهاماتی که توسط یک دادستان جاه طلب چپگرا مطرح شده که میخواهد با زندانی کردن دونالد ترامپ نام خود را مطرح کند. در منهتن و پالم بیچ رسانهها هزینه بالگردهایی که برای پرواز و جابهجایی رئیسجمهور سابق آمریکا صرف شده را محاسبه میکنند. خیابانها مملو از عکاسان مطبوعاتی است که در حال رقابت با یکدیگر برای شکار لحظه هستند و همگی منتظر وقوع رخدادی تازه میباشند.
شهرهای آمریکا از نیویورک تا سانفرانسیسکو از مرکز در حال پوسیدن هستند عواملی از سرقت تا جنایات خشونتآمیز در این باره دخیل بودهاند. با این وضعیت و در این شرایط، آمریکا توسط رئیسجمهوری اداره میشود که همگان میتوانند ببینند در حین کار نیمه خواب است و معاون رئیسجمهوری را کنار خود دارد که به سرعت عمل نمیکند.
در این میان، حزب کمونیست چین طرحهای خاص خود را دارد. در هفتههای اخیر «شی جین پینگ» رئیسجمهور میانجیگری بین سعودیها و ایرانیان را رقم زد. دوام این توافق نکته اصلی آن نیست. نکته اصلی آن است که پکن نقشی را برعهده میگیرد که واشنگتن زمانی میتوانست در میانجیگری قدرت برای چنین معاملهای ایفا کند. در پایان ماه گذشته زمانی که شی در مسکو حاضر شد تا طرح چینی برای پایان دادن به جنگ در اوکراین را ارائه کند نیز وضعیت به همین منوال بود. این طرح به روسیه اجازه میدهد تا دستاوردهای ارضی خود را در طول جنگ تجاوزکارانهاش حفظ کند. بنابراین، طرح خوبی نیست و آمریکاییها بلافاصله آن را رد کردند. با این وجود، نکته اصلی اینجاست که بار دیگر این چینیها بودند که ابتکار عمل را به دست گرفتند و سطح جهانی رژه رفتند و خود را به عنوان حافظ نظام بینالملل مطرح کردند.
در همین حال «امانوئل مکرون» رئیسجمهور فرانسه در هفته جاری برای ادای احترام به پکن سفر کرد. این در حالیاست که پیشتر رئیسجمهور فرانسه برای توقف جنگی مانند اوکراین به منظور گفتوگوهای معنادار به واشنگتن سفر میکرد.
در حالی که ما در انگلیس در مورد مواردی مانند این که آیا یک زن میتواند آلت تناسلی داشته باشد یا خیر، یا این که ما تا چهاندازه نژادپرست هستیم در هفته جاری بحث کردهایم سیاستمداران و نمایندگان ارشد چین مشغول سفر به سراسر نقاط جهان برای انجام معاملات تجاری هستند. از زمانی که پکن در سال ۲۰۰۱ میلادی به سازمان تجارت جهانی راه یافت (تصمیمی که هم از نظر تاریخی و هم در حال حاضر نیز غیر عاقلانه به نظر میرسد) از قدرت مالی خود برای بهرهبرداری همزمان از قوانین و شکستن آن استفاده کرده است.
امروز چینیها حتی تمایل خود را برای تضمین تسلط اقتصادی در قرن 21 و پشت سر گذاشتن سیستم مالی تحت سلطه دلار آمریکا را پنهان نمیکنند.در هفته جاری چین بار دیگر در حیاط خلوت آمریکا قرار داشت. پس از مجموعهای از مذاکرات توافق تازه بین چین و برزیل اعلام شد. در اینجا یک عامل برجسته است: معامله به طور کامل دلار آمریکا را دور میزند. آژانس توسعه تجارت و سرمایهگذاری برزیل اعلام کرد که این امر هم باعث کاهش هزینهها میشود و هم تجارت و سرمایهگذاری دوجانبه بهتر بین دو کشور را ارتقا میدهد. فحوای سخن این بود: ما دیگر به آمریکا یا واحد پول آن کشور نیازی
نداریم.
