در پی تعطیلشدن دومین بانک آمریکا در عرض دو روز، رئیسجمهور سابق این کشور جانشین خود را به خاطر مشکلات اقتصادی ایالات متحده مقصر شناخت و رکود بزرگ جدید را پیشبینی کرد.
به گزارش مجاهدت از مشرق، دونالد ترامپ رئیسجمهور سابق آمریکا جو بایدن جانشین خود را به خاطر مشکلات اقتصادی ایالات متحده مقصر شناخت و رکود بزرگ جدید را پیشبینی کرد.
به گزارش مجاهدت از خبرگزاری تاس، او دوشنبه (۱۳ مارس) در شبکه اجتماعی Truth خود نوشت: با اتفاقی که برای اقتصاد ما در حال رخ دادن است و پیشنهاداتی که درباره بزرگترین و احمقانهترین افزایش مالیات در تاریخ ایالات متحده داده میشود، جو بایدن مانند هربرت هوور (رئیسجمهور آمریکا بین سالهای ۱۹۲۹-۱۹۳۳) در عصر مدرن شناخته خواهد شد.
وی افزود: ما رکود بزرگ، بسیار بزرگتر و قدرتمندتر از سال ۱۹۲۹ خواهیم داشت. به عنوان نشانه، بانکها شروع به سقوط کردهاند.
رسانههای آمریکایی بامداد دوشنبه از تعطیلشدن دومین بانک بزرگ در این کشور تنها دو روز بعد از ورشکستگی بانک «سیلیکون وَلی» در کالیفرنیا خبر دادند.
به نوشته خبرگزاری «رویترز»، ورشکستگی و تعطیلی بانک سیگنچر نیویورک، سومین فاجعه بانکی بزرگ در تاریخ آمریکا است.
«جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا بامداد دوشنبه در واکنش به ورشکستگی و تعطیلی پیدرپی دو بانک بزرگ در این کشور، گفت: «مردم و شرکتهای آمریکایی باید مطمئن باشند که سپردههای آنها زمانی که نیازشان دارند، در دسترس است».
بایدن در ادامه وعده داد: «متعهد میشوم که مسئولین این آشفتگی را مورد بازخواست قرار دهم و به تلاشها برای تقویت مقررات و نظارت بر بانکهای بزرگ ادامه دهم».
به گزارش مجاهدت از سیانان، ورشکستگی بانک سیلکون ولی، بزگترین ورشکستگی بانکی در ایالات متحده از بحران مالی سال ۲۰۰۸ بود.
رکود بزرگ، بحران اقتصادی جهانی بود که ۲۴ اکتبر ۱۹۲۹ با سقوط بازار سهام در ایالات متحده آغاز شد و تا سال ۱۹۳۹ ادامه یافت. شهرهای صنعتی بیشترین ضربه را دیدند و ساختوساز تقریباً متوقف شد. قیمت محصولات کشاورزی به شدت افزایش یافت و بیکاری گسترده آمریکا را فرا گرفت.
منبع: فارس
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا در اظهاراتی ضمن انتقاد تند از بودجه دفاعی دولت بایدن، نسبت به نزدیکی چین و روسیه و آنچه که انفعال ایالاتمتحده در برابر این تهدید خواند، هشدار داد.
به گزارش مجاهدت از مشرق، جان بولتون، ضمن حمله به بودجه دفاعی دولت جو بایدن، گفت که آمریکاییها باید نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ را بر سر تهدید چین تحت فشار بگذارند.
بولتون همچنین در گفت و گویی با شبکه خبری WABC هشدار داد در حالیکه روسیه و چین در حال افزایش روابط و نفوذ خود هستند، آمریکا ساکت نشسته است.
این مقام دولت دونالد ترامپ، در این خصوص افزود: ما ساکت نشسته ایم و چینی ها، روس ها، ایران، کره شمالی و چندین کشور دیگر در حال تقویت روابط خود هستند و در بخش های مختلف ما را تهدید می کنند.
اظهارات بولتون به ویژه در پی میانجیگری چین میان ایران عربستان و از سرگیری روابط دیپلماتیک تهران- ریاض مورد توجه قرار گرفته است. بسیاری از ناظران آمریکایی این امر را پیروزی دیپلماتیک بزرگی برای چین دانستند و اعلام کردند با این امر کشورهای حوزه خلیج فارس بر این تصور هستند که آمریکا در حال خروج از منطقه است.
به گفته بولتون دلیل نزدیکی عربستان به روسیه و چین این است که آنها فکر میکنند واشنگتن عزم و اراده لازم برای مقابله با ایران و نیات آن را ندارد.
وی در ادامه با بیان اینکه چین در حال حاضر خرید نفت از روسیه و عربستان را افزایش داده گفت: آنها با این اقدام تحریم های غرب را بی اثر می کنند و من فکر می کنم که نامزد انتخابات ۲۰۲۴ باید به این موضوعات رسیدگی لازم را داشته باشد.
مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا بودجه پیشنهادی بخش دفاعی دولت بایدن را ناچیز خواند و تشریح کرد که اختصاص ۸۵۰ میلیون دلار بودجه برای بخش دفاعی از ۷ تریلیون دلاری که برای کل بودجه در نظر گرفته شده بسیار اندک است.
بولتون یکی از بزرگترین برندگان جنگ در اوکراین را چین دانست و افزود: اگر روسیه پیروز شود، این پیروزی برای چین هم بشمار می رود زیرا مسکو و پکن دو متحد نزدیک هستند. در صورت تداوم نبرد فرسایشی روسیه، بازهم چین برنده است زیرا مسکو را بیش از پیش به پکن وابسته می کند.
