ترامپ

ترامپ چگونه می‌تواند با دور زدن انتخابات در قدرت بماند؟ فرید زکریا توضیح می‌دهد

ترامپ چگونه می‌تواند با دور زدن انتخابات در قدرت بماند؟ فرید زکریا توضیح می‌دهد


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، «فرید زکریا»، تحلیلگر مسائل بین‌المللی با انتشار یک ویدئو به شرح سناریویی پرداخته که طبق آن «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا ممکن است بتواند بدون به دست آوردن رأی مردمی در قدرت بماند. 

زکریا در این تحلیل تصریح می‌کند، برخی روندهای «قانونی» و مبتنی بر «قانون اساسی» وجود دارند که می‌توانند به ترامپ کمک کنند از ترک قدرت، علی‌رغم باخت در انتخابات خودداری کند. 

زکریا می‌گوید: «انتخاب رئیس‌جمهور [در آمریکا] فرایند پیچیده‌ای دارد چون این سیستم به گونه‌ای طراحی نشده که مستقیماً دموکراتیک باشد.»

طبق توضیح آقای زکریا، در قانون اساسی آمریکا تصریح شده ایالت‌ها باید افرادی موسوم به «الکتور» (گزیننده) را انتخاب کنند؛ این گزیننده‌ها سپس در جلسه‌ای به نامزدی که آرای مردمی را به دست آورده رأی می‌دهند و او را به عنوان رئیس‌جمهور انتخاب می‌کنند. 

زکریا می‌گوید ایالت‌ها در سال‌های گذشته قوانینی به تصویب رسانده‌اند تا اطمینان حاصل شود آرای مردمی، مبنای انتخاب الکتورها خواهد بود. او با وجود این می‌گوید: «اما اینها قانون هستند، نه تعهدات مبتنی بر قانون اساسی.»

او، در ادامه درباره سناریوی مذکور می‌گوید: «حالا، سناریوی روز انتخابات (سوم نوامبر) را تصور کنید. ترامپ، روز سوم نوامبر از جو بایدن جلو افتاده، اما در روزهای بعد بایدن پیشتاز می‌شود. جمهوری‌خواهان، [از طریق تنظیم شکایت‌نامه] با ده‌ها هزار رأی پستی مخالفت می‌کنند؛ دموکرات‌ها شکایت‌های متقابلی طرح می‌کنند.»

او در ادامه تصریح می‌کند در چنین شرایطی، با توجه به ابهامات پیش رو، مجالس ایالتی تصمیم می‌گیرند خودشان الکتورها را انتخاب کنند. زکریا می‌گوید: «مجالس ایالتی، با توجه به این وضعیت مبهم، تصمیم می‌گیرند خودشان الکتورها را انتخاب کنند. مسئله نگران‌کننده اینجا است: از میان ۹ ایالت بینابین (ایالت کلیدی)، مجلس ایالتی ۸ تای آنها در کنترل جمهوری‌خواهان است.»

وی اضافه کرد: «اگر یک یا چند تا از این ایالت‌ها بگویند که آرا مشکل داشته‌اند و در آنها تخلف صورت گرفته می‌توانند کسانی را که به نظر خودشان الکتورهای قانونی هستند به جلسه مجمع گزینندگان ارسال کنند، که قاعدتاً الکتورهای جمهوری‌خواه خواهند بود. دموکرات‌ها ممکن است با این موضوع مخالفت کنند و شکایت‌نامه‌هایی تنظیم کنند. بعضی از آن ایالت‌ها فرماندارها یا وزرای داخلی‌شان دموکرات است که آنها هم ممکن است الکتورهای مد نظرخودشان را به مجمع گزینندگان بفرستند.»

وی اضافه کرد: «این مسئله، ابهام‌ها را دو چندان می‌کند اما این دقیقاً ممکن است بخشی از نقشه جمهوری‌خواهان باشد. چون، زمانی که کنگره روز ۶ ژانویه برای شمردن آرای الکتورها تشکیل جلسه می‌دهد، مشروعیت برخی از الکتورها با چالش رو به رو خواهد بود. این احتمال وجود دارد که جمهوری‌خواهان کنگره تصمیم بگیرند آرای الکترال ایالت‌های محل مناقشه نباید به حساب آورده شوند. تصور کنید که در این سناریو، آرای الکترال میشیگان باطل شوند. در این شرایط، هیچ‌یک از دو کاندید، ۲۷۰ رأی الکترال لازم برای پیروزی در انتخابات را نخواهد داشت.»