از بسیاری جهات این موضوعی تعجب آور نیست، زیرا مجالس و دولتهای متوالی آمریکا از هر طیف سیاسی در دهههای اخیر کارهای زیادی برای کاهش جایگاه دلار آمریکا انجام دادهاند. فرقی نمیکند دموکرات باشند یا جمهوری خواه. هزینهها و بدهیهای دولت ایالات متحده صرفا در حال افزایش بوده است.
در حالی که ما حواس خود را با مسائل مضحک پرت میکنیم چین به سادگی به آیندهاش ادامه میدهد. در حالی که موسسات ما به سمت عقب خم میشوند تا حد ممکن «متنوع» و «متکثر» باشند موسسات چین به سادگی سعی میکنند تا حد امکان مسلط شوند. از ظهور شرکتهای چینی تا رفتار تهاجمی فزاینده چین در قبال تایوان رویکرد پکن را میتوان مشاهده کرد. این در حالیاست که غرب تلوتلو میخورد و لنگان حرکت میکند.
در عرصه فناوری سالیان متمادی مشخص بود که پلتفرم چینی تیک تاک بسیار مشکوک است. این پلتفرم کودکان و نوجوانان را در بریتانیا و آمریکا مجذوب خود ساخته است.
ما بحثهای پایان ناپذیری از وست مینستر تا واشنگتن در مورد نحوه مدیریت فناوریهای چینی داریم که ممکن است پیشتر کار خود را برای به خطرانداختن ما انجام داده باشند. این وضعیت کمانچه زدن نرون در حالی که رم در حالت سوختن بود را به ذهن متبادر میسازد. کاری که رهبران ما انجام دادهاند بدتر از این است. جوامع ما و دولتهایمان رقصهای کوچک احمقانهای را انجام میدهند: گاهی تیک تاک گاهی مانند مکرون در پکن. این در حالیاست که حزب کمونیست چین زمین را از زیر پای رقصان ما تکان میدهد.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
وزیر خارجه سابق آمریکا مینویسد: از وقتی نماینده کنگره بودم با سخنرانی و تماس با همکارانم تلاش میکردم جلوی امضای برجام را بگیرم. وقتی هم که رئیس سیآیای شدم، برای خروج از توافق لحظهشماری میکردم.
سرویس جهان مشرق– «مایک پمپئو» وزیر خارجهی سابق آمریکا و مدیر سابق سیآیای (هر دو در دولت دونالد ترامپ) یکی از ایرانستیزترین سیاستمداران آمریکاست. پمپئو پس از خروج زودهنگام از دولت آمریکا با تکدورهای شدن ریاستجمهوری ترامپ، اقدام به انتشار کتابی تحت عنوان «هرگز کوتاه نیا: جنگیدن برای آمریکایی که عاشقش هستم[۱]» کرد که به تجربیاتش در دوران خدمت در دولت آمریکا پرداخته است. مشرق قصد دارد طی یک مجموعه گزارش بخشهای مربوط به ایران در این کتاب را خدمت مخاطبان محترم ارائه کند. آنچه در ادامه میخوانید قسمت پنجم از این مجموعه گزارش است. برای خواندن قسمتهای قبلی میتوانید از لینکهای انتهای همین گزارش استفاده کنید.