وی ادامه داد: من میخواهم راهی برای دور کردن روسیه از چین پیدا کنم، اما تا زمانی که این جنگ ادامه دارد انجام این کار غیرممکن است و در واقع تنها پس از بازپس گیری اوکراین و شاید بروز تغییراتی در روسیه چنین چیزی امکانپذیر باشد.
بولتون در پایان تاکید کرد که آمریکاییها باید به نامزدهایی در انتخابات ریاستجمهوری اعتماد کنند که بدانند سیاست امنیت ملی آنها دقیقا چیست و اینکه چگونه می توانند در برابر همه این تهدیدات خارجی، کشور را قدرتمند و امن، حفظ کنند.
منبع: فارس
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
همسر رئیس جمهور مُسن آمریکا با رد پیشنهاد گرفتن تست صلاحیت ذهنی از سیاستمداران بالای ۷۵ سال، آن را «مضحک» خواند.
به گزارش مجاهدت از مشرق، در بحبوحه انتقادات جمهوریخواهان از گافهای متعدد جو بایدن، رئیس جمهور مسن آمریکا، جیل بایدن، همسر وی پیشنهاد نیکی هِیلی، نامزد جمهوریخواه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ این کشور درباره گرفتن تست صلاحیت ذهنی از سیاستمداران بالای ۷۵ سال، این پیشنهاد را «مضحک» توصیف کرد.
جیل بایدن در پاسخ به این پرسش که آیا همسرش در صورت پیروزی در انتخابات سال آینده میلادی، گزینه تست صلاحیت ذهنی را مدنظر قرار میدهد یا خیر، گفت که «ما هرگز حتی درباره چنین تستی بحث هم نمیکنیم!»
وی با اشاره به سفر اخیر بایدن به کییف و دیدار با ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، این سفر و ملاقات را شاهدی بر قوای ذهنی و آمادگی جسمانی بایدن برای رهبری آمریکا دانست.
وی افزود: چند نفر آدم ۳۰ ساله میتوانند به لهستان سفر کنند، سوار قطار شوند، ۹ ساعت دیگر هم در راه باشند، به اوکراین بروند و با زلنسکی دیدار کنند؟ به بایدن نگاه کنید؛ ببینید که چه کارهایی انجام میدهد و هر روز آن را تکرار میکند.
نیکی هیلی در ماه فوریه و همزمان با اعلام نامزدی خود برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا پیشنها داد که سیاستمداران بالای ۷۵ سال تست صلاحیت ذهنی بدهند. او آشکارا به بایدن ۸۰ ساله که مسنترین رئیس جمهور تاریخ آمریکا است، و همچنین دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق این کشور که ۷۶ سال دارد، اشاره داشت. پیش از هیلی، ترامپ هم به طور رسمی نامزدی خود را برای انتخابات ۲۰۲۴ اعلام کرده بود.
اظهارات جیل بایدن در حالی است که کاربران فضای مجازی، ادعاهای اخیر چهلوششمین رئیس جمهور آمریکا مبنی بر اینکه او در دوران جوانی در جنبش حقوق مدنی مشارکت داشته را به سخره گرفتهاند.
اکثر کاربران بایدن را «دروغگو» خوانده و نوشتهاند که «وقتی بایدن لب باز میکند، یعنی دروغ میگوید و این آدم مشکل جدی دروغگویی دارد!»
این انتقادات پس از سفر بایدن به سِلما در ایالت آلاباما برای شرکت در پنجاهوهشتمین سالروز «یکشنبه خونین» مطرح شده است. در هفتم مارس ۱۹۶۵ یک تظاهرات ۶۰۰ نفری در حمایت از حقوق مدنی در سِلما پس از حمله نیروهای سفیدپوست و معاونان کلانترهای منطقه، به خشونت کشیده شد. بایدن در این مراسم گفته بود: در جریان جنبش حقوق مدنی، در شمال دانشجو بودم.
رئیس جمهور آمریکا مدتهاست به دلیل گافهای متعدد گفتاری و رفتاری به سوژه فضای مجازی بدل شده است.
منبع: مهر
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
سال۲۰۱۷ را باید نقطه عطف جنگهای سایبری در جهان نامگذاری کرد. دقیقا همان سالی که ترامپ با همراهی ملکسلمان و عبدالفتاح السیسی مرکزی را در ریاض، پایتخت عربستان با عنوان «مرکز اعتدال» تاسیس میکنند.
به گزارش مجاهدت از مشرق، هدف راهاندازی این مرکز مبارزه با افراطگرایی عنوان میشود و بنابر ادعای مسئولان سعودی بهصورت تخصصی در سه حوزه مربوط به فناوری اطلاعات، تحلیل و داده کاوی فعالیت میکند. سرویس فارسی خبرگزاری رسمی رژیم سعودی، موسوم به آژانس خبری سعودی، این مرکز را اینگونه معرفی میکند: «مرکز بینالمللی مبارزه با تروریسم اعتدال، یکی از نتایج زحمات خادم حرمین شریفین، ملک سلمان بن عبدالعزیز آلسعود و رهبران کشورهای جهان برای مبارزه با تروریسم با استفاده از فناوری روز بهشمار میرود. مرکز اعتدال سمبل مرحله جدید و پیشرفتهای از مبارزه با افراطگرایی از طریق فکری، فرهنگی و تقویت همزیستی و صلح بین ملتهاست. این مرکز از طریق بررسی و تحلیل افکار افراطی و ارائه رهنمودهای مختلف و برنامههای متنوع به مرجعی اصلی و مهم برای مبارزه با تروریسم تبدیل خواهد شد. اعتدال، زیرساختهای اصلی برای موفقیت را در اختیار دارد که مجهز بودن به فناوری پیشرفته برای مبارزه با افراطگرایی در شبکههای اجتماعی و سایتهای اینترنتی از جملهآنهاست و میتواند با نرم افزارهای جدید به رصد و تحلیل هرگونه محتوای افراطی در اینترنت بپردازد. این مرکز به زبانهای مختلف فعالیت کرده و بهدنبال نهادینهکردن مفاهیم اسلام معتدل، همزیستی مسالمتآمیز و رسواساختن تبلیغات گروهکهای افراطی و تروریستی است.»