زکریا در ادامه می‌گوید: «در چنین شرایطی، قانون اساسی آمریکا می‌گوید مجلس نمایندگان باید با رأی‌گیری سرنوشت انتخابات ریاست‌جمهوری را مشخص کند. در این رأی‌گیری هر ایالت، حق تنها یک رأی دارد. اگر همین ارقام [در انتخابات سال جاری] باقی بمانند، ۲۶ ایالت رأیشان جمهوری‌خواه، ۲۳ ایالت رأیشان دموکرات و یک ایالت مساوی بوده است. بنابراین نتیجه این رأی‌گیری، انتخاب مجدد دونالد ترامپ خواهد بود. ترامپ لازم نیست غیر از  پذیرش این نتیجه که مبتنی بر قانون اساسی است کاری انجام دهد.»

انتهای پیام/ 





منبع خبر

ترامپ چگونه می‌تواند با دور زدن انتخابات در قدرت بماند؟ فرید زکریا توضیح می‌دهد بیشتر بخوانید »

چگونه ترامپ می‌تواند بدون برنده شدن در قدرت بماند؟

چگونه ترامپ می‌تواند بدون برنده شدن در قدرت بماند؟



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «فرید زکریا»، تحلیلگر مسائل بین‌المللی با انتشار یک ویدئو به شرح سناریویی پرداخته که طبق آن «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا ممکن است بتواند بدون به دست آوردن رأی مردمی در قدرت بماند. 

زکریا در این تحلیل تصریح می‌کند، برخی روندهای «قانونی» و مبتنی بر «قانون اساسی» وجود دارند که می‌توانند به ترامپ کمک کنند از ترک قدرت، علی‌رغم باخت در انتخابات خودداری کند. 

بیشتر بخوانید:

بایدن، ترامپ و دولت مقتدر در ایران

زکریا می‌گوید: «انتخاب رئیس‌جمهور [در آمریکا] فرایند پیچیده‌ای دارد چون این سیستم به گونه‌ای طراحی نشده که مستقیماً دموکراتیک باشد

طبق توضیح آقای زکریا، در قانون اساسی آمریکا تصریح شده ایالت‌ها باید افرادی موسوم به «الکتور» (گزیننده) را انتخاب کنند؛ این گزیننده‌ها سپس در جلسه‌ای به نامزدی که آرای مردمی را به دست آورده رأی می‌دهند و او را به عنوان رئیس‌جمهور انتخاب می‌کنند. 

ببینید:

فیلم/ طرفداران ترامپ راهی واشنگتن شدند

زکریا می‌گوید ایالت‌ها در سال‌های گذشته قوانینی به تصویب رسانده‌اند تا اطمینان حاصل شود آرای مردمی، مبنای انتخاب الکتورها خواهد بود. او با وجود این می‌گوید: «اما اینها قانون هستند، نه تعهدات مبتنی بر قانون اساسی

او، در ادامه درباره سناریوی مذکور می‌گوید: «حالا، سناریوی روز انتخابات (سوم نوامبر) تصور کنید. ترامپ، روز سوم نوامبر از جو بایدن جلو افتاده، اما در روزهای بعد پیشتاز می‌شود. جمهوری‌خواهان، [از طریق تنظیم شکایت‌نامه] با ده‌ها هزار رأی پستی مخالفت می‌کنند؛ دموکرات‌ها شکایت‌های متقابلی طرح می‌کنند.»

بیشتر بخوانید:

ترامپ خود را برنده حقیقی «آریزونا» می‌داند

او در ادامه تصریح می‌کند در چنین شرایطی، با توجه به ابهامات پیش رو، مجالس ایالتی تصمیم می‌گیرند خودشان الکتورها را انتخاب کنند. زکریا می‌گوید: «مجالس ایالتی، با توجه به این وضعیت مبهم، تصمیم می‌گیرند خودشان الکتورها را انتخاب کنند. مسئله نگران‌کننده اینجا است: از میان ۹ ایالت بینابین (ایالت کلیدی)، مجالس ایالتی ۸ تای آنها در کنترل جمهوری‌خواهان است.»

وی اضافه کرد: «اگر یک یا چند تا از این ایالت‌ها بگویند که آرا مشکل داشته‌اند و در آنها تخلف صورت گرفته می‌توانند کسانی را که به نظر خودشان الکتورهای قانونی هستند به جلسه مجمع گزینندگان ارسال کنند، که قاعدتاً الکتورهای جمهوری‌خواه خواهند بود. دموکرات‌ها ممکن است با این موضوع مخالفت کنند و شکایت‌نامه‌هایی تنظیم کنند. بعضی از آن ایالت‌ها فرماندارها یا وزرای داخلی‌شان دموکرات است که آنها هم ممکن است الکتورهای مد نظرخودشان را به مجمع گزینندگان بفرستند.»