جلد کتاب «هرگز کوتاه نیا: جنگیدن برای آمریکایی که عاشقش هستم» نوشتهی «مایک پمپئو» وزیر خارجهی سابق آمریکا و مدیر سابق سیآیای (+)
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصهی سیاسی کشور از محتوای کتاب مذکور این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این کتاب لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
قسمت پنجم/ فصل ۳: «دنیای پست و کثیفی است»
طی سالهایی که برجام داشت تدوین میشد، من در [مجلس نمایندگان] کنگره خدمت میکردم. آن زمان با تمام توانم روی میز میکوبیدم تا توجه همه را به این اشتباه بزرگ جلب کنم: در صحن علنی سخنرانی میکردم؛ [در نشریهها] یادداشت مینوشتم؛ و تابستان ۲۰۱۴ به تکتک همکارانم در مجلس نمایندگان (هر ۴۳۴ نفرشان) زنگ زدم و به آنها گفتم این توافق، به این شکلی که انجام شده، باعث میشود ایران علاوه بر قابلیتهای موشکی واقعی، ظرفیت [نظامی] هستهای و پول هنگفتی برای توسعهی هر دوی این برنامهها به دست بیاورد.
«مایک پمپئو» نمایندهی وقت ایالت کانزاس در مجلس نمایندگان کنگره، در جریان نشست تأیید صلاحیتش به عنوان نامزد پیشنهادی «دونالد ترامپ» رئیسجمهور وقت آمریکا، برای تصدی ریاست سیآیای، در ماه ژانویهی سال ۲۰۱۷. پمپئو اعا میکند زمانی که نمایندهی کنگره بوده به تکتک همکارانش در مجلس نمایندگان زنگ زده و دربارهی توافق هستهای با ایران به آنها هشدار داده است. (+)
در همینباره بخوانید:
››نگرانی اندیشکده آمریکایی از قدرت موشکی ایران
››ایران در تولید موشکهای بالستیک به نهایت تخصص رسیده است
تا همین امروز هم افتخار میکنم که وزارت خارجه را مجبور کردم اعتراف کند که این «توافق» در واقع یک معاهده یا حتی یک فرمان اجرایی نیست، بلکه یک بیانیهی مطبوعاتی است که توسط آمریکا و سایر کشورها تهیه شده است. چنانکه «جولیا فریفیلد» دستیار وزیر خارجه در امور قانونگذاری، در قالب یک پاسخ رسمی، با چندین ماه تأخیر، به من نوشت: «برنامهی جامع اقدام مشترک یک معاهده یا توافقنامهی اجرایی، و یک سند امضاشده نیست، بلکه منعکسکنندهی تعهدات سیاسی ایران، ۱+۵ (آمریکا، بریتانیا، فرانسه، آلمان، روسیه، و چین) و اتحادیهی اروپاست.»
«مارتین شافر» مسئول روابط عمومی وزارت خارجهی آلمان، ماه جولای سال ۲۰۱۵، نسخهای امضاشده از برجام را در دست دارد. «مایک پمپئو» مینویسد وزارت خارجهی دولت اوباما به او گفته برجام نه یک معاهدهی رسمی و دستور اجرایی است و نه حتی یک سند امضاشده است. (+)
نامهی مذکور همچنین حاوی این ادعا بود که دولت اوباما هیچ «توافق سریای» با ایران نکرده است. دولت داشت دروغ میگفت. تابستان ۲۰۱۵، فقط چند روز پس از رونمایی از برجام، من به همراه «تام کاتن» همکارم در مجلس نمایندگان، به وین سفر کردیم تا با مقامات آژانس بینالمللی انرژی اتمی (سازمانی که مسئول انجام بازرسیهای تعیینشده از تأسیسات هستهای ایران است) ملاقات کنیم. توقع زیادی نداشتیم. اولاً شگفتزده شدیم که مقامات آژانس اصلاً قبول کردهاند با دو نفر از سرسختترین مخالفان توافق هستهای ایران دیدار کنند. کاملاً انتظار داشتیم وزارت خارجهی دولت اوباما این دیدار را لغو کند.