در این گزارش، نگاهی خواهیم داشت به فعالیتهای این مرکز و نقشی که در جنگ ترکیبی علیه ایران دارد. به گزارش مجاهدت از جامجم، همین تعریف کوتاه از سوی آژانس خبری سعودی، چند کلیدواژه مهم و حیاتی را در خود گنجانده که نگاهی مدقانه به آن میتواند از رازهای این مرکز مرموز پرده بردارد. با فناوری پیشرفته برای مبارزه با افراطگرایی در شبکههای اجتماعی و سایتهای اینترنتی، توانایی رصد و تحلیل هرگونه محتوای افراطی در اینترنت به زبانهای مختلف را دارد و بهدنبال نهادینهساختن مفاهیم اسلام معتدل و همزیستی مسالمتآمیز است. عملا مرکز اعتدال با همکاری آمریکا شبکهای از فناوری را زیر یک سقف جمع کرده تا با یک کار تشکیلاتی و هماهنگ بتوانند اعتدال دنیای نوین را که برپایه فناوری، اطلاعات و اینترنت استوار است به سود قدرتهای استکباری برهم بزند. این ادعایی برخاسته از یک ایدئولوژی متعصبانه نیست، بلکه واقعیت است که برای درک بهتر آن پیشنهاد میشود ادامه این گزارش را بخوانید.
فناوری پیشرفته در مرکز اعتدال
وقتی سخن از فناوری پیشرفته در جهان میشود بلادرنگ نام سه شخص در این عرصه به ذهن میآید؛ ایلان ماسک، مارک زاکربرگ و بیل گیتس. ماسک؛ متولد آفریقای جنوبی و ساکن آمریکاست. مالک توییتر و شرکت اسپیسایکس رویای ساخت مجموعهای متشکل از هزاران ماهواره استارلینک را در سر میپروراند تا مشکل دسترسی به اینترنت در کرهزمین را حل کند. زاکربرگ؛ شهروند آمریکایی است و مالک شرکت «متا». این شرکت به عنوان شرکت مادر فیسبوک، واتساپ و اینستاگرام شناخته میشود. گیتس؛ مالک شرکت مایکروسافت. وقتی این سه نام در کنار یکدیگر قرار میگیرند ماهیت شبکهای که در بالا از آن صحبت شد، بیش از پیش به چشم میآید و رنگ واقعیت به خود میگیرد. عملا آژانس خبری سعودی، به درستی بیان کرده مرکز اعتدال با فناوری پیشرفته و رصد و تحلیل فعالیت کاربران در فضای مجازی با کمک آمریکاییها به دنبال مقابله با رشد و نمو جریانهای مقاومت در سراسر جهان از طریق فضای مجازی است. جهتدهی به اسلام و مسلمانان اصلیترین هدف مرکز اعتدال، نکته قابل توجه و هدفی که آژانس خبری سعودی به آن اشاره کرده و نباید به سادگی از کنار آن عبور کرد، تعریف نوعی خاص از اسلام با واژهسازی «نهادینهساختن مفاهیم اسلام معتدل» است. پس تا به اینجا و برگرفته از ادعای موسسان مرکز اعتدال سعودی، این مرکز با گردآوری همه ظرفیتهای فناوری روز دنیا به دنبال تعریف و ترویج اسلام موردپسند خود است. موید این ادعا تاریخ تولد مرکز اعتدال است؛ درست در زمانی که منطقه و خاورمیانه مشغول جشن شکست داعش به عنوان اسلامگرایان افراطی است، مرکزی با ادعای مقابله با افراط و با هدف نهادینهکردن مفاهیم اسلام معتدل توسط حامیان اسلامگرایی افراطی چشم به جهان میگشاید.
استراتژی مرکز اعتدال چیست؟
اهداف راهبردی پیشبینیشده در این مرکز عمدتا بر عملیات روانی علیه گروههای غیرهمسو و توانبخشی گروههای همسو با هدف ترویج افکار و عقاید مدنظر تمرکز داشته و برای ایجاد فشار تبلیغی و رسانهای به نهادهای بینالمللی برای وادارسازی آنان به اقدام علیه گروههای مخالف تنظیم شده است. به دلیل سابقه سیاه رژیم سعودی در تاسیس و راهبری گروههای افراطی با تفکرات تکفیری، مرکز اعتدال ذیل سند راهبردی موسوم به اصلاحات بنسلمان، ماموریتی ویژه نیز در خصوص تطهیر این رژیم دارد؛ لذا عموم فعالیتهای تخریبی این مرکز با پوشش فعالیتهای فرهنگی به ظاهر اعتدالگرا انجام میشود.