بیشتر بخوانید:

ابراز نگرانی رئیس سابق سیا درباره ترامپ در روزهای پایانی

وی اضافه کرد: «این مسئله، ابهام‌ها را دو چندان می‌کند اما این دقیقاً ممکن است بخشی از نقشه جمهوری‌خواهان باشد. چون، زمانی که کنگره روز ۶ ژانویه برای شمردن آرای الکتورها تشکیل جلسه می‌دهد، مشروعیت برخی از الکتورها با چالش رو به رو خواهد بود. این احتمال وجود دارد که جمهوری‌خواهان کنگره تصمیم بگیرند آرای الکترال ایالت‌های محل مناقشه نباید به حساب آورده شوند. تصور کنید که در این سناریو، آرای الکترال میشیگان باطل شوند. در این شرایط، هیچ‌یک از دو کاندید، ۲۷۰ رأی الکترال لازم برای پیروزی در انتخابات را نخواهد داشت.»

زکریا در ادامه می‌گوید: «در چنین شرایطی، قانون اساسی آمریکا می‌گوید مجلس نمایندگان باید با رأی‌گیری سرنوشت انتخابات ریاست‌جمهوری را مشخص کند. در این رأی‌گیری هر ایالت، حق تنها یک رأی دارد. اگر همین ارقام [در انتخابات سال جاری] باقی بمانند، ۲۶ ایالت رأیشان جمهوری‌خواه، ۲۳ ایالت رأیشان دموکرات و یک ایالت مساوی بوده است. بنابراین نتیجه این رأی‌گیری، انتخاب مجدد دونالد ترامپ خواهد بود. ترامپ لازم نیست غیر از  پذیرش این نتیجه که مبتنی بر قانون اساسی است کاری انجام دهد.»

منبع: فارس



منبع خبر

چگونه ترامپ می‌تواند بدون برنده شدن در قدرت بماند؟ بیشتر بخوانید »

سیمپسون‌ها از کجا آمدند؟/ پروپاگاندای رسانه‌ای آمریکا می‌خواهد بگوید حتی آینده را می‌داند!

سیمپسون‌ها از کجا آمدند؟/ پروپاگاندای رسانه‌ای آمریکا می‌خواهد بگوید حتی آینده را می‌داند!


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری فارس، روزنامه جام جم در گزارشی به انیمیشن سیمپسون‌ها و وجود پروپاگاندای رسانه‌ای در پشت پرده این سریال پرداخته است که بخش‌های مهم آن در ادامه می‌آید.

تاکنون نزدیک به ۷۰۰ قسمت از انیمیشن سیمپسون‌ها ساخته و پخش شده است و همواره بازار ادعای پیشگو بودن سازندگان آن داغ بوده است؛ طرفداران این ادعا بر این باورند بسیاری از رویدادهایی که سال‌ها پیش در طول پخش این مجموعه به تصویر کشیده شده، در آینده واقعا اتفاق افتاده‌است. مهم‌ترین استدلال‌شان برای اثبات این ادعا هم از قضا استقرار دونالد ترامپ در کاخ‌سفید بوده است. درعین‌حال برخی معتقدند این‌که بروز چنین وضعی، به خاطر تیزهوشی نویسندگان آن است یا از روی شانس و تصادف، قابل اثبات نیست.

 

 

بااین‌حال، این روزها که تکلیف انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا مشخص شده است به تعداد کسانی که با بررسی موارد ادعاشده، باور دارند این موارد نه پیش‌بینی، بلکه تفسیری از آینده با استفاده از وقایع گذشته هستند رو به افزایش است. امروز، تنها کسانی سیمپسون‌ها را پیشگویان عصر جدید می‌دانند که واقعیت‌های یکی دو دهه اخیر را چندان دنبال نکرده‌اند و صرفا دل به سودای تئوری توهم توطئه داده‌اند.

آنها اگر کمی به عقب برگردند و وقایع را رصد کنند می‌بینند بسیاری از موارد که به حساب پیشگویی سیمپسون‌ها نوشته می‌شود، پیشگویی نبوده‌اند، بلکه گمانه‌هایی بوده‌اند که در همان سال‌های تولید این مجموعه انیمیشن نیز مطرح شده‌اند.