«مایک پمپئو» (چپ) وزیر خارجهی سابق آمریکا، رئیس سابق سیآیای و نمایندهی سابق ایالت کانزاس در مجلس نمایندگان کنگرهی آمریکا، در کنار «تام کاتن» (راست) نمایندهی سابق ایالت آرکانزاس (آرکانسا) در مجلس نمایندگان و سناتور فعلی این ایالت در کنگره. پمپئو و کاتن جولای ۲۰۱۵ ادعا کردند به وجود توافقهای جانبی محرمانه میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در حاشیهی توافق بر سر برجام پی بردهاند. دولت اوباما وجود این توافقها را تأیید کرد، اما آنها را بخشی از روند عادی توافقهای کنترل تسلیحاتی دانست، نه «توافقهای جانبی محرمانه». (+)
وقتی رسیدیم، یکی از اعضای تیم تشریفات آژانس، با عذرخواهی شروع کرد: «متأسفم، مدیرکلْ «[یوکیا] آمانو» نمیتواند امروز با شما ملاقات کند.» من و تام، اخمهایمان در هم رفت و سر تکان دادیم؛ فکر میکردیم بیهوده ۷۰۰۰ کیلومتر پرواز کردهایم. اما بعد فهمیدیم چرا آمانو نمیتواند با ما دیدار کند؛ کارمند آژانس ادامه داد: «هنگام دوچرخهسواری زمین خورده و در بیمارستان است. به معاونان خود دستور داده به شما گزارش بدهند.» در طول این نشست دو ساعته، به این واقعیت پی بردیم که آژانس و دولت اوباما تمام حقیقت را دربارهی توافق به دنیا نگفتهاند.
آژانس و ایران بر سر دو الحاقیهی محرمانه دربارهی اقدامات راستیآزمایی در یکی از مجموعههای نظامی ایران توافق کرده بودند. امکان بررسی این الحاقیهها به صورت عمومی وجود نداشت. این حرف کارمندان آژانس یک اعتراف خیرهکننده بود. پرسیدم: «کدام مقامات آمریکایی این توافقنامههای جانبی را دیدهاند؟» پاسخشان گویای همهچیز بود: «ما اجازه نداریم به این سؤال پاسخ بدهیم.» هماهنگکنندهی وزارت خارجه، که همراه ما بود، با وحشت از اتاق بیرون دوید؛ احتمالاً رفت به مافوقهایش خبر بدهد که ما از این بندهای الحاقی خبردار شدهایم.
«مایک پمپئو» (راست) وزیر خارجهی وقت آمریکا، طی ملاقات با «یوکیا آمانو» (چپ) رئیس وقت آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در ساختمان وزارت خارجهی آمریکا در واشینگتن در اوایل آوریل سال ۲۰۱۹. (+)
به یکی از رئیسدفترهای سیآیای متوسل شویم تا شاید بتواند کمکمان کند این اسناد را ببینیم. اما فقط شانه بالا انداخت: «این کار خیلی بالاتر از سطح من است. باید به وزارت خارجه بگویید.» در واقعیت، نه وزارت خارجه و نه هیچ آمریکایی دیگری اجازهی مشاهدهی این توافقنامههای جانبی محرمانه را نداشت. دولت اوباما این تصمیم وحشتناک را گرفته بود که بدون اینکه بداند برخی از عناصر پایبندی ایران چگونه راستیآزمایی میشوند، پای توافقنامه را امضا کند. میتوانید من را دیوانه صدا کنید، اما من حاضر نیستم بر اساس قابلاعتماد بودن آیتالله، خطر جنگ هستهای را به جان بخرم.