آغاز ماموریتهای مرکز اعتدال با ۳ اقدام عملیاتی
مرکز اعتدال از بدو تولد ماموریت خود را حول سه محور مهم آغاز میکند؛
اقدام نخست) کشف استعداد از نیروهای افراطی منطقه برای مقابله با اندیشه مقاومت:
شکار قابلیتها مسألهای بود که تلاش بسیاری برای آن صورت گرفت. در مرکز اعتدال، بدون توجه به دین و مذهب و قومیت، هر انسانی که بغض و کینهای نسبت به تفکر مقاومت داشت یا هر صاحب فکری که آمادگی مخالفت با ایران را داشت، رصد میشد و با ترفندهای مختلف زمینههای جذبش فراهم میشد. برای برخی دورههای آموزش رسانهای برگزار میشد که بسیاری از این دورهها هیچ ارتباط مستقیمی با مرکز اعتدال نداشت و فقط برای پرورش نیروی مورد نظر برنامهریزی شده بود. فقط در دوسال اول رصد توسط مرکز اعتدال، با پذیرش یکصد هیأت بازدیدکننده خارجی از ۳۰کشور جهان و ۴۰نهاد بینالمللی همسو، ایجاد همکاری و مشارکت با سازمانهای مردمنهاد، مؤسسات خیریه، دانشگاهها، انجمنهای دینی، ایجاد دفاتر نمایندگی در اروپا، آمریکای شمالی، آسیا، آفریقا و ایجاد بانکاطلاعاتی با موضوع گروههای افراطگرا و مراکز تبلیغاتی و رسانهای جمعیت قابلتوجهی را برای شروع جنگ مورد نظر آماده کردند. ارتش سایبری عربستان ابتدا خودش را به شکل یک مرکز پرزرقوبرق صلحاندیش نشان داد اما حالا و پس از گذشت قریب به شش سال از تاریخ تولدش، رسما تبدیل به یک پایگاه کاملا نظامی شده و برای خودش گروههای متنوعی از جنگاوران را
صفآرایی کرده است.
اقدام دوم) حمله به اعتبار محور مقاومت در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی:
شاید هشتگسازی امری ساده و عمومی قلمداد شود اما مرکز اعتدال حتی با تشخیص نقاط ضعف و شکافهای کوچک در کشورهای مورد نظر منطقه، تمرکز نارضایتیهای مردمی را به سمت آن نقاط میبرد تا باروت نارضایتیها بهوسیله چاشنیهایی به نام هشتگ بهسرعت تبدیل به یک انفجار مهیب شود. برای درک این موضوع بهتر است به اتفاقات پنج سال اخیر منطقه نگاهی بیندازیم. اعتراضات مردم لبنان، عراق و ایران. تمامی آنها شباهتهای بنیادی بسیاری با یکدیگر دارند. یک انفجار در بندر بیروت بهانه خوبی است برای شروع جنگ نارضایتی در لبنان. وقتی مردم لبنان مثل هر روز به شبکههای اجتماعی برای خواندن اخبار و ارتباط به حلقه نزدیکان خود مراجعه میکنند، متوجه میشوند که مردم در شبکههای اجتماعی یک یا چند کلمه را مدام تکرار میکنند درست مثل شعارهایی که در اعتراضات خیابانی سر داده میشود و این همان قدرت هشتگسازی است. حالا تمام مردم جامعه به طنابهای نامرئی در دست سعودی برای یک حرکت مشخص وصل شدهاند! در عراق هم بارها این بمباران مجازی تجربه شد. مواد لازم در عراق هم همین است. کشف نارضایتی مردمی، همبستگی نسبی با یک حزب مخالف و در نهایت ایجاد یک بههم پیوستگی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی برای اعلام اعتراض گسترده.
اقدام سوم) رصد، تحلیل و آنالیزهای عمیق با استفاده از یک هوش مصنوعی قدرتمند
شاید بتوان گفت مهمترین ضلع اقدامات سهگانه مرکز اعتدال، همین گام است. تحلیل و آنالیز در این جنگ به قدر داشتن موشکهای هدایتشونده نقطهزن دارای ارزش بود. مرکز اعتدال برای این جنگ نیاز داشت تا فضای تاریک و درهم ریخته شبکههای اجتماعی برایش روشن و واضح شود. قابلیت پیشبینی، عظیمترین و مهمترین امکانی است که میتواند یک طرف را در جنگ پیروز کند اما این امکان در حد توان مرکز اعتدال و سعودی نبود. حالا وقت عمل به قولی بود که آمریکاییها به عربستان داده بودند. مرکز اعتدال با هماهنگی کامل انجمن اینترنتی آمریکا یعنی گوگل، فیسبوک، واتساپ، توییتر و آمازون و نیز دسترسیهای ویژهای که برای این مرکز ایجاد شده، بهطور مداوم در حال رصد و تحلیل محتوای کاربران در شبکههای اجتماعی برای کشف گرایشهای فکری اهداف و سوژههای مهم و مورد نظر است. گفتنی است که این تکنولوژی مهر و موم شده و نتایج آن بدون دخالت و اعمال هیچ نیروی بومی مرکز اعتدال، صرفا برای مشاهده و استفاده در اختیار آنها قرار گرفته و میگیرد. در این میان مرکز اعتدال از بهترین و بهروزترین راهبردها و تاکتیکهای جنگ رسانهای نیز برخوردار میشود. این پکیج چنان دقیق است که حتی برای یک شهروند ساده در روستایی دور افتاده برنامه میچیند تا بتواند بزرگترین درهمریختگی را برای جامعه هدف آن هم با بیشترین سطح پراکندگی ایجاد کند. آنالیزها به کمک راهبردها و تاکتیکها درست مثل یک رهبر ارکستر ذرهذره رفتارها را هدایت میکنند. اینکه صدای کدام ساز باید بالا یا پایین باشد، هر نوازنده کی بنوازد یا ریتم ها کی و چگونه تند و کند شوند. در این دوره از اغتشاشات ایران، حکم سکوت به منافقین داده میشود، سلطنتطلبها با تمپوی پایین مینوازند و اوج صدا را به سمت سلبریتیهایی میبرند که بزرگ شدهاند و حالا برای بالابردن صدا میتوان از آنها استفاده کرد! مرکز اعتدال همچنین رصد عمده فعالیتهای نهادهای بینالمللی مانند مرکز مشارکت جهانی (GEC)، گروه کار اجرایی ضدتروریسم (CTIF)، مرکز جهانی همکاریهای امنیتی (Global Center)، سازمان امنیت و همکاری اروپا ( OSCE) و شبکه آگاهیبخشی درباره تندروی (RAN) را مستمرا در دستورکار خود دارد.