راستش را بخواهید ما گاهی گمان می‌کنیم پروپاگاندای رسانه‌ای ایالات‌متحده، آن هم یکی از مهم‌ترین رسانه‌هایش یعنی شبکه فاکس که از معدود رسانه‌های نزدیک به دونالد ترامپ هم هست، می‌خواهد هر طوری شده به ما بگوید همه چیز را می‌داند، حتی آینده را. این‌طوری قرار است ما از قدرتی کاذب بترسیم؟

سیمپسون‌ها از کجا آمدند؟

نخستین مجموعه این شبکه بین سال‌های ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۰پخش شد. فاکس؟ همین رسانه‌ای که رابرت مرداک به‌عنوان سهامدار اصلی‌اش در انتخابات سال ۲۰۱۶ پشت ترامپ بود؟ بله، درست خواندید. همین شبکه رسانه‌ای فاکس معروف. همین باعث شده عده‌ای، ماجراهای جنجالی سیمپسون‌ها و ازجمله به تصویرکشیدن ریاست جمهوری دونالد ترامپ را در سال ۱۹۹۹، بازی رسانه‌ای ترامپ و مرداک بدانند که از دو دهه پیش آغاز شده است.

حتی برخی تحلیلگران پا را فراتر می‌گذارند و معتقدند سیمپسون‌ها با این بازی‌های رسانه‌ای آقای مرداک، چنان به نفع جریان سیاسی مطلوب‌شان پروپاگاندا کرده‌اند که انگار دارند با کمک شما آینده را آن‌طور که می‌خواهند می‌سازند. مرداک، یکی از غول‌های رسانه‌ای جهان است و سیمپسون‌ها با این همه قدرت‌شان، تنها یکی از ده‌ها محصول مهم بنگاه آقای مرداک محسوب می‌شوند.

طولانی‌ترین مجموعه تلویزیونی آمریکا

از آغاز پخش مستقل این مجموعه در ۱۷ دسامبر ۱۹۸۹، تا دسامبر ۲۰۱۷، ۶۲۷ قسمت این پویانمایی پخش شده و حالاهم فصل تازه آن، به پایان رسیده است. بنابراین سیمپسون‌ها را باید بلندترین مجموعه تلویزیونی کمدی موقعیت حساب کنیم؛ این مجموعه البته سال‌ها پیش به این عنوان رسیده است؛ در سال ۲۰۰۹ بود که سیمپسون‌ها با گذراندن مجموعه «دود اسلحه» به طولانی‌ترین مجموعه آمریکایی تبدیل شدند.

چند ادعای پیش‌بینی درست از آب درآمدند

حالا ما اینجا نوشتیم ادعای پیش‌بینی، اما خواندید که پیش از این نوشتیم، اینها مطلقا پیش‌بینی نیستند، بلکه تفاسیری هستند از آینده با استفاده از وقایع گذشته و حال و این‌که امروز به عنوان پیش‌بینی از آنها یاد می‌شود نشان‌دهنده علاقه به تئوری توهم توطئه از یک‌سو و ناآشنایی با وقایع دو دهه اخیر است. برخی از این تفاسیر، بعدها در عالم واقع رخ دادند مثل این نمونه‌ها:

تماس تصویری و…: در قسمتی که در سال ۱۹۹۵ پخش شد برای نخستین‌بار، همه داستان این اپیزود در سال ۲۰۱۴ اتفاق می‌افتاد. در این قسمت، اشاره‌های متعددی به تماس تصویری با تلفن، ساعت‌های هوشمند، رواج آنتن‌های ماهواره‌ای و ادامه فعالیت گروه موسیقی رولینگ استونز شده بود که همگی هم درست از آب درآمدند.

چرا پیش‌بینی نیست: خب نباید فراموش کنیم که از سال ۱۹۵۰ در فیلم‌ها، کتاب‌ها و برنامه‌های تلویزیونی از تکنولوژی آینده و ساعت‌های هوشمند صحبت به میان آمده بود. علاوه بر این، در سال ۱۹۹۴ تایمکس دتلینک، نخستین ساعت هوشمند را رونمایی کرده بود که قابلیت انتقال داده به رایانه را داشت. اعضای رولینگ‌ استونز هم همیشه دلشان برای این‌که بار دیگر دور هم جمع بشوند پر می‌کشید.

ریاست جمهوری ترامپ: در اپیزود «بارت در آینده» که سال ۲۰۰۰ نمایش داده شد، به ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ اشاره شد. لیزا سیمپسون که در این اپیزود به ریاست‌جمهوری آمریکا رسیده در جمله‌ای که بعدها پس از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا شهرت فراوانی یافت، به بی‌پولی و ورشکستگی آمریکا پس از ریاست‌جمهوری ترامپ اشاره کرد.