یکی از ناظران آژانس بینالمللی انرژی اتمی فرآیند غنیسازی اورانیوم در تأسیسات هستهای نطنز در ایران را بررسی میکند. با وجود تن دادن ایران به نظارتهای گستردهی آژانس انرژی اتمی در قالب توافق هستهای، «مایک پمپئو» ادعا میکند این نظارتها کافی نبودهاند. (+)
در همینباره بخوانید:
›› خاورمیانه عاری از سلاح هستهای؛ ابتکاری که میتواند جایگزین برجام شود
›› دلایل تهران برای خودداری از ساخت سلاح هستهای/ چگونه آمریکا ایران را وادار به ساخت بمب اتمی میکند؟
فقط چند روز بعد، من و تام اعلام کردیم به توافقنامههای جانبی مخفیانهی ایرانیها پی بردهایم، هرچند نگذاشتهاند آنها را بخوانیم. بهمحض اجرایی شدن توافق، تقلبها هم شروع شد. علیرغم ادعای اهالی برجام مبنی بر اینکه ایرانیها مدتها قبل برنامهی [نظامی] هستهایشان را تعطیل کردهاند، ایران مخفیانه این برنامه را ادامه داده بود. سایتهای هستهایشان را در سراسر کشور پخش کرده بودند؛ تونلهای عمیقتری در کوههای سختتر ساخته بودند؛ دانشمندان هستهایشان را در دانشکدهها و برنامههای نظامیشان قایم کرده بودند؛ برنامهی «فضایی» شان را برای توسعهی ظرفیتهای موشکی گسترش داده بودند؛ و «محسن فخریزاده مهابادی» عالیرتبهترین دانشمند هستهایشان، را در رأس کار نگه داشتند. وزارت اطلاعات ایران همچنین برجام را طوری تنظیم کرده بود که به این کشور اجازه میداد از ظرفیتهای هستهای غیرنظامی «دوکاربردی» [دارای کاربردهای مشترک نظامی و غیرنظامی] خود استفاده کند و بیسروصدا به سمت یک سلاح هستهای بخزد، بدون اینکه از خط قرمز قانونی [توافق] عبور کند.
شهید «محسن فخریزاده» دانشمند هستهای ایران بود که سال ۱۳۹۹ در یک عملیات تروریستی توسط موساد به شهادت رسید. (+)
خوشبختانه، من تنها کسی نبودم که میدانستم ایرانیها دارند تقلب میکنند. دوستم «یوسی کوهن» مدیر موساد، نیز این را میدانست. تیم او در نهایت موفق شد یک عملیات محرمانهی شگفتانگیز انجام دهد: مجموعهای از اسناد حیاتی را از آرشیو هستهای ایران، که در یک مرکز فوقالعاده امن نگهداری میشد، به سرقت بردند. تاریخ، یک روز جزئیات سرگیجهآور نحوهی اجرای این یورش حیرتانگیز را افشا خواهد کرد.
اما نکتهی مهمتر این بود که آوریل ۲۰۱۸، نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، اطلاعات بهدستآمده از آن شاهکار جسورانه را با جهانیان در میان گذاشت. اسناد بهدستآمده نشان دادند که ایران هرگز برنامهی تسلیحات هستهایش را آنطور که طبق برجام ملزم شده بود، رها نکرده است. کل توافق هستهای بر اساس یک دروغ بنا شده بود. من ادعایش را کردم؛ یوسی اثباتش کرد؛ و اکنون جهان این را میداند.
«یوسی کوهن» رئیس موساد بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱. «مایک پمپئو» مدعی است موساد توانسته در زمان ریاست کوهن بخشی از آرشیو هستهای ایران را به سرقت ببرد. (+)
نمایش خندهدار نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل دربارهی «تأسیسات تورقوزآباد» [دانلود]
در همینباره بخوانید:
››نمایش کمدی نتانیاهو: دروغپردازی صهیونیستها با تصاویر ماهوارهای «تورقوزآباد»
›› ژنرال اسرائیلی: به لطف بازرسیهای آژانس اطلاعات زیادی درباره سایتهای هستهای ایران داریم
از اینکه شنیدم دونالد ترامپ در جریان تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۶، برجام را یک برنامهی خیریه برای آیتاللهها توصیف کرد (که در ازای آزادی چهار گروگان آمریکایی، ۴۰۰ میلیون دلار اسکناس خشک به عنوان انگیزه برای امضای قرارداد دریافت کردند) و آن را به باد تمسخر گرفت، دلگرم شدم. فهمیدم ترامپ توافق و رژیم ایران را همانطوری که واقعاً هستند، میبیند، نه آنطوری که ما دلمان میخواست باشند. از وقتی رئیس سیآیای شدم، لحظهشماری میکردم تا این افتضاح دیپلماتیک را اصلاح کنم.