و حالا عملیات!
همه این اقدامات در خدمت بخش اجرایی مرکز اعتدال است که پس از رفتوبرگشت اطلاعات با کارفرمایان عبری ــ غربی و تدوین سناریوهای عملیاتی، تازه مشغول به کار شده و براساس دستورالعملهای رسیده اقدام به عملیات روانی میکند. ازجمله مهمترین عملیاتهای این مرکز از ابتدای تاسیس تاکنون، راهبری مجازی اغتشاشات خیابانی و تخریب اعتماد عمومی به نظامهای حاکم در لبنان، عراق و ایران در سالهای ۹۷ و ۹۸ و ۱۴۰۱ بوده که در بستر شبکههای اجتماعی بهعنوان بازوی کمکی رسانههای اصلی جریان ضدمقاومت به ایفای نقش پرداخته است. ردپای مظنون اصلی قتل خاشقچی در مدیریت مرکز اعتدال یکی از نکات قابلتوجه درباره این مرکز بهاصطلاح مقابلهکننده با تفکرات افراطی، حضور پررنگ فردی است به نام سعود القحطانی.
اما سعود القحطانی کیست؟
قحطانی در ظاهر روزنامهنگار عربستانی است که بیشتر فعالیتهای سایبری و اینترنتی حاکمیت رژیمسعودی در زمان محمد بنسلمان زیر نظر این عنصر امنیتی نزدیک به ولیعهد صورت گرفته و مرکز اعتدال نیز از این قاعده مستثنا نیست. عنوان رسمی سمت او «ناظر کل مرکز دروس و امور رسانهای» بود اما فعالیتهای القحطانی به امور سایبری و اینترنتی محدود نمیشود.
سعود بن عبدا… بن سالم بن محمد بن قاسم الوهابی القحطانی (زاده ۷ ژوئن ۱۹۷۸) مشاور سابق دربار سعودی و اهل عربستان است. او مشاور حقوقی ملکعبدا… و مشاور رسانهای شاهزاده محمد بنسلمان بود اما پس از قضیه قتل جمال خاشقچی بهعنوان مظنون اصلی، در سال ۲۰۱۸ با فشار دولت ترکیه و به ناچار
از این سمت اخراج شد! مجتهد افشاگر اسرار آلسعود، القحطانی را اینگونه معرفی میکند: نقش سعود القحطانی در عربستان با وجود ناپدیدشدنش از صحنه سیاست پس از مشارکت در ترور جمال خاشقچی» روزنامهنگار منتقد سعودی در کنسولگری عربستان در استانبول در سال ۲۰۱۸، پایان نیافته است.
وی پس از محمد بنسلمان دومین مرد عربستان است که تقریبا در نیمی از امور دولتی نفوذ دارد و در دادسرای عمومی نیز مداخله میکند. افشاکننده اسرار آلسعود اعلام میکند که سعود القحطانی پس از یک غیاب طولانیمدت بعد از قتل جمال خاشقچی به دفتر خود در دربار سلطنتی برای انجام فعالیتهایش بازگشت. سعود القحطانی علاوه بر مشارکت در ترور جمال خاشقچی به جنایتهای دیگری مانند شکنجه و آزار جنسی لجین الهذلول، فعال زن سعودی و همچنین تلاش برای ترور سعدالجبری، مقام سابق سعودی در کانادا متهم است. به گفته بسیاری از فعالان حقوق بشر عربستانی و کسانی که از زندانهای رژیم سعودی آزاد شدهاند، سعود القحطانی در بازجویی و شکنجه روحی و جسمی فعالان حقوق زن نقش زیادی دارد.
سال گذشته سازمان دموکراسی برای جهان عرب طی گزارشی مبسوط تأکید کرد که سعود القحطانی اقدام به کشتن سایر تبعیدیان سعودی در خارج از کشور نمود و فعالان زن حقوق بشری را در زندان مخفی عربستان شکنجه کرد. القحطانی همچنین در عملیاتهای نظارتی و هک روزنامهنگاران سعودی و فعالان حقوق بشر شرکت داشته است.
عبدا… العوده، مدیر منطقه خلیجفارس در سازمان داون درباره القحطانی میگوید: «او مجری وفادار دستورات بنسلمان در زمینه استفاده از خشونت در سطح داخلی و بینالمللی است. اگر میخواهید بفهمید محمد بنسلمان کیست، به آثار کشتار، شکنجه و ظلم و ستمهایی که القحطانی از خود بر جای گذاشته است نگاه کنید.
چرا مرکز اعتدال مهم است؟!
همه این مطالب برای دو مخاطب خاص بیان شد؛ مردم و مسئولان. هر دو مخاطب باید بهخوبی بدانند که امروز جمهوری اسلامی ایران در میان یک معرکه بزرگ رسانهای، سایبری قرار دارد. مردم باید باور کنند که در فضای مجازی زیر حجم وسیعی از بمباران اطلاعات درست و غلط نهادهای مغرضی چون مرکز اعتدال قرار دارند و ناگزیرند برای سلامت روح و روان و ذهن خود، سطح سواد رسانهای و تحلیلی خود را افزایش دهند تا هرآنچه در فضای مجازی میبینند را باور نکنند. از طرفی مسئولان امر باید بپذیرند و باور کنند که در این معرکه بزرگ ملزم به رعایت قواعد این جنگ جدید و آمادهسازی امکانات و زیرساختهای لازم برای مقابله فوری با این نبرد همهجانبه هستند.
منبع: روزنامه جام جم
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
سناتور جمهوریخواه ایالت کنتاکی میگوید نه تحریمهای ضدایرانی، نه کارزار «فشار حداکثری»، و نه ترک توافق هستهای، با کمترین تأثیر یا تغییری در رفتارهای ایران همراه نشدهاند.