چرا پیش‌بینی نیست: خب، همان طور که گفتیم این را هم نمی‌شود به حساب پیش‌بینی گذاشت؛ترامپ از سال ١٩٩٩ ایده نامزدی ریاست جمهوری آمریکا را در سر می‌پرورانده و در انتخابات درون حزبی نیز شرکت کرده بوده است.به علاوه برخی به تصویری پخش‌شده با جزئیات در سال ۲۰۰۰ از حرکت ترامپ روی پله برقی که سال ۲۰۱۵ اتفاق افتاد اشاره می‌کنند اما در واقع این صحنه نه در سال ۲۰۰۰، بلکه در سال ۲۰۱۵ پس از اعلام نامزدی ترامپ برای انتخابات ریاست جمهوری ساخته شده‌است.

شیوع ویروس کرونا: پس از شیوع ویروس کرونا، کاربران شبکه‌های اجتماعی بخشی از این انیمیشن را دست به دست و ادعا کردند بر این اساس، سیمپسون‌ها شیوع ویروس کرونا در جهان را پیش‌بینی کرده‌اند. در قسمت ۲۱ فصل ۴ این مجموعه، در یک کارخانه که از متن روی جعبه‌های آنجا مشخص است مربوط به آسیای شرقی است و شاید کشوری نزدیک ژاپن، یکی از کارکنان عطسه می‌کند و از دهانش ویروسی بیرون می‌جهد و می‌رود توی جعبه. وقتی آن جعبه‌ها به سطح مردم شهر می‌رسد همه دچار آن ویروس می‌شوند و ویروس در سراسر شهر پخش و به «آنفلوآنزای اوزاکا» معروف می‌شود.

چرا پیش‌بینی نیست: جدا از این‌که منشأ ویروس در این قسمت نه به چین، بلکه به ژاپن ربط داده شده، نباید فراموش کنیم که بالاخره دنیا چندین مورد آنفلوآنزای واگیردار مهم مانند آنفلوآنزای اسپانیایی، آنفلوآنزای آسیایی ۱۹۵۸-۱۹۵۷، آنفلوآنزای هنگ‌کنگ۱۹۶۹-۱۹۶۸و…را از سر گذرانده است و از این‌رو آنچه در  این مجموعه به نام «آنفلوآنزای اوزاکا» نشان داده، تفسیری است از وضع شیوع آنفلوآنزاهایی که پیش از این همه‌گیر شده‌اند.

درست از آب درنیامد

البته سازندگان مجموعه تلویزیونی سیمپسون‌ها صراحتا ادعا نکرده‌اند که در اشاره‌هایشان به مابه‌ازاهای سیاسی و اجتماعی موجود در ایالات متحده در حال پیشگویی بوده‌اند. این بیشتر هواداران ایده یا توهم «پیشگوبودن سیمپسون‌ها» بوده‌اند که به این ادعا دامن زده‌اند. با این حال حالا می‌شود با ذکر چند مثال از درست‌ازآب‌درنیامدن این ادعاها، گفت که حتی اگر پیشگویی در کار بوده، کجاها کاملا اشتباه بوده است.

گفتیم که اغلب این رویدادها که بعدها اتفاق افتادند و این انطباق به حساب پیشگوبودن سازندگان سیمپسون‌ها گذاشته شد، همان زمان تولید قسمت‌های مرتبط با این موارد در جامعه آمریکا مطرح بوده‌اند. مثلا گفتیم که دونالد ترامپ در سال ۱۹۹۹ گفته بود که روزی رئیس‌جمهور می‌شود و خب این بحث مطرح بود و سیمپسون‌ها هم به آن پرداختند نه این‌که با بهره‌گیری از سروشی از عالم غیب این رویداد را پیش‌بینی کرده باشند. خب حالا زد و این اتفاق واقعا افتاد و این ادعا مطرح شد که سیمپسون‌ها از کجا می‌دانسته‌اند ترامپ قرار است به کاخ سفید برود. خب این موضوع از جانب خود ترامپ مطرح شده بود و آنها هم به شوخی در یکی از قسمت‌ها ترامپ را رئیس‌جمهور کرده بودند. برعکس ماجرا هم رخ داده است:

ریاست جمهوری هیلاری کلینتون: مثلا پس از پایان دوره ریاست جمهوری بیل کلینتون، این گمانه مطرح شده بود که هیلاری کلینتون بعد از همسرش به کاخ‌سفید می‌رود. سیمپسون‌ها هم او را روی صندلی ریاست جمهوری نشاندند؛ اتفاقی که هیچ‌گاه، نه در همان دوره و نه در دور بعدی ریاست جمهوری نیفتاد.