تصویر رسمی «مایک پمپئو» در سال ۲۰۱۷ به عنوان مدیر سیآیای. پمپئو از ژانویهی ۲۰۱۷ تا آوریل ۲۰۱۸ در دورهی ریاستجمهوری دونالد ترامپ، مدیر «آژانس مرکزی اطلاعات» اصلیترین نهاد جاسوسی دولت آمریکا بود. وی مینویسد از زمانی که ریاست سیآیای را به عهده گرفته برای خروج آمریکا از برجام لحظهشماری میکرده است. (+)
با این حال، بیرون آوردن آمریکا از این توافق احمقانه، در حرف آسانتر از عمل بود. اولاً، باید با باد مخالف در داخل سیآیای میجنگیدم. تقریباً کل تیم تحلیل امور ایران، دو سالِ قبل از آغاز ریاست من را صرف تلاش برای توجیه برجام کرده بودند. این تیم ادعانامهی مفصلی طراحی کرده بود (که بعداً در یک جلسهی توجیهی عمومی منتشر شد) مبنی بر اینکه رژیم راستیآزمایی برجام، بازرسیها را افزایش داده، درک ما از فعالیتهای ایران را بهبود بخشیده، و از افزایش ظرفیت سانتریفیوژهای ایران جلوگیری کرده است. اما آنچه در آن تحلیل، هرگز به اندازهی کافی به آن پرداخته نشده بود، دروغهایی بودند که برجام بر اساس آنها تدوین شده بود، یا سابقهی ایران در تقلب که دست «لنس آرمسترانگ» [دوچرخهسوار سرشناس آمریکایی و قهرمان هفت دورهی پشت سر مسابقات «تور دو فرانس» که بعدها اثبات شد از مواد نیروزا استفاده کرده و تمامی عناوین خود را از دست داد] را از پشت بسته بود.
تأسیسات هستهای بوشهر در سال ۲۰۱۰. بخش زیادی از اطلاعات هستهای ایران پس از امضای برجام و تشدید بازرسیهای آژانس در اختیار کشورهای مختلف و حتی رژیم صهیونیستی قرار گرفت. این در حالی است که چنین اطلاعاتی دربارهی برنامهی هستهای کشورهای دیگر هرگز در اختیار جامعهی بینالمللی قرار نمیگیرد. تصور میشود افزایش حملات علیه دانشمندان و تأسیسات هستهای ایران نیز دستکم تا اندازهای نتیجهی افشای همین اطلاعات بوده باشد. (+)
در همینباره بخوانید:
››ترامپ به حکم کدام قانون از برجام خارج شد؟
آنچه خواندید قسمت پنجم از خلاصهی کتاب «هرگز کوتاه نیا» به قلم مایک پمپئو، وزیر خارجهی سابق آمریکا و مدیر سابق سیآیای، بود. قسمتهای قبلی این مجموعه گزارش را از لینکهای زیر بخوانید. قسمتهای بعدی این مجموعه بهزودی در مشرق منتشر خواهد شد. برای مطالعهی ترجمهی مشرق از کتابهای دیگر به کتابخانهی مشرق مراجعه نمایید.
قسمتهای قبلی مجموعه گزارش
◄ قسمت اول: خدمت در دولت ترامپ لطف خدا بود/ آمریکا درخشانترین ستاره در تاریکترین آسمانهای جهان است
◄ قسمت دوم: فشار کوبندهای به ایران آوردیم/ برنامهای برای تعطیلات در تهران ندارم
◄ قسمت سوم: ماجرای انتخاب «آیتالله مایک» برای عملیات علیه ایران/ سلوک با رئیس موساد به صرف ویسکی و سیگار
◄ قسمت چهارم: برجام یک کیسه «باقالی سحرآمیز» بود/ قاسم سلیمانی مغز متفکر برنامههای ایران بود
[۱]Never Give an Inch: Fighting for the America I Love Link
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است