سرویس جهان مشرق– دولت آمریکا تحریمهای یکجانبهی اقتصادی خود علیه کشورهای دیگر را ابزار دیپلماسی و جایگزینی برای جنگ معرفی میکند. این در حالی است که این تحریمها نهتنها در بعضی موارد، مانند قطع دسترسی کشورهای هدف به داروهای ضروری، تبعات مرگبارتری از جنگ دارند، بلکه اکنون به جای «ابزار» تبدیل به «هدف» شدهاند. به عبارت دیگر، واشینگتن به جای آنکه با تحریم کشورهای دیگر به دنبال تغییر رفتار آنها (صرفنظر از درستی یا نادرستی قضاوتش) باشد، صرفاً به دنبال وضع تحریمهای بیشتر و بیشتر علیه این کشورهاست.
بایدن هم میتواند (مانند ترامپ که با یک امضا از برجام خارج شد) با امضای یک «فرمان اجرایی» تحریمهای ضدایرانی را لغو کند و عملاً گام بلندی در جهت احیای برجام بردارد، اما واقعیت این است که دولتهای آمریکایی یکی پس از دیگری به تحریم دشمنان آمریکا اعتیاد پیدا میکنند؛ تا جایی که وضع تحریمها برایشان از «وسیله» تبدیل به «هدف» میشود. (+)
در همینباره بخوانید:
››چرا با آمریکا مذاکره کردیم و چرا دیگر نمیکنیم؟
›› آیا آمریکا مدل «امتیاز صفر» تهران را روی پکن هم پیاده میکند؟
«رَند پال[۱]» سناتور جمهوریخواه ایالت کنتاکی و عضو کمیتههای «روابط خارجی» و «امنیت داخلی و امور دولتی» مجلس سنا، اخیراً طی گزارشی تحت عنوان «در رد دیپلماسی غیردیپلماتیک[۲]» در نشریهی آمریکایی «امریکن کنسروتیو» ضمن انتقاد از اعتیاد دولتهای پیاپی آمریکا به تحریم دشمنان این کشور، تأکید میکند که چهرههای برجسته در مجلس سنای این کشور نیز از راهبردهایی دفاع میکنند که مذاکره و صلح با دشمنان را دشوارتر میکند. آنچه در ادامه میخوانید، ترجمهی گزارش امریکن کنسروتیو است.
«رند پال» چشمپزشک و سیاستمدار آمریکایی و سناتور جمهوریخواه ایالت کنتاکی است. پال معتقد است دولت آمریکا به جای آنکه از تحریم به عنوان وسیلهای برای مجاب کردن کشورهای دیگر به نشستن پشت میز مذاکره و دستیابی به توافق با واشینگتن استفاده کند، صرفاً تحریمهای بیشتر و بیشتری علیه دشمنانش وضع میکند، بدون آنکه این تحریمها تأثیری در رفتار یا سیاستهای کشورهای هدف داشته باشند. (+)
در همینباره بخوانید:
››علت اعتیاد ۴۰ ساله واشینگتن به دشمنی با ایران چیست؟
››آنچه باید درباره مذاکرات لغو تحریمها بدانید
›› آیا برجام احیا میشود؟ / «تصمیم سیاسی» مورد نظر ایران چیست؟
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای محافل رسانهای-اندیشکدهای بینالمللی این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارش لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
وقتی سفرا یا وزرای خارجه [ی آمریکا] به نشست کمیتهی روابط خارجی سنا میآیند، از آنها میخواهم توضیح بدهند که روسیه، چین، ایران، یا کرهی شمالی در نتیجهی تحریمهای آمریکا چه تغییراتی در سیاستهایشان ایجاد کردهاند. تا امروز هیچکدام از مقامات دولتمان نتوانسته تغییرات رفتاریای را توصیف کند که ناشی از تحریمهایی باشند که ما اعمال میکنیم. تنها حرفی که به من زدهاند، و بیشترین شباهت را به یک «جواب» برای سؤال من داشته، این بوده که تحریمها در دوران ریاستجمهوری باراک اوباما، باعث شدند ایران پای میز مذاکره بیاید و توافق «برنامهی جامع اقدام مشترک» (برجام) شکل بگیرد. شاید اینطور باشد؛ اما میتوان استدلال کرد که اتفاقاً انگیزهی حذف تحریمها بود که ایران را پای میز مذاکره آورد. اغلب به نظر میرسد صداهای بلند [و شخصیتهای تأثیرگذار] در هر دو حزب [دموکرات و جمهوریخواه] معتقدند اعمال تحریمهای بیشتر و بیشتر است که سیاستهای دشمن را تغییر میدهد. این در حالی است که این افراد باید درک کنند در واقع عرضهی گزینهی حذف تحریمهاست که میتواند دشمنان ما را تغییر دهد.
«فرمول مذاکراتی آمریکاییها»؛ چرا مذاکره با آمریکا ممنوع است؟ [دانلود]
در همینباره بخوانید:
››بهرغم تحریمها، حال و روز ایران خوب است
››نه فشار و تحریم، نه جنگ نظامی/ آمریکا باید با برجام به جنگ جمهوری اسلامی برود
››تکتک تحریمهای آمریکا را میتوان دور زد
››چگونه تحریمها صادرات نفت را حتی یک قطره کم نمیکند؟
پس از پایان مذاکرات بر سر توافقنامهی [هستهای با] ایران، خود من دربارهی این توافق تردیدهایی داشتم. احساس میکردم آمریکا میتوانسته بیشتر پافشاری کند تا پولهای توقیفشدهی ایران بهتدریج و بر اساس تداوم پایبندی این کشور به توافق، آزاد شوند. با این حال، به مرور زمان، بازرسان تأیید کردند که ایران به محدودیتهای غنیسازی اورانیوم پایبند مانده است. در واقع، برجستهترین انتقاد از ایران این نبود که ایرانیها دارند برجام را نقض میکنند، بلکه اعتراض به این بود که چرا همچنان دارند موشکهای بالستیکشان را توسعه میدهند؛ در حالی که برجام محدودیتی برای این موشکها قائل نشده بود. نهایتاً نیز دولت ترامپ از برجام خارج شد؛ اما نه به این دلیل که ایران از این پیمان تخطی کرده بود، بلکه به خاطر اینکه تهران در حال ساخت و ارتقای تسلیحاتی بود که این پیمان چارچوبی برای آنها وضع نکرده بود. اما نه کارزار فشار حداکثری ترامپ و مایک پمپئو، وزیر خارجهی وقت آمریکا، و نه ترک توافق، در حقیقت با کمترین تأثیر یا تغییری در رفتار ایران همراه نشد.