جعلی بود

حالا این را هم بگوییم که در این میان، عده‌ای هم از داغ‌بودن تنور سوءاستفاده کردند و وقتی دیدند چند مورد از شوخی‌های سیمپسون‌ها گرفته و بعدها سر از واقعیت درآورده است، برای جمع‌کردن مخاطب، قسمت‌هایی را در قالب این مجموعه تلویزیونی جعل کردند. آنها می‌دانستند با توجه به رواج توهم توطئه و فراگیرشدن این باور که سیمپسون‌ها واقعا از آینده خبر دارند، می‌توانند قسمت‌هایی بسازند و پیش‌بینی‌های جعلی را به سیمپسون‌ها نسبت بدهند و از اعتبار پیشگویانه[!] آنها برای باورپذیرکردن ادعایشان استفاده کنند.

مرگ ترامپ: نمونه این ماجرا، سال ۲۰۱۷ بود که در یک وب‌سایت در قسمتی جعلی مرگ ترامپ به تاریخ ۲۷ آگوست امسال به تصویر کشیده شد و البته ترامپ درنگذشت و این قسمت هم ساخته سازندگان مجموعه سیمپسون‌ها نبود.

خودشان چه می‌گویند؟

دو سال پیش، مایا سلام، نویسنده مشهور نیویورک‌تایمز رفت سراغ خود سازندگان سیمپسون‌ها تا ببیند در اتاق فکر آنها چه می‌گذرد و آیا خودشان هم معتقدند پیشگو هستند یا نه.

او در یادداشتی با عنوان «سیمپسون‌ها بسیاری را پیش‌بینی کرده‌اند، بیشترشان قابل‌ توضیحند» نتایج تحقیقاتش را منتشر کرد. این روزنامه‌نگار نوشته بود در اتاق نویسندگان سیمپسون‌ها خبری از گوی بلورین جهان‌بین نیست و به‌واقع نویسندگان این سریال باهوش‌ترین نویسندگان جهان نیستند. آل جین، یکی از نویسندگان اصلی سریال از سال ۱۹۹۸، به نیویورک‌تایمز گفته بود: «آینده را می‌توان بهتر از کسی پیش‌بینی کرد که فکر می‌کند آینده را پیش‌بینی می‌کند».

اپیزود‌های سیمپسون‌ها یک‌سال پس از تولید روی آنتن می‌رود و جین می‌گوید: «این فقط نوعی از قاب ذهن است که فکر می‌کنیم در یک‌سال آینده پیش‌رو داریم… من پیش‌بینی می‌کنم مردم بیش از حد پیش‌بینی‌های بزرگ ما را بزرگ می‌کنند».

آیا سازندگان سیمپسون‌ها همین را نمی‌خواهند؟ نمی‌خواهند که اتفاقا ما بر این ماجراها به عنوان «پیش‌بینی» متمرکز شویم؟ چنانچه گفتیم، برخی بر این باورند که اساسا سازندگان «سیمپسون‌ها» با تولید هدف‌دار مجموعه‌ای حرفه‌ای و پرطرفدار، سال‌ها تلاش کرده‌اند آن را به مقبولیتی برسانند تا بعدها بتوانند هر سیاستی را که بر شبکه فاکس حاکم است در مجموعه بگنجانند و نیز بتوانند با آدرس غلطی ذیل مفهومِ «پیش‌بینی» آنها را در پرده‌ای بپیچند.

انتهای پیام/





منبع خبر

سیمپسون‌ها از کجا آمدند؟/ پروپاگاندای رسانه‌ای آمریکا می‌خواهد بگوید حتی آینده را می‌داند! بیشتر بخوانید »

فرش قرمز اصلاح‌طلبان و دولت زیر پای بایدن/ از تدوین سیاست پساترامپی تا چراغ سبز مذاکره مجدد

فرش قرمز اصلاح‌طلبان و دولت زیر پای بایدن/ از تدوین سیاست پساترامپی تا چراغ سبز مذاکره مجدد


حوزه احزاب خبرگزاری فارس: می‌گویند افراط در تراژدی به کمدی منجر می‌شود و شاید به همین خاطر باشد که باید روح  پرداخت این روزهای اصلاح‌طلبان و دولت به انتخابات آمریکا را واقعیت تلخ و گاها خنده‌داری دانست که شوربختانه فضای سیاسی ایران بدان مبتلاست.

در حالی که هنوز یکی دو روز از اعلام رسمی نتیجه انتخابات آمریکا و پیروزی بایدن که با حرف و حدیث‌هایی هم از سوی ترامپ همراه است نگذشته، و هنوز مُهری بر حکم ریاست جمهوری جوزف بایدن زده نشده، اینجا اصلاح‌طلبان و دولت رسما به کاخ سفید خالی از رئیس جمهور پیام فرستادند که تهران آماده مذاکره است.

در حالی که معمولا روزنامه‌هایی چون شرق و اعتماد به چنین مواضعی می‌پردازند، صبح دوشنبه(۱۹ آبان‌ماه) روزنامه همشهری وابسته به شهرداری تهران در مصاحبه‌ای که با محمد صدر عضو اصلاح طلب مجمع تشخیص مصلحت نظام انجام داده، رسما خبر از آمادگی ایران برای  مذاکره با آمریکا و توافق در چارچوب برجام داد.

اگر از این مقوله فاکتور بگیریم که چرا باید موضعی به این مهمی از سوی یک رسانه وابسته به شهرداری تهران( و نه تریبونی چون وزارت امور خارجه، دولت یا شورای عالی امنیت ملی و …) منعکس شود و چرا باید یک شخصیت سیاسی رده چندم چنین موضعی را مطرح کند، سرعت پهن کردن فرش قرمز اصلاح‌طلبان برای بایدن در مقام خود حائز سریع‌ترین مواضع در تاریخ ایران است و سوال این که دقیقا چرا؟!

بی جهت هم نبود که بلافاصله بیشتر رسانه‌های معاند آن‌ور آبی این مصاحبه را منعکس کرده و پرطمطراق به آن پرداختند.

 

 

صدر در این مصاحبه با بیان اینکه اگر آن‌ها (آمریکایی‌ها) صداقت داشته باشند دلیلی بر عدم توافق وجود ندارد، گفته که «به نظر نمی‌رسد مانعی در مسیر مذاکرات مجدد میان این دولت با دولت آقای بایدن در آمریکا وجود داشته باشد.»

اما صدر تنها نیست و برای مثال احسان شریعتی دیگر صاحب‌نظر اصلاح‌طلب هم در گفت و گویی گفته که «طبیعی است که معاون رئیس‌جمهور دموکرات پیشین بکوشد مذاکره را از سرگیرد و از یک منظر این موضوع به‌ نفع ایران خواهد بود و دشمنان منطقه‌ای مانند اسرائیل را نگران می‌کند». 

 

 

حسین موسویان دیپلمات مشهور اصلاح‌طلب هم در توییتی نوشته که: «درباره عبور از شرایط کنونی،‌ دوره ۲۰ ‍ژانویه تا انتخابات ریاست جمهوری ایران تعیین کننده است، نباید کاری کنیم بایدن هو شود و به برجام نگردد، فکر مذاکره با آمریکا نباشیم، بلکه بازگشت امریکا به برجام را تسهیل کنیم؛ همین کافی است». 

و اما فرش قرمز دولت . . .

دولت هم در این مراسم استقبال از رئیس جمهور منتخب آمریکا بیکار ننشسته و تمهیدات سیاسی و میدانی مذاکره با بایدن را مقدمه چینی و حتی سیاستگزاری می‌کند.

صبح روز اعلام نتیجه انتخابات، به یکباره خبر آزادسازی میلیون‌ها تن کالای دپو شده در گمرکات کشور منتشر شد. به طوری که این اقدام دستمایه طنز کاربران مجازی شد.

 

 

حسین راغفر کارشناس اقتصادی نزدیک به اصلاح‌طلبان هم سیاست‌های اقتصادی چند روز اخیر دولت را به باد نقد گرفته و گفت: « نرخ دلار می‌تواند بسیار کاهشی‌تر شود اما سه هفته آینده در حد ۲۲ هزار تومان می‌ماند و بعد دوباره دولت آن را افزایش می‌دهد؛ این کاهش و افزایش نرخ دلار هم نود درصد مربوط به دولت می‌شود که می‌خواهد نشان دهد عوامل خارجی تاثیر زیادی بر اقتصاد ایران دارند و بعد از یک نطق بایدن و موضع گیری او علیه ایران دوباره دلار را به نرخ ۲۵ الی ۲۸ تومان می‌رسانند؛ همه این نوسانات را به وجود می‌آورند تا اثبات کنند اقتصاد دست آنها نیست و خودشان را توجیه کنند.