اعلام خروج آمریکا از برجام توسط دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت این کشور، در اوایل ماه می سال ۲۰۱۸ [دانلود]
سخنرانی «مایک پمپئو» وزیر خارجهی وقت آمریکا، دربارهی سیاست ضدایرانی این کشور پس از خروج از برجام و اِعمال «شدیدترین تحریمهای تاریخ» علیه ایران در قالب سیاست «فشار حداکثری». این سیاست نهتنها ایران را تسلیم نکرد، بلکه سیاست ضدایرانی دولت ترامپ را به یکی از بزرگترین شکستهای سیاست خارجی دولت ترامپ تبدیل کرد. [دانلود]
در همینباره بخوانید:
››ایران در تولید موشکهای بالستیک به نهایت تخصص رسیده است
››نگرانی اندیشکده آمریکایی از قدرت موشکی ایران
››هیاهوی ترامپ برای هیچ؛ چرا «شدیدترین تحریمهای تاریخ» علیه ایران بیفایده خواهد بود؟
به جای این اقدامات، اگر به دنبال یک معاهده با ایران بر سر موشکهای بالستیک این کشور هستیم، اولین کاری که باید بکنیم این است که از خودمان بپرسیم چرا ایران موشک بالستیک میسازد. ایرانیها در جهانی تحت سلطهی قدرتهای هستهای زندگی میکنند: اروپا، آمریکا، روسیه، چین، اسرائیل، پاکستان، و هند همگی دارای سلاح هستهای هستند. علاوه بر این، ایران شیخنشینهای سُنی را نیز دشمن خود میداند. بنابراین نباید انتظار داشت این کشور موشکهای بالستیک خود را محدود کند، در حالی که شیخنشینهای سنی اطرافش موشکهای خودشان را تقویت، و از سربازان آمریکایی میزبانی میکنند. هر کس واقعاً خواهان یک پیمان بر سر موشکهای بالستیک با ایران است باید بداند که چنین توافقی هرگز میان آمریکا و ایران رخ نخواهد داد؛ مگر اینکه شامل شیخنشینهای سنی نیز بشود. بنابراین، یک هدف دیپلماتیک مفید، برقراری گفتوگوی منطقهای میان کشورهایی است که واقعاً [از نظر جغرافیایی] در خاورمیانه هستند.
بایدن: تخریب برجام کار ترامپ بود، اما احیای آن وظیفهی ایران است [دانلود]
صدالبته، ممکن است برخی این استدلال منطقی را پیش بکشند که آمریکا تنها در صورتی میتواند از حذف تحریمها به عنوان یک ابزار مذاکره استفاده کند که در وهلهی اول تحریمها را اعمال کرده باشد. این استدلال، کاملاً درست است. با این حال، اگرچه ما دهههاست ایران، روسیه، چین، و کرهی شمالی را تحریم کردهایم، اما تا کنون گفتوگوهای اندکی به رهبری آمریکا بر سر تبادل «کاهش تحریمهای تجاری» در ازای «تغییر سیاست» اتفاق افتاده است. جنگ روسیه و اوکراین باید چنین فرصتی را فراهم کند؛ اما بلندترین صداهای سنا، به جای این کار، همچنان بر زدنِ برچسب «نسلکشی» روی کشتار غیرنظامیان در اوکراین پافشاری میکنند؛ انگار که این کار به شکلی معجزهوار روسها را پای میز مذاکره میآورد. بر خلاف آنچه که این سناتورهای پرسروصدا ادعا میکنند، تبلیغ روایتی که در نهایت ایجاب میکند رهبران روسیه به دلیل جنایات جنگی در لاهه محاکمه شوند و برای همیشه در زندان بمانند، بعید است روند مذاکرات را تسهیل کند.
سخنرانی «جان میرشایمر» دانشمند سیاسی آمریکایی، دربارهی دلایل و پیامدهای بحران اوکراین – قسمت اول [متن کامل و جزئیات بیشتر] [دانلود با حجم ~ ۴۷ مگابایت]
سخنرانی «جان میرشایمر» دربارهی دلایل و پیامدهای بحران اوکراین – قسمت دوم [متن کامل و جزئیات بیشتر] [دانلود با حجم ~ ۳۶ مگابایت]
در همینباره بخوانید:
››هزینههای کوچ از خاورمیانه/ متحدان آمریکا در بحران اوکراین طرف روسیه هستند
››جوزف نای پاسخ میدهد: جنگ اوکراین چرا اتفاق افتاد؟
›› «جان میرشایمر» پاسخ میدهد: آیا پوتین به دنبال ایجاد «روسیه بزرگ» است؟
هیچکس شک ندارد که این جنگ باعث کشته شدن غیرنظامیان شده، و میشود، یا اینکه روسیه جنگ را شروع کرده و کشور متجاوزی است که تمام هنجارهای بینالمللی را زیر پا گذاشته است. با این وجود، نسلکشی تعریف دارد: کشتار دستهجمعی گروهی از مردم که متعلق به یک نژاد یا مذهب خاص هستند. آنهایی که سر از پا نمیشناسند تا کشتار غیرنظامیان توسط روسیه را نسلکشی بنامند، چه جوابی داشتند اگر ژاپنیها میگفتند بمباران اتمی هیروشیما و ناگاساکی [یا ناگازاکی یا ناگازاکی] نیز نسلکشی بوده؟ البته در این مورد بخت با آمریکاییها یار بود، چون ژاپن در موقعیتی نبود که چنین ادعایی بکند. شکست ژاپن، تسلیم بیقیدوشرط بود. اما این در حالی است که اکثر جنگها به تسلیم بیقیدوشرط ختم نمیشوند، بلکه از طریق مذاکره به پایان میرسند.
تصاویر قبل (بالا) و بعد از بمباران اتمی شهر «ناگاساکی» ژاپن توسط آمریکا در پایان جنگ جهانی دوم. در تصویر پایین، که پس از خاموش شدن آتشها گرفته شده، نقطهی اصابت بمب و دایرههایی به شعاع هزار کیلومتر و دو هزار کیلومتر ترسیم شدهاند. (+)
پیکر کودک ژاپنی که در اثر بمباران اتمی «ناگاساکی» سوخته است. این تصویر یک روز پس از بمباران و فروکش کردن آتش ساختمانها گرفته شده است. ارتش آمریکا بهمحض به دست گرفتن کنترل ژاپن، جلوی انتشار این تصاویر را گرفتند. این ممنوعیت تا سال ۱۹۵۲ (حدود هفت سال بعد) ادامه داشت. اگر کشتار غیرنظامیان در اوکراین نسلکشی است، آیا قتلعام ۱۲۹,۰۰۰ تا ۲۲۶,۰۰۰ نفر تنها در دو شهر ژاپن، نسلکشی نبود؟ (+)
در همینباره بخوانید:
››دیپلمات سابق آمریکایی: تحریمهای آمریکا علیه روسیه نتیجه عکس خواهد داد
افرادی که میخواهند کشتار غیرنظامیان در اوکراین را نسلکشی معرفی کنند نیز با مذاکره دربارهی اوکراین مخالف هستند؛ میگویند تا وقتی تکتک روسها از تمام خاک اوکراین خارج نشوند، نباید [با روسیه] مذاکره کرد. من در صداقت آنهایی که قائل به «عدم مذاکره تا پیروزی» هستند، شکی ندارم، اما باید این را هم در نظر گرفت که اگر این جنگ بیوقفه ادامه پیدا کند، اوکراین در نهایت چه شکلوشمایلی پیدا خواهد کرد. علاوه بر ۱۰۰ میلیارد دلاری که پیشاپیش از جیب مالیاتدهندگان آمریکایی به اوکراین ارسال شده، صداهای بلندِ مخالف مذاکره، از همین الآن دارند دربارهی یک طرح تریلیون دلاری برای بازسازی اوکراین صحبت میکنند. فکر میکنم تصورشان این است که چین همچنان به اعطای وام به ما ادامه خواهد داد. با این حال، یک چیز مسلم است: نرخ این وام، احتمالاً دو برابرِ بهرهی ۱ تا ۲ درصدی پولِ قرضیای خواهد بود که ما به حساب اوکراین واریز میکنیم.
آن دسته از سیاستمداران آمریکایی که بر عدم مذاکره با مسکو تا تسلیم بیقیدوشرط روسیه در اوکراین اصرار دارند، به تبعات تداوم این جنگ بر اوکراین در درازمدت توجهی ندارند. (+)
سال گذشته، سود پرداختی آمریکا برای بدهیهایش حدود ۴۰۰ میلیارد دلار بود. انتظار میرود این رقم طی یک دههی آینده به بیش از یک تریلیون دلار در سال افزایش یابد و در نهایت از مبلغی که برای ارتش خود هزینه میکنیم، بیشتر شود. کسانی که از مداخلهی بیپایان در همهی جنگهای خارجی روی کرهی زمین حمایت میکنند، باید از خودشان بپرسند آیا امنیت ملی ما با رفتن زیر بار بدهیهایی که بیش از هزینههای دفاعیمان است، تقویت میشود؟ «عدم مذاکره تا پیروزی» شبیه همان موضع «عدم صلح تا تسلیم بیقیدوشرط» است. راهبرد وضع تحریمهای بیشتر و بیشتر، بارها و بارها ناکارآمدی خود را اثبات کرده است. آنهایی که در کنگره صدایشان را بلند میکنند و مشت به سینهیشان میکوبند ممکن است خودشان را انسانهای درستکاری بدانند [که دارند از حق مظلوم دفاع میکنند]، اما با ادامهی تخریب اوکراین، ممکن است قضاوت تاریخ، در نهایت نام آنها را سادهلوح بگذارد.
یک مرد اوکراینی، ماه مارس سال ۲۰۲۲، مقابل ایستگاه مرکزی قطار شهر «تروستیانتس» در شمال شرقی اوکراین دوچرخهاش را از میان گلولای و آوار و از کنار یک تانک تخریبشدهی روس عبور میدهد. روسها پیشتر از این ایستگاه قطار به عنوان پایگاه نظامی خود استفاده میکردند. بخشی از سیاستمداران آمریکایی که به دنبال تسلیم کامل روسیه هستند، در حقیقت هزینهی پافشاریشان بر دشمنی علیه روسیه را از جیب مردم اوکراین میپردازند. (+)
در همینباره بخوانید:
›› کشتار غیرنظامیان «وحشیانه» است؛ مگر توسط آمریکاییها
››جنگ اوکراین محکوم است؛ اما جنگها و جنایات آمریکا چهطور؟
[۱] رند پال لینک
[۲]Against Undiplomatic Diplomacy Link
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است