راغفر تاکید کرده که «به طور کلی اتفاقات جهانی تا ده درصد می‌تواند بر اقتصاد ما تاثیرگذار باشد که با اتخاذ تدابیر صحیح می‌توان همین ده درصد را نیز کاهش داد. علت اصرار دولت بر بالا نگه داشتن نرخ دلار نیز کسری بودجه‌ای است که می‌خواهند با کم ارزش کردن پول ملی آن را برطرف کنند».

اما فراتر از همه اینها خروجی جلسه یکشنبه شب هیات دولت بود.

 

 

رئیس جمهور در جلسه اخیر هیات دولت، دولت را ملزم کرده برنامه جامع اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و خارجی متناسب با تحولات جدید بین المللی  را سریعاً تدوین و به هیات وزیران ارایه دهد.

روحانی برای اینکه دقیقا مشخص کند منظورش از « تحولات جدید بین المللی» چیست، ضمن تکرار وعده‌های قدیمی چون آسان کردن معیشت مردم، حفظ ارزش پول ملی، کاهش قیمت ها، افزایش اشتغال، رشد و جهش تولید ملی و تعامل سازنده با اقتصاد جهانی، گفته است که «متأسفانه سیاست های غلط چهار سال گذشته آمریکا خسارات زیادی به اقتصاد، امنیت و صلح جهانی وارد کرد و برخلاف تعهد بین المللی کشورها به گسترش صلح و امنیت جهانی، موجب نفرت پراکنی بیشتر، رواج دشمنی و کینه توزی بین دولت ها شد اما جمهوری اسلامی ایران نه تنها گرفتار این دام شیطانی و غیرانسانی نشد، بلکه همواره دولت ها بویژه همسایگان خود را به صلح و دوستی و حُسن همجواری دعوت کرد.

روحانی گفته که «ایران شرایط جدید بین المللی را فرصت تازه ای برای تفاهم، همکاری و تعامل بیشتر با همسایگان در جهت ثبات، امنیت، توسعه، تعمیق روابط حسنه و دوستی بین دولت ها و ملت های منطقه می داند».

اما معاون اول روحانی هم بلافاصله گفت: «تغییر رئیس‌جمهور آمریکا به معنای تغییر سیاست‌های کلان آن‎ها در قبال ایران نیست اما دشمنی ترامپ بی‌سابقه بود تا جایی که جنگ اقتصادی راه انداختند».

 

 

جهانگیری افزود: «درمقابل، ملت ایران با صبوری و بزرگواری فشارهای اقتصادی را در سال‌های اخیر تحمل کرد. حالا ما برای رسیدن به پیشرفت نیازمند داد و ستد با دنیا هستیم. باید بسترهای لازم فراهم شود تا ملت ایران طعم شیرین مقاومت و تاب‎آوری خود را بچشد».

تا اینجای ماجرا سناریو تقریبا مشخص است. دولت در ماه‌های آتی و تا انتخابات ۱۴۰۰ می‌خواهد همان شعار قدیمی خود یعنی «هر توافقی بهتر از توافق نکردن است» را عملی کند و در این راستا قوه عاقله اصلاح‌طلبان هم بصورت کاملا اورژانسی و مشخص به پشتیبانی دولت آمده است.

بی بی سی فارسی در ابتدای یکی از گزارش های خود در این‌باره نوشته است: «وقتی دولت جدید آمریکا کارش را شروع کند، دولت حسن روحانی در ایران کم کم کارش به پایان می‌رسد. شاید این فرصت چند ماهه کافی باشد که دو طرف به شرایط پیش از خروج آمریکا از برجام و لغو تحریم‌ها بازگردند. شاید هم این فرصت کافی نباشد».

این چند جمله بهترین بیان کننده تصورات سیاسی جریان لیبرال داخلی و اپوزیسیون خارجی است و بی‌پرده روشن است که همه، از اصلاح‌طلبان گرفته تا منتهی الیه اپوزیسیون خود را در تورنومنت نفس‌گیری برای توافقی می‌بینند که اولین نتیجه آن تداوم حاکمیت نگاه غرب‌گرا در پاستور و ادامه آن نرمالیزاسیونی باشد که حجاریان‌ها علیرغم تلاش وافر در این قریب به هشت سال بدان دست نیافته‌اند.

انتهای پیام/





منبع خبر

فرش قرمز اصلاح‌طلبان و دولت زیر پای بایدن/ از تدوین سیاست پساترامپی تا چراغ سبز مذاکره مجدد بیشتر بخوانید »